(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

عوامل طلاق

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

@valentinocake

آشفتگی زناشویی و طلاق، بعداز مرگ ناگهانی در خانواده، شدیدترین فشارهایی هستند که افراد تجربه میکنند. طلاق در ایران نسبت به گذشته افزایش یافته است، به طوری که رشد طلاق تا سال ۱۳۷۹ آرام و تقریباً ثابت بود. اما از سال ۱۳۸۰ تاکنون شاهد سیر صعودی و چشمگیر طلاق بوده ایم به طور کلی کشور ایران چهارمین کشور پرطلاق دنیاست. بررسی ها نشان داده که آمار طلاق در طی چند سال اخیر در ایران روشنگر حقایق تلخ و دردآوری است.


از جمله مهمترین عوامل طلاق عبارتنداز:


– عدم شناخت کافی قبل از ازدواج


– نادیده گرفتن مشاوره قبل از ازدواج


– تفاوت های فرهنگی، اقتصادی، مذهبی


– ماهواره، اینترنت، بخصوص استفاده ناصحیح از شبکه های اجتماعی مجازی


– خیانت و عدم تعهد و پایبندی به قراداد های زناشویی


– نداشتن مهارت های زندگی از جمله مهارت گفتگو و حل تعارض


– نداشتن مهارت های جنسی و ناسازگاری های جنسی


– فقر و مشکلات مالی، بیکاری


– عدم علاقه و صمیمیت


– دخالت اطرافیان به خصوص خانواده ها


– بیماری های روانی و اختلالات شخصیت


– ازدواج اجباری


– سوءظن


– عدم تمکین


– عدم پایبندی به مذهب


– اعتیاد


– زیاده طلبی و فزون خواهی


– ناآگاهی و بی سوادی


– ازدواج در سنین پایین


– ازدواج دوم


و …

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

طلاق پیامدها و عواقب سوء فراوانی دارد که از آن جمله می توان بزه کاری کودکان و نوجوانان، فحشا، اعتیاد، فرار و ولگردی کودکان، افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان، کاهش به میل ازدواج و کم شدن شانس ازدواج در خانواده و در اطرافیان به خصوص بچه های طلاق، افسردگی، مشکلات شخصیتی و سایر بیماری های روانی تغییرات در دوستی ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن ها سر و کار دارند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می بینند، اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند

راههای پیشگیری از طلاق

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎


تنش وجود دارد. بنابراین طلاق مهم ترین عامل از هم گسیختگی ساختار خانواده، یعنی بنیادی ترین بخش جامعه است و به همین علت است که متفکران، مددکاران اجتماعی، روانشناسان و جامعه شناسان بالا رفتن آن را نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقی و به هم خوردن آرامش خانوادگی و در مجموع هنجارهای اجتماعی می دانند.


با اینکه طلاق به حکم ضرورت برای پرهیز از مخاطراتی پذیرفته شده است اما با وجود این، چون از عوامل از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی کانون خانواده است، به ناچار عواقب اجتماعی آن را باید انتظار داشت. به عبارت دقیق تر طلاق از نظر جرم شناسی در وقوع جرم و جنایت و بزه بی تأثیر نیست و از عوامل جرم زا به حساب می آید، طلاق پدیده ای اجتماعی است و همانند سایر پدیده های اجتماعی متأثر از یک عامل نیست، بلکه مجموعه ای از عوامل در آن دخالت دارند؛ لذا شایسته است با بررسی و شناخت عوامل موثر در طلاق و ارائه راهکارهای پیشگیرانه، این آسیب اجتماعی را کاهش داد.


Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

پیشگیری از طلاق


زن در کانون خانواده باید محبوب و محترم باشد. بنا به دلایلی اگر زن از مقام خود سقوط کرد و شعله محبت مرد نسبت به اوخاموش گشت و مرد نسبت به او بی علاقه شد، پایه و رکن اساس خانوادگی متلاشی شده؛ یعنی یک اجتماع طبیعی به حکم طبیعت از هم پاشیده است. اسلام به چنین وضعی با نظر تاسف می نگرد، ولی پس از آنکه می بیند اساس طبیعی این ازدواج متلاشی شده است نمی تواند از لحاظ قانونی آن را یک امر باقی و زنده فرض کند. اسلام کوشش ها و تدابیر خاصی به کار می برد که زندگی خانوادگی از لحاظ طبیعی باقی بماند، یعنی زن در مقام محبوبیت و مطلوبیت و مرد در مقام طلب و علاقه و حضور به خدمت باقی بماند. توصیه های اسلام بر اینکه زن حتما باید خود را برای شوهر خود بیاراید، هنرهای خود را در جلوه های تازه برای شوهر به ظهور برساند، رغبت های جنسی او را اشباع کند و با پاسخ منفی دادن به تقاضاهای او در او ایجاد عقده و ناراحتی روحی نکند و از آن طرف به مرد توصیه کرده است به زن خود محبت و مهربانی کند، به او اظهار عشق و علاقه نماید، محبت خود را کتمان نکند و همچنین تدابیر اسلام مبنی بر اینکه التذاذات جنسی محدود به محیط خانوادگی باشد، اجتماع بزرگ، محیط کار و فعالیت باشد نه کانون التذاذات جنسی، توصیه های اسلام مبنی بر اینکه برخوردهای زنان و مردان در خارج از محیط کادر زناشویی لزوماً و حتما باید پاک و بی آلایش باشد، همه برای این است که اجتماعات خانوادگی ازخطرات از هم پاشیدگی مصون و محفوظ بمانند.


تأثیر طلاق بر فرزندان

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎


مهم‌ترین کشمکشی که فرزندان پس از طلاق والدین به آن دچار می‌شوند، ترس از دست دادن پدر یا مادر با هم است. بزرگ‌ترین ترس کودکان از این است وقتی که به محبت پدر و مادر نیاز دارند، والدین آنها را ترک کنند و تنها بگذارند.

 

بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صر ف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.

 

این نکات را از یاد نبرید:

 

۱) تأثیرات طلاق بر روی کودکان تأثیرات بالقوه ای هستند.

 

۲) این تأثیرات در گروه های مختلف سنی کودکان متفاوت است.

 

۳) میزان این تأثیرات به عوامل زیادی بستگی دارد که تقریبا تمام آنها در کنترل شما هستند.

طلاق همه اعضای خانواده را دچار اضطراب می‌کند، ولی برای فرزندان ناگوارتر است. تأثیر مستقیم طلاق بر فرزندان تولید عواطف آزاردهنده از جمله ترس، خشم، گیجی و بهت‌زدگی است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

 خوشبختانه کودکان می‌توانند پس از مدتی به حیات طبیعی خود بازگردند. البته در این رابطه نقش والدین بسیار اساسی است. آنان باید کودکان خود را زیر چتر حمایت خود قرار دهند و هدایت صحیح را از آنان دریغ نکنند.


طلاق به‌خصوص بر کودکان در دوران ابتدایی تحصیل تأثیر عمیق‌تری می‌گذارد.


حس عدم امنیت کودکان را به‌شدت آزار می‌دهد و آنها از بازگو کردن شرایط خانواده خود احساس شرمساری دارند.


حتی پس از مدتی ممکن است که بچه‌ها خود را سرزنش کنند. در این باره، واکنش بچه‌ها متفاوت است. برخی غم و درد نهان خود را ابراز می‌کنند و بعضی دیگر آن را پنهان می‌کنند.


۱- ترس و اضطراب:


ترس و اضطراب به‌خصوص دامن گیر بچه‌هایی می‌شود که مدارس ابتدایی را می‌گذرانند. طلاق با خود حس عدم امنیت را در کودکان می‌پروراند. پس از طلاق برخی از بچه‌ها از حس عمیق ناتوانی رنج می‌برند.


بچه‌های کوچک‌تر گاه فکر می‌کنند که والدین در فکر ترک آنها هستند و این حس ناامنی آنها را تشدید می‌کند. درگیری والدین نیز استرس و اضطراب بچه‌ها را شدت می‌بخشد.


امکان دارد که عوارض فیزیکی از جمله سردرد، درد معده و غیره در کودکان نمایان شود.

واکنش بچه‌های بزرگ‌تر عموماً انزوا و خلوت گزینی است که خود گواه دیگری بر ترس و نگرانی آنهاست.


۲- خشم و از کوره دررفتگی:


خشم نیز یکی دیگر از مظاهر رفتاری است که کودکان به‌خصوص در مدارس ابتدایی از خود نشان می‌دهند. گاه بچه‌ها از والدین خشمگین هستند و آنها را سرزنش می‌کنند. بچه‌های بزرگ‌تر گاه آشکارا والدینشان را شماتت می‌کنند.


خشم بچه‌ها گاه با زیر سؤال بردن قوانین خانه و یا وظایفشان جلوه‌گر می‌شود. گاه نیز به‌شکل فعال فرزندان طلاق با بچه‌های دیگر به زدوخورد می‌پردازند


۳- ایجاد زمینه های وسواس در دختران و پسران:


وسواس تکرار بدون اراده و افراطی اعمال و کارهای روزمره است .


۴- بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان:


در این نوع بیماری اجتماعی، فرد فاقد احساس لذت یا درک کمتری از زندگی روزمره است، بی اشتهایی بر او چیره شده و خستگی به طور مداوم در ارگانیسم بدن وی مشاهده می شود.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۵- به وجود آوردن زمینه های اضطراب:


در نوجوانان حالتی شبیه به احساس ترس، نگرانی و تشویش به وجود می آید. در این بیماری علائم بیم از آینده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستی مبانی خانواده از تفکر در مورد برنامه ریزی مدون برای حرکت های دسته جمعی و گروهی وحشت دارد.


۶- ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان:


نتیجه محرومیت های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی یابد و از طرفی سؤال های خود را بی جواب می بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند کاملاً مشهود است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۷- بی قراری:


این بیماری با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هایی که شاهد جدایی پدر و مادر خود بوده اند مشاهده      می شود. حالتی که فرد در مقابل هرگونه عاملی تحریک پذیر است یعنی حتی در مقابل محرک های ضعیف

عکس العمل شدید نشان می دهد.


۸- حسادت، سوءظن و سماجت:

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

در نوجوانان خانواده هایی که والدین آنها از هم جدا شده اند این حساسیت ها دیده شده است. این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت بیشتر و زیاده از حد نشان می دهند.


۹- قربانی روحی و عاطفی:


کودکان اولین قربانی طلاقند، قربانی روحی، عاطفی و حتی گاهی جسمی. کودک پس از طلاق در خانواده گیج و حسرت‌زده است و کمتر می‌تواند تعادل خود را حفظ کند، بویژه کودکی که با پدر و مادر بسیار مانوس است و دائما در دامان آنان و نازپرورده‌شان بوده است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۰- وحشت از زندگی:


کودکی که والدینش از هم جدا شده‌اند، خانه را محل وحشت می‌داند و بیشتر در جستجوی پناهگاهی دیگر است؛ پناهگاهی که برای او تسلی‌بخش و محل امن و راحتی باشد.


بسیاری از بی‌اعتنایی‌های کودک به دنیا و دیگران هنگام جدایی والدین پیش می‌آید و این از آن جهت است که روح محدود و کوچک طفل، نمی‌تواند آن را تحمل کند.


۱۱- یتیمی کودکان:


کودکان پس از طلاق و جدایی والدین، حقیقتا یتیم می‌شوند. مخصوصا اگر خردسال باشند دردشان عظیم‌تر است؛ چون طفل در هر سطحی از آسایش و امکانات باشد، باز نیاز به مادر دارد. این درد برای کودکان سنگین است که نمی‌توانند خود را به مادر یا پدر برساند و برای دیدار آنان باید منتظر اوقات رسمی باشند.


گاهی طفل نیمه‌شب برمی‌خیزد و مادر را طلب می‌کند. پیداست در آن صورت چه حالی به او دست خواهد داد. این که در اثر اختلاف پدر و مادر، مادرش در خانه نیست و مثلا فردا باید او را ببیند دردی عمیق است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۲- دربه‌دری و نابسامانی:


حاصل طلاق، دربه‌در کردن و نابسامانی فرزندان و به خود واگذاشتن آنان یا سپردن فرزندان به دست نامادری یا ناپدری است که ممکن است آنها را زجر بدهند. پس از طلاق، کودک مجسمه‌ای متحرک و عروسکی است که گاهی نزد مادر، زمانی پیش پدر، هنگامی نزد عمه، خاله، دایی و گاهی هم در پرورشگاه است و پیداست این دست به دست شدن‌ها، عادت یافتن لحظه‌ای به خوی‌ها و تربیت‌ها و فرهنگ‌های متفاوت چه تاثیری نامطلوب در روان کودک و در فرم تربیتی او می‌گذارد.


۱۳- احساس گناه:


گاهی کودک در جدایی والدین احساس گناه می‌کند. گمان دارد چون شیطان بوده و پدر و مادر را اذیت کرده، والدین آنان جدا شده‌اند. این مساله بیشتر از زبان معصومانه آنان شنیده می‌شود که: «مامان! بیا دیگه تو را اذیت نمی‌کنم». یا می‌گویند: «بابا! بیا قول می‌دهم دیگر شیطنت نکنم» اینان خود را مسوول احساس می‌کنند و گمان دارند اشتباهی را مرتکب شده‌اند.


۱۴- گیجی و بهت‌زدگی:


پس از طلاق، کودک مات و مبهوت می‌شود و حتی انگیزه تحصیل را از دست می‌دهد و با افت تحصیلی مواجه می‌شود. گاهی بیمار می‌شوند و در جستجوی پناهی برای مهرورزی، دلجویی و نوازش هستند، اینان به حقیقت بیمار نیستند، بلکه نقطه اتکای خود را از دست داده‌اند، بدینسان با دارو نمی‌توان درمانشان کرد، بلکه با نوازش می‌توان درد آنان را علاج کرد.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۵- تاثیر منفی در رشد:


بررسی‌ها نشان داده‌اند کودکانی که از مادر جدا شده‌اند، رشدشان کمتر از آنانی است که از مادر خود جدا نیستند؛ اگرچه مادر یک مربی پرورش یافته نباشد و در شرایط بهداشتی روانی مناسب تربیت نیافته باشند، فقدان مادر جلوی شکوفا شدن کودک را در تمام زمینه‌ها می‌گیرد و در شخصیت عاطفی او اثر منفی می‌گذارد.


۱۶- بدبینی به پدر و مادر:


کودکان پس از جدایی والدین، معمولا به یکی از والدین، پدر یا مادر بدبین می‌شوند و به او با نظر کراهت می‌نگرند. معمولا یا طرفدار پدر می‌شوند یا طرفدار مادر که در هر دو صورت برای فرزند و حتی والدین نامطلوب است. ضروری است والدین لااقل در برابر کودک، عکس‌العمل مناسب داشته باشند و در حضور آنان از هم بدگویی یا شکوه نکنند.


۱۷- کمبودهای عاطفی:


کودکی که از پدر یا مادر جدا شده، از مهر و نوازش دو طرف سیراب نیست و اغلب با تشنگی عاطفی مواجه است و بعید نیست در جستجوی محبت، به دام افراد شیادی بیفتد و عفت و پاکدامنی خود را از دست بدهد، امری که در جوامع مختلف به نمونه‌های بسیاری از آن برخورد می‌کنیم.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۸- نابهنجاری کودکان:


بالاخره کودکانی که والدین آنان از هم جدا شده‌اند، کودکانی عادی و بهنجار نیستند. بررسی‌های روان‌شناسان آلمان نشان داده است اینان اغلب محروم از عاطفه و در بزرگسالی افرادی برای شرارت و جنایت خواهند بود.


طلاق در معنای کلی آن در ذهن بسیاری از افراد فی نفسه امری نامطلوب و ناخوشایند تلقی می شود. بسیاری از زوجین پس از ناکامی و با نهایت درماندگی، طلاق را به عنوان تنها راه حل انتخاب می کنند. روند رو به رشد طلاق در ایران به ویژه در سال های اخیر، نشان می دهد که زشتی و قبح این پدیده در جامعه ما کمرنگ شده است.


جالب است بدانیم بیشتر طلاق ها در سال های اول زندگی و به صورت دقیق تر نیمی از طلاق ها در هفت سال اول زندگی رخ می دهد. یعنی دوره ای که زن و مرد بیشتر بر اساس مسائل احساسی و هیجانی تصمیم گیری می کنند و شاید بتوان گفت که هنوز به شناخت درست و منطقی از انتظارات و مسئولیت های زندگی زناشویی دست نیافته اند.


بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صرف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.

طلاق احتمال حمله قلبی را در زنان افزایش می دهد


525444317

 

مطالعات محققان دانشگاه دوک در دورهام نیویورک نشان می دهد که طلاق احتمال حمله قلبی را بویژه در زنان افزایش می دهد.
طلاق یکی از پر تنش ترین رویدادهای زندگی است که معمولا عواقب سلامتی، اقتصادی، عاطفی و فیزیکی بدنبال دارد.

مطالعات بر روی بیش از ۱۶ هزار فرد متاهل و مطلقه، بین سنین ۴۵ تا ۸۰ سال نشان می دهد که احتمال حمله قلبی و انفارکتوس میوکارد حاد در افراد مطلقه بیشتر است.

در ادامه تحقیقات آمده که احتمال بروز مشکلات قلبی پس از طلاق در زنان شایع تر است و بیش از یک طلاق در زندگی، احتمال ابتلا به حمله قلبی در زنان را دو برابر افزایش می دهد.

این موضوع در مورد مردان نیز شایع است اما آمار دقیقی در این رابطه در دست نیست.

** حقایقی در مورد حمله قلبی

– حدود ۱۵ درصد از افرادی که دچار حمله قلبی می شوند، به دلیل این عارضه از بین می روند.

– فشار خون بالا، دیابت، کلسترول بالا و بیماری های قلبی، مهمترین عوامل خطر حمله قلبی محسوب می شوند.

– درد در ناحیه مرکز یا سمت چپ قفسه سینه، درد در نواحی فوقانی بدن و بازوها، گردن و پشت و تنگی نفس، شایع ترین نشانه های حمله قلبی هستند.

سالانه حدود ۷۳۵ هزار نفر در آمریکا از بیماری قلبی رنج می برند.

بیماری های قلبی بر اثر کاهش جریان خون به بافت قلب و آسیب عضله قلب بوجود می آید (IRNA).

نتایج این تحقیقات در نشریه Circulation: Cardiovascular Quality and Outcomes منتشر شده است:

 

طلاق و خانواده های ایرانی

در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

http://maktoobshop.com/



مرتضی منادی

چند سالی است که اختلافات زندگی زناشویی در جامعة ما بیشتر شده و بدنبال آن, درصد طلاق رو به افزایش است. بنابراین, طلاق به مفهوم دورکیمی (1987) به یک پدیدة اجتماعی تبدیل شده است. بدین معنی که از سویی, قشر یا طبقه و یا گروهی را نمی توان در جامعة امروز یافت


که از اِپیدمی طلاق در امان باشد. از سطح تحصیلکرده ها تا بی سوادها, از سطح ثروتمند ها تا فقیر ها و یا از دیندارها تا بی دین های افراد جامعه از عارضة طلاق مصون نمانده اند. از سوی دیگر, طلاق یک پدیدة چند بعدی و چند علتی است. بنابراین محدود به یک علت خاص نظیر اقتصاد نمی باشد.

چرا طلاق در جامعة ما رو به افزایش است؟ چه عواملی در رشد طلاق دخالت داشته اند؟

مسئلة طلاق هم فکر مسئولین جامعه را بخود مشغول کرده و آنها را نگران کرده است, هم دل مشغولی تعدادی از دانشگاهی ها و پژوهشگران حوزۀ خانواده شده است. و همه در صدد یافتن پاسخی برای این پرسش ها و ارائة راه حل هایی برای خروج از این مقولة آسیب زا هستند.

نگارنده نیز در طی چند سال پژوهش هایی پیرامون خانواده به صورت غیر مستقیم و از زاویه ای دیگر یعنی مطالعه پیرامون عوامل رضایت از زندگی زناشویی (منادی, 1383) به این امر علاقه مند شده است. یقینا نه ادعای پاسخگویی کامل به این پرسش ها را داشته و نه علل مختلفة این موضوع را کاملا شناسایی کرده است. ولی در پی نتایج پژوهش های کیفی (منادی, 1385) صورت گرفته پیرامون خانواده می توان بخشی خاص را از دیدگاهی خاص در سطح طرح مسئله عنوان کرد.

بدین منظور به کمک طرح یک نظریة جامعه شناسی تلاش می کنیم تا حدودی مسئلة طلاق را کالبد شکافی کرده و توضیح دهیم.

پیر بوردیو جامعه شناس شهیر و معاصر فرانسوی معتقد است که هر انسانی دارای یک عادت واره (Habitus) می باشد. (بوردیو, 1989) منظور از عادت واره, مجموعة طرحواره هایی است که یک انسان در طول زندگی خود بر اساس برخورد با محیط های مختلف مانند : خانواده, رسانه ها, نهاد آموزش و پرورش و گروه همسالان کسب می کند. این طرح واره ها مانند : چگونه غذاخوردن, چگونه پوشیدن, چگونگی ارتباطات اجتماعی, ذوقیات, مشغولیات انسان می باشند.

طبق نظریة بوردیو عادت وارة هر فرد، نیروی محرکة اعمال و رفتار روزمرة اوست که در مرکز سرمایه های فرهنگی اش (Capital Culturel) جای دارد. منظور از سرمایه های فرهنگی, طبق نظر بوردیو, ترکیبی از عادت واره, شناخت ها, آگاهی ها, آموزش ها و مدارک تحصیلی می باشد. (بوردیو, 1989) این شناخت ها و آگاهی ها می توانند به صورت کلاسیک و آکادمیک در آموزشگاه ها کسب شده باشند و یا به صورت خود آموزی (Autodidacte) و یا غیر کلاسیک آموخته شده باشند. در هر صورت به زعم بوردیو, سرمایه های فرهنگی و عناصر سازندۀ آنها مقوله هایی اکتسابی و آموختنی هستند. ولی به باور وی عادت واره ها نقش مهمتر و جدی تری در هدایت و کنترل رفتارها و اعمال انسان ها دارند.

اما ضمن اینکه هر فردی عادت وارة مخصوص بخود دارد, ولی عناصری از عادت واره های تعدادی از افراد مشترک و یا یکسان می باشند. در این حالت به زعم وی عادت وارة طبقاتی وجود دارد. مانند عادت واره های ذوقی و انتخاب هایی که عاملان اجتماعی در عرصة متنوع رفتارها همچون، غذاخوردن و نوع آن، ورزش کردن و نوع آن، موسیقی نواختن و سیاست ورزیدن و غیره صورت می گیرد. بنابراین, ما در مقابل عادت واره های طبقاتی قرار می گیریم که مشترکات و هماهنگی های زیادی با یکدیگر دارند. اما چگونه سرمایه های فرهنگی و عادت واره ها می توانند در چگونگی تشکیل ازدواج و فرایند آن نقش داشته باشند, مسئله ای است که در سطور بعدی به آن می پردازیم.


از نظریه تا واقعیت

غالبا ازدواج به دو صورت شکل می گیرد. زمانی که دختر و پسری در محیط های اجتماعی مانند دانشگاه ها, محیط های کاری و مهمانی ها با یکدیگر آشنا شده, و این رابطه به ازدواج ختم می شود. اینگونه ازدواج ها به غلط به «ازدواج خیابانی» معروف بوده که ما آنها را ازدواج مدرن می نامیم. اکثرا, اینگونه ازدواج ها ناموفق هستند و در این بخش است که بر اساس پژوهش های صورت گرفته درصد طلاق بسیار بالا می باشد. دستة دوم آنهایی که به صورت سنتی از طریق معرفی خانواده ها با هم آشنا شده و در نتیجه ازدواج می کنند.

در حالت اول دختر و پسر در ابتدا بیشتر بخش نهادی شدۀ سرمایه های فرهنگی (مدارک تحصیلی و یا مهارت هایی مانند هنر و غیره) خود را به نمایش گذاشته و به یکدیگر نشان می دهند. یعنی, از دیدگاه سرمایه های فرهنگی نهادی شده اشان با یکدیگر برخورد می کنند و خیلی کمتر صحبت از عادت واره های آنها می شود. چون غالبا در این بخش, سرمایه های فرهنگی نهادی شده با یکدیگر تفاهمی بین زن و مرد بوجود می آورد. به دلیل اینکه در یک محیط کاری و یا علمی همسان هستند. برای مثال دانشجویان در حالت کلی و دانشجویان بر اساس رشتة یکسان که در نتیجه دارای سرمایه های فرهنگی نهادی مشابه هستند. در حالت دوم چون خانواده ها ابتدا با یکدیگر برخورد می کنند. آنها بیشتر عادت واره های خود را نشان می دهند. اصلا بر اساس عادت واره های یکسان, خانواده ها غالبا با هم ارتباط برقرار می کنند.

در حالت اول بعد از اینکه دختر و پسر با یکدیگر آشنا شده, و زندگی مشترک را شروع کرده, کم کم عادت واره ها طبق گفتة بوردیو در عمل خود را نشان می دهند و رفتار افراد را هدایت می کنند و سرمایه های فرهنگی به کناری می روند و یا کم رنگ تر می شوند. بدنبال آن, اگر تضادی در عادت واره ها وجود داشته باشد که غالبا دارد, تضادها خودنمایی می کنند و اختلاف ها کم کم خود را نشان می دهند. این در حالی است که همچنان سرمایه های فرهنگی نهادی با یکدیگر هماهنگ هستند. ولی عادت واره ها در زندگی روزمره, بیشتر خود را مطرح می کنند. بدینسان, در این حالت امکان بالا رفتن اختلافات بین زوجین افزون تر شده و طلاق بیشتر می شود.

اما در حالت دوم که والدین غالبا بر اساس هم طبقه بودن یعنی عادت واره های طبقاتی با یکدیگر برخورد کرده اند, فرزندان آنها نیز بر اساس عادت واره های خانواده گی با یکدیگر آشنا شده و برخورد می کنند. در این حالت, ممکن است که سرمایه های فرهنگی زوجین از کمی تا خیلی متفاوت باشند. ولی در ابتدای زندگی نیز این تفاوت ها خود را کم نشان می دهند و در صورت بُروز نیز, قابل اغماض هستند. لذا, تعارض کمی هم در زندگی مشترک بوجود می آورد. ولی چون سرمایه های فرهنگی نهادی بیشتر روبنایی هستند و بیشتر در سطح جامعه و محیط های عمومی و بیرونی, خود را در قالب شغل و حرفة فرد نشان می دهند, به صورت حاشیه در زندگی باقی می مانند و عادت واره ها در مرکز زندگی فعالیت می کنند. در این حالت, تعارضات اساسی بین زن و مرد بوجود نمی آید و فقط در سطح کار و شغل و بحث های علمی و یا شغلی, سرمایه های فرهنگی نهادی خودنمایی می کنند. بنابراین, زندگی را کمتر به خطر می اندازند و امکان جدایی زن و مرد کمتر می شود. بدون اینکه از اهمیت تفاوت بین سرمایه های فرهنگی نهادی زوجین کاسته شود و یا نادیده گرفته شود.

در نتیجه, می توان گفت در صورتی که زوجین بتوانند از دیدگاه عادت واره ها که زیر بنایی تر هستند با یکدیگر آشنا بشوند, خطرات کمتری زندگی آنها را تهدید می کند. با توجه به اینکه سرمایه های فرهنگی نهادی اکتسابی هستند, بعدها زن و مرد می توانند تلاش کنند تا سرمایه های فرهنگی نهادی مشابهی را کسب کنند و بوجود بیاورند. ولی در صورت سرمایه های فرهنگی نهادی یکسان کار سخت و مشکلتری (و نه غیر ممکن) پیش روی زوجین وجود دارد تا عادت واره های یکسانی را بوجود بیاورند.

بنابراین, می توان نتیجه گرفت که به نظر می رسد در جامعة فعلی ما هنوز ازدواج سنتی یعنی با عادت واره های یکسان آغاز کردن, امکان زندگی شادتر و مطمئن تری را نسبت به ازدواج مدرن به همراه می آورد.


فهرست منابع

- منادی مرتضی (1383). تاثیر تصورات و تعاریف مشابهِ زوجین در رضایت از زندگی زناشوئی از دیدگاه زنان. در : مطالعات زنان, دانشگاه الزهرا. سال دوم شماره 4 بهار 1383.

- منادی مرتضی (1385). جایگاه روش کیفی در علوم اجتماعی و علوم رفتاری. فصلنامه حوزه و دانشگاه. پژوهشکده حوزه و دانشگاه. شماره 47 سال دوازدهم، تابستان.


- Bourdieu Pierre (1989). Le sens pratique. Paris, Les éditions de Minuits.

- Durkheim Emile (1987). Les règles de la méthode sociologique. Paris, PUF.


مطالب پیشنهادی

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

اختلاف فرهنگی عامل بروز طلاق

قرایی مقدم گفت: تناسب فرهنگی، بافت طبقاتی، دیدگاه‌ها و برداشت‌هایی که دختران و پسران دارند در موفقیت ازدواج آن‌ها موثر است.

 تناسب فرهنگی، بافت طبقاتی، دیدگاه‌ها و برداشت‌هایی که دختران و پسران دارند، در موفقیت ازدواج آن‌ها موثر است. 

این کارشناس علوم اجتماعی در ادامه تاکید کرد: از لحاظ جامعه شناسی افراد به شدت تحت تاثیر طبقه اجتماعی و قشر اجتماعی خود هستند و عدم تناسب افراد در فرهنگ و به طور کلی وجود فاصله طبقاتی برای ایجاد یک زندگی مشترک مناسب نیست. 

قرایی مقدم در ادامه افزود: یکی از عوامل بروز طلاق همین مورد عدم تناسب فرهنگی و طبقاتی افراد است. اگر فرض کنیم دختری از یک طبقه بالا با پسری از طبقه پایین یا بهتر است بگوییم قشر پایین ازدواج کند، بعد از مدتی متوجه می‌شوند که عدم تناسب فکری دارند. 

وی در ادامه گفت: دختر و پسر بر اساس طبقه اجتماعی، دیدگاهشان محدود است، چشم اندازشان محدود است، طرز رفتار و سلوکشان، غذاخوردن و پوشاک در آنها متفاوت است. 

این کارشناس علوم اجتماعی در پایان تصریح کرد: حتی تحجر فکری موجود در برخی اقشار، مثل اینکه زن را مطیع و فرمانبردار می‌دانند و تصور می‌کنند زن باید از اوامر همسرش اطاعت و پیروی داشته باشد، باعث می‌شود که اختلاف بین این دسته از همسران بالا بگیرد و در نهایت به طلاق منجر شود و ازدواج بین چنین افرادی تایید نمی‌شود. 

همسر ایده ال من:چطور مانع طلاق شوم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


آیا کنترل زندگی زناشویی خود را از دست داده‌اید؟ آیا درباره این مسئله با خود فکر کرده‌اید که برای حفظ زندگی‌ام چه کاری می‌توانم انجام دهم؟


به شما مژده می‌دهم که برای ممانعت از طلاق راه‌حل‌هایی وجود دارد که برای حفظ زندگی‌تان به شما کمک می‌کند.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که خونسرد باشید و شرایط خود را ارزیابی کنید. درباره راه‌حل‌هایی فکر کنید که ممکن است در مشکلات رایج زندگی زناشویی شما تأثیر داشته باشند. این مثل معروف که می‌گوید «در و تخته با هم جورند» مثلی درست و بجاست. زمانی که همسرتان اشتباهی مرتکب می‌شود، شما هم به همان اندازه مقصر هستید. با اینکه عقیده دارید همسرتان مسبب ایجاد مشکلات است، عکس‌العمل شما نیز عامل دیگری برای به‌وجود آمدن آن مسئله است.


رفتارها و گفتارهای منفی تنها به ضرر شما خواهد بود. به‌منظور جلوگیری از طلاق و حفظ زندگی‌تان، باید از واکنش نشان دادن به رفتارهای همسرتان بپرهیزید و دست به انجام اقدامات ضروری که زندگی شما را به حالت اول بازمی‌گرداند، بزنید. با وجود این دلایل، انتقاد از روی عصبانیت هم فقط اوضاع را بدتر می‌کند.



تغییر برخورد و رفتار کمک زیادی در مانع شدن از پایان یافتن زندگی زناشویی به شما می‌کند. عواطف و احساسات شما در برابر همسرتان مطابق با رفتار شما با اوست و احساسات همسرتان در برابر شما براساس رفتاری است که او با شما دارد. آیا تا به حال با دیگران با عشق، مهربانی و روش‌های متعهدانه برخورد کرده‌اید؟ شما نمی‌توانید چگونگی تفکرات و احساسات همسرتان را کنترل کنید، اما می‌توانید واکنش‌های خود را نسبت به همسرتان تغییر دهید. یادتان باشد تنها کسی که می‌توانید بر او کنترل داشته باشید، فقط خودتان هستید.


اغلب، زندگی زناشویی به‌دلیل گرفتاری‌های زن، نظیر کار، فرزندان و مسئولیت‌های روزانه در نگهداری خانواده، تازگی خود را از دست می‌دهد و باعث بی‌توجهی به روابط زناشویی می‌شود. وقتی رابطه‌ای به این نقطه می‌رسد،به‌ راحتی از همسر خود دلسرد می‌شوید و اجازه می‌دهید تا هر چیز پراهمیت دیگری در زندگی جای همسر و زندگی زناشویی‌تان را بگیرد. همچنین، در زندگی‌هایی که به این مرحله رسیده باشند، احتمال جدایی زوج‌ها بیشتر است.

برای همسر خود وقت بگذارید. بنشینید و درباره مسائلی که اتفاق افتاده به‌طور طبیعی صحبت کنید. درباره آنچه از زندگی مشترکتان می‌خواهید و به آن نیاز دارید و آنچه عقیده دارید باعث مشکلات می‌شوند، گفت‌وگو کنید. گفت‌وگو کردن، مشاجره کردن و متهم کردن نیست.


به همان اندازه که انسان‌ها دستخوش تغییر می‌شوند، زندگی زناشویی نیز دائما تغییر می‌کند. به‌منظور حفظ زندگی مشترکتان باید دلایلی که باعث رسیدن به مرحله جدایی شده است را به درستی مورد ارزیابی قرار دهید؛ مشکل هر چه باشد، امیدی برای حفظ زندگی وجود دارد.


این رهنمودها در صورتی قادر خواهند بود در آغاز مسیری برای حفظ زندگی زناشویی به شما کمک کنند که خود شما هم برای ممانعت از طلاق مصمم باشید و شما در این راه، نیاز به طرحی قابل اطمینان خواهید داشت.


«آیا برای نجات زندگی زناشویی امیدی هست؟» با بازدید از هر محکمه‌ای که مربوط به طلاق یا ازدواج است، سؤال بالا برای شما پیش می‌آید. وقتی در بحبوحه پریشانی و ناراحتی قرار می‌گیرید، گاهی یافتن یک راه‌حل، دشوار خواهد بود. اما پاسخ این سؤال این است که «بله، در بیشتر موارد برای نجات زندگی امیدی هست».


بیشتر مشکلات ریشه در روابط بد یا عدم‌ارتباط دارند، به همین دلیل، بیشتر اوقات در زندگی مشترک وقتی یکی حرف طلاق را به میان می‌آورد، طرف مقابل کاملا غافلگیر می‌شود.


اجازه دهید تا مثالی را عنوان کنم. زنی، که ما او را لورا می‌نامیم، به زمان بیشتری برای گفت‌وگو با شوهرش نیاز دارد. شوهر او، که او را مایک می‌نامیم، ممکن است شغلی داشته باشد که احتیاج به اضافه‌کاری زیادی داشته باشد، همچنین او سرگرمی‌هایی دارد که در اوقات بیکاری‌اش به آنها می‌پردازد، اما لورا در آنها شرکت نمی‌کند.


لورا به جای صحبت کردن با مایک و به جای اینکه به او بگوید که دوست دارد زمان بیشتری را با هم بگذرانند، انتظار دارد مایک نیاز او را درک کند و وقتی مایک متوجه این موضوع نمی‌شود، بسیار عصبانی و رنجیده خاطر می‌شود.


لورا بالاخره به مایک موضوع را گفت در حالی که از او عصبانی بود ولی مایک حتی دلیل آن را هم نمی‌دانست. چه اتفاقی افتاده بود که یک مسئله کوچک تبدیل به بحثی بزرگ شده بود؟ مایک حتی نمی‌دانست مسئله‌ای که برای لورا مشکلی بزرگ است، به‌وجود آمده. مشکل لورا و مایک چیزی است که بیشتر زوج‌ها در زندگی مشترک خود با آن دست به گریبان هستند و آن فقدان یک ارتباط ساده است که به طرز غیرقابل کنترلی اختلافات را تشدید می‌کند.


این یک سناریوی ساختگی بود، اما به شما قول می‌دهم‌چنین رویدادهایی همیشه و در همه خانواده‌ها پیش می‌آید. وقتی مشکلی کوچک مورد توجه قرار نگیرد، بدون اینکه متوجه شوید تبدیل به مشکلی بزرگ، پیش رویتان می‌شود.
آیا تا به حال به مشکلی جزئی اجازه داده‌اید که آن‌قدر بزرگ شود که شما در برابر آن عکس‌العملی جدی نشان دهید؟ حتی اگر مشکلات زندگی بیش از حد بزرگ شده باشند هم هنوز امیدی برای نجات زندگی مشترک وجود دارد، به شرط آنکه برای حل‌ مشکلات از دیگران کمک بگیرید.

کمک کنید تا زندگی‌ام را حفظ کنم

اگر دریابید که زندگی زناشویی‌تان در حال از دست رفتن است و آخرین چیزی که شما می‌خواهید طلاق است، چه کاری می‌توانید انجام دهید؟ از شما می‌خواهم بدانید که امیدی هست. بسیاری از زندگی‌های زناشویی، فقط به خاطر اینکه زوجین می‌خواهند خود را مصمم‌تر از دیگری نشان دهند، به طرز وخیمی به شکست می‌انجامد و پایان می‌پذیرد.

این پرسش‌ها را از خود بپرسید:
آیا رابطه‌ای درست برقرار می‌کنید؟
تنها تصمیمی که در میان مسائلی که زندگی مشترک شما را تهدید می‌کند، هرگز نمی‌توانید آن را عملی کنید، فارغ شدن از برقراری ارتباطی تأثیرگذار است؛ ارتباطی نه با مجادله و تهدید، بلکه با درست گفت‌وگو کردن. یک ارتباط حقیقی تقریبا همیشه در زندگی‌های مشترکی که آشفته هستند، از بین می‌رود.


آیا به همسر خود احترام می‌گذارید؟
همیشه بین زوج‌های موفق احترام متقابل وجود دارد. رفتارهای پر از نفرت و تعبیرات کوته نظرانه پر شور، باعث اهانت به همسر و ویران کردن عشق می‌شود. شما نمی‌توانید بی‌احترامی‌کردن‌های خود را مخفی کنید زیرا این مسئله از سخنان و رفتارهایتان آشکار می‌شود.در این زمان همسرتان نسبت به شما احساس یأس می‌کند و هیچ کاری درست پیش نمی‌رود؛ بدون احترام متقابل زندگی زناشویی سالمی نخواهید داشت.

به چه میزان متعهد هستید؟
کار، دوستان، سرگرمی‌ها، کارهای خانه، خانواده گسترده، همه و همه لیستی از مواردی است که برای افراد متعهد اهمیت دارد. در رأس این لیست باید زندگی زناشویی شما قرار بگیرد. دقت کنید که اجازه ندهید کسی یا چیز دیگری قبل از زندگی زناشویی‌تان بیاید.

از مشکلات دوری نکنید

هر چه بیشتر از مشکلات دوری کنید، زندگی زناشویی‌تان بیش از پیش آسیب خواهد دید. زندگی‌های مشترکی که در نقطه شکست قرار دارند، همین حالا به یک طرح عملیاتی نیاز دارند. به‌منظور حفظ زندگی، شما به طرحی نیاز دارید که اجازه درک مشکلات و تمرکز بر بازیابی عشق و تعهد را که سابق بر این جزئی از زندگی مشترک شما بوده، بدهد.

بیاموزید چگونه طرحی اثبات‌شده را به فعل دربیاورید و برای نجات زندگی مشترک خود بار دیگر به همسرتان بپیوندید؛ شما، همسرتان و زندگی مشترکتان شایستگی آن را دارید.


طبق آمارها، نیمی از ازدواج‌ها در ۷سال اول زندگی مشترک پایان می‌پذیرد؛ این بدین معناست که نیمی از آنها به زندگی ادامه می‌دهند. آیا زندگی شما هم تداوم خواهد داشت؟


او طلاق می‌خواهد، اما من نه


همسرتان به شما گفته که می‌خواهد از شما جدا شود و شما را دچار سردرگمی کرده است.


شما خواهان طلاق نیستید ولی نمی‌دانید چه اقدامی کنید.


در دل احساس درد و رنج زیادی دارید، نه می‌توانید چیزی بخورید و نه می‌توانید بخوابید؛ حقیقت این است که شما آشکارا از انجام هر کاری ناتوان می‌شوید.

در درجه اول، سعی کنید خونسردی خود را حفظ کنید و شرایط عادی را به زندگی خود بازگردانید؛ شما به قرار گرفتن در یک وضعیت فکری مناسب، به‌منظور نجات زندگی‌تان از طلاق، نیازمندید.در درجه دوم، نباید تسلیم شوید.

اگر تا به حال عشقی در زندگی مشترکتان وجود داشته، این ارزش جنگیدن را دارد.برای پیدا کردن راهی برای حفظ زندگی، مسیر همواری در پیش رو نداریم، اما هر تلاش با نفوذی در درازمدت مطمئنا شایسته زندگی زناشویی است

گردآوری : پایگاه اینترنتی تکناز

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ازدواج های ناهمسان


http://maktoobshop.com/



نگاهی به آمار طلاق هایی که به فاصله نه چندان زیادی پس از ازدواج رخ می دهد، بیش از هرچیز بر این نکته گواهی دارد که پایه ازدواجی که با وزش اولین نسیم مخالف به لرزش درمی آید

و به همین سادگی فرومی ریزد، از بنیان اشتباه بوده است چراکه در غیر این صورت دختر و پسری که پیمان ازدواج را برای یک عمر بسته اند به این سادگی راضی به ابطال آن و خرابی آشیانه ای که با هزاران امید و آرزو ساخته اند نمی شوند.

در سال ۱۳۶۵ در برابر هر ۳۴۰ هزار و ۳۴۲ ازدواج، ۳۵ هزار و ۲۱۱ طلاق در کشور ثبت شده است. این آمار در سال۱۳۷۵ به ۴۷۹ هزار و ۲۶۳ ازدواج در برابر ۳۷ هزار و ۸۱۷ طلاق و در سال ۱۳۸۱ به ۶۵۰ هزار و۹۶۰ ازدواج در برابر ۶۷ هزار و ۲۵۶ طلاق می رسد.

در سال ۱۳۸۵ این روند با رشد بیشتری ادامه می یابد به طوری که ازدواج ۲۲ درصد کاهش و طلاق ۱۲ درصد رشد می یابد. بنابر آمارهای رسمی در این سال ۷۸۸ هزار و ۲۳ مورد ازدواج و ۹۴ هزار و۴۰ طلاق ثبت شده است.

بررسی این آمار و محاسبه شاخص هایی چون نسبت طلاق به ازدواج و یا نسبت طلاق به کل جمعیت نشان دهنده آن است که این آمار طی سال های مختلف با نوساناتی روبه رو بوده است.

بررسی رقم مطلق طلاق طی سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۱ نشان دهنده افزایش آمار طلاق طی سال های مورد بررسی است، اما محاسبه شاخص های آماری نشان می دهد در سال ۱۳۶۵ شاخص طلاق با افزایش روبه رو بوده.سپس طی سال های۱۳۷۰ تا ۱۳۷۷ به تدریج کاهش می یابد و از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ این آمار مجدداً افزایش می یابد. همچنین آمار به دست آمده نشان می دهد که ۴۰ درصد طلاق ها بین سنین ۱۹ ۲۶ سال و ۸۰ درصد آن تا سن ۴۵ سالگی رخ می دهد.

از دید جامعه شناسان، طلاق پدیده ای است اجتماعی که تنها با یک عامل پدید نمی آید و با یک عامل نیز از بین نمی رود. از جمله عواملی که می توانند در بروز طلاق نقش داشته باشند می توان به علل متعددی از جمله فرهنگی، اجتماعی و تفاوت های تربیتی،مذهبی، اقتصادی، سیاسی و علل زیستی اشاره کرد. گرچه افزایش طلاق با افزایش ازدواج رابطه ای مستقیم دارد، ولی به صورت غیر مستقیم نوسانات شاخص های طلاق تحت تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی و همچنین مسائل حقوقی است.

بسیاری از زوج هایی که در عمل، زندگی زناشویی آنان به بن بست رسیده است و به دلیل مسائل حقوقی قادر به جدایی نیستند، در حقیقت دچار طلاق پنهان شده اند. در چنین خانواده هایی با وجود اینکه پدیده طلاق رخ نداده است، ولی در عمل این اتفاق افتاده است.

به طوری که زن و مرد فقط به صورت ظاهری زیر یک سقف زندگی می کنند و در بعضی موارد حتی این عالم ظاهری نیز وجود ندارد و زن و مرد با وجودی که از همدیگر طلاق نگرفته اند ولی هر کدام برای خود زندگی می کنند و اطلاق زندگی مشترک برای آنان مفهومی ندارد که اگر بخواهیم این آمار را نیز به آمار فوق اضافه کنیم، به حتم بیشتر از میزانی است که در حال حاضر وجود دارد.

سؤالی که اینجا مطرح می شود، این است که چطور می توان در یک جامعه سنتی، مدرن ازدواج کرد؟ حقیقت این است که به طور صددرصد این امر از جهت روی دادن و دوام داشتن منتفی است، اما شاید تغییر نگرش خانواده ها و جوانان نسبت به این مسئله بتواند به هر دو طرف در حل آن کمک کند.

نکته ای که جوانان باید به آن توجه بیشتری داشته باشند، عامل معرفی درست همسر آینده به خانواده است پیش از آنکه به صورت سنتی به مراسم خواستگاری بروند. در شب خواستگاری فقط خصوصیات ظاهری و تا حدی وضعیت مادی افراد برای هم معلوم می شود، در صورتی که بسیاری از کمالات و یا نواقص طرفین در چنین مجالس رسمی کاملاً پوشیده می ماند.

در این میان برخورد درست و منطقی با خانواده همسر آینده را نیز نباید فراموش کرد. بسیاری از جوانان از توجه به این نکته اساسی غافل اند و فکر می کنند همین که آنها همدیگر را دوست دارند، دلیل قاطعی است که می توانند برای همدیگر ایده آل باشند و با هم به خوشبختی برسند و بر همین اساس خانواده خود را تحت فشار قرار می دهند که با خواست آنها موافقت کند و حتی تهدید می کنند که اگر موافقت نکنند این کار را می کنم که متاسفانه گاهی اوقات پاره ای از این تهدیدات جامه عمل به خود می پوشد و حوادث ناخوشایندی نیز روی می دهد.

البته زبان تهدید هیچ گاه مورد تایید نبوده و نیست و کاری که بر اساس تهدید انجام شود هیچ گاه عاقبت خوشی نخواهد داشت. ضرب المثلی است که می گوید: «سالی که نکوست از بهارش پیداست» زندگی مشترکی که با تهدید شروع شود، نمی توان به ادامه و استحکام آن زیاد خوشبین بود.

احترام به نظر و صلاحدید خانواده ها امری است اجتناب ناپذیر که هرگز به مفهوم تسلیم شدن بی چون و چرا در برابر آنان نیست. وقتی رفتاری از روی ادب، محبت و صداقت باشد حتی اگر مخالف نظر شما باشد، آن را می پذیرید و این امری است که جوانان باید در هنگام اختلاف سلیقه با والدین آن را فراموش نکنند. نظر چند تن از جوانان و کارشناسان مسایل اجتماعی را در این زمینه جویا شده ایم.

رویا یاراحمدی کارشناس مسائل اجتماعی می گوید: با توجه به این که ارائه اطلاعات از سوی خانواده ها به فرزندان بسیار حایز اهمیت است و به عبارتی دیگر مهم ترین بستر در نهادینه شدن سنت ها، آداب و رسوم فرهنگی به حساب می آید بهترین جایگاه برای رشد و تربیت انسان و شناخت زمینه های مختلف برای ازدواج جوانان به خصوص دختران است، اما باید گفت که متاسفانه خانواده ها در این باره بسیار کم کاری کرده اند و به کندی پیش رفته اند. اولین مشکل و بزرگترین مسأله در ازدواج نداشتن شناخت ابعاد شخصیت زن و مرد از بعد انسانی است.

در حالی که ازدواج به عنوان مهم ترین و اساسی ترین تعبیر از زندگی همیشه بوده و خواهد بود، اما در جامعه کنونی با توجه به شرایط ویژه اقتصادی و اجتماعی شکل دیگری به خود گرفته است. با مطالعاتی که در بین ۷۵۰ دانش آموز دوره متوسطه دختر در مرکز مشارکت زنان به انجام رسیده است حتی میزان فاصله سنی بین زن و مرد ارتباط نزدیکی با موقعیت اقتصادی اجتماعی خانواده ها دارد.

دکتر غلام عباس توسلی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران با تاکید بر تغییر ایده آل ها برای انتخاب همسر می گوید: ما در جامعه ای زندگی می کنیم که ساختار فرهنگی پایه ای در فرهنگ اسلامی دارد، اما در سالیان اخیر تغییرات چنان چشمگیر است که به سختی می توان آنها را توجیه کرد.

با توجه به دگرگونی هایی که در سطح کلی کشور به انجام رسیده به طور حتم آرمان های تعیین ازدواج، هم از سوی مردان و هم از جانب زنان شکل تازه ای به خود گرفته و مسایل اقتصادی در این باره به شدت مطرح است، به طوری که این عامل نقش بسیار تعیین کننده ای در ازدواج دارد و بیشتر فروپاشی ها با در نظر گرفتن وجود کسری در رکن مهم زندگی یعنی اقتصاد خانواده صورت می گیرد.

دکتر امان الله مقدم، آسیب شناس در این رابطه می گوید: تغییر الگوهای همسرگزینی خاص ایران نیست، بلکه در سراسر دنیا اتفاق افتاده است. اما آنچه به نظر می رسد این است که ارزش ها و هنجارهای اجتماعی در ایران به شدت در حال دگرگونی است.

«یاسمین م» ۱۹ ساله می گوید: بخش عظیمی از ناخرسندی و نارضایتی و اضطراب پس از ازدواج ناشی از ناآگاهی در مسایل مربوط به اقتصاد خانواده است و این در حالی است که اگر زن و مرد به اندازه کافی اطلاعات و آگاهی درباره زندگی زناشویی داشته باشند کمتر با مشکل مواجه خواهند شد.

«سولماز ک» می گوید: معمولاً دختران زودباورتر از پسران هستند. من خودم عاشق پسری شده بودم به نام رامین که خود را عاشق سینه چاک من نشان می داد ولی با مخالفت خانواده ام مواجه شدم و چون خانواده ام به هیچ عنوان به این ازدواج رضایت نمی داد سرانجام تصمیم گرفتم بدون اجازه خانواده با او ازدواج کنم ولی خانواده ام نیز مرا طرد کرده و خانه ای را که قرار بود به عنوان جهیزیه به من بدهند از من پس گرفتند.

وقتی رامین این موضوع را فهمید که من دیگر خانه ای ندارم که او در آن زندگی کند، رفت و دیگر پیدایش نشد. البته من شانس آوردم که این موضوع قبل از ازدواج برایم روشن شد.

به هر حال ازدواج به عنوان مهم ترین تصمیم در زندگی هر انسان، همیشه اضطراب های خاص خود را به همراه دارد. یک تصمیم عجولانه می تواند سرنوشت زندگی جوانی را تباه و یا او را خوشبخت کند. جوانان باید بدانند که خانواده در هر صورت خوشبختی آنها را می خواهد و اگر با تصمیم آنها مخالفت می کند دلایلی دارد که آنها اکنون قادر به درک آن نیستند.

در این شرایط بهترین کار آن است که اتخاذ تصمیم برای مدتی به تعویق بیفتد. بعضی مواقع گذشت زمان بهتر از هر چیزی ممکن است حقایق را روشن سازد و یادآوری این نکته ضروری است که تصمیم غیرعاقلانه و عجولانه معمولاً دردسرساز می شود و چه بسا ممکن است یک عمر پشیمانی به دنبال داشته باشد.

زاهد‌الدین سلگی

http://maktoobshop.com/


وام ازدواج‌‌، به شرط آموزش

برای یافتن راز خوشبختی به سایت های زیر مراجعه کنید.

http://healthyfooddiet.blogfa.com/

http://newlifestyle.mihanblog.com/

http://www.novinpendargroup.com/

http://novinpendar.blogsky.com/

http://healthy1.blogfa.com/



وام ازدواج‌‌، به شرط آموزشدر ۶ سال اخیر طبق آمار از هر ۴ ازدواج یک مورد منجر به طلاق شده است.
این آماری است که چندی پیش از سوی معاون قضائی رئیس کل دادگستری استان تهران ارائه شد. در کشور از هر ۵ ازدواج یکی به‌دلیل سست بودن پایه‌های اخلاقی و معرفتی منجر به طلاق می‌شود. این هم آمار دیگری در این زمینه است که مسئول دیگری ارائه داده است. این آمار معنایش این است که ۲۰ تا ۲۵ درصد ازدواج‌ها در کشور ما عاقبتی جز جدایی ندارند.
با وجود تمام اختلاف‌ها در آمار ارائه شده از سوی مسئولان مختلف، کسی منکر رشد روزافزون طلاق در سال‌های اخیر نیست.
جدید‌ترین آمار‌های ثبت ازدواج و طلاق در استان تهران حاکی از آن است که در ۷ ماهه نخست سال‌جاری، تعداد ازدواج‌ها با رشدی ۱/۵ درصدی از ۷۱ هزار و ۴۲۰ به ۷۵ هزار و ۲۹ فقره رسیده است.
این درحالی‌است که رقم طلاق در همین مدت با ثبت عدد ۱۵ هزار و۷۵۰ فقره، رشد نگران‌کننده ۶/۹ درصدی را نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان می‌دهد.
آمار‌هایی از این دست است که مسئولان را باید به فکر بیندازد.
چنان‌که مسئولان اداره کل سلامت شهرداری تهران را بر آن داشته تا به فکر برگزاری یک دوره آموزشی سلامت خانواده برای زوج‌های جوان باشند.
پرداخت وام ازدواج به زوج‌های تهرانی از امسال مجددا در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفته است.
اما این بار دریافت این وام یک شرط اساسی دارد: شرکت در یک دوره آموزشی ۱۰ ساعته.دکتر تقی‌زاده، مدیر اداره سلامت در این زمینه به همشهری می‌گوید: این درست که ما وظیفه داریم مشکلات اقتصادی جوانان را به طریقی حل کنیم و از این راه، شرایط ازدواج را برای آنها تسهیل کنیم، اما از سوی دیگر ما شاهد آمار بالای طلاق در میان جوانان هستیم. 
وی با اشاره به آمار ۸/۲۱ درصدی طلاق در تهران، ادامه می‌دهد: اگر قرار باشد ما بدون ضابطه و بدون آموزش‌های لازم شرایط ازدواج را برای جوانان تسهیل کنیم، بی‌شک به صورت غیرمستقیم به بالا بردن آمار طلاق هم کمک کرده‌ایم.
به گفته او، این اعتقاد باعث شده تا مسئولان اداره کل سلامت، اعطای وام ازدواج شهرداری را همچون فرصتی طلایی تلقی کنند و از آن در اجرای سیاست‌های خود مبنی بر آموزش‌های ضروری پیش از ازدواج بهره برند. 
● آموزش مختصر و مفید
«اگر ما اصلا وام نخواهیم باید چه کسی را ببینیم؟ دردسر پیدا کردن ضامن و هزار جور بالا و پایین رفتن دیگر کم بود که حالا برای یک میلیون تومان که یک دهم پول پیش خانه هم نمی‌شود باید۲روز از کار و زندگی بیفتیم و سر کلاس بنشینیم؟» این نظر برخی از کسانی است که هنگام مراجعه به معاونت اجتماعی شهرداری منطقه‌شان از شرایط جدید اعطای تسهیلات آگاه می‌شوند.
بر پایه دستور‌العمل‌های جدید، اعطای وام به زوجین منوط به ارائه گواهی‌نامه شرکت در دوره ۱۰ساعته «سلامت خانواده» است.
اما با وجود این پیش‌داوری‌ها، به‌نظر می‌رسد شرکت‌کنندگان در این دوره آموزشی نظر دیگری دارند: بسیاری از کسانی که ابتدا تمایلی برای شرکت در این دوره نداشتند، پس از شرکت در کلاس نظرشان به کلی تغییر کرد و حتی نسبت به شرکت در دیگر دوره‌های آموزشی با این محور‌های بحث، ابراز تمایل می‌کردند.
این را دکتر روشنک خدابخشی از مدرسین دوره سلامت خانواده می‌گوید. این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه بسیاری از زوج‌های جوان به‌خصوص در ۵ سال اول زندگی، دگر‌شناسی کمی دارند و به همین دلیل دچار اختلاف و سوء‌تعبیر‌های فراوان می‌شوند، ادامه می‌دهد: در این دوران اگر زوج‌های جوان آشنایی و بینش کافی نسبت به تفاوت‌های زن و مرد، روش‌های حل مسئله و مذاکره، روش‌های تصمیم‌گیری و قاطعیت و مواردی از این دست داشته باشند خیلی زودتر به تفاهمی که لازمه یک زندگی مشترک است می‌رسند.
مواردی که دکتر خدابخشی به آن اشاره می‌کند در تهیه سرفصل‌های آموزشی این دوره کوتاه‌مدت مد نظر بوده است؛ سرفصل‌هایی که از پشتوانه تحقیقاتی چند‌ماهه بهره می‌برند. 
«رایزنی‌های ما با دادگاه خانواده و دیگر نهاد‌های فعال در این زمینه و همچنین جمع‌آوری اطلاعات به مدت ۳ماه ما را به این جمع‌بندی رساند که بیشترین طلاق‌ها در تهران به یکی از دلایل اعتیاد، عدم تمکین، عدم درک متقابل، دخالت‌های بی‌جای اطرافیان و همچنین مسائل زناشویی و سلامت جنسی مربوط است.»
دکتر تقی‌زاده با بیان این مطلب ادامه می‌دهد: ما در تهیه سرفصل‌های آموزشی سعی کرده‌ایم تا این موارد در یک دوره کوتاه و فشرده لحاظ شوند و در نهایت تفاوت‌های زن و مرد، مهارت‌های برقراری ارتباط و درک متقابل، مهارت‌های مقابله با اختلاف سلیقه‌ها و دیدگاه‌ها، ارتباط جنسی سالم و مهارت برخورد با دخالت‌های دیگران به‌عنوان سرفصل‌های این دوره آموزشی انتخاب شده است.
دوره‌ای که جمعیت هدف آن تا پایان سال‌جاری حدود ۱۲ هزار نفر در نظر گرفته شده‌اند و با همکاری NGO‌های فعال در این زمینه برگزار می‌شوند.
اما آیا یک دوره آموزشی ۱۰ ساعته تداوم یک ازدواج را تضمین می‌کند؟ رئیس اداره کل سلامت این سؤال را این‌گونه پاسخ می‌دهد: مسلما این طور نیست و این آموزش و حمایت باید به‌خصوص در ۵ سال اول زندگی تداوم داشته باشد.
وی با بیان اینکه تحقیقات نشان می‌دهد بیشترین آسیب‌پذیری ازدواج‌ها در ۵ ساله اول است، ادامه می‌دهد: شرکت در این دوره آموزشی، درگاه ورود به آموزش‌های ماست و بعد از آن به صورت مستقیم (برگزاری کلاس‌های آموزشی) و غیرمستقیم (چاپ کتاب، نشریه و CD‌های آموزشی) در خدمت دوستان هستیم.
در هر حال امید می‌رود که برگزاری چنین دوره‌هایی موجب افزایش رضایت از زندگی زناشویی در میان زوج‌های ایرانی شود، رضایتی که به گفته دکتر خدابخشی، از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی و از جمله با اهمیت‌ترین شاخصه‌های بهداشت روانی به شمار می‌رود.
سپیده سمائی 
منبع : روزنامه همشهری

عیب جویی از همسر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



کسی در این جهان نیست که کلیه ی خوبی‌ها در او جمع و از تمام بدی‌ها و نواقص پاک و منزه باشد.

▪ یکی لاغر است ، یکی خیلی چاق.

▪ یکی بینی‌اش بزرگ است ، یکی دهانش گشاد.

▪ یکی دندان‌هایش بزرگ است یکی چهره‌اش سیاه. 

▪ یکی کوتاه قد است یکی خیلی دراز.

▪ یکی بی‌عرضه و خجول است ، یکی پررو و بی‌حیا. 

▪ یکی آداب مهمانداری را بلد نیست ، یکی سواد ندارد.

▪ یکی تندخو است یکی پژمرده و افسرده.

▪ یکی سلیقه غذا پختن ندارد ، یکی ولخرجی می‌کند. 

▪ یکی پرخور است یکی بی‌اشتها.

▪ یکی بداخلاق است یکی حسود.

▪ یکی تنبل است یکی بد زبان، یکی خود‌خواه است یکی کینه توز....


و ده‌ها از این قبیل عیوب بزرگ و کوچک. هیچ زن و مردی پیدا نمی‌شود که یک یا چند عدد از این عیب‌ها را نداشته باشد.

مردها معمولا قبل از ازدواج زنی را در مغز خویش مجسم می‌سازند که دارای کلیه کمالات و از تمام بدی‌ها منزه باشد و به اصطلاح خودشان او را همسر ایده‌آل خود می‌نامند.


و قطعا از این مطلب غفلت دارند که یک چنین زنی در جهان خارج وجود ندارد. وقتی ازدواج کردند چون وجود خارجی همسرشان با صورت ذهنی همسر ایده‌‌آل کاملا مطابقت ندارد ، بنای ایراد و عیبجویی را می‌گذارند. خودشان را در ازدواج شکست خورده و بدشانس می‌پندارند. از بدبختی و عدم موفقیت دائما آه و ناله دارند. همیشه در صدد عیبجویی و خرده‌گیری هستند. و در این باره حتی از عیب‌های بسیار ناچیز و غیرقابل اعتنا نمی‌گذرند.


آنقدر در مورد یک عیب کوچک فکر می‌کنند که مانند کوه‌جلوه می‌کند. گاه گاه آنرا به رخ همسرشان کشیده تحقیرشان می‌کنند. یا پیش دیگران از وی انتقاد می‌نمایند. بدین‌وسیله (کانون) مقدس زناشویی را متزلزل ساخته ، اسباب ناراحتی خودشان و همسرشان را فراهم می‌سازند. 


نتیجه این عیب‌جویی‌ها این می‌شود که زن مکدر خواهد شد، مهر و علاقه‌اش رفته رفته کم می‌شود، نسبت به زندگی و خانه‌داری و شوهرداری دلسرد می‌گردد، پیش خود می‌گوید: چرا در خانه مردی که دوستم ندارد زحمت بکشم؟ یا حتی ممکن است در صدد تلافی بر آمده از شوهرخود عیب‌جویی کند.


شوهر : چه دماغ زشت و بزرگی داری؟

زن : حرف نزن با این دهان گشاد و لب‌ها ی کلفت.

در این صورت رویشان بروی هم باز می‌شود و مرتبا از یکدیگر مذمت و انتقاد می‌کنند و محیط خانه که باید محیط صفا و صمیمیت باشد به صحنه نزاع و عیب‌جویی و تحقیر تبدیل می‌گردد.


اگر با همین وضع به زندگی ادامه دهند تا آخر عمر روز خوش نخواهد داشت. زیرا خانه‌ای که صفا و صمیمیت و مهر و محبت نداشته باشد ، جای آسایش و خوشی نیست.


مردی که خودش را در ازدواج شکست خورده و بدشانس بداند و از این امر ناراضی باشد و زنی که مرتبا مورد تحقیر و عیب‌جویی قرار گیرد همواره در معرض ابتلای به امراض خطرناک مخصوصا بیماری‌های عصبی و روانی خواهند بود.


و اگر دامنه ی نزاع و بدگویی بالا بگیرد و به طلاق و جدایی منجر شود معمولا زن و مرد هر دو بدبخت خواهند شد مخصوصا اگر بچه‌دار باشند.زیرا چنین مردی اولا حیثیت و آبروی اجتماعی خویش را از دست خواهد داد و در بین مردم یک فرد هوسران و سبک مغز معرفی خواهد شد. 


ثانیا در اثر ازدواج اول و طلاق ، ضررهای اقتصادی زیادی بر وی وارد شده که جبران آنها آسان نخواهد بود. و برای ازدواج دوم نیز به بودجه زیادتری نیازمند است که تامین آن دشوار خواهد بود. با تحمل این ضررها بعید است به آسانی بتواند وضع اقتصادی خویش را متعادل و روبراه سازد.


ثالثا معلوم نیست به آسانی بتواند همسر مناسب و بی‌عیبی برای خویش پیدا کند.

