(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

تجرد قطعی دختران چرا و چگونه؟

 «تجرد قطعی دختران» چرا و چگونه؟

 http://maktoobshop.com/


یکی از مباحث مهمی که این روزها در بحث ازدواج و خانواده مطرح شده، بحث تجرد قطعی دختران در جامعه است؛ موضوع مهمی که به نظر می‌رسد بسیاری از دست‌اندرکاران بحث ازدواج و جوانان از آسیب‌های ناشی از افزایش آمار آن غافل هستند. به تازگی هم آماری از سوی سازمان ثبت‌احوال اعلام شده که مقایسه اعداد و ارقام آن با نتایج مطالعات پیشین باعث می‌شود ذهن‌ها به سمت موضوع «تجرد قطعی دختران» بیشتر از گذشته متمرکز شود. اما آنچه در این باره می‌توان گفت این است که چنین نتیجه‌گیری را شاید نتوان به تمام جامعه تعمیم داد اما به طور حتم تجرد قطعی برای دختران تحصیلکرده اتفاق خواهد افتاد البته به شرط آنکه این قشر از دختران فقط تمایل به ازدواج با زوجی تحصیلکرده داشته باشند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه وطن امروز ؛ یعنی اگر دختر تحصیلکرده منتظر خواستگار تحصیلکرده بماند به طور حتم با پدیده تجرد قطعی مواجه خواهیم شد، چرا که براساس آمار و ارقام دقیقی که از تعداد دانشجویان دختر و پسر در دست داریم، به خوبی می‌توانیم متوجه شویم که تعداد دانشجویان دختر چند درصدی از پسران بیشتر است و چند سالی است در رقابت‌های دانشگاهی و در آزمون‌های سراسری آمار شرکت‌کنندگان دختر از آمار داوطلبان پسر پیشی گرفته است. بنابراین به طور حتم می‌توان گفت در آینده نزدیک به تعداد تمام دختران تحصیلکرده پسر تحصیلکرده وجود نخواهد داشت.

از طرف دیگر سن بلوغ اجتماعی و استقلال یافتن پسران هم بالا رفته، به این معنی که در جامعه فعلی ما زمان برای تبحر یافتن در کار و فراگیری مهارت برای داشتن شغل مناسب بالا رفته و همین موضوع باعث به تاخیر افتادن استقلال پسران و آماده شدن برای پذیرفتن مسؤولیت همسر و زندگی مستقل شده است. باید این موضوع را به اطلاع دخترها رساند تا با واقع‌بینی هر چه بیشتر موضوع ازدواج را مورد بررسی قرار دهند. آنها باید بدانند که نیازهای عاطفی و روانی خود را نباید فدای شئونات اجتماعی و تحصیلات خواستگاران کنند، بهتر است این موضوع از طرف خانواده‌ها برای فرزندان بازگو شود که در جامعه همه نمی‌توانند به تحصیل و علم‌اندوزی مشغول باشند و برای اینکه چرخ یک کشور بچرخد باید در جامعه کارگر، کشاورز و هزاران شغل دیگر وجود داشته باشد و همه نباید فقط تحصیلات داشته باشند بلکه هزاران هنر و فن دیگر هم در جامعه وجود دارد که ارزشمند است و هر کدام در جای خود فوق‌العاده سودمند هستند.

بنابراین به نظر می‌رسد دخترخانم‌های تحصیلکرده باید به طور حتم درباره خواستگار تحصیلکرده تجدیدنظر کنند و به قول معروف کمی کوتاه بیایند و در تصمیم‌گیری‌های خود وزن و امتیاز تحصیلات خواستگار خود را کمی تقلیل دهند تا با پدیده تجرد قطعی روبه‌رو نشوند. این نکته را هم از یاد نبریم که در صورت بروز پدیده تجرد شاهد آسیب‌های اجتماعی گوناگونی در سطح جامعه خواهیم بود که از جمله این آثار می‌توان به افزایش فساد و در پی آن تزلزل بنیان خانواده را در نظر گرفت.


مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

تجرد ناخواسته دختران



http://maktoobshop.com/

دکتر بهرامی معتقد است آنچه طلاق را به معضلی اجتماعی برای زنان بدل کرده، وجود پدیده تجرد ناخواسته دختران است که ناخودآگاه شانس ازدواج مجدد برای زنان مطلقه را کم کرده و مطلقه ها را به زنانی بدل میکند که تنها داوطلبانی برای ایجاد روابط جنسی دارند و نه ازدواج.. 

با توجه به اینکه آمار طلاق در کشور ما، البته با توجه به شرایط گذر از دوران سنتی، هنوز معضل نشده است،سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که چرا خود واقعه طلاق با همین آمار فعلی، بحرانی اجتماعی محسوب میشود؟

طلاق یک بحران اجتماعی است چون عوارضی به شدت اجتماعی دارد. امروز ما در جامع های زندگی میکنیم که متاسفانه معضلی به نام تجرد ناخواسته دختران وجود دارد. یعنی دختران بسیار خوبی آماده ازدواج هستند، اما برایشان پسران آماده ازدواجی وجود ندارد. در چنین جامعه ای یقینا آمار بالا و 35 درصدی طلاق و اضافه شدن زنان جوان مطلقه به دختران مجرد، ایجاد بحران میکند. در گذشته های نه چندان دور، مطلقه های جوانی که فرضا 24 تا 26 سال داشتند، بالاخره بعد از مدتی صبر کردن حتما با مردی 31 یا 32 ساله ازدواج میکردند که یک یا دو بچه هم داشت. اما امروز به خاطر پدیده تجرد ناخواسته دختران، حتی مردان مطلقه 47- 48 ساله، به راحتی میتوانند با دختران مجرد ازدواج کنند و دختران 31 -32 سال بهراحتی داوطلب ازدواج با این اشخاص هستند. طبعا مردان مطلقه هم ترجیح میدهند با دختر ازدواج کنند تا زن مطلقه ای که ممکن است تجربه تلخ شکست قبلی را وارد زندگی بکند. بنابراین مطلقه های جوان ما متاسفانه جزو آمار زنانی میشوند که داوطلبان زیادی برای رابطه جنسی دارند، اما هیچ داوطلبی برای ازدواج و تشکیل زندگی ندارند.

