(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

جنبه های مثبت و منفی ازدواج سالمندان

Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎

یکی از چالش های دوران کهنسالی احساس تنهایی است. برخی کهنسالان به این منظور تصمیم به ازدواج می گیرند. اما انتخاب شریک زندگی در سنین کهنسالی همچون جوانی باید طبق ملاک هایی صورت گیرد. به این بهانه مهم ترین مواردی که باید در ازدواج های کهنسالی به آن توجه نمود را به اختصار توضیح می دهیم.


مطابق با پژوهش ها احساس تنهایی میتواند منشا بسیاری از مشکلات روانی سالمندان از قبیل افسردگی، اضطراب، یاس، سرخوردگی و ... شود و همینطور یکی از منابع مهم رنج در سنین پیری احساس تنهایی است. و در واقع هر گونه کمک در رفع احساس تنهایی سالمندان که بهترین نوع آن در غالب ازدواج مجدد میتواند برآورده شود میتواند چون سدی در مقابل ایجاد مشکلات باشد و باعث بهبود عزت نفس و اعتماد به نفس سالمندان شود.
چکیده مصاحبه پژوهشی:

- برآوردها نشان می دهد رشد جمعیت سالمندی ایران تا سال 1404 سه برابر رشد جمعیت کشور می شود.

-  بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، 9درصد مردان سالمند و 49‌درصد زنان سالمند بدون همسر و تنها زندگی می‌کنند.

- بیش از 70‌ درصد مردان و 30‌ درصد زنان تنهای سالمند، احساس نیاز به ازدواج مجدد را به فرزندان خود ابراز می‌کنند.

- تقریبا یک چهارم افراد بالای ۶۵ سال از افسردگی رنج می‌برند.

- بر اساس آمارهای جهانی درصد تنهایی زنان سالمند بیش از مردان است و مردان بالای ۶۵ سال هفت درصد و زنان بیش از ۵۰ درصد در تنهایی سالمندی به سر می‌برند.

- ازدواج سالمندان یکی از بهترین تمهیدات برای بهبود شاخص‌های کیفیت زندگی(‌جسمی روانی،‌بهداشتی ،‌اجتماعی و ...) در سالمندان است.

-  موانع فرهنگی و عرفی متعدد و باورهای غلط روند ازدواج سالمندان را با مشکل مواجه کرده است

- سالمندان اغلب تمایل به ازدواج مجدد را به دلیل این شرایط ابراز نمی­ کنند و منتظر می ­مانند تا فرزندان و اطرافیان این موضوع را مطرح کنند.

-در صورت ازدواج مردان سالمند با زنان و دختران جوان که دارای اختلاف سنی زیادی با آنها هستند، شاهد نتایج بسیار منفی آن در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و... خواهیم بود.
Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎
 جنبه های مثبت و منفی ازدواج سالمندان

آیا ازدواج سالمندان این دردسرها را مضاعف می کند یا خیر؟

دکتر تاج الدین: اگر سالمندان سرپا هستند و از هوشیاری و توانایی قابل ‌قبولی برخوردارند و می­ توانند از پس هم بر بیایند و یکدیگر را مراقبت و کمک کنند ازدواجشان بسیار خوب است. اگر نه می­ شود مراقب گذاشت. ازدواج چه اشکالی دارد یک خانواده شکل می گیرد یک عاطفه و عشقی ایجاد می­شود دو نفر ترخیص می شوند یک همبستگی و احساس مثبت،  در کنار هم هستند و می‌شود از طریق بهزیستی برای اینها مراقب اعزام کرد تا به آنها کمک کنند بسیار کار قشنگی است. حتی دیده شده این زوج‌ها پس از خروج از سرای سالمندان و بازگشت به منزل به این صورت بسیاری از مشکلاتشان کمتر شده و وضعیت روحی و جسمی‌شان رو به بهبود نهاده است.اما حقیقت این است که در مورد ازدواج سالمندان در بعضی خانواده ها این یک تابو است که مثلا پدر بزرگ و مادربزرگها ازدواج کنند. نگرش‌ها را باید تغییر داد.

متاسفانه افراد سالمندی که با فوت همسرشان تنها شده اند به دلیل برخی باورهای غلط برای ازدواج مجدد از سوی خانواده‌ها تحت فشار هستند فرزندان معمولا رویکرد مثبتی به این موضوع ندارند و سالمندان مجبورند برای اثبات وفاداریشان به همسر از دست رفته شان تا پایان عمر مجرد بمانند این موضوع بویژه برای زنان سالمند شدت بیشتری دارد. این در حالی است که در دین ما تجرد در چنین مواقعی ارزش محسوب نمی شود. سالمندان اغلب تمایل به ازدواج مجدد را به دلیل این شرایط ابراز نمی ­کنند و منتظر می‌مانند تا فرزندان و اطرافیان این موضوع را مطرح کنند.
Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎
ازدواج مجدد در سنین پیری، نیروی نشاط را به آنان باز گردانیده و از خمودگی و تنهایی و انزوا نشینی به در میآورد. حس این که فرد بداند که غمخواری دارد که او را در زندگی تنها نمی­ گذارد، می ­تواند به او تکیه کند و با پشتوانه و دلگرمی او مشکلات را دور کند و به او عشق بورزد هرچند که ممکن است گاهی جر و بحث هم داشته باشند. برای مردان سالمند بیشتر از زنان سالمند حق ازدواج مجدد قائلند و معتقدند زن سالمند باید از ازدواج مجدد احساس گناه کند و باید تا پایان عمر نسبت به همسر فوت شده خود وفادار بماند. برای ازدواج مجدد زنان سالمند شرایط، محدودیت ها و ناظران بیشتری وجود دارد که مسأله ازدواج مجددشان را تحت الشعاع قرار می­دهد ولی برای مردان وضع متفاوت است. شرایط آن ها بسیار راحت­تر و محدودیت هایشان بسیار کمتر است.فرزندان معمولا نسبت به ازدواج مجدد والدین سالمند خود واکنش مناسبی نشان نمی‌دهند و به ویژه زنان سالمند در هنگام طرح موضوع ازدواج مجدد در مظان اتهام‌های فراوان قرار می‌گیرند و تصمیم آنها به سخره گرفته شده یا واکنش بدی از طرف اطرافیان خود دریافت می‌کنند. فرد سالمند با ازدواج مجدد خود به ثبات روحی می‌رسد و از ترس‌هایی مانند عدم تامین نیازهای عاطفی، مرگ در تنهایی و عدم امکان رسیدگی و مراقبت به دلیل گرفتاری فرزندان رهایی می‌یابد. این عوامل مهم‌ترین علل گرایش سالمندان به ازدواج مجدد است...
Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎
البته مشکل زمانی ایجاد می شود که سالمندان به ویژه مردان سالمند تمایل دارند با دختران کم سن مجرد ازدواج کنند . این موضوع علاوه بر این که شانس ازدواج زنان سالمند را کاهش می دهد و به تنهایی بیشتر زنان سالمند منجر می شود، مشکلاتی را هم برای خانواده ها پیش می­آورد. چه بسا فرزندانی در این قبیل ازدواج ها متولد می شوند که با فوت زودهنگام پدر سالمندشان مواجه می شوند و درآینده ای نه چندان دور با مشکل افزایش زنان سرپرست خانوار و فرزندان پدر از دست داده مواجه شویم.


در هر سنی انسان مطابق با آن شرایط سنی ومرحله رشدی که در آن قرار دارد نیازهایی دارد و میتوان گفت در اوایل سنین بزرگسالی نیاز به صمیمیت عاطفی و جنسی در انسان بیشترین نمود را پیدا میکند که در واقع از سن بلوغ این نیاز شروع می شود و در اوایل بزرگسالی به کمال میرسد.و به همین منظور شاید خیلی از افراد جامعه ازدواج را فقط برای اوایل بزرگسالی و دوران جوانی مناسب میدانند و گاها تحت تاثیر باورهای غلط ازدواج در سنین پیری را یک نوع هوس بازی در نظر می گیرند. اما اگر نیم نگاهی به اهداف ازدواج بیاندازیم ملاحظه خواهیم کرد که از اهداف مهم ازدواج در جوانی میتوان به صمیمیت عاطفی و برآورده کردن نیاز جنسی در قالب قانون و شرع و همینطور زایندگی و در نهایت کمال و آرامش اشاره کرد و به نوعی خود را با ازدواج تکمیل کنیم و این نشان میدهد که فرد مجرد مطابق با دیدگاه علمی و دینی فردی تکامل نایافته و ناقص است و برای تکامل خود نیاز به ازدواج دارد. پس با ازدواج نیاز به صمیمیت و نیاز جنسی فرد به شکل شرعی و عرفی برآروده می شود و اما میخواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که اگر چه نیاز جنسی که یکی از اهداف ازدواج است با بالاتر رفتن سن و شروع دوران پیری نقش کمتری ایفا میکند و فرد تا حدودی نسبت به دوران جوانی خود ناتوان تر می شود و میل جنسی کمتری دارد اما هدف دیگر ازدواج که برآورده کردن نیاز به صمیمیت عاطفی با جنس مخالف است هنوز نقش پررنگی د ر سلسله نیاز های فرد دارد و حتی شاید بتوان گفت این نیاز صمیمیت و همدلی  نه تنها با بالاتر رفتن سن کاهش پیدا نکند بلکه حتی خیلی پررنگتر از دوران جوانی نیز خود را نمایان سازد و به همین دلیل ازدواج بستری مناسب برای براورده کردن این نیاز در سنین پیری است و فرد میتواند اینگونه احساس خودباوری و عزت نفس مجددی پیدا کند و خود را همچنان در مسیر رشد قرار دهد.
Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎

ازدواج در سالمندان چه ویژگی هایی باید داشته باشد

روان شناسان درباره مؤثر بودن ازدواج در سلامت روحی و جسمی فرد سالمند، معتقد هستند که داشتن همسر در دوران سالمندی گام مؤثری در تقویت روحیه افراد سالمند محسوب می شود، چرا که نیازهای روحی افراد مانند دوست داشتن، همدلی، حمایت و احساس نیاز به صمیمیت را تامین می کند و زندگی سالم و پرنشاطی را برای سالمند رقم می زند.در این مطلب درباره اصول اصلی ازدواج در سالمندان بیشتر توضیح خواهیم داد پس با ما همراه شو



Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎

 ازدواج در پیری درست است یا غلط؟

«هشت هزار سالمند سال گذشته ازدواج کردند».  این آماری است که اوایل سال گذشته از سوی سازمان ثبت احوال اعلام شد. در کنار آن، ارقام دیگری مانند 900 ولادت مربوط به پدران بالای70 سال و بیش از 200 مورد زایمان برای مادران بیش از 49 سال منتشر شد که به نوبه خود حرف‌های زیادی درباره این رده سنی برای گفتن داشت.

این آمار نشان‌دهنده این موضوع است که این رده سنی هنوز می‌خواهند زندگی کنند و قصد دارند به یک همراه برای زندگی فکر کنند و آرامش خود را به این شکل به زندگی خود برگردانند. این آمار، همچنین می‌تواند گفته کارشناسان را درباره علت ازدواج سالمندان تایید کند. آن ها می‌گویند نیاز عاطفی و ضرورت حضور همدم یا همصحبت در دوران سالمندی، یکی از اصلی‌ترین نیاز‌های سالمندان است. کارشناسان همچنین نگرانی سالمندان از مرگ در تنهایی را دومین علت گرایش آنها به پیوند در سنین سالمندی می‌دانند. البته در کنار این موارد، دلایل دیگری مانند کاهش فعالیت‌های اجتماعی و شغلی در کهنسالی که باعث می‌شود روابط اجتماعی فرد نیز کاهش پیدا کند نیز به عنوان دلیلی برای نیاز این افراد به ازدواج مطرح می‌شود. اما گاهی نیز ممکن است این گونه ازدواج‌ها دلایل دیگری داشته باشند و انگیز‌ه‌های مالی و فرار از فقر و عواملی از این دست موجب سر گرفتن این داستان باشد.

 اصول ازدواج در سالمندان چگونه باید باشد

یک روانشناس تاکید کرد:ازدواج در دوران سالمندی به شادابی روحیه افراد کمک می کند و مانع از ایجاد افسردگی در سالمندان می شود، اما به شرطی که از حداقل سلامت جسمانی برخوردار بوده و توانایی حل و فصل مشکلات را داشته باشند تا هم صحبت خوبی برای یکدیگر باشند.

دکتر با اشاره به این که هدف سالمند تنها را از ازدواج باید ارزیابی کرد، افزود:داشتن هم صحبت جدید، نیاز به نگهداری، از تنهایی درآمدن و ترس از مرگ از جمله دلایلی است که ممکن است یک سالمند را وادار به ازدواج کند. هر کدام از این دلایل می تواند نتیجه ازدواج سالمند را دگرگون کند

Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎

ازدواج سالمندان و دیدگاه‌های مشترک

فاطمه قاسم‌زاده، روان‌شناس، درباره ملاک‌های این‌گونه ازدواج‌ها و ضرورت توجه به کارکردهای منفی آن می‌گوید. وی تاکید دارد در مورد ازدواج‌هایی که در سنین کهنسالی شکل می‌گیرد نیز باید درست مانند ازدواج‌هایی که در سن جوانی انجام می‌شود، همفکری و تطابق داشتن خصوصیات هر دو طرف مد نظر قرار گیرد تا زندگی آنها، با شکست روبرو نشود. در واقع سالمندی یک دوره سنی است که ممکن است دامنه‌ای10 ساله داشته باشد و فرد در آن مسایل تازه‌ای را تجربه کند.


قاسم‌زاده درباره ضرورت ازدواج در دوره سالمندی می‌گوید: «در سنین سالمندی کارکرد جنسی ازدواج مورد توجه نیست و اساس این ارتباط را تشکیل نمی‌دهد. البته این به معنی نیاز نداشتن آنها به این روابط نیست اما نیاز اصلی آنها در ابعاد با هم بودن است که در این دوره بیشتر به آن نیاز دارند. اگر زن و مرد احساس تنهایی می‌کنند و در عین حال از نظر خصوصیات اخلاقی، رفتار، باورها و نگرش‌ها  با هم هماهنگی دارند، این ازدواج نه تنها مشکلی ایجاد نمی‌کند بلکه می‌تواند بسیاری از مسائل و مشکلات موجود در این دوره سنی را نیز تعدیل کند.»

وی در مورد مشکلات زناشویی در دوره کهنسالی خاطرنشان می‌کند: «زندگی این زوج‌ها زمانی دچار مشکل می‌شود که آنها با هم تفاوت‌های اساسی داشته باشند و این همان عاملی است که حتی در سنین جوانی نیز زوجین را دچار مشکل می‌کند. این که آمار طلاق در میان جوانان نیز بالا رفته است نشان می‌دهد مشکل سن ازدواج نیست بلکه مشکل توافق و هماهنگی‌ای است که میان زن و شوهر وجود ندارد.»

قاسم‌زاده تاکید می‌کند که ازدواج نباید درحالی صورت گیرد که مرد یک همسر دیگری نیز داشته باشد و باعث از بین رفتن یک زندگی دیگر شود؛ چرا که این مساله در دوره سالمندی نیز زندگی مشترک را دچار مشکل می‌کند.

 

Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎

ازدواج در سنین پیری و جنبه‌های منفی آن

البته در کنار جنبه‌های مثبت ازدواج در دوره سالمندی باید توجه داشت که اگرچه کارکردهای مثبت ازدواج در سنین بالا زیاد است اما اگر این نوع ازدواج‌ها سنجیده، منطقی و حساب شده نباشد می‌تواند کارکرد منفی نیز داشته باشد. در این سن تحمل برخی رفتارها به علت حساسیت بیشتر زن و مرد، سخت می‌شود. در این سن معمولا ازدواج‌هایی می‌توانند موفق باشند که تا حد امکان هر دو طرف با یکدیگر هماهنگی، همفکری و نزدیکی دیدگاه داشته باشند. در عین حال نمی‌توان به‌طور مطلق گفت سالمندی برای این اتفاق محدودیت ایجاد می‌کند؛ این موضوع بستگی به نگرش ما دارد. ما می‌توانیم برخی محدودیت‌ها را برای خود آنقدر بزرگ کنیم تا مانع از گرفتن تصمیم‌های کمک‌کننده به زندگی‌مان شود اما برعکس این تفکر نیز می‌تواند اتفاق بیفتد. در این سن باید انعطاف‌پذیری برای مسائل، مشکلات و یافتن راه حل‌های آنها وجود داشته باشد که ازدواج نیز می‌تواند یکی از آن راه حل‌ها باشد.

 


ازدواج در پیری و بازی دو سر برد

روان‌شناسان تاکید می‌کنند که هر دو طرف باید برای ازدواج در این سن ملاک‌های مشخصی داشته باشند. در واقع باید گفت که ازدواج باید برای طرف مقابل نیز خوشایند باشد. ممکن است زن یا مرد از نظر جسمی، رفتاری یا مالی وضعیت خاصی داشته باشند و برای برطرف کردن آن تصمیم به ازدواج بگیرند اما این کار برای نفر دوم مشکل ایجاد ‌کند. گاهی برخی از مردان سالمند که بیمار هستند و نیاز به مراقبت زیادی دارند تصمیم به ازدواج می‌گیرند اما این وضعیت برای فرد مقابل هیچ نکته مثبتی به همراه ندارد. حتی شاید تن دادن به این اتفاق از روی اجبار باشد. به همین دلیل دو طرف باید از این ازدواج  بهره‌ای ببرند و این زندگی مشترک برای هر دوی آنها جالب تر از زندگی تنهایی باشد.

 Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎


مشکلات سالمندی در ازدواج

مشکلات سالمندی و بیماری‌های زن و مرد در این ازدواج‌ها مهم است. باید دید که بیماری فرد چیست و چقدر توانمندی او را گرفته است؛ و آیا او را از ادامه زندگی به صورت مستقل باز می‌دارد؟ ممکن است بیماری باعث ناراحتی فرد مقابل شود، به او سرایت کند و در نهایت مجبور شود بیشتر وقت خود را برای مراقبت از زوج بیمار بگذارد. زن و شوهرهایی که دوران جوانی خود را با هم گذرانده‌اند اگر در دوره سالمندی دچار مشکلی شوند که نیاز به مراقبت زیاد و طولانی داشته باشد، خسته می‌شوند، اما به خاطر اینکه سال‌ها با هم زندگی کرده‌اند این کار را انجام می دهند، به خصوص زنان که بیشتر از مردان آن را به عنوان وظیفه خود می‌دانند. ولی اگر این دو سالمند با هم زندگی نکرده باشند و یکی از آن دو نیاز به مراقبت بیشتری داشته باشد، به نظر نمی‌رسد رابطه خوبی میان آنها شکل بگیرد. در این موارد به نظر می‌رسد که اگر توانمندی استفاده از پرستار وجود داشته باشد، مشکلات کمتر شود.

 پس از کشف علت اصلی تمایل سالمند به ازدواج، باید سالمند به لحاظ سلامت روانی مورد بررسی قرار گیرد و در صورتی که سلامتش تایید شد، هیچ اقدامی بهتر از ازدواج و پیدا کردن مصاحب و همراه جدید نیست.

سالمندان پا به سن گذاشته ای که ممکن است دچار مشکلات عصبی باشند و در صورت ازدواج، موجب تخریب روحیه فرد مقابل شان نیز شوند، بهتر است از ازدواج صرفنظر کنند، زیرا ازدواج پدیده ای است اجتماعی و بسیار مهم که باید بر اساس اصول صحیح شکل گرفته باشد تا سبب تعالی جسمی و روحی آنان شود.

وی با اشاره به نکاتی که سالمند باید در حین ازدواج به آن ها توجه داشته باشد، یادآور شد:سالمندان باید توجه داشته باشند که همسر آن ها از نظر سطح فرهنگی با آن ها تناسب داشته باشد، زیرا در غیر این صورت، ازدواج در هر سنی به یک چالش جدی تبدیل می شود.

همچنین سالمندان بهتر است درباره موضوع حضور بچه ها در زندگی آن ها نیز به توافق برسند تا بعد ها دچار مشکل نشوند. مثلا تعیین کنند که فرزندان آن ها تا چه حد می تواند به آن ها سر بزند، آیا فرزند مجرد یکی از سالمندان می تواند با آن ها زندگی کند و ... یعنی الزامی است که درباره موضوع فرزندان خود نیز کاملا صحبت کنند و در این باره قبل از ازدواج به توافق برسند.

افزایش امید به زندگی

Image result for ‫ازدواج سالمندان‬‎

سالمندی دوران تحمل انواع و اقسام بیماری‌ها، رنج‌‌ها، مشکلات حرکتی، تنهایی‌ها و گاهی هم مشاهده درگذشت دوستان و رفقای همسن و سال است. در این شرایط اگر فرد سالمند تنها و بدون همسر باشد، دیگر چه چیزی برای او باقی می‌ماند؟ محکوم به تحمل نوعی زندگی است که هرروز برای او شمارش معکوس به مرگ است. سالمندان هم مانند تمام انسان‌ها حق ادامه حیات و لذت بردن از زندگی را دارند. وجود یک همدم که صبح تا شب را با او می‌گذراند، با او برای پیاده‌روی به پارک می‌رود، خرید می‌کند، به خانه برمی‌گردد، استکانی چای می‌نوشد، درددل می‌کند، دلسوزی نشان می‌دهد و محبت می‌کند، می‌تواند اصلی‌ترین انگیزه برای ادامه حیات و ایجاد حس زندگی باشد. پس این حق را نباید از سالمندان دریغ کرد

ازدواج در سنین پیری نباید از روی اجباری باشد

گاهی اوقات ممکن است زنان در این دوره سنی به دلیل نیازهای خاصی مانند نیاز مالی تن به ازدواج دهند و حتی مشکلات جدی زوج خود را نیز بپذیرند اما باید توجه داشت که این انتخاب آزادانه نیست و ممکن است در طولانی‌مدت مسایل جدی‌ای را در پی داشته باشد. 

قاسم زاده تاکید می‌کند که ملاک‌های ازدواج در این سن، با دوره‌های دیگر بسیار متفاوت است و کسی که به این مرحله رسیده، اگرچه شور و نشاط ازدواج در سنین کمتر را ندارد و مانند سنین جوانی نمی‌توان برای او چشم‌اندازی در نظر گرفت اما باتوجه به وضعیت و نیاز هر دو طرف، نوعی آرامش و گشایش را برای او در پی دارد.

 


ازدواج سالمندان در صورت فراموش نکردن همسر قبلی

«از نظر روان‌شناسی ما هیچ چیز را فراموش نمی‌کنیم»؛ این جمله‌ای است که قاسم‌زاده درباره کسانی که همسر قبلی خود را از دست داده‌اند می‌گوید و معتقد است که طی کردن این دوره از غم، بر حسب میزان علاقه و شخصیت افراد متفاوت است. وی می‌گوید: «به طور کلی زمان و عادت است که زندگی بشر را نجات می‌دهد. ما به وضعیتی که بعد از یک حادثه برایمان پیش می‌آید عادت می‌کنیم و خود را راحت‌تر با شرایط جدید تطبیق می‌دهیم؛ در واقع آن خاطره در حدی ضعیف می‌شود که وقتی دوباره آن را به یاد می‌آوریم دچار ناراحتی نمی شویم. زمانی که یکی از زوج‌ها حتی در سن سالمندی از دست می‌رود، همسر تا مدت‌ها درگیر این موضوع خواهد بود و تا مدت‌ها مایل نیست زندگی جدیدی را شروع کند. این موضوع به دلایل مختلف در زنان بیشتر دیده می‌شود. البته گذشت زمان معمولا باعث می‌شود خاطره آن قدر شدید نباشد که مانع ازدواج فرد شود اما اگر فردی نمی‌تواند با این موضوع کنار بیاید و خاطرات مانع ازدواج آسوده او می‌شود، بهتر این است که تا رسیدن زمان مناسب و کنار آمدن با خاطرات، قصد ازدواج مجدد نکند.

آداب معاشرت مخصوص خانم ها

Image result for ‫آداب معاشرت برای خانم ها‬‎


رعایت برخی آداب پسندیده به شما کمک خواهد کرد تا شأن و منزلت اجتماعی تان ارتقا یابد. در این متن نـکاتـی ذکر شده که می تواند در این امر به شما کمک کند.

قواعد کلی در آداب معاشرت برای خانم ها
یادتان باشد زمانی که سر کار هستید، کیف لوازم آرایش، کیف پول یا شال‌گردن خود را روی میز رها نکنید. برای وسایل شخصی خود جای دیگری پیدا کنید.

اگر روی صندلی کوتاهی نشسته‌اید، پاهای خود را روی‌ هم نیندازید. پاها را کنار هم بگذارید و زانوها را به‌هم نزدیک کنید. بعد هر دو پا را به یک سمت (چپ یا راست) متمایل کنید. همچنین می‌توانید پاها را کنار هم و یکی از پاها را جلوی دیگری بگذارید
Image result for ‫طرز نشستن میدلتون‬‎
اتاق تعویض لباس را جدی بگیرید!


در مهمانی‌ها لباس خود را روی تخت یا مبل میزبان رها نکنید و آنها را در چوب‌لباسی آویزان‌ کنید.

در مهمانی‌ها در اتاقی که برای تعویض لباس درنظر گرفته‌ شده آرایش نکنید یا موهایتان را سروسامان ندهید. این کارها را به سرویس بهداشتی منتقل کنید تا کسانی را که برای تعویض لباس به اتاق می‌آیند، معذب نکنید.

تمام وسایل بزرگ مثل چتر، کیف و… باید در اتاق تعویض لباس گذاشته شود. فقط کیف مهمانی را با خود به سالن ببرید.

قواعد مخصوص ماشین درباره‌ی آداب معاشرت برای خانم ها
یک خانم هنگام سوارشدن به ماشین نباید یک‌باره وارد ماشین شود. اول باید لبه‌ی صندلی بنشیند، بعد پاهایش را داخل بگذارد. موقع پیاده‌شدن هم باید اول هر دو پا را روی زمین بگذارد، بعد بلند شود.

در قرن ۲۱ دیگر دوره‌ی اینکه حتما آقا باید با ماشین دنبال خانم برود، گذشته است. اگر خودتان ماشین دارید می‌توانید قرار را در مکان مقصد بگذارید نه مقابل در خانه‌تان!

اما اگر بعد از قرار می‌خواهید با ماشین خودتان برگردید، این مسئولیت آقا است که شما را تا ماشین همراهی کند و مطمئن شود که همه‌چیز برای رانندگی شما امن‌و‌امان است.

در رفت‌و‌آمدها فقط درصورتی با آقایی در صندلی عقب بنشینید که با او آشنایی داشته باشید 
1 - همیشه مؤدب باشید
همواره نسبت به همه مؤدب و با نزاکت بـاشید.
Image result for ‫1 - همیشه مؤدب باشید‬‎
2 - هیچگاه دشنام ندهید
دشنام و ناسزاگویی مطلقاً ممنوع است، چون نشان می دهد که شما قادر نیستید برای بـیـان عقاید خودتان از واژه ها و لغات مناسب تری بهره بگیریـد.

3 - با صدای بلند صحبت نکنید
هنگامی که با صدای بلند صحبت می کنید ، بـاعث بالا رفتن سطح 

استرس  میان اطرافیان خود می گردید. بـلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نـیـستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد و این که می خـواهـیـد حرف خودتان را با توسل به زور و خشونت به کرسی بنشانید. هـمـچـنـیـن بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان می گردد، البته توجه منفی.

4 - کنترل خود را از دست ندهید
زمانی که شما کنترل اعصاب خود را از دست می دهید و از کوره در می روید، به همه نشان می دهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نمی باشید. وقـتـی هم که شما از کنترل رفتار خودتان عاجز هستید، چـگونـه قـادر بـه کـنـترل چیز دیگری خواهید بود؟ همواره خونسردی خود را حفظ کنید ( کار آسانی نخواهد بود اما به زحمتش می ارزد).
Image result for ‫4 - كنترل خود را از دست ندهید‬‎
5 - به دیگران خیره نشوید
زل زدن به دیگران و چـشـم چـرانـی نوعی تعرض به دیگران محسوب می گردد. شما که نمی خواهید بی جهت دیگران را مرعوب خود سازید؟

6 -صحبت کسی را قطع نکنید
پیش از آنکه اظهار عقیده ای بکنید، اجـازه دهـیـد صـحـبت دیگـران بـه پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن، نشانه بی نزاکتی و عدم برخورداری از مـهـارت های اجـتـمـاعـی فرد است. اگر نمی خواهید خودبین و از خود راضی به نظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه ناچار بـه انـجـام ایـن کـار شـدیـد، گـفـتـن جـمله «معذرت می خواهم» را از یاد نبرید. مـؤدب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت کـه بـرای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل شویم.

چند قانون آداب معاشرت

7 - همیشه وقت شناس باشید
مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید. سـر مـوقـع در جـلسات ، قـرار مـلاقـات هـا، موقعیت های شغلی و اجتماعی حضور یابید. علاوه بر آن ، یک فرد متشخص می داند چه زمانی باید میهمانی را ترک کند.
Image result for ‫7 - همیشه وقت شناس باشید‬‎
8 - اسرار زندگی خصوصی خود را فاش نسازید
صداقت  و بصیرت بـزرگـتـریـن و مـهـمـتـرین عـامـل برای حفظ اعتبار یک فرد متشخص است. جزئیات زندگی شما باید محرمانه باقی بمانند، پس صحبتی در رابطه با زندگیتان به میان نیاورید.

9 - حرمت بزرگترها را نگاه دارید
شما باید همانطور که دوست دارید مورد احترام دیگران باشید، خودتان نیز به دیگران احترام بگذارید. متأسفانه امروزه جوانان خیال می کنند همه چیز را می دانند و از همه چیز سر در می آورند و در واقـع خـود را عـقـل کل می دانند اما این طور نیست. کافی است به 5 سال پیش خود بیندیشید... یقیناً شما امروز بسیار باهوش تر و با تجربه تر شده اید. اینطور نیست؟ بـا آنـکـه 5 سـال پـیـش نـیـز فکر می کردید همه چیز را می دانید.

10 - به اشتباهات دیگران نخندید
این یکی از پست ترین کارهایی است که کسی ممکن است انجام دهد. هـنـگـامـی کـه شما اشتباهی مرتکب می شوید یا خرابکاری می کنید، تنها انتظاری که از دیـگران دارید اینست که اشتباهات و خطاهای شما را به رویتان نیاورند و از آنها چشم پوشی کنند. از آن مهمتر شما را به واسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.
Image result for ‫10 - به اشتباهات دیگران نخندید‬‎
11 - کلاه خود را از سر بردارید
شاید امروزه این رسم دیگر هوادار نداشته باشد اما شما بـاید کـلاه خود را به هنگام داخل شدن به منزل از سر بردارید. از آن گـذشـتـه هیچگاه با کلاه بر سر میز غذا ننشینید.

12 - پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه میهمانان سر جایشان بنشینند
زمانی که برای صرف غذا سر سفره یا میز می نشینید ، باید منتظر بمانید تا تمام میهمانان کاملاً سـر جایشان بنشینند و آماده صرف غذا گردند. هـمـه افـراد بـاید در یک زمـان شـروع بــه صـرف غذا کنند.

13 - فخر فروشی نکنید
هیچ کس از آدم لاف زن خوشش نمی آید. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسائـل مـالی به دارایی های خود اشاره نکنید و ثروت خود را به رخ نکشید.

14 - مرتب به ساعتتان نگاه نکنید
هنگامی که در محفلی هستید، مدام به ساعت خود نگاه نکنید مگر آنکه بـلافـاصله قصد ترک آن محل را داشته باشید. وقتی به ساعتتان نگاه می کـنـیـد دیـگران اینطور برداشت می کنند که شما خسته و بی حوصله شده اید.

۱. آداب حضور در مهمانی‌ها و صرف غذا

Image result for ‫۱. آداب حضور در مهمانی‌ها و صرف غذا‬‎
هیچ‌وقت با دست خالی به مهمانی نروید. با خودتان گل یا شیرینی ببرید.
در مهمانی‌های کوچک (مثلا هشت نفره یا کمتر) باید منتظر بمانید همه برای صرف غذا حاضر شوند و ابتدا میزبان شروع به غذاخوردن کند. در مهمانی‌های بزرگ، هنگامی که تعدادی از افراد شروع به خوردن غذا کردند، شما نیز می‌توانید این کار را انجام دهید.
کلیدها، کیف دستی، عینک آفتابی، تلفن و هر وسیله‌ی دیگری را که به غذا ارتباطی ندارد، دور از میز قرار بدهید.
سر میز غذا به کسی پیام ندهید. یکی از عادت‌های بد رایج هنگام غذاخوردن این است که افراد هم‌زمان با غذاخوردن در حال ارسال پیام به دیگران هستند. این کار از نظر دیگران بسیار آزاردهنده است.
اگر نوشیدنی میل ندارید، آن را مؤدبانه رد کنید. به جای جمله‌ی «نه نمی‌خورم!» به آرامی انگشتان‌تان را روی لبه‌ی لیوان قرار دهید و بگویید: «میل ندارم، ممنون.» همین جمله‌ی ساده می‌تواند مانع از ایجاد احساس بد در میزبان شود.
اگر هنگام صرف غذا می‌خواهید آب یا نوشیدنی بنوشید، ابتدا به‌آرامی با دستمال دهان‌تان را تمیز کنید تا لبه‌ی لیوان لکه نشود.
اگر میزبان در حال تعارف ظرف سالاد یا نمک‌پاش به کسی است، هنگامی که از کنار شما عبور می‌کند آن را از دستش نکشید. اجازه بدهید ابتدا آن را به شخصی که درخواست کرده بدهد و سپس به شما تعارف کند.
ظرف‌ها در خلاف جهت ساعت چیده می‌شوند. اما اگر کسی در سمت چپ شما چیزی خواست می‌توانید ظرف را مستقیما به دست خودش بدهید.
هنگامی که با دوستان و خانواده به رستوران می‌روید، می‌توانید غذایی را که باقی مانده بسته‌بندی کنید و به خانه ببرید. اما در یک ناهار یا شام تجاری نباید این کار را انجام بدهید.
۲. آداب استفاده از تلفن و تلفن همراه

Image result for ‫۲. آداب استفاده از تلفن و تلفن همراه‬‎
هنگامی که در حال صحبت با کسی هستید، تلفن خود را کنار بگذارید و مدام به آن نگاه نکنید. این کار باعث ناخوشایندی فرد مقابل می‌شود. همچنین به رئیس یا شخصی که رضایتش برای‌تان اهمیت دارد احترام بگذارید و هنگام صحبت با او وسایل شخصی‌تان (از جمله تلفن) را بررسی نکنید.
گفت‌وگوهای تلفن همراه‌تان را عمومی نکنید. از تلفن همراه در اتاق انتظار، صف پرداخت، رستوران، قطار یا سرویس بهداشتی عمومی استفاده نکنید.
هنگامی که به تلفن کاری پاسخ می‌دهید، در ابتدا اسم و شرکت تجاری‌تان را بگویید. به‌عنوان مثال: «شرکت الف / من ب هستم. چه کاری می‌توانم برای‌تان انجام دهم؟»
هرگز هنگام صحبت با تلفن از بلندگوی آن استفاده نکنید. مگر اینکه در جمعی باشید و می‌خواهید همه با هم صدای آن شخص را بشنوید.
پیام‌های صوتی کاری باید تا حد امکان کوتاه باشند. برای گذاشتن پیام صوتی، اسم، محل کار و شماره‌ی تماس خود را در ابتدا بگویید، سپس دلیل تماس خود را خلاصه ذکر کنید. مرحله‌ی اول را تکرار کنید و خداحافظی کنید.
تلفن خود را در حالت سکوت قرار دهید. اگر تلفن‌تان را روی میز می‌گذارید آن را خاموش کنید؛ مخصوصا اگر زنگ تلفن‌تان نامناسب است.
اگر از دستگاه پاسخ‌گویی تلفنی استفاده می‌کنید، مطمئن شوید که پیامی که از آن شنیده می‌شود آزاردهنده و بد نباشد. آن را در حالت حرفه‌ای قرار بدهید.
برای ارسال پیام‌های فوری، ابتدا از خود بپرسید که آیا اکنون زمان مناسبی برای گفت‌وگو هست یا نه؟ درمورد زمان دیگران احساس مسئولیت کنید.
اگر تماس تلفنی‌تان قطع شد، دوباره تماس بگیرید. در واقع کسی که اول تماس گرفته، پس از قطع‌شدن نیز باید خودش مجددا تماس بگیرد. حتی اگر طرف مقابل در حال صحبت بوده است.
هنگام صحبت با تلفن فریاد نزنید. حتی اگر صدای شخص آن طرف خط را درست نمی‌شنوید، دلیلی ندارد که او هم صدای شما را خوب نشنود.
۳. آداب حضور در فرودگاه
هنگام تحویل وسایل و چمدان‌هایتان، آنها را یک‌جا کنار هم بچینید و سپس از آنجا فاصله بگیرید. برای تحویل‌گرفتن آنها، مقابل ریل تجمع نکنید. هروقت وسایل و چمدان‌هایتان را دیدید، جلو بروید و آنها را تحویل بگیرید.
موقعی که وارد هواپیما شدید، با احترام از مهمان‌داران پیروی کنید. اگر نیاز است که در حین پرواز از جایتان بلند شوید، صندلی جلویی خود را تکان ندهید.
۴. آداب استفاده از رسانه‌های دیجیتال و فضای مجازی
شما می‌توانید برای تشکر به‌خاطر دعوت مهمانی یا به‌عنوان هدیه‌ی تولد ایمیل بفرستید. هرکدام از ایمیل‌ها را مجزا ارسال کنید. اما به‌طور کلی بهتر است از یادداشت کتبی برای هدیه‌ی ارسالی، توصیه‌نامه و حضور در مراسم ازدواج استفاده کنید. برای تشکر به یک کلمه‌ی «متشکرم» بسنده نکنید.
Image result for ‫۴. آداب استفاده از رسانه‌های دیجیتال و فضای مجازی‬‎
برای متن ایمیل فقط از حروف بزرگ استفاده نکنید، این کار سبب ناخوانایی آن می‌شود. از به‌کاربردن فونت‌های رنگی، انیمیشن و ضمیمه‌کردن فایل‌های حجیم به ایمیل خودداری کنید. سعی کنید فقط در مواقع ضروری یک ایمیل را برای کسی فوروارد کنید.
برای فرستادن متن‌های تجاری محدودیت زمانی وجود دارد. ایمیل‌های کاری را می‌توان در هر زمانی فرستاد، اما پیام‌های تجاری باید یک ساعت قبل از شروع روز کاری یا دو ساعت قبل از پایان زمان کاری ارسال شود، وگرنه فرستادن آنها بی‌فایده خواهد بود.
به‌اجبار از وای‌فای (Wi Fi) کسی استفاده نکنید. از وای‌فای بدون رمز همسایه‌تان، استفاده نکنید.
در محیط‌های مجازی با رئیس‌تان متفاوت از دوست‌تان رفتار کنید. دنبال‌کردن صفحه‌ی رئیس‌تان در توییتر خوب است (توصیه می‌شود)، اما سعی نکنید در فیس‌بوک با او دوست شوید. دوستی به معنای هم‌سطح‌بودن است اما دنبال‌کردن این معنی را نمی‌دهد.
هنگام نوشتن مطلب در رسانه‌ی اجتماعی، دقت کنید که چه چیزی می‌نویسید. اطلاعات شخصی مهم‌تان را در رسانه‌های اجتماعی ننویسید، مخصوصا اگر همکاران‌تان به آنها دسترسی دارند.
۵. قوانین اولیه درباره‌ی حیوانات خانگی

قبل از اینکه با حیوان خانگی‌تان به خانه یا مغازه‌ای وارد شوید، ابتدا سؤال کنید. شاید صاحب آنجا دوست ندارد حیوان خانگی‌تان (هر چند بامزه باشد) وارد محل کار یا زندگی‌اش شود.
هنگامی که سگ‌تان را بیرون می‌برید، سعی کنید او را کنترل کنید و فضولاتش را از خیابان جمع کنید. اهمیتی ندارد که کجا هستید، این کار را حتما انجام دهید. یا حداقل به او آموزش بدهید که این کار را در خیابان انجام ندهد.

Image result for ‫۵. قوانین اولیه درباره‌ی حیوانات خانگی‬‎
۶. بعضی موارد کلی که بهتر است رعایت کنید
اگر با کسی صحبت می‌کنید که لهجه دارد، از او نپرسید اهل کجا هستید؟ اگر مکالمه‌ی شما به‌اندازه‌ی کافی طولانی باشد، به‌طور طبیعی آن را درگفت‌وگویتان خواهید فهمید.
هنگام استفاده از آسانسور، به‌محض باز شدن در وارد نشوید. ابتدا اجازه دهید مردم از آن خارج شوند. پس از ورود نیز بلافاصله دکمه‌ی طبقات را فشار ندهید، در را نگه دارید تا مردم کاملا خارج شوند.
هنگامی که در زمین بازی هستید، می‌توانید از وسایل رهاشده استفاده کنید، تا زمانی که صاحبش بخواهد از آن استفاده کند.
اگر برای مراسم ازدواج دعوت شده‌اید، کارت عروسی را کامل بخوانید. اگر در کارت به شما اجازه‌ی آوردن شخص دیگری را نداده‌اند، رعایت کنید و این کار را انجام ندهید.
اگر مجبور هستید هنگام عبور از پیاده‌رو به تلفن‌تان پاسخ دهید، از قسمت راست پیاده‌رو استفاده کنید و به حرکت‌تان به‌آرامی ادامه دهید تا سد راه مردم نشوید. برای پیام‌دادن یا کنترل ایمیل، جلوی درهای ورودی ساختمان‌ها توقف نکنید.
هنگام گوش‌دادن به موسیقی، آن را با صدای بلند پخش نکنید. اگر از هندزفری‌های ارزان و ضعیف استفاده می‌کنید و اگر پخش‌کننده‌ی موسیقی‌تان کلمات را به صورت وِزوِز پخش می‌کند، به‌جای بلندکردن صدا، آن را به گوش خود نزدیک کنید.
در زمان صحبت با دیگران، عینک آفتابی و هندزفری خود را بردارید. برنداشتن آنها دور از ادب است.
به‌یاد داشته باشید، هر جایی برای تعویض پوشک بچه مناسب نیست. هرگز این کار را روی میز غذاخوری یا در برابر دیگران انجام ندهید. اگر در خانه‌ی شخص دیگری مهمان هستید، از او بپرسید که کجا می‌توانید پوشک کودک‌تان را عوض کنید.

عبارتی که هرگز نباید در دعوا با شریک زندگی‌ به‌کار ببرید

Image result for ‫عبارتی که هرگز نباید در دعوا با شریک زندگی‌ به‌کار ببرید‬‎

نه تنها یک جمله بلکه یک کلمه هم برای ویران کردن یک رابطه کافی است. مهم نیست که چند سال از عمر آن رابطه گذشته و مهم نیست که چقدر عمق دارد، گاهی کلمات می توانند آنقدر ویرانگر باشند که همه پل های پشت سر شما را خراب کنند و فرصت ترمیم کردن آن رابطه با جملات جادویی دیگر را هم از شما بگیرند .همه زن و شوهرها بحث و درگیری دارند و این کاملا طبیعی و نشاندهنده سالم بودن یک رابطه است. در یک رابطه سالم هیچ راهی برای اجتناب از بحث کردن وجود ندارد. اگر بتوانید هنگام بحث آرامشتان را حفظ کنید تنها با یک جمله می‌توانید بحث را از بدترین حالت به بهترین حالت برگردانید یا حتی به آن خاتمه بدهید.اما نگران نباشید! جملات و عبارات ممنوعه ای را که ممکن است با به کار بردن شان زندگی مشترک تان را نابود کنید با شما در میان می گذاریم.


 تو هرگز… یا تو همیشه…

این عبارات «همه» یا «هیچ» معمولا به‌شدت اغراق‌شده هستند و برای اشاره به نکته‌ای یا شنیدن اجباری یک پاسخ احساسی به‌کار می‌روند، اما این عبارات معمولا دقیق و منصفانه نیستند (برای مثال «تو هرگز به حرف من گوش نمی‌‌دهی!») و می‌توانند باعث شوند شریک شما در بحث، حالت تدافعی به خود بگیرد. درنتیجه پیام واقعی که قصد انتقالش را داشتید گم می‌شود و طرف مقابل تمرکزش را صرف این می‌کند که ثابت کند شما اشتباه می‌کنید. به‌این‌ترتیب، وارد مکالمه یا استدلال‌هایی می‌شوید که به هیچ‌جا نمی‌رسند. «به‌جای این کار به‌طور دقیق و مشخص بگویید چه چیزی شما را آزار می‌دهد. از عبارتی که با «من» شروع می‌شود استفاده کنید و شواهد کافی برای حرف‌هایتان فراهم کنید. برای مثال «من دیروز که از تو خواستم پیش از رسیدن بچه‌های شرکت وسایلت را جمع کنی و تو توجهی به حرفم نکردی احساس کردم برای من احترامی قائل نیستی. دفعه‌ی بعد که میهمان داشتیم واقعا خوشحال می‌شوم اگر بیشتر به من کمک کنی.

Image result for ‫عبارتی که هرگز نباید در دعوا با شریک زندگی‌ به‌کار ببرید‬‎


 تو هم مثل اونایی

با خانواده همسرتان دچار اختلاف شده اید و در خانه مدام برای همسرتان خط و نشان می کشید؟ تا به حال به این فکر کرده اید که او مسئول رفتارهای دیگران نیست و قرار نیست مدام به آنها برای درست رفتار کردن آموزش دهد؟ مردها در بسیاری از مواقع به خاطر اشتباه های خانواده شان شرمنده می شوند اما وقتی خط و نشان کشیدن های همسرشان را می بینند و احساس می کنند در دعواهای زن و شوهری مظلوم واقع شده اند، تصمیم به انکار اشتباه های خانواده خود و جبهه گرفتن در برابر حرف های همسرشان می گیرند.

آنها به این فکر نمی کنند که رفتار خانواده شان درست بوده یا نه، بلکه تنها می خواهند در یک جنگ زن و شوهری بازنده نباشند.  یک توصیه مفید برایتان داریم. حساب خانواده همسرتان را از او جدا کنید و تا زمانی که اشتباه هایی را در رفتار شریک زندگی تان ندیده اید، به خاطر خطاهای دیگران او را مجازات نکنید. جالب است بدانید در میان همه اعضای خانواده همسرتان، او از اینکه با پدر یا مادرش مقایسه شود بیشتر از هر چیزی نفرت دارند.


پدرم این کار روبهتر از تو انجام میده

پدرتون چندین ‌سال از شوهرتون بزرگتره و در کارهای فنی تخصص دارد؟حتی چنین موضوعی نباید باعث شود که او را با همسرتان مقایسه کنید و از مرد زندگی‌تان بخواهید کاری را از او یاد بگیرد. همسر شما نیاز دارد احساس کند از مردهای دیگر توانمند‌تر است و حتی اگر این‌طور نباشد، شما حق ندارید این حس را از او بگیرید. اگر می‌خواهید چیزی را از کسی یاد بگیرد، باید سراغ روش غیرمستقیم‌تری بروید.گفتن این جمله به همسرتان این پیام را می‌رساند که «تو بی‌عرضه هستی! 

اگر نمی‌خواهید رابطه همسرتان را با مردهای اطراف‌تان ویران کنید و همسرتان را نسبت به احترامی که برای مردهای دیگر قائلید حساس کنید، هرگز از او نخواهید که از یکی از مردهای فامیل‌تان چیزی را یاد بگیرد یا از یکی از رفتارهای‌شان الگوبرداری کند.


 بین ما همه چیز تموم شد.نمی تونم ادامه بدم.

«کلماتی که به‌کار می‌برید مهم هستند. از گفتن حرف‌هایی که بعدا باعث پشیمانی‌تان شود، پرهیز کنید. تهدید به رفتن احتمالا بدترین چیزی است که می‌توانید به شریک‌تان بگویید یا انجام دهید؛ به‌ویژه زمانی که واقعا قصد چنین کاری را ندارید. در این شرایط کمی استراحت کنید، قدم بزنید و آرامش خود را به‌دست آورید. جمله‌ی مشابه دیگری که نباید به‌زبان بیاورید این است «من دیگر تو را دوست ندارم و می‌خواهم ترکت کنم.» چنین جملاتی که باعث ازبین‌رفتن اعتماد بین دو طرف می‌شود، به اصل رابطه آسیب می‌زنند و ممکن است هرگز نتوانید آنها را جبران کنید.

«به‌جای اینکه فریاد بزنید، کمی استراحت کنید تا آرام شوید و دوباره تعادل خود را به‌دست آورید. به طرف مقابل قول دهید که در زمان مشخصی باز می‌گردید و بحث را ادامه می‌دهید.»


Image result for ‫عبارتی که هرگز نباید در دعوا با شریک زندگی‌ به‌کار ببرید‬‎


چرا بی‌دلیل خودت رو عصبانی می‌کنی؟ تو حساس هستی.

«این عبارت بیان می‌کند که فرد عصبانی هیچ دلیلی برای عصبانیتش ندارد. این جمله، خیلی سریع، بنزین بیشتری روی آتش می‌ریزد و باعث می‌شود دعوا شدیدتر شود. ما هنگامی که عصبانی و ناراحت هستیم، دوست داریم به حرف‌مان گوش کنند و درک شویم؛ نه‌اینکه به ما گفته شود رفتارمان خنده‌دار است و بیش‌ازحد حساس شده‌ایم. رفتار مناسب‌تر این است که بپرسیم «چرا به‌خاطر چنین موضوعی این‌قدر ناراحت شده‌ای؟»

این پاسخ دور از احساس و عاطفه نیز درخواستی را می رساند: «این قدر حساس نباش.» اگر دقیق تر نگاه کنیم، این عبارت نیز یک «باید» انتقادی دیگر را در خود جای داده است؛ اما به عنوان یک واقعیت، همه ما همان قدر حساس هستیم که هستیم. با توجه به برنامه بیولوژیک ویژه ما و تجربه های گذشته مان، حساسیت امروزمان باید همینی باشد که هست. بنابراین واقعا اگر همسرتان را به خاطر اینکه شدیدا به حرف شما واکنش نشان داده سرزنش نکنید، کار به جایی نکرده اید. وقتی کسی به شدت به خاطر ناراحتی اش مورد قضوات قرار می گیرد، ممکن است آن را حمله ای به هویتش احساس کند. افزون بر این، اگر همسرتان را «بسیار حساس» خطاب کنید، به این معناست که به او بگویید احساساتش اشتباه است. و با توجه به زمینه ماجرا و تن صدایی که به کار می برید، ممکن است همسرتان از شنیدن آن کلمات، احساس ضعف یا نقصان کند. آنچه در چنین شرایطی ضرورت دارد این است که تجربه عاطفی همسرتان را از نقطه نظر و نگاه او بفهمید (نه خودتان).

 من اغلب به افرادی که با آنها کار میک نم می گویم که در رویارویی با چنین شرایط دشوار و طاقت فرسایی، اولین کاری که باید انجام بدهید این است که با مهربانی و دلسوزی سعی کنید واقعیت ذهنی همسرتان را بفهمید و اگر خود به تنهایی نتوانستید،

 از همسرتان بپرسید که چه چیزی او را تا این حد ناراحت کرده است، این پرسش باید با تن صدایی پرسیده شود که به روشنی منتقل کننده توجه و نگرانی شما به همسرتان باشد، نه اینکه حالت انتقادی داشته باشد.

Image result for ‫عبارتی که هرگز نباید در دعوا با شریک زندگی‌ به‌کار ببرید‬‎

گوش مردها کلمات را مثل شما نمی‌شنود

۱ – برای مردها یک جمله فقط یک جمله نیست! بلکه تفسیری است برای کل روزهایی که با هم بوده‌اید.


۲ – هیچ مردی طاقت مقایسه شدن را ندارد. پس حتی کم اهمیت‌ترین کار او را با دیگران قیاس نکنید.


۳ – مردها از شنیدن جملات مبهم بیزارند. پس هیچ‌وقت دوپهلو با همسرتان صحبت نکنید.


۴ – اگر انتظار دارید او حرف‌های‌تان را رمزگشایی کند، برای‌تان متاسفیم. آنها ساده‌تر از این حرف‌ها هستند.


۵ – هیچ‌وقت از همسرتان به‌عنوان ابزاری برای لشکرکشی‌های‌تان در جنگ‌های عروس و مادرشوهری استفاده نکنید.


۶ – هرگز با حرف‌های‌تان استقلال همسر خود را زیر سوال نبرید حتی اگر واقعا استقلالی در کار نباشد.


۷ – مردها به اینکه قوی‌تر از آنچه هستند به نظر برسند نیاز دارند. این نیاز همسرتان را برآورده کنید.


۸ – از گفتن خاطرات روابط عاشقانه شکست خورده‌تان برای شریک زندگی‌تان خودداری کنید.


۹ – برای قدرت دادن به او کافی است از هیچ مرد دیگری صحبت نکنید، نه اینکه از مردهای دیگر بد بگویید.

Image result for ‫عبارتی که هرگز نباید در دعوا با شریک زندگی‌ به‌کار ببرید‬‎

بهترین جملاتی که در حین بحث می‌توانید به کار ببرید: «میفهمم چی میگی» یا «شاید در این مورد حق با تو باشه» و هر جمله‌ای که به او بفهماند حرف‌هایش را شنیده‌اید و نقطه نظر او را هم در نظر می‌گیرید.


با به کار بردن این جملات دیگر در بحث‌ها در نقطه مقابل و بر ضد همسرتان قرار نمی‌گیرید. بلکه نشان می‌دهید که موضوع بحث برایتان مهم است و به تمام حرف‌های‌ش گوش می‌دهید.به جای ناراحتی کردن این جملات را در درگیری به کار ببرید. شاید این کار کمی سخت باشد اما اگر کمی از خشونت و مخالفت‌های‌تان را کنار بگذارید خیلی سریع‌تر به بحث‌ها خاتمه می‌دهید و کمتر آسیب روحی می‌بینید.

فقط گفتن این جملات مهم نیست بلکه نحوه گفتن آن‌ها نیز مهم است. اگر این جملات را با لحن تند و پرخاشگرانه به زبان بیاورید کوچکترین ارزشی نخواهند داشت. قبل از این که بخواهید درگیری را تشنج زدایی کنید ابتدا کمی آرام شوید و نفس عمیقی بکشید. اگر احساس کردید که نمی‌توانید این کار را انجام دهید به همسرتان بفهمانید که از ناراحتی زیاد نمی‌توانید جوابی بدهید و از گفتن چیزی که بعدها پشیمانی به بار بیاورد پرهیز کنید.


این کار از آب خوردن هم آسان‌تر است. اگر کمی آرام شوید و برای لحظه‌ای مکث کنید و جوابی ندهید هم از گفتن چیزی که باعث پشیمانی شود جلوگیری کرده‌اید و هم به خودتان زمان بیشتری برای فکر کردن درباره موضوع بحث می‌دهید.وقتی به خودتان زمان بیشتری می‌دهید ذهن تان آزادتر می شود و راحت‌تر می‌توانید آن درگیری را مدیریت کنید و این هم به نفع شماست و هم به نفع همسرتان.

اگر برایتان سخت است که در لحظه درگیری سکوت کنید و صبور باشید برای یک لحظه یکی از ویژگی‌های همسرتان را که خیلی دوست دارید به یاد بیاورید. وقتی به خاطر خود بیاورید که چرا همسرتان را دوست دارید و چرا با او زندگی می کنید دیگر با او نمی‌جنگید. پس به او بگویید که چرا دوستش دارید. به خصوص در لحظه درگیری تا از به جای درگیری لحظات شادی را برای خود بسازید.

درگیری‌ها به راحتی باعث ایجاد لحظاتی تلخ و منفی در زندگی می‌شوند. برای جلوگیری از این عواقب منفی سعی کنید راهی برای تحسین همسرتان پیدا کنید. بهترین ویژگی‌هایش را به خاطر بیاورید و به او اجازه بدهید این را بداند که هنوز هم برای او ارزش قائل هستید و دوستش دارید.


عوامل طلاق

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

@valentinocake

آشفتگی زناشویی و طلاق، بعداز مرگ ناگهانی در خانواده، شدیدترین فشارهایی هستند که افراد تجربه میکنند. طلاق در ایران نسبت به گذشته افزایش یافته است، به طوری که رشد طلاق تا سال ۱۳۷۹ آرام و تقریباً ثابت بود. اما از سال ۱۳۸۰ تاکنون شاهد سیر صعودی و چشمگیر طلاق بوده ایم به طور کلی کشور ایران چهارمین کشور پرطلاق دنیاست. بررسی ها نشان داده که آمار طلاق در طی چند سال اخیر در ایران روشنگر حقایق تلخ و دردآوری است.


از جمله مهمترین عوامل طلاق عبارتنداز:


– عدم شناخت کافی قبل از ازدواج


– نادیده گرفتن مشاوره قبل از ازدواج


– تفاوت های فرهنگی، اقتصادی، مذهبی


– ماهواره، اینترنت، بخصوص استفاده ناصحیح از شبکه های اجتماعی مجازی


– خیانت و عدم تعهد و پایبندی به قراداد های زناشویی


– نداشتن مهارت های زندگی از جمله مهارت گفتگو و حل تعارض


– نداشتن مهارت های جنسی و ناسازگاری های جنسی


– فقر و مشکلات مالی، بیکاری


– عدم علاقه و صمیمیت


– دخالت اطرافیان به خصوص خانواده ها


– بیماری های روانی و اختلالات شخصیت


– ازدواج اجباری


– سوءظن


– عدم تمکین


– عدم پایبندی به مذهب


– اعتیاد


– زیاده طلبی و فزون خواهی


– ناآگاهی و بی سوادی


– ازدواج در سنین پایین


– ازدواج دوم


و …

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

طلاق پیامدها و عواقب سوء فراوانی دارد که از آن جمله می توان بزه کاری کودکان و نوجوانان، فحشا، اعتیاد، فرار و ولگردی کودکان، افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان، کاهش به میل ازدواج و کم شدن شانس ازدواج در خانواده و در اطرافیان به خصوص بچه های طلاق، افسردگی، مشکلات شخصیتی و سایر بیماری های روانی تغییرات در دوستی ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن ها سر و کار دارند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می بینند، اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند

راههای پیشگیری از طلاق

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎


تنش وجود دارد. بنابراین طلاق مهم ترین عامل از هم گسیختگی ساختار خانواده، یعنی بنیادی ترین بخش جامعه است و به همین علت است که متفکران، مددکاران اجتماعی، روانشناسان و جامعه شناسان بالا رفتن آن را نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقی و به هم خوردن آرامش خانوادگی و در مجموع هنجارهای اجتماعی می دانند.


با اینکه طلاق به حکم ضرورت برای پرهیز از مخاطراتی پذیرفته شده است اما با وجود این، چون از عوامل از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی کانون خانواده است، به ناچار عواقب اجتماعی آن را باید انتظار داشت. به عبارت دقیق تر طلاق از نظر جرم شناسی در وقوع جرم و جنایت و بزه بی تأثیر نیست و از عوامل جرم زا به حساب می آید، طلاق پدیده ای اجتماعی است و همانند سایر پدیده های اجتماعی متأثر از یک عامل نیست، بلکه مجموعه ای از عوامل در آن دخالت دارند؛ لذا شایسته است با بررسی و شناخت عوامل موثر در طلاق و ارائه راهکارهای پیشگیرانه، این آسیب اجتماعی را کاهش داد.


Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

پیشگیری از طلاق


زن در کانون خانواده باید محبوب و محترم باشد. بنا به دلایلی اگر زن از مقام خود سقوط کرد و شعله محبت مرد نسبت به اوخاموش گشت و مرد نسبت به او بی علاقه شد، پایه و رکن اساس خانوادگی متلاشی شده؛ یعنی یک اجتماع طبیعی به حکم طبیعت از هم پاشیده است. اسلام به چنین وضعی با نظر تاسف می نگرد، ولی پس از آنکه می بیند اساس طبیعی این ازدواج متلاشی شده است نمی تواند از لحاظ قانونی آن را یک امر باقی و زنده فرض کند. اسلام کوشش ها و تدابیر خاصی به کار می برد که زندگی خانوادگی از لحاظ طبیعی باقی بماند، یعنی زن در مقام محبوبیت و مطلوبیت و مرد در مقام طلب و علاقه و حضور به خدمت باقی بماند. توصیه های اسلام بر اینکه زن حتما باید خود را برای شوهر خود بیاراید، هنرهای خود را در جلوه های تازه برای شوهر به ظهور برساند، رغبت های جنسی او را اشباع کند و با پاسخ منفی دادن به تقاضاهای او در او ایجاد عقده و ناراحتی روحی نکند و از آن طرف به مرد توصیه کرده است به زن خود محبت و مهربانی کند، به او اظهار عشق و علاقه نماید، محبت خود را کتمان نکند و همچنین تدابیر اسلام مبنی بر اینکه التذاذات جنسی محدود به محیط خانوادگی باشد، اجتماع بزرگ، محیط کار و فعالیت باشد نه کانون التذاذات جنسی، توصیه های اسلام مبنی بر اینکه برخوردهای زنان و مردان در خارج از محیط کادر زناشویی لزوماً و حتما باید پاک و بی آلایش باشد، همه برای این است که اجتماعات خانوادگی ازخطرات از هم پاشیدگی مصون و محفوظ بمانند.


سواد رسانه‌ای چیست؟


t.me/valentinocake

سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان

https://www.instagram.com/valentino.cake/



Image result for ‫سواد رسانه‌ای چیست؟‬‎


گفت‌وگو با دکتر امیررضا سپنجی


مولفه های سواد رسانه ای چیست؟


سواد رسانه‌ای در نسبت با رسانه‌های گوناگون همچون رسانه‌های مجازی، رادیو ، تلویزیون، مطبوعات و .. چگونه است؟


تعلیم و تربیت و نهاد آموزش ، چه نقشی می‌تواند در سواد رسانه‌ای داشته باشد؟


ضرورت و اهمیت سواد رسانه‌ای برای کدام گروه بیشتر احساس می‌شود؟


  مواجهه‌ی معطوف به هدف با رسانه‌ها از جمله علل ارتقای سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبان رسانه می‌باشد که از یک طرف می‌تواند منجر به ایجاد ارتباط دوسویه و مشارکتی با رسانه‌ها شود و از طرف دیگر می‌تواند ساختارهای مردم‌سالارانه‌ی جامعه را در راستای انتقاد و مشارکت فعالانه در حوزه‌ی رسانه در بین شهروندان تقویت کند. بنابراین آنچه در «سواد رسانه‌ای» مطرح است، آموزش مهارت‌های ضروری برای برقراری ارتباطی متفکرانه و آگاهانه با رسانه‌ها و در عین حال به وجود آمدن نگاهی دقیق، نقاد و تحلیلی به پیام‌های رسانه‌ای در مخاطبان می‌باشد.

Image result for ‫سواد رسانه‌ای چیست؟‬‎

سواد رسانه‌ای در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یک‌دیگر تفکیک و شناسایی کرد. این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها این امکان را بدهد که از حالت انفعالی و مصرفی صرف خارج شده و به معادله‌ی متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره‌ی رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شد.


دکتر  امیررضا سپنجی، مدرس دانشگاه در رشته‌ی ارتباطات و دارای تألیف‌های متعددی در این زمینه‌ هستند که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به کتاب «سیاست‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات در ۸ کشور فرا صنعتی» و ترجمه‌ی کتاب‌هایی همچون (The Media Student’s Book) و (Critical Readings: Media & Audiences) اشاره نمود. در ذیل مصاحبه‌ با ایشان را می‌خوانیم.



Image result for ‫سواد رسانه‌ای چیست؟‬‎



  اصطلاح «سواد رسانه‌ای» تبیین کننده‌ی چه مفهومی است؟


 برای سواد رسانه‌ای دو واژه‌ی (Media Education) و (Media Literacy) داریم که به سواد رسانه‌ای ترجمه شده است. البته محققان مختلف دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به این واژه دارند. بعضی Media Education را تعلیم و تربیت با استفاده از رسانه می‌دانند که به همان آموزش، وسائل کمک آموزشی و نظایر آن‌ها بر می‌گردد. ولی وقتی با رسانه‌ها و محتوای آن‌ها مواجه می‌شویم، چگونگی برخورد با آن‌ها، بپذیریم، نپذیریم، رد کنیم یا نسبت به آن انتقاد داشته باشیم بیشتر زیر مجموعه‌ی Media Literacy می‌آید.


 اگر بخواهیم مرزی برای آن‌ها تعیین کنیم، سواد رسانه‌ای همان Media Literacy است و استفاده از رسانه‌ها در حوزه‌ی تعلیم و تربیت چه در سطح دبستان، چه در سطح دبیرستان و چه در سطح دانشگاهی Media Education می‌شود. اما اینکه تبیین کننده چه مفهومی است؟ دانش ارتباطات یک میان رشته است. بخش‌هایی از جامعه‌شناسی، رفتارشناسی و حتی دانش الکترونیک در آن تأثیرگذار هستند. تمامی این بخش‌ها می‌آیند و زیر مجموعه‌ی ارتباطات قرار می‌گیرند. اگر بگوییم دانش ارتباطات Communication یا Media studies متولی مفهوم سواد رسانه‌ای است، پس سواد رسانه‌ای هم از همه‌ی این علوم بهره می‌برد و تمام مفاهیمی که بر شمردیم تبیین کننده‌ی مفهوم سواد رسانه‌ای می‌شوند.