زیرا، اولا با توجه به سابقه ی بدی که در اثر ناسازگاری و طلاق همسر اولش پیدا کرده کمتر زنی حاضر می‌شود با او شوهر کند و ثانیا بر فرض اینکه همسری پیدا کرد معلوم نیست از همسر اولش بهتر باشد. البته امکان دارد که عیب مخصوص او را نداشته باشد لیکن خیلی کم اتفاق می‌افتد بلکه اصلا امکان ندارد که بطور کلی بی‌عیب و نقص باشد.

همسر دومش نیز دارای عیب بلکه عیب‌هایی خواهد بود. و چه بسا از همسر اولش به مراتب بدتر باشد. در آنصورت ناچار می‌شود هر جور هست با او بسازد. کمتر مردی اتفاق می‌افتد که از ازدواج دومش کاملا راضی باشد.

اما برای حفظ آبروی خویش ناچار است بسازد. بسیار اتفاق افتاده که مردی زن دومش را طلاق داده و بسراغ همسر اولش رفته است.


● آقای محترم !

چرا با عینک بدبینی و عیب‌جویی به همسرت نگاه می‌کنی و به بعضی عیوب کوچک و غیرقابل اعتنا آنقدر اهمیت می‌دهی که تدریجا به صورت یک عیب بزرگ غیر قابل اغماض در نظرت مجسم شود و زندگی را بر خودت و خانواده‌ات تاریک گرداند؟


مگر زن بی‌عیب سراغ داری که از همسرت عیب‌جویی می‌کنی؟ مگر خودت بی‌عیبی که انتظار داری او کاملا بی‌عیب باشد؟ اصولا این عیب‌های کوچک چه ارزشی دارند که کانون گرم زندگی را سرد یا متلاشی سازند.



▪ چرا فقط عیب‌های همسرت را می‌بینی و از خوبی‌هایش صرف نظر می‌کنی؟


اگر با نظر انصاف و واقع‌بینی بنگری مزایا و خوبی‌های فراوانی را در او خواهی یافت که بدی‌هایش را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. با توجه به آن همه خوبی ، آن عیب کوچک اصلا عیب شمرده نمی‌شود.


اسلام عیب‌جویی را یک صفت بسیار زشت و زیان‌بخش شناخته و جدا از آن نهی کرده است.


رسول خدا (ص) فرمود:

«ای کسانی که به زبان مدعی اسلام هستید لیکن ایمان در قلبتان وارد نشده است، از مسلمانان بدگویی نکنید و در صدد عیب‌جویی بر نیایید. هر کس از دیگران عیب‌جویی کند مورد عیب‌جویی خدا قرار خواهد گرفت. و چنین شخصی ولو در خانه‌اش باشد رسوا خواهد شد.»


محمد رضا نصرتی

http://tebb.blogfa.com 


مطالب پیشنهادی:


ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

ازدواج مجدد برای زنان مطلقه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



دکتر بدرالسادات بهرامی معتقد است آنچه طلاق را به معضلی اجتماعی برای زنان بدل کرده، وجود پدیده تجرد ناخواسته دختران است که ناخودآگاه شانس ازدواج مجدد برای زنان مطلقه را کم کرده و مطلقهها را به زنانی بدل میکند که تنها داوطلبانی برای ایجاد روابط جنسی دارند و نه ازدواج... دکتر بدرالسادات بهرامی، کارشناس مسائل خانواده و دارای دکترای تخصصی روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه است.

خانم دکتر بهرامی! با توجه به اینکه آمار طلاق در کشور ما، البته با توجه به شرایط گذر از دوران سنتی، هنوز معضل نشده است، چرا خود واقعه طلاق با همین آمار فعلی، بحرانی اجتماعی محسوب میشود؟
طلاق یک بحران اجتماعی است چون عوارضی بهشدت اجتماعی دارد. امروز ما در جامعهای زندگی میکنیم که متاسفانه معضلی بهنام تجرد ناخواسته دختران وجود دارد. یعنی دختران بسیار خوبی آماده ازدواج هستند، اما برایشان پسران آماده ازدواجی وجود ندارد. در چنین جامعهای یقینا آمار بالا و 35 درصدی طلاق و اضافه شدن زنان جوان مطلقه به دختران مجرد، ایجاد بحران میکند. در گذشتههای نه چندان دور، مطلقههای جوانی که فرضا 24 تا 26 سال داشتند، بالاخره بعد از مدتی صبر کردن حتما با مردی 31 یا 32 ساله ازدواج میکردند که یک یا دو بچه هم داشت. اما امروز به خاطر پدیده تجرد ناخواسته دختران، حتی مردان مطلقه 47- 48 ساله، بهراحتی میتوانند با دختران مجرد ازدواج کنند و دختران 31 -32 سال بهراحتی داوطلب ازدواج با این اشخاص هستند. طبعا مردان مطلقه هم ترجیح میدهند با دختر ازدواج کنند تا زن مطلقهای که ممکن است تجربه تلخ شکست قبلی را وارد زندگی بکند. بنابراین مطلقههای جوان ما متاسفانه جزو آمار زنانی میشوند که داوطلبان زیادی برای رابطه جنسی دارند، اما هیچ داوطلبی برای ازدواج و تشکیل زندگی ندارند.
زنان مطلقه هم نهایتا چهار تا پنج سال تمام نیازهای عاطفی و جنسی خود را سرکوب کنند اما تا آخر عمر که قادر به این سرکوب کردن نیستند. از طرف دیگر، امکان ازدواجی هم برای خود نمیبینند. در نتیجه این نیازها از آنان زنانی را میسازد که متاسفانه در رابطههای مکرر قرار میگیرند و معشوقه مردان متأهل میشوند. به این ترتیب، زمینه اخلاقی جامعه متزلزل میشود و خیانت به همسر، پدیدهای میشود که بالاترین آمار علت طلاق را بهخود اختصاص میدهد؛ مسئلهای که از زمان بالا رفتن آمار طلاق و پدیده تجرد ناخواسته، شایع شد.

پس امکان به انحراف رفتن زنان مطلقه وجود دارد!
در نتیجه عواملی که گفتم، زنان مطلقه ما جزو کسانی شدند که خیلی کم داوطلبی برای ازدواج دارند اما همواره حتی همکاران آنان نیز داوطلب داشتن رابطه جنسی با آنها هستند. بهطوری که قریب به اتفاق زنان مطلقه از ترس برملا شدن این موضوع و اینکه همکاران بدانند آنها مطلقه هستند و بالقوه میتوانند نیازهای جنسی همکاران خود را پاسخ دهند، این مسئله را پنهان میکنند. چون در صورت برملا شدن، آنقدر اذیتشان میکنند تا آنها به دعوت همکاران برای داشتن رابطه جنسی پاسخ مثبت دهند. چراکه تا همکاران آن زن میفهمند که او مطلقه است، شروع میکنند به محبت کردن به وی. امروز به محض اینکه زنی مطلقه شد، از رییس و کارمند و... همه چشم طمع به او داشته و توقع دارند، زن مطلقه نیاز جنسیشان را پاسخ دهد. خُب، زن اگر مشکل خانوادگی یا مالی هم داشته باشد، زمینه کشیده شدن به مفاسد اخلاقی زیاد میشود. البته زنان مطلقه معمولا در ابتدا بهشدت در مقابل این فشارها مقاومت میکنند و آسیب هم میبینند. اما وقتی میبینند این یک داستان غیرقابل حل است و ازدواجی هم صورت نمیگیرد، کمکم به این روابط تن میدهند و معشوقه مردان متاهل میشوند که یا همکارشان است و یا همسایه و یا کسی که در آژانس مسکن برایشان خانه گرفته و... بعد هم اسیر دل بستنها و دل کندنهای متعدد میشوند.

چه مشکلات دیگری گریبانگیر زنان بعد از طلاق میشود؟
روابط گذشتهشان دستخوش تغییر میشود. مثلا اگر در گذشته بهراحتی و بدون دغدغه خانه خواهر خود میرفتند، حالا خواهر بهشدت نگران رفت و آمد خواهر مطلقه جوانش است. چون بالاخره همسر او هم مرد است… نه فقط اقوام، درباره دوستان هم همین اتفاق میافتد. اقوام زن مطلقه بهشدت از معاشرت با او پرهیز میکنند و علامت سوالها و رفتارهایی را بروز میدهند. پس اولین اتفاق تنها شدن و زیر نگاههای معنیدار رفتن است. دومین اتفاق آن است که این آدم تنهایی که قوم و خویش او را کنار گذاشته و در زندگی هم شکست خورده، نیازی طبیعی نیز دارد. این نیاز او را به سمت رابطه میبرد. رابطه هم ماهیتش ایجاد دلبستگی و عشق است. بعد از یک مدتی که اهدافی حل و فصل شد، مرد سرد میشود و حالا زن مطلقه باید دنبال او بدود. بعد آبروریزی میشود و زن باید دل بکند. دل کندن باعث افسردگی میشود، افسردگی بیمارش میکند، باید دارو بخورد و افت کاری یا تحصیلی پیدا میکند و… اتفاق بد دیگر این است که شغل برخی کارمندان طوری است که باید متأهل باشند. برای همین اگر در محل کارشان به هر دلیلی بفهمند که اینها مطلقهاند، ممکن است در ماهیت حفظ یا از دست دادن کارشان تأثیر بگذارد. همچنین ممکن است آنقدر در محل کار تحت فشار داوطلبان رابطه قرار بگیرد که خودش از سر کار رفتن منصرف شود. اتفاق بد دیگر این است که بعد از طلاق مجبور است به خانه پدرش برگردد و از این به بعد سایه و نفس کشیدنش هم شماره و ارزیابی میشود و باید حساب و کتاب پس دهد. در حالیکه او دیگر آن دختر قدیم نیست. یا مجبور است خانهای مستقل بگیرد. در این حالت یا درآمد کافی دارد که فقط مسائل اجتماعی گریبانگیرش میشود یا مشکلات مالی هم دارد. قبلا تحت تکفل همسر بوده و حالا برای حفظ استقلال و برای اینکه نمیخواهد بار شکست را با رفتن به خانه پدر مضاعف کند، با پول مهریه خانهای اجاره میکند، اما بهدلیل بیکاری و مشکلات مالی مجبور میشود تن به رابطه دهد. اولین حادثه هم این است که در ابتدا به زن مطلقه نمیگویند، میخواهیم با تو رابطه برقرار کنیم. اول او را تحت فشار قرار میدهند تا بعد خودشان نقش منجی را بازی کنند. یا وقتی از زیر فشار بودن خسته شد، تن به خواسته بدهد.
این اوضاع نابسامان مشکلات اجتماعی زنان بعد از طلاق، چارهای هم دارد؟
معضل ایجاد شده بر اثر طلاق به چند پدیده اجتماعی دیگر مربوط است، مثل همان تجرد ناخواسته و... خود آسیب طلاق را نمیتوان حل کرد. حتی آمار طلاق پنج درصد هم باشد، همان مشکلات معاشرت با اقوام و دوستان و... وجود دارد و قابل حل نیست. اما باید به این نکته توجه کرد که انتخاب بین زندگی کردن و طلاق گرفتن، انتخاب بین بد و بدتر است. طلاق خیلی بد است، اما اگر زندگی زن از خیلی بد هم بدتر است، مجبور میشود طلاق بگیرد. او شبیه آدمی است که در ساختمان چند طبقهای است که دچار آتش سوزی شده. فرد از ترس اینکه ساختمان دچار آتش سوزی شده، پایین میپرد. درحالیکه معلوم نیست کجا فرود میآید و زنده میماند یا نه! درحالی که شاید اگر صبر میکرد بعد از مختصری سوختن دست و پا نجات مییافت. این است که باید گاهی به راهحلهای دیگر فکر کرد. نکته بعد این است که مگر همیشه میتوانیم از نو زندگیمان را شروع کنیم؟! مگر همه آن نیروها، انگیزهها و موقعیتهای قبلی را داریم که بتوانیم زندگی را از نو شروع کنیم؟! واقعیت این است که چنین نیست. باید دید کدام بد و کدام بدتر است. داستان طلاق داستان خوبی نیست که بگوییم این زندگی بد است، طلاق بگیریم خوب میشود.

به نظر میرسد با تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی میتوان این موضوع بد را تا حدودی امری طبیعی ساخت!
بله اما اگر این اتفاق بیفتد که خیلی کار میبرد. اگر برادر شما بگوید که میخواهد با همدانشگاهی خود ازدواج کند که عاشقش شده، اما قبلا سه سال متأهل بوده چه برخوردی با او میکنید؟! به او میگویید: «مگر دیوانه شدی؟ مگر دختر قحط آمده؟ اینهمه دختر مجرد، آنوقت تو میخواهی با مطلقه ازدواج کنی؟ اصلا معلوم نیست برای چه طلاق گرفته... شاید عیب از او بوده!» این ما هستیم که جامعه را میسازیم. اینطور نیست که بگوییم ای زندگی بیا جامعه ما را درست کن. ما مردمان همین سرزمین هستیم. میگوییم اینهمه دخترهای مجرد! طلاق پدیده ضد اخلاق شده چون با تجرد ناخواسته دختران مواجه هستیم. الان دخترهای کم سن و سال حتی با مردان 40 ساله ازدواج میکنند.

علت این تجرد ناخواسته چیست؟
مشکل آنجایی آغاز میشود که پسران به دختران میگویند اگر عاشقم هستی باید به من سرویس جنسی بدهی. بعد هم وقتی همه سرویسها بیرون ازدواج ارائه میشود و ازدواج هم به کاری سخت و هزینهبردار بدل شده است و... وقتی دختری خانه مجردی دوست پسر خود را تمیز میکند، برایش غذا درست میکند و با آژانس میفرستند و تازه پسر میگوید تو خیلی دختر خوبی هستی، اما آشپزی آن یکی بهتر است و نوعی رقابت درست میکند و مسابقه میگذارد، چرا پسر ازدواج کند؟


بیشتر بدانیم....\



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                              http://maktoobshop.com

ازدواج با دختر بزرگتر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




گرچه این روزها طرفداران ازدواج با دختران بزرگتر از پسر کم نیستند ولی برخی کارشناسان معتقدند 90 درصد ازدواج‌هایی که دختر بیش از 4 سال بزرگتر است، در 5 سال اول زندگی مشترک منجر به تنش‌های رفتاری و جدایی می شود. سخنان دکتر "مجید ابهری" با ایسنا را بخوانید: «اگر مردان 10 تا 15 سال از همسر خود بزرگتر باشند

مشکلی ایجاد نمی‌شود و اختلاف سنی 2 تا 4 سال زمانی که زن بزرگتر است نیز موجب بروز مشکل نمی‌شود اما اگر فاصله سنی زن و شوهر بیش از این باشد امکان به وجود آمدن اختلافات زناشویی بیشتر را فراهم می‌کند.»

وی با اعلام اینکه بر اساس نتایج پژوهش بنیاد صیانت از خانواده که سال گذشته انجام شد 650 زوج با چهار سال اختلاف سن زندگی با دوامی داشتند ولی ازدواج 740 زوج که زن بیش از 4 سال از شوهر بزرگتر بوده به طلاق انجامیده است گفت: «در حال حاضر به 2 علت دختران پیشنهاد ازدواج با پسران جوان‌تر را می‌پذیرند؛ یکی از این دلایل توانمندی اقتصادی دختران است که در برخی از موارد دختر، شاغل اما پسر بیکار است. ترس و وحشت دختران به علت عبور از سن عرفی ازدواج یکی دیگر از دلایل ازدواج آنان با پسران کوچک‌تر از خود است ولی معمولا در چنین شرایطی دختر حرف پسر را نمی‌پذیرد و با اختلافاتی روبرو می شوند.»

مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

علت‌های جدایی در سال های آغازین زندگی

علت‌های جدایی در سال های آغازین زندگی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


سن پایین در زمان ازدواج ممکن است مشکلاتی را به وجود آورد. برای ازدواج چندین بلوغ لازم است، بلوغ جنسی، عاطفی و عقلی. بلوغ جنسی معمولا در سنین زیر ۱۸سال اتفاق می افتد ولی برای رسیدن به بلوغ عقلی و عاطفی به زمان بیشتری نیاز است،

هرچند نمی توان سن دقیقی را مشخص کرد؛ زیرا این موارد بسته به تجربیات هر فرد متفاوت است ولی به طور کلی آمال و آرزوها و همچنین اهداف افراد در سنین زیر ۲۰سال و بعد از آن تفاوت های فاحشی با هم دارند. وقتی افراد در سنین بسیار پایین تصمیم به ازدواج می گیرند می توان انتظار داشت که پس از گذشت چند سال احساس کنند که انتظاراتشان از زندگی و همسرشان تغییر کرده است و همین موضوع زمینه ساز مشکلات و نارضایتی می شود.

 

سال های پرتنش

 از سوی دیگر ۲سال ابتدایی ازدواج، سال هایی پرتنش است. مطالعات نشان داده است درصد زیادی از طلاق ها در این سال ها اتفاق می افتد. در این زمان زوج در حال شناخت ویژگی ها و عادات یکدیگرند، از آن جا که شیوه حل مسئله افراد با هم تفاوت دارد، به احتمال زیاد حتی اگر ۲نفر بر سر وجود مشکل با هم توافق داشته باشند بر سر راه حل به توافق نمی رسند.

 

برخی از مشکلات رایج در سال های اولیه ازدواج عبارت است از: ارزش ها، مشکلات مادی، ارتباط با خانواده ها و خویشاوندان و برخی روابط زناشویی.

 

بسیاری از زوج ها قبل از ازدواج چشم خود را روی اختلافات و تفاوت هایی که با هم دارند می بندند ولی پس از ازدواج متوجه تفاوت در ارزش ها و عقاید خود می شوند و دیگر نمی توانند آن را نادیده بگیرند. تفاوت عقیده در مسائلی ازجمله مذهب، سیاست، شغل و نحوه پوشش می تواند مشکلات زیادی را باعث شود.

 

اختلاف بر سر خرج کردن پول از مهم ترین مشکلات زوج های تازه ازدواج کرده است. انتظارات متفاوت در این باره و ناتوانی در مدیریت مالی باعث بروز دلخوری می شود.

 

نقش خانواده ها

ازدواج باعث گسترش خانواده و اقوام می شود که سیستم حمایتی بسیار وسیعی را برای ما به ارمغان می آورد اما از طرف دیگر همین گسترش می تواند عامل بسیاری از اضطراب ها شود به خصوص اگر عروس یا داماد جدید از جانب یکی از اقوام نزدیک (به ویژه یکی از والدین) پذیرفته نشود و نتواند رابطه ای خوب با وی برقرار کند.

 

برخی از والدین به سختی می توانند ازدواج فرزندشان را قبول کنند و همین نپذیرفتن کامل می تواند در نخستین سال های ازدواج عامل اختلافات و درگیری های بسیاری شود. روابط زناشویی نیز از مشکل سازترین مسائلی است که زوجین ممکن است با آن مواجه شوند.

 

برای بسیاری از زن و شوهرهای جوان، اولین ارتباط زناشویی بسیار پراسترس و تنش زا خواهد بود. ازجمله عوامل به وجود آورنده این مسئله گاه وجود اطلاعات ناکافی و حتی نادرستی است که ازگوشه و کنار در اختیار افراد قرار می گیرد لذا باورها و انتظارات نادرستی در این زمینه در ذهن آن ها شکل گرفته است که باعث بروز استرس در آن ها می شود.

 

چه باید کرد؟

اگر مسائلی مشابه موارد ذکر شده، برای شما دردسرساز شده است، نگران نباشید راهکارهایی برای برطرف کردن این مشکلات وجود دارد ولی قبل از هر چیز پیدا کردن مشکل اصلی مهم ترین مسئله است:

 

با همسر خود صحبت و سعی کنید علت اصلی بی علاقه شدن اش به زندگی مشترکتان را بیابید، شنونده فعال بودن و قضاوت نکردن درباره احساسات همسرتان از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر وی احساس کند که شما به او و دلمشغولی هایش اهمیت می دهید و درصدد رفع مشکل هستید، با شما همکاری خواهد کرد. در صورتی که مشکل در تغییر اهداف و آرزوها باشد، بررسی اهداف جدید و پیدا کردن نقاط مشترک و برنامه ریزی برای دستیابی به آن ها می تواند به هر دو نفر انگیزه و امید بدهد. در نظر داشته باشید که هیچ کسی دقیقا مطابق انتظارات و خواسته های شما نیست، بنابراین پذیرش تفاوت های شخصی و اعتقادی کمک می کند که آرامش بیشتری را تجربه و ارتباط بهتری با همسرتان برقرار کنید.

 

گفت وگو کنید

گفت وگو کردن درباره اولویت های مالی و ایجاد یک برنامه کلی درباره نحوه و میزان خرج کردن پول می تواند از بروز اختلافات در این زمینه بکاهد. هرچه قدر دقیق تر این کار را انجام دهید به همان میزان از بروز مشکلات پیش گیری کرده اید.

 

تنظیم ارتباطات با خانواده ها امری مهم به شمار می آید. به یاد داشته باشید شما خانواده جدیدی تشکیل داده اید.

 

با خانواده خود و همسرتان با احترام رفتار کنید ولی در عین حال مرزی برای خود و آنها در نظر بگیرید. درددل کردن نزد خانواده ها و بدتر از آن بدگویی از همسرتان، باری از دوش شما برنمی دارد و تنها روابط را تخریب می کند.

 

درباره مسائل زناشویی با یکدیگر باز و روشن باشید. از خواسته ها و نگرانی های تان در این باره به صورت شفاف با هم صحبت کنید و در صورتی که اطلاعات شما ناکافی است به کتاب های معتبر و یا مشاوران دارای تجربه در این زمینه مراجعه کنید.

 

فراموش نکنید هر شخصی خصوصیات خاص خود را دارد، پس تلاش کنید با برقراری ارتباط مناسب و موثر با همسرتان او را بیشتر بشناسید و علت دلسردی وی را از بین ببرید. مراجعه به یک مشاور خانواده بسیاری از ابهامات را برطرف می کند و به شما در حل مشکلتان یاری می رساند. نادیده گرفتن مشکل و به تعویق انداختن حل مسائل باعث جدی تر شدن آن ها می شود.

 

مطالب پیشنهادی

چطور بعداز طلاق زندگی آرامی داشته باشم

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

البته در این خصوص اجازه دخالت را به هیچ‌کس ندهید اما مشورت در هر موردی می‌تواند به ذهن درگیر و خسته شما کمک کند.

بزرگ‌ترین فرآیندی که پس از ازدواج می‌تواند زندگی هر فردی را دگرگون کند، پدیده ناخوشایند طلاق است و فارغ از علت آن نمی‌توان براحتی با پدیده‌ای که کانون خانواده را از هم می‌پاشد، کنار آمد اما به هر حال تکلیف آن دسته از افرادی که به هر دلیلی طلاق می‌گیرند، چیست؟ آیا این افراد دیگر نمی‌توانند به زندگی برگردند؟ و چگونه می‌توان با این پدیده کنار آمد و به‌‌رغم همه تلخی‌هایش به زندگی ادامه داد؟

این‌که چرا روند زندگی شما امروز به طلاق ختم شده موضوع بحث ما نیست، آنچه که می‌خواهیم به آن بپردازیم چگونگی بازگشت شما به زندگی است. بی‌‌شک طلاق شالوده زندگی هر فردی را برهم می‌ریزد. در این میان خانم‌ها بیشترین آسیب را می‌بینند اما می‌توان با نوعی مدیریت منطقی و کمی صبر و استقامت، راهی برای خوشبختی پیدا کرد و باز هم به فردی موفق تبدیل شد.

افکار منفی را از خود دور کنید
درست است که ضربه‌ مهمی به زندگی شما وارد شده اما در این مواقع بسیاری از افراد مطلقه در ذهن خود دائم منفی بافی می‌کنند، مثلا چرا زمانی که زندگی‌شان در جریان بود، تصمیم درستی را در لحظات حساس نگرفته‌اند و مدام خود را مذمت می‌کنند. گذشته‌ها را فراموش کنید و ذهن خود را درگیر اشتباهات آن زمان نکنید. بدانید که زندگی به پایان نرسیده و نباید امید خود را از دست بدهید.

فرزندانتان را دریابید
برخی گمان می‌کنند که داشتن فرزند برای افراد مطلقه مشکل را دو چندان می‌کند ولی عقیده ما چیز دیگری است. داشتن فرزند خود نوعی انگیزه است تا شما با امید بیشتری به زندگی ادامه بدهید. به این معنا که زندگی فرزندانتان را دریابید و برای خوشبختی‌شان تلاش کنید. روحیه آنها در این لحظات بسیار شکننده شده و اگر شما هم بخواهید روحیه خود را از دست بدهید، افسردگی‌های شدید سراغ فرزندتان خواهد آمد.

در اولین فرصت دوستان قدیمی خود را پیدا کنید
مهمانی‌های دوره‌ای با دوستان سالم در روحیه شما می‌تواند تاثیر خوبی بگذارد. سعی کنید با آنها حداقل ماهی یک بار سفر چند روزه‌ای به جاهای خوش آب‌ و هوا داشته باشید. هر چه بیشتر از تنهایی دوری کنید و در جمع باشید، روحیه شما سریع‌تر برمی‌گردد و به قولی ریکاوری روحی برایتان راحت‌تر اتفاق می‌افتد.

داشتن یک موقعیت اجتماعی مناسب می‌تواند کمک‌ کننده باشد
با پیدا کردن کار یا فعالیتی بیرون از منزل به نوعی خود را سرگرم کنید. افراد اجتماعی در زندگی سرسخت هستند، چرا که اساسا تعاملات اجتماعی شخصیت افراد را پخته‌تر و مقاوم‌تر می‌سازد. همچنین می‌توانید منبع درآمدی برای خود داشته باشید و روحیه خود را بیش از پیش بازسازی کنید.

ازدواج مجدد را به تاخیر بیندازید
خلأهای روحی در این شرایط می‌تواند جولانگاه افرادی باشد که بخواهند از شکست شما سوءاستفاده کنند، از این‌ رو بکوشید تا مدتی به فرد دیگری برای تشکیل زندگی یا وابستگی احساسی فکر نکنید. اجازه بدهید زمان کمی بگذرد تا شما بتوانید خود را پیدا کنید، زیرا در شرایط آرام‌تر تصمیم‌گیری برایتان ساده‌تر خواهد بود.

کمک دوستان و اطرافیان صادق خود را رد نکنید
البته در این خصوص اجازه دخالت را به هیچ‌کس ندهید اما مشورت در هر موردی می‌تواند به ذهن درگیر و خسته شما کمک کند. از این‌ رو خود خواهی نباید در شما راه یابد و با این تفکر که خودم از پس همه مشکلات برمی‌آیم، بخواهید زندگی را تک محورانه ادامه دهید بنابراین از کمک دوستان و آشنایان صادق و دلسوز خود استقبال کنید.

محل زندگی قبلی خود را ترجیحا عوض کنید
برای زندگی محیط مناسب‌تری را انتخاب کنید. اگر برایتان امکان دارد محل سکونت خود را عوض کنید تا از آدم‌های فضول و کنجکاو دور شوید. تا اطلاع ثانوی حتی شماره تلفنتان را هم به کسی جز دوستان خاص خود و خانواده‌تان ندهید. اجازه دهید کمی حاشیه‌ها از شما دور شوند تا بتوانید با ذهنی آرام‌تر برای زندگی‌تان تصمیم‌ بگیرید.
منبع : tebyan.net



 

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

http://maktoobshop.com/

چطور از شوهرم جدا شوم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقد و زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران امزدی و عقد را به سلامت طی کنند و به خانه بخت بروند.


با این حال جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است و حتی در دوران نامزدی و عقد هم اگر با بعضی نقایص جدی شخصیتی و رفتاری در طرف مقابلتان روبرو شدید، باید برای ازدواج و ادامه رابطه با چنین فردی، تردید کنید.
با این حال این نسخه ای برای همگان نیست و شاید زوج هایی هم باشند که با وجود چنین مسائلی ازدواج می کنند و یک عمر هم با تمام مشکلات ناشی از چنین نقایصی می سازند. پس تصمیم با خودتان است.

چراغ های قرمز : شاید لازم باشد جدا شوید
اگر در دوران عقد متوجه شدید که همسرتان درگیر یکی از بیماری های جسمی یا روانی است، قبل از جدا شدن یا ادامه زندگی با همسرتان، حتما با پزشک یا یک مشاور و روانشناس در مورد نوع بیماری و علائم آن، نحوه زندگی با او، اقداماتی که می توان برای بهبودش رایط انجام داد و عوارضی که در آینده با آن روبرو خواهید شد و ... صحبت کنید. 

1 - ابتلا به بیماری های سخت 
بعضی از بیماری ها بسیار هشدار دهنده اند و برای زندگی با مبتلایان به این بیماری ها باید همه چیز را در نظر بگیرید. برخی از ابین بیماری ها عبارتند از: ایدز، هپاتیت C، تومور و سرطان های کشنده پیشرونده. کسی که قرار است با یک فرد مبتلا به بیماری های سخت ازدواج کند، باید بداند که زندگی زناشویی اش ممکن است چندان طولانی نباشد و همسرش بعد از مدتی فوت کند. وقتی طرف مقابل قرار نیست مدت زیادی زنده بماند، همسرش قبل از اینکه وارد فاز سوگواری شود، باید مرحله پیش سوگواری را بگذراند که اصلا کار ساده ای نیست. ضمن اینکه بیماری هایی مانند ایدز و هپاتیت C به شدت مسری اند و فرد باید احتمال آلوده شدن خودش را به این بیماری ها بدهد.
 
2 - تشخیص اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی از جمله بیماری های عصبی روانی مزمن و جدی است که روی کل شخصیت فرد تاثیر می گذارد و شایع ترین سن ابتلا بین 15 تا 30 سالگی است. ساختمان مغز این بیماران طبیعی است ولی بعضی از مواد شیمیایی آن عملکرد طبیعی ندارند، به طوری که افزایش و یا کاهش ترشح این مواد اختلالاتی در رفتار، تفکر و هیجان های بیمار ایجاد می کند و در مرحله حاد فعالیت های هیجانی، رفتاری، فکری و به طور کلی عملکرد طبیعی خود را از دست می دهد.
نشانه های بیماری در افراد مختلف متفاوت است ولی اغلب شامل افسردگی، رفتار عجیب و غریب، تحریک پذیری، خواب زیاد یا عدم توانایی در خوابیدن، گوشه گیری، خصومت بی دلیل، فراموشی نشان دادن واکنش شدید در بحران ها، عدم توانایی در گریه کردن یا گریه های شدید، استفاده از الکل و مواد مخدر، تراشیدن موهای سر و بدن و خودکشی می شود. آنها معمولا چیزهایی را می بینند و می شنوند که برای بقیه قابل رۆیت و شنیدن نیست.
برخی از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای کنترل علائم بیماری خود باید همیشه دارو مصرف کنند، برخی دیگر مدت زمان مصرف دارویشان کوتاه است و بالاخره عده ای که بیماری آنها در پی استرس حاد نظیر بیماری جسمی با زایمان شروع شده ممکن است طی مدت زمان کوتاهی بهبود پیدا کنند.

3 - اطمینان از اعتیاد به مواد مخدر
معتادان به مواد مخدر و محرک، حتی اگر سم زدایی کنند، بدنشان هرگز مثل سابق و قبل از مصرف مواد مخدر نمی شود. اینها تا زمانی که یک مقدار مشخص مواد مخدر به بدنشان نرسد، نمی توانند عملکرد طبیعی داشته باشند اما باید به این نکته توجه داشته باشیم؛ چون زوج ها در دوران عقد ارتباط مستمری با هم ندارند، اگر یکی از دو طرف اعتیاد داشت، دیگری به راحتی متوجه آن نمی شود؛ مگر اینکه با هم به سفر بروند یا ارتباطشان نزدیکتر شود اما در هر صورت و در شرایط عادی که دو طرف با هم معاشرت عادی دارند، نمی توان به راحتی تشخیص داد که فرد مصرف کننده مواد مخدر است یا نه.

4 - فاش شدن بزهکاری
انجام رفتارهای خلاف شأن مثل اینکه خانم بفهمد درآمد شوهرش از راه کسب حرام است یا در کار قاچاق است هم از جمله مسائلی است که خانم می تواند در همان دوران عقد رابطه را تمام کند.
 
چراغ های نارنجی : حتما باید مشاوره کنید
افراد مبتلا به برخی بیماری های جسمی مانند تالاسمی ماژور. هموفیلی، صرع و ام.اس
این دسته از بیماری ها به سختی خوب می شوند و همین مسئله باعث می شود تا زندگی برای کسی که با فرد مبتلا به یکی از این بیماری ها زندگی می کند، خسته کننده شود. اینها با یکسری محدودیت ها در زندگی مواجه هستند و اگر قرار است وارد زندگی مشترک با فردی شوند، شخص مقابلشان باید به این نکته آگاه باشد که عملکرد افراد مبتلا به صرع یا ام. اس ممکن است در طول زندگی و مراودات اجتماعی کاهش پیدا کند. این کاهش عملکرد مشکلاتی را برای دو طرف این زندگی در پی دارد.
 
1 - پارانویا 
ویژگی اصلی مبتلایان به این اختلال روانی، عدم اعتماد آنها به دیگران، بدگمانی و بدبینی است. این اختلال بین آقایان شایع تر است و فرد مبتلا، سوءظن بیمارگونه دارد و مدام به همسر خود شک می کند. زندگی با چنین فردی هم سخت است. چرا؟ چون فرد مقابل مدام به این فکر می کند که تا کی باید او را توجیه کنم؟ اینها اهل جر و بحث هستند و خشک و عصبی اند. ضمن اینکه بدبینی بیش از حد ممکن است منجر به خشونت یا اختلالات رفتاری دیگر هم شود.

2 - اختلال شخصیت مرزی
این دسته از افراد به قدری بی ثبات هستند که اگر اتفاقی بیفتد دنیا را یا سیاه می بینند یا سفید و نگاهشان خاکستری نیست. نشانه هایی همچون روابط بین فردی بسیار بی ثبات، خشم شدید و نزاع های مکرر بدنی، بی ثباتی عاطفی، خرج کردن افراطی، سوء مصرف مواد، رابطه جنسی نابهنجار، رانندنگی بی مهابا، زیاد خوردن و اقدام مکرر به خودکشی کردن که شکل فریبکارانه دارد، از ویژگی های مهم این اختلال است.
اگر پنج علامت از علائم گفته شده را فردی داشته باشد او یک بیمار مرزی یا بوردرلاین است. این دسته از افراد به محض اینکه بحث کوچکی بین آنها و همسرشان در می گیرد یا اتفاق جزیی می افتد؛ بلافاصله دست به خودکشی می زنند تا دیده شوند.
 
3 - اختلال شخصیت هیستیریونیک (نمایشی)
اینها هم جزو تهدیدکننده ها محسوب می شوند. رفتار آنها نمایشی است. شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند. در مرحله بعدی بیمار از واقعیت های ذهنی و بیرونی دور می شود و اصلا هویت خود را فراموش می کند یا موقتا برای آرامش خود موضوعی را که بار سنگین عاطفی داشته باشد از یاد برده و دست به دامن انکار می شودو با این کار در قالب شخصیت دیگری قرار می گیرد و خود را چیز دیگری نشان می دهد.
 
4 - دست بزن
هر چند تنش ها و بحران های موجود در دوران عقد به ندرت به برخوردهای فیزیکی و کتک منتهی می شود، با اینحال اگر جر و بحث در مورد مسائل جزیی و کوچک منجر به کتک زدن شود و یا موضوع کتک زدن چندین بار تکرار شود، حتما باید به این رابطه خاتمه داد، چون چنین شخصی نمی تواند خشمش را کنترل کند. چه بسا این کتک زدن در آینده به قتل هم منجر شود.
 
5 - اختلاف دو قطبی
پر بودن خانه از انبوه کارهای نیمه تمام یکی از ویژگی های اختلال دو قطبی است. این افراد معمولا قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون ها کار را شروع می کنند بدون اینکه بتوانند آنها را تمام کنند. آنها یا در فاز افسردگی هستند و یا در فاز هیجان که در هر دو فاز رفتارهای غیرعادیدارند. اینها معمولا مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد می خوابند و همیشه احساس خستگی می کنند اما در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی نمی خوابند اما هیچ وقت احساس خستگی نمی کنند.
 
6 - وسواس
وسواس یک فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر مضر و اعصاب خردکنی است که با نوعی احساس اجبار و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه اوست. وسواس، تعادل روانی و رفتاری را از بیمار گرفته و باعث می شود تا او در سازگاری با محیط دچار مشکل شود. در بیمار مبتلا به وسواس نشانه هایی همچون شک و تردید، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار، احساس بن بست، لجبازی دیده می شود و در مواردی این علائم خود را به شکل دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن لباس، بیقراری، بهانهگیری، بی خوابی، بدخوابی، بی اشتهایی، و ... نشان می دهد. مشاهده این علائم در فرد وسواسی به قدری عجیب است که این احساس به اطرافیانش داده می شود که نکند او دیوانه شده باشد.

با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنید تا دوران نامزدی و عقد را به سلامت طی کنید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقدو زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران نامزدی و عقد را به سلامت طی کنند و به خانه بخت بروند.




با این حال جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است و حتی در دوران نامزدی و عقد هم اگر با بعضی نقایص جدی شخصیتی و رفتاری در طرف مقابلتان روبرو شدید، باید برای ازدواج و ادامه رابطه با چنین فردی، تردید کنید.

با این حال این نسخه ای برای همگان نیست و شاید زوج هایی هم باشند که با وجود چنین مسائلی ازدواج می کنندو یک عمر هم با تمام مشکلات ناشی از چنین نقایصی می سازند. پس تصمیم با خودتان است.

چراغ های قرمز: شاید لازم باشد جدا شوید
اگر در دوران عقد متوجه شدید که همسرتان درگیر یکی از بیماری های جسمی یا روانی است، قبل از جدا شدن یا ادامه زندگی با همسرتان، حتما با پزشک یا یک مشاور و روانشناس در مورد نوع بیماری و علائم آن، نحوه زندگی با او، اقداماتی که می توان برای بهبودش رایط انجام داد و عوارضی که در آینده با آن روبرو خواهید شد و ... صحبت کنید.

1- ابتلا به بیماری های سخت: بعضی از بیماری ها بسیار هشدار دهنده اند و برای زندگی با مبتلایان به این بیماری ها باید همه چیز را در نظر بگیرید. برخی از ابین بیماری ها عبارتند از: ایدز، هپاتیت C، تومور و سرطان های کشنده پیشرونده. کسی که قرار است با یک فرد مبتلا به بیماری های سخت ازدواج کند، باید بداند که زندگی زناشویی اش ممکن است چندان طولانی نباشد و همسرش بعد از مدتی فوت کند. وقتی طرف مقابل قرار نیست مدت زیادی زنده بماند، همسرش قبل از اینکه وارد فاز سوگواری شود، باید مرحله پیش سوگواری را بگذراند که اصلا کار ساده ای نیست. ضمن اینکه بیماری هایی مانند ایدز و هپاتیت C به شدت مسری اند و فرد باید احتمال آلوده شدن خودش را به این بیماری ها بدهد.

2- تشخیص اسکیزوفرنی: اسکیزوفرنی از جمله بیماری های عصبی روانی مزمن و جدی است که روی کل شخصیت فرد تاثیر می گذارد و شایع ترین سن ابتلا بین 15 تا 30 سالگی است. ساختمان مغز این بیماران طبیعی است ولی بعضی از مواد شیمیایی آن عملکرد طبیعی ندارند، به طوری که افزایش و یا کاهش ترشح این مواد اختلالاتی در رفتار، تفکر و هیجان های بیمار ایجاد می کند و در مرحله حاد فعالیت های هیجانی، رفتاری، فکری و به طور کلی عملکرد طبیعی خود را از دست می دهد.

نشانه های بیماری در افراد مختلف متفاوت است ولی اغلب شامل افسردگی، رفتار عجیب و غریب، تحریک پذیری، خواب زیاد یا عدم توانایی در خوابیدن، گوشه گیری، خصومت بی دلیل، فراموشی نشان دادن واکنش شدید در بحران ها، عدم توانایی در گریه کردن یا گریه های شدید، استفاده از الکل و مواد مخدر، تراشیدن موهای سر و بدن و خودکشی می شود. آنها معمولا چیزهایی را می بینند و می شنوند که برای بقیه قابل رۆیت و شنیدن نیست.

برخی از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای کنترل علائم بیماری خود باید همیشه دارو مصرف کنند، برخی دیگر مدت زمان مصرف دارویشان کوتاه است و بالاخره عده ای که بیماری آنها در پی استرس حاد نظیر بیماری جسمی با زایمان شروع شده ممکن است طی مدت زمان کوتاهی بهبود پیدا کنند.

3- اطمینان از اعتیاد به مواد مخدر: معتادان به مواد مخدر و محرک، حتی اگر سم زدایی کنند، بدنشان هرگز مثل سابق و قبل از مصرف مواد مخدر نمی شود. اینها تا زمانی که یک مقدار مشخص مواد مخدر به بدنشان نرسد، نمی توانند عملکرد طبیعی داشته باشند اما باید به این نکته توجه داشته باشیم؛ چون زوج ها در دوران عقد ارتباط مستمری با هم ندارند، اگر یکی از دو طرف اعتیاد داشت، دیگری به راحتی متوجه آن نمی شود؛ مگر اینکه با هم به سفر بروند یا ارتباطشان نزدیکتر شود اما در هر صورت و در شرایط عادی که دو طرف با هم معاشرت عادی دارند، نمی توان به راحتی تشخیص داد که فرد مصرف کننده مواد مخدر است یا نه.

4- فاش شدن بزهکاری: انجام رفتارهای خلاف شأن مثل اینکه خانم بفهمد درآمد شوهرش از راه کسب حرام است یا در کار قاچاق است هم از جمله مسائلی است که خانم می تواند در همان دوران عقد رابطه را تمام کند.

چراغ های نارنجی: حتما باید مشاوره کنید
افراد مبتلا به برخی بیماری های جسمی مانند تالاسمی ماژور. هموفیلی، صرع و ام.اس: این دسته از بیماری ها به سختی خوب می شوند و همین مسئله باعث می شود تا زندگی برای کسی که با فرد مبتلا به یکی از این بیماری ها زندگی می کند، خسته کننده شود. اینها با یکسری محدودیت ها در زندگی مواجه هستند و اگر قرار است وارد زندگی مشترک با فردی شوند، شخص مقابلشان باید به این نکته آگاه باشد که عملکرد افراد مبتلا به صرع یا ام. اس ممکن است در طول زندگی و مراودات اجتماعی کاهش پیدا کند. این کاهش عملکرد مشکلاتی را برای دو طرف این زندگی در پی دارد.

1- پارانویا: ویژگی اصلی مبتلایان به این اختلال روانی، عدم اعتماد آنها به دیگران، بدگمانی و بدبینی است. این اختلال بین آقایان شایع تر است و فرد مبتلا، سوءظن بیمارگونه دارد و مدام به همسر خود شک می کند. زندگی با چنین فردی هم سخت است. چرا؟ چون فرد مقابل مدام به این فکر می کند که تا کی باید او را توجیه کنم؟ اینها اهل جر و بحث هستند و خشک و عصبی اند. ضمن اینکه بدبینی بیش از حد ممکن است منجر به خشونت یا اختلالات رفتاری دیگر هم شود.

2- اختلال شخصیت مرزی: این دسته از افراد به قدری بی ثبات هستند که اگر اتفاقی بیفتد دنیا را یا سیاه می بینند یا سفید و نگاهشان خاکستری نیست. نشانه هایی همچون روابط بین فردی بسیار بی ثبات، خشم شدید و نزاع های مکرر بدنی، بی ثباتی عاطفی، خرج کردن افراطی، سوء مصرف مواد، رابطه جنسی نابهنجار، رانندنگی بی مهابا، زیاد خوردن و اقدام مکرر به خودکشی کردن که شکل فریبکارانه دارد، از ویژگی های مهم این اختلال است.

اگر پنج علامت از علائم گفته شده را فردی داشته باشد او یک بیمار مرزی یا بوردرلاین است. این دسته از افراد به محض اینکه بحث کوچکی بین آنها و همسرشان در می گیرد یا اتفاق جزیی می افتد؛ بلافاصله دست به خودکشی می زنند تا دیده شوند.
 
3- اختلال شخصیت هیستیریونیک (نمایشی): اینها هم جزو تهدیدکننده ها محسوب می شوند. رفتار آنها نمایشی است. شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند. در مرحله بعدی بیمار از واقعیت های ذهنی و بیرونی دور می شود و اصلا هویت خود را فراموش می کند یا موقتا برای آرامش خود موضوعی را که بار سنگین عاطفی داشته باشد از یاد برده و دست به دامن انکار می شودو با این کار در قالب شخصیت دیگری قرار می گیرد و خود را چیز دیگری نشان می دهد.

4- دست بزن: هر چند تنش ها و بحران های موجود در دوران عقد به ندرت به برخوردهای فیزیکی و کتک منتهی می شود، با اینحال اگر جر و بحث در مورد مسائل جزیی و کوچک منجر به کتک زدن شود و یا موضوع کتک زدن چندین بار تکرار شود، حتما باید به این رابطه خاتمه داد، چون چنین شخصی نمی تواند خشمش را کنترل کند. چه بسا این کتک زدن در آینده به قتل هم منجر شود.

5- اختلاف دو قطبی: پر بودن خانه از انبوه کارهای نیمه تمام یکی از ویژگی های اختلال دو قطبی است. این افراد معمولا قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون ها کار را شروع می کنند بدون اینکه بتوانند آنها را تمام کنند. آنها یا در فاز افسردگی هستند و یا در فاز هیجان که در هر دو فاز رفتارهای غیرعادیدارند. اینها معمولا مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد می خوابند و همیشه احساس خستگی می کنند اما در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی نمی خوابند اما هیچ وقت احساس خستگی نمی کنند.

6- وسواس: وسواس یک فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر مضر و اعصاب خردکنی است که با نوعی احساس اجبار و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه اوست. وسواس، تعادل روانی و رفتاری را از بیمار گرفته و باعث می شود تا او در سازگاری با محیط دچار مشکل شود. در بیمار مبتلا به وسواس نشانه هایی همچون شک و تردید، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار، احساس بن بست، لجبازی دیده می شود و در مواردی این علائم خود را به شکل دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن لباس، بیقراری، بهانه گیری، بی خوابی، بدخوابی، بی اشتهایی، و ... نشان می دهد. مشاهده این علائم در فرد وسواسی به قدری عجیب است که این احساس به اطرافیانش داده می شود که نکند او دیوانه شده باشد.


بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

طلاق، پایان زندگی نیست

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



بهترین توصیه آن است که برای ترمیم عواطف خود و یافتن امیدی دوباره به زندگی، این درد را کاملاً احساس کنید! تعجب نکنید، زیرا این درد درونی باید احساس شود تا بتوانید از آن عبور کنید. اگرچه بدترین قسمت طلاق آن است که مجبورید این درد را احساس کنید، اما تنها از طریق احساس این درد و عبور از آن و گذراندن این مرحله است که می توانید به مرحله بعدی که مرحله بخشش است وارد شوید، و گرنه همیشه در این مرحله دردناک باقی می مانید. بخشش به شما این فرصت را می دهد تا دلتان برای پذیرش واقعیت باز بماند و واضح است که تنها وقتی می توانید امید و عشق به زندگی داشته باشید و محبت دیگران را بپذیرید که دریچه قلبتان برای جذب نیروهای مثبت باز بماند.


البته این مسئله فقط به طلاق مربوط نمی شود. اکثر ما در زندگی شرایطی داشته ایم که قلبمان از اندوه پرشده است، یک نفر در زندگی ما وجود داشته که فراموش کردن و بخشیدن او بسیار مشکل بوده و بیرون کردن او از ذهن ما بسیار دشوار و سخت است. به هر حال، اکثر همسران بعد از طلاق حتماً به این مرحله می رسند که به طور واقع بینانه به همسر سابقشان فکر کنند، بخصوص اگر همسران هنوز به آشتی فکر کنند، این مرحله حتماً برایشان پیش می آید.


● هر کاری به تمرین احتیاج دارد

تمرین های زیر به نحوی طراحی شده اند که به شما کمک می کنند دورنما و دیدگاهی منطقی از همسر سابق خود بدست آورید و احساستان نسبت به او منطقی تر باشد. همچنین این تمرین ها به شما کمک می کند تا اگر همسرتان واقعاً لیاقت زندگی دوباره را دارد و حتی تا حد زیادی حق با اوست بتوانید با او تماس برقرار کنید. ترمیم دل شکسته به زمان احتیاج دارد و البته باید برای آن تلاش کرد. به یاد داشته باشید که با گذشت زمان، احساسات منفی شما برطرف خواهد شد.

▪ تمرین شماره ۱

یک فهرست واقعی در مورد همسر سابقتان تهیه کنید. دو برگ کاغذ بردارید و بنشینید و فهرستی تهیه کرده و تمام دلایلی که همسر قبلیتان طبق آن دلایل برای شما شریک خوبی در زندگی نبوده است را بنویسید. به طور کاملاً اختصاصی وارد جزئیات شوید. او در روابطتتان چه کرده است که باعث شده شما به این احساس و باور برسید که او شریک واقعی زندگیتان نبوده است؟ شما می توانید تجربیات خاصی را فهرست کنید مثل <وقتی سال گذشته برای دیدار خانواده ام رفته بودیم، او خودش را گرفته بود و اصلاً ارتباط گرمی برقرار نکرد.> یا <او تولد مرا فراموش کرد.> ضمنا احساسات خود را هم فهرست کنید مثلاً: <من دائم احساس می کنم کسی را از دست داده ام <یا> ما هیچ وقت به هم نگفتیم که یکدیگر را دوست داریم.> فهرست شما می تواند هر چقدر که دوست دارید بلند باشد و اصلاً محدودیتی دراین مورد وجود ندارد. چه ۱۰ مورد چه ۲۰۰ مورد، تفاوتی ندارد. نکته کلیدی در این کار آن است که اصلاً هیچ مسئله ای را سانسور نکنید و واقع بین باشید. 

دومین برگ کاغذ مربوط به آن است که فهرستی از خصوصیاتی که دوست داشتید همسر سابقتان داشته باشد، در آن قید کنید، مثلاً <ای کاش روی خوشی داشت و این قدر خشک نبود.> یا <ای کاش به سفرکردن بیشتر اهمیت می داد.> ضمناًُ احساساتتان را هم فراموش نکنید: <ای کاش به من احترام می گذاشت و با من گرم تر برخورد می کرد.>هر دو لیست را در محلی قرار دهید که دائم به آنها دسترسی داشته باشید. وقتی لحظاتی به این مسئله فکر می کنید که چرا چنین احساسی دارید، چرا مایلید دوباره آشتی کنید، چرا از هم جدا شدید یا چرا هر چه کردید کارساز نبوده است، فهرست ها را بردارید و به آنها نگاهی بیندازید. در اصل این نگاه واقع بینانه به احساسات شماست. ممکن است شما بعد از دیدن آنچه که نوشته اید، متوجه شوید چرا در زمان زندگی مشترک و لحظه جدایی، احساس خوشحالی و سعادت نمی کردید و شاید به این نقطه برسید که او تقصیری نداشته و نباید تغییر می کرده و این خود شما بودید که باید کمی شرایط را تغییر می داده اید و یا بالعکس، شما اصلاً حق داشته اید و او باید به گونه دیگری رفتار می کرده است. 

▪ تمرین شماره ۲

اگر شما و همسر سابقتان، اوقات خود را با دوستانی مشترک و حول یک محور می گذراندید، حالا زمان آن رسیده است که به دنبال دوستان جدیدی بگردید. کاری که گفتیم به این معنا نیست که از خیر تمامی دوستان خود بگذرید، بلکه دوستان جدیدی هم پیدا کنید تا در صورت عدم بازگشت شما و همسر سابقتان به زندگی مشترک، دوستانی داشته باشید که از شما حمایت کنند و در مواقع نیاز به دادتان برسند. معمولاً مردم از ایجاد ارتباط و دوستی با فردی که متارکه کرده است ابا دارند و خود را کنار می کشند. بنابراین بهتر است همزمان فعالیت های جدیدی را آغاز کنید و با مردم ارتباط برقرار کنید، مثلاً به کلاس هنری بروید، به گروه های ورزشی ملحق شوید، با گروه های مذهبی همکاری کنید یا مهارتی جدید یاد بگیرید. هر عاملی که باعث شود اطراف شما از مسائل جدید پر شود و با آدم های جالبی روبرو شوید به بهبود وضعیت شما کمک می کند. به یاد داشته باشید ساده ترین راه برای داشتن دوستان جدید از طریق علائق و سلیقه های مشترک است. ضمناً دوستانی را که ارتباطتان با آنها قطع نشده است فراموش نکنید. گاهی برقراری ارتباط با دوستان قدیمی ساده تر از پیدا کردن دوستی تازه است اما همه این موارد به شرایط شما بستگی دارد. اگر دوستان قدیمی شما را ناراحت می کنند ارتباط را قطع کنید و گر نه به ارتباطتان ادامه دهید. انتخاب کاملاً به عهده خود شماست.

▪ تمرین شماره ۳

هر از گاهی به خودتان یادآوری کنید که تمامی این مسائل خواهد گذشت. درست است که درد جدایی بسیار شدید است، اما می گذرد. اگر این درد را احساس کنید و از آن عبور کنید به قسمت بعدی مرحله جدایی، یعنی ترمیم می رسید. وقتی برای اولین بار سعی کردید این درد را احساس کرده و بررسی کنید، متوجه می شوید که مسئله آن قدرها هم که فکر می کردید بد و ناگوار نبوده است. وقتی به این مرحله رسیدید که دیگر این درد شما را آزار نمی دهد، اولین نشانه ای که می گوید: <شما در مسیر جاده بهبودی قرار گرفته اید> در شما ظاهر شده است.

البته نکته مهمی وجود دارد که افرادی که متارکه کرده اند، همچنین اطرافیان آنان باید به آن توجه کنند. اینکه یک خانم یا آقا وضعیت بدگذشته را پشت سر گذاشته، به این معنا نیست که آنها دیگر آرام شدند و نیازی به تسلی خاطر ندارند و یا قلبشان از ناراحتی و کینه صاف شده است. آنها هنوز به زمان احتیاج دارند تا از مشکلات این فقدان خلاص شده و بهبود پیدا کنند، درست مثل زخمی که نیاز به زمان دارد تا دوباره بسته و ترمیم شود. این زخم در طول مدت ترمیم هنوز درد دارد. طلاق یک تغییر بسیار بزرگی است که ممکن است در زندگی افراد اتفاق بیفتد و حتی اگر مدت زیادی از آن گذشته باشد، باز هم ناراحتی ها و اثرات آن وجود دارد. آنچه برای زن و مرد در این شرایط اهمیت دارد حفظ حسی سالم، نگهداری تعادل و حرکت در مسیری است که بعد از طلاق طی می کنند تا دوباره بعد از جدایی، بتوانند شادی را به دست آورند.

● زن با مرد فرق دارد!

مردها بعد از طلاق باید زمانی را در تنهایی سپری کنند تا احساس استقلال خود را بدست آورند و احساس کفایت داشته باشند؛ یعنی در موردی که در طی فرآیند جدایی، خلا‡ آن را احساس می کردند. مردها در این زمان به تفکر و سبک و سنگین کردن وقایع نیاز دارند تا دوباره در مورد خود احساس خوبی بدست آورند. البته باید به آقایان توصیه کرد که به هیچ وجه بلافاصله بعد از طلاق به فکر ازدواج مجدد نیفتند و تا زمانی که احساسات جریحه دار شده آنان ترمیم نشده، دست به این کار نزنند زیرا آنها هنوز مراحل روحی بعد از طلاق را طی نکرده اند و ترمیم درونی آنها تکمیل نشده است. ازدواج مجدد در این شرایط نه تنها چاره ساز نیست بلکه مشکلات زیاد تری ایجاد می کند. در مورد خانم ها وضع فرق می کند. آنها سعی کنند با به دست آوردن حسی سالم و خوب و اطمینان خاطر دادن به خود، با فراهم کردن شرایط جهت اینکه مورد تایید دیگران قرار بگیرند و وجهه مجددی کسب کنند و نیز با اتکاء متقابل به افرادی که حمایت از آنها را به عهده دارند، تعادل روحی خود را به دست آورند. خانم ها در این دوران کمی خودخواه می شوند و چون حس می کنند به آنها ظلم شده و یا مورد توجه قرار نگرفته اند، سعی می کنند به خود فکر کنند، اوقاتشان را با دوستان خود سپری کنند، به تعطیلات بروند و به عبارتی حسابی به خودشان برسند! در این دوران بهتر است خانم ها به علائق خود بپردازند و مهارت کسب کنند. رسیدن به سرگرمی های مورد علاقه در این دوران یکی از بهترین راه های ترمیم روحی است و برای مدتی باید از پرداختن به مسائل جدی بپرهیزند. ضمناً ازدواج مجدد در این زمان اصلاً مناسب نیست، چون هنوز تعادل احساسی و روحی به دست نیامده است. امروزه مردم به ویژه زنان بیشتر از گذشته به روابط خود اهمیت می دهند و دیگر انتظار ندارند گرمی روابط زناشویی در طی سال ها زندگی مشترک کمرنگ شود، بلکه می خواهند همان طور گرم و استوار باقی بماند. اگر این مسائل درک شود، از همین حالا و قبل از اینکه خیلی دیر شود، می توان به نیازهای زنان و مردان در زندگی مشترک بیشتر توجه کرد. ارتباط موِثر و کارآمد در هر رابطه ای ضروری است، چه در رابطه شغلی و چه در رابطه زناشویی؛ اما این ارتباط موِثر به مهارت های بی شماری احتیاج دارد تا دو نفر، از سال ها زندگی مشترک خشنود باشند. تنها راه همسران آن است که این راه کارها و مهارت ها را خوب بشناسند تا افق زندگیشان تیره وتار نشود و سایه طلاق بر زندگی آنها گسترده نشود.

منبع : iran۴me


عقدهای طولانی و عدم شناخت اولیه دلایلی برای رشد طلاق


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

طبق نتایجی که بدست آمده فاصله بین عقد و عروسی زمانیست 

که زندگیهای نو پا را مستعد طلاق میکند در این مدت علاوه بر اینکه طرفین رسما زن و شوهر هستند ولی از زندگی مشترکی که اغنا کننده نیازهای طرفین باشند بی بهره هستند .
در همین حال اختلافات و تفاوت سلیقه ها طرفین و یا یکی از طرفین را ممکن است به جائی برساند که فکر کند اگر ازدواجی صورت نمیگرفت بهتر بود و راه حل مشکل را در طلاق ببیند .در اینحال تکلیف طرف مقابل که اینطور فکر نمیکند چیست و خسارتهای مادی و معنوی او چه میشود؟

زمان بین عقد و عروسی وقتی طولانی شود زن و شوهر عیبهای یکدیگر را بیشتر خواهند دید ضمن اینکه مجال زیادی برای با هم بودن و استفاده از خوبیهای یکدیگر ممکن است نداشته باشند .وجود اطرافیان زهر دار و دخالتهای مختلف هم مزید بر علت خواهد بود .

در صورت اقدام به طلاق وجود قوانین جاری که بعد از عقد مهریه به زن تعلق میگیرد و جدایی باید با طلاق صورت پذیرد هم مشکلات دیگری بوجود خواهد آورد.

علاوه بر این مسائل مشکلاتی که از طرز تفکر خانواده ها ناشی میشود هم جای تاسف دارد .
معمولا خانواده های دختران ایرانی از اینکه دخترانشان با همسران آینده آنها مدتی در صیغه موقت بمانند تا برای آشنائی بیشتر همدیگر را بهتر بشناسند بیم دارند و گمان میکنند با این روش داماد ممکن است از دستشان در برود .
اغلب در همین خانواده ها بعد از بروز مشکلات رجوع به مهریه های غیر متعارف و غیر انسانی رخ میدهد که بعضیها اصولا بدنبال پول باد آورده و گروهی دیگر فقط بدنبال طلاق میروند .

با بررسی این قبیل مشکلات بنظر میرسد اقدام به عقد دائم برای آشنائی و شناخت بیشتر در حالتی که شناخت قبلی هم وجود ندارد کار اشتباهیست .

در این حال صرفا باید به صیغه موقت(با پایان مدت خودبخود محرمیت تمام میشود) برای محرمیت اکتفا کرد تا اتفاقات ناگواری مثل طلاق کمتر برای افراد پیش بیاید .

زمان عقد و عروسی هم حتی الامکان نزدیک به هم باشد تا مشکلات کمتری بوجود بیاید .البته باید دقت داشت که اکثر این مشکلات زمانی بزرگتر خواهند بود که مهریه خارج از توان مالی مرد باشد(در این حال تهدید به زندان برای طلاق و یا حق حبس مشکلات روحی و روانی فراوانی برای مرد ایجاد خواهد کرد) .

برای افرادی که اصلا شناختی نسبت به هم نداشته اند مدت محرمیت حداقل ۶ ماه مدت مناسبی میباشد و با زمانهای یکماه و یک هفته نمیشود شناخت کافی بدست آورد .

http://ensaf.blogfa.com/cat-۵.aspx

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

عشق بین زن و مرد


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



با وجود اینکه بیشتر ازدواج‌ها با عشق و علاقه و محبت طرفین صورت می‌گیرد ، اما در اکثر موارد مشاهده می‌کنیم که زن و مرد با تمام تلاشی که در جهت انجام دقیق وظایف خود دارند ، به مرور زمان، عشق و علاقه‌ی بین‌شان کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شده و گاهی به‌طور کامل محو می‌شود . به این نوع جدایی، اصطلاحاتی مانند طلاق عاطفی، طلاق روحی و روانی یا طلاق خاموش اطلاق می‌شود. با همه‌ی سعی و تلاش همسران برای نرسیدن به مرحله‌ی جدایی، بسیاری از ازدواج‌ها، منجر به طلاق رسمی شده و درصد بسیار بالاتری، به طلاق عاطفی منتهی می‌شود.

گاهی دلایلی مانع جدایی رسمی همسران می‌شود بنابراین در شرایطی که زن و مرد از لحاظ روحی و روانی، علاقه‌ای به ادامه‌ی زندگی مشترک‌شان ندارند ، پس از یک دوره‌ی طولانی مدت دعوا و جروبحث، از وضعیت عناد و دشمنی و تنفر گذشته و وارد موقعیت بی‌تفاوتی می‌شوند. اگر چه زوجین با هم زندگی می‌کنند ولی فقط جسم خاکی آنان با هم است و هیچ تعلق روحی و روانی نسبت به هم ندارند و در همین زمان، بیشتر انحرافات اخلاقی و آسیب‌های اجتماعی و روحی و روانی پیش می‌آید و اما زوج‌ها چه کارهایی می‌توانند انجام دهند تا از عشق خود محافظت نموده و عواطف همدیگر را تقویت کنند؟ چه باید کرد که کار به اینجا کشیده نشود و زندگی همسران تا این حد سرد و بی‌روح نشود؟

برای پیش‌گیری از چنین آسیب‌های خانوادگی ، به کار بردن تدبیرهای زیر توصیه می‌گردد:
▪ باید بدانیم دوست داشتن و عشق، آموختنی است. عشق بین زن و مرد ، مانند نهالی است که اگر از آن مراقبت به عمل نیاید ، خشک خواهد شد ، پس به این مساله اکتفا نکنید که یک‌بار ابراز علاقه، برای همیشه کافی است، بیشتر زوج‌ها در طول روز حتی یک‌بار هم به صورت هم نگاه نمی‌کنند یا حرف‌های تازه‌ای برای گفتن ندارند. 

▪ اگر زن و مرد با روان‌شناسی هم آشنا بوده و به تفاوت‌های اخلاقی و رفتاری یکدیگر به‌طور کامل واقف باشند ، در این صورت هیچ‌گاه از رفتار طرف مقابل، سوء تعبیر نخواهد شد. سعی کنید حالات، روحیات، نیازها و توقعات همسرتان را به‌خوبی شناسایی کنید و در تامین آنها بکوشید. 

یادگیری و به کار بردن مهارت‌های گفت‌وگوی سالم در حل اختلافات خانوادگی، باعث می‌شود رنجش‌ها در دل انباشته نشود و همه‌ی دلخوری‌ها، جای خود را به محبت و صمیمیت بدهد.

▪ زمانی را برای گفت‌وگو و ابراز محبت و تبادل‌نظر با همسرتان اختصاص دهید و این امر را در اولویت امور قرارداده و اشتغال و فرزند و... را بهانه‌ای برای فرار از این موقعیت قرار ندهید. سعی کنید به مرور زمان، مدت گفت‌وگوی خصوصی را بیشتر، کنید. دقت نمایید که صحبت‌های شما باید غیر از بیان گزارش کاری روزمره و بیان مشکلات تکراری و معمولی روزانه باشد. این صحبت‌ها گرچه مهم هستند ولی آنها را به زمان دیگری در طول روز بسپارید و در این زمان، ارتباط نزدیک‌تری با همسرتان داشته باشید و حرف‌هایی از نوع حرف دل را بازگو کنید و در عین حال با همسرتان همدلی کنید.