زنان مطلقه هم نهایتا چهار تا پنج سال تمام نیازهای عاطفی و جنسی خود را سرکوب کنند اما تا آخر عمر که قادر به این سرکوب کردن نیستند. از طرف دیگر، امکان ازدواجی هم برای خود نمیبینند. در نتیجه این نیازها از آنان زنانی را میسازد که متاسفانه در رابطه های مکرر قرار میگیرند و معشوقه مردان متأهل میشوند. به این ترتیب، زمینه اخلاقی جامعه متزلزل میشود و خیانت به همسر، پدیدهای میشود که بالاترین آمار علت طلاق را به خود اختصاص میدهد؛ مسئلهای که از زمان بالا رفتن آمار طلاق و پدیده تجرد ناخواسته، شایع شد.

http://maktoobshop.com/



پس امکان به انحراف رفتن زنان مطلقه وجود دارد!

در نتیجه عواملی که گفتم، زنان مطلقه ما جزو کسانی شدند که خیلی کم داوطلبی برای ازدواج دارند اما همواره حتی همکاران آنان نیز داوطلب داشتن رابطه جنسی با آنها هستند. بهطوری که قریب به اتفاق زنان مطلقه از ترس برملا شدن این موضوع و اینکه همکاران بدانند آنها مطلقه هستند و بالقوه میتوانند نیازهای جنسی همکاران خود را پاسخ دهند، این مسئله را پنهان میکنند. چون در صورت برملا شدن، آنقدر اذیتشان میکنند تا آنها به دعوت همکاران برای داشتن رابطه جنسی پاسخ مثبت دهند. چراکه تا همکاران آن زن میفهمند که او مطلقه است، شروع میکنند به محبت کردن به وی. امروز به محض اینکه زنی مطلقه شد، از رییس و کارمند و... همه چشم طمع به او داشته و توقع دارند، زن مطلقه نیاز جنسیشان را پاسخ دهد. خُب، زن اگر مشکل خانوادگی یا مالی هم داشته باشد، زمینه کشیده شدن به مفاسد اخلاقی زیاد میشود. البته زنان مطلقه معمولا در ابتدا بهشدت در مقابل این فشارها مقاومت میکنند و آسیب هم میبینند. اما وقتی میبینند این یک داستان غیرقابل حل است و ازدواجی هم صورت نمیگیرد، کمکم به این روابط تن میدهند و معشوقه مردان متاهل میشوند که یا همکارشان است و یا همسایه و یا کسی که در آژانس مسکن برایشان خانه گرفته و... بعد هم اسیر دل بستنها و دل کندنهای متعدد میشوند.

چه مشکلات دیگری گریبانگیر زنان بعد از طلاق میشود؟

روابط گذشتهشان دستخوش تغییر میشود. مثلا اگر در گذشته بهراحتی و بدون دغدغه خانه خواهر خود میرفتند، حالا خواهر به شدت نگران رفت و آمد خواهر مطلقه جوانش است. چون بالاخره همسر او هم مرد است… نه فقط اقوام، درباره دوستان هم همین اتفاق میافتد. اقوام زن مطلقه بهشدت از معاشرت با او پرهیز میکنند و علامت سوالها و رفتارهایی را بروز میدهند. پس اولین اتفاق تنها شدن و زیر نگاههای معنیدار رفتن است. دومین اتفاق آن است که این آدم تنهایی که قوم و خویش او را کنار گذاشته و در زندگی هم شکست خورده، نیازی طبیعی نیز دارد. این نیاز او را به سمت رابطه میبرد. رابطه هم ماهیتش ایجاد دلبستگی و عشق است. بعد از یک مدتی که اهدافی حل و فصل شد، مرد سرد میشود و حالا زن مطلقه باید دنبال او بدود. بعد آبروریزی میشود و زن باید دل بکند. دل کندن باعث افسردگی میشود، افسردگی بیمارش میکند، باید دارو بخورد و افت کاری یا تحصیلی پیدا میکند و… اتفاق بد دیگر این است که شغل برخی کارمندان طوری است که باید متأهل باشند. برای همین اگر در محل کارشان به هر دلیلی بفهمند که اینها مطلقه اند، ممکن است در ماهیت حفظ یا از دست دادن کارشان تأثیر بگذارد. همچنین ممکن است آنقدر در محل کار تحت فشار داوطلبان رابطه قرار بگیرد که خودش از سر کار رفتن منصرف شود. اتفاق بد دیگر این است که بعد از طلاق مجبور است به خانه پدرش برگردد و از این به بعد سایه و نفس کشیدنش هم شماره و ارزیابی میشود و باید حساب و کتاب پس دهد. در حالیکه او دیگر آن دختر قدیم نیست. یا مجبور است خانهای مستقل بگیرد. در این حالت یا درآمد کافی دارد که فقط مسائل اجتماعی گریبانگیرش میشود یا مشکلات مالی هم دارد. قبلا تحت تکفل همسر بوده و حالا برای حفظ استقلال و برای اینکه نمیخواهد بار شکست را با رفتن به خانه پدر مضاعف کند، با پول مهریه خانه ای اجاره میکند، اما به دلیل بیکاری و مشکلات مالی مجبور میشود تن به رابطه دهد. اولین حادثه هم این است که در ابتدا به زن مطلقه نمیگویند، میخواهیم با تو رابطه برقرار کنیم. اول او را تحت فشار قرار میدهند تا بعد خودشان نقش منجی را بازی کنند. یا وقتی از زیر فشار بودن خسته شد، تن به خواسته بدهد.