کسی که می‌خواهد در این حوزه مسلط باشد باید در دوره‌های آموزشی، تک تک آن‌ها را فرا گیرد. البته بستگی دارد. اگر بخواهیم بر اساس رسانه‌های مکتوب باشد باید جامعه‌شناسی مطبوعات، آموزش داده شود؛ راجع به رسانه‌های الکترونیک چون رادیو و تلویزیون، باید جامعه‌شناسی رادیو و جامعه‌شناسی تلویزیون، بحث کازنو را مطرح کرد. اگر به سراغ رسانه‌های مدرن بخواهیم برویم یعنی new mediها یا ICTها، خوب باید جامعه‌شناسی اینترنت، جامعه‌شناسی مالتی مدیا، Web1، Web2، Web3 و … گفته شود. این مفاهیم به نوعی تبیین کننده‌ی اصطلاح سواد رسانه‌ای هستند.


  آیا سواد رسانه‌ای به عنوان یک رشته در کشوری تدریس می‌شود؟


 چیزی که بنده در مطالعات خود به آن دست یافته‌ام این است که از سال ۱۹۲۹م. راجع به آن در دنیا، تحقیق و پژوهش انجام می‌پذیرد. ولی اینکه یک رشته‌ی دانشگاهی باشد، خیر. انگلستان، کانادا و آمریکا اولین کشورهایی هستند که در حوزه‌ی سواد رسانه‌ای فعالیت می‌کنند. در حالی که در این سال‌ها، آی.سی.تی، اینترنت و وب نبوده است و پدیده‌های مدرن هستند. تنها رادیو است که رواج دارد و آن‌ها می‌آیند بچه‌ها را تربیت می‌کنند که چه طور از محتوای رادیویی استفاده‌ی درست کنند. این مباحث هم از دبستان آموزش داده می‌شود. حتی باید از یک نوزاد، کم‌کم آموزش سواد رسانه‌ای را شروع کرد تا انسانی که زندگی‌اش رو به پایان است. چون بالاخره همه‌ی آن‌ها با رسانه به نوعی درگیر هستند و با آن سروکار دارند.


 با توجه به تغییر اساسی مفهوم «مخاطب» در حوزه‌ی رسانه‌های تعاملی آیا باز هم برای کاهش اثرات نقش انفعالی مخاطبان در رسانه‌های توده‌ای می‌توان از سواد رسانه‌ای برای افزایش توان‌مندی مخاطب در دریافت پیام رسانه‌ای در حیطه‌ی رسانه‌های جدید بهره برد؟


 بله؛ همین ‌طور است.


 به نظر شما چرا این اتفاق رخ داده است؛ در حالی که جامعه‌ی ما هنوز یک جامعه‌ی روزنامه خوان به معنای واقعی کلمه نیست ولی نسبت به رسانه‌های دیجیتال اقبال زیادی نشان می‌دهد؟


 نکته این است که فضای مطبوعاتی ما خیلی پویا نیست. در مورد مخاطب هم این فضا بی‌تأثیر نخواهد بود و فضای حاکم، او را به یک مخاطب منفعل تبدیل کرده است. چرا اقبال به رسانه‌های مدرن و فرا مدرن مثل اینترنت، وب و امثال آن بالا رفته است؟ به دلیل اینکه مخاطب احساس آزادی بیشتری می‌کند. مطبوعات ما پویا نیستند. پس مخاطب هم متقابلاً پویا نخواهد بود. ولی برای اینترنت این اتفاق نمی‌افتد. حتی اگر در این فضاها محدودیت هم ایجاد شود و صفحات بسته شوند برای مخاطب کاری ندارد که در عرض ۳۰ ثانیه یا نهایت یک ربع، آن را بشکند.


 پس این نشانگر آزادی مخاطب در مقابل محتوای اینترنت است. به همین خاطر جذابیت اینترنت و وب در جامعه ما بسیار بالاست. گفته می‌شود اطلاعات بیش از حد، بدتر از سانسور است. ولی در سواد رسانه‌ای این جمله بی‌معناست. اگر فرد سواد رسانه‌ای داشته باشد می‌داند باید دنبال کدام اطلاعات بگردد. این سواد رسانه‌ای است که به کمک فرد می‌آید و او را در انتخاب اطلاعات مورد نیاز، یاری می‌دهد.


 در مجموع سواد رسانه‌ای به کمک توان‌مندی مخاطبان می‌آید و آنها را در این فضای ارتباطی مجهز می‌سازد و آن‌ها را از مخاطبان منفعل، به مخاطبان هوشمند تبدیل می‌کند. به طور حتم کسی که از سواد رسانه‌ای بهره‌مند است مخاطب بسیار فعال‌تری است که سوق پیدا می‌کند به سمت مخاطب هوشمند. چون تفکر انتقادی را آموخته است. وقتی که می‌تواند به صورت انتقادی و منتقدانه محتوای مطبوعات را نقد کند، تحلیل کند دیگر مخاطب منفعلی نیست و این از کانال سواد رسانه‌ای اتفاق می‌افتد. هنگامی که توان‌مندی مخاطب بالا برود می‌تواند یک شهروند توان‌مند شود. مخاطب توان‌مند می‌تواند فعالیت‌هایی انجام دهد که در عمل به صورت انتقاد به جامعه‌ی خود کمک کند، چه در فضای رسانه‌ای و چه در فضای واقعی.


  آیا منظور این است که حتی این مخاطب رسانه‌های جدید می‌تواند نقش مؤثری داشته باشد و مخاطب را از حالت انفعالی در برابر رسانه‌های قدیمی‌تر خارج کند؟


 اصلاً در آورده است. شما دیگر User دارید و Audiance ندارید. User کسی است که می‌تواند به طور آنلاین بازخورد بدهد. تا چند دهه‌ی قبل، رسانه‌ها از نظر کمّی بسیار محدود بودند و به یکی دو کانال تلویزیونی و رادیویی محدود می‌شدند. اما در دنیای امروز ما با میلیون‌ها سایت سروکار داریم که در برابر این میلیون‌ها سایت مخاطب حق انتخاب فراوانی خواهد داشت و نیز به خاطر فضای حاکم بر این سایت‌ها، بازخوردها خیلی سریعتر به دست خواهد آمد.


 چقدر از رسانه باید استفاده کرد؟ چگونه از آن باید بهره برد؟ از محتوای آن چگونه باید لذت برد، همه از مؤلفه‌های سواد رسانه‌ای است. بیشترین نیاز، برای خانواده‌ها احساس می‌شود. چون به نوعی اختیار و کنترل کودک را در دست دارند.


 به عنوان نمونه در برابر روزنامه‌های الکترونیکی هم مخاطب، فعال‌تر خواهد بود؟


 بله؛ هر محتوایی که در وب می‌آید؛ تصویر باشد یا متن، همین طور خواهد بود. یعنی مخاطب آن فعال‌تر و پویاتر است. البته این را هم اضافه کنم سواد رسانه‌ای فقط سویه‌ی مخاطب را نمی‌بیند. سویه‌ی ارتباط‌گر را هم در نظر می‌گیرد. خیلی وقت‌ها آقای معتمدنژاد به این اشاره می‌کنند که خود ارتباط‌گر هم باید ظرفیت استفاده از آزادی و فضای آزاد را داشته باشد. ضرر استفاده‌ی نابه‌جا از آن‌ها به خود رسانه‌ها هم می‌رسد. به قول وی، آزادی نسبی و حتی محدود بهتر از این است که آزادی مطلق و بسیار کوتاه از نظر زمانی باشد. وقتی از نظر زمانی، زمان بیشتری در اختیار رسانه باشد، تمرین دموکراسی، آزادی مطبوعات بیشتر انجام خواهد شد و حرفه‌ای‌تر پیش خواهد رفت.


 ضرورت و اهمیت سواد رسانه‌ای برای کدام گروه بیشتر احساس می‌شود؛ مدیران و مسئولان تصمیم‌گیر، مدرسین و اساتید، خانواده‌ها، خود مخاطبان این رسانه‌ها؟


 چون مردم‌نگارانه به آن نگاه می‌کنم، معتقدم از خانواده باید شروع شود. زیرا محصولات خروجی خانواده، اساتید و سیاست‌گذاران خواهند بود. البته این را هم در یک بازه‌ی زمانی ۱۰ الی ۱۵سال می‌توان انتظار داشت. اما اگر بخواهیم بگوییم چه کسانی نیاز دارند؟ جواب آن، همه خواهد بود. همه نیاز دارند. از یک نوزاد که اشتباهاً جلوی تلویزیون قرار می‌گیرد تا تام و جری ببیند و سرگرم شود تا آدم ۷۰ ساله‌ای که برای گذران وقت، تلویزیون نگاه می‌کند.


چقدر از رسانه باید استفاده کرد؟ چگونه از آن باید بهره برد؟ از محتوای آن چگونه باید لذت برد، همه از مؤلفه‌های سواد رسانه‌ای است. اما گفتم بیشترین نیاز، برای خانواده‌ها احساس می‌شود. چون به نوعی اختیار و کنترل کودک را هم در دست دارند. بعد از آن مدرسه است. برای آموزش سواد رسانه‌ای باید یک پایگاه سواد رسانه‌ای داشته باشیم. معلمان مدارس، مدیران از دبستان تا دانشگاه باید آن را بیاموزند. تمامی نهادهای جامعه باید درگیرش باشند؛ اول خانواده و بعد آموزش و پرورش.


 پس می‌توان گفت این یک فراگرد زنجیره‌وار است؟


 بله؛ تمامی نهادهای صنفی و آموزشی جامعه باید در این امر دخیل باشند. حتی یک وقت ممکن است مساجد باشند.


 وضعیت سواد رسانه‌ای، در مورد رسانه‌های دیجیتال در ایران چگونه است؟


 معتقدم مخاطب ما، مخاطب فعال و هوشمندی شده است. به دلیل اینکه کسانی که از اینترنت استفاده می‌کنند، با محتواهای متفاوتی درگیر هستند و تحلیل بنده از مشاهده‌ی میدانی این است که وضعیت ما در رسانه‌های دیجیتال بهتر است نسبت به مطبوعات، رادیو و تلویزیون. در عرصه‌ی رسانه‌های دیجیتال، این نیاز شاید (سواد رسانه‌ای) کم‌تر احساس شود.


 بیشتر مخاطبان این رسانه‌های مدرن، افراد فرهیخته‌تر جامعه هستند که مثلاً دبیرستان را تمام کرده‌اند و وارد دانشگاه شده‌اند و تحصیلات عالیه دارند. به همین دلیل معتقدم وضعیت سواد رسانه‌ای برای رسانه‌های دیجیتال، بدون پژوهش و به صورت مشاهده‌ی میدانی، بهتر از سایر رسانه‌هاست. اما باید پژوهش شود تا صد در صد نظر داد.


 درحال حاضر به نظر می‌رسد که دیدگاه‌ها نسبت به بازی‌های رایانه‌ای بیشتر منفی است تا مثبت.


 بله؛ باید آن‌ها را از همدیگر تفکیک کرد. بنده به صورت عام گفتم. اگر بخواهیم تفکیک کنیم و بازی‌های رایانه‌ای را در رسانه‌های دیجیتال بگنجانیم چون بیشتر مخاطبان این بازی‌ها، بچه‌های کم سن و سال هستند، جواب فرق می‌کند. در وب و اینترنت چرا، سواد رسانه‌ای وضعیت خطرناکی ندارد. ولی اگر بخواهیم بازی‌های رایانه‌ای را جزو رسانه‌های دیجیتال بیاوریم آن جا خیلی نمی‌شود روی سواد رسانه‌ای مانور داد. معمولاً بچه‌ها شبانه روز، پای بازی‌های رایانه‌ای، ذهن و جسم خود را دچار فرسایش می‌کنند.


 منظور این است که تأثیرپذیری مخاطب در بازی‌های رایانه‌ای یک طرفه است ولی در وب خود مخاطب نیز تأثیرپذیر است؟


 در اینترنت و وب مخاطب شما فعال و هوشمند است.


 اما در بازی‌های رایانه‌ای مخاطب، فعال نیست؟


بستگی به سن مخاطب هم دارد. وقتی که سن، پایین باشد تأثیرپذیری بیشتر خواهد بود. همین طوری که در رادیو، تلویزیون و کتاب هم همین اتفاق می‌افتد. در این جا لازم است روی سواد رسانه‌ای کار شود و چون خانواده‌ها با بچه‌ها بیشتر ارتباط دارند، همان طور که در گذشته گفتم آموزش را باید از والدین شروع کرد. ما باید در آموزش سواد رسانه‌ای، رسانه‌های دیجیتال را از هم تفکیک کنیم.


بازی‌های رایانه‌ای، مالتی مدیاها، لوح‌های فشرده‌ی صوتی و تصویری را از رسانه‌های آنلاین یا سایبری چون اینترنت، وب، وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی که بیشتر جزو فضای سایبری است، برای بررسی از هم تفکیک قائل شد. ولی اگر به صورت عام بخواهیم بگوییم، دیجیتال و سایبر یک ماهیت دارند. چون با استفاده از رایانه‌ی شخصی، لپ تاپ و تلفن همراه اتفاق می‌افتد.


 خوب در برابر وب یا فضای سایبری اصطلاح جنگ نرم به کار می‌رود. ولی برای بازی‌های رایانه‌ای یا لوح‌های فشرده‌ی صوتی و تصویری و دیگر کالاهای فرهنگی هجمه‌ی فرهنگی بیشتر کاربرد دارد.


 جنگ نرم برای تمامی این‌ها به کار می‌رود. Soft War از شایعه هم می‌تواند شروع شود. از نظر اصطلاحی جنگ نرم زیر مجموعه‌ی تهاجم فرهنگی محسوب می‌شود.


 کدام یک رشته‌های علمی به مفهوم سواد رسانه‌ای مرتبط هستند و بستر مناسبی را به لحاظ نظری برای سیاست‌گذاری مناسب در این حیطه فراهم می‌آورند؟


 از همه نزدیک‌تر، ارتباطات (Communication) و مطالعات رسانه‌ای (Media Studies) است. ولی با توجه به ماهیت میان رشته‌ای این رشته‌ی خاص، رشته‌های جانبی چون روان‌شناسی اجتماعی، روان‌پزشکی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی عصب شناختی هم می‌تواند با حوزه‌ی سواد رسانه‌ای مرتبط شود.


 روان‌پزشکی منظور از نظر اتفاقات روحی روانی که برای مخاطب ممکن است رخ دهد؟


 بله؛ چون روان‌شناسی عصب‌شناختی زیر مجموعه‌ی روان‌پزشکی است و مطالعات تجربی در این رابطه بسیار انجام شده است. برای پیشگیری باید از مطالعات و تجربیات آن‌ها سود جست.


 پس برای سیاست‌گذاری، بیشتر باید از ارتباطات و مطالعات رسانه‌ای استفاده کرد؟


 اولویت اصلی این است. ممکن است در جاهایی هم از فلسفه نیز کمک گرفت.


 به نظر شما آگاهی فعلی مدیران فرهنگی ما در این حوزه تا چه حد به روز است که بتوانند به طور مطلوب و شایسته در حوزه‌ی سواد رسانه‌ای در رسانه‌های جدید تصمیم‌سازی نمایند؟


 مهم علم به روز مدیران فرهنگی نیست، شجاعت است. اینکه تصمیم درست اتخاذ شود. خیلی وقت‌ها ممکن است فرد از دانشگاه (MIT) هم فارغ‌التحصیل شده باشد اما جسارت لازم را در حوزه‌ی عمل نداشته باشد. در این جا این دانش مشکلی را حل نمی‌کند. بلکه ممکن است مشکل را صد چندان کند. در کاری که برای رساله‌ی دکترای خودم انجام دادم به آن اشاره کرده‌ام. خیلی جاها به خاطر پست و جایگاه، فرد باید استقلال و هویت خود را زیر سؤال ببرد و ضرر آن هم به مردم و هم به رسانه می‌رسد.


  به نظر شما مدیران فرهنگی سواد کار را دارند ولی شجاعت و جسارت انجام کار را ندارند؟


 بنده بیشتر این را می‌بینم. تحقیقی که برای رساله‌ام انجام دادم این را می‌گوید که ما رسانه را سکوی پرتاب پست‌ها و مناسک سیاسی می‌بینیم. خب وقتی این اتفاق می‌افتد خیلی نباید توقع داشت که فرد سواد کار را داشته باشد. اما معتقدم دانش مورد نیاز در این حوزه خیلی مسئله ساز نیست. با ۶ ماه تا یک سال فعالیت رسانه‌ای به دست می‌آید. باید در این حوزه کار می‌شد ولی نشد، عیبی ندارد با ۶ ماه، یک سال این مشکل حل خواهد شد. اما شجاعت اینکه تصمیم درست بگیریم هم‌اکنون مهم‌تر به نظر می‌آید. برای یک مدیر، هم تخصص لازم است و هم تدبیر و شجاعت. بنده نقش تدبیر و شجاعت را خیلی ویژه‌تر می‌بینم.


 نقش نهادهای سیاست‌گذاری همچون «شورای عالی فضای مجازی» در ارتقای سواد رسانه‌ای شهروندان، تا چه حد است؟


 این یک همکاری بین نهادی و بین سازمانی است. تصمیم یک شورا، خیلی به بهتر شدن وضعیت کمک نمی‌کند. در کنار آن ما شورای عالی انقلاب فرهنگی را داریم. ولی می‌بینید که دانشجویان فارغ‌التحصیل روز به روز بی‌سوادتر تربیت می‌شوند. این که یک شورا تأسیس کنیم بعد فکر کنیم اتفاق‌های خوب می‌افتد؛ خیر. نمی‌شود. باید در این جا آموزش و پرورش، آموزش عالی همه درگیر کار شوند.


 پس باید همکاری و به نوعی کار گروهی باشد؟


 همکاری و هم‌فکری باشد و اینکه با یک هم‌افزایی بتوانیم سیاست‌گذاری و اجرا کنیم. کنترل‌های جبری بدون بالا بردن سواد رسانه‌ای، مسئله را حل نمی‌کند.


 به نظر شما باید نهادهای مرتبط با هم، کار را جلو ببرند یا اینکه هر نهادی خود جداگانه سیاست‌گذاری داشته باشد و تصمیم بگیرد و آن را به مرحله‌ی اجرا برساند؟


 بنده معتقدم باید خانواده‌ها را درگیر کرد، آموزش و پرورش را درگیر کرد، دانشگاه‌ها را وارد کرد، کافی‌نت‌ها، وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات درگیر شوند. همه‌ی این‌ها باید در کنار هم قرار بگیرند و بعد بیاییم سیاست‌گذاری کنیم و آن را به مرحله‌ی اجرا در آوریم. اگر هرکس ساز خود را بزند، می‌شود وضعیت حال حاضر ما، یک ارکستر ناهمگون.


 نحوه‌ی مواجهه‌ی ما با رسانه‌های جدید همچون اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای را چگونه ارزیابی می‌کنید؟


 منفعلانه.


 در حوزه‌ی اینترنت هم همین طور است؟


 در اینترنت هم بله، همین طور است. به این دلیل که ما آینده نگری نداریم. به قول آقای زارعی، کسی که در این حوزه‌ها کار کرده است؛ هر جا که می‌بینیم دچار ضعف هستیم برنامه‌ریزی می‌کنیم و خود را به سطح معقولی در جهان می‌رسانیم ولی بعد از آن تازه متوجه می‌شویم که یک عرصه‌ی جدید و تازه در دنیا ایجاد شده است که ما از آن هیچ سوادی نداریم. یک دوره دیدیم، دنیا روی انیمیشن در حال کار است. آمدیم سروش رسانه را تأسیس کردیم و بخش‌های خصوصی آمدند و انیمیشن‌های خوبی هم ساختند. بعد دیدیم نه دنیا دیگر به انیمیشن توجهی ندارد، رفته به سراغ بازی‌های رایانه‌ای. شروع به کار در این حوزه می‌کنیم، می‌بینیم کنسول‌ها آمدند.


 ما بازی رایانه‌ای تولید کردیم اما برای Xbox، PS2، PSP یا حتی PS1 چه چیزی داریم؟ این‌ها نکات مهمی است. اینجا دیگر نقش علم و دانشمندان و اندیشمندان ماست که برجسته می‌شود.


 رسانه‌های عمومی‌تر همچون صداوسیما، تا چه حد می‌توانند در مواجهه با رسانه‌های جدید به جامعه کمک کنند؟


 اگر مخاطب داشته باشند، بله. ولی در ماه مبارک رمضان، این سریال‌هاست که مخاطب را پای تلویزیون می‌نشاند. خیلی نمی‌پذیرم که رادیو و تلویزیون ما مخاطب داشته باشد. بله، می‌تواند کمک کند ولی مسئله این است که ما دچار بحران مخاطب هستیم. صداوسیمای ما فقط مخاطب گذری دارد؛ مردم در ماشین به رادیو گوش می‌کنند و تلویزیون هم به خاطر جامع الاطراف بودنش، مخاطب خود را از دست داده است.


 البته فکر می‌کنم شبکه‌ی نمایش و شبکه‌ی سه به خاطر فیلم و فوتبال، نسبت به دیگر شبکه‌ها مخاطب بیشتری داشته باشد.


 بله؛ ولی به هر حال ما به مخاطب دائم نیاز داریم. این ارتباط به دلیل اینکه فوتبال یک ساعت و نیم است زود به پایان می‌رسد. اگر بر این بحران مخاطب فائق بیاییم و موفق شویم مخاطبان خود را جذب کنیم و نگه داریم، می‌توانیم با ایده‌های مختلف، از طریق صداوسیما کمک کنیم. به عنوان مثال این تبلیغات کوتاه بنیاد می‌تواند خیلی مؤثرتر نسبت به یک ساعت سخنرانی پیرامون همان موضوع باشد.


 وضعیت سواد رسانه‌ای ایران را در مقایسه با کشورهای منطقه چگونه ارزیابی می‌کنید؟


 باید پژوهش و کار تطبیقی انجام داد. بنده چنین پژوهشی انجام نداده‌ام. ولی در مجموع خیلی اسف انگیز نیست. بحران مخاطبی که رادیو و تلویزیون ما با آن مواجه است به خاطر نبود سواد رسانه‌ای است. اگر ما با او صادق نباشیم، مخاطب متوجه می‌شود. ولی در کل، وضعیت خیلی بد نیست. باید تحلیل کرد.


هر چقدر دسترسی به رسانه‌های آزاد بیشتر باشد، تنوع و تکثر رسانه‌ای در یک جامعه بالاتر باشد، به مرور سواد رسانه‌ای مخاطب ارتقا می‌یابد. به عنوان مثال این موضوع در افغانستان در حال رخ دادن است. ما ملتی هوشمند هستیم و واکنش‌ها را هم می‌توانیم پیش‌بینی کنیم و هم تغییر دهیم. ولی به هر حال علاوه بر رسانه‌های دولتی ما باید رسانه‌های خصوصی خود را فعال کنیم تا در این سیاست‌گذاری به کمک ما بیایند. بحران مخاطب در صداوسیمای ما عارضه‌ی همین دولتی بودن است.


 پیشنهادهای مشخص شما برای ارتقای سواد رسانه‌ای در حوزه‌ی رسانه‌های جدید در ایران چیست؟


 پیشنهاد بنده، همکاری بین بخشی است. یعنی آموزش و پرورش، نهادهای صنفی و مدنی، مساجد، ارشاد، صداوسیما همه باید درگیر شوند تا با یک سیاست‌گذاری واحد جلو برویم. اگر در سمت و سوها، یک نظر داشته باشیم به هدف نزدیک‌تر خواهیم شد. اهداف باید یکی باشد. والدین را آگاه‌تر کنیم. پدر و مادرها برای بچه‌ها بیشتر وقت بگذارند. اینکه بچه فقط با بازی‌های رایانه‌ای سرگرم شود، معقول نیست. آن بچه را دچار مشکل می‌سازد که پس فردا متعاقب آن، خانواده و جامعه دچار بحران می‌شود.


  فکر می‌کنم والدین ما هم کم حوصله شدند و ترجیح می‌دهند کودک با رسانه‌ها سرگرم باشد تا مدام از آن‌ها سؤال کند.


 همکاری بین نهادی برای همین است. در این جا محیط زیست هم درگیر می‌شود که مثلاً کم حوصلگی مربوط به آلودگی هوا و دودزا بودن ماشین‌هاست و در این جا مشاهده می‌کنیم که خود به خود نیروی انتظامی هم درگیر می‌شود. یک فرآیند سیستماتیک است. (Subsystem)ها وقتی دچار مشکل می‌شوند، سیستم را به کل دچار مشکل می‌سازند.


ما به یک چشم‌انداز(Vision) و بیان مأموریت (MissionStatement) نیاز داریم تا به اهداف مورد نظر برسیم. هر کاری بدون پژوهش ناصواب است. پژوهش باید نمود و از دل پژوهش راه‌حل و استراتژی‌ها را استخراج نمود. بدون پژوهش هیچ کاری به ثمر نخواهد نشست.

http://pejvakmag.ir

تأثیر طلاق بر فرزندان

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎


مهم‌ترین کشمکشی که فرزندان پس از طلاق والدین به آن دچار می‌شوند، ترس از دست دادن پدر یا مادر با هم است. بزرگ‌ترین ترس کودکان از این است وقتی که به محبت پدر و مادر نیاز دارند، والدین آنها را ترک کنند و تنها بگذارند.

 

بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صر ف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.

 

این نکات را از یاد نبرید:

 

۱) تأثیرات طلاق بر روی کودکان تأثیرات بالقوه ای هستند.

 

۲) این تأثیرات در گروه های مختلف سنی کودکان متفاوت است.

 

۳) میزان این تأثیرات به عوامل زیادی بستگی دارد که تقریبا تمام آنها در کنترل شما هستند.

طلاق همه اعضای خانواده را دچار اضطراب می‌کند، ولی برای فرزندان ناگوارتر است. تأثیر مستقیم طلاق بر فرزندان تولید عواطف آزاردهنده از جمله ترس، خشم، گیجی و بهت‌زدگی است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

 خوشبختانه کودکان می‌توانند پس از مدتی به حیات طبیعی خود بازگردند. البته در این رابطه نقش والدین بسیار اساسی است. آنان باید کودکان خود را زیر چتر حمایت خود قرار دهند و هدایت صحیح را از آنان دریغ نکنند.


طلاق به‌خصوص بر کودکان در دوران ابتدایی تحصیل تأثیر عمیق‌تری می‌گذارد.


حس عدم امنیت کودکان را به‌شدت آزار می‌دهد و آنها از بازگو کردن شرایط خانواده خود احساس شرمساری دارند.


حتی پس از مدتی ممکن است که بچه‌ها خود را سرزنش کنند. در این باره، واکنش بچه‌ها متفاوت است. برخی غم و درد نهان خود را ابراز می‌کنند و بعضی دیگر آن را پنهان می‌کنند.


۱- ترس و اضطراب:


ترس و اضطراب به‌خصوص دامن گیر بچه‌هایی می‌شود که مدارس ابتدایی را می‌گذرانند. طلاق با خود حس عدم امنیت را در کودکان می‌پروراند. پس از طلاق برخی از بچه‌ها از حس عمیق ناتوانی رنج می‌برند.


بچه‌های کوچک‌تر گاه فکر می‌کنند که والدین در فکر ترک آنها هستند و این حس ناامنی آنها را تشدید می‌کند. درگیری والدین نیز استرس و اضطراب بچه‌ها را شدت می‌بخشد.


امکان دارد که عوارض فیزیکی از جمله سردرد، درد معده و غیره در کودکان نمایان شود.

واکنش بچه‌های بزرگ‌تر عموماً انزوا و خلوت گزینی است که خود گواه دیگری بر ترس و نگرانی آنهاست.


۲- خشم و از کوره دررفتگی:


خشم نیز یکی دیگر از مظاهر رفتاری است که کودکان به‌خصوص در مدارس ابتدایی از خود نشان می‌دهند. گاه بچه‌ها از والدین خشمگین هستند و آنها را سرزنش می‌کنند. بچه‌های بزرگ‌تر گاه آشکارا والدینشان را شماتت می‌کنند.


خشم بچه‌ها گاه با زیر سؤال بردن قوانین خانه و یا وظایفشان جلوه‌گر می‌شود. گاه نیز به‌شکل فعال فرزندان طلاق با بچه‌های دیگر به زدوخورد می‌پردازند


۳- ایجاد زمینه های وسواس در دختران و پسران:


وسواس تکرار بدون اراده و افراطی اعمال و کارهای روزمره است .


۴- بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان:


در این نوع بیماری اجتماعی، فرد فاقد احساس لذت یا درک کمتری از زندگی روزمره است، بی اشتهایی بر او چیره شده و خستگی به طور مداوم در ارگانیسم بدن وی مشاهده می شود.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۵- به وجود آوردن زمینه های اضطراب:


در نوجوانان حالتی شبیه به احساس ترس، نگرانی و تشویش به وجود می آید. در این بیماری علائم بیم از آینده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستی مبانی خانواده از تفکر در مورد برنامه ریزی مدون برای حرکت های دسته جمعی و گروهی وحشت دارد.


۶- ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان:


نتیجه محرومیت های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی یابد و از طرفی سؤال های خود را بی جواب می بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند کاملاً مشهود است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۷- بی قراری:


این بیماری با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هایی که شاهد جدایی پدر و مادر خود بوده اند مشاهده      می شود. حالتی که فرد در مقابل هرگونه عاملی تحریک پذیر است یعنی حتی در مقابل محرک های ضعیف

عکس العمل شدید نشان می دهد.


۸- حسادت، سوءظن و سماجت:

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

در نوجوانان خانواده هایی که والدین آنها از هم جدا شده اند این حساسیت ها دیده شده است. این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت بیشتر و زیاده از حد نشان می دهند.


۹- قربانی روحی و عاطفی:


کودکان اولین قربانی طلاقند، قربانی روحی، عاطفی و حتی گاهی جسمی. کودک پس از طلاق در خانواده گیج و حسرت‌زده است و کمتر می‌تواند تعادل خود را حفظ کند، بویژه کودکی که با پدر و مادر بسیار مانوس است و دائما در دامان آنان و نازپرورده‌شان بوده است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۰- وحشت از زندگی:


کودکی که والدینش از هم جدا شده‌اند، خانه را محل وحشت می‌داند و بیشتر در جستجوی پناهگاهی دیگر است؛ پناهگاهی که برای او تسلی‌بخش و محل امن و راحتی باشد.


بسیاری از بی‌اعتنایی‌های کودک به دنیا و دیگران هنگام جدایی والدین پیش می‌آید و این از آن جهت است که روح محدود و کوچک طفل، نمی‌تواند آن را تحمل کند.


۱۱- یتیمی کودکان:


کودکان پس از طلاق و جدایی والدین، حقیقتا یتیم می‌شوند. مخصوصا اگر خردسال باشند دردشان عظیم‌تر است؛ چون طفل در هر سطحی از آسایش و امکانات باشد، باز نیاز به مادر دارد. این درد برای کودکان سنگین است که نمی‌توانند خود را به مادر یا پدر برساند و برای دیدار آنان باید منتظر اوقات رسمی باشند.


گاهی طفل نیمه‌شب برمی‌خیزد و مادر را طلب می‌کند. پیداست در آن صورت چه حالی به او دست خواهد داد. این که در اثر اختلاف پدر و مادر، مادرش در خانه نیست و مثلا فردا باید او را ببیند دردی عمیق است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۲- دربه‌دری و نابسامانی:


حاصل طلاق، دربه‌در کردن و نابسامانی فرزندان و به خود واگذاشتن آنان یا سپردن فرزندان به دست نامادری یا ناپدری است که ممکن است آنها را زجر بدهند. پس از طلاق، کودک مجسمه‌ای متحرک و عروسکی است که گاهی نزد مادر، زمانی پیش پدر، هنگامی نزد عمه، خاله، دایی و گاهی هم در پرورشگاه است و پیداست این دست به دست شدن‌ها، عادت یافتن لحظه‌ای به خوی‌ها و تربیت‌ها و فرهنگ‌های متفاوت چه تاثیری نامطلوب در روان کودک و در فرم تربیتی او می‌گذارد.


۱۳- احساس گناه:


گاهی کودک در جدایی والدین احساس گناه می‌کند. گمان دارد چون شیطان بوده و پدر و مادر را اذیت کرده، والدین آنان جدا شده‌اند. این مساله بیشتر از زبان معصومانه آنان شنیده می‌شود که: «مامان! بیا دیگه تو را اذیت نمی‌کنم». یا می‌گویند: «بابا! بیا قول می‌دهم دیگر شیطنت نکنم» اینان خود را مسوول احساس می‌کنند و گمان دارند اشتباهی را مرتکب شده‌اند.


۱۴- گیجی و بهت‌زدگی:


پس از طلاق، کودک مات و مبهوت می‌شود و حتی انگیزه تحصیل را از دست می‌دهد و با افت تحصیلی مواجه می‌شود. گاهی بیمار می‌شوند و در جستجوی پناهی برای مهرورزی، دلجویی و نوازش هستند، اینان به حقیقت بیمار نیستند، بلکه نقطه اتکای خود را از دست داده‌اند، بدینسان با دارو نمی‌توان درمانشان کرد، بلکه با نوازش می‌توان درد آنان را علاج کرد.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۵- تاثیر منفی در رشد:


بررسی‌ها نشان داده‌اند کودکانی که از مادر جدا شده‌اند، رشدشان کمتر از آنانی است که از مادر خود جدا نیستند؛ اگرچه مادر یک مربی پرورش یافته نباشد و در شرایط بهداشتی روانی مناسب تربیت نیافته باشند، فقدان مادر جلوی شکوفا شدن کودک را در تمام زمینه‌ها می‌گیرد و در شخصیت عاطفی او اثر منفی می‌گذارد.


۱۶- بدبینی به پدر و مادر:


کودکان پس از جدایی والدین، معمولا به یکی از والدین، پدر یا مادر بدبین می‌شوند و به او با نظر کراهت می‌نگرند. معمولا یا طرفدار پدر می‌شوند یا طرفدار مادر که در هر دو صورت برای فرزند و حتی والدین نامطلوب است. ضروری است والدین لااقل در برابر کودک، عکس‌العمل مناسب داشته باشند و در حضور آنان از هم بدگویی یا شکوه نکنند.


۱۷- کمبودهای عاطفی:


کودکی که از پدر یا مادر جدا شده، از مهر و نوازش دو طرف سیراب نیست و اغلب با تشنگی عاطفی مواجه است و بعید نیست در جستجوی محبت، به دام افراد شیادی بیفتد و عفت و پاکدامنی خود را از دست بدهد، امری که در جوامع مختلف به نمونه‌های بسیاری از آن برخورد می‌کنیم.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۸- نابهنجاری کودکان:


بالاخره کودکانی که والدین آنان از هم جدا شده‌اند، کودکانی عادی و بهنجار نیستند. بررسی‌های روان‌شناسان آلمان نشان داده است اینان اغلب محروم از عاطفه و در بزرگسالی افرادی برای شرارت و جنایت خواهند بود.


طلاق در معنای کلی آن در ذهن بسیاری از افراد فی نفسه امری نامطلوب و ناخوشایند تلقی می شود. بسیاری از زوجین پس از ناکامی و با نهایت درماندگی، طلاق را به عنوان تنها راه حل انتخاب می کنند. روند رو به رشد طلاق در ایران به ویژه در سال های اخیر، نشان می دهد که زشتی و قبح این پدیده در جامعه ما کمرنگ شده است.


جالب است بدانیم بیشتر طلاق ها در سال های اول زندگی و به صورت دقیق تر نیمی از طلاق ها در هفت سال اول زندگی رخ می دهد. یعنی دوره ای که زن و مرد بیشتر بر اساس مسائل احساسی و هیجانی تصمیم گیری می کنند و شاید بتوان گفت که هنوز به شناخت درست و منطقی از انتظارات و مسئولیت های زندگی زناشویی دست نیافته اند.


بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صرف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.

پشیمانی از ازدواج در دوران عقد

Image result for ‫پشیمانی از ازدواج در دوران عقد‬‎


پشیمانی از ازدواج به چه دلیل است؟


«قبل از ازدواج با همسرم همکلاس بودم. خدا شاهده توی این چهار سال دانشگاه، یک مانتو و روسری بیشتر نداشت. ولی خونه من، خانم هر ماه باید تمام این ها رو بخره. خونه پدرش با اتوبوس سفر می رفتن، اما از من انتظار سفر هر ساله خارج داره و هزارتا چیز دیگه! اکثر دخترا، بعد از ازدواج عوض می شن.» این نظر را از بین صد ها نظر انتخاب کردم. اول مطلب را خواندم و بعد به سراغ نظرها آمدم. مطلب خوبی بود انصافا اما خواندن نظرات برایم جذاب تر و البته تعجب برانگیزتر بود.پشیمانی از ازدواج


«تا کی می خواین دخترا رو محکوم کنین؟ یه نگاه به خودتون بندازین! شما پسرا فوق العاده پر توقع شدین هموتون دنبال دخترای حوری پری و پولدار می گردین، بعد می گین دخترا پر توقع شدن. وقتی می بینین یک دختری چند ساله شاغله می گین کو ماشینت؟ کو حساب بانکیت؟ برید خواسته هاتون رو عقلانی کنید بعد از دخترا ایراد بگیرین.» دخترها و پسرها بدجوری علیه هم جبهه گرفته بودند. متاهل و مجرد نداشت، هر دو گروه می خواستند طرف مقابل را متهم کنند.


همه این جنجال ها به خاطر این بود که بگویند منشا این مسئله که بعضی متاهل ها بعد از ازدواج پشیمان می شوند و به دیگران توصیه می کند ازدواج نکنند، چیست؟ یا اصلا آقا و خانم پشیمان نیستند، زندگی شان را دوست دارند اما باز هم سر آخر به دوران مجردی شان غبطه می خورند و دوست دارند آن روزها تکرار شود. آن ها می خواستند بدانند رفتار کدام گروه باعث می شود تا آن همه عشق و علاقه جای خودش را به تردید و پشیمانی بدهد.


 


پشیمانی از ازدواج


دلیل پشیمانی زوج ها از ازدواج چیست؟


 Image result for ‫پشیمانی از ازدواج در دوران عقد‬‎


آیا من هم از ازدواج کردن پشیمان خواهم شد؟


راستش را بخواهید بعد از خواندن نظرات کمی آشفته شدم. به این فکر می کردم یعنی روزی من هم پشیمان می شوم؟ ازدواج این قدر دردسر دارد؟ کنار آمدن با مشکلات زندگی آن هم شانه به شانه هم این قدر دور از تصور است؟ اصلا چه می شود دو نفر که هم را دوست دارند و با علاقه ازدواج کرده اند، به دیگران توصیه می کنند ازدواج نکند؟ فکرش را بکنید!


دوستی داشتم که می گفت زندگی خوبی دارند و ازدواجش بهترین و مهم ترین اتفاق زندگی اش بوده اما هربار که اسم ازدواج می آمد، می گفت مشکلات ازدواج زیاد است و فشار زندگی باعث می شود تا لذتی که در مجردی می برید را دیگر هیچ گاه نچشید! می خواهم بگویم همه هم ناراضی نیستند اما همین که جنس تفریحات و سبک زندگی شان عوض شده، یک باره کم می آورند و می آیند سروقت امثال من، تا مجردها را از ازدواج بر حذر بدارند.


 Image result for ‫پشیمانی از ازدواج در دوران عقد‬‎


از انتخاب نادرست تا فشارهای اقتصادی و اجتماعی


علل نارضایتی متاهل ها از ازدواج چیست؟


به سراغ سارا گلستانی، کارشناسی ارشد مشاوره خانواده؛ می روم. او می گوید بخشی از مشکلات ریشه در انتخاب دارد و بخشی دیگر بعد از ازدواج به وجود می آیند اما این که این مشکلات چه هستند و از کجا به وجود می آیند و چطور برطرف می شوند را می توانید در ادامه گفت و گوی ما بخوانید.


+ دلیل اصلی نارضایتی و پیشیمانی زوج ها از ازدواج شان چیست؟


– به دلایل مختلفی ممکن است زوجین از ازدواج شان ناراضی باشند. مثلا ممکن است در انتخاب فرد مناسب دچار اشتباه شده باشند و همین موضوع برای شان چالش و مشکلاتی را ایجاد می کند. بعضی ها هم شخص درستی را انتخاب کرده اند اما مشکلات اقتصادی و معیشتی دارند. این افراد اگر درک متقابل داشته باشند و نیازهای شان برطرف شود مشکلی نخواهند داشت. اما اگر نیازهای شان رفع نشود، بهانه ای برای نارضایتی مطرح خواهد شد و این می شود که گاهی در زندگی روزمره به این قبیل افراد برمی خوریم.


 


 Image result for ‫پشیمانی از ازدواج در دوران عقد‬‎


+ از این بعضی ها که بگذریم، زوج های زیادی وقتی صحبت از ازدواج می شود، مجردها را تشویق به ادامه تجرد می کنند؟


– این سوال بستگی به جنسیت شخص و همچنین مکان مطرح شدن موضوع دارد. زمانی که فرد در جمع قرار می گیرد، ممکن است به دلیل ترس از طرد شدن، گرفتار پدیده ای به نام «فشار گروه» شده و ناخودآگاه حرفی را می زند که احتمال می دهد بیشتر مورد پسند جمع قرار گیرد. بسیاری از افراد در جمع، توان حفظ فردیت خود را نداشته و حرفی را به زبان می آورند که ممکن است عقیده قلبی شان نباشد. نمی دانند حرفی که در قالب شوخی بیان می شود، چقدر می تواند در دیگران تاثیر گذار باشد.


+ یعنی این حرف ها را تحت تاثیر دیگران می زنند؟


– بله، اما گاهی هم ممکن است نفی ازدواج، نشانه ی نوعی درد و دل و تخلیه هیجانات منفی باشد و نه لزوما عقیده فرد درباره ازدواج. معمولا افراد لحظات خوش زندگی شان را کمتر بازگو می کنند، چرا که لحظات خوش را بدیهی می دانند و بنابراین احتمال شنیدن نارضایتی از ازدواج در جمع های دوستان بیشتر است. به هر حال اگر ما خودآگاهی و هدف گذاری درست در فضای گفت وگو نداشته باشیم، تحت تاثیر تخلیه هیجانات منفی دیگران قرار خواهیم گرفت.


+ فشارهای اقتصادی و مالی چقدر در این ماجرا نقش دارند؟


– متاسفانه فشارهای مالی و مسائل اجتماعی باعث می شود که افراد نسبت به ازدواج وحشت داشته باشند. تامین یک زندگی معمولی با توجه به معیارهای کمال گرایانه که به صورت اپیدمی درآمده است دشوار شده. همچنین به دلیل، نبود کار متناسب با توانایی فرد و دریافتی مورد انتظار او، میزان رضایتمندی و ریسک پذیری افراد برای شروع یک زندگی مشترک پایین آمده.


 


+ آیا زنان دلایلی مازاد بر علت های ذکر شده، برای ناراضی بودن دارند؟


– گاهی شخصی دوره ی جوانی مناسبی را نگذرانده باشد و از تعادل هیجانی و ثبات هویت برخوردار نباشد. مثلا زمانی که نوجوان بوده برحسب مشکلات اقتصادی مجبور به کار شده و از آزادی یک نوجوان عادی بهرمند نبوده. این افراد ممکن است بعد از ازدواج دچار خستگی و دلزدگی شوند. بعضی وقت ها علت این پشیمانی ها، تجربه شکست در روابط عاطفی است که اگر ترمیم و درمان نشود، فرد هنوز خود را شخصی شکست خورده دانسته و نسبت به مسائل دید منفی دارد. نبود مهارت کافی نسبت به نیازها، نداشتن مدیریت و مهارت در روابط، عدم شناخت جنس مخالف، داشتن بینش متزلزل و مبهم نسبت به جنس مخالف و وجود ترس از ناتوانی در برقراری یک رابطه ی رضایت بخش از دیگر دلایل پشیمانی زنان و مردان، به صورت یکسان است. یک دلیل مهم دیگر هم پیشینه ی فرهنگی جامعه ماست. فرهنگی که از کودکی با نگاهی متفاوت به زن و مرد، آن ها را نه برای با هم بودن که برای فرو رفتن در حالت تدافعی تربیت می کند. دخترها از بازی با پسرها منع می شوند اما پسرها آزاد گذاشته می شوند و برخورد صحیح با دخترها را نمی آموزند. دخترها باید به اجبار سنگ زیرین آسیاب باشند و مطیع، تا آن ها را مقصر ندانند. بنابراین حالا که جامعه در حال تغییر است، خانم ها مکانیزم دفاعی شان ازدواج نکردن یا بازداشتن دخترهای دیگر از ازدواج می شود.


+ اگر مجرد هستیم، چقدر باید حرف های متاهلان شاکی را جدی بگیریم؟


– ما به دیگران توصیه می کنیم که تحت تاثیر این حرف ها قرار نگیرند و توجه داشته باشند، شخصی که دیگران را از ازدواج منع می کند، در حالی که خود در ازدواج و تاهل قرار دارد دچار تعارض و تناقض در حرف و عملش است و این نشان می دهد نظر واقعی خود را نمی گوید و شاید برای دست یافتن به حال خوب و تخلیه انرژی منفی خود در حال بیان افکارش و تردیدهایش است.


 

+ پس مجردها نسبت به این حرف ها بی تفاوت باشند!


– همانطور که گفته شد، این افراد به نیاز جوان و راهکار رفع آن توجهی ندارند چرا که در حال تخلیه هیجانات منفی خود هستند. ما نباید در جای اشتباه دنبال پاسخ صحیح بگردیم، البته گاهی خود جوانی که از ازدواج کردن می ترسد، ناخودآگاه افراد و محیطی را برای مشورت انتخاب می کند که با شنیدن رد شدن ازدواج، خیال خودش را راحت کند. اگر ما از روان خود شناخت نداشته باشیم، ممکن است خودمان، خودمان را گول بزنیم. بهتر است قبل از ازدواج به این فکر کنیم که چقدر خود را می شناسیم و چقدر مسئولیت پذیر خواهیم بود، سپس از شخصی آگاه و دلسوز و مسئولیت پذیر در مورد ازدواج مشورت بگیریم.

پیشگیری از فرار نوجوان از خانه

Image result for ‫پیشگیری از فرار نوجوان از خانه‬‎



دو نوع فرار از خانه را مطرح کرده اند: فرار اپیزودیک و فرار مزمن. دلایل انجام این فرارها کاملا متفاوت هستند، و فهمیدن این دلایل حیاتی است.


فرار اپیزودیک: وقتی که کودک شما بعد از اینکه موردی اتفاق می افتد فرار میکند، این فرار اپیزودیک است. این یک الگوی پایدار نیست، و کودک شما همیشه از ان به عنوان یک روش حل مسئله استفاده نمیکند. همچنین ان وسیله ای برای رسیدن به قدرت برای انها نیست. در عوض انها ممکن است تلاش کنند تا از برخی نتایج، تحقیر و خجالت دوری کنند. من کودکانی را می‌شناسم که خانه را ترک می‌کنند به این دلیل که انها در مدرسه تقلب کردند یا باردار شده اند و از مخالفت والدین خود می‌ترسند.


فرار مزمن: کودکانی که بطور مداوم  از فرار برای بدست اوردن قدرت در خانواده استفاده می‌کنند یک مشکل مزمن دارند. توجه داشته باشید که فرار همیشگی تنها یک حالت دیگر از مبارزه قدرت، دستکاری کردن دیگران و برون ریزی است. و این رفتار برون ریزی ریسک بالایی دارد. انها ممکن است والدین خود را با گفتن اینکه ” اگر شما اینکار را انجام بدی من فرار می‌کنم” تهدید کنند. انها نگرانی والدین خود را میشناسند، برای بسیاری از والدین فرارکودکانشان بزرگترین ترس است. برخی از والدین ممکن است درگیر چانه زنی و بحث با کودکانشان درمورد این مسئله می شوند.


اما شما نیاز دارید تا بفهمید که کودکانی که تهدید به فرار می‌کنند از ان برای اعمال قدرت استفاده می‌کنند. اینکار نه تنها انها را دربرابر خودشان قوی می‌کند بلکه به انها دربرابر والدین و خانواده نیز قدرت می‌دهد. وقتی که والدینی تسلیم تهدید می‌شوند کودکان انها شروع به استفاده از ان برای شکل دهی رفتار والدین می‌کنند. برای مثال والدینی در این موقعیت یاد می‌گیرند تا دیگر کودکان خودرا به اتاقشان نفرستند وقتی که انها تهدید می‌کنند اگر اینکار تکرار شود فرار می‌کنند. من میخواهم اینجا روشن باشد که :  کودکانی که به طور دائم تهدید به فرار می‌کنند برای حل یک مشکل فرار نمی‌کنند و انها اینکار را انجام می‌دهند زیرا این اصلی‌ترین مهارت حل مسئله انها است. انها تلاش می‌کنند تا از هر نوع جوابگویی اجتناب کنند. ایا اینها علامت هشدار هستند؟


متاسفانه، هیچ علامت سریع و واقعا محکم که نشان دهد کودک شما قصد فرار دارد وجود ندارد. قطعا می‌توانید به دنبال رفتار پنهانی، جمع اوری پول و ناپدید شدن چیزهای قیمتی دراطراف خانه باشید. اگر تا به حال متوجه این موارد شدید چشمهایتان را نبندید به احساس خود اطمینان کنید . شما احتمالن می‌دانید که اتفاقی در حال وقوع است، یا سوء مصرف مواد مخدر یا تمایل فرزندتان به ترک خانه.

Image result for ‫پیشگیری از فرار نوجوان از خانه‬‎

یک روش مرحله به مرحله برای اموزش به فرزندان که فرار از خانه مشکلات انها را حل نمی‌کند.


۱-مهارتهای حل مسئله را به انها بیاموزید


مهمترین چیزی که شما  می‌توانید انجام دهید این است که به فرزندانتان مهارتهای حل مسئله را اموزش دهید. از انها سوال کنید که : چه کاری بطور متفاوت برای این مشکل می‌توانید انجام دهید؟ برخی از روشهای برخورد با این مشکل کدامند؟” همیشه با برخی موارد مانند مسائلی که احتیاج به حل شدن دارند برخورد کنید، و به کودکتان وقتیکه به طور موفقیت امیزی قادر به حل ان بود جایزه بدهید. از این جملات استفاده کنید: ” من روش تو برای حل این مشکل را دوست داشتم، معلم ناراحت بود ولی تو رفتی و عذرخواهی کردی، اینکار جرات می‌خواهد. و الان معلم نظر بهتری درباره تو دارد. من به تو افتخار میکنم”. تا اندازه ممکن کودکتان را به محض اینکه کار مثبتی انجام داد تشویق کنید.


۲- یک فضای پذیرش ایجاد کنید


عشق بدون قید و شرط یک ایده ایست که والدین باید استفاده کنند، ولی افراد مختلف تفاسیر مختلفی از ان دارند.برخی میگویند ” عشق بدون شرط” اما چیزی که منظور انها ست ” وابستگی متقابل است”.


وقتیکه من میگویم عشق بدون شرط ، منظور من این است که ” اگر شما کاری را بدرستی انجام دهی از عشق من به شما کم نمی‌شود و اگر تو کاری را عالی انجام دهی علاقه من به تو بیشتر نمی‌شود.


اگر شما نمره A بگیری عشق من بیشتر نخواهد شد و اگرنمره D  بگیری علاقه من کمتر نخواهد شد. من در هر صورت عاشق تو هستم”.


و این مهم ترین حس امنیت و اطمینان است که فرزند شما نیاز دارد….

آموزش مهارت های ارتباط غیر کلامی زوج ها

Image result for ‫آموزش مهارت های ارتباط غیر کلامی زوج ها‬‎


انسان موجودی نیازمند است وبرای ارضاء نیازهایش مجبور به برقراری ارتباط با دیگران است. زیرا دیگرانند که نیازهای ما را ارضاء می کنند. یا به عبارتی دیگر ما از طریق ارتباط با دیگران انتظارات، افکار، احساسات وهیجاناتمان را به دیگران انتقال می دهیم و انتظارات، افکار، احساسات وهیجانات دیگران را درک می کنیم . این ارتباط صورت نمی گیرد مگر اینکه ازمهارتهای ارتباطی برخوردار باشیم.


ارتباط اساسا به دو طریق صورت می گیرد: کلامی و...



کلامی وغیر کلامی. هنگامیکه با دیگران از طریق کلام ارتباط برقرار می کنیم یا به صورت نوشتن و یا به صورت صحبت کردن ارتباط کلامی است. هنگامیکه بدون استفاده از کلمات با دیگران ارتباط برقرار می کنیم، ارتباط غیر کلامی است.


در تعریف دیگر ارتباط غیر کلامی، فرایند ارسال ودریافت پیامهای بی کلام از طریق حالات چهره ،لمس کردن، فاصله، تماس چشمی، اشارات وحرکات بدن، حالات بدن وآهنگ(تن)صدا.


چرا آگاهی از زبان تن مهم است؟ به دلایل زیر:


1-خواندن زبان تن جنس مخالف؛ زن وشوهر از دو جنس متفاوتند. شیوه گفتگوی آنها، نحوه استفاده از سکوت، شیوه گوش دادن وسخن گفتن، قطع کردن وتشویق به ادامه گفتگوو غیره با یکدیگر متفاوتند. آگاهی از زبان تن به ما کمک می کند تازبان تن جنس مخالف را بخوانیم واین نقش مهمی در سازگاری بین زن وشوهر دارد.


تحقیقات نشان داده است که زنان در تفسیر زبان تن بهتر عمل می کنند زیرا زنان در 87% موارد و مردان در42% موارد زبان تن را به درستی تفسیر کرده اند. 


2-مشخص کردن راست از دروغ؛ با آگاهی از زبان تن وبا تفسیر آن می توانیم مشخص کنیم که آیا همسرمان به خاطر ترافیک سنگین تاخیر داشته است یا خیر. یا او واقعا خسته است و یا اظهار به خستگی می کند.


3-به شما کمک می کند تا تاثیر خیره کننده ای بر روی دیگران بگذارید و پیامهای مناسبی به دیگران بفرستید.


4-ما بر اساس زبان تن دیگران در باره آنها قضاوت می کنیم. از تن صدایش مهربانی می بارد، چشمانی شرور دارد، چهره اش نشان می دهد به آنچه می گوید اطمینان ندارد واز حرکات سرش متوجه شدم که علاقه ای ندارد. آموزش زبان تن به شما سرنخهائی می دهد که ذهن دیگران را به آن جهتی که خودمان می خواهیم هدایت کنیم تا آن چیزی را انتخاب کنند که ما می خواهیم.


5- در صورت تناقض بین زبان کلامی و زبان تن، طرف مقابل به زبان تن بیشتر اعتماد دارد.  ممکن است دو نفر با خوشحالی با هم صحبت کنند، ولی زبان بدن آنها و به خصوص تن صدایشان حاکی از سردی روابط بین آنها باشد. ممکن است بگوید من هیچ علاقه ای به همسرم ندارم، ولی شاهد نگاه های طولانی و متناوب به سمت او باشیم. ممکن است به او بگویید به حرف هایش علاقه و توجه زیادی دارید، ولی اغلب به سمت دیگری نگاه کنید. یا بگویید "از تو متنفرم" ولی در حال زل زدن به او باشید.

Image result for ‫آموزش مهارت های ارتباط غیر کلامی زوج ها‬‎

این برنامه رازهای خیره کننده ای به شما می آموزد؛ برای مثال: در هنگام برقراری ارتباط از دستان خود چگونه استفاده کنیم؟ چگونه می توانیم حالات چشمان یک فرد را بخوانیم؟چگونه بایستیم؟ چه تغییراتی سریع می توانیم انجام دهیم تا ارزش واقعی چهره مان افزایش یابد؟ چه حرکاتی نشانی از حقه ونیرنگ وفریب دادن دیگران هستند؟ چگونه می توانیم احسساسات واقعی دیگران را بشناسیم؟ و چگونه می توانیم ارتباط استادانه و سازنده ای با دیگران داشته باشیم؟


همه ما متوجه شده ایم که زبان تن کاملا فریبنده وسحر آمیز است. بارها برای بیان انگیزه ها، احساسات، عقاید و نگرشهایمان از آن استفاده کرده ایم. ما همچنین ازآن استفاده می کنیم تا به غنای کلماتی که محتوای عاطفی دارند، بیفزایم واغلب ما متوجه شده ایم که احساسات واقعی از طریق زبان تن آسانتر بیان می شوند تا کلماتی که به کار می بریم.


یکی از روانشناسان(استرین) گفته است: "که 30% زوجها صدفی توخالی هستند؛ علاقه کمتری دارند، کمتر حرف می زنند و کمتر لذت می برنند. 25% از آنان ازدواج واقعا خوبی دارند، 25% باقیمانده می توانند به ازدواج خوب ورضایت بخشی برسند اگر که مهارتهای لازم را برای غنای ازدواجشان آموزش ببینند".


یکی از مشکلات عمده زوجها فقر راتباط است که 68% آنان از آن شکایت می کنند. میانگین صحبت آنان 4 دقیقه در روز است


 


ارتباط در ازدواج خیلی مهم است. ارتباط در بر گیرنده هر پیامی، هر احساسی، هر تمایلی وهر فکری است که می تواند به دیگران حمل شود. بعضی از ارتباطات مفید هستنند وبعضی از ارتباطات مخرب ودانش ارتباطات به ما می آموزد که چگونه می توانیم از یک تعامل مخرب و ناخوشایند جلوگیری کنیم.

Image result for ‫آموزش مهارت های ارتباط غیر کلامی زوج ها‬‎

بنابراین برای درک بهتر زبان تن، روشهای زیر را دنبال کنید:


1- ذهن خود را باز نگهدارید. اجازه بدهید که اطلاعات بدون هیچ گونه مانعی وارد ذهن شوند.


2-وقتی در افکار و حالات روحی متفاوتی هستید، حالات بدنی وحرکات یا اطوار خود را مشاهده کنید و این سوالات را از خود بپرسید.


زبان تن من چه می گوید؟ دستهای من در کجا قرار دارد؟ آیا متمایل به جلو هستم یا به عقب؟ آیا پاهایم روی هم است؟ آیا چانه ام بالا است؟ آیا سرم به یک طرف متمایل است؟ آیا دستهایم مشت شده است؟ چه احساسی دارم؟


3-زبان تن دیگران را مشاهده کنید. ابتدا فقط توجه کنید به اینکه دیگری دائما در حال حرکت است. این حرکات دال برافکارو عواطف است. وقتی لغت نامه علائم زبان تن را آماده کردید، خواندن معانی آن را هم یاد خواهید گرفت.


4-یاد بگیرید که چطور پیامی را که از نشانه ها دریافت می کنید با پیامی کلامی ادغام کنید ونتایجی را بدست آورید.


5- کنترل زبان تن خودتان را یاد بگیرید تا فقط علائمی بفرستید که خواستار فرستادن آن هستید. با زبان تن همانند زبان تازه ای برخورد کنید که گر چه در آغاز بیگانه است اما با تمرین می توانید بر آن مسلط شوید.


حالات چهره


 Image result for ‫آموزش مهارت های ارتباط غیر کلامی زوج ها‬‎


چهره شامل 23 قسمت است. بینی، لب، چشم، ابرو،مژه، دهان، دندان، چانه، پیشانی وغیره... .


حالات چهره، هویت ما را تعیین می کند، نگرش ها ، عقاید و خلق وخوی ما را بیان می کند ونشان می دهد که ما چگونه با دیگران رابطه برقرار می کنیم.


 سه قسمت مهم در حالات چهره چشمان، ابرو ها و دهان می باشد.


در اینجا تعدادی از حالات چهره که در برگیرنده پیامهای ارتباطی هستند، آورده می شود:


لب ها: باز کردن نیش ها یا خنده نیشی: خوشحالی ورضایت


فشار دادن لب ها: خشم وناکامی


دندان قروچه: تنفروانزجار


جمع کردن لب ولوچه: غمگینی، تسلیم وشک وتردید


پوزخند زدن: تحقیر کردن


ابروها


درهم کشیدن ابروها: خشم، غمگینی وتمرکز


بالا انداختن ابرو: جدیت وشور


زبان


نشان دادن زبان: دوست نداشتن


پلک ها: برق زدن چشم ها : تعجب


گشاد شدن چشم ها شور وبرانگیختگی


باریک شدن چشم ها: تهدید و مخالفت


چشمک زدن سریع: بر انگیختگی


چشمک زدن طبیعی: آسوده خاطر


چشمان


مردمک های بزرگ: برانگیختگی


مردمک های کوچک: آسوده خاطر


زل زدن


زل زدن مستقیم و پیاپی: تهدید کردن


قطع کردن نگاه: عدم دوست داشتن یا عدم موافقت


زل زدن به پائین: تسلیم ودروغ گفتن


زمان بحرانی برخورد  دو نفربا یکدیگر، 5 دقیقه نخست می باشد؛ آنچه در این زمان دیده می شود، رفتارهای بعدی ما را تعیین می کند. سخن گفتن را با یک لبخند همراه با بالا و پائین انداختن ابرو شروع می کنیم .


در همین چند دقیقه اول ما می فهمیم که آیا این فرد را دوست داریم یا نه؟ آیا او دوست داشتنی است یا نه؟


در مورد هوش، شخصیت، عادات شخصی ، توانائیهای کاری او وموارد دیگر آن فرد قضاوت        می کنیم که ممکن است بیش تر این قضاوت ها درست باشد. تعجب، تنفر، غمگینن، خوشحال، خشم و ترس.


در اینجا تعدادی از حالات چهره را که  بیشترشناخته شده اند، به صورت کلامی توضیح می دهیم:


1- خنده و لبخند


خنده و لبخند عموماً نشاندهنده خوشحالی است. تحقیقات نشان داده است که لبخند و خنده منظم می تواند افسردگی را از بین ببرد. خنده از طریق آزاد کردن مواد شیمیائی در داخل مغز خلق وخوی ما را تغییر می دهد. لبخند همانند یک احوال پرسی گرم است وبه همان اندازه که با نفوذ است جذاب هم است.


یک لبخند گرم و با حرارت اثرات نیرومندی دارد: احساس ما را بهتر می کند؛ آرامش بیشتری می دهد؛ اطمینان بخش است؛ خوشبین وامیدوار کننده است. لبخند نه تنها احساس بهتری را به طرف مقابل می دهد بلکه احساس بهتری را به خودمان هم می دهد.


انواع لبخند


1- لبخند با دهان بسته. به طور طبیعی هنگامی استفاده می شود که ما به خودمان می خندیم.(اما در اینجا یک کمی یک وری- لب ها- است که تا حدودی لبخند زورکی را نشان می دهد.


2-لبخند با لب های فشرده.همچنین به عنوان لبخند دردناک یا تلخ شناخته می شود که اغلب نشان دهنده خشم یا درد سرکوب شده است.


3- لبخند شاد واقعی. این لبخند تمام صورت را در بر می گیرد، چشمان لبخند می زنند وبرق می زنند، استخوان های گونه بالا میروند، خطوط لبخند اطراف دهان و چشمان کاملا آشکار می شوند وعظلات چهره آرام وشل هستند.

Image result for ‫آموزش مهارت های ارتباط غیر کلامی زوج ها‬‎

4- لبخند با لب های غنچه. دعوت به بوسیدن است.


انواع خنده


1-خنده واقعی. خنده واقعی کاملا متقارن است(لب ها به دو طرف باز می شوند) و خطوط چهره بر روی چهره و اطراف چشمان ظاهر می شوند.


2- خنده زورکی. عضلات پیچیده صورت به ما کمک می کند تا پیام هایی را که  در یک خنده است تفسیر بکنیم. در خنده زورکی عظلات صورت سفت است، زاویه سر نامتناسب است، لبها نامتقارن است، چشمان زل زده است، فک قفل است وعظلاتی که در خنده طبیعی مورد استفاده قرار می گیرند درخنده زورکی بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرند.


3-خنده با دندانهای کاملا نشان داده شده. این لبخند می تواند خصمانه باشد،مخصوصا هنگامیکه دندانها قفل شده باشند وخنده یک طرفه (دهان به یک طرف باز شده باشند)باشد.


غمگینی


غمگینی با پائین افتادن پلک های چشم ، آویزان شدن سر، پائین آمدن گوشهای لب وفک وگونه ها ،گوشه های دهان به سمت پائین کشیده شده ، بالا رفتن  انتهای داخلی ابروها و به پائین نگاه کردن مشخص می شود.


تنفر


 تنفربا جمع شدن لب بالا، حرکات دهان به حالت  پیش مقدمه استفراغ کردن، باریک شدن ابروها، حرکت زبان به سمت جلو و چین  خوردن بینی  مشخص می شود.


خشم   


علائم خشم عبارتنداز: منقبض شدن ابروها، فشرده شدن دهان، برق زدن چشمها، زبانه کشیدن شعله های خشم ازبینی، گاهی به هم فشردن دندانها، قرمز شدن رنگ صورت، نگاه محکم وثابت به ایجاد کننده خشم وفشرده شدن پوست اطراف چشم ها وپلک ها.


ترس


ترس با چشم ها ودهان کاملا باز، موهای سیخ شده، لرزش عظلات خصوصا لب ها،مردمک چشم بازشده، رنگ پریدگی وتخم های چشم بیرون زده، مشخص می شود.