▪ یادگیری و به کار بردن مهارت‌های گفت‌وگوی سالم در حل اختلافات خانوادگی، باعث می‌شود رنجش‌ها در دل انباشته نشود و همه‌ی دلخوری‌ها، جای خود را به محبت و صمیمیت بدهد. به علت ناآگاهی زوج‌ها از روش گفت‌وگوی سالم، بیشتر صحبت‌ها به مشاجره ختم می‌شود.

▪ سعی کنید هنگام صحبت، ابتدا به نکات مثبت همسرتان اشاره کنید ، خشمگین نشوید ، خود را نیز در ماجراهای پیش آمده مقصر معرفی کرده و قبل از هر چیز، شما عذرخواهی کنید و بیان کنید که منظورتان از صحبت کردن، فقط حل مساله و رسیدن به تفاهم می‌باشد. در ضمن، مانع حرف زدن همسرتان نشوید و به او هم فرصت اظهارنظر بدهید.

▪ هرگز صحبت‌های خود را با طعنه، زخم زبان، کنایه و پایین آوردن شخصیت و حرمت همسرتان بیان نکنید.

▪ با همسرتان مقابله به مثل نکنید. سعی کنید همیشه شما پیش‌قدم شوید و با رفتار محبت‌آمیز، مهربانی را به او آموزش دهید.

▪ زوجین باید بیاموزند که توقعات و نیازهای خود را بدون نکوهش دیگری بیان کنند.

▪ نسبت به همسر خود ، نگرشی مثبت و مطلوب داشته باشید و به او همواره احترام بگذارید و محبت و عواطف خالصانه‌ی خود را نثار او گردانید. از پیش‌داوری و تصمیم‌گیری براساس تصورات خود، پرهیز نمایید.

▪ باور داشته باشید که همسرتان انسانی منحصر به فرد و یک امانت الهی می‌باشد. او همان کسی است که در دوران نامزدی، آرزوی با او بودن را داشتید.
▪ خودتان برای زندگی تان تصمیم بگیرید و نگذارید به‌خاطر رضایت خاطر اطرافیان، در تصمیمات منطقی خود دچار تزلزل شوید. 
تصور نکنید یک زندگی ایده‌آل، زندگی است که در آن هیچ اختلاف‌نظری نباشد و آرامش کامل بر آن حاکم باشد بلکه اختلاف‌نظر همیشه وجود خواهد داشت؛ نکته‌ای که مهم است، نحوه‌ی برخورد و حل اختلاف می‌باشد فراموش نکنید که اختلافات و تفاوت‌ها، موجب تفاهم بین همسران می‌شود.

▪ اگر رنجشی قابل چشم‌پوشی می‌باشد، از آن بگذرید ولی اگر برای‌تان مهم است، هر چند که مساله‌ی کوچکی باشد، آن را به طرز صحیحی با همسر خود در میان بگذارید.

▪ همسرانی که بر سرهر مساله‌ی جزیی با هم مجادله دارند، به تدریج باید شاهد مرگ عواطف‌شان باشند.

▪ زوج‌های شاد و بانشاط نسبت به زوج‌های ناسازگار و ناراضی، عملکرد بهتری در ابراز علاقه و عواطف خواهند داشت؛ پس برای سلامت جسم و روح خود و همسرتان، وقت و انرژی صرف کنید.

▪ و در آخر بدانید اگر هدف، عشق و حفاظت از آن است، باید بهای این حفاظت را با گذشت و ایثار بپردازید.

مجله شادکامی - با تغییر

 


مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

آیا طلاق راه حل است؟




ماندن در  یک زنـدگی زناشویی بی عشق مخمصه ای غیر قابل تحمل است، امـا بـه ایـن مـعنـا نیست که حتماً چنین زندگی باید به طلاق منجر شود. 
حل مشکل ازدواجهای بی عشق نیاز به خوداندیشی برای ارزیابـی موقعیت، جرات و جسارت برای تصمیم گیری قاطع بـا همسرتان، و ابتـکـار عـمــل برای رویارویی با این واقعیت دارد کـــه طلاق ممکن است بهترین راه حل برای این ازدواج باشد
اما قبل از اینکه سریعاً به سراغ آسان ترین راه حل بروید و برای طلاق تصمیم گیری کنید، باید اطمینان حاصل کنید که کاملاً منطقی درمورد این تصمیم فکر کرده اید.
ماندن در یک ازدواج بی عشق و تصمیم گرفتن درمورد اینکه طلاق بگیرید یا نه فقط بر مبنای این واقعیت، سوء استفاده از فرصت است. این تصمیم برای طلاق مثل تصمیماتی که به خاطر سایر مشکلات موجود در زندگی های زناشویی مثل بوالهوس بودن فرد مقابل یا خیانت او، نیست. انتخاب طلاق وقتی صحبت از زندگی زناشویی خالی از عشق می شود، موقعیتی کاملاً متفاوت است. 
وقتی درمورد طلاق تصمیم می گیرید، این فرصت از نظر فردی خیلی در شما رشد میکند، چون شما در رابطه ای زندگی می کنید که خالی از هرگونه عشق و محبت است. اجازه بدهید کمی درمورد مسائل مربوط به چنین موقعیت هایی و رویکرد شما به آن صحبت کنیم تا شاید با توجه به این مسائل بتوانید بهتر ردر این رابطه فکر کرده و تصمیم بگیرید. 


مورد۱: عشق را آنطور که آن را می بینید تعریف کنید و ببینید آیا همسرتان هم در این رابطه با شما موافق است یا نه، حداقل تاحدودی. 
برای ارزیابی درست ازدواج های بی عشق، اطمینان یافتن از روشن و واضح بودن ایده و تفکر شما در مورد عشق، راه بسیار خوبی است که ببینید در زندگی چه چیز را از دست داده اید. و اگر ایده همسرتان درمورد عشق با شما مغایر باشد، تاحدی که هیچیک از شما نتواند در کنار هم عشق را تجربه کند، احتمالاً نیاز به مشاوره دارید تا ریشه بی عشق بودن رابطه تان مشخص شود. 


مورد ۲: قبل از اینکه به سراغ طلاق بروید، اول اطمینان یابید که واقعاً در زندگیتان هیچ نوع عشقی وجود ندارد. 
از خودتان بپرسید، "آیا واقعاً در زندگی زناشویی من عشقی وجود ندارد یا من خسته شده ام؟" زنده نگه داشتن عشق در ازدواج نیاز به رابطه بسیار قوی با خودتان و همسرتان دارد. دلایلی را که فکر می کنید زندگیتان خالی از عشق است را لیست کنید و ببینید این دلایل تا چه حد معقول و منطقی هستند و آیا نشان نمی دهد که کمی عشق در زندگیتان وجود دارد و می توانید برای بهبود وضعیت اقدام کنید؟ بی عشق بودن رابطه حتماً به این معنا نیست که همه چیز برای آن رابطه تمام شده است. 


▪ مورد ۳: برحسب تعریف خود از عشق، ببینید که آیا تا به حال واقعاً عاشق بوده اید. 
بی عشق بودن زندگی زناشویی شما ممکن است همیشگی نبوده باشد. ممکن است در طول زندگی خود با همسرتان از فواید دیگری در گذشته بهره مند می شده اید که اکنون وجود ندارد و به همین دلیل است که از رابطه تان خسته شده اید. 
البته اگر زمانی در گذشته عاشق شوهرتان بوده اید، احتمالاً هر دوی شما آنچه را که باید برای حفظ این عشق انجام نداده اید. قبل از اینکه بخواهید اقدامی برای این زندگی بی عشق بکنید، ببینید که تفکر شما درمورد عشق با گذشت زمان چقدر تغییر کرده است. 


مورد ۴: ببینید آیا برای متاهل بودن حتماً نیاز دارید که زندگیتان سرشار از عشق باشد، و آیا نمی توانید شعله عشق را در زندگی زناشوییتان روشن کنید؟ 
این مورد یکی از مهمترین مسائل در تصمیم گیری شماست. خیلی از افراد علیرغم بی عشق بودن زندگی زناشوییشان آن را حفظ کرده اند چون فوایدی که از متاهل بودن نصیبشان می شده بسیار ارزشمندتر از نیاز آنها به عشق بوده است. این فواید میتواند خیلی چیزها باشد و می تواند از فقدان اعتماد به نفس، مسائل مادی، ترس از تنهایی و ... ناشی شود. 
اگر شما از آندسته از افراد هستید که برای متاهل بودن حتماً به عشق نیاز دارند، قبل از اقدام به طلاق، حتماً به روشن کردن شعله عشق در رابطه تان فکر کنید. اگر برای این تصمیم گیری با خود می جنگید، مطمئن باشید که رابطه تان ارزشش را دارد که فرصتی دوباره به آن بدهید. 


اگر از ته قلب درمورد فقدان عشق در رابطه تان با همسرتان گفتگو کنید، امکانش هست که ببینید او نیز با چنین مشکلی روبه روست. 

مطالب پیشنهادی:


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

طلاق نگیرید؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




به هر حال، طلاق هم برای خودش کاری است؛ چیزی است که وجود دارد؛ و یک کلام: از مرگ که بالاتر نیست! مگر کم‌اند آدم‌هایی که تا دیروز، سُر و مُر و گنده، عمودی بوده‌اند برای خودشان و امروز، «به عزت و شرفِ لااله‌الا‌الله» افقی شده‌اند! همان‌طور یا همان‌قدر که روزانه خیلی‌ها با هم ازدواج می‌کنند، خیلی‌ها هم از هم طلاق می‌گیرند. و این یعنی که روزی محضردارها می‌رسد؛ حالا چه با خواندن صیغه‌های عقد چه با خواندن صیغه‌های طلاق. گیریم که وقت خواندن صیغه‌ی عقد، پسر و دختر دزدکی هم را نگاه می‌کنند و جلو خنده‌شان را می‌گیرند و لپهاشان گل می‌اندازد؛ اما وقت خواندن صیغه‌ی طلاق، زن و مرد نگاهشان را از هم می‌دزدند و حتی اگر گریه‌شان هم نیاید که بخواهند جلوش را بگیرند، چیزی از جنس بغض گلوشان را کیپ می‌کند و چهره‌شان بی‌رنگ است. 

 

ادامه مطلب ...

طلاق‌های فیزیکی و عاطفی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/





ریشه بسیاری از طلاق‌های فیزیکی و عاطفی را باید در نوع ازدواج جست‌وجو کرد.
ازدواج ریشه طلاق است. این جمله در ابتدا ممکن است کمی عجیب به نظر برسد ولی واقعیت دارد و ریشه بسیاری از طلاق‌های فیزیکی و عاطفی را باید در نوع ازدواج جست‌وجو کرد. 
شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه به دلیل نابسامانی از یک سو و پیچیدگی از سوی دیگر زمینه‌های لازم برای یک ازدواج واقعی و سالم را فراهم نمی‌کند. عدم تعادل جنسی و پیشی گرفتن جمعیت دختران نسبت به پسران، فشارهای اقتصادی و معیشتی تأمین یک زندگی خانوادگی، شرایط فرهنگی جامعه و قواعد و سنت‌هایی که کارکرد مطلوب خود را از دست داده و بلکه کارکرد منفی پیدا کرده‌اند، تغییر و تحول نگرش‌ها و ارزش‌های اجتماعی و... همه و همه دست به دست هم داده‌اند و امکان ازدواج درست و تشکیل زندگی خانوادگی پایدار را برای خیل عظیمی از جوانان کشور دشوار کرده است.
در چنین شرایطی گروه قابل توجهی از جوانان عطای ازدواج و تشکیل خانواده را به لقایش بخشیده و زندگی مجردی پیشه می‌کنند به امید روزی که شرایط تغییر کند. 
ادامه مطلب ...

بچه‌های طلاق

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


                                     http://maktoobshop.com/



طلاق و جدایی میان زن و شوهر با هر دلیل درست یا نادرستی که اتفاق افتد،‌ عوارض و حاشیه‌های فراوان و اجتناب ناپذیری برای زن و مرد و بچه‌ها دارد. در این میان بچه‌ها بنا بر ویژگی‌ آسیب‌پذیری بیشترشان و متناسب با سن و سال خود زیان‌ها و خسارت‌های زیادتری را پذیرا می‌شوند که برخی از آنها تاثیرات درازمدتی را بر جای می‌گذارد. اینکه طلاق زندگی مشترک دو انسان را متلاشی می‌کند و خیمه خانواده را فرو می‌ریزد، واقعیتی تلخ و اجتناب‌ناپذیر است...



واقعیتی که پیامبر بزرگ ما (ص) از آن به عنوان پدیده‌ای بسیار ناگوار یاد می‌فرماید. درست مانند یک عمل جراحی در پزشکی که برای درمان و ادامه حیات بیمار ضروری است و مراقبت خوب پس از عمل به سلامت جسم و روان او و بهبود هر چه مطلوب‌ترش کمک می‌کند. یکی از سوالاتی که احتمالا در یکی دو دهه اخیر در عرصه آسیب شناختی خانواده و طلاق همواره تکرار می‌شود این است که آیا جدایی والدین پس از یک دوران زندگی مشترک برای بچه‌ها خسارت‌بار است؟ اما به نظر بسیاری از صاحب‌نظران سوال مهم‌تر این است که بنا بر چه دلایلی بچه‌ها پس از جدایی پدر و مادر خود دچار مشکلات گوناگون می‌شوند، این مشکلات چیست و چگونه می‌توان با آنها کنار آمد و بر آنها غلبه کرد؟ آیا همه بچه‌ها به یک اندازه نسبت به جدایی والدین خود واکنش نشان می‌دهند؟ آیا همسرانی که با دلایل احساسی، خودخواهانه و غیرمنطقی بر جدایی از یکدیگر اصرار می‌ورزند،‌ دانش رفتار با بچه‌ها را پس از طلاق دارند و نسبت به کاهش عوارض و حاشیه‌های جدایی والدین و تاثیر آن بر بچه‌ها اندیشیده‌اند؟ آیا فکر می‌کنند که با طلاق مسوولیت سنگین فرزند پروری از آنان ساقط می‌شود؟ بچه‌های طلاق چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با سایر بچه‌‌ها ـ در خانواده‌های معمولی ـ دارند؟ آیا آنان وضعیت بهتری را تجربه می‌کنند؟ آیا شباهت‌های این دو گروه از بچه‌ها بیشتر است یا تفاوت‌های آنان؟ و خلاصه آیا نیازهای طبیعی و اساسی بچه‌ها برای تامین بهداشت و سلامت همه جانبه‌شان در خانواده‌های معمولی و طلاق یکسان است یا متفاوت؟


بنا بر ضرورت ابتدا به واکاوی آخرین پرسش بپردازیم تا یافتن پاسخ مناسب برای سایر پرسش‌ها هموارتر شود. بر این باورم که بچه‌های طلاق و غیرطلاق از نیازهای طبیعی یکسانی برخوردارند،‌ هر چند که این نیازها با جدایی پدر و مادر شکل پیچیده‌تر و حساس‌تری پیدا می‌کنند و مسوولیت سنگینی را بر دوش والدین جدا شده و سایر اطرافیان می‌گذارد.


دکتر سیدحسن علم‌الهدایی - جامعه‌شناس - دانشیار دانشگاه فرودسی مشهد

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

۱۰ روش برای پذیرش جدایی


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

قــطع رابطه همیشه به عنوان مسئله ای دردناک شناخته می شود. در این قسمت نظراتی را برایتان مطرح کرده ایم که شاید بواسطه آن بتوانید پس از بـروز چنین واقعه تلخی به راحتی با آن کنار بیایید. 
بهم خوردن رابطه ساده نیست. شما ناخواسته با توده ای از احسـاســـاتی نظیر: حسادت، خشم، زیان و جراحت، و تنـفـر روبـرو خـواهـیـد شـد. ایــن امـکان وجود دارد که دچار افسـردگــی شوید و به مروز زمان افسردگی شما تبدیل به خشم و نفرتی تلخ شود. به تنها چیزهایی کـه فکر میکنید این است که: چه خطایی از من سر زد؟ آیا میـتوانم دوباره بـا او ارتـبـاط برقرار کنم؟ بـه او نشـان خــواهم داد که با چه کـسی طــرف است؛ اما اگر بخواهید واقع بیـن باشید، می بینید که تنها مسئله ای که در ذهنتان می گذرد این است که " الان چه کاری میــتوانم انجام دهم که احساس بهتری پیدا کنم؟" در این قسمت چند پیشنهاد برایتان داریم که مطمئناً به شما کمک خواهند کرد. 


۱) خانواده و دوستان. 
شاید کمی پیش پا افتاده به نظر برسد، اما اگر به خانواده و دوستان خود تکیه کنید و سعی کنید مدت زمانی را با آنها بگذرانید وضعیتتان بهبود پیدا می کند. وقت خود را برای انجام کارهای متنوع با آنها صرف کنید و یادتان باشد که در طول این زمان حتماً لازم نیست که در مورد رابطه گذشته خود با آنها صحبت کنید. اگر این کار برایتان کافی نبود به راحتی می توانید به یک گروه حمایت اجتماعی و یا مشاوره جمعی بپیوندید. 

۲) ءمقاومت در مقابل خواهش های باطنی. مطمئناً آرزو می کنید که ای کاش کسی را که از دست داده اید، مجدداً بازگردد؛ اما به چه قیمتی حاضر به انجام این کار هستید؟ شاید در یک لحظه این امر به نظرتان درست بیایید، اما سعی کنید کمی بیشتر روی آن فکر کنید. پس از سپری شدن زمانی طولانی، آنها ارزش اولیه را در نظر شما از دست خواهند داد. البته این امر به آن معنا نیست که برای درست شدن موقعیت خود تلاش نکنید. اگر احساس می کنید که شانسی برای برگشت وجود دارد، کوتاهی نکنید؛ اما اگر شریک قبلی شما با صراحت کامل مشخص کرده که دیگر این رابطه کار به جایی نمی برد، بهتر است دست از خواهش و تمنا بردارید چرا که نه تنها با این کار هیچ نتیجه ای عایدتان نخواهد شد، بلکه این امکان وجود دارد که شرایط را سخت تر نیز بکنید.

۳) ایجاد تغییر در زندگی شخصی. برای گذراندن وقت خود راههای جدیدی پیدا کنید. در کلاس های مختلف ثبت نام کنید، باشگاه بروید، یک حیوان خانگی بگیرید و یا دست به انجام به کارهای داوطلبانه بزنید. هر کاری که باعث می شود نسبت به خودتان احساس بهتری پیدا کنید را انجام دهید. ضمیر شما در چنین حالتی، آسیب دیده است؛ کاری کنید که جراحات آن از بین برود. 

۴) اشتباهات خود را قبول کنید اما خود را بازنده تصور نکنید. با خودتان در گیر نشوید، اگر اشتباهی از جانب شما سر زده، باید آنرا بپذیرید، از آن درس بگیرید، و سعی کنید که دیگر هیچ گاه آنرا در زندگی خود تکرار نکنید. همانطور که برای ایجاد یک رابطه نیاز به دو نفر هست، برای خاتمه دادن به آن نیز وجود دو نفر ضروری است. شما تنها کسی نیستید که مرتکب اشتباه شده است. شاید الان به چشمتان نیاید، اما اگر بتوانید از اشتباهاتتان درس بگیرید و آنها را در روابطه بعدی به کار گیرید، آنوقت متوجه خواهید شد که تا چه اندازه روابطتان محکم تر و سالم تر خواهند شد. 
۵) روابط جدید. شاید در ابتدا هیچ تمایلی به انجام چنین کاری نداشته باشید، اما نباید برای مدت زمان طولانی خودتان را از محیط های اجتماعی دور نگه دارید. بیرون رفتن با دیگران سبب می شود زخم های شما زودتر بهبود پیدا کنند و ضمیرتان آرامش بیشتری پیدا کند. 

۶) بازیچه دست دیگران نشوید. بسیاری از افراد هستند که در یک چنین مواقعی شروع می کنند به تجویز کارها مختلف و به شما تضمین می دهند که اگر بر طبق گفته هایشان عمل کنید، حتماً شریک زندگی قبلی خود را از پای در می آورید. اجازه ندهید در زمانی که آسیب پذیر هستید، دیگران از شما سوء استفاده کنند. همیشه در نظر داشته باشید که همانقدر که احتمال برد در گفته های آنها وجود دارد، به همان میزان نیز احتمال شکست وجود دارد. 

۷) انتخاب سرگرمی های جدید. یک چیز جدید یاد بگیرید. احتمالاً کارهایی هستند که همیشه دوست داشتید آنها را انجام دهید، اما هیچ گاه زمان آنرا پیدا نمی کردید. حالا وقتش رسیده؛ 

۸) عدم ورود شتبازده به روابط جدید. در حالیکه قرار ملاقات گذاشتن می تواند به شما کمک کند، اما بهتر است تا جایی که می توانید، یک مرتبه وارد یک رابطه جدید نشوید. پیش از اینکه آماده پذیرش هر گونه تعهد جدید شوید، باید به طور کامل شرایط روحیتان بهبود پیدا کند، در غیر اینصورت طرف مقایل به شدت آسیب می بیند. 

۹) آزاد کردن افکار ذهنی. متوجه هستم که نمی توانید به این مسئله فکر نکیند، اما اگر این امر برای مدت زمان طولانی ادامه پیدا کرد، راهی پیدا کنید که به واسطه آن بتوانید ذهن خود را از آن مطلب منحرف سازید. به دوستتان تلفن بزنید، به باشگاه ورزشی بروید، هر کاری که به ذهنتان می رسد انجام دهید. اگر احساس کردید که هیچ کدام از این کارها جواب نمی دهند، این یکی را امتحان کنید: لیستی از دلایلی که "چرا بهتر شده که او را رها کرده اید" تهیه کنید. این لیست می تواند شامل مواردی از این دست باشد: به اندازه کافی وقت دارم که به کارهای دیگر خود رسیدگی کنم؛ می توانم با هر کسی که دلم می خواهد قرار ملاقت بگذارم، دیگر وقتم تلف نمی شود و میتوانم با کسی ارتباط برقرار کنم که به اندازه کافی برای من ارزش و اهمیت قائل باشد. همچنین می توانید به کارهایی که شریک قبلی انجام می داد و باعث دیوانه کردن شما می شد هم فکر کنید. لازم نیست یک عینک رمانتیک به چشم هایتان بزنید و فقط وقایع خوش و خاطرات شیرین گذشته را به یاد بیاورید. این عقیده را در ذهن خود پرورش ندهید که اگر یکبار دیگر می توانستیم در کنار هم باشیم، من خوشبخت می شدم و دیگر چیزی از دنیا نمی خواستم. اشتباه می کنید؛ آیا اگر یک بار دیگر به رابطه گذشته باز می گشتید، هویت و شخصیت او برایتان سوال برانگیز جلوه نمی کرد؟ ترک کردن شما، بزرگترین اشتباهی بود که او می وانست در کل زندگی خود انجام داده باشد. بگذارید همانجایی که هستند بمانند، شما به سمت جلو پیش بروید. 

۱۰) باطن خود را بهبود بخشید. در قسمت های بالا اشاره کوتاهی به این نکته داشتم اما چون از اهمیت بالایی برخوردار است، یکبار دیگر نیز اشاره کوتاهی به آن می کنم. می باست کاری کنید که نسبت به خودتان احساس بهتری پیدا کنید. این کار را می توانید با کوتاه کردن موها و یا خریداری لباس های جدید شروع کنید. اگر باز هم هیچ یک از این موارد به شما کمک نکرد، این یکی را امتحان کنید: لیستی از مواردی که از شما یک انسان برجسته می سازد، تهیه کنید. فقط خواهش می کنم آنجا ننشینید و دست روی دست بگذارید و بگویید هیچ چیز به ذهنتان نمی رسد. من قبول نمی کنم. یکبار دیگر فکر کنید، مهربان هستید؟ صبور؟ با هوش؟ مانند یک آشپز حرفه ای غذا درست می کنید؟ توانایی تعمیر وسایل مختلف را دارید؟ چیزهای زیادی هستند که از شما یک انسان بزرگ می سازند. آنها را بر روی یک تکه کاغذ بنویسید و هر زمان که احساس حقاورت به شما دست داد، یک بار از روی آن بخوانید و اگر چیز جدیدی به ذهنتان رسید به انتهای لیست اضافه کنید. شما خودتان هستید و یک فرد بزرگ می باشید؛ هیچ گاه به هیچ کس اجازه ندهید که این حس را در وجود شما سرکوب نماید.
منبع : بیرتک

طلاق و جدایی زن و شوهر و مهارت‌های حل مشکلات

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


                                     http://maktoobshop.com/



شاید هر کسی در مورد قبح طلاق و جدایی زن و شوهر چیزهایی شنیده باشد، اما گاهی این طلاق و جدایی واسطه هایی دارد، یعنی مادر دختر، مادر پسر، وکیل و... با به وجود آوردن شرایط خاص، عوامل موثر در بروز طلاق و جدایی هستند.

در ابتدای هر اختلافی ممکن است مساله زیاد بغرنج نباشد و هر زوجی می توانند با هم اختلاف نظرهایی داشته باشند، اما در این میان افرادی که به نوعی منافع یا حقارت ها و ضعف های درونی و شخصیت شان آن ها را به جهتگیری های خاص تشویق می کند باعث می شوند زوج های جوان واقعاً به این نتیجه برسند که برای هم ساخته نشده اند و از هم متنفر شوند و یا این که به خاطر رفتارهای نادرست گذشته خودشان روی بازگشت به زندگی مشترک نداشته باشند و طلاق را تنها راه چاره ببینند. اقداماتی که به اسم حقوق و قانون در حیطه خانواده صورت می پذیرد گاهی چنان شرم آور و غیر انسانی است که انسان نمی داند نام این اقدامات را چه می توان گذاشت. 
وقتی زن جوان کدورت هایی از شوهر خود دارد پیش کشیدن حقوق قانونی او که به لحاظ انصاف دریافت یکجای آن جای سوال دارد چه معنایی به جز تحقیر طرف مقابل و اختلاف و جدایی می تواند داشته باشد.
زمانی که دختر را باید به سمت وظایف انسانی و درست زندگی راهنمایی کرد به او یاد داده می شود که بله کار تو درست است، اگر الان رو بدهی پررو می شود و یا وقتی به پسر جوان گفته می شود نباید به زن رو داد و گربه را باید دم حجله کشت زندگی او را به چه سمتی راهنمایی می کنیم. آیا این ها معنای بردباری و گذشت و صبر برای محکم تر شدن بنای زندگی و خانواده است؟
●قسمتی از یک زندگی:
مادر زن خطاب به داماد: من اجازه نمی دم دخترم به خانه تو بیاد.
مادر زن خطاب به داماد: حق نداری برای ملاقات با دختر من به خانه ما بیایی.
مادر زن خطاب به دختر: اگر به خانه شوهرت (شوهر عقدی) بروی جهیزیه ای در کار نیست.
مادر زن خطاب به دختر: اگر به خانه شوهرت رفتی و با هم اختلاف پیدا کردید فکر کن پدر و مادرت مرده اند و حق بازگشت نداری.
مدتی بعد وقتی مشکلات حسابی زیاد شد.
مادر زن خطاب به دختر: البته من نمی خواهم در زندگی تو دخالت کنم و به هر حال تصمیم گیری با خود تو است ولی من صلاح نمی دانم این وصلت به انجام برسد، اما در کل خود تو هستی که باید تصمیم بگیری.
دختر: من طلاق می خواهم.
.... و مدتی بعد، طلاق.
●قسمت هایی از اقدامات یک وکیل:
موضوع: عدم تمایل دختر به ادامه، زندگی تقاضای طلاق قبل از عروسی و درخواست نصف مهریه و کل نفقه ایام گذشته.
وکیل زوجه: دادخواست برای دریافت مهریه+نفقه+طلاق عسر و حرجی.
رای دادگاه: نفقه تعلق نمی گیرد حق طلاق ندارد، اما مهریه حق زن است.
شکایت ترک انفاق از طرف وکیل زوجه و تقاضای زندانی کردن شوهر.
رای دادگاه:مرد جرمی مرتکب نشده قرار رد خواسته صادر می شود.
وکیل زوجه:با نامه ها و اظهارنامه ها و ارسال مامورین کلانتری اقدام به بازی گرفتن آبروی شوهر می کند.
وکیل زوجه:شکایت دوباره ترک انفاق و تقاضای زندان برای شوهر.
رای دادگاه:قرار رد خواسته، مرد جرمی مرتکب نشده است.
بعد از مدتی.
وکیل:البته اگر مایل به زندگی هستید بیایید و با هم مصالحه کنید و زندگی کنید میل خود شما است، اما به نظر نمی رسد کار درستی باشد.
●مدتی بعد طلاق توافقی بدون مهریه.
این ها دو داستان بودند ولی داستان های واقعی مثل این هر روز تکرار می شوند.
عن النبی(ص) قال: و من عمل فی فرقهٔ بین امراهٔ و زوجها کان علیه غضب الله و لعنته فی الدنیا و الاخرهٔ و کان حقاً علی الله ان یرضخه بالف صخرهٔ من نار و من مشی فی فساد ما بینهما... (وسائل جلد ۱۴ ص ۲۷)
پیغمبر(ص) فرمود: کسی که کاری کند که بین زن و شوهری جدایی افتد و به طلاق رسد، خشم و لعنت خدا در دنیا و آخرت بر او باشد و سزاوار است که خدا او را با هزار سنگ آتشین سنگباران کند و کسی که بین زن و شوهر فساد کند، ولی به طلاق نرسد، غضب و لعنت خدا در دنیا و آخرت بر او است و از نظر کردن به وجه خدا محروم می گردد.


مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

حرف طلاق بین زن و شوهر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 تا آخرین جلسه دادگاه و صدور حکم نهایی طلاق زمانی باقی نمانده، از رفتن همسرش چند ماهی می‌گذرد، حالا وقتی به آینده می‌اندیشد، ترس برش می‌دارد نمی‌داند چه در انتظار اوست.


روزهای اول تمام سعی‌اش را می‌کرد تا در دادگاه و حضور دیگران همسرش را متهم کند به تمام بدی‌ها، از این که او نمی‌توانست دلایل قانع کننده‌ای برای رفتار خود بیاورد خوشحال می‌شد، انگار جنگی بود که باید هر طور شده در آن برنده میدان شود.

اما حالا هرچه به آخرین جلسه دادگاه نزدیک می‌شود احساساتش مبهم‌تر می‌شود، در عین حال که از همسرش خوشش نمی‌آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد، عشق، تنفر، تاسف...


وقتی پشیمانی به سراغشان می‌آید

وقتی حرف طلاق بین زن و شوهر مطرح می‌شود، جنگی در خانه به پا می‌شود که هردوی آنها سعی در بدتر کردن اوضاع دارند، در این شرایط معمولا هیچ کدام از طرفین حاضر به کوتاه آمدن نمی‌شود و تمام سعی‌اش را می‌کند تا برنده این مبارزه باشد، اما این احساسات معمولا عمر زیادی ندارد!

از آنجا که در جامعه‌ی ما، طلاق هم مثل ازدواج ممکن است در اثر دخالت اطرافیان اتفاق بیفتد، این احتمال وجود دارد که پس از مدتی طرفین چشم‌انداز منطقی‌تر و دقیق‌تری نسبت به ماجرا پیدا کنند.

دکتر سیدجواد آرامی روانشناس در گفت‌وگو با شبکه ایران در این باره می‌گوید: باوجود آن که ازدواج بزرگترین حادثه مثبت زندگی هر فردی به شمار می‌رود اما تصمیم در این باره استرس بسیاری را به فرد تحمیل می‌کند حالا فرض کنید فرد تصمیم به جدایی عاطفی بگیرد، آن وقت میزان استرسی که در این باره تحمل می‌کند صدچندان خواهد شد.

آرامی در ادامه می‌افزاید: وقتی افراد در شرایطی قرار می‌گیرند که صحبت از جدایی و طلاق می‌شود به دلیل استرس بالایی که برآنها تحمیل می‌شود نمی‌توانند منطقی و عاقلانه تصمیم بگیرند، به همین دلیل بر روی تصمیم عجولانه خود پافشاری می‌کنند اما با به وجود آمدن یک فاصله فیزیکی میان زوجین و برداشته شدن مقداری از فشارهای روانی نظر آنها تا حد زیادی تغییر می‌کند.

وی با بیان این که اکثر زوج‌هایی که به طلاق فکر می‌کنند مهارت‌های حل مشکلات را بلد نیستند، می‌افزاید: یکی از مهارت‌های زندگی که در انتخاب همسر بسیار تاثیر گذار است، موضوع خود آگاهی است که از دوران کودکی در فرد به وجود می‌آید اما متاسفانه این خودآگاهی تحت تاثیر سیستم آموزشی کشور و شرایط جامعه در مجرای صحیحی قرار نمی‌گیرد و به فرد توانایی شناخت دقیق نیازها و ویژگی‌های شخصیتی خود را نمی‌دهد.

آرامی همچنین در پاسخ به این سوال که برای منصرف کردن زوجین از طلاق چه راهکارهایی می‌توان اتخاذ کرد گفت: دادگاه‌های خانواده در حال حاضر با طولانی کردن صدور حکم طلاق سعی می‌کنند مانع از ایجاد طلاق شوند اما این به تنهایی کافی نیست، چرا که در این فاصله زوج به حال خود رها می‌شوند و هیچ اتفاق خاصی در این زمان روی نمی‌دهد.

آرامی ادامه داد: دادگاه‌های خانواده باید با فرستادن این دسته از زوج‌ها به مراکز مشاوره اقدامی عملی در جهت درمان و بهبود رابطه آنها انجام دهند، اگر برگشت زوجین فقط به صورت فیزیکی باشد و درمانی بر روی آنها صورت نگرفته باشد معمولا زوج تا چند روز ملاحظه یکدیگر را می‌کنند و پس از آن مشاجره‌ها از سر گرفته می‌شود.

فقط برگشت فیزیکی کافی نیست

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان خانواده، با ایجاد تغییراتی در نحوه رفتار دو طرف در اکثر مواقع می‌توان رابطه‌ای را که در مرز فروپاشی قرار گرفته است دوباره بازسازی و ترمیم کرد.
به همان اندازه که انسان‌ها دستخوش تغییر می‌شوند، زندگی زناشویی نیز دائما تغییر می‌کند. 

برای حفظ زندگی مشترکتان باید دلایلی که باعث رسیدن به مرحله جدایی شده است را به درستی مورد ارزیابی قرار دهید؛ مشکل هر چه باشد، امیدی برای حفظ زندگی وجود دارد.

آرامی در این باره معتقد است: زن و مردی که پس از طلاق برای شروع زندگی دوباره با هم مصمم می‌شوند، در صورتی کامیاب خواهند شد که به اشتباهات گذشته خود پی برده و به قصد جبران آمده باشند. البته این روحیه باید در دو طرف وجود داشته باشد، چرا که اگر فقط یک نفر قصد جبران اشتباهات را داشته باشد، دوباره وضع به همان شکل قبلی ادامه خواهد یافت.

او شرح می‌دهد که اگر زن و مردی واقعا از پدیده طلاق لطمه دیده‌اند و مطمئن هستند که می‌خواهند زندگی گذشته خود را بازسازی کنند باید با جدیت برای اصلاح رفتار خود تلاش کنند و بدانند که بیان جملاتی مانند «می‌دانستم بدون من نمی‌توانی زندگی کنی، دیدی جز من کسی تو را تحویل نمی‌گیرد، می‌دانستم که می‌روی و خودت برمی‌گردی» شرایطی را به وجود می‌آورد که در آن، فقط باید سوخت و ساخت.

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

درصد بسیاری از مردان در دو سال ابتدایی بعد از متارکه اقدام به ازدواج مجدد می کنند.

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 فشارهای روحی و روانی، ابتلا به انواع آسیب ها مانند اعتیاد به مواد مخدر، الکل، اختلافات رفتاری، خودکشی، انحرافات جنسی و قرار گرفتن در معرض انواع بیماری های عفونی و ویروسی، از دست دادن پیوندها و همبستگی با خانواده، طرد خانوادگی و اختلاف با سایر اعضای خانواده، تن دادن به ازدواج های موقت و ازدواج های ثانویه، اختلاف بین فرزندان با همسر در صورت ازدواج مجدد و داشتن فرزند، از جمله آثار و پیامدهای منفی طلاق برای مردان است.

مدت مدیدی بود از شهاب خبری نداشتم، تا اینکه هفته گذشته بعد از هشت ماه بی خبری با من تماس گرفت، صدایش می لرزید و مثل گذشته سرحال نبود، هرچه علت را از او پرسیدم چیزی نگفت و از من خواست همان روز در پاتوقی که دوران دانشجوییمان را در آن سپری می کردیم مرا ببیند.

در سه ساعت مانده به موعد قرار، خاطرات گذشته ام را با شهاب مرور می کنم، من و شهاب بعد از دبیرستان در دانشکده فنی قبول شدیم و دوران دانشجویی خود را با هم گذراندیم، سال دوم شهاب پس از کش و قوس فراوان با مریم که یکی از هم دانشگاهی هایمان بود ازدواج کرد.

زیباترین خاطره من روزی بود که به عنوان شاهد ازدواج بر برگه ای از جنس عشق خطی به یادگار نوشتم. در آن روزها گویی دنیا، تنها شهاب را شاد و خندان می خواست و چنین نیز بود، دیگر شهاب را کمتر در تجمعات دوستانه می دیدم، هرازگاهی او را بعد از دانشگاه و اتفاقی در خیابان دیدم و چهره اش را به شکل لبخندی ماندگار در ذهن خود حک کرده بودم، شهاب زندگی آرام و بی دردسری داشت.

اما آن روز پاتوق دوران دانشجوییمان شاهد اتفاق تلخی بود که نه من آن را باور می کردم و نه شهاب، شهاب خسته و رنجور، با چهره ای رنگ پریده، و سیگاری در دست خبر جدایی خود از مریم را به من داد و گفت که این اتفاق بعد از گذشت 8 ماه روزهای آخر صدور حکم را انتظار می کشد، و از من می خواست که به عنوان شاهد برای شهادت به دادسرا بروم.

سه سال پیش شاد و خندان شاهد اتفاقی دو نفره بودم و زیر برگه ای را که خبر از وصال می داد به یادگار پر کردم و امروز غمگین و ناراحت شاهد اتفاقی دو نفره هستم و می بایست برگه ای را امضا کنم که جدایی دو نفر را فریاد می زند. آنقدر وضعیت جسمانی و روحی شهاب بد است که نمی دانم از علت جداییشان بپرسم یا آشفتگی جسمی و روحی دور از انتظارش.

مردان قربانی تاثیرات زیانبار طلاق

دکتر پرویز مظاهری دبیر انجمن روان پزشکان ایران، تاثیرات زیانبار طلاق در خانواده را به ترتیب بر دوش فرزندان، سپس مردان و در انتها زنان دانست و اظهار داشت: از آنجاییکه مردان توانایی برخورد یا کنار آمدن با مشکلات را ندارند و توانایی روانی زنان در این گونه مسایل بیشتر می باشد و علت آن نیز ترشحات هورمون «استروژن» است ، هنگام متارکه مردان به دلیل وابستگی به همسر از نظر مسایل تربیتی و مسایل حاکم بر زندگی ضربه بیشتری را متحمل می شوند.

دکتر مظاهری افزود: از آنجاییکه مردان بخاطر مشغله کاری خارج از محیط خانواده نمی توانند همانند زنان زندگی را اداره کنند و عدم آشنایی با مشکلات محیط خانواده اعم از تربیت فرزندان و مسایل حاکم بر خانه، دچار شکست روحی روانی می شوند.

دکتر فربد فدایی، روان‌پزشک معتقد است بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر مردان، یک دوره‌ی تضاد، دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید پیدا می‌شود. تضاد از این جهت که مرد طلاق‌گرفته، در این که کاری که انجام داده درست بوده یا نه مردد است و همیشه با این سوال که آیا می‌توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه مواجه است.

مرد در عین حال که از همسر سابق خوشش نمی‌آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد؛ چون ممکن است بعضی از جنبه‌های وجود او را که در گذشته دوست داشته، هنوز هم دوست داشته باشد.

پس از جدایی گاهی اوقات، مرد احساس تاسف می‌کند؛ چون فکر می‌کند می‌توانسته بهتر رفتار کند، یا احساس شرم در او به وجود می‌آید؛ به این دلیل که در یکی از نهادهای مهم اجتماعی که ازدواج و تشکیل خانواده است، شکست خورده است.

طلاق؛ فرایندی با ابتدا و بی انتها

دکتر محمد مهاجری جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی بر این باور است که فرآیند طلاق بر اساس مطالعات جامعه شناختی فرایندی است که ابتدا دارد، اما انتهایی ندارد، به این معنا که طلاق صد در صد اتفاق نمی افتد و صرفا این مساله به شکل حقوقی پایان می پذیرد، اما مسایل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین می ماند.

سوختن و ساختن یا سوختن و سوزاندن

دکتر مهاجری در تشریح این نظریه گفت: فرآیند طلاق در بررسیهای جامعه شناسان 13 مرحله است، هفتمین مرحله آن طلاق پنهان است که با رنگ باختن عش و علاقه در محیط خانواده بین زوجین اتفاق می افتد، و از آنجاییکه ساختار سنتی بر جامعه حاکم است، زنان به جمله «می سوزم و می سازم» اکتفا می کنند، در این مرحله زن معتقد به سوختن و ساختن برای نگاهداری از پیوند خود است، این در حالیست که هر چه بسوزد می سوزاند، و قربانی این تفکرزنان، مردان می باشند، در این مرحله که به ظاهر بر اساس ایثار زن صورت گرفته است و مرد برنده آن است، آثار مخرب روحی و روانی و زیانبار آن بیشتر متوجه مرد می شود.

دکتر مظاهری با اشاره به فرهنگ حاکم بر جامعه که از کودکی به دختران اجازه گریستن در صورت بروز مشکل را می دهد، افزود: جامعه ما به زن اجازه گریه کردن را می دهد، از دوران کودکی دختر بچه حق گریستن دارد در صورتی که اگر پسر بچه ای گریه کند همه او را سرزنش می کنند، این تلقین از دوران کودکی مدام در ذهن مرد شکل می گیرد و از آنجاییکه عادتا مردان غرور مردانه ای دارند از گریستن و یا بیان مشکلات خود سرباز می زنند، که این مساله باعث رفتارهای ناهنجاری در مردان پس از متارکه ، مانند پرخاشگری ، افسردگی و... می شود.

افسردگی رایج ترین بحران مردان بعد از طلاق

دکتر امیرحسین توکلی روانپزشک، در تشریح پیامدهای طلاق بر روی مردان گفت: غالبا احساساتی نظیر ناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، کاهش پذیرش شخصیت فردی، زیر سوال بردن زیباییهای شخصی و زیر سوال بردن تواناییهای شخصی و فردی بعد از متارکه به شکل گسترده و پنهان در مردان شکل می گیرد.

دکتر توکلی افسردگی را رایج ترین بحران مردان بعد از متارکه دانست و گفت: افسردگی در این دوران بسیار شایع است؛ زیرا مردان نمی‌داند چه وضعیتی در انتظار آنهاست. به طور کلی در دوره‌ی پس از طلاق، خشم و تاسف و عشق و نفرت در هم می‌آمیزند. ممکن است بعضی اوقات، مرد احساس راحتی کند؛ زیرا بر این باور است که دیگر فشارها و دخالتها تمام شده؛ اما ترس از آینده‌ی نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می‌برد. در این دوران، مردان با یادآوری‌های مکرر گذشته و بررسی رابطه‌ی ازهم‌گسیخته‌ی خودشان، دچار اختلال تمرکز می‌شوند و نمی‌توانند به هیچ‌چیزی به طور طبیعی فکر کنند.

دکتر مظاهری درمورد پیامدهای جسمی و روحی طلاق برای مردان تصریح کرد: متارکه می تواند استرس مضاعفی را برای مردان ایجاد کند، در کنار افسردگی حاصل از این اتفاق، مرد دچار اضطراب می شود، اضطرابی که در مردان بعد از متارکه شکل می گیر بسته به نوع شخصیت مردان باعث بروز ناراحتیهای قلب و عروق، بیماریهای ریوی، ناراحتیهای گوارشی، ریزش مو و یا سفید شدن موی سر می شود.
دکتر مهاجری اعتقاد دارد آثار مخرب طلاق ضربه روحی سنگین تری را بر مردان وارد می کند و می افزاید: حوزه آسیب ها و کارکرد های منفی طلاق بر روی مردان شبیه زنان نیست و به مراتب بیشتر است، اما جلوه دادن و تجلی دادن آثار منفی نزد زنان بیشتر است که آن هم به مکانیزم دفاعی زنان باز می گردد.

زنان مکانیزم دفاعی بسیار خوبی دارند و آن مکانیزم برون ریزی اتفاقات تلخ و بیان مشکلات و تجلی آن است که باعث ایجاد تعادل در زنان می شود، اما مردان از آنجاییکه از این مکانیزم برخوردار نیستند و آثار روانی و اجتماعی طلاق و مشکلات ناشی از آن را نهفته و پنهان در خود دارند که این مساله باعث اختلال در مکانیزم دفاعی مردان می شود.


دکتر مهاجری پیامدهای منفی اقتصادی بعد از طلاق را در دو دهه اخیر پر رنگ تر دانست و گفت: یکی از پیامدهای منفی طلاق برای مردان که در دو دهه گذشته رواج پیدا کرده است مسایل اقتصادی ناشی از مهریه های سنگین است.

متاسفانه بخاطر رسم و عرف اشتباه حاکم بر جامعه مردانی که توان مالی کمتری دارند براساس هیجان، احساسات، چشم و همچشمی و بیان عشق و علاقه خود مهریه های سنگینی را که دور از عقل و منطق است تقبل می کنند و دلیل برخورد خود را جمله بی معنای « کی داده ، کی گرفته » می دانند.

این مساله باعث ضررهای سنگین اقتصادی، روانی و اجتماعی برای مرد می شود و سپس مرد را دچار عقده های نهفته برای بازپرداخت مهریه می کند، و در صورت عدم توان پرداخت مرد دچار فرایند قضایی تازه ایی می شود که تبعات روانی منفی در پی خواهد داشت.

مدت پایداری مردان بعد از طلاق

دکتر مظاهری درباره مدت پایداری مردان نسبت به همسر سابق خود پس از طلاق خاطر نشان کرد: عادتا مدت پایداری مردان پس از متارکه یا فوت همسر بسته به میزان علاقه و وابستگی متغیر است، در بعضی اوقات علاقه و وابستگی به همسر سابق مدت پایداری مردان را بالا می برد، و در شرایطی دیگر سرخوردگی از ازدواج اول باعث بالا رفتن مدت تجرد مردان بعد از متارکه می شود.
دکتر مظاهری افزود: تجربه نشان می دهد مدت پایداری مردان به سه دلیل نیاز فردی مردان به یک شریک، وجود کودک در محیط خانواده و فشار اطرافیان، درصد بسیاری از مردان در دو سال ابتدایی بعد از متارکه اقدام به ازدواج مجدد می کنند.

مردان بعد از طلاق غمگین ‌تر از زنان

مردان در مقابله با تمامی مراحل مختلف قطع رابطه از زنان ضعیف تر هستند و طی چند سال اول پس از طلاق، روابط کمتری با دوستانشان
برقرارمی کنند. روانشناسان و محققان معتقدند زنان در مقایسه با مردان در مواجهه با بحران ناگهانی مثل طلاق، با شرایط بهتر کنار می آیند.

بنابر یک تحقیق در یورکشایر انگلستان ، 61 درصد از زنان طی 2 سال اول بعد از طلاق، بسیار خوشحال‌تر از موقعی هستند که هنوز در حال زندگی مشترک بودند در حالی که این رضایتمندی تنها در 51 درصد از مردان وجود داشته است.

براساس این تحقیقات زنان در مقابله با تمامی مراحل مختلف قطع رابطه از مردان قوی‌تر هستند و طی چند سال اول پس از طلاق، این روابط بیشتری با دوستانشان برقرار و وقت بیشتری را صرف خانواده‌‌شان می کنند و به‌دنبال مشاوره‌ها و درمان ناراحتی‌هایشان هستند در حالی که مردان غالبا به‌دنبال لذت‌های موقتی اند.

با از بین رفتن قبح فرآیند طلاق و افزایش آمار روبه رشد آن، روزانه افراد بسیاری را در قالب دوست یا آشنا مشاهده می کنیم که خواسته یا ناخواسته درگیر این اتفاق شوم شده اند. اما در این بین تأثیر طلاق بر روی مردان به صورت ناهنجاری هایی در جامعه بروز می کند، گاها برای مقابله با مشکلات ناشی از طلاق به مسایلی پناه می برند که از لحاظ عرف جامعه مذموم و نکوهیده است و برای خود شخص بار منفی بسیاری دارد. بی شک عدم اندیشه و وجود راهکار مناسب برای مقابله با این مشکلات، جامعه را به سوی ورطه ای هولناک سوق می دهد، ورطه ای که هر لحظه هر کداممان را به سوی خود می کشد و می بلعد.

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ازدواجِ بد و طلاقِ خوب!

نگاهی به طلاق از زاویه ای دیگر گفت و گو با دکتر محمد رضا سرگلزایی

اگرچه بخش هایی از حرف های دکتر سرگلزایی نامتعارف و قابل نقد است، اما نگاه متفاوت او به پدیده طلاق در فهم و بررسی دقیق تر این موضوع به ما کمک شایانی خواهد کرد. تخصص او روان پزشکی است و مدتی استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده است. همچنین بیش از 20 عنوان کتاب در حوزه های پزشکی، روان شناسی و روان پزشکی به قلم او تألیف و منتشر شده است. ساعتی را با او در دفتر کارش به بحث و تبادل نظر پرداختیم. متنی که می خوانید حاصل این نشست است.

ازدواج بد و طلاق خوب!

بر خلاف نظریات کلیشه ای رایج در فضای رسانه‌ای کشور نه ازدواج همیشه خوب است و نه طلاق همیشه بد. به هرحال در سنت و فرهنگ ما این طوری گفته می‌شود که ازدواج نصف دین را کامل می‌کند، طلاق هم پایه‌های عرش خدا را می‌لرزاند. خیلی از ازدواج‌ها هستند که روی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی افراد اثر مفید دارند. ولی بعضی از ازدواج‌ها هم روی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی اثر مخرب دارند. همین گزاره در مورد طلاق نیز صحیح است. بنابراین هم ازدواج خوب داریم، هم ازدواج بد. هم طلاق خوب داریم، هم طلاق بد. برخلاف آن چیزی که در فرهنگ ما رایج هست، همه افراد را از نظر روان‌شناسی برای ازدواج مناسب نمی‌بینم. همان طور که هرکس برای هر شغلی مناسب نیست. مثلاً آدم گوشه گیر و خجالتی به درد خبرنگار شدن نمی‌خورد. یک فردی که زود خسته می‌شود، به درد پزشک شدن نمی‌خورد. همان طور بعضی افراد به درد ازدواج کردن نمی‌خورند. بنابراین توصیه ازدواج به صورت یک استاندارد زندگی و به عنوان یک مرحله ضروری رشد، برای همه افراد پیام غلطی است.

ادامه زندگی همیشه نشانه رضایت نیست

همیشه ادامه یک ازدواج و زندگی مشترک نشان دهنده رضایت زناشویی نیست. اینکه مثلاً در 40 سال پیش آمار طلاق ها از امروز کمتر بوده لزوماً به این معنا نیست که ازدواج‌های آن موقع از ازدواج‌های الان موفق‌تر بوده است. پژوهشگران حوزه علوم خانواده به این نتیجه رسیده اند که همبستگی آماری بین ثبات زناشویی و رضایت زناشویی وجود ندارد. به این معنی که بسیاری از افرادی که به طلاق فکر نمی‌کنند نه به این علت است که از زندگی زناشویی خود راضی هستند، بلکه به این علت است که تصور زندگی بهتری را برای بعد از طلاق ندارند. مثلاً در یک محیط روستایی زنی که طلاق می‌گیرد چطور می‌خواهد بعد از آن زندگی کند؟ چون فرصتی برای ازدواجش مهیا نیست، با همین اوضاع می‌سوزد و‌ می‌سازد. بنابراین لزوماً وقتی آمار طلاق بالا می‌رود نمی‌توانیم بگوییم که وضع خیلی خراب است و یا آن موقع که آمار طلاق پایین تر بود وضع خیلی بهتر بود.

طلاق های مثبت

بر اساس پژوهش‌های ذکر شده، هر چه افراد ظرفیت رشد بیشتر و توقع زندگی بهتری داشته باشند، ثبات زناشویی کاهش و آمار طلاق افزایش می‌یابد. یکی از علل افزایش طلاق، افزایش استقلال مالی و اجتماعی زنان است. چنین افزایشی در آمار طلاق شاید یک سیر مثبت باشد. زیرا نشان می‌دهد تعداد زنانی که به اجبار و به دلیل نیاز به حمایت در زندگی زناشویی می‌مانند کاهش یافته است. به نظر من هر وقت که افزایش آمار طلاق به دلیل افزایش استقلال مالی زنان باشد، مثبت است. یعنی یک زن دیگر صرفاً به عنوان یک سایه بالاسر با یک مرد زندگی نمی‌کند. زنی است که می‌تواند روی پای خودش بایستد. می‌تواند خودش را اداره کند. پس اگر با مردی زندگی می‌کند به خاطر روابط فکری و احساسی است که با آن فرد دارد. بنابراین می‌توانیم «طلاق‌های مثبت» هم داشته باشیم. همه طلاق‌ها منفی نیستند. اینکه درکدام یک از طبقات اجتماعی طلاق بیشتر اتفاق می‌افتد نیز نیازمند پژوهش است، ولی مطمئناً در طبقات بالای اجتماعی و اقتصادی مهمترین علت آن کاهش نیاز مالی زن به مرد است.

زندگی به روش انیشتن

یکی دیگر از علل مثبت بالا رفتن آمار طلاق افزایش پویایی روانی افراد یا خلاقیت افراد است. وقتی که افراد پویایی روانی‌شان افزایش پیدا می‌کند از وضعیت ایستایی و استاتیک خارج می‌شوند. با گذشت زمان هم سلیقه‌ها و هم عقیده‌هایشان تغییر می‌کند. بنابراین دو نفرکه زندگی روانی پویایی داشته باشند، در طول ده سال تغییرات گسترده‌ای را از نظر ارزش‌ها، امیال و سبک زندگی تجربه می‌کنند. اینکه زن و شوهری ده سال همسران مناسبی برای هم بودند به این معنی نیست که حالا هم همسران مناسبی برای هم هستند. بنابراین ایستایی روانی که معادل با کندی رشد روانی است می‌تواند باعث افزایش ثبات زناشویی شود و پویایی روانی که معادل با سرعت رشد روانی است ممکن است باعث کاهش ثبات زناشویی شود. همین طور که در زندگی بسیاری از نوابغ مثل آلبرت انیشتن می‌بینیم که ثبات زناشویی آن‌ها بسیار پایین بوده است. آدمی مثل او آن قدر نگرش‌ها، سلیقه‌ها، عقیده‌ها و ذائقه‌هایش متغییر است که برای همسرش دیگر نمی‌تواند همان آدم چند سال پیش باشد.

بازار آزاد فرهنگی

اما علل دیگری هم وجود دارد که منجر به رشد طلاق از نوع منفی می‌شود. طلاقی که نه نشان دهنده توسعه ی اقتصادی و اجتماعی است و نه نشان دهنده پویایی روانی افراد. بلکه نشان دهنده ناتوانی افراد در برقراری و حفظ یک رابطه متعهدانه است. من علت رشد طلاق از این نوع را نامناسب بودن نهادهای تربیتی می‌دانم. مثل آموزش و پرورش، رسانه‌ها و نهادهای تبلیغات مذهبی. بچه‌های ما متناسب با نیاز زمانه تربیت نمی‌شوند. در چند ده سال اخیر دنیا به سرعت تغییر کرده است. نیازهای مردم هم به همین نسبت تغییرکرده. توسعه وسایل ارتباط جمعی منجر به پدیده جهانی شدن(globalization) شده است. در نتیجه ارزش‌ها و سنت‌های منطقه‌ای و محلی پاسخگوی نگرش‌های جدید و نیازهای جدید نیست. همان طور که در تجارت قانون عرضه و تقاضا وجود دارد، در تجارت فرهنگی و اجتماعی هم قانون عرضه و تقاضا وجود دارد. اگر بخواهیم رشد اقتصادی داشته باشیم، باید بازار اقتصادی داشته باشیم و اگر زیاد بازار را کنترل کنیم اقتصاد دچار رکود می‌شود. در عرصه فرهنگ هم اگر بخواهیم رشد فرهنگی داشته باشیم، باید بازار آزاد فرهنگی داشته باشیم که ترازوی عرضه و تقاضا آن را تأمین می کند.

تک صدایی‌ فرهنگی

اما به دلیل دولتی شدن آموزش و پرورش، سازمان های فرهنگی و رسانه‌ها در جامعه ما نهادهای فرهنگی و تربیتی نتوانستند مطابق با تغییرات رخ داده در اجتماع رشد کنند. در نتیجه سیستم تربیتی رسمی کشور گفتمانی را ارائه می‌دهد که از زندگی روزمره مردم منتزع و جداست و در یک فضای غیرواقعی و انتزاعی مشغول به منولوگ و تک صدایی‌ است. بنابراین جوانان در شرایطی به سمت ازدواج می‌روند که مجهز به ابزارهای مورد نیاز برای ارتباط و تفاهم نیستند. با نقد، گفتگو و مذاکره آشنایی ندارند. درخانواده از بالا به پایین با آن‌ها صحبت می‌شود. در مدرسه و عرصه شغلی و خدمت نظام وظیفه از بالا به پایین با آن‌ها صحبت می‌شود. همه جا از آنها چَشم می‌خواهند. چنین فردی نه نقد یاد می‌گیرد و نه گفتگو و مذاکره. بنابراین دیدگاه‌های واقع بینانه در زمینه مسائل زندگی اعم از مسائل ارتباطی شغلی و مالی ندارد. در واقع سیستم تربیتی آن‌ها را برای فضای غیرواقعی آماده می‌کند. و طبیعی است که آن‌ها در فضای واقعی مهارت‌های لازم زندگی را ندارند. کلاس‌های ویترینی و فرمایشی مهارت‌های زندگی هم تبعاً جایگزین‌های کارآمدی برای یک سیستم تربیتی و پژوهش مدار و مهارت محور نیست. در چنین جامعه‌ای مردم تمایل دارند با مخاطبشان از بالا به پایین حرف بزنند. نمود بیرونی این تمایل به صورت افزایش تنازع و خشونت خود را نشان می‌دهد. چقدر رانندگی ما خشن است. همه همیشه حق تقدم را برای خود می‌دانند.

روش سنتی تحقیق برای ازدواج ناکارآمد است

بحث پویایی و استقلال اقتصادی و اجتماعی را مطرح کردم که بگویم افزایش آمار طلاق می تواند جنبه‌های مثبتی هم داشته باشد. این جنبه اصلاً در رسانه‌های ما مورد توجه قرار نمی‌گیرد. یعنی به عنوان یک گزاره بدیهی فرض شده که هر وقت آمار طلاق بالا می‌رود بد است. من می‌خواهم به این جنبه توجه بدهم که نه، لزوماً هر وقت آمار طلاق افزایش پیدا می‌کند بد نیست. بستگی دارد در چه فضایی طلاق بالا ‌برود.

اما اگر به طور خاص بخواهم روی جامعه خودمان صحبت کنم؛ اول اینکه علت اصلی طلاق در جامعه ما در این است که ازدواج‌ها بسیار غیرکارشناسی است. برخاسته از شناخت‌های سطحی است. مشاوره قبل از ازدواج نه خیلی نهادینه شده، و نه برای همه طبقات اجتماع در دسترس است. افراد بر مبنای همان روش سنتی، که خانواده‌ها همدیگر را می‌دیدند، با هم ازدواج می‌کنند. در حالی‌که در جامعه سنتی چند دهه قبل آن قدر جمعیت کم بود که خیلی راحت می‌شد خلق‌ و خوی افراد را فهمید. اما در جامعه پیچیده الان، مردم ماسک‌های اجتماعی بیشتری دارند و به راحتی نمی‌شود آن‌ها را شناخت. این روش سنتی تحقیق و بررسی کردن ریش سفیدها روش ناکارآمدی است. باید نهادهای مدرنی جایگزین شوند. مثل نهاد مشاوره ی پیش از ازدواج که توسط متخصصین ارائه می‌شود. این برای مردم کاملاً جا نیفتاده است. درچند درصد ازسریال‌های تلویزیون که ازدواج اتفاق می‌افتد صحبتی از مراجعه برای مشاوره پیش از ازدواج می‌شود. بنابراین نه مردم که مورد نیاز آن‌هاست یاد می‌گیرند و نه این یادگیری ها در دسترس آن‌هاست. به شکلی که با هزینه مناسب بتوان در اختیار همه قرار داد.

مهارت حل مسأله

وقتی افراد مهارت‌های زندگی را نمی‌آموزند و نمی‌توانند مسئله را حل کنند، در برخورد با مسئله از هم جدا می‌شوند. حالا در دهه های قبل اساساً ازدواج چنان ضروری برای افراد در نظر گرفته می‌شد و طلاق آنقدر قبیح بود که طبق همان ضرب المثل باید با لباس سفید به سراغ تشکیل خانواده می رفتی و با کفن سفید از خانواده بیرون می آمدی. این باعث می‌شد که بسیاری از افراد بسوزند و بسازند. امروزه چون نه ضرورت ازدواج آن قدر برای افراد قابل لمس است و نه طلاق آن قدر قبیح شمرده می شود، وقتی طرفین مهارت حل مسئله و مهارت روابط مؤثر را نداشته باشند به سرعت به بن بست می‌خورند و زود طلاق می‌گیرند.

طلاق های عاطفی و اجتماعی

قطعاً تا زمانی که طلاق عاطفی و اجتماعی اتفاق نیفتاده باشد، افراد به دادگاه نمی‌روند و طلاق رسمی انجام نمی‌شود. اما در مورد آمار دقیق این طلاق ها باید پژوهش شود. اگر در جهت رفع طلاق‌های عاطفی و اجتماعی قدم برداریم، مسلماً طلاق‌ های رسمی هم کاهش پیدا می کند. اما ادامه زندگی با وجود طلاق عاطفی و اجتماعی سه علت عمده دارد. یکی نیاز مالی و اجتماعی زن است. دومین علت که طبیعتاً شاید شایع‌ترین علت باشد، وجود بچه‌هاست. پدر و مادر نگران تأثیر طلاق در زندگی بچه‌ها هستند. و سومین علت آن هم ترس از آن اَنگ اجتماعی طلاق است. این موضوع به خصوص برای زن‌ها در جامعه ما خیلی سنگین است. این سه ترس، یعنی ترس از بازخورد اجتماعی، ترس از آینده بچه‌ها و ترس از ناتوانی زن برای اداره زندگی، باعث می‌شود که برخی از خانواده‌ها طلاق عاطفی بگیرند ولی طلاق قانونی نگیرند.

آسیب دیدگان طلاق

رسانه می‌تواند برخورد ما با آسیب دیدگان طلاق را اصلاح کند. فضای سالم رسانه ای همه چیز را سالم می‌کند و بالعکس فضای رسانه ای ناسالم همه چیز را ناسالم می‌کند. من به عنوان یک روان پزشک در اثرگذاری بر تعداد زیادی از مراجعین ام ناتوان هستم. چون رسانه آنها را مریض کرده و فقط رسانه می‌تواند آنها را سالم کند. حل مسائل یک جامعه پیشرفته نیازمند رسانه سالم است.

باید بتوانیم حمایت جامعه را نسبت به این افراد جلب کنیم. جامعه نباید به آسیب دیدگان طلاق نگاه منفی داشته باشد. یکی از چیزهایی که مردم کمتر یاد دارند هم دردی و هم دلی کردن است. وقتی هم که می‌خواهند هم دردی و هم دلی کنند، دخالت می‌کنند، مزاحمت ایجاد می‌کنند، فضولی می‌کنند. یکی از چیزهایی که خیلی کم آموزش داده می‌شود، مسأله حریم‌های فردی است. این که کجا حریم شخصی من است و هیچ کس حق ندارند در آن سرک بکشد و کجا حریم عمومی است و هیچ کس حق ندارد بگوید این برای من است و من دلم می‌خواهد این کار را بکنم. علت تبیین نشدنش این است که ما هنوز تکلیف خودمان را با زندگی سنتی‌مان روشن نکردیم. خیلی چیزها در یک جامعه حریم فردی است ولی در یک جامعه دیگر حریم فردی نیست. وقتی به افراد می‌گویی هم دردی کن، اغلب به حریم فردی طرف تجاوز می‌کنند که برای فرد مورد نظر آزار دهنده است.

موانع ازدواج مجدد خانم‌های مطلقه

عوامل زیادی مانع ازدواج مجدد خانم‌های مطلقه می‌شوند. مهم ترین آنها نگاه منفی ای است که در جامعه راجع به طلاق وجود دارد و طلاق را یک فاجعه می‌داند. در واقع کسی که طلاق گرفته به عنوان یک آدم ناموفق و شکست‌خورده معرفی می‌شود. گفته می شود اگر این فرد سالم بود می‌توانست زندگی‌اش را حفظ کند. بنابراین خانواده‌ها می‌ترسند جوان شان با یک فرد طلاق گرفته ازدواج کند. در جامعه ما خیلی مهم است که مرد از زن بزرگتر باشد. تفاوت سنی جوانی که تازه می‌خواهد ازدواج کند با خانمی که چند سال زندگی مشترک داشته و طلاق گرفته مانع دیگر است. به هرحال فرصت‌های ازدواج مجدد بعد از طلاق برای خانم‌ها فرصت خیلی مطلوبی نیست.

بچه های طلاق

پدر و مادری که طلاق گرفتند اگر آموزش درست نبینند با خشم و کینه نسبت به ازدواج قبلی خود زندگی می‌کنند. این خشم و کینه چه عمدی و چه غیرعمدی به بچه‌ها منتقل می‌شود. بنابراین بچه‌ها نسبت به پدر یا مادرشان با خشم و کینه زندگی می‌کنند. خیلی مهم است که وقتی طلاق انجام می‌شود، پدر و مادرها آموزش هایی ببینند. تا بتوانند همان طور که از نظر اجتماعی پرونده ازدواج خود را می‌بندند از نظر روانی هم پرونده ازدواج قبلی خود را ببندند. در این صورت است که این بار روانی به بچه ها انتقال پیدا نمی‌کند. نکته دوم آن که اگر رسانه‌های ما این تصویر فاجعه‌آمیز را از روی طلاق بردارند، بچه های طلاق نسبت به اینکه پدر و مادرش از هم جدا شده اند، از هم کلاسی ها و هم سالان خودش شرمنده نمی شود. بنابراین این بار هم از روی بچه‌ها برداشته می‌شود.

بهترین شیوه مدیریت بچه‌ها بعد از طلاق شیوه مدیریت مشترک است. یعنی بچه نه صرفاً با مادر باشد و نه با پدر. باید پدر و مادر بعد از طلاق هم چنان همکاری خودشان را راجع به مسائل بچه ها ادامه بدهند. باید هر کدام بخشی از مسئولیت های بچه را بپذیرند. متأسفانه معمولاً اطرافیان هم باری از خشم و کینه را با خودشان حمل می‌کنند و قطعاً این بار روانی را به بچه‌ها انتقال می‌دهند. البته همه را که نمی‌توانیم تحت پوشش آموزش بدهیم. اما حداقل این است که زن و مردی که از هم جدا می‌شوند را آموزش بدهیم. سه مرحله آموزش داریم. یکی مشاوره پیش از ازدواج، یکی ازدواج درمانی و دیگری هم طلاق درمانی. در یک حالت استاندارد افراد هم باید قبل از ازدواج به متخصص مراجعه کنند، هم هر وقت در ازدواج مشکل دارند و هم وقتی طلاق می‌گیرند. عمده ترین کار برای پیشگیری از طلاق فقط آموزش دادن مهارت‌های کافی است. آموزش هم باید پژوهش مدار باشد. یعنی آموزش بر مبنای سلیقه‌ها و ذائقه‌ها و عقیده‌های شخصی نباشد.

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

کتابهای صوتی(ازدواج پایدار ، ارتباط موفق و....)

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

ارتباطات سنگ زیر بنای زندگی ماست.

لذا برای داشتن ارتباطات موفق در زندگی نیازمند افزایش علم و آگاهی

در این زمینه می باشیم.

بدین منظور کتب زیر را از کتابخانه عمومی محله خود تهیه کنید و هر

روز حداقل ۴۵ دقیقه یکی از آنها را مطالعه کنید.


۱- قدرت. نوشته: روندا برن

(یکی از عوامل آزار دهنده پس از طلاق یا جدایی

در بعضی ها احساسات منفی،گاهی احساسات متضاد و 

گاهی حس خصومت در طرفین می باشد.

با خواندن این کتاب می توانید احساسات منفی را از خود دور کنید،

تا عشق واقعی و دلخواه شما به سویتان جاری شود. مترجمین و

 انتشارات مختلفی اقدام به چاپ این کتاب کرده اند. نویسنده این

کتاب خانم روندا برن یک نویسنده استرالیایی می باشد.)


۲- اعتماد به نفس در ده روز مولف: استاد حورایی

(این کتاب نوشته آقای مجتبی حورایی است و برای عمل،

برای تکرار و برای ایجاد عادات خوب برای کسانی که مضطرب

وفاقد اعتمادبه نفس موثر هستند مناسب است.)


۳- صمیمیت، تاثیرگذاری و نفوذ در ده دقیقه مولف: استاد حورایی


۴-زن مثبت، نوشته لیندن فیلد 


 ۵- آنچه زنان باید در مورد مردان بدانند. مولف: باربارا دی آنجلیس

۶- آنچه مردان باید در مورد زنان بدانند. مولف: باربارادی آنجلیس

(این دو کتاب شامل نکات کلی در مورد ارتباط مناسب زنان و مردان

می باشد و صرفا برای بدست آوردن دانش عمومی و کلی  مناسب

است. تایید کلی این دو کتاب به منزله تایید بقیه کتب این نویسنده

نمی باشد.)


 ۷- وضعیت آخر: مولف: هریس

۸- ماندن در وضعیت آخر. مولف: هریس

(دو کتاب اخیر حاصلل جستجوییست در جهت یافتن جواب برای مردمی

 که همیشه سوال می کنند و می خواهند واقعا بدانند که مغز و فکر

آدمی چگونه کار می کند

و چرا فلان کار را می کنیم و بهمان کار را نمی کنیم.

به نظر بسیاری از روانشناسان جواب در کشف تکان دهنده ای نهفته

است که احساس می کنند اخیرا پس از سالها در رشته روانپزشکی

بوجود آمده است.این کشف تحلیل رفتار متقابل یا Transactional Analysis

نام دارد.  تحلیل رفتار متقابل واقع بینانه است زیرا شخص را با این واقعیت

مواجه می سازد که صرفنظر از هر آنچه در گذشته اتفاق افتاده او خودش

مسئول آنچه در آینده اتفاق می افتد خواهد بود. علاوه بر این، اشخاص را

قادر به تغییر می سازد تا بتوانند در خود یک نوع کنترل شخصی و جهت

یابی شخصی ایجاد کنند، و همچنین به این واقعیت دست یابند که

همواره آزادی حق انتخاب دارند.)


۹-  چگونه یک فیل را تربیت کنیم. مولف:آلن و باربارا پیز

۱۰- بیماری راضی کردن دیگران. مترجم: قرچه داغی

۱۱- راه نفوذ بر دلها نویسنده: برایان تریسی

۱۲- چگونه خود را باور کنیم. نوشته گیل لیندن فیل 

۱۳- همه چیز با خدا ممکن است. نویسنده استاد حورایی

۱۴- ۲۰۰۲ راه برای گفتن دوستت دارم! ترجمه باباخانیانس

۱۵- چراغ دل شوهرت را روشن کن. نوشته: آلن کریدمن

۱۶- چهار اثر از فلورانس اسکاول شین ترجمه گیتی خوشدل

۱۷- کتاب قدرت زن با ترجمه دنیس آژیری،

۱۸-  راز زنانی که هر چه می خواهند بدست میاورند.نوشته کیت وایت

۱۹- چگونه با هر کسی صحبت کنیم ترجمه قراچه داغی


۲۰- زنانی که مردان عاشقشان می شوند و هرگز ترکشان

نمی کنند. مترجم: ساری زاده

 ۲۱- از آن تیپ دخترها نباشید. ترجمه ساری زاده

(این دو کتاب اخیر، شامل اشتباهاتی است که ممکن است

خانمها در رابطه با جنس مخالف مرتکب شوند. جدیدا توسط

 انتشارات ملینا وارد بازار شده اند  اما از طریق اینترنت به

قیمت گزافی به فروش می رود، لذا آنرا از کتابخانه مرکزی

شهرتان به امانت بگیرید.)


۲۲- رابطه موثر مهارتهای زناشویی ترجمه قرچه داغی

۲۳- اگر من جذابم پس چرا مجردم.


 در صورتی که در تهران ساکن هستید میتوانید کتابهای بالا را

 از مرکز اسناد ملی ایران به امانت بگیرید.

یک نسخه از هر کتاب  پس از چاپ شدن به مرکز کتابخانه ملی ایران

ارسال می گردد. شرط عضویت در این

کتابخانه به صورت عمومی داشتن حداقل مدرک کارشناسی است


اگر وقت ندارید کتاب بخونید ، ولی خیلی دوست دارید بعضی کتابها رو بخونید
مشکلتون خیلی راحت حل میشه
برید به این سایت 
                                            http://audiobook.blogfa.com/
       کتاب مورد نظرتون رو دانلود کنید

توی ماشین یا قبل از خواب ، یا هر جای دیگه که شما مناسب میدونید فایل کتابتون رو اجرا کنید
مثل لالائی براتون اجرا میشه
چون این کتابها ، صوتی هست
چشماتون دیگه خسته نمیشه

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

آیا میتوان طلاق را پیش بینی کرد؟

 آیا میتوان طلاق را پیش بینی کرد؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


تحقیقات اخیر حاکی از این امر هستند که می توان طلاق را پیش بینی کرد و دربرخی موارد با شناسایی فاکتورهای مهم در ایجاد جدایی از وقوع آن جلوگیری بعمل آورد.

 

به شما هم چنین گفته اند

 

آیا تا کنون برای شما اتفاق افتاده که با تمام وجود به یکی از دوستانتان که تصور می کنید در آستانه جدایی قرار دارد کمک کنید؟ حتی خیلی قبل تر از اینکه حرفی از جدایی زده شود، و آنها هنوز با هم قرار ملاقات می گذاشتند، برایتان مثل روز روشن بوده که آنها بالاخره از هم جدا می شوند.

 

پژوهشگران بر این باورند که وقتی علائم جدایی را مشاهده میکنید برای انتقال آن به طرف مقابل تعلل نکنید و او را در جریان امور قرار دهید تا از پیوندی که نهایتاً منجر به جدایی است خودداری شود.

 

بر اساس مطالعات جدیدی که در ژورنال تخصصی ازدواج و خانواده به چاپ رسیده، موفقیت خانوادگی – و یا عدم وجود آن- خیلی پیش از اینکه خانواده ها تصمیم به متارکه بگیرند، قابل پیش بینی است. با تحقیق بر روی 100 زوج در طول 13 سال (قبل از ازدواج، در هنگام زندگی مشترک، و گاهی پس از آن) محققان به این نتیجه رسیدند که چه فاکتورهایی زوج ها را می تواند در کنار هم نگه دارد و چه عواملی سبب جدایی آنها می شود.

 

البته باید توجه داشت که تنها با مشاهده این عوامل نمی توان اظهار داشت که آنها محکوم به جدایی هستند بلکه بر خلاف آن می توان گفت که دلیل کامیابی و موفقیت بسیاری از زندگی های زناشویی همین توانایی زوجین در تغییر نگرش های منفی و تعدیل آداب برقراری ارتباط نادرست است. تشخیص به موقع مشکلات، اساسی ترین عامل در حفظ رابطه به شمار می رود.

 

دکتر "ماری کلمنتز" استادیار مؤسسه روانشناسی بالینی معتقد است: "اغلب خانواده ها معمولاً خودشان را درگیر مشکلات نکرده و هیچ گونه تلاشی برای حل مشکلات نمی کنند تا زمانیکه مسائل به حادترین نقطه خود برسند، تازه در این شرایط یادشان می افتد که با هم مشکل دارند؛ اما برای اینکه بتوانیم مشکلات را حل کنیم باید آنها را به موقع تشخیص داده و از همان ابتدا جلوی پیشرفت آنها را بگیریم."

 

بر اساس این تحقیق و مطالعات دیگری که بر روی روابط خانوادگی انجام شده، یک سری فاکتورهای اولیه هستند که به خوبی می توانند نشان دهند که زندگی مشترک در حال فروپاشی است.

 

گفتگو

 

به طور کلی همه -و یا قسمت اعظمی از- مشکلات به دلیل عدم وجود ارتباط کلامی مناسب پدید می آیند. تنها این جر و بحث ها و تفاوت های میان شما دو نفر نیستند که سبب بروز مشاجره می شوند بلکه دلیل اصلی درگیری ها در مورد چگونگی کنترل این گرایشات است. پری 46 ساله از مشهد، می گوید که او و همسرش از همان 28 سال پیش که همدیگر را برای اولین بار ملاقات کردند، دعوا می کردند . او در ادامه اضافه می کند که شاید ما از دست هم به سر حد دیوانگی هم می رسیدیم، اما منظوری نداشتیم و در قلبمان چیزی نبود به همین دلیل خیلی سریع با هم آشتی می کردیم.  ندا 46 ساله از شیراز، در مورد زندگی مشترک 20 ساله شان اینطور می گوید که: "ما دعوا زیاد نمی کردیم اما زمانی هم که این کار را انجام می دادیم نهایت عدالت را رعایت می کردیم." و همین امر تنها دلیل رابطه طولانی مدت آنهاست.

 

دکتر کلمنتز میگوید: "بهتر است به رابطه خود به مثابه یک حساب پس انداز نگاه کنید، یکی دو جمله آزار دهنده مثل این است که ما از حساب زندگی خود پول بر داشت میکنیم، به مرور زمان اگر این تعداد برداشت ها زیاد شود به جایی می رسید که حسابتان صفر خواهد شد."

 

لیلا 38 ساله از تهران می گوید: "به دلیل ازدواج ناموفق قبلی ام هرگز نمی توانستم به همسرم جدیدم اعتماد کنم. مربتاً با منظور او را تحقیر می کردم و نسبت به او از خود بی اهمیتی نشان می دادم، اما او به من یاد داد که بهتر است با خوشرویی و مکالمه مشکلاتمان را حل کنیم؛ کم کم من نیز حالت تند خویی ام را کنار گذاشتم و توانستیم خیلی بهتر مشکلاتمان را برطرف نماییم."

 

یکی دیگر از مشکلاتی که ممکن است در هر خانواده ای پیش بیاید این است که یکی از طرفین کار انجام می دهد که به عقیده خودش مورد تایید دیگری است و ارزش تشکر و قدردانی را دارد اما در حقیقت طرف مقابل هیچ گونه ارزشی برای کار او قائل نمی شود. آناهیتا 36 ساله از منجیل می گوید: "همسرم از همان ابتدا هیچ اهمیتی برای احساسات و اعمال من قائل نبود. زمانیکه ازدواج کردیم، من در مقابل همسرم چیزهای قشنگی نسبت به خودم می گفتم. مثلاً:  مرسی آناهیتا که امروز همه خریدهای خانه را به تنهایی انجام دادی! با این کار سعی داشتم تا به او یاد بدهم که چطور می تواند مرا تاید کرده و از من قدردانی کند".

 

یکی دیگر از مشکلاتی که زوجین با آن روبرو هستند این است که افراد چیزهای را که لازم است بگویند، نمی گویند. ریحانه 27 ساله از تهران می گوید: "ما خیلی زود از هم خسته می شویم و بیش از چند دقیقه نمی توانیم کنار هم بنشنیم؛ به عنوان مثال زمانیکه او در حال تماشای دوی ماراتون است، من به هیچ وجه نمی توانم این صحنه را تحمل کنم، به همین دلیل هم زمانیکه از دست او ناراحت می شوم چون نمی توانم احساساتم را به او انتقال دهم، از کنار او بلند شده و به اتاق دیگری می روم."

 

همسران گزینگر

 

به هر صورت مشکلات مانند بمب ساعتی نیستند که شما بتوانید آنها را برای ساعت معینی تعیین کنید؛ افراد معقول سعی می کنند که هر روز اخلاق و رفتار خود را بهبود بخشند و نسبت به کسی که به او "بله" گفته اند تعهدات بیشتری را پذیرا شوند. برای اینکه بتوانیم زندگی خود را ارتقا بخشیم، باید از همان ابتدا تمام جوانب کار را در نظر بگیریم. در این میان مهمترین مرحله "انتخاب" است. اگر به دنبال ظاهر، درآمد و موارد جانبی باشیم، خیلی زود به جایی می رسیم که دیگر تمام معشوقه های خودمان را از دست می دهیم. باید دقت داشته باشیم که نکات مهمتری هم هستند که باید رعایت شوند. فقط کافی است نگاهی به فرزندان طلاق داشته باشیم، آنوقت در می یابیم که پیش از اینکه خودمان بخواهیم وارد زندگی مشترک شویم، بهتر است که نگاه دقیق تری به خصوصیات فردی خود و شریک زندگیمان داشته باشیم. همچنین می توانیم از افراد متخصص نیز در این زمینه کمک بگیریم تا نقاط ضعف و قوت فردی ما و شریکمان را به ما گوشزد نمایند.

 

مرحله اول تعیین نقاط قوت است؛ ابتدا باید از خود بپرسید که بارز ترین مشخصه فرد مقابل چیست؟ با شما و دیگران چگونه برخورد می کند؟ (به همین دلیل هم هست که بیشتر خانم ها توجهشان به همسرشان معطوف است و در همان ملاقاتها اولیه می خواهند بدانند که او با گارسون رستوران چگونه برخورد می کند). محققان به این نتیجه دست پیدا کرده اند که طرز برخورد شما با دیگران می تواند چیزهای زیادی در مورد شخصیتتان به دیگران بگوید. به هر حال همه افراد دوست دارند تا دیگران رفتار مناسبی از خود نسبت به آنها نشان دهند و این امر کاملاً طبیعی است. اما گاهی اوقات آنقدر به سمت یک نفر کشیده می شویم که بیش از آنچه باید و شاد از خود به او می بخشیم و این هم جزء ماهیت وجودی انسان ها به شمار می رود. آنقدر نسبت به آنها مشتاق می شویم که واقعیت ها را فراموش کرده و بیشتر بر روی ایده آلهای ذهنی خود تمرکز می کنیم. ممکن است بسیاری از افرادی که با این دید با هم آشنا می شوند، رابطه را به خوبی شورع کرده و حتی به قصد ازدواج هم پیش روند اما نهایتاً کارشان به طلاق می کشد.

 

بنابراین پیش از اینکه به آرزوی ازدواج فکر کنید، بهتر است به حرف دلتان گوش کنید. در مصاحبه های بیشماری که با خانم های مطلقه انجام گرفته، از آنها خواسته شده تا حرف های دلشان را برای ما بازگو کنند و همه آنها هم بدون استثنا گفته اند که نباید به هشدارها و علائم خطری که در دلتان می گذرد بی توجه باشید. اگر مسئله ای در زندگی برای شما اهمیت دارد باید آن را به میز مذاکره بکشانید ودر مورد آن به بحث و گفتگو بنشینید.

 

همه مردم به خوبی می دانند که پیشگیری بهتر از درمان است. زمانیکه عادات نا مناسب در زندگی مشترک شما ریشه بدوانند، برطرف کردن آنها دشوارتر خواهد شد. البته کمک گرفتن، هیچ گاه به معنای نابودی رابطه زناشویی نیست بلکه برعکس مفهوم آن تلاش برای بهبودی و ارتقا سلامت رابطه است. مشاوران خانواده معتقدند که یک یا دو جلسه مشاوره ی پیش از ازدواج، تاثیر بسزایی بر روی سلامت ازدواج دارد.

 

بهتر است دورنمای روشنی از خواست ها و نیازهای خود داشته باشید و پیش از ازدواج کلیه نیازهایتان را با طرف مقابل در میان بگذارید. می توانید از شریک زندگی خود انتظار داشته باشید که خود را با برخی شرایط مطابقت دهد، اما نمی توانید توقع داشته باشید که او به طور کامل عوض شود. جوهر وجودی انسان ها تغییر ناپذیر است و حتی اگر خودشان هم بخواهند باز هم نمی توانند تغییر کنند و یکمرتبه تبدیل به انسان دیگری شوند.

 

برای اینکه بتوانید با یک نفر ازدواج کنید و با او زندگی خوبی داشته باشید، باید وجود او را همانگونه که هست بپذیرید، به مرور زمان برخی آداب اکتسابی را می توانید تغییر دهید، اما تصور تغییرات بنیادین را باید به کلی فراموش کنید. ازدواج مانند معامله بر سر یک بسته تجاری است و شما این قدرت را ندارید که هر یک از خصوصیات اخلاقی همسرتان را که نمی پسندید، دور بریزید.

 

این تجربه ای است که بیشتر خانم ها طعم آنرا چشیده اند. سارا می گوید: "در ابتدا همسرم خیلی بی قرار و نا آرام بود، تصور می کردم پس از ازدواج این روند تغییر کند، اما الآن متوجه می شوم که نمی توانیم خصوصیات یک نفر دیگر را تغییر دهیم، یا باید آنها را همانطور که هستند بپذیریم و یا اگر تحمل آنها برایمان غیر ممکن است، راهمان را عوض کرده و آنها را ترک کنیم." همچنین او یاد گرفته که باید به حرف های قلبش گوش کند و معتقد است که: "ما می توانیم جلوی ازدواج ناموفق را پیش از وقوع بگیریم و اصلاً اجازه ندهیم که زندگی که قرار است بعداً در آن مشکل ایجاد شود، شکل بگیرد." 

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

مرگ عاطفی در روابط زناشویی

  • وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


    http://maktoobshop.com/


  • زن و شوهری را در نظر بگیرید که برای شما الگوی یک زوج موفقند. آنها با یکدیگر رفتار خوبی دارند و به هم احترام می گذارند و زندگی مالی مستحکمی بنا نهاده اند ؛ به خواسته های هم ارج می نهند و در نهایت زوج موفقی به نظر می رسند. این طرز فکر شما ، یک روز در حالی که مشغول خوردن شام و گفتگوی خانوادگی هستید به یکباره با شنیدن خبر جدایی آن زوج به هم می ریزد. هر چه فکر می کنید نمی توانید علتی منطقی برای این اتفاق بیابید. همه گوشه و زوایای مغزتان را می کاوید تا نشانه ای دال بر مشکلات زناشویی آن زوج بیابید. اما به نتیجه خاصی نمی رسید . چه اتفاقی می افتد که روابط عاطفی و پیوند های خانوادگی و اجتماعی از بین می روند و جدایی جای آنها را می گیرد ؟ حتما دلیلی هست . ولی ناشناخته تر از آن است که شما به وجودش پی ببرید. مراحل چهار گانه مرگ عاطفی زوال و مرگ روابط عاطفی در 4 مرحله اتفاق می افتد : 1- مخالفت 2- رنجش و عصبانیت 3- عدم پذیرش و طرد 4- سرکوبی 1-مخالفت در هر نوع رابطه ای که میان دو انسان شکل می گیرد همیشه درجه ای از مخالفت وجود دارد و تضادهای فکری و رفتاری جزیی طبیعی از روابط میان فردی ما را تشکیل می دهند. اما مخالفت می تواند درجات مختلفی داشته باشد. مخالفت پنهان در برابر مخالفت آشکار. صحنه ای را در نظر بگیرید که در یک مهمانی خانوادگی بزرگ نشسته اید و همسر شما در حال تعریف خاطره ای از شما می باشد که اصلا دوست ندارید دیگران چیزی درباره آن بدانند ؛ مضاف بر اینکه این چندمین باری است که همسرتان این داستان را با آب و تاب تعریف می کند. شما شروع به خودخوری می کنید یا طوری به وی نگاه می کنید که بفهمد مایل به تعریف داستان توسط وی نیستید. این درجه خفیفی از مخالفت است در برابر اینکه شما با صدای بلند وی را از گفتن داستان منع کنید. راه دیگری هم وجود دارد ؛ سعی می کنید خود را آدم متمدنی نشان بدهید که این موضوعات کوچک برایش مهم نیست و از مطرح شدن آنها در جمع حتی لذت هم می برد !! اگر کمی به زندگی روزانه خود دقت کنید متوجه می شوید که در زمینه ابراز مخالفت های بجا و به موقع تا چه حد فعال هستید. آیا حفظ ظاهر می کنید و در درون خود خوری ؟ آیا مستقیما ناراحتی خود را به شخص مقابل انتقال می دهید ؟ بیشتر مردم مخالفت های خود را به بهانه بد جلوه کردن در نظر دیگران ابراز نمی کنند و تظاهر می کنند که چنین احساسی ندارند. آنچه در اینگونه موارد افراد به خود می گویند این است : « این مسأله بزرگی نیست ، اینقدر ایرادگیر نباش ، هیچکس کامل نیست ، فراموش کن چرا دردسر درست می کنی ؟ » در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله مخالفت به کرات اتفاق می افتد. زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است. اگر مخالفت های کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده ، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید ، این مخالفت های کوچک جمع شده و کم کم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل می شود. حال کمی به زندگی با شریک عاطفی خود فکر کنید و اتفاقات هفته گذشته را مرور کنید و مواردی را که با همسرتان در زمینه آنها اختلاف داشتید بیاد آورید. طرز برخورد شما با این اختلافات چگونه بوده است ؟ طرز برخورد شما با این مخالفت ها در وهله اول شاخص خوبی برای سلامتی ازدواج شما می باشد. 2-رنجش و عصبانیت عصبانیت و رنجش ، نوع شدیدتر مخالفت هایی است که روی هم جمع شده اند و به صورت احساس تنفری موقتی ابراز می شود . در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت می کنید و فرد مقابل هم عکس العمل نشان می دهد و شما را مورد حمله قرار می دهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بی ربطی دعوای بزرگی راه می افتد علت آنرا باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستجو کنید. از اثرات رنجش و عصبانیت می توان به جدایی عاطفی موقت بین شرکای عاطفی اشاره کرد. عصبانیت با فشار روحی زیادی همراه است و انرژی زیادی از شما می گیرد. اگر رنجش و عصبانیت ، مدام تکرار شود شما در مقام جلوگیرنده آن ، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم می گذارید. 3- عدم پذیرش و طرد بعد از یک دعوای مفصل ، در را به هم می کوبید و از منزل خارج می شوید در حالیکه احساس یاس و پوچی سراسر وجودتان را فرا گرفته است . این در حالی است که از جار و جنجال و دعوا هم خسته اید و منزل را برای رسیدن به آرامش ترک کرده اید . در حقیقت از همسر خود فرار کرده اید. این مرحله ممکن است به صورت دیگر و در درون منزل اتفاق بیافتد. شما در منزل و زیر یک سقف هستید ولی به یکدیگر بی اعتنایی می کنید و یکدیگر را مورد بی توجهی قرار می دهید. در واقع وی را هم از دیده و هم از دل بیرون می کنید. این مرحله می تواند یک ساعت به طول بیانجامد و لی تا چند روز و چند هفته هم ممکن است طول بکشد. بیشتر جدایی ها و طلاق ها در این مرحله اتفاق می افتد. این دوره بحرانی ترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاش های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترکشان می باشد. در طرد و عدم پذیرش ، آنقدر فشار روحی و تنش زیاد می شود که فرد برای خود فضایی تازه و آرام طلب می کند و اینگونه از زندگی زناشویی خود عقب نشینی کرده ، میدان مبارزه را ترک می کند در حالیکه پیوندهای عاطفیش آخرین نفس ها را می کشد. اما طرد و عدم پذیرش هم می تواند لاینحل باقی بماند و با تکرار و انباشت در طول یک دوره زمانی ، شما را به مرحله نهایی گسست عاطفی تان سوق دهد. 4- سرکوب گوشه ای از رستوران ، ساکت و تنها و عبوس نشسته اید و زندگی خود را مرور می کنید. به زندگی مشترک با همسرتان و تمام زحماتی که برای این زندگی مشترک متحمل شده اید فکر می کنید. تمام لحظات شیرین زندگی زناشویی خود و نظرات خانواده و فامیل درباره زندگیتان را از خاطر عبور می دهید و به حرف های آنها بعد از جدایی خود فکر می کنید. در این لحظه در یک عکس العمل طبیعی ، شما نمی خواهید در نظر دیگران آدم شکست خورده ای به نظر برسید. پس باید کاری بکنید و همه این زندگی خوب را نجات دهید. به یکباره همه چیز مرتب می شود و کدورت ها از وجودتان رخت می بندند. اینجاست که شما در دام سرکوبی افتادید و همه احساسات منفی و عصبانیت و رنجش و طردهای مداوم خود را سرکوب کردید تا آبرویتان حفظ شود و خانوادتان پابرجا بماند. در این لحظات شما با خود می گویید : « بیشتر از این ارزش جنگیدن ندارد ؛ بگذار همه چیز را فراموش کنم ؛ خسته تر از آنم که بتوانم با موضوع سر و کله بزنم.» سرکوبی نوعی احساس کرخی و بی حسی است. شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمی کنید. اما در مقابل بهای بزرگی می پردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درک نخواهید کرد. شما از نظر عاطفی فلج شده اید و تا پایان عمر ، یکنواخت و بی احساس به نمایش کسالت آور زندگی خود ادامه می دهید. ماسکی از لبخندها و احترامات ساختگی به چهره می زنید و دیگر شور و نشاط سابق را ندارید. زندگیتان قابل پیش بینی و کسل کننده می شود و خستگی مزمن جسمی به سراغتان می آید. آنچه این مرحله را فاجعه آمیز می کند نوع رابطه ای است که بین زوجین وجود دارد. به این ترتیب که همه چیز خوب و مرتب به نظر می رسد و طرفین به ظاهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند ؛ اما در واقع بسیاری از استعدادها و مهارت های عاطفی خود را فراموش کرده اند و به یک نیمه مرده ماشینی تبدیل شده اند که زندگی محدود و بی طراوتی را دنبال می کند و خبر بد این است که در این مرحله خود فرد هم احساس می کند که خوشبخت است و زندگی خوبی دارد ، غافل از اینکه بسیاری از قسمت های وجودش در حالت نیمه خاموش به سر می برد . هر دو طرف در این مرحله یاد گرفته اند چه انتظاراتی داشته باشند و چه انتظاراتی را نداشته باشند. در انتهای سخن عده زیادی از ما در مراحلی یا در همه زندگی خود درگیر این مرگ عاطفی می شویم. اما علاج کار در کجاست ؟ مسلما در روراست بودن با خود و دیگران و بیام مخالفت ها در همان زمان شکل گیری و ابراز ناراحتی و رنجش ها در مرحله بعد. در کنار پرورش این عادت پسندیده ، فراگیری و تمرین مهارت های حل مسأله و گفتگوی معطوف به نتیجه عینی و مؤثر نیز باید در دستور کار قرار گیرد. اگر در حال حاضر در گیر این مرحل هستید ، وضعیت خود را کامل تشریح کنید و با در نظر گرفتن هدف های کوچک و دست یافتنی قدم به قدم از مرگ عاطفی خود فاصله بگیرید. مهمترین قدم ، پذیرش واقعیت وجود اشکال در زندگیتان است. زیرا بزرگی می گوید : « زمانی که آگاهی به وجود می آید ، تغییر آغاز می شود . » منبع : درمان احساسات ، جان گری ، هاله 
  •  

    بیشتر بدانیم....


    ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
    ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
    ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
    ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
    ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
    چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
    چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
    ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

    چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
    تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

    ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

    دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

    حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

    ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

    سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

    نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

    نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
    تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
    کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
    مادران شاغل و نگهداری کودکان
    بررسی اثرات کافئین بر بدن
    عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
    فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
    ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

    ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
    اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
    کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
    اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

    آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

    پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

    آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

    آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

    آمادگی ملی در مقابله با زلزله

    راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

    سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                    http://maktoobshop.com/

توصیه هایی برای زندگی زناشویی بهتر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


توصیه به زوج های جوان این است که زیاد سخت نگیرید . هیچ گاه به خود اجازه ندهید که فکر طلاق  به ذهنتان خطور کند. حتی در بحرانی ترین لحظات زندگی و در اوج کشمکش ها و اختلاف های زناشویی، طلاق  تنها راه حل نیست. مطمئن باشید که پس از طلاق مشکلات و سختی های زیادی انتظارتان را می کشد.

نقش بچه,حریم زندگی, همسران ایده ال

توصیه به زوج های جوان این است که زیاد سخت نگیرید . هیچ گاه به خود اجازه ندهید که فکر طلاق  به ذهنتان خطور کند. حتی در بحرانی ترین لحظات زندگی و در اوج کشمکش ها و اختلاف های زناشویی، طلاق  تنها راه حل نیست. مطمئن باشید که پس از طلاق مشکلات و سختی های زیادی انتظارتان را می کشد.

خودپسندی و خودخواهی، ازدواج را به ورطه نابودی می کشاند.

هر یک از نکات زیر می تواند زندگی زناشویی را به بن بست بکشاند:

1- تعهد بیش از اندازه

تعهد بیش از اندازه و خستگی جسمی و روحی؛ این مشکل در زوج های جوانی که در مدرسه یا دانشگاه تحصیل می کنند یا تازه در جایی استخدام شده اند بیشتر به چشم می خورد. حتی الامکان سعی کنید اوایل ازدواج به دانشگاه بروید، کار تمام وقت داشته باشید، صاحب فرزندی شوید، خانه بسازید یا کار و کاسبی جدیدی راه بیندازید. این کارها مشکلات و سختی های زیادی به همراه دارد و بسیاری از زوج های جوانی که با این مشکلات  روبه رو می شوند، پس از آن که ازدواجشان با شکست مواجه می شود با تعجب از خود می پرسند:«چرا چنین اتفاقی افتاد؟» مسئولیت و مشغله ی زیاد باعث می شود که زن و شوهر فرصت کمی برای همدیگر داشته باشند و بنابراین فاصله ی آنها روز به روز افزایش می یابد و زمانی می رسد که برای هم مثل دو غریبه هستند، پس سعی کنید در اوایل ازدواج ، برای خود، کار و دردسر نتراشید و وقت بیشتری را با هم بگذرانید تا همدیگر را بیشتر بشناسید.

2- صورت حساب های بالا

صورت حساب های بالا و بحث بر سر نحوه ی خرج کردن پول؛ اجناس مصرفی خود را با پول نقد خریداری کنید، در غیر این صورت آنها را به صورت قسطی نخرید. تمام پولتان را برای خرید خانه یا اتومبیل که استطاعت خرید آن را دارید خرج نکنید. همیشه مقداری از پولتان را برای روز مبادا پس انداز کنید و با آن به سفرهای کوتاه بروید و اگر صاحب فرزندی هستید، آن را برای مواقع ضروری کنار بگذارید. سعی کنید درآمدتان را عاقلانه و درست خرج کنید.

3- خودپسندی

در جهان دو گروه از مردم وجود دارند، افراد بخشنده و افراد گیرنده. ازدواج  دو نفر بخشنده می تواند یک مسئله ی رضایت بخش و خوشایند برای هر دو طرف باشد، بین دو نفر بخشنده و گیرنده همیشه اصطکاک وجود دارد، اما دو نفر گیرنده در عرض شش هفته زندگی مشترک، به جان هم می افتند و دمار از زندگی هم درمی آورند. خودپسندی و خودخواهی، ازدواج را به ورطه نابودی می کشاند.

4- دخالت والدین

اگر زن یا شوهر به طور کامل از والدینشان جدا نشوند، احتمال بروز مشکل در زندگی زناشویی  آنها وجود خواهد داشت. بعضی از والدین دوست ندارند فرزندشان پس از ازدواج از آنها دور شود و ترجیح می دهند که در کنارشان زندگی کند. آنها به این مسئله توجه ندارند که در این صورت ممکن است باعث به وجود آوردن مشکل در زندگی مشترک  فرزندشان شوند.

5- توقعات زیاد و بی جا

بسیاری از زوجین انتظار دارند که پس از ازدواج وارد یک سرزمین پر از شادی  و خوشبختی شوند. آنها همیشه رویای قصر پریان را در سر می پرورانند، غافل از این که گاهی اوقات در زندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید که عرصه زندگی آنها را تنگ می کند.

6- بحث و جدل

سخن ما با کسانی است که فضای خانه را با بحث و دعواهای خود مسموم می کنند و باعث رنجش و نگرانی طرف مقابل خود می شوند و او را از ادامه ی زندگی مشترک دلسرد می کنند. بدبینی و حسادت ، یکی از علل ایجاد جر و بحث زوجین است و خودبینی عامل دیگری است که باعث آزار رساندن به طرف مقابل می شود.

7- اعتیاد

اعتیاد  نه تنها باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک می شود بلکه فرد را نیز از بین می برد. همیشه از مواد مخدر  و مشروبات الکلی دوری کنید.

8- خیانت و بی وفایی نسبت به همسر

ازدواج ، پیمان و تعهد بین دو نفر است و آنها را متعهد می سازد که تا آخر عمر به هم وفادار بمانند و در غم و شادی های زندگی، شریک یکدیگر باشند. متأسفانه بعضی از همسران به این تعهد پایدار نمی مانند و پس از مدتی از جاده درستی منحرف می شوند و به همسرشان خیانت می کنند و با این کار کتاب زندگی مشترکشان را برای همیشه می بندند.

9- شکست در کار و تجارت

این مسئله به خصوص در مردان بسیار به چشم می خورد. اضطراب  و نگرانی که به دنبال این شکست ایجاد می شود، باعث آشفته کردن کانون خانواده می شود.

10- موفقیت در تجارت و کسب و کار

شاید خطر موفق شدن در تجارت یا به اصطلاح یک شبه پولدارشدن بیشتر از شکست در تجارت باشد. گاهی اوقات، ثروت یکباره ای که به طرف خانواده ها سرازیر می شود باعث دور شدن آنها از یکدیگر و منجر به مرگ زندگی مشترک می شود.

11- ازدواج در سنین پایین

آمار طلاق در بین دخترانی که در سنین 17- 14 سالگی ازدواج می کنند دو برابر بیشتر از دخترانی است که در سنین 19-18 سالگی ازدواج می کنند و نیز کسانی که در سنین 19- 18 سالگی ازدواج  می کنند، 75 برابر بیشتر از کسانی که در سنین 20 سالگی پیمان زناشویی می بندند به دادگاه های طلاق قدم می گذارند. این آمار نشان می دهد که فشار ناشی از اضطراب و هیجان های دوران نوجوانی  با مشکلات زندگی  مشترک در هم می آمیزد و خیلی زود زن و شوهر را به پای میز طلاق می کشاند.

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

قوانین مربوط به نفقه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/





ماده 1106 ق م : در عقد دائم نفقه زن بر عهده شوهر است.

ماده 1107 ق م : نفقه عبارت است از همه نیاز های متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن ,  البسه , غذا , اثاث منزل و هزینه های درمانی وبهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض

ماده 1108 ق م : هرگاه زن بدون مانع مشروع از اداء وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.

ماده 1109 ق م : نفقه‌ی مطلقه‌ی رجعیه در زمان عده بر عهده‌ی شوهر است مگر این که طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیکن اگر عده از جهت فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.

ماده 1110 ق م : در ایام عده‌ی وفات، مخارج زندگی زوجه عندالمطالبه از اموال اقاربی که پرداخت نفقه به عهده‌ی آنان است (در صورت عدم پرداخت) تأمین می‌گردد.

ماده 1111 ق م : زن می‌تواند در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه به محکمه رجوع کند. در این صورت محکمه میزان نفقه را معین و شوهر را به دادن آن محکوم خواهد کرد.

ماده 1112 ق م : اگر اجرای حکم مذکور در ماده قبل ممکن نباشد مطابق ماده ۱۱۲۹ رفتار خواهد شد.

ماده 1113 ق م : در عقد انقطاع، زن حق نفقه ندارد مگر این که شرط شده یا آن که عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.

ماده 1114 ق م : زن باید در منزلی که شوهر تعیین می‌کند سکنی نماید مگر آن که اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.

ماده 1115 ق م : اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می‌تواند مسکن علی‌حده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه‌ی ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهده‌ی شوهر خواهد بود.

ماده 1116 ق م : در مورد ماده فوق مادام که محاکمه بین زوجین خاتمه نیافته محل سکنای زن به تراضی طرفین معین می‌شود و در صورت عدم تراضی، محکمه با جلب نظر اقربای نزدیک طرفین، منزل زن را معین خواهد نمود و در صورتی که اقربایی نباشد خود محکمه، محل مورد اطمینانی را معین خواهد کرد.

ماده 1119 ق م : طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند: مثل این که شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوءقصد یا سوءرفتاری نماید که زندگانی آن‌ها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.

ماده 1195 ق م : احکام نفقه‌ی زوجه همان است که به موجب فصل هشتم از باب اول کتاب هفتم مقرر شده و بر طبق همین فصل مقرر می‌شود.

ماده 1196 ق م : در روابط بین اقارب فقط اقارب نسبی در خط عمودی اعم از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق یکدیگرند.

ماده 1197 ق م : کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله‌ی اشتغال به شغلی وسایل معیشت خود را فراهم نماید.

ماده 1198 ق م : کسی ملزم به انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد یعنی بتواند نفقه بدهد بدون این که از این حیث در وضع معیشت خود دچار مضیقه گردد. برای تشخیص تمکن باید کلیه‌ی تعهدات و وضع زندگانی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود.

ماده ۱۱۹۹ ق م : نفقه‌ی اولاد بر عهده‌ی پدر است پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده‌ی اجداد پدری است با رعایت الاقرب‌فالاقرب. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آن‌ها نفقه بر عهده‌ی مادر است. هر گاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقرب‌فالاقرب به عهده‌ی اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب‌النفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه‌ی اقربیت مساوی باشند نفقه را باید به حصه‌ی مساوی تأدیه کنند.

ماده 11200 ق م : نفقه‌ی ابوین با رعایت الاقرب‌فالاقرب به عهده‌ی اولاد و اولاد اولاد است.

ماده 11201 ق م : هر گاه یک نفر، هم در خط عمودی صعودی و هم در خط عمودی نزولی اقارب داشته باشد که از حیث الزام به انفاق در درجه‌ی مساوی هستند نفقه‌ی او را باید اقارب مزبور به حصه‌ی متساوی تأدیه کنند بنابر این اگر مستحق نفقه، پدر و مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه‌ی او را باید پدر و اولاد او متساویاً تأدیه کنند بدون این که مادر سهمی بدهد و همچنین اگر مستحق نفقه، مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه‌ی او را باید مادر و اولاد متساویاً بدهند.

ماده 11202 ق م : اگر اقارب واجب‌النفقه، متعدد باشند و منفق نتواند نفقه‌ی همه‌ی آن‌ها را بدهد اقارب در خط عمودی نزولی مقدم بر اقارب در خط عمودی صعودی خواهند بود.

ماده 11203 ق م : در صورت بودن زوجه و یک یا چند نفر واجب‌النفقه‌ی دیگر، زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود

ماده 11204 ق م : نفقه‌ی اقارب عبارت است از: مسکن و البسه و غذا و اثاث‌البیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه‌ی استطاعت منفق.

ماده 11205 ق م : در موارد غیبت یا استنکاف از پرداخت نفقه، چنان چه الزام کسی که پرداخت نفقه بر عهده‌ی اوست ممکن نباشد دادگاه می‌تواند با مطالبه‌ی افراد واجب‌النفقه به مقدار نفقه از اموال غایب یا مستنکف در اختیار آن‌ها یا متکفل مخارج آنان قرار دهد و در صورتی که اموال غایب یا مستنکف در اختیار نباشد همسر وی یا دیگری با اجازه‌ی دادگاه می‌توانند نفقه را به عنوان قرض بپردازند و از شخص غایب یا مستنکف مطالبه نمایند.

ماده 11206 ق م : زوجه در هر حال می‌تواند برای نفقه‌ی زمان گذشته خود اقامه دعوا نماید و طلب او از بابت نفقه‌ی مزبور طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس یا ورشکستگی شوهر، زن مقدم بر غرما خواهد بود ولی اقارب فقط نسبت به آتیه می‌توانند مطالبه‌ی نفقه نمایند.

ماده 642  ق م ا : هرکس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود رادر صورت تمکین ندهد یااز تادیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع نماید دادگاه اورا از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم می نماید .

http://www.divorce-attorney.ir

مطالب پیشنهادی:

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آیا مردان می توانند از پرداخت نفقه خودداری کنند؟


درجامعه ای که ریاست خانواده بر عهده ی مرد است قانون گذار او را موظف به تامین معاش خانواده میداند وتکلیف شوهر به دادن نفقه از توابع ریاست او برخانواده است اما در برخی موارد هم به مرد اجازه داده شده که از پرداخت نفقه خودداری کند.

آیا مردان می توانند از پرداخت نفقه خودداری کنند؟

طبق ماده ی 1107 قانون مدنی ایران نفقه عبارتست از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و هر آنچه که به صورت عادت یا احتیاج لازمه زندگی وی باشد . البته قانون میزان دقیقی برای نفقه زوجه مشخص نکرده بلکه نفقه را بر مبنای نیاز های متعارف و متناسب با وضعیت زن و منطبق با عرف زمان و مکان زندگی زوجین دانسته است.

در قانون مدنی و کیفری در پرداخت نفقه بسیار تاکید شده است اما با توجه به این  تاکیدها در برخی موارد هم به مرد اجازه داده شده که از پرداخت نفقه خودداری کند وصریح ترین ماده ی قانون مدنی  برای  ندادن نفقه به زن ماده ی 1108 ق.م است که هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.

این ماده به تمکین زوجه اشاره کرده است و باتوجه به این ماده می توان گفت که به مجرد عقد  زوجه مستحق  نفقه نخواهد بود بلکه برای استحقاق نفقه تمکین کامل زوجه شرط است. اما تمکین به چه معناست؟ و در چه شرایط نفقه به زن تعلق نمی گیرد؟

در اصطلاح عرفی و حقوقی تمکین عبارت است از برآوردن تمام نیازهای شوهر و اجابت کردن خواسته های شرعی او بنابراین یکی از موارد تمکین ،  رابطه ی زناشویی است که زن باید در این مورد به جزموارد  بیماری و  خلاف شئون اخلاقی و مغایر با سلامت و روح زن از همسر خود تمکین کند.

یکی از موارد دیکر تمکین اقامت در خانه ی شوهر است  که همانطور که گفته شد به مجرد عقد ،  زوجه مستحق  نفقه نخواهد بود بلکه برای استحقاق نفقه زوجه  تمکین کامل زوجه شرط است مگر اینکه در ضمن عقد شرطی غیر از آن شده باشد که زن در خانه ی دیگری زندگی کند و نفقه دریافت کند.

آیا مردان می توانند از پرداخت نفقه خودداری کنند؟

ماده ی 1111 ق.م زن می تواند در صورت استنکاف شوهر از پرداخت نفقه به محکمه رجوع کندو هم شکایت کیفری و هم  دادخواست حقوقی ارائه کند که در اینصورت محکمه میزان نفقه را معین و شوهر را به دادن آن محکوم می کند و طبق قانون اگر در صورت شکایت زن مرد همچنان از دادن نفقه خودداری کرد زن می تواند تقاضای طلاق کند و دادگاه شوهر را مجبور به طلاق دادن زن می کند

همچنین زنی که بدون دلیل و بدون موافقت شوهر خانه را ترک کند و حتی اگر در خانه ی خویشان نزدیک مثل پدر اقامت داشته باشد مرد می تواند از پرداخت نفقه امتناع کند.

زنی که بدون دلیل موجه از تمکین خودداری  و ناشزه یعنی نافرمان باشد در اینصورت مرد علاوه براینکه می تواند از دادن نفقه امتناع کند میتواند زن را طلاق و زن دیگری را اختیار کند.

آیا در عقد منقطع(موقت)زوجه حق انفاق دارد؟

در عقد منقطع شوهر ملزم به پرداخت نفقه نیست مگر اینکه  شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی برآن جاری شده باشد.

آیا زنی که مطلقه است مستحق نفقه می باشد؟

آیا مردان می توانند از پرداخت نفقه خودداری کنند؟

براساس ماده ی 1109 ق.م : نفقه ی مطلقه ی رجعیه در زمان عده برعهده ی شوهر است مگر اینکه طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیکن اگر عده از جهت فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.

نفقه ی زنی که در ایام عده ی وفات به سر می برد چگونه است؟

براساس ماده ی 1110 ق.م : زنی که شوهرش فوت کند در زمان عده نفقه ندارد مگر اینکه زن از شوهر آبستن باشد که مرد باید نفقه ی او را در زمان عده بدهد و مرد اگر نفقه ی زن را نپردازد دینی است برعهده ی مرد و باید قضا کند این ماده ای است که  در سال1381 اصلاح شد و براساس آن زن پس از مرگ شوهرش نفقه دریافت می کند و این نفقه در صورتی که مردخودش دارایی داشته باشد از دارایی خودش و در غیر اینصورت از اموال اقارب که پرداخت نفقه بر عهده ی آنهاست تامین خواهد شد.

نفقه حق زن است و قانون ایران در این باره به شدت سختگیری کرده چرا که در صورت عدم پرداخت نفقه ممکن است که زن دچار عسر و حرج شود و به فساد گرفتار شود لذا براساس  ماده ی 1111 ق.م زن می تواند در صورت استنکاف شوهر از پرداخت نفقه به محکمه رجوع کندو هم شکایت کیفری و هم  دادخواست حقوقی ارائه کند که در اینصورت محکمه میزان نفقه را معین و شوهر را به دادن آن محکوم می کند و طبق قانون اگر در صورت شکایت زن مرد همچنان از دادن نفقه خودداری کرد زن می تواند تقاضای طلاق کند و دادگاه شوهر را مجبور به طلاق دادن زن می کند .

براساس ماده ی 1109 ق.م : نفقه ی مطلقه ی رجعیه در زمان عده برعهده ی شوهر است مگر اینکه طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیکن اگر عده از جهت فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.

شکایت کیفری

زن در یک برگ عادی شکایت خود را نوشته و آن را به دادگاه ارائه میدهد. در این صورت به شکایت وی خیلی سریع رسیدگی می شود و مرد ملزم و محکوم به پرداخت  نفقه خواهد شد. در این صورت اگر مرد از پرداخت نفقه خودداری کند، به زندان اعزام می گردد. البته لازم به ذکر است که نفقه مربوط به زمان حال از طریق کیفری قابل مطالبه و نفقه مربوط به گذشته با ارائه دادخواست حقوقی قابل پرداخت است.

ماده 642-هر کس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع نماید، دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم می نماید.

دادخواست حقوقی مطالبه نفقه

چنانچه زنی بخواهد نفقه ایام گذشته خود را طلب کند، فقط با ارائه دادخواست حقوقی می تواند آن را دریافت نماید.

نحوه ارائه دادخواست حقوقی

زوجه پس از خرید دو نسخه دادخواست، می بایست خود را در آنها قید کند. و چون دعوای نفقه مالی است به میزان مبلغ مورد مطالبه تمبر الصاق و آن را به دادگاه خانواده تقدیم نماید. وی می تواند در دادخواست خود هزینه دادرسی را نیز مطالبه کند. در صورت عدم توانایی مرد به پرداخت نفقه و یا اینکه به هیچ طریق نتوان مرد را مجبور به پرداخت نفقه گردد زن می تواند دادخواست طلاق تنظیم نماید.

http://www.divorce-attorney.ir

مطالب پیشنهادی:

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

هبه چیست؟

 قانونگذار مواد ۷۹۵ تا ۸۰۷ قانون مدنی را به عقد هبه اختصاص داده است.
هبه از عقود معین و دارای شرایط خاص انعقاد است. در آیه ۴ سوره نساء از مهریه زن به نحله تعبیر شده است؛ در بند ب تبصره ۶ ماده واحده طلاق، حق جدیدی به عنوان نحله (بخشش) برای زوجه مطلقه پیش بینی شده که تا تصویب این قانون، در ایران سابقه تقنین نداشته است و نحله نیز در اصطلاح به معنای هبه وهدیه از روی طیب نفس می‌باشد.

آیا ماهیت مهریه و نحله با هبه یکسان است؟
ماهیت مهریه در فقه و حقوق اختلافی است و از ۵ دیدگاه مختلف، یکی از آنها مستندا به آیه ۴ سوره نساء مهریه را هدیه دانسته است، به نظر می‌رسد در صورت پذیرش این نظریه، مهریه و یا حداقل مهرالمسمی شرایط و ویژگی‌های هبه را داشته باشد، اما در رابطه با نحله که در ماده واحده مربوط به طلاق ذکر شده است، با توجه به این که خطاب قانونگذار به دادگاه می‌باشد و در این بند از رضایت زوج به عنوان مهم ترین ویژگی هبه که ارادی بودن آن است ذکری نشده است، نمی‌توان آنرا هبه به معنای اخص قانونی دانست، ولی با توجه به اینکه قانونگذار صراحتاً این حقوق مالی زوجه مطلقه را نحله (بخشش) نامیده است به ناچار باید آن را به عنوان یک هبه (بخشش) اجباری پذیرفت.

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

وکالت در طلاق برای زنان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

طلاق یکى از موجبات انحلال ازدواجهاست. گاهى از طلاق در مقام آخرین راه حل ممکن راه گریزى نیست.

گرچه طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنى ایران اختیار طلاق به مرد (شوهر) داده شده است،  لیکن از گریز راه هایى که براى متعادل ساختن نابرابرى های  حقوق مرد و زن در مورد طلاق وجود دارد نباید غافل شد.
شاید بتوان مهریه هاى سنگین رواج یافته در جامعه را جدا از ریشه آن در آموزش هاى نادرست فرهنگى، عاملى در جهت تحت فشار قرار دادن مرد براى طلاق گرفتن زن ذکر کرد.
راه حل ممکن در تعدیل حقوق طرفین، قید شرط وکالت زوجه از جانب زوج براى مطلقه ساختن خود در ضمن عقد ازدواج یا هر عقد لازم دیگرى فى المثل عقد بیع است. شرطى که طبق ماده (۱۱۱۹ قانون مدنى) خلاف مقتضاى عقد ازدواج نیست!

وکالت مذکور به دو طریق قابلیت دارد:

  • الف- وکالت مشروط که مقید به تحقق شرطى در خارج است و ماده ۱۱۱۹ قانون مدنى بیانگر همین امر است. یعنى باید وقوع پیوستن شروط مندرج در این ماده قانونی  و قباله نکاحیه (مثلاً اختیارکردن زن دیگر توسط شوهر، ترک انفاق و سوء رفتار و…) و یا هر شرطى که خلاف مقتضاى ذات عقد ازدواج نباشد، زن از جانب شوهر وکیل در مطلقه ساختن خویش خواهد بود.  تشخیص تحقق این شروط مى تواند برعهده شخص زوجه یا دادگاه یا شخص ثالثى باشد. اما روشن است همان گونه که اصیل (مرد) براى طلاق دادن باید به دادگاه مراجعه کرده و گواهى عدم امکان سازش را دریافت کند وکیل (زن) هم باید این روال قانونى را طى کند. مشخصا تشخیص دادگاه مبنى بر اثبات تحقق شرط، عاملى موثر وغیرقابل انکار است.
  • ب- وکالت مطلق (بدون قید شرط): در این نوع وکالت زوجه مى تواند بدون هیچ عذرى و یا تحقق شرطى در عالم خارج خود را مطلقه سازد. اما عدم رعایت نکات ظریفى در این مورد موانعى را در جهت رسیدن زوجه  به مقصود خویش در برخوردارى از اختیار مطلقه ساختن فراهم خواهد آورد. این نکات عبارتند از:
  1. وکالت مطروحه (چه مقید و چه مطلق آن) باید در ضمن عقد ازدواج که عقدى لازم است یا هر عقد لازم دیگرى مثلاً عقد بیع، شرط شود تا زوج (مرد) حق عزل زوجه (زن) را نداشته باشد. عقد لازم تضمین کننده بلاعزل بودن این وکالت خواهد بود.
  2. قید چنین وکالتی باید به صورت “شرط نتیجه” باشد. (بند دو ماده ۲۳۴ قانون مدنى) شرط نتیجه آن است که حتما تحقق امرى در خارج شرط شود. هرگاه تحقق این امر نیاز به فراهم آمدن مقدماتى نداشته باشد به محض عقد قرارداد ( ازدواج) موضوع شرط نتیجه (عقد وکالت) هم محقق مى شود. اما اگر به صورت شرط فعل آورده شود زوج (مرد) بعد انعقاد عقد اصلى (ازدواج) است که مکلف مى شود عقد وکالتی با زوجه خود ببندد و چنانچه این عقد وکالت در ضمن عقد لازم دیگرى شرط نشده باشد (از آنجایى که عقد وکالت ماهیتا عقدى است جایز و نه لازم) شوهر بلافاصله بعد انعقاد عقد وکالت حق عزل همسرش را از وکالت خواهد داشت. و در واقع شرط فعل آن است که اقدام یا عدم اقدام به فعلى بر یکى از متعاملین یا بر شخص خارجى شرط شود.
    (ماده ۲۳۴ قانون مدنى) به زبان ساده تر تحقق شرط نتیجه (شرط وکالت) با قید چنین عبارتى ممکن است: «از جانب شوهر به زن براى مطلقه ساختن خویش وکالت داده شد.» و شرط فعل هم با قید چنین عبارتى «از جانب شوهر به زن براى مطلقه کردن خویش وکالت داده مى شود یا وکالت داده خواهد شد.» با اندکى دقت مى توان دریافت تفاوت ظاهر عبارات فوق الذکر (صرفنظر از آثار و نتایج حقوقى آن) در افعال این عبارت ها است.
  3. رجوع مرد در مدت عده به همسرش اگر نوع طلاق صورت گرفته رجعى مى باشد. (ماده ۱۱۴۸ قانون مدنى) درطلاق بائن براى شوهر حق رجوع نیست. (ماده ۱۱۴۴ قانون مدنى) ماده (۱۱۴۵ قانون مدنى) شرایطى را که موجبات بائن شدن طلاق را فراهم مى سازد ذکر کرده است  پس اگر این شرایط فراهم نباشد، طلاق رجعى است. در چنین حالتى بعد از اینکه زن وکالتا از جانب شوهر خود را مطلقه کرد، اگر شوهر به او رجوع کند زن مى تواند مجددا از وکالت داده شده از جانب شوهر، براى طلاق خود استفاده کند چرا که با رجوع، رجعت به همان عقد ازدواج قبلى با همان شروط مندرج در آن را خواهیم داشت. رجوع شوهر فقط تا دو بار امکان خواهد داشت و در طلاق سوم اگر زن از وکالت داده شده تا سه مرحله براى طلاق استفاده کرده باشد، دیگر طلاق صورت گرفته رجعى نخواهد بود، بلکه غیرقابل رجوع است.
    راه دیگر براى بائن ساختن طلاق در همان مرحله اول بذل بخشى از مهریه یا دادن عوضى از سوى زن به شوهر است. میزان بذل یا عوض مهم نیست نکته مهم اینجا است که شوهر بذل یا عوض زوجه را  بپذیرد درغیر اینصورت رجعى بودنطلاق به قوت خود باقى است. (۱۱۴۶ قانون مدنى) بدیهى است اگر زن بخواهد وکالت زن در طلاق را از طریق وکیل پیگیر باشد باید براى این کار، وکالت در توکیل (مجوز وکالت دادن به دیگرى) را نیز از جانب شوهر داشته باشد.
منظور از وکالت در توکیل اینکه زن از طریق وکیل طلاق خود مبادرت به اجراى صیغه طلاق کند.

http://www.divorce-attorney.ir

http://www.novinpendargroup.com

عقد نامه را بخوانید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



از صفحات سند چند برگی ازدواجتان کدام یکی را بدقت خوانده‌اید؟ فقط صفحه مربوط به مهریه را یا صفحه شروط ضمن عقد را؟

یا صفحه ای که نام و مشخصات شما و همسرتان را کنار تاریخ عقد ثبت کرده؟ شما در عقدنامه تان بیشتر دنبال خاطره‌ها می‌گردید یا واقعا می‌دانید روزی که پشت سرهم زیر صفحاتی را که سردفتر تند و تند آنها را ورق می‌زند، امضا می‌کردید چه بار مسوولیتی را به دوش گرفته‌اید‌.
حال و هوای حاکم بر دفترخانه‌های ازدواج وقتی زوج‌ها به همراه خانواده‌هایشان برای هرچه زودتر جاری شدن صیغه عقد هیجان زده شده‌اند، واقعا دیدنی است مخصوصا اگر سردفتر به چند خانواده به صورت همزمان وقت داده باشد و ازدحام جمعیت باعث کمبود وقت و سریع انجام شدن کارها شود. درست در چنین مواقعی است که زوج‌ها وقتی با سند ازدواج روبه‌ رو می‌شوند و می‌فهمند باید زیر تمام صفحات آن را امضا کنند تمایل دارند هرچه زودتر کار تمام شود بدون آن‌که حتی کنجکاو شوند با این امضا‌ها زیر بار چه تعهداتی می‌روند.
بیشتر سردفترها فقط صفحات عقدنامه را ورق می‌زنند و بدون هیچ توضیحی درباره مندرجات سند با انگشت نشان می‌دهند که زوج‌ها کجاها را باید امضا کنند در حالی که سند ازدواج به خاطر مسوولیت‌آوربودنش سندی مهم است که زوج‌ها بخصوص خانم‌ها باید از بندبند آن مطلع باشند چون اگر غیر از این باشد وقتی پیچ و خم‌های زندگی شروع شود تمام امضاها دست و پاگیر می‌شوند.
یکی از بندهای عقدنامه می‌گوید: زوج ضمن عقد شرط کرد که هرگاه طلاق بنا به خواسته زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد زوج موظف است نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را با نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند پس اگر مردی این شرط را امضا کند مشمول موضوع تصنیف در دارایی‌های مشترک می‌شود و زن مطلقه می‌تواند با ارائه دادخواست این مبالغ را مطالبه کند.

شروط دوازده گانه

در یکی دیگر از بندهای عقدنامه آمده است زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که با رجوع به دادگاه ودریافت مجوز پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه کند. پیداست اگر مردی با این شرط موافقت کند زن می‌تواند در دادگاه اقامه دعوا کرده و تخلف زوج از شروط مندرج در عقدنامه را اثبات کند و با حکم دادگاه به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند چون در این صورت از سوی زوج وکیل است که اصالتا (شخص خودش) یا وکالتا (با انتخاب وکیل و تفویض وکالت به وی) خود را مطلقه کند.
پس لازم است مردها بدانند اگر پای چنین شرطی در عقدنامه را امضا می‌کنند حق طلاق را در صورت تحقق این دوازده شرط به همسرشان داده‌اند: خودداری شوهر از دادن نفقه زن به مدت 6 ماه به هر عنوان حتی با توسل به اجبار، سوءرفتار یا سوءمعاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند، ابتلای زوج به بیماری‌های خطرناک و درمان‌نشدنی به نحوی که دوام زندگی زناشویی را برای زوجه به خطر بیندازد، جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد، بی‌توجهی به رای دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد، محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی در پرداخت منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد، ابتلای زوج به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی خلل وارد کند، زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا 6 ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند، محکومیت قطعی زوج در ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر که آبروی زوجه را به خطر بیندازد، باردار نشدن زوجه از زوج بعد از 5 سال به علت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر، مفقودالاثر شدن زوج ومراجعه نکردن به دادگاه 6 ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه و ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اجرا نکردن عدالت بین همسران به تشخیص دادگاه.
پس با تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و پس از قطعیت حکم نسبت به اجرا و ثبت صیغه طلاق در دفتر رسمی ثبت طلاق اقدام کرده و خودش را مطلقه کند.

شروط ضمن عقد

تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد اما مهریه پولی است که زیاد هم نسبت به وصول آن نمی‌توان امیدوار بود. برای همین زوج‌ها قبل از جاری شدن صیغه عقد می‌توانند توافق کنند تا حقوقی چون حق تحصیل، اشتغال، حق انتخاب محل سکونت یا شرط تضمین پرداخت مهریه از سوی یک یا 2 نفر از اعضای خانواده یا آشنایان زوج را در عقدنامه درج کنند.
در واقع شرط وکالت در طلاق یا همان چیزی که مردم به عنوان حق طلاق می‌شناسند هم از جمله این شروط است.
این شرط به زن حق می‌دهد تا خود را وکالتا طلاق دهد یعنی زن وکیل مطلق از طرف شوهر خود باشد که هر زمان بخواهد یا پس از تحقق امری معین و اثبات آن در دادگاه خود را مطلقه کند. البته درج این شرط در عقدنامه به این معنی نیست که دیگر مرد نمی‌تواند همسرش را طلاق دهد. در واقع مرد در شروط ضمن عقد فقط به صورت وکالتی این حق را به همسرش می‌دهد و زن هم به عنوان وکیل در طلاق این را می‌داند که این حق یا شرط ضمن عقد به معنای انتقال کامل و مطلق حق از سوی شوهرش نیست و مرد هم می‌تواند بنا بر شرایطی از این حق استفاده کند.
بد نیست بدانید که شروط ضمن عقد با محتوایی چون ممنوعیت ازدواج دوم برای مرد، عدم نزدیکی یا طلاق در مدت معین مثلا 5 سال قابلیت اجرا ندارد اما می‌تواند زن در شروط ضمن عقدش این نکته را بگنجاند که مثلا مهریه او به دخترش تعلق بگیرد (شرط صلح مهریه به فرزند)‌.

http://www.divorce-attorney.ir

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

ده کیلو بال مگس بعنوان مهریه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


مهریه همین یک کلمه خانواده های زیادی را درگیر کرده است چه کسانی که قصد ازدواج دارند چه کسانی که چانه زنی های باقی مانده را سرانجام داده و چه خانواده هایی که زندگی مشترک را آغاز کرده اند.

مهریه همین یک کلمه خانواده های زیادی را درگیر کرده است چه کسانی که قصد ازدواج دارند  چه کسانی که چانه زنی های باقی مانده را سرانجام داده و چه خانواده هایی که زندگی مشترک را آغاز کرده اند.اما گذشته از مهریه های سنگین گاهی با مهریه های عجیب و غریبی روبرو می شویم که به  قدری شگفت انگیزند که حتی نمی شود آنها را باور کرد مهریه هایی که اگر به دادگاه و شکایت نرسند شاید هیچ وقت از آنها خبردار نشوید. با این حال کسانی که برای ازدواج به سراغ اینگونه مهریه ها میروند هزارو یک دلیل دارند گاهی ترس از آینده و گاهی علاقه ی شخصی!

ده کیلو بال مگس، حفظ کردن تمام دیوان حافظ یا کل شاهنامه فردوسی، سفر به 120 کشور دنیا، 10 هزار لیتر بنزین، 10 رأس آهوی وحشی، چندین کیلو پوست پیاز و دست و پا یا قلب آقای داماد، از جمله این مهریه‌های عجیب و غریب  است. اما مهریه عجیب تر از اینها که چند روز پیش شنیدم قلب مادرشوهر بود که مهریه دختری شد که پسر از روی شور جوانی عاشق دختری شد و به هر نحو خانواده اش را راضی کرد و خانواده دختر خام بودن و جوان بودن داماد را بهانه و ضمانت بیشتری طلب نمودند ، عروس هم که سکه های زیاد هم جوابگویش نبود ، این بار به جای مهریه قلب مادر شوهر را طلب کرد! اما آیا ثبت اینگونه مهریه ها قانونی است؟ مواد 1078تا 1082قانون مدنی  موادی است درخصوص مهریه و شرایط آن.اما این شرایط چیست؟

  •  الف: مهریه مالیت داشته باشد
    داراى ارزش اقتصادى و قابل خرید و فروش باشد. براى نمونه نمى توان آب دریا یا هوا (مگر هوا در زیر آب ) را مهر قرار داد.
  • ب: قابل تملیک باشد
    قابل نقل و انتقال باشد و زن بتواند به محض وقوع عقد آن را به ملکیت خود درآورد و یا مرد آن را در اختنیار زن و تحت تملیک او قرار بدهد. براى مثال مشترکات عمومى مانند بوستان هاى عمومى یا فضاى سبز یا جاده و خیابان و یاموقوفات که قابل تملیک به وسیله افراد واشخاص نمى باشند را نمى توان به عنوان مهر تعیین کرد و یا به عنوان مثال مالى که متعلق به غیر یا دیگرى است، یا مالى که به دلیل بدهى به دیگرى در توقیف است (از طریق مراجع قانونى) نمى توان مهر قرار داد مگر اینکه با اجازه غیر یا با رضایت طلبکار باشد. بنابراین مالى که مهر قرار داده مى شود باید مالک آن شوهر باشد ولى ملک دیگرى را هم با اجازه و اذن مالک مى توان مورد مهر قرار داد اگر مالک ملک و صاحب مال اجازه ندهد شوهر باید مثل یا قیمت آن را بدهد.
    مهر باید منفعت عقلایى و مشروع داشته باشد، چیزى که قانون، فروش یا استعمالش را منع کرده است مانند مشروبات الکلى یا موادمخدر، نمى توان مهر قرار داد
  • ج : معلوم باشد
    معلوم بودن مهر این است که مقدار و جنس و وصف آن مشخص باشد به وسیله وزن کردن یا کیل (پیمانه) یا به عدد یا مشاهده و با توصیف رفع ابهام شود مانند ده متر پارچه یا سى کیلو گندم و در بعضى موارد نیز وصف شىء از طریق حواس حاصل مى شود: مانند بوى عطر یا زعفران یا گلاب یا طعم ترشى و از اینگونه اشیا.
    هرگاه مهر، عین معین باشد مى بایستى هنگام عقد موجود باشد والا تعیین مهر، باطل خواهد بود. (مستنبط از ماده 361 قانون مدنی.)
  • د: معین باشد
    مهر باید طورى معین شود که مردد نباشد، به عنوان مثال یکى از دو خانه یا یکى از دو اتومبیل نباشد، باید کاملاً معین شود که چه چیزى به عنوان مهر تعیین مى شود.
  • ه: داراى منفعت عقلایى و مشروع باشد
    مهر باید منفعت عقلایى و مشروع داشته باشد، چیزى که قانون، فروش یا استعمالش را منع کرده است مانند مشروبات الکلى یا موادمخدر، نمى توان مهر قرار داد.
    مهریه باید حلال باشد. گوشت خوک ، مردار، شراب یا چیزهایى که مالکیت آن براى مسلمانان مشروع نیست را نمى توان مهر قرار داد و در صورتى که مهر قرار داده شود چنین مهرى باطل است لیکن عقد صحیح است و بنابر شرایط موجود، باید مهرالمثل یا مهرالمتعه تعیین نماید.
  • و: قابل تسلیم باشد
    شوهر باید قدرت تسلیم مهر را به زن داشته باشد، مالى را که در دریا غرق شده یا در جاى نامعینى پنهان است و قابل دسترسى نیست، نمى توان به عنوان مهر تعیین کرد، مگر اینکه زن به تنهایى، یا با کمک دیگران بتواند آن را تحصیل کند وبه دست آورد.
ماده 1078 قانون مدنی که مهریه باید مالیت داشته باشد بنابراین مهریه های عجیب چون ارزش مالی ندارند قانونی نیستند و در دفاتر اسناد رسمی نباید به ثبت برسندو ثبت ایگونه مهریه ها غیر قانونی است وعاقد وظیفه دارد در موردی که مهریه غیرمتعارف باشد آن را ثبت نکند.

براساس شرایط گفته شده درخصوص مهریه از جمله  ماده 1078 قانون مدنی که مهریه باید مالیت داشته باشد بنابراین مهریه های عجیب چون ارزش مالی ندارند قانونی نیستند و در دفاتر اسناد رسمی نباید به ثبت برسندو ثبت ایگونه مهریه ها غیر قانونی است وعاقد وظیفه دارد در موردی که مهریه غیرمتعارف باشد آن را ثبت نکند.

به هر رو تجربه نشان داده است مهریه های سنگین و عجیب و غریب که دختران گاه با تصویر محکم کردن پایه های زندگی شان تعیین می کنند، هیچ تاثیری در دوام زندگی مشترکشان ندارد و اگر پای اختلاف و ناسازگاری پیش بیاید، تمام سکه های دنیا هم نمی توانند باعث ادامه زندگی مشترک شوند و تعیین چنین مهریه هایی جز نتیجه یک هیجان آنی که با مرور زمان رو به خاموشی می رود، دلیل دیگری ندارد.همچنین  این مهریه‌ها نه تنها تضمینی برای دوام زندگی نیست بلکه در بیشتر موارد نتیجه عکس نیز دارند. چرا که وقتی یک زندگی‌‌ بر پایه اندیشه‌های احساسی و هنجارشکن بنا شود؛ از همین رو نیز ضربه خورده و در نهایت از هم پاشیده خواهد شد.

http://www.divorce-attorney.ir

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

مهریه و شرایط آن 2

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


سال‌ها ردای قضاوت به تن‌داشتن برای کسی که حالا کسوت وکالت به قامت دارد، امتیازی ویژه است و مهدی عمادی این امتیاز را دارد. صلاحیت گفته‌های او از سال‌ها تجربه‌اش در مسند قضا آب می‌خورد.
عمادی پرونده های خانوادگی زیادی را بررسی کرده، با زنان و مردان مختلفی برخورد داشته، حرف های خوب و بد زیادی را شنیده، کلک ها و فریبکاری های زیادی را از نزدیک دیده و حالا که در دادگاه ها به عنوان وکیل حاضر می شود از همه تجربه هایش به نفع موکلانی که برای وصول مهریه شان تلاش می کنند، استفاده می کند.
گفت و گوی ما با او از تشریح وضع زنانی که شوهرانی متمکن دارند، اما برای فرار از مهریه به هر روشی متوسل می شوند، شروع شد و با ارائه راهکارهای قانونی به زنان ادامه یافت و سرانجام به این نتیجه رسید که در شرایط امروزی که قانون کمترین حمایت را از زنان دارد، مهریه بهترین وسیله برای احقاق حقوق زنان است. البته به این شرط که در تعیین مهریه افراط و تفریط نشود و میزان آن بسیار اندک یا بسیار کلان نباشد.
یکی از شگردهای مردان متمکن برای فرار از پرداخت مهریه همسرانشان، انتقال اموال به غیر است که دست زنان را از گرفتن مهریه کوتاه می کند. این زنان برای اثبات تمکن مالی شوهر نیز با مشکلات زیادی رو به رو هستند و اغلب موفق به اثبات ملائت (توان مالی) مرد نمی شوند.

  • به اعتقاد شما این گروه از زنان با چه روش هایی می توانند مهریه خود را وصول کنند؟
    در بیشتر پرونده ها زمانی که زن قصد گرفتن طلاق دارد، مهریه اش را به اجرا می گذارد؛ یعنی از مهریه به عنوان یک اهرم برای رسیدن به هدف نهایی که همان طلاق است استفاده می کند. در این گونه موارد بویژه وقتی از قبل اختلافاتی وجود دارد و مرد احساس می کند کم کم زن به سمت مطالبه مهریه پیش می رود به انتقال اموال خود به نزدیکان یا افراد مورد اعتمادش رو می آورد.
    اما اگر زنان باهوش باشند، می توانند به این نیت شوهر پی ببرند و از تمام مدارک مربوط به نقل و انتقال ها کپی بگیرند و برای ارائه در دادگاه نزد خود نگه دارند. البته زنان وقتی می توانند این مدارک را جمع آوری کنند که اموال از طریق مبایعه نامه عادی منتقل شده و مدرکی در دست باشد. من موکلی داشتم که قبل از این که خانه را به قصد گرفتن طلاق ترک کند، از تمام مبایعه نامه ها و چک هایی که اثبات می کرد مرد تمکن مالی دارد و برای فرار از دادن مهریه، اموالش را به نام دیگران کرده کپی گرفته بود و با استناد به همین مدارک نیز توانست مهریه اش را وصول کند.
    اگر این مدارک موجود باشد، زنان می توانند با این که مرد اموالش را به طور رسمی به شخصی دیگر منتقل کرده، حکم توقیف اموال بگیرند. یکی دیگر از راه های وصول مهریه زنانی که شوهرانشان قصد فرار از مهریه را دارند، این است که مردان را ممنوع الخروج کنند.
    درواقع اگر مردی قبل یا بعد از تنظیم دادخواست از سوی همسرش، اموال خود را به قصد فرار از ادای دین به دیگری منتقل کند، با استناد به قوانین کیفری و حقوقی می توان مهریه زن را مطالبه کرد. ماده 218 قانون مدنی تصریح می کند «هرگاه ثابت شود معامله با قصد فرار از دین و صوری انجام شده آن معامله باطل است.» همچنین ماده 218 مکرر نیز می گوید: «هرگاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده، دلیل اقامه کند که مدیون برای فرار از دین، قصد فروش اموال خود را دارد دادگاه می تواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی صادر کند.»
    البته طبق این مواد قانونی باید چند شرط محقق شود تا زن بتواند مهریه خود را وصول کند. اول این که باید مالی وجود داشته باشد، دوم این که زن باید ثابت کند که معامله صوری بوده، سوم این که هدف مرد از معامله، فرار از پرداخت مهریه بوده و چهارم این که فردی که مال به او انتقال یافته از نیت فرد انتقال دهنده باخبر بوده و با او همدست باشد. پس اگر مورد چهارم اثبات نشود، دادگاه اعلام می کند صاحب مال نه به قصد فرار، بلکه به علت اضطرار مالش را فروخته است.
    البته زن ها می توانند از ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی هم استفاده کنند که اشاره دارد «هر کس به قصد فرار از دین و تعهدات مالی، مال خود را به دیگری انتقال دهد عمل او جرم تلقی و فرد به حبس تعزیری محکوم خواهد شد که طبق این ماده، فرد انتقال گیرنده نیز اگر با علم دست به چنین کاری زده باشد شریک جرم محسوب می شود.»
    قانون جدید التصویب حمایت از خانواده نیز در ماده 22 تاکید دارد که زن تا سقف 110 سکه می تواند تقاضای حبس مرد را داشته باشد که این قانون نیز راه خوبی برای جلوگیری از فرار مردان بویژه مردان متمکن از پرداخت مهریه است. ظاهر این قوانین به نفع زنان است، اما واقعیت این است که اثبات سوء نیت مرد و اثبات صوری بودن معامله کار دشواری است و به قول شما همه زنان آنقدر باهوش نیستند که بتوانند از نیت شوهرانشان باخبر شوند و مدرک و سند جمع کنند.
  • این قبیل زنان برای گرفتن مهریه شان چه راه هایی پیش رو دارند؟
    به اعتقاد من، جنبه کیفری این قبیل پرونده ها بهتر به نتیجه می رسد. مثلا اگر مبایعه نامه ای موجود باشد و زن در دادگاه به آن استناد کند، می توان با استفاده از تاریخ مبایعه نامه و مبلغ معامله و نحوه تبادلات مالی، سوء نیت مرد را ثابت کرد. من پرونده هایی داشته ام که مرد می گوید بله فلان ملک مالم بوده و فروختم، اما وقتی بررسی می کنیم مشخص می شود مثلا یک ملک یک میلیارد تومانی، 400 میلیون تومان فروخته شده و تاریخ مبایعه نامه هم حوالی زمانی است که زن دادخواست مطالبه مهریه داده است و هیچ چک یا سند مالی هم که گویای تبادل مال در معامله باشد، موجود نیست.
  • در قوانین ما تصریح شده که خانه و ماشین به عنوان سرپناه و مرکب ـ که در اسلام به آن تاکید شده ـ شامل دیون مرد نمیشود، یعنی مردی که یک خانه و خودرو داشته باشد دادگاه حکم به فروش این اموال نمی دهد. به همین علت بسیاری از زنان موفق به گرفتن مهریه خود نمی شوند. نظرتان در این باره چیست؟
    بله درست است، اما نه برای هر مردی. در قانون بر مستثنیات دین تاکید شده، اما اجرای آن بستگی دارد که ما آن را چطور تفسیر کنیم. مثلا اگر قرار است خانه مرد برای وصول مهریه توقیف شود باید دید آن خانه چه میزان می ارزد و چه ویژگی هایی دارد. گاهی یک آپارتمان بسیار لوکس در شمال تهران توقیف می شود، اما مرد ادعا می کند این آپارتمان جزو مستثنیات دین است، در حالی که این طور نیست.
    اما اگر یک آپارتمان بسیار معمولی در مناطق متوسط شهر متعلق به مردی باشد ممکن است با بررسی های کارشناسی و تعیین قیمت آن، حکم به توقیفش داده نشود چون به هر حال داشتن یک سرپناه معمولی از این بابت که او حق حیات دارد جزو حقوق مرد است. به غیر از سرپناه، درباره حقوق مرد هم همین شرایط حاکم است، مثلا اگر او ماهی یک میلیون تومان درآمد دارد، اگر بچه داشته باشد تا یک سوم و اگر نداشته باشد تا یک چهارم آن قابل توقیف است تا مرد با بقیه حقوق خود بتواند زندگی کند.
  • حالا اگر مردی این میزان مال را هم نداشت تکلیف مهریه زن چه می شود؟
    مردان به طور کلی می توانند تقاضای دو نوع اعسار بدهند؛ اول اعسار کلی که در 95 درصد موارد دادگاه نمی پذیرد که یک مرد هیچ مالی نداشته باشد و دوم اعسار به نحو تقسیط که دادگاه براساس شغل، تحصیلات، مسکن و میزان درآمد مرد را باهم جمع می کند و میزان اقساط را مشخص می کند.
  • شما در لابه لای صحبت هایتان چند بار از قانون جدید حمایت از خانواده و ماده 22 آن که تا سقف 110 سکه مهریه امکان به حبس انداختن مرد را می دهد، دفاع کردید و آن را به نفع زنان دانستید. به اعتقاد شما محدود کردن امکان اجرای حبس در بحث مهریه کار درستی است؟
    بیایید موضوع را از این زاویه ببینیم. در قانون مدنی ما برای زن حق طلاق در نظر گرفته نشده مگر در موارد استثنایی. درواقع این قانون طوری نوشته شده که به صورت یکطرفه به نفع مرد است در حالی که حمایت های قانونی باید دوسویه باشد. به اعتقاد من که در دادگاه ها رفت و آمد دارم، بیش از 95 درصد موارد تقاضای مهریه از سوی زن برای گرفتن طلاق است و این هم به آن علت است که قانون حق طلاق را به زن نداده است.
    من مواردی را دیده ام که زن حاضر است مهریه، اجرت المثل، جهیزیه و طلاهای متعلق به خودش را ببخشد، اما از زندگی مشترک زجرآور خود خلاص شود. پس در چنین شرایطی این که قانون حمایت از خانواده تا سقف 110 سکه حق اجرای مجازات حبس را به زن داده، نکته مثبتی محسوب می شود؛ چون بالاخره زن باید بتواند به نوعی از حقوق خود دفاع کند.
  • نظر شما درباره عندالمطالبه و عندالاستطاعه بودن مهریه چیست؟
    به اعتقاد شما کدام یک از این دو نوع مهریه به نفع زنان است؟ می دانید که دستگاه قضایی و نهادهای تصمیم گیر خیلی تلاش کردند که مهریه عندالاستطاعه را در جامعه جا بیندازند، اما با استقبال مردم روبه رو نشدند.
    عندالمطالبه یعنی هر زمان که زن مهریه را مطالبه کرد چون محق است، باید به او پرداخت شود اما عندالاستطاعه یعنی هر زمان که مرد توان مالی داشت مهریه را پرداخت کند. پس بی شک مهریه عندالمطالبه به نفع زنان است، اما من در دفترخانه ها دیده ام محضردار بدون ارائه توضیح به زوجه از او می خواهد با مهریه عندالاستطاعه موافقت کند. در یکی از موارد من به زوجه در این باره توضیح دادم و او به محض اطلاع اعلام کرد که با مهریه عندالاستطاعه موافق نیست.
    مهریه حق زنان است و بی شک هیچ زنی ـ به جز افراد معدودی که با مهریه کاسبی می کنند ـ با نیت گرفتن مهریه وارد زندگی مشترک نمی شوند، اما به هر حال مهریه پشتوانه زنان است که عندالاستطاعه کردن مهریه این پشتوانه را از زنان می گیرد و راه فرار حقوقی برای مردان را باز می کند.
  • نظرتان درباره جایگزین شدن شروط ضمن عقد با مهریه چیست؟
    شروط ضمن عقد معمولا برای کسانی کارایی دارد که یک بار وارد زندگی شده و ضربه خورده اند که ما به آنها می گوییم اگر می خواهی دوباره به زندگی برگردی، یکسری شرط برای خودت در عقدنامه درج کن. اگر این شروط درست باشد در جای خودش می تواند زمانی که زن در عسر و حرج قرار گرفت و فشار زندگی برایش غیرقابل تحمل شد به کارش بیاید؛ شروطی مثل حق طلاق، حق حضانت فرزند، حق تعیین محل سکونت و... مسئولان دولتی همیشه تلاش دارند به مردم بقبولانند نیازی نیست زنان بیش از حد بر مهریه تاکید داشته باشند و به آن به چشم یک پشتوانه نگاه کنند. آنها از مردم می خواهند به مهریه های اندک بسنده کنند و مردان را به علت نپرداختن مهریه به زندان نیندازند، اما آن چیزی که در جامعه اتفاق می افتد عکس این خواسته هاست و همچنان مردم ترجیح می دهند به مهریه تکیه کنند.
    به اعتقاد شما کدام بخش از قوانین ما ایراد دارد که هنوز هم مهریه یک پشتوانه برای زن تلقی می شود؟
    به نظر من بحث های فرهنگی در این حوزه بسیار موثر است، اما نباید از اصل موضوع غفلت کرد. من پرونده ای داشتم که مهریه زن چند شاخه گل بود و مرد براحتی او را ترک کرد و رفت. پس به اعتقاد من مهریه همیشه باید وجود داشته باشد، چون ممکن است مثلا مردان تنوع طلب در طول زندگی تصمیم بگیرند زن جدیدی اختیار کنند که اگر در این شرایط زن هیچ مهریه ای نداشته باشد، مرد بسیار راحت قید او و زندگی را می زند، اما اگر مهریه ای در کار باشد مرد از ترس پرداخت آن هم که شده با احتیاط بیشتری تصمیم گیری می کند، پس مهریه می تواند جنبه بازدارنده داشته باشد و از بسیاری از ناهنجاری ها جلوگیری کند.
  • پس می توانیم این طور استنباط کنیم چون قوانینی که از زنان حمایت کند در کشور ما بسیار کم است مهریه همچنان به عنوان یک اهرم فشار و ابزار احقاق حق مطرح می شود؟
    بله، واقعیت این است که زن هیچ چیز به غیر از مهریه در دست ندارد تا به وسیله آن احقاق حق کند. البته ناگفته نماند برخی زنان، مهریه را دستاویزی برای رسیدن به مقاصد خود قرار می دهند که البته تعدادشان کم است. به اعتقاد من در زندگی مشترک هیچ چیز بهتر از مهر و محبت کارایی ندارد. توصیه ام به مردان هم این است که مهریه را به اندازه توان شان قبول کنند و اگر قبول کردند، آن را بپردازند و برای فرار از آن نقشه نکشند.
  • http://www.divorce-attorney.ir

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


ازدواج‌ های اینترنتی



وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



به گزارش بی باک به نقل از فارس، واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه مانند ایران در کنار تمام محاسن و نوآوری‌هایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است. تغییرات در شیوه ازدواج جوانان یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران است که به «ازدواج‌های اینترنتی» موسومند اما مساله مهم این است که آیا می‌توان اشتراک سلیقه افراد در «چت‌روم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟

هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد اما در کنار این موضوع، احکام اسلامی‌همواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بی‌توجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل می‌دهد می کاهد و زمینه‌ساز بروز مشکلات متعددی می‌شود.

بی‌اعتمادی، عمده‌ترین آسیب ازدواج اینترنتی

بی‌اعتمادی یکی از عمده‌ترین آسیب‌هایی است که زندگی زوجینی را که به‌واسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج می‌کنند، تهدید می‌کند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت می‌کند؟» آشنایی در فضای چت‌روم‌ها، بعدها آثار عمیقی بر روابط زوج‌ها می‌گذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی موارد خود را بسیار ایده‌آل معرفی کنند. این نوع ارتباط زمانی می‌تواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذی‌صلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود.

اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمی‌توانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این گفته به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم. بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.

نگاه پسران به همسریابی اینترنتی از نوع «سرگرمی» است

نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفا نوعی سرگرمی‌است. دختران بیشتر از شیوه همسریابی اینترنتی استفاده می‌کنند. در حالی که پسران بیشتر با نگرش سرگرمی‌وارد «چت‌روم» می‌شوند. شاید بتوان ادعا کرد که آشنایی در چت‌روم‌ها بتواند به کاهش سن ازدواج کمک کند اما نمی‌توان توقع داشت این الگو در جامعه ما نیز جوابگو باشد چون بیشتر تعاملات جوانان در فضای مجازی انتزاعی و دور از واقعیت است و همین موضوع زمینه‌ای برای افزایش مشکلات و آسیب‌های همسریابی اینترنتی در جامعه ماست. مشکل کنونی ما این است که پسران حاضر به قبول مسئولیت ازدواج نیستند و در نهایت این جامعه زنان هستند که از این شیوه ازدواج آسیب می‌بینند.

بهترین راهکار، فرهنگسازی است به این معنی که مسئولان فرهنگی جامعه با ارائه مشاوره به والدین و همچنین تولید برنامه‌های مختلف به آموزش خانواده‌ها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اینترنت و خدمات آن بپردازند.

ازدواج‌های موفق که ریشه در آشنایی اینترنتی دارد نیز توسط افرادی صورت گرفته است که از شخصیت‌های پخته‌ای برخوردار بوده‌اند به این معنی‌که به‌طور تصادفی با هم در اینترنت آشنا شده‌اند نه اینکه از این طریق با هم ازدواج کنند.

نمی‌توان گفت همه ازدواج‌هایی که از طریق اینترنت صورت گرفته، محکوم به جدایی است. آشنایی قبل از ازدواج، مهم‌ترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است بنابراین صرفنظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند. فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی می‌کنند شامل گروه‌هایی هستند که محدودیت‌هایی دارند؛ این محدودیت‌ها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد. در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارایه ‌شده توسط کاربران تا چه حد صحت دارد زیرا چون در بسیاری از موارد افراد ایده‌آ‌ل‌های خود را به طرف مقابل منعکس می‌کنند.»

آشنایی خانواده‌ها با همسریابی اینترنتی، نیازمند زمان طولانی است البته درصورت فراگیری آن نیز فرهنگ حاکم بر جامعه ایران زمینه‌ای را فراهم می‌کند که خانواده‌ها از این شیوه استقبال نکنند و ترجیح دهند امر ازدواج را با شیوه سنتی آن پیگیری کنند. فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شده‌اند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیحی نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارائه پرسش‌های خود نیستند از همین‌رو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بی‌برنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.

از آنجا که شناخت افراد در فضای مجازی نسبت به یکدیگر چهره به چهره نیست، بسیاری از کاربران درصدد فریب یکدیگر برمی آیند و به ارایه اطلاعات غیرواقعی می‌پردازند که این روند نه تنها به ازدواج منجر نمی شود بلکه تبدیل به موضوعی سرگرم‌کننده می‌شود که بی‌توجهی به آن آسیب‌های زیادی را به دنبال دارد.

ایجاد محدودیت در برخی سایت‌ها یکی از راهکارهای کاهش همسرگزینی به شیو ه اینترنتی است به این معنی که گزینه همسریابی در همه پایگاه‌های اینترنتی موجود نباشد و تنها برخی سایت‌های دینی و فرهنگی از این امکان برخوردار شوند. همچنین پرهیز از ارتباط مجازی طولانی‌مدت را نیز باید دیگر راهکار دانست به طوری که پس از آنکه کاربران اطلاعات مقدماتی را از یکدیگر کسب کردند، شرایط آشنایی چهره به چهره آنها تحت نظر خانواده فراهم شود تا رابطه مجازی محدود باشد.

آیا می دانید:

- در ایران از هر یکصد ازدواج 2 مورد اینترنتی است و البته علت 25 درصد طلاق ها همین نوع ازدواج ها و ازدواج های بعد از آشنایی های خیابانی است.

- در فضای مجازی، تضمینی برای ارائه اطلاعات صحیح وجود ندارد و شناخت اینترنتی از همسر آینده کافی نیست.

- ازدواج اینترنتی همیشه ترس و سؤالی را در دل زوجین باقی می گذارد و آن هم این است که: " آیا همسرم با دیگری هم برای ازدواج چت کرده است؟"

- یکی از آسیب های ازدواج اینترنتی، پایین بودن درصد اعتماد زوجین به یکدیگر است. این موضوع در زندگی مشترک با توجه به علاقه زوجین به حضور در اتاق های چت و جست و جو در اینترنت عامل شک و تردید همسران نسبت به یکدیگر خواهد شد

- نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفاً سرگرمی است.

- آشنایی قبل از ازدواج، معیار مهم زندگی مشترک است و اینترنت هم یکی از راه های آشنایی است ولی از راه اینترنت نمی توان زیربنای زندگی مشترک را بدون اما و اگر ساخت.

- بی توجهی به معیارهای اصلی زندگی مشترک در ارتباط های اینترنتی یک آسیب دیگر است.

- قول و قرارهای اینترنتی کوچکترین تضمینی ندارند.

- ازدواج و تعیین سرنوشت از پشت سیم ها معمولاً عاقبت خوشی ندارند.

- ازدواج های اینترنتی معمولاً بر اساس ساده انگاری، خوش بینی و هیجانات جوانی صورت می گیرد. تبعات جدایی در ازدواج های اینترنتی برای طرفین شدید تر از جدایی های عادی است چون در بیشتر ازدواج های اینترنتی، از تجربه های والدین استفاده نمی شود و این موضوع باعث می شود زوجین علاوه بر اینکه فشارهای عاطفی ناشی از طلاق را تحمل می کنند باید جوابگوی فشارهای کلامی اطرافیان خود هم باشند.

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


جوانان تن به ازدواج نمی دهند

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

به اعتقاد کارشناسان و صاحب‌نظران، مشکلات اقتصادی و فرهنگی از عوامل مهم کاهش آمار ازدواج در کشور هستند که گروه‌ها و نهادهای مختلف دولتی، علمی و دانشگاهی، اجتماعی و مردمی را در این حوزه وارد عرصه فعالیت کرده است، به طوری که گروه‌های مرجع و متعهد مردمی، از جمله اساتید دانشگاه و حوزه، مدیران و مشاوران مراکز و موسسات مشاوره‌ای، ائمه جماعات و معتمدان محلی، با دریافت آموزش‌های لازم می‌توانند به عنوان اولین حلقه‌های ارتباطی با مردم نقش پررنگی در فرهنگ‌سازی و آگاهی بخشی به جامعه ، درباره حل بحران ازدواج ایفا کنند.

براساس اعلام سازمان ثبت‌احوال کشور، سرعت طلاق‌ها در جامعه از ازدواج افزایش یافته است و آمار طلاق 1.5 برابر ازدواج شده است.

سرویس "جوانان "خبرگزاری دانشجویان ایران در میزگردی با حضور پرفسور باهر استاد دانشگاه و رفتارشناس و دکتر بیاتی روانشناس به بررسی چالش‌های ازدواج جوانان پرداخته است.

میزگرد ازدواج

حسین باهر رفتارشناس و حقوقدان در این میزگرد راه‌حل برون رفت از بحران ازدواج را خروج مسئولان دولتی از تصمیم‌گیری در مقوله ازدواج دانست و گفت: در حال حاضر نیازمند ساختاری منسجم در مقوله جوانان هستیم، امروزه مسئله جوانان و ازدواج نیازمند یک شورای عالی مردمی است که بدون حضور مسئولان دولتی و با حضور اساتید دانشگاهی، معلمان، نمایندگان فرهنگسراها و مساجد و صدا و سیما و ... و با یک عزم ملی اداره شود.

اجرای قانون تسهیل ازدواج هشت سال بلاتکلیف مانده است

حسین باهر در میزگرد بررسی «مسائل و مشکلات ازدواج جوانان» که در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، برگزار شد، افزود: کار خوب باید خوب انجام شود، اگر می‌خواهیم طرحی به درستی اجرایی شود، باید راهکار اجرایی آن را هم بدانیم و آن را به دست فردی مطلع و کاردان بسپاریم. امروزه بسیاری قوانین نوشته شده است که هر چند ضعف‌هایی هم دارند، اما همین قوانین هم کامل اجرایی نمی‌شود بطوری که شاهد هستیم اجرای قانون تسهیل ازدواج هشت سال بلاتکلیف مانده است.

وی با اشاره به اینکه تسهیلات ازدواج باید اساسی و با برنامه باشد، اظهار کرد: تسهیلاتی همچون مسکن ارزان، معافیت سربازی برای جوانانی که ازدواج پایدار خواهند داشت یا اولویت استخدام برای پسران متاهل باید وجود داشته باشد و این مسئله باید در جامعه جا بیفتد که فردی که متاهل است باید از امکانات بیشتری برخوردار باشد. مردی که توانمند است، باید ازدواج کند و این مسئله در اسلام هم مورد تاکید بوده و به عنوان امری واجب توصیه شده است.

دختران تحصیلکرده باید با هم کفو خود ازدواج کنند

باهر با اشاره به اینکه دو زوج باید هم کفو و همگن باشند، افزود: عده‌ای به غلط اظهار می‌کنند، دختران باید توقعات خود را پایین بیاورند، در حالی که دختر با تحصیلات کارشناسی ارشد را نمی‌توان مجبور کرد با یک کارگر ازدواج کند و این موضوع، پایین‌ آوردن توقعات نیست؛ بلکه اختلافات فرهنگی و طبقاتی است که منجر به مشکلات دیگری خواهد شد و یکی از مهم‌ترین عوامل طلاق، اختلاف فرهنگی و هم کفونبودن زوجین با یکدیگر است.

وی افزود: دختران تحصیل کرده، شایسته این هستند تا با افراد تحصیل کرده هم کفو خود ازدواج کنند و برای این امر باید فرهنگ جامعه را افزایش داد و بر بالا بردن تحصیلات پسران تاکید کرد.

این جامعه‌شناس و رفتارشناس در این راستا به بحث تفکیک جنسیتی را در دانشگاه اشاره کرد و گفت: در این طرح به این مقوله توجه نشده که دختری اگرنتواند خود را در کنار پسرها در دانشگاه حفظ کند، قطعا در جامعه مورد آسیب بیشتری قرار خواهد گرفت. ضمن آنکه ذات انسان به گونه‌ایست که اگر او را از مسئله‌ای منع کنی، بیشتر کنجکاو خواهد شد و به دنبال آن خواهد رفت.

باهر با اشاره به اینکه دو زوج باید هم کفو و همگن باشند، افزود: عده‌ای به غلط اظهار می‌کنند، دختران باید توقعات خود را پایین بیاورند، در حالی که دختر با تحصیلات کارشناسی ارشد را نمی‌توان مجبور کرد با یک کارگر ازدواج کند و این موضوع، پایین‌ آوردن توقعات نیست؛ بلکه اختلافات فرهنگی و طبقاتی است که منجر به مشکلات دیگری خواهد شد و یکی از مهم‌ترین عوامل طلاق، اختلاف فرهنگی و هم کفونبودن زوجین با یکدیگر است.

وی با اشاره به نگاه اجتهاد در اسلام، افزود: چرا اسلام به اجتهاد و تقلید از مرجع زنده تاکید دارد؟ چون نگاهش رو به آینده است و آینده را معتبر می‌داند.

باهر با اشاره به مناظره بررسی افزایش سن ازدواج در بین جوانان که اخیرا از صدا و سیما پخش شد و خود نیز در آن حضور داشت، گفت: افرادی که در مناظره حضور داشتند، همگی از مسئولان برتر حوزه جوانان بودند؛ اما نگاهشان به ازدواج جوانان از منظر تجارب شخصی، مطالعه و اعتقاد به گذشته بود و کمتر تجربه مشاوره خانواده و کسب اطلاع از وضعیت جامعه را داشتند. این در حالی است تا زمانی که متولیان امر که در رأس امور تدوین و اجرای قوانین هستند،‌ نسبت به عمق مسائل بیگانه باشند، شرایط تغییر نخواهد کرد.

میزگرد ازدواج

وی با بیان اینکه برخی مسئولان شناخت زیادی از مشکلات ندارند، ادامه داد: زمانی که مشکلات بیان می‌شود، مسئولان از کارشناسان سند و مرجع می‌خواهند اما تا زمانی که مسئولان خود احساس درد نکنند، وضعیت بهبود نخواهد یافت که در این راستا باید نهادهای مردمی تشکیل شود.

این رفتارشناس در مورد انتخاب بین مسائل فرهنگی و اقتصادی موثر در مقوله ازدواج، اظهار کرد: منطق صفر و یک، مدت‌هاست که از بین رفته است و نمی‌توان در مسائل اجتماعی از بین دو گزینه یکی را انتخاب کرد. میان صفر و یک بی‌نهایت عدد وجود دارد و مسئله اقتصاد و فرهنگ نیز حکم همین مسئله را دارد.

باهر، اقتصاد را رگ حیاتی جامعه توصیف کرد و گفت: اقتصاد زیربنای خانواده و جامعه است و خداوند در قرآن، اساس دین‌داری، سلامت جامعه و تشکیل خانواده را بر پایه اقتصاد استوار دانسته است.

باهر درباره ازدواج دانشجویی نیز گفت: من از بنیانگذاران ازدواج دانشجویی در کشور بوده‌ام؛ اما در این طرح متاسفانه جایی برای مشاوره دیده نشده بود و فقط صرفا صیغه ازدواج قرائت شد، در حالیکه اگر مشاوره نیزصورت می‌گرفت، عده‌ای سوء استفاده نمی‌کردند که از امکانات استفاده کنند و در دوران دانشجویی با یکدیگر زندگی کنند و پس از دانشگاه هر کسی سوی زندگی خود رود و از هم جدا شوند.

وی افزود: در اقتصاد لزوما فقر مطرح نیست و ثروت زیاد و انباشت سرمایه در دست عده قلیلی نیز فساد ایجاد می‌کند و امروزه 85 درصد از سرمایه کشور، در دست 15 درصد از جمعیت جامعه است و زمانی که جوانی اتومبیل یک میلیارد تومانی سوار می‌شود، چگونه می‌خواهد زیر بار مسئولیت تشکیل خانواده برود.

دلیل اصلی گرم شدن بازار سایت‌های همسریابی از نظر باهر

این استاد دانشگاه با بیان اینکه امکان رفع نیاز جنسی جوانان به وفور و ارزان در جامعه وجود دارد، گفت: فردی که 15 سالگی به سن بلوغ برسد و 35 سالگی ازدواج کند، یعنی 20 سال نفس و طبیعت خود را کنترل کرده و ریاضت کشیده است. این فرد یا در درون خود می‌ریزد و دچار افسردگی می‌شود و یا بیرون می‌ریزد و پژمرده می‌شود.

باهر، دلیل اصلی گرم شدن بازار سایت‌های همسریابی را همین مسئله عنوان کرد و گفت: این سایت‌ها برای دختران راه‌اندازی شده است تا همسر مناسب پیدا کنند؛ اما متاسفانه این سایت‌ها محیطی برای سوء استفاده عده‌ای برای اهداف غلط شده است، بنابراین نباید این سایت‌ها حذف شوند؛ بلکه یک متولی معتبر و ناظر دقیق نیازمند است و لزوما نیز نباید سازمان‌های دولتی باشند و یک شورای مردمی می‌تواند این سایت‌ها را به خوبی کنترل کند.

میزگرد ازدواج

وی درباره ازدواج دانشجویی نیز گفت: من از بنیانگذاران ازدواج دانشجویی در کشور بوده‌ام؛ اما در این طرح متاسفانه جایی برای مشاوره دیده نشده بود و فقط صرفا صیغه ازدواج قرائت شد، در حالیکه اگر مشاوره نیزصورت می‌گرفت، عده‌ای سوء استفاده نمی‌کردند که از امکانات استفاده کنند و در دوران دانشجویی با یکدیگر زندگی کنند و پس از دانشگاه هر کسی سوی زندگی خود رود و از هم جدا شوند.

باهر با اشاره به برخی نگرش‌ها و تفکرات غلط در خانواده، گفت: برخی چشم و هم چشمی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها باعث بروز مشکلاتی در خانواده می‌شود و وقتی فرزند مشاهده می‌کند پدر و مادرش بر سر پول دعوا می‌کنند، طبیعی است وقتی سرمایه کافی هم نداشته باشد، به سراغ ازدواج نرود.

وی با بیان اینکه در جهان امروز زن و مرد برابر هستند، افزود: قانون این ظرفیت را ایجاد کرده تا حین عقد، شروط برابر میان زن و مرد قید شود و امروزه که زنان شانه به شانه مردان در جامعه حضور دارند، بهتر است تمام مسائل اعم از حق طلاق، ارث، مسکن و ... در حین عقد برابر تقسیم شود تا برخی مشکلات پیش نیاید.

باهر با اشاره به غلط دانستن این تفکر که فرزندآوری باعث استحکام خانواده می‌شود، افزود: زوجی که با هم مشکل دارند، فکر می‌کنند با بچه‌دار شدن مشکلات آنان حل خواهد شد؛ اما جز آنکه فرد دیگری را دچار مشکل و بدبختی کنند، نتیجه دیگری نخواهد داشت.

طلاق همیشه مذموم نیست

وی با اشاره به مسئله طلاق‌ درمانی، گفت: گاهی چاره‌ای جز طلاق نمی‌ماند و همیشه طلاق نیز مذموم نیست. امروزه شاهد طلاق‌های عاطفی در خانواده‌ها هستیم و خانواده به جای سازگاری، به سازش کاری می‌پردازند.

وی در خاتمه افزود: اکثریت طلاق‌هایی که در سنین بالا و در نسل‌های گذشته اتفاق می‌افتد و یا در سنین کم و نسل جوان رخ می‌دهد، همگی از عدم مسئولیت و عدم تعهدپذیری ناشی می‌شود.

میزگرد ازدواج

رواج پدیده نوظهور ادامه زندگی زوجین پس از طلاق از طریق دوستی

دکتر مهدی بیاتی روانشناس نیز در میزگرد ایسنا برای خروج از حل بحران ازدواج بر نقش رسانه و نگرش‌سازی در جامعه تاکید کرد و گفت: امروزه باورپذیری در ازدواج کمرنگ شده و جوانان هیچ انگیزه و علاقه‌ای برای ازدواج ندارند. این باور از خانواده نشات گرفته و به رسانه‌ها رسیده است، به عبارت دیگر متهمان اصلی بحران ازدواج خانواده‌ها و رسانه‌ها هستند.

وی افزود: امروزه بیشتر با جوانانی سر و کار داریم که با بزرگسالان بیگانه‌اند و زمانی که به آنها پیشنهاد ازدواج داده می‌شود. فرد وقتی در خانواده‌اش ببیند ازدواج جز دردسر و درگیری، حاصلی برای او نخواهد داشت، تن به ازدواج نمی‌دهد.

وی با بیان اینکه عده‌ای از جوانان بر این باورند که ازدواج سنتی به طلاق نمی‌انجامد، گفت: در بسیاری از ازدواج‌های سنتی، خانواده‌ها یکدیگر را تحمل می‌کنند و دچار طلاق عاطفی هستند. مادری که پس از 50 سال به فرزندش می‌گوید فقط به خاطر تو من این زندگی را ادامه داده‌ام، طبیعی است آن جوان از ازدواج بیزار شود.

مجری برنامه مناظره ازدواج خود مجرد است

بیاتی با اشاره به برنامه‌های صدا و سیما در تشویق و تمایل جوانان به ازدواج، افزود: متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی از رسانه‌ها عمده کسانی که الگوی جامعه هستند، همچون فوتبالیست‌ها، بازیگران و ... تمایلی به زندگی مجردی دارند. به عنوان مثال در مناظره‌ای که اخیرا در مورد علل افزایش سن ازدواج از صدا و سیما پخش شد، مجری برنامه خود مجرد است و چگونه فردی که خود به ازدواج اعتقاد ندارد، یک برنامه مناظره با عنوان ازدواج را مدیریت می‌کند.

تولیدات صداوسیما عامل گرایش جوانان به زندگی مجردی است

وی با اشاره به سریالی که این شب‌ها از شبکه سوم سیما پخش می‌شود، گفت: در این سریال بازیگر اصلی به زندگی مجردی تمایل دارد و از بازگشت به محیط خانه خود بیزار است، این مسائل ناخودآگاه فرد را به سمت زندگی مجردی سوق می‌دهد.

این روانشناس با بیان اینکه ازدواج یک امر متولی‌مدار نیست، افزود: اگر صرفا به فکر افزایش تسهیلات باشیم، آمار طلاق را افزایش داده‌ایم. مشکل ما تسهیلات نیست، بلکه مسائلی وجود دارد که حتی مسئولان نیز از آن بی‌اطلاع هستند.

بیاتی با اینکه این نگرش‌ها باید ریشه‌یابی شود، تصریح کرد: اگر به برنامه‌های کودک در دهه‌های 60 و 70 دقت کنیم، متوجه خواهیم شد در اکثر برنامه‌های کودک شخصیت‌های داستان در جست‌وجوی مادر خود هستند. به عبارت دیگر مجموعه‌ای از تفکرات به حوزه کودک وارد می‌شود که نگران از فرآیند تشکیل خانواده است و این در ذهنیت او اثر می‌گذارد و حال این فرد به سن ازدواج رسیده است و این مسائل بر ذهن او تاثیر گذاشته است.

وی با اشاره به اینکه صدا و سیما دائما درگیری‌ها و تنش‌ها را در خانواده به تصویر می‌کشد، گفت: امروزه در برخی از سریال‌ها نشان می‌دهد وقتی دختر و پسر داستان با یکدیگر دوست هستند، زندگی خوشی به تصویر کشیده می‌شود، اما زمانی که با هم ازدواج می‌کنند. سراسر درگیری و مشکل به نمایش گذاشته می‌شود که این مسائل بر ذهنیت جامعه تاثیر منفی می‌گذارد.

وی با اشاره به اینکه مسئله ازدواج یک زنجیره است و محدود به یک و دو مسئول نمی‌شود، گفت: برخی از مسئولان چرا نگران آن هستند که مسائل نقد شوند. چرا از ارائه آمار می‌ترسند؟ امروزه در تهران از هر سه مورد ازدواج، یکی به طلاق می‌انجامد. به عبارت دیگر از هر 100 هزار ازدواج، 30 هزار طلاق رخ می‌دهد و اگر یک سوم این جمعیت در کنار خیابان بایستد. تصور کنید چه فسادی جامعه را دربرخواهد گرفت.

بیاتی با بیان اینکه ازدواج یک امر متولی‌مدار نیست، افزود: اگر صرفا به فکر افزایش تسهیلات باشیم، آمار طلاق را افزایش داده‌ایم. مشکل ما تسهیلات نیست، بلکه مسائلی وجود دارد که حتی مسئولان نیز از آن بی‌اطلاع هستند.

وی افزود: اقتصاد مسئله مهمی است،‌ اما اگر دائما بر آن تاکید شود، مسائل نوظهوری پدید می‌آید که هیچ برنامه‌ای برای آن پیش‌بینی نشده است و زمانی که مسئولین به این نتیجه نرسند که مشکلات اساسی در این باره وجود دارد و افرادی که تصمیم‌گیر هستند، به این باور نرسند که باید قدمی بردارند، وضعیت تغییر نخواهد کرد و اگر مسئولین پای خود را از مسئله ازدواج بیرون بکشند و به نهادهای مردمی بسپارند، تمام مسائل حل خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه متاسفانه نیاز جنسی جوان در برخی مواقع ارزان و آسان در حال رفع است، افزود: دراین راستا یک بحران در راه است و یکی از مسائلی که باعث گرایش به ازدواج می‌شود، مسائل جنسی است و تا زمانی که نیازهای جنسی جوان ارزان و بدون دردسررفع شود و فرد دردسرهای زندگی خانوادگی را ببیند، دیگر ازدواج برای او لذت نخواهد داشت و سودی در آن نمی‌بیند.

میزگرد ازدواج

بیاتی مهم‌تر از اقتصاد، نگرش افراد به ازدواج را عامل مهمی در افزایش سن ازدواج دانست و افزود: اگر بررسی کنیم، شاهد خواهیم بود میزان عدم تمایل به ازدواج در خانواده‌های مرفه، بسیار بیشتر از خانواده‌های متوسط و فقیر است. فردی که نگرشش به ازدواج، بهره‌برداری از زن است، با تسهیلات سه الی پنج میلیونی، تمایلی به ازدواج پیدا نخواهد کرد.

این روانشناس با بیان اینکه مسائل جنسی همچون بسیاری از نیازهای دیگر زندگی است، افزود: چرا باید این موضوع در جامعه پنهان شود. امروزه 60 درصد از طلاق‌ها از مسائل زناشویی نشأت می‌گیرد که این آمارها برای طلاق‌های ثبت شده است و طلاق‌های عاطفی خود مسئله دیگری دارد.

بیاتی افزود: یکی از مراجعه‌کنندگان عنوان می‌کرد که پنج سال در طبقه دیگری جدا از همسرش زندگی می‌کرد، طبیعی است این فرد برای رفع نیازش به سراغ روش‌های دیگری برود. متاسفانه این مسائل امروزه در برخی خانواده‌ها که حتی فکرش را هم نمی‌کنیم وحشتناک‌تر است و حتی مسائلی رخ می‌دهد که نمی‌شود به راحتی بیان کرد. برخلاف توصیه مذهب ما، در برخی خانواده‌ها گفتمان عشق‌ورزی وجود ندارد که این امر نیازمند آموزش و فرهنگ‌سازی در جامعه است.

بیاتی با اشاره به برنامه‌های صدا و سیما در تشویق و تمایل جوانان به ازدواج، افزود: متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی از رسانه‌ها عمده کسانی که الگوی جامعه هستند، همچون فوتبالیست‌ها، بازیگران و ... تمایلی به زندگی مجردی دارند. به عنوان مثال در مناظره‌ای که اخیرا در مورد علل افزایش سن ازدواج از صدا و سیما پخش شد، مجری برنامه خود مجرد است و چگونه فردی که خود به ازدواج اعتقاد ندارد، یک برنامه مناظره با عنوان ازدواج را مدیریت می‌کند.

این روانشناس یکی دیگر از عوامل عدم گرایش به ازدواج را وابستگی خانواده به فرزندان دانست و گفت: در گذشته تعداد خانواده‌ها بیشتر بود و فرزندان پس از سن 18 سالگی تقریبا از خانواده جدا می‌شد؛ اما امروزه‌ خانواده‌های تک فرزندی باعث شده تا وابستگی والدین به فرزندان از وابستگی فرزند به والدین بیشتر شود و حتی خود خانواده‌ها تمایلی به ازدواج فرزندانشان نداشته باشند.

این روانشناس با اشاره به سایت‌های همسریابی، گفت: نکته قابل توجه اینجاست که گروهی از افراد مراجعه‌کننده به سایت‌های همسریابی، متاهلین هستند و این نشان‌دهنده آن است که مشکل در جای دیگری است.

این روانشناس با بیان اینکه بیشترین آمار طلاق در دو سال اول زندگی و پنج سال اول زندگی رخ می‌دهد، افزود: کسانی که بعد از پنج سال از هم طلاق می‌گیرند، کسانی هستند که در زمان ازدواج، هم کفو هم بوده‌اند و پس از پنج سال از هم کفو بودن، درآمده‌اند. به طور نمونه یکی از زوجین به تحصیل می پردازد و سطح اجتماعی‌اش ارتقا پیدا می کند و احساس می کند دیگر هم کفو همسرش نیست و از او جدا می شود که برای حلی این مشکل باید با تزریق مناسب دانش و فرهنگ به طور مساوی به زن و شوهر در طول زندگی، خانواده را آرام کرد تا فرزندان نیز از ازدواج بیزار نشوند.

رواج پدیده نوظهور ادامه زندگی زوجین پس از طلاق از طریق دوستی

وی با اشاره به یک پدیده نوظهور در امر طلاق، گفت: امروزه شاهد پدیده‌ای هستیم که برخی زوجین از یکدیگر طلاق می‌گیرند و بعد با یکدیگر دوست می‌شوند و زندگی می‌کنند. این مسئله یک بحران جدی است و اساس زندگی ما که بر اساس اسلام است را مورد تهدید قرار داده است.

این روانشناس افزود: عده‌ای این طلاق‌ها را ناشی از عدم شناخت می‌دانند، اما وقتی با این زوج‌ها صحبت‌ می‌کنیم، متوجه می‌شویم بعد از طلاق به خوبی زندگی خود را ادامه می‌دهند. این افراد مفهوم زندگی و با هم بودن و مسوولیت پذیری را به درستی درک نکرده‌اند و رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه سراسری باید این مسائل را آسیب‌شناسی کند و در جهت آموزش درست مفاهیم زندگی گام بردارد. در غیر این صورت در حق مردم ظلم کرده است.

انتهای پیام

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست


آژیر قرمز طلاق، سبقت روستاییان در طلاق از شهرنشینان

یکی از رویاهای بیشتر شهرنشینان این است که روزی فارغ از همه دغدغه‌ها و شلوغی‌های شهر، خود را به روستایی خوش آب و هوا برسانند و زندگی آرامی را در روستا آغاز کنند. حال آنکه در رویا،‌ روستا مکانی به دور از مشکلات و گرفتاری هاست اما آمارها نشان می‌دهد این روزها روستاها نیز متاثر از آسیب‌های شهری، با افزایش روزافزون طلاق و کاهش ازدواج دست و پنجه نرم می‌کنند. 


به نوشته روزنامه تهران امروز طی ده سال گذشته به ازای هر 40 طلاق در شهر، یک طلاق نیز در روستا به وقوع می‌پیوست اما این نسبت در سال 83 به 30 به یک رسید. در حالی که در سال‌های اخیر عواملی چون بیکاری، بسیاری از روستاییان را به شهرها کشانده و با مهاجرت نسل جوان، عملا برخی از روستاهای کشور خالی از سکنه شده است اما مهاجرت بی‌رویه روستاییان به شهرها نیز نه تنها کاهش آمار مطلقه‌های روستایی را دربر نداشته بلکه بررسی آمارها در سال گذشته نشان می‌دهد که با ثبت هر 10 طلاق در شهرها، 9 طلاق نیز در روستاهای کشور ثبت شده است. اعداد و ارقامی که به گفته جامعه‌شناسان به آسانی نمی‌توان از کنار آن گذشت. چرا که روستاها گنجینه‌هایی هستند که لقب آخرین بازماندگان از آداب رسوم کهن سرزمینمان را به‌دنبال می‌کشند و همواره اذهان عمومی آنها را عاری از آسیب‌های اجتماعی تصور می‌کند.


آژیر قرمز طلاق در روستاهای مازندران، همدان و آذربایجان‌شرقی

چند روز پیش بود که رضا آزادی کناری مدیرکل دفتر امور روستایی استانداری مازندران از روند افزایشی آسیب‌های اجتماعی در روستاهای این استان ابراز نگرانی کرده و گفته بود: «آسیب‌های اجتماعی نظیر طلاق و اعتیاد و.. به روستاها نیز ورود کرده و مدیران ارشد برای کاهش آسیب‌ها باید در این زمینه سیاست‌های صحیح اتخاذ کنند.» میزان وقوع طلاق در روستاهای همدان نیز دست کمی از مازندران ندارد. از هر 100 مورد ازدواج روستایی، نتیجه 4 مورد ازدواج، طلاق است و فروریختن سقف آشیانه مشترک. این در حالی است که میزان وقوع طلاق در روستاهای استان همدان بخصوص روستاهای نهاوند با افزایش همراه بوده و بررسی‌ها نشان می‌دهد که پای طلاق به روستاها به‌عنوان نماد سبک زندگی سنتی نیز رسیده است. در سال 90 از مجموع 435مورد طلاق در شهرستان نهاوند 204 مورد طلاق مربوط به روستاها بوده است و در شش‌ماهه نخست سال 91، با اینکه جمعیت شهری نهاوند بیش از جمعیت روستایی آن است،‌110 مورد طلاق در شهر و 99 مورد طلاق در روستاها به ثبت رسیده است تا آنجا که به نظر می‌رسد وقوع پدیده طلاق روستایی در حال پیشی گرفتن از شهرهاست.

در مرداد ماه امسال نیز سعید برقی فرماندار بناب در آذربایجان شرقی در اقدامی مشابه روند طلاق در روستاهای بناب را نگران‌کننده خوانده و گفته است: «دلیل اصلی افزایش طلاق در روستاهای این شهرستان تاثیر منفی ماهواره‌های مبتذل و تهاجم فرهنگ غرب در روستاهاست.» به گفته او «ریشه این مسائل به ضعف فرهنگی جامعه مربوط می‌شود و متولیان فرهنگی باید آنقدر کار فرهنگی انجام دهند تا از متلاشی شدن کانون خانواده‌ها جلوگیری کنند.»

کاهش ازدواج روستایی‌ها، ‌معضل دوم


اما این تنها افزایش طلاق نیست که در روستاهای کشور خودنمایی می‌کند. کاهش ازدواج نیز معضل دیگری است که این روزها در برابر جوانان روستایی قد علم کرده است. چندی پیش مدیرکل ثبت احوال استان اصفهان اعلام کرد که در سال‌های 89 و 90، در حالی که شهر اصفهان دارای افزایش 5/1درصد افزایش بوده،‌ در روستاهای این استان کاهش6/9درصدی در ازدواج رخ داده است. طلاق نیز در همین بازه زمانی رشدی 8/3درصدی در شهر اصفهان داشته اما این میزان در روستاهای اصفهان به 8/5درصد رسیده است. شاید به همین دلیل است که سازمان بهزیستی کشور به فکر ارائه طرح ایجاد روستای پاک در برخی روستاهای کشور افتاده است. چرا که بر اساس ماده 194 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه، دولت مکلف به انجام برنامه‌ها و سیاستگذاری‌هایی شده است تا بهبود وضعیت روستا و توسعه روستایی حاصل شود. اقداماتی که می‌توان افزایش آگاهی‎های عمومی در برابر جرایم و آسیب‌های اجتماعی را از آن جمله دانست.
ماهواره عاملی برای افزایش طلاق در روستاها


منوچهر ثابتی جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این‌باره به تهران‌امروز می‌گوید: «در یک نگاه کلی بر ساختار جامعه می‌توان گفت که همزمان با برنامه‌های توسعه و نوسازی در سطح کشور، که هدف آن بیشتر بهبود جامعه است، ناخودآگاه آسیب‌های اجتماعی هم رشد پیدامی‌کنند چرا که جامعه دچار تمایز ساختاری می‌شود.» به گفته او «این تمایز ساختاری توانمندی افراد و سرمایه‌های اجتماعی را در پی دارد.» این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: «در جریان صنعتی شدن و مدرنیسیم، در روستاها کیفیت تحصیلات و درآمد ارتقا یافته و تغییر می‌کند. همچنین الگوی فعالیت اقتصادی و مشاغل نیز دستخوش تغییر می‌شود. از طرف دیگر زنان هم به عنوان بخشی از جامعه توانمندی‌هایی را کسب کرده و با ارتقا دادن جایگاه خود استقلال کسب می‌کنند و از آن زندگی سنتی و معیشت وابسته فاصله می‌گیرند. بنابراین در ذات برنامه‌های توسعه‌ای و نظام تقسیم کار اجتماعی، گسست بین زنان و مردان وجود دارد که می‌تواند آسیب‌های اجتماعی از جمله طلاق را سبب شود.» ثابتی ادامه می‌دهد: «از طرف دیگر قدرت رسانه‌ها را نیز نمی‌توانیم نادیده بگیریم. عناصر فرهنگی نیز در این زمینه نقش دارند و نباید جنبه‌های آسیب‌زای ماهواره را نادیده گرفت. این امر در تمامی مناطق وجود دارد و شامل روستاها هم می‌شود. این روزها ارتباطات مردم روستا از ارتباطات گرم رویاروی و چهره‌به‌چهره به ارتباط سرد از طریق وسیله ارتباط جمعی مثل ماهواره‌ها مبدل شده که تماشای آن تغییر نگرش‌ها، هنجارها و ارزش‌ها را به‌دنبال داشته است.»

چشم و همچشمی در روستاها بیشتر است

طیبه پورزمان، پژوهشگر و کارشناس ارشد خانواده نیز در گفت‌وگو با تهران امروز مشکلاتی از قبیل «بیکاری، اختلاف‌ سن‌ و تفاوت سطح‌ تحصیلات‌، اعتیاد و عدم تمکین» را از جمله دلایل مطرح در طلاق روستایی می‌داند. او می‌گوید: «متاسفانه با وجود همه طرح‌ها و برنامه‌هایی که دولت‌ها روی کاغذ دارند ازدواج و طلاق در کشور متولی ندارد. اما موضوع ازدواج و طلاق می‌کنند و جمعیت روستاها کمتر می‌شود همین امر حساسیت موضوع را بیشتر می‌کند چون در جمعیت کمتر، طلاق بیشتری واقع شده است.» او گذشته از عوامل یاد شده، به موضوع چشم و هم‌چشمی در روستاها اشاره می‌کند: «چشم و هم‌چشمی در شهرها هم وجود دارد اما در روستاها چون جمعیت کمتر است و همه افراد همدیگر را می‌شناسند و از خانه و زندگی یکدیگر خبر دارند پدیده چشم و هم‌چشمی را بیشتر شاهدیم. این امر در غفلت مسئولان و در خلاء‌فرهنگسازی برای ایمن ماندن از آن در میان روستاییان رواج یافته است.»

جلوی ضرر از هر کجا گرفته شود منفعت است و به نظر می‌رسد ثبت یک طلاق در روستاهای کشور به ازای هر 10 طلاق در شهرها؛‌ زنگ خطر طلاق در روستاهای کشور را به صدا در آورده است. زنگ خطری که اگر مسئولان به آن توجه نکنند، شاید کاهش شدید جمعیت روستایی کشور و افزایش آسیب‌های اجتماعی در این مناطق را در پی داشته باشد.
         

آمارهای ازدواج و طلاق باید در کنار آمارهای دیگر مسائل اجتماعی تحلیل شود

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



آمارهای سازمان ثبت احوال در زمینه ازدواج و طلاق در سال 1391 منتشر شده و نسبت میزان ازدواج و طلاق در استان‌های مختلف مشخص شده است.


به گزارش مهرخانه، بر اساس این آمارها از کل تعداد ازدواج‌های ثبت شده در این سال (829.968) استان تهران بیشترین تعداد ازدواج را با 93 هزار و 572 مورد به خود اختصاص داده است. پس از تهران، استان‌های خراسان رضوی، خوزستان و فارس به ترتیب بیشترین میزان ازدواج را داشته‌اند. همچنین استان‌های سمنان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد به ترتیب با نرخ ازدواج 5.962، 6.958 و 8.934 کمترین میزان ازدواج را دارا بوده‌اند.


در مورد طلاق نیز از کل میزان طلاق‌ها (150324) باز هم استان تهران با 32 هزار و 713 مورد طلاق رکورددار است و پس از آن استان‌های خراسان رضوی، اصفهان و فارس بیشترین میزان طلاق را به خود اختصاص داده‌اند. کمترین میزان طلاق نیز در استان‌های ایلام، خراسان جنوبی و کهگیلویه و بویراحمد مشاهده می‌شود که به ترتیب 637، 940 و 1007 مورد طلاق است.






همچنین آمارهای نسبت ازدواج به طلاق در سال 91 نشان می‌دهد در کل کشور نسبت این رقم 5.5 بوده است؛ به این معنا که تقریباً به ازای هر 5 مورد ازدواج، یک مورد طلاق رخ داده است. همچنین بیشترین نسبت ازدواج به طلاق در استان سیستان و بلوچستان (20.5) و کمترین آن تهران (2.9) بوده است. 


به نظر می رسد ذکر چند نکته در باب توجه به آمارهای کمی لازم بوده و این سؤال مطرح است که آیا می‌توان به سادگی به اعداد و آمار بدون تحلیل اجتماعی و فرهنگی آنها بسنده کرد؟ در ذیل به چند نمونه از پیش‌داوری‌ها و خطاهای شناختی مبتنی بر آمارهای کمی و عددی اشاره می‌کنیم.


آمارهای ازدواج و طلاق به نسبت جمعیت استان‌ها ارائه نمی‌شود

نکته‌ای که در باب نرخ‌های ازدواج و طلاق ارائه شده در آمارها قابل تأمل است، بحث عدم وجود نرخ ازدواج و طلاق نسبت به جمعیت هر استان است. از این رو وقتی نام تهران به عنوان استانی با بیشترین میزان ازدواج و طلاق برده می‌شود، باید توجه کرد این استان دارای بیشترین میزان جمعیت نسبت به دیگر استان‌ها نیز هست و شاید نسبت به جمعیتش که بیش از 13 میلیون نفر است، در صدر آمار ازدواج و طلاق نباشد.


ارائه آمارهای تفکیک‌شده، نسبت به جمعیت هر استان می‌تواند دید دقیق‌تری به مخاطب دهد که به واقع کدام استان نسبت به جمعیتش دارای ازدواج یا طلاق‌های بیشتری است. همچنین اگر این نسبت جمعیت جوان و در سن ازدواج هر استان را نیز در نظر بگیرد، در آن صورت می‌تواند به خوبی منعکس‌کننده وضعیت آن استان در زمینه ازدواج و طلاق باشد؛ چراکه در کنار زیاد یا کم بودن جمعیت یک استان، مسئله سالمندی جمعیت یا نرخ رشد و کودک بودن جمعیت نیز مطرح است. شهرهایی که میل سنی جمعیت آنها رو به سالمندی است، قطعاً دارای ازدواج و طلاق کمتری بوده و استان‌هایی با طیف سنی جوان‌تر بیشتر در معرض ازدواج و طلاق هستند. مانند تهران که به دلیل سیل مهاجرت جوانان برای کار و تحصیل به آن، قطعاً دارای جمعیت جوان‌تری نسبت به دیگر استان‌هاست. این همان رویکردی است که باید در تفاوت آمارهای ارائه شده میان کشورهایی با جمعیت جوان و یا سالمند نیز در نظر گرفته شود. 


آیا می‌توان از آمارهای طلاق استان‌ها نتیجه‌گیری کلی کرد؟

اما آنچه باید به آن توجه جدی‌تری شود، این است که آمارهای منتشرشده در این زمینه، به همان اندازه که راهگشا است و می‌تواند به مدیران و مسئولان کشوری بینشی جهت رسیدگی به مسائل خاص هر استان و اولویت‌هایشان بدهد، می‌تواند گمراه کننده نیز باشد، به عنوان مثال در بحث طلاق، صرف کاهش آن در یک استان نمی‌تواند دلیلی بر موفقیت زندگی‌های زناشویی در آن استان باشد. در واقع کم بودن نرخ آمار طلاق در استانی چون ایلام با 637 مورد در سال 91 می‌تواند دلایل بسیاری داشته باشد که لزوماً مثبت و سازنده نیست.  قبح اجتماعی و عرفی بیش از حد طلاق و تأکید بر ادامه زندگی تحت هر شرایطی، نداشتن امکان گذران اقتصادی زندگی در صورت طلاق، وجود قتل‌های ناموسی و تهدید به آن در صورت درخواست طلاق زن و ترس از طرد اجتماعی پس طلاق همگی مسائلی هستند که می‌توانند از طلاق جلوگیری کنند. 


اما باید توجه داشت که این مسائل خود ایجادکننده آسیب‌های اجتماعی دیگری همچون خودکشی و خودسوزی زنان، قتل شوهر، قتل زن یا فرزندان در حین خشونت‌های خانگی، اعتیاد، فرار از منزل و ارتباط نامشروع است؛ آسیب‌هایی که مرتب اخبارشان را در رسانه‌های جمعی می بینیم و می خوانیم.


بنابراین لازم است آمارهای طلاق در استان‌ها در کنار آمار دیگر آسیب‌های اجتماعی بررسی شود و از ایجاد تفکری که لزوماً ازدواج‌های باقی‌مانده را در شرایط مثبت ارزیابی می‌کند، جلوگیری کرد؛ چراکه اتفاقاً همین آسیب‌های اجتماعی ثانویه، منجر به افزایش تمایل به مهاجرت در دختران جوان به دیگر شهرهای مجاور و بزرگ‌تر می‌شود که خود بحث مهاجرت نیز می‌تواند آسیب‌زا بوده و نرخ آسیب‌های اجتماعی و مواردی مثل طلاق را در استان‌های میزبان بالا ببرد.


برتری میزان ازدواج بر طلاق در استان‌ها باید با تمام عوامل و جوانب بررسی شود 

در بحث نرخ ازدواج نیز آمارها بعضاً تصویر غلطی از واقعیت ارائه می‌دهند. برای مثال سیستان و بلوچستان بیشترین نسبت ازدواج به طلاق را داراست و به ازای هر 20 ازدواج تنها یک مورد طلاق در سال 91 ثبت شده است. در این زمینه نیز باید مسائل خاص هر استان و فرهنگ قومی افراد ساکن در آن استان در نظر گرفته شده و صرفاً به ارائه آمارهای کمی بسنده نکرد. مشکلات معیشتی و ازدواج در سنین کودکی شاید از مهم‌ترین موضوعاتی است که منجر به افزایش ازدواج در این استان شده است. 


آمارهای موجود نشان می‌دهد بیشترین میزان ازدواج کودکان در کشور مربوط به استان‌های سیستان و بلوچستان و اصفهان است. در کنار این مسئله که خود آسیب‌زا و غیر‌قانونی است، شاهد رواج تعدد زوجات در این منطقه به دلیل مشکلات معیشتی، طرد زنان پس از طلاق، عدم امکان گذران زندگی خود و نیاز اقتصادی برای ماندن در ازدواج، رواج خودسوزی و قتل‌های ناموسی و مسائلی از این دست هستیم که همگی باعث کاهش شدید کیفیت زندگی و عدم رضایت افراد از ادامه زندگی مشترک است، بدون آنکه امکانی در جهت حل مسائل و بهبود زندگی و یا خاتمه به آن داشته باشند؛ مسئله‌ای که به نوبه خود منجر به شکل‌گیری آسیب‌های دیگری می شود.


بیشترین علل طلاق چیست؟

مهم‌ترین علت طلاق در کشورمان براساس تحقیقات ملی انجام شده توسط معاونت اجتماعی بهزیستی شامل 5 علل اصلی درخواست طلاق از بین 36 علت می‌شود که براساس پرونده‌های مختومه در سال 84 تا 85 گزارش شده است و به ترتیب شامل اعتیاد به موادمخدر، دخالت اطرافیان، ضرب و شتم، تنفر و بی‌علاقگی و سوء‌ظن به همسر است.


افزایش آمار طلاق در کشور و ادامه روند فعلی مشکلاتی را برای خانواده و اجتماع به همراه خواهد داشت از جمله می‌توان به مواردی همچون افزایش سایر آسیب‌های اجتماعی همچون تکدی‌گری، روسپی‌گری، اعتیاد، کودکان خیابانی، فرار از منزل، خودکشی، قاچاق زنان و دختران، افزایش تعداد خانوارهای با سرپرست زن که درصد بالایی از آنان گرفتار فقر و بی‌سوادی‌اند، افسردگی و اختلالات شخصیتی در بین فرزندان طلاق و افت تحصیلی فرزندان اشاره کرد. همچنین افزایش میزان طلاق به تدریج قبح اجتماعی آنرا کاهش داده و اعتماد اجتماعی را که از مؤلفه‌های مهم سرمایه اجتماعی است، سلب می‌نماید.


در نهایت آنکه برای داشتن نگاه جامع‌تر و همه‌جانبه‌تر نسبت به مسائل ازدواج و طلاق و برنامه‌ریزی برای افزایش ازدواج و کاهش طلاق باید آمارهای منتشرشده مورد تحلیل و بررسی فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و واقعیت نهفته در پشت آنها کشف و بررسی شود.

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

طلاق توافقی چیست؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/


در این نوع طلاق فرض بر این است که زن و شوهر با جدایی موافق اند ، در این صورت دادخواست طلاق توافقی را به دادگاه تسلیم می کنند .


 دادگاه معمولا" از میان افراد نزدیک خانواده های زن و شوهر دو داور بر می گزیند و اگر آنها نتوانند میان زن و شوهر سازش برقرار نمایند بایستی توافق آنها را در مورد مسایل مالی ، حضانت و ملاقات اطفال مشترک جلب و به دادگاه ارایه کنند تا دادگاه گواهی عدم امکان سازش را صادر کند .


 در صورتی که در مورد مسایل یاد شده توافق نشود ، دادگاه از صدور حکم عدم امکان به عنوان طلاق توافقی خودداری می کند و کسی که خواهان طلاق است باید به روش دیگر اقدام کند .


بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


آمار طلاق در کشور

                     

                             وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


ازدواج‌هایی که با سبک‌های جدید مانند دوستی‌های خیابانی، اینترنتی و...صورت می‌گیرد؛ همه بر مبنای ارتباط‌هایی است که در اسلام، حرام شمرده شده است و همین ارتباط‌ها سبب به وجود آمدن یک عشق کور در دل فرد می‌شود که فوق‌العاده سطحی و زودگذر است و غالباً هم به طلاق منجر می‌شود.

 

گروه فرهنگی - اجتماعی برهان؛ طلاق مانند هر پدیده‌ی دیگر اجتماعى داراى ریشه‏هاى مختلفى است که بدون بررسى دقیق آن جلوگیرى از بروز چنین حادثه‏اى امکان‌پذیر نمی‌باشد. لذا قبل از هر چیز باید به سراغ عوامل طلاق برویم تا بتوانیم ریشه‏هاى آن را در جامعه بخشکانیم. در این خصوص گفت‌و‌گویی ترتیب داده‌ایم با خانم «دکتر مریم معین‌الاسلام»، کارشناس امور تربیتی و مباحث زنان که در ادامه می‌خوانید.

 

از نگاه شما اصلی‌ترین عواملی که سبب بروز طلاق در جامعه‌ی ما می‌شود چیست؟

 

طلاق یکی از مسائلی است که علت‌های متعددی می‌توان برای آن در نظر گرفت. کارشناسان تا به حال تقریباً حدود 20 علت را برای طلاق مطرح کرده‌اند که بخشی‌ از آن‌ها به مسائل اقتصادی، روانی، اخلاقی و خانوادگی مربوط می‌شوند، اما از بین این 20 عامل 5 عامل مهم‌تر از بقیه است و وقتی پرونده‌های طلاق را بررسی می‌کنیم، درمی‌یابیم که بیشتر طلاق‌ها به این 5 عامل برمی‌گردند.

 

مهم‌ترین دلایل طلاق:

 

1. ضعف مهارت‌های ارتباطی؛

 

 متأسفانه در این زمینه مردم کشور ما بسیار مشکل دارند و در واقع با مهارت‌های زندگی آشنا نیستند.

 

2. ناهمسانی در انتخاب همسر یا همان کفّیتی که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته است؛

 

متأسفانه در زمان انتخاب همسر به بحث کفّیت، که بسیار جدی در اسلام بر آن تأکید شده است، توجه نمی‌شود.

 

3. خشونت؛

 

دلیل دیگر عسر و حرج ناشی از رفتارهای خشن است که البته این مسئله چندان فراگیر نیست، ولی برخی به خاطر رفتارهای خشن همسرشان ناچار به طلاق می‌شوند.

 

4. اعتیاد؛

 

5. بدرفتاری‌های عاطفی.

 

در بررسی عوامل مختلف در افزایش طلاق، این موارد مهم‌ترین عوامل هستند. حال اگر بخواهیم این دلایل را ریزتر کنیم، به عوامل زیادی برمی‌خوریم از جمله:

 

- توقعات نامحدود زن و مرد

 

در حال حاضر جوان‌های ما بسیار ایده‌آل‌نگر و بلندپرواز هستند. آن‌ها احساس می‌کنند با ازدواج می‌توانند به تمام آرمان‌ها و آرزوهایشان برسند و مدینه‌ی فاضله‌ای از ازدواج در ذهن خود ترسیم می‌کنند، اما وقتی ازدواج می‌کنند، می‌بینند واقعیت موجودی که با آن مواجه شده‌اند کاملاً با آن چیزی که در ذهنشان تصور می‌کردند تفاوت دارد. در واقع تصوری که جوانان ما از ازدواج دارند با واقعیت ازدواج تفاوت زیادی دارد. لذا این مسئله باعث می‌شود که توقعات نامحدودی پیدا ‌کنند، اما وقتی وارد زندگی می‌شوند و می‌بینند که هیچ کدام از توقعات‌ و رؤیاهایشان تحقق پیدا نمی‌کند، تصور می‌کنند که باید طلاق بگیرند.

 

- تجمل‌گرایی

 

تجمل‌پرستی یکی دیگر از عواملی است که سبب ایجاد اختلاف بین زن و شوهر و در نتیجه طلاق می‌شود. اسراف و تبذیر و نبودن قناعت در بین خانواده‌ها عامل بسیاری از مشکلات است. بحث اخلاقی قناعت در خانواده‌ها خصوصاً در نظر جوان‌ها فراموش شده و به جای قناعت، اسراف و تبذیر رواج یافته است. نیازهای کاذب و درخواست‌های غیرواقعی از همسران به بحث طلاق دامن می‌زند.

 

- دخالت‌های برخی از خانواده‌ها

 

پدران و مادران برخی عروس‌ها و دامادها متأسفانه از تدبیر لازم برای مواجهه‌ با مشکلات میان فرزندشان و همسرش برخوردار نیستند و نمی‌دانند وقتی دخترشان با همسرش دچار مشکل می‌شود، با دامادشان چگونه برخورد کنند یا وقتی پسرشان با همسرش دچار مشکل می‌شود با عروس‌شان باید چگونه برخورد کنند.

 

گذشتگان ما در مواجهه‌ با مشکلاتی که فرزندانشان با همسرانشان پیدا می‌کردند، تدابیر بسیار خردمندانه و عاقلانه‌ای داشتند، اما امروزه در بین پدر و مادرها این تدابیر اصلاً وجود ندارد. لذا به محض اینکه کوچک‌ترین اختلافی بین فرزندانشان با همسرانشان ایجاد شود، به جای اینکه راه‌حلی مدبرانه روی این مسائل داشته باشند، برعکس به مشکلات دامن می‌زنند و نمی‌توانند آن‌ها را حل کنند.

 

در واقع وجود مشکلات طبیعی است. این بزرگ‌ترها هستند که باید مدبرانه با این مشکل برخورد کنند و بنابراین پدر و مادرها باید به صورت جداگانه در این زمینه آموزش ببینند. این مسئله‌ای است که ما از آن غافل شده‌ایم، اما در حقیقت بخش زیادی از طلاق‌ها به همین موضوع برمی‌گردد.

 

- بی‌اعتنایی زن و مرد نسبت به خواسته‌های یکدیگر

 

بی‌اعتنایی به مسائل عاطفی و جنسی یکی دیگر از مسائل مهم و دلیل بسیاری از طلاق‌هاست. به هر حال، مرد از همسرش انتظارات خاصی دارد و متقابلاً زن نیز از شوهرش انتظاراتی دارد. متأسفانه مهارت پاسخ‌گویی به انتظارات جنسی و عاطفی در زنان و مردان ما وجود ندارد. از یک سو، محرک‌های موجود در جامعه به نیازهای جنسی دامن می‌زند و از سویی دیگر، همسر پاسخ‌گوی این نیازهای جنسی نیست. همین مسئله سبب می‌شود که اختلاف و درگیری به وجود بیاید و نهایتاً هم به طلاق منجر شود.

 

- عدم تناسب فرهنگ خانواده‌ها

 

عدم تناسب فرهنگ خانواده و روحیات زن و مرد به ویژه در ازدواج‌های دانشجویی دیده می‌شود. دانشجویان بعضاً کمترین توجهی به تناسب فرهنگی ندارند و دختر و پسر با فرهنگ‌های کاملاً متفاوت فقط به ازدواج می‌اندیشند، ولی بعداً متوجه عدم تناسب روحیات و مسائل فرهنگی‌شان می‌شوند و این موضوع می‌تواند مشکل‌زا باشد و منجر به طلاق شود.

 

بحث اخلاقی قناعت در خانواده‌ها خصوصاً در نظر جوان‌ها فراموش شده است. و به جای قناعت اسراف و تبذیر قرار گرفته است. در واقع نیازهای کاذب، درخواست‌های غیرواقعی از همسران، به بحث طلاق دامن می زند.

 

این‌ها بخشی از عواملی است که به نظر می‌رسد که اگر بخواهیم همه‌ی آن را در یک عامل خلاصه کنیم، به این حقیقت می‌رسیم که متأسفانه ازدواج‌ها بسیار سطحی شده است و انتخاب‌ها بر اساس ظاهر فرد صورت می‌گیرد و بر اساس یک عشق زودگذر و عواطف هیجانی ازواج صورت می‌گیرد. در روایات داریم که این هیجان‌ها فرد را کور و کر می‌کند. آن لحظه اصلاً فرد به این مسئله فکر نمی‌کند که آیا عیب‌های فرد مقابل بعداً برای او مشکل ایجاد می‌کند یا نه؟ در واقع شناخت‌ 2 طرف نسبت به یکدیگر اصلاً عمیق نیست. این مسئله باعث می‌شود به همان میزان که شناخت‌ها سطحی و انتخاب‌ها بی‌پایه و ‌اساس است، زندگی‌ها هم بی‌پایه و ‌اساس شود.

 

خانم دکتر، شما به یک سری از علل و عوامل اشاره فرمودید که برخی از آن‌ها واقعاً نیاز به آموزش دارد و در واقع کمبود آموزش مهارت‌های خانواده در مراکز آموزشی و به خصوص در دانشگاه‌ها سبب بروز مشکلات بسیاری برای زن و مرد می‌شود، اما عامل دیگری هم وجود دارد و آن کم‌رنگ شدن اعتقادات و به دنبال آن اخلاقیات در جامعه است. به نظر شما، این مسئله چه تأثیری می‌تواند در ناپایداری نهاد خانواده داشته باشد؟

 

این موضوع یکی از عوامل جدی است که من فراموش کردم به آن اشاره کنم. متأسفانه در جامعه‌ی ما‌ سبک زندگی غربی جایگزین سبک زندگی دینی شده است. در سبک زندگی غربی طلاق به راحتی اتفاق می‌افتد و اگر می‌بینید قبح طلاق از بین رفته به خاطر این است که سبک زندگی اسلامی ما تبدیل به سبک زندگی غربی شده است.

 

در زندگی غربی طلاق امری کاملاً عادی و معمولی و بدون قباحت است و چون سبک زندگی ما غربی شده است،‌ ذهنیت‌ و سلایق‌ و به دنبال آن، خواسته‌های ما نیز متناسب با این سبک شکل گرفته است. این در حالی است که وقتی زوجین وارد زندگی مشترک می‌شوند، هنوز تا حدودی آن فرهنگ بومی و دینی خودشان را حفظ کرده‌اند و در حالی که بسیاری از مردان همان تصور سنتی و بومی از یک زن در ذهنشان وجود دارد، اکثر دختران سبک زندگی غربی را در پیش گرفته‌اند و لذا یک تعارض جدی بین آن‌ها به وجود می‌آید.

 

زن طور دیگری فکر می‌کند و متناسب با آن سلایق دیگری دارد، در حالی که مرد ذهنیت و تصویر دیگری از زن در زندگی دارد. سبک زندگی غربی انسان را به سمت فردگرایی، لذت‌گرایی و این رویکرد می‌کشاند که فقط خودت را ببین و با هر چیزی که خواسته‌های تو را محدود می‌کند مقابله کن.

 

این در حالی است که وقتی زن و مرد وارد زندگی زناشویی می‌شوند، باید فردیت و خیلی از خواسته‌های خود را فدای مصالح زندگی کنند، نه اینکه خواسته‌های فردی خود را جایگزین مصالح زندگی نمایند. متأسفانه این مسئله در بین خانم‌ها بیشتر وجود دارد، زیرا تفکرات فمنیستی واقعاً بر زنان جامعه‌ی ما تأثیرگذار بوده است و آن‌ها با همان ذهنیت وارد زندگی مشترک می‌شوند، در حالی که توقع و انتظار مردان چیزی متفاوت با آن تفکرات است و این تعارض جدی زندگی را از هم می‌پاشد.

 

عده‌ای نگاه منفی به این قضیه ندارند و یکی از علل افزایش آمار طلاق را بالا رفتن آگاهی‌های زنان از حقوق خودشان می‌دانند و این امر را تا حدودی مثبت تلقی می‌کنند. نظر شما در این زمینه چیست؟

 

اگر آشنایی به حقوق بدون توجه به اخلاق باشد، به مشکلات موجود دامن می‌زند. اگر ما صرفاً از حقوق حرف بزنیم، ولی مسائل اخلاقی یا موازنه‌ی بین حقوق و تکالیف را که در اسلام مطرح شده است مد نظر نداشته باشیم، بر مشکلاتمان افزوده می‌شود.

 

در سال‌های نه چندان دور، ازدواج‌ها با دخالت مستقیم خانواده و انجام مراسم خواستگاری صورت می‌گرفت؛ اما امروزه میبینیم که این مسئله نسبت به گذشته کم‌رنگ شده و جای خود را به آشنایی و خواستگاری‌های اینترنتی، خیابانی، دانشجویی و... می‌دهد. آیا از نگاه شما ازدواج هایی که با این سبک‌های مدرن شکل می‌گیرند قابل اطمینان هستند؟

 

این یک تهدید جدی است، زیرا ازدواج‌هایی که بر اساس روابط اینترنتی و راه‌هایی از این قبیل شکل می‌گیرند بر پایه‌ی شناختی سطحی هستند. بنده چندین پرونده‌ی طلاق را بررسی کرده‌ام که غالباً ازدواج آن‌ها بر مبنای شناخت و احساسات زودگذر و بر مبنای دوستی‌های خیابانی یا اینترنتی و... شکل گرفته بود. در واقع ازدواج آن‌ها بر مبنای ارتباط‌هایی بود که در اسلام هم حلال شمرده نشده است و همین ارتباط‌های حرام سبب شده بود یک عشق کور در دل فرد ایجاد شود که فوق‌العاده سطحی و گذراست.

 

متاسفانه جوانان کمترین توجهی به تناسب فرهنگی نمیکنند. دختر از یک جای دیگر و پسر از جای دیگر، با فرهنگ های کاملاً متفاوت تنها فقط به ازدواج می‌اندیشند، اما بعد از ازدواج می‌بینند از لحاظ فرهنگی با یکدیگر تناسب ندارند و این می‌تواند مشکل‌زا باشد و منجر به طلاق بشود.

 

این عشق کور باعث می‌شود که فرد دیگر حقایق را نبیند و شرایطی را ایجاد کند که حتی پدر و مادر نتوانند در مورد این ازدواج نظر بدهند. لذا چون انتخاب‌ها از سبک سنتی به سبک مدرن رفته‌اند، انتخاب‌ها کاملاً‌ سطحی شده‌اند و هر چه انتخاب سطحی‌تر و روبنایی‌تر باشد، زندگی‌ هم به همان میزان متزلزل می‌‌شود.

 

در دهه‌ی 70 اکثر کارشناسان ریشه‌ی اصلی طلاق در جامعه را دوستی‌های خیابانی می‌دانستند و در مقابل برای درمان، ازدواج به سبک سنتی و ازدواج‌های دانشجویی را توصیه می‌کردند، ولی در سال‌های اخیر می‌بینیم که ازدواج‌های سنتی و دانشجویی هم از دوام مطمئنی برخوردار نیست. ریشه‌ی این مسئله را در چه چیزی ارزیابی می‌کنید؟ چرا آمار طلاق در ازدواج‌های سنتی و دانشجویی هم بالا رفته است؟

 

همان طور که اشاره کردم عوامل مختلفی بر افزایش آمار طلاق تأثیر می‌گذارد. نمی‌توانیم بگوییم که قبلاً مهم‌ترین دلیل دوستی‌های خیابانی بوده است، چون امروز هم این مسئله وجود دارد، اما مسلماً این امر دلایل دیگری هم داشته و دارد.

دلیل اینکه امروز ازدواج‌های سنتی و دانشجویی هم به طلاق منجر می‌شوند این است که در انتخاب سنتی هم شناخت عمیق وجود ندارد. در ازدواج‌های سنتی هم گاهی تنها به صرف اینکه پدر یا مادر فرد را می‌پسندند، جوانان به خواستگاری می‌روند و همسرشان را انتخاب می‌کنند. این انتخاب هم درست نیست، زیرا عمیق و کامل نیست.

 

در زندگی غربی طلاق یک امر بسیار راحت، بدون قباحت، بدون سختی و خلاصه یک امر کاملاً عادی و معمولی شده است. لذا چون سبک زندگی ما غربی شده است،‌ ذهنیت‌ و سلائق‌ و به دنبال آن خواسته های ما نیز متناسب با این سبک شکل گرفته است .

 

لذا اگر واقعاً می‌خواهیم درصد آمار طلاق پایین بیاید، باید جوانان را به این مسئله دعوت کنیم که قبل از ازدواجشان به شناخت عمیق از یکدیگر برسند؛ یعنی این تفکر را در ذهن جوان‌ها جا بیندازیم که شناخت‌های سطحی و زودگذر زندگی‌های ناپایدار را به دنبال دارد. باید شناخت‌ افراد عمیق باشد، کانال‌های شناختشان متعدد باشد و حتماً مسائل را قبل از ازدواج با مشاور در میان بگذارند تا بتوانند به شناخت عمیقی برسند.

 

چه راهکارهایی را برای کاهش طلاق در جامعه پیشنهاد می‌کنید؟

 

راهکارهایی که به نظرم می‌رسد، تیتروار بدین شرح است:

 

 - شناخت عمیق و همه‌جانبه از یکدیگر قبل از ازدواج.

 

- استفاده از مشاوره‌ی قبل از ازدواج: به نظرم مشاوره در انتخاب صحیح فوق‌العاده تأثیر دارد. وقتی 2 نفر که قصد ازدواج دارند به مشاوره می‌روند و تمام مسائل خود را مطرح می‌کنند خیلی بهتر و راحت‌تر متوجه می‌شوند که آیا می‌توانند با هم زندگی کنند یا خیر.

 

- آموزش مهارت‌های زندگی به جوانان: نکته‌ی مهم دیگر این است که نسل جوان ما بسیار بد تربیت شده‌اند؛ یعنی ما فقط آن‌ها را وادار به درس خواندن و دانشگاه رفتن کرده‌ایم و تمام امکانات را برایشان فراهم کرده‌ایم، ولی در عوض هیچ یک از مهارت‌های زندگی را به آن‌ها آموزش نداده‌ایم. جوانی که به این شکل تربیت یافته است به هیچ عنوان قدرت تصمیم‌گیری و حل مسائل و مشکلات را ندارد و نمی‌داند زمانی که در زندگی با مشکل مواجه شد، چگونه باید با آن برخورد کند و در بحران‌ها چگونه باید تصمیم بگیرد.

 

در واقع این نسل برای زندگی آینده تربیت نشده‌اند. ما در واقع دخترانمان را برای همسری و مادری و پسرانمان را برای پذیرش مسئولیت‌های زندگی تربیت نکرده‌ایم و بدون تربیت کافی، آن‌ها را در جریان ازدواج قرار داده‌ایم و آن‌ها هم در این شرایط احساس غرق شدن و ناکامی و شکست می‌کنند و زندگی‌شان به طلاق کشیده می‌شود.

 

ما واقعاً باید از سال‌ها قبل از ازدواج به این مسئله فکر کنیم که باید فرزندانمان را برای زندگی و پذیرش مسئولیت‌های آینده مثل مسئولیت مادری و همسری پرورش دهیم، اما متأسفانه این مسئله اصلاً در زندگی‌های امروز وجود ندارد. علاوه بر این، امروز پدر و مادر هم در جایگاه خودشان قرار ندارند که از تعامل میان آن‌ها دختران و پسران بتوانند همسرداری را بیاموزند. در واقع الگوی مشخصی در این رابطه وجود ندارد.

 

اگر ما می‌خواهیم آمار طلاق کم شود، باید از سال‌ها قبل فرزندانمان را برای زندگی مشترک آماده کنیم. پدر و مادر باید الگوهای خوبی برای فرزندانشان باشند و مکرراً فرزندان خود را به خوش‌رفتاری، گذشت از تخلفات همسر و تسلط بر نفس و خشم‌‌های آنی توصیه کنند تا در مواقع بروز مشکل تصمیم عجولانه نگیرند. همچنین در مواقع بروز مشکلات، به جای طلاق باید به پیشنهاد قرآن عمل کنند و محکمه‌هایی در درون خانواده تشکیل دهند. این‌ها همه مسائلی است که دقیقاً برگشت مجدد به اسلام و دستورات و آیین‌های زندگی اسلامی است. به میزانی که ما از دستورات اسلامی فاصله می‌گیریم آمار طلاق در کشورمان بیشتر می‌شود.

  

ما در مؤسسه‌مان در این رابطه تحقیقات و پژوهش‌های زیادی انجام داده‌ایم و نهایتاً به این نتیجه رسیده‌ایم که جز از طریق آشنا کردن دختران با وظایف یک زن در زندگی مشترک و آشنا کردن مرد با وظایفش در زندگی و در واقع جز ارائه‌ی اطلاعات و مهارت‌های لازم و پرورش اعتقادی نسل جوان، راهی برای نجات خانواده وجود ندارد. آموزش این مسائل را باید از سال‌ها قبل شروع کرد تا نسلی آماده برای ورود به زندگی مشترک تربیت شود. اگر این کار صورت نگیرد، همچنان با مشکل طلاق مواجه خواهیم بود.


 

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/


طلاق جوانان

                             وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


وقتی ارزش‏‌های مدرن جایگزین ارزش‌‏های مذهبی و سنتی شود؛ دیگر حفظ کیان خانواده‌ برای جوانان چندان اهمیتی پیدا نمی‌‏کند و ‌به‌ راحتی، با بروز مشکلات هرچند کوچک و قابل حل، طلاق را به عنوان راه حل مشکلات خود ‌بر می‌‏گزیند.

 

گروه فرهنگی – اجتماعی برهان؛ متأسفانه در سال‌های اخیر طلاق در کشور ما سیر صعودی پیدا کرده است و اگر کارشناسان و مسئولین کشور در حل این معضل اجتماعی چاره‏ای نیندیشند، این مسئله به زودی تبدیل به یک بحران جدی خواهد شد. در خصوص بررسی علل افزایش آمار طلاق به سراغ «دکتر امیر‌حسین بانکی‌پور‌فرد»، کارشناس مسائل اجتماعی و استادیار دانشگاه اصفهان رفتیم تا از نظرات ایشان در این خصوص جویا شویم. از نظر ایشان تغییر نگرش جوانان، گستردگی روابط اجتماعی زن و مرد در بیرون از منزل و مصرف‌گرایی از عوامل اصلی افزایش طلاق به شمار می‏روند.

 

طی سال‌های اخیر شاهد روند رو به رشد طلاق و کاهش طول عمر زندگی مشترک و همچنین کاهش قبح جدایی در بین افکار عمومی جامعه هستیم. مهم‌ترین دلایل این مسئله را در چه می‌بینید؟

 

چند مورد را می‌توان به عنوان مهم‌ترین دلایل این مسئله نام برد:

 

- تغییر نگاه و بینش نسل جوان در مسائل فرهنگی که مستقیم یا غیرمستقیم به ازدواج مربوط می‌شود. در حقیقت این تغییر نگرش‌ها سبب بروز و افزایش مشکلات بین زن و شوهر می‌شود و عوامل دیگر می‌تواند زاییده‌ی این تغییر نگرش و تغییر رفتار باشد.

 

- یکی از عوامل اصلی در این مسئله گستردگی روابط زن و مرد در فضای اجتماعی است، چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج. طبعاً وقتی فضاهای ارتباطی برای مقایسه، سوءظن و اعتمادزدایی در خانواده باز باشد و همچنین وقتی فرد چیزهای دیگری معادل خانواده داشته باشد و انرژی‌اش را جای دیگری تخلیه کند، زمینه‌ای فراهم می‌شود تا فضای ارتباط خانوادگی لوث شود.

 

به نظر بنده، روابط باز اجتماعی عامل بسیار جدی و مهمی در بحث طلاق است. بعضی از این روابط از قبل، آثاری روی فرد می‌گذارند که بعداً تأثیر مستقیمی در حین ازدواج یا بعد از ازدواج بر فرد دارند.

 

- عامل اصلی دیگر تجمل‌گرایی و روآوری به فضاها و رقابت‌های مادی و چشم‌ و هم‌چشمی است. اگر فضاهای رقابتی بیشتر جنبه‌ی مادی، ظاهری و تجمل‌گرایی داشته باشند، وقتی افراد از نظر خود چیزهایی را بهتر می‌بینند، انگیزه‌شان نسبت به ادامه دادن به زندگی‌ مشترک خود به مراتب کمتر می‌شود و آن زمینه‌های مقایسه‌ای فراهم می‌شود یا بعضاً هزینه‌هایشان بالا می‌رود، فشارهای اقتصادی بر آن‌ها وارد می‌شود و فضای سردکننده‌ای بر زندگی حاکم می‌شود.

 

تجمل‌گرایی سبب می‌شود فرد احساس کند که دیگر نمی‌تواند به خواسته‌های خود برسد و در نتیجه، دیگر نمی‌تواند از زندگی مشترک خود احساس رضایت کند، زیرا توقعات خود یا همسرش بسیار بالا رفته است.

 

 روابط باز اجتماعی عامل بسیار جدی و مهمی در بحث طلاق است. بعضی از این روابط از قبل، آثاری روی فرد می‌گذارند که بعداً تأثیر مستقیمی در حین ازدواج یا بعد از ازدواج بر فرد دارند.

 

به طور کلی، می‌توان گفت نتیجه‌ی این 3 مسئله در اکثر مواقع جدایی و طلاق است:

 

1. تغییر نگرش نسل جوان نسبت به ارزش‌های اخلاقی؛

 

2. گستره‌ی روابط اجتماعی زن و مرد نسبت به همدیگر، چه روابط مشروع و چه نامشروع؛

 

3. تجمل‌گرایی و دنیاطلبی.

 

آقای دکتر شما به گستردگی روابط اجتماعی زن و مرد اشاره کردید، آیا می‌توان اشتغال را از عوامل مؤثر در تغییر نگرش زنان دانست؟ آیا می‌توان گفت این مسئله به افزایش ناسازگاری‌ها و طلاق در زندگی زناشویی می‌انجامد؟

 

بله، اشتغال، تحصیل زنان و مسائل دیگری از این قبیل، همه زمینه‌ی فضاسازی گسترده‌ برای تغییر نگرش‌ها را ایجاد می‌کنند. البته ما با خود اشتغال مخالف نیستیم، اما اگر اشتغال و فضای تحصیلی طوری مدیریت و راهبری می‌شد که فضای ارتباطی این قدر گسترده نشود، آسیب‌ها به حداقل می‌رسید. مثل دورکاری و کار در منزل به عنوان اشتغال زن یا محیط‌های اختصاصی زنان در محیط‌های اجتماعی.

 

اشتغال چند تأثیر منفی در ازدواج دارد:

 

1. روابط اجتماعی که روز به روز بین دخترها و زنان و آقایان گسترده‌تر می‌شود.

 

2. احساس استقلالی که به زنان دست می‌دهد و خود این احساس تهدیدی برای پیمان خانوادگی به شمار می‌رود. 

 

3. انرژی خانم‌ها بیشتر در فضای اجتماعی مصرف می‌شود و دیگر آن توانایی رسیدن به مسائل داخل خانه را ندارد و خود این مسئله تخریب سومی است که در زندگی‌ اتفاق می‌افتد.

 

4. مسئله‌ی بعد روحیه‌ی مردانه پیدا کردن زنان است. چون محیط‌های اشتغال ما هم اغلب محیط‌های مردانه است و برای زنان در این محیط‌ها حالت رقابت‌گونه و تغییر نقش رخ می‌دهد.

 

پس می‌توان گفت آسیب‌هایی که اشتغال زنان متوجه خانواده می‌کند بسیار بیشتر از فواید آن است. 

 

بله، مگر اینکه روی مسئله‌ی اشتغال زنان بازنگری کنیم و الگویی برای اشتغال ارائه دهیم که این مضرات را به حداقل برسانیم. مثلاً:

 

- الگوی کارهای پاره‌وقت و نیمه‌وقت، نه کار تمام‌وقت.

 

- الگوی کار در خانه، نه کار در شهر.

 

- الگوی محیط اختصاصی، نه محیط‌های مشترک.

 

 اگر این 3 عنصر رعایت شود، تا حدودی اثرات تخریبی اشتغال زن به حداقل می‌رسد.

 

جایگزین شدن اخلاق مدرن با اخلاق اسلامی در جامعه چه تأثیری بر نهاد خانواده دارد؟

 

این مسئله همان تغییر نگرشی است که توسط فضای مدرن صورت می‌گیرد و بنا به نوع ارزش‌های فرد و چیزهایی که برایشان جذابیت دارد و یا برایشان ارزشمند است و باید از آن‌ها حفاظت کنند، متفاوت می‌شود.مثلاً برای جوان امروز حفظ کیان خانواده چندان مثل قبل مهم نیست، مثلاً می‌گوید چه عیبی دارد ما از هم خوشمان نیامده است و می‌خواهیم جدا شویم. در واقع ارزش‌های مدرن برای او جایگزین ارزش‌های سنتی می‌شود که این مسئله بسیار مضر است. در واقع این ارزش‌های سنتی است که باعث حفظ خانواده می‌شود.

 

آیا می‌توانیم ازدواج‌های به سبک مدرن را، که بیشتر بر پایه‌ی احساسات شکل می‌گیرند، از دلایل افزایش طلاق بدانیم؟

 

بله، ازدواج به سبک مدرن بر اساس عشق‌های رمانتیک است. عشق‌های رمانتیک هم وقتی وارد فضای عمل می‌شود، کاهش پیدا می‌کند و لذا دیگر آن ضریب مسئولیت‌ها و نگه داشتن 2 نفر در یک مدت طولانی در کنار یکدیگر امکان‌پذیر نمی‌شود.

 

چرا مسئله‌ی طلاق در بین خانواده‌های سنتی هم در حال افزایش است؟ این مسئله از کجا نشئت می‌گیرد؟

 

ببینید ما الآن چیزی به نام خانواده‌ی سنتی کامل یا خانواده‌ی مدرن کامل نداریم و در واقع چند درصد فضایمان سنتی است و چند درصد مدرن؛ یعنی در جامعه‌ی ما این‌ها در هم تنیده شده‌اند. در همان خانواده‌ی سنتی، شما آثار مدرنیسم را می‌بینید. این آثار در چیزهای دیگر نمایان شده است و همین تعارضی که بین فضای مدرنیسم و سنتی درون خانواده رخ می‌دهد،عامل عمده‌ی طلاق است.

 

اما با این حال، طلاق در خانواده‌های سنتی کمتر از خانواده‌های مدرن است، مانند نسبت طلاق در روستاها به شهرها. البته در روستاها هم آمار طلاق نسبت به گذشته بیشتر شده است. الآن در شهرهای کوچک نسبت به قبل طلاق خیلی افزایش پیدا کرده است، اما هنوز اگر بخواهیم وضعیت شهرهای کوچک را با شهرهای بزرگ مقایسه کنیم، طلاق در شهرهای کوچک بسیار کمتر از شهرهای بزرگ است.

 

 مثلاً در تهران به ازای هر 3 ازدواج یک طلاق ثبت می‌شود، اما در شهرهای کوچک به ازای 14 یا 16 یا حتی 20 ازدواج یک طلاق رخ می‌دهد. اما همین مقدار هم که در شهرهای کوچک وجود دارد، نسبت به آمار گذشته‌ی همان شهرها بسیار بد و نگران‌کننده است، زیرا به هر حال نسبت به قبل این میزان افزایش پیدا کرده است. در واقع به همان اندازه که مدرنیسم توانسته اثر بگذارد، طلاق افزایش پیدا کرده است و چون تأثیر مدرنیسم بر خانواده‌های سنتی کمتر بوده است، به همان اندازه میزان آمار طلاق در بین آن‌ها کمتر است.

 

 الآن چیزی به نام خانواده‌ی سنتی کامل یا خانواده‌ی مدرن کامل نداریم و در واقع چند درصد فضایمان سنتی است و چند درصد مدرن؛ در همان خانواده‌ی سنتی، شما آثار مدرنیسم را می‌بینید. و همین تعارضی که بین فضای مدرنیسم و سنتی درون خانواده رخ می‌دهد عمده عامل طلاق است.

 

آقای دکتر، از دهه‌ی 70 اکثر کارشناسان ریشه‌ی اصلی طلاق را دوستی‌های خیابانی می‌دانستند و راه درمان آن را روی آوردن به ازدواج‌هایی به سبک سنتی می‌دانستند. اما متأسفانه می‌بینیم که در حال حاضر  طلاق در ازدواج های سنتی و دانشجویی هم افزایش پیدا کرده است. دلیل این مسأله چیست؟

 

بله، نسبت به قبل بیشتر شده است و این مسأله همانطور که گفتم به تغییر نگرشها و باورهای جوانان بر میگردد.  اما به هر حال طلاق در ازدواج‌های سنتی نسبت به ازدواج‌های خیابانی به مراتب کمتر است. در حال حاضر ضریب طلاق در آشناهایی‌های خیابانی به مراتب بیشتر از آشنایی‌های خانوادگی یا سنتی است.

 

فرق اساسی این 2 نوع ازدواج در این است که در ازدواج‌های سنتی ابتدا خانواده‌ها با یکدیگر مرتبط می‌شوند و جوان‌ها در دل خانواده با هم آشنا می‌شوند، به خواستگاری می‌روند و در نهایت ازدواج می‌کنند، اما در ازدواج‌هایی که از طریق آشنایی‌های خیابانی صورت می‌گیرد، 2 جوان در بیرون از خانواده با هم آشنا می‌شوند و یکدیگر را انتخاب می‌کنند. در واقع نقش خانواده‌ها در این نوع ازدواج‌ها کاملاً تشریفاتی است. کاملاً مشهود است که در این ازدواج‌ها میزان طلاق بسیار بالاتر از ازدواج‌های سنتی است.

 

آیا می‌توان از تجمل‌گرایی به عنوان یکی از عوامل اصلی طلاق نام برد؟

 

 بله، همین طور است. حتی در خانواده‌های سنتی‌ هم تجمل‌گرایی بسیار زیاد شده است. یکی از عوامل طلاق همین تجمل‌گرایی بالاست. متأسفانه حتی خانواده‌های سنتی و مذهبی که بسیار مراقب این مسئله هستند که ارزش‌هایی از جمله روابط محرم و نامحرم درونشان نادیده گرفته نشود، آن طور که باید روی مسئله‌ی تجمل‌گرایی حساس نیستند. لذا تجمل‌گرایی مختص خانواده‌های مدرن نیست و در خانواده‌های سنتی هم دیده می‌شود که همین مسئله یکی از اصلی‌ترین عوامل افزایش آمار طلاق است.

 

وقتی صحبت از طلاق به میان می‌آید، اولین مسئله‌ای که به ذهن ما می‌رسد ناسازگاری زن و شوهر است. متأسفانه در جامعه می‌بینیم که تحمل مشکلاتی که بین زوجین وجود دارد بسیار پایین آمده است و طرفین به محض به وجود آمدن مشکلات کوچک، جدایی را به عنوان راه‌حل انتخاب می‌کنند. دلیل اصلی این مسئله چیست؟

 

دلیل آن، نوع تربیت نسل جوان است. روش تربیتی نسل حاضر در واقع بردباری‌ جوانان را بسیار کم می‌کند. آن‌ها همه چیز را خیلی زود می‌خواهند به دست بیاورند و استقامتشان خیلی کم است. مثلاً در تحقیقات علمی، فرد می‌خواهد با رفتن به اینترنت، چند مطلب را پیدا کند و به عنوان کارهای علمی خودش عرضه نماید. این را با تحقیقی مقایسه کنید که مثلاً ماه‌ها وقت صرف انجام آن شده است. همین مسئله جوان‌های ما را خیلی راحت‌طلب بار آورده و حلم و بردباری‌شان را کم کرده است.

 

به همین دلیل، قدرت درگیری و تحمل مشکلات زندگی را ندارند. خیلی از خانواده‌های ما، نسل گذشته‌ی ما، پدر و مادرهای ما در زندگی سختی‌های بسیاری را تحمل کرده‌اند. جنگ و انقلاب را تجربه کرده‌اند و در مجموع دوران بسیار دشواری داشته‌اند. اما متأسفانه همین خانواده‌ها امروز لطف و محبت به فرزندانشان را در این می‌‌بینند که آن‌ها دیگر سختی نکشد و در ناز و نعمت پرورش پیدا کنند و همین بزرگ‌ترین ضربه به نسل جوان است.

 

جوانی که در ناز و نعمت بزرگ شده است و تمام مشکلاتش را پدر و مادر حل می‌کردند و همیشه در خاستگاه‌ وی پدر و مادر حاضر بودند تا او را به علایق و آرزوهایش برسانند، مطالبه‌گر بار می‌آید و همیشه باید دیگران خود را با او وفق دهند و زمانی که 2 جوان این گونه تربیت شده‌اند و تصمیم به ازدواج با یکدیگر می‌گیرند، هر کدام انتظار دارند که طرف مقابل خواسته‌های او را برطرف کند. به همین دلیل است که با هم درگیر می‌شوند و دیگر نمی‌توانند همدیگر را تحمل کنند.

 

تجمل‌گرایی مختص خانواده‌های مدرن نیست و در خانواده‌های سنتی هم دیده می‌شود که همین مسئله یکی از اصلی‌ترین عوامل افزایش آمار طلاق است.

 

 آیا از نظر شما تنها خانواده‌ها در تربیت نسل جوانان اثر گذارند؟ و تنها نهاد خانواده را مقصر می‌دانید یا عوامل دیگری هم در این مسأله دخیلند؟

 

اصلی‌ترین عامل همان فضای داخل خانواده است. بقیه‌ی عوامل هم در واقع اثری است که در خانواده گذاشته‌اند. اگر رسانه کوتاهی‌هایی صورت داده باشد، در خانواده اثر خود را می‌گذارد. آن محیطی که نهایتاً این آثار را جمع کرده فضای خانواده است. خانواده متأثر از رسانه‌های مختلف از جمله صداوسیما است. این‌ها آثارشان را در یک فاصله‌ی دیگری می‌گذارند.

 

البته تأثیر برخی چیزها هم مستقیم است. تغییر نگاه‌ها و ارزش‌ها‌، رسانه‌های دیجیتالی، اینترنت، ماهواره‌ها و در مجموع وسایل تکنولوژی جدید به شدت جوان‌ها را فردگرا بار آورده است. خانواده بر اساس جمع‌گرایی است، در حالی که تکنولوژی‌های نسل نو فردگرایی را تقویت می‌کنند. قبلاً تلفن برای خانواده بود، اما موبایل برای شخص است، کامپیوتر شخصی است و... در واقع تمام وسایل زندگی در عصر حاضر فردیت را در فرد تقویت می‌کند. وقتی فردیت در فرد تقویت شود، دیگر آن روح جمعی درون خانواده به حداقل میرسد.

  

آقای دکتر، برخی افزایش آمار طلاق را نشان از بالا رفتن آگاهی‌های زنان از حقوق خودشان می‌دانند و این امر را تا حدودی هم مثبت تلقی می‌کنند. نظر شما در این خصوص چیست؟

 

چه مرد و چه زن، هر انسانی اگر آگاهی‌هایش از تعقل و پختگی‌اش بیشتر شود، آسیب‌زننده می‌شود. در حقیقت همیشه باید بین عقلانیت و آگاهی‌های ما تناسب وجود داشته باشد. لذا به آن میزان که بر آگاهی‌بخشی این افراد در مسائل مختلف کار شده است، بر میزان بالا بردن تعقل و جنبه‌ی پختگی آن‌ها کار نشده است تا بتوانند آن آگاهی‌هایی را که به دست آورده‌اند کنار پختگی قرار دهند و به نحو صحیح از آن‌ها استفاده کنند. در نتیجه دچار استدلال‌های غلط می‌شوند.

 

چه راهکارهایی را برای کاهش میزان طلاق در جامعه پیشنهاد می‌کنید؟

 

ما باید ابتدا باید سن ازدواج را پایین بیاوریم تا جوان‌های ما قبل از ازدواج به روابط جنسی دیگری دست نزنند که این مسئله خود سبب ایجاد مشکلات بعدی در ازدواجشان نشود.

 

در حقیقت قبل از اینکه نیاز به ازدواج سبب شود که خود جوانان به طور مستقیم و بدون درگیر کردن خانواده دست به انتخاب همسر بزنند، باید شرایط ازدواج را برایشان فراهم کنیم. لذا اولین پیشنهاد ما پایین آوردن سن ازدواج است تا پاسخ مناسب و به موقعی به نیاز جنسی‌اش داده شود تا از مسیرهای غلط وارد نشود. لذا تنها اهرم ما در برابر این همه جاذبه‌های جنسی که برای جوانان ما ایجاد کرده‌اند ازدواج به موقع است.

 

اما متأسفانه اکثر خانواده‌ها وقتی جوان به سن 27 یا 28 سالگی می‌رسد برای ازدواجش اقدام می‌کنند، در حالی که تا این سن اکثر جوان‌های ما فاسد می‌شوند، دچار مشکلاتی می‌شوند و آن مشکلات به بعد از ازدواج آن‌ها نیز سرایت می‌کند.

 

در این زمینه باید به موارد زیر توجه کنیم:

 

-  ما باید سن ازدوج را پایین بیاوریم تا هم‌زمان با بلوغ عقلی و اجتماعی، امکان ازدواج برایشان فراهم باشد و آن را با مسئولیت‌پذیری و قدرت استقلالشان بسنجیم. لذا باید وضعیت مدیریت در خانواده و فضای جامعه به نحوی باشد که شرایط ازدواج برای دخترها از سن 16 سالگی و پسرها از سن 19 سالگی فراهم باشد.

 

- باید نوع انتخاب همسر برای فرزندانمان را جدی بگیریم و در این راه از همه‌ی امکانات آموزشی بهره ببریم.

 

- باید یک یک عزم ملی برای نهضت خانواده‌سازی راه بیندازیم.

 

-  آموزش تخصصی برای روحانیون بگذاریم که بتوانند به طور تخصصی مشاوره بدهند، چون روحانیون مطمئن‌ترین گروه اجتماعی هستند که در دسترس جوان‌ها قرار دارند و برای خانواده‌ها قابل اعتماد هستند؛ یعنی روحانیون علاوه بر قدرت مشاوره‌ای که دارند، در حل مشکلات می‌توانند بسیار کمک کنند.

 

- بهره‌گیری از منابر و مساجد و خطبه‌های نماز جمعه و فرصت‌های تعریف‌شده برای بحث خانواده و ازدواج.

 

- گسترش رشته‌های مطالعات خانواده در محیط‌های دانشگاهی.

 

- توسعه‌های خوابگاه‌های متأهلین دانشجویی برای دانشجویانی که قصد ازدواج دارند.

 

- آموزش همگانی و عمومی مهارت‌های زندگی خانوادگی از دبستان تا دانشگاه، حتی در سربازخانه‌ها و...

 

- مدیریت خانواده و مسائل زناشویی باید قبل و بعد از ازدواج آموزش داده شوند تا جوانان به دلیل عدم آموزش مسائل جنسی، آن‌ها را از طریق اینترنت و... نگیرند، چون این مسئله بسیار برایشان مشکل‌آفرین می‌شود.

 

- قرار دادن شرط قانونی گواهینامه‌‌ی مهارت‌های زندگی برای ازدواج و حتی برای طلاق.

 

- فرهنگ‌سازی صحیح و گسترده در امر ازدواج به‌هنگام، آگاهانه، آسان و پایدار از طریق رسانه‌های جمعی و ارائه‌ی تسهیلات هدفمند.

 

- پخش تولیدات فرهنگی مفید در امر ازدواج و خانواده و در اختیار قرار دادن آن‌ها برای عموم مردم.

 

- تقویت فعالیت‌ها و حرکت‌های مردمی در امر ازدواج. در واقع باید مانند مجمع خیرین مدرسه‌ساز، خیرین ازدواج و خانواده تشکیل بدهیم.

 

- فضای مجازی را در این زمینه به خدمت بگیریم.

 

- متولی مناسبی باید پیدا شود که نظام و دولت را به این سمت سوق بدهد ‌که وضعیت خانواده باید درست شود. برای اصل 10 قانون اساسی که مربوط به حمایت از بخش خانواده است باید مثل اصل 44 کتابی نوشته شود که برنامه‌ها، سیاست‌ها و موانع اجرایی قوانین تکریم خانواده ‌بررسی شود.

 

- ما باید یک رصدخانه‌ای داشته باشیم که وضعیت ازدواج و خانواده را به عنوان یک شاخص مهم فرهنگی و اجتماعی مرتب رصد کند و با ارائه‌ی گزارش ملی سالیانه و ارزیابی برنامه‌ها و عملکردها بر اساس آن قضاوت کند.

 

- یک ردیف مشخصی برای تحکیم دادن به نهاد خانواده در اعتبارات دولتی دیده شود. افراد متأهل باید سربازی‌شان کمتر باشد و تسهیلات ویژه‌ای برایشان در نظر گرفته شود.

 

- ما نیاز به مراکز مشاوره داریم که باید در همه‌ی شهرهای بزرگ و کوچک به راحتی در اختیار همه قرار بگیرد و افراد با هزینه‌ی کم بتوانند از خدمات مشاوره‌ای استفاده کنند.

 

- صدور دفترچه‌ی بیمه‌ برای خدمات مشاوره‌ای یا راه‌اندازی مشاوره‌های تلفنی یا مجازی در سطح کشور که در شهرهایی که مراکز مشاوره در آن‌ها کمتر است افراد از این طریق مشکلاتشان را حل کنند.

 

- ما نیاز به مراکز همسریابی مطمئن و معتبر داریم. خیلی وقت‌ها جوان‌ها راهی برای پیدا کردن فرد مناسب برای زندگی خود را ندارند و به همین خاطر خودشان مجبور می‌شوند اقدام کنند.

 

- باید پژوهش‌های کاربردی تطبیقی در این زمینه داشته باشیم که بتوانیم مشکلات ازدواج را با مداخله‌ی علمی حل کنیم.

 

آقای دکتر شما در بررسی راهکارها به پایین آمدن سن ازدواج اشاره کردید. اما برخی معتقدند که فرد در سن پایین از پختگی لازم برای تشکیل زندگی مشترک برخوردار نیست.

 

باید در زمینه‌ی رشد عقلی و اجتماعی فرد کار کنیم. باید در خانواده، رسانه و مدرسه در راستای بالا بردن رشد عقلانی و بلوغ اجتماعی نوجوان‌ها کار کنیم، اما متأسفانه در حال حاضر می‌بینیم که رسانه‌ها بیشتر به رشد و بلوغ جنسی فرد می‌پردازند، در حالی که آن‌ها نیاز به بلوغ عقلی و اجتماعی دارند.

 

آقای دکتر، در آخر اگر نکته‌ی خاصی باقی مانده است، بفرمایید.

 

امیدوارم طبق آیه‌ی شریفه‌ی «وانکحوا الایامی منکم» که به آحاد جامعه از حاکمان گرفته تا بقیه اقشار‌ جامعه امر کرده است که نسبت به ازدواج مجردها اقدام کنند، جامعه‌ی بفهمد که این مسئله‌ی اول نظام است و مسئولین ما در این زمینه اهتمام ویژه‌ای داشته باشند. همه‌ی افراد جامعه، از مدیران گرفته تا مردم، باید بدانند که این مسئله چشم اسفندیار جامعه‌ی ماست و اگر دشمن بخواهد به جامعه‌ی ما ضربه بزند، از این نقطه ضربه‌پذیر هستیم. امیدوارم این درک عمومی ایجاد شود و یک عزم جدی و ملی برای ازدواج به وجود آید.


 

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/


طلاق در خانواده ها

                             وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


حق و تکلیف همراه یک‌دیگر در جامعه معنا می‌یابد تا جامعه به تعادل برسد، نمی‌توان جامعه را فقط حق مدار نمود و نسبت به ادای تکلیف بی‌تفاوت بود. در شرایطی که زنان جامعه فقط تک بعدی به آزادی و حق بنگرند و توجهی به تکالیف و ادای وظایف و مسئولیت‌ها نداشته باشند، تعارض میان زن و مرد در خانواده افزایش می‌یابد.

 

 گروه فرهنگی- اجتماعی برهان؛ در بنیش اسلامی، ‌طلاق مورد نکوهش قرار گرفته است و جز در شرایط اضطرار و به عنوان آخرین راه حل پسندیده نمی‌باشد. در خصوص واکاوی علل و پیامدهای طلاق و همچنین بررسی راهکارهای مقابله با آن با «دکتر کبری خزعلی» رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که در  ادامه می‌خوانید.

 

 در طول سال‌های اخیر شاهد چه تغییراتی درخصوص طلاق در ایران می‌باشیم؟ آیا کاهش قبح طلاق در گسترش آن در جامعه مؤثر بوده است؟ چه عواملی را در این جریان مؤثر می‌دانید؟

 

در چند دهه‌ی اخیر، ‌طلاق در جامعه‌ی ایران آهنگ رو به رشدی داشته به طوریکه نرخ طلاق دو رقمی گردیده و تبدیل به مسئله‌ی اجتماعی شده است. از سوی دیگر در شیوه‌های طلاق نیز تغییراتی رخ داده به گونه‌ای که طلاق‌های توافقی افزایش یافته است.مسلماً زمانی که در جامعه‌ای طلاق تقبیح شود، بدان مفهوم است که ازدواج و پیوند زناشویی، پیمان و میثاقی غلیظ است که نمی‌بایست به سهولت و به آسانی این پیمان را شکست، اما هنگامی که طلاق به امری عرفی و عادی تبدیل ‌شود و از قباحت آن به عنوان امری ناپسند و مکروه کاسته ‌شود؛ نرخ طلاق بالا خواهد رفت، البته افزایش وقوع طلاق نیز به عرفی شدن آن کمک می‌کند.

 

در خصوص عوامل مؤثر بر گسترش چنین نگاه سهل‌گیرانه نسبت به طلاق و قبح‌زدایی از آن می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

- نفوذ جریان مدرنیته در ایران؛

 

- روند جهانی شدن و تلقی گریزناپذیری جامعه و خانواده از آسیب‌های آن؛

 

- جایگزینی اخلاق مدرن و فرهنگ غربی به جای اخلاق اسلامی؛

 

- تغییر سبک زندگی اعضای جامعه به سمت سبک زندگی غربی؛

 

- غلبه‌ی گفتمان حقوقی بر گفتمان اخلاقی در جامعه و خانواده؛

 

- نفوذ و ترویج اندیشه‌های فمینیستی؛

 

- تقدس‌زدایی از نهاد خانواده؛

 

- تغییر و تحول در نظام ارزش‌ها؛

 

- تضعیف کارکرد‌های نهاد خانواده؛

 

- گسترش رسانه‌های عمومی و بین‌المللی؛

 

- اولویت دادن به نقش‌های اقتصادی و اجتماعی زنان و عدم تأثیر بر اولویت خانواده و مدیریت صحیح آن.

 

تأثیر جایگزینی اخلاق مدرن به جای اخلاق اسلامی بر تعاملات خانواده و طلاق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

اخلاق مدرن نقطه‌ی مقابل اخلاق اسلامی است. آنچه در اخلاق اسلامی و دین رذیلت شمرده می‌شود در اخلاق مدرن فضیلت است. اخلاق مدرن خوشبختی فرد را در دست‌یابی به آرزوهای مادی خود می‌بیند و ابعاد معنوی انسان و اخلاق ایثارگرانه را مورد غفلت قرار می‌دهد. نفوذ اخلاق مدرن که مبتنی بر نسبیت‌گرایی اخلاقی است،‌ فرد را به سمت حسن و قبح افعال بر اساس ملاک‌های بشری و تمنیات فردی سوق می‌دهد. اخلاق مدرن، اندیشه، میل و ‌تعهد فرد را به سمت لذت‌طلبی، ‌منفعت‌جویی و آسایش خواهی هدایت می‌کند و روابط اعضای خانواده بر مدار حفظ منافع فردی می‌چرخد.

 

در این اخلاق، ‌فرد ملزم به فداکاری نمی‌باشد و سعادت دیگران را سعادت خویش نمی‌شمارد، ‌لکن در اخلاق اسلامی تعلق و دلبستگی فرد به خدا او را به ایثار،‌ فداکاری و گذشت برای اعضای خانواده سوق می‌دهد و انحلال کانون خانواده جهت رسیدن به کا‌م‌جویی‌های فردی، ‌امری ناپسند شمرده می‌شود زیرا کارآمدی نظام خانواده و تضمین آن در گرو فضایل اخلاق و عمل به دستورات دینی است و بر اساس تکلیف مداری و حق مداری استوار گردیده است،‌ به همین انگیزه تحمل مسائل و مشکلات زندگی زناشویی در راستای انجام تکلیف دینی و فرمان الهی محسوب می‌شود.

 

 در خصوص گسترش مطالبات حقوقی و غلبه‌ی گفتمان حقوقی بر گفتمان اخلاقی در جامعه و خانواده و ارتباط این موضوع با طلاق توضیح دهید.

 

حق و تکلیف همراه با یک‌دیگر جامعه را به تعادل می‌رساند، نمی‌توان جامعه را فقط حق مدار نمود و نسبت به ادای تکلیف بی‌تفاوت بود. در شرایطی که زنان جامعه فقط تک بعدی به آزادی و حق بنگرند و توجهی به تکالیف و ادای وظایف و مسئولیت‌ها نداشته باشند، تعارض میان زن و مرد در خانواده افزایش می‌یابد.

 

وقتی زنان متأثر از فرهنگ مدرن، حق و آزادی بیشتری را مطالبه ‌کنند، اما هنگام ادای تکلیف و وظیفه از خود سلب مسئولیت کرده و مردان را بیشتر موظف بدانند، زن و مرد به دو رقیب تبدیل شد و دو معامله گ در زندگی خواهند بود که هر کدام به منافع خود فکر می کند و نهایتاً فدای سود شخصی خواهند کرد. در حالی که چنانچه زن و مرد بخواهند به گفتمان مطلوب در خانواده دست یابند می‌بایست، به حقوق و تکالیف خود توأمان واقف شوند و متعهدانه تر عمل کنند وگرنه افزایش آگاهی‌های حقوقی زنان و گسترش آموزش‌های حقوقی فارغ از پای‌بندی‌های اخلاقی، فضای خانواده و جامعه را از روح اخلاقی تهی می‌نماید.

 

 

پیامدهای نفوذ جریان مدرنیته در ایران بر خانواده‌ی ایرانی و ارتباط آن با گسترش طلاق را چگونه می‌بینید؟

 

یکی از رویکردهای اصلی مدرنیته تجدیدنظر در تمامی جنبه‌های زندگی انسان است. انسان مدرن به بازاندیشی در همه‌ی نظام‌های تکوینی، عقیدتی و اخلاقی می‌پردازد . این تجدیدنظر در باورها و تردید در حقانیت و درستی آن‌ها منجر به نسبیت‌گرایی اخلاقی در جامعه و خانواده می‌شود. نسبیت‌گرایی در امور مقدسی چون پاک‌دامنی و وفاداری‌های جنسی زوجین، موجب می‌گردد روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده اولاً عادی شده ثانیاً افزایش ‌یابد و در نهایت منجر به بی‌توجهی به مرزهای خانوادگی و حریم خانواده می‌شود.

 

روند تقدس زدایی از خانواده باگسترش ارتباطات و توسعه‌ی ابزارهای جدید تکنولوژیکی شدت می‌یابد زیرا زمینه‌های تحریک جنسی را در جامعه افزایش داده و به دنبال آن آستانه‌ی رضایت‌مندی جنسی زوجین را به شدت افزایش می‌دهد و با تنوع طلبی روابط آن‌ها را به خارج از خانواده می‌کشاند که این خود به گسترش نرخ طلاق دامن می‌زند.

 

تغییر خانواده‌ی ایرانی از گونه‌ی سنتی به مدرن، به تربیت نسلی مدرن انجامید که با اندیشه و ایده‌های جدیدش نظیر انکار تفاوت‌های جنسیتی، اختلاط نقش‌ها، فردگرایی و اصالت لذات فردی، سلامت، ثبات و کیان خانواده را با خطر مواجه نموده و مهم‌ترین جلوه‌ی آن افزایش طلاق است. زنان نسل مدرن در تعارض قهری با اندیشه‌های نسل سنتی، پیروزی خود را در تغییر ارزش‌های گذشته و فاصله گرفتن از نقش‌های زنانه و تمایل به ارزش‌های مردانه می‌بینند و برای دست‌یابی به برابری به عنوان اصلی حیات‌بخش، تفاوت‌های جنسیتی را نادیده می‌گیرند؛ بنابراین نقش‌های همسری و مادری را مزاحمی برای توفیقاتشان قلمداد می‌کنند و از آن‌ها بیزاری می‌جویند.

 

تغییر خانواده‌ی ایرانی از گونه‌ی سنتی به مدرن، به تربیت نسلی مدرن انجامید که با اندیشه و ایده‌های جدیدش نظیر انکار تفاوت‌های جنسیتی، اختلاط نقش‌ها، فردگرایی و اصالت لذات فردی؛ سلامت، ثبات و کیان خانواده را با خطر مواجه نموده و مهم‌ترین جلوه‌ی آن افزایش طلاق است.

 

پیرامون پیامدهای اجتماعی و روان‌شناختی طلاق توضیح دهید.

 

پیامدهای اجتماعی و روان‌شناختی طلاق به بحث‌های موضوعی، علمی و پژوهشی نیاز دارد که در اینجا تنها می‌توان به هر یک اشاره‌ای کرد. عزیزان خواننده را به تحقیقی که از سوی شورای فرهنگی اجتماعی زنان تحت عنوان «طلاق در ایران» به قلم استاد دکتر «عبدالحسین کلانتری» و «پیام روشنفکر» انجام شده است، ارجاع می‌دهم.

 

پیامدهای اجتماعی طلاق

 

در خصوص پیامدهای اجتماعی طلاق بنده باید عرض کنم که طلاق ماهیتاً پدیده‌ای فردی، خانوادگی و اجتماعی است؛ زیرا تبعات آن نه تنها فرد را با مشکلاتی مواجه می‌کند بلکه عوارض آن همه‌ی افراد خانواده، حتی خویشاوندان و در نهایت جامعه را درگیر کرده و هزینه‌های اخلاقی، روانی و مالی زیادی بر جامعه تحمیل می‌کند. پیامدهای اجتماعی طلاق بسیار زیاد است و همواره اندیشمندان اجتماعی را به تحقیق و درمان‌گری واداشته است. از نگاه صاحبنظران مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی طلاق را می‌توان در این موارد نام برد.

 

آسیب‌های اجتماعی کودکان و جوانان

 

از آنجایی که خانواده‌ی سالم امن‌ترین و مناسب‌ترین فضا برای پرورش یک انسان سالم و ایمن است. فروپاشی این کانون، بیشترین آسیب‌ها را از هر حیث بر اعضای آن به خصوص کودکان و جوانان دارد.  فرار نوجوانان و جوانان، بزهکاری کودکان، خودکشی، مصرف مواد مخدر یا واسطگی خرید و فروش آن، از جمله آسیب‌های اولیه و فراگیر در میان خانواده‌های فروپاشیده است. در روان‌شناسی جنایی، بروز انحراف‌های اجتماعی یا جامعه‌زدگی و تشکیل گروه‌های آسیب دیدگان اجتماعی، ثمره‌ی جراحت عاطفی کودکان در خانواده‌های طلاق تشخیص داده شده است.

 

این گونه کودکان خیلی بیشتر از دیگر همسالان خود مورد سوءاستفاده‌ی جنسی قرار می‌گیرند و اعتیاد نیز در میان آنان شیوع بیشتری دارد. کودکان طلاق علاوه بر آسیب‌های اخلاقی، از امنیت روانی و عاطفی برخوردار نیستند و وجود جانشین مادر، منجر به ناسازگاری بیشتر و انحراف و فرار آنان از محیط خانواده می‌شود. (کاملی، 1386) بنا بر اظهارنظر مدیرکل امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی، 95 درصد دختران فردی از فرزندان خانواده‌هایی هستند که پدر و مادر آن‌ها طلاق گرفته‌اند.

 

کودک آزاری

 

اشاره شد که طلاق از عوامل مهم ناامنی در خانواده است. با وقوع طلاق کودک به طور قطع یکی از حامیان اصلی و حقوقی، خود یعنی پدر یا مادر را از دست می‌دهد. اولین آزاری که کودک در اثر طلاق می‌بیند این است که شاهد نزاع و بعد طلاق والدین است و یا حداقلی با این شوک جدّی در زندگی خود مواجه می‌شود.

 

آزارهای روانی، تنهایی، بی‌حوصلگی، قهر و عصبانیت والدین، از شایع‌ترین آسیب‌های بعد از طلاق برای کودکان است و در بسیاری از موارد آسیب‌های جسمانی از جمله ضرب و شتم، سیلی خوردن، گرسنه ماندن، حبس شدن در مکانی محدود، بی‌توجهی به درمان کودکان و نوجوانان طلاق را آزار می‌دهد این آسیب‌ها در مرحله‌ی اول فردی است اما مقدمه‌ی آسیب‌های خانوادگی و اجتماعی برای کل جامعه است زیرا کودک و نوجوان آسیب دیده هیچ‌گاه فردی طبیعی و سالم برای جامعه نخواهد بود.

 

خودکشی کودکان

 

از عوارض بسیار ناگوار طلاق، خودکشی کودکان است که شرایط پیش آمده پس از طلاق برایشان قابل تحمل نیست و آخرین مقاومت آن‌ها را می‌شکند و آن‌ها را وادار به خودکشی می‌کند.

 

مصرف مواد مخدر

 

مردان و زنان مطلقه به دلیل آسیب‌های روانی و عاطفی ناشی از طلاق، اگر در شرایط مناسب تربیتی و مذهبی نباشند، بیش از افراد عادی گرایش به مصرف مواد مخدر و الکل دارند. البته مصرف مواد مخدر و الکل خود از مهم‌ترین عوامل طلاق هستند.

 

ناامنی زنان

 

با فروپاشی خانواده، زن که در چارچوب ازدواج، تحت حمایت مالی، روانی، عاطفی همسر خود بوده است و شرع و قانون از این حق او حمایت می‌کرده است، این سرمایه‌ی بزرگ را از دست می‌دهد. (البته طلاق خود وسیله‌ای است برای رهایی زنان که خانواده و وجود همسر، امنیت آن‌ها را به طور جدّی تهدید می‌کند.) بعد از طلاق زنان عموماً از سوی همسر خود تهدید می‌شوند، در برخی موارد هم مورد خشونت فیزیکی قرار می‌گیرند. بسیاری از مردان مشکلات شغلی برای همسران شاغلشان ایجاد می‌کنند و از همه مهم‌تر آبرو و شأن اجتماعی آنان را مستقیم یا به‌وسیله‌ی دیگران مورد تهدید قرار می‌دهند.

 

آسیب دیگری که زنان مطلقه را تهدید می‌کند و آنان را به انزوا می‌کشاند، پرهیز اجتماعی از آنان است. زنان دارای همسر آنان را رقیبی برای خود تلقی می‌کنند و سعی در کناره گیری از آنان دارند و از آنجا که بسیاری از طلاق‌ها مورد مخالفت خانواده‌ی زن است، برخی خانواه‌ها نیز او را مثل گذشته پذیرا نیستند به خصوص اگر فرزندان نزد او باشند.

 

پیامدهای روان‌شناختی طلاق

 

آسیب‌های روانی بر اعضای خانواده‌های از هم گسیخته از شایع‌ترین آسیب‌هاست. زن و مرد گرچه راه گریز مقطعی خود را در طلاق دیده‌اند و ممکن است احساس رهایی و خلاصی از مشکل را داشته باشند، اما به هر حال فرازی از زندگی خود را با ناکامی پشت سر گذاشته‌اند و این احساس ناکامی خواه ناخواه روان پریشی و عدم تعادل روحی مرد و زن را در پی خواهد داشت. البته آسیب بیشتری متوجه زنان و فرزندان آنان خواهد بود و آینده‌ی آن‌ها را بیشتر متأثر خواهد کرد زیرا طلاق برای کودکان، تنها یک حادثه نیست بلکه فرآیندی است که ظرف چند سال اثراتش را به فرد می‌دهد. (گوودمن، امری و هاگارد، 1998)

 

از چندین تحقیق انجام شده، به دست می‌آید که طلاق پیامدهای روان‌شناختی زیر را در پی دارد: «اختلال هویت، احساس سرخوردگی، احساس ناامنی، عقده‌ی حقارت، پرخاش‌گری، ضعف سلامت روانی، اعتیاد، فقر، بی‌اعتمادی، ضعف اعتماد به نفس، تمایل به بزهکاری، ترک تحصیل، اجتماع ستیزی و نافرمانی اجتماعی، ضعف کنترل رفتاری، حس انتقام جویی، بی‌میلی به تحصیل و رشد اجتماعی و ...»

 

روان‌شناسان آسیب‌های طلاق را از حیث جنسیتی نیز تفکیک می‌کنند، برخی تأثیر آسیب‌ها و رنج زنان را بیشتر از مردان برمی‌شمرند و معتقدند زنان بیشتر از مردان از مشکلات عاطفی روانی طلاق رنج می‌برند (اخوان تفتی، 1382) و بیشتر از

مردان از برخورد جامعه ابراز ناراحتی کرده و نگران آینده‌ی خود و فرزندانشان هستند. برخی تحقیقات نیز به فشارهای بیشتری بر روی مردان تأکید دارند و نشان داده است که مردان بعد از طلاق بیشتر احساس وابستگی و درماندگی می‌کنند.

 

چه قوانینی در حمایت از خانواده و پیشگیری از طلاق وجود دارد؟

 

آسیب دیگری که زنان مطلقه را تهدید می‌کند و آنان را به انزوا می‌کشاند، پرهیز اجتماعی از آنان است. زنان دارای همسر سعی در کناره گیری از آنان دارند و از آنجا که بسیاری از طلاق‌ها مورد مخالفت خانواده‌ی زن است، برخی خانواه‌ها نیز او را مثل گذشته پذیرا نیستند به خصوص اگر فرزندان نزد او باشند.

 

در تمامی قوانین نظام جمهوری اسلامی مانند قانون اساسی، سند چشم‌انداز سیاست‌های کلان مصوب نظام و سیاست‌های تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده (که ده‌ها مصوبه و راهبرد اختصاصی داده است) بر ضرورت استحکام خانواده و پیشگیری از تزلزل اشاره شده است.

 

علاوه بر آن، قانون مدنی بر مسائل حقوقی حامی زوجین و بقای خانواده تأکید نموده و حتی در عرصه‌ی اخلاقیات، با تدوین ماده‌ی 1103، تأکید بر حسن معاشرت را به عنوان یک وظیفه‌ی واجب مطرح می‌نماید که برگرفته از آیه‌ی «عاشرون بالمعروف» است یعنی داشتن رفتار نیکو با همسر به‌عنوان دستور واجب قرآن است که علاوه بر ادای حقوق واجب اقتصادی، اجتماعی، حفظ سلامت و نرمش رفتاری و گفتاری که سبب دوام و شیرینی زندگی مشترک شده، باعث شکوفا شدن استعدادهای اعضای خانواده می‌شود و از عوامل مهم پیشرفت جوامع است و اکثر مواد قانون مدنی در جهت تحقق این رفتار نیکو و حمایت از استحکام خانواده به مواردی از جمله ادای وظایف زوجیت، پرداخت نفقه و ... اشاره می‌کند.

 

یکی از این قوانین آگاهی بخش در مورد خانواده، قانون «حقوق و مسئولیت‌های زنان در نظام جمهوری اسلامی » است که با الهام از شریعت معتدل اسلام و برای ایجاد زمینه‌ی رشد هماهنگ، متعادل و متوازن در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان‌ها با توجه به آزادی مسئولانه و کرامت انسانی زنان و با توجه به تناسب و تعادل تعالی‌گرا بین حقوق زن و مرد و تناسب میان حقوق و مسئولیت‌ها میان زن ومرد تنظیم شده است و در 3 بخش و 5 فصل و 148 بند در شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 83 به تصویب رسیده است و در سال 85 برای تحقق قوانین مورد نیاز به عنوان قانون لازم‌الاجرا در مجلس شورای اسلامی تصویب شده است و دستگاه‌های اجرایی موظف به ارائه‌ی گزارش سالانه در جهت تحقق آن هستند.

یکی دیگر از مهم‌ترین قوانین بازدارنده از طلاق و حمایت کننده از استحکام خانواده، لایحه‌ی حمایت از خانواده است که در راستای تحقق بهینه‌ی اصل 21 و بند 2 اصل 158 قانون اساسی و اجرای بهینه‌ی سیاست قضازدایی و برای کاهش مشکلات موجود در اجرای قوانین حقوقی خانواده و رفع ابهام و تعارض و خلأ از قوانین و مقررات آیین دادرسی برای نزدیک شدن به وحدت رویه‌ی بیشتر درد دادگاه‌ها تهیه شده است.

 

داشتن رفتار نیکو با همسر به‌عنوان دستور واجب قرآن است که علاوه بر ادای حقوق واجب اقتصادی، اجتماعی، حفظ سلامت و نرمش رفتاری و گفتاری که سبب دوام و شیرینی زندگی مشترک شده، باعث شکوفا شدن استعدادهای اعضای خانواده و از عوامل مهم پیشرفت جوامع است.

 

برای بررسی وضعیت اجتماعی فرهنگی طلاق چه پژوهش‌هایی انجام شده، منابع، اصول و روش‌های به کار گرفته شده کدام است؟

 

با توجه به جامعیت و کلان نگری سیاست‌های برگرفته از آیات و روایات، رهنمودهای حضرت امام(رحمت‌الله‌علیه) و مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) و نیز با دقت در رویکرد علما و متخصصین و نخبگان در حوزه‌ی نظر و عمل تحقیقات انجام شده در موضوع طلاق و فراتحلیل آن‌ها، حداقل 300 پروژه‌ی تحقیقاتی احصاء شده است و با بررسی مطالعات انجام شده به نتایج جالبی دست یافته‌ایم که علی‌رغم شیوع تحلیل‌های موجود اجتماعی که اکثراً علت اصلی طلاق را مشکلات اقتصادی عنوان می‌کنند، این بررسی عامل مهم را تحولات فرهنگی و تغییر نگرش و سبک زندگی می‌داند و عواملی چون اعتیاد و مشکلات اجتماعی- اقتصادی به عنوان معلول و یا عوامل بعدی محسوب می‌شود.

 

ممکن است به شاخص‌ها و حوزه‌های بررسی و تحلیل وضعیت اشاره بفرمایید؟

 

بله؛ همان‌طور که می‌دانید بعد از بررسی مبانی نظری با طراحی شاخص‌های سنجش وضعیت براساس تحلیل وضعیت صورت می‌گیرد تا براساس این تحلیل رویکرد استراتژیک را اتخاذ و عوامل مؤثر و موانع را شناسایی و برای تغییر وضعیت اقدام نمود که برخی از شاخص‌ها برای این برنامه‌ریزی عبارت‌انداز: 1- بررسی باورها و ارزش‌های مذهبی خانواده؛ 2- تحولات فرهنگی و رفتاری؛ 3- الگوی مصرف به ویژه مصرف فرهنگی، رسانه‌ای و نیز شاخص‌های اجتماعی مانند الگوی تحصیل و اشتغال، نقش خانواده در مدیریت اقتصاد، نقش خانواده در پیشگیری از انحراف‌های اجتماعی، آسیب‌های اجتماعی و آثار خانوادگی و فردی آن.

 

نقش قوانین و حقوق در تأمین امنیت خانواده اعم از حقوق اساسی- مدنی و حقوق اعضای خانواده، حقوق اداری و قوانین کار- نقش کار و اشتغال در ثبات و تزلزل خانواده و سنجش تناسب کار با ویژگی‌های ذاتی، روحی و تربیتی هر یک از زن و مرد، میزان آشنایی و افتخار هر یک از زن و مرد به جنسیت خود، میزان آشنایی به نقش‌ها و کار ویژه‌ی هر یک از اعضای خانواده و میزان تحقق عملی کارکردهای اختصاصی اعضای خانواده.

 

ممکن است در رابطه با این شاخص‌ها به برنامه‌ها و سیاست‌ها و راهبردهایی که تدوین و تصویب نموده‌اید یا در دست تهیه دارید، اشاره بفرمایید؟

 

بله؛ همان‌طور که می‌دانید، شورای عالی انقلاب فرهنگی در تمامی عرصه‌های مورد نیاز اقدام به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی راهبردی نموده است اما برای تحقق عملی و اجرایی آن نیازمند نهادی برنامه‌ریز و اجرایی بود که با تصویب ستاد ملی زن و خانواده این مهم جامه‌ی عمل پوشیده و هم اکنون برنامه‌ها همراه با نگاشت نهادی و تقسیم کار ملی ارائه شده است و یکی از مهم‌ترین این مصوبه‌ها، برنامه‌ی جامع تحکیم خانواده و پیشگیری از تزلزل و فروپاشی آن بود که دقیقاً برای تمامی مسائل فرهنگی، اجتماعی، حقوقی، قانونی، آموزشی، پژوهشی و اقتصادی و حمایتی سیاست‌ها و راهبردها، اقدام‌هایی پیش‌بینی و تدوین شده است.

 

از جمله:

 

- تبیین راهکارهای التزام به حفظ و تعالی جایگاه خانواده در تمامی برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها؛

 

- تبیین و نهادینه سازی نقش‌های اصولی اعضای خانواده با رعایت تناسب و عدالت در تفاوت نقش‌های زن و مرد؛

 

- ارائه‌ی الگوی عملی خانواده‌ی اسلامی با تبیین نقش‌های هر یک از اعضا و تقویت کارکرد آن‌ها؛

 

- ارتقای امنیت و سلامت خانواده و مصون سازی آن از تهدیدهای نرم و فرهنگ‌های التقاطی و مهاجم؛

 

- نهادینه سازی هماهنگی حقوق و تکالیف و اخلاق محوری در آموزش‌ها و فرهنگ سازی برای تحکیم خانواده.

 

برای فرهنگ سازی چه برنامه‌هایی دارید؟

 

اگر منظور برنامه‌های اجرایی و عملی است به عنوان نمونهبه چند مورد اشاره می‌کنم؛  ارائه‌ی الگوی کامل سیمای خانواده‌ی موفق، مؤمن، شاداب و بانشاط، امیدوار و مسئول در قالب فیلم و سریال‌های جذاب.

 

- حمایت از برنامه‌های سازمان‌های مردم نهاد، فعال در زمینه‌ی آموزش و مشاوره برای همسریابی و هدایت جوانان در تشکیل خانواده و حمایت‌های مادی و معنوی از خانواده‌ها؛

 

- ارائه‌ی الگوهای متنوع از خانواده متناسب با انواع فرهنگ‌های بومی و عرف اقشار مختلف متناسب با ارزش‌های اسلامی؛

 

- ارائه‌ی الگوهای متنوع از مشارکت اجتماعی و اقتصادی زنان هماهنگ با حفظ حریم خانواده و متناسب با نقش‌های اصولی زنان به ویژه همسری و مادری و به دور از اختلاط بی‌ضابطه نظیر تله ‌ورکینگ، فعالیت‌های پروژه‌ای و دورکاری و کارهای شیفتی نظیر شغل خطیر و مقدس پرستاری؛

 

- ترویج فرهنگ مهرورزی، گذشت، عفو و رحمت، صداقت و اعتماد در بین اعضای خانواده از راه تولیدات رسانه‌ای و محصولات فرهنگی، فیلم و سریال؛

 

- ترویج حق سالاری و رویکرد قانونمند و تربیتی و نظام‌مند بر روابط اعضای خانواده به جای زن، مرد، جوان یا کودک سالاری؛

 

- برنامه‌ریزی برای افزایش احساس تعلق و مسئولیت اعضای خانواده نسبت به یک‌دیگر با ایجاد سیستم نظام‌مند اجرای صله رحم جهت پشتیبانی و حمایت از اعضای نیازمند معنوی و مادی خانواده؛

 

- ترویج آداب و روش‌های دقیق روابط خواهر و برادر و والدین و فرزندان و توسعه‌ی نقش حمایتی، هدایتی و نظارتی والدین بر فرزندان به ویژه در امر ازدواج؛

 

- فرهنگ سازی رسانه‌ها و مراکز آموزشی و فرهنگی جهت تسهیل امر ازدواج با کاهش توقع‌ها، تشریفات و آداب ازدواج و توجه به تحقق مهرالسنه؛

 

- ترویج انتخاب آگاهانه و مسئولانه و به موقع ازدواج مبتنی بر اصول مودت، رحمت و تولید نسل صالح و سالم.

 

شما اشاره‌ای به بخش حقوق یا آموزش داشتید، چه مصوبه‌هایی در این زمینه داشته‌اید؟

 

مصوبه‌های نظام در سطح سیاست‌گذاری در شورای عالی انقلاب فرهنگی و در برنامه‌های اجرایی در ستاد ملی زن و خانواده بسیار وسیع است.

 

از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

1. تشکیل کمیته‌ی ویژه‌ی کاهش و پیشگیری از جرایم و مفاسد اخلاقی تهدیدکننده‌ی نهاد خانواده؛

 

2. تأسیس مراکز امداد و ارشاد خانواده و تأمین امکانات حمایتی لازم در جهت پیشگیری، درمان و بازتوانی اعضای خانواده؛

 

3. بازنگری دقیق در قوانین و مراحل دادرسی طلاق و ایجاد تضمین‌های قانونی در جهت اجرای بهینه‌ی قانون در راستای تحکیم خانواده؛

 

4. اصلاح نظام آموزشی که در سند تحول بنیادی آموزش و پرورش، زمینه‌سازی آن انجام شده است، در راستای آموزش ویژگی‌ها و مشترکات نقش‌های زنان و مردان در خانواده و جهت‌دهی آموزش‌ها با محوریت تناسب نقش‌ها؛

 

5. ایجاد مهارت‌های سبک زندگی اسلامی و ارتقای توانایی‌های دختران و پسران در ایفای بهینه‌ی نقش مادری و پدری و زوجیت مطلوب؛

 

6. توسعه‌ی روحیه‌ی تعاون، همکاری، ایثار و فداکاری اعضای خانواده برای حفظ ثبات و پایداری خانواده و در صورت ورود آسیب، سعی بر همیاری اعضا برای اصلاح و جبران آسیب‌ها و اجرای بهینه‌ی تصریح به احسان که مورد تأکید اسلام است؛

 

7. تدوین و تصحیح کتب درسی، متون آموزشی و فرهنگ عمومی در جهت حفظ و توسعه‌ی اخلاق اسلامی و همزیستی ملاطفت آمیز و تعالی بخش اعضای خانواده؛

 

8. ایجاد رشته‌های تخصصی در جهت آموزش مهارت‌های خانوادگی و گنجاندن واحدهای درسی مدیریت خانواده و دانش خانواده در مراکز آموزشی؛

 

9. توسعه‌ی گفتمان خانواده محور و عدالت طلب در مقابل فردیت و تساوی طلبی مادی غرب و دیدگاه‌های حق محور اعضای خانواده که حاکی از تعارض و تقابل فمینیستی است؛

 

10. تجزیه و تحلیل و نقد آسیب شناسانه‌ی شکاف نسلی و راهکارهای اصلاح آن برای خانواده‌ها؛

 

11. تضمین اجرای قوانین در راستای تأمین امنیت همه جانبه‌ی ارتقای سلامت روحی و جسمی زنان؛

 

12. مبارزه‌ی همه جانبه با عوامل تزلزل یا انحطاط خانواده که باعث کاهش تعهد و تعلق اعضای خانواده و وفاداری زوجین می‌گردد و سعی در رفع شقاق و ایجاد وفاق حداکثری در خانواده؛

 

13. ایجاد و توسعه‌ی سازمان‌های مردم نهاد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی حامی ازدواج و توسعه‌ی خانواده به منظور افزایش نسل صالح و سالم؛

 

14. توسعه‌ی سیاست‌های تشویقی و امکانات رفاهی متناسب با تحقق معیارهای تحکیم خانواده برای کارکنان.

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/


چرا آمار طلاق در کشور ما بالاست؟


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


خانواده در ایران در مرحله‌ای دشوار از حیات خود به سر می‌برد. این دشواری از آن جاست که به دلیل تغییر سبک زندگی هنجارهای قدیمی تنظیم کننده خانواده، در ازدواج و تنظیم مناسبات خویشاوندی دیگر پاسخگو نیستند و از سویی رویه‌های نوپدید درعرصه مناسبات خانواده نیز آنچنان نشده‌اند که به تولید هنجارهای انتظام بخش در جامعه منجر شوند.

 

گروه فر هنگی-اجتماعی برهان/ سیده فاطمه محبی؛  نفوذ مدرنیته با گسترش آزادی‌های فردی و اجتماعی، سکولاریسم و دنیاگروی، تغییر ارزش‌های اجتماعی، تفوق ارزش‌های فردگرایانه، تنوع روزافزون سبک زندگی و تأثیرات ناهمگون بر عادات، ارزش‌ها، تصورات و شیوه‌های فکر و اندیشه، به فاصله گرفتن بیشتر افراد از کدهای رفتاری مبتنی بر مذهب و تعهد انجامیده است. خانواده نیز از فرآیند بازاندیشانه‌ی روند مدرنیته مستثنا نبوده و الگوی خانواده‌ی سنتی و متعارف با اولویت حفظ نهاد خانواده، با چالش‌های جدی مواجه شده است. نقش‌های جنسیتی با هجوم اندیشه‌ی برابری‌طلبی جابه‌جا گردیده و تضادهای جنسیتی در خانواده، با شکستن مرز تفاوت‌های حقوقی منبعث از تکوین متفاوت زن و مرد، به فردی شدن بیشتر افراد در خانواده، ذره‌ای شدن خانواده و از دست رفتن روابط عاطفی آن انجامیده است.

 

روند رو به رشد نوگرایی در خانواده‌ی ایرانی به صورت تغییر شکل در حمایت‌های اجتماعی خانواده، دسترسی به انواع شبکه‌های ارتباطی، افزایش حضور زنان در حوزه‌ی عمومی، کاهش فرزندآوری، کم‌رنگ شدن باورهای مذهبی خانواده‌ها، تغییر در نگرش‌های جنسیتی، تغییر در شیوه‌ی گذران اوقات فراغت خانواده‌ها، افزایش میزاناستفاده از رسانه‌ها، تغییر در ارتباطات دختران و پسران، به وجود آمدن شکل‌های جدیدی از خانواده‌ها، تغییر در چگونگی حیات عاطفی خانواده‌ها و... است که می‌تواند به تغییر شکل یا فرسایش سرمایه‌ی فرهنگی و اجتماعی خانواده‌ها و افزایش طلاق ختم شود.

 

اکنون خانواده در ایران در مرحله‌ای دشوار از حیات خود به سر می‌برد. این دشواری از آنجاست که به دلیل تغییر سبک زندگی، هنجارهای قدیمی تنظیم‌کننده‌ی خانواده، در ازدواج و تنظیم مناسبات خویشاوندی دیگر پاسخ‌گو نیستند و از سوی دیگر، رویه‌های نوپدید در عرصه‌ی مناسبات خانواده نیز آن‌چنان نهادینه نشده‌اند که به تولید هنجارهای انتظام‌بخش در جامعه منجر شوند. این سردرگمی در حفظ سنت‌ها و در عین حال، کشش به نوگرایی، به نوعی بحران در خانواده‌ و در رابطه بین نظام خانواده و نظام عمومی جامعه تبدیل شده است که یکی از تبعات آن، افزایش نگران‌کننده‌ی آمار طلاق است.

 

طلاق از نگاه آمار

 

طلاق در دهه‌ی هشتاد (1388-1380)، روندی کاملاً صعودی داشته است؛ به طوری که از 95/0 به 71/1 در هزار در کل کشور افزایش یافته است. همچنین میزان طلاق در مناطق روستایی به بیش از دو برابر (از 41/0 به 88/0 در هزار) و در مناطق شهری نزدیک به دو برابر (از 01/1 به 09/2 در هزار) صعود کرده است.[1]

 

 مأخذ: سازمان ‌ثبت ‌احوال ‌کشور، دفتر آمار و اطلاعات‌جمعیتی (ر.ک: کلانتری، 1390)

 

1)عوامل زمینه‏ ساز طلاق

 

·مطالعات داخلی

 

در این مجال، با عنایت به مجموعه‌ی گسترده‌ای از مطالعات داخلی در موضوع طلاق، عوامل مؤثر بر طلاق را در چند بخش شامل علل فرهنگی‌اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، روان‌شناختی، جنسی و فیزیولوژیکی رده‌بندی می‌کنیم و نمونه‌ای از تحقیقات استنادی را برمی‌شماریم.

 

- عوامل فرهنگی‌اجتماعی

 

اختلاف تحصیلات زوجین، تفاوت سطح فکری و آگاهی زوجین، انگیزه‌ی ازدواج، نوع همسرگزینی (عدم استقلال در انتخاب شریک زندگی)، نحوه‌ی آشنایی زوجین، شناخت کم نسبت به خصوصیات همسر قبل از ازدواج، شناخت ناکافی خانواده‏های زوجین نسبت به یکدیگر، ضعف در آگاهی از نقش زوجین پیش از ازدواج، نظر مثبت خانواده‌ی فرد نسبت به طلاق، حمایت خانواده از طلاق فرد یا بی‌تفاوتی نسبت به طلاق فرد، تصور مثبت از پیامدهای طلاق، وجود طلاق در میان بستگان، برآورده نشدن انتظارات از نقش همسری، عدم مشورت مردان با زنان در امور زندگی، اختلاف درباره‌ی محل سکونت، وجود اختلافات عقیدتی و مذهبی، پایبند نبودن همسر به مسائل دینی، توجه بیش از حد همسر به فرزندان، تفاوت‌های قومیتی زوجین، زندانی بودن مرد، تفاوت با همسر در نحوه‌ی گذران اوقات فراغت، اختلاف در فرزندپروری، ازدواج تحمیلی، دخالت مستقیم و غیرمستقیم وابستگان و اطرافیان و دوستان در زندگی، سن پایین ازدواج، تفاوت سنی زیاد زوجین، تعداد فرزندان، سوء‌استفاده از مواد و ارتکاب جرم، خشونت خانوادگی از عوامل فرهنگی‌اجتماعی طلاق به شمار می‌آیند.[2]

 

- عوامل اقتصادی

 

از جمله عوامل اقتصادی زمینه‏ساز طلاق، می‏توان به مواردی چون شرایط اقتصادی نامناسب، اختلاف طبقاتی، پایین‏ بودن درآمدهای خانوار، گرانی، ناتوانی مالی، تورم، فقر اقتصادی، از دست دادن شغل، بیکاری شوهر، کاهش قدرت خرید، کاهش رفاه، بالا رفتن هزینه‌ی زندگی و پایین آمدن استاندارد زندگی و تأثیر آن بر دهک‏های پایین درآمدی، اشتغال زنان در خارج از منزل، عدم پرداخت نفقه، مشاغل پایین مرد، مشخص نبودن شغل زوج، عدم رضایت از شغل همسر، عدم مدیریت امور مالی خانواده، عدم حمایت اقتصادی والدین و عدم تأمین معاش خانواده از سوی شوهر اشاره کرد.[3]

 

- عوامل اخلاقی

 

فساد اخلاقی زن یا شوهر، عدم توافق اخلاقی، سوء‌معاشرت و سوءرفتار، اعمال منافی عفت، عدم توافق اخلاقی، رها کردن زندگی خانوادگی، ترک خانواده، عدم مسئولیت‏پذیری مردان، هوس‌رانی، اعتیاد، می‌گساری، لاابالی‏گری، انحرافات اخلاقی زن، عدم توافق و سازگاری زوجین، فحاشی، بدبینی نسبت به شوهر، بدبینی شوهر نسبت به زن، سوء­اخلاق و سوءرفتار زوجین، عدم اعتماد زوجین به یکدیگر، بی‌احترامی زوجین به هم، اعمال خشونت فیزیکی به همسر، عدم اعتماد زوج به همسر، خودخواهی همسر، عدم توافق اخلاقی بین زن و شوهر، مشکل زوجین در حل مسئله، کاهش رضایت‌مندی زناشویی، ضعف در کارایی خانواده، کاهش حمایت­های خانوادگی از زوجین، ضعف در ایفای نقش‌های همسری و انگیزه‌های واهی در ازدواج.

 

- عوامل روان‌شناختی

 

عوامل روان‌شناختی و فردی شامل عوامل ارثی و فیزیولوژیک، ویژگی‏های شخصیتی، روانی و مانند آن است که از مهم‏ترین این عوامل می‌توان به وجود اختلالات و ناهنجاری‏های روانی در خانواده و زندگی زناشویی، احساس تنفر و پایان عشق و علاقه‌ی طرفین به یکدیگر، ویژگی‏های روانی و عصبی غیرقابل تحمل، خلق بی‌ثبات، عصبی بودن همسر، دلواپسی مزمن و بدبینی مفرط همسر، احساس افسردگی، ترس مرضی، تصورات پارانوئیدی، روان‏پریشی، حساسیت‏های روحی، وسواس فکری و عملی، اضطراب، خصومت با یکدیگر، عدم علاقه، تفکر غیرمعمول و باورهای غیرمنطقی اشاره نمود.[4]

 

- عوامل جنسی

 

وجود عادات جنسی ناپسند در مردان، انحرافات جنسی مرد، عدم تمکین زن، ضعف عملکرد جنسی، کوتاهی در انجام وظایف زناشویی، عقیم بودن مرد یا زن، اختلاف در سلایق جنسی، خیانت مرد به زن، خیانت زن به مرد، مراجعه به مشاورین مرد در امور جنسی، عدم آراستگی جنسی زن، تنوع‌طلبی جنسی مردان، مقایسه‌ی فعالیت جنسی همسر با زنان دیگر از طرق مختلف، عدم تفاهم جنسی زن و مرد، ناتوانی جنسی زن یا مرد، سردمزاجی جنسی زن یا مرد، ازدواج مجدد، چندزنی بودن مرد و وجود شخص ثالث، از جمله عوامل جنسی هستند.[5]

 

- عوامل فیزیولوژیک و محیطی

 

اختلاف سنی زوجین، بی‏فرزندی، بیماری مستمر زن یا مرد، زودرسی ازدواج، محل تولد زوجین، شمار افراد خانواده و تعداد فرزندان زوجین.

 

· مطالعات خارج از کشور

 

برخی از عوامل زمینه ‏ساز طلاق در تعدادی از مطالعات خارج از کشور، عبارت‌اند از:

 

در مطالعه‌ی کالمیجن[6]. طرفداری زنان از هنجارهای رهایی و برابری‌طلبی به طور قابل ملاحظه‌ای میزان طلاق را افزایش می‌دهد.[7] افراد مذهبی که رفتارهایشان را اعتقادات آن‌ها تنظیم می‌کند کمتر طلاق می‌گیرند و میزان طلاق در آن‌ها کم است. افراد مذهبی‌تر تحت شرایط خاصی، دست به طلاق می‌زنند[8] و همکارانش در ارتباط با طلاق، نقش زمینه‌های فرهنگی و اقتصادی برجسته نشان داده شده است

 

لیوید (1995) نیز معتقد است زمانی احتمال فروپاشی زندگی زناشویی در بالاترین حد است که زوجین برای توسعه‌ی روابط بدیل فرصت‌هایی داشته باشند. در جوامع صنعتی، پدیده‌ی زوج‌زیستی (زندگی مشترک پیش از ازدواج) نقش تعیین‌کننده‌ای در تشدید روند صعودی میزان طلاق ایفا می‌کند. زوج‌زیستی مخصوصاً در بین کسانی بیشتر متداول است که قبلاً یک ازدواج ناموفق یا طلاق را تجربه کرده‌اندو اساساً به طلاق به عنوان یک راه‌حل برای مشکلات زناشویی اعتقاد قوی دارند؛ در حالی که آنان که چنین نگرش و تجربه‌ای را قبل از ازدواج ندارند، کمتر در معرض واقعه‌ی طلاق هستند. بنابراین، با توجه به روند صعودی زوج‌زیستی» در جوامع صنعتی، می‌توان پیش‌بینی کرد که این جوامع شاهد افزایش چشمگیرتر طلاق نیز خواهند بود.[9]

 

برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی کشور باید به گونه‌ای باشد که بخشی از زمان و توان فرد را در راستای توجه و نفع خانواده قرار دهد و با افزایش حضور کمّی و کیفی فرد در خانواده، به طور غیرمستقیم به تقویت نهاد خانواده یاری رساند.

 

2) پیامدهای منفی طلاق

 

طلاق والدین می‌تواند تأثیرات ناگواری بر کودکان بر جای گذارد. برخی محققان معتقدند آثار منفی طلاق بر کودکان قبل از وقوع طلاق آغاز می‌شود و مدت‌ها پس از طلاق ادامه خواهد داشت. مطالعات مختلف، تفاوت آشکار سازگاری عاطفی و اجتماعی فرزندان طلاق و فرزندان خانواده‌های هر دو والد (سالم) را نشان می‌دهد. در واقع طلاق بر ارتباط مؤثر والدین با فرزندان نیز تأثیر می‌گذارد و سازگاری کودکان و نوجوانان را از بین می‌برد[10]

 

طلاق اثرات نامطلوبی بر سلامت روانی و آرامش کودکان و نوجوانان و زنان مطلقه بر جای می‌گذارد.[11] آثار و پیامد‌های طلاق بر زنان نیز وسیع گزارش شده است و در سه حوزه‌ی فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل تبیین است.[13] از نظر والرستین، طلاق زنجیره‌ای از حوادث به‌هم‌پیوسته است که برای همیشه زندگی قربانیان خود را دگرگون می‌کند. طلاق والدین نه تنها برقراری روابط عاطفی را برای کودکان دشوار می‌کند، بلکه روابط گذشته‌ی آن‌ها را با والدینشان مخدوش می‌کند. بنا بر بررسی‌های انجام‌شده، کودکان پس از طلاق والدین در سنین گوناگون دچار حالات روحی متفاوتی می‌شوند، مثلاً در سال اول جدایی والدین، کودکان دچار احساس خشم، ترس و افسردگی می‌گردند.[12]چندﻳﻦﻣﻄﺎﻟﻌﻪ‌ی ﺑﻴﻦ‌اﻟﻤﻠﻠﻲ ﮔﺰارش ﻛﺮده‌اﻧﺪ ﻛـﻪ اﺳﺘﻌﺪاد و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ آﻣﻮزﺷﻲ ﻛﻮدﻛﺎن ﻃﻼق، در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪﺑﺎ ﻛﻮدﻛﺎن ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﺳﺎﻟﻢ، ﭘﺎﻳﻴﻦ اﺳﺖ. همچنین کودکان طلاق به دلیل آنکه عمدتاً توسط مادر نگه‌داری و حضانت می‌شوند، با کاهش استاندارد‌های سطح زندگی مواجه هستند و طلاق معمولاً منجر به کاهش رفاه نسبی آن‌ها می‌گردد.

 

از جمله مهم‌ترین مشکلات زنان پس از طلاق می‌توان به این موارد اشاره کرد: زنان مطلقه نسبت به سایر زنان آسیب‌پذیرترند[14] و تحت فشارهای روحی و روانی بسیاری قرار دارند.[15] از دیگر پیامد‌های طلاق بر زنان مطلقه می‌توان به کیفیت زندگی پایین،[16] فشار مسائل مالی،[17] نگرش اخلاقی منفی نسبت به زنان مطلقه از سوی جامعه،[18] انزوای اجتماعی و کوچک‌تر شدن شبکه‌ی روابط اجتماعی آن‌ها و آسیب دیدن روابط اجتماعی آنان به دلیل احساس عدم امنیت اجتماعی،[19] گرایش به سمت مصرف مواد مخدر،[20] افسردگی بیشتر زنان مطلقه در مقایسه با مردان[21] و شیوع اختلال‌های جسمی و روحی (از جمله اعتیاد به مشروبات الکلی، خودکشی و ضعف قوای ذهنی) و رضایت کمتر از زندگی[22] اشاره کرد.

 

طلاق همچنین در برخی موارد، بر حسب تقسیم منابع پس از طلاق، به کاهش استاندارد زندگی زنان ختم می‌شود. افراد مطلقه مشکلات بیشتر بهداشتی و نرخ بالاتر مرگ‌ومیر را نسبت به افراد متأهل نشان می‌دهند و از احساس گناه، افسردگی و اضطراب روحی پس از طلاق رنج می‌برند.

 

می‌توان پیامدهای طلاق را بر خانواده‌ی گسترده، همچنین بر تغییر قوانین و بر ساختارهاى فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى و افزایش بزهکاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی و روند رو به رشد روابط فرازناشویی و حتی افزایش نرخ فحشا نیز پى گرفت. شیوع طلاق سبب می‌گردد که هر نظام حکومتی، آن را به عنوان یک واقعیت فراگیر به رسمیت بشناسد، احیاناً زمینه‌هایی برای قبح‌زدایی از آن بیابد، سیاست‌های تأمین اجتماعی را به سمت حمایت از خانواده‌های طلاق جهت دهد، در الگوهاى مشارکت اجتماعى، حضور زنان را با نگاهی متفاوت پی گیرد و در قوانین کار و الگوی اشتغال، با فراخوان زنان به بازار کار، نیاز به تحمل هزینه‌های گزاف برای پشتیبانی از زنان مطلقه‌ی خانه‌دار را کاهش دهد که هر کدام از این رویه‌ها نیز می‌تواند مجدداً به نوعی در چرخه‌ی مسائل اجتماعی، به بازتولید طلاق منتهی گردد.

 

3) پیشنهادات

 

از آنجا که گذر از طلاق را می‏توان در سه مرحله‌ی کلی بخش‏بندی کرد: 1) قبل از جدایی و طلاق، 2) انتقال و بازسازی [مرحله‌ی حین طلاق] و 3) نقاهت و نوسازی پس از طلاق؛[23] لذا بر همین اساس نیز می‌توان راهبرد‌های کاهش طلاق را معطوف به سه راهبرد اصلی «راهبرد مربوط به ازدواج و روابط زوجین (قبل از طلاق)»، «راهبرد حین طلاق» و «راهبرد‌های پس از طلاق» مطرح نمود:

 

4)راهبرد مربوط به ازدواج و روابط زوجین (قبل از طلاق)

 

 - راهبرد احیای ملاک‌های اسلامی و توجه به همسان‌همسری در همسرگزینی

 

اولین راهکار در این زمینه، توجه و آگاهی دادن به نسل جوان نسبت به پیامدهای ناگوار تفاوت‌های شدید و گوناگون فرهنگی و اجتماعی همسران است. لذا پیشنهاد می‌گردد بهره‌گیری از مشاوره‌های پیش از ازدواج جهت توافق‌سنجی زوجین اجباری گردد و تلاش شود مقیاس‌های توافق‌سنجی بومی و علمی از سوی روان‌شناسان و جامعه‌شناسان ایرانی طراحی گردد.

 

نکته‌ی قابل تأمل آنکه مشاوره‌های پیش از ازدواج اکثراً از سوی متخصصین روان‌شناسی و مشاوره ارائه می‌شود که کمتر به جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی زوجین توجه می‌نمایند. بنابراین لازم است در دفاتر مشاوره‌های الزامی قبل از ازدواج (چنانچه این پیشنهاد عملی گردد)، از مشاورین جامعه‌شناسی جهت توافق‌سنجی فرهنگی‌اجتماعی زوجین استفاده شود.

 

- راهبرد افزایش آگاهی متقاضیان ازدواج در آینده

 

آموزش اخلاق و آیین زندگی خانوادگی به دانشجویان به عنوان دروس عمومی، آموزش مهارت‌های زندگی در خانواده به دانش‌آموزان، تدریس حقوق و مسئولیت‌های همسران در قبال یکدیگر در دانشگاه‌ها، پیشنهاد دو واحد حقوق و اخلاق در خانواده برای دروس عمومی در دانشگاه، تأکید برآزمایشات مربوط به سلامت جسمی و جنسی قبل از ازدواج.

 

- راهبرد افزایش آگاهی زوجین از طریق آموزش

 

همچنین آگاهی زوجین از متفاوت بودن زندگی مشترک با زندگی مجردی و وجود نقش‌های متفاوت و نه متعارض در زندگی، تصحیح تصاویر القاشده از زندگی مشترک و روابط زوجین، در صورت آموزش‌های صحیح و کافی در جهت کسب مهارت‌های زندگی، می‌تواند از بروز عوامل تنش‌زا و زمینه‌ساز فروپاشی و در نهایت جدایی و طلاق زوجین، پیشگیری نماید.

 

چنانچه وقوع تعارض و کشمکش‌های بین زوجین اجتناب‌ناپذیر باشد، به خدمات مشاوره‌ای در برخورد با مشکلات و حل آن‌ها و شروع زندگی موفق و متفاوت نیاز است. از سوی دیگر، آگاهی از پیامدهای طلاق نیز با تغییر نگرش زوجین نسبت به طلاق، می‌تواند منجر به کاهش نرخ طلاق و بسیاری از هزینه‌های روانی، اجتماعی و اقتصادی مرتبط با آن شود. از آنجا که زندگی مشترک و در کنار هم بودن زوجین، دلیلی بر بسامان بودن روابط زناشویی نیست، لذا ارائه‌ی آموزش به این دسته از زوجین نیز جهت پیشگیری از طلاق، ضروری می‌نماید؛ از جمله آموزش روان‌شناسی اختلافی زن و مرد به گونه‌ای که زنان از خصوصیات مردان و مردان از خصوصیات زنان در جهت حسن معاشرت در زندگی بهره‌مند شوند، آموزش مهارت‌های ارتباطی به زوجین، آموزش نحوه‌ی شفاف نمودن توقعات و انتظارات زوجین در برابر یکدیگر، افزایش آگاهی زوجین در مورد نحوه‌ی مقابله با مشکلات مختلف زندگی و مدیریت و حل تعارض و...

 

- راهبرد رفع موانع و بازدارنده‌های ایفای نقش زوجین از طریق:

 

- اختصاص بیمه به ارائه‌ی خدمات مشاوره‌ای به زوجین و بیمه‌ی مهریه و...

 

- گسترش بیمه‌ی بیکاری و بیکاری‌های فصلی مردان.

 

- بهبود وضعیت معیشتی خانواده و نظام تأمین اجتماعی.

 

- تأسیس کلینیک سلامت جنسی وی‍‍‍ژه‌ی مشکلات جنسی زوجین.

 

- اجرای برنامه‌ی توانمندسازی زوجین به عنوان رویکرد پیشگیرانه و آموزشی (مطالعات نشان می‌دهد این برنامه‌ها در بلندمدت بسیار مؤثر و مقرون به صرفه است).

 

- الزام زوجین متقاضی طلاق به استفاده از مشاوره‌های خانواده، حتی در طلاق‌های توافقی.

 

- فعال نمودن سازمان‌های مردم‌نهاد در موضوع حمایت از نهاد خانواده و پیشگیری از طلاق در موارد دادخواست‌های طلاق به علت بیکاری، بیماری، اعتیاد و... همسر.

 

- ترویج فرهنگ مراجعه‌ی خانواده‏ها به مراکز مشاوره‌ی خانواده در هنگام بروز اختلافات.

 

- پیشگیری از آموزش‌ حقوق، به صورت خاص به زنان، به جهت ایجاد زمینه‌سازی تخاصمات زوجین.

 

- راهبرد تصحیح نگرش‌ها در زمینه‌ی طلاق

 

نتایج تحقیق نشان می‌دهد که نگرش مثبت زوجین نسبت به طلاق در درخواست طلاق مؤثر بوده است. بنابراین به نظر می‌رسد لازم است در این زمینه، اقدامات فرهنگی انجام شود و با تبیین پیامدهای ناگوار طلاق برای نسل جوان، آن‌ها را از هر نوع اقدام عجولانه در این زمینه بازداشت. کاهش آستانه‌ی تحمل زوجین، افزایش نرخ طلاق در جامعه و آسان بودن طلاق به ویژه طلاق‌های توافقی که میزان زیادی از طلاق‌ها را به خود اختصاص داده است، به کاهش قبح طلاق و نگرش غیرمنفی نسبت به طلاق انجامیده که ضروری است در این زمینه نیز مطالعات عمیق‌تر انجام گیرد و راهکارهای علمی ارائه گردد[24]

 

- راهبرد حین طلاق

 

- به‌کارگیری پلیس خانواده جهت مداخلات قضایی خانواده.

 

- انجام اصلاحات قانونی حق طلاق در دست مرد به صورت درخواست دلایل متقن جهت طلاق زوجه.

 

- تأسیس واحد‌های مشاوره در کنار دادگاه‌ها و ارائه‌ی مشاوره‌های گروهی برای پرونده‌هایی با مشکلات مشابه.

 

- ضرورت قاعده‌مندی و اخلاقی شدن فرآیند طلاق، به منظور افزایش احتمال بازگشت به زندگی و کاستن از پیامدهای طلاق بر فرزندان.

 

- ایجاد ضمانت‌های اجرایی بیشتر در مورد سوءرفتار با زنان توسط مردان و اجرای قاطع قوانین در این مورد.

 

- تصویب قوانین لازم برای جلوگیری از دخالت بی‌رویه و بی‌مورد والدین در مسائل زناشویی زوجین.

 

- دادن امکانات و نیروی لازم به محاکم خانواده برای حل‌وفصل مسائل خانواده در اسرع وقت.

- متعهد کردن والدین به تعهدات زمان خواستگاری به صورت قانونی با بررسی کارشناسانه‌ی موضوع.

 

روند رو به رشد نوگرایی در خانواده‌ی ایرانی به صورت تغییر شکل در حمایت‌های اجتماعی خانواده، دسترسی به انواع شبکه‌های ارتباطی، افزایش حضور زنان در حوزه‌ی عمومی، کاهش فرزندآوری، کم‌رنگ شدن باورهای مذهبی خانواده‌ها، تغییر در نگرش‌های جنسیتی و... است که می‌تواند به تغییر شکل یا فرسایش سرمایه‌ی فرهنگی و اجتماعی خانواده‌ها و افزایش طلاق ختم شود.

 

-راهبرد پس از طلاق

 

از آنجا که در جوامع اسلامی، یکی از اهرم‌های حمایت اقتصادی از زنان، خانواده‌ی مبدأ و نیز همسر است؛ در فرض فقدان همسر ناشی از طلاق، نظام اسلامی می‌تواند در قالب تبعیض مثبت از بار فشار‌های اقتصادی آن‌ها بکاهد.

 

با دقت در احکام اسلامی از جمله در حکم عده پس از طلاق،[25] می‌توان به چهارضلعی حکمت، نعمت، اخلاق و قانون در این مسئله پی برد. بی‌تردید از حکمت الهی در خصوص اختصاص این مدت زمان، می‌توان در راستای بازگشت به زندگی خانوادگی و اصلاح رفتار زوجین، ظرفیت‌سازی نمود و با عنایت به نعمت بودن این فرصت، شانس مجدد زوجین در سازش و بازگشت به زندگی زناشویی را از سوی نظام به درستی برای زوجین فراهم کرد. بدین لحاظ با نگاه مجدد و عمیق به فلسفه‌ی تربیتی و اخلاقی، این حکم می‌توان از ظرفیت نظام اسلامی در پیشگیری از طلاق قطعی پس از طلاق و اصلاح بین زوجین، کمال بهره را برد.

 

 

سخن آخر

 

در مجموع به نظر می‌رسد با عنایت به تغییرات فرهنگی اجتماعی دهه‌های اخیر، نظریه‌ی تغییر ایده‎ای و ارزشی در تحلیل و تبیین طلاق در ایران با رویکرد جامعه‌شناسی مناسب‌تر است و امید است تحقیقات پیمایشی در همین راستا انجام گیرد و سیاست‌گذاری در حوزه‌ی پژوهشی با لحاظ تغییرات ایده‌ای و نگرشی در بین جوانان، بررسی راه‌های احیای ارزش‌های خانواده و تبیین شاخص‌های خانواده‌ی مطلوب از منظر بایسته‌های دین مبین اسلام و ارتقای کارویژه‌های این نهاد مهم اجتماعی بر اساس آموزه‌های اسلامی انجام گیرد. تدوین الگوی خانواده اسلامی‌ایرانی و ایجاد نگاه استراتژیک و سیستمی به حوزه‌ی مسائل خانواده، با رویکرد مبانی اسلامی، راهبرد اساسی دیگری است که همت حوزه و دانشگاه را می‌طلبد. از سوی دیگر، با عنایت به اصل مهم تقدس خانواده در قانون اساسی و شعار خانواده‌محور پیشرفت، برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی کشور باید به گونه‌ای باشد که بخشی از زمان و توان فرد را در راستای توجه و نفع خانواده قرار دهد و با افزایش حضور کمی و کیفی فرد در خانواده، به طور غیرمستقیم به تقویت نهاد خانواده یاری رساند و بدین ترتیب، قبل از بحرانی شدن نهاد خانواده به واسطه‌ی تغییر ارزشی، با مدیریت هوشمند اجتماعی و پیشگیری از آسیب هر چه بیشتر حوزه‌ی خانواده، از سرریز شدن این آسیب‌ها به سایر حوزه‌های اجتماعی جلوگیری نماید.(*)

 

منابع:

 

- اخوان تفتی، مهناز (1382)، پیامدهای طلاق در گذار از مراحل آن، مطالعات زنان، 1 (3)، ص 125 تا 152.

 

- افشار، حمید و همکاران (1387)، «فراوانی نسبی اختلالات طیف دوقطبی در متقاضیان طلاق مراجعه­کننده به مراکز مشاوره‌ی خانواده‌ی شهر اصفهان و رابطه‌ی آن با برخی از ویژگی‌های جمعیت‌شناختی»، فصلنامه‌یتحقیقات علوم رفتاری، 6 (11)، ص 45 تا 50.

 

- بابایی، فاطمه (1380)، تعدیل ساختاری و فقر و ناهنجاری‌های اجتماعی، انتشارات کویر، ص 163.

 

- باقریان‌نژاد ‌اصفهانی، زهر (1380)، «مقایسه‌ی ابعاد نارضایتی زناشویی زنان و مردان متقاضی طلاق شهر اصفهان»، پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم، دانشکده‌ی روان‌شناسی و علوم تربیتی،

 

- بهجتی اردکانی، فاطمه (1382)، «بررسی عوامل آموزشگاهی، فرهنگی و خانوادگی مؤثر بر پایین بودن طلاق در استان یزد»، پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد علوم تربیتی، دانشکده‌ی علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه اصفهان.

 

- بهرامی، سیاوش (1386)، «تحلیل جامعه‌شناختی میزان گرایش به طلاق در شهرستان کرمانشاه»، پایان‏نامه‌ی کارشناسی ارشد، دانشگاه مازندران، دانشکده‌ی علوم انسانی و اجتماعی.

 

 - تایبر، ادوارد (1384)، بچه‌های طلاق، ترجمه‌ی توراندخت تمدن، چاپ چهارم. تهران، انتشارات اوحدی.

 

- جعفرطباطبایی، سمانه‏السادات و همکاران (1383)، «بررسی عوامل مؤثر بر طلاق»، نخستین کنگره‌ی سراسری آسیب‏شناسی خانواده در ایران، دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده‌ی خانواده.

 

- جعفری، مهناز (1386)، طلاق و عواقب کودکان بی‌سرپرست، نشریه‌ی حمایت، خردادماه.

 

- جلیلیان، زهرا (1375)، «عوامل اجتماعی مؤثر بر درخواست طلاق در شهر تهران»، کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی.

 

- حاضری، علی‌محمد (1380)، «مسائل اجتماعی متأثر از تعارض ارزش‏ها در دوران گذار»، نامه‌ی انجمن جامعه‏شناسی ایران، ش 4.

 

- حبیبی، زهرا و ساجدی، ژیلا (1385)، بررسی مقایسه‌ای میزان سازگاری کودکان دبستانی خانواده‌های مطلقه در شهر همدان.

 

- حفاریان، لیلا؛ آقایی، اصغر؛ کجباف، محمدباقر و کامکار، منوچهر (1388)، مقایسه‌ی کیفیت زندگی و ابعاد آن در زنان مطلقه و غیرمطلقه و رابطه‌ی آن با ویژگی‌های جمعیت‌شناختی در شهر شیراز، دانش و پژوهش در روان‌شناسی کاربری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان)، ش 41، 46 تا 86.

 

- حکیم شوشتری، میترا؛ حاجبی، احمد؛ پناغی، لیلا و عابدی، شیوا (1387)، مشکلات رفتاری و هیجانی در فرزندان خانواده‌های تک‌والد تحت سرپرستی مادر در مقایسه با خانواده‌های دو والد کمیته‌ی امداد امام خمینی (رحمت الله علیه)، مجله‌ی دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، 66 (3)، ص 196 تا 202.

 

- خجسته مهر، رضا (1384)، بررسی ویژگی‌های شخصیتی، مهارت‌های اجتماعی، سبک‌های دلبستگی و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی به عنوان پیش‌بینی‌های موفقیت و شکست رابطه‌ی زناشویی در زوج‌های متقاضی طلاق و عادی شهر اهواز، پایان‌نامه‌ی دکترای روان‌شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.

 

- خسروشاهی، زهرا؛ عجمی، محمدعلی و همکاران (1382)، بررسی رفتار و عملکرد جنسی هر دو ارتباط آن با رضایت جنسی زن و روابط بین‌فردی زوجین در خانم‌های متأهل دارای تحصیلات علوم پزشکی، اولین همایش خانواده و مشکلات جنسی تهران.

 

- خیاط غیاثی، پروین؛ معین، لادن و روستا، لهراسب (1389)، بررسی علل اجتماعی گرایش به طلاق در بین زنان مراجعه‌کننده به دادگاه خانواده‌ی شیراز، فصلنامه‌ی زن و جامعه، پاییز، 1 (3)، ص 77 تا 103.

 

- داداش‌زاده فهیم، هوشنگ (1386)، «نقش عوامل اقتصادی، رضامندی جنسی و عاطفی در گسست خانواده‌ی شهر تهران»، مجله‌ی علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، تابستان، 14 (3)، ص 39 تا 52.

 

- رحمان‌پناه، عباس (1376)، «طلاق و علل آن در شهر تهران»، دانشگاه علوم انتظامی، پایان‏نامه‌ی کارشناسی ارشد.

 

- رستمى، رضا؛ رضایى، سعید؛حسینى، سیدهبنفشه وگازرانى، فاطمه (1388)، سبکدلبستگىزوجیندرحالطلاق، ماهنامه‌یمهندسیفرهنگی، سالچهارم،ش 37و38، ص 46 تا 54.

 

- رفیع‌پور، فرامرز (1378)، آنومی یا آشفتگی اجتماعی، انتشارات سروش، ‌ص 18.

 

- ریاحی، محمداسماعیل و همکاران (1386)، تحلیلجامعه‌شناختیمیزانگرایشبهطلاق، مجله‌ی پژوهشزنان، 5 (3)، ص 109 تا 140.

 

- ساروخانی، باقر (1376)، طلاق: پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن، انتشارات دانشگاه تهران، ص 7.

 

- ستوده، هدایت‌الله (1384)، آسیب‌شناسی اجتماعی: جامعه‌شناسی انحرافات، تهران، انتشارات آوای نور.

 

- سیف­الهی، حجت­الله (1378)، «بررسی رابطه‌ی بین طول مدت ازدواج­های منتهی به طلاق با مشخصات همسران در تهران بزرگ»، دانشگاه شهید بهشتی.

 

- شریفی درآمدی، پرویز (1389)، مقایسه‌ی وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی سنین 15 تا 18 سال شهر اصفهان.

 

- شعبانی، عین‌الله (1382)، «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تقاضای طلاق در شهر تبریز»، پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد، دانشگاه بهزیستی و توانبخشی.

 

 - شکرکن، حسین و رستمی، مسعود (1383)، «مقایسه‌ی شباهت ارزش‏ها و نگرش‏ها در زوج‏های عادی و متقاضی طلاق شهر اهواز»، نخستین کنگره‌ی سراسری آسیب‏شناسی خانواده در ایران، دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده‌ی خانواده.

 

- شیرزاد، جلال و کاظمی­فر، امیرمحمد (1383)، «مطالعه‌ی همه­گیرشناسی زوجین در حال طلاق ارجاعی به اداره‌ی کل پزشکی قانونی استان همدان در سال 1379»، مجله‌ی علمی پزشکی قانونی، 10 (36)، ص 207 تا 212.

 

- شیرزاد، جلال و کاظمی‌فر، امیرمحمد (1384)، آسیب‌شناسی طلاق، ماهنامه‌ی دادرسی، 9 (53)، ص 34 تا 27.

 

- ظهیرالدین، علیرضاوخدایی‌فر، فاطمه (1382)، بررسینیم‌رخ‌هایشخصیتیمراجعینطلاقبهدادگاه، فصلنامه‌یعلمی پژوهشیفیض، 25، ص 1 تا 7.

 

- علی‌اسماعیلی، مینا (1374)، «بررسی عوامل مؤثر در تقاضای طلاق زنان 20 تا 40 سال شهر تهران و مقایسه‌ی آن با عوامل رضامندی زنانی که چنین تقاضایی نکرده‌اند»، کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.

 

- عنایتی بیدگلی، حسین (1383)، مقایسه‌ی میزان افسردگی در بین کودکان دختر و پسر 9 تا 16 ساله‌ای که بر اثر جدایی والدین با پدر یا مادر خود در شهرستان‌های کاشان و آراء بیدگل زندگی می‌کنند، پایان‌نامه‌ی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی.

 

- فرزادفر، منیر؛ مولوی، حسین و آتش‌پور، سید حمید (1385)، تأثیر آموزش شادمانی به شیوه‌ی فوردایس بر کاهش افسردگی زنان بی‌سرپرست شهر اصفهان، مجله‌ی دانش و پژوهش در روان‌شناسی دانشگاه آزاد واحد خوراسگان.

 

- فروتن، سید کاظم و جدید میلانی، مریم (1387)، بررسی شیوع اختلالات جنسی متقاضیان طلاق مراجعه‌کننده به مجتمع قضایی خانواده، مجله‌ی دوماهنامه‌ی ‌علمی‌پژوهشی دانشور پزشکی دانشگاه شاهد، 16 (78)، ص 39 تا 44.

 

- قطبی، مرجان و همکاران (1382)، وضعیت طلاق و برخی عوامل مؤثر بر آن در افراد مطلقه‌ی ساکن در منطقه‌ی دولت‌آباد، فصلنامه‌ی رفاه اجتماعی، (3) 12، ص 271 تا 286.

 

- کاملی، محمدجواد (1385)، بررسی علل و عوامل مؤثر در بروز آسیب اجتماعی طلاق در جامعه‌ی ایران با توجه به آمار و اسناد، فصلنامه‌ی دانش اجتماعی، 9 (3)، ص 180 تا 198.

 

- کردتمینی، بهمن (1384)، نقش ازدواج مجدد در سلامت روان همسران و فرزندان شاهد تهران و سیستان و بلوچستان. پایان‌نامه‌ی ارشد، دانشگاه تهران.

 

- کریمی تهرانی، شهین (1358)، «طلاق و علل آن»، پایان‏نامه‌ی کارشناسی، دانشگاه تهران.

 

- کلانتری، عبدالحسین (1390)، بررسی تحولات نرخ طلاق در کشور طی سه دهه‌ی اخیر و تبیین‌کننده‌های اقتصادی‌اجتماعی آن، کارفرما: شورای فرهنگی‌اجتماعی زنان.

 

- کوئن، بروس (1370)، درآمدی بر جامعه‌شناسی، محسن ثلاثی، انتشارات فرهنگ معاصر.

 

- گلشن، صیاد (1372)، «بررسی طلاق و عوامل اجتماعی‌ـ‌جمعیت‌شناختی مؤثر بر آن»، کارشناس ارشد روان‌شناسی، دانشگاه تربیت مدرس.

 

- لوزیک، دانیلین (1383)، نگرشی نو در تحلیل مسائل اجتماعی، ترجمه‌ی سعید معیدفر، تهران، انتشارات امیرکبیر.

 

- محبی، سیده فاطمه (1380)، آسیب‌شناسی اجتماعی زنان‌ـ‌طلاق، فصلنامه‌ی کتاب زنان، ش 8، ص 12 تا 22.

 

- محبی، سیده فاطمه (1389)، بررسی علل و عوامل مؤثر بر درخواست طلاق، کارفرما: سازمان ملی جوانان.

 

- مددی، حسین (1380)، «بررسی علل تقاضای طلاق زوجین (دیدگاه اقتصادی‌اجتماعی) در شهرستان اراک در نیمه‌ی دوم سال 1378»، پایان‌نامه‌‌ی کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

 

- مساواتی، مجید (1374)، آسیب‌شناسی اجتماعی ایران، جامعه‌شناسی انحرافات، انتشارات نوبل، تبریز، ص 281.

 

- ملتفت، حسین (1381)، «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق در شهرستان داراب»، پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد جامعه‏شناسی، دانشگاه شیراز.

 

- مهدی‌خانی سرو جهانی، ام‌لیلا (1383)، «زنان و طلاق در اسلامشهر»، کارشناسی ارشد مطالعات زنان، دانشگاه الزهرا (سلام الله علیها).

 

- نصر اصفهانی، احمدرضا؛ بهجتی اردکانی، فاطمه و فاتحی‌زاده، مریم (1383)، بررسی تأثیر فرهنگ بر آمار پایین طلاق در شهرهای میبد، یزد و اردکان، چکیده‌ی مقالات اولین کنگره‌ی آسیب‌شناسی خانواده در ایران، دانشگاه شهید بهشتی (رحمت الله علیه).

 

- نصیری، معصومه(1386)، توزیع جغرافیایی فقر مسکن و پراکندگی زنان مطلقه‌‌ی خانه‌دار در مناطق22گانه‌ی تهران، فصلنامه‌ی رفاه اجتماعی، 6 (24).

 

- نیکوبخت، میترا (1382)، اختلالات جنسی در مرد وزن، تهران، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی تهران.

 

- یوسفی، ناصر و همکاران (1389)، مقایسه‌ی طرحواره‌های ناسازگارانه‌ی اولیه در همسران مطلقه و عادی به عنوان پیش‌بینی‌کننده‌ی طلاق، مجله‌ی روان‌پزشکی و روان‌شناسی بالینی ایران، 16 (1)، ص 21 تا 33.

 

 - Amato, P. R. & Cheadle, J. E., (2008) Parental divorce, marital conflict and children’s behavior problems. Journal Social Forces, 86: 1139–1161.

 

- Axinn, W. G and Thornton, A. (1992) The relationship between cohabitation and divorce: selectivity or causal influence?, Demography, 29: 357-374.

 

- Bowman, Sh. (2007) Low economic status is associated with suboptimal intakes of nutritious foods by adults in the national health and Nutrition examination survey 1999-2002. Nutrition Research. vol: 27 (9(: 515-523.

 

- Charles, K. K. , Stephens Jr. M. ,Job displacement, diability, and divorce, (2001) available at : http://www.nber.org/papers/w8578,2011.06.22.

 

 - Conger & Elder )1900( Linking Economic hardship to material quality in stability. Journal of marriage and the family: 646.

 

- Fokkema, T. , Liefbroer , A. C. (2004) Employment and divorce among Dutch women born between 1903 and 1937,History of the Family,9: 425–442.

 

- Fukuda, Y. ; Nakamura, K. & Takano, T. (2005) Municipal health expectancy in Japan: decreased healthy longevity of older people in socioeconomically disadvantaged areas. BMC public Health. www.biomedcentral.com.

 

- Kalmijn, M. ,& Others . (2004) Interaction between cultural and economic determinants of divorce in the Netherlands . Marriage and Family,66(1):75-89 .

 

- Thompson, R. G. ; Lizardi, D. ; Keyes, K. M. & Hasin, D. S. (2008) Childhood or adolescent parental divorce/separation, parental history of alcohol problems, and offspring lifetime alcohol dependence. Drug and Alcohol Dependence, 98: 264-269.

 

- Udry. Richard. (1971) Social Context of marriage. New York.

 

-Forehand & Thomas, A. B (1993) The role of paternal variables in divorced and married families: predictability of adolescent adjustment or thopsychiatry, 63:126-135.

 

-Jayakody, R, A. Thornton, and W. Axinn (2007) International Family Change: Ideational Perspectives. New York: Taylor & Francis Group, LLC.

 

-Poortman, A. and Kalmijn, M. (2002) Women’s labourmarket position and divorce in the Netherlands Evaluating economic interpretations of the work effect. European Journal of Population, 18: 175–202.

 

-Thornton, A. (2001) The developmental paradigm, reading history sideways, and familychange. Demography,38(4): 449-465.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. (رک. کلانتری ،1390)

 

[2]. این عوامل در مطالعات مهدیخانی سرو جهانی (1383)، علی اسماعیلی (1374)، بهرامی (1386)، قطبی و دیگران (1383)، شعبانی (1382)، جعفر طباطبایی (1383)، جلیلیان (1375)، باقریان‌نژاد اصفهانی (1380)، فاتحی‌زاده (1384)، خیاط غیاثی و دیگران (1389)، رحمان‌پناه (1374)، مددی (1378)، شکرکن (1385)، کریمی تهرانی (1358) و ملتفت (1381)  بررسی شده است.

 

[3]. این عوامل در تحقیقات گلشن (1372)، کاملی (1386)، علی اسماعیلی (1374)، زرگر و نشاط‌دوست (1386)، قطبی و همکاران (1383)، داداش‌زاده (1386)، بابایی (1380)، سیف‌الهی (1372)، شعبانی (1382)، شیرزاد (1383)، جعفر طباطبایی (1383) و شکرکن (1385) بررسی شده است.

 

[4]. این عوامل در تحقیقات علیرضا ظهیرالدین، فاطمه خدایی‌فر (1382)، یوسفی و همکاران (1389)، جعفری (1386)، رستمی (1388)، رضا خجسته مهر (1384)، ظهیرالدین و خدایی‌فر (1382) و افشار و همکاران (1387) مطرح شده است.

 

[5] . ای عوامل در تحقیقات فروتن و جدید میلانی(1387) نیکوبخت (1382) خسرو شاهی و همکاران(1382) داداش‌زاده‌فهیم ( 1386) بررسی شده است.

 

Kalmijn .[6]

 

[7]. Kalmijn&Others ، 2004

 

[8]. (Poortman and Kalmijn، 2002).

 

[9]. Thornton & Axinn ، 1992.

 

[10]. (نصر اصفهانی و همکاران، 1383؛ یعقوبی، 1386؛ حبیبی و ساجدی، 1385 و فورهند و توماس، 1993).

 

[11]. (عنایتی بیدگلی، 1383؛ شریفی درآمدی، 1389 و بهجتی اردکانی، 1385).

 

[12]. تایبر، 1369، ص 106.

 

[13]. محبی، 1380.

 

[14]. حفاریان و همکاران، 1388.

 

[15]. فرزادفر و همکاران، 1385.

 

[16]. فوکودا و همکاران، 2005.

 

[17]. نصیری، 1386؛ حکیم شوشتری، 1387 و بومن، 2007.

 

[18]. محبی، 1380 و آماتو و چیدل، 2008.

 

[19]. قطبی و همکاران، 1382 و رستمی و همکاران، 1388.

 

[20]. کردتمینی، 1384 و ریاحی و همکاران، 1386.

 

[21]. صادقی و همکاران، 1389 و ظهیرالدین و خدایی‌فر، 1382.

 

[22]. تامپسون و همکاران، 2008؛ اخوان تفتی، 1382 و ستوده و همکاران، 1384.

 

[23]. اخوان تفتی، 1382، ص 131.

 

[24] . (محبی، 1389).

 

[25]. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 228.

 


*سیده فاطمه محبی؛ دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه تهران/انتهای متن/

 

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/


12 راهکار برای حل بحران ازدواج و طلاق

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/


در برنامه‌های کلان نظام نه تنها خانواده و تحکیم آن کانون توجه قرار نگرفته؛ بلکه بر عکس حاصل عملیاتی شدن چهار برنامه‌ی توسعه در کشور، تضعیف خانواده بوده است؛ به نحوی که شاهد افزایش بی‌رویه‌ی طلاق و نزدیک سه برابر شدن نسبت طلاق به ازدواج هستیم و در مناطقی که بیشتر توسعه یافته‌اند، این وضعیت بدتر بوده است.
گروه فرهنگی-اجتماعی برهان/دکتر امیرحسین بانکی‏ پور فرد؛ خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می‌گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‏کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیط‏ها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد.
 
در واقع خانواده، به عنوان سلول اصلی سازنده‌ی اجتماع، یکی از عوامل مهم تحصیل آرامش است که اصلاح جامعه به اصلاح آن بستگی دارد. در تمامی اسناد بالادستی نظام، اعم از قانون اساسی و سند چشم‌انداز و سیاست‌های اعلام‌شده توسط مقام معظم رهبری، خانواده به عنوان یک اصل بنیادی در نظر گرفته شده است، اما متأسفانه در برنامه‌های کلان نظام نه تنها خانواده و تحکیم آن کانون توجه قرار نگرفته است، بلکه بر عکس حاصل عملیاتی شدن چهار برنامه‌‌ی توسعه در کشور تضعیف خانواده بوده است؛ به نحوی که شاهد افزایش بی‌رویه‌ی طلاق و نزدیک سه برابر شدن نسبت طلاق به ازدواج هستیم.
 
خانواده در الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و الگوی توسعه‌ی غربی
 
با مراجعه به فطرت انسان، روشن می‌شود که پیشرفت باید وسیله‌ای در جهت کسب آرامش باشد اما در الگوهای توسعه‌ی غربی پیشرفت در کانون توجه قرار داشته و همواره در دوره‌های اخیر آرامش بشر فدای رسیدن به آن شده است. عدالت عاملی است برای آرامش، وقتی در پیشرفت چه در حوزه‌های فردی و چه اجتماعی عدالت رعایت شد، این پیشرفت توأم با آرامش خواهد بود. بنابراین در الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت آنچه باید همواره مورد توجه واقع شود، اصل قرار گرفتن آرامش در مسیر تحقق پیشرفت است.
 
در الگوی توسعه‌ی غربی از کارکرد خانواده کاسته می‌شود؛ سیاست‌های جمعیتی در الگوی توسعه‌ی غربی به سمت کوچک‌تر شدن خانواده‌ها و کاهش کارکرد آن پیش می‌رود. چنانچه جامعه‌ی ما نیز از آن بی‌تأثیر نبوده است و نشانه‌ی بارز آن کاهش تشکیل و تداوم ازدواج‌ها به خصوص در چند سال اخیر است.
 
اسلام توجه ویژه‌ای به خانواده دارد و نه تنها کارکرد نیمی از جامعه، یعنی زنان جامعه، را به تحکیم و سلامت خانواده اختصاص داده، بلکه مردان جامعه را نیز به صیانت از خانواده و حفظ آن از آسیب‌ها موظف نموده است. از طرف دیگر، در الگوی توسعه‌ی غربی، از کارکرد خانواده کاسته می‌شود و وظایف خانواده به عهده‌ی دولت گذاشته می‌شود و عناصر و پتانسیل‌هایی که باید برای خانواده صرف، به اجتماع کشانده شود و در اجتماع خرج می‌شوند. نتایج و پیامدهای این نوع نگاه و الگوی توسعه را می‌توان در اصل قرار گرفتن اشتغال زنان، افزایش سرای سالمندان، مهدکودک‌ها و پرستارهای خصوصی کودکان و بزرگ‌سالان مشاهده نمود.
 
سیاست‌های جمعیتی در الگوی توسعه‌ی غربی به سمت کوچک‌تر شدن خانواده‌ها و کاهش کارکرد آن پیش می‌رود. چنانچه جامعه‌ی ما نیز از آن بی‌تأثیر نبوده است و نشانه‌ی بارز آن کاهش تشکیل و تداوم ازدواج‌ها به خصوص در چند سال اخیر است.
 
نگاهی به آمار ازدواج و طلاق در ایران
 
برای آسیب‌شناسی خانواده، شاخص‌های زیادی وجود دارد اما دقیق‌ترین آن‌ها آمارهای ازدواج و طلاق است که در این بخش به آن اشاره می‌گردد. آخرین وضعیت ازدواج و طلاق در کشور در سرشماری‌ها منعکس شده است. همچنین همه‌ساله سازمان ثبت احوال گزارش ازدواج و طلاق سال قبل را منتشر می‌نماید. آخرین گزارش از تعداد ازدواج و طلاق در سال گذشته ذیلاً بیان می‌شود:
 
- در سال 1389، نسبت ازدواج به طلاق در کل کشور رقم 5/6 بوده است.
 
- در سال 1389، تعداد 627/891 واقعه‌ی ازدواج با نرخ رشد 2/0 درصد و تعداد 200/137 واقعه‌ی طلاق با نرخ رشد 1/9 درصد نسبت به سال قبل ثبت شده است.
 
- در سال 1389، بیشترین ازدواج ثبت‌شده در مردان در گروه سنی 20 تا 24ساله با رقم 233/356 نفر (40 درصد از کل ازدواج‌ها) بوده است که بیشترین آن‌ها (068/169 نفر) با زنان 15 تا 19ساله ازدواج کرده‌اند.
 
- در سال 1389، بیشترین ازدواج ثبت‌شده زنان در گروه سنی 20 تا 24ساله با رقم 774/311 نفر (35 درصد از کل ازدواج‌ها) بوده است. (www.sabteahval.ir)
 
وضعیت ازدواج و طلاق در سال‌های قبل در جداول و نمودارهای زیر ارائه می‌شود:
 
جدول (1) میانگین سن ازدواج زنان و مردان در اولین ازدواج در سال‌های 1345 تا 1389
سال
زن
مرد
متوسط اختلاف سنی زوجین
1345
4/18
25
6/6
1355
7/19
1/24
4/4
1365
8/19
6/23
8/3
1375
4/22
6/25
2/3
1385
2/23
2/26
4
1387
22
26
4
1388
2/22
5/26
3/4
1389
22
26
4
منبع: (www.sabteahval.ir)
 
با توجه به جدول فوق، معلوم می‌شود میانگین سن ازدواج مردان نسبت به 45 سال گذشته تنها 1 سال افزایش داشته، در حالی که در سال‌های اول انقلاب هم کاهش داشته است؛ یعنی سن ازدواج مردان تأخیر چندانی نداشته است. بنابراین، علی‌رغم وجود مشکلات اقتصادی، بیکاری و تحصیل، سن ازدواج مردان به طور میانگین فقط با 1 سال تأخیر مواجه شده است؛ اما مطابق جدول، میانگین سن ازدواج زنان بین سال‌های 1345 تا 1389 نزدیک به 4 سال افزایش را نشان می‌دهد. به طور حتم، این افزایش سن مشکلاتی را برای دختران در سنین بالا ایجاد کرده است.
 
جدول (2) آمار ازدواج و طلاق ثبت‌شده و رشد ازدواج و طلاق و نسبت ازدواج به طلاق در سال‌های1372 تا 1389
سال
ازدواج
نرخ رشد ازدواج نسبت به سال قبل
طلاق
نرخ رشد طلاق نسبت به سال قبل
نسبت ازدواج به طلاق
1372
487/463
7/9
312/29
13-
81/15
1373
671/453
1/2-
706/32
6/11
87/13
1374
855/462
2
738/34
2/6
32/13
1375
263/479
5/3
817/37
9/8
67/12
1376
401/511
7/6
816/41
6/10
23/12
1377
490/531
9/3
391/42
3/1
54/12
1378
519/611
0/15
179/50
4/20
18/12
1379
498/646
7/5
797/53
4/5
01/12
1380
940/641
7/0-
500/60
6/12
61/10
1381
960/650
4/1
256/67
1/11
67/9
1382
034/681
6/4
359/72
6/7
41/9
1383
796/723
3/6
882/73
1/2
79/9
1384
818/787
8/8
241/84
14
35/9
1385
291/778
2/1-
039/94
6/11
27/8
1386
107/841
1/8
852/99
2/6
42/8
1387
592/881
8/4
510/110
7/10
97/7
1388
208/890
1
747/125
8/13
1/7
1389
627/891
2/0
200/137
1/9
5/6
مجموع
 
77.7
 
150.2
 
متوسط
 
3.7
 
8.3
 

 

 

منبع: (www.sabteahval.ir) و (www.shefa.ir)

 
 از جدول و نمودار فوق چند مطلب به دست می‌آید:
 
- طی 18 سال گذشته، ازدواج 92/1 برابر شده که متوسط نرخ رشد سالیانه‌ی آن 7/3 درصد بوده است.
 
- طلاق در 18 سال گذشته 6/4 برابر شده که به طور متوسط سالیانه 32/8 درصد رشد داشته است؛ یعنی طی این 18 سال رشد طلاق 4/2 برابر رشد ازدواج بوده است.
 
- طی این 18سال‌ همواره نسبت ازدواج به طلاق سیر نزولی داشته است. در سال 1372، نسبت ازدواج به طلاق 8/15 درصد بوده؛ اما در سال 89 این نسبت به 5/6 درصد رسیده است. این آمار، مطابق آنچه در سایت سازمان ثبت احوال کشور آمده، در شهرهای بزرگ همچون تهران پایین‌تر است (27/3 درصد). بنابراین، با احتساب این نکته که به ازای هر طلاقی که به طور رسمی صورت می‌گیرد، چند پرونده‌ی طلاق در نوبت دادگاه وجود دارد و همچنین چند طلاق عاطفی که به دلایل مختلف مانند حفظ آبرو و فرزندان اقدام رسمی نکرده‌اند، در بین خانواده‌هاست (که نیاز به تحقیق مجزایی دارد)،  این موارد وضعیت نگران‌کننده‌ای را در مورد خانواده‌های متزلزل و متلاشی در جامعه گوشزد می‌کند.
 
- طی دو دهه‌ی اخیر، نرخ رشد ازدواج و طلاق همواره متلاطم بوده است. این وضعیت ناشی از تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و نوع تصمیم‌گیری و میزان توجه مسئولین و جامعه به امر ازدواج است که اثر سریع خود را بر روند ازدواج و طلاق می‌گذارد؛ به طور خاص در سال 1386 تا 1387 نرخ ازدواج نسبت به سال‌های قبل و بعد افزایش چشمگیر و قابل توجهی داشته است؛ البته در این سال‌ها نرخ رشد طلاق نیز نسبت به سال‌های قبل و بعد کم شده و میانگین سن ازدواج بر خلاف روند افزایشی خود در سال‌های قبل از این دو سال سیر نزولی داشته است. این نتایج حاکی است که چون در سال 86 و 87 اولویت سازمان ملی جوانان بر فرهنگ‌سازی و سامان‌دهی امر ازدواج بود و به تبع آن، توجه رسانه‌های عمومی به خصوص رسانه‌ی ملی به این امر تقویت شد و در پی آن، حرکت‌های وسیع مردمی در کل کشور قوت یافت، ازدواج با رشد مواجه شد.
 
جدول (3) تعداد ازدواج و طلاق ثبت‌شده بر اساس اختلاف سن زوج و زوجه در سال 1388
 
اختلاف سن زوج نسبت به زوجه 
تعداد ازدواج
درصد از کل ازدواج
تعداد طلاق
درصد از کل طلاق
نسبت ازدواج به طلاق
جمع
208/890
100
747/125
100
1/7
بیش از 20 سال
546/12
4/1
631/2
1/2
77/4
16 تا 20
101/11
2/1
269/2
8/1
89/4
11 تا 15
275/45
1/5
326/8
6/6
44/5
10
810/23
7/2
978/3
2/3
99/5
9
538/32
7/3
151/5
1/4
32/6
8
395/43
9/4
473/6
 1/5
70/6
7
559/55
2/6
205/8
5/6
77/6
6
236/66
4/7
428/9
5/7
02/7
5
524/75
5/8
433/10
3/8
23/7
4
326/81
1/9
866/10
6/8
48/7
3
534/83
4/9
086/11
8/8
54/7
2
484/81
2/9
247/10
1/8
95/7
1
583/73
3/8
237/9
3/7
96/7
0
890/108
2/12
976/12
3/10
39/8
1-
260/32
6/3
150/4
3/3
77/7
2-
959/18
1/2
624/2
1/2
22/7
3-
149/14
6/1
074/2
6/1
82/6
4-
522/8
0/1
317/1
0/1
47/6
5-
863/5
7/0
969
8/0
05/6
6-
092/4
5/0
688
5/0
95/5
7-
187/3
4/0
623
5/0
16/5
8-
025/2
2/0
389
3/0
21/5
9-
479/1
2/0
331
3/0
47/4
10-
032/1
1/0
242
2/0
26/4
(11 تا 15)-
240/2
3/0
651
1/0
44/3
(16 تا 20)-
627
1/0
175
2/0
58/3
بیش از 20 سال کوچک‌تر
972
1/0
226
2/0
30/4
منبع: (www.sabteahval.ir)
 
نتایج حاصل از جدول فوق به شرح ذیل است:
 
- نسبت ازدواج به طلاق 1/7 است. مطابق جدول، این نسبت برای هر کدام از اختلاف سنی‌ها به طور مجزا حساب شده است. اعداد بزرگ‌تر از 1/7 نشانه‌ی موفقیت بیشتر و اعداد کمتر نشان‌دهنده‌ی احتمال طلاق بیشتر است. با بررسی نمودار 3، معلوم می‌شود هرچه فاصله‌ی سنی کمتر باشد، ازدواج موفق‌تر است و هرچه بیشتر می‌شود، طلاق هم بیشتر می‌شود.
 
- در بیش از 25 درصد ازدواج‌های سال 1388، اختلاف سنی زوج نسبت به زوجه از 7 سال بیشتر بوده، در ضمن نسبت ازدواج به طلاق در این ازدواج‌ها به شدت پایین (بین 7/4 تا 77/6) است. بنابراین هم احتمال طلاق در آن‌ها بالاست و از طرفی احتمال انتخاب دختران در سنین بالاتر را به شدت کاهش می‌دهد. لذا توصیه می‌شود، با فرهنگ‌سازی گسترده، نسبت به تأثیر منفی این نوع ازدواج‌ها هشدار داده شود و حتی به مشاوره‌ی قبل از ازدواج منوط شود و قوانینی در این زمینه وضع گردد.
 
طی دو دهه‌ی اخیر نرخ رشد ازدواج و طلاق همواره متلاطم بوده است. این وضعیت ناشی از تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و نوع تصمیم‌گیری و میزان توجه مسئولین و جامعه به امر ازدواج است که اثر سریع خود را بر روند ازدواج و طلاق می‌گذارد.
 
 
- بیشترین ازدواج (2/12 درصد) در بین همسالان اتفاق افتاده است که بر اساس نسبت ازدواج به طلاق موفق‌ترین ازدواج‌ها هم بوده است. در عین حال، در کنار این آمار، بررسی‌ها حاکی از آسیب‌پذیری کمتر ازدواج‌های با تفاوت سنی 2 سال زوج کوچک‌تر تا 5 سال زوج بزرگ‌تر نسبت به سایر تفاوت‌هاست. البته بهترین نتایج در تفاوت سنی 1- تا 2 سال به دست آمده است. بنابراین تأکید بر ازدواج با همسالان یا تفاوت‌های سنی کم حتی معکوس (با توجه به سلامت این نوع ازدواج‌ها) برای دختران در سنین بالا راه‌حل گریز از تأخیر در ازدواج یا تجرد قطعی آنان است، در غیر این صورت بحران همچنان ادامه می‌یابد.
 
جدول (4) وضعیت تأهل زنان و مردان 10 تا 34ساله در سال 1385
سن
جمع
زنان
زنان دارای همسر
جمع مردان
مردان دارای همسر
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
349/267/3
090/43
32/1
245/441/3
293/19
56/0
15 تا 19
860/283/4
796/702
41/16
901/442/4
111/84
89/1
20تا 24
571/499/4
150/224/2
43/49
851/511/4
339/935
73/20
25 تا 29
785/564/3
510/648/2
30/74
167/660/3
204/291/2
60/62
30 تا 34
562/715/2
445/328/2
74/85
969/837/2
265/460/2
69/86
منبع: (www.amar.ir)
جدول (5) وضعیت تجرد زنان 10 تا 49ساله در سال 1385
سن
جمع
هرگز ازدواج‌نکرده
بی‌همسر
جمع
بر اثر فوت
بر اثر طلاق
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
349/267/3
079/158/3
66/96
282/2
07/0
459/2
08/0
820/162/3
680/9
15 تا 19
860/283/4
956/525/3
31/82
204/4
10/0
977/6
16/0
137/537/3
57/82
20 تا 24
571/499/4
840/214/2
22/49
166/10
23/0
395/22
50/0
401/247/2
95/49
 25 تا 29
785/564/3
414/849
83/23
676/19
55/0
706/35
00/1
796/904
38/25
30 تا 34
579/409/2
612/312
51/11
068/33
22/1
850/36
36/1
530/382
09/14
35 تا 39
479/2007
396/146
60/8
818/57
44/2
661/36
52/1
875/240
00/10
40 تا 44
0280/173
079/71
54/3
966/89
40/2
631/31
58/1
676/192
60/9
45 تا 49
280/730/1
133/38
20/2
662/129
48/4
714/25
49/1
509/193
18/11
منبع: (www.amar.ir)
 
جدول (6) وضعیت تجرد مردان 10 تا 49ساله در سال 1385
سن
جمع
هرگز ازدواج‌نکرده
بی‌همسر
جمع
بر اثر فوت
بر اثر طلاق
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
245/441/3
300/354/3
47/97
155/2
06/0
701/2
08/0
156/359/3
61/97
1915 تا 19
901/442/4
873/308/4
98/96
195/3
07/0
806/3
09/0
874/315/4
14/97
20 تا 24
851/511/4
958/534/3
35/78
292/4
10/0
896/8
20/0
146/548/3
64/78
25 تا 29
167/660/3
156/334/1
45/36
789/4
13/0
658/18
51/0
603/357/1
09/37
30 تا 34
969/837/2
103/347
23/12
988/4
18/0
833/21
77/0
924/373
18/13
35 تا 39
545/511/2
338/125
99/4
207/6
25/0
833/21
87/0
387/153
11/6
40 تا 44
679/081/2
158/54
60/2
351/8
40/0
824/21
85/0
141/80
85/3
45 تا 49
481/792/1
602/28
60/1
239/11
63/0
632/17
79/0
024/54
01/3
  
منبع: (www.amar.ir)

نتایج جداول فوق عبارت‌اند از:
 
- سن ازدواج دختران در ایران غالباً از 15 تا 35سالگی و پسران 20 تا 40سالگی است. در این سال‌ها، جمعیت دختران مجرد 1/7 میلیون نفر و پسران 4/5 میلیون نفر است. در نتیجه، جمعیت مجردین آماده‌ی ازدواج حدود 5/12 میلیون نفر است.
 
- جمعیت دختران و پسران با سنین بالا نیز حائز اهمیت است. مطابق جدول شماره‌ی 5، از هر 7 نفر دختر بین 30 تا 34 سال یک نفر آن‌ها مجرد است که این آمار بدون احتساب زنان مطلقه و همسر فوت‌شده به عدد 9 به 1 می‌رسد. همچنین در حال حاضر بالغ بر یک میلیون دختر مجرد بین 30 تا 50 سال است که حدود 400 هزار نفر آن‌ها زنان مطلقه یا همسر فوت‌شده هستند. در پسران نیز این رقم حدود 650 هزار نفر است که تنها 100 هزار نفر آن‌ها مردان همسر فوت‌شده یا طلاق‌داده هستند. پسران در سنین بالا بیشتر تمایل به ازدواج با دختران سنین پایین‌تر دارند و این منجر به تجرد قطعی برخی دختران بالای 34 سال می‌شود، در صورتی که در پسران بالای 34 سال بی‌رغبتی و وسواس بیشتر است.
 
- میانگین سن ازدواج، طبق جدول شماره‌ی 1، 4 سال است بنابراین نوعاً دختران مجرد هر پنجه‌ی جمعیتی با پسران پنجه‌ی جمعیتی بعدی ازدواج می‌کنند. با تلفیق جداول 5 و 6 به نتایج نگران‌کننده‌ی زیر می‌رسیم:
 
جدول (7) مقایسه‌ی تعداد دختران هرگز ازدواج‌نکرده‌ی 20 تا 34 سال با پسران هرگز ازدواج‌نکرده در سال 1385
سن دختران
تعداد دختران
هرگز ازدواج‌نکرده
تفاضل با پسران پنجه‌ی بالاتر
هرگز ازدواج‌نکرده
درصد دختران
 مازاد
تفاضل با پسران هم‌سن
هرگز ازدواج‌نکرده
20 تا 24
840/214/2
684/880
40%
118/420/2-
25 تا 29
414/849
311/502
59%
742/484-
30 تا 34
612/312
274/187
60%
491/34-
20 تا 34
866/286/3
269/570/1
48%
351/939/1-
 
- همان طور که در جدول 7 دیده می‌شود، در میانگین اختلاف سنی 5 سال بر فرض که تمام پسران هم ازدواج کنند، برای حدود نیمی از دختران معادل یک‌میلیون و ششصد‌هزار نفر هیچ پسری نخواهد بود. این در حالی است که این دختران یک‌میلیون و نهصد‌هزار نفر بیشتر از پسران همسال خود هستند؛ بنابراین اگر میانگین اختلاف سنی بین 2 تا 3 سال قرار گیرد، تعادل جمعیتی برقرار می‌شود. از آنجا که میانگین فعلی اختلاف سنی 4 سال است، برای تعدیل آن، فرهنگ‌سازی مناسب و توصیه‌ی کارشناسان و مشاورین باید به ازدواج‌های همسالان یا فاصله‌ی سنی کم از دو طرف باشد، به خصوص آنکه بر اساس جدول شماره‌ی 3 رغبت جوانان نیز به این ازدواج‌ها بیشتر و موفقیت آن هم بیشتر است.
 
ریشه‌های کم اقبالی جوانان به ازدواج
 
با آنکه سیره‌ی عملی و گفتاری پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اولیا‌ی دین آسان‌گیری در ازدواج بوده است، ولی این امر در اغلب موارد از مسیر سهل و بی‌آلایش خود خارج و به دلایل گوناگون به آداب و رسوم و توقعات مادی و غیرمادی زائد و دست‌وپاگیر مبتلا شده، به طوری که موانع و مشکلات ازدواج را بیشتر کرده است.
 
به نظر بعضی، عمده‌ترین مانع ازدواج جوانان مشکل اقتصادی است. قرآن کریم، در پاسخ به چنین تفکری، صریحاً بیان می‌کند: «ان یکونوا فقراء یغنهم‌الله من فضله» (سوره‌ی نور، آیه‌ی 32) و بر اساس آن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر کس از ترس فقر ازدواج نکند، حتماً نسبت به خداوند متعال بدگمان شده است.» (الکافی، ج 5، 331) حتی در جای دیگر به کسی که از فقر شکایت می‌کرد، پیامبر توصیه نمودند: «ازدواج کن.» بعد از عمل به توصیه‌ی ایشان معیشت وی وسیع گردید. (حر عاملی، 1409 ق، ج 14، 25)
 
البته توسعه‌ی شهرنشینی و تمرکز بر رفاه فردی یا فردگرایی، در رفتار‌های مربوط به ازدواج جوانان تغییر ایجاد نموده است؛ اما مشکل مالی نمی‌تواند به عنوان عامل بازدارنده باشد، زیرا افراد متعلق به پایگاه‌های اقتصادی‌اجتماعی بالاتر نیز به این مشکل اشاره کرده‌اند. بنابراین مشکلات مالی یک امر نسبی است و سطح انتظار فرد از زندگی می‌تواند تعیین‌کننده‌ی تشخیص فرد از مشکلات مالی باشد (کاظمی‌پور، 1387، ص 277).
 
سیر تحولات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و همچنین موانعی که برای ازدواج بیان شد، باعث پیچیدگی امر ازدواج شده است و  نتیجه‌ی آن چند آسیب عمده است که متوجه خانواده شده است:
 
بالا رفتن سن ازدواج و یأس از ازدواج
 
در دهه‌های اخیر، با توجه به موانع ازدواج، میانگین سن ازدواج در پسران تنها یک سال بالا رفته، اما در بین دختران حدود 3 سال بالا رفته است؛ این در حالی است که سن بلوغ جنسی پایین آمده است. این موضوع هشداری برای جامعه است؛ زیرا اگرچه نیاز جسمی و روحی برای ازدواج وجود دارد، اما به هر دلیل ازدواج صورت نمی‌گیرد که آسیب‌های این دوران نه ‌تنها به صلاح نیست، بلکه برای جوانان و خانواده‌ها خطرناک هم هست.
 
 با توجه به تأخیر در ازدواج و افزایش میانگین سن ازدواج با گذر عمر جوانان خاصه در دختران، متأسفانه، یأس از ازدواج در دختران بالای 30 سال و پسران بالای 35 سال رخ می‌دهد. تعداد این دختران و پسران در سال 1385، جمعاً به 776هزار نفر رسیده است. متأسفانه این آمار سال به سال به شدت رو به افزایش است. یأس از ازدواج زمینه را برای راه‌های ناهنجار رفع نیاز جنسی فراهم می‌کند و مصونیتی را که فرد بر اثر داشتن خانواده دارد از وی می‌گیرد.
 
-افزایش روزافزون طلاق‏های رسمی و عاطفی
 
متأسفانه، طبق بررسی‌های آماری ارائه‌شده در دهه‌های اخیر، طلاق در کشور روندی رو به رشد داشته است، حتی بیشتر از میزان پیش‌بینی‌شده در برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی چهارم، که از 5/5 درصد رشد پیش‌بینی‌شده در سال آخر برنامه‌ی (1388) به 8/13 درصد رشد در این سال رسیده است (امیدی شهرکی، 1387، ص 113)؛ یعنی حدود 5/2 برابرِ میزان پیش‌بینی‌شده، طلاق رخ داده است و نسبت به 17 سال گذشته نزدیک به 5 برابر شده است؛ در حالی که در این مدت ازدواج کمتر از دو برابر افزایش داشته است. همچنین آسیب‌های پس از اجرای طلاق، جامعه را با مشکلات متعدد مواجه می‌سازد که حل نمودن هر یک از آن‌ها آسان‌تر از حل معضل طلاق نیست.
 
در برخی از موارد نیز زوجین از زندگی زناشویی ناراضی هستند؛ اما به دلیل ساختار فرهنگی جامعه، تأکیدات اسلام بر قبح طلاق و پیامد‌های طلاق به خصوص با وجود فرزندان در خانواده، در بسیاری از موارد اگرچه از زندگی مشترک نارضایتی شدید دارند، اما حاضر به جدایی نیستند و به زندگی سرد و توأم با فرسایش روحی و روانی و حتی جسمی و چه بسا بسیار متشنج برای سال‌های زیادی ادامه می‌دهند. در این موارد طلاق عاطفی اتفاق می‌افتد و زن و مرد بدون جاری نمودن صیغه‌ی طلاق زیر یک سقف، اما به صورت جدا از یکدیگر زندگی می‌نمایند. متأسفانه، کم شدن رضایت از زندگی آفت بسیاری از خانواده‌ها در حال حاضر است. آسیب‌های ناشی از آن کمتر از آسیب‌های طلاق برای فرد، فرزندان، خانواده‌ها و جامعه نیست.
 
گسترش فساد و ازدواج‌های  غیررسمی
 
گسترش فساد تأثیر متقابل در تضعیف بنیان خانواده دارد. یکی از این آسیب‌ها غیررسمی شدن ازدواج است که به عنوان یک فرهنگ وارداتی به خصوص در شهرهای بزرگ پدید آمده است.
 
وضعیت سنجی ازدواج و طلاق در ایران
 
- برنامه‌های توسعه در دو دهه‌ی اخیر تأثیر منفی در وضعیت ازدواج و طلاق به بار آورده است که اگر برنامه‌ریزی همه‌جانبه‌ای برای جبران این مشکلات نشود، پیامدهای مخرب آن روزبه‌روز زیاد خواهد شد.
 
- طلاق در 18 سال گذشته 4.6 برابر شده، در حالی که ازدواج کمتر از دو برابر شده و نسبت ازدواج به طلاق از 15.8 به 6.5 رسیده است که این نسبت در شهرهای بزرگ به خصوص در تهران بسیار بیشتر است (3.27) و با احتساب آنکه به ازای هر طلاق رسمی چند طلاق عاطفی هم وجود دارد، وضعیت نگران‌کننده‌ی طلاق و پیامدهای آن را چه از لحاظ فرهنگی چه از لحاظ اقتصادی، هشدار می‌دهد.
 
- جمعیت 12.5میلیونی جوانان در سن ازدواج نشان‌دهنده‌ی اهمیت برنامه‌ریزی نظام برای این گروه است که متأسفانه هیچ جایی متولی این امر نیست، در حالی که برای یک‌میلیون نفر جوان کنکوری دو وزارتخانه و چندین مرکز بزرگ آموزش عالی خصوصی در حال برنامه‌ریزی هستند.
 
- موانع فرهنگی ازدواج بیشتر و گسترده تر از موانع اقتصادی می‌باشد ولی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
 
- وجود حدود یک‌میلیون دختر مجرد بین 30 تا 50 سال بر اساس سرشماری 1385 و افزایش سریع این جمعیت و پیامدهای مختلف اجتماعی آن در جامعه در حالی که شانس ازدواج در بین آن‌ها خیلی کم است، نیاز به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزیجدی در این زمینه را می‌رساند.
 
- طبق آمار، بر اساس میانگین فاصله‌ی سنی 5 سال، حدود نیمی از دختران معادل یک‌میلیون و ششصدهزار نفر شانسی برای ازدواج ندارند.
 
- توصیه به ازدواج همسالان و جلوگیری از ازدواج‌های با اختلاف سنی بیش از 7 سال، هم طلاق را کاهش می‌دهد و هم شانس ازدواج دختران با سنین بالاتر را بیشتر می‌نماید.
 
- وضعیت نوسانی نرخ ازدواج و طلاق در سال‌های اخیر نشان‌دهنده‌ی تأثیرپذیری جدی عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی و تصمیم‌گیری‌های کلان در این امر است. به طور خاص در سال‌های 86 و 87، با در اولویت قرار گرفتن بحث ازدواج در سازمان ملی جوانان و حرکت‌های گسترده‌ی رسانه‌ای و مردمی در این زمینه نسبت به سال‌های قبل و بعد، نرخ رشد ازدواج افزایش و نرخ رشد طلاق و میانگین سن ازدواج کاهش پیدا کرد که با توجه به تجربه‌های به دست آمده در آن سال‌ها در این زمینه راهکارهایی در بخش پیشنهادات ارائه شده است.
 
در دهه‌های اخیر، با توجه به موانع ازدواج، میانگین سن ازدواج در پسران تنها یک سال بالا رفته، اما در بین دختران حدود 3 سال بالا رفته است، این در حالی است که سن بلوغ جنسی پایین آمده است. این موضوع هشداری برای جامعه است.
 
راهکارهای پیشنهادی برای برون‌رفت از این آسیب‌ها:
 
1. منطبق شدن برنامه‌ها با سیاست‌ها
 
همان طور که تطابق و همخوانی قوانین با متن قانون اساسی و شرع مبین اسلام توسط شورای نگهبان یک امر ضروری و مفید در نظام است، باید همواره برای نظارت تطابق برنامه‌ها با سیاست‌ها و اسناد بالادستی نیز یک محمل قانونی در نظر گرفته شود؛ این امر می‌تواند توسط شورای نگهبان یا مجمع تشخیص انجام گیرد.
 
2. وضع و اجرای قوانینمربوط به خانواده
 
اجرای کامل قوانین موجود از قبیل قانون تسهیل ازدواج جوانان، مصوبه‌ی 12 دی1384، مصوبات بیست‌و‌نهمین جلسه‌ی شورای عالی جوانان (2 مرداد 1386)، لایحه‌ی حمایت از خانواده، «سیاست‌های تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده» شورای فرهنگی اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌تواند بخش زیادی از مشکلات را برطرف نماید؛ البته باید با بازنگری جامع نسبت به بعضی قوانین از لحاظ تحکیم خانواده ضعف‌های قانونی را نیز برطرف کرد.
 
3. عزم ملی برای نهضت خانواده‌سازی
 
با الهام از فراخوان الهی «وانکحوا الایامی منکم» (سوره‌ی نور، آیه‌ی 32) نهضت خانه‌سازی را به نهضت خانواده‌سازی برسانیم. توجه به جایگاه خانواده و اولویت در رسیدگی به امر ازدواج یکی از مصادیق بارز سیاست‌هایی است که توجه لازم به آن نشده است. در مسئله‌ی ازدواج، کشور نیازمند یک عزم ملی و نهضت تشکیل خانواده است تا به واسطه‌ی ایجاد یک موج عظیم از تمامی امکانات در این زمینه بهره گرفته شود.
 
4. تأسیس و گسترش رشته‌ی مطالعات خانواده
 
مسائل خانواده و اداره‌ی آن چنان پیچیده و دقیق است که لازمه‌ی آن تنظیم رشته‌های مربوط به خانواده در دانشگاه‌هاست. فارغ‌التحصیلان این رشته، ضمن آن که جواب‌گوی وظیفه‌ی اصلی و خطیر خود به عنوان یک همسر، مادر و نهایتاً مدیر خوب برای خانواده‌ی خود هستند، می‌توانند در جهت آموزش خانواده‌ها مؤثر باشند.
 
5. ارزیابی برنامه‌ها و عملکردها بر اساس رصد سالیانه‌ی وضعیت ازدواج و طلاق
 
6. پژوهش‌های کاربردی و تطبیقی
 
 با توجه به وضعیت نگران‌کننده‌ی خانواده در کشور و جهان، انجام پژوهش و تحقیقات کاربردی و تطبیقی در زمینه‌های مختلف موضوع خانواده به همراه جمع‌بندی مطالعات انجام‌شده‌ی قبلی و فراتحلیل آن‌ها جهت حل معضلات خانواده و تدوین الگوی اسلامی‌ایرانی خانواده اجتناب ناپذیر است. این الگو می‌تواند منجر به صدور پیام جهانی اسلام در تحکیم خانواده، که یکی از نقاط تفوق فرهنگ اسلامی بر فرهنگ غرب و پاسخ‌گوی عطش جهان در این بن‌بست عاطفی و جامعه‌ی رها شده‌ی انسانی است، باشد.
 
7. آموزشی مهارت‌های زندگی خانوادگی
 
آموزش مهارت‌های زندگی خانوادگی و ارتباطی از دبستان تا دانشگاه حتی سربازخانه‌ها و ادارات، تربیت مربی جهت آموزش و سخنرانی، آموزش شیوه‌های مدیریت خانواده و مسائل جنسی و زناشویی قبل و بعد از ازدواج و ارائه‌ی گواهی‌نامه‌ی ازدواج و مهارت‌های زندگی از جمله فعالیت‌های مؤثر برای رشد آگاهی نسل جوان در امر ازدواج خواهد بود.
 
8. تأسیس و تقویت مراکز مشاوره
 
تأسیس و تقویت مراکز مشاوره‌ی مطمئن و کارآمد در سطح ملی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی‌ایرانی و تشویق و هدایت جوانان و خانواده‌ها به سمت بهره‌گیری از آن‌ها، امکان استفاده از دفترچه‌ی بیمه در این مراکز، مشاوره‌ی تلفنی و مجازی برای رسیدن به عدالت مشاوره‌ای، کاهش هزینه‌های مشاوره و تربیت مشاوران متخصص به خصوص روحانیون خبره در کنار اختصاص ساعتی جهت مشاوره در مساجد می‌تواند مشکلات زیادی را در این زمینه حتی قبل از وقوع حل کند.
 
9. فرهنگ‌سازی ازدواج آسان
 
رفع معضلات ازدواج نیاز به یک فرهنگ‌سازی گسترده و آموزش همگانی دارد. ترغیب جوانان و خانواده‌ها به آسان‌گیری ازدواج و ساده‌زیستی در زندگی، ایجاد فضای گفتمان ازدواج در جامعه، ترغیب رسانه‌های عمومی از قبیل صدا‌وسیما، مطبوعات و سایت‌ها به اختصاص برنامه‌هایی ویژه‌ی ازدواج و خانواده، تهیه و تولید فیلم‌های آموزنده در مورد ازدواج، ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی پیرامون موضوع ازدواج و خانواده می‌تواند فرهنگ جامعه را در این زمینه اصلاح کند. علاوه بر این، راه‌اندازی قفسه‌ی کتاب و محصولات فرهنگی ازدواج و خانواده در ادارات، دانشکده‌ها، مراکز پرجمعیت، آپارتمان‌ها و...، تبلیغ و معرفی کتاب و محصولات فرهنگی ازدواج و خانواده در صداوسیما، راه‌اندازی فروشگاه‌های تخصصی ازدواج و خانواده در کلیه‌ی استان‌ها و حمایت از تولیدکنندگان تولیدات فرهنگی در زمینه‌ی ازدواج و خانواده سطح آگاهی‌های عمومی را در مورد ازدواج و تحکیم خانواده بالا می‌برد.
 
10. تأسیس و تقویت مراکز همسریابی
 
تأسیس مراکز همسریابی و مشاوره‌ی معتبر، مطمئن و کارآمد با مجوز رسمی و با استفاده از ظرفیت‌های مردمی به همراه تقویت احساس مسئولیت عمومی برای معرفی جوانان، همچنین آموزش شیوه‌های صحیح همسرگزینی و معرفی الگوهای مناسب در این زمینه برای تسهیل در انتخاب ضروری به نظر می‌رسد.
 
11. تسهیلات ازدواج
 
ارائه‌ی تسهیلات ازدواج به زوجین (یارانه‌ی ازدواج)، کمک به دسترسی ارزان‌تر زوج‌های جوان به کالا‌های مورد نیاز در زمان ازدواج، استفاده از ظرفیت‌ها و امکانات رفاهی دستگاه‌های دولتی برای کاهش هزینه‌های تشریفات و جشن‌های ازدواج، ایجاد فرصت و اولویت گذاشتن و ارائه‌ی تشویق جهت به‌کارگیری افراد متأهل جهت اشتغال زوج‌های جوان، کم کردن زمان سربازی افراد متأهل و افزایش حقوق و دادن وام بلندمدت حقوقی، افزایش حق عائله‌مندی کارکنان، توسعه‌ی خوابگاه‌های متأهلی دانشجویی، اعطای تسهیلات ویژه به کسانی که ازدواج آسان انجام می‌دهند، می‌تواند تا حدودی مشکلات اقتصادی را برطرف نماید.
 
12. تقویت شبکه‌های اجتماعی و حرکت‌های مردمی
 
تشکیل مجمع خیرین ازدواج جهت انسجام‌بخشی، تقویت فعالیت‌ها و استفاده از توانمندی‌های خیرین کشور، کمک به راه‌اندازی کانون‌های پیوند مهر در استان‌ها و دانشگاه‌ها توسط بخش خصوصی در جهت برنامه‌ریزی برای تسهیلات، آموزش، مشاوره و فرهنگ‌سازی ازدواج، همسریابی و... تنظیم مقرراتی جهت بخشودگی مالیاتی جهت فعالین حوزه‌ی ازدواج و تشویق آنان به در اختیار گذاشتن منابع به زوجین جوان می‌تواند حمایت‌های مردمی را در این زمینه تقویت کند.(*)
 
*دکتر امیرحسین بانکی ‏پور فرد؛ استادیار و رئیس دانشکده‌ی معارف اهل‌البیت (ع) دانشگاه اصفهان/انتهای متن/

 

 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


افزایش آمار طلاق و زندگی مدرن


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

با تغییر سبک زندگی که مسلماً به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را نیز در پی خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعیف خواهد شد که از این مسئله می‌توان به عنوان عامل اصلی طلاق نام برد، زیرا اولین قربانی آن معنویت است که درون سبک زندگی غربی، باورها و فرهنگ جدید آن استحاله می‌گردد...

 

گروه فرهنگی – اجتماعی برهان/ مریم عسگری‌پرور؛ طبق آمارها در سال‌های اخیر طلاق در کشور ما رشد چشم‌گیری داشته است. شاید این امر در کشورهای غربی که روابط در آن‌ها بر اساس فردگرایی شکل می‌گیرد و دین از جایگاهی تشریفاتی برخوردار است کسی را به تعجب واندارد اما وقوع این مسئله در کشور اسلامی ما بسیار تأمل‌برانگیز است، چرا که آموزه‌های دین  سراسر از توصیه‌هایی در جهت حفظ و استحکام هر چه بیشتر نهاد خانواده است.

 

اسلام به حفظ نهاد خانواده اهتمام ویژه‌ای دارد. در یک جمله می‌توان گفت خانواده شاهراه اصلی رسیدن به پیشرفت و کمال است و همین جایگاه عظیم سبب شده که عوامل مختلف دست به دست هم دهند تا این مسیر را مسدود کنند. دشمن از این راه درصدد است تا با هدف گرفتن خانواده و تقدس زدایی و از بین بردن کارکردهای آن جلوی پیشرفت جامعه را بگیرد زیرا پیشرفت و سلامت جامعه در گرو خانواده‌ی سالم است.

 

یکی از راهبردهای غرب در راستای این هدف،‌ تغییر سبک زندگی است. این پدیده را که از پایه‌های اصلی مدرنیته به شمار می‌رود و تغییر ارزش‌ها را نیز به دنبال دارد، می‌توان عامل اصلی طلاق در عصر حاضر به شمار آورد که سبب کم‌رنگ شدن معنویت و تغییر هویت فردی و اجتماعی فرد و در نتیجه تضعیف و فروپاشی نهاد مقدس خانواده می‌شود.

 

به همین دلیل هویت زن و مرد مسلمان در عرصه‌ی دین و اجتماع؛ نقطه‌ی استراتژیک تهاجم غرب در عرصه‌ی جنگ نرم به شمار می‌رود که متأسفانه با تمام تجهیزات مدرن خود از جمله ماهواره، اینترنت، کتاب و ... آن را نشانه گرفته‌اند. در این نوشتار ابتدا به اختصار دیدگاه اسلام را در مورد تشکیل خانواده و ضرورت حفظ آن مورد بررسی قرار می‌دهیم و سپس به بررسی دلایل افزایش طلاق می‌پردازیم.

 

خانواده، مقدس‌ترین نهاد در اسلام

 

از منظر اسلام خانواده مقدس‌ترین نهاد و بستری برای آرامش، تربیت و رشد نسل به شمار می‌آید. اهمیت این مسئله از آنجایی است که خانواده پایه‌ی اصلی جامعه است و جامعه‌ی سالم در گرو خانواده‌ی سالم می‌باشد؛ چرا که اولین نهادی است که فرد به آن ورود پیدا می‌کند و در آن پرورش می‌یابد. در متون دینی ما توصیه‌های فراوانی در راستای تقدس و تحکیم پایه‌های خانواده وارد شده است.

 

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین بندگان و کنیزان صالح و درست‌کارتان را، اگر فقیر و تنگ‌دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌کند. خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است.»[1]  و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «و از جمله نشانه‌های خدا این است که برای شما همسرانی آفرید که با آن‌ها آرامش پیدا کنید و در میانتان دوستی و مهربانی قرار داد.»[2]

 

این 2 آیه و آیات بسیار دیگری بر ضرورت ازدواج و تشکیل خانواده تأکید می‌کنند و زن و مرد را مایه‌ی آرامش یک‌دیگر می‌دانند. این دقیقاً مخالف دیدگاهی است که در جامعه به وجود آمده است. دیدگاهی که راحتی و آرامش را مختص به دوران تجرد و ازدواج را آغاز تمام مشکلات و گرفتاری‌های می‌داند و مشکلات اقتصادی را عاملی برای فرار از ازدواج بیان می‌کند که به طور حتم تبعات آن گریبان جامعه را خواهد گرفت. در حالی که خداوند در سوره‌ی نور آیه‌ی 32؛ به بندگان خود وعده داده است: «اگر فقیر و تنگ‌دست باشید خداوند از فضل خود شما را بی‌نیاز می‌کند» و خداوند هرگز از وعده‌ی خود تخلف نمی‌کند...

 

پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «هیچ بنیانی در اسلام محبوب‌تر از ازدواج در نزد خداوند نیست»[3]

 

همچنین در حدیث دیگری می‌فرمایند: «هر که ازدواج کند نصف دین خود را حفظ کرده است، پس در نیمه‌ی دیگر از خدا تقوا پیشه کند.»[4]

 

در این احادیث و احادیث بسیار دیگر بر ضرورت تشکیل خانواده به عنوان راهی برای رسیدن به کمال و پیشرفت معنوی تأکید شده است؛ همچنین احادیث فراوانی در مورد حقوق متقابل زن و شوهر وارد شده است که اگر آن‌ها را چراغ راه زندگی خود قرار دهند از این راه پر خطر به سلامت عبور خواهند کرد و هرگز در زندگی به مشکلات حاد و لاینحلی که منجر به جدایی می‌شود بر نخواهند خورد؛ اما دلیل این همه مشکلات ما این است که متأسفانه به دین به عنوان دستورالعملی برای زندگی نگاه نمی‌کنیم.

 

از منظر دین علاقه و معنویت را می‌توان به منزله‌ی دو پایه‌ی اصلی برای خانواده به شمار آورد که با حذف و سست شدن یکی از آن دو؛ شمارش معکوس برای فروپاشی خانواده آغاز می‌شود. اتفاقی که در عصر حاضر می‌توان به وضوح آن را مشاهده کرد.

 

تغییر سبک زندگی و دوری از آموزه‌های اسلام

 

تغییر سبک زندگی را می‌توان ارمغان مدرنیته در عصر حاضر به شمار آورد. به عقیده‌ی برخی، به وجود آمدن شیوه‌های جدید زندگی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است که با حرکت جوامع به سمت پیشرفت و صنعتی شدن رخ می‌نماید؛ اما حقیقت این است که پایه و اساس سبک زندگی در جامعه‌ی سنتی ایران بر اساس اسلام بنا شده است و تغییر آن به منزله‌ی تغییر سبک زندگی اسلامی به شیوه‌های مدرن و وارداتی است که با فرهنگ اسلامی ما هیچ گونه همخوانی ندارد و در نتیجه تغییر هویت فرد مسلمان را به دنبال دارد. در حقیقت هویت و سبک زندگی با یک‌دیگر رابطه‌ای دوسویه دارند و بر یک‌دیگر تأثیر متقابل می‌گذارند.

 

با مقایسه‌ی شیوه‌های زندگی دهه‌های اخیر به خوبی می‌توان سرعت این تغییرات را دریافت. این مسئله در جامعه‌ی امروز ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است و شیوه‌ی زندگی افراد در مقیاس فردی، خانوادگی، اجتماعی و... روز به روز بیشتر از معیارهای اسلامی فاصله می‌گیرد.

 

از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمی‌توان ضرورت‌های جامعه‌ی امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعه‌ی ما اتفاق می‌افتد این است که حتی در مواقع غیر ضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی می‌آورند که این مسئله به خودی خود عامل به وجود آمدن مشکلات بسیاری برای فرد و جامعه خواهد شد که شایسته است در مقاله‌ای مجزا و به صورت تفصیلی به این مسئله پرداخته شود.

 

در حالی که اسلام بنا به مصالحی که متوجه خود زن، خانواده و اجتماع است. زحمت کار بیرون از منزل را از دوش زن برداشته و به عهده‌ی مرد قرار داده است اما متأسفانه می‌بینیم که اشتغال بیرون از منزل برای زنان ما به عنوان یک ارزش در آمده است و در عوض خانه‌داری و تربیت فرزند به وقت هدر دادن و سوزاندن فرصت‌های پیش روی زنان ما تبدیل شده است.

 

با مقایسه‌ی شیوه‌های زندگی دهه‌های اخیر به خوبی می‌توان سرعت این تغییرات را دریافت. این مسئله در جامعه‌ی امروز ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است و شیوه‌ی زندگی افراد در مقیاس فردی، خانوادگی، اجتماعی و... روز به روز بیشتر از معیارهای اسلامی فاصله می‌گیرد.

 

مسئله‌ی مهم دیگر تغییر سبک ساده زیستی است که تا همین چند سال اخیر بر خانواده‌های ایرانی حاکم بود و روی آوردن به زندگی تجملاتی و ایجاد مصرف‌زدگی در بین خانواده‌هاست؛  متأسفانه در این مسئله هم مشاهده می‌کنیم که بیشترین تلاش دشمن در تغییر روحیه‌ی زنان بوده است زیرا آنان هسته‌ی اصلی خانواده را تشکیل می‌دهند و بر نوع نگرش همسر و فرزندان بسیار اثرگذار می‌باشند؛ همچنین همین مسئله خود از دلایل اصلی روی آوردن به اشتغال بیرون از منزل است. به هر حال این مسئله به خودی خود سبب به وجود آمدن انحراف‌های فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی افراد می‌شود که متأسفانه طلاق یکی از اصلی‌ترین آسیب‌های آن است.

 

تغییر نوع تعامل زن و مرد هم از مواردی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله ماهواره‌ها به سبک غربی آن درآمده! در این میان برگشتن به آموزه‌های اسلام و برگرداندن آرامش به کانون خانواده بهترین راهکار حل این مشکلات می‌باشد. اگر چه گاهی مشاوران ما هم توصیه‌هایی به طرفین می‌کنند که نه تنها کمکی به حل مشکلاتشان نمی‌کند بلکه با آموزه‌های دین ما هم در تناقض کامل است!

 

حقیقت این است؛ با تغییر سبک زندگی که مسلماً به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را نیز در پی خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعیف خواهد شد که از این مسئله می‌توان به عنوان عامل اصلی طلاق نام برد زیرا اولین قربانی آن معنویت است که درون سبک زندگی غربی، باورها و فرهنگ جدید آن استحاله می‌گردد و همان‌طور که ذکر شد، معنویت از ارکان اصلی خانواده در اسلام به شمار می‌آید که خانواده بر پایه‌ی آن بنا شده است.

 

متأسفانه در جامعه شاهد این مسئله هستیم که الگوگیری غلط خانواده‌ها و جوانان سبب افزایش ناسازگاری بین زن و مرد، مصرف‌گرایی، تغییر نوع پوشش و ... شده است. آنچه در این بین از اهمیت به‌سزایی برخوردار است، این است که باید مراقب باشیم تا شیوه‌های جدید زندگی با فرهنگ دینی ما سازگار باشد و به تغییر و استحاله‌ی ارزش‌ها و اعتقادات ما نینجامد.

 

از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمی‌توان ضرورت‌های جامعه‌ی امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعه‌ی ما اتفاق می‌افتد این است که حتی در مواقع غیر ضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی می‌آورند.

 

استراتژی غرب در تغییر هویت زن مسلمان

 

با بررسی علل طلاق به خوبی متوجه این مسئله می‌شویم که اصلی‌ترین راهبرد غرب در تضعیف نهاد خانواده تغییر هویت زنان مسلمان است که با القای زن‌محوری، تضعیف نقش مرد، تضعیف نقش مادری و همسری، کم ارزش جلوه دادن خانه‌داری و ارزشمند جلوه دادن مشاغل بیرون از منزل، مصرف‌زدگی و ... ابتدا به تغییر نگرش زنان مسلمان و در نتیجه به تقدس‌زدایی و سست کردن پایه‌های خانواده می‌انجامد. آن‌ها با درک نقش محوری و اهمیت جایگاه زن در خانواده به خوبی دریافته‌اند که برای رسیدن به اهداف خود گام اول را باید از این نقطه آغاز کنند.

 

این مسئله که تمایز حقوق زن و مرد به تفاوت نوع آفرینش و تفاوت نیازها و توانایی‌های آن‌ها برمی‌گردد بر هیچ فرد عاقل و منصفی پوشیده نیست و اسلام را می‌توان اصلی‌ترین حامی و مدافع حقوق زنان به شمار آورد زیرا نه تنها حقوق زن در اسلام نادیده گرفته نشده بلکه در تمامی احکام و دستورات آن ظرافت روح و جسم زن در نظر گرفته شده، مسئله‌ای که هرگز در نظریه‌های فمینیستی و به اصطلاح بشر دوستانه‌ی غرب دیده نشده است اما آنان با غیرعادلانه خواندن احکام اسلام در مورد زنان و به دست گرفتن پرچم حقوق بشر؛ شروع به سر دادن شعارهایی کردند که ظاهری زیبا و فریبنده‌ داشت، ولی از درون پوچ و دروغین بود و بیشترین حمله‌های خود را متوجه مسئله‌ی تمایز بین حقوق زن و مرد کردند.

 

از نظر پرچم‌داران دفاع از حقوق زنان، زیر بار مسئولیت همسری و مادری رفتن سبب پایمال شدن حقوق زن و در عوض کم رنگ شدن یا نپذیرفتن این نقش‌ها و الگو قرار دادن مردان در اشتغال بیرون از منزل و انجام کارهای مردانه سبب اقتدار و شکوفایی آنان خواهد شد.

 

فارغ از نتایج افکار فمینیستی در غرب باید اذعان داشت؛ افراط در این مسئله غرب را با چالشی جدّی مواجه کرده است، مانند فردی که در باتلاق گرفتار می‌شود و هر چه بیشتر دست و پا می‌زند و برای نجات خود تلاش می‌کند بیشتر در آن فرو می‌رود و می‌خواهد تا دیگران را نیز با خود به درون باتلاق بکشد.

 

در واقع غرب خود اولین قربانی نظریه‌های دور از عقل و منطق فمینیستی است که نتیجه‌ای جز تحقیر زن، کمبود عاطفی، نبود امنیت، به چالش کشیدن مفهوم مادری، افزایش میزان خشونت در خانواده، افزایش آمار طلاق، افزایش کودکان نامشروع، رواج گسترده‌ی زندگی‌های مجردی، گسترش همجنس‌گرایی و در یک جمله نابودی زن و نابودی انسانیت را در پی نداشته است.

 

از نظر پرچم‌داران دفاع از حقوق زنان، زیر بار مسئولیت همسری و مادری رفتن سبب پایمال شدن حقوق زن و در عوض کم رنگ شدن یا نپذیرفتن این نقش‌ها و الگو قرار دادن مردان در اشتغال بیرون از منزل و انجام کارهای مردانه سبب اقتدار و شکوفایی آنان خواهد شد.

 

با تأمل در نظریه‌های فمینیستی متوجه این مسئله می‌شویم که بین شعار فمینیست‌ها مبنی بر احقاق حقوق زنان و آنچه در عمل اتفاق می‌افتد تناقض آشکاری وجود دارد، زیرا زن از حقوق اولیه‌ی خود که آرامش و امنیت روانی در سایه‌ی خانواده است و با قیومیت مرد حاصل می‌شود محروم می‌گردد و با نادیده گرفتن نقش همسری، مادری و ... به طلاق و فروپاشی نهاد خانواده دامن می‌زند که این مسئله خود جامعه را با بحران جدّی مواجه می‌سازد اما این مسئله در آموزه‌های فمینیستی فراموش شده که زن خود عضوی از پیکر جامعه است و اولین آسیب متوجه خود اوست!

 

در حالی که دین اسلام از همان ابتدا برای زن جایگاهی بسیار رفیع قائل شده و زن و مرد را مکمل یک‌دیگر قرار داده است و در مقابل ظلم و ستمی که به زنان روا می‌شده به مردان توصیه‌های فراوانی کرده است که با زنان به گونه‌ای شایسته رفتار کنید و به آن‌ها محبت کنید و همین طور در مسئله‌ی حق رأی برای زن و مرد حقوق مساوی قائل شده و برای وی حق مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی را قرار داده است...

 

قبح زدایی از مغبوض‌ترین حلال خدا

 

با بررسی آیات و روایات اسلامی درمی‌یابیم به همان اندازه که در اسلام بر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید شده، به همان اندازه نیز به حفظ و نگهداری از آن سفارش شده است. چرا که نهال خانواده برای ادامه‌ی حیات و به ثمر نشستن خود نیاز به رسیدگی و مراقبت ویژه‌ای دارد. در آیات و روایات از طلاق به عنوان مغبوض‌ترین حلال خداوند یاد شده است؛ همچنین در آیات بسیاری بر ضرورت حفظ خانواده تأکید شده و طلاق به عنوان آخرین راه حل و تنها در صورتی که سبب عسر و حرج فرد شود، توصیه شده است.

 

اگرچه درک محدود انسان سبب می‌شود که به طور کامل به مصالح و مفاسد امور آگاهی پیدا نکند اما با بررسی پیامدهای طلاق تا حدودی می‌توان به دلایل منفور بودن این مسئله در اسلام پی برد. آسیب‌های فردی و اجتماعی طرفین بعد از طلاق (به خصوص خانم‌ها) همچنین سرنوشت مبهم فرزندان، آسیب‌های روحی و روانی که از طلاق والدین نصیبشان می‌شود و مسائل و مشکلات فراوانی که از این راه گریبان جامعه را می‌گیرد و ...؛

 

از جمله مشکلاتی است که با فروپاشی یک خانواده به وجود می‌آید. فهم این مسائل شاید تا حدودی به درک ضرورت گذشت زن و مرد در برابر یک‌دیگر کمک کند؛ البته در صورتی که روحیه‌ی فردگرایی بر آن‌ها حاکم نشده باشد اما حقیقت این است که با تغییر سبک زندگی و تغییر ارزش‌ها، روح معنویت در بین خانواده‌ها کم‌رنگ‌ شده و همین مسئله سبب گردیده تا مفاهیم ارزشی و اخلاقی مانند «گذشت» در زندگی به باج دادن یا کم آوردن در برابر یک‌دیگر تعبیر شود!

 

متأسفانه در حال حاضر کوتاه شدن عمر زندگی مشترک به یک مسئله در جامعه‌ی ما تبدیل شده که اگر به زودی برای حل آن چاره‌ای اندیشیده نشود به زودی به یک بحران جدّی تبدیل خواهد شد که این مسئله هوشیاری مردم، مسئولین و نخبگان را می‌طلبد. عمق فاجعه تا آن جایی است که علاوه بر افزایش این معضل بزرگ، جامعه در راستای قبح‌زدایی از این مسئله گام برمی‌دارد. برگزاری جشن طلاق به تقلید از فرهنگ غرب و دعوت دوستان و آشنایان برای شرکت در این مراسم در جامعه‌ی اسلامی ما جای بسی تأسف و تعجب دارد.

 

وقتی زندگی رنگ و بویی از دین و فرهنگ اسلام نداشته باشد، وقتی خانواده تقدس خود را در دید افراد از دست بدهد و ازدواج بیشتر جنبه‌ی تشریفاتی پیدا کند. وقتی ازدواج‌های سنتی که بر پایه‌ی فرهنگ اسلامی و شناخت و باور صحیح از زندگی مشترک جای خود را به ازدواج‌هایی به سبک مدرن و دوستی‌های خیابانی، اینترنتی و ... بدهد. دیگر قبح‌زدایی و برگزاری جشن طلاق به شیوه‌ی مدرن امری دور از ذهن و تعجب‌برانگیز نخواهد بود!

 

نتیجه‌گیری

 

در نهایت می‌توان دور شدن از آموزه‌های اسلام و ضعف و تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی غرب را به عنوان مهم‌ترین عامل در تغییر فرهنگ اسلامی و در نتیجه افزایش آمار طلاق دانست.

 

3 گام اصلی که می‌توانند در برابر هجمه‌های همه‌جانبه و برنامه‌ریزی‌های کلان و بلندمدت دشمن در تغییر هویت دینی ما در بلند مدت مؤثر واقع شود عبارت‌اند از:

 

1. بیداری و آگاهی در برابر اهداف و راهبردهای غرب؛

 

2. بازگشت به بطن دین؛

 

3. نظریه‌پردازی در حوزه‌های مختلف با استفاده از متون و منابع دینی.

 

متأسفانه سیر صعودی آمار طلاق در کشور ما از این حقیقت تلخ حکایت می‌کند که نه تنها از اهداف و راهبردهای غرب اطلاعی نداریم، بلکه کورکورانه تن به خواسته‌های آن‌ها نیز داده‌ایم و در جهت اهداف و برنامه‌ریزی‌های آن‌ها حرکت کرده‌ایم. متأسفانه در مقابل سال‌ها تلاش و پشت‌کار غرب در تخریب فرهنگ اسلامی و تضعیف نقش واقعی زن، به عنوان یک مسلمان اقدام درخور توجهی انجام نداده‌ایم.

 

شاید بتوان سادگی و خوش‌باوری برخی افراد در برابر سیاست‌های غرب را دلیل اصلی مشکلات آن‌ها به شمار آورد در حالی که منابع عظیمی از دستورات و راهکارهای اسلام را برای زندگی موفق در اختیار داریم که در دل آن‌ها هزاران نظریه در تمام ابعاد زندگی نهفته است و به جای نظریه‌پردازی و ارائه‌ی الگو به دیگر کشورها خود به تقلید کورکورانه از آن‌ها می‌پردازیم و هر آنچه را که غرب به اسم آزادی و حقوق بشر و مدرنیته و ... به ما القا می‌کند به حکم ضرورت می‌پذیریم.

 

با توجه به این مسئله که تک تک ما در برابر حفاظت از فرهنگ و دین خود مسئولیم اما در این بین نخبگان نیز می‌توانند با بررسی متون اسلامی و استخراج نظریه‌های مختلف در حوزه‌ی زنان و خانواده گام مؤثری بردارند؛ همچنین رسانه‌ها می‌توانند در ترسیم هویت واقعی زن مسلمان و ارائه‌ی الگوی موفق زندگی نقشی اساسی ایفا کنند. مسئله‌ای که متأسفانه کمتر در فیلم‌ها و سریال‌های مشاهده می‌کنیم و در اکثر موارد شأن واقعی زن در فیلم‌ها نادیده گرفته می‌شود.

 

دولت نیز می‌تواند با حمایت‌های قانونی و اجتماعی از زنان خانه‌دار سبب شود تا زنان هویت واقعی خود را در درون خانه جست‌وجو کنند؛ همچنین تقویت روح معنویت از راه نظام آموزشی،‌ رسانه و انتقال آن به نهاد خانواده می‌تواند در کاهش معضلات اجتماعی از جمله طلاق اثر گذار باشد. (*)


 

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/