این اوضاع نابسامان مشکلات اجتماعی زنان بعد از طلاق، چارهای هم دارد؟

معضل ایجاد شده بر اثر طلاق به چند پدیده اجتماعی دیگر مربوط است، مثل همان تجرد ناخواسته و... خود آسیب طلاق را نمیتوان حل کرد. حتی آمار طلاق پنج درصد هم باشد، همان مشکلات معاشرت با اقوام و دوستان و... وجود دارد و قابل حل نیست. اما باید به این نکته توجه کرد که انتخاب بین زندگی کردن و طلاق گرفتن، انتخاب بین بد و بدتر است. طلاق خیلی بد است، اما اگر زندگی زن از خیلی بد هم بدتر است، مجبور میشود طلاق بگیرد. او شبیه آدمی است که در ساختمان چند طبقهای است که دچار آتش سوزی شده. فرد از ترس اینکه ساختمان دچار آتش سوزی شده، پایین میپرد. درحالیکه معلوم نیست کجا فرود میآید و زنده میماند یا نه! درحالی که شاید اگر صبر میکرد بعد از مختصری سوختن دست و پا نجات مییافت. این است که باید گاهی به راهحلهای دیگر فکر کرد. نکته بعد این است که مگر همیشه میتوانیم از نو زندگیمان را شروع کنیم؟! مگر همه آن نیروها، انگیزه ها و موقعیتهای قبلی را داریم که بتوانیم زندگی را از نو شروع کنیم؟! واقعیت این است که چنین نیست. باید دید کدام بد و کدام بدتر است. داستان طلاق داستان خوبی نیست که بگوییم این زندگی بد است، طلاق بگیریم خوب میشود.

به نظر میرسد با تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی میتوان این موضوع بد را تا حدودی امری طبیعی ساخت!

بله اما اگر این اتفاق بیفتد که خیلی کار میبرد. اگر برادر شما بگوید که میخواهد با هم دانشگاهی خود ازدواج کند که عاشقش شده، اما قبلا سه سال متأهل بوده چه برخوردی با او میکنید؟! به او می گویید: «مگر دیوانه شدی؟ مگر دختر قحط آمده؟ اینهمه دختر مجرد، آنوقت تو میخواهی با مطلقه ازدواج کنی؟ اصلا معلوم نیست برای چه طلاق گرفته... شاید عیب از او بوده!» این ما هستیم که جامعه را میسازیم. اینطور نیست که بگوییم ای زندگی بیا جامعه ما را درست کن. ما مردمان همین سرزمین هستیم. میگوییم اینهمه دخترهای مجرد! طلاق پدیده ضد اخلاق شده چون با تجرد ناخواسته دختران مواجه هستیم. الان دخترهای کم سن و سال حتی با مردان 40 ساله ازدواج میکنند.

علت این تجرد ناخواسته چیست؟

مشکل آنجایی آغاز میشود که پسران به دختران میگویند اگر عاشقم هستی باید به من سرویس جنسی بدهی. بعد هم وقتی همه سرویسها بیرون ازدواج ارائه میشود و ازدواج هم به کاری سخت و هزینه بردار بدل شده است و... وقتی دختری خانه مجردی دوست پسر خود را تمیز میکند، برایش غذا درست میکند و با آژانس میفرستند و تازه پسر میگوید تو خیلی دختر خوبی هستی، اما آشپزی آن یکی بهتر است و نوعی رقابت درست میکند و مسابقه میگذارد، چرا پسر ازدواج کند؟

منبع : هفته نامه سلامت 

مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

آسیب‌های روانی تجرد برای دختران


http://maktoobshop.com/



تجرد طولانی مسئله ای فراجنسیتی است اما برای دختران مسئله و دغدغه ای جدی تر و بحرانی تر است و صد البته با آسیب های روحی و اجتماعی بیشتری همراه ا ست.


 بعضی اتفاقات در زندگی انسان ها باید در یک دوره زمانی خاصی بیفتند تا بیشترین کمک را به پیشرفت انسان بکنند. یکی از این اتفاقات زمان بندی شده  اجتماعی، زمان ازدواج برای جوانان و به خصوص برای دختران است. مسئله بالا رفتن سن ازدواج جوانان، تجرد زیستی و مشکلات ازدواج دیرهنگام به خصوص برای دختران، مسئله ای است که باید به شکل جدی به آن پرداخته شود.


تجرد طولانی مسئله ای فراجنسیتی است اما برای دختران مسئله و دغدغه ای جدی تر و بحرانی تر است و صد البته با آسیب های روحی و اجتماعی بیشتری همراه ا ست.


بعد از اعلام خبر تجرد 980 هزار نفر دختر بالای ۳۰ سال در کشور توسط مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور، زنگ خطر تجرد قطعی برای تقریبا یک میلیون دختر ایرانی به صدا درآمد. به همین دلیل در ادامه به بررسی بیشتر دلایل این موضوع، آسیب هایش و راه حل هایی برای کاهش آن خواهیم پرداخت.


تجرد قطعی یعنی فرد تا پایان عمر ازدواج نکند


منیژه مسگری کارشناس ارشد مشاوره خانواده درباره استفاده از اصطلاح تجرد قطعی برای دختران بالای 30 سال می گوید: تجرد قطعی به معنای آن است که فرد تا پایان عمر ازدواج نکند و بدون داشتن همسر و شریک به زندگی ادامه دهد.


از نظر آماری چون احتمال ازدواج برای زنان در دهه چهارم زندگی شان بسیار کم می شود می توان از اصطلاح یا کلمه تجرد قطعی صحبت کرد اما با نگاهی عقلانی و تجربی به این مسئله، افراد در هر سنی می توانند ازدواج کنند و از فواید زندگی مشترک بهره مند شوند.


دلایل خودخواسته و ناخواسته تجرد قطعی


مسگری درباره دلایل تجرد قطعی هم می گوید که دلایل تجرد قطعی هم خودخواسته و هم ناخواسته است. از آن جا که ازدواج باید همراه با مسئولیت پذیری و قبول برخی از خودگذشتگی ها باشد تعدادی از زنان ترجیح می دهند فارغ از این گونه نگرانی ها و دلبستگی ها که در زندگی زناشویی وجود دارد، آزاد و رها از هر مسئولیتی در دنیای شخصی خود زندگی کنند که بعدها به اشتباه خودشان پی می برند.