علاقه


مهمترین علامت علاقه متمایل شدن سر به سمت موضوع مورد علاقه است که به آن "کوک سر" می گویند. علائم دیگر عبارتند از: باز شدن چشم ها و دهان بیش از حد معمول و زل زدن.


تعجب


تعجب با علائم : ابروها بوسیله عظلات پیشانی بالا می رود، چشمان یک کمی پهن تر می شوند نسبت به حالت طبیعی، فک کمی پائین می افتد و لب ها از یکدیگر باز می شوند. مشخص می شود.


توجه به افکار درونی


هنگامیکه فکری وارد ذهن می شود و فرد به آن توجه می کند. علائم آن عبارتند از: ابروها یک کمی بالا می روند، لب پائین بر روی گوشه سمت راست کمی پائین می آید، دندان کمی لب را گاز می گیرد، جهت زل زدن به سمت بالا و راست است، فک اندکی به سمت جلو می چرخد و سر کمی جلو می آید ومی چرخد.


 اضطراب


علائم اضطراب عبارتند از: پلک زدن، سرخ شدن صورت، چین وچروک در صورت، باز شدن بیش از حد چشمان وباز شدن لب پائین به دو طرف.


خجالت


علائم خجالت عبارتند از: حالات چهره ای کم، سرخ شدن صورت، سر به سمت پائین، نگاه خیره کم و تماس چشمی کم.


تمرین


با توجه به مطالب بالا متوجه می شویم که چهره اولین قسمت است که جلب توجه می کند. قسمت هایی از صورت که بیشتر مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از: مدل کوتاه مو، پیشانی بلند، چشم های روشن، رنگ صورت و حتی دندانها. ما از حالات چهره استفاده می کنیم تا تا احساسمان را به طرف مقابل برسانیم. لبخند زدن به دیگران حاکی از این است که از دیدن دیگران خوشحالیم. نگاه رو به پائین حاکی از این است که از دیدن آنها خوشحال نیستیم. بالا وپائین بردن ابروها بیانگر شوخی و بذله گویی است. وقتی در حال گوش دادن هستیم سرمان را به طرف منبع صدا بر می گردانیم. وقتی چشمانمان را می بندیم، یعنی گوش نمی دهیم. ازحالات چهره ای در جاهای شلوغ و پرسروصدا که نمی توانیم از کلمات استفاده کنیم، استفاده می کنیم                                                                  


حالات چهره، اثر پیام های کلامی را تقویت می کند. گاهی اوقات زوج ناراضی در حال گفتگوی مؤدبانه هستند اما چهره سردشان نشان می دهد که با یکدیگر چندان هم خوب نیستند.


در حالات چهره می توانیم نشانه هایی از اضطراب، افسردگی وغمگینی را ببینیم.


تفاوت های مشاهده شده در بین زنان ومردان نشان می دهد که زنان بیش تر از مردان می خندند ولبخند می زنند،اما مردان مایلند زمانی که قصد فریب دیگران را دارند کم تر حرف بزنند، چون صحبت بیش تر منجر به خطا وخنده بیش تری می شود.


به دلیل اینکه خنده ولبخند کاربرد بیشتری دارد و حالت چهره ای مثبت تری ایجاد می کند دراینجا تاکید بر تمرین خنده دارد.   


خنده ها به ندرت از روی قصد قبلی انجام می شود، ولی با وجود قصد قبلی هم ممکن است. اگر از افراد بخواهیم که بخندند و سپس عکس هایی از موضوعات گوناگون به آنها نشان بدهیم، آنها این عکس ها را خشنود کننده می پندارند وبه آنها احساس خوشایندی هم دست می دهد. اگر از افراد بخواهیم که اخم کنند با نشان دادن همان عکس ها احساس آزار و حتی خشم می کنند. به همین دلیل می گویند: " بخند تا دنیا به تو بخندد".


قبل از شروع تمرین باید نکاتی را در مورد خود ودیگران بدانید.


نکاتی را که باید در مورد خود بدانید:


1-    در طول تمرین نباید احساس کنید که دارید کاری احمقانه انجام می دهید. لازم نیست تمرین را مو به مو انجام دهید؛ اگر خواستید می توانید لبخند را بیشتر در چهره تان نگهدارید.


2-        به این امر توجه کنید که هر بار که دیگران را ملاقات می کنید، پیشرفتی کرده اید.


3-        متوجه می شوید از افرادی که قبلا بدتان می آمد اکنون احساس بهتری نسبت به آنان دارید.


4-        متوجه می شوید که دیگران هم به شما لبخند می زنند واز این لبخند دو طرفه هم شما احساس رضایت می کنید وهم دیگران.


نکاتی را که باید در مورد دیگران بدانید:


1-        بیش تر مردم احوالپرسی شما را با لبخند پاسخ می دهند.


2-        دوستان شما از عمل جدید شما (تمرین) شگفت زده خواهند شد و افراد غریبه با دیده شک وتردید نگاه می کنند.


3-        این برخوردها احتملا طولانی تر ازبرخوردهای عادی وناخوشایند هستند.


4-        بعد از چندین بار ملاقات رابطه دوستانه به طور چشمگیری افزایش می یابد.


5-    اگر شما یک مرد هستید، خیلی بهتر و سریع تر از مردان به این برخورد شما پاسخ می دهند واگرشما یک زن هستید، عکس این قضیه صادق است.


 


تمرین خنده ولبخند


1-        صبح به خیر دنیا


 


اگر از اعتماد به نفس بالایی برخوردارید، می توانید هر کسی را برای این کار انتخاب کنید و اگر از اعتماد به نفس پائینی برخوردارید، افراد آشنا را برای این تمرین انتخاب کنید. فردا صبح پس از بیرون رفتن از خانه در هنگام احوالپرسی با کسانی که در خیابان می بینید، اصلا نخندید. ببینید چند نفر به شما لبخند می زنند. صبح روز بعد،هنگام احوالپرسی با کسانی که دیده اید به گرمی لبخند بزنید. دوباره ببینید چند نفربه شما لبخد می زنند.


چقدر با هم تفاوت داشتند.


 


2- تمرین خنده


ماهیچه های صورتتان را پرورش داده  و آنها را به نرمی آزاد کنید وسپس منقبض کنید، سعی کنید هر یک از تمرین های ذیل را هر روز به مدت 1 دقیقه انجام دهید:


1-2 عضلات چهره را رها کرده وسپس لب هایتان را و حالا کاملا لبخند بزنید، بهتر است که هم زمان با آن ابروهایتان را هم بالا ببرید.


2-2 عضلات چهره را رها کرده وسپس لب هایتان را جمع کنید وبا همان لب های گرد شده خیلی محکم حرف "اُ" را ادا کنید.


3-2 عضلات چهره را رها کرده، چانه تان را بالاتر از حد معمول ببرید، ابروهایتان را بالا برده وبه طور متناوب بخندید ولب هایتان راجمع کنید.


 


3-احساسات تان را نشان دهید


درجلوی آینه هر یک ازحس های زیر را به طور متوالی تمرین کنید:


شادی، غمگینی، ترس، تعجب، تنفر، خشم وعلاقه.


اگر به جای آینه با شخصی این کار را انجام دهید، خواهید دید که او می تواند هر حسی را از حالت چهره تان تشخیص دهد. البته ممکن است تشخیص بعضی از آنها مشکل تر باشد. این تمرین به شما می آموزد که هر حسی را چگونه اظهار کنید. همچنین این تمرین به شما یاد می دهد تا بفهمید که طرف مقابل تان کدام احساسات شما را تصدیق می کند.


 

4- از چهره افراد عکس تهیه کنید


 تعدادی عکس از چهره افراد تهیه کنید و از افراد بخواهید که آنها را از 1 تا 10 بر اساس جذابیت ومیزان خوشبختی شان طبقه بندی کنند. این کار را خودتان هم انجام بدهید و نتایج را با یکدیگر مقایسه کنید ومتوجه شباهت ها وتفاوت ها خواهید شد. این تمرین بینش زیادی را از احساس وقوه ی درک دیگران به ما می دهد.


5- چند چهره


 چهره هایی که تا حال دیدید بررسی کنید. آیا می توانید آنها را طبقه بندی کنید؟ آیا آنها به نظر شما به یکدیگر شبیه هستند؟ یا اینکه هر کسی چهره ی خاص خود را دارد؟

راه چاره ازدواج‌های اجباری

Image result for ‫ازدواج‌های اجباری‬‎



مسوولیت پذیر باشید

یکی از معیارهای همسر مناسب و یکی از شرایط ازدواج موفق «دوست داشتن» فرد مقابل است. توجه داشته باشید اگر دچار این مشکل هستید،‌ مسئولیت پذیر باشید. فرد وظیفه شناس و مسئولیت پذیر، مسئولیت کارها و اشتباهات خود را می پذیرد و اجازه نمی دهد دیگری به خاطر اشتباه وی دچار خسران و زیان گردد.


به بیان دیگر یا از همان ابتدا باید فردی را انتخاب می کردید که علاوه بر اینکه تمام معیارهای خوب را دارا بود، ‌به دل شما هم می نشست و یا اینکه اگر در ابتدا به این مطلب مهم توجه نکرده اید نباید زندگی را به سادگی از هم بپاشید.


فرد مقابل به اندازه شما در این زندگی سهیم است و شما با اشتباهتان او را هم درگیر مشکلات عدیده ای کرده اید. در این وضعیت بهترین و درست ترین حالت این است که تمام سعی و تلاشتان را برای عشق ورزی و مورد محبت قرار دادن نامزدتان قرار دهید تا مهر و محبت او به دلتان ورود یابد.


چطور محبت ایجاد کنیم؟


۱ – انجام کارها و فعالیت هایی که باعث افزایش مهر فرد مقابل (نامزد) در دلتان می شود:

به نامزدتان ابراز علاقه کنید. به او بگویید که دوستش دارید. این جمله هم در دل خود شما اثر می کند و هم دل نامزدتان را پر از محبت شما می گرداند. محبت به طور طبیعی محبت می آفریند. اگر نامزدتان به شما ابراز علاقه و محبت کرد، ‌این لطف او را بی پاسخ نگذارید.


۲ – توجه بیشتر به ویژگی های مثبتی که نامزدتان دارد می تواند محبت او را در دلتان عمیق تر کند. نیمه پر لیوان را ببینید. در این وضعیت نیز یکی از کارهای مهم توجه به ویژگی ها و اخلاقیات مثبت نامزدتان است. این امر باعث می شود نکات مثبت و خوب نامزدتان بیشتر از نکات منفی وی به چشمتان بیاید و علاقه تان به وی بیشتر و بیشتر شود.


۳ – عشق و علاقه او نسبت به خود را باور کرده و برای این عشق احترام قائل باشید.

فرد مقابل به اندازه شما در این زندگی سهیم است و شما با اشتباهتان وی را نیز درگیر مشکلات عدیده ای کرده اید. در این وضعیت بهترین و درست ترین حالت این است که تمام سعی و تلاشتان را برای عشق ورزی و مورد محبت قرار دادن نامزدتان قرار دهید تا مهر و محبت وی به دلتان ورود یابد

Image result for ‫ازدواج‌های اجباری‬‎

۴ – روی آینده متمرکز شوید و سعی کنید زندگی آینده خود را با او تصور کنید. اهداف و برنامه های مشترک برای زندگی مشترکتان در نظر بگیرید و روی اجرای آنها متمرکز شوید تا به هم نزدیک شوید. نه احساسی که به او دارید و میانتان فاصله می اندازد. ما با کسانی که اهداف مشترک داریم، احساس نزدیکی بیشتری می کنیم. مثل همکارانی که با آنها روی یک پروژه کار می کنیم یا همکلاسی دانشگاه که یک تحقیق مشترک داریم. پس اگر این اشتراکات در مسائل اصلی زندگی میان شما و همسرتان ایجاد شود، احساس علاقه و نزدیکی بیشتری به او خواهید داشت.

دکتر فرهنگ – : – معیارهای ازدواج

Image result for ‫ازدواج سالم‬‎


t.me/valentinocake

سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان

https://www.instagram.com/valentino.cake/


سمینار ازدواج موفق، خصوصا قسمت سوالاتی که در جلسه خواستگاری باید پرسیده شود تا بتوان به شخصیت واقعی طرف مقابل پی برد، بسیار عالی است. ما که پیش از این برای یافتن چنین سوالاتی بسیار جستجو نموده ایم ولی آنچه در اینجا توسط دکتر فرهنگ ارائه شده، حقیقتا بی نظیر است.



معیار های مهم ازدواج


اﻳﻤﺎﻥ و اﺧﻼﻕ.

ﻛﻔﻴﺖ داشتن طرفین

رسیدن به ﺑﻠﻮﻍ

اصالت خانوادگی

سلامتی جسم و روان

به دل نشستن

سن ازدواج

 

معیار اول: ایمان و اخلاق


خوبی ها رو زندگی کن.. به خدا بسپر و از اون بخواه


 باز بودن از نظر احساسی


هوش بالا



معیار دوم: کفیت داشتن طرفین


2-4 ﻛﻔﻴﺖ ﺩﻳﻨﻲ, ﻧﮕﺮﺷﻲ, ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ, اﻗﺘﺼﺎﺩﻱ, ﻇﺎﻫﺮﻱ, ﺧﺎﻧﻮاﺩﮔﻲ, ﺳﻴﺎﺳﻲ


ﻗﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﻬﺘﺮﻩ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﻪ. اﺣﺴﺎﺱ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺑﺮاﻱ ﺧﺎﻧﻢ. ﻋﺪﻡ ﺣﺲ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺮاﻱ ﻣﺮﺩ.


ﺣﺪﻳﺚ: ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﻔﻴﻒ (ﺑﺮاﻱ ﺩﻳﮕﺮاﻥ) و ﺗﺤﺮﻳﻚ ﻛﻨﻨﺪﻩ (ﺑﺮاﻱ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ)


ﻛﻔﻴﺖ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ.


ﻣﺜﻼ ﻳﻜﻲ اﻫﻞ ﮔﺸﺖ و ﮔﺬاﺭ. ﻳﻜﻲ اﻫﻞ ﺳﻜﻮﺕ و ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ


ﺑﺮﻭﻥ ﮔﺮا (ﺩﺭﮔﻴﺮ ﺩﻧﻴﺎﻱ اﻃﺮاﻓﺶ ﻫﺴﺖ, ﺑﺎ ﺟﺰﻳﺎﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ. ﺭاﺑﻂﻪ اﺵ ﺧﻴﻠﻲ ﻋﻤﻴﻖ ﻧﻴﺴﺖ). ﺩﺭﻭﻥ ﮔﺮا (ﻛﻢ ﺣﺮﻓﻪ, ﺩﺭﮔﻴﺮ ﺑﺎ ﻣﺤﻴﻄ اﻃﺮاﻓﺶ ﻧﺒﻮﺩ, ﺧﻴﻠﻲ ﻋﻤﻴﻖ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺧﻮﺩﺵ )


ﻛﻔﻴﺖ ﺩﺭ ﻣﻘﺼﺮ ﺩاﻧﺴﺘﻦ ﺧﻮﺩ

ﻋﺬﺭ ﺧﻮاﻫﻲ ﻛﺮﺩﻥ


ﻣﻜﺎﻥ ﻛﻨﺘﺮﻭﻝ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺩاﺭﻩ. ﺗﻘﺼﻴﺮﺵ ﺭا ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻩ.


ﻣﻜﺎﻥ ﻛﻨﺘﺮﻭﻝ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﻣﺼﻌﻮﻟﻴﺖ ﺭا ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﺩﻳﮕﻪ ﻣﻲ اﻧﺪاﺯﻩ.


ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻫﺴﺖ.


ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ. ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺪﺑﺨﺘﻴﺸﻦ.

ﺗﻮاﻓﻖ و ﻋﺪﻡ ﺗﻮاﻓﻖ. ﺳﺎﺯ ﮔﺎﺭﻱ. اﺣﺘﺮاﻡ ﺑﻪ ﻧﻆﺮاﺕ ﺩﻳﮕﻪ.



ﭼﻬﺎﺭ ﮔﺮﻭﻩ اﺯ ﻧﻆﺮ ﺩﺭﻙ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﭘﻴﺮاﻣﻮﻥ و اﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ


ﺑﺼﺮﻱ, ﺳﻤﻌﻲ,  ﻟﻤﺴﻲ ﻫﺎ, ﺟﻨﺒﺸﻲ


ﺗﺸﺨﻴﺺ اﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻇﺎﻫﺮﻱ و ﺣﺮﻑ ﻫﺎ


ﺑﺼﺮﻱ ﻫﺎ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﺣﺮﻑ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ اﺯ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﺳﺖ


ﺩﺭ ﺟﺰﻭﻩ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻣﻲ ﻛﺸﻨﺪ. اﺯ ﺧﻂﻮﻁ ﺭﻧﮕﻲ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻜﻨﺪ. ﺗﻤﻴﺰ ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪ. ﭼﻬﺮﻩ ﻫﺎ و اﺟﺴﺎﻡ ﺭا ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻣﻴﺎﺭﻧﺪ.


ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺼﻮﻳﺮﻧﺪ.


 

ﺳﻤﺎﻋﻲ ﻫﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﻤﺮﺩﻩ و ﺭﺳﺎ و ﻣﺤﻜﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﺟﺎﺫﺏ ﺗﺮﻳﻦ ﺳﺨﻨﺮاﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ.


ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺯﻳﺮ ﻟﺐ ﻳﻪ ﺯﻣﺰﻣﻪ اﻱ ﺩاﺭﻧﺪ. ﺗﻦ ﺻﺪا و ﻟﺤﺠﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻣﻴﺎﺭﻩ. اﺯ ﺻﺪا ﻣﻲ ﻓﻬﻤﻪ ﺭاﺳﺖ ﻣﻲ ﮔﻪ. ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻮﺯﻳﻜﻨﺪ. ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻨﺸﺎ ﺳﺮ و ﺻﺪاﻥ ﺩﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ.


 

ﻟﻤﺴﻲ ﻫﺎ ﭘﺮ اﺣﺴﺎﺱ ﺗﺮﻳﻦ اﻓﺮاﺩﻧﺪ. ﺟﻠﻮ ﻣﻲ ﺷﻴﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺣﺲ ﺑﻜﻨﻨﺪ ﺳﺨﻨﺮاﻧﻲ ﺭا. ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻭﻟﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺁﺭاﻡ و ﺑﺎ اﺣﺴﺎﺱ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺴﺎﻋﻞ اﺣﺴﺎﺳﻲ ﺭا ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻣﻴﺎﺭﻧﺪ. ﺑﺎ ﺣﺴﺶ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻣﻲ ﺷﻪ.

 


ﺟﻨﺒﺸﻲ ﻫﺎ. ﻣﺪاﻡ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﻨﺒﺸﻨﺪ. ﺑﻪ ﻧﻆﺮ ﺁﺯاﺭ ﺩاﺭﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﻧﺪاﺭﻧﺪ. ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺸﻔﻨﺪ ﺩﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ. ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﻴﺠﺎﻥ. ﺑﺎﺯﻱ ﭘﺮ ﺗﺤﺮﻙ.


 

ﻣﻴﺸﻪ ﻳﻜﻲ ﻫﻤﻪ ﺭا ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻭﻟﻲ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﺑﺎﺭﺯ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ


اﻳﻦ ﻭﻳﮋﮔﻴﻬﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﻴﺎﺩ.


 

ﻫﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻬﺘﺮه. ﺟﻨﺒﺸﻲ ﺑﺎ ﺑﺼﺮﻱ ﻫﻢ ﻣﻴﺸﻪ. ﺟﻨﺒﺸﻲ و ﻟﻤﺴﻲ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﺘﻀﺎﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ.


 ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺩﺭﺻﺪ ﻛﻔﻴﺖ ﺩﺭ 8 ﻣﻮﺭﺩﻱ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﺧﻮﺑﻪ

 

ﻫﻤﺴﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﻱ. ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺩاﺭﻧﺪ.


ﻧﺎﻫﻤﺴﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﻱ ﻣﻴﮕﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺴﻲ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻧﺪاﺭﻱ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ.


ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻲ ﺷﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﻱ.


ﺑﻪ ﺟﺰ ﻣﻮاﺭﺩﻱ. ﻣﺜﻼ ﻳﻜﻲ اﮔﻪ ﺳﻠﻂﻪ ﮔﺮ ﺑﺎﺷﻪ.


 

معیار سوم: رسیدن به بلوغ


ﺑﻠﻮﻍ ﺩﺭ 9 ﺯﻣﻴﻨﻪ. ﺟﻨﺴﻲ. ﻋﻘﻠﻲ. ﻧﻜﺎﺡ. ﻋﺎﻃﻔﻲ. اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ. ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ. اﺧﻼﻗﻲ. اﻗﺘﺼﺎﺩﻱ. بلوغ اﺷﺪ


 بلوغ عقلی

ﻋﺎﻗﻞ اﻭﻝ ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﺑﻌﺪا ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ.


ﻧﺼﻴﺤﺖ ﭘﺬﻳﺮ ﻫﺴﺖ.


ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﻋﻘﻠﻲ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺷﺮاﻳﻄ ﺭا ﺩﺭﻙ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. ﺑﺮاﻱ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻣﺴﻌﻮﻟﻴﺖ ﭘﺬﻳﺮﻩ.


ﺑﻪ ﺟﺲﻤﺶ ﺿﺮﺭ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﻮﻧﻪ. ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ.


ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮﻱ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﺴﺖ.


ﺑﻠﻮﻍ ﻋﻘﻠﻲ اﻛﺘﺴﺎﺑﻲ ﻫﺴﺖ.


ﺁﻳﺎ ﺩﺭ اﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺴﻌﻮﻝ ﻫﺴﺖ


2 ﺩﺭ اﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ اﺵ


 

ﺑﻠﻮﻍ نکاح

ﺑﻠﻮﻍ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻭﻗﺘﻲ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ اﻟﮕﻮﻫﺎﻱ اﺯﺩﻭاﺝ ﺭا ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺏ ﺑﺪﻭﻧﻪ.


ﺑﻠﻮﻍ ﻧﻜﺎﺡ ﻭﻗﺘﻲ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﺟﻨﺴﻲ و ﻋﻘﻠﻲ ﺭﺳﻴﺪﻩ


 

ﺑﻠﻮﻍ ﻋﺎﻃﻔﻲ

ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﻧﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﺭا ﻛﻨﺘﺮﻝ اﺑﺮاﺯ و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﻨﻪ. ﻛﺠﺎ ﺑﺨﻨﺪه. ﻛﺠﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨه. ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺷﺪﺗﺶ.  ﻣﻲ ﺗﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﺷﺮاﻳﻄ ﺑﻬﺮاﻧﻲ ﻋﺼﺒﺎﻧﻲت ﺑﻬﻤ ﻧﺮﻳﺰﻩ. ﺧﻂﺎﻱ اﻃﺮاﻓﻴﺎﻥ ﺭا ﻣﻲ ﺗﻮﻧﻪ اﻛﺜﺮا ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﻩ. ﻧﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺗﻨﺪ ﻛﻨﻪ. ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩاﺵ اﻧﻌﻂﺎﻑ ﭘﺬﻳﺮاﻳﻲ. ﺗﺤﻤﻞ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺭا ﺩاﺭﻩ. اﻧﺘﻘﺎﺩاﺕ ﻣﻨﻂﻘﻲ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺭا ﺑﺎ ﺟﺎﻥ و ﺩﻝ ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮﺩ.


ﺩﺭ ﺷﻜﺴﺖ ﻫﺎ و ﻧﺎﻛﺎﻣﻲ ﻫﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺭا ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺯﻩ.


ﺣﺲ ﻓﺪاﻛﺎﺭﻱ ﺩﺭ اﻭ ﺑﻪ ﻭﺿﻮﺡ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻴﺸﻪ.


ﺩﺭ ﺑﺮﻭﺯ اﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﺧﻴﻠﻲ ﺁﺩﻡ ﺑﺎﺯﻱ ﻫﺴﺖ.


ﻟﺬﺕ ﻣﻲ ﺑﺮﻱ اﺯ اﻳﻨﻜﻪ اﻭﻥ ﺑﻬﺖ ﻣﺪاﻡ اﺑﺮاﺯ اﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ.


ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ ﻣﻲ ﻣﻮﻧﻪ. ﺑﺎﻳﺪ ﻋﺸﻖ ﺭﻭ اﺯﺵ ﮔﺪاﻳﻲ ﻛﻨﻴﺪ. اﺯﺩﻭاﺝ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺑﺎ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺁﺩﻣﻲ. ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺨﺖ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻛﻨﺎﺭ اﻭﻣﺪ.


 

ﺑﻠﻮﻍ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ

ﺣﻀﻮﺭ ﭼﺸﻢ ﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺩاﺭﻩ. اﻧﺴﺎﻥ ﻣﺴﻌﻮﻟﻴﺴﺖ ﺩﺭ ﺑﺮاﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺵ و ﻣﺤﻴﻂﺶ. ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻴﻜﻨﻪ. اﻫﻞ ﻫﻤﻜﺎﺭﻳﻪ.  اﺯ ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ.


دﺭ اﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ اﺵ ﻣﺘﻌﺎﺩﻝ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ.



بلوغ فرهنگی

ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻓﺮﻫﻨﮕﺶ ﺩاﺭﻩ. ﺑﻪ ﺭاﻩ ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻏﺮ ﺑﺰﻧﻪ.


ﺩﺭ ﭘﻲ ﺩﺭﺱ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﺯ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﭘﻴﺮاﻣﻮﻧﺸﻪ. اﮔﻪ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﻣﻨﻔﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﻫﺎﺷﻪ.  ﻣﺪاﻡ ﮔﻼﻳﻪ و ﺷﻜﺎﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. ﻣﺘﻜﺒﺮاﻧﻪ اﺯ ﺯﻣﻴﻦ و ﺯﻣﺎﻥ ﮔﻼﻳﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. اﺯ ﻧﻆﺮﺵ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺗﺤﻘﻴﺮ ﺷﺪﻧﻦ. اﺯ ﻫﻤﻪ اﻳﺮاﺩ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻩ.


ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻛﻨﻪ ﺑﺮ ﺩاﺷﺘﻪ ﻫﺎﺵ


 

ﺑﻠﻮﻍ اﺧﻼﻗﻲ

ﺭﻓﺘﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﻭﻗﺎﺭ و ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺷﺪﻩ و ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﻮﺑﻪ. ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻪ. ﺑﺪ ﺧﻠﻘﻲ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻪ. اﺣﻤﺪﻱ. ﺑﺪ ﺩﻫﻨﻲ. ﺑﻲ اﺩﺑﻲ ﺭﻳﺎ ﺗﻆﺎﻫﺮ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻪ. ﺗﻮﻫﻴﻦ ﺑﻪ ﻗﻮﻣﻴﺖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻪ. ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻪ. ﺑﺎ اﺩﻡ ﺑﺪ اﺧﻼﻕ اﺯﺩﻭاﺝ ﻧﻜﻦ. ﻣﺪاﻡ ﻣﻲ ﺧﻮاﺩ ﻣﺴﺨﺮﻩ اﺕ ﻛﻨﻪ. ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻨﺪاﺯﻩ.


 

ﺑﻠﻮﻍ اﻗﺘﺼﺎﺩﻱ

ﻣﺨﺘﺺ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ. ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ اﺷﻜﺎﻝ ﻧﺪاﺭﻩ. ﻭﻟﻲ ﺑﺮاﻱ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﻻﺯﻣﻪ ﻛﻪ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺁﻳﺎ ﺗﻮاﻥ و ﻣﻴﻞ و ﺟﺮﺑﺰﻩ ﻛﺎﺭ ﺩاﺭﻩ? ﺁﻳﺎ ﺗﻼﺷﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﻳﺎ ﺁﻭﻳﺰﻭﻥ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ اﺳﺖ.


ﺧﺎﻧﻪ و ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻧﺪاﺭﻩ ﻭﻟﻲ ﻋﺮﺯﻩ ی ﻛﺎﺭ ﺩاﺭﻩ ﺧﻮﺑﻪ.


ﻫﺪﻑ اﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺩاﺭﻩ. ﭘﺲ اﻧﺪاﺯ ﺩاﺭﻩ. ﺧﻮﺏ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﭘﻮﻝ ﺩاﺭﻩ.


ﻛﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺣﺴﺎﺑﻲ ﺩاﺭﻩ. ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺮاﻓﺘﻤﻨﺪاﻧﻪ ﺑﺎﺷﻪ و ﺛﺒﺎﺕ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ.


 ﺑﻠﻮﻍ اﺷﺪ

ﺳﻮﺭﻩ ﺣﺞ ﺁﻳﻪ 5. ﺭﺷﺪ ﻧﻬﺎﻳﻲ. ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎ ﺭﻭ ﺩاﺭﻩ.


 

ﭼﻬﺎﺭﻣﻴﻦ ﻣﻌﻴﺎﺭ: اﺻﺎﻟﺖ ﺧﺎﻧﻮاﺩﮔﻲ


اﺻﺎﻟﺖ ﺧﺎﻧﻮاﺩﮔﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ , ﺻﺎﻟﺢ و ﺧﻮﺷﻨﺎﻡ ﺑﺎﺷﻨﺪ.


ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺑﻪ ﻛﻪ ﻫﻮاﻱ ﻫﻤﺪﻳﮕﻪ ﺭﻭ ﺩاﺭﻧﺪ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻫﺎ.


ﺳﻼﻣﺖ ﺧﺎﻧﻮاﺩﮔﻲ ﻓﺮﻕ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﺑﺎ اﺻﺎﻟﺖ. ﻣﺜﻼ ﺩﻟﻴﻞ ﻧﺪاﺭﻩ اﮔﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺑﻮﺩ اﺻﺎﻟﺖ ﻣﻤﻜﻨﻪ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ.


ﺩﻗﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻧﺜﻞ و ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﻳﺶ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺭﻳﺸﻪ اﻱ ﻣﻲ ﮕﺬاﺭﻳﺪ ک اﺛﺮ ﭘﻨﻬﺎﻧﻲ ﺩاﺭﻩ. ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ی ﺻﺎﻟﺢ ﻭﺻﻠﺖ ﻛﻨﻪ.


اﺯﺩﻭاﺝ ﻓﺎﻣﻴﻠﻲ ﻣﻤﻨﻮﻉ.


ﻣﺸﺎﻭﺭ ﮊﻧﺘﻴﻚ ﻻﺯﻣﻪ.  اﮔﻪ ﻳﻚ ﻳﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﮊﻧﺘﻴﻜﻲ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.


ﺗﺎﻻﺳﻤﻲ ﻣﻴﻨﻮﺭ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻫﺮ ﺩﻭ


اﮔﺮ ﺧﺎﻧﻢ ﺯﻳﺮ 18 ﻳﺎ ﺑﺎﻻﻱ 32 ﺑﺎﺷﻪ. ﻳﺎ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﻻﻱ 40 ﺑﺎﺷﻪ. اﮔﻪ ﺧﻮاﻫﺮ ﻳﺎ ﺑﺮاﺩﺭﺷﻮﻥ ﻣﺸﻜﻞ ﮊﻧﺘﻴﻜﻲ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑاﺷﻪ


 

ﻣﻌﻴﺎﺭ ﭘﻨﺠﻢ: ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺟﺴﻤﻲ ﺭﻭﺣﻲ و ﺭﻭاﻧﻲ


ﻣﻨﻆﻮﺭ اﻭﻧﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺭﻭاﻥ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ ﻣﻴﺸﻮﻧﺪ.


ﺑﺨﻮاﻫﻴﺪ ﻭاﺿﺢ ﺭاﺟﻊ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭﻳﺶ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺑﺪﻩ. اﺯ ﻛﻲ. ﭼﺮا. ﺑﺮاﻱ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﭼﻪ ﻛﺮﺩﻱ. ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻲ? ﭼﺸﻤﺎﺗﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺷﻪ. اﺯ ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ.


ﻃﻮﻝ ﺩﺭﻣﺎﻥ. اﺣﺘﻤﺎﻝ ﺩﺭﻣﺎﻥ.


 ﺑﻪ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻫﺎ و ﺗﻨﺎﺳﺐ ﻫﺎ ﻓﻜﺮ ﻛﻨﻴﺪ


اﺯ اﻳﺜﺎﺭ اﺯﺩﻭاﺝ ﻣﻤﻨﻮﻉ. ﻋﺎﻣﻞ ﺩﻭاﻣﺶ ﻧﻴﺴﺖ.


ﺑﺎﻳﺪ ﺁﺩﻡ ﺧﺎﺹ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﻫﺎ اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﻨﻪ. ﺑﺎ ﻛﺮاﻣﺖ و ﻣﺴﻌﻮﻝ ﺑﺎﺷﻪ. اﻳﻤﺎﻥ ﺑﺎﻻ. ﭘﺎﻳﻤﺮﺩﻱ.


ﺑﺒﻴﻦ ﻣﻲ ﺗﻮﻧﻲ ﻃﻮﺭﻱ ﺑﺎﺷﻪ ﻛﻪ ﻧﻘﺼﺶ ﺭا ﺣﺲ ﻧﻜﻨﻪ.


اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﻱ ﻛﻪ ﻟﺬﺕ و ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺭا ﺳﻤﺖ اﻭ ﺑﺒﺮﺩ ﻧﻪ ﺗﺮﺣﻢ و ﺭﻗﺖ.


 

ﻣﻌﻴﺎﺭ ششم: ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﺸﺴﺘﻦ


ﻋﺸﻖ ﺑﺮاﻱ ﺷﺮﻭﻉ ﺯﻧﺪﮔﻲ و اﺯﺩﻭاﺝ ﻻﺯم ﻧﻴﺴﺖ ﻭﻟﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻦ و ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﺸﺴﺘﻦ در آغاز ﻣﻬﻤﻪ.


اﮔﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺮاﻱ ﺷﺮﻭﻉ اﺯﺩﻭاﺝ ﺩﻭﻧﻔﺮ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻧﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺯﻳﺎﺩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﻣﻘﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺷﻜﺴﺘﻪ.


ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﻴﺸﻮ ﺩﻭاﻡ ﻧﺪاﺭﻩ. ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﭼﻲ ﺩﺭ ﺩﻟﻤﻪ ﺭﻳﺨﺘﻢ ﺑﻴﺮﻭﻥ. ﭘﺲ ﺑﻌﺪ اﺯﺩﻭاﺝ ﭼﻲ.


ﭼﻮﻥ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻴﺎﺩ.


اﻓﻼﻃﻮﻥ: ﻭﺻﺎﻝ ﻣﺘﻔﻦ ﻋﺸﻘﻪ.


اﮔﻪ ﭼﻴﺰﻱ اﺯﺵ ﺑﻪ ﺩﻟﺖ ﻧﻨﺸﺴﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻂﺮﻱ ﻫﺴﺖ و ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻗﺖ ﻛﻨﻲ.


ﺑﻪ ﺩﻝ ﺧﻮﺩﺕ و ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺸﻴﻨﻪ.


ﺳﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺩﺭ اﺭﺗﺒﺎﻁ ﭘﻴﺶ ﻣﻴﺎﺩ. اﺷﺘﻴﺎﻕ. اﻛﺮاﻩ. و ﺗﺮﺩﻳﺪ.


اﮔﻪ اﻛﺮاﻩ. ﺑﻮﺩ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻧﻤﻲ ﺷﻪ. ﭼﻮﻥ ﻛﻤﻜﻢ ﻣﻴﺸﻪ ﻣﺘﻨﻔﺮﻧﺪ.


ﺗﺮﺩﻳﺪ و ﺩﻭ ﺩﻟﻲ ﺭا ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﻧﮕﻴﺮﻳﺪ. ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﺮﺳﻴﺪ.


ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺗﺤﻘﻴﻖ و ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﺭﻓﺖ ﺁﻣﺪ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ. ﺷﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﻪ ﺧﻮﺑﻴﺶ ﺑﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﺸﻴﻨﻪ.


ﻭﻟﻲ ﺑﺎﺯﻡ اﮔﻪ ﻧﻨﺸﺴﺖ ﺑﻪ ﺩﻟﺖ اﺯﺩﻭاﺝ ﻧﻜﻦ.


ﭼﻮﻥ ﻓﻘﻄ ﻧﺠﻴﺒﻪ ﻛﺎﻓﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﺧﻮﺏ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻦ. ﺣﺪﻳﺚ اﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ.  ﺣﻴﺎﻱ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻣﻨﺸﺎ ﺩﺭ اﻳﻤﺎﻥ ﺩاﺭﺩ و ﺣﻴﺎﻱ اﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﻛﻤﺮﻭﻳﻲ ﻧﺎﺑﺠﺎ و ﻏﻠﻄ اﺳﺖ.


ﺧﻮﺏ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻴﺪ ﻫﻤﻮ


ﻳﻜﻲ اﺯ ﻫﻤﻪ ﻧﻆﺮ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺩﻟﺖ ﻧﻨﺸﺴﺖ اﺯﺩﻭاﺝ ﻧﻜﻨﻴﺪ.


اﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ : ﺑﺎ ﻛﺴﻲ اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩاﺭﻱ


اﻳﻨﻜﻪ ﻋﻼﻗﻪ ﭘﻴﺪا ﻣﻴﺸﻪ اﺯ ﻧﺎ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻫﺴﺖ.


اﻣﺎﻡ ﻋﻠﻲ: اﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﭼﻴﺰﻱ ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ اﻭ و ﻳﺎﺩﺵ ﺭا ﻧﻴﺰ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺭﺩ.


 ﻣﻌﻴﺎﺭ ﻫﻔﺘﻢ: ﺳﻦ اﺯﺩﻭاﺝ


اﮔﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﻣﺤﻴﺎ ﺑﺎﺷﻪ. ﺑﺮاﻱ ﺩﺧﺘﺮ 18 ﺗﺎ 19 و ﭘﺴﺮ 23 ﺗﺎ 24


ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﻨﻲ ﻻﺯﻡ ﻫﺴﺖ. ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﻋﻘﻠﻲ ﻣﻲ ﺭﺳﻨﺪ. اﮔﻪ ﻫﻤﺳﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﻓﻬﻤﻪ و ﻫﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺬﻛﺮ ﺑﺪﻩ ﺑﻪ ﺁﻗﺎ. ﺁﻗﺎ ﺑﻌﺪ ﺣﺲ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﺯﻥ ﻧﺪاﺭﻩ ﺑﻠﻜﻪ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻌﺪاﺩ ﻣﺎﻣﺎﻧﺎﺵ اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪﻩ. اﻳﻦ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺎﺯﻱ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺎ ﺁﻗﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﺁﻗﺎ ﺭﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﺼﻴﺎﻥ ﻛﺠﺮﻓﺘﺎﺭﻱ و ﻛﺞ ﺧﻟﻘﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. ﺁﻗﺎ ﻣﻴﮕﻪ ﻣﻦ ﺯﻥ ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ ﻛﻪ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﺑﻬﻢ ﺗﺬﻛﺮ ﺑﺪﻩ. ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﺲ ﺑﻮﺩ.


ﻓﺮﺩﻱ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ. ﻭﻟﻲ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ.


ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﺟﺴﻤﻲ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﭘﻴﺮ ﻣﻲ ﺷﻦ. ﭘﻮﺳﺘﺸﻮﻥ ﻧﺎﺯﻛﺘﺮﻧﺪ. ﺯﻭﺩﺗﺮ ﭼﻴﻦ و ﭼﺮﻭﻙ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻩ.


ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﻨﻴﻦ ﺑﺎﻻ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﻴﻦ ﻧﻴﺎﺯ ﺟﻨﺴﻲ ﺁﻗﺎﻳﻮﻥ ﻧﻴﺴﺘﻦ. ﻫﻮﺭﻣﻮﻥ ﻫﺎ اﺯ ﺳﻨﻴﻦ 50 ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﻛﺎﻫﺶ ﭘﻴﺪا ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. و ﺗﻨﺎﺳﻠﻲ ﺟﻨﺴﻴﺸﻮﻥ ﻛﻢ ﻣﻲ ﺷﻪ. ﻭﻟﻲ ﺁﻗﺎﻳﻮﻥ ﻧﻪ. ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﻧﻴﺎﺯﺷﻮﻥ ﻫﺴﺖ ﻭﻟﻲ ﺗﻤﻌﺸﻮﻥ ﻛﻤﺘﺮ ﻣﻴﺸﻪ.


ﻓﺎﺻﻠﻪ ی ﻣﻨﺎﺳﺐ 6 ﺳﺎﻝ ﻫﺴﺖ. اﺧﺘﻼﻑ ﺟﻨﺴﻲ. ﺑﻴﻦ 5ﺗﺎ 7 ﺳﺎﻝ.


ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ 30 ﺳﺎﻝ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﻴﺸﻪ اﺧﺘﻼﻑ ﺳﻦ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺎﺷﻪ


ﭼﻮﻥ ﺑﻠﻮﻍ ﻋﻘﻠﻲ ﺩﺭ 35 ﻛﺎﻣﻞ ﻣﻴﺸﻪ.


ﺁﻗﺎﻳﻮﻥ ﺯﻳﺮ 25 ﻣﻤﻜﻨﻪ ﺑﻪ ﺛﺒﺎﺕ اﺣﺴﺎﺳﻲ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ.


اﺧﺘﻼﻑ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﺜﻼ 10 ﺳﺎﻝ ﺧﻮﺏ ﻧﻴﺴﺖ. ﻋﺪﻡ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺩﺭ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎ و ﻧﻴﺎﺯﻫﺎ. ﻣﻤﻜﻨﻪ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻫﻢ ﺭا ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ.


ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻳﺮ اﺯﺩﻭاﺝ ﻧﻜﻨﻴﺪ. ﺷﻮﺭ و ﺷﻮﻕ و ﺭﻣﻘﺘﻮﻥ ﻛﻤﻪ. ﺣﻮﺻﻠﻪ ی ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺑﭽﻪ ﻧﺪاﺭﻳﺪ. ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﺮاﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﺴﺖ. ﺣﺎﻣﻠﮕﻲ ﺑﺎﻻﻱ 35 ﺧﻂﺮﻧﺎﻛﻪ. ﻣﺮﺩ ﻫﺎ ﻫﻢ اﺯ 35 ﻛﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﻌﺪاﺩ اﺳﭙﺮﻣﺸﻮﻥ ﻛﺎﻫﺶ ﭘﻴﺪا ﻣﻲ ﻛﻨﻪ.


اﺯ ﺛﻮاﺏ ﻫﺎﻱ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﻫﻢ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻣﻲ ﺷﻴﻢ.


ﺳﻦ ﻫﺮ ﭼﻲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺗﻮﻗﻊ ﺑﺎﻻ ﻣﻴﺮﻩ. ﻫﻢ ﻣﺎ و ﻫﻢ ﺩﻳﮕﺮاﻥ.


ﺗﺮاﻭﺕ و ﺷﺎﺩاﺑﻲ ﻛﻢ ﻣﻲ ﺷﻪ. ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻫﺎ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻲ ﺷﻪ.


اﻧﻌﻂﺎﻑ ﭘﺬﻳﺮﻳﻤﻮﻥ و ﻧﺼﻴﺤﺖ ﭘﺬﻳﺮﻳﻤﻮﻥ ﻛﻢ ﻣﻴﺸﻪ.


 جبرئیل نزد پیامبر آمد وگفت : ای محمد,پروردگارت تو راسلام میرساندو


میفرماید:دوشیزگان همچون میوه ی روی درخت هستند,میوه چون برسد برای آن داروئی جز چیدن نباشدو گرنه آفتاب آنرا فاسد و باد انرا خراب


میکند. دوشیزگان نیز هرگاه به مرحله رشد زنان برسند, آنان را داروئی  ﺟﺰ شوهر دادن نباشد و گرنه از گمراهی و فساد ایمنی نخواهند  بود.


ﺟﻤﻊ ﺑﻨﺪﻱ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎ


اﻓﺮاﻁ و ﺗﻔﺮﻳﻄ اﺷﺘﺒﺎﻫﻪ.  ﺑﻌﻀﻲ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻓﺮﺷﺘﻪ اﻥ.


ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻲ ﮔﻦ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻛﻲ اﺯﺩﻭاﺝ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﻐﻴﻴﺮﺵ ﻣﻲ ﺩﻳﻢ.


ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﭼﺎﺭ ﺗﻨﺸﺶ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ. اﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﻲ ﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻐﻴﻴﺮ.


ﻣﻨﻂﻘﻴﺶ اﻳﻨﻪ. ﻳﻪ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻨﺪاﺯ. ﺳﻨﺖ, ﻇﺎﻫﺮت, ﺑﺎﻭﺭﺕ , اﺧﻼﻕ, اﻳﻤﺎﻧﺖ,  ﺷﺮاﻳﻂﺖ ﺗﻔﻜﺮاﺗﺖ. ﺧﻠﻖ و ﺧﻮاﻫﺪ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﻳﺎﺳﺖ. ﻳﻜﻲ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ. ﺧﻴﻠﻲ ﺷﻠﻮﻏﺶ ﻧﻜﻦ.


ﺩﻭ ﺧﻄ ﺭا ﺩﺭ ﻧﻆﺮ ﺑﮕﻴﺮ. ﻗﺮﻣﺰ و ﺯﺭﺩ. ﻗﺮﻣﺰ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮﻙ ﺭﻭ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. اﺯﺷﻮﻥ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﻧﻴﻢ ﺑﮕﺬﺭﻳﻢ. ﻳﻪ ﺧﻄ ﻗﺮﻣﺰ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ اﺯﺩﻭاﺝ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻲ.


ﺧﻂﻮﻁ ﺯﺭﺩ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺭا ﺑﺎﻻ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ و ﻧﮕﺮاﻥ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻳﻪ ﺧﻄ ﺯﺭﺩ ﻧﻤﻲ ﮔﻴﻢ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻣﺖ.


ﻫﺮ ﺳﻪ ﺧﻄ ﺯﺭﺩ ﻣﻴﺸﻪ ﻗﺮﻣﺰ.


ﺗﻌﺪاﺩ ﺧﻂﻮﻁ ﻗﺮﻣﺰ ﺣﺪاﻛﺜﺮ 5 ﺗﺎ. ﺯﺭﺩ ﺣﺪاﻛﺜﺮ 10 ﺗﺎ.


ﻗﺮﻣﺰ ﻣﺜﻼ: ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺩاﺷﺘﻢ. ﻳﺎ ﻣﺒﺎﻧﻲ ﺩﻳﻨﻲ.


ﺩﻭﺩ و ﺩﻡ. ﻣﺸﺮﻭﺏ. ﺩﺭﻭﻍ. ﺭاﺯ ﺩاﺭ ﺑﻮﺩﻥ. ﻧﻤﺎﺯ. ﺭﻭﺯﻩ.


ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻗﺒﻞ اﺯﺩﻭاﺝ ﺧﻮﺏ ﻧﻴﺴﺖ


ﻃﺎﻟﻊ ﺑﻴﻨﻲ ﻣﻌﻴﺎﺭ ﻧﻴﺴﺖ.


اﺯﺩﻭاﺝ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺑﺎ اﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎ


ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﺑﻴﻨﻲ و ﺳﻮﺿﻦ ﺩاﺭﻩ ﺑﻴﻤﺎﺭﮔﻮﻧﻪ ﺩاﺭﻧﺪ.


ﻣﺜﻼ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺭا ﻣﻲ ﺭﻱ ﻫﻲ ﺷﻤﺎ ﺭا ﭼﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﺭا ﻧﺒﻴﻨﻲ.


ﻳﺎ ﻫﻲ ﻣﻲ ﭘﺮﺳﻪ ﻛﺠﺎ ﺑﻮﺩﻱ ﺑﺎ ﻛﻲ ﺑﻮﺩﻱ. ﭼﺮا. ﺗﻴﭗ ﺯﺩﻱ. ﻳﻌﻨﻲ ﺷﻜﺎﻙ


 ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻭﺳﻮاﺱ ﺩاﺭﻩ


ﻣﮕﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺸﻪ


 اﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﻫﺎﺩ ﺩاﺭﻩ. ﻣﺜﻼ اﮔﻪ ﺑﻴﺶ اﺯ ﺩﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﺭﻭال ﻋﺎﺩﻱ ﺯﻧﺪﮔﻴﺶ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺮﻳﺰﻩ. ﻣﻴﻞ ﺧﻮﺩ ﻛﻮﺷﻲ.  ﺧﻮاﺏ و ﺧﻮﺭاﻛﺶ ﻣﺨﺘﻞ ﺷﺪﻩ. و اﺯ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰﻱ ﻟﺬﺕ ﻧﻤﻲ ﺑﺮﻩ.


 اﺯﺩﻭاﺝ اﺣﺴﺎﺳﻲ ﻣﻤﻨﻮﻉ. اﺯ ﻛﺠﺎ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ. اﮔﻪ ﺩﻳﺪﻱ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺘﻲ اﻃﺮاﻓﻴﺎﻧﺖ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩﺵ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻨﻨﺪ. ﭼﺸﻢ ﻫﺎﺕ ﺭﻭ ﺭﻭﻱ ﻣﻌﺎﻳﺐ ﻣﻲ ﺑﻨﺪﻱ. اﺳﺮاﺭ ﺑﻴﺠﺎ. اﮔﻪ ﻳﻪ ﻣﺸﺎﻭﺭ ﺑﻲ ﻃﺮﻑ و ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺑﮕﻪ ﻧﻪ ﻭﻟﻲ ﺑﺎﺯ اﺻﺮاﺭ ﻛﻨﻲ.


 ﺑﺎ ﻣﻌﺘﺎﺩ


اﻟﻜﻠﻲ ﻫﺎ


ﺭﺑﺎﺧﻮاﺭ


ﻳﺎ ﻳﻪ ﺟﺎﻱ ﻛﺎﺭﺷﻮﻥ ﻣﻲ ﻟﻨﮕﻪ ﻳﻌﻨﻲ ﺧﻼﻑ ﻛﺎﺭ ﻣﺜﻼ


ﻣﮕﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ اﺻﻼﺡ ﻛﻨﻪ و ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺒﺮﻩ ﻣﺜﻼ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ


 

ﺑﺎ ﻛﺴﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺩاﺷﺘﻦ ﺑﻬﻢ ﺯﺩﻥ. ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﻳﺎ ﭘﺴﺮ ﺩاﺷﺘﻦ. ﻃﻼﻕ ﮔﺮﻓﺘﻦ.


ﻣﮕﺮ اﻳﻨﻜﻪ اﺯ اﻭﻥ ﺯﺧﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ. ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﺯﺧﻤﺶ اﻟﺘﻴﺎﻡ ﻛﺮﺩﻩ.


ﭘﻲ ﺑﻪ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺗﺶ ﺩﺭ ﺭاﺑﻂﻪ ی ﻗﺒﻠﻲ ﺑﺮﺩﻩ?


ﺁﻳﺎ ﺫﻫﻨﺶ ﻣﺜﺒﺖ ﻳﺎ ﻣﻨﻔﻲ ﺩﺭ ﮔﻴﺮ ﺁﺩﻣﻪ ﻫﺴﺖ?


ﭼﻨﺪ ﺩﺭﺻﺪ و ﭼﺮا اﻭﻥ ﻃﺮﻑ ﺭﻭ ﻣﻘﺼﺮ ﻣﻴﺪﻭﻧﻪ و ﺣﺎﻇﺮ ﺑﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﺗﻘﺼﻴﺮ ش ﻫﺴﺖ.


اﮔﻪ ﻫﻤﺶ اﻳﺮاﺩ ﺭﻭ ﺁﺩﻣﻪ ﻣﻲ ﮔﺬاﺭﻩ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻂﺮﻧﺎﻛﻪ. ﻣﻨﺼﻒ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻳﻢ ﺳﺮاﻍ ﻧﻔﺮ ﻗﺒﻠﻲ


ﭼﻘﺪﺭ ﺫﻫﻨﺶ ﺩﺭ ﮔﻴﺮی ﻣﺜﺒﺖ ﻳﺎ ﻣﻨﻔﻲ ﺩاﺭﻩ ﺑﺎ اﻭﻥ ﺁﺩﻣﻪ


ﺑﺎﻳﺪ ﺫﻫﻨﺶ ﺁﺭاﻡ ﺑﺎﺷﻪ اﺯ ﺭﻭاﺑﻄ ﻗﺒﻠﻲ


 ﻣﻮاﻧﻊ اﺯﺩﻭاﺝ


ﻛﺴﺐ ﺗﺤﺼﻴﻼﺕ (ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩاﺭﻩ, اﮔﻪ ﻭاﻗﻌﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﺩﺭﺳﻪ ﺧﻮﺑﻪ )


ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ (ﻣﮕﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﺧﻂﺮ اﺩاﻣﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﭼﻮﻥ ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺳﺮﺑﺎﺯﻳﺶ ﻓﺮﻕ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ و ﺩﺭﺟﻪ اﺵ ﺑﺎﻻ ﺗﺮﻩ)


ﺧﻮاﻫﺮ ﻳﺎ ﺑﺮاﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﻛﻪ اﺯﺩﻭاﺝ ﻧﻜﺮﺩﻥ (ﻣﮕﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺳﻦ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻩ ﻳﺎ اﻳﻨﻜﻪ اﻭﻧﺎ ﺳﺨﺖ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺑﺮاﻱ اﻧﺘﺨﺎﺏ)


ﭘﺪﺭ ﻳﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﻴﺮ و ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺗﺤﺖ ﺗﻜﻔﻞ ﻣﺎ (ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩاﺭﻩ. ﻣﻲ ﺗﻮﻧﻪ ﻣﺸﻜﻠﻲ ﻧﺒﺎﺷﻪ.  ﺑﻬﺶ ﻣﻲ ﮔﻲ ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﻧﻲ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ و ﻧﺎ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﻱ ﺭﻫﺎﺷﻮﻥ ﻛﻨﻲ ﻟﻂﻒ اﻭﻧﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﺠﺎ ﺭﺳﻴﺪی و ﻫﻮاﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ. و ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺑﺮاﺷﻮﻥ ﺑﮕﻴﺮم و ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺘﻌﺤﺪ ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻲ. و ﻣﺪاﻡ ﺳﺮ ﻣﻲ ﺯﻧﻲ. ﻓﺮﺩا ﮔﻠﻪ ﻧﻜﻨﻲ.ﻭﻟﻲ ﭼﻘﺪﺭ.  ﻣﺜﻼ ﺭﻭﺯﻱ 10 ﺩﻗﻴﻘﻪ. ﻣﻲ ﭘﺮﺳﻲ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪاﺭﻧﺪ ﭘﻮﻟﻲ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻥ? ﻳﻚ ﻋﻤﺮ اﻭﻧﺎ ﺑﺮاﺕ ﻭﻗﺖ ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﺭﻭﺯﻱ 10 ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺗﻮ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬاﺭ. ﻓﺮﺽ ﻛﻦ ﻣﺎ اﻭﻥ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﻴﺮﻳﻢ. ﺑﺪﻣﻮﻥ ﻣﻴﺎﺩ ﻳﺎ ﺧﻮﺷﻤﻮﻥ ﻣﻴﺎﺩ اﻳﻦ ﻛﺎﺭﻭ ﺑﻜﻨﻨﺪ.)


 

ﭼﻂﻮﺭ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺭﻭ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﻢ

3ﺗﺎ ﺭاﻩ ﺩاﺭﻩ.


اﺯ ﺭاﻩ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻫﺎﻱ ﻗﺒﻞ اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻏﻠﻂﻪ.

ﺩﻭم اﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺤﻘﻴﻖ. اﻭﻟﻴﻪ و ﻧﺎﻗﺺ ﻫﺴﺖ

ﺳﻮﻡ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺭﻭﺷ ﺘﻜﻤﻴﻞ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻫﺴﺖ

 


ﺁﺛﺎﺭ ﺳﻮ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻗﺒﻞ اﺯﺩﻭاﺝ


– ﺟﺎﺫﺑﻪ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻳﺪﻥ ﻣﻌﺎﻳﺐ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ


– ﻋﺪﻡ اﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻌﺪ اﺯﺩﻭاﺝ


– اﺣﺴﺎﺱ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ


ﺗﺎ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺭاﺑﻂﻪ ﻧﻮ ﭘﺎ ﻫﺴﺖ ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻫﺴﺖ. ﺑﻌﺪ 6 ﻣﺎﻩ ﺟﺪﻱ ﻣﻲ ﺷﻪ


– اﮔﻪ ﻧﺘﻮاﻧﻨﺪ اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﻨﻨﺪ ﺩﻳﮕﻪ ﻣﻲ ﮔﻦ اﺯﺩﻭاﺝ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﺿﺮﺑﻪ ی ﺭﻭﺣﻲ. ﺣﺲ ﺗﻨﻔﺮ.


– اﺻﻠﻴﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﻳﺮ ﺳﻮاﻝ ﻣﻲ ﺭﻩ


– ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻮﻳﻲ اﻳﺠﺎﺩ ﻣﻴﺸﻪ


انجام تحقیقات


اﻣﺎﻡ ﻋﻠﻲ : ﺗﺎ ﻛﺴﻲ ﺭا ﺧﻮﺏ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻲ اﻋﺘﻤﺎﺩ ﻧﻜﻦ.



ﻣﺮاﺣﻞ ﺗﺤﻘﻴﻖ

ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻨﺎﺳﺐ

ﻃﺮﺡ ﺳﻮاﻻﺕ ﻣﻨﺎﺳﺐ

ﻣﻮاﻧﻊ ﺗﺤﻘﻴﻖ.

 

– ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺤﻘﻴﻖ. ﺑﺮاﻱ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﭘﺴﺮ.  ﻗﺒﻞ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ. ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻣﺨﺘﺼﺮﻱ و ﺳﺮﺑﺴﺘﻪ و ﻳﻮاﺷﻜﻲ.


ﺑﺮاﻱ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻌﺪ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ.


ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺗﺎ ﻋﻘﺪ اﺩاﻣﻪ ﺩاﺭﻩ.


اﺳﺎﺳﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﻌﺪ ﺟﻠﺴﻪ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ


ﺑﻪ اﻧﺪاﺯﻩ اﻱ ﻛﻪ ﺷﻚ و ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺮ ﻃﺮﻑ ﺑﺸﻪ


 مﻨﺎﺑﻊ ﺗﺤﻘﻴﻖ


7 ﻣﻮﺭﺩ:


ﺳﺎﻛﻨﻴﻦ ﻣﺤﻞ


ﻛﺴﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻭﺻﻠﺖ ﻛﺮﺩﻥ


ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺸﻮﻥ


ﻫﻤﻜﺎﺭاﺷﻮﻥ


ﻫﻤﻜﻼﺳﻲ ﻫﺎ,  اﺳﺎﺗﻴﺪ.


ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ


ﺩﻭﺷﻤﻨﺎﺵ


 ﻧﻜﺎﺕ ﺗﺤﻘﻴﻖ


اﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻨﻴﺪ


ﻣﻌﺘﻤﺪﻳﻦ و اﻣﻴﻦ ﺭا ﭘﻴﺪا ﻛﻨﻴﺪ


 

ﻧﮕﻴﺪ اﻣﻴﻦ ﻣﺤﻞ ﺭا ﺑﺮاﻱ ﭼﻲ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻴﺪ


اﻛﻪ ﻳﻪ ﻧﻜﺘﻪ ی ﻣﻨﻔﻲ ﮔﻔﺖ ﻛﻮﭼﻚ ﻧشﻤﺮﻳﺪ.


ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺶ ﻣﻤﻜﻨﻪ ﻭاﺿﺢ ﺑﮕﻢ ﻭﻟﻲ ﺳﺮ ﻧﺦ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ.


ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺩﻳﮕﻪ ﺭا ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ


ﭼﻴﺰاﻳﻲ ﻣﺸﻜﻮﻙ . ﺳﻜﻮﺕ


ﺧﻮﺩ ﭘﺴﺮ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﺮﻧﺪ


ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺁﺷﻨﺎﻳﻲ ﺭا ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ


ﻛﻠﻲ ﻧﭙﺮﺳﻴﺪ ﻓﻘﻄ


ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻮ ﻳﺎ ﺗﺮﺳﻮ ﻧﺒﺎﺷﻪ


 ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺭا ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ.


اﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻭاﺳﻂﻪ ﻫﻤﻨﺸﻴﻨﺎﻧﺶ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻪ.


ﭼﺮا اﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺶ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻨﻪ. ﭼﻮﻥ ﻳﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻋﻴﺐ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺭا ﻧﻤﻲ ﮔﻪ


 اﻣﺎﻡ ﻋﻠﻲ: اﮔﻪ ﻫﻤﻪ اﺯ ﺷﻤﺎ ﺭاﺿﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﺪاﻧﻴﺪ ﺷﻤﺎ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﺪ


 ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻨﺎﺳﺐ


ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ, ﻫﻤﻜﺎﺭاﻥ, ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﭘﺨﺘﻪ و ﻣﺼﻠﺤﺖ اﻧﺪﻳﺶ ﺑﺎﺷﻪ. ﺗﺤﻠﻴﻞ ﮔﺮ ﺑﺎﺷﻪ. ﺻﺒﻮﺭ ﺑﺎﺷﻪ. ﺻﺎﺩﻕ ﺑﺎﺷﻪ. ﺯﻳﺮﻣﺠﻤﻮﻋﻪ و ﺯﺑﻞ ﺑﺎﺷﻪ. ﺧﻮﺵ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ و ﺧﻮﺵ ﺯﺑﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ. ﺭاﺯ ﺩاﺭ و اﻣﻴﻦ ﺑﺎﺷﻪ.


ﮔﺎﻫﻲ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﻲ ﻓﺮﺳﺘﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺑﺎﺷﻪ.


 ﺷﻴﻮﻩ ﻣﻨﺎﺳﺐ


ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﭘﺮﺳﻴﻢ اﺯﺵ ﺑﺎﻳﺪ اﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺪﻳﻢ


اﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ : ﺩﺭ 6 ﻣﻮﺭﺩ ﻏﻴﺒﺖ ﺟﺎﻳﺰ. ﺩﺭ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﺑﺮاﻱ ﺭﺩ ﺳﺨﻦ و ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻤﺮاﻩ ﻧﺸﻮﻧﺪ. ﮔﻮاﻫﻲ ﺩاﺩﻥ ﻧﺰﺩ ﻗﺎﺿﻲ. ﺑﺮاﻱ ﺑﻴﺎﻥ ﻇﻠﻢ ﻇﺎﻟﻢ. ﺻﺤﺒﺖ ﺭاﺟﻊ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﻴﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. ﺑﺮاﻱ ﺭﺩ اﺩﻋﺎﻫﺎﻱ ﭘﻮچ.


ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻲ ﺭاﺯ ﺩاﺭ ﻫﺴﺘﻲ و ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﻂﻤﻌﻨﻢ ﺷﻤﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ اﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ


 ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺩﻳﺪاﺭﻱ و ﺑﺼﺮﻱ. اﺯ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﺮﻩ ﺑﺒﻴﻨﻪ.


ﻳﻪ ﺩاﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮ ﻫﻢ ﻛﻨﻪ ﺑﺮﻩ اﺯﺵ ﺑﭙﺮﺳﻪ.


ﭘﺪﺭ ﻳﺎ ﺩاﺩاﺵ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻳﻪ ﺳﻔﺮ ﺑﺮﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮﻩ


 ﺳﻮاﻻﺕ ﺗﺤﻘﻴﻖ


ﭼﻂﻮﺭ ﻃﺮاﺣﻲ ﺑﺸﻪ. ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻛﻠﻲ ﺑﺎﺷﻪ. ﻣﺜﻼ ﺧﻮﺑﻨﺪ.  ﺑﻠﻪ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ ﺑﺎﺷﻪ  ﻓﺎﻳﺪﻩ نداره


بگید ﻣﻴﺸﻪ ﺷﺨﺼﻴﺘﺶ ﺭا ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻛﻨﻴﺪ. ﭼﻨﺪﺗﺎ اﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭاﺷﻮﻥ ﺭا ﺷﺮﺡ ﺑﺪﻳﺪ.


ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﮔﻴﺮﻱ اﻳﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ? ﺁﻳﺎ اﻭﻧﺎ ﻧﻘﺸﻲ ﺩاﺷﺘﻨﺪ? ﻛﻴﻨﻪ اﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﭘﺎﻭﺭﻗﻲ ﻣﻴﺎﻧﻲ ﻛﻨﻨﺪ. اﻳﺎ ﺻﻔﺖ ﺧﻮﺏ ﻳﺎ ﺑﺪﻱ ﻫﺴﺖ. ﺑﺎ ﻋﻨﻮاﻥ ﺧﺎﺻﻲ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻨﺪ


ﺑﺮﺧﻮﺭﺵ ﺑﺎ ﻫﻤﻜﺎﺭاﻥ ﭼﻂﻮﺭﻩ. ﺩﻝ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﺩﻩ.


ﭘﺮﺳﺶ ﺭک و ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻤﻨﻮﻉ. ﻣﺜﻼ نپرسید ﻣﻌﺘﺎﺩﻥ ﻳﺎ ﺩﺯﺩﻥ?


 ﻣﻮاﻧﻊ ﺗﺤﻘﻴﻖ


ﭘﺪﺭﺵ ﻓﻼﻥ ﺷﺨﺺ ﻫﺴﺖ


ﻣﻌﺮﻓﺶ ﻓﻼﻧﻲ ﻫﺴﺖ


ﮔﺎﻫﻲ ﺣﺴﺎﺑﻲ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻱ. ﺩﺭﺳﺖ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻲ.


ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﻱ ﻏﻠﻄ ﺩﻳﻨﻲ.  ﺳﭙﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﺪا. ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻼﺵ.


ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ


ﺯﻥ ﻣﻆﻬﺮ ﻧﺎﺯ و ﻣﺮﺩ ﻣﻆﻬﺮ ﻧﻴﺎﺯ


ﺧﻮﺏ ﻧﻴﺴﺖ ﺯﻥ اﺯ ﻣﺮﺩ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﻛﻨه


 ﻣﺮاﺳﻢ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ


اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﻬﺎﻳﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﻳﻌﻨﻲ ﺭﺳﻤﺎ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﺁﺧﺮﺵ ﻣﻴﺸﻪ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ.


ﺑﺮاﻱ ﻫﻢ فﻳﻠﻢ ﺑﺎﺯﻱ ﻧﻜﻨﻴﺪ. ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﺑﺎ ﻇﺎﻫﺮ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ


ﺷﺐ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﺁﺭاﻳﺶ ﺧﻴﻠﻲ ﻛﻢ ﻳﺎ ﻫﻴﭻ


ﻗﺮاﺭﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﻢ و ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻮﻧﻴﻢ


اﺯ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﺗﺎ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﺮاﻱ ﺭﺩ ﻳﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺪاﻗﻞ 3 ﻣﺎﻩ ﺑﮕﺬﺭﻩ ﭼﻮﻥ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻨﻴﻢ.


اﮔﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺴﺎﺕ اﻭﻝ ﻓﻬﻤﻴﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻫﻢ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺭﻳﺪ ﻳﺎ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻱ ﻧﺪاﺭﻳﺪ ﺯﻭﺩ ﺑﮕﻴﺪ و اﺩاﻣﻪ ﻧﺪﻳﺪ.


ﺭﻭﺯ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ, ﺭﻭﺯ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﺩاﺭﻩ.


ﻓﻘﻄ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭاﻥ و ﺧﻮاﻫﺮ ﺑﺮاﺩﺭاﻥ ﺑﺰﺭﮒ و ﺩﻭ ﭘﺴﺮ و ﺩﺧﺘﺮ


ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﻣﺨﻔﻴﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﻪ


ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺭا ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﻧﭙﺬﻳﺮﻳﺪ


 


ﺟﻠﺴﻪ اﻭﻝ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ


اﻭﻝ ﺗﻠﺴﻢ ﺳﻜﻮﺕ ﺭا ﺑﺸﻜﻨﻴﺪ ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﻱ ﻛﻠﻲ


ﺑﻌﺪ ﺩﻭ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ و ﻃﺮﻓﻴﻦ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﺷﻨﺪ.


اﻃﻼﻋﺎﺕ ﻛﻠﻲ. ﺁﻳﺎ ﭘﺴﺮ ﺷﻐﻞ ﺩاﺭﻩ. ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﺭﻓﺘﻪ.


ﺧﻮﺏ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻳﺪ و ﺷﻨﻴﺪ. ﺑﻪ ﺩﻭﺭ و ﺑﺮﺗﻮﻥ


ﺗﺎﺑﻠﻮ ﺭا ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ. ﭘﺮﺩﻩ و ﺗﺰﻋﻴﻨﺎﺕ. ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎ.  ﺭﻭﺣﻴﺎﺕ ﺭا ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻴﺪﻩ


ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﻳﮕﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻴﻢ. ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﻮﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ . اﻳﻨﻜﻪ ﻛﻲ ﺣﺮﻑ ﻛﻲ ﺭا ﻗﻂﻊ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ. ﺯﻳﺮﺯﻳﺮﻛﻲ ﻳﺎ ﺑﺎ اﺧﻢ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ?


ﻛﻲ ﭘﺬﻳﺮاﻳﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ.


ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻣﻲ ﺗﻮﻧﻪ ﻧﻘﺎﺏ ﺑﺎﺷﻪ. ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﻨﻔﻲ ﺩﻗﺖ ﻛﻨﻴﺪ.


ﮔﻞ ﺑﺒﺮﻳﺪ.  ﻧﻪ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ. ﮔﻞ ﺳﻔﻴﺪ.


ﻟﺒﺎﺱ ﺯﻳﺒﺎ و ﺭاﺣﺖ ﺑﭙﻮﺷﻴﺪ


ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺟﺎﻳﻲ ﻳﺎ ﺷﺮﺑﺖ ﺑﻴﺎﺭﻧﺪ


ﺑﺪﻫﻴﺖ ﺭﻭ ﺑﮕﻮ.


ﻭﻇﻌﻴﺖ ﻣﺎﻟﻴﺖ.


ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺟﺴﻤﻲ.


ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﻭ ﻗﺎﻳﻢ ﻧﻜﻦ


ﺭﺳﻮﻝ اﻟﻠﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : اﮔﺮ ﻣﻮﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭا ﻣﺸﻜﻲ ﻛﺮﺩﻩ اﻳﺪ و ﺯﻧﻲ ﺭا ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻭ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﻣﻮﻫﺎﻳﻢ ﺭﻧﮓ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.


ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻴﺪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻨﺶ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﺑﻬﻢ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺑﺎﺯﻡ ﺑﮕﻮ


ﭼﻮﻥ اﮔﻪ ﻧﮕﻴﻦ ﺑﻌﺪا ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮﻙ ﻣﻴﺸﻪ ﺗﻨﺶ و ﺩﺭﺩ ﺳﺮ


ﺑﮕﺬاﺭ ﻃﺮﻑ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺷﺮاﻳﻄ ﺑﭙﺬﻳﺮﻩ. ﻣﺜﻼ ﺩاﻳﻴﻢ ﺯﻧﺪاﻥ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺩﻟﻴﻞ. ﺩاﺩاﺷﻢ ﻣﻌﺘﺎﺩﻩ. …


 

دﺭﻭﻍ ﻣﺼﻠﺤﺘﻲ ﺩﺭ اﻳﻦ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎ ﺟﺎﻳﺰ ﻫﺴﺖ. ﺩﺭ ﺟﻨﮓ. ﺩﺭ اﺻﻼﺡ ﺑﻴﻦ ﻣﺮﺩﻡ. و ﺩﺭ ﺿﺮﺭ ﻣﺎﻟﻲ و ﺟﺎﻧﻲ ﻣﻬﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻳﺎ ﺑﻘﻴﻪ.

 

ﺩﺭ ﺟﻠﺴﻪ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﺻﺎﺩﻕ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﻧﻪ ﺳﺎﺩﻩ. ﻭﻟﻲ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﺭﻭ ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﮕﻲ. اﺳﺮاﺭ ﺧﺎﻧﻮاﺩﮔﻲ ﺭا ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﮕﻲ. ﻣﺜﻼ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻳﺘﻴﻢ ﺑﻮﺩ. ﺩاﺩاﺷﻢ ﻫﻤﺶ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺎﺯﻱ ﺩﺭ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩ ﺩﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ و اﺧﺮاﺝ ﺑﻮﺩ. ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﭘﻮﻝ ﻛﻢ ﻣﻴﺮﻩ اﺯ ﻋﻤﻮﻡ اﻳﻨﺎ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻩ.


ﺑﺎ ﺁﺑﺮﻭﻱ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ اﺕ ﺑﺎﺯﻱ ﻧﻜﻦ. ﭼﻪ ﻓﺎﻳﺪﻩ اﻱ ﺩاﺭﻩ ﮔﻔﺘﻦ اﻳﻨﺎ


اﺳﺮاﺭ ﺧﺎﻧﻮاﺩﮔﻲ ﺭا ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ.


ﻳﻪ ﺁﺩﻡ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﻟﻮ ﻣﻲ ﺭﻩ.


اﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺗﺤﻘﻘﻴﻖ ﻛﻨﻨﺪ ﻟﻮ ﻣﻲ ﺭﻩ.


 ﺟﻠﺴﻪ ﺳﻮﻡ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ. ﺣﺪاﻗﻞ 3


ﻗﺒﻠﺶ ﺑﺮﻳﺪ ﻣﺸﺎﻭﺭ ﮊﻧﺘﻴﻚ


ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻫﺎ ﻗﺒﻞ ﺟﻠﺴﻪ ﺩﻭﻡ


ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻋﻠﻨﻲ ﻣﻴﺸﻪ.  ﺑﺰﺭﮔﺎﻱ ﻓﺎﻣﻴﻞ ﺑﺮاﻱ اﺣﺘﺮاﻡ. 90 ﺩﺭﺻﺪ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﺩاﺭﻳﻢ.


اﻣﺎﻡ ﻋﻠﻲ: ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻋﺠﻠﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ﺧﻂﺎ ﻫﺎﻳﺶ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.


ﺻﻴﻐﻪ ﻣﺤﺮﻣﻴﺖ ﺑﺨﻮﻧﻴﺪ ﺑﺮاﻱ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻛﻪ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻜﺘﺮ ﺑﺸﻨﺪ و اﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻧﻬﺎﻳﻲ


ﺩﺭ ﺻﻴﻘﻪ ﻣﺮﺯ و ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﺷﻪ. ﻣﺜﻞ ﺧﻮاﻫﺮ ﺑﺮاﺩﺭ ﺑﺸﻴﺪ. ﻣﺜﻼ ﭘﺴﺮ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻭ ﺳﺮﻱ ﺑﺒﻴﻨﻪ. ﻳﺎ ﻣﺜﻼ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺩاﺩﻳﺪ اﺷﻜﺎﻟﻲ ﻧﺪاﺭﻩ. ﺧﻴﻠﻲ ﻣﺤﺪﻭﺩ.


 اﺯ ﻣﺴﺎﻋﻞ ﺷﻬﻮاﻧﻲ ﻧﻤﻲ ﺷﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ.


ﻭﻟﻲ اﺯ ﺳﺮﺩﻱ و ﮔﺮﻣﻲ ﻣﺰاﺝ ﻣﻲ ﺷﻪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﻱ ﻓﻬﻤﻴﺪ. ﺗﻨﺎﺳﺐ ﻭﺟﻮﺩ ﺩاﺭﻩ. ﺳﺮﺩ ﻣﺰاﺝ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﺮﺩ ﻣﺰاﺟﺎ و ﺑﺎﻟﻌﻜﺲ اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﻨﻨﺪ. اﺯ ﻛﺠﺎ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ ﻛﻲ ﺳﺮﺩ ﻣﺰاﺟﻪ ﻛﻲ ﮔﺮﻡ ﻣﺰاﺝ


 

ﺑﻌﺪ اﺯ ﺻﻴﻐﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻪ ﺣﺪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺳﻪ


ﺑﺮاﻱ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺩﻭ ﺭاﻩ ﻫﺴﺖ


اﻧﺠﺎﻡ ﺭﻭﺵ ﻫﺎﻱ ﻏﻴﺮ ﻣﻨﺘﻆﺮﻩ

ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﻋﻼﻋﻢ ﻫﺸﺘﺎﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ

 

اﻧﺠﺎﻡ ﺭﻭﺵ ﻫﺎﻱ ﻏﻴﺮ ﻣﻨﺘﻆﺮﻩ

ﺑﺎﻳﺪ ﻳﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻭاﻗﻌﻲ اﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ.


ﺑﺎﻳﺪ ﻳﻪ ﺷﺮاﻳﻂﻲ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻴﺎﺭﻳﻢ ﻛﻪ اﻭﻥ ﻃﺮﻑ اﺻﻼ ﺁﻣﺎﺩﮔﻴﺶ ﺭﻭ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ. ﻭاﻛﻨﺸﻲ ﺭا ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ.


اﻳﻦ ﻭاﻛﻨﺶ ﻭاﻗﻌﻲ ﻫﺴﺖ.


ﺩﺭ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻲ ﺣﺎﻻﺕ ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻓﺮاﺩ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ


ﻣﺜﻼ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺭاﻩ ﻣﻲ ﺭﻭﻳﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻲ ﮔﻪ ﭼﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺷﮕﻠﻲ


ﻳﺎ ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺧﺎﻧﻪ ی ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻬﺎﺭ ﭼﻮﻥ ﻣﺤﺮﻡ اﻧﺪ.  ﻣﻴﮕﻪ ﺁﻟﺒﻮﻡ ﻋﻜﺴﺖ ﺭا ﻣﻴﺎﺭﻱ ﺑﺒﻴﻨﻢ. ﻭاﻛﻨﺶ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﺒﻴﻦ. ﭼﻪ ﭼﻴﺰ ﻧﻬﻔﺘﻪ اﻱ ﺩاﺭﻩ.  ﻣﺜﻼ ﻳﻪ ﻋﻜﺲ ﺩاﺭﻩ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﺩاﻋﻴﺶ ﺗﻮﻱ ﻋﺮﻭﺳﻲ ﻣﻲ ﺭﻗﺼﻨﺪ.


یه دفعه سر بزن خونه شون. برخوردشون چطوره. پذیرا هست یا نه.


کافی شاپ سفارشت رو عوض کن. ببین چی کار می کنه.


 هر چی نا پایداری هیجانی بیشتر (زود عصبانی بشه، زود از حالت اعتدال خارج بشه) زندگیهاشون زودتر از هم پاشید


ببین چقدر سازگاری داره با شرایط


 

توجه به علائم هشتار دهنده

 


رفتارها و گفتار هایی که ناشی از یک عیب بلقوه هستند که دوتا هستند: یکی علائمی که نشان از دروغ گویی و عدم صداقت طرف دارند. و دوم علائمی که به خاطرش باید دقت بیشتری بکنیم.


اول: علائمی که می تونیم مشت طرف را باز کنیم و بفهمیم داره دروغ می گه. این نشانه ها در زبان بدن و گفتار مشخص می شوند. چهره یه فرم می گیره در حالات مختلف. یا حرکت دست و بدن. مثلا وقتی دست درگیر هست با صورت در هنگام گوش دادن یعنی خیلی عمیق گوش می دی.


نشانه ها در بدن: اگر مرتب نگاهش را می دزده یعنی دروغ می گی. اگه مدام به در نگاه می کنه. اگه کف دستاش روی هم می گذاره. حالت تدافعی گرفته. یعنی یه چیزی را پنهان می کنه. اگه دستاش روی سینه اش هست و حرف می زنه. گاهی بر حسب عادت هست. اگه مدام پاهاش روی هم هست. اگه مدام به هم چسبیده. نگران یه چیزی هست. اگه فرمی شبیه جنین داره. بدن خم. اگه گوش و بینیش را مدام لمس می کنه. لبه و پشت گوشش را مدام می خوارونه. اگر مدام پشت سرش را می خوارونه. یا یه چیزی رو هی لمس می کنه (البته شاید آدم لمسی هست)

نشانه ها در گفتار: حرکت بدن با گفتار هماهنگ و همزمان نباشه. یه چیزی را بین خودش و شما می گذاره (در حال محرمیت) برای جلو گیری از نزدیک شدن. یه حالت روانی داره

وقتی جمله را دقیق تکرار می کنه. هیچ وقت در امتحانات تقلب کردید؟ هیچ وقت در امتحانات تقلب نکردم.

اگه نه رو به صورت کشیده می گیه.

دروغه اگه پاسخ را در قالب نظریه می گه. تا حالا از زیر کار در رفتی.. به نظرم از زیر کار در رفتن کار بدی هست.

اگه منظورت را بپرسه یا بگه گمانم هر دو جواب را می دونیم . به جای اینکه جواب بده

جملات خبری که می خواد بگه پرسشی می پرسه. می دونی من در طول عمرم نتونستم دروغ بگم. باورت می شه چقدر از ریاکاری بدم میاد.

مدام از عباراتی استفاده که بر راست گوییش صحه بگذاره. راستش را بخوای، صادقانه بگم، نیازیم ندارم دروغ … (بعضی وقتی یه آدم تکیه کلام داره)

 

دوم علائمی هشتار دهنده ای که به خاطرش باید دقت بیشتری بکنیم.


اگر در پاسخ به سوالی چهره اش ناراحت شد، اخم کرد، لغزش زبان بیفته ، یا رنگش پرید اینجا باید حساسیتمون را بیشتر کنیم.

اگر کسی چیزی را در دل پنهان کند، لرزش های زبان و رنگ رخسارش آن را آشکار می کند – امام علی ع


از صحبت در مورد چیزی تفره می ره. دوست ندارم راجع به فلان مطلب صحبت کنیم.

برگه های جریمه ی زیادی داره و حال می کنه از نشون دادنشون (احترام به قانون نداره)

به تنهایی تصمیم می گیره (بریم فالوده بخوره)

بیش از حد به زمان مقید هست یا اصلا مقید نیست

رفتارهاش مرموزه یه دفعه غیبش می زنه

به جایی که نظر خودش رو بده در سوالات نظر بزرگان را می ده

از اینکه دوستاش مارو با هم ببینند ناراحت می شه . وقتی شنید دوستت شنیده ما قصد ازدواج داریم عصبانی شد

می گه همیشه من مراقبم از لحاظ احساسی به کسی وابسته نشم

از نامزد قبلیش احساس تنفر می کنه و هی بد می گه.

با ذوق و شوق از سر کار در رفتن حرف می زنه

خواسته های شما را بدون چون و چرا می پذیره (جالب نیست)

دقیق نمی گه کارش چیه

زود رنج هست (سریع دلگیر می شه)

یه حقی را باهاش درمیان می گذاری تفره می ره یا ناراحت می شه (مثلا پسره ادعا می کنه خیلی مسلمونه ولی گردنبند طلا داره بهش می گی می گه بابا ول کن حالا) – یه حقی را باهاش در میان بگذار ببین موضعش چی هست. پس چرا ادای آدم مذهبی ها رو در میاره اگه به اون حق معتقد نیست. اگه معتقد به اون باور هست چرا سرش وای نمیسته.

می گه من بدون اجازه ی پدر مادرم هیچ کاری نمی کنم. در خواستگاری هر حرفی می خواد بزنه مدام به پدر مادرش نگاه می کنه

در مسائلی مامان باباش اجازه نمی دن حرف بزنه، اونا می پرند توی حرفش. تکیه کلامیای داره مثل ” می دونی مامانم اینا می گن ” .. ” کلا باید با مامانم اینا مشورت کنم “. نکنه زیادی به پدر مادرش وابسته هست.. نکنه زیادی براش تعیین تکلیف می کنند. نکنه آزادی عمل نداره

روی رفت و آمدات حساس هست. چرا نبودی. کجا بودی، نکنه سوء ضن داشته باشه.

انجام کاراش با تاخیر هست. دقت نداره.. سهل انگاره. شاید وظیفه شناس نیست

همش مته به خشخاش می زنه. بیش از حد. زیاد نکته بینی می کنه. با کوچک ترین چیزی قهر و اخم و تخم هست.

نظراتش را با تردید بیان می کنه

حاظر نیست به رشد و ارتقاء شرایطش فکر کنه.

تعهد به وظایفش نداره

مادرش هی براش میوه و شربت و .. میاره این نشسته ولو.. نکنه به بلوغ عقلی نرسیده

یه نابینا می بینه که می خواد از خیابون رد بشه و نمی تونه ولی کمک نمی کنه

در خیابون زباله می ریزه.. شاید به بلوغ اجتماعی نرسیده

همه این هشتار ها را در محرمیت می شه فهمید. تا اگه لازم بود دقیقه ی 99 جدا بشید.


اینا قابل ترمیم هست البته ولی باید خودش را اصلاح بکنه بعد ازدواج کنید.


 سوالاتی که خودتون دوست ندارید یکی ازتون بپرسه نپرسید از گذشته ی همدیگه. یا مثلا در مورد اینکه خواستگاری رفته یا نه نپرسید


اگه در یه زمینه ای دروغ گفت بپذیرید که ممکن هست خود شما هم در بعضی چیزهای بخواهید پنهان کاری کنید اما اینکه پشت سر هم دروغ بگه خوب نیست.


اگه همه چیز قطعی شده و برای تصمیم نهایی دختر و پسر می تونند لباس بدن نما بپوشند. دین اسلام این را اجازه می دهند ولی چهار شرط داره:


دیدن در آخرین مرحله ی انتخاب باشه. یعنی تحقیق و صحبت ها انجام شده. فقط می خواهیم از سلامتی و زیبایی او مطمئن بشیم

قصدمون جدی جدی ازدواج هست و هیچ مانعی برای ازدواج ما نیست.

یکی از طرفین شرطش این باشه که باید ببینه

بدون قصد لذب باشه


بحث مهریه

از قبل خانواده ها با هم توافق کنند قبل از اینکه فامیل ها بیان


مهریه می تونه پول یا چیز با ارزش باشه.


یکسری کارهای غلط انجام می دیم چون باورهای غلط داریم.. مثلا اینکه همان اول زهر چشمی ازش بگیریم. یا اینکه با هر کی مثل خودش رفتار کنیم. یا اینکه خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو. غلط هست اینا


رجاعی:  خواهی نشوی رسوا هم رنگ حقیقت شو.


باور غلطمون این هس که فکر می کنیم مهریه پشتوانه یا حربه است.


اما مهریه یه هدیه هست. یه پیشکش هست. دستور دینی هست. یه بدهی هست برای مرد به زن. برای نشان دادن دوستی و مهر.


شرط ادب در دادن و گرفتن مهریه چیه


متناسب با ارزش طرف باید بده. هدیه گیرنده نباید چرتکه بندازه و میزان تعیین کنه.


سخاوتمندانه باشه ولی متناسب با بودجه ی ما. هدیه گیرنده هم باید تشکر کنه و ابراز خرسندی کنه وگرنه بی ادبی هست.


بیشتر طلاق ها از سمت دخترهاست. وقتی پسر نتونه به خاطر مهر سنگین حرف طلاق بزنه به جاش زندگی را تلخ می کنه.


 پیامبر: در تعیین مهریه آسان بگیرید و بدانید مردی که مهری سنگین می دهد در دلش نسبت به همسرش کینه و عداوت به وجود میاید.


پیامبر: مهریه ها را سنگین نگیرید، مهر و محبت را باید خداوند مهربان پدید بیاورد. پول و ثروت عشق و محبت نمی آورد.


 خانم های عزیز اگه مهر زیاد باشه اونوقت در مشکلات با همسرتون به جای اینکه به ظرافت های زنانه تون فکر کنیم برای ایجاد صلح به فکر چرتکه انداختن و محاسبه ی مهرتون می شید


 رفتارهامون با دین نمی خوره.


بالا بردن مهریه شخصیت آدم را به اندازه کالا پایین می آورد


مقام رهبری 14 سکه بیشتر را عقد نمی کنند که جنبه ی معنوی ازدواج بیشتر از جنبه ی مادی باشه


مرجع تقلید: مهریه خیلی بالا باطل هست.


مهر دو جور هست.. عند المطالبه.. یکی عند القدره


پیامبر این طوری تعیین می کرد مهریه را که می گفت چقدر می تونی بدی.


مهریه را باید بپردازید و بدهی هست پس چیزی که می شه قبول کنید.


مهر حضرت فاطمه 500 درهم نقره بود یعنی امام علی (ع) زره جنگیش رو فروختن. این مهر را مهر السنه می گویند.


تقریبا به پول امروز 600 هزار تومان هست.


بعضی از معصومین مهرشون مهر السنه بود اما بعدش به خانمشون هدیه دادند. مثلا 100 هزار درهم


امام علی فرمودند مهریه زنان را زیاد نکنید که این کار عداوت و دشمنی را در پیش دارد.


پیامبر فرمودند: کسی که ستمگرانه مهر زن را نپردازند در پیشگاه خداوند زنا کار به حساب می آید.


پیامبر فرمودند: خداوند کسی را که مهر زن را نمی پردازد نمی آمرزد

 


در تنش ها فکر جدایی بیشتر به ذهن خانم می آید.


مهر زیاد باشه جهیزیه هم باید سنگین باشه.


ازدواجتون نا مبارک می شه


پیامبر: از شومی های ازدواج مهریه ی بالاست


مهریه ی سنگین نشان از بی اعتمادی ما به هم از روز اول هست. از اول زندگی فکر و صحبت طلاق مطرح می شه. نشان از خط و نشون کشوندن هست.


برای بستن دهان فامیل و حرف مردم ! برای حرف مردم زندگی نکنید.


زشت نافمانی خداست. زشت تعدی به حقوق مردم هست.


 اگه مهریه بالا باشه و زندگی مشترک به مشکل بر بخوره برای مرد 3 حالت پیش میاد


توقف در عشق ورزی

یا حمله و آسیب رسونی برای آزاد کردن مهر

یا فرار :1. فرار قبل از ازدواج 2. فرار بعدش از دادگاه

 

سودهای مهریه سبک:


مهریه سبک اعلام صداقت هست. بهترین مهریه ها سبکترین آنهاست.

توکل را زیاد می کنه. پشتیبان من خداست

ازدواج آسان تر صورت می گیره

پیروی می کنیم از روش بزرگان

 

شیربها

مگه مادر پسر شیر نداده که پول شیر مادر دختر را بدهند


حکم شرعی: اگر چیزی جدا از مهریه باشه حرام هست و اگر جزء مهریه هست حق دختر هست


کلا اشکال شرعی داره


 جهیزیه

باور غلط.. تهیه ی جهیزیه که وظیفه ی خانواده ی عروس نیست.


قانون تهیه جهیزیه: هر چه لازم است را، اگه مقدور است.. در صورت امکان خوبش را


مثلا یخچال لازم هست،


لطف کنه، نه اینکه وظیفته. (مهریه هم نگفتیم وظیفه است بلکه هدیه است) – هر جفتش پایین باشه. آسون بگیرید.


کتاب در جهیزیه دختر بود


 

آسیب های جهیزیه بالا : فشار زیاد به پدر عروس. نمی ارزه. کلاست پایین نمیاد.


ویکتور هوگو: مردان این روز گار به جای اینکه دنبال خواب راحت باشند به دنبال تخت خواب راحت اند.


ارزش ها و ضد ارزش ها جاشون عوض شده.


جهیزیه حضرت زهرا> وقتی 500 درهم حضرت علی مهریه اشون را دادن پیامبر 63 درهم دادند به عمار و ابوبر گفتند برای دخترم جهیزیه بخرید. 12 درهم هم دادند به بلال برای خرید عطر. جهیزیه این بود: یک پیراهن سفید، روسری، حوله، تخت از چوب و لیف خرما. تشک از پشم گوسفند. یک تشک از لیف خرما. چهار بالشت با گیاه پر شده بود. یک حصیر. آسیاب دستی، مشک. تشت و سطل. ظرف و کاسه غذا خوری. آفتابه، کوزه ی سفالی، پوست به عنوان فرش. و عبا.


پیامبر: وقتی دختر پسری که عقد کردند به هم نگاه می کنند خداوند با مهر و محبت به آنها نگاه می کنه. و وقتی دست هم را می گیرند گناهانشون می ریزه.


لطفا برای عقد عجله ای نکنید


هر چیزی که در عقد نامه اومده باید امضا بکنند.


 

دوران نامزدی


بهترین طول زمان 6 ماهه


باعث جدا شدن تدریجی از والدین می شود و یواش یواش عادت می کنیم که از هم جدا بشیم.

کم کم یاد می گیرند مسئولیت های زندگی مستقل را

امکانات لازم برای شروع زندگی مشترک آرام آرام فراهم می شه

زمان می خواهند برای انس گرفتن با هم

آشنایی بیشتر و انس خانواده ها با هم

پی برردن به صلایق و خصوصیات هم، رگ خواب هم را می فهمند. قلق های هم رو یاد می گیرید و آزار نمی دید هم دیگرو.

معایب خودمون رو بیشتر می فهمیم در رفت و آمد ها. می بینم یه رفتاری کردم اعصابش را خورد کردم. و آماده می کنیم خودمون رو که این عیب ها را بگذاریم کنار

 

چند تذکر مهم برای دوران نامزدی


تذکر مهم برای آقایان، در دوران نامزدی خوابیدن خانه ی عروس ممنوع (یعنی لطفا در دوره ی عقد عروسی نکنید)


عاشقانه های پر رنگ هم ممنوع


 

عروسی


اسراف نکنید خداوند مسرفین را دوست ندارد


دوماد برای چی می ری پیش خانم ها  توی عروسی وقتی همه بی حجاب اند


عروسی به قیمت گناه نمی ارزد


اسراف برای تزیین ماشین عروس.. چرا 3 ملیون گل می زنی که فردا پژمرده می شه


چرا بوق می زنی و مردم آزاری می کنی


چرا رفتار های نا مبارک نشون می دید


افراط و تفریط نداشته باشید… اونکه می گه عروسی نمی گیریم و سفر زیارتی می ریم بجاش غلطه


پیامبر فرمودند: عروسی نباید مخفیانه صورت بگیرد. غذا طبخ کنید و برای شادی صدای دف از مکان عروسی بیاید. (مستدرک المسائل، جلد 14 صفه 199)


هنگام عروسی پیامبر با حضرت خدیجه خانم ها هم می خواندند هم دایره می زدند (بهار الانوار جلد 16 صفحه 70)


امام محمد باقر از قول پیامبر فرمود: ازدواج نباید مخفیانه باشد، در ازدواج دودی به آسمان بلند شود (دود هیزم غذا) یا صدای دایره بلند شود


باید عروسی بگیری شادی کنی غذا بدی ولی با رعایت اینکه گناه نکنی


پیامبر: یکی از سنت های پیامبران اطعام کردن هنگام ازدواج است


امام صادق:  در طعام عروسی نسیم بهشتی می وزد


پیامبر: دعوت روز اول عروسی به حق است. روز دوم احسان و نیکی و روز سوم خودنمایی و شهرت طلبی.


مراقب کسایی که دعوت می کنید باشید. نکنه فقط پول دارا باشند. فقیرا رو هم بگید. انسان آبرومند مستمند.


پیامبر: مراسم عروسی که بر سر سفره ی آن فقط اغنیاء دعوت شده باشند زشت است.


 


عروسی امام علی.. 40 روز بعد از عقد امام علی غیب شدند از محضر پیامبر به خاطر شرم و حیاء. بعد از چهل روز رسول الله خواستندشون. گفتند برای عروسی چه کار می کنی. ما آماده ایم. امام علی فرمود هر طور شما امر کنید. (نه اینکه حالا خانواده ها با هم تا شب عروسی هم درگیرند که چرا غذا دیر شد یا فلان جور بود و غیره) رسول الله فرمود: علی جان با هم دیگه خرج عروسی را می دیم. گوشت و نان از ما. خرما و روغن از شما. نصف و نصف، پیامبر کمک کردن در تهیه شیرینی عروسی و آشپزی رو هم خود رسول الله به عهده گرفتند، به علی گفت برو هر چه مهمان می خواهی دعوت کن .. دیگران هم اعلام کمک کردند و کمک کردند.


اگه یک خانواده می تونه سهیم بشه در خرج چرا نشه، چرا به یک خانواده فشار زیادی بیاد


حرف دین یگانگی و صمیمیت ،همدلی، همکاری ، هم سویی هست


یتیمی در خانه ی حضرت زهرا را زد موقعی که داشتن ایشون را آماده می کردند و آرایش می کردند برای عروسی.. گفت که دوست داره در عروسی شرکت کنه ولی لباس نداره. حضرت زهرا لباس عروسیش رو بهش داد.


هرگز به مقام نیکوکاری نمی رسید مگر آنچه را که دوست دارید انفاق کنید.


پرسیدند از رسول الله می شه شادی کنیم و بخونیم در عروسی گفتند بله شادی کنید ولی چیزی نخونید که خدا ناراضی باشه.


آخر عروسی رسول خدا دست فاطمه را در دست علی گذاشتند به دخترشون گفتند: دخترم خدا همسر خوبی نصیبت کرده قدرش را بدون. همین الان جبرئیل بر من نازل شد گفت به فاطمه بگو مطیع شوهرت باش. (علی که انسانی نبود که زور بگه که حق نداری نمی گذارم و … ) بعد روی کردند به علی کلی از فضایل فاطمه گفتند. خدا خوب زنی نسیبت کرده قدرش را بدانی. زهرای من امانت هست پیش تو می خوام امانت دار خوبی باشی. آقایون زن ها امانت هستند. ظلم نکنید بهشون.


بعد ظرف آبی آوردند گفتند هر دو وضو بگیرید. دعا کردند خدایا این دوتا را به هم مونوس کن. دلهاشون رو به هم نزدیک کن. محبت رو روز به روز بیشتر کن بینشون و زندگیشون رو پر از برکت کن.


وارد حجله که شدند علی و زهرا (ع) زهرا گریه کردند، علی پرسید چی شد، گفتند یاد این افتادم که همین طور که امشبی از خانه ی پدرم آمدم خانه ی تو یک شبم از خانه ی تو می رم خانه ی قبر دلم لرزید یکدفعه. علی یک پیشنهاد دارم.. قبول می کنی؟ فرمودند چی. گفت میای هر دو نماز بخونیم؟ و قبول کردند و هر دو ایستادند در حجله نماز خواندند.


حالا عروسی های امروزی نمازا قضا می شه


هی نگیم فرق می کنه ، ارزش ها هنوز همان هاست، درست و غلط ها هنوز هموناست.


آرایش بکن ، شادی کن ولی گناه نکن


پیامبر گفتند به علی: می خوای شروع زندگیت برکت پیدا کنه کفش خانمت رو تو از پاش در بیار و پاش رو توی تشت بشور و آبش رو در حیاط خانه بپاش.. این آبی که باهاش پای زنی که وارد خانه ی تو شده به خانه ی تو برکت می ده.


آفرین به این دین و این احترام


 

پا تختی

امان از پا تختی..


از مراسم غلط هست.


همه در سطح مالی یکی نیستیم.. اینکه جار می زنند کی چی آورده بی حرمتی هست. آبروی کسی را نبر. در جمع به خاطر اینکه کادوش از بقیه پایین تره خجالت زده نکن.


پاتختی باشه، ولی کادویی رو باز نکن.. بگو بعدا با شوهرم باز می کنیم.  نگذار کسی به خاطر ازدواج تو عرق خجالت بریزه.


فردای عروسی امام علی و حضرت زهرا. صبح عروسی فقط خودشون بودند. با ظرف شیر امدند به پیش عروس و داماد و بعد  تا 3 روز دیگه بهشون سر نزدند گفتند کسی هم نره بگذارند اون دو نفر با هم راحت باشند.


بعد 3 روز امام علی پیغام فرستادند که می خوان بیان دیدن رسول الله و پیامبر گفتند خودشون میرند سر بزند. بعد رفتند دست علی و فاطمه را بر سینه گذاشتند گفتنند علی جان فاطمه زن خوبی هست علی فرمود فاطمه بهترین یار برای بندگی خداست. از فاطمه پرسید و ایشون دقیقا همین جمله رو گفتند.


وقتی حضرت علی داشت حضرت زهرا را غسل می داد، روی به آسمان کرد گفت خدایا فاطمه هیچ وقت من را ناراحت نکرد. هیچ وقت چیزی که خارج از توانم بود از من نخواست و تو شاهدی که منم با فاطمه همین بودم.


 

دعای پایان


مهربان خدای خوب من. به خاطر آرامشی که ارزانیم داشتی از تو ممنونم.. به خاطر رفع همه ی دقدقه ها و امنیتم از تو ممنونم


به خاطر جسم سالم و نشاط و شادابیم از تو ممنونم.. به خاط آگاهی و داناییم از تو ممنونم. به خاطر گذشت و بخششم از تو ممنونم


مهربان خدای خوب من، به خاط امید واری به لطف پی پایانت از تو ممنونم. به خاطر رزق و روزی حلال و فراوانم از تو ممنونم


به خاطر همنشینی با خوبانت با تو ممنونم. به خاطر خانواده ی خوبم از تو ممنونم. به خاطر توفیق بندگیم از تو ممنونم. به خاطر زندگی جدیدم از تو ممنونم. به خاطر میل به تحول و تولد دوباره ام از تو ممنونم. به خاطر وجود شکر گذار و سپاسگذارم از تو ممنونم. ای خالق دلسوز و مهربان. از تو برای همه آرامش الهی می طلبم. برای همه سلامت و تندرستی می طلبم. برای همه دلی شاد و قلبی مهربان می طلبم.. برای همه گشایش امور می طلبم. برای همه توفیق هدایت الهی می طلبم. و برای همه معنویت روز افزون می طلبم. خدای قادر من. هم اکنون به لطف بی کرانت همه چیز و همه کس توان گرم می سازد. و باور دارم قدرت بی پایان تو و دست مهر و یاریت به همراه لطف سرشارت از بهترین و رضایت بخش ترین راه ها در همه ی مسایل زندگی به یاری ام می شتابد.


پس آسوده خاطر اداره عالی همه ی امورم و گشایش همه ی مسائلم را به اراده ی قدرت مند تو می سپارم.


بار الهی به تو قول می دهیم وبر سر این تعهد می مانیم که هر روزمان به لطف و توفیق تو بهتر از روز قبل باشد. و نه برداشت کنیم و نه کلام منفی بر زبان بیاوریم و نه نا سپاسیت کنیم.


ملاک آقایان برای ازدواج


 Image result for ‫ازدواج سالم‬‎

محققان اعتقاد دارند که مردها به خاطر دلایل بیولوژیکی طالب زیبایی هستند. درست است که هنوز کمی در ابراز احساساتشان سرسخت هستند اما به دنبال کسی هستند که بتوانند آزادانه با او مسائل احساسی و روحی-روانی خود را در میان بگذارند.

 

مردها چطور انتخاب می کنند؟

 

آشکار است که نقش زنان در جامعه رشد کرده و مردها هم می بایست خود را این تغییر وفق دهند. مطمئناً، برخی از محرکات قدیم ، مثل کشش و جذب به زیبایی ، هنوز هم در انتخاب های آنان تاثیر می گذارد. اما امروز، مردانی راحت تر هستند که همسرانشان شغلی برای خود داشته باشند و همینطور توقع داشته باشند که شوهرشان در کارهای خانه به آنها کمک کند. و با هرچه برابر شدن نقش زن و مرد، آنچه مردها از زن زندگیشان می خواهند به آنچه زنها از شوهرانشان توقع دارند شبیه شده است ، یعنی محبوب و معشوقی که همه ی نیازهای احساسی و فکری آنها را برآورده کند.

 

مردها هنوز هم به همان میزان سابق خواستار ازدواج هستند. درواقع ، ۹۴ درصد از نوجوانان امریکایی در ذهن خود برنامه دارند که روزی ازدواج کنند و ۹۲ درصد از آنها به بچه دار شدن هم علاقه مندند.

 

این آمار از سال ۱۹۷۷ حتی از میزان دخترهایی که برای ازدواج برنامه ریزی می کنند هم بالا زده است ( درواقع ۶۹ درصد از همه ی افراد بزرگسال در امریکا متاهل هستند و فقط ۸ درصد از آنها طلاق گرفته اند ) .

 

اما این روزها مردها دیرتر ازدواج می کنند. امروزه سن متوسط ازدواج برای آقایان ۲۷ است درحالیکه در سال ۱۹۶۰، ۲۳ بوده است. اما چرا ؟ دکتر دیوید پوپنو روانشناس و مدیر پروژه ی ازدواج ملی در دانشگاه راجرز نیو جرسی، یکی از دلایل آن را وجود سکس و رابطه ی جنسی قبل از ازدواج در جوامع غربی می داند. اما وقتی نوبت به انتخاب همسر می رسد، مردهای جوان بسیار با احتیاط عمل می کنند.

 

دکتر پوپنو توضیح می دهد ، " خیلی از این جوانان والدینی دارند که از هم طلاق گرفته اند یا دوستانی دارند که پدر و مادرشان از هم جدا شده است. به همین خاطر دوست ندارند این تجربه دوباره تکرار شود. "

 

فراتر از این، مردها امروزی در مقایسه با پدرانشان به دنبال نوع متفاوتی از زن ها هستند. و دیگر آن زمان که مردها فقط نان آور خانه بودند و وظیفه ی زنها خانه داری و بچه داری بود به سر آمده است.

 

وقتی در سال ۱۹۳۹ از مردها سؤال شد که آیا قبول می کنند همسرانشان با حقوقی معادل ۵۰ دلار در هفته (که آن زمان درآمد خوبی به شمار می رفت) به کار مشغول شوند، پاسخ ۶۳ درصد از آنها منفی بود.

 

حتی در سال ۱۹۷۷ هم تقریباً %۷۰ از مردها احساس می کردند که برای زنانشان بهتر است در خانه بمانند. اما پروژه ی تحقیقاتی ازدواج ملی در سال ۲۰۰۱ تغییر شگرفی در این اعتقادات را نشان داد: %۴۲ از مردان مجرد ۲۰ تا ۲۴ ساله اظهار داشتن که برای آنها داشتن همسری که خود شغل و درآمد دارد بسیار بهتر از زنی است که فقط به کارهای خانه داری مشغول است.

 

و در سال ۲۰۰۲، ۵۵ درصد از مردان ادعا کردند که از نظر آنها کار کردن خانمشان در خارج از منزل حتی باوجود بچه عاری از اشکال است.

 

این روزها مردها نه تنها خوشحال می شوند که همسرشان هم بتواند در درآمد زایی با آنها شریک باشد بلکه اینکه همسرشان بتواند درآمدی به اندازه آنها یا حتی بیشتر داشته باشد، را تحسین می‌کنند. براساس تحقیقات انجام گرفته تعداد زوج هایی که در آن درآمد زن بیشتر از شوهر بوده از ۱۶ درصد در سال ۱۹۸۱ به ۲۳ درصد در سال ۱۹۹۶ افزایش داشته است. سامان می گوید، "این روزها اگر همسرمان بتواند به اندازه ما یا بیشتر درآمد داشته باشد، دیگر به حس مردانگی ما لطمه ای نمی زند." (البته تحقیقات نشان میدهد که مسائل مالی زنان را هم نگران نمی کند و تقریباً ۸۰ درصد از زنان بین ۲۰ تا ۲۹ سال تصور می کنند شوهرشان بهتر است درک و فهم بالا داشته باشد تا وضعیت مالی عالی).

 

در عین حال، مردها دیگر چندان گرفتار طلسم کار نیستند و برای تکمیل خوشبختی خود به دنبال زندگی خانوادگی هستند.

 

طبق تحقیقات انجام گرفته در سال ۱۹۹۷ در نیویورک، ۷۰ درصد از مردان متاهل درمورد میزان ساعاتی که در محل کار می‌گذرانند و میزان ساعاتی که با خانواده سپری می‌کنند، در کشمکش هستند. پدر بودن این روزها مفهوم تازه ای پیدا کرده است. ۹۳ درصد از پدرای که بچه های مدرسه ای دارند حداقل هفته ای یکبار فرزندانشان را بغل می‌کنند (که در مقایسه با دهه ی قبل این آمار ۹۰ درصد افزایش داشته است.) و با وجود اینکه مردان حداقل نیمی از کارهای خانه را با همسرشان شریک می‌شوند، نسبت به سال ۱۹۶۵ که فقط یک ششم کارهای خانه بر عهده ی مردان بود، پیشرفت زیادی صرت گرفته است. سامان می گوید، " چون این روزها هر دو طرف شغل دارند و سر کار می روند، مردها دیگر نمی توانند از بهانه ی " من نان آور خانه هستم " استفاده کنند. ما خودمان همه ی سعیمان این است که کارها را ۵۰-۵۰ تقسیم کنیم. خانمم آشپزی می‌کند و من ظرفها را می‌شویم و از این قبیل... "

 

یافتن همسر و همدم واقعی

 

بالاتر رفتن زمینه ی بازی در مورد کار و مراقبت از بچه ها، باعث شده است که مردها بیشتر به مسائل احساسی گرایش پیدا کنند.

 

در پروژه ی تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۱ انجام گرفت، مشخص شد که ۹۴ درصد از مردان بین ۲۰ تا ۲۹ سال می خواهند با کسی ازدواج کنند که فراتر از هر چیز دیگر بتواند نیازهای احساسی آنها رابرآورده کند. دکتر پوپنو اعتقاد دارد، "مردها می گویند که به یک همراه و همدم روحی و روانی نیاز دارند ، کسی که بتواند احساسات و آرزوهایشان را با آنها سهیم شود. آنها کسی را نمی خواهند که فقط بتواند کهنه ی بچه عوض کند یا ظرف ها را بشوید. آنها یک همدم و محبوب واقعی می‌خواهند."

 

در واقع تعداد مردانیکه این روزها به دنبال یک همسر و معشوق واقعی هستند به اندازه خانم ها شده است. دکتر نِیل کلارک وارن، روانشناس بالینی که بر روی هزاران زوج تحقیق و بررسی انجام داده است می گوید : " فکر نمی‌کنم این چیزی باشد که مردها به اجبار به آن رسیده باشند. به نظر من به این دلیل است که مردها هم مثل زنان به دنبال مفهوم بیشتری از زندگی هستند. "

 

دکتر پوپنو نگران این است که مردهای امروزی برای پیدا کردن همسری که بتواند به طور کامل نیازهای عاطفی و احساسی آنها را برآورده کند، فشار زیادی به خود می آورند. در تحقیقی که سال گذشته بر روی ۶۰ مرد مجرد در ۲۰ تا ۴۰ سالگی انجام گرفت، دلایل این مردان برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن مشخص شد ، ترس از تسالم و سازش، خطرات مالی طلاق، میل به ادامه ی لذات زندگی مجردی ، اما خیلی از آنها هم ادعا کردند که هنوز نتوانسته اند زوج مناسب خود را پیدا کنند و درصدد یافتن آن هستند.

 

دکتر پوپنو اعتقاد دارد که مردها خیلی توقعشان را بالا نگه داشته اند . و در مقایسه با آشپزی و تمیزکاری، نیازهای روحی - روانی پیچ و خم بیشتری دارد.

 Image result for ‫ازدواج سالم‬‎

زیبایی در مقابل هوش

 

هیچ شکی نیست که مردها هنوز هم به دنبال صورت زیبا هستند. در تحقیقی که سال ۱۹۹۹ انجام گرفت مشخص شد که ۴۳ درصد از مردها قبول کرده اند که قبل از هر چیز به خاطر مسائل ظاهری مجذوب زنان می‌شوند، و ۳۵ درصد از آنها نیز ادعا کردند که به دنبال زنان باهوش هستند. ( اما در تحقیق مشابهی که روی زنان انجام گرفت مشخص شد که فقط ۲۴ درصد از آنها به دنبال ظواهر هستند و برای ۶۰ درصدشان هوش و ذکاوت طرفشان حرف اول را می زند )

 

زیبایی حتی پول را هم جذب خود می کند. وقتی در تحقیقی از مردان سؤال شد که آیا دوست دارند با زنی زیبا اما فقیر ازدواج کنند یا زن زشت اما ثروتمند، ۵۵ درصد از آنها مورد اول و فقط ۲۳ درصد از آنها مورد دوم را انتخاب کردند. (اما وقتی همین سؤال از زنان پرسیده شد، مشخص شد که ۲۸ درصد از آنها زیبایی را به ثروت ترجیح می دهند و ۳۷ درصد اعتقاد داشتند ثروت مهمتر از زیبایی ظاهری است).

 

محققان اعتقاد دارند که مردها به خاطر دلایل بیولوژیکی طالب زیبایی هستند. و مردها حتی وقتی پا به سن می‌گذارند هم به دنبال زنانی جوانتر و زیباتر از خودشان هستند. پروفسور جان مارشال تونسند در این زمینه می‌گوید ، " می‌دانم شاید خانم ها دوست نداشته باشند این را بشنوند، اما در جوامع غربی یک مرد ، حتی مردهای تک همسری ، وقتی یک زن زیبا و جذاب را می‌بیند، به داشتن رابطه با آن زن فکر می‌کند ! "

 

در واقع، طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱ در دانشگاه ورمونت انجام گرفت، اینطور دریافت شد که ۹۸ درصد از مردان متاهل در آمریکا در مورد داشتن رابطه با کسی غیر از همسرشان رویاپردازی می‌کنند ( درمقابل ۷۸ درصد از خانم ها که به کسی غیر از همسرشان فکر میکنند )

 

مغلوب وسوسه ها شدن هم مسئله ای دیگر است. در واقع، کمتر از ۵ درصد از مردها در جوامع غربی در یکسال، روابط خارج از ازدواج دارند (درمقایسه با آمار خانم ها که ۲ درصد است) و نزدیک به ۸۰ درصد از مردان طی دوران ازدواج به همسرانشان وفادار می مانند (درمقایسه با ۹۰ درصد خانم ها).

 

اما گرایش بیولوژیکی مردها به سمت زیبایی آنقدرها هم که فکر میکنیم در انتخاب آنها تاثیر نمی گذارد. مثلاً تاثیر زیبایی در انتخاب های مردان بسیار به سطح تحصیلات آنها مرتبط است؛ مردهایی که تحصیلات متوسطه دارند، ۲/۲۱ مرتبه بیشتر از آنها که تحصیلات دانشگاهی دارند به زیبایی اهمیت می‌دهند. رابرت گلاور، روانشناس، در این رابطه می گوید، " اینکه کسی دوستتان بدارد مطمئناً مهمتر از زیبایی و قیافه ی اوست. "

 

مردها همچنین به زنانی که از رابطه زناشویی لذت می برند هم گرایش دارند. طبق تحقیقی که در سال ۲۰۰۰ انجام گرفت، اینطور استنباط شد که ۸۰ درصد از مردان جوان میخواهند شریک زندگیشان شور و حرارت زیادی در روابط زناشویی داشته باشد (۷۳ درصد از خانم ها هم همین را می خواستند). اما مردها، مثل زنان، درمقابل کسانی که بیش از اندازه فعال باشند، محتاط عمل میکنند.

 

در تحقیقی که در سال ۱۹۹۷ انجام گرفت مشخص شد که هر دو جنس، میزان کم تا متوسط از دانش زناشویی را در فرد مقابلشان ترجیح داده اند ، که متخصصین عقیده دارند این نشانه ی ترس آنها از بی وفایی همسرانشان بوده است.

 Image result for ‫ازدواج سالم‬‎

بیولوژی در مقابل واقعیت

 

مردهای امروزی معمولاً به روشی عمل میکنند که مخالف محرک های تکاملی است. دکتر نیل کلارک وارن، که یک بنگاه زوجیابی را هدایت می کند، خاطرنشان می کند که بسیاری از مراجعین مرد او به دنبال زنانی هم سن خودشان هستند.

 

بعلاوه، او به تجربه دریافته است که مردها، برخلاف امر بیولوژیکی برای تولید مثل، زنانی را ترجیح می دهند که خود صاحب فرزند باشند. وارِن می گوید، " ما دریافته ایم که مردها هرچه سنشان بالاتر می رود، میل و علاقه اش برای ناپدری شدن بیشتر می شود. واقعیت این است که وقتی سنتان بالای ۳۵ باشد، زنانی که برای ازدواج با شما مناسب باشند کسانی هستند که بچه دارند. "

 

و مسئله ی تجربه ای مطرح می شود که مردها با بالا رفتن سنشان به دست می آورند، و تاثیری که این تجربیان می تواند بر طرز تفکرشان داشته باشد. جان گاتمن محقق دانشگاه واشنگتن میگوید، " مردان جوان به دنبال زنان زیبا و جذاب هستند، اما مردهای میانسال به دنبال همسری مهربانند "

 

مورگان کِنِی ۵۸ ساله که مدیر موزه ای در چاپِل هیل در کارولینای شمالی است میگوید، بعد از دو ازدواج و چند رابطه که هیچکدام به ثمر ننشسته، او دریافته است که آنچه که او واقعاً آرزویش را داشته، همسری بوده که از نظر احساس صادق و عمیقاً روحانی باشد.

 

او بالاخره این خصوصیات را در همسر سومش پیدا می کند که زنی ۴۴ ساله و دلال املاک است. این دو علایقی مشابه در هنر و عکاسی دارند اما به عقیده خودش آنچه واقعاً در آن مشترک اند، همراهی و وفاداریشان به همدیگر است.

 

خوشبختانه، مردهای امروزی به دنبال کسی هستند که در همه ی مسئولیت های ازدواج، از پول درآوردن گرفته تا بزرگ کردن بچه ها، با آنها شریک باشد. درست است که هنوز کمی در ابراز احساساتشان سرسخت هستند اما به دنبال کسی هستند که بتوانند آزادانه با او مسائل احساسی و روحی-روانی خود را در میان بگذارند

منبع:ashura.ir



کاهش اختلافات بین عروس و مادرشوهر

Image result for ‫روشهای کاهش اختلافات بین عروس و مادرشوهر‬‎

نکات زیر را در زندگی زناشویی اعمال کنید:

1- سعی کنید استقلال خود و همسرتان را از خانواده خودتان و همسرتان، درک کنید و تقویت کنید به هر حال شما از خانواده خودتان بیرون آمده و همسرتان هم همینطور و یک خانواده مستقلی را که دارای حد و مرز هست را تشکیل داده اید پس سعی کنید این استقلال را تقویت کنید.

2- از خالی کردن هیجانات و احساسات منفی خودتان که نسبت به اطرافیان همسرتان دارید، به روی همسرتان خودداری کنید همانطور که اگر پدر یا مادرتان به همسرتان بدی کردن به همسرتان حق نمی دهید با شما قطع رابطه داشته و بگوید چون مادرت این حرف را به من زد دیگر با تو حرف نمی زنم و اصلا دیگر خانه نمی آیم.

3- سعی کنید ساخت ذهنی همسرتان را از بین ببرید این ساخت ذهنی به همسرتان می گوید که زن من از مادرم بدش می آید بدیهی هیچ فردی رابطه عاطفی خودش را با مادر خود که سالیان سال در کنارش بزرگ شده را کنار نمی گذارد و به همسرش که چند سالی است ازدواج کرده بپردازد برای این کار شما سعی کنید نقاط مثبت و خوبی های مادر و خانواده همسرتان را هم بگویید تا ایشان نسبت به شما احساس تنفر پیدا نکند.

Image result for ‫روشهای کاهش اختلافات بین عروس و مادرشوهر‬‎

4- سعی کنید در فضای مناسب و بالحن مناسب به همسرتان بگویید که نقاط مثبت و خوبی های زیادی دارد و گلایه هایتان فقط به منظور تخلیه روحی و آرامش درونی است و اصلا قصد سرزنش و تخلیه مشکلات با مادرش برروی ایشان را ندارید.

5- همیشه با خود بگویید که روحیه و روان من بسیار ارزشمندتر از آن است که با صحبت های مادر شوهر دچار اختلال شود.

6- سعی کنید در فضای مناسب و با لحن مناسب و محترمانه بدون پرخاشگری احساسات خود را با مادرشوهرتان در میان بگذارید و به هیچ وجه درون ریزی نکنید زیرا اگر شما لب فروببندید دچار اضطراب و افسردگی و نارضایتی های زناشویی خواهید شد.

7- همیشه سعی کنید بدون هیچ گونه چشم داشتی به مادرشوهر خوبی کنید زیرا اگر شما از ابتدا انتظار رفتار خوبی داشته باشید و این رفتار را نبینید دچار شوک عاطفی و روحی میشوید.

8- سعی کنید با درایت و سیاست جلسات گفت وگو را مدیریت کرده و در صورت نامطلوب بودن گفت و گوهای مادر شوهر ایشان را به موضوعات مورد علاقه خودتان سوق دهید.

9- تا می توانید ظرفیت خودتان را بالا ببرید و با بخشش و بزرگواری و جرأت ورزی محترمانه با این موضوع رفتار کنید.

10- سعی کنید با همسرتان نسبت به خوبی های شخصیتی و رفتاریشان صحبت کنید و بگویید که شما با این خوبی هایی که دارید بهتر نیست قضاوت ملایمتری نسبت به خانواده من داشته باشید.

11- سعی کنید مشکل مذکور را فاجعه سازی نکنید، و با تمرکز زدایی از این مشکل و دیدن نقاط مثبت و خوبی ها روابط خودتان رابه خاطر دیگرانی که در حال لذت از زندگی هستند خراب نکنید.

   + فرزانه (ربابه)دریاباری - ۱٢:۱٥ ‎ب.ظ ; چهارشنبه ٦ دی ،۱۳٩۱

comment نظرات (2)

 

روشهای کاهش اختلافات بین عروس و مادرشوهر

نکات زیر دقت کرده و آنرا در زندگی زناشویی اعمال کنید:

1- سعی کنید استقلال خود و همسرتان را از خانواده خودتان و همسرتان، درک کنید و تقویت کنید به هر حال شما از خانواده خودتان بیرون آمده و همسرتان هم همینطور و یک خانواده مستقلی را که دارای حد و مرز هست را تشکیل داده اید پس سعی کنید این استقلال را تقویت کنید.

Image result for ‫روشهای کاهش اختلافات بین عروس و مادرشوهر‬‎

2- از خالی کردن هیجانات و احساسات منفی خودتان که نسبت به اطرافیان همسرتان دارید، به روی همسرتان خودداری کنید همانطور که اگر پدر یا مادرتان به همسرتان بدی کردن به همسرتان حق نمی دهید با شما قطع رابطه داشته و بگوید چون مادرت این حرف را به من زد دیگر با تو حرف نمی زنم و اصلا دیگر خانه نمی آیم.

3- سعی کنید ساخت ذهنی همسرتان را از بین ببرید این ساخت ذهنی به همسرتان می گوید که زن من از مادرم بدش می آید بدیهی هیچ فردی رابطه عاطفی خودش را با مادر خود که سالیان سال در کنارش بزرگ شده را کنار نمی گذارد و به همسرش که چند سالی است ازدواج کرده بپردازد برای این کار شما سعی کنید نقاط مثبت و خوبی های مادر و خانواده همسرتان را هم بگویید تا ایشان نسبت به شما احساس تنفر پیدا نکند.

4- سعی کنید در فضای مناسب و بالحن مناسب به همسرتان بگویید که نقاط مثبت و خوبی های زیادی دارد و گلایه هایتان فقط به منظور تخلیه روحی و آرامش درونی است و اصلا قصد سرزنش و تخلیه مشکلات با مادرش برروی ایشان را ندارید.

5- همیشه با خود بگویید که روحیه و روان من بسیار ارزشمندتر از آن است که با صحبت های مادر شوهر دچار اختلال شود.

6- سعی کنید در فضای مناسب و با لحن مناسب و محترمانه بدون پرخاشگری احساسات خود را با مادرشوهرتان در میان بگذارید و به هیچ وجه درون ریزی نکنید زیرا اگر شما لب فروببندید دچار اضطراب و افسردگی و نارضایتی های زناشویی خواهید شد.

7- همیشه سعی کنید بدون هیچ گونه چشم داشتی به مادرشوهر خوبی کنید زیرا اگر شما از ابتدا انتظار رفتار خوبی داشته باشید و این رفتار را نبینید دچار شوک عاطفی و روحی میشوید.

Image result for ‫روشهای کاهش اختلافات بین عروس و مادرشوهر‬‎

8- سعی کنید با درایت و سیاست جلسات گفت وگو را مدیریت کرده و در صورت نامطلوب بودن گفت و گوهای مادر شوهر ایشان را به موضوعات مورد علاقه خودتان سوق دهید.

9- تا می توانید ظرفیت خودتان را بالا ببرید و با بخشش و بزرگواری و جرأت ورزی محترمانه با این موضوع رفتار کنید.

10- سعی کنید با همسرتان نسبت به خوبی های شخصیتی و رفتاریشان صحبت کنید و بگویید که شما با این خوبی هایی که دارید بهتر نیست قضاوت ملایمتری نسبت به خانواده من داشته باشید.

11- سعی کنید مشکل مذکور را فاجعه سازی نکنید، و با تمرکز زدایی از این مشکل و دیدن نقاط مثبت و خوبی ها روابط خودتان رابه خاطر دیگرانی که در حال لذت از زندگی هستند خراب نکنید.

دوستی های خیابانی

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎


متاسفانه دوستی های خیابانی و روابط دختران و پسران امروزه در جامعه امری همه گیر شده است که بدون توجه به پیامدها و مشکلات اینگونه روابط ،جوانان و نوجوانان دانسته یا ندانسته پا به این عرصه می گذارند.

بدبینی، رابطه عجولانه، اجبار به ازدواج و وابستگی عاطفی از جمله مشکلات شایعی است که در رابطه دوستی بین دختران و پسران به وجود می‌آید. ولی طرح این هشدارها به معنی نفی هر نوع رابطه نیست.

 دکتر مریم اسماعیلی‌نسب در  نوشت: شناخت از خود و آشنایی با روحیات جنس مخالف برای زندگی اجتماعی و زندگی خانوادگی افراد در آینده، یک نیاز به شمار می‌رود. ولی آنچه مسلم است این رابطه چالش‌های خاص خود را به همراه دارد. جناب آقای دکتر گلزاری در شماره‌های قبل به تفصیل و از زوایای مختلف به این موضوع پرداخته‌اند. در این مجال، به واسطه چند سال تجربه در کار با دانش‌آموزان و دانشجویان که بخش عمده‌ای از مشکلات آنها را این موضوع تشکیل می‌دهد، به بیان چند نکته و مشکلات شایعی که در این روابط مشاهده نموده‌ام، اشاره خواهیم کرد.

بدبینی

«ظاهراً برای مشاوره ازدواج آمده بودند اما اینقدر تنش داشتند که کاملاً می‌شد تردید و تعارض را در آنها مشاهده کرد. پسر گفت: من همین الان هم، تحمل رفتارها و بدبینی‌های او را ندارم. مدام من را چک می‌کند. آبروی من را پیش همکلاسی‌ها و دوستانم برده است. هر روز تا جلو در دانشگاه می‌آید تا با من برگردد. یک‌بار با همکلاسی‌هایم در محوطه دانشگاه ایستاده بودیم. به اسم اینکه تو با همکلاسی‌های دختر کلاستان می‌خندی و زیادی صمیمی هستی،‌ جار و جنجالی راه انداخت که جلو همه بچه‌های دانشگاه تابلو شده‌ام؛ اگر 1 ساعت از من خبر نداشته باشد به همه دوستانم زنگ می‌زند…»

دختری می‌گفت: «ما 3 سال است که با هم دوست شده‌ایم. اوایل رابطه‌مان خوب بود ولی کم‌کم اینقدر شکاک شده است که من حتی حق ندارم با پسرهای فامیل سلام و احوالپرسی کنم. هر روز باید از لحظه بیدار شدن از خواب تا لحظه آخر روز را با SMS به او گزارش دهم و اگر یک مورد را فراموش کنم،هزار جور تهمت ناروا به من نسبت می‌دهد.»

پسری می‌گفت: «درست است که من به خاطر دوستی با دخترها وجهه بدی در خانواده و فامیل پیدا کرده‌ام و افت شدیدی در درس‌ها داشته‌ام، ولی از همه اینها بدتر، ‌احساس بدبینی است که در من به وجود آمده. من فکر می‌کنم به هیچ دختری نمی‌شود اعتماد کرد چون در این مدت خیانت‌های زیادی از آنها دیده‌ام و البته خودم هم این کار را کرده‌ام.»

اینها چند مورد از صدها نمونه‌ای است که نشان می‌دهد یکی از پیامدهای احتمالی دوستی‌های زودگذر و حساب نشده، بدبینی است.

بویژه وقتی افراد در سنین پایین‌تری با این موارد مواجه شوند اثرات منفی شدید‌تری در ذهنیت آنها درباره جنس مخالف می‌گذارد.

به کرات این جمله را از زبان دانش‌آموزان پسر و دختر مراجع خود شنیده‌ام که وقتی با مشکلاتی در این زمینه مواجه بوده‌اند می‌گویند: «همه دخترها همین‌جوری‌‌اند یا همه پسرها، همین‌جوری‌اند.»

در حالی که منطقاً، خودشان هم چندان به این مسئله باور ندارند ولی زندگی آنها تحت‌تأثیر چنین دیدگاهی قرار خواهد گرفت.

بسیاری اوقات این بدبینی محدود به این روابط دوستی نمی‌شود بلکه بر روش زندگی فرد در زندگی خانوادگی‌اش در آینده، هم اثر می‌گذارد.

انگیزه‌های متفاوت در دوستی

امیر و مینا در یک سفر کوهنوردی با هم آشنا شده بودند. مینا پس از مدتی از امیر می‌خواهد که تکلیف رابطه را مشخص کند. امیر ابتدا می‌پذیرد که همراه خانواده به خواستگاری بیاید ولی بعد برای مدتی ناپدید می‌شود و بعد از چندی دوباره از مینا می‌خواهد که به رابطه‌شان به‌صورت دوستی ادامه دهند و به ازدواج فکر نکنند چون مادرش با چنین ازدواجی مخالف است. اما برای مینا که به برنامه‌ریزی برای آینده‌اش می‌اندیشید و این نوع دوستی‌ها را نوعی تلف کردن وقت می‌دانست، هم ادامه این رابطه به‌صورت دوستی غیرقابل قبول بود و هم توان فکر نکردن به او را نداشت.

همین مسئله سبب شده بود تا جنبه‌های مختلف زندگی‌اش تحت تأثیر قرار گرفته و به ویژه دچار افت تحصیلی شدید شود. و از همه بدتر صحبت‌های ضد و نقیض امیر که هرچند گاهی به شدت ابراز علاقه می‌کرد و از سوی دیگر از آینده نامعلومش صحبت می‌کرد، سبب شده بود، تا مینا نتواند موقعیت‌های دیگری که برایش پیش می‌آید را جدی بگیرد.

بسیاری معتقدند که هدف پسرها و دخترها از دوستی متفاوت است. دخترها این روابط را مقدمه یک ماجرای جدی در آینده می‌پندارند ولی پسرها بیشتر به قصد کنجکاوی، محک زدن توان اجتماعی خود در برقراری رابطه با جنس مخالف و گاهی نیز گذران وقت وارد رابطه می‌شوند.