برخی دیگر به علت سخت گیری ها و وسواس های افراطی که در امر ازدواج دارند در عالم مجردی باقی می مانند اما از سوی دیگر برخی افراد به علت فراهم نشدن زمینه های خواستگاری، نداشتن خواستگار مناسب، سخت گیری های نابه جای والدین شان، فراهم نشدن زمینه های اقتصادی و دلایل ناخواسته دیگر، بدون تمایل شخصی گرفتار این پدیده می شوند؛ بنابراین برخی از این دلایل به خود دختران مربوط است یعنی دلایل فردی هستند از جمله: تمایل به داشتن تحصیلات عالیه در خانم‌ها و همراه با آن افزایش سطح توقعات، آرزوی داشتن همسری با تحصیلات بالا، یافتن همسری با شغل ثابت و درآمد خوب، نداشتن جرأت و حس خطر کردن و کمرنگ شدن باورهای دینی.


دسته ای دیگر از دلایل به عوامل و شرایطی مربوط می شود که خارج از اختیار و تصمیم دختران است یعنی دلایل غیر فردی یا غیر شخصی مانند: نبودن تناسب بین تعداد پسران و دختران آماده ازدواج، سخت گیری‌های خانواده ها در شکل گیری زندگی فرزندان، افزایش چشم و هم چشمی ها برای برگزاری مراسم های مقدماتی ازدواج، مهریه های سنگین، بیکاری پسران و هزینه های بالای مسکن.


آسیب های فردی و اجتماعی در تجرد قطعی


این کارشناس ارشد مشاوره خانواده درباره آسیب های تجرد قطعی می گوید که قطعا مجرد ماندن دختران و پسران به ساختار خانواده و جامعه آسیب وارد می کند و مهم ترین پیامد آن کاهش زاد و ولد و جمعیت کشور در سال های آتی است که همین عاملی برای کاهش شادی و آرامش در بین مردم خواهد بود.


از سوی دیگر اگر نیازهای روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی و فکری هر انسانی از طریق خانواده برآورده نشود، ممکن است باعث افزایش آسیب و ناهنجاری در جامعه شود که می تواند دیگر خانواده ها را درگیر کند و حتی در زندگی دیگران هم تاثیرگذار باشد. از سویی نادیده گرفتن این نیازها و تخلیه نشدن آن باعث خشم، افسردگی، دیگر مشکلات فردی و اجتماعی و بداخلاقی های رفتاری در روابط بین فردی می شود.


نکته دیگر این که سیکل طبیعی در خانواده ها این است که والدین باید در دوره ای از زندگی خود، از مشکلات فرزندان فارغ شوند و میانسالی آسوده ای را طی کنند و وجود دختران مجرد قطعی در خانه این امر را مختل می سازد.


تنها راه حل ازدواج است


مسگری با توجه به خبر یک میلیون دختر بالای 30 سال که در آستانه تجرد قطعی هستند، می گوید: در حال حاضر باید از دید روان شناختی به افراد آموزش داده شود تا با پذیرش مسئولیت و واقع بینی در امر ازدواج، کم کردن توقعات، زندگی در زمان حال و کاهش نگرانی هایی که متعلق به آینده است همراه با راهنمایی های خانواده و آموزه های دینی فرصت های مناسب را از دست ندهند و به این امر مقدس لباس عمل بپوشانند.


البته از دید اجتماعی هم انتظار می رود مسئولان با فراهم آوردن زمینه های کار، فعالیت، حمایت اقتصادی و کمک به تهیه مسکن، افراد در سن ازدواج را یاری کنند.


آسیب های روانی تجرد برای دختران


مهرخانه نیز در این باره نوشت: دلایل زیادی در میان دختران برای دیر ازدواج کردن یا تجرد قطعی وجود دارد که طیف وسیعی از این دلایل را از نیافتن شخص مناسب تا کسب استقلال در بر می گیرد.


دکتر افشار نادری مدرس دانشکده علوم اجتماعی معتقد است که تجرد به هر دلیلی که رخ دهد، آثار و آسیب های روحی و روانی را با خود خواهد داشت به خصوص در میان دختران که چه از لحاظ ذاتی و فطری و چه از نظر اجتماعی، موقعیت آسیب زاتری دارند که در ادامه با چندین مورد از این آسیب ها آشنا خواهید شد.


افسردگی و کاهش توانایی در تمرکز


عده ای از مراجعان که سن آن ها بالا رفته بود و ازدواج نکرده بودند، اظهار  داشتند مدتی است که حالات خاصی پیدا کرده اند که قبلا دچار آن نبوده اند. حالاتی همچون بی حالی و وارفتگی، بی تفاوتی نسبت به لذت ها و رغبت ها، کاهش توانایی در تمرکز و تصمیم گیری و تفکر که همگی نشان از افسردگی ا ست.


در غالب پژوهش های علمی مشخص شده است که افسردگی در دختران مجرد بیشتر از زنان متاهل است. همچنین دیده شده است که تاخیر در ازدواج سبب می شود که افراد تمایلات طبیعی خود را به تدریج نادیده بگیرند و دچار افسردگی و انزوا شوند.


اگر ازدواج با معیارهای صحیح و از روی علاقه صورت گیرد، می تواند از بروز افسردگی جلوگیری کند. در واقع افرادی که ازدواج کرده اند بسیار کمتر در معرض ابتلا به بیماری های روانی به  خصوص افسردگی هستند.


وسواس زیاد در انتخاب


بالا رفتن سن ازدواج یا فرد را به سمت تجرد قطعی سوق می دهد و یا وی را درگیر وسواس در انتخاب می کند که آن  هم نتیجه  ای جز تجرد دائم در پی نخواهد داشت.


اتفاقی که در میان دختران رخ می  دهد و زیاد از زبان آن  ها می شنویم، این است که: «حالا که سن و سال من بالا رفته است باید انتخابی داشته باشم که دیگران نگویند بعد از این همه صبر کردن، چرا چنین فردی را انتخاب کردی؟!» این نکته باعث یک ایده آل گرایی افراطی می شود که معمولا فرد کمتر کسی را واجد شرایط برای ازدواج خواهد یافت.


افزایش نگرانی و احساس ناراحتی


وقتی که دختران به سن ازدواج می رسند، دائم از آن ها سوال می شود که چرا ازدواج نمی کنند و این برای دختران بسیار ناراحت کننده است و زمینه رنجش و نگرانی از آینده را برای آنان فراهم می آورد.


بلاتکلیفی و نداشتن هدف درست


عده ای از دختران و به خصوص آن هایی که به شکل اجباری در ورطه  تجرد افتاده اند، خود را بلاتکلیف می بینند و نمی توانند هدف درستی را برای خود و زندگی شان برگزینند و راه روشنی را پیدا کنند. آن ها همه چیز را به ازدواج و بعد از آن موکول می کنند. با این تفکر که همیشه نمی شود خانه  پدری زندگی کرد، نمی توانند برای آینده  خود برنامه  روشنی پیش  بینی کنند و همه عمر را در بلاتکلیفی می گذرانند.


احتمال افزایش انحرافات


وقتی سن فرزندان مجرد خانواده بالاتر می رود، احتمال بروز انحرافات در آن ها بیشتر می شود. البته این سخن بدان معنا نیست که هر فرد مجرد سن بالا در گروه منحرفان قرار دارد ولی منظور آن است که تعداد افراد منحرف در بین انسان های مجرد در مقایسه با افراد متاهل بیشتر است.


نیاز جسمی و عاطفی چیزی ا ست که نمی توان به سادگی از آن چشم پوشید.


احساس سربار بودن


این حس در میان بعضی از دختران مجرد که سن شان بالا رفته است، دیده می شود. دختران در فرهنگ ایرانی کمتر امکان زندگی تنها و مستقل را دارند و در عین حال زمانی که سن شان از سن معمول ازدواج بالاتر می رود، این احساس به سراغ شان می آید و با هر صحبتی دچار رنجش و ناراحتی می شوند.


منبع: خراسان

مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

چرا برخی دختران ازدواج نمی کنند



http://maktoobshop.com/



مادر که نمازش را تمام کرده، دستانش را به طرف آسمان بالا می برد و برای فرزندانش دعای خیر می کند; برای پسرانش روزی فراوان می خواهد و آرزو می کند بتواند دختر ۲۵ سالهاش را که با وجود داشتن مدرک و شغل مناسب هنوز نتوانسته راهی خانه بخت شود، در لباس عروسی ببیند. نگرانی درباره نیافتن همسر دلخواه یکی از دغدغه های جوانان و خانواده های آنهاست، اگر این جوان دختر باشد نگرانی خود و والدینش بیشتر خواهد بود زیرا با اضافه شدن به سال های زندگیاش باید هر لحظه منتظر باشد تا جامعه آن "لفظ معروف دختران ازدواج نکرده" را در موردش به کار ببرد.

سن مناسب ازدواج برای دختران و پسران در جوامع و فرهنگ های مختلف، متفاوت است. با توجه به تغییراتی که جامعه ایرانی در یکصد سال اخیر داشته، شاهد تغییر در بسیاری از وجوه زندگی ایرانی هستیم که از آن جمله آداب و رسوم ازدواج و تشکیل خانواده است. بالاتر رفتن سن ازدواج، کم شدن فاصله سنی زوجین، اهمیت یافتن علایق و نظرات شخصی جوان ها در انتخاب همسر و ... گوشه هایی از این تغییرات هستند. برخی از این تغییرات مثبت انگاشته می شود و به برخی دیگر به چشم معضل نگریسته می شود. بالا رفتن سن ازدواج در دختران یکی از تغییراتی است که یک مساله اجتماعی فرض می شود و بیم آن می رود که بر آمار تجرد قطعی زنان در ایران بیفزاید، این مساله زمانی پررنگتر خواهد شد که بدانیم فرهنگ ایرانی با زنان مجرد نامهربانتر از مردان مجرد است.

آمار درباره تجرد دختران چه می گوید

بر اساس گزارشی که معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان منتشر کرده است کل جمعیت هرگز ازدواج نکرده از ۱۰ سال به بالا ۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار و ۸۶۳ نفر به تفکیک مرد و زن هستند. از این تعداد ۱۳ میلیون و۱۳۰ هزار و ۹۷۰ نفر را مردان و ۱۰ میلیون و ۳۶۵ هزار و ۸۹۳ نفر را زنان ازدواج نکرده تشکیل می دهند. همچنین در ادامه این گزارش آمده است که تعداد جمعیت افراد هرگز ازدواج نکرده بین سنین ۱۵ تا ۴۴ سال ۱۶ میلیون و ۸۲۴ هزار و ۸۸۳ نفر است که ۹ میلیون و ۷۴۰ هزار و ۵۸۶ نفر آنها مرد و ۷ میلیون و ۱۰۲ هزار و ۲۹۷ نفر آنها زن هستند. جمعیت تجرد قطعی نیز که سنین ۳۰ تا ۶۵ سال را شامل می شود بر اساس سرشماری سال ۸۵، یک میلیون و ۲۲۰ هزار و ۲۸۷ نفر می باشد. این گزارش تعداد افراد دارای همسر در کل کشور را ۳۳ میلیون و ۱۱۳ هزار و ۱۵۸ نفر اعلام کرده است.

با نگاهی به این آمار می توان بسادگی فهمید که برخلاف تصور موجود در تمام سنین تعداد مردان هرگز ازدواج نکرده از زنان هرگز ازدواج نکرده بیشتر است. اما آنچه در دهه های گذشته نظر کارشناسان را به خود جلب کرده است، افزایش متوسط سن ازدواج در دختران است. با رجوع به گزارشهای مرکز آمار ایران این افزایش سن قابل مشاهده است; بر اساس سرشماری های صورت گرفته متوسط سن ازدواج دختران در آبان ۱۳۵۵، ۱۹/۷، در مهر ۱۳۶۵، ۱۹/۸، در آبان ۱۳۷۵، ۲۲/۴ و در سال ۸۵ نزدیک ۲۴ سال بوده است که در هر دهه بویژه در دو دهه گذشته بر این عدد افزوده شده است. این در حالی است که متوسط سن ازدواج برای پسران همواره پیرامون یک عدد بوده و تغییرات جزئی داشته است.