به هر حال، وقتی انگیزه و هدف افراد از ایجاد رابطه متفاوت باشد، برای هر دو طرف مشکل ایجاد خواهد شد.

به همین دلیل است که توصیه می‌شود هرگز با ابهام وارد یک رابطه نشوید. بدانید هدف خودتان چیست و حتماً از هدف طرف مقابل در همان ابتدا اطمینان حاصل نمایید.

وابستگی عاطفی

در روابط دوستی، به‌خصوص در آغاز به دلیل آنکه بحث تعهد و مسئولیت و چالش‌های یک زندگی جدی وجود ندارد، افراد بی‌محابا تمام عواطف خود را چنان نثار هم می‌کنند که بعد از مدتی این تصور در آنها ایجاد می‌شود که مبادا در آینده با فردی جز این فرد ازدواج کنند که به این اندازه آنها را دوست نداشته باشد. حال آنکه گاهی این ارتباط عاطفی تنها یک سوء تفاهم است یا یک نوع وابستگی که به طور طبیعی شکل می‌گیرد. به‌همین دلیل است که در بسیاری آموزش‌های پیش از ازدواج ضمن تأکید بر لزوم وجود دوره آشنایی، تأکید می‌شود که نباید زمان بیش از 4 یا 5 ماه طول بکشد چون طولانی شدن زمان به‌خودی خود سبب ایجاد وابستگی عاطفی می‌گردد و تصمیم‌گیری را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

دختر و پسری که از نظر مذهبی و فرهنگی با هم تفاوت زیادی داشتند و هرچند وقت یک بار این مسئله به مشاجرات زیادی بین آنها تبدیل می‌شد و ضمناً‌ خانواده‌های آنها با ازدواجشان مخالف بودند، قادر به جدایی از هم نبودند چون از این واهمه داشتند که هرگز فرد دیگری آنها را به این اندازه دوست نخواهد داشت.

اجبار به ازدواج

روابط دختران و پسران در همه فرهنگ‌ها چالش‌های خاص خود را دارد. در فرهنگ ما نیز با وجود آنکه دیگر شکل سنتی گذشته را ندارد، چنین روابطی اغلب همراه با پنهان‌کاری است. در حقیقت هنوز در اکثر خانواده‌ها، نگاه مثبتی به چنین روابطی به‌ویژه اگر نیت ازدواج در آن نباشد، وجود ندارد. بسیاری اوقات آشکار شدن رابطه یا ایجاد شرایطی در آن که مغایر با ارزش‌های شخصی یا خانوادگی افراد باشد،‌ سبب می‌شود تا هر دو طرف به‌ویژه دختران ماجرا را به سمت وصلت‌هایی سوق دهند که ممکن است هیچ تناسبی در آن نباشد و چون معمولاً ‌در سنین پایین اتفاق می‌افتد، مشکلات بسیار زیادی به دنبال دارد.

روابط عجولانه

پسر دانشجویی می‌گفت: «برای من که تا قبل از دانشگاه با هیچ دختری ارتباط نداشتم، خیلی نگران‌کننده بود که چطور با دخترها برخورد کنم؟! همه چیز در این مورد برایم مبهم بود. برای همین، همه تلاشم را صرف این کردم تا با آنها صحبت کنم و گروه‌هایی تشکیل بدهیم که دخترها و پسرها هر دو در آن باشند. ولی اگر می‌دانستم که این کار به سرعت باعث دوستی‌های زیادی صمیمانه و جدی می‌شود هرگز این کار را نمی‌کردم. من هدفم روابط اجتماعی گسترده بود ولی خیلی زود به یک سری وابستگی عاطفی تبدیل شد که نمی‌دانم با آن چه کنم؟ اول فکر می‌کردم که رابطه با جنس مخالف یک چیز عجیب و غریب است اما بعد فهمیدم که کاملاً عادی است و فقط خودم را به دردسر انداختم.»

این یکی از نگرانی‌های عمده دانشجویان در هنگام ورود به دانشگاه است که چگونه با فضایی که دختران و پسران احتمالاً برای نخستین بار در یک مکان مشترک به تحصیل مشغولند کنار بیایند؟ آیا توان ایجاد رابطه با آنها و کسب پذیرش اجتماعی را خواهند داشت؟!

البته این نگرانی طبیعی است ولی شاید راه‌حل مناسب آن نباشد که خود را با عجله درگیر چنین تجربه‌ای کرد. به ویژه آنکه معمولاً در آغاز هر فعالیت جدید وموقعیت جدید از جمله ورود به دانشگاه نگرانی‌ها و بحران‌های مختلفی در مقابل فرد قرار می‌گیرد که فرد باید با تک‌تک آنها کنار بیاید. کمی تأمل و صبر باعث می‌شود که فرد با درایت بیشتری با مسائل مواجه شود. بسیاری از این افراد از ترس اینکه مبادا تنها بمانند، با عجله دوستانی برای خود انتخاب می‌کنند که چون با دقت و حوصله نبوده است برای آنها مشکل‌زا می‌شود.

سعی در تغییر دیگری

آنچه معمولاً به عنوان پیامد وابستگی عاطفی و اجبار به ازدواج اتفاق می‌افتد آن است که یا افراد سعی در توجیه تفاوت‌ها می‌کنند یا سعی در تغییر دیگری.

لیلا می‌گفت، رضا حتماً بعد از ازدواج، اعتیادش را ترک می‌کند الان به خاطر سختی‌های زندگی‌اش به این کار ادامه می‌دهد.

آیدین می‌گفت، «بدخلقی‌های نگار به خاطر خانواده‌اش است. اگر او از این خانواده بیرون بیاید، درست می‌شود.»

اینها چیزی جز توجیه ادامه مبهم رابطه نیست. گاهی نیز همان‌طور که گفتیم دو طرف سعی در تغییر دیگری می‌کنند.

فردی که سال‌های سال با شیوه خاصی از پوشش و رفتار و نگرش زیسته است به‌راحتی قادر به تغییر آن نیست و تازه این تغییر نگرش و رفتار باید به خواست او صورت گیرد. افراد ترجیح می‌دهند همان‌‌گونه که هستند مورد پذیرش قرار گیرند و نه پذیرش مشروط. به همین دلیل است که تلاش در تغییر دیگری در جهت دلخواه خود در بسیاری موارد با ناکامی مواجه می‌شود و اگر هم طرف مقابل به اجبار به آن تن در دهد، با دلخوری،‌ انتظار متقابل و کاهش اعتماد به ‌نفس همراه خواهد بود.

بحث پایانی

بدبینی، رابطه عجولانه، اجبار به ازدواج و وابستگی عاطفی از جمله مشکلات شایعی است که در رابطه دوستی بین دختران و پسران به وجود می‌آید. ولی طرح این هشدارها به معنی نفی هر نوع رابطه نیست بلکه تذکر در مورد رابطه‌ای است که:

ـ طرفین یا یکی از آنها از پختگی روانی اجتماعی برخوردار نیستند.

ـ هدف رابطه مبهم است.

ـ در آن پنهان‌کاری وجود دارد.

ـ بین افراد تناسب وجود ندارد.

در غیر این صورت، از دل یک رابطه اجتماعی هدفمند و بدون نیاز به پنهان‌کاری و بهره‌گیری از نظر مشورتی متخصصان، می‌توان تجربیات ارزشمند بسیاری بیرون کشید.

مجله سپیده دانایی

دوستی دختر و پسر در دانشگاه و بیرون از محیط منزل

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎


به دختران عزیز گوشزد کرده بودیم که به خاطر ویژگی عشق بازی آقایان مراقب خود باشند و گفتم که اگر آقایی برای ازدواج با آنها رابطه ای برقرار کند ، هشتاد درصد آنها قصدشان واقعا ازدواج نیست و فقط می خواهند به نیازهای خود برسند . برای همین از کانال عشق ورزی وارد می شوند اما در اینجا فرض می کنیم که این رابطه به قصد ازدواج برقرار شود باز هم خطرات و مشکلاتی دارد چون وقتی مراسم خواستگاری انجام نشده و نظارتی هم نیست ، طبیعی است که دیدار و خلوت های پنهانی داشته باشند و چون در اوج غرائز جنسی و سرشار از عواطف هم هستند در اینجا وقتی دو جوان از جنس مخالف در کنار هم قرار می گیرند ، فعل و انفعالات هورمونی در بدن آنها انجام شده و ترشح بعضی هورمونها مانند آدرنالین در بدن آنها بیشتر می شود و نیز کار کرد مغز تخفیف پیدا می کند و حالت خلصه ای هم به آنها دست می دهد و خدای نخواسته ممکن است دچار مشکلی شوند و گوهر عفت دختر خانم به خطر بیفتد و این موارد را داشته ایم و تازه اگر نزدیکان یا آشنایانی که از قصد ازدواج شما خبر ندارند ، شما را در جایی ببینند ، شما در موضع تهمت قرار می گیرید . چون خانواده ها هم از این موضوع خبر ندارند مشکلات بیشتری پیدا خواهید کرد .


Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎


 اگر پرسیده شود که مگر بعد از خواستگاری هم نمی خواهند این دو بیرون بروند پس این مشکل باز هم وجود دارد ؟ خیر بعد از خواستگاری رسمی توصیه می شود که برای بیرون رفتن این دختر و پسر با یکدیگر نفر سومی مانند خواهر یا برادر خیلی کوچک این خانم هم با آنها باشد و این کار مشکل را حل می کند و اگر کسی هم آنها را با هم ببیند متوجه می شود که رابطه ی آنها رابطه ی ناشایستی نیست و شاید خبرهایی باشد . دلیل دیگر این است که وقتی آنها سه یا شش ماه با هم رابطه برقرار کنند معمولا عاطفه خرج همدیگر می کنند و حالا اگر این دو به هم برسند متاسفانه بعدا عاطفه کم می آورند و یک مدلهای همدیگر را دوست ندارند و تجربه هم ثابت کرده است که یکی از علتهای بدبینی های خانمها و آقایان در زندگی مشترک ، داشتن رابطه های قبل از محرمیت بوده و این طبیعی است که خانم فکر کند که این آقا اگر قبل از ازدواج با من رابطه ی عاطفی داشته و به من محبت می کرده و بعد پیشنهاد ازدواج داده ، پس ممکن است با خانمهای دیگری هم رابطه برقرار کرده باشد . خانم بدبین می شود و بالعکس هم همینطور است . آقا در مورد همسرش فکر می کند که شاید این خانم همانطور که با من به راحتی ارتباط برقرار کرده ،چند تا دوست پسر دیگر هم داشته و من نمی دانستم و بدبین می شود . مهمتر از اینها دختر و پسر وقتی با هم خلوتی دارند و بدون نظارت خانواده همدیگر را می بینند ، کم کم عاشق شده و بعد از عاشقی کر و کور می شوند و دست از اصولشان هم برمی دارند و بدیهای یکدیگر را هم نمی بینند و متاسفانه حتی در مواردی ، بدیهای آنها را خوبی می بینند و این تا زمانی است که به هم نرسیده اند . ما موردی داشتیم که آقا فحاشی و بد دهانی می کرده و بعدا هم رابطه ی آنها به ازدواج ختم شده و خانم می گفتند که این آقا قبل از ازدواج هم فحاشی می کردند ولی من می گفتم : چه قدر این آقا بذله گو و خوش مشرب است . بله بعد از ازدواج، گوشها و چشمها باز می شود و تازه حقایق را می بینند و بعد متاسفانه زندگی آنها خراب می شود . روسها ضرب المثلی دارند که می گوید : عشق و نابینایی خواهران دوقلو هستند. آلمانیها هم می گویند : انسان عاشق گل سرخ را بدون خار می بیند . این مشکلاتی که گفتیم در مواقعی است که رابطه ها به ازدواج منتهی شود ولی وقتی به ازدواج ختم نشود به ویژه برای خانمها سرخوردگی، احساس شکست ، افسردگی های حاد ، مرد گریزی ، نفرت از جنس مخالف ، ازدواج گریزی و بعد هم از دست دادن فرصتها که خیلی مهم است پیش می آید . چون این خانم سه ماه به قصد ازدواج با آقایی رابطه داشته و در همین مدت هم خواستگارانی داشته که آنها را رد کرده است یعنی فرصتها را از دست داده است و نیز سن خانم هم بالاتر می رود و حالا ایشان اضطراب دارند که نکند برای ازدواج او این رابطه برملا شود . مشکل دیگری که به خصوص خانمها دچار آن می شوند ، احساس گناه و خیانت نسبت به شوهر آینده است . 


Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎

بنده با این رابطه ها موافق نیستم و بعد از دوسه سال که از برنامه گلبرگ می گذرد روز به روز اعتقادم به این داستان بیشتر می شود که چه قدر مشکلات زیادی برای جوانان بخاطر این رابطه ها بوجود می آید و چه زندگیهایی که بخاطر این رابطه ها نابود می شود پس احتیاط کنید . یعنی اول آقا خواستگاری کنند و بعد تحت نظارت خانوادها چند ماه با هم رابطه برقرار کنند ، حرف بزنند ، تبادل فکر کنند و حتی بیرون بروند البته با آن شرایطی که عرض کردم تا مورد تهمت دیگران قرار نگیرند که اگر بعدا هم به ازدواج ختم نشد، حس حقارت و ذلت و مورد سوء استفاده قرار گرفتن در شما ایجاد نشود.


منبع : برنامه گلبرگ با کارشناسی استاد ارجمند جناب آقای دهنوی .


ارتباط دختر و پسر در دانشگاه

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎

نویسنده : حجت‌الاسلام و المسلمین محمدمهدی ماندگاری 

ارتباط دختر و پسر در دانشگاه از چند منظر دچار آسیب است. جوان 18 ساله و بیشتر در سنی است که در اوج شهوت قرار دارد، چه دختر و چه پسر. این دختر و پسر نیازمند غریزه‌ جنسی و در معرض دید است، وقتی این دو در معرض گفت‌وگو و احوال‌پرسی و ارتباطات مختلف با همدیگر قرار می‌گیرند، آسیب‌های مختلفی را به همراه خواهد داشت. اولین آسیبش تخریب و تأخیر در ازدواج است و وقتی زن و مرد نامحرم کنار هم دیگر قرار بگیرند ازدواج‌ها را عقب می‌اندازد و دومین بحران آن در خانواده‌ها به صورت طلاق عاطفی یا طلاق واقعی پیش می‌آید و سوم در فساد‌هایی که دارد در سطح جامعه اتفاق می‌افتد تأثیر دارد، که باید برای جلوگیری از این آسیب‌‌ها حد و حریم‌ها در دانشگاه مشخص شود.
 

بنده یک دانشگاهی رفته بودم با بعضی از دانشجو‌یان صحبت می‌کردیم، خانم‌ها و آقایان بودند یک خانمی آمد از من سؤال کند وضع حجاب درستی نداشت. دین در این مواقع به ما می‌گوید که سرت را پایین بینداز «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» (نور/30) «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» (نور/31) وقتی در چنین شرایطی قرار می‌گیرید، سرتان را پایین بیندازید و جواب بدهید، این خانم به من گفتند حاج آقا شما چرا وقتی با من حرف می‌زنید به من نگاه نمی‌کنید، گفتم من برای پاسخ به شما به نگاه کردن به شما نیاز ندارم، ثانیاً جمال شما یک حریم خصوصی است و متأسفانه شما این حریم خصوصی را در معرض دید عموم گذاشتید، من اتفاقاً فکر می‌کنم اگر در حریم خصوصی آن کسی که باید از زیبایی شما استفاده کند من وارد شوم من به شما بی‌احترامی کرده‌ام، امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند که هر کس خودش را در معرض گناه قرار بدهد به خودش بی‌احترامی می‌کند.  از سوی دیگر رابطه دختر و پسر گناه است و من بارها عنوان کرده‌ام که این رابطه چهار تا جهنم دنیایی را به همراه دارد؛ اولین جهنم این است که کسانی که نگاهشان و ظاهرشان بی‌حیا است و وارد رابطه‌ای می‌شوند در دل خودشان یک جهنم درست می‌کنند؛ چراکه چشمشان می‌بیند و دلشان هوس می‌کند، دسترسی به آن ندارد و این در دلش به دلیل ناکامی‌هایی که به وجود می‌آید جهنمی را به پا می‌کند. جهنم دوم این است که ترس از افشا شدن این رابطه پس از ازدواجش در او ایجاد می‌شود. جهنم سوم سوء‌ظن است که به خاطر این روابط در آنها ایجاد می‌شود و چهارمین جهنم مقایسه است که پس از ازدواج در آنها ایجاد می‌شود و به محض یک ناملایمتی در زندگی همسرش را با کسی که با او مدتی در ارتباط بوده مقایسه می‌کند. پس بهترین راه این است که برای جلوگیری از این موارد، حدود و حریم‌ها بین دختر و پسر به خصوص در دانشگاه رعایت شود تا آنها از آسیب‌های بعدی در زندگی امان باشند. 

تأملی بر روابط دختر و پسر در جامعه دینی

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎ 


 

دانشجوی سال آخرم، دو سال پیش با پسری در دانشگاه آشنا شدم، مشترکات زیادی از نظر فکری و سلیقه ای داشتیم در آغاز قرارمان ارتباط کلامی و تلفنی و گاهی دیدار در گوشه و کنار دانشگاه بود. بعد از مدتی این ارتباط در خارج از دانشگاه ادامه یافت گاهی در پارک و گاهی در سینما و ... قرار ملاقات می گذاشتیم. از هر فرصتی برای تجدید دیداری استفاده می کردیم. روابط ما روز به روز عاطفی تر می شد. تا اینکه یک روز درباره ازدواج با من صحبت کرد. خیلی خوشحال شدم که او هم قصدش از این روابط (مثل من) ازدواج است. از آن روز به بعد گفتگوها و ارتباطات ما با هدفی مشخص و آرزوها و امیدها و قول و قرارها و اینکه کی و چگونه با خانواده مان در میان بگذاریم، چه تغییرات و تحولاتی در خود و زندگی آینده مان ایجاد خواهیم کرد.

 

هیجان و نشاط با هم بودنمان بقدری ذهن و زندگی مرا به خود مشغول ساخته بود که به هنگام خواب و مطالعه کتابهای درسی و در جمع خانواده و دوستان و به هنگام خوردن غذا و تماشای تلویزیون حتی سر جلسات امتحانی یاد و نام و چهره و حرکات و حرفهای او در ذهنم مرور می شد. شب ها را به امید دیدار او صبح می کردم. حسابی دلبسته و وابسته شده بودم. با خانواده ها در میان گذاشتیم حالا به راحتی با هم ارتباط داشتیم چرا که هم هدفمان ازدواج بود و هم مجبور نبودیم پنهانی با هم رابطه داشته باشیم. گاهی به منزلشان می رفتم و خواهر و مادر همسر آینده ام از من پذیرایی می کردند. ماجرای دوستی مان را والدین او فهمیده بودند. و می دانستند که ما حدود دو سال با هم روابط عاطفی و پنهانی داشته ایم. زمان به سرعت سپری شد.

 

ادامه دوستی ها نه برای من و نه برای والدینم قابل تحمل نبود و می بایست از بلاتکلیفی خارج می شدم. با درخواست من قرار شد جلسه خواستگاری برگزار شود. روز موعود فرا رسید. از چند روز پیش با خوشحالی و شادابی تدارک دیدیم. همه چیز آماده بود. صدای تیک تاک ساعت منزلمون با ضربان قلبم مسابقه گذاشته بودند. شور و هیجان وجودم را در برگرفته بود. صدای زنگ تلفن طبق معمول مرا به سوی گوشی تلفن پرتاب کرد. دوست پسر سابقم را، حالا به عنوان همسر آینده و همیشگی تداعی می کردم. صدای او بود با شور و شیدایی تمام پرسیدم پس کجایید. چرا دیر کردید؟ با ناله ای سرد گفت: والدینم با ازدواج ما مخالفند تمام وجودم سرد شد. دست و پایم نای حرکت نداشتند. با صدای لرزان گفتم: چرا چی شده؟ گفت: مادرم میگن دختری که حدود دو سال با تو دوست بوده و گاهی تا ساعاتی از شب را در پارک و سینما و کوچه و خیابان بوده و روابط احساسی و عاطفی داشته از کجا معلوم با دیگران هم نداشته و نخواهد داشت.

 

عدم تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد دینی و فرهنگ بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر فرار دختران و پسران از خانه، ازدواج های ناموفق، دوستی های ناسالم دختران و پسران، احساس شکست و ناکامی در فرآیند این نوع دوستی ها و بدنبال آن گسترش اعتیاد، خودکشی، افسردگی، افت تحصیلی و دهها معضل و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.

 

او به گونه ای صحبت می کرد که گویی با شکی که والدینش در دلش کاشته بودند، دلزده و نگران شده بود. گوشی را گذاشتم از آن روز لحظه ای روی خوش ندیدم. هر روزم اشک بود و ناله و گوشه گیری و از هیچ چیز لذت نمی بردم. هر کس به من می رسید سرزنشم می کرد. یاد حرفهای عاشقانه و هدیه ها و وعده ها و قرارها و با هم بودنها و خنده ها و شادیهایی که طی دو سال با هم داشتیم عذابم می داد. دچار افت تحصیلی شدم. ادامه تحصیل برایم ممکن نبود. دوستانم از من فاصله گرفتند. حوصله هیچ کس را نداشتم. نسبت به نماز و حجاب سست بودم، سست تر شدم. و امروز از آن همه شادی و نشاط و هیجان و گفتگوهای طولانی با او غم و اندوه و دلشوره و احساس حقارت و تنهایی برایم باقی مانده بود.


این ماجرای تلخ، یکی از هزاران نمونه ای است که همه روزه در گوشه و کنار جامعه بزرگمان روی می‌دهد، چرا؟

 

چرا مشاوران، شاهدان، و پدران و مادران این همه داستانها و سریال های تلخ و تکراری را در زندگی دیگران و اطرافیان خود شاهدند، بدون اینکه پند و عبرتی برای گروههای بعدی باشد، باز از همان سوراخی گزیده می شوند که گروههایی قبلی گزیده شده‌اند. بیایید با هم مروری کوتاه داشته باشیم به آثار و عوارض اینگونه روابط، و نیز بازکاوی روابط گروههای غیر همجنس، باشد که زمینه های پیشگیری از حوادث تکراری مذکور فراهم آید.

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎


پیامدهای روابط دختران و پسران

 

یکی از پیش نیازها و کلیدهای موفقیت و آرامش در زندگی، آشنایی با روانشناس زندگیی ارتباطات و آگاهی از فنون و تکنیک های ارتباطی با گروههای مختلف اجتماعی بویژه گروه غیر همجنس می باشد.

 

عدم تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد دینی و فرهنگ بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر فرار دختران و پسران از خانه، ازدواج های ناموفق، دوستی های ناسالم دختران و پسران، احساس شکست و ناکامی در فرآیند این نوع دوستی ها و بدنبال آن گسترش اعتیاد، خودکشی، افسردگی، افت تحصیلی و دهها معضل و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.

 

گروه دوم، دختران و پسرانی هستند که نه برای ازدواج که صرفاً برای به اصطلاح دوستی و گذران اوقات فراغت و ارضاء نیازهای عاطفی خود و کسب تجربیاتی نو و تزریق شور و نشاط و هیجان به زندگی تکراری، به طرح دوستی و رابطه می پردازند.بنابراین بازکاوی و تبین روابط دختران و پسران یکی از ضروریات بسیار مهم جامعه امروز ما به شمار می آید.

 


سه نوع رابطه

 

در یک تقسیم بندی کلان سه نوع رابطه در جامعه امروز مابین گروههای غیر همجنس مشاهده می شود:

 

1- گروهی که بدون شناخت از مهارتهای ارتباطی و صرفاً با انگیزه های عاطفی، احساسی و البته با هدف ازدواج وارد عرصه روابط با جنس مخالف شده و با انگیزه‌ی شناخت بیشتر و آمادگی بهتر برای زندگی برتر! بر گستره و گرمی روابط می افزایند. و در این مسیر دیدارهای روزانه، گفتگوی تلفنی شبانه، پیامک‌های مستمر عاشقانه! و آرزوها و رؤیاهای کودکانه همه ذهن و زندگی دو طرف بخصوص، دختران را که عاطفی‌تر و زود باورترند را در برگرفته و در توهماتی افسانه ای فرو می غلتند. اما دیری نمی پاید که واقعیت ها چهره خشن خود را نمایان ساخته و واقعه تلخ مذکور بارها و بارها تکرار می شود.

 

فرایند معیوب مذکور زمانی رخ می دهد که دختر و پسر می توانند بدون طی کردن راههای پرخطر، بعد از تحصیل شرایط ازدواج، از طریق یک رابط واسط مجرب و متعهد که ازدواج کرده و در روابط زناشویی، فردی موفق و خوشبخت می باشد استفاده کرده و به راحتی می توانند فرد را هم تا حدّ هشتاد درصد شناسایی کنند. بدون اینکه دامنه حرارت علاقه و شور و هیجان ارتباط بین آنها گسترش یافته و دلبستگی موجب به حاشیه رانده شدن عقل در تصمیم گیریها شود؛ همسر آینده خود را بهتر و دقیق مورد شناسایی قرار دهند. البته بعد از شناخت کلیات و تأیید رابط و واسط و خانواده شان، در نشست ها و روابط سالم و آشکار (و نه پنهان) در منزل و منظر والدین دختر، جزئیات هم روشن شده و گام های محکم و مطمئن خود را به سوی ازدواجی پایدار و ماندگار و عشقی مبتنی بر عقل (و نه احساسی ناپایدار و کودکانه) بر می دارند.

 

2- گروه دوم، دختران و پسرانی هستند که نه برای ازدواج که صرفاً برای به اصطلاح دوستی و گذران اوقات فراغت و ارضاء نیازهای عاطفی خود و کسب تجربیاتی نو و تزریق شور و نشاط و هیجان به زندگی تکراری، به طرح دوستی و رابطه می پردازند.

 

این گروه ممکن است روزهای آغازین نسبتاً خوشی را با هم سپری کنند. اما وابستگی و علاقه ی توأم با تماسهای تلفنی، پیامک های مهیج و گفتگوها و دیدارهای پرخاطره تبادل هدایا و احساسات، این دوران را به فرآیندی غیرقابل بازگشت تبدیل نموده و دختر و پسر بدون تماس با یکدیگر (به شکل‌های مختلف) دچار نوعی احساس کمبود، کلافگی، بی حوصله شده و استرس و اضطراب و نگرانی، خوراک روزانه شان می شود.

 

پسر جوانی بعد از مواجه شدن با مخالفت والدین دوست دخترش برای ادامه ارتباط و انجام ازدواج با پاشیدن اسید به روی دختر ساده لوح (که او را عاشق خود می دانست) زندگی و زیبایی او را لگدمال کرد.

 

این گروه بدلیل غیر همجنس بودن نمی توانند برای همیشه دوستی خود را ادامه بدهند. چرا که بعد از ازدواج پسر یا دختر با فرد دیگری، قطع رابطه قطعی شده و طرفی که شاهد این ازدواج است، دنیایی پر از درد و حسرت و اندوه و احساس حقارت خواهد داشت. و آنکه ازدواج می کند، گاهی همسرش را با دوست غیرهمجنس خود مقایسه نموده، بین آن رؤیاهای شیرین و این واقعیت های نسبتاً تلخ و گزنده، گرفتار شده و زندگی را بر خود و همسرش تیره و تاریک نموده و با مرگ عاطفی(طلاق غیررسمی) هم آغوش می شوند.

هر چه دوستی های قبل از ازدواج بیشتر و گسترده تر، درگیریها و تنش های بعد از ازدواج بیشتر، پس هیچ آدم عاقل و دوراندیشی به دوستی ها و در واقع دشمنی های قبل از ازدواج تن نمی دهند. این گروه نیز همچون گروه اول از نظر فعالیت های درسی دچار افت تحصیلی شده و به لحاظ روحی و روانی از بی ثباتی و ناآرامی و افسردگی رنج می برند. خوشی های کودکانه ی خیابانی. و تلفنی و ... به سرعت به پایان می رسد و زمستانی سرد و پر درد و حسرت فرا می رسد. از نظر اجتماعی نیز بین دوستان، آشنایان و خویشان، شکست سختی را متحمل شده و نگاه دیگران به این گروه، نگاهی توأم با بی اعتمادی و بدبینی خواهد بود.

 

به لحاظ اخلاقی بی مبالات و نیز در بعد اعتقادی دچار تردید و دودلی در انجام فرایض دینی می شوند. چرا که همواره احساس گناه (رابطه عاطفی، شخصی، تحریک آمیز با نامحرم از نظر شرعی حرام و از نظر روانشناختی باعث خود کم بینی و بی ثباتی و استرس می شود) نموده و خود را در انجام تکالیف شرعی، سست و شکست خورده تلقی می کنند.

 

3- گروه سوم دختران و پسرانی هستند که دوران خوش دوستی های قبل از ازدواجشان بسیار وحشتناک‌تر و سیاه‌تر به پایان می رسد. که در این اجمال (به جای نقل دهها حادثه و رویداد واقعی که در آرشیو نگارنده پرونده پر حجم و سنگینی را تشکیل داده است) پیامدهای شوم و ناگوار این نوع دوستی ها را با تأکید بر خلاصه چند نمونه حادثه مرور می کنیم.

 

* دختری بعد از افشا شدن اهداف پلید دوست پسرش! تصمیم به قطع رابطه می گیرد. اما پسر با تهدید، خواهان ادامه روابط می شود. دختر امتناع می کند. پس با همدستی دوستانش، دوست دخترش را ربوده و یک هفته در زیر زمین منزلی مورد آزار و اذیت قرار داده و رهایش می کنند و از تمامی صحنه ها عکس و فیلم گرفته و دخترک را تهدید می کنند که اگر ماجرا را با کسی یا کسانی در میان بگذارند و دردسر ایجاد کند، با تکثیر و توزیع تصاویر مذکور در سطح محله و شهر، آینده اش را به تباهی می کشند. این، همان کسی بود که روز و شبی را بدون ارسال پیامهای عاشقانه و دیدارهای عاشقانه! با دوست دخترش سپری نمی کرد. قلب های تیرخورده و هدایای گاهی گرانقیمت و گردش ها و تفریح های پر از احساس و هیجان را از اصلی ترین برنامه های زندگی خود می دانست.

 Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎

سرقت از اموال والدین و خویشان برای تأمین مخارج دوستی های خیابانی و پنهانی، بازی کردن با احساسات دختران ساده لوح و خوش باور با وعده ازدواج (پسر جوانی به 5 دختر وعده ازدواج داده و از هر 5 نفر مبالغی را به سرقت برده و صدمات حیثیتی به آنان وارد ساخته)، قتل های خانوادگی از دیگر عوارض و پیامدهای تلخ و ناگوار روابط دختران و پسران و دوستی های قبل از ازدواج است که همه روزه در جامعه روی می دهد.

 

* پسر جوانی بعد از مواجه شدن با مخالفت والدین دوست دخترش برای ادامه ارتباط و انجام ازدواج با پاشیدن اسید به روی دختر ساده لوح (که او را عاشق خود می دانست) زندگی و زیبایی او را لگدمال کرد.

 

* دختر جوانی، بعد از مطمئن شدن از اینکه دوست پسرش با دختر دیگری طرح دوستی ریخته. در پی تعقیب برآمد، آنان را در پارکی در حال قدم زدن دیده به خانه بازگشت درِ اطاقش را از داخل قفل کرد و گاز شهری را باز کرد و ...

 

* خانم جوانی با نگارنده (به عنوان مشاور خانواده) تماس گرفت و گفت: بر اساس توصیه ها و گفته های شما و معیارهایی که برای انتخاب همسر به من داده بودید. با جوانی با فرهنگ و با اصالت ازدواج کردم دو سالی است که با هم زندگی می کنیم. زندگی خوب و خوشی داریم. امّا چند روزی است که زندگی آرام و شیرینم در گرداب ناآرامی و تلخی فرو افتاده است. سر و کلّه دوست پسری که قبل از ازدواج با او مدتی رابطه عاطفی و کلامی داشتم، پیدا شده و با تهدید و ارعاب می گوید اگر با من نباشی تمامی خاطرات و با هم بودن هایمان را به همسرت خواهم گفت، چه کنم؟

 

سرقت از اموال والدین و خویشان برای تأمین مخارج دوستی های خیابانی و پنهانی، بازی کردن با احساسات دختران ساده لوح و خوش باور با وعده ازدواج (پسر جوانی به 5 دختر وعده ازدواج داده و از هر 5 نفر مبالغی را به سرقت برده و صدمات حیثیتی به آنان وارد ساخته)، قتل های خانوادگی از دیگر عوارض و پیامدهای تلخ و ناگوار روابط دختران و پسران و دوستی های قبل از ازدواج است که همه روزه در جامعه روی می دهد.

 

این دوستی ها چه به ازدواج منجر شود و چه به جدایی ختم شود در هر دو صورت آثار و عوارض تلخ و گزنده و سیاهی را در بر دارد. لذا هیچ آدم عاقلی به صرف گذران چند روز به اصطلاح خوش امروز، فرداهای خود را تیره و تباه نمی کند.

منبع:تبیان

روابط دختران و پسران در دانشگاه

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎


مدت ها است این مساله فکرم را مشغول کرده است که با جامعه ای که هر روز را در آن به شب می رسانم، چه کنم . اتفاقاتی که در دانشگاه می افتد و روابط پسرها و دخترها که بسیاری از اوقات زشت و ناپسند است، ناشی از بی فرهنگی است یا بی ایمانی؟ نمی دانم ناشی از چیست; ولی در جامعه ما که اسلامی است، واقعا غیر قابل تحمل است و عرف جامعه سنتی ما چنین حرکات و روابطی را نمی پسندد . خودشان استدلال می کنند در اسلام گفته شده است دو نفر که یکدیگر را دوست داشته باشند به هم محرمند . بااین استدلال بدون هیچ گونه عقد رسمی یا صیغه با هم قدم می زنند و یا حتی گاهی اوقات، به قول خودشان برای شناخت بیش تر، بدون اطلاع خانواده ها در خلوت باهم صحبت می کنند . آیا در احکام دینی چنین چیزی وجود دارد؟ به نظر شما، وظیفه ما در این موقعیت چیست و چه باید بکنیم؟


گاهی اوقات فکر می کنم کاش در دانشگاه ها دخترها و پسرها را جدا می کردند; ولی باز با خودم می گویم آن وقت این اتفاقات در پنهان می افتاد و شاید بدتر از این می شد . واقعا علت چیست و چه باید کرد؟


دوست دارم به این گونه افراد گفته شود فکر نکنند شجاعت به خرج می دهند و در جلوی چشم های نامحرمان و پسرهای دیگر با یکدیگر قدم می زنند یا دست می دهند و یا شانه به شانه راه می روند . م . ا/ریاضی محض محقق اردبیلی


توجه شما دانشجوی گرامی به مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه، به خصوص لزوم رعایت ارزش ها و هنجارهای دینی و اخلاقی در محیط دانشگاه و احساس مسؤولیت تان در برابر برخی نابهنجاری ها، قابل تقدیر و تحسین است . در این نامه سه پرسش اصلی به چشم می خورد:


1 . آیا صرف دوست داشتن دختر و پسر آن ها را محرم می کند؟


2 . روابط ناپسند دختر و پسر در دانشگاه ها ناشی از چیست و چرا گسترش یافته است؟


3 . وظیفه و مسؤولیت ما در این موقعیت چیست و چه باید کرد؟


در پاسخ سؤال اول باید یاد آور شد آنچه سبب ایجاد پیوند زناشویی می شود، خواندن صیغه عقد از سوی زن و مرد یا وکلای آن ها و با اجازه اولیای آن ها و حفظ شرایط آن است; در غیر این صورت، سببی برای ایجاد زوجیت و محرمیت زناشویی وجود ندارد . صرف دوست داشتن متقابل دو نفر، مجوزی برای محرم شدن آن ها نیست . معمولا دوستی های قبل از ازدواج برای کامیابی های جنسی و در اثر غلبه شهوات صورت می گیرد; نخستین چیزی که در این گونه روابط از دست می رود گوهر ارزشمند عفاف و پاکی است و باید از چنین روابطی که بدون هیچ گونه عقد رسمی یا صیغه و بدون اطلاع خانواده ها به بهانه شناخت بیش تر صورت می گیرد، جدا پرهیز کرد . بنابراین، پاسخ سؤال اول منفی است .


در پاسخ به سؤال دوم به عواملی چند می توان اشاره کرد:


1 . عدم ارضای صحیح غریزه جنسی

بی تردید ایام جوانی، ایام بیداری غریزه جنسی و گرایش به جنس مخالف است . در این ایام شوق جنسی و احساسات بر روان آدمی سایه می افکند; ناخودآگاه رفتار، سخن و نگاه جوان را تحت تاثیر قرار می دهد و سبب تحریک پذیری وی در برخورد با جنس مخالف می شود . طبیعی است این نیاز درونی باید به طور صحیح و مطلوب ارضا و تامین شود . راه قابل قبول آن نیز ازدواج است; ولی متاسفانه به دلایل مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی - نظیر بالا رفتن سطح انتظارت و توقعات خانواده ها و توجه به برخی تشریفات غیر لازم، معضل اشتغال و آینده شغلی جوانان، ادامه تحصیل آن ها و عدم وجود امکانات و شرایط مالی مناسب برخی خانواده ها - سن ازدواج دختران و پسران افزایش یافته و در نتیجه ارضا و تامین عاقلانه و صحیح این غریزه سرکش، به خصوص در دوران جوانی، به انحراف کشیده شده است . بنابراین، این گونه رفتارهای نابهنجار در جامعه دینی و سنتی ما روبه فزونی است و اگر نگوییم به یک بحران اجتماعی تبدیل شده دست کم می توان آن را یک معضل اجتماعی نامید . متاسفانه نظام اجتماعی ما تا کنون نتوانسته با فراهم کردن زمینه ازدواج جوانان از گسترش این رفتارهای نادرست پیشگیری کند .


2 . احساس نیاز به محبت

در این سنین جوانان خواهان روابط دوستانه و هم سخن شدن با یکدیگرند . اریکسون، یکی از روان شناسان غرب، می گوید: جوان در این مرحله می خواهد روابط دوستانه نزدیکی با دیگران پیدا کند; ارزشمندترین و مهم ترین هستی و دارایی اش را به فردی دیگر هدیه دهد; در پی یافتن هویتی جدید است و گمان می کند خانواده و والدینش نمی توانند از وی حمایت کنند . بنابراین، اگر این نیاز در محیط خانوادگی به خوبی تامین نشود یا لطمه بیند و مخدوش شود، نیاز به محبت و ابراز محبت و برقراری ارتباط دوستانه اش دچار اختلاف خواهد شد; به عبارت دیگر، دختر و پسری که عواطف و احساساتشان در درون خانواده ارضا نشود و در جمع خانوادگی احساس غربت و تنهایی کنند، در فضای باز و آزاد جامعه طعمه افراد فرصت طلب و سودجو می شوند; به راحتی در دام افراد شیاد می افتند یا حداقل میل متقابل آن ها و جنس مخالف سبب می شود آن ها به بهانه های مختلف از قبیل آشنایی برای ازدواج و تبادل نظر درباره مسائل علمی و درسی آگاهانه یا ناخودآگاه در جهت تامین و ارضای این نیازشان گام بردارند; البته با روشی غلط و غیر قابل قبول که مشاهده اش شما را می رنجاند .

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎

3 . الگو گرفتن از منابع غیر خودی

متاسفانه بخش قابل توجهی از جوانان ما ارزش ها و هنجارهای اجتماعی خود را از محیطهای غیر خودی و غیر اصیل جوامع دیگر می گیرند . بی تردید گسترش ارتباطات اجتماعی و توسعه آن و نیز گسترش و توسعه تکنولوژی و وسائل ارتباط جمعی و «پدیده جهانی شدن در همه عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و . . .» در این خودباختگی و روی آوردن به فرهنگ بیگانه نقش اساسی دارد . این امور سبب می شود جوانان فرهنگ ها و ارزش های دیگر جوامع را الگو قرار دهند و به گمان این که این گونه روابط عامل رشد و نشانه کمال و جرات و وسیله ابراز شخصیت است، به آن روی آورند . در این میان، مساله رقابت جوانان و به رخ کشیدن خود برای همسالان نقشی عمده ایفا می کند . برخی برای این که در جمع دوستان مورد تحسین قرار گیرند و یا دست کم بی عرضه و بی جرات خوانده نشوند، به دنبال دوست پسر یا دوست دختر می گردند و با آن که به خوبی از عواقب سوء این کارها آگاهند، از آن دست نمی کشند .


اما در پاسخ به سؤال سوم شما و این که در وضعیت حاضر، در برابر چنین معضل اجتماعی چه باید کرد؟ به نظر می رسد باید متناسب باعلل به وجود آورنده و عوامل گسترش دهنده این مشکل اقداماتی درخور انجام داد . بخشی از اقدامات سودمند در این مساله عبارت است از:


الف) ارضای صحیح و مشروع این غریزه معقول ترین راه برای نجات یافتن از این گونه رفتارهای نابهنجار یا کج روانه است .


ویل دورانت، دانشمند معروف مغرب زمین، درباره ازدواج می نویسد: اگر راهی پیدا شود که ازدواج در سال های طبیعی انجام گیرد، بیماری های روانی و انحرافات جنسی که زندگی را لکه دار کرده است تا نصف تقلیل خواهد یافت . شاید به همین جهت است که در آموزه های دینی مان تسریع در ازدواج فرزندان و جوانان مورد تاکید قرار گرفته است . این دستورها و تشویق ها گویای آن است که می توان با ازدواج از بسیاری انحرافات اخلاقی و جنسی و روابط ناسالم و غیر مشروع دو جنس پیشگیری کرد .


البته این موضوع به تلاش همگانی خانواده ها و مسؤولان و اصلاح نگرش ها و آداب و رسوم نادرست و فراهم کردن تسهیلات و امکانات ازدواج بستگی دارد و همه افراد، خانواده ها و حکومت وظیفه دارند در مسیر تحقق مقدمات ازدواج جوانان بکوشند .


ب) تحکیم روابط خانوادگی و ایجاد فضای عاطفی مثبت بین والدین و فرزندان و افزایش رابطه صمیمانه و نزدیک بین اعضای خانواده عامل پیشگیرانه دیگری است که می تواند در ایجاد احساس امنیت و آرامش و تامین نیاز عاطفی نقش مؤثری داشته باشد . زیرا وقتی جوانان در خانه با محبت و توجه کافی روبه رو نشوند، این محبت و رابطه عاطفی را در بیرون خانه جست و جو می کنند و متناسب با دوران بلوغ و اوجگیری احساسات غریزی، رابطه خود را با جنس مخالف توسعه می دهند . بنابراین، نیاز به محبت در دوره جوانی را باید با گسترش روابط عاطفی خانوادگی و نیز گسترش رابطه صمیمانه و دوستانه بین همسالان هم جنس تامین کرد و با یافتن دوستان مناسب و ایجاد ارتباطات گرم و عاطفی و انجام برخی فعالیت های دسته جمعی به این نیاز درونی پاسخ مثبت داد .


ج) خود کنترلی

خود کنترلی می تواند جوانان جویای رشد و کمال و عفت و پاکی همچون شما را در این فضای آلوده حفظ کند . با کنترل چشم، گوش و دیگر حواس و نیز کنترل افکاری که در این زمینه شکل می گیرد، می توان از تاثیر گذاری روابط ناسالم دیگران تا حدود زیادی جلوگیری کرد . مطمئنا هر چه بیش تر ذهن و حواس خود را در این زمینه مشغول سازیم، بیش تر تاثیرپذیر خواهیم بود . پس بهتراست اوقات فراغت خودرا با برنامه ریزی صحیح پرکنید و با پرهیز از بیکاری و تنهایی و توجه به این صحنه ها، به وظیفه اصلی و مهم دوران دانشجویی که همان تحصیل علم است، بپردازید .


در پایان باید یادآور شد، برخی از عزیزان و جوانان از اشتباه بودن یا عدم مشروعیت بعضی ارتباطهای خود آگاهی ندارند . برخورد روشنگرانه و با عاطفه ما می تواند به اصلاح و تغییر رفتار آن ها انجامد . قطعا حسن سلوک و رفتار شما در بیان این موضوع به آن ها نقشی تعیین کننده دارد .


کتاب، «جوانان و روابط » ، نوشته ابوالقاسم مقیمی حاجی از انتشارات مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم می تواند را هنمای خوبی در این زمینه باشد . کتاب دیگری که در این زمینه سودمند می نماید، «تحلیل تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران » ، نوشته علی اصغر احمدی است که به وسیله سازمان انجمن اولیا و مربیان منتشر شده است

رابطه بین دختر و پسر در دوستی





Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎


» ارتباط انسان‏ها با یکدیگر تنوع فراوان دارد. همان گونه که خود مشاهده و گاه تجربه مى‏کنید برخى افراد ارتباط تحصیلى و برخى ارتباط خانوادگى دارند و بعضى دیگر ارتباط اقتصادى و برخى ارتباط اجتماعى در سطح محله و شهر. به راستى چه چیز سبب مى‏ شود رابطه‏اى را اقتصادى، تحصیلى، اجتماعى یا خانوادگى بنامیم؟ آیا بى هیچ معیارى مى‏توان هر رابطه‏اى را به هر اسمى نامگذارى کرد؟ چه چیز موجب تنوع و تکثر ارتباط انسان‏ها با یکدیگر و حتّى‏ ارتباط انسان با دیگر موجودات مى‏ شود؟ معیار نامگذارى روابط چیست؟ بى تردید هر نوع ارتباطى همیشه «درست» یا «نادرست» نیست. بر این اساس، ارتباطها قابل ارزیابى و داورى‏اند؛ ولى پیش از داورى درباره درستى یا نادرستى ارتباط باید معیار تفاوت ارتباطهاى متنوع و نامگذارى‏هاى گونه گون آن‏ها را دریافت. 

پرواضح است آنچه یک ارتباط را شکل و نامى ویژه مى‏بخشد، محتواى آن است. محتواى ارتباطها یکسان نیست. در هر شکلى از ارتباط، چیزى معین و به شیوه‏اى خاصّ مبادله مى‏گردد؛ و همین عنصر سبب تنوع روابط مى‏گردد. ارتباط مادر با فرزند خردسالش، قبل از هر چیز، یک رابطه عاطفى است و پیامى که مبادله مى‏ شود محبت است. آیا رابطه معلّم و شاگرد نیز بر همین اساس استوار است؟ پس معیار تنوع ارتباطها و قضاوت درباره‏شان محتواى آن‏ها است. 

شکل ارتباط و وظایف و نقش افراد در آن، بر اساس محتوا معین مى‏گردد. بنابراین جنسیت هرگز تعیین کننده محتواى ارتباط نیست تا بر پایه آن درباره درستى و نادرستى یک رابطه داورى کنیم و بگوییم آیا ارتباط دختر و پسر خوب است یا نه؟ 

چه بسیار زنانى که با مردان ارتباط اقتصادى دارند و در خرید و فروش روزانه شرکت مى‏کنند. آیا در صحت یا غلط بودن این ارتباطها مى‏توان با نگاه به جنسیت قضاوت کرد؟! 

آنچه سبب مى‏ شود این روابط استحکام یافته، سالم بماند، اهداف مورد نظر طرفین را تأمین کند و رابطه‏اى درست تلقى گردد، رعایت قوانین حاکم بر آن و فراتر نرفتن دو طرف از آن محدوده ویژه است. هر ارتباطى، اگر قانونمند نباشد، رفتارها از محدوده ویژه آن رابطه فراتر رود، مرزها شکسته شود و مقرراتش رعایت نگردد، نادرست است و به زیان دو طرف مى‏انجامد؛ براى مثال، اگر در روابط اقتصادى مرزها شکسته شده، ارتباطهاى عاطفى رخ نماید، محبتِ صرف مبادله شود و رفتارهاى اقتصادى از زمینه‏هاى عاطفى متأثر گردد، افزون بر ناسودمندى به از کف رفتن سرمایه و فراهم آمدن زمینه سوء استفاده مى‏انجامد. 

بنابراین، ارتباط انسان‏ها بایکدیگر بر اساس معیارى خاصّ که محتواى آن ارتباط را بیان مى‏ کند، تعیین مى‏ شود و بر همین اساس، مى‏توان درباره درستى و نادرستى آن قضاوت کرد. وقتى از ارتباط دختر و پسر سخن مى‏گویید، مرادتان چه نوع ارتباطى است؟ باید نوع آن مشخص گردد تا بتوان درباره درستى و نادرستى اش داورى کرد. آیا مراد ارتباط آموزشى و تحصیلى است یا اقتصادى یا اجتماعى و یا…؟ اختلاف جنسیت طرفین ارتباط در مقررات کلى و برخى از شرایط روابط انسانى مؤثر است؛ ولى محتواى روابط را تعیین نمى‏ کند. بدین سبب، ارتباطى خاصّ به نام ارتباط دختر و پسر نداریم. ما در کلاس درس شرکت مى‏ کنیم و از محضر استادى که از جنس مخالف است، بهرمند مى‏ شویم و ارتباط آموزشى برقرار مى‏گردد؛ ولى هرگز در درستى این ارتباط که بر مقررات یاد دهى و یادگیرى استوار است، تردید نداریم. البته اگر در همین کلاس پیامى جز یاددهى و یادگیرى مبادله شود – حتّى‏ اگر موعظه باشد – ما را از تحصیل که هدف اصلى است، دور مى‏سازد و چه بسا سبب زیان‏هاى جبران‏ناپذیر مى‏گردد. در عالم معرفت و علوم بشرى و روابط انسانى هزاران نوع ارتباط مشروع و صحیح مطرح است که جنسیت در محتواى آن‏ها مؤثر نیست و یا تأثیرى اندک دارد. این روابط هرگز حساسیت آفرین و تنش برانگیز و ممنوع و مطرود به شمار نمى‏آید؛ زیرا شکل روابط معین است و از چارچوب خود تجاوز نمى‏ کند؛ به بیانى دقیق‏تر، حد و مرزها رعایت مى‏گردد و بدین سبب از آفات و آسیب‏ها مصون مى‏ماند. بنابراین، نمى‏توان داورى درباره روابط را بر جنسیت استوار ساخت. هر رابطه‏اى اگر از مسیر خود منحرف گردد، آفت آفرین و زیانبار مى‏ شود؛ هر چند دو طرف آن همجنس باشند. 

با این سخن، اینک خود باید درباره درستى و نادرستى ارتباط با جنس مخالف نیک داورى کنید. ارتباط با جنس مخالف چه نوع ارتباطى است و در پى برقرارى چه نوع ارتباطى هستید؟ اگر این ارتباط آموزشى است و نقش هر یک تعریف و معین شده است – براى مثال شما معلّم هستید و طرف دیگر دانش‏آموز و در این ارتباط جز پیام آموزشى مبادله نمى‏ شود و جز یاددهى و یادگیرى هدفى تعقیب نمى‏گردد – هرگز مطرود نیست و کاملاً درست و پسندیده است. ناگفته پیدا است، اگر در ضمن همین ارتباط آموزشى، ارتباطى دیگر شکل گیرد؛ براى مثال استاد و دانش‏آموز به مبادله کالا (خرید و فروش) یا محبت روى آورند، ارتباط آموزشى آن‏ها سالم و قابل اعتماد و صحیح نخواهد بود و از اهداف آموزشى باز مى‏مانند. بى تردید این نوع ارتباط آموزسى نادرست است و افزون بر شرع مقدس، هر عاقلى آن را مردود مى‏ شمارد. 

بنابراین، آنچه درستى یا نادرستى ارتباط را تعیین مى‏ کند رعایت مقررات و شرایط حاکم بر ارتباط و پایبندى به نقش و حدود رفتارى تعیین و تعریف شده دو طرف است نه جنسیت آن‏ها. 

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎


نکته ‏اى که یاد کرد آن ضرورت دارد، دقّت و توجّه مستمر به عوامل تهدید کننده ارتباط سالم است. این عوامل با توجّه به نوع ارتباط تغییر مى‏کنند؛ براى مثال عوامل آسیب رسان به ارتباط اقتصادى با یک مسلمان با عوامل تهدیدگر ارتباط اقتصادى با غیر مسلمان تفاوت دارد. مهم‏تر از آن، ارتباط اقتصادى با انسان غیر مسلمان به دقّت و احتیاط بیش‏ترى نیازمند است. از آن‏جا که غیر مسلمان به بسیارى از مقررات اقتصادى دینى معتقد نیست، باید در ارتباط با وى به ویژگى‏هاى شخصیتى، آیین و نظام اعتقادى و ویژگى‏هاى طبیعى و زیستى و روانى و اخلاقى‏اش توجّه داشت تا ارتباط از ناحیه این عوامل آسیب نبیند. همان گونه که ارتباط اقتصادى با غیر مسلمان حساسیت بیش‏تر مى‏جوید، هر نوع ارتباط با جنس مخالف نیز به حساسیت و مواظبت خاصّ نیاز دارد؛ زیرا جاذبه طبیعى و زیستى دختر و پسر، به ویژه در سنین جوانى، زمینه انحراف ارتباطهاى انسانى را فراهم مى‏سازد و ارتباطها را تحت تأثیر قرار مى‏دهد. بنابراین، حتّى‏ در روابط آموزشى نباید از آفاتى که در جاذبه‏هاى زیستى ریشه دارد، غفلت کرد؛ زیرا روابط انسانى سخت از این ناحیه آسیب مى‏پذیرد و به انحراف مى‏گراید. بر این اساس، شارع مقدس به ما هشدار مى‏دهد که هر گاه دو غیر همجنس، در قالب هر ارتباطى، در مکانى خلوت و دور از دید دیگران قرار گیرند شیطان نیز با آن‏ها خواهد بود و روابط صحیح را تهدید مى‏ کند.

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎

افزون بر مطالب یاد شده، نکته دیگرى که حساسیت این نوع ارتباط را فزونى مى‏بخشد، پیامد منفى شکست یا منحرف شدن روابط انسانى از ناحیه جاذبه جنسى و زیستى است. اگر ارتباط درستى از این ناحیه به انحراف گراید، سبب از دست رفتن آبرو و حیثیت اجتماعى و سرمایه زندگى و ارزش و کرامت انسانى دو طرف مى‏گردد که هرگز جبران‏پذیر نیست؛ هر چند آسیب‏هاى دیگر چون شکست مادى و ناتوانى در یادگیرى و یاددهى و از دست رفتن فرصت‏ها قابل جبران و ترمیم مى‏نماید. از سوى دیگر، گستردگى تأثیر آسیب بر آمده از جاذبه جنسى به گونه‏اى است که تنها به دو طرف رابطه محدود نمى‏ شود و افراد بسیار و حتّى‏ نسل بشر را فرا مى‏گیرد. این آسیب که به فروپاشى خانواده‏ها مى‏انجامد و طهارت نسل آدمى را نابود مى‏سازد، در آغاز چنین عمیق و گسترده نمى‏نماید. تجربه خسارت دیدگان این عرصه نشان مى‏دهد که افراد خسارت دیده هرگز در آغاز عمق فاجعه را درک نمى‏کردند و تصور خروج از جاده عصمت و تقوا حتّى‏ براى یک لحظه در خاطرشان نمى‏گنجید. نکته دیگرى که در آسیب‏هاى ناشى از جاذبه جنسى قابل توجّه مى‏نماید، تهدید مستمر و لحظه به لحظه است؛ یعنى دیگر عوامل براى آسیب رساندن به روابط انسانى به فراهم بودن شرایط و زمینه‏هاى زمانى و مکانى خاصّ نیازمندند؛ ولى آسیب و انحراف ناشى از جاذبه جنسى چنان قوى و نافذ است که به هیچ شرطى نیازمند نیست. این عامل چنان قدرتمند است که شرایط را تحت الشعاع قرار مى‏دهد و به تناسب خواست خود رقم مى‏زند. همین ویژگى سبب مى‏ شود روابط انسانى همواره از این ناحیه در معرض تهدید قرار گیرد. پس انسان هوشیار نباید حتّى‏ یک لحظه خود را از این تهدید در امان ببیند و احساس آرامش و اطمینان کند. 

بنابراین، تنها با نگاه به جنسیت نمى‏توان ارتباطى را پسندیده یا ناپسند دانست. باید: 

الف) نخست به بنیان‏هاى ارتباط توجّه کرد و اساس و ماهیت و محتواى آن را دریافت. 

ب) باید بررسى کرد این ارتباط خاصّ در کنار دیگر عوامل مؤثر در وحدت و اختلاف جنسیت چه شرایطى را اقتضا مى‏ کند. آیا وحدت جنسیت شرط سلامت آن ارتباط است و یا با اختلاف جنسیت نیز سازگارى دارد؛ و در هر دو صورت، چه شرایطى مى‏جوید. در این صورت، ارتباط یاد شده با رعایت مقررات و شرایط آن، پسندیده مى‏ شود وگرنه ناپسند مى‏گردد. اگر ماهیت و محتواى ارتباطى، اختلاف جنسیت را در کنار دیگر شرایط اقتضا کند، بى تردید با وحدت جنسیت نمى‏توان آن را پسندیده شمرد؛ مثل ارتباط زوجیت که اختلاف جنسیت را اقتضا مى‏ کند و ارتباطى از این نوع میان همجنسان محکوم به زشتى است. همان‏گونه که ارتباط دوستى و پیوند انسانى بناشده بر مهر و محبت وحدت جنسیت مى‏طلبد و هر ارتباطى از این نوع بین دو ناهمجنس مطرود و ناپسند است؛ زیرا رسیدن به کمال ارتباط سالم زوجیت جز با اختلاف جنسیت به دست نمى‏آید و دست یافتن به مدارج عالى دوستى و مهرورزى جز با وحدت جنسیت قابل دستیابى نیست. از همین رو، آن را مطابق با ماهیت و محتواى این ارتباط مى‏بینیم نه شرطى مستقل. پس نخستین گام در دوستى درک کامل دو طرف و به دست آوردن ظرفیت روحى و روانى یکدیگر است و این شرط تنها با وحدت جنسیت مقدور مى‏گردد. بى تردید همجنس‏ها بهتر از دو ناهمجنس روحیات، انتظارات و خواسته‏هاى یکدیگر را درک مى‏کنند. درستى این سخن به تجربه ثابت شده و مقبول همگان است. ناشناخته بودن هر جنس براى جنس دیگر و یا به کمال نشناختن یکدیگر نقاطى مبهم براى آن‏ها باقى مى‏ گذارد و راه مهرورزى کامل و دوستى مستمر و بى شکست را به روى ناهمجنسان سدّ مى‏ کند. بدان امید که از دوستى و مهرورزى حضرت دوست بهره‏مند شویم.

 

منبع : porseman.org/q/showq.aspx?id=1283


روابط دختر و پسر

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎


از مشکلات و آسیب های دوستی دختر و پسر قبلا برایتان زیاد گفته ایم. اما این بار شاید بد نباشد نگاه متفاوت تری به این مساله بیندازیم. این که دخترها درباره دوستی با یک پسر چه فکری می کنند و این دوستی از نگاه پسران چه شکلی دارد.


دخترها تصور می‌کنند دیدگاه پسرها همانند آنها است و همین‌طور بالعکس. اساس روابط دوستی، شناختن دیدگاه‌ها و طرز فکر جنس مخالف در رو‌به‌رو ‌شدن با وقایع و اتفاقات است، تا بتوان از این تجربه در زندگی مشترک استفاده کرد. اما این یک اصل گم‌شده در روابط دوستی دختران و پسران است. دختران تصور می‌کنند پسران تشنه احساسات هستند و پسران نیز تصور می‌کنند دختران نیاز جنسی زیادی دارند.

پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه جنسی خود بیشتر بها می‌دهند و پس از اولین ارتباط جنسی دچار وابستگی جنسی می‌شوند یعنی رابطه جنسی آنها گسترده‌تر می‌شود. آنها در تمامی ملاقات‌های بعدی دنبال فرصتی برای تأمین این نیاز هستند...


پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه جنسی خود بیشتر بها می‌دهند و پس از اولین ارتباط جنسی دچار وابستگی جنسی می‌شوند یعنی رابطه جنسی آنها گسترده‌تر می‌شود. آنها در تمامی ملاقات‌های بعدی دنبال فرصتی برای تأمین این نیاز هستند و تا زمانی که طرفشان پاسخ‌گوی این نیاز باشد این رابطه ادامه دارد. اما هر زمان که طرفشان از رابطه جنسی خودداری کند یا اخلاق و رفتار پسر تغییر می‌کند یا مدام بهانه‌گیری می‌کند یا آن رابطه را برهم می‌زند.


دختران تا زمانی که به فردی احساس نداشته باشند و وابستگی احساسی پیدا نکنند نمی‌توانند رابطه جنسی را با آن فرد تجربه کنند. ترجیح می‌دهند این رابطه از روی عشق و دوطرفه باشد. از اینکه بدون احساس تن به چنین رابطه‌ای بدهند بیزارند. دختران پس از رابطه جنسی دچار وابستگی بیشتری می‌شوند و بیشتر دوست دارند مورد توجه احساسی طرف مقابل قرار بگیرند. در اکثر روابطی که در آن رابطه جنسی را تجربه کرده‌اند ولی رابطه دوستی آنها به اتمام رسیده دچار افسردگی موقتی می‌شوند. بیشتر تمایل دارند دوست داشته شوند تا اینکه دوست بدارند. آنها‌ می‌توانند بارها حس عاشقی را تجربه کنند. این در حالی است که پسرها فقط یک‌بار عاشق می‌شوند و اولین عشق را فراموش نمی‌کنند. آنها اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشند، هرکاری برای به‌دست‌آوردنش می‌کنند و به‌اصطلاح به آب و آتش می‌زنند. ولی اشکال اینجاست که همه انرژی خود را قبل از ازدواج صرف طرف می‌کنند.


نیازهای احساسی و حتی جنسی زنان پس از ازدواج بیشتر از دوران قبل از ازدواج است، به همین دلیل است که مدام از سردی همسر خود شکایت دارند. دختران قبل از ازدواج تمایل دارند طرفشان به‌سمت آنها بیاید، که این مورد بعد از ازدواج دگرگون می‌شود؛ این زنان هستند که به‌سمت همسر خود می‌روند و مردان در این‌باره تلاشی نمی‌کنند. نکته بسیار مهم اینکه بسیاری از دخترها و پسرها با شنیدن این مطالب و بررسی آسیب‌های جدی این روابط می‌گویند: از کجا معلوم که این آفات در دوستی ما به‌وجود آید؟ هر قاعده‌ای استثنایی دارد؛ از کجا معلوم که ما استثنای این قاعده نباشیم؟ این افراد گمان می‌کنند که رابطه آنها از روابط دیگران عمیق‌تر و مستحکم‌تر بوده و فقط روابط دیگران، سست و بر پایه علاقه جنسی بنا شده است.


دختر می‌گوید: دوستم گفته، که فقط مرا به‌خاطر خودم می‌خواهد نه برای سوء‌استفاده جنسی. در مقابل پسر هم می‌گوید: بیچاره دختر، نمی‌داند هدف واقعی من ازدواج و خوشبخت‌ کردن او نیست. حالا که پسر اعتماد دختر را جلب کرده است و با زرنگی هم به دختر قبولانده که او را زن آینده‌اش می‌داند و به‌عنوان شریک زندگی دوستش دارد، زمینه را برای منظورش مهیا می‌بیند و به او می‌گوید که ما اکنون از طریق قلب‌هایمان باهم زن و شوهر هستیم، چرا تا فراهم ‌شدن زمینه ازدواج، خودمان را از لذت جنسی محروم کنیم. بیا از همین حالا رابطه‌ای جنسی برقرار ‌کنیم.

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎

متأسفانه بعضی از دخترها هم برای اینکه رضایت پسر را جلب کنند مرتکب این اشتباه بزرگ می‌شوند و تقاضای رابطه جنسی او را قبول می‌کنند. غافل از اینکه پسرها هیچ‌وقت با کسی که قبلاً با او دوست بوده‌اند و یا رابطه جنسی داشته‌اند، هرگز ازدواج نمی‌کنند.


متأسفانه بعضی از دخترها هم برای اینکه رضایت پسر را جلب کنند مرتکب این اشتباه بزرگ می‌شوند و تقاضای رابطه جنسی او را قبول می‌کنند. غافل از اینکه پسرها هیچ‌وقت با کسی که قبلاً با او دوست بوده‌اند و یا رابطه جنسی داشته‌اند، هرگز ازدواج نمی‌کنند و برای ازدواج هم به‌دنبال دختری هستند که قبلاً با کسی رابطه نداشته است. دخترها نیز با این اشتباه نه ‌تنها خودشان را ارزان فروخته‌اند، بلکه پسران با دیدن این رفتار، آنها را افرادی هرزه تلقی می‌کنند. چون پسرها این کار دختران را به‌حساب سست ‌بودنشان می‌گذارند و می‌گویند، اگر فرد دیگری هم این تقاضا را داشته باشد، احتمال دارد که به او هم جواب مثبت بدهد.


البته مطلب بالا، یکی از حالات دوستی دختر و پسر بود که پسرها با وعده ازدواج، دخترهای جوان را خام می‌کنند و به سوءاستفاده جنسی از آنها می‌پردازند.