برای تبیین این افزایش سن می توان علل اجتماعی متفاوتی را برشمرد. یکی از دلایلی که در سال های اخیر به عنوان علت تاخیر در ازدواج دختران بر آن تاکید می شود بالا رفتن تحصیلات دختران و به وجود آمدن عدم تعادل بین دختران و پسران تحصیلکرده و بنابراین افزایش سن ازدواج و به تبع آن افزایش نرخ تجرد در ایران است. بنابر گزارش خبرگزاری مهر، ناهید رامپناهی معاون مرکز اطلاعات و آمار شورای فرهنگی اجتماعی زنان گفت: بررسی آمار میزان تجرد دختران دارای تحصیلات عالی بین یک دهه گذشته نشان می دهد که تعداد دختران هرگز ازدواج نکرده دارای تحصیلات عالی از حدود ۵ درصد به ۱۶ درصد رسیده است. رامپناهی با بیان این مطلب افزود: بررسی آمار مرکز آمار ایران حاکی از این است که میزان دختران هرگز ازدواج نکرده دارای تحصیلات متوسطه از ۲۶ درصد در سال ۷۵ به ۴۲ درصد در سال ۸۵ رسیده است. وی تصریح کرد: نگاهی به این آمار نشان می دهد که بالا رفتن سطح تحصیلات باعث تجرد در زنان کشور شده است و موجب شده تا دختران کمتر به ازدواج تن دهند.

رامپناهی همچنین در مورد آمار زنان و مردان مجرد کشور گفت: اگر تعداد زنان و مردان هرگز ازدواج نکرده را در رده سنی بین ۱۵ تا ۳۴ سال در نظر بگیریم، می بینیم تعداد مردان مجرد در این دوره سنی دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بیشتر از تعداد دختران مجرد است. وی افزود: اما در صورتی که بین رده سنی دختران و پسران مجرد پنج سال اختلاف قایل شویم نشان می دهد که تعداد دختران ۱۵ تا ۲۹ ساله هرگز ازدواج نکرده از تعداد پسران ۲۰ تا ۳۴ ساله مجرد، یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بیشتر است. وی تاکید کرد: مقایسه این آمار نشان می دهد که اگر اختلاف سن زوج و زوجه در ازدواجها کمتر شود قدری به حل این بحران کمک می شود، ولی در صورتی که روند انتخاب همسر از سوی پسران که تمایل به ازدواج به دخترانی به چند سال اختلاف سنی هستند ادامه پیدا کند، تعداد تجرد قطعی در دختران افزایش می یابد.

http://maktoobshop.com/

آیا تحصیلات عالی مقصر است؟

آنچه در یکصد سال اخیر تحت عنوان توسعه در ایران اتفاق افتاده زلزله ای است که هم سطوح کلان و هم خرد زندگی ایرانی را لرزانده است. اگر در تاریخ معاصر ایران عرصه سیاست انقلاب های مشروطه و بهمن ۵۷ را تجربه کرده، در عرصه اجتماع و فرهنگ نیز انقلاب هایی به وجود آمده که اگرچه کمتر از آنها سخن گفته شده اما تاثیر آنها کمتر از انقلاب های سیاسی نیست و به همان اندازه زندگی ایرانی را دستخوش تغییر و تحول کرده است. گسترش شهرنشینی، حرکت از اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری بسوی اقتصاد صنعتی، سوادآموزی و .... از جمله این تحولات اجتماعی هستند.

در نتیجه قدم گذاشتن ایران در مسیر توسعه و تغییرات ناشی از آن خانواده ایرانی نیز تغییر یافته است. خانواده ایرانی که در روستا با پدربزرگ و مادربزرگ زندگی می کرد و فرزندان زیادی داشت اکنون در شهر و بشکل خانوادهایی شامل پدر و مادر و تعداد کمی فرزند زندگی می کنند. در خانواده سنتی ایرانی فرزندان والدین خود را در کشاورزی و دامپروری یاری می دادند و بنابراین تعداد زیاد آنها هزینه ای بر دوش خانواده بار نمی کرد، این فرزندان اندکی پس از بلوغ ازدواج می کردند و مسوولیت والدین خود را هم بر عهده می گرفتند اما امروزه فرزندان تا زمان ازدواج و گاهی بعد از آن هم از نظر مالی به خانواده خود وابسته هستند و خانواده باید هزینه تحصیل و زندگی آنها تا هر مقطعی که بخواهند را تامین کند. "جان برناردز" در کتاب "درآمدی بر مطالعات خانواده" تغییرات خانواده در اروپا را مورد بررسی قرار می دهد و ویژگی های خانواده جدید را برمی شمرد. کاهش نرخ موالید، تاخیر در ازدواج، بالاتر رفتن سن والدین در هنگام تولد اولین نوزاد، وجود فرزندان کمتر در یک واحد خانوادگی و رشد میزان طلاق از جمله مهمترین ویژگی های خانواده های کنونی است.

بسیاری از این ویژگی های درباره خانواده ایرانی نیز صادق است. بنابراین می توان نتیجه گرفت در اثر تحولاتی که رخ داده، نهاد خانواده که از اهمیت فراوانی در هر جامعه برخوردار است تغییر کرده است به علاوه باید در نظر داشت که این تغییرات با روند رو به رشد استفاده از رسانه های نوین که فرهنگ های مختلف را در معرض یکدیگر قرار می دهد، تشدید خواهد شد. بنابر آنچه گفته شد بالاتر رفتن تحصیلات در ایران و بویژه در میان دختران خود معلول شرایط اجتماعی است و نمی توان بسادگی آن را علت بالا رفتن متوسط سن ازدواج دانست بعلاوه بالا رفتن سن ازدواج هم از جمله ویژگی های خانواده های جدید است و ناشی از پشت سر گذاشتن دوران گذشته می باشد.

از طرف دیگر آمار نشان می دهد که بیشترین تعداد طلاق در میان زنان با تحصیلات پایین اتفاق افتاده است و تحصیلات تاثیر معناداری بر افزایش سازگاری بین زوجین و کاهش طلاق دارد. ناهید دامن پاک مقدم، پژوهشگر مسائل اجتماعی در همایش تحکیم خانواده گفت: هر چه سطح تحصیلات زوجین بالاتر باشد واکنش آنها به موقعیت های زندگی با احساسات مناسبتری همراه است و از توانایی حل مشکلات خانوادگی به میزان بالاتری برخوردار هستند.

وی تصریح کرد: تحصیلات نقش بیشتری در بقا و حفظ خانواده دارد و به نظر می رسد سواد همانند یک عامل آگاهی بخش عمل می کند و بی سوادی و مرزهای نزدیک به آن بالاترین نسبت طلاق را فراهم می کند. این پژوهشگر ادامه داد: شغل زنان در افزایش یا کاهش طلاق بسیار موثر است، بطوری که کمترین آمار طلاق در میان معلمان با چهار الی پنج درصد است و بعد از آنان زنان کارمند با ۱۰ درصد در جایگاه بعدی قرار دارند. وی افزود: بیش از ۷۲ درصد تقاضای طلاق در زنان خانه دار در مقایسه با زنان شاغل مشاهده می شود که این امر شاید موید نظر جامعه شناسان باشد که احساس استقلال در خانم ها سبب افزایش رضامندی زناشویی می شود.

در همین زمینه با چند دختر جوان و مجرد صحبت کردیم، که خلاصه نظراتشان در پی میآید. نیلوفر ۲۸ ساله و فوق دیپلم گرافیک است. او فکر می کند دلیل اصلی مجرد بودنش این است که تاکنون نتوانسته فرد ایدهآلش را برای ازدواج پیدا کند. نیلوفر می گوید: به نظر من بی پولی یکی از دلایل عمده پسران و دختران برای ازدواج نکردن است، بسیاری از پسرها شغل و درآمد مناسبی ندارند و نمی توانند برای ازدواج برنامه ریزی کنند زیرا خانواده دختر دوست دارد از آینده دخترش مطمئن باشند. حتی این روزها در میان اطرافیان و آشنایان می بینم که پسرها هم شغل و درآمد دختر برایشان اهمیت پیدا کرده است. وی مخالف است که بالا رفتن تحصیلات علت تجرد دختران است و اضافه می کند: اتفاقا زنانی که تحصیلات بیشتری دارند می توانند زندگی بهتری داشته باشند و در تربیت فرزندان هم موفقتر باشند به علاوه این روزها آمار طلاق خیلی بالا رفته و زنی که تحصیلات و شغل مستقل داشته باشد می تواند بعد از طلاق روی پای خودش بایستد.

اما زینب ۲۳ ساله و لیسانس جامعه شناسی می گوید: من خواهری دارم که از من بزرگتر است و به تازگی ازدواج کرده تا قبل از این من به ازدواج جدی فکر نکرده بودم اما حالا که خواهر بزرگم رفته است باید درباره خواستگارهایم فکر کنم. او هم فکر می کند درس خواندن و ازدواج کردن منافاتی با هم ندارد و می افزاید: خیلی از دوستان من در دوران دانشجویی ازدواج کردند و به نظر من آدم باید فضای دانشگاه را تجربه کند چون با دیدگاه ها و افراد مختلفی آشنا می شود که در زندگیاش خیلی موثر است.

زینب همچنین می گوید: جامعه ما یک جامعه سنتی است و بنظر من دختران واقعا حق انتخاب ندارند آنها باید از بین خواستگارانشان دست به انتخاب بزنند اگر دختران می توانستند در انتخاب مثل پسران عمل کنند شاید خیلی از این مشکلات نبود حتی پسرها هم در جامعه ما اگر در انتخابشان اشتباه کنند از طرف خانواده ها حمایت نمی شوند خانواده ها باید بگذارند فرزندانشان چه دختر و چه پسر خودشان انتخاب کنند و بعد آنها از بچه ها حمایت کنند و نه اینکه فقط چون خود دختر و پسر همدیگر را انتخاب کرده اند با انتخابشان مخالفت کنند.

کوثر ۲۹ ساله و دانشجوی فوق لیسانس مطالعات زنان است، او می گوید: من تاکنون نتوانسته ام فرد ایده آلم را برای زندگی پیدا کنم و تجربه ازدواج اطرافیانم که ازدواجی اجباری داشته اند و بخاطر ترس از تنها ماندن از ایدهآلشان صرفنظر کرده اند، تجربه خوبی نبوده است. وی ادامه می دهد: شرایط جهانی و همچنین شرایط اجتماعی ایران باعث شده است تا دیدگاه مردم نسبت به ازدواج تغییر کند و بسیاری از جوان ها تمایل به تنها ماندن داشته باشند و بنظر من مسوولین نهادهای فرهنگی در این زمینه مسوول هستند تا دیدگاه منفی که هم اکنون در میان جوانان رواج دارد را تغییر دهند به علاوه نباید فراموش کرد که یکی از دلایل مهم کاهش تمایل جوانان به ازدواج مسائل مالی و اقتصادی است و حتما دولت باید در این زمینه اقدام کند زیرا بدون پشتوانه اقتصادی، فرهنگسازی هم بی نتیجه است.

مژده ۲۹ سال دارد و لیسانس شیمی است. مژده شرح می دهد که در دوران دانشجویی اش چند خواستگار داشته اما اینکه نتوانسته تاکنون ازدواج کند به خاطر سختگیری خانواده در مورد خواستگارها بوده است. او از مشکلاتی می گوید که فکر می کند در صورت ازدواج نکردن خواهد داشت: من فکر نمی کنم که برای ازدواج کردن سنم زیاد است و حتی فشاری هم از سوی خانواده یا فامیل برای اینکه ازدواج کنم وجود ندارد اما می دانم اگر ازدواج نکنم در آینده دچار مشکل می شوم و فشار خیلی زیادی بر من وارد خواهد شد که البته فکر می کنم این فشار بیشتر از سوی جامعه و فامیل باشد تا پدر و مادر خودم. او می افزاید: اگر تا مثلا سی سالگی نتوانم ازدواج کنم مطمئن هستم که همسایه ها و خاله و عموها این قدر زخم زبان می زنند که علاوه بر من، پدر و مادرم هم اذیت می شوند و باید بگویم که دید خیلی منفی در جامعه نسبت به دختران ازدواج نکرده هست و همه فکر می کنند این دختر حتما مشکلی داشته اند که تا حالا کسی سراغشان نیامده است.