حالات دیگری هم برای این رابطه قابل تصور است، که در زیر به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم:


الف) برخی دخترها می‌دانند که پسرها قصد ازدواج ندارند و پسرها نیز علناً به طرف مقابلشان می‌گویند که قصدشان از این دوستی برای شناخت و ازدواج نیست. آنها فقط برای خوش‌گذرانی باهم شریک جنسی و دوست می‌شوند و به‌ این طریق می‌خواهند از تنهایی دوران مجردی فرار کنند.  


بعضی از دخترها حاضر به دوستی با این قبیل پسرها هستند و قصدشان را از این رابطه، تخلیه احساسات و ارضای غیراخلاقی جنسی خودشان معرفی می‌کنند. آنها گمان می‌کنند هر‌کاری که غریزه‌شان بخواهد، می‌توانند بکنند و می‌گویند: شوهر آینده‌مان از کجا خواهد فهمید که ما در گذشته روابط جنسی داشته‌ایم؟


تا آنجا که بتوانند، با جنس مخالف رابطه برقرار می‌کنند، ضمن اینکه مخارج خوش‌گذرانی خود را از طریق تن‌فروشی تأمین می‌کنند و به‌اصطلاح، با یک تیر دو نشان می‌زنند. آنها با خود می‌گویند بعد از ازدواج، این‌طور روابط را کنار خواهیم گذاشت. ولی نمی‌دانند حتی اگر هم بخواهند، دوست‌پسرشان از این روابط، به‌ این سادگی‌ها ـ بعد از ازدواج آنها ـ نخواهند گذشت.


اتفاقاً می‌گویند اکنون موانع هم از میان برداشته شده و وقت برداشت محصول نقشه‌های شوم گذشته‌مان است‌. چراکه برخی از پسرها خیلی زرنگ هستند و بیشتر برای بعد از متأهل‌شدن دختر برنامه‌ریزی می‌کنند؛ در دوران دوستی از او عکس یا فیلم تهیه می‌کنند و این مدارک را برای بعد از ازدواج دخترها به‌منظور اخاذی جنسی نگه می‌دارند و در وقت مناسب طی تماسی با دختر، تهدید می‌کنند که اگر با آنها رابطه جنسی برقرار نکند، عکس، فیلم و یا صدای ضبط‌شده او را به همسرش می‌دهند. فاش‌شدن این موضوع عواقب وحشتناکی را برای دختر در پی خواهد داشت. باعث می‌شود زندگی مشترک او نابود و در بین فامیل آبرویش از بین برود و به دلیل خیانتش، برای ازدواج مجدد، به‌ سراغش نخواهد رفت.


اینجاست که دختر به‌رغم میل باطنی، برای فاش‌نشدن رابطه دوران مجردی‌اش، به رابطه جنسی با دوست‌پسر قبلی‌اش تن می‌دهد و خیانت آن دختر مجدداً در دوران متأهلی رقم می‌خورد. فاش‌شدن این خیانت مجدد، ممکن است خودکشی دختر را به دنبال داشته باشد.


ب) در بین دخترها کسانی هستند که از سادگی و پاکی بعضی از پسرها سوء‌استفاده و آنها را در دام عشق پوشالی خودشان گرفتار می‌کنند. هر روز به بهانه‌های مختلف از جمله سالگرد تولد، جشن تولد فلان دوست، خرید لوازم آرایشی ـ بهداشتی، خوش‌گذرانی در کافی‌شاپ، خرید کارت شارژ موبایل و... شروع به خالی‌کردن جیب پسرها می‌کنند. این کار آنها هم بدون هزینه نیست و باید در عوض نیازهای جنسی پسر را برآورده کنند؛ که آن‌هم به قیمت از‌دست‌دادن نجابتشان تمام می‌شود.

Image result for ‫روابط پسران و دختران‬‎

ج) تعداد اندکی از پسرها با نشان‌دادن جسارت، محبت، عشق پاک و... همه عمرشان را به‌پای معشوقشان می‌گذارند.


تعداد این دسته از افراد، خیلی کم است، چون پسرها اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشند، با او دوست نمی‌شوند، سعی می‌کنند با آنکه دوستش دارند ازدواج کنند. در این گروه هم آفاتی وجود دارد، در برخی از موارد دخترها با دیدن یک پسر خوش‌ تیپ‌تر، شیفته می‌شوند و به پسر عاشق‌پیشه پشت می‌کنند.میگنا.به وفادار ماندن این دخترها هم نمی‌شود اعتماد کرد. بعضی از دخترها نیز در دوستی با پسری که قصد شناخت برای ازدواج دارد، همان رفتاری را بروز می‌دهند که انگار در میهمانی هستند.


د) دختر و پسر رابطه دوستی‌شان را با جنس مخالف، به رابطه دوستی با دو هم‌جنس تشبیه می‌کنند و می‌گویند ما اصلاً احساس نمی‌کنیم که با جنس مخالف دوست هستیم ما یک دوست اجتماعی هستیم؛ براساس خلقت انسان، هر جنس فقط برای جنس مخالفش نیروی جاذبه تولید می‌کند نه برای هم‌جنس خودش، بنابراین دختر و پسر هم اگر هم‌جنس‌اند، پس چرا برخلاف طبیعت همدیگر را دفع نمی‌کنند، بلکه بالعکس همدیگر را جذب می‌کنند؟! پس هر عقل سالمی تأیید می‌کند که این حرف برخلاف طبیعت و کذب محض است.


ه) دخترها و پسرها برای کسب تجربه و مهارت در زندگی باهم دوست می‌شوند، ولی نمی‌دانند که همیشه اولین تجربه‌ها هستند که به یاد می‌مانند. آنها تجربه‌های به یادماندنی را با فرد بیگانه‌ای تجربه می‌کنند نه با بهترین یارشان.


آن چیزی که از یاد این دختران و پسران فراموش شده، جایگاه تعهد و وفاداری به همسر آینده‌شان است. آنها این موضوع را باید بدانند که اگر می‌خواهند همسر آینده‌شان هم متعهد باشد و به آنها وفادار بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آنها وفادار باشند.


و) بالاخره گروه آخر مربوط به پسرهایی است که هیچ‌چیز به جز ارضای جنسی و خوش‌گذرانی برایشان مهم نیست و اصلاً خودشان را در قیدوبند تشکیل خانواده نمی‌دانند. هر روز با یکی هستند و تا آخر عمر هم تنوع‌طلب باقی می‌مانند. این افراد، مشتریان زن خاص خودشان را دارند و هیچ‌وقت هم سیر نمی‌شوند مگر در زیر خروارها خاک.


در انتهای این بحث سنگین و پرپیچ ‌و خم باید بگوییم، آن چیزی که از یاد این دختران و پسران فراموش شده، جایگاه تعهد و وفاداری به همسر آینده‌شان است. آنها این موضوع را باید بدانند که اگر می‌خواهند همسر آینده‌شان هم متعهد باشد و به آنها وفادار بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آنها وفادار باشند. این‌طور نیست که به تبع نفس، در مجردی هرکاری که خواستیم انجام دهیم و بعد انتظار داشته باشیم که در زندگی مشترکمان یک فرد پاک و مقدس نصیب‌مان شود.


منبع: ساج 

ازدواج مجدد پس از جدایی


Image result for ‫ازدواج دوباره‬‎


اکثر کسانی که ازدواج اولشان به دلیل طلاق یا فوت همسرشان نتیجه ای نداشته است، ماه های اول یا حتی چند سال اول قاطعانه می گویند حرف از ازدواج نزن. مخصوصا افرادی که طلاق می گیرند به واسطه سختی هایی که کشیده اند، نسبت به ازدواج مجدد اظهار بی تمایلی می کنند.


آرزو هم از آن دسته است. زن بیست و نه ساله ای که از زندگی اولش مثل یک کابوس یاد می کند و به راحتی حاضر نیست دوباره تن به زندگی مشترک دهد. هر چند شروط ازدواجش همچنان نشان از احساس دارد و نه عقل.


اکثر این افراد مدتی بعد دوباره تصمیم به ازدواج می گیرند، اما به دلیل یک تجربه ناموفق طبیعتا برای ازدواج دوم با محدودیت های ویژه ای روبه رو هستند.


متاسفانه برخی افراد وقتی می خواهند دوباره ازدواج کنند، بیشتر به دلیل فشارهای خانوادگی و اجتماعی، فرار از تنهایی یا حتی برای رو کم کنی همسر سابق و خانواده اش یا رفع نیازهای عاطفی، جنسی و مالی و بدون در نظر گرفتن معیار مناسب و فقط برای فرار از شرایط موجود تن به ازدواج مجدد می دهند. در حالی که کسی در ازدواج مجدد موفق تر است که بتواند فارغ از ازدواج اول با انگیزه های سالم و بهتری دست به انتخاب بزند.


خصوصیات مشترک در همه ازدواج های دوم


دکتر علیرضا ناصری، رئیس گروه سلامت روانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می گوید: کسانی که دو بار ازدواج می کنند، معمولا دارای خصوصیات مشترکی هستند. از جمله این که خودشان را بی تقصیر می دانند در حالی که در هر طلاقی طرف بی تقصیر وجود ندارد.


شیرین زن سی و پنج ساله ای است که ازدواج اولش به دلیل نداشتن تفاهم با همسرش به بن بست رسید. خیلی مایل به صحبت نیست. چند کلمه ای هم که می گوید از زمین و زمان و نداشتن بخت و اقبال شکایت می کند.

او دو سال پس از جدایی با مردی ازدواج کرد که به نظر خودش ابتدا کاملا بی عیب و نقص به نظر می رسید. اما با گذشت زمان و ورود به زندگی مشترک، تمام ایرادهایی که در همسر سابقش وجود داشت، این بار در زندگی جدیدش جستجو می کرد. در حالی که اصلا متوجه احساس وسواس گونه خود نسبت به مسائل کوچک نبود.


هر فردی پس از طلاق به ایراد و اشکال طرف مقابل بیشتر تاکید و تکیه می کند. ناصری می گوید: تجربه نشان داده بیشتر افراد بعد از ازدواج مجدد به دنبال عیب و ایرادهای طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند، توجه چندانی نمی کنند. رفتار و رویه زندگی گذشته نیز به طور معمول در زندگی مشترک آینده تکرار می شود. رفتار و عملکرد همسران در زندگی مشترک اول و دوم از ثبات و پایداری نسبی برخوردار است.


مشکلات حل نشده با همسر سابق


یکی از مهم ترین نکته ها در ارتباط با ازدواج دوم که می تواند تاثیرگذار باشد، موضوع مشکلات حل نشده با همسر سابق است.


البته این امر در همه ازدواج های مجدد اتفاق نمی افتد. ناصری در این مورد می گوید: به هر حال زندگی هایی که منجر به طلاق شده دارای مجموعه ای از تعارض ها، مشکلات و درگیری هایی بوده که کار را به طلاق کشانده است. مقداری از این مشکلات پس از جدایی و به دلیل نبود همسر به مرور زمان فراموش می شود، اما برخی مسائل همچنان پابرجا می ماند. درصد قابل توجهی از این مشکلات به دلیل فرزندان ازدواج سابق است. بعضی از این مشکلات از طریق فرزندان به دلیل حل نشدن مشکلات بین والدین و فرزندان به زندگی جدید سرایت می کند.


همچنین مقدار قابل ملاحظه ای از رفتار و عملکرد همسران در زندگی مشترک از طریق برخورد با همسر سابق آشکار می شود.

به عبارتی پنهانی ترین رفتار فرد در برخورد با همسر سابق خود را نشان می دهد. مثلا ممکن است فرد پنهان کاری هایی در ازدواج دوم داشته باشد که با پرس و جو می توان تا حدودی به شناخت دست یافت.


نه تنها در ازدواج دوم بلکه در اولین ازدواج نیز نامزدی ها و عقدهایی که به هم خورده است باید مورد بررسی قرار گیرد.


عشق و ازدواج دوم


هر زن و مردی به ارتباطی لطیف و عاشقانه با همسر نیاز دارد. حتی همسرانی که به عشق نیازمندند به طور نسبی مشکلات و اختلافاتی با یکدیگر دارند، اما این اختلافات کمرنگ تر از عشق میان آنهاست.


برخورداری از ارتباطی عاشقانه با همسر، احساسی بسیار ارزشمند است. این اتفاق می تواند در ازدواج دوم نیز رخ دهد.


یکی از معیارهای سنجش موفقیت در ازداوج دوم، ارتباط عاشقانه و موفقی است که بین زن و شوهر به وجود می آید. این افراد عبارت «گل بی عیب خداست» را کاملا درک کرده اند.


همه ازدواج های دوم اگر با بررسی های لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقیت دارند. بسیاری از کسانی که تجربه زندگی مشترک را دارند، قدر زندگی را بهتر می دانند. افراد معمولا پس از طلاق در حد و اندازه هایی نسبت به مشکلات خود در زندگی گذشته شان آگاهی پیدا می کنند که البته کافی نیست.


ناصری علاوه بر وجود علاقه میان همسران، دیگر شرط موفقیت این دسته از افراد را بسته به این می داند که فرد یک بازه زمانی قابل قبولی را سپری کرده باشد. در حالی که یکی از دلایل شکست در ازدواج دوم همین بازه زمانی است، چرا که هنوز مشکلات روحی و روانی فرد پابرجاست در حالی که زندگی مشترک قبلی بسته شده است.


همچنین کسانی که به ازدواج مجدد اقدام می کنند، اگر دارای فرزند باشند، شرایطشان کمی متفاوت است. این افراد به دلیل داشتن فرزند، دیرتر ازدواج می کنند. برخی از آنها نیز بعد از بزرگ شدن فرزندانشان به ازدواج مجدد اقدام می کنند.


با فرزندان همسرمان چگونه رفتار کنیم؟


معمولا فرزندان اگر در سنین حساس کودکی یا نوجوانی باشند نسبت به ازدواج پدر یا مادرشان واکنش منفی نشان می دهند، اما نحوه رفتار فرزند در مقابل ناپدری یا نامادری بستگی زیادی به برخورد طرف مقابل دارد.


نکته بسیار مهم در این زمینه خودجوشی و طبیعی بودن عواطف و احساسات است. تجربه نشان داده است فرد اگر به معنای واقعی همسرش را دوست داشته باشد به طور عادی فرزندان او را که حاصل ازدواج و زندگی گذشته اش هستند نیز دوست خواهد داشت.


ناصری، روان شناس معتقد است: چنانچه فرد ملاحظه کند فرزندش نیز مورد علاقه و احترام همسرش است، چنین امری روی نگرش و علاقه مندی او نسبت به همسر دوم اثر مثبت و سازنده ای دارد.


حتی در بعضی موارد فرد با مشاهده بی مهری های بی دلیل همسرش نسبت به فرزندش احساسی ناخوشایند نسبت به شریک زندگی خویش در ازدواج دوم پیدا می کند.


ناصری اشتباه دیگر افراد را در این مورد مجبور کردن فرزند به ویژه در سنین کم به گفتن «مامان» یا «بابا» به شخص تازه وارد در خانواده می داند.

وی بیان می کند: گاهی در برخی خانواده ها می بینیم که کودک را به گفتن بابا یا مامان مجبور می کنند. در حالی که کودک اگر خودش نخواهد طرف مقابل را مادر یا پدر خطاب کند، این اجبار اثر سوء خواهد داشت.


شهین، دختر بیست و چهار ساله ای است که پدرش پس از جدایی اقدام به ازدواج مجدد کرد در حالی که او هشت سال و برادرش 12 سال داشتند. او در مورد رابطه خود و برادرش با همسر پدرش می گوید همیشه تلفظ واژه مامان برایمان سخت بوده است و هیچ گاه نتوانستم نامادری ام را مامان صدا کنم. اما رابطه ما همیشه مسالمت آمیز بوده و سعی کرده ایم با هم کنار بیاییم، اما برادرم هرگز نتوانست با این مسئله کنار بیاید. شهین دلیل عکس العمل برادرش را وابستگی شدید به مادرشان می داند.


کودکانی که پدر و مادرشان به علت جدایی اقدام به ازدواج مجدد می کنند، شرایط سخت تری را می گذرانند. زیرا کمتر حاضر به پذیرش عضو جدید خانواده می شوند.


بهتر است در این مورد تصمیم را به عهده خود کودک بگذاریم و به او زمان بدهیم تا بتواند با این مسئله کنار بیاید.

مطالب دیگر:

ازدواج مجدد پس از جدایی 

مشکلات ازدواج دوم

عقد نامه را بخوانید

برقراری ارتباط و حل مشکلات زناشویی

ازدواج مجدد موفق در گرو توصیه های زیر 

راهکارهای ازدواج دوباره با همسر سابق

Image result for ‫ازدواج دوباره‬‎


 زن و مردی که روزی با عشق و علاقه پای سفره عقد نشسته اند، حالا با اصرار بر جدایی در جلسات دادگاه بی محابا همدیگر را به همه بدی ها متهم می کنند و از این که طرف مقابل را تسلیم کرده اند، احساس غرور و پیروزی می کنند. اما این احساس عمر زیادی ندارد. همین که جوهر مهر طلاق خشک شد، تمام حجم مغز زن و مرد پر می شود از افکار پریشان و قلبی که بلاتکلیف است. دنیای بیشتر افراد مطلقه، دنیایی پر از تضادها و دوگانگی ها و افسردگی هاست.


فرصت های از دست رفته

آنها یک حس عجیب هم دارند یعنی در همان حالی که از همسر سابقشان دلخوشی ندارند،  همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارند و پیش وجدان خود اعتراف می کنند که جنبه  هایی از وجود او را که در گذشته دوست داشته  اند، هنوز هم می پسندند. اما این احساسات راه به جایی نمی برد، چون میان آن ها و همسرانشان فاصله  ای افتاده که به این راحتی ها مرمت نمی شود. برای همین، بیشتر این آدم ها حسرت گذشته را می خورند، چون فکر می کنند می توانسته اند بهتر رفتار کنند اما نکرده اند.


انتخاب بدترین گزینه

برای همین زیادند کسانی که پس از طلاق در محکمه وجدان خود به قضاوت می نشینند و چنین نتیجه می گیرند که شریک سابق زندگی شان آن قدرها هم غیرقابل تحمل نبوده است.  آن ها تصمیم می گیرند برای یک بار هم که شده به اشتباهشان اعتراف کنند و همسر سابق شان را رو در رو بنشانند و سوگند بخورند که روزهای جدایی از او به آنان ثابت کرده که طلاق بدترین راهی بوده است که برای حل مشکلاتشان انتخاب کرده اند.


انگیزه هایی برای شروع دوباره

جواد بهادرخان، روانشناس و مشاور خانواده معتقد است، عوامل مختلفی وجود دارد که می تواند جوشش و میل دوباره برای بازگشت به زندگی مشترک به وجود آورد؛ عواملی مثل وجود دلبستگی و مهر میان زوجین و وجود خاطرات گذشته، یا وجود افراد دیگری که با دخالت های شان باعث جدایی این افراد شده اند و زوجین پس از جدایی متوجه این موضوع می شوند و گاهی هم وجود رابطه ای خارج از چارچوب خانواده است که فرد پس از فروپاشی زندگی مشترک به تاثیر منفی آن پی می برد.


این کارشناس در ادامه به علت های دیگری پرداخت: گاهی نقش مشاور و کمک او در ارزیابی علل جدایی و کمک به افراد برای بازسازی شخصیت شان به شکل گیری دوباره زندگی کمک می کند.


بهادرخان آموختن مهارت های حل مسئله و مهارت های ارتباطی را عامل دیگری برای پیوند دوباره زوج ها دانست و به مواردی اشاره کرد که زوجین به دلیل مستقل نبودن در زندگی و این که به اطرافیان اجازه می دهند در زندگی شان دخالت کنند، زمینه طلاق خود را فراهم می سازند.وی از وجود فرزند یا فرزندانی که محصول ازدواج دو نفر بوده اند نیز به عنوان عامل مهمی در بازگشت به زندگی با همسر سابق یاد کرد.


این مشاور خانواده افزود: تجربه تلخ زندگی پس از طلاق فرصت ارزشمندی را ایجاد می کند تا افراد به مرور زندگی قبلی خود بپردازند و علل جدایی و اختلافاتشان را کشف کنند.


این روان شناس طی کردن دوره های آموزشی را برای زوجینی که قصد ازدواج دوباره با همسر سابق خود دارند، بسیار ضروری دانست و گفت: بازگشت به زندگی با همسر سابق امری کاملا ممکن است و تنها در موارد معدودی که پس از تلاش های لازم و بررسی های حرفه ای و کارشناسانه لازم، مشخص می شود دو نفر واقعا برای زندگی مشترک با یکدیگر مناسب نیستند و از ابتدا انتخاب نادرستی انجام داده اند، بهتر است افراد، به زندگی مشترکشان بازنگردند.وی از زوجینی یاد کرد که با کسب ویژگی هایی که در ادامه، به آن اشاره می شود توانستند دوباره خیمه زندگی مشترکشان را برپا کنند ، کسانی که توانستند استقلال خود را دوباره به دست بیاورند، در دوره پس از جدایی به نقش خود در رابطه با همسر سابق شان اندیشیدند و سهم تقصیر و مشکلات خود را پیدا کردند و دانستند همه عوامل و تقصیرها مربوط به همسرشان نبوده است بلکه خود آنان نیز سهم قابل تأملی در این ماجرا داشته اند و در ازدواج دوباره با همسر سابق مشکلات رفتاری خود را حل کردند.


بهادرخان از عامل بسیار مهم دیگری هم یاد کرد و آن معنویت و ایمان به خدا در وجود افراد است که به آن ها کمک می کند اصول اخلاقی بیشتری را رعایت کنند و زندگی آرام تری را ادامه دهند. افراد باایمان، قدرت سازگاری بیشتری دارند و در بازسازی دوباره زندگی موفق تر عمل می کنند.


وی پیشنهاد جدی تری نیز به افراد مطلقه داشت: زوج ها پس از جدایی خیلی سریع به ازدواج مجدد روی نیاورند و به خود فرصت بررسی و ارزیابی بدهند. 


بهادرخان با توصیه به ترک مقایسه های مردود همسر سابق با دیگران، زوجین را به تقویت ویژگی های مذهبی فراخواند و افزود: ما برخلاف زوج هایی که گمان می کنند و اصرار دارند که به درد هم نمی خورند و باید جدا بشوند، معتقدیم که آن ها می توانند کنار هم زندگی کنند فقط راه درست را بلد نیستند، پس آن ها را به آموختن راه درست زندگی کردن و مهارت های مورد نیاز دعوت می کنیم.


راهی برای اصلاح اشتباهات

همچنین دکتر ناصر صبحی روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفت وگو با جام جم آن لاین آغاز زندگی دوباره را راهی برای شروع خوشبختی می داند، البته اگر شروطی که او بیان می کند، محقق شود.


او توضیح می دهد: زن و مردی که پس از طلاق تصمیم می گیرند دوباره با هم زندگی کنند، در صورتی کامیاب خواهند شد که به اشتباهات گذشته خود پی برده و به قصد جبران آمده باشند. البته این روحیه باید در دو طرف وجود داشته باشد، چرا که اگر فقط یک نفر قصد جبران اشتباهات را داشته باشد، دوباره وضع به همان شکل قبلی ادامه خواهد یافت.


او شرح می دهد که اگر زن و مردی واقعا از پدیده طلاق لطمه دیده اند و مطمئن هستند که می خواهند زندگی گذشته خود را بازسازی کنند باید با جدیت برای اصلاح رفتار خود تلاش کنند و بدانند که بیان جملاتی مانند «می دانستم بدون من نمی توانی زندگی کنی، دیدی جز من کسی تو را تحویل نمی گیرد، می دانستم که می روی و خودت برمی گردی و...» شرایطی را به وجود می آورد که در آن، فقط دوباره باید سوخت و ساخت.


مطالب دیگر:

ازدواج: پیمان زناشویى

ازدواج دوم

برقراری ارتباط و حل مشکلات زناشویی 

ازدواج مجدد موفق در گرو توصیه های زیر 

غوغای تنوع طلبی جنسی در جامعه ایرانی

موفقیت در ازدواج دوم 

آداب و معاشرت: ﺑﻮﺳﻴﺪﻥ ﺩﺳﺖ


 ﺑﻮﺳﻴﺪﻥ ﺩﺳﺖ ﺭﺳﻤﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻗﺪﯾﻢ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻣﺘﺪﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎی ﺍﺷﺮﺍﻓﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ  ﭘﺎ ﺑﺮ ﺟﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺿﻤﻨﺎً ﺑﻮﺳﻴﺪﻥ ﺩﺳﺖ ﺭﻭﺣﺎﻧﻴﻮﻥ ﻣﺘﺪﺍﻭﻝ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.

  ﻧﺤﻮۀ ﺑﻮﺳﻴﺪﻥ ﺑﺪﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻢ ﺷﺪﻥ ﻭ ﯾﺎ ﺯﺍﻧﻮ ﺯﺩﻥ ، ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺣﺪ ﻣﭻ ﺑﻮﺳﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ.(ﺍﻟﺒﺘﻪ  ﺣﺎﻟﺖ ﻭ ژﺳﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ.)  . 

ﺑﻮﺳﻴﺪﻥ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ، ﻫﻤﺸﺎﮔﺮﺩی ﻫﺎ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺘﺪﺍﻭﻝ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ .

 ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﻴﺪ . 

دﺭ ﻣﺠﺎﻣﻊ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﻮﺳﻴﺪﻥ ﺩﺳﺖ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ 

مطالب پیشنهادی:


آداب و معاشرت در مهمانی های رسمی

آداب معاشرت: ﮐﯽ ﺑﻪ ﮐﯽ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ؟


  ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﻪ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ 

 ﻣﺎﻓﻮﻕ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺩﺳﺖ (ﺩﺭ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎی ﻣﺴﻠﺢ  )

 ﺭﺋﻴﺲ ﺑﻪ ﻣﺮﺋﻮﺱ (ﺩﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺩﺍﺭی) 

 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﭼﻨﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﯾﺎ ﭘﺎﮐﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﺶ ﺁﺯﺍﺩ ﻧﻴﺴﺖ ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺍﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﻨﻴﻢ  ﺗﺎ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﻮﺩ .ﺑﺮﺍی ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﯾﺎ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﯾﺎ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻞ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ.  

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺳﺖ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺭﺍ ﻓﺸﺮﺩ، ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺹ ﺍﮔﺮ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮی ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﮐﺮﺩ.  

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﻤﻊ ، ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻟﺰﻭﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩﻭ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩ

 ﺁﻗﺎﯾﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺳﺘﮑﺶ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻫﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍی ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﺳﺖ ﮐﺶ  ﻧﻴﺴﺖ ، ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﮑﺶ ﺿﻤﻦ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﮑﺶ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ.  .

 ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﻮﯾﺪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻴﻠﯽ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﻨﻴﺪ  .

 ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺨﺺ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﯾﺎ ﮐﻤﯽ ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺮ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩ

ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﺍی ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻭ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺮ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. 


مطالب پیشنهادی:

 آداب و معاشرت در زندگی

آداب و معاشرت: ﮐﯽ ﺑﻪ ﮐﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟


ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ 

ﺍﺑﺘﺪﺍء ﻧﺎﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ، ﺳﭙﺲ ﻧﺎﻡ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ. ﻣﺜﺎﻝ: ﺁﻗﺎی ﺣﺴﻴﻨﯽ)ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ( ، ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﻴﺪ ﺁﻗﺎی ﻣﺤﻤﺪی)ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ( ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﻢ؟ 

  ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺁﻗﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻢ •

ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻡ ﺁﻗﺎی ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ.ﻣﺜﺎﻝ: ﺧﺎﻧﻢ ﺣﺴﻴﻨﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﻴﺪ ﺁﻗﺎی ﺟﻤﺸﻴﺪی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﻢ؟  

ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ : ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻣﻬﻢ ) ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻭ... ﺧﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﺁﻗﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ

 ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﺰﺩ ﺁﻗﺎﯾﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ، ﺁﻗﺎﯾﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ 

 ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍی ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺍﺯ ﺟﺎی ﺧﻮﺩ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ، ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﻣﺴﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﯾﺎ ﺷﺨﺼﻴﺘﯽ  ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺮﺍی ﺳﻼﻡ ﻭ ﻋﻠﻴﮏ ﻭ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺍﺯ ﺟﺎی ﺧﻮﺩ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.  . 

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﯾﮏ ﺩﻭﺷﻴﺰﻩ ﺑﻪ ﺑﺎﻧﻮ ، ﺩﻭﺷﻴﺰﻩ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺟﺎی ﺧﻮﺩ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ 

 ﺣﺘﯽ ﺍﻟﻤﻘﺪﻭﺭ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻣﻬﻤﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﺩﺭ ﻏﻴﺮ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ  ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. 

 ﺑﺮﺍی ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻘﺎﻡ ، ﺷﻐﻞ ، ﺳﻦ ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭﺟﻪ (ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩﻥ) ﻫﻤﻄﺮﺍﺯ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻣﻌﺮﻓﯽ  ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ.ﻣﺜﺎﻝ: ﺁﻗﺎی ﻣﺤﻤﺪی ، ﺍﯾﻦ ﺁﻗﺎی ﺣﺴﻴﻨﯽ ﺍﺳﺖ.

  ﺑﺮﺍی ﻣﻌﺮﻓﯽ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮔﺮﻭﻩ ، ﺍﺑﺘﺪﺍء ﻧﺎﻡ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻧﺎﻡ ﯾﮑﺎﯾﮏ ﮔﺮﻭﻩ ، ﻧﺴﺸﺘﻪ ﻭ ﯾﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ  ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. 

 ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺟﻤﻠۀ "ﺍﺯ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ" ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ . 

ﺩﺭ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺭﺍ ﻭﺍﺿﺢ ﻭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﻴﺎﻥ ﮐﺮﺩ .

 ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﺎﻡ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺗﻠﻔﻆ ﮐﻨﻴﺪ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻴﻠﯽ  ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻭ ﻣﺠﺪﺩﺍً ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪﻩ ، ﻭ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﻴﺪ. 

 ﺩﺭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻌﺮﻓﯽ ، ﺁﻗﺎﯾﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻨﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺟﻠﻮی ﭘﺎی ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ.

  ﺍﮔﺮ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺳﻦ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﺍﮐﺘﻔﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺴﺘﺘﺮ ﺍﺳﺖ. " ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭگ ،  ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻓﺮﯾﺪ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ."  

 ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺠﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺘﺎﻫﻞ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ  . 

ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﻫﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ، ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ

 ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﺪ ﻋﻨﻮﺍﻥ "ﺁﻗﺎ" ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﻧﺎ ﺷﻨﺎﺱ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ"ﻫﻤﺴﺮﻡ"  . 

ﻣﻮﻗﻊ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻢ ﺷﻮﯾﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺳﺮ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﻴﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﯾﮏ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻭ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺮ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ  . 

ﺍﮔﺮ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﺎﻡ ﯾﺎ ﺷﻐﻞ ﺷﻤﺎ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎً ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻮﺩﺑﺎﻧﻪ ﺗﺬﮐﺮ ﺩﻫﻴﺪ ، ﻭ ﻧﺎﻡ ﯾﺎ ﺷﻐﻞ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﯾﻴﺪ . 

ﺑﺮﺍی ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺩﺭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎ ، ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﻤﺎﯾﺪ 

 ﺩﺭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎی ﺭﺳﻤﯽ ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﻴﺪ. 

 ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺳﻢ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺧﻴﻠﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻭ ﺻﻤﻴﻤﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.

مطالب پیشنهادی:

 آداب و معاشرت در زندگی

ﺁﺩﺍﺏ ﻣﻌﺎﺷﺮﺕ : ﺳﻼﻡ ﮐﯽ ﺑﻪ ﮐﯽ ﺳﻼﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟


 -  ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ

 -  ﺯﯾﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﻓﻮﻕ 

-  ﺁﻗﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻢ 

 - ﻣﻴﻬﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ 

 -  ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ


- ﻫﺮ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍء ﻭﺭﻭﺩ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺳﻼﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪﺍً ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻧﻮﻉ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺗﺎ ﺣﺪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﺁﺷﻨﺎﯾﺎﻥ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. 

-  ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺁﻗﺎﯾﺎﻥ ﮐﻼﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ، ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻭ ﺳﻼﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻼﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺁﻥ  ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻧﮕﺬﺍﺭﻧﺪ. 

 - ﺩﺭ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺍﺳﻢ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ : ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺧﻴﺮ ﺁﻗﺎی ﻣﺤﻤﺪی- ﯾﺎ ﺳﻼﻡ ﺧﺎﻧﻢ ﺣﺴﻴﻨﯽ.  .

- ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﺑﻪ ﻟﺐ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ .


مطالب پیشنهادی:

آداب و اصول آسانسور سواری 

آداب و معاشرت مهم در مهمانی های رسمی

آداب صحبت کردن

آداب معاشرت با همسایه

آداب معاشرت با همکار

اصل و پایه فنگ شویی


 

رهایی از انباشتگی و درهم ریختگی در یک محیط اولین و مهمترین اصلی است که بایستی انجام شود. در حقیقت آلودگیهای فیزیکی، انرژی ساکنان قبلی و انباشتگی وسائل زائد در سر راه جریان نرم و هموار انرژی پیرامون باعث اغتشاش و گرفتگی می شود و چون بر اساس شبکه بندی نه گانه فنگ شویی در خانه که بیشتر در مباحث آینده در مورد آن بحث می شود. هر قسمت از شبکه بندی در محل زندگی جزئی از وجود ما می باشد و در صورت انسداد انرژی در دو شبکه بندی آن قسمت از وجود ما دچار نابسامانی و انسداد می شود.

با پالایش آن مکان و جدا کردن اشیاء زائد که به آنها دلبستگی پیدا کرده ایم و یا از آنها استفاده نمی کنیم، باعث آزاد شدن انرژی جدا شده از خود می شویم و همچنین جریان یافتن انرژی در آن قسمت باعث تعادل و حرکت در روند زندگی در آن قسمت از وجودمان می شود. هر قسمت از این شبکه (روح باگوا) متعلق به یک سمبل عدد، رنگ، پنج عنصر، جهت جغرافیایی، اعضای خانواده، عضو بدن، نحوه زندگی و .... می باشد. که یا وجود انباشتگی و مشکل از زندگی می توانیم به راحتی تشخیص دهیم کدام قسمت از اطاق، خانه یا عضو بدن دچار مشکل و عدم تعادل در انرژی های آن قسمت شده است. انباشتگی دارای بوی نامطبوع، رنگ، شکل و حالت چشسبناک می باشد که از طریق دیدن یا اسکن کردن با دست می توان آنرا حس و لمس کرد. 

مهمترین اصل از پالایش انباشتگی این است که ابتدا بایستی پالایش را از وجود خودمان (ترس، نفرت، حسادت، خشم و ...) شروع کنیم . سپس به سراغ محیط زندگی خود برویم. در فنگ شویی یکی از اصول مهم وجود عناصر آب، چوب، آتش، خاک و مغز می باشد که می توان چرخه سازگاری و ناسازگاری را در محیط یک خانه یا در درون بدن انسان مشخص کرد و از این طریق تعادل را بر قرار کرد . لذا در صورت فرصت می توان در بخش های آینده به آن اشاره نمود.


مطالب پیشنهادی:

اجرای اصول فنگ شویی در منزل

۵ نکته درباره پرده آشپزخانه

۷ نکته درباره جشن تولددر خانه

۵ راه و تغییر دادن سریع آشپزخانه 

این فنگ شویی پولدارتان میکند

12 نکته برای طراحی اتاق خواب بر اساس فنگ شویی

فنگ شویی

فنگ شویی و اتاق نشیمن

فنگ شویی و آشپزخانه ها

اجرای اصول فنگ شویی در منزل


یک خانه خوش شگون می‌تواند برای شما و خانواده‌تان سعادت، نیک بختی، سلامت و خوشبختی به ارمغان آورد. پیش از خرید خانه حتماٌ از متعادل بودن ان با محیط اطرافش مطمئن شوید طوری که نیروی سعادت بخش چی بتواند به راحتی در آن جریان داشته باشد. در این فصل به برخی ملاحظات که باید هنگام خرید خانه در نظر داشته باشید می‌پردازیم.

درب اصلی خانه

موقعیت درب اصلی خانه یکی از مهمترین ویژگیها است. درب اصلی خانه بیشتر از جاهای دیگر خانه محل رفت و آمد است. این دربی است که خانه را محافظت می‌کند و از طریق آن نیروهای ویرانگر وارد خانه می‌شوند و ستاره‌های خوشبختی نیز از طریق آن نفوذ خود را اعمال می‌کنند. بطور کلی عقیده عموم مردم بر این است که اگر درب جلو در موقعیت خوبی قرار داشته باشد، ساکنان آن خانه از سلامت، وفور نعمت و زندگی طولانی بهره‌مند خواهند شد.



درب اصلی ساختمان باید دارای لولاهای مرغوب، قائم و متناسب با اندازه ساختمان باشد. اگر درب اصلی بطور غیرعادی بزرگ باشد باعث خدشه دیدن خانه می‌شود و ساکنان آن دچار مشکلات مالی خواهند شد. اگر درب اصلی نسبتاٌ کوچک باشد ساکنان خانه همواره در مورد مسائل جزئی با یکدیگر به بحث و جدل خواهند پرداخت. چهارچوب درب همچون ستونهای محافظت کننده خانواده است و باید قائم و بدون پوسیدگی باشد.

مطالب پیشنهادی:


۵ نکته درباره پرده آشپزخانه

۷ نکته درباره جشن تولددر خانه

۵ راه و تغییر دادن سریع آشپزخانه 

این فنگ شویی پولدارتان میکند

12 نکته برای طراحی اتاق خواب بر اساس فنگ شویی

فنگ شویی

فنگ شویی و اتاق نشیمن

فنگ شویی و آشپزخانه ها

فنگ شویی و آشپزخانه ها


* از اجاق گازتان بیش از حد استفاده کنید چرا که اجاق بیانگر توانایی شما برای بالا بردن پتانسیلتان است. هر چه بیشتر آشپزی کنید، خیلی آسانتر می توانید از فواید فنگ شویی در برای سلامتی، ثروت و عشق لذت ببرید.


*چاقو ها و قیچی های تیز را در معرض نمایش نگذارید. حالت انرژی برنده این اشیا می تواند مشاجره، دلواپسی و اضطراب به همراه بیاورد. چاقو ها را در یک جعبه چوبی قرار دهید و قیچی ها را در قفسه بگذارید.


*از میوه ها و غذا های تازه لذت ببرید. غذای سالم به دیگران تعارف کردن این امکان را به افراد می دهد تا بدانند که آشپز خانه شما جایی است که در آن می توانند تغذیه شوند و پرورش یابند. یک ظرف بزرگ میوه تازه می تواند از لحاظ سلامت بدنی و روحی شما را تامین کند.


▪*اجازه ندهید که آشپزخانه در هم و بر هم شود. می تواند باری را بر روی زندگی شما تحمیل کند. اگر شما می خواهید که این بار را بردارید؛ در هم و بر همی های درون کابینت را تمیز کنید و وسائل زائد را بردارید و درون کشو ها و کمد ها را خلوت کنید. انباری خود را مرتب کنید و پیشخوان ها را از هر گونه وسیله ای که در طول روز بلا استفاده است، خالی کنید.


*یک کمد برای وسایل اضافی داشته باشید خیلی خوب است که وسیله ای برای نگهداری وسایل عجیب و غریب در خانه داشته باشید و آشپزخانه جای محسوسی برای این کار است. فقط به خاطر داشته باشید که این کمد باید به دقت مرتب شده باشد. روی آن دسته از کمد هایی سرمایه گذاری کنید که برای هر گونه وسیله ای مثل طناب، کلید، باتری ها و چسب های قطره ای و هر چیزی که می خواهید در آنجا بیندازید، جایی وجود دارد.


*وسایل سنگین را روی هم قرار ندهید. این باعث می شود که مدام احساس خستگی و دستپاچگی بکنید. اگر ماهی تابه و قابلمه هایتان را روی هم انبار کرده اید آن قفسه را جایی وصل کنید که مجبور نباشید زیر آن کار کنید یا بنیشینید.

*باید تصویر واضحی از ورودی داشته باشید و این کار نه تنها باعث می شود که در هنگام آشپزی احساس آرامش بیشتری بکنید بلکه باعث می شود که بتوانید شانس های دیگر زندگی را هم کشف کنید. اگر اجاق گاز شما رو بروی دیوار قرار گرفته آینه ای قرار دهید تا بازتابی از ورودی داشته باشد. حتی کتری براق روی اجاق گاز هم می تواند این کار را انجام دهد. چرا که سطح آن براق است و می تواند هر حرکتی را در پشت سر شما را نشان دهد.


*آب در روی اجاق به مدت طولانی قرار ندهید. این امر می تواند شما را افسرده کند و نیرویتان را برای زندگی بگیرد. هر زمانی که کارتان با کتری تمام شد، آب آن را خالی کنید.


*مطمئین شوید که لوله های شما به درستی کار می کنند. لوله هایی که آب می دهند و شیر آب هایی که چکه می کنند نشان دهنده این مطلب است که ثروت از زندگی شما می رود.


*یادتان نرود که یک نشیمن بسیار راحت در آشپزخانه تان درست کنید هر چه آشپزخانه تان آرامتر و راحت تر باشد راحت تر می توانید عشق و حمایتی که احتیاج دارید تا با آن پیشرفت به پیشرفت برسید را به دست آورید

مطالب پیشنهادی:


۵ نکته درباره پرده آشپزخانه

۷ نکته درباره جشن تولددر خانه

۵ راه و تغییر دادن سریع آشپزخانه 

این فنگ شویی پولدارتان میکند

12 نکته برای طراحی اتاق خواب بر اساس فنگ شویی

فنگ شویی

فنگ شویی و اتاق نشیمن

فنگ شویی و اتاق نشیمن


اتاق نشیمن قلب یک خانه است و منطقه ای است که بیشتر اوقاتتان را در آن میگذرانید بنابراین باید راحت باشد و حسی از وارهیدگی به شما بدهد. 


دکوراسیون این اتاق باید بازگوکننده بخش هایی از شخصیت شما برای مهمانان تان باشد و در عین حال فضایی برای اموال شخصی شما از جمله کاناپه ، صندلی ، تلویزیون و ضبط صوت و ... ایجاد کند. 


در ابتدا در آستانه درب ورودی ، رو به اتاق نشیمن بایستید ، دورترین گوشه سمت راست اتاق گوشه قدرت به شمار می آید که منطقه ارتباطات نیز هست و اینجا بهترین مکان برای تلویزیون یا ضبط صوت است به خصوص اگر یک یادگاری از کسی که دوستش دارید و یا عکسی از شریک زندگیتان را آنجا قرار دهید. 


اتاق نشیمن به شدت یانگ ( انرژی مردانه ) است پس برای تعدیل این انرژی بهتر است مقداری یین ( انرژی زنانه ) به آن اضافه کنید ، تعدادی کوسن ، مبلمان راحتی ، گیاهان پربرگ و سبز و شاداب و شاید حتی یک تنگ ماهی طلایی بتواند محیطی دلنشین پدید آورد

افزودن گیاهان شاداب ، روشن و مرتعش ، چی را تحریک میکند و میتواند نیروی تیرهای مخفی را ملایم کند ، گل خشک ایده بسیار بدی است چرا که نمادی از مرگ به حساب می آید. 


* قرار دادن آینه در بالای شومینه به جذب شاچی ( انرژی منفی ) کمک میکند. 


* شکل نعل اسبی محبوب ترین چیده مان برای مبلمان است ، از گذاشتن صندلی یا کاناپه جلوی در و یا پنجره خودداری کنید زیرا باعث میشود ساکنان خانه احساس ضعف کنند و حساس و آسیب پذیر شوند. 


* یک میز پذیرایی تمیز در وسط اتاق فنگ شویی بسیار خوبی است


مطالب پیشنهادی:


۵ نکته درباره پرده آشپزخانه

۷ نکته درباره جشن تولددر خانه

۵ راه و تغییر دادن سریع آشپزخانه 

این فنگ شویی پولدارتان میکند

12 نکته برای طراحی اتاق خواب بر اساس فنگ شویی

فنگ شویی

سال سوم شادترین سال ازدواج است

نتایج تحقیقی که روی دو هزار زوج بریتانیایی انجام شده نشان می‌دهد با وجود هیجان و جذابیتهای سال اول، سال سوم شادترین سال ازدواج است؛ در سال پنجم جذابیتها و احساسات کاهش پیدا کرده و جای آن را خستگی و دشواری می‌گیرد و حوالی سال هفتم رابطه ممکن است گسسته یا مستحکم شود.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از بی بی سی، این تحقیق که توسط شرکت حقوقی اسلیتر و گردون انجام گرفته است، نشان می‌دهد سال اول معمولا با شادی و هیاهوی ازدواج سپری می‌شود و در سال دوم زوج‌ها شروع به شناخت بیشتر یکدیگر می‌کنند.

در سال سوم زوج‌ها یاد گرفته‌اند با تردیدهای گهگاهی و ایرادات همدیگر چطور کنار بیایند بنابراین همزیستی راحتی را تجربه می‌کنند.

تقریبا در همین زمان است که موضوع تحکیم بیشتر رابطه و اضافه شدن عضو تازه به خانواده مطرح می‌شود، زوجها از پیامدهای مالی ازدواج و تقسیم هزینه‌ها رضایت دارند، و مزایای دو منبع درآمد، این دوره را دوران لذت بخشی می‌کند. معمولا در همین ایام بهبود وضعیت مسکن (بازسازی یا خرید خانه) در جریان است یا به پایان رسیده است.

اما در سال پنجم اوضاع عوض می شود؛ خستگی و افزایش روزافزون آنچه باید انجام شود شادی و رضایت زوج‌ها را کم می‌کند.

آماندا مک آلیستر وکیل خانواده در موسسه اسلیتر و گوردون می‌گوید: “معمولا زوج‌ها در سال‌های اول برای مشاوره مراجعه نمی‌کنند اما بعد از پنج سال، یا یکی دو سال بعد، بخصوص بعد از بچه‌دار شدن از ما کمک می‌خواهند.”

“حفظ هیجان سال‌های اول که همه چیز تازگی دارد کار دشواری است و اغلب افراد به این نتیجه می‌رسند که زندگی زناشویی انتظارشان را برآورده نکرده است. ما توصیه می کنیم هر کسی که در این مقطع از زناشویی دچار تردید می‌شود جدا به این موضوع فکر کند که آیا این بحران واقعا حل نشدنی است؟ در اغلب موارد این فقط یک برهه دشوار است و شش ماه بعد این مرحله کاملا پشت سر گذاشته می‌شود.”

آشنایی با خوب و بد یکدیگر، بگو مگوی دائم در باره تقسیم کار و دغدغه های مالی بچه‌داری همگی در حوالی سال پنجم تاثیر منفی خود را بر ازدواج می‌گذراند.

زوج‌هایی که در این تحقیق شرکت کرده بودند سال هفتم را مانند “دیوار” توصیف کردند. اگر آنها از این دیوار با موفقیت عبور کنند، راه برای یک زناشویی شاد و دراز مدت هموار می‌شود.

ده درصد از شرکت‌کنندگان در این پژوهش گفته‌اند “نمی‌دانستند ازدواج چقدر ممکن است سخت باشد” و یک‌سوم زوج‌ها نیز اعتراف کرده‌اند که عشق‌شان به همدیگر نسبت به روزهای اول بعد از عروسی کاهش پیدا کرده است.

در واقع یک سوم زوج‌ها از نظر عاطفی کمبود داشتند و بیست درصد زوج‌ها گفته‌اند روزهایی هست که کاملا از تصمیم خود برای ازدواج احساس پشیمانی می‌کنند.

عدم تطبیق نیازهای جنسی، تفاوت سرگرمی‌ها و تمایلات اجتماعی از موانعی هستند که در سال‌های اول سر راه زوج‌ها قرار می‌گیرند.

نیمی از دو هزار نفری که در این تحقیق شرکت کردند، روز عروسی را شادترین لحظه زندگی و سال اول را شادترین سال (البته بعد از سال سوم) توصیف کردند.

به نظر آنها دلیل اصلی این شادی، “گرمای تازه عروس یا داماد بودن” بعلاوه “خوش‌بینی لگام گیسخته به زندگی تازه در کنار یکدیگر” بوده است.

اما این احساسات خیلی زود فروکش می‌کند؛ بعد از آنکه زوج‌ها متوجه این واقعیت ناخوشایند می‌شوند که رابطه موفق نیاز به چه عزم جزمی دارد.

آماندا مک آلیستر می‌گوید “زوجها اغلب چنان در تب سالهای اول غرق می‌شوند که فراموش می کنند برای ازدواج موفق باید زحمت کشید. ازدواج بالا و پایین و سردی و گرمی دارد. بسیاری از مشکلات را می توان با مشاوره بر طرف کرد اما اگر سردی خیلی بیشتر از گرمای آن است، بجای مشاوره باید به وکیل مراجعه کرد.”


مطالب پیشنهادی:

نقش استخاره و قسمت در ازدواج 

رفتارها و کارهای مورد علاقه مردان

چگونه به همسرتان احترام بگذارید

کدام ازدواج غلط و اشتباه است؟ 

12 انگیزه غلط برای ازدواج (قسمت دوم)

الفبای ازدواج موفق

مهم ترین ملاک های ازدواج موفق

دانلود کتاب ازدواج موفق

برای داشتن یک ازدواج موفق، دختران و پسران نیازمند یادگیری مهارت هایی هستند

ازدواج موفق

آداب زندگی در آپارتمان


شاید از ناآگاهی باشد و شاید هم از این که شهرنشینی با پیشینه زندگی سنتی مردم ایران ناهمگون است، اما هرچه که هست، با گذشت ۵۰ سال از ورود زندگی آپارتمان نشینی به کشورمان هنوز بسیاری از ساکنان آنها نتوانسته اند در خانه های خود آرام بگیرند و ته دلشان همان چهاردیواری حیاط دار قدیمی را به آپارتمان های شیک و مدرن امروزی ترجیح می دهند.


این یک واقعیت است که در کشور ما فرهنگ آپارتمان نشینی هنوز هم به معنی واقعی و به صورت صحیح آن رواج نیافته و به قول عامیانه جا نیفتاده و هنوز هم بعضی افراد به مصداق ضرب المثل «چهار دیواری، اختیاری» حاضر نیستند بعضی محدودیت ها را که لازمه زندگی آپارتمانی است، قبول کنند.


در قانون از آپارتمان تعریفی نشده است، اما شاید بتوان گفت: «آپارتمان عبارت است از یک واحد مستقل در ساختمان چند طبقه که از آن برای سکونت یا جهت کسب و پیشه استفاده می شود.»


مالکیت در آپارتمان ها شامل ۲ قسمت است:


۱ ـ مالکیت اختصاصی


۲ ـ مالکیت مشترک




بخش اختصاصی

به بخشی از ملک گفته می شود که فقط صاحب آپارتمان حق استفاده از آن را دارد مثل بالکن.




بخش های مشترک

قسمت هایی از ساختمان است که تمامی مالکان حق استفاده از آن را دارند شامل زمین زیر بنا (خواه متصل به بنا باشد یا بنا به وسیله پایه روی آن قرار گرفته باشد). تاسیسات قسمت های مشترک از قبیل چاه آب، پمپ، منبع آب، مرکز حرارت و تهویه، انبار عمومی ساختمان، اتاق سرایدار در هر قسمت بنا که واقع شده باشد، آسانسور، چاه های فاضلاب، لوله ها از هر قبیل مانند لوله های فاضلاب، برق و تلفن، گذرگاه های شوت زباله، اسکلت ساختمان، تاسیسات مربوط به راه پله، وسایل تامین کننده روشنایی، تلفن، پشت بام و تاسیساتی که در پشت بام برای استفاده عمومی احداث شده است، نمای خارجی ساختمان، محوطه ساختمان که جنبه استفاده عمومی دارد و در سند اختصاصی قید نشده است.


پله های ورود به پشت بام و پله های ایمنی، درها و پنجره ها، راهروها و پاگردها که در قسمت های غیر اختصاصی باشند و دیوارهای حد فاصل بین قسمت های اختصاصی اگر جزو اسکلت ساختمان نباشند بین اهالی ساختمان مشترک هستند.




آپارتمان نشینی بدون فرهنگ آن

به نظر می رسد عمده مشکلات مرتبط با زندگی در مجتمع های آپارتمانی از زمانی آغاز شد که برخی خانواده ها با همان ذهنیت زندگی سنتی در خانه های حیاط دار، به این شیوه زندگی (آپارتمان نشینی) وارد شدند.


بیشتر کسانی که زندگی در آپارتمان ها را به دلیل مزیت هایی که در مقایسه با دیگر شیوه های سکونتی دارد، انتخاب می کنند، هنوز با فرهنگ زندگی در آپارتمان آشنا نیستند یا بخوبی آموزش ندیده اند یا الزامی در توجه به آن نمی بینند. براین اساس، بسیاری از خانواده هایی که با همین ذهنیت شروع به زندگی در آپارتمان ها می کنند برای خود و دیگران مشکل ساز می شوند و شاید به همین دلیل، بلند صحبت کردن، زیاد کردن صدای رادیو و تلویزیون یا گذاشتن کفش ها مقابل پاگرد پله ها، حمل زباله بدون سطل در حالی که شیرابه های آن روی پله ها می ریزد، برگزاری مهمانی های پر سر و صدا و... را در مشاعات ساختمان امری عادی می دانند.


لازمه زندگی آپارتمان نشینی، ارتقای فرهنگ زندگی در این مکان هاست و این درحالی است که عدم مطابقت زندگی ساکنان مجتمع ها با این فرهنگ باعث بروز مشکلات متعددی می شود که بخشی از آن مشاجراتی است که گاه مابین ساکنان یک مجتمع رخ می دهد و در نهایت به مخدوش شدن حقوق همسایگی منجر می شود.




آپارتمان نشین ها؛ ناراضی

آپارتمان نشینی نتیجه رشد جمعیت در نتیجه توسعه شهرنشینی است و به دلیل گران شدن قیمت زمین و برای جلوگیری از توسعه سطحی شهرها به اجبار برای پاسخگویی به نیاز جامعه توسعه ارتفاعی مدنظر قرار گرفته و برای این که حقوق مدنی و روابط اجتماعی ساکنان این ساختمان ها رعایت شود لازم است که قوانین و مقررات زندگی در چنین مکان هایی نیز مورد توجه قرار گیرد.


نظرسنجی ها نشان می دهد ۳۹درصد مردم سر و صدا و رفت و آمد زیاد، ۲۷ درصد محدودیت فضا، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری با همسایگان، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و ۲۷ درصد مزاحمت همسایگان را از معایب آپارتمان نشینی می دانند


نظرسنجی ها نشان می دهد ۵۵ درصد آپارتمان نشین ها از زندگی آپارتمان نشینی خود احساس نارضایتی دارند.


همچنین ۲۵ درصد آپارتمان نشین ها مخالف زندگی آپارتمان نشینی بودند، ۳۸ درصد مردم آپارتمان نشینی را سازگار با فرهنگ ایرانی دانسته اند، ۱۸ درصد ابراز بی تفاوتی و ۱۵ درصد نیز ابراز رضایت کرده اند.


براساس این نظرسنجی ۳۹درصد از پاسخگویان، سر و صدا و رفت و آمد زیاد در طبقات، ۲۷ درصد محدودیت فضا و عدم استقلال، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری و سلیقه ای ساکنان با هم، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و بازی و


۲۷ درصد دخالت و مزاحمت همسایگان را از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی عنوان کردند.


نتیجه این نظرسنجی این بوده است که به لحاظ قرار گرفتن در دوران گذار، هنوز امکان دستیابی به فرهنگ مشخص و روشنی در زمینه آپارتمان نشینی در میان شهروندان کشورمان شکل نگرفته است.




شهرداری ها و آموزش های شهروندی

این که چرا رعایت قوانین و مقررات آپارتمان نشینی از سوی برخی ساکنان آنچنان که باید رعایت نمی شود، می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد، اما شاید مهم ترین دلیلش این باشد که ساکنان یک آپارتمان آموزش های لازم درخصوص قوانین و مقررات آپارتمانی را فرا نگرفته اند و در اصل حدود وظایف خود و حقوق همسایگان را نمی دانند و از سوی دیگر، الزامات اجرایی قوانین آپارتمان نشینی هم چندان جدی نیست و در واقع تاکنون در کمتر مواردی شهروندی به دلیل عدم رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی بر اساس قانون مورد بازخواست قرار گرفته است.


هرچند اعضای هیات مدیره مجتمع های مسکونی می توانند برای آگاه سازی ساکنان آپارتمان ها از قوانین سکونت جمعی با برگزاری نشست های مشترک ماهانه میان اهالی ساختمان همسایگان را برای رعایت هرچه بیشتر قوانین آپارتمان نشینی و حقوق سایر همسایگان توجیه کنند، اما این موجب نمی شود نقش سایر دستگاه های خدماتی و اجتماعی شهر در این میان نادیده گرفته شود.


شهرداری ها به عنوان نهاد خدماتی ـ اجتماعی موظفند با توزیع بروشور های آموزشی یا برگزاری نشست هایی در فرهنگسراها، خانه های محله و... با حضور شهروندان ساکن محلات، در جهت ارتقای سطح آگاهی شهروندان پیرامون موضوع قوانین و فرهنگ آپارتمان نشینی نقش مهمی ایفا کنند.




چند نکته برای آپارتمان نشین ها

ساکنان مجتمع های آپارتمانی موظفند برای احترام به اصل حسن همجواری، برخی بایدها و نبایدها را رعایت کنند. هر چند این موارد در قانون پیش بینی نشده است، ولی رعایت آنها توسط ساکنان یک مجتمع قطعا از بروز اختلاف ها و تنش ها میان همسایگان جلوگیری خواهد کرد.


۱ ـ ایجاد سر و صدای غیرمتعارف از ساعت یک تا ۴ بعدازظهر و ۹ شب تا ۹ صبح روز بعد ممنوع است. صدای رادیو، تلویزیون و دیگر وسایل پخش موسیقی نیز در ساعت فوق فقط داخل آپارتمان محل استقرار آنها قابل شنیدن باشد.


۲ ـ هرکاری بخصوص کارهای ساختمانی که ایجاد صدای ناهنجار می کند باید با هماهنگی مدیریت ساختمان فقط ساعت ۳۰/۸ تا ۳۰/۱۳ و همچنین ۳۰/۱۵ تا ۳۰/۱۸ روزهای غیر تعطیل انجام پذیرد.


۳ ـ پارکت های چوبی و کفپوش های پلاستیکی را فقط می توان پولیش کرد و نباید آنها را با سنگ یا سرامیک و دیگر پوشش هایی که صدا را تشدید می کنند، تعویض کرد.


۴ ـ در مواردی که کف آپارتمان سنگ، سرامیک یا چوب باشد و راه رفتن و کشیدن اجسام روی آنها در طبقه پایین صداهای ناهنجار ایجاد کند، توصیه می شود حداقل ۷۵ درصد با قالی یا موکت پوشانده شود.


۵ ـ کف سایی سنگ قسمت های اختصاصی باید با اجازه کتبی مالک و مدیریت ساختمان انجام شود، تمام مواد حاصله از کف سایی باید بسرعت جمع شود و در محل مناسبی در خارج از ساختمان دفع گردد. مدیران ساختمان باید توجه کند ریختن مواد اسیدی حاصل از کف سایی به داخل فاضلاب ساختمان موجب گرفتگی و فرسایش لوله های فاضلاب می شود همچنین نفوذ این مواد به سطح زیرین سنگ باعث خوردگی لوله های مستقر در کف و ترکیدگی بخصوص در محل اتصالات می شود. بنابراین توصیه می شود هنگام کف سایی و پس از اتمام آن، سقف طبقه پایین بازرسی شود.


ساکنان هر واحد مسوول جبران خسارت وارد شده براثر گرفتگی لوله های فاضلاب، سررفتن آب وان یا سینک هستند.


۶ ـ هرگونه تغییر در نما، در یا بالکن های اختصاصی ممنوع است مگر با توافق اکثریت مالکان.


۷ ـ تعمیرات و تغییرات داخلی و خارجی که موجب صدمه به اسکلت ساختمان می شود به هیچ وجه مجاز نیست.


۸ ـ سایر تعمیرات و تغییرات داخلی آپارتمان ها و بخش های اختصاصی مانند انبار باید با اجازه کتبی مالک و تایید مدیریت ساختمان در حد معقول انجام شود.


موضوعات مرتبط:

فرهنگ و آداب آپارتمان نشینی را بدانیم


شاید از ناآگاهی باشد و شاید هم از این که شهرنشینی با پیشینه زندگی سنتی مردم ایران ناهمگون است، اما هرچه که هست، با گذشت ۵۰ سال از ورود زندگی آپارتمان نشینی به کشورمان هنوز بسیاری از ساکنان آنها نتوانسته اند در خانه های خود آرام بگیرند و ته دلشان همان چهاردیواری حیاط دار قدیمی را به آپارتمان های شیک و مدرن امروزی ترجیح می دهند.

آپارتمان

این یک واقعیت است که در کشور ما فرهنگ آپارتمان نشینی هنوز هم به معنی واقعی و به صورت صحیح آن رواج نیافته و به قول عامیانه جا نیفتاده و هنوز هم بعضی افراد به مصداق ضرب المثل «چهار دیواری، اختیاری» حاضر نیستند بعضی محدودیت ها را که لازمه زندگی آپارتمانی است، قبول کنند.

در قانون از آپارتمان تعریفی نشده است، اما شاید بتوان گفت: «آپارتمان عبارت است از یک واحد مستقل در ساختمان چند طبقه که از آن برای سکونت یا جهت کسب و پیشه استفاده می شود.»

مالکیت در آپارتمان ها شامل ۲ قسمت است:

۱ ـ مالکیت اختصاصی

۲ ـ مالکیت مشترک

● بخش اختصاصی

به بخشی از ملک گفته می شود که فقط صاحب آپارتمان حق استفاده از آن را دارد مثل بالکن.

● بخش های مشترک

قسمت هایی از ساختمان است که تمامی مالکان حق استفاده از آن را دارند شامل زمین زیر بنا (خواه متصل به بنا باشد یا بنا به وسیله پایه روی آن قرار گرفته باشد). تاسیسات قسمت های مشترک از قبیل چاه آب، پمپ، منبع آب، مرکز حرارت و تهویه، انبار عمومی ساختمان، اتاق سرایدار در هر قسمت بنا که واقع شده باشد، آسانسور، چاه های فاضلاب، لوله ها از هر قبیل مانند لوله های فاضلاب، برق و تلفن، گذرگاه های شوت زباله، اسکلت ساختمان، تاسیسات مربوط به راه پله، وسایل تامین کننده روشنایی، تلفن، پشت بام و تاسیساتی که در پشت بام برای استفاده عمومی احداث شده است، نمای خارجی ساختمان، محوطه ساختمان که جنبه استفاده عمومی دارد و در سند اختصاصی قید نشده است.

پله های ورود به پشت بام و پله های ایمنی، درها و پنجره ها، راهروها و پاگردها که در قسمت های غیر اختصاصی باشند و دیوارهای حد فاصل بین قسمت های اختصاصی اگر جزو اسکلت ساختمان نباشند بین اهالی ساختمان مشترک هستند.

● آپارتمان نشینی بدون فرهنگ آن

به نظر می رسد عمده مشکلات مرتبط با زندگی در مجتمع های آپارتمانی از زمانی آغاز شد که برخی خانواده ها با همان ذهنیت زندگی سنتی در خانه های حیاط دار، به این شیوه زندگی (آپارتمان نشینی) وارد شدند.

بیشتر کسانی که زندگی در آپارتمان ها را به دلیل مزیت هایی که در مقایسه با دیگر شیوه های سکونتی دارد، انتخاب می کنند، هنوز با فرهنگ زندگی در آپارتمان آشنا نیستند یا بخوبی آموزش ندیده اند یا الزامی در توجه به آن نمی بینند. براین اساس، بسیاری از خانواده هایی که با همین ذهنیت شروع به زندگی در آپارتمان ها می کنند برای خود و دیگران مشکل ساز می شوند و شاید به همین دلیل، بلند صحبت کردن، زیاد کردن صدای رادیو و تلویزیون یا گذاشتن کفش ها مقابل پاگرد پله ها، حمل زباله بدون سطل در حالی که شیرابه های آن روی پله ها می ریزد، برگزاری مهمانی های پر سر و صدا و… را در مشاعات ساختمان امری عادی می دانند.

لازمه زندگی آپارتمان نشینی، ارتقای فرهنگ زندگی در این مکان هاست و این درحالی است که عدم مطابقت زندگی ساکنان مجتمع ها با این فرهنگ باعث بروز مشکلات متعددی می شود که بخشی از آن مشاجراتی است که گاه مابین ساکنان یک مجتمع رخ می دهد و در نهایت به مخدوش شدن حقوق همسایگی منجر می شود.

● آپارتمان نشین ها؛ ناراضی

آپارتمان نشینی نتیجه رشد جمعیت در نتیجه توسعه شهرنشینی است و به دلیل گران شدن قیمت زمین و برای جلوگیری از توسعه سطحی شهرها به اجبار برای پاسخگویی به نیاز جامعه توسعه ارتفاعی مدنظر قرار گرفته و برای این که حقوق مدنی و روابط اجتماعی ساکنان این ساختمان ها رعایت شود لازم است که قوانین و مقررات زندگی در چنین مکان هایی نیز مورد توجه قرار گیرد.

نظرسنجی ها نشان می دهد ۳۹درصد مردم سر و صدا و رفت و آمد زیاد، ۲۷ درصد محدودیت فضا، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری با همسایگان، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و ۲۷ درصد مزاحمت همسایگان را از معایب آپارتمان نشینی می دانند

نظرسنجی ها نشان می دهد ۵۵ درصد آپارتمان نشین ها از زندگی آپارتمان نشینی خود احساس نارضایتی دارند.

همچنین ۲۵ درصد آپارتمان نشین ها مخالف زندگی آپارتمان نشینی بودند، ۳۸ درصد مردم آپارتمان نشینی را سازگار با فرهنگ ایرانی دانسته اند، ۱۸ درصد ابراز بی تفاوتی و ۱۵ درصد نیز ابراز رضایت کرده اند.

براساس این نظرسنجی ۳۹درصد از پاسخگویان، سر و صدا و رفت و آمد زیاد در طبقات، ۲۷ درصد محدودیت فضا و عدم استقلال، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری و سلیقه ای ساکنان با هم، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و بازی و

۲۷ درصد دخالت و مزاحمت همسایگان را از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی عنوان کردند.

نتیجه این نظرسنجی این بوده است که به لحاظ قرار گرفتن در دوران گذار، هنوز امکان دستیابی به فرهنگ مشخص و روشنی در زمینه آپارتمان نشینی در میان شهروندان کشورمان شکل نگرفته است.

● شهرداری ها و آموزش های شهروندی

این که چرا رعایت قوانین و مقررات آپارتمان نشینی از سوی برخی ساکنان آنچنان که باید رعایت نمی شود، می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد، اما شاید مهم ترین دلیلش این باشد که ساکنان یک آپارتمان آموزش های لازم درخصوص قوانین و مقررات آپارتمانی را فرا نگرفته اند و در اصل حدود وظایف خود و حقوق همسایگان را نمی دانند و از سوی دیگر، الزامات اجرایی قوانین آپارتمان نشینی هم چندان جدی نیست و در واقع تاکنون در کمتر مواردی شهروندی به دلیل عدم رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی بر اساس قانون مورد بازخواست قرار گرفته است.

هرچند اعضای هیات مدیره مجتمع های مسکونی می توانند برای آگاه سازی ساکنان آپارتمان ها از قوانین سکونت جمعی با برگزاری نشست های مشترک ماهانه میان اهالی ساختمان همسایگان را برای رعایت هرچه بیشتر قوانین آپارتمان نشینی و حقوق سایر همسایگان توجیه کنند، اما این موجب نمی شود نقش سایر دستگاه های خدماتی و اجتماعی شهر در این میان نادیده گرفته شود.

شهرداری ها به عنوان نهاد خدماتی ـ اجتماعی موظفند با توزیع بروشور های آموزشی یا برگزاری نشست هایی در فرهنگسراها، خانه های محله و… با حضور شهروندان ساکن محلات، در جهت ارتقای سطح آگاهی شهروندان پیرامون موضوع قوانین و فرهنگ آپارتمان نشینی نقش مهمی ایفا کنند.

● چند نکته برای آپارتمان نشین ها

ساکنان مجتمع های آپارتمانی موظفند برای احترام به اصل حسن همجواری، برخی بایدها و نبایدها را رعایت کنند. هر چند این موارد در قانون پیش بینی نشده است، ولی رعایت آنها توسط ساکنان یک مجتمع قطعا از بروز اختلاف ها و تنش ها میان همسایگان جلوگیری خواهد کرد.

۱ ـ ایجاد سر و صدای غیرمتعارف از ساعت یک تا ۴ بعدازظهر و ۹ شب تا ۹ صبح روز بعد ممنوع است. صدای رادیو، تلویزیون و دیگر وسایل پخش موسیقی نیز در ساعت فوق فقط داخل آپارتمان محل استقرار آنها قابل شنیدن باشد.

۲ ـ هرکاری بخصوص کارهای ساختمانی که ایجاد صدای ناهنجار می کند باید با هماهنگی مدیریت ساختمان فقط ساعت ۳۰/۸ تا ۳۰/۱۳ و همچنین ۳۰/۱۵ تا ۳۰/۱۸ روزهای غیر تعطیل انجام پذیرد.

۳ ـ پارکت های چوبی و کفپوش های پلاستیکی را فقط می توان پولیش کرد و نباید آنها را با سنگ یا سرامیک و دیگر پوشش هایی که صدا را تشدید می کنند، تعویض کرد.

۴ ـ در مواردی که کف آپارتمان سنگ، سرامیک یا چوب باشد و راه رفتن و کشیدن اجسام روی آنها در طبقه پایین صداهای ناهنجار ایجاد کند، توصیه می شود حداقل ۷۵ درصد با قالی یا موکت پوشانده شود.

۵ ـ کف سایی سنگ قسمت های اختصاصی باید با اجازه کتبی مالک و مدیریت ساختمان انجام شود، تمام مواد حاصله از کف سایی باید بسرعت جمع شود و در محل مناسبی در خارج از ساختمان دفع گردد. مدیران ساختمان باید توجه کند ریختن مواد اسیدی حاصل از کف سایی به داخل فاضلاب ساختمان موجب گرفتگی و فرسایش لوله های فاضلاب می شود همچنین نفوذ این مواد به سطح زیرین سنگ باعث خوردگی لوله های مستقر در کف و ترکیدگی بخصوص در محل اتصالات می شود. بنابراین توصیه می شود هنگام کف سایی و پس از اتمام آن، سقف طبقه پایین بازرسی شود.

ساکنان هر واحد مسوول جبران خسارت وارد شده براثر گرفتگی لوله های فاضلاب، سررفتن آب وان یا سینک هستند.

۶ ـ هرگونه تغییر در نما، در یا بالکن های اختصاصی ممنوع است مگر با توافق اکثریت مالکان.

۷ ـ تعمیرات و تغییرات داخلی و خارجی که موجب صدمه به اسکلت ساختمان می شود به هیچ وجه مجاز نیست.

۸ ـ سایر تعمیرات و تغییرات داخلی آپارتمان ها و بخش های اختصاصی مانند انبار باید با اجازه کتبی مالک و تایید مدیریت ساختمان در حد معقول انجام شود.


موضوعات مرتبط:

قوانین آپارتمان نشینی و شارژ ساختمان


گسترش شهرها و رشد جمعیت، مکانی درخور و مناسب برای اسکان و آرامش ساکنین خود می‌طلبد. سابقا خانه‌هایی با مساحت‌های کوچک و بزرگ و طبقاتی محدود که از 2 یا 3 تجاوز نمی‌کرد،محل سکونت بود. اما پس از این رشد و گسترش، این قبیل خانه‌ها برای این جمعیت کافی نبوده و ساخت خانه‌هایی بزرگتر که طبقاتشان از 3 بیشتر بود، طلب می‌نمود.


 این خانه‌های جدید که به نام آپارتمان شناخته می‌شوند، مانند هر محصول وارداتی از کشورهای دیگر دارای فرهنگ و اصول مربوط به خود بوده، به گونه‌ای که ساکنین موظف به رعایت آن می‌باشند و در صورت عدم رعایت آن، محل زندگی نه تنها مامنی برای آرامش نبوده، که ممکن است مشکلات فراوانی برای ساکنین آن به همراه داشته باشد. یکی از مهمترین مشکلاتی که اغلب آپارتمان‌ها با آن مواجه هستند عدم پرداخت به موقع شارژ یا به عبارت بهتر آبونمان ساختمان است. 


مالکیت در آپارتمان شامل دو قسم است: مالکیت قسمت‌های اختصاصی و مالکیت قسمت‌های مشترک که قسمت‌های مشترک عبارتند از آن قسمتهای ساختمان که مورد استفاده کلیه سکنه قرار می‌گیرد. ماده4 قانون تملک آپارتمان تعیین سهم هر یک از ساکنین را در پرداخت این حقوق، بدین سان تقسیم می‌کند: «حقوق و تعهدات و همچنین سهم هر یک از مالکان قسمت‌های اختصاصی از مخارج قسمت‌های مشترک متناسب است با نسبت مساحت قسمت‌های اختصاصی به مجموع مساحت قسمت‌های اختصاصی تمام ساختمان به جز هزینه‌هایی که به دلیل عدم ارتباط با مساحت زیر بنا به نحو مساوی تقسیم خواهد شد و اینکه مالکان ترتیب دیگری را برای تقسیم حقوق و تعهدات و مخارج پیش‌بینی کرده باشند. پرداخت هزینه‌های مشترک اعم از اینکه ملک مورد استفاده قرار گیرد یا نگیرد الزامی‌است.» با عنایت به این ماده، این نکته به ذهن می‌رسد که برخی از حقوق و تعهدات به میزان مساوی و بدون در نظر گرفتن مساحت هر یک از واحد‌های آپارتمان در نظر گرفته و تعیین می‌گردد. 


اما آیا قانون این موارد را احصا نموده یا به نظر مدیران ساختمان وا نهاده تا آنها بر اساس ساختمان و نیازمندی‌های آن این سهم را تعیین نمایند؟ ماده 23 آیین نامه اجرایی قانون تملک آپارتمان‌ها مصوب سال 1347تا حدودی این تقسیمات را مشخص کرده که: «شرکای ساختمان(ساکنین) موظفند در پرداخت هزینه‌های مستمر و هزینه‌هایی که برای حفظ و نگهداری قسمت‌های مشترک بنا مصرف می‌شود طبق مقررات زیر مشارکت نمایند:در صورتی که مالکین ترتیب دیگری برای پرداخت هزینه‌های مشترک پیش‌بینی نکرده باشند سهم هر یک از مالکین یا استفاده کنندگان ازهزینه‌های مشترک آن قسمت که ارتباط با مساحت زیر بنای قسمت اختصاصی دارد از قبیل آب، گازوییل و آسفالت پشت‌بام و غیره به ترتیب مقرر در ماده 4 قانون فوق‌الذکر و سایر مخارجی که ارتباطی به میزان مساحت ندارد از قبیل هزینه‌های مربوط به سرایدار، نگهبان، متصدی آسانسور، هزینه نگهداری تاسیسات، باغبان،تزئینات قسمت‌های مشترک و غیره به طور مساوی بین مالکین یا استفاده‌کنندگان تقسیم می‌گردد و تعیین این سهم نیز با مدیر یا مدیران ساختمان است.«با ملاحظه این دو ماده توجهمان به این نکته جلب می‌گردد که هزینه قسمت‌های مشترک به دو بخش منقسم می‌گردد بخشی که مورد استفاده کلیه ساکنین قرار می‌گیرد مانند هزینه سرایدار یا آسانسور که به طور مساوی تقسیم می‌گردد و همچنین هزینه‌های مشترکی همچون برق و آب ساختمان که بر اساس مساحت زیر بنای قسمت اختصاصی و بدون در نظر گرفتن آنکه مالک،ملک خود را مورد استفاده قرار می‌دهد یا خیر محاسبه می‌گردد که میزان آن به صورتی مشخص در ابتدای هر ماه از ساکنین آن دریافت می‌شود (امروزه به واسطه جایگزینی گاز با گازوئیل، گازبها نیز بر اساس همین معیارمحاسبه و دریافت می‌شود) توجها اینکه در خصوص هزینه‌هایی مثل آسانسور و آسفالت پشت بام، همسایگان واحد‌های همکف یا طبقه اول نمی‌توانند به بهانه سالبه به انتفاع بودن استفاده ایشان از این امکانات، از پرداخت هزینه مشترک نگهداری احتراز نمایند. این ممنوع بودن از نپرداختن شارژ مربوط به این دست هزینه‌ها به واسطه این است که قانون تملک آپارتمان‌ها معافیتی در این خصوص مقرر ننموده است. اما نکته حایز اهمیت آن است که اغلب مدیران آپارتمان‌ها در تقسیم اینگونه سهام برای هر واحد، راه‌حل مورد توافق تساوی را برگزیدند تا به دور از هر گونه اما و اگر در پرداخت ساکنین، به راحتی آبونمان را دریافت کنند و مخارج ساختمان را از آن بپردازند (البته این شیوه توافقی است و مغایر قانون). البته با وجود چنین تمهیدی (تساوی ساکنین در پرداخت‌شارژ) از سوی مدیریت ساختمان، هستند ساکنینی که خود را موظف به پرداخت شارژ ولو به قدر مساوی ندانسته و با عدم پرداخت به موقع آن، باعث کارشکنی در کار مدیریت و تبعا عدم پرداخت قبوض و سایر هزینه‌های مربوط به ساختمان می‌گردند. ماده 10مکرر قانون تملک آپارتمان‌ها حل این مشکل راچنین بیان می‌کند که: «در صورت امتناع مالک یا استفاده کننده از پرداخت سهم خود از هزینه‌های مشترک،از طرف مدیر یا هیات مدیره به وسیله اظهارنامه با ذکر مبلغ بدهی و صورت ریز آن مطالبه می‌شود. هرگاه مالک یا استفاده‌کننده ظرف 10روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه سهم بدهی خود را نپردازد مدیر یا هیات مدیران می‌توانند به تشخیص خود و با توجه به امکانات،از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ،تهویه مطبوع،آب گرم،برق،گاز و غیره به او خودداری کنند و در صورتی که مالک و یا استفاده کننده همچنان اقدام به تسویه حساب ننماید اداره ثبت اسناد محل وقوع آپارتمان به تقاضای مدیر یا هیات مدیران برای وصول وجه مزبور برطبق اظهارنامه ابلاغ شده،اجراییه صادر خواهد کرد. تبصره 1:در صورتی که عدم ارایه خدمات مشترک ممکن یا موثر نباشد، مدیر یا مدیران مجموعه می‌توانند به مراجع قضایی(شورای حل اختلاف) دادخواست داده و با رسیدگی خارج از نوبت،واحد بدهکار را از دریافت خدمات دولتی از قبیل آب و برق وغیره محروم کنند و تا دو برابر مبلغ بدهی به نفع آپارتمان جریمه نماید». آری قانون وضعیت اینگونه ساکنین را بدین نحو مشخص نموده تا در مواقع اضطرار مدیریت آپارتمان به آن قیام نماید .


 اما آنچه در عمل اتفاق می‌افتد، نحوه عمل توام با مسامحه با چنین ساکنینی است،مدیرانی که برای جلوگیری از تنش در آپارتمان با خاطیان رفتاری از روی دوستی و اعطای مهلت برای پرداخت این حق در نظر می‌گیرند .هر چند امروزه با همکاری سازمان‌های ارائه دهنده خدمات شهری (سازمان آب، اداره گاز، اداره برق،...) امکان تعبیه کنتور‌های مستقل هر واحد پیش‌بینی گردیده است که می‌تواند تا حد زیادی از هزینه‌های مشترک و پیوستگی سرنوشت واحد‌های مسکونی همسایه را کاهش داده و اشتراک همسایگان را در حد هزینه‌های واقعا مشترک مثل برق قسمت‌های مشاع و یا آب استفاده شده توسط سرایدار برای سیراب کردن باغچه و... تنزل داده است .


موضوعات مرتبط:

نگاهی به قوانین آپارتمان‌نشینی


درست است که نوعی عرف و هنجار پذیرفته شده در میان همسایه‌ها برای رعایت حقوق همدیگر وجود دارد و شهروندان با وجود همین رسوم می‌توانند تا حد زیادی روابط بین خودشان و همسایه‌ها را در آپارتمان‌ها هماهنگ و تنظیم کنند، اما جدای از همین قواعد نانوشته، از نظر قانونی نیز به حقوق افراد در آپارتمان و لزوم رعایت آنها اشاره شده است.


جالب است بدانید قانون تملک آپارتمان‌ها سال 1343 تصویب شده است، یعنی در زمانی که آپارتمان‌سازی در مراحل اولیه رشد خود به سر می‌برد و هنوز برج‌سازی به سبک و سیاق فعلی درنیامده بود.


این قانون 15 ماده دارد و تقریبا به همه دغدغه‌های زندگی آپارتمان‌نشینی اشاره کرده است.


در ماده 10 این قانون آمده است: «هرگاه مالک یا استفاده‌کننده ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه سهم بدهی خود را نپردازد، مدیر یا هیات مدیره می‌توانند به تشخیص خود و با توجه به امکانات از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم، برق، گاز و... به او خودداری کنند.»


حتی در این قانون پیش‌بینی شده است در صورت امتناع مالک از پرداخت هزینه‌های آپارتمان، سایر همسایه‌ها با او چه برخوردی داشته باشند.


در ادامه همین ماده قانونی آمده است: «درصورتی که مالک یا استفاده‌کننده همچنان اقدام به تسویه‌حساب ننمایند، اداره ثبت محل وقوع آپارتمان به تقاضای مدیر یا هیات مدیره برای وصول وجه مزبور بر طبق اظهارنامه ابلاغ شده اجرائیه صادر خواهد کرد.»


صادر کردن اجراییه به این معناست که مدیر ساختمان می‌تواند به طور قانونی، مالک را از بخشی از حقوق ساختمان محروم کند؛ البته در صورتی که مالک متخلف آن واحد آپارتمانی، هزینه‌های ساختمان را پرداخت کند، مدیر یا هیات مدیره ساختمان موظف است به محض وصول وجوه مورد مطالبه، نسبت به برقراری مجدد خدمات مشترک مثل آب و برق، اقدام کنند.»


در این قانون به هزینه‌های مشترک بین همسایگان در واحدهای آپارتمانی نیز اشاره شده است و در آن به صراحت ذکر شده که هزینه‌های آپارتمان باید از طریق جمع‌آوری شارژ و آن هم به صورت ماهانه از همه همسایه‌ها جمع شود.


اما در صورتی که فردی از پرداخت شارژ ماهانه خودداری کند، مدیر یا مدیران مجموعه می‌توانند به مراجع قضایی شکایت کنند، دادگاه‌ها موظفند این گونه شکایات را خارج از نوبت رسیدگی و واحد بدهکار را از دریافت خدمات دولتی که به مجموعه ارائه می‌شود محروم کنند و تا دو برابر مبلغ بدهی به نفع مجموعه جریمه نمایند.


در این قانون، به وظایف مدیران هم اشاره شده و تاکید شده است باید برای هر ساختمانی که بیشتر از سه واحد دارد، حتما یک هیات مدیره انتخاب شود.


ماده ۲۱ این قانون اشاره می‌کند که مدیر یا مدیران مکلفند میزان هزینه مستمر و مخارج متعلق به هر شریک و نحوه پرداخت آن را قبل یا بعد از پرداخت هزینه به وسیله نامه سفارشی به او اعلام کنند.


همچنین در ماده 22 هم تاکید شده که در تمامی ساختمان‌های مشمول قانون تملک آپارتمان‌ها که بیش از ده آپارتمان داشته باشد، مدیر یا مدیران مکلفند برای حفظ و نگهداری و همچنین نظافت قسمت‌های مشترک و انجام سایر امور مورد نیاز بنا، افرادی تحت عنوان دربان استخدام نمایند.


یکی از نکات جالب این قانون، الزام مدیران ساختمان به بیمه کردن بناست؛ طوری که هیات مدیره موظف هستند ساختمان را در برابر حوادث آتش‌سوزی بیمه کنند.


در فصل پایانی این قانون هم به لزوم حفظ، نگهداری و تعمیر بنا اشاره شده است و در همین فصل قانونی تاکید شده است در صورتی که بین شرکا توافق شده باشد ‌هزینه‌های نگهداری یک قسمت از بنا یا هزینه نگهداری و عملیات یک جزء از تأسیسات فقط به عهده بعضی از شرکا باشد، فقط همین شرکا ملزم به انجام آن بوده و در تصمیمات مربوط به‌این هزینه‌ها تعیین تکلیف خواهند کرد.


در هر حال، با وجود آن که این قوانین بالغ بر 40 سال قدمت دارد، اما بعد از گذشت این همه سال، نه‌تنها هنوز هم بسیاری از این قانون اجرا نمی‌شود، بلکه حتی بسیاری از شهروندان هم از حقوق قانونی خود در محدوده آپارتمان ‌ها اطلاعی ندارند.


موضوعات مرتبط:


فرهنگ آپارتمان نشینی


پیشرفت سریع شهرها، موجب شد‌ه است تا زند‌گی د‌ر خانه‌های کوچک، آپارتمان‌ها و مجتمع‌های مسکونی روند‌ رو به رشد‌ی د‌اشته باشد‌. آنچه بیش از هر چیز د‌یگر مهم و مورد‌ توجه می‌نماید‌، …


پیشرفت سریع شهرها، موجب شد‌ه است تا زند‌گی د‌ر خانه‌های کوچک، آپارتمان‌ها و مجتمع‌های مسکونی روند‌ رو به رشد‌ی د‌اشته باشد‌. آنچه بیش از هر چیز د‌یگر مهم و مورد‌ توجه می‌نماید‌، چگونگی کنار آمد‌ن خانواد‌ه‌های مختلف از قشرهای متفاوت د‌ر کنار یکد‌یگر است. مطلب زیر به چند‌ مورد‌ از موارد‌ فرهنگ آپارتمان‌نشینی اشاره می‌کند‌:


۱) زند‌گی خصوصی د‌یگر ساکنان آپارتمان باید‌ همواره مورد‌ احترام قرار گیرد‌.


۲) اگرچه ضخامت د‌یوارها ممکن است بین ۱۲ تا ۵۰ سانتیمتر باشد‌، اما همواره باید‌ به خاطر د‌اشت که هنوز هم بسیاری از گفتار و رفتار د‌یگران می‌تواند‌ شنید‌ه شود‌.


۳) ایجاد‌ سر و صد‌ا د‌ر فاصله زمانی ۱۰ شب تا ۸ صبح و نیز ۱ بعد‌ازظهر تا ۴ بعد‌ازظهر غیرمجاز است. می‌توان ساعات د‌یگری را نیز طبق نظر اکثریت ساکنان و مد‌یر آپارتمان بد‌ان افزود‌. این زمان‌ها «ساعات سکوت» نامید‌ه می‌شوند‌. البته ایجاد‌ سروصد‌اهای خارج از عرف د‌ر هر زمانی ممنوع است.


۴) انتظار می‌رود‌ ساکنان رفتاری محترمانه د‌اشته باشند‌ و از ظاهر شد‌ن د‌ر راه‌پله‌ها و مکان‌های عمومی ساختمان به صورت پابرهنه و یا با پوشش نامناسب خود‌د‌اری کنند‌.


۵) کفش‌های با کفپوش سخت یا پاشنه بلند‌ را تنها باید‌ هنگام خروج از ساختمان پوشید‌. برای ترد‌د‌های د‌یگر د‌ر ساختمان‌ باید‌ از د‌مپایی یا کفش‌هایی با کف نرم استفاد‌ه شود‌ تا سر و صد‌ا به حد‌اقل برسد‌.


۶) از روشن کرد‌ن ماشین لباسشویی و جاروبرقی د‌ر ساعات سکوت خود‌د‌اری کنید‌.


۷) از پخت و پز و شستن ظروف د‌ر نیمه شب اجتناب کنید‌.


۸) از تجمع د‌ر محل‌های عمومی ساختمان پرهیز کرد‌ه و هنگامی که د‌ر بالکن، راهرو، پلکان و آسانسور هستید‌، سر وصد‌ا را به حد‌اقل برسانید‌.


۹) برای صد‌ا کرد‌ن کسی یا صحبت کرد‌ن با د‌وستان یا همسایه‌ها از تلفن یا آیفون د‌اخلی استفاد‌ه کرد‌ه و برای فر خواند‌ن آنها د‌اد‌ نزنید‌ و از پنجره یا بالکن با آنها صحبت نکنید‌.


۱۰) هنگام جا به جا کرد‌ن لوازم منزل آنها را بلند‌ کنید‌ و روی زمین نکشید‌. از جابجا کرد‌ن لوازم منزل د‌ر ساعات سکوت بپرهیزید‌.


۱۱) مهمانی‌های شبانه خود‌ را به گونه‌ای ترتیب د‌هید‌ که تا قبل از ساعات سکوت به پایان برسد‌.


۱۲) پرتاب‌ کرد‌ن یا ریختن هرگونه شیء به خارج از پنجره یا بالکن اکید‌اً ممنوع است. همچنین مطمئن شوید‌ که وسایلی که کنار پنجره یا بالکن قرار می‌د‌هید‌، د‌ر اثر نیروی باد‌ قوی نمی‌افتند‌.


۱۳) د‌ر آسانسور باید‌ به د‌رستی بسته شود‌ تا د‌یگران د‌ر سایر طبقات هم بتوانند‌ از آن استفاد‌ه کنند‌. هیچگاه آسانسور را معطل نگه ند‌ارید‌. محد‌ود‌یت وزن آسانسور را مراعات کنید‌، د‌ر غیر این صورت ترمز آن آسیب می‌بیند‌ و یا حواد‌ث ناگوارتری ممکن است رخ د‌هد‌.


۱۴) هیچگاه کسی را که انتظار ملاقاتش را ند‌ارید‌ و کاملاً نمی‌شناسید‌، به د‌اخل آپارتمان‌ راه ند‌هید‌. تا زمانی که مطمئن نشد‌ید‌ که چه کسی پشت د‌ر است، او را به د‌اخل ساختمان راه ند‌هید‌. به خاطر د‌اشته‌ باشید‌ که امنیت ساختمان د‌ر گرو هوشیاری و همکاری همه ساکنان است.


۱۵) مراقب باشید‌ که کود‌کان خود‌ یا مهمان‌تان از طریق شبکه آیفون د‌اخلی، مزاحمتی برای د‌یگر همسایگان ایجاد‌ نکنند‌.


۱۶) کلیه د‌رها و پنجره‌ها باید‌ به آرامی بسته شوند‌. د‌ر مواقع وزید‌ن باد‌ آنها را کاملاً ببند‌ید‌.


۱۷) شب‌ها و نیز هنگام خروج از آپارتمان باید‌ کلیه د‌رها را قفل کرد‌ه و پرد‌ه‌ها را بکشید‌.


۱۸) وقتی ناشناسی زنگ شما را می‌زند‌ و خود‌ را آشنا یا فامیل همسایه‌تان معرفی می‌کند‌، د‌ر را به روی او باز نکنید‌.


۱۹) اگر فرد‌ ناشناسی هم زمان با ورود‌ شما، خواست وارد‌ آپارتمان شود‌، از او نام واحد‌ مورد‌ نظرش را بپرسید‌. اگر به حضور غریبه‌ای شک کرد‌ید‌، او را به آپارتمان راه ند‌ه


موضوعات مرتبط:


فرهنگ آپارتمان نشینی و مشکلات آن

زندگی در یک محیط آپارتمانی


توصیه های کاربردی در آپارتمان نشینی



ساکنان هر واحد آپارتمانی و  قسمت‌های اختصاصی مجتمع‌ها موظفند در جهت رعایت حسن همجواری، بعضی بایدها و نبایدها را مورد توجه قرار دهند و به آنها عمل نمایند. هر چند این موارد در قانون پیش بینی نشده است ولی رعایت آنها توسط آپارتمان نشین‌ها موجب می‌گردد که از بروز اختلاف‌ها و تنش‌های گوناگون جلوگیری شود. بنابراین برای آگاهی بیشتر آپارتمان نشینان محترم موارد زیر توصیه می‌گردد، ممکن است بخشی یا تمام آنها برای آپارتمان شما کاربرد داشته باشد لذا می توانید پس از طرح آن در مجمع ساختمان، قوانین مورد توافق را صورتجلسه و در  اختیار کلیه ساکنین و مالکین قرار دهید.

 

 

نظافت ساختمان:

نظافت در پارکینگ، حیاط و راهرو رعایت گردد خصوصا در مورد انداختن آشغال هایی مانند ته سیگار و پوست بیسکویت و امثال آن

زباله های خود را با استفاده از سطل زباله تا محل جمع آوری آن در کوچه حمل نمایید تا از چکه نمودن آب آن روی زمین و لک نمودن کف راهرو جلوگیری گردد.

در صورت وجود ظرف مخصوص زباله در کوچه، حتما زباله را داخل آن قرار دهید و در صورت عدم وجود آن، در محل تعیین شده در کوچه. از گذاشتن زباله ها پشت درب حیاط خودداری فرمایید.

لطفا در طول روز از گذاردن کیسه زباله در کوچه خودداری فرمایید.

بهیچوجه کیسه زباله را در داخل حیاط یا پارکینگ، حتی برای مدت کوتاه قرار ندهید.

در فصول بارندگی، در هنگام ورود به راهرو کفش خود را با پادری های جلوی درب تمیز نمایید.

ساکنین می‌باید از کثیف کردن فضای عمومی خودداری نموده و در حفظ تمیزی آن کوشا باشند.

 

 

بخش های مشاع

از گذاردن هرگونه وسیله اضافه داخل پارکینگ یا سایر فضاهای مشاع خودداری فرمایید.  پارکینگ صرفا جهت پارک نمودن خودرو ها می باشد.

فضای پارکینگ فقط متعلق به اتومبیل خود مستاجرین یا مالکین می باشد . توقف خودروی مهمان در حیاط یا پارکینگ واحد مربوطه بلامانع می باشد.

جهت رعایت امنیت، دوچرخه و سایر وسایل مورد استفاده کودکان پس از استفاده در انباری واحد گذارده شود.

به دلیل برقراری آرامش ساکنان آپارتمان، محیط حیاط و پارکینگ صرفا جهت بازی و استفاده کودکان مستقر در آپارتمان و یا مهمانان آنها در زمانی غیر از زمان استراحت ساکنین می باشد و ورود کودکان همسایه به جهت سلب آرامش ممنوع است.

گونه تغییر در نما، سر در یا بالکن‌های اختصاصی ممنوع است مگر با توافق اکثریت مالکین.

هیچ‌گونه وسایل شخصی نباید بیرون از پنجره در پاگردهای عمومی، پاسیو، جلوی درب ورودی آپارتمان، در محوطه و پارکینگ قرار داده شود. به خصوص ساکنین طبقه همکف که معمولا فقط راه به پاسیو دارند.

نصب هر گونه آنتن قابل رویت بر روی نما یا در بالکن ساختمان بدون اجازه مدیریت ساختمان ممنوع می‌باشد.

مسدود نمودن راه دیگر ساکنان ممنوع است. همچنین نمی‌توان مانع استفاده از قسمت‌های مشترک توسط سایر ساکنین شد مگر آنکه رفت و آمد یا استفاده از آن قسمت مستلزم عبور از ملک اختصاصی باشد.

هیچ گونه وسایل شخصی نباید بیرون از پنجره در پاگردهای عمومی، پاسیو، جلوی درب ورودی آپارتمان، در محوطه پارکینگ قرار داده شود.

بهتر است تحت هیچ شرایطی مواد منفجره و خطرناک که ایجاد انفجار و  آتش‌سوزی می‌نماید در قسمت‌های اختصاصی و مشاعات نگهداری نکنید.

 

 

امنیت

حتما پس از خروج از حیاط درب را کامل ببندید و به کودکان نیز این مورد را تاکید فرمایید.

از باز کردن درب حیاط از پشت آیفون قبل از اطمینان از آشنا بودن مخاطب، خودداری فرمایید.

در مجتمع‌های فاقد نگهبان باز و بسته کردن درب ورودی محوطه یا ساختمان توسط آیفون می‌باید به وسیله افراد بالغ، پس ازشناسایی انجام پذیرد. گاهی دیده می‌شود بچه‌ها دکمه آیفون را حتی پس از ورود، دوباره فشار می‌دهند و در نتیجه درب باز می‌ماند.

نگهداری سگ، کبوتر، قناری، خرگوش و بطور کلی حیوانات در قسمت‌های مشترک مانند پاسیو، هال، بالکن، تراس و محوطه ممنوع است اگر چه استفاده از آن مختص یک یا چند واحد باشد. مدیران ساختمان نباید در این مورد چشم پوشی نمایند زیرا ممکن است علاوه بر نارضایتی سایر ساکنین، آن حیوان عامل بیرونی نیز باشد.

در مجتمع‌های فاقد نگهبان درهای ورودی به مجتمع می‌باید پس از ورود یا خروج از ساعت 22 به بعد قفل گردند. کلید ورودی به مجتمع پارکینگ و تراس نباید به غیر از ساکنین مجتمع داده شود.

نصب کپسول آتش‌نشانی  در راهروها و بازدید دوره‌ای آن از ضروریات هر مجمتع آپارتمانی می‌باشد.

استفاده هم‌زمان از اتو، ماشین لباسشویی، سرخ کن برقی و دیگر وسایل الکتریکی با مصرف بالا موجب داغ شدن سیم‌ها گردیده خطر آتش‌سوزی را افزایش می‌دهد. بنابراین استفاده این وسایل به طور همزمان باید خودداری گردد. مدیران ساختمان می‌باید کنترل فیوزهای داخلی آپارتمان‌ها و وضعیت تابلوهای برق داخل واحدها را حداقل یک بار در سال مورد بازدید قرار دهند. بارها مشاهده گردیده که فیوزهای داخلی دستکاری شده‌اند. در نتیجه هنگام افزایش بار الکتریکی جریان برق قطع نمی‌شود و آتش سوزی، جان و مال کلیه ساکنین را در معرض خطر قرار می‌دهد.

انبار آپارتمان مختص وسایل شخصی ساکنین است. استفاده تجاری و اجاره آن به دیگران ممنوع می‌باشد.


موضوعات مرتبط:


فرهنگ آپارتمان نشینی و مشکلات آن

 

 

 

نشتی آب

 در صورت شنیدن صدای غیرطبیعی آب در لوله های فاضلاب و سایر لوله های آب عمومی بلافاصله یا راسا یا از طریق مدیر ساختمان نسبت به شناسایی محل و اطلاع رسانی به مالک واحد اقدام فرمایید.

در فصل تابستان مکررا از وضعیت کولرهای خود و عدم نشتی آب از کولر و لوله رابط اقدام فرمایید.

در صورت مشاهده نشتی کولر سایر واحدها، پس از بستن شیر آب آن کولر حتما بلافاصله موضوع را به واحد مربوطه اطلاع دهید.

در مصرف آب صرفه جویی نمایید.

در صورت ترک واحد برای چندین روز (خصوصا در ایام عید و تعطیلات) شیرفلکه واحد (شیر سرد، گرم، رادیاتورها) را ببندید تا در صورت نشتی آب از لوله ها (که قبلا موارد مشابه وجود داشته است) از وارد آمدن خسارت به سایر واحدها خودداری شود.

ساکنین هر واحد مسئول جبران خسارت وارد شده در اثر گرفتگی لوله‌های فاضلاب، سر رفتن آب وان یا سینک می‌باشد.

از مصرف آب خارج از حد معمول می‌باید خودداری شود. در غیر این صورت نصب کنتور بر روی ورودی آب آپارتمان توصیه می‌شود .

 

 

تعمیرات

تعمیرات و تغییرات داخلی و خارجی که موجب صدمه به اسکلت ساختمان می‌شود به هیچ وجه مجاز نمی‌باشد.

پارکت‌های چوبی و کف پوش‌های پلاستیکی را فقط می‌توان پولیش نمود و نباید آنها را با سنگ یا سرامیک و دیگر  پوشش‌هایی که صدا را تشدید می‌نمایند، تعویض کرد.

سایر تعمیرات و تغییرات داخلی آپارتمان‌ها و بخش‌های اختصاصی مانند انبار می‌باید با اجازه کتبی مالک و تایید مدیریت ساختمان در حد معقول انجام شود.

هر گونه دستکاری تجهیزات مشترک بدون اطلاع مدیریت ساختمان ممنوع می‌باشد.

 

 

موارد عمومی

از باز گذاشتن درب پشت بام به دلیل ورود سوسک و یا شکستن شیشه در اثر بسته شدن درب توسط باد خودداری فرمایید.

ایجاد سر و صدای غیر متعارف از ساعت یک تا چهار بعدازظهر و نه شب تا نه صبح روز بعد ممنوع می‌باشد. صدای رادیو، تلویزیون و دیگر وسایل پخش موسیقی نیز در ساعت فوق می‌باید فقط در داخل آپارتمان محل استقرار آنها قابل شنیدن باشد.

هرگونه کاری به خصوص کارهای ساختمانی که ایجاد صدای ناهنجار می‌نماید، باید با هماهنگی مدیریت ساختمان فقط در ساعت 8و30 دقیقه تا 13و30 دقیقه و همچنین 15 و 30 دقیقه تا 18 و 30 دقیقه روزهای غیر تعطیل انجام پذیرد.

در مواردی که کف آپارتمان‌ سنگ،سرامیک یا چوب باشد و راه رفتن و کشیدن اجسام بر روی آنها در طبقه پایین صداهای ناهنجار ایجاد کند، توصیه می‌شود حداقل 75 درصد کف با قالی یا موکت پوشانده شود.

هیچ گونه صدای ناهنجاری مثل صدای کشیدن صندلی بر روی کف‌های سنگی، صدای توپ بازی و دویدن بچه‌ها و صداهای تحریک‌آمیز نباید در طول شبانه روز ایجاد گردد. صدای مته‌کاری و کوبیدن میخ به دیوار جهت نصب وسایل تزیینی می‌باید در ساعت مناسب روزهای غیر تعطیل انجام شود.

از گذاشتن مواد آتش زا، ماشین لباسشویی و دیگر تجهیزات، قفس پرنده و هر گونه جسم خطرناک که باعث ایجاد، سر و صدا است خودداری شود اگر چه این بخش تنها از طریق آپارتمان همکف قابل دسترسی باشد. حفظ و نگهداری ان به عهده مالک قسمت‌های اختصاصی آن واحد می‌باشد ولی استفاده از آن نباید موجب سلب آسایش دیگران گردد.

تردد با لباس راحتی منزل در فضاهای عمومی و مجتمع خارج از اصول شهروندی است.

ایاب و ذهاب آرام در نیمه‌ی شب و بدون سر و صدا، نشان از درک و احترام به حقوق دیگران است.

سرو صدای میهمانی در حد معمول (به طوری که موجب آزاد دیگر ساکنین نشود) حداکثر تا ساعت 24 مجاز می‌باشد. در ایام هفته حداکثر تا ساعت 23 و در شب‌های تعطیل و آخر هفته مراسم بدرقه و خداحافظی می‌باید در داخل آپارتمان – نه در راه پله یا هال عمومی – انجام شود. از میهمان‌ها نیز درخواست گردد در حین عبور از راه پله و محل‌های مشترک رعایت ارامش دیگران را نموده و از دویدن بچه‌ها و ایجاد سر و صدا ممانعت به عمل آورند.

بازی کردن بچه‌ها در قسمت‌های مشترک در صورت تایید هیئت مدیره فقط در ساعت‌های تعیین شده و در محل‌های مقرر مجاز می‌باشد.

مسئول حرکات و رفتار فرزندان اولیای آنها می‌باشند و در قبال هر گونه عمل خلاف، آنها باید جوابگو باشند.

 

همچنین با اطلاع می رساند که مبلغ شارژ ماهانه به طور علی الحساب ...... تومان تعیین گردیده است (به شرط آنکه در زمان دریافت شارژ موجودی واحد کمتر از ......... تومان نباشد) که به دلیل مبالغ زیاد قبوض و امکان پرداخت آنها خواهشمند است در هفته اول هرماه تحویل فرمایید. در صورت وجود هزینه های ویژه یا قبوض با مبلغ بسیار بالا و کسری موجودی صندوق، این هزینه ها محاسبه و کسری آن متناسب با موجودی شارژ هر واحد دریافت خواهد گردید.

موضوعات مرتبط:

         

فرهنگ آپارتمان نشینی و مشکلات آن



 
 
 

 
رشدجمعیت شهری و گذر زمان در چند دهه گذشته عاملی بود تا تغییرات بنیادی و اساسی در نحوه و شکل زندگی مردم به وجود آید؛ تغییراتی که گاه از سر شوق و اشتیاق بود. این تغییرات به مرور زمان در شرایطی وارد جامعه می شود که جایگزین شدن ماشین به جای درشکه استفاده از تلفن همراه به جای باجه های تلفن و بسیاری از وسایل مدرن امروزی برای نسل ها و دهه های گذشته حتی فکر کردن و در تخیل آوردنش هم کار بسیار سختی بود.
از سوی دیگر تغییراتی نیز از سر اجبار و نیاز درجامعه به وجود آمد که دیگر چاره ای برای رفع آن وجود نداشت و باید به آن تن داده می شد.
خارج شدن خانه ها از فضایی که وسعت آن امروزه برای نسل جدید کمتر در تخیل می گنجد وتبدیل شدن آنها به خانه هایی در ابعاد کوچک تر، به گونه ای که هر خانه روی خانه ای دیگر بنا شده، مدلی از زندگی را در خانه هایی به نام آپارتمان به وجود آورده است. مدلی که زندگی در آن خلاف زندگی درخانه های حیاط دار و بزرگ تابع قواعد و قانون خاص خودش است.
 
 
● قانون در کنار آپارتمان نشینی
آپارتمان ها بنا به تعریف، واحدهایی از یک مجموعه ساختمانی هستند که در عرصه واحد، از یک پلاک ثبتی خاص با واحدهای مستقل با سند تفکیکی خاص و مجزا بنا شده اند.
با توجه به شروع ساخت و ساز مجتمع های آپارتمانی از دهه 40 که تعداد آنها ازتعداد انگشتان دست فراتر نمی رفت، قانون تملک آپارتمان ها در سال 1343 به تصویب رسید و آیین نامه اجرایی آن نیز چهار سال بعد یعنی 1347 تدوین شد.
اصلاح آیین نامه اجرایی آپارتمان ها در دهه 60 در حالی مورد بازبینی مجدد قرار گرفت که مردم در این دهه به زندگی در آپارتمان روی آورده و در کشاکش زندگی در آنها با مشکلات مختلفی روبه رو شده بودند.
 
 
● سنت آپارتمان نشینی
مشکلات زندگی آپارتمانی از زمانی آغاز شد که خانواده ها همچنان پیرو زندگی سنتی خود در خانه های حیاط دار بودند؛ به گونه ای که صحبت کردن با صدای بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانه روز، بلندی صدای تلویزیون، رادیو و ضبط صوت تا آن میزان که تمایل دارند و بسیاری از نمونه های دیگر، با این تفکر که چهار دیواری اختیاری است همچنان بر آن شیوه زندگی سنتی پا فشاری می کردند، بدون آن که توجه به حقوق همسایه دیوار به دیوار یا همسایه طبقه پایین یا بالایی خود داشته باشند.
مردم ما اگر چه ازخانه های حیاط دار به آپارتمان های چند طبقه کوچ کرده اند، اما نمی توانند درخانه های خود آرام بگیرند. آنها یا از مزاحمت همسایگان در عذاب هستند یا موجب مزاحمت همسایگان دیگر می شوند. بطوری که معتقدند پولش را داده اند و هرگونه که بخواهند، می توانند زندگی کنند و شاید هم به این دلیل است که از سکوت در آپارتمان ناراضی به نظر می رسند اما در دنیای امروز با افزایش روبه رشد جمعیت، تنها راه کنار آمدن بااین موضوع، داشتن فرهنگ و قوانین آپارتمان نشینی است یا اینکه از شهر خارج و در شهرک های اطراف ساکن شوند.
 
 
● قانون و فرهنگ
فرهنگ، جزء لاینفک هر زندگی آپارتمان نشینی بوده و نادیده گرفتن این بخش مهم در زندگی آپارتمانی به وجود آورنده بخش بزرگی از مشکلات اجتماعی و معضلات روانی در این محدوده است.
رسیدن به یک فرهنگ واحد در هر مجموعه آپارتمانی در حالی است که هر خانواده ساکن درهر واحد مسکونی فرهنگ آپارتمانی خاص خودش را دارد و همسو وهمراه کردن همه فرهنگ ها با یکدیگر در یک فرهنگ در عرصه عمل کاری غیر ممکن به حساب می آید.
با این حال وارد شدن و زندگی کردن در مجتمع های آپارتمانی دو اصل بدیهی است : با توجه به محدودیت های زندگی آپارتمان نشینی نخست باید رعایت حقوق دیگران مهم شمرده شود و دیگر آن که در انتظار رعایت حقوق و قوانین از جانب دیگران نباشید.
 
 
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مشکلات آپارتمان نشینی و اختلاف میان همسایگان در نتیجه نادیده گرفتن این دو نکته اساسی است که بوجود می آید. به گونه ای که آنها در یک جمع بندی ساده معتقدند توافق نداشتن ساکنان در نحوه استفاده از مشاع ها، وجود سلیقه های گوناگون، فرهنگ ها و اختلاف محسوس اجتماعی میان ساکنان، نبودن ضوابط و مقررات مدرن برای طراحی، ساخت و بهره برداری از مجتمع ها، بی توجهی ساکنان به حقوق همسایگان و الزام نداشتن آنها به جبران خسارت های احتمالی تنها بخشی از این مشکلات بوده یا باعث ایجاد مشکلات است.زندگی شهری در حصار خانه های قوطی کبریتی گرفتار شده است. فرهنگ آپارتمان نشینی به معنای توجه به آداب، قواعد و الزام های زندگی در محیط جمعی یعنی آپارتمان نشینی معنا و مفهوم پیدا می کند و دوری از آن باعث بالا رفتن مشکلات اجتماعی می شود.
 
از مشکلات اجتماعی مشکلاتی است که خود را در اعتراض ها و شکایت های گوناگون در کلانتری ها و دادسرها نشان می دهد.
آنچه در شکایت و دادرسی براساس آنچه حق قانونی به حساب می آید تنها یک روی سکه است و روی دیگر را باید در کاسته شدن از ارزش همسایه و همسایه داری جست وجو کرد.
همسایه ای که در فرهنگ کهن، احادیث و آموزه های دینی ما برای آن سفارش های بی شماری شده است.
یکی از مزایای ارتباط و دوستی با همسایه ایجاد امنیت و آرامش برای مسلمانان در یک شهر توسط خود مردم است. در روایات داریم که 40 خانه پهلویی، 40 خانه عقبی و 40 خانه جلویی به عنوان همسایه محسوب می شوند. چنانچه از حضرت رسول(ص) روایت داریم که فرمودند اگر ستم نبود می گفتم همسایه از همسایه ارث می برد.
ارتباط با همسایه و حقوقی که همسایه بر همسایه دارد را می توان در چارچوب مسایل اخلاقی حل و فصل کرد.
 
 
● آپارتمان قالب کوچک یک کشور
شاید بتوان آپارتمان نشینی را مقیاس کوچکی از یک کشور یا شهر در نظر گرفت که وضع قوانین و مقررات در ایجاد نظم و هماهنگی در آن نقش بسیار مهم و اساسی را ایفا می کند. اگر برای اداره شهر یا کشور نیاز به حضور مدیر یا مدیرانی در رأس امور است، اداره آپارتمان نیز نیازمند حضور مدیر یا مدیرانی از داخل خود مجموعه است تا بتوانند قوانین و مقرراتی را برای اداره، کنترل و حتی هماهنگ کردن خانواده های ساکن در آپارتمان وضع کنند و به اجرا درآورند که این مهم در آیین نامه اجرایی قانون آپارتمان وضع شده است.
با این حال دیگر دوره سکونت در خانه های وسیع و باغ های بزرگ گذشته و ضرورت های زندگی شهرنشینی و تمرکز امکانات و منابع ما را وادار کرده است تا در محیطی تنگ و فشرده زندگی کنیم. پس طبیعی است که هرچه مکان های زندگی انسان ها فشرده تر شود، خواسته های شخصی بیشتر با هم برخورد می کند. در این شرایط افراد برای برخورداری از یک زندگی آرام، ناگزیرند از برخی آزادی های خود صرف نظر کرده و در ازای حقوقی که پیدا می کنند، تکالیفی در مقابل یکدیگر بپذیرند. نکته ای که شاید از زیر چشم بسیاری از آپارتمان نشین ها دور مانده است.

زندگی در یک محیط آپارتمانی


امروزه  در کشور ایران ، روز به روز  به تعداد کسانی که آپارتمان نشین  می  شوند ، اضافه می  شود و متاسفانه از  آموزش های  لازم  جهت  زندگی  جمعی به مردم به صورت منظم و با برنامه  خبری نیست  . در  بسیاری  از موارد  شاهد  وقوع مشکلات  فراوان در مجتمع های  مسکونی  هستیم  که یکی از مهمترین  آنها بی  تفاوتی افراد  در مشارکت نمودن و پذیرش مسوولیت  در زندگی  جمعی در آپارتمان هاست  که  این خود می تواند از ایجاد   مکانی آرامبخش ومناسب برای ذهن خلاق آدمی جلوگیری نماید .


  مهمترین  عوارض ناشی  از زندگی در یک محیط آپارتمانی نامناسب به شرح زیر است :


1- بی  تفاوتی  افراد  نسبت  به  سرنوشت  یکدیگر  سبب  عواقب ناخواسته ای  می  شود  که می  توان  خبرهای  مختلفی را که در روزنامه ها انتشار می  یابد مطالعه کرده و به آنها  پی برد ،  نظیر وقوع  فوت  افراد  در آپارتمان ها  و گذشت  چندین  روز  و بی  اطلاعی  ساکنین ، وقوع  انفجار  و آتش  سوزی ،  نشت آب و تخریب  منازل ، وقوع  ناراحتی  و بیماریهای  حاد نظیر  سکته و .... که نیازمند  کمک  فوری  اطرافیان  است  که به علت  بی  تفاوتی در  کمک رسانی ،فرد مصدوم  جان  سپرده است ، ،برخورد  و نزاع میان افراد که  سبب  سلب آسایش  همگان می  شود  که این موارد باعث   درهم  ریختگی  و ایجاد  یک محیط نازیبا  و آزار  دهنده خواهد شد.


2-یکی از تاثیرات   زندگی در جای پرتنش ، تاثیر نامطلوب بر مغز آدمی است ، به جای آنکه انسان بتواند در هنگام اوقات فراغت خود  در آرامش بسر برده و در این دوره باارزش از ذهن خود برای حل مشکلات بهره مند شود و یا به تکامل آن کمک کند ، ذهن درگیر مبارزه با  مشکلات جدید شده و با گذر زمان دچار خستگی و فرسودگی شده و این خود تاثیر نامطلوبی بر ذهن خلاق انسان خواهد داشت و در صورتی که   مدیریت زندگی در آپارتمان ها   به درستی برنامه ریزی نشود می تواند شروعی برای تاثیرگذاری نامطلوب بر خلاقیت ذهن انسان باشد .


 3- بی تفاوتی افراد  در محیط های  زندگی جمعی  سبب می شود  که به مرور  قوانین و مقررات  و نظم و انضباط  در آپارتمان از میان رفته و لذا بهترین  محیط برای  زندگی  آن دسته از افرادی  می  شود  که به دنبال محیط های  در هم  ریخته هستند  نظیر معتادان ، سارقان و افراد  دارای  مشکلات اخلاقی ، زیرا این افراد  با خیال  راحت  و بدون  مزاحمت  می  توانند  در این مکانها  زندگی  کنند  و  شرایط را برای  دیگر خانواده ها  ، عذاب آور و نا ایمن نمایند و بر عکس  در مجتمع عای  مسکونی  که  قوانین  و نظم  و انضباط  و نظارت جمعی  شدید  حاکم   است  این گونه افراد  به هیچ وجه  ساکن نشده  و از این مکان ها  به  شدت  دوری می جویند  چون  می  دانند  در آینده با مشکلات  مهم  روبه رو می  شوند .


4-آپارتمان هایی که فاقد مقررات و قوانین بوده  و ظاهری  نازیبا دارند  سبب می  شود  که افراد با فرهنگ  و منضبط با  اولین نگاه  از  ساکن  شدن  در این گونه آپارتمان ها  خود داری  نموده  و لذا چنین مکان هایی مستعد  آن دسته از افرادی  می  شود  که زیر بار  هیچ گونه نظم و انضباطی نمی  روند که در نهایت چنین آپارتمان هایی    تبدیل به مکان های بسیار  آزار دهنده ای برای زندگی   می شوند.


5-وقتی مهمانان  به یک مجتمع  مسکونی مراجعه می کنند که  بسیار تمیز و منظم بوده و دارای قوانین و مقررات مکتوب می  باشد ، تحت تاثیر  قرار گرفته و سعی می کنند که خود را با شرایط آنجا مطابقت دهند و برعکس  وقتی  در محیط های  درهم ریخته و کثیف  وارد می  شوند  علاوه بر نگاه تحقیر آمیز به ساکنین ، تقیدی به رعایت  نظم و انضباط و مقررات از خود نشان  نمی دهند  و لذا این موضوع خود به یک  مشکل مهم  برای  ساکنین تبدیل می شود که گهگاه منجر به نزاع و درگیری  با مهمانان می شود که در نهایت رابطه ساکنین را بهم ریخته و سبب دشمنی و عداوت و کینه جویی در بین آنان می  شود .


6-عدم مشارکت  ساکنین آپارتمان ها  و فرار از مسوولیت ها اگر چه در کوتاه مدت  به سود افراد خواهد بود ، زیرا از زیر بار مسوولیت ها  فرار می  کنند ، اما در دراز مدت  عواقب ناخواسته ای  را در برخواهد داشت ، زیرا  زمینه  ساز نفرت  میان افراد  شده  و افرادی که صادقانه  زحمت می  کشند ، به علت  فرصت طلبی عده ای دیگر ، مسوولیت ها را رها می کنند  و از طرفی  به مرور زمان  افراد منضبط و منظم  از این گونه آپارتمان ها  فرار خواهند کرد  و تنها عده ای  بی  مسوولیت  در کنار هم زندگی خواهند  کرد  که در این  شرایط  صاحبنظران  بیان می کنند  چنین  محیطی به مکانی آزار دهنده و مصیبت بارتبدیل  خواهد  شد که برای  همیشه  آرامش از آنجا فرار خواهد کرد.


7- یک نکته مهم که باید  بخاطر سپرده  شود ، تاثیر گذاری  محیط های پاکیزه و تمیز و با مقررات بر رشد شخصیتی کودکان و نوجوانان  است ، در محیط های  نازیبا  و پرتنش  ، کودکان و نوجوانان  علاوه بر بدبین شدن نسبت  به جامعه ، یاد می گیرند  چگونه از مسوولیت ها  فرار کنند  و لذا  شخصیت آنها به گونه ای  تربیت  می شود که هیچ گاه در زندگی  و محیط های  شغلی  به موفقیت های  قابل توجه  دست نمی یابند و در کارهای  گروهی  شکست می خورند.


خلاصه کلام آنکه  ما مجبور به مشارکت نمودن در محیط زندگی  خویش هستیم ، در غیر اینصورت امیدی  به خوب  زندگی کردن و حاکم شدن  امنیت وآرامش  نخواهد بود و از طرفی در این شرایط نمی توان از مغز برای خلق اندیشه های با ارزش امید زیادی داشت  . 

موضوعات مرتبط:

 

مدیریت در خانه



آیا روزگار کودکی خود را به یاد دارید؟ زمانی‌که مهندس، پزشک، استاد، کارمند، بازرگان و... نبودید. گذشته‌ای را به خاطر آورید که بزرگترین رویای شما رفتن به پارک و بازی با همسالان بود. دورانی که به سرعت گذشت و اینک تنها شیرینی آن لحظه‌هاست که برجا مانده است.


 امروز را مرور کنید که متصدی شغلی در موقعیتی رسمی هستید و برای کسب درآمد و احترام اجتماعی در تکاپویید. همه به نوعی در محیط کاری و اجتماعی؛ اداره کننده امور مربوط به حرفه هستیم. 


گاهی شرایط آن چنان دشوار می‌شود که مدتی زمان و مکان را فراموش کرده، تمامی انرژی خود را صرف برطرف ساختن بحران می‌کنیم و گاهی شرایط به حدی آرام و مطلوب است که به دنبال راهی برای پر کردن لحظه‌ها هستیم. شاید با مفاهیم علمی مدیریت چندان آشنا نباشیم؛ برای مثال تئوری‌ها و یا سبک‌های مدیریتی را نشناسیم، اما در روش و اجرا از شیوه مدیریتی ویژه‌ای پیروی می‌کنیم. گاه آزادمنشانه، گاه دموکرات و گاهی یک دیکتاتور ناب هستیم. به هر حال نقش مدیریتی ایفا می‌کنیم و در انجام وظایف محوله ساعی و کوشاییم.


خانواده های سالم و خوشبخت چگونه هستند؟



از سویی انسان در هر مقوله که سرمایه‌گذاری کند، خواهان موفقیت است. یک مدیر موفق برای رسیدن به درجات رشد و ترقی به طور قطع از نظر جسمی، مالی، خانوادگی، زمانی و اجتماعی سرمایه‌گذاری‌هایی را انجام داده و در انتظار برداشت و بهره‌برداری است. اگر همه چیز درست سازماندهی شود، نتیجه جز موفقیت نیست و پس از مدتی به عنوان مدیری نمونه انتخاب خواهیم شد. این بدین معنی است که از لحاظ شخصیتی و نیز از نظر شیوه اداره نمودن کار اصولی را به کار گرفته‌ایم که مورد تأیید بوده و در کارنامه مدیریتی، فرد نمره بالایی احراز کرده است.


مدیری خوب بودن یک شبه اتفاق نمی‌افتد، حتماً فرد هزینه‌های مادی و معنوی زیادی برای رسیدن به این درجه صرف کرده است. اما آیا در نگاه فرزندان دلبندمان هم یک مدیر نمونه‌ایم؟ آیا در فرم ارزشیابی عزیزانمان هم نمره بالایی کسب می‌کنیم؟ و یا...؟

2- معیارهای امتیاز دهی به مدیریت سازمانی

در یک محیط رسمی برای  امتیازدهی به مدیران بررسی‌هایی از چند جهت صورت می‌گیرد:

تصمیم‌گیری: آیا فرد همواره توانسته تا در هر شرایطی تصمیمات مقتضی در جهت بهبود و رسیدن به اهداف سازمان اتخاذ کند؟

برنامه‌ریزی: آیا مدیر برای نیل به اهداف سازمان، برنامه‌های دقیق و حساب شده دارد؟

سازماندهی: آیا مدیر در انتخاب عوامل اجرایی و در طی روند کار همه چیز را در بهترین جای ممکن قرار داده است؟

کنترل: آیا در جریان فرایندهای سازمانی فرد کنترل و نظارت شایسته‌ای بر اجرا داشته است؟

ارزشیابی: آیا مدیر برای ارزیابی موقعیت، برنامه و افراد بر طبق معیارها و اصول منطقی و منظمی حرکت کرده است؟

یک مدیر نمونه در تمامی موارد نامبرده، تبحر و درایت خود را به اثبات می‌رساند و نیز روابط مطلوبی با افراد همکار برقرار می‌کند.

3- مدیریت در خانه و مدیریت سازمان

اما در کانون خانواده پدر یا مادر به عنوان مدیر خانه قبول مسئولیت نموده‌اند و تلاش خود را برای حفظ و پیشرفت حیطه نظارتی‌شان به کار می‌گیرند. اما باید پرسید که مدیریت آنها در خانه چگونه است؟ اگر از فرزند خود بپرسید که معیار سنجش مدیر خانه چیست، چه پاسخی می‌شنویم؟ این سؤال را مطرح کنید و فاصله عملکردمان با معیارها را اندازه‌گیری نمایید.

مطمئناً فرزند ما از مدیرش توقع تصمیم‌گیری درست و بجا را دارد. اما آیا همواره در اتخاذ و اجرای تصمیمات تحکم داشته‌ایم و از حق استصوابی خود سوءاستفاده نموده‌ایم و یا از همفکری و تصمیم‌گیری مشارکتی بهره جسته‌ایم. در طرح‌ریزی برنامه خانه آیا ضوابط و روابط را حفظ کرده‌ایم و یا این که بهترین برنامه را تنها دیکته نموده‌ایم؟ آیا به افراد اهل خانه مسئولیت‌های متناسب با توانایی و ظرفیت ذهنی‌شان داده‌ایم و یا به دلیل نداشتن وقت کافی، برای رها شدن از قیود و تعهدات مشترک افرادمان را به انجام مسئولیت‌هایی اجبار و عادت داده‌ایم؟ آیا در زمان تشویق یا تنبیه فرزندمان، ملاک و معیارهای درستی داشته‌ایم و یا براساس حدس و گمان و از روی بی‌حوصلگی برای خالی نبودن عریضه تصمیم به تشویق یا تنبیهی نامتناسب گرفته‌ایم؟

واقعیت این است که مدیران موفق آنهایی هستند که ابتدا در محیط خانه، مدیریت را تمرین کرده‌اند و طعم شایستگی را ابتدا از نگاه رضایتمند همسر و فرزند چشیده‌اند. این مدیران با نیرویی مضاعف و دلگرمی خاصی وارد محل کار خود شده و سعی می‌کنند تا روشی دلسوزانه و مشابه خانه بر کار اعمال کنند و جو همکاری برای رسیدن به اهداف مشترک را آماده و پیاده کنند. آنها انجام کار برایشان مشکل نیست، چرا که رضایتمندی و موفقیت را در اثر نوع کارکردشان هر لحظه  احساس می‌کنند. با قاطعیت تصمیم می‌گیرند و اجرا می‌کنند چرا که مهر تأیید را از طرف خانواده به همراه دارند.

با این مقایسه می‌توان برای پی بردن به میزان لیاقت و کفایت مدیریت در خانه از فرزندان دلبندمان که هر آنچه می‌کنیم، برای آنهاست بخواهیم تا به ما امتیاز دهند.


4- نکاتی در مورد مدیریت خانه و خانواده


در تصمیم‌گیری، مشارکت و اقتدار را رعایت کنید: فرزندان، ما را به عنوان انسانی قوی‌تر از خود می‌شناسند و نیازمند توجه و کمک فکری ما در اکثر شرایط هستند. اما در  واقع آنها در ابراز این نیاز توانایی شما را در حل مسأله می‌سنجند و به دنبال این هستند که آیا شما از پس مشکل پیش آمده مانند یک پروژه کاری برمی‌آیید یا نه؟ لذا ابتدا فکر کنید، با فرزند مشورت کنید و سپس تصمیم خود را با اقتدار بیان کنید.


برنامه داشته باشید و آن را شفاف اعلام کنید: واقعیت این است که افراد تمام تلاش خود را برای تنظیم برنامه کاری مدون و حساب شده به کار می‌گیرند و در آن برنامه، کمتر زمانی را برای بودن با خانواده در نظر می‌گیرند و این امر رابطه مستقیم با میزان قبول مسئولیت‌های اداری و رسمی افراد دارد. هر چه قدرت کار بیشتر، غیبت در خانه هم بیشتر. اما باید در لحظاتی هر چند کوتاه که با خانواده هستید، از برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت خود برای افراد خانواده سخن بگویید و جایگاه و وظیفه هر یک از افراد را بیان کنید و سپس سخنان آنها را هم گوش دهید. موضوع‌هایی مثل تعمیر یا تعویض خانه، انتخاب یک گردش و دعوت از دوستان، اغلب جالبند و جزیی از برنامه زندگی هر خانواده‌اند. این امر علاوه بر آموزش صحیحی که برای فرزند به همراه دارد، این باور را ایجاد می‌کند که این مدیر قدرتمند در خانه هم مثل محیط کارش دارای برنامه است.



در اجرای برنامه‌ها ثابت قدم باشید: سعی کنید فرزند شما خود را در قبال برنامه‌ای که تدوین شده، مسئول نشان دهد. اگر برای مسافرت نقشه می‌کشید، از او بخواهید لیست وسایل مورد نیاز را فراهم کند (توانایی او را در نظر بگیرید.) پیگیر برنامه‌ها باشید و حتی اگر فراموش می‌کنید، از همسرتان بخواهید که به شما یادآوری کند. فرزند باید بداند که فقط حرف نمی‌زنید و برای اجرای برنامه‌ها همان‌قدر اصرار دارید که در محیط کارتان. اگر فرزند کارش را انجام نداد از او توضیح بخواهید و نیز در اجرا کمکش کنید تا او بداند فردی مفید در برنامه‌های شماست.



در قلمرو خانه، معیارهای ارزیابی را واضح بیان کنید: گاهی اوقات کودک تشویق می‌شود، اما نمی‌داند برای چه و یا تنبیه می‌شود، بدون اینکه علت واقعی را بداند. یک مدیر مدبر معیارهای ارزیابی را برای هر موضوع مشخص می‌کند و از افراد می‌خواهد که برای رسیدن به ایده‌آل تلاش کنند. تصور کنید فرزند شما با دوستش مشغول بازی بوده و سهواً باعث شده تا دوست او صدمه ببیند. اما فرزند شما به دروغ تقصیر را به عهده  دیگری می‌گذارد و شما از موضوع مطلع شده و تصمیم به تنبیه او می‌گیرید. بله البته تنبیه لازم است. اما به فرزند خود بگویید که او را به چه دلیل تنبیه می‌کنید؟ به دلیل آسیبی که به دوستش رسانیده و یا به دلیل دروغی که گفته است و یا هر دو؟


در پایان اگر پزشکی زبردست، استادی کارآمد، تاجری موفق و یا خانه‌داری شایسته هستیم، در پی این باشیم که میزان موفقیت در مدیریت خانه را از دیدگاه فرزندانمان هم، بدانیم.

درباره ازدواج سفید یا همباشی چه می دانیم؟


(( اردواج سفید )) یا (( همباشی )) سبکی از زندگی غربی است که در برخی شهرهای بزرگ کشور بویژه تهران بزرگ در حال رشد است و چون نامی از…

(( اردواج سفید )) یا (( همباشی )) سبکی از زندگی غربی است که در برخی شهرهای بزرگ کشور بویژه تهران بزرگ در حال رشد است و چون نامی از دو نفر در شناسنامه هر دو شخص ثبت نمی شود به این نام (( ازدواج سفید )) معروف شده است که متاسفانه در بسیاری از موارد از ادواج سفید حتی خطبه عقد هم جاری نمی شود .

ازدواج سفید چیست

بسیارى از کارشناسان کاهش نرخ ازدواج، رواج ازواج سفید ((همباشى)) و پدیده‌‏ى نوظهور تجرد قطعى را ناشى از عواملى چون تغییر و تحول در الگوهاى رفتارى و سبک زندگى، اعتقاد به داشتن زندگى آزاد و بدون تعهد دایمى، ادامه‏‌ى تحصیل و ارتقاى موقعیت زنان، تغییر شرایط اجتماعى و مشکلات اقتصادى مى‏‌دانند.
البته برخى کارشناسان معتقدند درباره‏‌ى رواج همباشى یا ازدواج سفید نباید اغراق کرد و باید در ابتدا با یک کار میدانى مشخص شود که این نوع زندگى چه تعداد خانواده‏‌ها را در بر مى‌‏گیرد. صرف این‏که حرف و حکایت در مورد آن زیاد است نمى‏‌توان به این نتیجه رسید که با سونامى ازدواج‏‌هاى غیررسمى روبه‏‌رو هستیم و صرف مطرح‏ شدن این موضوع در رسانه‌‏ها و شبکه‏‌هاى خبرى و اجتماعى دلالتى بر رواج عینى این موضوع در سطح جامعه ندارد.
البته این دسته از کارشناسان، دورى از خانواده و نبود تفاهم و برقرارى ارتباط مناسب میان فرزندان و والدین را یکى از عوامل مهم روى ‏آوردن برخى از جوانان به همباشى مطرح مى‏‌کنند. این کارشناسان معتقدند نبود رابطه‏‌ى تفاهمى و عاطفى میان والدین و فرزندان، نبود توانمندى و حوصله و وقت والدین براى تعامل با فرزندان ازجمله دلایل انتخاب این شیوه از زندگى از طرف فرزندان یا به عبارتى انتقام بچه‏‌ها از پدر و مادر است. البته در کنار تمام این مؤلفه‏‌هاى روانشناختى باید گفت قطعاً این سبک زندگى مشترک اساساً با فرهنگ دینى و بومى ما سازگارى ندارد و افراد معدودى که تقیدات مشخصى ندارند و دچار بحران‏‌هاى روحى و یا کمبودهاى اعتقادى مى‏‌باشند، به این موضوعات روى خوش نشان مى‏‌دهند.
ازدواج در نزد هر قوم و ملتى، مطابق و متناسب با باورها و فرهنگ و سنن آن‏ها، آداب و ترتیب خاصى دارد که با تحقق و اجراى آن، زن و مرد در ابعاد مختلف ازجمله در زمینه‌‏ى غریزه و رفتار جنسى، در قبال جامعه و یکدیگر متعهد به حقوق و مسئولیت‏‌ها و محدودیت‌‏هایى شده و براساس آن زن و شوهر مى‌‏شوند.
برخى حقوقدانان این نوع زندگى را ازجمله مواردى مى‌‏دانند که از نظر حقوقى نه تنها بار کیفرى و مجازات به همراه دارد بلکه در عرف جامعه هم نوعى سوءاستفاده از زنان و دختران تعریف مى‌‏شود.
به‏‌طورکلى، از نظر حقوقى و فقهى درباره‌‏ى ازدواج‏‌هاى غیررسمى و ماهیت عقد نکاح نظرات متعددى وجود دارد. اغلب حقوقدانان و فقها عقد نکاح را منوط به طى‏‌شدن یک تشریفات خاص و روال معینى همچون ضرورت حضور دو نفر شاهد در فرایند عقد و ثبت‏ شدن رسمى آن مى‏‌دانند، برخى دیگر از حقوقدانان و فقها اما به این تشریفات اعتقاد ندارند و صرف توافق دو طرف و البته جارى‏‌شدن صیغه عقد براى ازدواج را کافى مى‏‌دانند.
همباشى یا ازدواج سفید نیز در همین راستا یک رفتار نامشروع تلقى مى‏‌گردد که با زیر پا گذاشتن چارچوب‏‌هاى شریعت مبین اسلام، مسئولیت‏‌پذیرى مشترک را به مسلخ مى‏‌برد و در این بین خسران زنان نسبت به مردان افزون خواهد بود چراکه در سبک غربى از زندگى مشترک هیچ ضمانت شرعى و عرفى و حتى عاطفى براى ادامه زندگى وجود ندارد. این بحران زمانى به اوج خود مى‏‌رسد که این رابطه نامشروع به فرزندى نامشروع ختم شود که در این صورت در کنار تبعات اجتماعى چنین مسئله‌‏اى، ظلمى بزرگ در حق فرزند تحقق پیدا مى‏‌کند. در هر صورت در مقایسه دو طرف درگیر در رابطه همباشى، زنان قربانیان اصلى چنین روابطى هستند. بسیارى از مردان به این بهانه که خانه‌‏اى دارند، از دخترانى که براى ادامه‏‌ى تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمده‏‌اند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مى‌‏دهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مى‏‌گردد. چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مى‏‌کند، چراکه مورد سوءاستفاده قرار مى‌‏گیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.
پدیده همباشى سال‏‌هاست که در کشورهاى غربى نیز رواج پیدا کرده است. البته بسیارى از کارشناسان نیز در آن کشورها نسبت به آسیب‏‌هاى این نوع زندگى هشدار داده‌‏اند. پایگاه اطلاع‏‌رسانى لافامیلیا، یکى از مراکز بررسى مسائل خانواده طى گزارشى اعلام کرده است: همباشى یا هم‏‌خانگى قبل از ازدواج دائم که در سال‏‌هاى اخیر به یکى از انتخاب‏‌هاى مورد علاقه‏‌ى جوانان بدل شده و اشتیاق افراد را براى رسیدن به این نتیجه که آیا براى زندگى دائم مناسب یکدیگر هستند یا خیر، برانگیخته است، از دیدگاه اغلب محققان روانشناسى مورد تایید نیست، آن‏ها معتقدند در بیشتر موارد، این دوره‏‌ى آزمون، نتیجه مثبتى در بر نداشته و در موارد بسیار اندکى در نهایت به ازدواج دائم منجر شده است.

ازدواج سفید چه فرقی با صیغه یا ازدواج موقت دارد؟


ظاهرا منظور از ازدواج سفید این است که زن و مردی بدون هیچ گونه عقد یا ثبت رسمی زندگی مشترکی در کنار هم داشته باشند که معلوم نیست به چه دلیل عده ای به آن ازدواج سفید می گویند. در حالی که نه ازدواج است و نه وضعیت خوشایندی دارد که آن را سفید بنامیم!

با این حال اگر بخواهیم این رابطه را از منظر اسلامی بنگریم، می توانیم به خصیصه های ازدواج شرعی نگاه کنیم که آیا آنها در این نوع رابطه موجود هستند که در ذیل به بعضی از آنها می پردازیم:
۱- علنی بودن: یکی از خصوصیات ازدواج اسلامی، علنی بودن آن است که در روایات بر این ویژگی بسیار تاکید شده است از جمله آنکه پیامبر (ص) می فرمایند: مراسم ازدواج به پا کنید و آشکارا هم برگزار نمایید . (کنز العمّال : ٤٤٥٣١ (

این در حالی است که یکی از خصائص اصلی رابطه ای که عده ای به اشتباه آن را ازدواج سفید می گویند پنهانی بودن است که به دور از اطلاع دیگران و بدون ثبت رسمی در کنار یکدیگر زندگی می کنند.

۲-روشن بودن تمام تعهدات و حقوق: ازدواج شرعی با خواندن خطبه عقد بنا می شود. که این خطبه به منزله امضای توافق نامه ای بین زن و شوهر است که در آن تمام ضوابط رابطه بیان شده است.  اعم از آنکه حقوق و وظایف هر کدام از دو طرف چیست یا آنکه در شرایط مختلف مشکل باید چگونه حل شود و ...

این در حالی است که ظاهرا ازدواج سفید برای فرار از همین ضوابط شکل می گیرد.

۳-دور شدن از معضلات: ازدواج ایجاد بنایی است که به نابودی بسیاری از معضلات کمک می کند و رفتار مقابل ازدواج که زنا نامیده می شود، به دلیل همین توابع ناگوار مورد نهی واقع شده است. مثل آنکه مکرر بیان شده است که در زنا انساب از بین می رود و در واقع فرزند نمی تواند پدر خود را بشناسد یا ....

حال اگر تجربه سایر کشورها در رابطه به اصطلاح ازدواج سفید را بنگریم، مشخص می شود که این رابطه تاثیر جدی در ایجاد فرزندان مجهول الهویه دارد. مثلا در کشور مراکش که مطابق بررسی ها بسیاری از دختران کم سواد که از ترس ترشیدگی فریب وعده های دروغین ثبت ازدواج در موقع مناسب را می خورند، و به ازدواج پنهانی روی می آورند بعدها با معضل اثبات هویت فرزند خود مواجه می شوند و شکایات بسیاری در این باره به دادگاهها ارجاع می شود.

بنابراین مشخص است که هم خانه شدن بدون ازدواج رسمی، از نظر دینی هیچ فرقی با زنا ندارد. و به هیچ عنوان نمی توان خصیصه های ازدواج را در آن یافت. و با توجه به اینکه دروغ بستن بر دین گناهی بسیار سنگین تر از زنا است، به شدت توصیه می کنیم کسانی که مایل به این گناه هستند، هرگز در صدد توجیه آن بر نیایند و سعی کنند خود را از هموار کننده بودن مسیر این گناه کنار بکشند، تا در گناه دیگران نیز شریک نشوند.

البته در این باب سخن بسیار است و می توان از جنبه های مختلف به بررسی آن پرداخت. مثل آنکه اگر فرزندی از این رابطه ها به وجود بیاید، در موقع وضع حمل، ثبت نام فرزند در مدرسه و ... چه مسائلی در پیش خواهد بود، یا زنی که به راحتی ترک می شود چگونه در کوران حوادث قرار می گیرد و ...

اما در این جا قصدمان تنها بررسی کوتاهی از غیر شرعی بودن این رابطه بود و بیان اینکه قطعا این نوع روابط زنا محسوب می شود.

ازدواج سفید یا ازدواج معاطاتی٬ شرعی یا غیرشرعی?

علی صفری

برای آنکه بدانیم مفهوم ازدواج معاطاتی چیست و آیا شرعی است یا خیر در ابتدا باید بدانیم معنی عقد چیست؟ فقها عقد را «التزام مرتبط با التزام دیگر»، «ربط دو التزام»، «ربط دو قرار» و مانند آن تعریف کرده ­اند و از نظر حقوقی نیز عقد «تراضی طرفین» برای ایجاد یک اثر حقوقی است. بنابراین توافق دو یا چند طرف در صدق مفهوم عقد ضرورت دارد.۱ علاوه بر آن باید معنای نکاح را نیز بدانیم. جمعی از واژه ­شناسان معتقدند لغت نکاح در اصل به معنای «وطی و جماع» است، اما به معنای عقد نکاح مجازاً به کار رفته است برخی دیگر می­نویسند: نکاح در اصل به معنای عقد است و بطور مجاز در معنای جماع به کار می­رود، زیرا کلماتی که به مفهوم جماع دلالت دارند، کنایی هستند. بعضی نیز احتمال داده ­اند این واژه مشترک میان دو معنای وطی و عـقد باشد. ۲ با توجه به آنچه در معنای واژه نکاح و عقد بیان شد، تعریف عقد نکاح اینگونه می­شود: «عقد نکاح تـوافق دو اراده است که به منظور ایجاد رابطه زوجیت صورت می­گیرد».


اما معنی معاطات چیست؟ از یک دیدگاه معاطات معـامله بدون عقد است. بعضی از فقها٬ بیع معاطاتی را به «داد و ستد بدون عقد» تعبیر کرده اند. مطابق لغت نامه دهخدا بیع معاطات یعنی هر یک از طرفین معامله، مالی که اراده کرده است را عوض آنچه از طرف دیگر دریـافت می نـماید به وی اعطا نماید، بدون این که عقد انجام شود. از دیدگاه دیگر معاطات معامله بدون عقد مخصوص است که عقد مخصوص می تواند همان ایجاب و قبول به الفاظ خاص باشد. مطابق این تعریف، حتی ایجاب و قبول لفظی نیز کفایت نمی کند و باید به الفاظ خاص تکلم شود. بدین ترتیب اگر ایجاب و قبول به الفاظ فارسی بیان شود، معامله صورت گرفته معاطات خواهد بود. از دیدگاه دیگر معاطات معامله بدون ایجاب و قبول لفظی است. در بعضی منابع دیگر فقهی آمده است که معاطات همان بیع بدون صیغه عقد است. بعضی با این رویکرد می گویند «هرگاه صیغه نگویند، معاطات است.» از نظر قانون مدنی، معاطات در عقود صحیح است و لازم نیست ایجاب و قبول لفظی باشد. در ماده 193ق.م. در کفایت معاطات بیان داشته است: «انشاء معامله ممکن است به وسیله عملی که مبیِّن قصد و رضا باشد مثل قبض و اقباض حاصل گردد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد». مطابق این ماده، به جز در موارد استثنایی، انشاء معامله از طریق فعل (نه لفظ) نیز ممکن است. مطابق قسمت اخیر ماده 193 ق.م: «…در مواردی که قانون استثناء کرده باشد»، معاطات صحیح است. از جمله موارد استثنا شده، عقد وقف است و مصداق دیگر عقد نکاح است. البته قانون مدنی در باب نکاح، میان حالت اختیار و اضطرار فرق گذاشته است. در ماده 1062 ق.م. آمده: «نکاح واقع می­شود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید». مطابق حکم ماده فوق، ایجاب و قبول در عقد نکاح باید لفظی باشد، با وجود این ماده 1066 ق.م. با اشاره به حالت عجز از تلفظ آورده: «هر گاه یکی از متعاقدین یا هر دو لال باشند، عقد به اشاره از طرف لال نیز واقع می­شود، مشروط بر اینکه بطور وضوح حاکی از انشاء عقد باشد».


0,,17395084_303,00


نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به رواج ازدواج سفید یا همان همخانگی٬ به بحث شرعی بودن یا نبودن نکاح معاطاتی باید توجه بیشتری شود. در فقه امامیه موضوعی است به اسم اجرای صیغه ایجاب و قبول به این معنی که در عقود چه خرید و فروش و چه ازدواج باید لفظی ادا شود که معلوم گردد هر دوطرف قصد اجرای قرارداد را دارند، اما وقتی صحبت از خرید و فروش و تجارت باشد، عموم فقها معتقدند به صرف رفتار و عمل خرید و فروش خودش نشان دهنده رضایت است و نیازی به لفظ نیست در نتیجه برخی از فقها بر این امر معتقدند که در ازدواج هم نیازی به بیان لفظ مبتنی بر ازدواج نیست. به چنین عقدی که مثلا دو نفر با هم زندگی میکنند و ضوابطی را هم در رابطه قایل باشند که شانیت زناشویی دارد، ” عقد معاطات” یا عقدی که نیازی به صیغه ایجاب و قبول ندارد می گویند.به عبارت بهتر در نکاح معاطاتی به توافق و تراضی طرفین بسنده میشود و فاقد ایجاب و قبول لفظی است. اگرچه علمایی مثل صاحب جواهر از قدما و آیت الله خویی، بهاالدینی، نکونام و صادقی تهرانی از متاخران عقد معاطات در ازدواج را جایز دانستند اما بسیاری دیگر از جمله آیت الله خمینی،لنکرانی و… آن را رد کرده اند و حتی امثال آیت الله مکارم فرزند متولد در این رابطه را نامشروع دانسته است. قانون مدنی ماده 1062 نیز به تبعیت از اکثر فقهای شیعه، لفظی بودن ایجاب و قبول را قید کرده و عقد معاطات به شکل تلویحی رد شده است. نکته اینجاست که دلیل قطعی از قرآن و سنت بر لفظی بودن صیغه عقد در نکاح وجود ندارد اما بر اساس اتفاق نظر(اجماع) -که از مراجع عقل و قرآن برای استدلال اصولی بسیار ضعیف تر است- رابطه مبتنی بر این نوع رابطه (بدون ذکر لفظی رابطه زن و شوهری) بنابر احتیاط رد شده است. اما همین علما هم تاکید کرده اند که برخی از مصادیق نکاح معاطاتی، ازجمله ایجاب و قبول نوشتاری که صراحت در بیان دارد و فرضاً به اثر انگشت و یا امضاء طرفین رسیده و یا صحتش محرز شده حتی بدون این که لفظی را بکار برده باشند، صحیح و حلال است و حتی نمی شود به بچه حاصل از این ازدواج نامشروع گفت چون از یک طرف اصل بر صحت عمل دیگران است و از سوی دیگر صرف ادعای زن و مرد بر زوجیت قابل پذیرش و حجت شرعی است ولی قانون بنا بر اجماع علما بر رد آن نظر داده است که این با توجه به عرف جاری و تغییر نسل و پذیرش حلال بودن معاطات در انواع بیع و مشروع شدن خرید و فروش اینترنتی و جابجایی اعتباری با همین حکم معاطات، به نظر می رسد باید با دقت بیشتری به نظر علمایی اندیشید نکاح معطاتی را صحیح می دانند و تفاوت قایل می شوند میان رابطه ای که اراده طرفین بر زندگی کردن با یکدیگر با شرایط نکاح-هرچند کوتاه مدت- است با رابطه ای که طرفین یا شرایط نکاح را ندارند و یا نگاهشان بر هم نگاه زناشویی حتی برای مدت اندک هم نیست. ۱. (اصفهانی، 1418ق: ج4، ص25؛ نراقی، 1408ق: ص11؛ خویی، 1371: ج3، ص14) ۲. طریحی،1367: ج4، ص369 ۳. مصباح الفقاهه،2،192؛بانی فی شرح العروه الوثقی،129، 

زندگی مشترک بدون ازدواج، تصمیم چه کسانی است؟


- یک روانشناس و مشاور خانواده گفت: شخصیت‌های بی‌مسئولیت، ضداجتماع و تنوع‌طلب، افرادی هستند که زندگی مشترک بدون ازدواج را ترجیح می‌دهند.

30a30.ir :دکتر مهرانگیز شعاع‌کاظمی درباره افرادی که تصمیم به ازدواج سفید یا همباشی می‌گیرند، گفت: این افراد، شخصیت ضد اجتماع و بی ثبات (مرزی) دارند. افراد ضداجتماع علیه قوانین اجتماعی رفتار می‌کنند و به عنوان مثال در این قضیه، سنت ازدواج و تشکیل خانواده به شکل قانونی و رسمی زیر پا گذاشته می‌شود. شخصیت‌های بی‌مسئولیت و کسانی که نسبت به خودشان شناخت درستی ندارند و افراد تنوع‌طلب هم از دیگر افرادی هستند که این نوع زندگی را ترجیح می‌دهند.


این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا تاکید کرد: بسیاری از افراد مطرح می‌کنند که زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی و شرعی مقدمه‌ای برای ازدواج دائم آنهاست و می‌خواهند از یکدیگر به شناخت برسند. در کشورهایی مانند انگلستان، فرانسه و آمریکا این‌ اتفاق رخ داد که افراد با هم زندگی کنند بدون این که هیچ‌گونه ارتباط جنسی بین دو نفر صورت گیرد ولی در ایران آن چیزی که من به طور واقعی می‌بینم این است که می‌گویند برای آشنایی با هم زندگی می‌کنیم ولی اولین اتفاقی که بین این دو نفر صورت می‌گیرد ارتباط جنسی است. افرادی که هویت خودشان را به درستی نمی‌شناسند، با این تصور که مدرن هستند، این نوع زندگی را انتخاب می‌کنند و از عواقب آن غافلند.

وی درباره عواقب این سبک زندگی هم گفت: از آنجا که این نوع زندگی دوام زیادی ندارد، پس از جدایی حتی می‌تواند عواقب شدیدتر از طلاق برای افراد در پی داشته باشد. فرد احساس می کند «من قوی هستم، وارد این رابطه می‌شوم، به راحتی از آن خارج می‌شوم، هیچ تعهدی ندارم و آسیب هم نمی‌بینم.» در حالی که هر ارتباطی هرقدر هم کوتاه باشد می‌تواند پس از تمام شدن، آثار خودش را داشته باشد. حمایت‌های اجتماعی پس از وقوع یک اتفاق ناگوار بسیار مهم است در حالی که در افرادی که این نوع زندگی را انتخاب می‌کنند و در بسیاری از موارد پنهان از خانواده‌ و آشنایان است، نمی‌توانند به حمایت‌های اجتماعی دل ببندند و باید به تنهایی سوگواری پس از اتمام رابطه را تحمل کنند. این افراد وقتی از رابطه خارج میشوند و حمایت‌های قانونی، اجتماعی و خانوادگی و جامعه دوستان و آشنایان را ندارند، افسرده می‌شوند و دارو مصرف می‌کنند، اگر داروها جواب ندهد افراد به دنبال مواد مخدر رفته و معتاد می‌شوند و پس از آن هم ایدز، بیماری‌های مقاربتی و ... که در نهایت به مستهلک شدن فرد می‌انجامد.

دکتر شعاع‌کاظمی با بیان این که زنان هم به دلیل ساختار فیزیکی و هم حساسیتی که از نظر عواطف دارند، به راحتی نمی‌توانند از این نوع رابطه‌ خارج شوند و بیشتر از مردان آسیب‌ می‌بینند، گفت: زنان در چنین روابطی، فرصت مادر شدن، فرصت همسر شدن و فرصت سلامت زیستن را از خودشان می‌گیرند. عده‌ای از زنان ممکن است به این دلیل وارد این رابطه شوند که علیه مردسالاری قیام کنند و شکل ازدواج سنتی را زیر سوال ببرند ولی باز هم می‌بینیم که به نتیجه مطلوبشان نمی‌رسند و مردسالاری و خشونت علیه زنان در این شکل زندگی هم به اشکال ‌متفاوت وجود دارد. خشونت در این شکل زندگی سبک‌های خودش را دارد و اگر فیزیکی نباشد، کلامی و روانی است. در ازدواج رسمی، به هر حال از زنان حمایت‌های قانونی صورت می‌گیرد ولی در این نوع ازدواج همین حمایت‌ها هم وجود ندارد، نمی‌توانند به دادگاه مراجعه کنند و حق و حقوقشان را طلب کنند. در چنین رابطه‌ای حتی اگر فرزندی به وجود بیاید، معمولا ناخواسته است و تمایلی برای نگهداری از آن وجود ندارد چرا که از لحاظ قانونی و حقوقی جایی ثبت نشده است. بنابراین سقط جنین‌های مکرر نیز در زنانی که در چنین روابطی هستند دیده می‌شود که سلامت جسمی و روانی زنان را به خطر می‌اندازد.

 

سوءاستفاده از زنان و دختران تحت نام جعلی " ازدواج سفید "

«همباشى» یا «ازدواج سفید» چگونه پا در رسانه‏‌هاى ایران نهاد؟ این ‏بار نیز پاى رسانه‏‌هاى ضددین و ضدانقلاب در میان است. تابوشکنى و حرمت‏‌زدایى از اذهان جامعه مسلمان نسبت به این سبک زندگى مشترک، هدف اصلى چنین رسانه‏‌هایى است.


30a30.ir : چند صباحى است شکلى از زندگى مشترک غربی در برخى شهرهاى بزرگ به‌‏ویژه تهران مطرح شده است که نام آن‏‌ را به‏‌دلیل ثبت‏‌ نشدن اسامى دو نفر در شناسنامه‏‌هایشان، «ازدواج سفید» یا «همباشى» گذاشته‏‌اند. در بسیارى از این موارد، حتى خطبه‏‌ى عقدى بین زن و مرد جارى نمى‏‌شود.

بسیارى از کارشناسان کاهش نرخ ازدواج، رواج همباشى و پدیده‌‏ى نوظهور تجرد قطعى را ناشى از عواملى چون تغییر و تحول در الگوهاى رفتارى و سبک زندگى، اعتقاد به داشتن زندگى آزاد و بدون تعهد دایمى، ادامه‏‌ى تحصیل و ارتقاى موقعیت زنان، تغییر شرایط اجتماعى و مشکلات اقتصادى مى‏‌دانند.

البته برخى کارشناسان معتقدند درباره‏‌ى رواج همباشى یا ازدواج سفید نباید اغراق کرد و باید در ابتدا با یک کار میدانى مشخص شود که این نوع زندگى چه تعداد خانواده‏‌ها را در بر مى‌‏گیرد. صرف این‏که حرف و حکایت در مورد آن زیاد است نمى‏‌توان به این نتیجه رسید که با سونامى ازدواج‏‌هاى غیررسمى روبه‏‌رو هستیم و صرف مطرح‏ شدن این موضوع در رسانه‌‏ها و شبکه‏‌هاى خبرى و اجتماعى، دلالتى بر رواج عینى این موضوع در سطح جامعه ندارد.

البته این دسته از کارشناسان، دورى از خانواده و نبود تفاهم و برقرارى ارتباط مناسب میان فرزندان و والدین را یکى از عوامل مهم روى ‏آوردن برخى از جوانان به همباشى مطرح مى‏‌کنند. این کارشناسان معتقدند نبود رابطه‏‌ى تفاهمى و عاطفى میان والدین و فرزندان، نبود توانمندى و حوصله و وقت والدین براى تعامل با فرزندان ازجمله دلایل انتخاب این شیوه از زندگى از طرف فرزندان یا به عبارتى انتقام بچه‏‌ها از پدر و مادر است. البته در کنار تمام این مؤلفه‏‌هاى روانشناختى باید گفت قطعاً این سبک زندگى مشترک اساساً با فرهنگ دینى و بومى ما سازگارى ندارد و افراد معدودى که تقیدات مشخصى ندارند و دچار بحران‏‌هاى روحى و یا کمبودهاى اعتقادى مى‏‌باشند، به این موضوعات روى خوش نشان مى‏‌دهند.

ازدواج در نزد هر قوم و ملتى، مطابق و متناسب با باورها و فرهنگ و سنن آن‏ها، آداب و ترتیب خاصى دارد که با تحقق و اجراى آن، زن و مرد در ابعاد مختلف از جمله در زمینه‌ غریزه و رفتار جنسى، در قبال جامعه و یکدیگر متعهد به حقوق و مسئولیت‏‌ها و محدودیت‌‏هایى شده و بر اساس آن زن و شوهر مى‌‏شوند.

برخى حقوقدانان این نوع زندگى را از جمله مواردى مى‌‏دانند که از نظر حقوقى نه تنها بار کیفرى و مجازات به همراه دارد بلکه در عرف جامعه هم نوعى سوءاستفاده از زنان و دختران تعریف مى‌‏شود.

به‏‌طورکلى، از نظر حقوقى و فقهى درباره‌‏ى ازدواج‏‌هاى غیررسمى و ماهیت عقد نکاح نظرات متعددى وجود دارد. اغلب حقوقدانان و فقها عقد نکاح را منوط به طى‏‌شدن یک تشریفات خاص و روال معینى همچون ضرورت حضور دو نفر شاهد در فرایند عقد و ثبت‏ شدن رسمى آن مى‏‌دانند، برخى دیگر از حقوقدانان و فقها اما به این تشریفات اعتقاد ندارند و صرف توافق دو طرف و البته جارى‏‌شدن صیغه عقد براى ازدواج را کافى مى‏‌دانند. البته به‏ لحاظ کیفرى روابط نامشروع کسانى که عقد زوجیت بین آن‏ها برقرار نیست، براساس قانون مجازات اسلامى، مجازات از یک تا 99 ضربه شلاق دارد.

همباشى یا ازدواج سفید نیز در همین راستا یک رفتار نامشروع تلقى مى‏‌گردد که با زیر پا گذاشتن چارچوب‏‌هاى شریعت مبین اسلام، مسئولیت‏‌پذیرى مشترک را به مسلخ مى‏‌برد و در این بین خسران زنان نسبت به مردان افزون خواهد بود چرا که در سبک غربى از زندگى مشترک هیچ ضمانت شرعى و عرفى و حتى عاطفى براى ادامه زندگى وجود ندارد. این بحران زمانى به اوج خود مى‏‌رسد که این رابطه نامشروع به فرزندى نامشروع ختم شود که در این صورت در کنار تبعات اجتماعى چنین مسئله‌‏اى، ظلمى بزرگ در حق فرزند تحقق پیدا مى‏‌کند. در هر صورت در مقایسه دو طرف درگیر در رابطه همباشى، زنان قربانیان اصلى چنین روابطى هستند. بسیارى از مردان به این بهانه که خانه‌‏اى دارند، از دخترانى که براى ادامه‏‌ تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمده‏‌اند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مى‌‏دهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مى‏‌گردد. چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مى‏‌کند، چرا که مورد سوءاستفاده قرار مى‌‏گیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.

پدیده همباشى سال‏‌هاست که در کشورهاى غربى نیز رواج پیدا کرده است. البته بسیارى از کارشناسان نیز در آن کشورها نسبت به آسیب‏‌هاى این نوع زندگى هشدار داده‌‏اند. پایگاه اطلاع‏‌رسانى لافامیلیا، یکى از مراکز بررسى مسائل خانواده طى گزارشى اعلام کرده است: همباشى یا هم‏‌خانگى قبل از ازدواج دائم که در سال‏‌هاى اخیر به یکى از انتخاب‏‌هاى مورد علاقه‏‌ى جوانان بدل شده و اشتیاق افراد را براى رسیدن به این نتیجه که آیا براى زندگى دائم مناسب یکدیگر هستند یا خیر، برانگیخته است، از دیدگاه اغلب محققان روانشناسى مورد تایید نیست، آن‏ها معتقدند در بیشتر موارد، این دوره‏‌ى آزمون، نتیجه مثبتى در بر نداشته و در موارد بسیار اندکى در نهایت به ازدواج دائم منجر شده است.

این موضوع و گزارشات بسیارى از این دست، حاکى از جهان شمول بودن قواعد شرعى و منطبق بودن آن بر مدار سنن الهى دارد. در هر جامعه‌‏اى که خانواده مورد هجوم قرار گیرد و بنیان‏‌هاى عاطفى آن جامعه کم‏رنگ شده و چارچوب‏‌هاى مشخص به فراموشى سپرده شود، ما شاهد بروز بحران و قربانى‌‏شدن نسل بشر خواهیم بود.

اما لغت «همباشى» یا «ازدواج سفید» چگونه پا در رسانه‌‏هاى ایران نهاد؟ این‌‏بار نیز پاى رسانه‌‏هاى ضددین و ضدانقلاب در میان است. تابوشکنى و حرمت‌‏زدایى از اذهان جامعه مسلمان نسبت به این سبک زندگى مشترک هدف اصلى چنین رسانه‏‌هایى است که مأموریت اصلى آن‏ها تخریب زیرساخت‏‌هاى فرهنگى و اجتماعى ایران اسلامى مى‌‏باشد. ترویج روابط بى‌‏قید بین زن و مرد و هم‏چنین تابوشکنى نسبت به خیانت‏‌هاى زناشویى که در سریال‏‌ها و تولیدات رسانه‏‌اى آن‏‌ها مشهود است از جمله سیاست‌‏هاى این رسانه‏‌ها است.

با توجه به حجم حملات نسبت به چارچوب‌هاى اعتقادى جامعه و سعى در ترویج رفتارهاى ضددینى، ضرورت آسیب‌‏شناسى وقوع چنین مسائلى در سطح جامعه صدچندان مى‏‌گردد. تحلیل درست از بافت فرهنگى جامعه در کنار اتخاذ سیاست‌‏هاى مدبرانه و تولید محصولات رسانه‌‏اى قابل رقابت با محصولات رسانه‏‌هاى ضددینى مى‌‏تواند خنثى‏‌کننده سیاست‏‌هاى شوم آنان گردد.

«ازدواج سفید» یا «زنای رایگان»؟

متاسفانه موضوعی که شبیه «زنای رایگان» است نام ازدواج گرفته است.

30a30.ir : متاسفانه موضوعی که شبیه «زنای رایگان» است نام ازدواج گرفته است.

حضرت آیت الله سبحانی در پاسخ به پرسش درباره ازدواج موسوم به سفید پاسخ داده اند.


متن پاسخ های این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:

نظر به اینکه اخیرا عده ای از دختران و پسران تحت عنوان ازدواج موسوم به سفید به همباشی پرداخته و عده ای از آنان این باور را دارند که چون طرفین رضایت دارند لذا همین رضایت قلبی کفایت از خطبه ازدواج دائم یا موقت دارد، خواهشمند است دیدگاه شرع مقدس را در این گونه موارد بیان فرمایید.
 

الف- آیا صرف رضایت دختر و پسر برای بودن با یکدیگر به مفهوم جاری شدن محرمیت و زوجیت است و یا خواندن خطبه عقد دائم یا موقت ضروری است؟
 

ازدواج سفید همان ازدواج معاطاتی است وشرعا کافی نیست و باید اگر باکره است با اذن پدر عقد خوانده شود و مهریه معین شود متاسفانه موضوعی که شبیه زنای رایگان است نام ازدواج به خود گرفته است.
 
ب-در صورتی که جاری شدن خطبه عقد ضرورت دارد آیا این ضرورت برای زوجیت دائم است یا برای زوجیت موقت نیز خواندن خطبه ضرورت دارد و رضایت قلبی مکفی نیست؟
 

در هردو باید عقدخوانده شود وحد وحدود روشن شود.
 
ج-در صورتی که خواندن خطبه به زبان عربی فصیح مقدور نباشد و زوج و زوجه بنا به دلایلی نظیر حفظ آبرو نتوانند موضوع را با دیگری در میان بگذارند آیا می توانند به زبان مادری خطبه را جاری کنند؟
 

در عقد موقت در صورت اجتماع شرایط عقد فارسی کافی است؛ اگر زوج و زوجه نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند باید کسی را که می تواند وکیل کنند و اگر چنین شخصی نبود باید خودشان به غیر عربی بخوانند وباید لفظی بگویند که معنی«زوجت وقبلت» را بفهماند. 

د-در صورتی که در صورت معذور بودن، جاری کردن خطبه به زبان مادری جایز باشد آیا باید عین ترجمه بیان شود یا ترجمه مضمونی کفایت دارد؟


باید انشاء زوجیت شود وآنچه در رساله ها آمده است به فارسی خوانده شود.

ه-اگر حضرتعالی جواز به جاری کردن خطبه با ترجمه به مضمون می دهید مثلا به زبان فارسی خطبه عقد دائم و موقت چه گونه است و چه بگویند کفایت است؟
 

به رساله عملیه صفحه 446 مراجعه شود

و- اگر دختری با پسری بدون رضایت پدر و یا بدون اطلاع پدر همبستر شده باشد و اطلاعی از اینکه باید خطبه عقد خوانده شود نداشته و یا نمی دانسته رضایت پدر واجب است  آیا هم اکنون می توانند با خواندن خطبه بدون اطلاع پدر محرم شوند؟


احتیاطا با اذن پدرباشد.

ز- اگر شرایط این دختر و پسر به گونه ای باشد که جدا شدن عوارض جدی برای شرایط فعلی و آینده طرفین یا یکی از طرفین داشته باشد و هر دو یا یکی از طرفین در عسر و حرج بیفتند و در این حال اطلاع به پدر نیز عوارض خطرناک داشته باشد راه حل این دو برای خروج از مهلکه حرام چیست و آیا می توانند بدون جدا شدن، با جاری کردن خطبه به هم محرم شوند؟


بالاخره ازدواج این دو تا آخر نمی تواند برای پدر پنهان بماند وخواندن صیغه عقد مشکل را حل نخواهد کرد.
 
ح-اگر از این همبستری دختر حامله شده باشد و یا فرزندی بدنیا آورده باشد و تصورش این بوده که رضایت طرفین کافی است، حکم فرزند چیست؟ آیا می توانند در این شرایط بدون اذن پدر محرم شوند؟ اگر اذن پدر ضروری است و بتوانند اذن بگیرند و محرم شوند آیا تاثیری در وضعیت قبل و کودک متولد شده دارد؟

حکم فرزند وطی به شبه بوده وحلال زاده است. احتیاطا از پدر اذن بگیرد.
 

یادداشت معاون اجتماعی ناجا درباره «ازدواج سفید»

معاون اجتماعی نیروی انتظامی در یادداشتی، به بیان پیامد و عواقب جبران ناپذیر «ازدواج سفید» و رواج آن پرداخته و تصریح می کند: افرادی که تن به «ازدواج سفید» می دهند، افرادی «دارای اعتماد به نفس پایین»، «وابسته»، «مسوولیت گریز»، «کم مهارت» و اغلب «فاقد شجاعت اجتماعی» هستند.

30a30.ir : به گزارش پایگاه خبری پلیس، سردار «سعید منتظرالمهدی» در این یادداشت می افزاید: شنیده ها حاکی از آن است که اندکی از جوانان جامعه، به ویژه در شهرهای پرجمعیت و بزرگی همچون تهران به تبعیت از سبک زندگی غربی و اومانیستی، شیوه خاصی برای با هم زیستن اتخاذ کرده اند، این گروه از دختران و پسران گرچه تعدادشان بسیار قلیل است و شمارشان اندک، اما پیامدهای سبک زیستشان آن چنان مخرب و زیان آور است که علاوه بر خود دیگرانی را نیز دستخوش آسیب دیدگی، آزردگی و دلواپسی می کنند.

وی تصریح می کند: این دختران و پسران سبک زیست مشترک خود را «ازدواج سفید» نام نهاده اند، اما مگر می توان با واژه تطهیر شده و دلنشین، غبار از سیمای تیره یک پدیده ناهنجار و قبیح زدود و آن را در شمار پدیده های غیر ملکوک شده جای داد؟

منتظرالمهدی ادامه می داد: در یک مطالعه مجمل آنچه را که «ازدواج سفید» نام نهاده اند برای گروهی از شهروندان جامعه (اعم از زن و مرد) توصیف شد. سپس از آنان خواسته شد تا نگرش (attitude) خود را نسبت به آن بیان کنند. 83 درصد آنان، آن را «رفتاری زشت»، «سبکی بیمارگونه» و «الگویی تقلیدی و بی تناسب با فرهنگ جامعه» توصیف کردند و خواهان «پایان بخشیدن فوری» به آن شدند، 15 درصد نسبت به آن بی تفاوت بودند و تنها دو درصد معتقد بودند که «هرفردی باید سبک زندگی اش را آن گونه که دوست دارد انتخاب کند».

وی اضافه می کند: جالب آنجا بود که نگرش افراد تحصیل کرده و فرهنگی جامعه به «ازدواج سفید» منفی تر از بقیه افراد جامعه بود. سیاه زیستن یا ازدواج سفید یا آنچه که طالبان آن، ازدواج سفیدش نام نهاده اند، دختر و پسر بدون آنکه به صورت رسمی و شرعی به عقد یکدیگر در بیایند زیر یک سقف به زندگی می پردازند. در واقع آنها تعهد و مسوولیت چندانی در قبال یکدیگر ندارند. در حالیکه اساس ازدواج و زندگی مشترک، مسوولیت پذیری و احساس تعهد است و این دو است که موجب رشد و بالندگی زوج ها می شود و آنان را قادر می سازد تا به یاری همدیگر گره از مشکلات مشترک بگشایند، موانع را از میان بردارند و اهداف زندگی را محقق سازند.

معاون اجتماعی ناجا در بخش دیگری از این یادداشت خود، با طرح این پرسش که چه افرادی تن به «زیست سیاه» می دهند؟، آورده است: با مطالعه مختصر بر روی تعدادی محدودی مشخص شد که آنان افرادی «دارای اعتماد به نفس پایین»، «وابسته»، «مسوولیت گریز»، «کم مهارت» و اغلب «فاقد شجاعت اجتماعی» هستند. نیازی به گفتن نیست که همین ویژگی ها موجب می شود تا نه تنها باری از دوش دیگران بر ندارند بلکه خود سربار دیگران شوند.

وی با طرح پرسش دیگری مبنی بر اینکه سیاه زیستن (به تعبیر دیگر ازدواج سیاه) چه مدت استمرار می یابد؟ می افزاید: اندک مطالعات انجام شده در مورد این پدیده تقلیدی و نوظهور ناهنجار نشان می دهد که این پدیده دارای پنج مرحله است. مرحله آشنایی که در این مرحله دختر و پسر در خیابان یا در مکان های دیگر با یکدیگر آشنا می شوند، سپس «خودافشاگری» کرده و دردها، محرومیت ها و طرد شدن های مکرر خود را با یکدیگر در میان می گذارند که اغلب در میان مشکلات و بدبختی های خود نیز اغراق می کنند تا حس ترحم و دلسوزی دیگری را تحریک کنند.

مرحله بعدی عاشق شدن است که پس از آن که دو طرف از دردهای بی شمار، محنت های فراوان و مصائب پر تعداد خود گفتند، بیش از پیش به یکدیگر نزدیک می شوند. این نزدیکی به نوعی عشق منجر می شود؛ لیکن نه عشقی که موجب تعالی و رشد می شود بلکه عشقی که مترصد جبران محرومیت های گذشته است.

منتظرالمهدی می افزاید: مرحله به هم پیوستن مرحله بعدی است، پس از آن که طرفین احساس کردند یکدیگر را می فهمند تصمیم به با هم زیستن می گیرند. لیکن چون به صورت کامل «اجتماعی نشده اند» و «وجدان اخلاقی» قوی ندارند، برای به هم زیستن راه کجروانه و ناهنجار را پیش می گیرند. بروز تعارض و تنش نیز مرحله دیگری است که نیازی به حجت نیست افرادی که تن به ازدواج سیاه می دهند دنیایی سرشار از تعارض، کشمکش و مسائل حل نشده دارند به همین خاطر، در اندک زمانی پس از شروع زیست مشترک، روابط آنها به کشمکش و درگیری می انجامد و عشق و عاطفه اولیه به تمامی، رنگ می بازد و جای خود را به نفرت و کینه و خودسرزنش گری می دهد.

«مرحله دیگر، خاتمه زیست مشترک و احساس شرمساری است که زیست سیاه مشترک دیری نمی پاید چرا اینکه، به گونه ای ناهنجار شکل گرفته است و لاجرم با ظهور و بروز تعارض ها، دو طرف قادر به بهره گیری از ساز و کارهای منطقی و عقلانی برای از میان راندن تعارض های پدید آمده و اختلافات ظاهر شده، نیستند.»

معاون اجتماعی ناجا با طرح این پرسش که ازدواج سیاه دارای چه آثار و پیامدهایی است؟ تصریح می کند: نخستین اثر ازدواج سیاه دور ساختن طرفین از شروع جدی زندگی است. این سبک زندگی به سرابی می ماند که اندک زمانی می تواند دختر و پسر را دلخوش کند. لیکن دلخوشی دیری نمی پاید چون خیلی زود «محک تجربه و زندگی» به میان می آید و واقعیات عیان می شوند و تشت این زندگی ناهنجار از بام می افتد. دومین تاثیر این زندگی سیاه، به ویژه برای دختران «احساس فریب خوردگی» است. گر چه شاید بسیاری از آنانی که برای زیست سیاه ( یا ازدواج سفید ) به هم می پیوندند موقتی بودن این زندگی را به یکدیگر گوشزد می کنند اما اکثر دختران در ذهن خود خویش را برای یک زندگی دائمی مهیا می کنند به همین خاطر وقتی روابط به هم می خورد باورهای آنان به هم می ریزد و آنان احساس فریب خوردگی می کنند.
 

شهر چگونه ویران می شود؟ / نسلی که حرامزاده می شود

مقابله با ترویج ازدواج سفید تحسین دارد و پرداختن ناشیانه و ترویج این پدیده شوم شایسته تقبیح است.



30a30.ir : مدتی است سخن از یک پدیده شوم در برخی شهرها گفته می شود و اظهارات مردم و مسئولین را به همراه دارد. این پدیده که گویا زنگ خطر آن نیز به صدا درآمده است چیزی نیست جز پدیده ای به نام ازدواج سفید که از آن به عنوان شکلی از زندگی مشترک که در تعدادی از شهرها به‌ویژه تهران رایج شده، یاد می شود. این نوع ازدواج در واقع رابطه ای است که نام آن را به دلیل ثبت نشدن اسامی دو نفر در شناسنامه‌هایشان «ازدواج سفید» گذاشته‌اند.

در این شکل از زندگی مشترک، افراد بدون خطبه عقد یا صیغه زیر سقف مشترک می‌روند اگرچه دوستان نزدیک و خانواده‌هایشان می‌دانند که این دو زندگی مشترکی را بدون رعایت شرایط مرسوم آن در جامعه شروع کرده‌اند اما آنها در تعاملات رسمی در بسیاری از موارد اعلام نمی‌کنند که بدون عقد یا صیغه زیر یک سقف رفته و زندگی مشترکشان را آغاز کرده‌اند.

این موضوع پیامدهای مخرب بسیاری دارد که علما، بسیاری از مردم، مسئولان و کارشناسان معتقدند باید با آن به شدت مقابله شود و این به اندازه ای مهم است که حجت‌الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی رییس دفتر مقام معظم رهبری در آخرین اظهار نظر نسبت به ازدواج سفید واکنش نشان داده و با بیان اینکه این امر باعث از بین رفتن نسل حلال می شود، اظهار داشت: دشمن با تمام قوا تلاش می‌کند تا فرهنگ و روابط خانوادگی مردم ما را منحرف کند و باید با شدت با این نوع زندگی مقابله شود .
 

ازدواج سفید و توقیف نشریه «زنان امروز»

اما در این گیر و دار روز گذشته خبر توقیف نشریه «زنان امروز» منتشر شد و اعلام شد که عدم رعایت حقوق زنان، پافشاری و اصرار بر طرح موضوع حضور زنان در ورزشگاه‌ها و پرداختن به ازدواج سفید، دلیل توقیف این نشریه بوده است.


نسلی که حرامزاده می شود

اما موضوع به همین سادگی نیست؛ سال گذشته رییس دفتر مقام معظم رهبری با تاکید بر اینکه شرم‌آور است یک زن و مرد یا دختر و پسر بدون عقد و ازدواج با هم زندگی کنند، با طرح این پرسش که ازدواج سفید یعنی چه و محصول این زندگی چه می‌شود، می گوید: دیری نمی‌رسد که مردمی که این نوع زندگی را برمی‌گزینند، نسل حلال‌شان از بین می‌رود و حرام‌زاده می‌شوند. حاکم اسلامی باید با شدت با این نوع زندگی مقابله کند.
 

یک جامعه شناس: ازدواج سفید ازدواج وارداتی

به گفته برخی از کارشناسان اجتماعی و جامعه شناسان این نوع ازدواج  وارداتی است و این سبک زندگی کردن زنان و مردان از کشورهای عمدتا اروپایی آغاز شده و به سایر کشورهای جهان انتقال یافته است. یک  جامعه‌شناس  در این زمینه معتقد است ازدواج‌های سفید شیوه رایجی است که نخستین بار در کشورهای توسعه‌یافته اتفاق افتاد و به آن «ازدواج عرفی» می‌گفتند. در این نوع ازدواج‌ها دختران و پسران بدون رفتن به کلیسا زندگی مشترکشان را شروع می‌کردند. به گفته دکتر «سعید معیدفر» در‌ سال ١٩٧٩ که وی  در انگلستان تحصیل می‌کرده حدود ٤٠‌ درصد کسانی که با هم زندگی می‌کردند ازدواج‌های ثبت‌شده داشتند و بقیه زوج‌ها ازدواج‌های عرفی داشتند و تشریفات سنتی و آیینی را برای ازدواج رعایت نمی‌کردند.


این جامعه شناس می گوید: آنچه که اکنون در ایران به نام ازدواج سفید رایج شده به نوعی الگوبرداری‌شده از همین شیوه زندگی است.


فوق دکترای روانشناسی کاربردی: پدیده ای نامتعارف که به تازگی در ایران رواج یافته است

جاوید ثمودی فوق دکترای روانشناسی کاربردی نیز ازدواج سفید را پدیده نامتعارف و ناآشنایی می داند که به تازگی در ایران نیز رواج یافته است.

به گفته وی این پدیده نخستین بار در آمریکا و در پی جنبشی پدیدار شد که "جنبش آزادی زن" نام داشت. این جنبش ظاهرا با هدف ایجاد تغییراتی در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه آمریکا انجام شد و هدف آن برقراری شرایط عادلانه و مساوی برای زنان بود اما آنچه واقعا اتفاق افتاد پدیده‌ای بود که بعدها "انقلاب جنسی" نام گرفت و نتیجه آن رواج رفتارهای نابهنجار و بی‌بند و باری‌هایی بود که به غلط آزادی زنان نام گرفت.

ثمودی می گوید: در ازدواج سفید هیچ شرط قانونی و ثبت اداری وجود ندارد و زن و مرد در هر لحظه که بخواهند با هم همخانه شده و هر لحظه که مایل نباشند از رابطه خارج می‌شوند که چنین شیوه‌ای از ارتباط با جنس مخالف نه تنها بر اساس معیارهای اخلاقی جامعه ما نیست بلکه مخالف با نص صریح قرآن و احادیث مذهبی ماست که همواره جوانان را به پاکدامنی، خویشتن داری و ازدواج حقیقی تشویق می‌کند.


یک آسیب‌شناس: ازدواج سفید زنان و مردان را بدون پیش‌بینی هیچ حقوقی کنار هم قرار می‌دهد

فریبا ذاکر یکی از منتقدان ازدواج‌های سفید  معتقد است: این ازدواج‌ها به دلیل اینکه رسمیت ازدواج‌های سنتی را ندارند شرایط را برای تشکیل یک خانواده ناپایدار فراهم می‌کنند.
 
این آسیب‌شناس می‌گوید:«خارج از ایران زنان و مردانی که با هم زندگی می‌کنند اما ازدواج آنها ثبت کلیسایی ندارد از حقوق مشخصی برخوردارند مثلا اگر قرار باشد یک روز جدا شوند حق و حقوق مشخصی دارند اما سبکی که به نام ازدواج سفید در ایران رایج شده زنان و مردان را بدون پیش‌بینی هیچ حقوقی کنار هم قرار می‌دهد.»

جاوید ثمودی نیز می گوید:«ازدواج‌های سفید می‌تواند پیامد منفی هم نداشته باشد بسته به اینکه مدیران و برنامه‌ریزان فرهنگی چطور به آن توجه کنند. یکی از دلایلی که الان عده‌ای ترجیح می‌دهند با این شیوه زندگی مشترکشان را آغاز کنند به نوعی فرار از سختی‌ها و مشکلاتی است که ازدواج به شکل سنتی دارد. بسیاری از جوانان اصولا زمانی که به هزینه‌های سنگین و بحث جهیزیه و سایر حواشی مربوط به ازدواج فکر می‌کنند همین مانع می‌شود که تصمیم به ازدواج بگیرند و همین تشریفات مانع زندگی مشترک و فرار ازدواج جوانان شده است.»

جاوید ثمودی فوق دکترای روانشناسی کاربردی نیز درباره تبعات این نوع ازدواج ها می گوید:یکی از تبعات این اتفاق برقراری ارتباطاتی بود که خارج از ضوابط قانونی و معیارهای اخلاقی بوجود می‌آمد بر این اساس ازدواج سفید هم یکی از همین روابط خارج از عرف و غیرقانونی بود که امروز متاسفانه شاهد نمونه‌هایی از آن در میان جوانانمان هستیم.

به گفته وی در ازدواج سفید هیچ شرط قانونی و ثبت اداری وجود ندارد و زن و مرد در هر لحظه که بخواهند با هم همخانه شده و هر لحظه که مایل نباشند از رابطه خارج می‌شوند که چنین شیوه‌ای از ارتباط با جنس مخالف نه تنها بر اساس معیارهای اخلاقی جامعه ما نیست بلکه مخالف با نص صریح قرآن و احادیث مذهبی ماست که همواره جوانان را به پاکدامنی، خویشتن داری و ازدواج حقیقی تشویق می‌کند.
 
از طرفی مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی و استانداری تهران گفته که طرحی با نام «اعتلای خانواده پایدار» برای مقابله با ازدواج‌های سفید در دستور کار دولت قرار گرفته است. «سیاوش شهریور» این نوع ازدواج‌ها را یکی از آسیب‌های جامعه در حال گذار دانسته و می گوید: در شرایطی که کشور دارد طبیعی است که چنین آسیب‌هایی وجود داشته باشد. طرح «اعتلای خانواده پایدار» در استان تهران نهایی شده است و به شورای برنامه‌ریزی استان می‌رود. بر این اساس تحکیم خانواده پایدار در بخش‌های سیاست‌های جمعیتی ابلاغ‌ شده از سوی مقام معظم رهبری، افزایش نرخ زاد و ولد، افزایش نرخ ازدواج و بستر‌سازی، برای ازدواج آسان مطرح شده است.

البته سیاوش شهریور معتقد است که درباره میزان گستردگی این ازدواج‌ها بزرگ‌نمایی شده  و ازدواج سفید بصورت محدود و معدود وجود دارد و به این نحوه آشکار و تندی که در رسانه‌ها به آن پرداخته می‌شود نیست. وی تاکید کرده که همین میزان محدود هم باید با کار فرهنگی و با رویکرد اجتماعی مقابله شود.


سازمان ثبت‌ احوال: رشد منفی ازدواج در 5 ماه نخست امسال

از طرفی مدیرکل آمار و اطلاعات سازمان ثبت‌ احوال کشور در آخرین اظهار نظر اعلام کرد که در 5 ماه نخست امسال 288 هزار و 183 ازدواج ثبت شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 4.6 درصد کاهش یافته است.

علی‌اکبر محزون  درباره آمار 5 ماهه ازدواج در سال 93 گفته که 288 هزار و 183 مورد ازدواج در 5 ماهه نخست امسال ثبت شده است که این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته که 301 هزار و 981 مورد بوده منفی 4.6 درصد کاهش داشته است. در 5 سال گذشته به دلیل تحولات صورت گرفته در جامعه، آمار ازدواج منفی شده است و از سال 90 به بعد شاهد رشد منفی در ازدواج بوده‌ایم.


مدیرکل آمار و اطلاعات ثبت‌احوال کشور خاطرنشان کرد: در سال 88، 89 هزار و 208 مورد ازدواج ثبت شده که نسبت به سال گذشته یک درصد رشد داشته است.

وی خاطرنشان کرد:در سال 89، 891 هزار و 627 مورد ازدواج به ثبت رسید که نسبت به سال گذشته  0.2 درصد رشد داشته است.

به گفته محزون،  در سال 90، 874 هزار و 792 مورد ازدواج به ثبت رسید که نسبت به سال گذشته منفی 1.9 درصد کاهش داشته است. در سال 91، 829 هزار و 968 مورد ازدواج ثبت شده که نسبت به سال گذشته منفی 5.1 درصد کاهش داشته است و نهایتا در سال 92، 301 هزار و 981 مورد ازدواج ثبت شده است که 6.7 درصد رشد منفی نسبت به سال 91 داشته است.

مدیرکل آمار و اطلاعات ثبت‌احوال کشور بخش عمده‌ای از دلایل کاهش ازدواج را به دلیل ساختار سنی جمعیت عنوان می کند و می گوید: در کشور بیشترین متولدین را در دهه 60 داشته‌ایم که در حال حاضر از سن ازدواج آنها عبور کرده‌ایم. به همین دلیل در سنین دیگر با کاهش ازدواج مواجه شدیم.


وی علت دیگر کاهش ازدواج در کشور را تاخیر در ازدواج عنوان می کند که در سال‌های گذشته شاهد آن بوده‌ایم.


مدیرکل اجتماعی  استانداری تهران: فراهم کردن ازدواج آسان و تشویق برای ازدواج پایدار

اما مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران در این باره با اشاره به تبلیغ ازدواج رسمی و قانونی می گوید: «فراهم کردن ازدواج آسان و اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها برای محکم شدن بنیان خانواده می‌تواند در این زمینه نمونه‌ای از رفتاری فرهنگی در مقابله با این آسیب باشد. باید جوانان را به این سمت سوق دهیم تا بدانند که آرامش در ازدواج پایدار است و این نوع ازدواج یک نگاه وارداتی است که نمی‌تواند آرامش و سلامت را برای خانواده‌های ایرانی به همراه داشته باشد.»

به هر حال با توجه به وضعیت موجود در زمینه رشد منفی ازدواج و افزایش طلاق در کشور بویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران و همچنین رشد پدیده هایی مانند ازدواج سفید و خانه های مجردی و هم خانگی ها و ... زنگ خطر به صدا درآمده و باید همه از جمله مطبوعات و رسانه ها ، مردم و مسئولین امر آن را جدی بگیرند و برای مقابله با این پدیده های شوم که کانون خانواده را متزلزل کرده و فساد و بی بندو باری را رواج می دهد اقدامی جدی و با برنامه داشته باشند.

 

پاسخ های دو مرجع تقلید به پرسش هایی درباره «ازدواج سفید»


 آیت الله شبیری زنجانی و آیت الله جعفر سبحانی به استفتائی درباره «ازدواج سفید» پاسخ دادند.

آیت الله شبیری زنجانی و آیت الله جعفر سبحانی به پرسش هایی درباره ازدواج موسوم به سفید در استفتاء شفقنا پاسخ داده اند.

*متن پرسش های و پاسخ های آیت الله شبیری زنجانی:

نظر به اینکه اخیرا عده ای از دختران و پسران تحت عنوان ازدواج سفید به همباشی پرداخته و عده ای از آنان این باور را دارند که چون طرفین رضایت دارند لذا همین رضایت قلبی کفایت از خطبه ازدواج دائم یا موقت دارد، خواهشمند است دیدگاه شرع مقدس را در این گونه موارد بیان فرمایید.

الف- آیا صرف رضایت دختر و پسر برای بودن با یکدیگر به مفهوم جاری شدن محرمیت و زوجیت است و یا خواندن خطبه عقد دائم یا موقت ضروری است؟

ب-در صورتی که جاری شدن خطبه عقد ضرورت دارد آیا این ضرورت برای زوجیت دائم است یا برای زوجیت موقت نیز خواندن خطبه ضرورت دارد و رضایت قلبی مکفی نیست؟

پاسخ الف و ب- فارغ از سایر شرایط، در ازدواج دائم و موقت، خواندن صیغه لازم است.

ج-در صورتی که خواندن خطبه به زبان عربی فصیح مقدور نباشد و زوج و زوجه بنا به دلایلی نظیر حفظ آبرو نتوانند موضوع را با دیگری در میان بگذارند آیا می توانند به زبان مادری خطبه را جاری کنند؟

پاسخ ج- جایز است.

د-در صورتی که در صورت معذور بودن، جاری کردن خطبه به زبان مادری جایز باشد آیا باید عین ترجمه بیان شود یا ترجمه مضمونی کفایت دارد؟

ه-اگر حضرتعالی جواز به جاری کردن خطبه با ترجمه به مضمون می دهید مثلا به زبان فارسی خطبه عقد دائم و موقت چه گونه است و چه بگویند کفایت است؟

پاسخ د، ه: به هر زبانی که بخوانند و معنای «زوجتک» و «قبلت» را برساند صحیح است. مثلا برای ازدواج دائم به فارسی به زن بگوید: به عقد دائمی در آوردم خودم را برای شما در مقابل مهریه ای که توافق کردیم و سپس مرد بگوید: قبول نمودم این عقد دائم را براساس مهریه ای که توافق کردیم.

و-اگر دختری با پسری بدون رضایت پدر و یا بدون اطلاع پدر همبستر شده باشد و اطلاعی از اینکه باید خطبه عقد خوانده شود نداشته و یا نمی دانسته رضایت پدر واجب است آیا هم اکنون می توانند با خواندن خطبه بدون اطلاع پدر محرم شوند؟

پاسخ و: خیر، بدون اجازه پدر یا جد پدری عقدشان صحیح نیست.

ز-اگر شرایط این دختر و پسر به گونه ای باشد که جدا شدن عوارض جدی برای شرایط فعلی و آینده طرفین یا یکی از طرفین داشته باشد و هر دو یا یکی از طرفین در عسر و حرج بیفتند و در این حال اطلاع به پدر نیز عوارض خطرناک داشته باشد راه حل این دو برای خروج از مهلکه حرام چیست و آیا می توانند بدون جدا شدن، با جاری کردن خطبه به هم محرم شوند؟

پاسخ ز: محرمیت ایجاد نشده است بنابراین باید جدا شوند البته اگر در چنین شرایطی پدر و جد پدری مصلحت دختر را در ازدواج مراعات نکنند اذن ایشان برای ازدواج جدید ساقط است.

ح-اگر از این همبستری دختر حامله شده باشد و یا فرزندی بدنیا آورده باشد و تصورش این بوده که رضایت طرفین کافی است، حکم فرزند چیست؟ آیا می توانند در این شرایط بدون اذن پدر محرم شوند؟ اگر اذن پدر ضروری است و بتوانند اذن بگیرند و محرم شوند آیا تاثیری در وضعیت قبل و کودک متولد شده دارد؟

پاسخ ح:

اگر مرد و زن ندانند که چنین ازدواجی باطل است و با یکدیگر ازدواج کنند بچه ای که از آنان به دنیا آمده، حلال زاده است و تمام احکام اولاد را دارا می باشد و اگر یکی از مرد و زن نداند که ازدواج باطل است، بین او و بچه ای که به دنیا می آید تمام احکام اولاد جاری است، ولی دیگری که می دانسته ازدواج باطل است از بچه ارث نمی برد و بچه هم از وی ارث نمی برد ولی این دو به هم محرمند و احکام محرمیت را دارا می باشند، لذا می توانند همچون دیگر محرم ها به همدیگر نگاه کنند و ازدواج آنها با یکدیگر جایز نیست و همانند دیگر فرزندان حق نهفته دارد. در هر صورت اذن پدر یا جد پدری در خود ازدواج دختر شرط است مگر پدر و جد پدری مصلحت دختر را در امر ازدواج رعایت نکنند.

*****


الف- آیا صرف رضایت دختر و پسر برای بودن با یکدیگر به مفهوم جاری شدن محرمیت و زوجیت است و یا خواندن خطبه عقد دائم یا موقت ضروری است؟

پاسخ: ازدواج سفید همان ازدواج معاطاتی است و شرعا کافی نیست و باید اگر باکره است با اذن پدر عقد خوانده شود و مهریه معین شود متاسفانه موضوعی که شبیه زنا رایگان است نام ازدواج به خود گرفته است.

ب-در صورتی که جاری شدن خطبه عقد ضرورت دارد آیا این ضرورت برای زوجیت دائم است یا برای زوجیت موقت نیز خواندن خطبه ضرورت دارد و رضایت قلبی مکفی نیست؟

پاسخ: در هردو باید عقدخوانده شود وحد وحدود روشن شود.

ج-در صورتی که خواندن خطبه به زبان عربی فصیح مقدور نباشد و زوج و زوجه بنا به دلایلی نظیر حفظ آبرو نتوانند موضوع را با دیگری در میان بگذارند آیا می توانند به زبان مادری خطبه را جاری کنند؟

پاسخ: در عقد موقت در صورت اجتماع شرایط عقد فارسی کافی است؛ اگر زوج و زوجه نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند باید کسی را که می تواند وکیل کنند و اگر چنین شخصی نبود باید خودشان به غیر عربی بخوانند و باید لفظی بگویند که معنی«زوجت وقبلت» را بفهماند.

د-در صورتی که در صورت معذور بودن، جاری کردن خطبه به زبان مادری جایز باشد آیا باید عین ترجمه بیان شود یا ترجمه مضمونی کفایت دارد؟

پاسخ: باید انشاء زوجیت شود و آنچه در رساله ها آمده است به فارسی خوانده شود.

ه-اگر حضرتعالی جواز به جاری کردن خطبه با ترجمه به مضمون می دهید مثلا به زبان فارسی خطبه عقد دائم و موقت چه گونه است و چه بگویند کفایت است؟

پاسخ: به رساله عملیه صفحه ۴۴۶ مراجعه شود.

و-اگر دختری با پسری بدون رضایت پدر و یا بدون اطلاع پدر همبستر شده باشد و اطلاعی از اینکه باید خطبه عقد خوانده شود نداشته و یا نمی دانسته رضایت پدر واجب است آیا هم اکنون می توانند با خواندن خطبه بدون اطلاع پدر محرم شوند؟

پاسخ: احتیاطا با اذن پدر باشد.

ز-اگر شرایط این دختر و پسر به گونه ای باشد که جدا شدن عوارض جدی برای شرایط فعلی و آینده طرفین یا یکی از طرفین داشته باشد و هر دو یا یکی از طرفین در عسر و حرج بیفتند و در این حال اطلاع به پدر نیز عوارض خطرناک داشته باشد راه حل این دو برای خروج از مهلکه حرام چیست و آیا می توانند بدون جدا شدن، با جاری کردن خطبه به هم محرم شوند؟

پاسخ: بالاخره ازدواج این دو تا آخر نمی تواند برای پدر پنهان بماند و خواندن صیغه عقد مشکل را حل نخواهد کرد.

ح-اگر از این همبستری دختر حامله شده باشد و یا فرزندی بدنیا آورده باشد و تصورش این بوده که رضایت طرفین کافی است، حکم فرزند چیست؟ آیا می توانند در این شرایط بدون اذن پدر محرم شوند؟ اگر اذن پدر ضروری است و بتوانند اذن بگیرند و محرم شوند آیا تاثیری در وضعیت قبل و کودک متولد شده دارد؟

پاسخ: حکم فرزند وطی به شبه بوده وحلال زاده است. احتیاطا از پدر اذن بگیرد.
http://alef.ir/