بر اساس نظرسنجی سازمان ملی جوانان که از جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله شهر تهران بعمل آمده است مهمترین مانع ازدواج از نظر پاسخگویان بیکاری یا نداشتن شغل با ۲۹/۲ درصد بوده است، مشکلات اقتصادی و مالی با ۲۰/۴ درصد دومین مانع ازدواج و بترتیب مشکل مسکن با ۲۰/۳ درصد، توقعات بالای دختران و پسران با ۷/۸ درصد و نیافتن فرد مناسب برای ازدواج یا نداشتن خواستگار مناسب با ۴/۸ درصد در رده های بعدی قرار داشته اند.

همین نظرسنجی می گوید که ۵۵/۵ درصد از جوانان بهترین سن ازدواج برای دختران را ۲۰ تا ۲۵ سال می دانند، ۳۳/۵ درصد از آنها سن مناسب ازدواج برای دختران را ۲۵ تا ۲۹ سال می دانند، ۸/۵ درصد از آنها این سن را بین ۱۵ تا ۱۹ سال دانسته اند و ۲ درصد هم سن مناسب ازدواج را ۳۰ تا ۳۵ اعلام کرده اند. درباره بهترین سن ازدواج برای پسران ۶۰ درصد از پاسخگویان این سن را بین ۲۵ تا ۲۹ سال دانسته اند و ۲۳ درصد از آنها گفته اند که سن مناسب برای ازدواج پسران ۳۰ تا ۳۵ است. این اعداد نشان می دهد که آنچه در واقعیت اتفاق می افتد با انتظار خود جوانان از سن مطلوب برای ازدواج مطابق است یعنی همانطور که آمار می گوید بیش از نیمی از جوانان سن مناسب ازدواج برای دختران را بین ۲۰ تا ۲۵ سال معرفی کرده اند که این عدد به متوسط سن ازدواج دختران در دو دهه اخیر که به ترتیب ۲۲ و ۲۴ سال بوده نزدیک است.

چرا دختران تنها می مانند؟

با بررسی و مقایسه متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت ایران مشاهده می شود که ایران در دوره ۶۵ ۱۳۵۵ یکی از بالاترین نرخ های رشد جمعیت را در میان کشورهای جهان تجربه کرده است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در این دهه نرخ رشد ۳/۹ بوده که عدد بی سابقه ایی محسوب می شود. جمعیت ۳۴ میلیون نفری ایران در آغاز این دهه به بیش از ۴۹ میلیون نفر در پایان سال ۶۵ رسیده است. این افزایش جمعیت پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی را به دنبال داشته است. با افزایش موالید در سال های ۵۷ به بعد ابتدا هزینه های مربوط به خدمات پزشکی، بهداشتی و تغذیه نوزادان و کودکان افزایش یافت. با بزرگ شدن کودکان متولد این سالها و رسیدن آنها به هفت سالگی و شروع آموزش موضوع کمبود فضای آموزشی و امکانات تحصیلی مطرح گردید. اکنون که این کودکان سال های بلوغ خود را پشت سر گذاشته اند مساله ازدواج و اشتغال آنها مهمترین معضل اجتماعی است.

جمعیت شناسان معتقدند که به ازای هر ۱۰۰ نوزاد دختر ۱۰۵ نوزاد پسر متولد می شود. پس بنظر میرسد که نباید نگران مساله ازدواج دختران بود اما واقعیت این است که بر اساس عرف بین زوجین باید اختلاف سنی وجود داشته باشد و معمولا پسرها با دختران کوچکتر از خود ازدواج می کنند. شهلا کاظمی پور، معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه در این زمینه گفت: در تمامی رده های سنی تعداد دختران مجرد همان رنج سنی از میزان پسران مجرد کمتر است، بر همین اساس در حال حاضر، تعداد دختران مجرد ۱۵ تا ۱۹ ساله در ایران از میزان پسرهای مجرد ۱۵ تا ۱۹ ساله کمتر است.

اما به گفته وی به خاطر وجود ۵ سال فاصله بین سن ازدواج دختران و پسران به طور متوسط، در مقایسه تعداد دخترهای مجرد ۱۵ تا ۳۵ ساله با پسرهای مجرد ۲۰ تا ۴۰ ساله، تعداد دختران حدود یک میلیون نفر بیشتر است. کاظمی پور افزود: به دلیل افزایش تعداد موالید در دهه اول انقلاب، کشور ما دارای یک هرم سنی با قاعده وسیع بوده و تعداد جمعیت ۱۵ تا ۱۹ ساله کشور از جمعیت ۲۰ تا ۲۴ ساله بیشتر بود و زمانی که تعداد دختران را یک رنج سنی پایین تر می گیریم، این قاعده سنی متورمتر است و دخترهای بیشتری در این رده قرار دارد. وی با بیان اینکه با کاهش تعداد موالید قاعده هرم سنی در ایران در حال کوچک شدن است، گفت: با جمع شدن این قاعده هرم سنی، تعداد جمعیت ۱۵ تا ۱۹ ساله از ۲۰ تا ۲۴ ساله کمتر شده و تعداد دخترهای مجرد ۱۵ تا ۳۵ ساله از پسرهای ۲۰ تا ۴۰ ساله کمتر می شود و در یک دهه آینده پسرهای در معرض ازدواج از دخترهای در معرض ازدواج بیشتر می شوند. به اعتقاد معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه راه حل جلوگیری از تجرد قطعی یک میلیون دختر، همسن گزینی پسران در ازدواج است.

رسیدن این یک میلیون دختر به سن تجرد قطعی خود یک آسیب اجتماعی است که آسیب های دیگری را نیز در پی خواهد داشت. از سازمان ملی جوانان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی که مهمترین همراهان این سازمان در امر فرهنگسازی و اطلاع رسانی هستند انتظار می رود تا در این زمینه آگاهی های لازم را در اختیار جوانان قرار دهند و برای راهکار همسن گزینی فرهنگ درست را رواج دهند. بررسی معضل ازدواج بدون در نظر گرفتن ساختار جمعیتی نامتعادلی که ایران در چند دهه گذشته تجربه کرده است نظرات غیرکارشناسانه ای را به دنبال خواهد داشت که جوانان و خانواده های آنها اولین قربانیانش خواهند بود.


بیشتر بدانیم...

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی(

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی