@valentinocake
آیا تا به حال به فکر کم کردن وزنتان افتاده اید؟ آیا از راه های سریع کم کردن وزن با خبر هستید؟آیا می دانید یکی از راه های کم کردن وزن خوردن مواد چربی سوز است ؟ به نظر شما غذایی با عنوان چربی سوز وجود دارد؟ پاسخ این پرسش ها را در این بخش از نمناک بیابید.چربی سوزها
آیا غذایی به عنوان چربی سوز وجود دارد؟
معمولا افراد برای کاهش وزن شروع به خوردن غذاهای چربی سوز یا دمنوش هایی مانند چای سبز می کنند. اما خوردن این مواد تا چه اندازه موثر است؟ در این مقاله با جزئیات بیشتری به این مسئله می پردازیم.
آیا کاهش وزن با خوردن مواد چربی سوز امکان پذیر است؟
برای هر کسی که می خواهد وزن کم کند و اندامش روی فرم بیاید، شنیدن چنین چیزی مانند گوش دادن به آهنگی زیبا است. ساعت ها ورزش؟ نیازی نیست، فقط همین ها را استفاده کن، وزنت کم می شود.
آیا چای سبز خاصیت چربی سوزی دارد؟
با اینکه ما هم واقعا خیلی دوست داریم چنین ادعایی حقیقت داشته باشد اما کاهش 10 کیلوگرم وزن، به سادگی خوردن دمنوش و چای سبز نیست.
دلایل علمی زیادی وجود ندارد که ثابت کند برای تقویت سرعت سوخت و ساز و چربی سوزی باید کلی فلفل و چای سبز مصرف کنید. باید بدانید تاثیر این موارد روی سوخت و ساز بسیار بسیار ناچیز است.
تا به حال موارد زیادی را به عنوان چربی سوز معرفی کرده اند، از جمله فلفل قرمز، فلفل سیاه، گریپ فروت، چای سبز، قهوه، روغن نارگیل و لیستی بلند بالا از دمنوش ها. اما تا به حال افزایش سوخت و ساز قابل توجهی از این موارد دیده نشده است. مسلما سرمایه گذاری روی خوردن و نوشیدن این گزینه ها، آن هم به مقدار زیاد در طول روز به هیچ وجه روش سالمی نیست.
مردم نباید برای سوزاندن چربی و کاهش وزن، به این غذاها تکیه کنند. در غیر اینصورت تمام مواردی که بدن به آنها نیاز دارد را نمی توانند دریافت کنند و با کمبودهایی مواجه می شوند.
با این حال تمام امیدها از بین نرفته است:با اینکه غذایی با عنوان چربی سوز وجود ندارد، اما بدنمان هنگام گوارش برخی از غذاهای خاص، کالری بیشتری می سوزاند و علتش اثر ترموژنیک* Thermogenics آن غذا است.
*ترموژنیک Thermogenics :به معنای تمایل برای تولید گرماست و معمولا برای داروهایی استفاده می شود که از طریق تحریک سوخت و ساز، گرما را افزایش می دهند.فرای سوخت و ساز پایه که انرژی پایه ی مورد نیاز ما برای بقا است، 10 درصد انرژی اضافی وجود دارد که با جویدن، هضم کردن و پردازش غذایی که می خوریم مصرف می شود.
غذاهای ترموژنیک می توانند با افزایش تولید گرما، باعث افزایش سوخت وساز در بدن یک فرد شوند. در این فرآیند، بدن با سوزاندن کالری تلاش می کند از غذایی که خورده اید استفاده کند. بنابراین کالری های سوزانده شده تبدیل به گرما می شوند.
خوردن چربی سوزها برای کاهش وزنتان مشکلی ایجاد نمی کنند
شاید به همین خاطر است که فکر می کنید مواردی مانند کپسایسین Capsaicin (عامل تند شدن فلفل) در فلفل باعث تقویت سوخت وساز می شود. کپسایسین باعث بالا رفتن حرارت بدن می شود، اما این را نمی دانیم که در واقع، چه مقدار از آن سوخت و ساز را افزایش می دهد.
گروه های غذایی که بیشتر از همه اثر ترموژنیک را افزایش می دهند عبارتند از غلات کامل، کربوهیدرات ها، پروتئین ها و چربی ها.
پروتئین ها، نسبت به کربوهیدرات و چربی انرژی بیشتری برای گوارش نیاز دارند اما شاید این اختلافشان آنچنان بالا نباشد. برای نشان دادن دقیق آن به تحقیقات بیشتری نیاز است.
به جای اینکه تمرکزتان روی پیدا کردن یک غذای چربی سوز خاص باشد، توصیه می شود روی گروه های غذایی بیشتری مانند غلات کامل، پروتئین ها، چربی های سالم و مقدار زیادی چربی، تمرکز داشته باشید.
برای اینکه سوخت و ساز جریان داشته باشد و یا بتوانید وزن کم کنید، ضرورتا باید به دنبال غذاهایی باشید که کالری پایینی دارند. از خوردن غذاهای ناسالم که کالری بالایی دارند بپرهیزید.
چیزهایی مانند فیبر خوراکی که از میوه ها و سبزیجات دریافت می کنید، نان ها و غلات سبوس دار و حبوبات همگی به سیر نگه داشتنمان کمک می کنند. مطمئن شوید یک منبع پروتئین سالم نیز در کنار این غذاها باشد که به خوبی کمکتان کند. این چیزی است که باید روی آن تمرکز کنید. مسلما از این روش بیشتر سود خواهید برد، تا اینکه دائم در حال نوشیدن چای سبز و خوردن فلفل باشید.
با اینکه خوردن چنین غذاهایی برای کاهش وزنتان مشکلی ایجاد نمی کنند، اما نباید به تنها راهکارتان تبدیل شوند. به جای این کار سعی کنید غذاهای سالم بخورید و مرتب ورزش کنید.
ورزشهای مناسب برای کاهش وزن
پیاده روی تند: ورزشی مفید برای قلب و ذهن است و با بهبود گردش خون و کاهش کلسترول خون به کاهش وزن کمک می کند.
٢- اسکوات: از بهترین تمرین های کاهش وزن در زمان کم است.
٣- یوگا: یوگا یک ورزش مناسب برای کاهش وزن است. تمرین تنفس باعث کاهش استرس، شل شدن بدن، کاهش کلسترول و کاهش وزن بدن به صورت طبیعی می شود.
@valentinocake
نکات مهم برای لاغری شکم و کاهش وزن سریع
هدف خود را از کم کردن وزن بنویسید
بسیاری از مردم این کار را انجام نمی دهند، اما ما را باور داشته باشید، چون این کار جواب می دهد. حتی اگر بخواهید ظرف 3 ماه، 10 کیلو وزن کم کنید، یا آنکه فقط شکم خود را آب کرده یا سطح انرژی خود را افزایش دهید، همه ی این ها را در برنامه ی کاهش وزن روزانه ی خود بنویسید. نخستین هدف برای کاهش وزن این است که این مسئله را بدانید و به خود بگویید که چقدر باید وزن کم کنید.
بیشتر از میزان مصرف خود کالری بسوزانید
شاید خیلی ساده به نظر بیاید اما این کار مستلزم برنامه ریزی است. برای رسیدن و عملی ساختن این ایده، یک ساعت پیاده روی در روز با سرعت 5 کیلومتر در ساعت می تواند چیزی حدود 145 کالری بسوزاند، در شرایطی که یک ساندویچ برگر حاوی 465 کالری است.
هرگز برای کاهش وزن گرسنگی نکشید
اگر برنامه ای را انجام می دهید که نباید طبق آن غذا بخورید یا رژیم غذاییتان را کم کنید، بدنتان فکر می کند که شما در حال تحمل گرسنگی هستید و سعی می کند به جای سوزاندن کالری، آنها را ذخیره کند. سعی کنید غذاهایی را که دارای کالری منفی هستند بخورید چرا که کالری بسیار کمی دارند.
قند را با شکر برگ جایگزین کنید
این مواد طبیعی که میزان کالریشان صفر است تقریبا در تمام فروشگاه های زنجیره ای در دسترس هستند. از طرفی مصرف آنها در کاهش قند خون و کنترل میزان دیابت هم تأثیر فراوانی دارد.
برنج قهوه ای برای لاغری شکم
برنج قهوه ای دارای کالری کمتری است، از طرفی فیبر بیشتری هم دارد که باعث می شود برای مدتی طولانی تر احساس سیری و اشباع بودن داشته باشید. از طرفی برنج قهوه ای حاوی سبوس است که می تواند میزان کلسترول را کاهش دهد.
غذاهای سرخ کردنی را با غذاهای پخته جایگزین کنید
هندی ها عاشق غذاهایی مانند بهاجیاس، ساموساس و جالبیس هستند. اما این غذاها سرشار از کالری بوده و می تواند به طور کامل برنامه ی کاهش وزن شما را مختل کنند. به جای آنها می توانید از گزینه های پختنی استفاده کنید.
الکل بدترین دشمن کاهش وزن است
الکل نه تنها باعث اضافه شدن کالری های غیرضروری به بدن می شود، بلکه می تواند برنامه ی ورزشی شما را در صبح روز بعد از مصرف آن مختل کند چرا که نوشیدنی بوده و شما نمی توانید تشخیص دهید که چقدر از کالری موجود در آن را دارید مصرف می کنید. پس تا حد امکان از الکل یا حتی کوکتل های بدون الکل به دور باشید چون آنها هم میزان قند بسیار بالایی دارند. سودای لیمو بدون قند یا عصاره ی لیمو بهترین گزینه برای نوشیدن است. عصاره ی سبزیجات را هم می توانید در بسیاری از فروشگاه ها پیدا کنید.
8.سعی کنید پنج بار در روز میوه و سبزیجات مصرف کنید
اصول خوردن میوه برای لاغری شکم
این گزینه ها، غذاهایی با کالری کم هستند که میزان بالایی از مواد مغذی شما را تأمین می کنند. سعی کنید صبح ها و قبل از صبحانه حتما یک میوه خورده و به جای خوردن اسنک، در میان روز یک میوه بخورید. ظهر هم قبل از خوردن ناهار، سعی کنید مقدار زیادی سالاد سبزیجات بخورید. شب ها هم به جای خوردن اسنک یا غذاهای سرخ کرده و نوشیدن قهوه ی زیاد سعی کنید میوه بخورید و برای شام هم پیشنهاد ما یک ظرف بزرگ سالاد سبزیجات، یا یک غذای سرخ کردنی سریع با کمی روغن است.
میزان مصرف غذاهای نمکی را کم کنید
می دانیم که عاشق خیارشور، نان های عدسی و سایر اسنک های نمکی هستید. اما نمک برای برنامه ی کاهش وزن شما اصلا گزینه ی خوبی نیست و باعث حفظ آب در بدن و نفخ می شود. تا آنجا که می توانید از آنها دور باشید.
غذایتان را تا ساعت 7:30 شب بخورید
برخی از افراد عادت دارند شام سنگین و آن هم دیرهنگام بخورند. از آنجایی که فاصله ی بسیار کمی بین شام و زمان خوابیدن شما وجود دارد، سیستم هاضمه ی شما تحت تأثیر آن قرار گرفته و در برنامه ی کاهش وزنتان اختلال ایجاد می کند.
ادویه های لاغرکننده بسیاری وجود دارند که برخی برای سوزاندن چربی های شکم و پهلو مناسب ترند.در بین این ادویه ها زیره شهرت جهانی دارد . نظیر زیره می تواند خواص شگفت انگیزی را برای سلامتی داشته باشند.این بسیار عجیب است که دانه های بسیار ریز این ادویه قادر است کاهش وزن را برای افراد به ارمغان آورد.چربی شکم
مطالعات جدید حاکی از آن است که دانه های زیره به طور بالقوه قادر است در چربی بدن نفوذ کرده و به روشی مثبت سطح چربی های مضر در خون را کاهش دهد.
دانشمندان ایرانی از دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی مطالعاتی را بر روی 88 زن که به اضافه وزنی مبتلا بودند انجام دادند. آنها این زنان را به دو گروه با دو رژیم غذایی متفاوت تقسیم کردند.
دسته اول 3 گرم پودر زیره را با 5 گرم ماست مخلوط کرده و به طور روزانه مصرف کردند گروه دوم نیز تنها با مصرف ماست (بدون افزودنی) مورد کنترل وزن قرار گرفتند. هر دو گروه مورد مشاوره تغذیه قرار گرفته و مصرف کالری آنها به 500 کالری کاهش یافت.
نتایج نشان داد زنانی که مصرف زیره داشتند نسبت به گروه دوم 3 پوند (4/1 کیلوگرم) کاهش وزن داشتند. همچنین اعضای این گروه با توجه به زیره مصرفی، 64/14درصد، میزان چربی سوزی داشتند.
نکته مهم اینجاست که این گروه کاهش میزان کلسترول ناشتا، LDL (کلسترول بد) و کاهش تری گلیسیرید را نیز تجربه کردند. علاوه بر همه اینها در افراد مصرف کنندگان زیره کاهش میزان شاخص توده و دور کمر بسیار چشمگیر بوده است.زیره سرشار از آنتی اکسیدان ها و فیتواسترول می باشد که منشأ گیاهی داشته و قادر است با جذب کلسترول مضر در دستگاه گوارش باعث کاهش وزن شود.آزمایشات بالینی نشان می دهد که مصرف غذاهای غنی شده با حداقل 8/0 گرم استرول های گیاهی و یا استانول می تواند سطح کلسترولی LDL را کاهش دهد.
چای سبز به دلیل سرشار بودن از ترکیباتی نظیر تاننها، اپیگالوکاتشین و اپیگالوکاتیش گالات در پیشگیری از بروز برخی سرطانها به خصوص سرطان مری و جلوگیری از لخته شدن خون در شریانها بسیار موثر است. رادیکالهای آزاد ترکیباتی هستند که در برخی موادغذایی وجود داشته و همچنین در مواقع بروز استرسها نیز در نتیجه فعالیت فیزیولوژیکی طبیعی بدن پدید میآیند. تاثیرات حاصل از فعالیت میکروارگانیسمهای دستگاه گوارش بر روی این ترکیبات میتواند منجر به تولید مواد کارسینوژنیکی گردد که عامل اصلی بروز سرطانها به حساب میآیند. اما در مقابل، ترکیباتی طبیعی به نام آنتی اکسیدانها در مواد غذایی وجود دارند که میتوانند با غیر فعال کردن رادیکالهای آزاد در پیشگیری از بروز سرطانها نقش داشته باشد. تاثیر فلاونوئیدهای موجود در چای سبز در جلوگیری از لخته شدن خون در شریانها نیز نقش موثر این نوشیدنی را در پیشگیری از بروز بیماریهای قلبی-عروقی ایفا میکند. همچنین فلوئور موجود در چای سبز با قرار گرفتن در ساختمان دندان ها و استخوان، استحکام هرچه بیشتر آن ها را فراهم آورد.
برنامه و رژیم غذایی افراد دیابتی بسیار حائز اهمیت است، اما در مورد میان وعده ها چطور؟ آیا میان وعده ها نیز از این اهمیت برخوردارند؟
اغلب مردم فکر می کنند که میان وعده ها غذاهای پرچرب هستند، اما گزینه های دیگری هم برای انتخاب وجود دارد.
میان وعده ها به شما کمک می کند دیرتر گرسنه شوید، البته باید غذاهای مغذی و درست انتخاب کنید. میان وعده فرصت مناسبی است برای خوردن سبزیجات، میوه ها و دیگر غلات کامل، این میان وعده ها به مراتب از تنقلات نمکی و شیرینی جات مفید ترند، زیرا که هم احساس سیری به شما می دهد و هم انرژی مورد نیاز شما را تامین می کند.
صرفنظر از این که چند میان وعده در رژیم غذایی شما وجود دارد، مقدار هر میان وعده تاثیر کلیدی روی کنترل قند خون شما دارد و از افزایش وزن شما جلوگیری می کند.
در زیر چندین میان وعده با ذکر مقدار کربوهیدرات آن آمده است.
میان وعده هایی که حاوی کمتر از 5 گرم کربوهیدرات هستند:
15 عدد بادام
3 عدد ساقه کرفس+ ا قاشق غذاخوری کره بادام زمینی
5 عدد هویج کوچک
5 عدد گوجه فرنگی گیلاسی+4 عدد زیتون
1 عدد تخم مرغ آبپز
4/1 فنجان زغال اخته تازه
1 فنجان سالاد+ 2/1 فنجان خیار+ کمی سرکه و روغن زیتون
1 عدد بستنی یخی بدون قند
1 فنجان پاپ کورن
2 عدد کراکر نمکی
4/1 فنجان ژله بدون قند
8عدد زیتون سبز
2 قاشق غذاخوری کدو یا دانه های کنجد
4/1 آواکادو
میان وعده هایی که حاوی 10 الی 20 گرم کربوهیدرات هستند:
4/1 فنجان میوه خشک و مخلوط مغزها
1 فنجان سوپ رشته و مرغ یا سوپ گوجه فرنگی یا سوپ سبزیجات
1 عدد سیب یا پرتقال کوچک
3 فنجان ذرت بو داده شده
3/1 پیمانه هوموس+ 1 فنجان سبزیجات تازه
میان وعده هایی که حاوی 30 گرم کربوهیدرات هستند:
این گروه از میان وعده ها بهتر است قبل از فعالیت ورزشی مصرف شوند.
2/1 ساندویچ کره بادام زمینی( 1 برش نان گندم + 1 قاشق غذاخوری کره بادام زمینی)+ ا فنجان شیر
180 گرم ماست کم چرب+ 4/3 فنجان از انواع توتها مثل توت فرنگی یا شاتوت
4/3 فنجان غلات کامل+ 2/1 فنجان شیر کم چرب
یک عدد موز متوسط+ 1 قاشق غذاخوری کره بادام زمینی
به خاطر داشته باشید که :
حتما کربوهیدرات رژیم خود را بشمارید و از خوردن هر گونه خوراکی مقابل تلویزیون، کامپیوتر یا در حال مطالعه و یا در حال رانندگی اجتناب کنید.
باترکریم آلمانی به باترکریم کاسترد هم معروفه German buttercream یا custard buttercream چون یک بیس کاستردی داره. یعنی کره خوب هم زده میشه تا سبک و سفید بشه و بعد "پِیستری کریم" بهش اضافه میشه تا کم کم تبدیل به باترکریم بشه. باترکریم آلمانی کم شیرینتر از سایر باترکریمهاست. هنگام تهیه کیکها این رو هم در نظر داشته باشید خوبه
شیر 2 لیوان
نشاسته ذرت 2 ق غ
شکر نصف لیوان
کره 25 گرم
تخم مرغ 1 عدد
کره 200 گرم
اسانس
برای این نوع باترکریم هم باید حتما کره به دمای اتاق برسه پس حتما از قبل کره رو بیرون بذارید. ترجیحا از شب قبل
یک لیوان شیر رو توی ظرف بریزید
نشاسته رو بهش اضافه کنید (دقت کنید حتما پودر نشاسته ذرت باشه ها با نشاسته گل نمیشه)
تخم مرغ رو بهش اضافه کرده و هم بزنید
یک لیوان شیر و شکر و 25 گرم کره رو روی حرارت قرار بدید
تا کره ذوب شود
مخلوط شیر و تخم مرغ رو بهش اضافه کنید
خوب و مرتب هم بزنید
وقتی به جوش اومد کم کم سفت میشه. دو سه دقیقه دیگه هم هم بزنید و از روی حرارت بردارید
بهترین کار اینه که روی سطح (نه روی ظرف) کاسترد رو با سلفون بپوشونیم و بذاریم به دمای اتاق برسه. ترجیحا شب تا صبح. یعنی کره و کاسترد رو کنار هم روی کاونتر قرار میدیم و فرداش باترکریم رو درست میکنیم
اما چون ما معمولا اینقدر برنامه ریزهای خوبی نیستیم (!) از ظرف یخ استفاده میکنیم
یه ظرف بزرگ رو پر از یخ و آب سرد میکنیم. یه ظرف دیگه روش قرار میدیم و کاسترد رو توش خالی میکنیم
مرتب اینقدر هم میزنیم تا خنک شه
کره رو اینقدر هم میزنیم تا سفید رنگ و کاملا نرم و کرم مانند شه
حالا قاشق قاشق کاسترد رو بهش اضافه میکنیم
هر بار خیلی خوب هم میزنیم و باز یه قاشق کاسترد اضافه میکنیم تا کل کاسترد تموم شه
باترکریم ما آماده ست.
کافیه از هر اسانس یا رنگی که دوست داشتیم بهش اضافه کنیم
برای ورژن شکلاتیش هم میتونید شکلات رو ذوب کنید و مرتب هم بزنید تا سرد شه و بعد به باترکریم اضافه کنید
با این باترکریم هم مثل سایر باترکریمها برخورد کنید. یعنی نگهداری و شیوه کار باهاش با بقیه باترکریمها فرقی نداره. پس بهتره اون باترکریمهای قبلی رو هم کامل مطالعه کنید
همینطور که گفتم این باترکریم با وجود سادگیش خیلی عالی فرم میگیره و میشه راحت باهاش کیکها رو تزئین کرد
سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان
https://www.instagram.com/valentino.cake/
این باترکریم ایتالیایی چیز خوشمزه ایه و اگه خوب درستش کنید ، طعمش اینقدر خوبه که میشه قاشق قاشق خوردش. و مزه کره خام خوردن نمیده. البته برای کسانی که صبحانه نون و کره و مربا میخورند؛ باترکریم آمریکایی هم باید خوشمزه به حساب بیاد!
سفیده تخم مرغ 3 عدد
شکرنصف لیوان
آب ربع لیوان
کره 1 لیوان
کرم تارتار نصف ق چ
وانیل و اسانس
طرز تهیه:
شکر و آب رو بجوشونید.
سفیده رو خوب میزینیم تا کاملا سفت بشه و بعد کرم تارتار رو اضافه میکنیم (توضیحات مرنگ رو برید کامل دوباره بخونید تا ایرادی پیش نیاد و کیفیتش خوب بشه)
باید وقتی از روی حرارت بردارید که به کیفیت سافت بال رسیده باشه یعنی 112 تا 115 درجه سانتیگراد ولی چون معمولا دماسنج آشپزی موجود نیست از دو راه دیگه استفاده میکنیم. یکی ریختن یه قاشق ازش توی آب سرده که برای شما جواب نمیده چون تجربه ندارید و نمیدونید که سافت بال چه شکلیه! پس راه دوم رو انتخاب میکنیم. یه دونه عکس گرفتم که امیدوارم چیزی ازش بفهمید... ولی کلا وقتی از روی حرارت بردارید که حباب ها دیگه آروم آروم میترکند. یعنی سرعت ترکیدن حباب ها کم شده . ولی خیلی مواظب باشید که اگه زیاد بمونه رنگش کاراملی یا طلایی میشه و رنگ باترکریمتون رو تیره میکنه و از همه بدتر اینکه توی سفیده که ریختید تبدیل به سنگ میشه! و اگه خیلی زود بردارید اونوقت کرمتون شل میشه! پس این مرحله از کار مهمه. اصلا نگران نباشید با تجربه کم کم دستتون میاد که باید کی برش دارید.
یه نکته هم درمورد درست کردن مرنگ ایتالیایی بگم ...که قرار نیست شما سفیده رو ترک کنید. یعنی مداوم هم بزنید. موقع اضافه کردن شربت به سفیده خیلی دقت کنید که اگه قطراتش بپاشه روتون بدجوری میسوزید! پس ظرفتون باید عمیق باشه. شربت رو که اضافه میکنید خوب بزنید.
حجم کار تقریبا دو برابر میشه و سفیده براثر حرارت زیاد شربت میپزه و دیگه مشکل سالمونلا بوجود نمیاد. اینقدر به زدن ادامه بدید تا مرنگ کاملا سرد بشه. وقتی میگم کاملا یعنی کــــــــــــــــــــــــــــــــــاملا! چون اگه گرم باشه کره رو ذوب میکنه.
حالا قاشق قاشق کره یا روغن رو اضافه کنید و خوب بزنید. (میتونید نصف کار رو روغن استفاده کنید. البته اگه روغنتون رنگش سفیده. چون کمک میکنه که رنگ باترکریم سفیدتر بشه. چون کره زرد رنگه رنگ باترکریم متمایل به زرد میشه. پس از کره رنگ روشن استفاده کنید) در آخرین مرحله میتونید اسانسها و یا شکلات رو اضافه کنید. (اگه میخواید شکلاتیش کنید باید شکلات رو تمپر کنید بعد به کرم اضافه کنید) یه نکته دیگه هم اینکه این کرم کم شیرینه و دل رو نمیزنه.
بهترین حالت اینه که همون موقع کار تزئین رو شروع کنید. در غیر اینصورت باید توی یخچال بذارید و موقع استفاده دوباره خوب بزنید. اگه برید دستپاچه نشید. اینقدر به زدن ادامه بدید تا دوباره فرم بگیره و یکدست بشه. باترکریم رو میتونید تا هفته ها توی فریزر نگهداری کنید. ولی برای استفاده باید بذارید به دمای اتاق برسه.
سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان
https://www.instagram.com/valentino.cake/
گفتوگو با دکتر امیررضا سپنجی
مولفه های سواد رسانه ای چیست؟
سواد رسانهای در نسبت با رسانههای گوناگون همچون رسانههای مجازی، رادیو ، تلویزیون، مطبوعات و .. چگونه است؟
تعلیم و تربیت و نهاد آموزش ، چه نقشی میتواند در سواد رسانهای داشته باشد؟
ضرورت و اهمیت سواد رسانهای برای کدام گروه بیشتر احساس میشود؟
مواجههی معطوف به هدف با رسانهها از جمله علل ارتقای سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبان رسانه میباشد که از یک طرف میتواند منجر به ایجاد ارتباط دوسویه و مشارکتی با رسانهها شود و از طرف دیگر میتواند ساختارهای مردمسالارانهی جامعه را در راستای انتقاد و مشارکت فعالانه در حوزهی رسانه در بین شهروندان تقویت کند. بنابراین آنچه در «سواد رسانهای» مطرح است، آموزش مهارتهای ضروری برای برقراری ارتباطی متفکرانه و آگاهانه با رسانهها و در عین حال به وجود آمدن نگاهی دقیق، نقاد و تحلیلی به پیامهای رسانهای در مخاطبان میباشد.
سواد رسانهای در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. این درک به چه کاری میآید؟ به زبان ساده، سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها این امکان را بدهد که از حالت انفعالی و مصرفی صرف خارج شده و به معادلهی متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانهای کمک میکند تا از سفرهی رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شد.
دکتر امیررضا سپنجی، مدرس دانشگاه در رشتهی ارتباطات و دارای تألیفهای متعددی در این زمینه هستند که از جملهی آنها میتوان به کتاب «سیاستهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در ۸ کشور فرا صنعتی» و ترجمهی کتابهایی همچون (The Media Student’s Book) و (Critical Readings: Media & Audiences) اشاره نمود. در ذیل مصاحبه با ایشان را میخوانیم.
اصطلاح «سواد رسانهای» تبیین کنندهی چه مفهومی است؟
برای سواد رسانهای دو واژهی (Media Education) و (Media Literacy) داریم که به سواد رسانهای ترجمه شده است. البته محققان مختلف دیدگاههای متفاوتی نسبت به این واژه دارند. بعضی Media Education را تعلیم و تربیت با استفاده از رسانه میدانند که به همان آموزش، وسائل کمک آموزشی و نظایر آنها بر میگردد. ولی وقتی با رسانهها و محتوای آنها مواجه میشویم، چگونگی برخورد با آنها، بپذیریم، نپذیریم، رد کنیم یا نسبت به آن انتقاد داشته باشیم بیشتر زیر مجموعهی Media Literacy میآید.
اگر بخواهیم مرزی برای آنها تعیین کنیم، سواد رسانهای همان Media Literacy است و استفاده از رسانهها در حوزهی تعلیم و تربیت چه در سطح دبستان، چه در سطح دبیرستان و چه در سطح دانشگاهی Media Education میشود. اما اینکه تبیین کننده چه مفهومی است؟ دانش ارتباطات یک میان رشته است. بخشهایی از جامعهشناسی، رفتارشناسی و حتی دانش الکترونیک در آن تأثیرگذار هستند. تمامی این بخشها میآیند و زیر مجموعهی ارتباطات قرار میگیرند. اگر بگوییم دانش ارتباطات Communication یا Media studies متولی مفهوم سواد رسانهای است، پس سواد رسانهای هم از همهی این علوم بهره میبرد و تمام مفاهیمی که بر شمردیم تبیین کنندهی مفهوم سواد رسانهای میشوند.
کسی که میخواهد در این حوزه مسلط باشد باید در دورههای آموزشی، تک تک آنها را فرا گیرد. البته بستگی دارد. اگر بخواهیم بر اساس رسانههای مکتوب باشد باید جامعهشناسی مطبوعات، آموزش داده شود؛ راجع به رسانههای الکترونیک چون رادیو و تلویزیون، باید جامعهشناسی رادیو و جامعهشناسی تلویزیون، بحث کازنو را مطرح کرد. اگر به سراغ رسانههای مدرن بخواهیم برویم یعنی new mediها یا ICTها، خوب باید جامعهشناسی اینترنت، جامعهشناسی مالتی مدیا، Web1، Web2، Web3 و … گفته شود. این مفاهیم به نوعی تبیین کنندهی اصطلاح سواد رسانهای هستند.
آیا سواد رسانهای به عنوان یک رشته در کشوری تدریس میشود؟
چیزی که بنده در مطالعات خود به آن دست یافتهام این است که از سال ۱۹۲۹م. راجع به آن در دنیا، تحقیق و پژوهش انجام میپذیرد. ولی اینکه یک رشتهی دانشگاهی باشد، خیر. انگلستان، کانادا و آمریکا اولین کشورهایی هستند که در حوزهی سواد رسانهای فعالیت میکنند. در حالی که در این سالها، آی.سی.تی، اینترنت و وب نبوده است و پدیدههای مدرن هستند. تنها رادیو است که رواج دارد و آنها میآیند بچهها را تربیت میکنند که چه طور از محتوای رادیویی استفادهی درست کنند. این مباحث هم از دبستان آموزش داده میشود. حتی باید از یک نوزاد، کمکم آموزش سواد رسانهای را شروع کرد تا انسانی که زندگیاش رو به پایان است. چون بالاخره همهی آنها با رسانه به نوعی درگیر هستند و با آن سروکار دارند.
با توجه به تغییر اساسی مفهوم «مخاطب» در حوزهی رسانههای تعاملی آیا باز هم برای کاهش اثرات نقش انفعالی مخاطبان در رسانههای تودهای میتوان از سواد رسانهای برای افزایش توانمندی مخاطب در دریافت پیام رسانهای در حیطهی رسانههای جدید بهره برد؟
بله؛ همین طور است.
به نظر شما چرا این اتفاق رخ داده است؛ در حالی که جامعهی ما هنوز یک جامعهی روزنامه خوان به معنای واقعی کلمه نیست ولی نسبت به رسانههای دیجیتال اقبال زیادی نشان میدهد؟
نکته این است که فضای مطبوعاتی ما خیلی پویا نیست. در مورد مخاطب هم این فضا بیتأثیر نخواهد بود و فضای حاکم، او را به یک مخاطب منفعل تبدیل کرده است. چرا اقبال به رسانههای مدرن و فرا مدرن مثل اینترنت، وب و امثال آن بالا رفته است؟ به دلیل اینکه مخاطب احساس آزادی بیشتری میکند. مطبوعات ما پویا نیستند. پس مخاطب هم متقابلاً پویا نخواهد بود. ولی برای اینترنت این اتفاق نمیافتد. حتی اگر در این فضاها محدودیت هم ایجاد شود و صفحات بسته شوند برای مخاطب کاری ندارد که در عرض ۳۰ ثانیه یا نهایت یک ربع، آن را بشکند.
پس این نشانگر آزادی مخاطب در مقابل محتوای اینترنت است. به همین خاطر جذابیت اینترنت و وب در جامعه ما بسیار بالاست. گفته میشود اطلاعات بیش از حد، بدتر از سانسور است. ولی در سواد رسانهای این جمله بیمعناست. اگر فرد سواد رسانهای داشته باشد میداند باید دنبال کدام اطلاعات بگردد. این سواد رسانهای است که به کمک فرد میآید و او را در انتخاب اطلاعات مورد نیاز، یاری میدهد.
در مجموع سواد رسانهای به کمک توانمندی مخاطبان میآید و آنها را در این فضای ارتباطی مجهز میسازد و آنها را از مخاطبان منفعل، به مخاطبان هوشمند تبدیل میکند. به طور حتم کسی که از سواد رسانهای بهرهمند است مخاطب بسیار فعالتری است که سوق پیدا میکند به سمت مخاطب هوشمند. چون تفکر انتقادی را آموخته است. وقتی که میتواند به صورت انتقادی و منتقدانه محتوای مطبوعات را نقد کند، تحلیل کند دیگر مخاطب منفعلی نیست و این از کانال سواد رسانهای اتفاق میافتد. هنگامی که توانمندی مخاطب بالا برود میتواند یک شهروند توانمند شود. مخاطب توانمند میتواند فعالیتهایی انجام دهد که در عمل به صورت انتقاد به جامعهی خود کمک کند، چه در فضای رسانهای و چه در فضای واقعی.
آیا منظور این است که حتی این مخاطب رسانههای جدید میتواند نقش مؤثری داشته باشد و مخاطب را از حالت انفعالی در برابر رسانههای قدیمیتر خارج کند؟
اصلاً در آورده است. شما دیگر User دارید و Audiance ندارید. User کسی است که میتواند به طور آنلاین بازخورد بدهد. تا چند دههی قبل، رسانهها از نظر کمّی بسیار محدود بودند و به یکی دو کانال تلویزیونی و رادیویی محدود میشدند. اما در دنیای امروز ما با میلیونها سایت سروکار داریم که در برابر این میلیونها سایت مخاطب حق انتخاب فراوانی خواهد داشت و نیز به خاطر فضای حاکم بر این سایتها، بازخوردها خیلی سریعتر به دست خواهد آمد.
چقدر از رسانه باید استفاده کرد؟ چگونه از آن باید بهره برد؟ از محتوای آن چگونه باید لذت برد، همه از مؤلفههای سواد رسانهای است. بیشترین نیاز، برای خانوادهها احساس میشود. چون به نوعی اختیار و کنترل کودک را در دست دارند.
به عنوان نمونه در برابر روزنامههای الکترونیکی هم مخاطب، فعالتر خواهد بود؟
بله؛ هر محتوایی که در وب میآید؛ تصویر باشد یا متن، همین طور خواهد بود. یعنی مخاطب آن فعالتر و پویاتر است. البته این را هم اضافه کنم سواد رسانهای فقط سویهی مخاطب را نمیبیند. سویهی ارتباطگر را هم در نظر میگیرد. خیلی وقتها آقای معتمدنژاد به این اشاره میکنند که خود ارتباطگر هم باید ظرفیت استفاده از آزادی و فضای آزاد را داشته باشد. ضرر استفادهی نابهجا از آنها به خود رسانهها هم میرسد. به قول وی، آزادی نسبی و حتی محدود بهتر از این است که آزادی مطلق و بسیار کوتاه از نظر زمانی باشد. وقتی از نظر زمانی، زمان بیشتری در اختیار رسانه باشد، تمرین دموکراسی، آزادی مطبوعات بیشتر انجام خواهد شد و حرفهایتر پیش خواهد رفت.
ضرورت و اهمیت سواد رسانهای برای کدام گروه بیشتر احساس میشود؛ مدیران و مسئولان تصمیمگیر، مدرسین و اساتید، خانوادهها، خود مخاطبان این رسانهها؟
چون مردمنگارانه به آن نگاه میکنم، معتقدم از خانواده باید شروع شود. زیرا محصولات خروجی خانواده، اساتید و سیاستگذاران خواهند بود. البته این را هم در یک بازهی زمانی ۱۰ الی ۱۵سال میتوان انتظار داشت. اما اگر بخواهیم بگوییم چه کسانی نیاز دارند؟ جواب آن، همه خواهد بود. همه نیاز دارند. از یک نوزاد که اشتباهاً جلوی تلویزیون قرار میگیرد تا تام و جری ببیند و سرگرم شود تا آدم ۷۰ سالهای که برای گذران وقت، تلویزیون نگاه میکند.
چقدر از رسانه باید استفاده کرد؟ چگونه از آن باید بهره برد؟ از محتوای آن چگونه باید لذت برد، همه از مؤلفههای سواد رسانهای است. اما گفتم بیشترین نیاز، برای خانوادهها احساس میشود. چون به نوعی اختیار و کنترل کودک را هم در دست دارند. بعد از آن مدرسه است. برای آموزش سواد رسانهای باید یک پایگاه سواد رسانهای داشته باشیم. معلمان مدارس، مدیران از دبستان تا دانشگاه باید آن را بیاموزند. تمامی نهادهای جامعه باید درگیرش باشند؛ اول خانواده و بعد آموزش و پرورش.
پس میتوان گفت این یک فراگرد زنجیرهوار است؟
بله؛ تمامی نهادهای صنفی و آموزشی جامعه باید در این امر دخیل باشند. حتی یک وقت ممکن است مساجد باشند.
وضعیت سواد رسانهای، در مورد رسانههای دیجیتال در ایران چگونه است؟
معتقدم مخاطب ما، مخاطب فعال و هوشمندی شده است. به دلیل اینکه کسانی که از اینترنت استفاده میکنند، با محتواهای متفاوتی درگیر هستند و تحلیل بنده از مشاهدهی میدانی این است که وضعیت ما در رسانههای دیجیتال بهتر است نسبت به مطبوعات، رادیو و تلویزیون. در عرصهی رسانههای دیجیتال، این نیاز شاید (سواد رسانهای) کمتر احساس شود.
بیشتر مخاطبان این رسانههای مدرن، افراد فرهیختهتر جامعه هستند که مثلاً دبیرستان را تمام کردهاند و وارد دانشگاه شدهاند و تحصیلات عالیه دارند. به همین دلیل معتقدم وضعیت سواد رسانهای برای رسانههای دیجیتال، بدون پژوهش و به صورت مشاهدهی میدانی، بهتر از سایر رسانههاست. اما باید پژوهش شود تا صد در صد نظر داد.
درحال حاضر به نظر میرسد که دیدگاهها نسبت به بازیهای رایانهای بیشتر منفی است تا مثبت.
بله؛ باید آنها را از همدیگر تفکیک کرد. بنده به صورت عام گفتم. اگر بخواهیم تفکیک کنیم و بازیهای رایانهای را در رسانههای دیجیتال بگنجانیم چون بیشتر مخاطبان این بازیها، بچههای کم سن و سال هستند، جواب فرق میکند. در وب و اینترنت چرا، سواد رسانهای وضعیت خطرناکی ندارد. ولی اگر بخواهیم بازیهای رایانهای را جزو رسانههای دیجیتال بیاوریم آن جا خیلی نمیشود روی سواد رسانهای مانور داد. معمولاً بچهها شبانه روز، پای بازیهای رایانهای، ذهن و جسم خود را دچار فرسایش میکنند.
منظور این است که تأثیرپذیری مخاطب در بازیهای رایانهای یک طرفه است ولی در وب خود مخاطب نیز تأثیرپذیر است؟
در اینترنت و وب مخاطب شما فعال و هوشمند است.
اما در بازیهای رایانهای مخاطب، فعال نیست؟
بستگی به سن مخاطب هم دارد. وقتی که سن، پایین باشد تأثیرپذیری بیشتر خواهد بود. همین طوری که در رادیو، تلویزیون و کتاب هم همین اتفاق میافتد. در این جا لازم است روی سواد رسانهای کار شود و چون خانوادهها با بچهها بیشتر ارتباط دارند، همان طور که در گذشته گفتم آموزش را باید از والدین شروع کرد. ما باید در آموزش سواد رسانهای، رسانههای دیجیتال را از هم تفکیک کنیم.
بازیهای رایانهای، مالتی مدیاها، لوحهای فشردهی صوتی و تصویری را از رسانههای آنلاین یا سایبری چون اینترنت، وب، وبلاگها و شبکههای اجتماعی که بیشتر جزو فضای سایبری است، برای بررسی از هم تفکیک قائل شد. ولی اگر به صورت عام بخواهیم بگوییم، دیجیتال و سایبر یک ماهیت دارند. چون با استفاده از رایانهی شخصی، لپ تاپ و تلفن همراه اتفاق میافتد.
خوب در برابر وب یا فضای سایبری اصطلاح جنگ نرم به کار میرود. ولی برای بازیهای رایانهای یا لوحهای فشردهی صوتی و تصویری و دیگر کالاهای فرهنگی هجمهی فرهنگی بیشتر کاربرد دارد.
جنگ نرم برای تمامی اینها به کار میرود. Soft War از شایعه هم میتواند شروع شود. از نظر اصطلاحی جنگ نرم زیر مجموعهی تهاجم فرهنگی محسوب میشود.
کدام یک رشتههای علمی به مفهوم سواد رسانهای مرتبط هستند و بستر مناسبی را به لحاظ نظری برای سیاستگذاری مناسب در این حیطه فراهم میآورند؟
از همه نزدیکتر، ارتباطات (Communication) و مطالعات رسانهای (Media Studies) است. ولی با توجه به ماهیت میان رشتهای این رشتهی خاص، رشتههای جانبی چون روانشناسی اجتماعی، روانپزشکی، جامعهشناسی، روانشناسی عصب شناختی هم میتواند با حوزهی سواد رسانهای مرتبط شود.
روانپزشکی منظور از نظر اتفاقات روحی روانی که برای مخاطب ممکن است رخ دهد؟
بله؛ چون روانشناسی عصبشناختی زیر مجموعهی روانپزشکی است و مطالعات تجربی در این رابطه بسیار انجام شده است. برای پیشگیری باید از مطالعات و تجربیات آنها سود جست.
پس برای سیاستگذاری، بیشتر باید از ارتباطات و مطالعات رسانهای استفاده کرد؟
اولویت اصلی این است. ممکن است در جاهایی هم از فلسفه نیز کمک گرفت.
به نظر شما آگاهی فعلی مدیران فرهنگی ما در این حوزه تا چه حد به روز است که بتوانند به طور مطلوب و شایسته در حوزهی سواد رسانهای در رسانههای جدید تصمیمسازی نمایند؟
مهم علم به روز مدیران فرهنگی نیست، شجاعت است. اینکه تصمیم درست اتخاذ شود. خیلی وقتها ممکن است فرد از دانشگاه (MIT) هم فارغالتحصیل شده باشد اما جسارت لازم را در حوزهی عمل نداشته باشد. در این جا این دانش مشکلی را حل نمیکند. بلکه ممکن است مشکل را صد چندان کند. در کاری که برای رسالهی دکترای خودم انجام دادم به آن اشاره کردهام. خیلی جاها به خاطر پست و جایگاه، فرد باید استقلال و هویت خود را زیر سؤال ببرد و ضرر آن هم به مردم و هم به رسانه میرسد.
به نظر شما مدیران فرهنگی سواد کار را دارند ولی شجاعت و جسارت انجام کار را ندارند؟
بنده بیشتر این را میبینم. تحقیقی که برای رسالهام انجام دادم این را میگوید که ما رسانه را سکوی پرتاب پستها و مناسک سیاسی میبینیم. خب وقتی این اتفاق میافتد خیلی نباید توقع داشت که فرد سواد کار را داشته باشد. اما معتقدم دانش مورد نیاز در این حوزه خیلی مسئله ساز نیست. با ۶ ماه تا یک سال فعالیت رسانهای به دست میآید. باید در این حوزه کار میشد ولی نشد، عیبی ندارد با ۶ ماه، یک سال این مشکل حل خواهد شد. اما شجاعت اینکه تصمیم درست بگیریم هماکنون مهمتر به نظر میآید. برای یک مدیر، هم تخصص لازم است و هم تدبیر و شجاعت. بنده نقش تدبیر و شجاعت را خیلی ویژهتر میبینم.
نقش نهادهای سیاستگذاری همچون «شورای عالی فضای مجازی» در ارتقای سواد رسانهای شهروندان، تا چه حد است؟
این یک همکاری بین نهادی و بین سازمانی است. تصمیم یک شورا، خیلی به بهتر شدن وضعیت کمک نمیکند. در کنار آن ما شورای عالی انقلاب فرهنگی را داریم. ولی میبینید که دانشجویان فارغالتحصیل روز به روز بیسوادتر تربیت میشوند. این که یک شورا تأسیس کنیم بعد فکر کنیم اتفاقهای خوب میافتد؛ خیر. نمیشود. باید در این جا آموزش و پرورش، آموزش عالی همه درگیر کار شوند.
پس باید همکاری و به نوعی کار گروهی باشد؟
همکاری و همفکری باشد و اینکه با یک همافزایی بتوانیم سیاستگذاری و اجرا کنیم. کنترلهای جبری بدون بالا بردن سواد رسانهای، مسئله را حل نمیکند.
به نظر شما باید نهادهای مرتبط با هم، کار را جلو ببرند یا اینکه هر نهادی خود جداگانه سیاستگذاری داشته باشد و تصمیم بگیرد و آن را به مرحلهی اجرا برساند؟
بنده معتقدم باید خانوادهها را درگیر کرد، آموزش و پرورش را درگیر کرد، دانشگاهها را وارد کرد، کافینتها، وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات درگیر شوند. همهی اینها باید در کنار هم قرار بگیرند و بعد بیاییم سیاستگذاری کنیم و آن را به مرحلهی اجرا در آوریم. اگر هرکس ساز خود را بزند، میشود وضعیت حال حاضر ما، یک ارکستر ناهمگون.
نحوهی مواجههی ما با رسانههای جدید همچون اینترنت و بازیهای رایانهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
منفعلانه.
در حوزهی اینترنت هم همین طور است؟
در اینترنت هم بله، همین طور است. به این دلیل که ما آینده نگری نداریم. به قول آقای زارعی، کسی که در این حوزهها کار کرده است؛ هر جا که میبینیم دچار ضعف هستیم برنامهریزی میکنیم و خود را به سطح معقولی در جهان میرسانیم ولی بعد از آن تازه متوجه میشویم که یک عرصهی جدید و تازه در دنیا ایجاد شده است که ما از آن هیچ سوادی نداریم. یک دوره دیدیم، دنیا روی انیمیشن در حال کار است. آمدیم سروش رسانه را تأسیس کردیم و بخشهای خصوصی آمدند و انیمیشنهای خوبی هم ساختند. بعد دیدیم نه دنیا دیگر به انیمیشن توجهی ندارد، رفته به سراغ بازیهای رایانهای. شروع به کار در این حوزه میکنیم، میبینیم کنسولها آمدند.
ما بازی رایانهای تولید کردیم اما برای Xbox، PS2، PSP یا حتی PS1 چه چیزی داریم؟ اینها نکات مهمی است. اینجا دیگر نقش علم و دانشمندان و اندیشمندان ماست که برجسته میشود.
رسانههای عمومیتر همچون صداوسیما، تا چه حد میتوانند در مواجهه با رسانههای جدید به جامعه کمک کنند؟
اگر مخاطب داشته باشند، بله. ولی در ماه مبارک رمضان، این سریالهاست که مخاطب را پای تلویزیون مینشاند. خیلی نمیپذیرم که رادیو و تلویزیون ما مخاطب داشته باشد. بله، میتواند کمک کند ولی مسئله این است که ما دچار بحران مخاطب هستیم. صداوسیمای ما فقط مخاطب گذری دارد؛ مردم در ماشین به رادیو گوش میکنند و تلویزیون هم به خاطر جامع الاطراف بودنش، مخاطب خود را از دست داده است.
البته فکر میکنم شبکهی نمایش و شبکهی سه به خاطر فیلم و فوتبال، نسبت به دیگر شبکهها مخاطب بیشتری داشته باشد.
بله؛ ولی به هر حال ما به مخاطب دائم نیاز داریم. این ارتباط به دلیل اینکه فوتبال یک ساعت و نیم است زود به پایان میرسد. اگر بر این بحران مخاطب فائق بیاییم و موفق شویم مخاطبان خود را جذب کنیم و نگه داریم، میتوانیم با ایدههای مختلف، از طریق صداوسیما کمک کنیم. به عنوان مثال این تبلیغات کوتاه بنیاد میتواند خیلی مؤثرتر نسبت به یک ساعت سخنرانی پیرامون همان موضوع باشد.
وضعیت سواد رسانهای ایران را در مقایسه با کشورهای منطقه چگونه ارزیابی میکنید؟
باید پژوهش و کار تطبیقی انجام داد. بنده چنین پژوهشی انجام ندادهام. ولی در مجموع خیلی اسف انگیز نیست. بحران مخاطبی که رادیو و تلویزیون ما با آن مواجه است به خاطر نبود سواد رسانهای است. اگر ما با او صادق نباشیم، مخاطب متوجه میشود. ولی در کل، وضعیت خیلی بد نیست. باید تحلیل کرد.
هر چقدر دسترسی به رسانههای آزاد بیشتر باشد، تنوع و تکثر رسانهای در یک جامعه بالاتر باشد، به مرور سواد رسانهای مخاطب ارتقا مییابد. به عنوان مثال این موضوع در افغانستان در حال رخ دادن است. ما ملتی هوشمند هستیم و واکنشها را هم میتوانیم پیشبینی کنیم و هم تغییر دهیم. ولی به هر حال علاوه بر رسانههای دولتی ما باید رسانههای خصوصی خود را فعال کنیم تا در این سیاستگذاری به کمک ما بیایند. بحران مخاطب در صداوسیمای ما عارضهی همین دولتی بودن است.
پیشنهادهای مشخص شما برای ارتقای سواد رسانهای در حوزهی رسانههای جدید در ایران چیست؟
پیشنهاد بنده، همکاری بین بخشی است. یعنی آموزش و پرورش، نهادهای صنفی و مدنی، مساجد، ارشاد، صداوسیما همه باید درگیر شوند تا با یک سیاستگذاری واحد جلو برویم. اگر در سمت و سوها، یک نظر داشته باشیم به هدف نزدیکتر خواهیم شد. اهداف باید یکی باشد. والدین را آگاهتر کنیم. پدر و مادرها برای بچهها بیشتر وقت بگذارند. اینکه بچه فقط با بازیهای رایانهای سرگرم شود، معقول نیست. آن بچه را دچار مشکل میسازد که پس فردا متعاقب آن، خانواده و جامعه دچار بحران میشود.
فکر میکنم والدین ما هم کم حوصله شدند و ترجیح میدهند کودک با رسانهها سرگرم باشد تا مدام از آنها سؤال کند.
همکاری بین نهادی برای همین است. در این جا محیط زیست هم درگیر میشود که مثلاً کم حوصلگی مربوط به آلودگی هوا و دودزا بودن ماشینهاست و در این جا مشاهده میکنیم که خود به خود نیروی انتظامی هم درگیر میشود. یک فرآیند سیستماتیک است. (Subsystem)ها وقتی دچار مشکل میشوند، سیستم را به کل دچار مشکل میسازند.
ما به یک چشمانداز(Vision) و بیان مأموریت (MissionStatement) نیاز داریم تا به اهداف مورد نظر برسیم. هر کاری بدون پژوهش ناصواب است. پژوهش باید نمود و از دل پژوهش راهحل و استراتژیها را استخراج نمود. بدون پژوهش هیچ کاری به ثمر نخواهد نشست.
http://pejvakmag.ir
سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان
https://www.instagram.com/valentino.cake/
هیچچیز بدتر از این نیست که نتوان به نزدیکترین فرد در زندگی یعنی همسر، اطمینان کرد. مسلما زندگی کردن با یک همسر دروغگو اصلا خوشایند نیست. ممکن است شما بارهای اول که دروغ میگوید چندان عکسالعمل خاصی نشان ندهید اما بعد از مدتی، کمکم نسبت به او بیاعتماد میشوید یا گاهی با او به تندی و با عصبانیت برخورد کنید. بسیاری از زنان نمیتوانند متوجه شوند چرا همسرشان به آنها دروغ میگوید درحالیکه آنها با او با صداقت و درستی تمام رفتار میکنند و تمام زندگیشان را وقف او کردهاند. آنها انتظار دارند که همسرشان فرد قابل اعتماد زندگیشان باشد. چند راه مختلف برای برخورد و رفتار کردن با همسری که راست نمیگوید وجود دارد . اگر میخواهید او را اصلاح کنید قبل از اینکه زندگیتان را تلخ کنید این چند مورد را درنظر بگیرید.
خانمهای زیادی هستند که وقتی همسرشان مدام به آنها دروغ میگوید احساس میکنند که دیگر در ذهنشان احترامی برای او قائل نیستند، اگر شما هم جزو همین افراد هستید میتوانید قبل از اینکه تمام احترام خود را نسبت به او از دست بدهید با خود فکر کنید، «به راستی چرا بعضی افراد دروغ میگویند» تا بتوانید با واقعبینی بیشتری او را درک کنید. دروغ گفتن معمولا از سنین کم در کودکی آغاز میشود، حتی یک کودک 2 ساله نیز میتواند به راحتی دروغ بگوید اما زمانی که کودک به اهمیت حرفها و لغات پی میبرد و میفهمد که بعضی از حرفها میتوانند چه تاثیر خارقالعادهای داشته باشند بهطور آگاهانه شروع به دروغ گفتن میکنند. دروغ گفتن همیشه به این معنا نیست که فرد میخواهد به کس دیگری آسیب برساند اما ممکن است گاهی این نتیجه نامطلوب پیش بیاید. بعضی از افراد دروغ میگویند چون میخواهند خودشان را ثابت کنند درواقع دروغ گفتن برای آنها نوعی رفتار دفاعی است، کودک طی مراحل رشد، متوجه میشود که دروغ میتواند او را از بسیاری از عصبانیتهاو تنبیههای پدرو مادریا اطرافیان حفظ کند. به عبارتی دروغ راهی است که میتواند نظر مثبت اطرافیان را بهدست بیاورد وعمل ناشایست و بد خود را پنهان کند.
همچنین اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم؛ با دروغ میتوان دوستان را حفظ کرد یا حتی عزیزی را با هدیه غیرقابل پیشبینی غافلگیر کرد. همانطور که گفتیم دروغ گفتن از سنین خیلی کم شروع میشود و در همه ما وجود دارد، اینکه همه آدمبزرگها به نوعی دروغ میگویند چندان عجیب نیست و مهم است که این نکته را درنظر داشته باشیم بیشتر افراد وقتی دروغ میگویند به هیچ وجه دوست ندارند به فرد دیگری آسیبی برسانند. مثلا؛ ممکن است خیلی از ما درباره لباس دوستمان به دروغ بگوییم که زیباست درحالیکه عقیده داریم آن لباس واقعا زشت است. همچنین خیلی ازما در مصاحبههای شغلی نیز برای بالا بردن شانس استخداممان دروغ میگوییم. ما به فرزندانمان هم دروغ میگوییم به آنها قول میدهیم که اگر شامشان را بخورند یک بستنی جایزه میگیرند اما سپس کاری میکنید که کودکمان بستنی را فراموش کند چون برای به مغازه رفتن خیلی خسته هستیم.
در همین حالتهاست که دروغ گفتن برای مردان تبدیل میشود به راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی در خانواده. مرد میتواند اینگونه با خود فکر کند که من ترجیح میدهم، درباره کارهایم دروغ بگویم تا آنکه بخواهم کاری را که دوست دارم کنار بگذارم در همین حالتهاست که زن میتواند شوهرش را تبدیل به فردی دروغگو کند.
بنابراین بهترین راهحل برای اینکه شوهرتان دیگر دروغ نگوید این است که شرایطی را در خانه فراهم کنید که دیگر او مجبور به دروغ گفتن نشود. اگر زن و شوهر بتوانند کمی یکدیگر را آزاد بگذارند و هر کدام به دیگری اجازه دهد که آنطور زندگی کند که دوست دارد، به مرور تبدیل به 2 دوست میشوند و دیگر لزومی ندارد به هم دروغ بگویند. بهطور کلی باید گفت، هر فردی احتیاج دارد تا فضایی برای نفس کشیدن داشتهباشد و وقتی این فضا فراهم شود، دروغ گفتن متوقف میشود.
وقتی زنی به شوهرش اعتماد کامل دارد و مطمئن است که شوهر به او دروغ نمیگوید، مسلما رفتار دیگری خواهد داشت و در مقابل مردی هم که احساس کند همسرش به او اطمینان و اعتماد دارد از هر کاری که آرامش زندگی را به هم بزند، پرهیز میکند.
اگر میخواهید رفتارتان را تغییر دهید باید بدانید، تغییر رفتار زمانبر و سخت است و تاثیربخشی این تغییر رفتارها نیز مدتی طول میکشد، شما نمیتوانید در یک شب شوهر دروغگویتان را تغییر دهید.
دروغ گفتن میتواند حسی شبیه خیانت ایجاد کند. اگر متوجه دروغگویی همسرتان شدید، باید واکنش خودتان را هم بررسی کنید، چون رفتار شما هم میتواند احتمال اینکه همسرتان باز هم دروغ بگوید را کم یا زیاد کند.
اگر دلیل دروغگویی همسرتان، خجالت و اجتناب از دردسر باشد یک چیز است و اینکه دلیل دروغگویی او پیشگیری از درد و ناراحتی شما باشد یک چیز دیگری است. دانستن انگیزهی دروغگویی همسرتان، برای اینکه بدانید چه واکنشی نشان دهید اهمیت دارد و اینکه آیا باید او را ببخشید و چطور.
چرا افراد دروغ میگویند؟
ظاهرا دروغگویی در برنامه ریزی سیستم ما وجود دارد و از همان سنین اولیه شروع میشود، حتی یک کودک دو ساله هم وقتی یاد میگیرد که کلمات چه قدرت شگفت انگیزی دارند ممکن است دروغ بگوید!
شاید هدف از یک دروغ، آزار فرد دیگری نباشد اما اغلب این نتیجه را به بار میآورد. برخی از افراد به عنوان نوعی دفاع از خود، دروغ میگویند. بعضیها هم برای نجات خودشان از مجازات و اختلاف و درگیری و یا برای پذیرفته شدن در یک گروه یا رسیدن به چیزی که میخواهند دروغ میگویند.
با همسر دروغگو چه کنیم؟
بیشتر ما دروغ میگوییم. مثلا با اینکه میبینیم کفشهای جدید دوستمان اصلا قشنگ نیست میگوییم، بسیار عالیست. ما در مصاحبههای شغلی برای افزایش احتمال استخدام شدنمان دروغ میگوییم. ما به فرزندانمان دروغ میگوییم مثلا قول میدهیم اگر کارهایش را درست انجام بدهد برایش بستنی میخریم اما ممکن است بعدا سعی کنیم کاری کنیم تا آنها فراموش کنند!
دروغ گفتن یاد گرفتنی است
چگونگی شرایط و موقعیت در سالهای کودکی میتواند روی رفتار ما در کل زندگی تاثیر بگذارد. ما تمایل داریم تا حدی همانند دیگران رفتار کنیم و وقتی در خانوادهای دروغ پذیرفته شدهباشد و حتی در بعضی موارد، پنهان کردن واقعیت با تشویق همراه شود، کودکان آن خانواده یاد میگیرند که دروغ خیلی هم کار بدی نیست یا حتی میتواند عملی پذیرفته شده باشد.
حتی ممکن است بعضیها در طول زندگی این تجربه را بهدست بیاورند که دروغ راهی برای بقا و صیانت از نفس است. مثلا گاهی بعضی از افراد برای پیدا کردن شغل یا حفظ آن مجبور میشوند حقیقت را بهگونهای مبهم یا آمیخته با دروغ بیان کنند و تا جایی که میتوانند با لغات بازی کنند. بسیار از افراد مجبورند برای بالا بردن حقوقشان پنهانکاری کنند و تا حد زیادی از لغات نادرست یا مبهم استفاده کنند. اگر بخواهیم واقعبین باشیم دنیای ما خیلی هم زیبا نیست و دروغ در واقع تبدیل شده است به جزئی از کار و زندگی و گذشته ما.
هرچند این رفتار در نظر اکثر افراد اصلا خوشایند و قبولشده نیست اما در زندگی تعدادی از زن و شوهرها وجود دارد. اگر چه ناپسنداست اما هستند همسرانی که نه تنها در موضوعات مهم به هم دروغ میگویند، حتی در موضوعات کوچک و بیاهمیت نیز حقیقت را نمیگویند مثلا درباره مکانی که هستند یا عقیدهای که دارند دروغ میگویند. همه ما در زندگی خود حد و حدودهایی داریم و خودمان هستیم که بسیاری از مسائل زندگیمان را تعیین میکنیم.
شاید 2 طرف مقصر هستند
وابسته به ماست که مشخص کنیم در زندگیمان دروغ گفتن تا چه حد مجاز است و تا کجا نیست. مثلا یکی از حالتها و اتفاقهایی که شاید در زندگی خیلی از زن و شوهرها پیش بیاید این است که مثلا شوهر میگوید تا یک ساعت دیگر خانه است ولی این یک ساعت کجا و خانه رسیدن او کجا! در این مواقع اگرچه همسر شما خودش متوجه میشود که زمان خانه آمدن خود را خیلی درست نگفته اما از طرف دیگر او دوست دارد در همان زمانی که به شما گفتهاست به خانه برسد اما تلاش او برای عمل کردن به حرفش چندان کافی نیست و در نتیجه حرف و عمل او 2 تا میشود. در این حالت شما میتوانید به این موضوع از 2 زاویه نگاه کنید و از یک نظر میتوانید فکر کنید که همسر شما توانایی چندانی در برنامهریزی ندارد و نمیتواند کارهای خود را به درستی تنظیم کند و از نظر دیگر میتوانید این طور به موضوع نگاه کنید که همسرتان فردی دروغگو است که بیش از حد سرش به کار گرم است. شما کدام را بیشتر میپسندید ؟ بهنظرتان کدام برخورد مناسبتر است؟ این امر بسیار مهم است که بدانید در بهوجود آمدن رفتاری چون دروغ در یک زندگی زناشویی ممکن است 2 طرف مقصر باشند.
بعضیدروغ ها را میشود زیر سبیلی رد کرد
اگر همسر شما تا به حال بیش از چندبار به شما گفته باشد برای ورزش به باشگاه میرود ولی در واقع به جای رفتن به باشگاه به خانه یکی از دوستانش برود، این امر ممکن است شما را کمی ناراحت کند اما احتمالا مشکل خیلی بزرگی در زندگی ایجاد نمیکند. زن و شوهرها باید قبول کنند گاهی دروغ گفتن یک نفر و انعطاف پذیری طرف دیگر درباره آن دروغ میتواند تنش کمتری در زندگی آنها ایجاد کند و در نتیجه خانه آنها آرامش بیشتری داشته باشد. البته گاهی نیز این دروغها میتواند آنقدر بزرگ باشد که یکی از طرفین طاقت تحمل آنها را از دست بدهد. در بعضی موارد دروغ گفتن میتواند تبدیل به یک مشکل کاملا پیچیده شود و طرفین را کاملا درگیرخود کند، بعضی از افراد وقتی دروغ میشنوند احساس میکنند دیگر نمیتوانند با آن دروغ کنار بیایند و اعتماد آنها کاملا از بین میرود. اگر شما نیز جزو چنین افرادی هستید باید بهدنبال یک راهحل برای دروغگویی باشید. اینگونه راهحلها به شما یاد میدهند که بهترین رفتار و ابراز احساسات در این موارد باید چگونه باشد.
پیشبینی کنید، بعد شروع کنید
قبل از این که بخواهید درباره دروغگویی همسرتان با او حرف بزنید بسیار مهم است که حسابی فکر کنید و پاسخهای او را پیشبینی کنید. اگر به جوابهای احتمالی او فکر نکنید بهطور حتم نمیتوانید به درستی با او صحبت کنید و گفتوگوی ثمربخشی نخواهید داشت. اول از همه سعی کنید، واکنش و تمام جوابهای احتمالی او را با توجه به شرایط حدس بزنید، در این حالت وقتی با او شروع به صحبت میکنید و مثلا او در جواب شما میگوید الف، شما میدانید که در مقابل این جواب باید چه عکسالعملی داشتهباشید یا وقتی جواب او ب یا ج یا... است شما میدانید چه رفتاری باید نشان دهید و بهترین تصمیم چیست. خودتان را آماده کنید که حقیقتی را به شما بگوید که شما دوست ندارید بشنوید. او ممکن است چیزهایی به شما بگوید که برایتان سخت است. خودتان را آمادهسازید که حتی بتوانید تصمیمهای سخت نیز بگیرید. این را درنظر داشتهباشید که یک همسر دروغگو میتواند چیزی به شما بگوید که غافلگیر شوید مثل اینکه او شغل دومی دارد که شما نمیدانید یا به خاطر انجام کاری از شما شرم دارد یا. . . در انتهای صحبت نیز باید کاملا تمام حدها را برای هم مشخص کنید و به او بگویید که در چه جاهایی اصلا مجاز نیست که دروغ بگوید. اگر بعضی از دلیلهای همسرتان شما را قانع کرد، بهطور روشن و واضح به او بگویید کهحرفهای او را قبول دارید. بهتر است چند بار به او فرصت دهید که خود را اصلاح کند.
آیا شما همسرتان را دروغگو میکنید؟
نمیتوان گفت که یک شوهر دروغگو نسبت به احساسات همسرش بیاعتناست. در حقیقت ممکن است او به دلیل بعضی از رفتارهای همسرش تبدیل به یک فرد دروغگو شده. ممکن است برای یک مرد چندبار پیش بیاید که به خاطر گفتن یک جمله و کلمه یا به خاطر گفتن جایی که رفته یا به خاطر ملاقاتی که داشته مورد مواخذه قرار گرفته وکار به دعوا کشیده است. گاهی ممکن است وقتی مردی بعداز بیرون رفتن ـ با چند تا از دوستانش برای یک یا 2 ساعت ـ به خانه برگشته از طرف همسرش بسیارسرزنش شده است و زن گفته که چقدر از دوستان او بدش میآید. ابراز عقیدهای صادقانه و ساده درباره خانواده زن یا یکی از ایرادهای او میتواند باعث دعوا و گریه و گفتن کلمات تلخ شود و چند ساعت وقت 2 طرف را بگیرد و. . . .
ما به طور طبیعی تمایل داریم رفتارهای افراد خانوادهمان را تقلید کنیم؛ اگر در محیطی بزرگ شده باشیم که دروغگویی امری پذیرفته شده و طبیعی است، احتمال اینکه در بزرگسالی چنین رفتارهایی داشته باشیم زیاد است.
اما تنها شما میتوانید تصمیم بگیرید که آیا کمی دروغگویی قابل قبول است یا نه، مخصوصا وقتی موضوع به همسرتان برمیگردد. مثلا شاید مردی به همسرش بگوید سر ساعت خاصی خانه خواهد بود، در صورتی که از نظر منطقی، این امکان وجود ندارد که در این زمان به خانه برسد، این مرد، تنها مشکلش این است که بلد نیست زمان را به درستی تخمین بزند وگر نه واقعا قصد دارد به خانه بیاید! و دروغی در کار نیست.
دانستن این تفاوت در تعیین شیوهی برخورد با همسری که فقط نیاز دارد مهارتهای مدیریت زمان را یاد بگیرد بسیار مهم است. مردی که دروغ میگوید چون کاری را باید انجام دهد که قرار نیست به شما بگوید، شیوهی برخورد کاملا متفاوتی را میطلبد.
ممکن است که همسر شما بارهای اول که دروغ میگوید، چندان عکسالعمل خاصی نشان ندهید، اما بعد از مدتی، کمکم نسبت به او بیاعتماد میشوید یا گاهی با او به تندی و با عصبانیت برخورد کنید.
بسیاری از زنان نمیتوانند متوجه شوند چرا همسرشان به آنها دروغ میگوید، درحالیکه آنها با او با صداقت و درستی تمام رفتار میکنند و تمام زندگیشان را وقف او کردهاند. آنها انتظار دارند که همسرشان فرد قابل اعتماد زندگیشان باشد.
چند راه مختلف برای برخورد و رفتار کردن با همسری که راست نمیگوید وجود دارد. اگر میخواهید او را اصلاح کنید قبل از اینکه زندگیتان را تلخ کنید این چند مورد را در نظر بگیرید.
خانمهای زیادی هستند که وقتی همسرشان مدام به آنها دروغ میگوید احساس میکنند که دیگر در ذهنشان احترامی برای او قائل نیستند، اگر شما هم از همین افراد هستید، میتوانید قبل از اینکه تمام احترام خود را نسبت به او از دست بدهید با خود فکر کنید، «به راستی چرا بعضی افراد دروغ میگویند؟» تا بتوانید با واقعبینی بیشتری او را درک کنید.
دروغ گفتن معمولا از سنین کم در کودکی آغاز میشود، حتی یک کودک دو ساله نیز میتواند به راحتی دروغ بگوید، اما زمانی که کودک به اهمیت حرفها و لغات پی میبرد و میفهمد که بعضی از حرفها میتوانند چه تأثیر خارقالعادهای داشته باشند به طور آگاهانه شروع به دروغ گفتن میکنند.
دروغ گفتن همیشه به این معنا نیست که فرد میخواهد به کس دیگری آسیب برساند، اما ممکن است گاهی این نتیجه نامطلوب پیش بیاید. بعضی از افراد دروغ میگویند، چون میخواهند خودشان را ثابت کنند درواقع دروغ گفتن برای آنها نوعی رفتار دفاعی است. کودک طی مراحل رشد، متوجه میشود که دروغ میتواند او را از بسیاری از عصبانیتهاو تنبیههای پدر و مادر یا اطرافیان حفظ کند.
به عبارتی دروغ راهی است که میتواند نظر مثبت اطرافیان را به دست بیاورد و عمل ناشایست و بد خود را پنهان کند. همچنین اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم؛ با دروغ میتوان دوستان را حفظ کرد یا حتی عزیزی را با هدیه غیرقابل پیشبینی غافلگیر کرد. همانطور که گفتیم دروغ گفتن از سنین خیلی کم شروع میشود و در همه ما وجود دارد، اینکه همه آدمبزرگها، به نوعی دروغ میگویند چندان عجیب نیست و مهم است که این نکته را در نظر داشته باشیم که بیشتر افراد وقتی دروغ میگویند، به هیچ وجه دوست ندارند به فرد دیگری آسیبی برسانند.
بعضی از افراد دروغ میگویند، چون میخواهند خودشان را ثابت کنند درواقع دروغ گفتن برای آنها نوعی رفتار دفاعی است.
همچنین خیلی از ما در مصاحبههای شغلی نیز برای بالا بردن شانس استخداممان دروغ میگوییم. ما به فرزندانمان هم دروغ میگوییم به آنها قول میدهیم که اگر شامشان را بخورند یک بستنی جایزه میگیرند، اما سپس کاری میکنید که کودکمان بستنی را فراموش کند، چون برای به مغازه رفتن خیلی خسته هستیم.
دروغ گفتن یاد گرفتنی است
چگونگی شرایط و موقعیت در سالهای کودکی میتواند روی رفتار ما در کل زندگی تاثیر بگذارد. ما تمایل داریم تا حدی همانند دیگران رفتار کنیم و وقتی در خانوادهای دروغ پذیرفته شدهباشد و حتی در بعضی موارد، پنهان کردن واقعیت با تشویق همراه شود، کودکان آن خانواده یاد میگیرند که دروغ خیلی هم کار بدی نیست یا حتی میتواند عملی پذیرفته شده باشد.
حتی ممکن است بعضیها در طول زندگی این تجربه را به دست بیاورند که دروغ راهی برای بقا و صیانت از نفس است. مثلاً گاهی بعضی از افراد برای پیدا کردن شغل یا حفظ آن مجبور میشوند حقیقت را به گونهای مبهم یا آمیخته با دروغ بیان کنند و تا جایی که میتوانند با لغات بازی کنند.
بسیاری از افراد مجبورند برای بالا بردن حقوقشان پنهانکاری کنند و تا حد زیادی از لغات نادرست یا مبهم استفاده کنند. اگر بخواهیم واقعبین باشیم دنیای ما خیلی هم زیبا نیست و دروغ در واقع تبدیل شده است به جزئی از کار و زندگی و گذشته ما. هرچند این رفتار در نظر اکثر افراد اصلاً خوشایند و قبول شده نیست، اما در زندگی تعدادی از زن و شوهرها وجود دارد.
اگر چه ناپسند است اما هستند همسرانی که نه تنها در موضوعات مهم به هم دروغ میگویند، حتی در موضوعات کوچک و بیاهمیت نیز حقیقت را نمیگویند، مثلاً درباره مکانی که هستند یا عقیدهای که دارند دروغ میگویند. همه ما در زندگی خود حد و حدودهایی داریم و خودمان هستیم که بسیاری از مسائل زندگیمان را تعیین میکنیم.
خط و نشان کشیدن
صبر و تحمل شما در مورد دروغهایی مشخص شاید اختلاف و نزاع کمتر یا حفظ آرامش در خانه را در پی داشته باشد. اما اگر همسرتان سعی در مخفی کردن چیزی داشته باشد چطور؟ آیا تصمیم میگیرید دروغها را به چالش بکشید؟ شاید هم به جدایی فکر کنید؟ یا شاید هم دنبال راهکارهایی بروید به امید اینکه دروغگویی همسرتان به زودی به پایان برسد؟
بعضی از آدمها که دروغ شنیدهاند ممکن است نتوانند بر واکنشها و هیجانات خود غلبه کنند و احساس می کنند به آنها خیانت شده. در این موارد بهتر است از یک مشاور حرفهای کمک گرفته شود.
با همسر دروغگو چه کنیم؟
کمک گرفتن از مشاور برای رفتار با همسری که دروغ میگوید، مفید است مخصوصا اگر اندوه و ناراحتی فرد، زیاد باشد. درمان به شما کمک میکند روی احساسات خود کار کنید و راهکارهای مناسب را به کار ببرید، چه شما به تنهایی و چه هر دوی شما با هم. قبل از واکنش نشان دادن به همسر دروغگویتان، برخوردی که قرار است داشته باشید را بررسی کنید و جوابهای احتمالی همسرتان را در نظر بیاورید. شاید چیزی را بشنوید که واقعا دوست ندارید بشنوید. اما همچنان باید آمادهی دروغهای بعدی و بهانهتراشیها و سرپوش گذاشتنهایش باشید. شاید هم لازم باشد تصمیمات سختی بگیرید اما اول باید حرفهایش را بشنوید.
شاید هم همسرتان غافلگیرتان کند. مثلا شاید برخلاف تصوراتی که دارید، واقعیت این باشد که همسرتان شغل دوم گرفته و از اینکه به شما بگوید خجالت میکشد چون درآمد کار اصلی او کفاف مخارج زندگیتان را نمیدهد.
اگر چنین شرایطی پیش آمد، لازم است انتظارات خود را شفاف بیان کنید، اینکه در این جور مواقع از او چه توقعی دارید.، هر چند برای پردازش چیزی که شنیدهاید به کمی زمان نیاز دارید. اگر هم دروغ همسرتان را با او مطرح کردید و او هم توضیحاتش را ارائه داد و نتیجه گرفتید که او باید کاری را متوقف کند تا رابطهتان حفظ شود، دقیقا به او بگویید منظورتان چیست و چه رفتارهایی را باید کنار بگذارد.
راه را برای انتخاب دوم باز بگذارید، اما اجازهی انتخابهای سوم و چهارم را ندهید! آشکارا اعلام کنید و برای پیگیر بودن آماده باشید، مهم نیست چقدر زندگیتان تغییر کند یا پایبندی به این اصول چقدر سخت و دردناک باشد. کاری را که لازم است برای نجات رابطهتان انجام دهید، انجام دهید!
@valentinocake
در این رژیم نادرست، فرد همواره دچار سرگیجه، ضعف و خستگی مفرط می شود. برخی از مواد غذایی در تولید کلسترول مفید موثر است و کم کردن مصرف آن باعث کاهش کلسترول خوب و در نهایت بروز بیماری های قلبی می شود.
برای داشتن اندام مناسب، انجام فعالیت ورزشی و اتخاذ برنامه غذایی سالم ضروری است. بسیاری از افرادی که می خواهند در کوتاه مدت وزن خود را کاهش دهند به رژیم های ناسالم رو می آورند که برای بدن بسیار مضر است. عوارض این رژیم ها متعدد است که از جمله آن می توان به موارد زیر اشاره کرد.
افزایش وزن :
بر اساس این نوع رژیم های ناسالم، فرد مصرف غذا را به حداقل می رساند، به طوری که بدن به معنی واقعی گرسنگی می کشد. بدن قادر به ذخیره کردن انرژی نیست و روند سوخت و ساز بدن کند می شود. فرد با رسیدن به حداقل وزن، انگیزه خود را برای ادامه دادن این رژیم از دست می دهد و دوباره شروع به خوردن می کند. به علت اختلال ایجاد شده در روند سوخت و ساز، این بار به احتمال زیاد وزن فرد نسبت به قبل بیشتر می شود. این امر باعث می شود بعد از مدتی فرد دوباره رژیم ناسالم بگیرد. اثر این چرخه که رژیم «یویو» نام دارد، اضافه وزن بیشتر در آینده است.
کمبود ویتامین ها و مواد معدنی:
اتخاذ رژیم های ناسالم باعث کمبود ویتامین و مواد معدنی حیاتی در بدن مانند سدیم و پتاسیم می شود.
این ۲ عنصر نقش حیاتی در عملکرد عصبی بدن و عضله دارد. کمبود شدید این ۲ الکترولیت به سکته قلبی منجر می شود. اتخاذ برنامه غذایی ناسالم، باعث کمبود کلسیم و آهن نیز می شود که به کاهش تراکم استخوان و کم خونی می انجامد.
اختلال در سوخت و ساز :
بیشترین تأثیرگذاری رژیم غیراصولی بر روند سوخت و ساز بدن است.
در این نوع رژیم ها مصرف همه مواد حتی مواد مغذی حیاتی به حداقل می رسد بنابراین بدن دچار حالت گرسنگی می شود و عملکرد سوخت و ساز بدن مختل می شود. در نتیجه فرد با مصرف مقدار خیلی کم کالری دچار اضافه وزن می شود.
فشار روی اندام های داخلی بدن :
از آن جا که دیگر میزان انرژی دریافتی و میزان سوخت و ساز بدن نامعلوم است، بدن مجبور است انرژی را از بافت های عضله به دست بیاورد. این بافت ها که شاید دور اندام های حیاتی مانند قلب، کلیه، کبد و... باشد، روی عملکرد اعضا تأثیر می گذارد.
پوکی استخوان :
زنان با اتخاذ این رژیم، دچار کمبود کلسیم و در موارد حاد پوکی استخوان می شوند.
تغییرات در خلق و خو :
با مصرف پروتئین و کربوهیدرات، سرتونین و دوپامین به طور منظم در بدن تولید می شود.
در صورت کمبود کربوهیدرات و پروتئین، در تولید این ۲ انتقال دهنده یافته عصبی نیز اختلالاتی ایجاد می شود و در نتیجه فرد دچار افسردگی می شود.
ضعف جسمی، سرگیجه و میزان پایین کلسترول مفید :
در این رژیم نادرست، فرد همواره دچار سرگیجه، ضعف و خستگی مفرط می شود. برخی از مواد غذایی در تولید کلسترول مفید موثر است و کم کردن مصرف آن باعث کاهش کلسترول خوب و در نهایت بروز بیماری های قلبی می شود.
پس اگر می خواهید وزن کم کنید از یک متخصص تغذیه کمک بخواهید تا به صورت اصولی وزن کم کنید.
لزوم مصرف همه گروه های غذایی در رژیم اصولی
پوکی استخوان، ریزش مو، ریختن دندان، کم خونی، کاهش بینایی و ضعف غیرقابل برگشت عصبی از جمله عوارض رژیم های غیراصولی برای لاغری است.چاقی علت های مختلفی دارد که یکی از آن ها پرخوری و استفاده از مواد غذایی پرکالری است. علت دیگر چاقی هم ارثی است. چاقی در زنان و مردان بالای ۴۰ سال زمینه ساز بروز انواع بیماری هاست. در مرحله اول برای کاهش وزن باید علت چاقی را شناسایی کرد و در مرحله بعد با اتخاذ رژیم غذایی سالم و با مشورت پزشک اقدام به کاهش وزن کرد. اگر علت چاقی ناشی از اختلال غدد درون ریز نباشد، بهترین روش برای کم کردن وزن، کاهش مصرف مواد غذایی انرژی زا و افزایش فعالیت بدنی است. شایان ذکر است که هر کیلوگرم اضافه وزن (چربی بدن) معادل ۷۰۰۰ کیلوکالری انرژی ذخیره شده است. فردی که در هفته یک کیلوگرم وزن خود را کاهش می دهد در واقع روزانه ۱۰۰۰ کالری ازمیزان نیاز خود به انرژی را کاهش داده است. کاهش بیش از این مقدار اگرچه وزن را به سرعت کاهش می دهد اما باعث مقاومت بدن در برابر کاهش وزن می شود و در نهایت به افت فشار خون، کم خونی و آسیب ارگان های حساس بدن می انجامد. نکته ای که توجه به آن ضروری است استفاده از همه گروه های مواد غذایی شامل ویتامین، املاح، چربی، پروتئین ها و کربوهیدرات هاست.
عوارض رژیم غذایی نادرست
۱- از مهمترین عوارض رژیم غذایی نادرست ، برگشت سریع وزن بدن به وزن قبلی است که حتی ممکن است این افزایش وزن بیشتر از میزان وزنی باشد که قبل از شروع رژیم داشته اید. ازدیاد وزن پس از رژیم غذایی نادرست به سختی کاهش می یابد. بهترین روش کاهش وزن که در آن به بدن آسیب وارد نشود ، کاهش وزن ۳-۲ کیلوگرم در ماه و به طور تدریجی است. باید بدانید که کاهش وزن فوری به هیچ وجه توصیه نمی شود.
۲- از دیگرعوارض رژیم های نادرست ریزش مو و سستی و شکنندگی ناخن ها است. زیرا در یک رژیم غذایی نادرست مواد مغذی مورد نیاز بدن تامین نشده و بدون این مواد مغذی بیشتر بافت ها و اندام ها کارایی درست خود را از دست می دهند. اگر تمایل دارید بدانید برای جلوگیری و پیشگیری از شکستن ناخن ها به چه ویتامین هایی احتیاج دارید مقاله سلامت ناخن ها با این ویتامین های ضروری را مطالعه فرمایید.
رژیم های غذایی نادرست چه بر سر بدن می آورند؟
مشکلات رژیم غذایی لاغری رژیم های غذایی نادرست اشتباهات رایج در انتخاب رژیم غذایی
همانطور که در مطلب قبل گفتیم ، بسیاری از افراد برای کم کردن وزن به صورت خود سرانه اقدام به انتخاب رژیم غذایی می کنند ، بسیاری از این رژیم های غذایی برای بدن ضرر هم دارند چرا که به طور درست نیاز های بدن در آنها قرار گرفته نشده است.
امروزه تعداد افرادی که به دنبال رژیم های سریع و آنی برای لاغری می گردند، کم نیست. بسیاری از افراد نیز از این فرصت استفاده می کنند و رژیم های غیراصولی با هزینه های گزاف را به آنها تحمیل می کنند…
وزن افرادی که از این رژیم ها تبعیت می کنند، شاید در ظاهر کم شود اما در علم تغذیه به آن کاهش وزن نمی گویند چون فقط آب بدن کاهش یافته است. وقتی بدن تحت استرس رژیم غیراصولی قرار می گیرد، مکانیسم های متعددی به شکل زنجیره ای برای حفظ حیات کار خود را آغاز می کنند و در صورت پافشاری فرد بر رژیم ممکن است عوارض بسیاری در پی داشته باشد. به این ترتیب، مکانیسم ها و عواقب آنها را با هم مرور می کنیم:
وقتی بدن احساس می کند در قحطی قرار گرفته، اولین کار، جلوگیری از مصرف چربی های انباشته شده در آن است که برای انجام فعالیت های غیرارادی حیاتی هستند. در این شرایط بدن از منابع کوره های انرژی یعنی عضلات و کبد استفاده می کند که در آنها میتوکندری های فراوانی وجود دارد و درشت مغذی ها را به انرژی تبدیل می کند. عضلات شروع به تحلیل می کنند و در نتیجه سوختن انرژی ناقص انجام می گیرد و ترکیب هایی به نام «کتون» ایجاد می شود که یکی از وظایف آنها ایجاد بی اشتهایی است. در این شرایط محیط به سمت اسیدی شدن می رود، پس دستور تخلیه کلسیم و مینرال ها (مواد معدنی) از اسکلت را صادر می کند که این خود زمینه ساز پوکی استخوان است. از طرف دیگر، آب میان بافتی و آب سلولی نیز برای شستشوی مواد زائد از بدن دفع می شود و تمام این مسایل عوارضی نظیر افتادگی عضلات صورت، تحلیل عضلات، شل شدن پوست بدن، ریزش مو، کم خونی های گاهی غیرقابل جبران، نوروپاتی و… را به دنبال دارد که در درازمدت قابل مشاهده هستند.
حتی در این شرایط نیز بدن تلاش می کند عوارض ناشی از پیروی فرد از رژیم غیر اصولی را جبران کند. مغز سوخت وساز بدن را کاهش می دهد درنتیجه حتی با وجود کم خوردن و تحرک بیشتر وزن ثابت می ماند. در صورتی که باز هم بر ادامه رژیم غیراصولی پافشاری شود، بدن ترفند دیگری دارد و آن ایجاد ولع خوردن است یعنی فرد بعد از ۱۵ ۱۰ کیلوگرم کاهش وزن به ریزه خواری می افتد و ولع خوردن پیدا می کند و در کوتاه مدت نه تنها به وزن قبلی، بلکه به بیش از آن بازمی گردد. از این به بعد، بدن عضله سازی و ترمیم اسکلت نمی کند و فقط چربی به خصوص در ناحیه شکم، پهلو و باسن و ران تجمع پیدا خواهد کرد. از جمله عوارض بلندمدت رژیم های غیراصولی، اختلال های تغذیه ای شامل بی اشتهایی عصبی یا تحریک به استفراغ بعد از خوردن غذاست. هر دو این اختلال ها عوارض غیرقابل جبرانی دارند که از آن جمله می توان به آرتروز، کم خونی، ریزش مو، تغییرات رنگ پوست و… اشاره کرد. عوارض ناشی از رژیم های غیراصولی در تمام گروه ها یکسان است گرچه بی اشتهایی عصبی بیشتر در جوان ترها و گروه سنی ۱۸ تا ۲۰ سال دیده می شود و بولیمیا در سنین بالاتر بروز می کند. توصیه کلی متخصصان تغذیه، پیشگیری از چاقی است زیرا به دنبال چاقی، انتخاب رژیم های لاغری غیراصولی، ناتوانی در ثابت نگه داشتن وزن و داشتن رژیم های یویویی عوارض بی شماری در پی دارند.
۳- افتادگی شکم و پوست از دیگر عوارض این رژیم ها است. کاهش وزن سریع و بدون اصول این عواقب را به دنبال خواهد داشت.
۴- اغلب افرادی که از این نوع رژیم ها پیروی می کنند دچار یبوست می شوند. این مسأله به دلیل عدم مصرف غذاهای حاوی فیبر در شخص اتفاق خواهد افتاد. انواع فیبرها در پوسته خارجی غلات ، میوه ، سبزیجات و حبوبات وجود دارد که مصرف منظم آن ها باعث عدم ابتلا به یبوست می شود.
۵- از دیگر عوارض رژیم غذایی نادرست ، می توان به کاهش فشار خون ، کاهش دمای عمومی بدن ، ضعف و بی حالی ، سرگیجه و تاری دید و اختلال در قاعدگی اشاره کرد.
۶- کمبود اسیدهای چرب ضروری نیزیکی از عوارض رژِیم های غذایی نادرست است. اسیدهای چرب ضروری در روغن های گیاهی وجود دارد که کمبودآن ها باعث اختلال در یادگیری و حافظه ، افسردگی ، اختلال در بینایی و بیماری های قلبی می شود.
اکنون در این جا می خواهیم اصول صحیح کاهش وزن را برای شما خوانندگان گرامی شرح دهیم:
۱- وعده های غذایی با تعداد بیشتر و حجم کمتر، کمک موثری به کاهش وزن می کند. لذا توصیه می شود که به هیچ وجه وعده غذایی اصلی خود را حذف نکنید.
۲- مصرف سبزیجات تازه ، را که به آرامی از دستگاه گوارش تخلیه می شوند و احساس سیری کاذب به شما می دهند ، در برنامه غذایی روزانه خود جای دهید. به ویژه که برخی از مواد مغذی مورد نیاز تنها توسط این منبع تامین می شود.
۳- از مصرف غذاهای سرخ کردنی بپرهیزید و آن ها را به صورت آب پز طبخ کنید.
۴- خامه ، شیرینی تر ، بستنی و چیپس را از برنامه غذایی خود حذف کنید.
۵- شیر و لبنیات کم چرب مصرف کنید (شیر ۱٫۵ درصد چربی).
۶- سس سالاد خود را این گونه تهیه کنید : لیمو ترش + روغن زیتون + سبزی معطر.
۷- سعی کنید که از روغن کم تری برای پخت غذا استفاده کنید. در مهمانی ها ، تهیه غذای پرچرب یک نوع احترام به مهمان محسوب می شود ( نگرش فرهنگی غلط ) ، در صورتی که با طبخ این گونه غذاها شما در آینده مسئول ایجاد بیماری ها در مهمانانتان هستید.
۸- تا جایی که می توانید میوه ها را با پوست میل کنید زیرا باعث افزایش اجابت مزاج می شوند.
۹- سبزی و سالاد را قبل از دریافت غذا مصرف کنید چون باعث پر شدن معده و مصرف کم تر غذا می شود.
۱۰- کم تر به رستوران ها بروید تا مجبور نشوید غذاهای فست فود که پرچرب هستند مصرف کنید.
۱۱- مصرف قندهای ساده را کاهش دهید و به جای آن از میوه های خشک استفاده نمایید.
۱۲- هرگز به طور ایستاده غذا صرف نکنید. چون باعث افزایش سرعت عبور غذا از دستگاه گوارش شده و پس از زمان اندکی گرسنگی بازهم سراغتان خواهد آمد.
۱۳- همزمان با تماشای تلویزیون غدا نخورید زیرا این کار مانع از درک پیام های حس سیری می شود. بنابراین همچنان به خوردن غذا ادامه می دهید.
۱۴- یکی از نکات کلیدی برای حفظ وزن بدن ( حفظ وزن طبیعی به دست آمده ) تحرک کافی است.
همه موارد ذکر شده در کنار ورزش مرتب ، تاثیر عمیق بر جای می گذارد و باعث می شود علاوه بر آن که وزن نرمال داشته باشید دارای بدنی سالم نیز باشید. پس ورزش منظم به صورت پیاده روی ، دو ، شنا و دوچرخه سواری توصیه می شود.
امیدواریم که با رعایت این نکات بتوانید به طور صحیح اضافه وزن خود را کاهش داده و به وزن ایده آل خود برسید. پس از همین امروز شروع کنید که فردا دیر است!!!
http://www.hidoctor.ir
https://salamat.life
http://seemorgh.com
شما یک زندگی مشترک دارید و این زندگی تا جایی که مربوط به رابطه و تعامل دو نفر باشد مشترک محسوب می شود. با این حال هر کدام از شما آدم هایی متفاوت با خواسته ها، علاقمندی ها و روحیات ویژه ای هستید که لزوماً با شریک زندگی تان یکسان نیست. واقعیت این است که هویت و استقلال هر دوی شما به یک اندازه برای رابطه سالم ضروری هستند. لازم نیست برای اینکه یک زوج موفق باشید شبیه هم باشید.
وابستگی به همسرتان چقدر است؟
آگاهی از میزان وابستگی به همسر
برای اینکه به میزان وابستگی خودتان و همسرتان آگاه شوید به این پرسش ها پاسخ دهید.
آیا شما و همسرتان هرکاری را با نظر و تأیید هم انجام می دهید؟ آیا می توانید برای اوقات فراغت تان بدون حضور همسرتان برنامه ریزی کنید؟ آیا می توانید بدون احساس گناه کاری برای خودتان انجام بدهید یا چیزی برای خودتان بخرید؟
آیا شما و همسرتان یک رابطه هم وابسته دارید؟ هم وابستگی یک نوع بیماری است که شما و همسرتان را در یک رابطه تنگاتنگ و کنترل شده قرار می دهد. آدم وابسته هم همیشه ترس از دست دادن شریک زندگیش را دارد و از تنها ماندن، تصمیم گرفتن و حتی تنها فکر کردن می ترسد. اگر پاسخ شما به بیشتر این پرسش ها مثبت است شما معنای حریم خصوصی را درک نکرده اید.ابتدا باید روی احساساتتان کار کنید. ترس از دست دادن،ترس تنها ماندن، اعتماد به نفس پایین، ترس از تصمیم گیری های مهم و ضروری، بسیار طبیعی هستند. اما اگر بیش از اندازه به آنها پرداخته شود مشکل ساز خواهند شد. وابستگی شدید نتیجه توجه بیش از اندازه به این احساسات منفی است.
در گام بعدی یاد بگیرید که به علاقمندی هایتان بپردازید.هم شما و هم همسرتان باید برای خودتان سرگرمی های متفاوت داشته باشید.شاید بعد از یک دوره طولانی مدت برنامه های مشترک، این کار برای تان سخت باشد و نتوانید آن را عملی کنید به همین دلیل باید تعریف تان را از رابطه مشترک کمی دستکاری کنید. اگر این وابستگی به خاطر باورها و برداشت غلط از رابطه زناشویی است باید آن را تغییر بدهید.اگر شما و همسرتان ازدواج را یک اتحاد ناگسستنی و اشتراک در همه امور زندگی می دانید باید کمی در این تعریف از ازدواج دست ببرید و آن را تغییر بدهید.
از قالب یک زوج خارج شوید. زمانی که وابستگی شما و همسرتان آنقدر شدید است که حتی نمی توانید بدون هم یک تصمیم ساده بگیرید یا یک کار ساده را انجام بدهید لازم است که به هر شکلی این وابستگی را عوض کنید.
شاید حتی لازم باشد کمی به همسرتان اطمینان بدهید. به او بگویید که این مستقل شدن نیاز هردوی شماست و فرصتی برای تجربه و رسیدن به رشد و بلوغ بیشتر است.
یادتان باشد حفظ حریم شخصی به معنای فاصله گرفتن یا کنار زدن همسرتان از زندگی نیست. این حریم، فضایی برای تجربه و رشد است و رابطه عاطفی شما همچنان پابرجا خواهد ماند.
چرا برخی از خانم ها به همسرانشان وابسته می شوند و نیاز عاطفی شدیدی به حضور آنان در خود حس می کنند تا جایی که این حس موجب آزار همسران می شود چرا دچار این حالت می شوند و بهترین راههای درمانی برای این مشکل عاطفی چیست؟
اختلال شخصیت وابسته یکی از انواع اختلالات شخصیت است ، و بسیاری از کسانی که دچار چنین اختلالی هستند از بیماری خود آگاه نیستند، و یا اینکه خود را به ندانستن می زنند. این وابستگی ممکن است اشکال و جنبه های گوناگونی داشته باشد بعضی از افراد به خانواده هایشان وابسته هستند، و بعضی دیگر به همسرانشان و بعضی دیگر وابستگی را نسبت به دوستانشان نشان می دهند. عوامل متعددی در ایجاد این نوع وابستگی ها دخیل هستند که می توان فرد را با وابستگی هایی با عمق زیاد و یا کم مبتلا سازد.
چرا وابسته شدید؟
ریشه این اختلال غالباً به دوران کودکی بر می گردد و در واقع ممکن است والدین باعث شوند که احساس استقلال در کودک به وجود نیاید و یا به نحوی ناقص در آنها شکل بگیرد . کودکانی که با انجام رفتار مستقلانه و قضاوت های نادرست از سوی والدین طرد می شوند. به کودک می فهمانند باید تابع رای و نظر والدینش باشد، این افراد غالباً در زندگی شان وابسته می شوند.
فرهنگ نیز در این مواقع تاثیرات خاص خود را دارد. پرورش ویژگی های خاصی مانند عدم جرأتمندی ، فداکاری بیش از حد ، نداشتن استقلال و عدم اجازه در تصمیم گیری نقش موثری در ایجاد این نوع اختلال دارد . در بسیاری از فرهنگ ها این ویژگی ها در دختران تقویت می گردد و شاید به همین دلیل است که زنان بیشتر دچار این اختلال می شوند.
زنانی وابسته
اگر کمی به اطرافتان نگاه کنید، تعداد زیادی از زنان را می بینید که در زندگی زناشویی وابستگی های عاطفی و اجتماعی و حتی اقتصادی زیادی به همسرانشان دارند. این گونه از زنان در رابطه زناشویی خود بسیار ایثارگر هستند . در ابراز عشق و محبت به همسرانشان کوتاهی نمی کنند، و مانند یک مراقب و نگهبان مدام مراقب همسرشان هستند. غالباً رفتار این زنان منفعلانه است در مورد هیچ مسئله ای اظهار نظر نمی کنند و هر تصمیمی که از سوی همسرشان گرفته شود بدون چون و چرا از جانب آنها پذیرفته می شود . اینگونه از زنان حتی حاضر نیستند کوچکترین کار مانند یک خرید ساده را به تنهایی انجام دهند. و حضور همسر در کنار آنها در هر ساعت و هر لحظه دارای اهمیت خاص و ویژه ای است.
در مغز همسرتان چه می گذرد
نکته مهمی که زنانی که با شخصیت های وابسته باید به آن توجه کنند، این است که زن ضعیف و ناتوان برای هیچ مردی جذاب نیست . مردان علاقه مند هستند که همسرانشان در هر شرایطی بتوانند از عهده کارهایشان بر بیایند و روی پای خود بایستند. مردها دوست دارند حرف اول و آخر را در خانواده بزنند ولی اینکه مجبور باشند تمام مسئولیت های ریز و درشت زندگی را بر عهده بگیرند برای آنها زجر آور است. بسیاری از مردان دوست دارند همسرشان در کنار آنها در مورد مسائل گوناگون نظر بدهند و دارای اعتماد به نفس باشند، و در هر موردی بتوانند با همسرانشان همفکری نمایند. و حتی زمانی که در منزل نیستند بتوانند مدیریت خانه را بر عهده بگیرند.
نمی خواهم وابسته باشم
کودکانی که با انجام رفتار مستقلانه و قضاوت های نادرست از سوی والدین طرد می شوند. به کودک می فهمانند باید تابع رای و نظر والدینش باشد، این افراد غالباً در زندگی شان وابسته می شوند
اگر شما جزو افرادی هستید که به همسرتان وابستگی شدید دارید، و بر اساس این نکته که این وابستگی ممکن است زندگی شما را با چالش ها و مشکلاتی رو به رو سازد بهتر است سعی کنید این وابستگی را به مرور از بین ببرید. البته این مسئله به این راحتی ها ممکن نیست و نیازمند تلاش و صبر و تحمل است.
*شرایطی را که در آن احساس وابستگی بیشتر می کنید، شناسایی نمایید و سعی کنید کمتر در آن شرایط قرار بگیرید و یا این که سعی کنید با احساس وابستگی خود مقابله نمایید مثلاً به تنهایی به خرید بروید.
*تعاملات فردی و اجتماعی خود را افزایش دهید. فعالیت های اجتماعی مفید را در برنامه خود بگنجانید و سعی کنید برای زندگی خود هدف هایی را در نظر بگیرید.
*داشتن استقلال یکی از نیازهای اساسی هر انسان است
اختلال شخصیت وابسته یکی از انواع اختلالات شخصیت است ، و بسیاری از کسانی که دچار چنین اختلالی هستند از بیماری خود آگاه نیستند، و یا اینکه خود را به ندانستن می زنند. این وابستگی ممکن است اشکال و جنبه های گوناگونی داشته باشد بعضی از افراد به خانواده هایشان وابسته هستند، و بعضی دیگر به همسرانشان و بعضی دیگر وابستگی را نسبت به دوستانشان نشان می دهند. عوامل متعددی در ایجاد این نوع وابستگی ها دخیل هستند که می توان فرد را با وابستگی هایی با عمق زیاد و یا کم مبتلا سازد.
در پایان باید گفت وابستگی طبیعی و معقول باعث تحکیم خانواده است. و زوجین برای بقای زندگی خود نیازمند وابستگی های متعادل و دو طرفه هستند. اما وابستگی ها ی شدید و یک طرفه باعث ایجاد چالش هایی در زندگی مشترک می گردد.بیتوته
. عشق به همسرتان را مانع داشتن اسقلال ندانید و سعی کنید با حمایت و تشویق همسرتان به استقلال بیشتری دست پیدا کنید.
*این نکته که شما به همسرتان نیاز دارید هیچ ایرادی ندارد همسر شما نیز در بسیاری از موارد نیازمند حضور شماست. ولی بدانید که این وابستگی ناسالم و افراطی است که مانعرشد شخصیت و استقلال شما می گردد.
*اگر شما فردی وابسته هستید بدانید که هیچ گاه روی آرامش را نخواهید دید ، زیرا شما شب و روز نگران از دست دادن حمایت و محبت همسرتان هستید. و این مسئله به مرور باعث می شود شما با کوچکترین مسئله ای نسبت به همسرتان دچار سوءظن و بدگمانی شوید و این شک و بدگمانی باعث آزار روز افزون همسرتان خواهد شد.
در پایان باید گفت وابستگی طبیعی و معقول باعث تحکیم خانواده است. و زوجین برای بقای زندگی خود نیازمند وابستگی های متعادل و دو طرفه هستند. اما وابستگی ها ی شدید و یک طرفه باعث ایجاد چالش هایی در زندگی مشترک می گردد.
شما مطمئن هستید که انتخاب درستی در مورد همسرتان داشتهاید. حالا فردی را در کنار خود دارید که میتوانید با او صحبت کنید و از حضورش لذت ببرید. اما واقعا چگونه میتوان مطمئن بود که شما زوج مناسبی برای یکدیگر هستید؟ خوشبختانه علم پاسخ مناسبی برای این سوال دارد. در این مقاله فاکتورهایی را بیان میکنیم که میتواند بر روی روابط شما تاثیر بگذارد.
هر دو مثبت اندیش هستید:
مطالعات مختلف نشان میدهد که نگاه مثبت به زندگی و حوادث پیرامون میتواند رابطه خوب و پایداری را ایجاد کند. محققان دانشگاه شیکاگو دریافتهاند زمانی که زوجها دارای مثبت اندیشی بالایی هستند، کمتر دچار درگیری و نزاع در روابط خود خواهند شد. احساسات مثبت بنیان اصلی هر رابطهای است زیرا داشتن احساسات منفی میتواند همه چیز را نابود کند. همیشه توصیه میشود نیمه پر لیوان را ببینید، اینکار مزایای خاصی دارد. مطالعه منتشر شده در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان میدهد زوجهایی که دستاوردهای یکدیگر را تحسین میکنند رضایت بیشتری از رابطه خود دارند.
زیاد از پیام های متنی استفاده نمیکنید:
استفاده از پیامهای متنی تاثیر خوبی در روابط انسانها دارد اما پیامهای گفتاری بسیار موثرتر است. در یک مطالعه انجام شده محققان دریافتند که استفاده بیش از حد پیامهای متنی در میان تمامی نسلها نکوهیده است. محققان بر این باورند که استفاده از پیامهای متنی اگرچه میتواند در برخی از موارد مفید باشد اما گرفتن پیام دقیق آن برای بیشتر افراد دشوار است. زمانی که فردی تعامل کمتری با طرف مقابلش داشته باشد انتظارات به خوبی برآورده نخواهد شد و همین امر میتواند زمینه ساز نارضایتی در افراد گردد. همچنین تحقیقات مشابه نشان میدهد مردانی که بیشتر از پیامهای متنی استفاده کردهاند؛ کیفیت رابطه آنها ضعیفتر از سایر افراد بوده است. محققان معتقدند زمانی که مردان نتوانند وارد رابطه مستقیم شوند از پیامهای متنی استفاده میکنند.
استفاده از رسانههای اجتماعی را محدود میکنید:
در عصر دیجیتال امروز همه افراد دوست دارند از اخبار روز دنیا آگاه شوند. حتما شما هم از این موضوع مستثنی نیستید و دوست دارید تلگرام، اینستاگرام یا فیس بوک خود را به طور منظم بررسی کنید. اما حضور بیش از حد در رسانههای اجتماعی یکی از موارد سمی و آسیب رسان در روابط زناشویی است. مطالعات انجام شده نشان میدهد افرادی که بیشتر از دیگران از رسانهها و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند نزاع و درگیری بیشتری در روابطشان خواهند داشت و همین امر منجر به بروز مشکلات حاد و شدید در خانواده میشود. بنابراین افرادی که استفاده از این رسانهها را محدود میکنند زندگی بهتری خواهند داشت.
نوازش کردن را فراموش نمیکنید:
همه افراد دوست دارند محبت فیزیکی را از بستگان نزدیک خود دریافت نمایند. این یک پاسخ زیستی طبیعی است اما زمانی که اینکار بخشی از رابطه زناشویی شما میشود، باعث ایجاد خوشحالی و رضایت در زندگی خواهد شد. مطالعهای که در مجله آمریکایی خانواده درمانی منتشر شده است ، بیش از ۱۰۰ مرد و ۱۹۵ زن را در این مورد بررسی کرده است. در این مطالعه محققان نوازش کردن، ماساژ و در آغوش گرفتن را مورد بررسی قرار دادند.آنها دریافتند که حضور مداوم این گونه موارد میتواند باعث رضایت طرفین در زندگی شود. نوازش میتواند ارتباط فیزیکی و صمیمیت مشترک بین زوج را افزایش دهد. این تنها یک رابطه جنسی نیست.در نتیجه از طریق لمس فیزیکی میتوان به سطحی از انرژی مثبت دست یافت که باعث خوشحالی کلی طرفین میشود. همین خوشحالی و رضایت نیز منجر به دوام زندگی مشترک خواهد شد.
احساسات خود را مخفی نمیکنید:
مشکل در هر رابطهای وجود دارد. بیشتر زوجها به هنگام برخورد با مشکلات سعی میکنند احساسات واقعی خود را پنهان کنند اما مطالعات انجام شده نشان میدهد که اینکار میتواند به رابطه شما آسیب وارد کند. محققان دانشگاه فلوریدا دریافتهاند که بیان خشم و نارضایتی در زمانی که احساس خوبی ندارید میتواند برای حل مشکلات مفید باشد.اگر بتوانید در یک بستر سالم بحث کنید، احساس راحتی خواهید داشت و میتوانید احساسات واقعی خود را بیان کنید. همین امر موجب ایجاد یک چارچوب کاری خوب برای مدیریت جرو بحثها خواهد شد. در این صورت میتوانید رابطه مستحکمی داشته باشید. هرگز از بیان احساسات خود نترسید.
رابطه جنسی منظمی دارید:
اگر بتوانید روابط عاشقانهای که در ابتدای ازدواجتان داشتید را حفظ کنید، قادر خواهید بود رابطه خوب و پایداری داشته باشید. در حقیقت مطالعات انجام شده نشان میدهد داشتن حداقل یکبار رابطه جنسی در هفته میتواند شادی و رضایت را وارد رابطه زناشویی بکند. برای این مطالعه محققان بیش از ۳۰۰۰۰ نفر را مورد بررسی قرار دادند. به طرز شگفت انگیزی، افرادی که رابطه جنسی خوبی نداشتند رضایت کمتری نیز داشتند.
شما شبیه یکدیگر هستید:
اگر شما و همسرتان نقاط مشترک بیشتری داشته باشید زوج موفق تری خواهید بود. مطالعات انجام شده در دانشگاه Wellesley نیز این موضوع را تایید میکند. در این مطالعه محققان سوالاتی را در مورد تفکر، ارزشها و سایر موارد از زوجها پرسیدند. این مطالعه نشان داد زوجهایی که شباهت بیشتری به هم داشتند ارتباط بهتر و سازنده تری را ایجاد کرده بودند. اگر شما و همسرتان از لحاظ شخصیتی شبیه هم باشید، میتوانید در مواجهه با مشکلات مثل هم رفتار کنید.
عادت خرج کردن متفاوتی دارید:
اگر بدانید بیشتر جرو بحثهای خانوادگی به خاطر مسائل مالی است شگفت زده میشوید. در حقیقت بر اساس گفتههای مجله پول؛ ۷۰ درصد زوجها بیشتر از هر چیزی بر روی مسائل مالی بحث میکنند. اگر دو طرف عادت متفاوتی در خرج کردن پول داشته باشند، زوج مناسبی برای یکدیگر خواهند بود. شواهد و تحقیقات انجام شده در دانشگاههای مختلف نیز همین امر را تایید میکند. محققان بیش از ۱۰۰۰ زوج را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که بیشتر افرادی که رابطه طولانی مدت دارند، معمولا عادت متفاوتی نیز در خرج کردن پول خواهند داشت.
از موارد یکسانی لذت میبرید:
مطالعات انجام شده در مجله ارتباطات نشان میدهد که ۷۵ درصد زوجهای شاد با هم شاد میشوند و با هم میخندند. زوجهایی که از موارد کمدی یکسانی شاد میشوند رابطه بهتر و پایدارتری خواهند داشت.
آیا شما و همسرتان نیمه گمشده یکدیگر هستید؟ مجموعه : روانشناسی خانواده و زناشویی
آیا شما و همسرتان نیمه گمشده یکدیگر هستید؟
در ادامه این مطلب به 10 نشانه ای که مشخص می کند که آیا شما و همسرتان نیمه گمشده یکدیگر هستید یا نه اشاره می کنیم:
1. واقعا به همدیگر اهمیت می دهید
بدون شک در یک رابطه واقعی و پایدار، لحظات سخت و بد نیز وجود دارد اما مراقبت و توجه دو جانبه شما به یکدیگر نیز از نشانه های مهمی است که رابطه را پایدار می کند و موجب می شود بتوانید اوقات تلخ را ساده تر پشت سر بگذارید. مراقیت و توجه، احترام و حمایت به یکدیگر به معنای یک عشق حقیقی است.
2. مورد تایید خانواده و دوستان هستید
زمانی که جوان هستیم، نظر خانواده در مورد طرف مقابلمان آخرین چیزی است که می تواند برایمان اهمیت داشته باشد. اما با گذشت زمان و بالا رفتن سن کم کم درک می کنیم آنها جز صلاح و مصلحت ما چیزی نمی خواهند. با این وجود هیچکس نباید صرفا جهت جلب رضایت اطرافیان، در یک رابطه باشد و یا آن را حفظ کند. با این وجود تایید خانواده و دوستان می تواند از نشانه های یک رابطه خوب و معقول باشد.
3. آرزوهایتان همسو است
زمانیکه اهداف و آرزوهای مشابهی دارید و آن را با یکدیگر در میان می گذارید به یک «تیم» تبدیل می شوید. یک تیم طبیعتا برای دستیابی به موفقیت به اهداف مشترک و همسو احتیاج دارد. در این تیم هر یک از دو عامل نقش خود را ایفا می کند و بدین ترتیب دستیابی به هدف غایی و مشترک ممکن می شود.
4. رابطه ای شاد و سرگرم کننده دارید
خنده، تاثیری حیرت آور بر سلامت روح و جسم شما دارد و اگر با طرف مقابل خود بسیار می خندید، یک نشانه بسیار خوب از رضایت و دوام این رابطه است. علاوه بر آن، هیچکس دلش نمی خواهد در یک رابطه سرد و یکنواخت تا پایان عمر بسر برد.
5. مشکلی با «سکوت» ندارید
یکی از نشانه های معطوف شدن یک رابطه ساده به رابطه ای ماندگار این است که نیاز چندانی به پر کردن سکوت با صحبتهای بی معنی احساس نمی شود. اما منظور، سکوت تلخ یا فضای سردِ حاکم نیست. بلکه سکوتی حاکی از آرامش که نیازی به پر شدن توسط کلمات را ندارد.
6. ارجحیت «ما» به «من»
طبیعتا فردیت و توجه به خود همواره در زندگی با اهمیت و ارزشمند است. اما اگر معمولا «خود» را در اولویت قرار می دهید بعید است که رابطه تان پابرجا بماند. به عبارت دیگر، عشق یک توافق دوجانبه است که «رابطه» را در اولویت قرار می دهد، و موجب می شود رابطه پایدار بماند.
7. برای یکدیگر فضا و حریم شخصی قائل می شوید
اگر با وجود صمیمیت و نزدیکی که در میان دارید، برای یکدیگر فضا و حریم شخصی قائل می شوید، از نشانه های اصلی یک رابطه قوی و عشقی واقعی است. هر شخصی هر از گاهی به فضا و زمان شخصی نیازمند است و این نیز از مواردی است که حقیقتا به پایداری رابطه می کند.
8. رابطه از اصلی ترین اولویت های شماست
اگر زمان طولانی (از نظر کیفی) باهم گذرانده و همچنان این رابطه را پر اهمیت و از اصلی ترین اولویت های خود می دانید، می توانید بر پایداری این رابطه حساب کنید.
9. جذابیت فیزیکی متقابل در میان است
اگر در کنار او احساس غرور کرده و اعتماد به نفس بالاتری دارید، این احساس دو طرفه است و می توانید به ادامه این رابطه امیدوار باشید. جذابیت فیزیکی دو طرفه بین زوجین و صمیمیتی که در ادامه آن بوجود می آید بخشی از روند ساخت یک رابطه قوی و ماندگار است.
10. برای حل اختلافات از هر دو طرف تلاش وجود دارد
هیچ رابطه ای بدون اختلاف وجود ندارد، اما تفاوت در چگونگی برخورد با مشکلات و نحوه برطرف کردن است. اگر هیچ یک نمی خواهید اختلافات پابرجا باشد و هر دو برای برطرف کردن آن تلاش می کنید، می توانید به ماندگار شدن رابطه امیدوار باشید.
سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان
https://www.instagram.com/valentino.cake/
برای اینکه بتوانید فرد باهوشی باشید نیازی به مدرک های آن چنینی ندارید. در حقیقت نشانه های باهوشی بسیار ظریف هستند و اگر آن ها را نشناسید ممکن است نتوانید باهوش بودن خود یا سایر افراد را تشخیص دهید. اما نگران نباشید. نشانه هایی وجود دارد که توسط دانشمندان تایید شده و نشان می دهد شما فرد فوق العاده باهوشی هستید. در این مقاله قصد داریم ۶ مورد از نشانه های شگفت انگیز و البته غیر عادی با هوش بودن را با هم مرور کنیم. پس همراه ما باشید.
شما اولین فرزند خانواده هستید:
تحقیقات انجام شده نشان می دهد که کودکان اول هر خانواده نمرات IQ بالاتری نسبت به سایر خواهران و برادران خود دارند. باهوشی این کودکان از همان روزهای آغازین زندگی مشخص می شود. محققان برای انجام دادن این مطالعه ۵۰۰۰ کودک را از بدو تولد تا سن ۱۴ سالگی مورد بررسی قرار دادند و مهارت خواندن، تطبیق عبارات و به خاطر سپاری تصاویر را ارزیابی نمودند. این محققان دریافتند با اینکه والدینی با چندین فرزند تلاش می کنند از همه آن ها به صورت عادلانه حمایت کنند اما کودکان اول هر خانواده وظایف بیشتری نسبت به سایرین دریافت می کنند و همین امر باعث بهبود مهارت های فکری آن ها می شود.
از واژه های خوبی استفاده نمی کنید:
یکی از مطالعات انجام شده در دانشگاه نیویورک نشان می دهد که افراد باهوش از واژه های مناسبی استفاده نمی کنند. محققان برای انجام دادن این مطالعه از شرکت کنندگان خواستند واژه هایی که روزانه برای نوشتن یا صحبت کردن استفاده می کنند را بیان نمایند. آن ها واژه های به کار رفته در طبقه بندی های مختلفی جای دادند. بعد از تحقیق، به این نتیجه رسیدند افرادی که قادر بودند واژه های بیشتری را لیست کنند از واژه های مناسبی استفاده نمی کردند.این موضوع بدین خاطر است که چنین افرادی لیست بزرگتری از واژگان را دارند. محققان بر این باورند که افراد باهوش طیف وسیعی از کلمات را دارند و همین امر نشان دهنده توانایی و ظرفیت آن ها برای حفظ و نگهداری چنین کلماتی است.
مادر خود را عصبانی می کنید:
حتی زمانی که در رحم مادر خود به سر می بردید نیز فرد آرامی نبودید. محققان تورنتو بعد از اینکه مادران باردار و فرزند به دنیا آمده را مورد بررسی قرار دادند دریافتند مادرانی که از تهوع بارداری رنج می برند کودکانی را به دنیا می آورند که نمره بالاتری در تست های هوش کسب می کنند. خوب حالا سوال اینجاست که این دو مورد چه ارتباطی به هم دارند؟ به احتمال زیاد خانم هایی که با تهوع بارداری دست و پنجه نرم می کنند کودکان خود را در معرض سطح بالاتری از هورمون های بارداری همچون estradiol و پرولاکتین قرار می دهند و همین امر باعث می شود جنین رشد مغزی بهتری داشته باشد.
شب تا دیروقت بیدار می مانید:
افراد باهوش، شب تا دیروقت بیدار می مانند. محققان انگلیسی برای انجام دادن مطالعه خود بیش از ۲۰۰۰۰ شرکت کننده را به مدت هشت سال مورد بررسی قرار دادند و دریافتند افرادی که سطح IQ بالاتری دارند نسبت به سایر افراد بیشتر بیدار می مانند. این موضوع بدین خاطر است که افرادی با توانایی های شناختی بالاتر به گونه ای تکامل یافته اند که می توانند ریتم و ساعت طبیعی بدن را نادیده بگیرند.همین امر باعث می شود چنین افرادی تا دیروقت بیدار بمانند. اجداد ما برای جلوگیری از خطرات موجود، شب را زودتر می خوابیدند اما انسان های باهوش و مدرن امروزی در معرض این خطرات قرار ندارند و می توانند شب را تا دیروقت بیدار بمانند. فقط به خاطر داشته باشید که بزرگسالان حداقل به ۷ الی ۸ ساعت خواب در شب نیاز دارند تا بتوانند فعالیتهای خود را به درستی انجام دهند. این عدد از فردی به فرد دیگر متغیر است.
تنهایی را دوست دارید:
دوست ندارید به شهر بروید، در رویدادهای بزرگ شرکت کنید یا در مهمانیهای شلوغ شرکت نمایید؟ خوب این موضوع می تواند نشانگر هوش شما باشد. محققان انگلیسی ۱۵۰۰۰ فرد بزرگسال را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند افرادی که سطح بالایی از IQ را دارند کمتر از سایرین در مکان های شلوغ زندگی می کنند و حضور پیدا می یابند. این افراد نسبت به سایر افراد زمان کمتری را در جامعه می گذرانند و همین موضوع باعث رضایت آن ها از زندگی می شود.اجداد ما در قبایل زندگی می کردند و برای رفع نیازهای خود مجبور بودند با هم تعامل و ارتباط داشته باشند. افراد بسیار باهوش به گونه ای توسعه یافته اند که می توانند خود را به سرعت با جامعهی در حال تغییر وفق دهند.
طنز عامیانه را دوست دارید:
اگر حس طنز دارید زیاد ناراحت نشوید. این موضوع می تواند نشانگر هوش شما باشد. دانشمندان اتریشی ۱۵۰ نفر را مورد بررسی قرار دادند. آن ها هوش کلامی و غیر کلامی افراد را ارزیابی کردند. افرادی که جوکهای عامیانه را ترجیح می دادند سطح بالایی از هوش را داشتند. این موضوع بدین خاطر است که افراد برای درک و تفسیر چنین جوک هایی باید با عضلات ذهنی خود به سختی کار کنند. اینگونه طنزها پیچیده هستند.
روحیه ی استقلال طلبی را می توان در کودکان از همان ابتدا شکل داد و تقویت کرد. اما باید توجه داشت که فرزندِ شما تا یک سالگی نیاز جدی به شما دارد تا دوران دلبستگی را به خوبی بگذراند؛ اما از آن پس، با راهکارهای ذیل علاوه بر اینکه از محبت های بی دریغ و حمایت شما بهره مند می شود، می توانید از وابستگی او بکاهید و بر استقلالش بیفزایید:
1-جداسازی برای خواب:
12 تا 18 ماهگی مناسب ترین سن جداسازی کودک برای خواب است، اتاق مستقل روحیه ی استقلال را در او ایجاد می کند. البته اگر هم امکان در اختیار قرار دادن اتاق جداگانه را ندارید می توانید قسمتی از اتاق خواب را به کودکتان اختصاص دهید و این کار را می توانید با پارتیشن بندی به صورت زیبایی انجام دهید.
نکته ای که والدین باید در نظر داشته باشند، این است که 3 اتفاق مهمی که می تواند وابستگی کودک به مادر را کم تر کند شامل: جداسازی خواب کودک ، از شیر گرفتن او و از پوشک گرفتن اوست، هر کدام از این مراحل برای کودک و مادر ایجاد فشار خواهد کرد؛ برای اینکه این مراحل را به خوبی پشت سر بگذاریم باید توجه داشته باشیم تا بعضی از رخدادها و رویدادها در مراحل تربیتی نکات مهمی دارد که همزمانی این امور با یکدیگر ممکن است آسیب هایی به کودک بزند و از آنجاییکه فشار بیشتری را به او تحمیل خواهد کرد ممکن است نتیجه ی مطلوب را ندهد و باعث شود تا دیرتر به این امر دست یابیم.
اگر مطالب مربوط به این سه مرحله را قبلا مطالعه نکرده اید در آخر مقاله لینک مربوط به آنها قرار داده شده است.
2- واگذاری امور شخصی :
کودک از 2 سالگی به بعد مایل است کارهای شخصی اش (غذا خوردن، لباس پوشیدن، به پا کردن کفش و...) را خود انجام دهد . حتی این میل گاهی در کودکان 6 ماهه هم دیده می شود که دست مادر را کنار می زند تا خود شیشه ی شیر را بگیرد؛ پس به این میل فطری اش توجه و از آن استفاده کنید.
برای انجام امور شخصی کودک، زمان ویژه ای را در نظر بگیرید تا او را به هنگام رفتن به مهمانی در تنگنا قرار ندهید و دستپاچه نکنید. در صورت ضرورت می توانید از او بخواهید تا برخی کارها (کشیدن زیپ شلوار، بستن دکمه های پیراهن، بستن بند کفش و...) را داخل خودرو انجام دهد.
3- بازی:
بازی هایی از قبیل خاله بازی یا خانه بازی می تواند استقلال او را تقویت کند ، زیرا در قالب بازی، زندگی مستقلانه را تمرین می کند.
چند توصیه:
-از مراقبت شدید کودک خود بپرهیزید.
-در ناسازگاری های او با خواهر و برادرش دخالت نکنید.
-مو، بلوز و یقه ی او را صاف نکنید.
-اگر کسی از فرزند شما مطلبی را می پرسد، به جای او پاسخ ندهید.
این امور استقلال کودک را به خطر می اندازد.
استقلال در کودکان دبستانی
برای ایجاد روحیه ی استقلال در کودکان دبستانی خود ، از راهکارهای زیر استفاده کنید:
1-برنامه ریزی درسی:
با نظر خودش ، برنامه ی درسی را تنظیم کنید تا بر اساس آن ، امور مربوط به مدرسه را انجام دهد و مجبور نباشید دائم در این مساله دخالت کنید و او را متکی به خودتان بار آوردید. در هنگام برنامه ریزی علاقمندی های کودک را در نظر بگیرید. مثلا اگر دوست دارد برنامه کودک ببیند، آن را هم در برنامه ی خود منظور کند و همچنین زمانی را برای بازی ، غذا خوردن و بقیه ی امورِ او در نظر بگیرید و در تمام مراحل با کودک خود مشورت کنید. ساعتی را به او هدیه بدهید که بوسیله ی آن زمان درس خواندن و کارهایش را تنظیم کند، مثلا به او یاد دهید که ساعت را کوک کند و در برنامه های خود آن را به کار ببرد.
2- رفت و آمد به مدرسه:
در صورت امکان (نزدیکی راه، امنیت خیابان، دوستان خوب و...) اجازه دهید خودش به مدرسه برود و از همراهی او بپرهیزید.
3- اردوها:
در صورت اطمینان از مراقبت مربیان در اردوها، او را از رفتن به اردو منع نکنید. با توجه به انجام امور شخصی در اردو، استقلال او تقویت خواهد شد.
4- جمع همسالان:
با فرض داشتن همسالان خوب، اجازه دهید زمانی را با آنان باشد . حتی می تواند گاهی شب را نیز در منزل دوستان خوب و نزدیکان قابل اعتماد بماند. (البته توجه به این امر ضروری به نظر می رسد که اگر از نوعِ تربیت و اعتقادات کسانی که کودک می خواهد بدون حضور شما در کنارشان باشد اطلاعی ندارید و یا آن را مغایر با خود می بینید، این کار نه تنها به سود کودک نخواهد بود بلکه قطعا زیان هایی را نیز به او وارد خواهد کرد.)
5- خرید وسایل شخصی:
فرزند شما در سنی است که می تواند برخی از وسایل مورد نیاز خود (لوازم التحریر، جوراب، وسایل زینتی اتاق خود و...) را خود و بدون حضور شما بخرد. این عمل در استقلال او بسیار موثر است.
6- اعطای حق انتخاب:
به او اجازه دهید انتخابگر باشد. شما می توانید در مسائل گوناگون زندگی، چند گزینه ی خوب را در اختیارش قرار دهید تا یکی را برگزیند. مثلا به جای اینکه به او بگویید: «برو حمام» می توانید بگویید: «الان حمام می روی یا بعد از دیدنِ برنامه کودک؟»
چند توصیه:
-در حضور او درباره اش با دیگران سخن نگویید. این رفتار باعث می شود خود را بنده ی زرخرید شما بداند.
-وقتی از شما درباره ی مساله ای نظر می خواهد، بی درنگ نظر ندهید. ابتدا بگویید: نظر خودت چیه؟ اگر نظر خوبی داشت، بگویید نظرِ من هم همین است و اگر نظر مناسبی نداشت، نظر دهید؛ ولی نظر او را هم به طور کامل رد نکنید.
-وقنی نظری می دهد (به ویژه در جمع) هرگز با جمله هایی از قبیل این که «کسی نظر تو را نخواست» یا «این مطلب به بچه ها مربوط نمی شود» و ... او را خجالت زده نکنید.
-هنگامیکه که از مدرسه، اردو، منزل نزدیکان یا برنامه ای تفریحی برمی گردد، او را سوال پیچ نکنید که آیا خوش گذشت؛ مربیان چه کسانی بودند؛ چه کارهایی انجام دادید و... فقط کافیست به او خسته نباشید بگویید (در صورتیکه خودش مایل بود درباره ی برنامه هایش سخن بگوید، با علاقمندی به سخنانش گوش فرا دهید و این را هم در نظر داشته باشید اگر با کودک خود رابطه ی دوستانه داشته باشید و او احساس نکند که شما به او اعتماد ندارید ، خودش با علاقمندیِ زیاد مایل است تا اتفاقاتی که برایش افتاده است را در تمام مراحل زندگی با شما در میان بگذارد و شما هم با میل و رغبتی که به این امر نشان می دهید، شور و اشتیاق او برای تعریف کردن را بیشتر خواهید کرد. توجه داشته باشید هنگام گوش دادن به سخنانش دست از کار بکشید و اگر تلویزیون روشن است آن را خاموش کنید و به چهره ی او نگاه کنید و احساسات و عواطف او را مهم بشمارید)
ازدواج ابعاد گوناگونی دارد و انتخاب همسر نیز گزینه های متفاوتی دارد که جدای از نزدیکی فرهنگ ها ، جغرافیا، تحصیلات و...« سن » یکی از ویژگی هایی است که مورد توجه بوده و تفاوت سنی در همه اعصار به گونه ای بوده که نشان می دهد در تفاوت سنی زوجین ، مرد چند سالی بزرگتر از زن بوده است. همچنین فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و ضمنا جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند. آنان معتقدند از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. حال اگر زن چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند.
در ایران پدیده گزینش همسر، پراکندگی خاصی داشته است؛ از این رو تفاوت سن زوجین در ایران امری طبیعی به نظر می رسد و میزان این تفاوت، تا آنجا مورد توجه قرار می گیرد که در بیشتر موارد میان 4 تا 12 سال است.
هرساله شاهد ارایه آماری کلی از وضعیت طلاق در کشور هستیم. این آمارها در نگاه اولیه بیانگر افزایش طلاق در کشور است. اما اینکه دلایل طلاق چیست و در چه سالهایی از ازدواج بیشتر رخ میدهد، در کنار نگاهی به آمار گروههای سنی که دارای بیشترین میزان ازدواج و طلاق هستند، میتواند جهت پیشگیری از ادامه یافتن روند افزایشی طلاق مؤثر باشد.
با بررسی نسبت اختلاف سنی زوج به زوجه در شروع ازدواج میبینیم بیشترین ازدواجها در زوجین همسن اتفاق افتاده است .ازدواج همسنها بیش از طلاق آنهاست
در مقایسه ازدواج و طلاق در گروههای سنی مختلف میبینیم، با وجود اینکه آمار طلاق در زوجین همسن بالاتر است اما آمار ازدواجشان بالاتر از آمار طلاق آنهاست؛ بهطوریکه عموماً حدود 10 درصد طلاقها در زوجین همسن اتفاق میافتد اما حدود 12 درصد ازدواجها در این گروه انجام میشود.در نهایت نتایج نشان میدهد که میتوان عامل سن را بهعنوان یک متغیر مؤثر در کاهش میزان طلاق در نظر گرفت.
فاصله سنی مناسب میان زن و شوهر را می توان 4- 3 سال در نظر گرفت. البته این بدان معنا نیست که اگر یکی دو سال به این سنین افزوده و یا از آن کاسته شود، حتماً نباید ازدواجی انجام گیرد. شاید بتوان گفت که اگر تمام زمینه ها بررسی شده باشد و مشکل خاصی دیده نشود، می توان فاصله سنی را به دیده اغماض نگریست، ولی در عین حال بهترین و مناسب ترین فاصله سنی 4- 3 سال است. طبیعی است که اگر سایر شرایط ، مناسب نباشد، باز هم ازدواج نمی تواند موفق باشد.
بارها با خانواده هایی مواجه می شویم که فاصله سنی زوجین حتی به 25، 20، 15، 13 سال و سال های بین این ارقام بالغ می شود و با یکدیگر مشکلات عدیده ای دارند . ما دراینجا به بررسی معایب ازدواج هایی می پردازیم که فاصله سنی بین زن و شوهر در آنها زیاد است.
1- مشکل عدم درک مطلوب یکدیگر
وجود فاصله سنی زیاد موجب آن می شود که زن و شوهر نتوانند به خوبی یکدیگر را درک نمایند. فردی با داشتن بیست سال سن بیشتر ، طبیعی است که می تواند از تجارب بیشتری برخوردار باشد یا لااقل می تواند چنین احساسی داشته باشد. لذا این مسئله زمینه ای فراهم می کند که شخص ارزش لازم را به نظرات فرد کوچکتر ندهد یا طرف مقابل بیش از اندازه احساس کوچکی نماید و همیشه در حال اضطراب و تشویش باشد و بالاخره از اداره زندگی درمانده شود و همین مورد زمینه عدم تفاهم را به وجود می آورد که خود سبب پدید آمدن مشکلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد. اینان اغلب در وضع و موقعیتی هستند که توافق روحی ندارند و نمی توانند مسائل و مواضع یکدیگر را درک کنند.
2- عدم تناسب در تواناییهای جسمی
وقتی که فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد، هر یک در دوره ای از زندگانی به سر می برند که به لحاظ قوت و توان با همسر خود تفاوت های عمده دارند. مثلاً زنی که هفده سال دارد ، در دوران جوانی به سر می برد و همسر او که در 35 سالگی است، به مرز میان سالی نزدیک شده است. یکی غالباً فعال است و دیگری زودتر خسته و در اوقاتی منفعل می شود، گاه این خستگی و انفعال از طرف همسر جوان به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار نمی گیرد و به حساب کم کاری گذاشته می شود، یا به عنوان شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت مطرح می گردد، و وقتی که با این عنوان طرح می نماید، طبیعی است که طرف مقابل احساس ناراحتی می کند و ممکن است این امر عاملی برای برانگیختگی او شود و در نتیجه محیط امن خانه تبدیل به فضایی ناامن و غیر قابل تحمل شود. در حالی که مرد قصد شانه خالی کردن از مسئولیت را ندارد ولی از طرف همسرش متهم به تنبلی و بی مسئولیتی می شود و از آنجا که در چنین مواردی مرد تنبلی را نمی پذیرد، مجادلاتی در می گیرد.
3- انعطاف پذیری کمتر فرد بزرگتر
وقتی دو جوان با یکدیگر زندگی می کنند ، به دلیل جوانی انعطاف پذیری بیشتری دارند. فرد در سنین پایین تر چون نهال جوان است، امکان تغییر فراوانی را دارد. اما درختان ، مجال کمتری برای تغییر باقی گذاشته اند.
همین امکان تغییر و تحول است که ما را به یاد کلام گهربار پیامبر اسلام (ص) می اندازد که فرمود : بیشتر کسانی که به من ایمان آوردند، جوانان بودند.
وقتی که دو نفر جوان با هم ازدواج می کنند ، برای دست یافتن به سازگاری تلاش می کنند به نظر همدیگر توجه می کنند و خود را طوری تطبیق می دهند که مورد پسند دیگری واقع شوند و بدین ترتیب رضایت طرف مقابل را جلب نمایند، حال آنکه با افزایش سن، انعطاف آدمی کاهش می یابد و همین امر در زندگانی مشترک معضل آفرین است.
4- پیدا شدن سوءظن
گاه وجود فاصله های سنی زیاد باعث می شود که زوجین سوء ظن هایی نسبت به یکدیگر پیدا کنند و ممکن است حتی نتوانند دلایلی هم برای این گونه افکار ارائه نمایند.
5- عدم ارضای غرایز
یکی از اهداف ازدواج ، ارضای غرایز است و این خود می تواند عامل مؤثری در تداوم زندگی خانوادگی باشد. اما در سنین بالا، به لحاظ غریزی افول می نماید، به نحوی که زوجین نمی توانند موجبات رضایت یکدیگر را در روابط زناشویی به نحو مطلوب تأمین نمایند و همین امر ممکن است موجبات درگیری را فراهم آورده ، محیط خانواده را متشنج کند. این مسئله در موارد چشمگیری به بروز افسردگی در زنان جوان می انجامد و در برخی از زنانی که خویشتندار و باتقوا نباشند، گرایش به انحرافات و لغزشها دیده می شود.
6- امر و نهی پیوسته ی فرد بزرگتر
در چنین خانواده هایی فرد بزرگتر به دلیل داشتن تجربه، خود را ملزم می داند که مدام به همسر خود امرو نهی کند و امر و نهی بیش از حد- که همیشه مبتنی بر حق نیست، بلکه سلیقه نیز در آن سخت مداخله می کند - موجبات ناراحتی همسر را فراهم می آورد. فرد بزرگتر احساس می کند که باید فرد کوچکتر را تربیت کند و حال آنکه او انتظار دارد که با همسر زندگی کند، نه آنکه همسر وی نقش پدر و مادر را بر عهده گرفته، به امر و نهی و تربیت وی مبادرت نماید. البته زن و شوهر باید برای تکامل وتعالی یکدیگر تلاش کنند و در مواقع ضروری به امر به معروف و نهی از منکر یکدیگر بپردازند.
7- کمرویی با همسر
یکی از مواردی که در این گونه خانواده ها دیده می شود، این است که فرد کوچکتر دچار نوعی کمرویی رنج آور است و نمی تواند به راحتی مشکلات خود را با همسر خویش در میان بگذارد. لذا حرف های ناگفته در این خانواده ها بسیار است و مجال مناسبی برای طرح آنها وجود ندارد. سخنان ناگفته بر دل فرد رنجیده سنگینی می کند و گاه به فضای بیرون از خانه کشیده شده، برای دیگران مطرح می شود و این امر مورد قبول و پذیرش فرد بزرگتر نیست. زیرا او فکر می کند که همسرش اسرار خانواده را به بیرون از خانه برده ، برای این و آن نقل می کند و این خود موجب بروز اختلافات تازه ای می شود و اگر فرد کوچکتر دردها را بازگو نکند، آنها بر روی هم انباشته شده ، او را افسرده می کند. در حالی که درد دل کردن به آرامش فرد کمک می کند و او از این که همسری دارد که به درد دلهای وی گوش می دهد، احساس آرامش می کند، زیرا خوب شنیدن درد دلها بخشی از تسکین آلام است و بدین ترتیب فرد به پالایش روانی دست می یابد. وجود چنین فضایی در خانواده ضامن سلامت و بهداشت روانی زوجین است. وجود کمرویی بسیار و رنج آور مانع بیان دردها شده ، چون تخلیه روانی صورت نمی گیرد، سلامت روانی فرد کوچکتر در معرض خطر قرار می گیرد. خانم جوانی می گفت: همسرم سالها از من بزرگتر بود و من همیشه با وی رودربایستی داشتم. از وی سؤال شد : تا کی با همسرت رودربایستی داشتی؟ او گفت: تا دو ساعت قبل از مرگ شوهرم.
8- دادن امتیازات بیش از حد
در این نوع خانواده ها ، معمولاً مشکل دیگر این است که فرد بزرگتر برای این که فرد کوچکتر را جذب کند و زندگی تداوم یابد، باید مدام به او امتیازاتی بدهد که وی را به دوام زندگی دلگرم کند. اما هر کس قادر نیست که مدام چنین امتیازاتی بدهد ، زیرا گاه دادن این نوع امتیازها برای فرد بزرگتر غیر قابل تحمل و یا غیر ممکن می گردد و بدین ترتیب از انگیزه طرف مقابل برای ادامه زندگی می کاهد. از سویی طرف کوچکتر که از نقطه ضعف همسر خویش اطلاع یافته درصدد اخذ امتیازهای بیشتری بر می آید و تقاضاهای فراوان جوانی پر انرژی و توانا ، اختلافات خانواده را تشدید و جو ناامنی را بر خانه حکمفرما می کند و بدین ترتیب خانواده ای نابسامان شکل می گیرد که کشمکشهای ناشی از آن، از ارزش والدین در نزد فرزندان می کاهد و در نتیجه تأثیرات تربیتی آنها را نیز کاهش می دهد.
9- ترس و ناامنی
در مواردی هم دیده می شود که فرد کوچکتر ، دچار ترس و و حشت می شود و این هنگامی اتفاق می افتد که مرد خانواده از سن و سال بیشتری برخوردار است.
خانمی می گفت با اینکه چند ماهی از مرگ همسرش نگذشته بود، و چندان متأثر هم به نظر نمی رسید. وقتی از اختلافات خانوادگی و تأثیرات منفی آن بر روی فرزندانش سخن می گفت، به تفاوت سنی زیاد خود با همسرش اشاره کرد و گفت : روزی که ازدواج کردم سیزده سال بیشتر نداشتم، در حالی که شوهرم در آن روزها سی ساله بود و من از دیدن او سخت دچار وحشت شده ، پیوسته از او می ترسیدم و این ترس و ناامنی تمامی وجودم را پر کرده بود و تا زمان مرگ او نیز وجود داشت، این ترس شدید همه ی آرامش مرا سلب کرده بود.
پس اگر فاصله سنی میان زوجین زیاد نباشد، این گونه ترسها کمتر دیده می شود.
تفاوت سنی زیاد بین زوجین مشکلات دیگری نیز در پی دارد که در دوره های پایانی زندگانی رخ می دهد و از آن میان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف- احساس پشیمانی
در غالب موارد ، این نوع ازدواجها با پشیمانی همراه می شود، زیرا مشکلات فراوان ناشی از این نوع ازدواجها به قدری زیاد و غیر قابل تحمل است که در اکثر موارد موجبات پشیمانی را فراهم می کند.
ب- بروز مشکلات غیر منتظره
پیدایی مشکلات غیر قابل انتظار، پیامد نامطلوب دیگر چنین ازدواج هایی است. خانمی که همسرش را از دست داده بود و با او تفاوت سنی زیادی هم داشت، اظهار می کرد : به دلیل عدم درک یکدیگر، زندگانی ما سراسر پر ازمشاجره و دعوا بود. او در مورد عاقبت زندگانی اش با همسر بزرگتر از خود می گفت: حالا که او مرده ، پسر بزرگم مرا رها نمی کند و پیوسته به من می گوید: بالاخره با آن همه دعوا و جار و جنجالهایی که به راه می انداختی کاری کردی که پدرم بمیرد و در واقع تو پدرم را کشتی ومن هر چه می گویم مرگ پدر به دعواهای ما ربطی ندارد از من نمی پذیرد و با من سر این موضوع درگیری پیدا کرده است، یعنی تا وقتی که همسرم بود ، با او دعوا می کردیم و حالا پسرم جای او را در دعوا و مشاجره گرفته است.
ج- جرم زایی فرزندان
مشکل دیگری که در این گونه ازدواجها دیده می شود ، این است که امکان جرم زایی در فرزندان آنها بیشتر از مواردی است که زوجین فاصله سنی مناسبی با یکدیگر دارند.
د- طلاق
معضل دیگری که گاه در خانواده هایی که تفاوت سنی زوجین زیاد است دیده می شود ، مسئله عدم تحمل یکدیگر و وقوع طلاق است و در نهایت می توان گفت که مشکلاتی نظیر عدم درک یکدیگر ، نداشتن تفاهم ، عدم انعطاف پذیری کافی و عدم ارضای غرایز ، گاه به عنوان موانعی جدی بر سر راه تداوم زندگی تلقی می شوند و طلاق که مرگ اجتماع کوچک خانواده است ، رخ می دهد.
توجه
با بررسی سن ازدواج در میان قشرهای مختلف و جوامع گوناگون در می یابیم که غالبا ًسن مردان در جریان ازدواج بیش از زنان است. آلن ژیرار می نویسد : آگاهی های جمعیت شناسانه درباره سن همسران به هنگام ازدواج آموزنده است و می دانیم که بیشتر اوقات ، افرادی با هم پیوند زناشویی می بندند که از لحاظ سنی به هم نزدیک باشند. از این رو تناسب سنی را باید به عنوان یک ضریب مهم همسان همسری که در جامعه از اهمیت والایی برخوردار است، در نظر بگیریم.
دیدگاه دینی
از نظر اسلام ازدواج کردن با تفاوت سنی زیاد ، امر نامشروعی نیست و آنچه در سنت پیامبر دیده می شود، حکایت از مشروعیت این نوع ازدواج دارد. کمالات پیامبر به عنوان انسانی کامل به حدی بود که به خوبی با حضرت خدیجه (س) زندگانی کرد و در آن زندگانی معضلی به خاطر تفاوت سن و سال دیده نمی شد و از سوی دیگر خدیجه (س) نیز زنی با کمال و بی نظیر بود. تمامی ثروت فراوان خود را در راه تبلیغ اسلام صرف نمود و اولین زنی بود که به پیامبر ایمان آورد، در شعب ابیطالب با دیدن تمامی مشقت ها، به دلیل علاقه ای که به اسلام و پیامبر داشت، همه آنها را تحمل کرد و فاطمه (س) را برای پیامبر به یادگار گذاشت. پیامبر نیز به عنوان همسری باوفا هر گاه که نام خدیجه (ع) را می شنید اشک در چشمان مبارکش حلقه می زد، به نحوی که اطرافیان آن حضرت ، تأثر او را به خوبی حس می کردند.
نتیجه آن که فقط کسانی می توانند در این نوع ازدواج ها موفق باشند که از رفتار پیامبر (ص) و خدیجه (ع) به خوبی متأثر باشند.
امام صادق ( ع ) می فرمایند :
العارفه لاتوضع الا عندالعارف
زن فهمیده ی فرزانه باید در کنار مرد فهمیده قرار گیرد نه غیر آن .
در پایان تأکید می کنیم که ضمن رفع مشکلات چنین خانواده هایی از طریق مشاور خانواده باید به دختران و پسرانی که قصد ازدواج دارند ، آموزش داد که فاصله سنی بین آنان بین سه یا چهار سال و حداکثر هفت سال باشد و این چیزی است که باید در موقع راهنمایی قبل از ازدواج برای آنان تشریح نمود تا دریابند که با فاصله سنی کمتر ، مشکلات کمتری خواهند داشت، مشروط بر این که به سایر جنبه های لازم برای ازدواج موفق نیز توجه کافی مبذول دارند.
تذکر
شاید یکی از خوانندگان این مطلب شما برادر یا خواهر گرامی باشید که تفاوت سنی زیاد با همسر خود داشته باشید و ذهن شریفتان مشغول گردد که این مشکلات در زندگی ما هم بروز خواهد کرد. پس چه باید کرد و راه حل چیست؟ نگران نباشید ، زیرا شما با پیامدهای تفاوت سنی زیاد آشنا شده اید و با اراده و کسب راهنمایی می توانید از بروز مشکلات جلوگیری نمایید.
http://article.tebyan.net
یکی از بحثهای داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی میشود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها 16 تا 18 سال و برای پسرها 19 تا 21 سال ذکر میشود...
در حالی که از دیدگاه روانشناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابلتامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روانپزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شدهایم که میخوانید.
سوال: آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، میتوان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشمپوشی کرد؟
از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع میشود. بلوغ روانی، عنوانی است که روانپزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام میبرند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته میشود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدانها به حداقل کفایت میکنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روانپزشکان و اصولا مکاتب روانشناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحلهای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی بهدست آورد.
سوال: و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟
بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآوردهشدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی، علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.
سوال: خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی بهدست میآید؟
بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن 20 سالگی زمینههای فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانمها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن 14 تا 15 سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند میخورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده میشود. جامعهای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمیدهیم.
البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خردهگیری و سختگیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دورههای تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمیکنیم. صحبت ما در مورد حداقلهاست. اگر فرد بتواند به توانمندیهای شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، میتواند ازدواج کند که این اتفاق میتواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سالهای بعدی موکول شود.
سوال: آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟
ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمیشود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانوادهشان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانوادهای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانوادههایی که ازدواجوالدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخابشان برنامهریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندانشان فراهم کردهاند.
سوال: پس با توجه به گفتههای شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟
بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقلهایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که میخواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیدهاند یا خیر.
سوال: بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟
ما اختلاف سنی 5 سال را مطلوب میدانیم. در این صورت میتوانیم بگوییم که زمینهها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع میشود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران 18 سال و در پسران 5 سال بیشتر یعنی 23 سال است البته با حداقل توانمندیها، مهارتها، حرفه و تحصیلات.
اگر خانمی از همسرش بزرگتر بود چطور؟
این مساله هم اگر بهصورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاورههای لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و میتوان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.
سوال: همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر میشود. نظر شما در این رابطه چیست؟
ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچهدار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچهدار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج میکنند نباید برای بچهدار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمانهایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل میشود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوبترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندانشان ایجاد میشود. به عنوان نمونه برای یک مرد 30 ساله و یک زن 25 ساله بچهدار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در 23 سالگی و 18 سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.
منبع: salamat.ir
این روزها در هر محفل خانوادگی و دوستانه که وارد میشوید یکی از بحثهای داغ، بحث ازدواج جوانان است، برای عدهای چرایی تأخیر در ازدواج و برای عدهای توصیه به امر ازدواج در سنین پایین، اما در این دوره ازدواج در سن پایین، صحیح است؟
گسترش دامنه ارتباطات و دسترسی آسان به وسایل ارتباطات جمعی، ورود انواع شبکههای اجتماعی و باز شدن باب آشناییهای رودررو در محل کار و تحصیل یکی از مهمترین دلایلی است که امروزه جوانان کم سن و سال را به سمت خود کشانده و بعضاً موجب آشنایی و دوستی و نهایتاً ازدواج است،که البته عدم موفقیت این سبک ازدواج نیز جای بسی بحث دارد.
اما در این بین آنچه به عنوان یک نظریه کارشناسی مطرح است، این است که آیا اساسا ازدواج در سنین پایین امر صحیحی است یا خیر و آیا میشود برای ازدواج سن و سال تعیین کرد یا نه؟
چه بسیار افرادی که زود ازدواج کردهاند و به خاطر تجربه خوبشان، موافق این امر هستند و چه زیادند افرادی که سن و سال کم را برای ازدواج مناسب نمیدانند و مخالف ازدواج در سنین پایین هستند.
آیا ازدواج سن مشخصی دارد؟
طبق آمار مربوط به سال 1391 دختران در ردهٔ سنی 20 تا 24 سال، بیشترین گروه از همسران را تشکیل میدهند و برای ازدواج مجدد بر اساس آماری در سال 1392، بیشترین ثبت ازدواج دوم برای آقایان مربوط به گروههای سنی 25تا 34 سالگی و بیشترین ثبت ازدواجهای دومِ خانمها مربوط به گروه سنی 20 تا 29 سالگی میباشد این قضیه در بین کارشناسان هم مورد اختلاف است. روانشناسان مختلف دیدگاههای متفاوتی برای تعیین سن ازدواج دارند و بهترین سن برای ازدواج دخترها 23 تا 26 و برای پسرها 27 تا 29 سال است.اما مسئلهای که در بین همه کارشناسان مشترک است این است که سن ازدواج، آن زمانی است که فرد به بلوغ کافی رسیده باشد و بتواند مسئولیت بپذیرد که این امر، شاید هیچ ربطی به سن و سال نداشته باشد.
بر اساس این تفکر، میتوان فهمید که ازدواج زمان تعیین شده و ثابتی نمیتواند داشته باشد و سن ازدواج بر اساس نیاز فردی، تربیت خانوادگی، شرایط اجتماعی و خیلی عوامل دیگر تعیین میشود.
سن ارتباط با جنس مخالف به 11 سالگی رسیده است
طبق اعلام نظر محمود گلزاری معاون سابق وزارت ورزش و جوانان، سن ارتباط با جنس مخالف تا 11 سالگی کاهش پیدا کرده است، به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز میشود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشیده میشود. مراد از «ارتباط» الزاماً روابط حاد جنسی نیست و 40 درصد از دختران پیش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشتهاند و 20 درصد دیگر قطع ارتباط کردهاند؛ بنابراین 60 درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پیش از سن 18سالگی تجربه کردهاند. همچنین مشخص شده است که حدود 40 درصد این افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کردهاند که سنشان کمتر از 14 سال بوده است؛ یعنی در دوران راهنمایی. 80 درصد دختران دبیرستانی در ایران با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند.
ازدواج زود هنگام احساس سرخوردگی ایجاد میکند
آمار ثبت احوال در سه ماه امسال بیانگر این امر است که 12 هزار و 88 دختر و پسر کمتر از 20 سال ازدواج کردهاند که 9 هزار و 863 زوج کمتر از 15 سال بوده است که به نظر میرسد که با یک آسیب اجتماعی جدیدی مواجه شدهایم، این جملهای است که سمیه حاجی اسماعیلی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و دکترای مطالعات زنان مطرح میکند. وی که از مخالفان ازدواج در سنین پایین و زودهنگام است،معتقد است که ازدواج زود هنگام زمانی رخ میدهد که فاصله بلوغ فکری، اجتماعی و سطح آگاهی اجتماعی و بلوغ جنسی زیاد شده باشد،چنانکه ممکن است افراد به بلوغ جنسی رسیده باشند اما به بلوغ فکری و اجتماعی نرسیده باشند که همین امر باعث میشود وقتی ازدواج میکنند احساس ناتوانی و زندگی منجر به طلاق شود،حتی ممکن است دختران به بلوغ جنسی رسیده باشند اما از لحاظ روانی آمادگی برای فرزند آوری و پذیرش این مسئولیت نباشند. هر سنی اقتضائات خود را دارد و جدای از خانواده و هم سن و سالان و جا ماندن از فرصتهای آموزشی و امکان ادامه تحصیل فردی که زیر 15 سال دارد، بچگی میکند و درست نیست، بچه به سن کم وارد عرصه خانوادگی شود.
در زمان قدیم زندگیها با اکنون فرق داشت و مادربزرگها و پدربزرگها قدرت انتخاب همسر داشتند اما اکنون بین بلوغ فکری،سطح آگاهی و بلوغ جنسی فاصله افتاده است و بنده با کسی که بلوغ اجتماعی و توانایی مدیریت ندارند،مخالف هستم.
برای کنترل روابط دختر و پسر تشکیل خانواده توصیه نمیشود
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده میافزاید: بنده برای کنترل روابط دختر و پسر ازدواج را مطرح نمیکنم، هر چند ممکن است کنترل نشود و تبعات بیشتر شود اما نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که ازدواج زود هنگام داشتهاند، دچار افسردگی هستند. حاج اسماعیلی تأکید میکند: قدرت انتخاب خیلی مهم است و همسرگزینی از گذشته با اکنون بسیار فرق کرده و قبلا خانواده و فامیل مشخص میکردند اما اکنون خود افراد انتخاب میکنند و این خیلی مهم است، زیرا ازدواج زود هنگام احساس سرخوردگی ایجاد میکند.
اکنون یکی از عوامل طلاق عدم مهارت ارتباطی و نارضایتی جنسی است و به همین دلیل من مخالف ازدواج زود هنگام هستم و معتقدم باید به موقع ازدواج کرد و برای ارتباط با جنس مخالف راهکار دیگه داشت،البته ناگفته نماند که به خاطر شبکههای اجتماعی وضعیت از دست خانوادهها خارج شده و تربیت خود به خود به بیرون از خانواده رفته و خانواده باید راهکاری را برای کنترل و نظارت پیدا کند.
ازدواج زودرس و همچنین دیرهنگام و دیر رس دو سر طیفی هستند که هر دو آسیب زننده هستند، چنانکه تاخیر در سن ازدواج از سن 30 به بالا و تجرد قطعی و اقدام به جدایی و تجرد پیشهگی از یک سو و از سوی دیگر ازدواج زودرس در سن بچگی،افسردگی،پشیمانی و جدایی هر دو آسیبزننده هستند.
حاج اسماعیلی با وجود اینکه معتقد است طلاق یک پدیده اجتماعی است و تک عاملی نیست و علل و عوامل مختلف منجر به آن میشود اما ازدواج زود هنگام را یکی از عوامل طلاق میداند و میگوید: ازدواج به موقع در سن 20 سالگی برای دختر بسیار مناسب است چرا که نیازهای وی بر طرف میشود و افرادی که ازدواج نمیکنند احتمال اینکه ارتباط با غیر کنند، وجود دارد.
عواقب ازدواج در سنین پایین
- دختر یا پسرهای نوجوان به دلیل اینکه هنوز به رشد ذهنی، عاطفی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... نرسیده اند، بسیاری از مهارتهای لازم برای رسیدن به یک زندگی موفق و پیروز را کسب نکرده اند به همین دلیل معمولاً در زندگی مشترکشان با ناسازگاری ها و اختلافات بسیاری رو به رو می شوند.
- وقتی دختر و پسری در سنین پایین و بدون آمادگی جسمانی، عقلی و عاطفی با یکدیگر ازدواج می کنند دچار مشکلات عدیده ای می شوند. بنابر فرهنگ ایرانی وقتی فردی ازدواج می کند بعد از شش ماه باید باردار شود در غیر این صورت برچسب اجاق کور به او می زنند به خصوص اگر فرد بدلیل سن کم، تحمل این قبیل حرف ها را نیز نداشته باشد برای پایان دادن این حرف و حدیث ها به فکر باردار شدن می افتد که نه تنها در همه دوران بارداری با مشکلاتی مواجه می شود بلکه زایمانش در اغلب موارد پری ناتال (تحت مراقبت های لازم) می بایست انجام گیرد. اما مساله فقط به همین جا ختم نمی شود چون احتمال مرده زایی یا عقب ماندگی ذهنی فرزندان نیز وجود دارد.
- پسرانی که در سن پایین ازدواج می کنند پس از مدتی که در جمع دوستان و همسالان مجرد خود قرار می گیرند دچار یاس و ناامیدی می شوند و حس می کنند با ازدواج، موقعیت های زندگی مجردی را از دست داده اند. البته پزشکان معتقدند این افراد به دلیل حس نارضایتی از زندگی که همیشه با آن دست وپنجه نرم می کنند بیشتر از بقیه افراد مستعد بیماری های قلبی و عروقی هستند.
- با توجه به این که افراد در سنین نوجوانی هنوز به ثبات عاطفی لازم نرسیده اند، ممکن است در انتخاب خود عاقلانه تصمیم نگرفته و پس از ازدواج دچار پشیمانی شود. خیلی وقت ها دیده ایم افرادی که در سنین نوجوانی ازدواج کرده اند، گفته اند که من آن زمان کم تجربه بودم و نمی دانستم در زندگی دنبال چه چیزی هستم. الان سلیقه ام عوض شده و انتظارات دیگری از همسرم دارم. این اتفاق به دلیل تغییر نگرش ها و رشد فکری او می افتد.
- معمولاً خانواده ها و بزرگترها به دلیل اینکه گمان می کنند فرزندشان سن کمی دارد و قادر به حل همه مشکلات زندگی مشترک نیست سعی می کنند به گونه های مختلفی در زندگی خصوصی آنها دخالت کرده و به قولی آنها را راهنمایی نمایند. در حالیکه این جریان معمولاً پس از پختگی افراد به دلیل عادت والدین نیز ادامه می یابد و زندگی را از کنترل زن و مرد خارج می کند.
منابع:
tebyan.net
aroosi.akairan.com
http://www.farsnews.com
خود کشی و انواع آن Suicide
خودکشی یکی از آسیب های مهم فردی و اجتماعی است که به طور متوسط در میان معتادان و بیماران اعصاب و روان بیشتر است .فرد خودکشی کننده بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود نرسیده و زندگی مفهوم خود را از دست داده است ومرگ بهتر از آن است.خودکشی عملی است آگاهانه و کاملاً ارادی که فرد برای پایان دادن به زندگی خویش انجام می دهد.خودکشی ممکن است موفق یا ناموق باشد.
انواع خودکشی :
خودکشی خودخواهانه Egoistic Suicide
خودکشی خودخواهانه حاصل احساسی تنهایی، درون گرایی، انزوا، و یا نوعی اختلال روانی است. معمولا در خودکشی خودخواهانه همبستگی فرد با زندگی خانوادگی ناچیزو سست است؛ زیرا هرچه اعضای خانواده به هم نزدیکتر و صمیصی تر باشند، ایمنی فردنسبت به خودکشی بیشتر می شود . نرخ خودکشی نسبتا بالایی که در مجردان دیده می شود،تایید بر این مدعا است.
خودکشی دگر خواهانه ( نوع دوستانه) Altruistic Suicide
درواقع در این نوع خودکشی فرد وظیفه اخلاقی عمیقی را درخود احساس می کند و علاقه مند می شود تا خود را فدای دیگران کند. وقتی فردی به احساس همبستگی و انسجام قوی نسبت به یک گروه فوق العاده یکپارچه و متحد مقید باشد، ارزش ها و هنجارهای گروه را از آن خودمی داند و بین منافع خود و گروه فرقی نمی گذارد. به عنوان مثال جاسوسی که دستگیر شده،قبل از آن که حرفی بزند و اسراری را فاش کند، کپسول سمی را می بلعد. درجوامعی که از همبستگی گروهی نسبتا بالایی برخوردارند، خودکشی دگرخواهانه بیشتر رواج دارد و زندگی فردی را مجموعه ای از سنت ها و عادتهای رایج به شدت کنترل می کند. البته این نوع خودکشی در جامعه های نوین نیز گاه در ارتش ، یعنی جایی که الگوهای کهن امر و نهی متداول است دیده می شود.
خودکشی ناشی ازبی هنجاری ( آنومیک ) Anomic Suicide
هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود، حالت "بی هنجاری" یا "نابسامانی"در جامعه به وجود می آید . بی هنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی می شود و عموما با بحران ها ی بزرگ اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی همراه است. عدم تعادل میان آرزوهای افسارگسیخته و وسایل ارضایشان ناگزیر کشمکش های حاد درونی بر می انگیزد که آنها را به خودکشی سوق می دهد.
در دوران بحران های شدید اقتصادی و اجتماعی و زمانی که فشار تورم در جامعه شدید است، احتمال خودکشی بیشتر می شود. چون در چنین مواقعی هنجارهای اجتماعی بیشتر تضعیف می گردد. خودکشی ناشی از بی هنجاری درست در برابر خودکشی های سنتی که از نوع خودخواهانه است، قرار می گیرد . در این نوع خودکشی، فرد به حیاتش نه از آن رو پایان می دهد که هنجاری را شکسته، یا به قانون را زیر پا گذاشته، بلکه بدین سبب دست به خودکشی می زند که بعد از تلاش بسیار زندگی را سراب، پیروزیها را بی فرجام و حیات را پوچ یافته است.
خودکشی تقدیرگرایانه ( جبری) Fatalistic Suicide
این خودکشی نوعی عکس العمل به کنترل و تنظیم افراطی اجتماعی جامعه است، زمانی که جامعه به حد مفرط و شدیدی دست به ” ایجاد نظمی دستوری ” میزند و فرد به شدت تحت تسلط اجتماعی قرار دارد و هر چیزی تحدید شده ،کنترل شده ،منظم ،خشک و بی روح است. در این مواقع حق گزینش از افراد سلب شده و فرد تحت شرایط اجباری ، نمیتواند اهداف و راههای رسیدن به آنها را فراهم کند.4نوع خودکشی فوق توسط امیل درکهایم Emile Durkheim تعریف شده است
خود کشی اُتانازی Euthanasie
این نوع خودکشی که به آن «مرگ آسان» می گویند. این خودکشی مخصوص بیماری های صعب العلاجی است که با رضایت خود از پزشک معالح تقاضا می کنند که به او در داشتن مرگی راحت کمک کند؛ که این نوع مرگ می تواند با تزریق دوز بالای دارو یا قطع کردن اکسیژن و جداکردن دستگاه هایی باشد که به حیات بیمار
کمک می کند. اتانازی در کشورهایی مثل هلند و کانادا در مواردی که احتمال درمان بیمار غیرممکن است به شکلی غیر مستقیم وجهه ای قانونی دارد.
خودکشی آیینیReligious
در کنار مذاهبی که خودکشی را گناه می دانند آیین هایی هستند که طبق اعتقاداتشان دست به خودکشی های گروهی یا فردی می زنند نمونه بارز آن خودکشی «شکم دری» سامورایی هاست. آنها خودکشی را امری شرافتمندانه می دانند و آن را مختص زمان هایی می دانند که گناهی مرتکب شده باشند و خودشان را مستوجب مرگ بدانند برای همین شمشیری را در شکمشان فرو می کنند.
خود کشی ترحمی
در ای نوع خودکشی هدف جلب توجه اطرافیان است برای همین هم به امید داشتن یک خودکشی ناموفق اقدام به خودکشی می کند و طی یک حرکت نمایشی نگاه های دیگران را به سمت خودش می کشاند. مثل عاشق شکست خورده ای که برای بدست آوردن دل معشوق دست به خودکشی نمایشی میزند.
خودکشی پنهان
بیشترین آمار میزان خودکشی را به خودش اختصاص می دهد. در خودکشی پنهان یا مزمن شخص در ظاهر اقدام به خودکشی های معمول نمی زند بلکه در این روش فرد مورد نظر با علم و آگاهی دست به کارها و رفتارهایی می زند که می داند ادامه دادن آنها باعث بروز اختلالات و مشکلات جسمی برایش می شود و او بدون توجه به هشدارهای گوناگون اطرافیان و پزشکان به کار خودش ادامه می دهد. استفاده از داروهای غیر مجاز و یا عدم استفاده از داروهای درمانی تجویز شده و اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی در این گروه قرار می گیرند.
رفتار های قبل ازخودکشی
معمولاً افرادی که اقدام به خودکشی می کنند دارای برخی خصوصیات رفتاری مشترک هستند ؛ اغلب در سطح اقتصادی پایین جامعه قرار دارند و یا این که دچار افسردگی می باشند . اضطراب مزمن ، افسردگی ، تهدید به خودکشی و ... از نشانه های مهم رفتاری هستند که منجر به خودکشی می شوند . این افراد اغلب تصور می کنند که با مشکلی بزرگ وغیر قابل تحمل روبه رو هستند که تنها چاره باقی مانده مرگ است .رفتارهای خودکشانه نتیجه تعامل پیچیده عوامل پزشکی اجتماعی و خانوادگی می باشد . تغییرات اجتماعی که ممکن است با افزایش خودکشی جوانان مرتبط باشد عبارتند ازعوامل افزایش دهنده ی افسردگی کودکی ، کاهش ثبات خانوادگی و افزایش دسترسی به سلاح .
دراروپا بزرگترین موج خودکشی جوانان طی جنگ جهانی بود و ازدلایل آن می توان به بیکاری دسته جمعی ، ناکامی های ناشی ازآن حتی در بین افراد با تحصیلات بالا ، کاهش اعتقادات مذهبی ،مدارا با رفتارهای بحرانی در خرده فرهنگ جوانان و اثرات طلاق بر کودکان اشاره کرد . عوامل بسیاری به نسبت های خودکشی بستگی دارند مانند جنس مذکر ، بیوه گی ، مجرد یا مطلقه بودن ، تمرکز جمعیت ، بحران های اقتصادی ، سکونت در کلان شهرها و شهر های بزرگ ، سابقه اختلافات خانوادگی در زمان کودکی ،اختلالات روانی و بیماری های جسمی .
شاخص های مهم رفتاری قبل از خودکشی
-افسردگی :Depression
-غمزدگی : Melancholy
- گیسختگی در روابط صمیمانه ی شخصی
- سابقه ی خودکشی در خانواده
- سابقه ی اقدام به خودکشی در فرد
- انزوای اجتماعی social isolation
- الکلسیم و اعتیاد Addiction
- فقر ومحرومیت مزمن و بیکاری
- رفتارهای پرخاشگرانه در خانه یا محیط اجتماعی ، خانواده متعارض و آشفته
- صحبت مستقیم یا غیر مستقیم درباره ی خودکشی
- نوشتن وصیت نامه و طرح ریزی قاطع قبلی
- تغییرات ناگهانی در رفتار مانند بی قراری غیرعادی ، ناآرامی و یا انتقال از افسردگی به حالت خوشی و شادمانی که باعث پوشاندن حالات روانی اصلی می شود
- بیماری های روانی ، افسردگی اختلال شخصیت،خود بیمارانگاری و مصرف مواد
- از دست دادن ،همسر ،والدین ،فرزندان ،نزدیکان و دوست صمیمی
- سابقه بستری شدن در بیمارستان روان پزشکی
- آزار و رنجیدگی از نوع غیر قابل تحمل برای فرد
- بیماری مزمن جسمی
لذا با توجه به موارد فوق در افراد می توان به نحوی به بیماران یا افراد در معرض خطر کمک نمود تا از این اقدام تخریب کننده ممانعت نمود.
اضافه کردن خطوط رنگ یک راه عالی برای جذاب کردن خودتان است. دو راه موقت و دائمی برای انجام این کار وجود دارد. در حقیقت، می توانید قبل از رنگ کردن مو و استفاده از رنگ دائمی ،از یک رنگ موقت برای تشخیص اینکه چه رنگ و مدلی می خواهید استفاده کنید،.
در اکستنشن از بستن موها استفاده کنید
۱- یک نوع از اکستنشن موی رنگ شده را انتخاب کنید
دو نوع اکستنشن مو وجود دارد: موی مصنوعی و واقعی. اکستنشن های مصنوعی ارزان تر هستند و به راحتی در فروشگاه های عرضه یافت می شوند. اکستنشن های واقعی مو گران تر هستند و می توانند در سالن ها و فروشگاه های زیبایی عرضه شوند. بر خلاف اکستنشن های مصنوعی، می توان آنها را صاف و مرتب کرد.
۲- قسمتی از موهای خود را که می خواهید اکستنشن کنید جدا کنید
تصمیم بگیرید چه جایی را میخواهید رنگ بگذارید، سپس شانه را روی یک دسته از دنباله ی موهایتان بکشید و از آن برای ایجاد یک قسمت استفاده کنید. شما هرگز نمی خواهید که یک اکستنشن به بالای سر خود اضافه کنید، زیرا شانه و بافت آن مشخص خواهد بود.
در صورت لزوم موهایتان را ببندید و جمع کنید.
۳- اکستنشن موها را باز کنید
بخش شانه شده را پیدا کنید و آن را به طوری بچرخانید که موها روبروی شما قرار گیرد. شانه را بین انگشت شست و سبابه خود نگه دارید. با یک شست دست خود را بر روی وسط شانه فشار دهید. هنگامی که باز شود شما صدای کلیک میشنوید.
۴- شانه را درست زیر قسمت تعیین شده، به موهای خود بکشید
اکستنشن را بچرخانید تا بخش شانه شده مقابل سرتان قرار گیرد.شانه را درست زیر قسمت ایجاد شده به موهای خود بکشید، اطمینان حاصل کنید که دندانه ها موهای شما را محکم گرفته اند.
۵- بسته شانه شده را گیره بزنید
انگشتان دست خود را روی دو طرف اکستنشن فشار دهید، با این کار احساس می کنید محکم تر سر شما را گرفته است.
۶- در صورت لزوم اکستنشن را تنظیم کنید
اگر اکستنشن بیش از حد بلند است، می توانید آنرا کوتاه کنید تا با طول موهای طبیعی خودتان هم اندازه شود. اگر از یک اکستنشن ساخته شده از موی طبیعی استفاده کنید، می توانید آن را فر یا صاف کنید تا با بافت موی شما تطبیق یابد.
موهای کوتاه بالایی به سمت لایه های نازک تر میروند و آنها را مانند موهای واقعی میکنند.
از حرارت کم برای صاف کردن یا فرکردن استفاده کنید. گرمای زیاد می تواند به اکستنشن آسیب برساند، حتی اگر از موهای واقعی ساخته شده باشد.
۷- موهای خود را به حالت طبیعی برگردانید
موهای شما اکنون گیره ای از اکستنشن را پوشش داده و آن را واقعی تر می کند. در پایان روز، حتما اکستنشن را درآورید.
از اسپری رنگ کردن مو استفاده کنید
۱- از لباس خود محافظت کنید
اسپری های رنگی همه چیز را خراب میکنند، اما تا زمانیکه مرطوب باشد (خشک نشده باشد). برای جلوگیری از هرگونه خرابی، یک حوله قدیمی بر روی شانه های خود بندازید یا پیراهن کهنه بپوشید.
۲- موهایتان را هرطور که میخواهید مدل دهید
اسپری رنگ کردن مو به عنوان یک اسپری مو عمل می کند. اگر قصد دارید موهایتان را صاف یا فر کنید، این کار را انجام دهید.
۳- یک رشته موی ۱ اینچی (۲.۵۴ سانتیمتر) را بگیرید
شما می توانید رشته را از هر کجا که بخواهید جدا کنید، حتی از بخش طبیعی موهای خود. اگر قصد دارید یک رشته از موهای خود را رنگ کنید، ابتدا بقیه موها را کنار بزنید.
۴- اسپری رنگ کردن مو را روی موهای خود بزنید
رشته ی مو را از سر خود دور نگه دارید. آن را بچرخانید به طوری که به صورت عمودی قرار بگیرد، سپس جلو و عقبش را اسپری کنید. این کمک خواهد کرد که احتمال رنگی شدن قسمتی از موهایتان که نمی خواهید، کم شود.
شما باید ابتدا باید برای چند دقیقه قوطی را تکان دهید. برچسب روی قوطی را بخوانید.
۵- صبر کنید تا اسپری خشک شود، سپس موهای خود را شانه کنید
مانند اسپری معمولی، اسپری رنگی نیز به سرعت خشک می شود. پس از خشک شدن، رشته ها را با یک قلم مو و یا مسواک شانه کنید. این کمک میکند که رشته هایی که به هم چسبیده اند جدا شوند.
توجه داشته باشید که برخی از اسپری های رنگی ممکن است بر روی قلم مو یا شانه شما بمانند.
۶- بیایید سراغ رشته ها برویم و در این مدت از آن لذت ببرید
اگر بقیه محصولات مو را جدا کرده اید، آن را به قسمت طبیعی موی خود برگردانید. مراقب باشید که موهای خود را خیس نکنید زیرا ممکن است رنگ کردن مو پاک شود.
اسپری رنگی مو معمولا ۲ تا ۴ شامپو مصرف میکند. رنگ های تیره تر ممکن است موهای لطیف و نازک را از بین ببرند.
از گچ مو استفاده کنید
۱- با موی پاک و بدون هیچ محصولی شروع کنید
گچ مو به موی تازه شسته شده به راحتی میچسبد. اگر موهای خود را برای چند روز نشسته اید یا اگر از محصولات مو استفاده کرده اید ،موهای خود را با شامپو و نرم کننده بشویید، سپس آن را خشک کنید. کرم ها، اسپری ها، و روغن ها را استفاده نکنید.
۲- لباسی را که مشکلی ندارد اگر کثیف شود بپوشید
یک حوله قدیمی را روی شانه های خود قرار دهید و آن را با گیره ثابت کنید. یکی دیگر از گزینه های دیگر این است که پیراهن کهنه بپوشید تا بتوانید به راحتی آن را دور بیندازید.
۳- ۱ اینچ ازبخش وسیعی از موهای خود (۲.۵۴ سانتیمتر) را انتخاب کنید
شما می توانید این قسمت را از هر کجا که می خواهید انتخاب کنید. اگر آن را از داخل موهای خود انتخاب می کنید (به عنوان بخشی از آن)، موهای خود را کنار بزنید تا قسمت مورد نظر را فقط رنگ کنید. آن قسمت را دور از موهای خود نگه دارید.
۴- قسمت مو را مرطوب کنید
شما باید قسمت رامرطوب کنید، اما نه خیس. ساده ترین راه برای این کار این است که آن را با اسپری آب مرطوب کنید. اگر بطری اسپری ندارید، آن بخش را با استفاده از یک حوله خیس مرطوب کنید.
۵- گچ مو را به آن قسمت بکشید
گچ مو را از یک فروشگاه اینترنتی، سالن، یا فروشگاه زیبایی تهیه کنید. گچ را در راستای طول مو، از بالا به پایین بکشید. مطمئن شوید که هم بالا و هم پایین را پوشش دهید.
در حالی که میتوانید از یک پاستیل گچی از فروشگاههای هنر و صنایع دستی استفاده کنید، بهتر است از گچی موی واقعی استفاده کنید.این بسیار لازم و مهم است که غیر سمی باشد.
۶- اجازه دهید مو خشک شود
سریع ترین راه برای انجام این کار استفاده از سشوار مو است. اگر سشوار در دسترس ندارید، حوله کاغذی یا یک کلاه پلاستیکی روی موهای خود قرار دهید، سپس رشته های رنگی را روی آن بگذارید.
۷- آن را با یک مو صاف کن یا بابلیس فرکننده حرارت دهید
این باعث می شود که گچ به موهای شما بچسبد و مانع از پاک شدنش شود. مو صاف کن یا بابلیس خود را روی درجه حرارت کم تنظیم کنید، سپس آن را به طول رشته بکشید.
اگر از یک بابلیس استفاده می کنید، می توانید رشته را در اطراف لوله بچرخانید تا فر شود.
به یاد داشته باشید که برخی از رنگ ها ممکن است بر روی صاف کننده یا بابلیس بچسبد. در بیشتر موارد، شما باید بتوانید آن با یک پارچه مرطوب پاک کنید.
۸- قسمت مورد نظر را با اسپری بپوشانید
اطمینان حاصل کنید که هم بالا و پایین قسمت مو را پوشش می دهید. این کار باعث میشود گچ بهتر به موهای شما بچسبد و از پاک شدن آن جلوگیری شود.
۹- رشته را برس بکشید
برای انجام این کار می توانید از یک برس مو یا یک شانه استفاده کنید. این کار کمک خواهد کرد تا توده یا رشته های گیر کرده را جدا و رشته ی مو را نرم تر کند. از لمس کردن، بازی کردن یا شانه زدن رگه های رنگی جلوگیری کنید، زیرا این امر می تواند سبب زودتر پاک شدن رنگ شود.
گچ مورنگ کردن مو معمولا ۲ تا ۴ شامپو نیاز دارد. با این حال، توجه کنید که رنگ های تیره تر ممکن است موهای نازک تر را از بین ببرند.
برای رنگ کردن مو از رنگ مو و سفید کننده استفاده کنید
۱- یک کیت سفید کننده را از یک فروشگاه یا سالن زیبایی خریداری کنید
انواع مختلفی از سفید کننده ها وجود دارند، بنابراین مطمئن شوید که که رنگ موی مناسب خود را انتخاب کنید. هرچه موهای شما تیره تر باشد، حجم بیشتری رنگ نیاز دارید. در اینجا حجم توصیه شده بر اساس رنگ کردن مو بیان شده است
موهای روشن: ۲۰ حجم
موهای متوسط تا تیره: ۳۰ حجم
موی بسیار تیره: ۴۰ حجم
۲- از خود و منطقه کار خود محافظت کنید
یک روانداز که می تواند رنگی شود را بندازید و دستان خود را با دستکش های پلاستیکی بپوشانید. منطقه کاری خود را با پلاستیک یا روزنامه بپوشانید.
۳- بخشی از رشته های مو که می خواهید سفید شود جدا کنید
رنگ کردن مو در خانه
شما می توانید هر بخشی از موهای خود را سفید کنید. اگر قسمتی را اشتباهی همراه با موهای خود سفید کردید، موهایتان را به روی آن بکشید تا این بخش را بپوشانید. یک ورقه بسته بندی پلاستیکی آماده برای پوشش این رشته داشته باشید.
بخش می تواند به همان اندازه که شما می خواهید وسیع یا باریک باشد. اکثر مردم ۱ اینچ (۲.۵۴ سانتیمتر) را انتخاب میکنند.
اگر مو را در خط رویش موی خود رنگ می کنید، روغن مایع به خط موی خود بمالید.
۴- سفید کننده ها را با توجه به دستورالعمل های روی بسته بندی مخلوط کنید
رنگ کردن مو
ابتدا کرم را در یک کاسه غیر فلزی اندازه گیری کنید، سپس پودر را اضافه کنید. هر نام تجاری میتواند متفاوت باشد، اما در بیشتر موارد، از مارک های یکسان استفاده کنید. دو عدد را در یک ظرف غیر فلزی، با یک قاشق پلاستیکی مخلوط کنید، تا زمانی که هیچ توده ی حل نشده ای باقی نماند.
اطمینان حاصل کنید که در یک محیط با تهویه مناسب کار می کنید.
از کاسه فلزی استفاده نکنید زیرا که با سفید کننده واکنش نشان می دهد.
۵- سفید کننده را به قسمت مدنظر اعمال کنید، از پایین شروع کنید
شما می توانید آن را با استفاده از قلم مو رنگ آمیزی و یا انگشتان دست خود استفاده کنید. در حالی که رنگ معمولا درنهایت به انتهای مو اعمال می شود، شما می توانید سفید کننده را متضاد مصرف کنید. این به این دلیل است که طول می کشد که پایین موهای شما رنگ بگیرد.
ایده خوبی است که قسمت بالایی را با پوشش پلاستیکی پوشش دهیم به طوری که سفید کننده به سایر موهای شما نخورد.
اطمینان حاصل کنید که موهای شما خشک باشد هرگز سفید کننده را بر روی موهای خیس قرار ندهید.
۶- اجازه دهید قسمت رنگ شده رنگ بگیرد
اینکه چقدر طول می کشد تا فرایند به موهای شما اثر کند به نوع موها بستگی دارد. برای بعضی از افراد می توان تا ۱۰ دقیقه طول بکشد، در حالی که برای دیگران ۳۰دقیقه باشد. با این وجود، بیش از ۳۰ دقیقه سفید کننده را روی موها رها نکنید، زیرا به مویتان صدمه می زند.
موهای شما ممکن است زودتر از زمان توصیه شده روی بسته بندی رنگ بگیرد. اگر موهای شما حتی قبل از اتمام زمان کمی روشن باشد، آماده گام بعدی خواهید بود.
۷- سفید کننده را با آب سرد و شامپو بشویید و سپس خشک کنید
این باعث می شود که سفید کننده را خنثی کرده و روند را متوقف کند. اگر موهایتان نارنجی شد، با یک شامپو تونل شستشو دهید. این شامپو رنگ های برنجی را خنثی و رنگ کردن مو را بهتر می کند.
در این مرحله از هیچ نرم کننده ای استفاده نکنید.
۸- رنگ را در صورت نیاز آماده کنید
طرز رنگ کردن مو
بعضی انواع رنگ ها در یک بطری، آماده استفاده هستند. سایر رنگ ها را باید با یک محصول دیگرمخلوط کنید. دستورالعمل های موجود روی بسته بندی را با دقت دنبال کنید.
۹- رنگ را بر روی رشته سفید شده بکشید، سپس آن را بسته بندی کنید
شما می توانید از برس تمیز کننده ی رنگ، انگشتان دست خود یا حتی مسواک استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید که بخش کاملا با رنگ اشباع شده باشد.هنگامی که شما این کار را انجام دادید، قسمت رنگ شده را با پوشش پلاستیکی یا فویل آلومینیومی پوشانده و محافظت کنید.
در صورت لزوم، موهای خود را قبل از آن باز هم تقسیم کنید.
۱۰- اجازه دهید رنگ اثر کند
اینکه چه مدت طول می کشد بستگی به نوع رنگ مورد استفاده شما دارد. بعضی انواع رنگها (معمولا آنهایی که با توسعه دهنده هستند) زمان پردازش مجموعه ای دارند و معمولا بعد از ۲۰ دقیقه باید پاک شوند. انواع دیگر رنگ هیچ زمان پردازشی ندارند و می توانند برای چند ساعت باقی بمانند.
۱۱- رنگ را با آب سرد شستشو دهید
برای اولین بار رنگ را با آب سرد شستشو دهید. هنگامی که آب تمیز شد، می توانید آن را با یک شامپو بدون سولفات یا شامپو برای موهای رنگ شده شستشو دهید. از یک نرم کننده مطبوع و با کیفیت استفاده و سپس آن را خشک کنید.
نکات مهم:
به محض دیدن هر رنگی، آن را پاک کنید. اگر خشک شده باشد، میتوانید آن را با یک تونر مبتنی بر الکل بردارید.
رنگ مو روی دست یا صورت شما وجود دارد؟ مشکلی نیست! کمی تونر الکلی آن را تمیز خواهد کرد.
از رشته های رنگ شده مو مراقبت کنید فقط از شامپوهای بدون سولفات و نرم کننده ها استفاده کنید .
شما می توانید چند رنگ را برای رنگ کردن مو ها انتخاب کنید.
موهای شما پس از سفید کردن روشن تر میشوند، هرچه رنگ پر رنگ تر باشد در انتها تغییر بیشترظاهر می شود.
چند رگه به موهای خود اضافه کنید، سپس آن را برای ایجاد یک اثر رنگارنگ ببافید.
هشدار
اسپری رنگی مو و گچ می تواند موهای نرم و بی رنگ را رنگ کند، حتی اگر موقت باشند.
اسپری های رنگی و گچ ممکن است بر روی لباس ها بماند و آنها را لکه کنند.
سفید کننده را نگذارید بیش از حد روی موهایتان بماند! این می تواند ذوب شود و به موهای شما صدمه ای غیر قابل ترمیم بزند.
رسانه دکتر سلامت
خانمهای خانهدار در خانه وظایف زیادی انجام میدهند . اما به دلیل تحرک کمتر ، زمینه بیشتری برای وزن اضافه دارند . شما هم اگر اضافه وزن دارید ، بدانید که مشکلات مختلفی سلامت شما را به خطر میاندازند . هرچقدر وزن شما بیشتر باشد ، بیشتر در معرض خطر هستید . نکتههای زیر را مورد توجه قرار دهید
۱- بیشترین خطرمرگ در اثر بیماریهای قلبی و سکته است . زیاد بودن بعضی از چربیها در خون ، موجب بیماری قلبی میشوند .
۲- با کم کردن وزن ، خطر دچار شدن به بیماری «دیابت » را کم کنید . دیابت همان مرض قند است .
۳- علت سرطان در بعضی موارد ، وزن زیاد است .
۴- وزن اضافه باعث میشود که در حال خواب ، نفس کشیدن به خوبی انجام نشود .
۵- وزن زیاد موجب ساییدن غضروفهای زانو و کمر میشود .
و اما چند پیشنهاد ساده :
الف) وزن خود را آرام آرام ولی به صورت دائمی کم کنید ، اگر بخواهید یک مرتبه مقدار زیادی از وزن خود را کم کنید به بدن خودتان ضرر میزنید .
ب ) عادتهای غذایی خودتان را عوض کنید . میوه ، سبزی و غذاهایی که شما را زودتر سیرمیکند را جایگزین غذاهای پرچربی کنید .
ج ) در طول روز ، حتماً ورزش کنید . باید بدن شما تحرک داشته باشد .
پیادهروی یکی از بهترین راهها برای کم کردن وزن است .
سس سویا یا سویا سس نوعی چاشنی غذایی شور و تیره رنگ است که برای تهیه بسیاری از غذاهای آسیایی از آن استفاده میشود. از این سس که از دانههای سویا تهیه میشود، برای مزهدار کردن انواع سوپ، انواع کباب گوشت، ماهی، مرغ، سبزیجات و حتی تهیه انواع دیگر سس استفاده میشود.
مبدا اصلی سس سویا، کشور چین است. این سس نخستین بار در قرن دوم پس از میلاد در این کشور ساخته شد و کمکم به سایر کشورهای جهان نیز رسید.
سویا سس در غلظتهای مختلف و درجههای رنگ تیره تا روشن به فروش میرسد. سسهای تیره معمولا غلیظتر و از لحاظ طعم و بو، قویتر از سسهای روشن هستند اما شوری کمتری نسبت به سسهای روشن دارند.
تهیه سس سویا سنتی و اصیل فرآیندی سخت و پیچیده است و شاید مدتها طول بکشد تا یک سویا سس خوب و مرغوب حاصل شود با این حال، در روش صنعتی با استفاده از دستگاههای قدرتمند و مناسب میتوان این فرآیند را کوتاهتر نمود و یک سویا سس مرغوب و قابل قبول ارایه داد.
شاید کمتر کسی به فکر تهیه سس سویا در منزل بیفتتد با این حال؛ ما طرز تهیه سس سویا خانگی را به روش اصلی و سنتی به شما آموزش میدهیم تا در صورت تمایل بتوانید یک سس خوشمزه و قابل قبول تهیه کنید. علاوه بر سس سویا انواع سس در طعمهای متنوع و بینظیر وجود دارد که گروه آشپزی ستاره طرز تهیه هر کدام را در لینک زیر قرار داده است.
مواد لازم برای تهیه سس سویا:
لوبیای سویا 450 گرم
آرد سفید 24 ق غذاخوری
نمک 16 ق غذاخوری
آب 1 گالن
سویا سس چیست، طرز تهیه سس سویا خانگی، سویا سس، سس سویا سنتی ، لوبیای سویا
طرز تهیه سس سویا خانگی:
برای تهیه سس سویا خانگی ابتدا همه لوبیاهای سویا را داخل یک قابلمه ریخته و با 3 پیمانه آب بجوشانید.
وقتی آب به جوش آمد، حرارت را کم کنید و اجازه دهید حدود 1 تا 1.5 ساعت لوبیاها پخته شوند و دانههای سویا از غلاف بیرون بیایند. در صورت تمایل میتوانید از زودپز نیز استفاده کنید.
وقتی دانههای سویا کاملا پخته شدند، همه دانهها داخل غذاساز بریزید و مخلوط کنید تا به شکل خمیر یا پوره در بیایند.
حالا پوره سویا را داخل ظرف بزگری ریخته و آرد را به آن اضافه کنید و خوب مخلوط کنید تا به شکل خمیر دربیایند.
حالا خمیر را روی یک سطح صاف قرار داده و به قطعات مستطیلی 3 سانتی برش بزنید.
برشهای خمیر سویا را روی یک دستمال مرطوب قرار دهید و روی آنها را نیز با یک دستمال حولهای مرطوب دیگر بپوشانید.
مواد را همراه با دستمالهای مرطوب داخل یک لایه سلفون بپیچید طوری که هیچ هوایی داخل آن نشود.
بسته را برای حدود یک هفته یا بیشتر در جایی تمیز، خشک و تاریک گوشه آشپزخانه قرار دهید و در این مدت اصلا به آن دست نزنید.
پس از این مدت زمان، خمیر را از داخل سلفون و دستمال مرطوب خارج کرده و آنها را کف سینی فر قرار بچینید.
سینی را مقابل نور مستقیم خورشید قرار دهید تا تکههای خمیر سویا کاملا خشک و قهوهای رنگ شوند.
حالا نوبت مرحله تخمیر میرسد.
یک ظرفی مثل قابلمه که تا مدتها به آن نیازی ندارید را برداشته و آب و نمک را داخل آن بریزید و خوب مخلوط کنید.
تکههای خمیر سویای خشکشده را داخل آن بریزید و درب طرف را ببندید. هدف از انجام این مرحله، حلشدن خمیر سویا در آب نمک است که خود این مرحله حدود 6 ماه به طول میانجامد.
در طول این 6 ماه، هر روز باید به قابلمه سر زده و مواد را با یک قاشق چوبی هم بزنید.
وقتی تکههای خمیر سویا کالا حل شدند، موا را از داخل صافی رد کرده و داخل بطری بریزید.
سویا سس شما آماده است. شما میتوانید از این سس برای مزهدار کردن انواع گوشت، غذاهای دریایی، سوپ و سبزیجات استفاده کنید.
همانطور که دیدید فرآیند تهیه سس سویا بسیار وقتگیر و طولانی است و به نظر میرسد خرید یک بطری سویا سس به صرفهتر و راحتتر باشد. به هر حال امیدواریم در صورت تمایل به تهیه سویا سس خانگی، از این روش استفاده کنید و نتیجه مطلوبی بگیرید.
سس (sauce) مادهای است که به عنوان چاشنی یا طعمدهنده در کنار بسیاری از خوراکیها مورد استفاده قرار میگیرد. سسها تنوع بسیار زیادی دارند و هر یک مختص به یک نقطه از جهان بوده و داستان خاص خود را دارند.
سسها بسته به استفادهای که قرار است از آنها بشود به صورت رقیق یا غلیظ تهیه میشوند. برخی از آنها ماندگاری بالا دارند و می توان آنها را در یخچال، فریزر یا حتی دمای اتاق تا مدتها نگهداری کرد و برخی دیگر را باید بلافاصله پس از تهیه مصرف نمود. همچنین برای تهیه برخی از سسها باید مواد اولیه را پخت یا حرارت مختصر داد اما برای برخی دیگر فقط از مواد اولیه خام استفاده میشود.
در سایت ستاره، طرز تهیه انواع سسها همراه با عکس و توضیح کامل آمده و شما میتوانید به عنوان یک مرجع قابل قبول و مناسب به آنها مراجعه نموده و نیاز خود را برظرف نمایید. در اینجا تمامی سسهای آموزش داده شده در سایت ستاره را برای شما در یک مقاله گردآوری نمودیم تا به راحتی و به صورت فهرستوار به آنها مراجعه نموده و به خوبی از آنها بهره ببرید. با ما همراه باشید.
انواع سسها
انواع سسهای غذایی بر پایه گوجه فرنگی
سسهای غذایی سسهایی هستند که به عنوان چاشنی در کنار انواع غذاهای گوشتی یا گیاهی و همچنین انواع پاستا و ماکارونی مورد استفاده قرار میگیرند. این سسها که اکثرا بر پایه گوجه فرنگی تهیه میشوند بسیار معطر بوده و در برخی موارد بسیار تند و پرادویه هستند. در برخی از این سسها مانند سس کچاپ خانگی، سس گوشت و سس پیتزا، مواد اولیه باید پخته شوند و در برخی دیگر، مواد تنها باهم ترکیب شده و برای مدتی در جایی خشک و خنک قرار میگیرند تا طعم مواد اولیه به خورد یکدیگر برود.
در ادامه نام برخی از این سسها آمده که شما با یک کلیک میتوانید به صفحه آموزش طرز تهیه سس مورد نظر خود رفته و از دستور تهیه آن ها استفاده کنید.
طرز تهیه انواع سسها، سس کچاپ، سس قرمز، کچاپ خانگی
سس کچاپ
سس قرمز با رب گوجه
سس مارینارا
سس پیتزا
سس گوشت
سس سالسا
انواع سس سالاد و ساندویچ
شاید بتوان گفت هیچ ساندویچ یا سالادی در دنیا نیست که بدون یک سس خوشمزه و خاص سرو شود. سسهای مخصوص سالاد و ساندویچ از نوع خامهای، پنیری یا روغنی بوده و ادویه زیادی دارند. این سسها که اکثرا پرکالری و چرب هستند، طعم سالاد یا ساندویچ را بسیار بهتر و لذیذتر میکنند. معروفترین سس در این دسته سس مایونز است که خود پایه برخی دیگر از سسها مانند سس ووستشیر، سس هزارجزیره و ... میباشد.
تمام سسهای نام برده شده در زیر هم در نوع صنعتی و هم به صورت خانگی تهیه میشوند اما تهیه برخی از آنها بع دلیل وقتگیر بودن یا گران تمام شدن مقرون به صرفه نیست اما از لحاظ سالمبودن و نداشتن مواد افزودنی، ارزش دست کم یکبار تهیه کردن را دارد.
سس ها انواع گوناگونی دارند و در کشورهای مختلف به گونه های متفاوتی دیده می شوند، مثلا در کشور انگلستان، سس گوشت نوعی سس سنتی محسوب می شود که معمولاً همراه با گوشت کباب شده مصرف می شود. مواد تشکیل دهنده آن، سیب زمینی، گوشت و سبزیجات پخته است. سس سیب و سس نعناع هم همراه با گوشت مصرف می شوند. سس کچاپ و سس قهوه ای، بیشتر با غذاهایی که سریع حاضر می شوند به کار می رود. خردل، با هر نوع غذایی به عنوان چاشنی استفاده می شود. کاسترد هم نوعی سس شیرین است که معمولاً همراه دسرها مصرف می شود.
در چین، سس ها را از دانه سویا و یا لوبیا سیاه تخمیر شده همراه با انواع روغن های تند، تهیه می کنند. مردم آسیای جنوب شرقی مثل تایلند و ویتنام، از سس هایی استفاده می کنند که در تهیه آنها ماهی تخمیر شده به کار رفته است.
سس گوجه فرنگی (کچاپ)
برگ استادیو
سس گوجه فرنگی یکی از معروف ترین انواع سس است که خانواده بزرگی از آن را تشکیل می دهد و ماده اصلی آن گوجه فرنگی می باشد. در کنار گوجه فرنگی، گاهی از گوشت، پیاز، ریحان، نمک، روغن، سیر و دیگر انواع ادویه جات استفاده می کنند.
مارینارا، نوعی سس گوجه فرنگی است که در تهیه آن از گوشت استفاده نمی کنند. در تهیه این نوع سس، گوجه فرنگی و انواع چاشنی ها و ادویه جات به کار می رود. سس گوجه فرنگی، خود در تهیه بسیاری از سس ها به عنوان ماده اولیه به کار می رود. این سس منبع خوب ویتامین A، ویتامینC و پتاسیم است. این نوع سس به همراه گوشت و سبزیجات استفاده می شود، اما معمول ترین استفاده آن به همراه پاستاها می باشد.
به افراد دارای فشار خون توصیه می شود که از گوجه فرنگی استفاده کنند اما در مورد سس گوجه به دلیل وجود نمک در آن باید احتیاط شود مگر اینکه این افراد سس گوجه را خود در منزل تهیه نمایند. لیکوپن آنتی اکسیدان اصلی گوجه فرنگی و عامل اصلی پیشگیری از سرطان پروستات و کاهش بیماری های قلب و عروقی محسوب می شود.
سس کچاپ نیز همانند سس گوجه فرنگی است و تنها در مواد اضافه شده به آن که عبارتست از سرکه، شکر، نمک، فلفل شیرین، میخک، دارچین و گاهی هم پیاز، کرفس و…، کمی با سس گوجه متفاوت است.
سس چیلی
سس چیلی یا همان سس تند بیش از هزاران سال است که مورد استفاده قرار می گیرد و از ۶۰۰۰ سال پیش در منطقه مکزیک، آمریکای مرکزی و جنوبی مرسوم بوده است و با ورود اسپانیایی ها و پرتغالی ها به این منطقه در سراسر اروپا، آفریقا و آسیا مورد استفاده قرار گرفت.
سرطان پانکراس یکی از شایع ترین سرطان های مهاجم در آمریکا و عامل مرگ بسیاری از افراد بیمار است. در تحقیقات آمده است که capsaicin که در فلفل چیلی(قرمز) وجود دارد و عامل تندی این فلفل است در آپوپتور و مرگ سلول های سرطانی پانکراس نقش بسزایی دارد. البته از آنجایی که تعادل در مصرف تمام مواد غذایی مهم است بهتر است از مصرف بیش از حد چیلی و سس آن پرهیز شود،
در تحقیقاتی در کشور شیلی آمده است که مصرف فوق العاده زیاد چیلی باعث گسترش سرطان کیسه صفرا در زنان با سنگ کیسه صفرا گشته است. از اجزای دیگر سس چیلی گوجه فرنگی است که فواید آن و آنتی اکسیدان های آن ذکر گردید.
سس خردل
خردل، نوعی ادویه است که از دانه های گیاه خردل بدست می آید. برای تهیه این چاشنی دانه های خردل با آب، نمک، آبلیمو و یا سایر مایعات و در مواردی ادویه جات و چاشنی های دیگر مخلوط می شوند تا خمیر یا سس خردل به وجود آید. رنگ این سس از زرد روشن تا قهوه ای تیره متغیر است. خردل اغلب دارای طعمی تند است. خردل از نظر طبی گرم و خشک بوده و به دلیل دارا بودن ترکیبات گوگردی، آنتی باکتریال قوی محسوب می شود. این ادویه برای جلوگیری از سوءهاضمه و نفخ مفید است اما زیاده روی در مصرف آن مضراتی مانند ابتلا به یبوست، احساس تشنگی، حتی حالت تهوع و ورم کلیه را به دنبال خواهد داشت. در سس خردل انگلیسی از سرکه استفاده نمی شود، در حالی که در سس خردل فرانسوی از سرکه استفاده می شود و ملایم تر است. خردل در برخی موارد می تواند سبب آلرژی شود. سس خردل یکی از افزودنی های محبوب است که با ساندویچ، همبرگر و هات داگ مصرف می شود.
سس مایونز(سس تارتار)
سس مایونز، نوعی سس است که از تخم مرغ، روغن زیتون، سرکه و خردل درست می شود و به طور سرد مورد استفاده قرار می گیرد. سس مایونز را بدین طریق تهیه می کنند که روغن را به تدریج به مایعات دیگر اضافه می نمایند؛ در عین حال که مواد داخل ظرف را مرتباً هم می زنند تا روغن نباتی به ذرات کوچک تبدیل شود و در تمام سطح سس به طور یکنواخت پخش گردد. زرده تخم مرغ، لسیتین فراهم می کند که سبب پایداری این امولسیون می شود. سپس مخلوط حاصله را با نمک و دیگر ادویه جات مزه دار می کنند.
مایونز را تنها به صورت سرد مصرف می کنند (معمولاً همراه با انواع ساندویچ و یا همراه با سیب زمینی سرخ کرده). فرانسوی ها سس مایونز را به همراه مرغ سرد، تخم مرغ سفت سرد و بسیاری غذاهای دیگر به کار می برند.
سس تارتار، نوعی سس سفید غلیظ است که از سس مایونز و سبزیجات ریز شده (معمولاً ترشی خیار و یا پیاز) تهیه می شود. از این نوع سس برای چاشنی انواع خوراک های ماهی، به خصوص ماهی و سیب زمینی سرخ کرده استفاده می شود. از اجزای اصلی سس مایونز روغن زیتون است که یک آنتی اکسیدان طبیعی می باشد.
سس سفید (سس قارچ)
سس سفید سسی است که از ترکیب کره، آرد و شیر تهیه می شود. در آشپزی فرانسوی سس بشامل (به فرانسوی Bchamel )، سس سفید نامیده می شود. نحوه تهیه این سس به این طریق است که کره و آرد تا حدی که رنگ آن تغییر نکند حرارت داده می شود و پس از آن شیر را اضافه کرده تا کشدار شده و حالت سس پیدا کند. علاوه بر این، ممکن است خامه نیز به آن اضافه شود ولی الزاماً افزودن خامه لازم نیست. این سس در برخی انواع غذاهای گوشتی، ماکارونی مانند کاربونارا و انواع مختلف دیگر غذا و سوپ استفاده می شود.
سس قارچ هم همانند سس سفید است فقط به آن تکه های قارچ اضافه می نمایند که در کنار غذای گوشتی مثل استیک و همبرگر و مرغ از آن استفاده می شود. نکته حائز اهمیت کالری بالای این دو نوع سس به دلیل وجود خامه و کره در آن می باشد. همچنین به دلیل وجود اسیدهای چرب اشباع موجود در آنها استفاده شان در بیماران قلبی و بیماران دارای فشار خون، افراد دیابتی توصیه نمی شود.
سس سویا
سس سویا، نوعی سس تخمیر شده است که از سویا، غلات برشته شده، آب و نمک تهیه می شود. معمولاً در غذاهای آسیایی از این نوع سس استفاده می شود. اگرچه سس سویا انواع مختلفی دارد، تمام آنها شورمزه بوده و قهوه ای رنگ می باشند که برای مزه دار کردن غذاها هنگام پخت و یا سر میز مورد استفاده قرار می گیرند.
این سس اولین بار در کشور چین ابداع شد؛ اما امروزه در سراسر قاره آسیا بخصوص کشور ژاپن و حتی در دیگر نقاط دنیا از آن استفاه می شود. البته سس سویایی که مردمان ژاپن در تهیه غذایشان به کار می برند با سس سویای چینی بسیار متفاوت است.
طی تحقیقات به عمل آمده، SPS یاshoyu polysaccharides که در اثر تخمیر در سس سویا به وجود می آید یک ماده قوی آنتی آلرژیک است، بنابراین به دلیل خاصیت ضد آلرژیک و هیپو آلرژنسیتی در افراد دارای آلرژی توصیه به مصرف این چاشنی شده است.
انواع سس خامهای و کرهای
سسهای خامهای و کرهای که معمولا به رنگ سفید یا کرم دیده میشوند بسیار لذیذ و البته چاقکننده هستند. در بسیاری از این سسها ماده اصلی تشکیلدهنده، کره، خامه، قارچ و آرد میباشد. سسهای خامهای و کرهای پایه اصلی تهیه غذاهایی مانند پاستا و لازانیا هستند و بسیاری از افراد این سسها را به انواع سسهای قرمز ترجیح میدهند.
سسهای کرهای و خامهای معمولا راحتتر و سریعتر از سس ساندویچ تهیه میشوند و به مواد اولیه کمتری نیاز دارند و اکثرا به صورت خانگی تهیه میشوند. در بسیاری از این سسها میتوان خامه را با شیر جایگزین نمود تا کالری مصرفی پایینتر بیاید.
انواع سس، سس قارچ، سس لازانیا، سس خامه ای ، سس سفید
سس قارچ
سس قارچ خامه ای
سس بشامل
سس آلفردو پاستا
سس لازانیا
سایر سسها
برخی سسها مانند سویا سس، سس ووستشیر و ... به مواد اولیه خاص و اغلب زیادی نیاز دارند و درستکردن آنها به صورت خانگی واقعا سخت و پیچیده و زمانبر است. سسی مثل سس سویا که با استفاده از دانههای لوبیای سویا تهیه میشود، زمانی حدود 1 سال نیاز دارد تا سس به کیفیت مطلوب برسد و بتوان از آن استفاده نمود.
این سسها که معمولا موارد استفاده خاصی نیز دارند، همهپسند نبوده و طرفداران خاص خود را دارند. با این حال، طرز تهیه همه این نوع سسها در سایت ستاره به شما به طور کامل آموزش داده شده است.
سس پستو، انواع سس، سس سویا، سس ووستشیر
سس سویا (سویا سس)
سس ووستشیر
سس انار
سس استیک
سس پستو
سسهای شیرین مخصوص کیک و دسر
سسهای شیرین به سسهایی گفته میشود که معمولا برای طعمدار کردن و یا تزیین و کاورکردن انواع کیک، دسر و ... از آنها استفاده میشود. این سسها معمولا روان بوده و با طعم میوه یا شکلات تهیه میشوند.
سس شکلات، سس براق فرانسوی، گاناش، کاسترد، سس میوه
سس شکلات
سس کاسترد(کرم کاسترد)
گاناش شکلاتی (خامه شکلاتی)
سس سیب
سس پرتقال
سس کارامل
سس براق فرانسوی
مهمترین کشمکشی که فرزندان پس از طلاق والدین به آن دچار میشوند، ترس از دست دادن پدر یا مادر با هم است. بزرگترین ترس کودکان از این است وقتی که به محبت پدر و مادر نیاز دارند، والدین آنها را ترک کنند و تنها بگذارند.
بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صر ف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.
این نکات را از یاد نبرید:
۱) تأثیرات طلاق بر روی کودکان تأثیرات بالقوه ای هستند.
۲) این تأثیرات در گروه های مختلف سنی کودکان متفاوت است.
۳) میزان این تأثیرات به عوامل زیادی بستگی دارد که تقریبا تمام آنها در کنترل شما هستند.
طلاق همه اعضای خانواده را دچار اضطراب میکند، ولی برای فرزندان ناگوارتر است. تأثیر مستقیم طلاق بر فرزندان تولید عواطف آزاردهنده از جمله ترس، خشم، گیجی و بهتزدگی است.
خوشبختانه کودکان میتوانند پس از مدتی به حیات طبیعی خود بازگردند. البته در این رابطه نقش والدین بسیار اساسی است. آنان باید کودکان خود را زیر چتر حمایت خود قرار دهند و هدایت صحیح را از آنان دریغ نکنند.
طلاق بهخصوص بر کودکان در دوران ابتدایی تحصیل تأثیر عمیقتری میگذارد.
حس عدم امنیت کودکان را بهشدت آزار میدهد و آنها از بازگو کردن شرایط خانواده خود احساس شرمساری دارند.
حتی پس از مدتی ممکن است که بچهها خود را سرزنش کنند. در این باره، واکنش بچهها متفاوت است. برخی غم و درد نهان خود را ابراز میکنند و بعضی دیگر آن را پنهان میکنند.
۱- ترس و اضطراب:
ترس و اضطراب بهخصوص دامن گیر بچههایی میشود که مدارس ابتدایی را میگذرانند. طلاق با خود حس عدم امنیت را در کودکان میپروراند. پس از طلاق برخی از بچهها از حس عمیق ناتوانی رنج میبرند.
بچههای کوچکتر گاه فکر میکنند که والدین در فکر ترک آنها هستند و این حس ناامنی آنها را تشدید میکند. درگیری والدین نیز استرس و اضطراب بچهها را شدت میبخشد.
امکان دارد که عوارض فیزیکی از جمله سردرد، درد معده و غیره در کودکان نمایان شود.
واکنش بچههای بزرگتر عموماً انزوا و خلوت گزینی است که خود گواه دیگری بر ترس و نگرانی آنهاست.
۲- خشم و از کوره دررفتگی:
خشم نیز یکی دیگر از مظاهر رفتاری است که کودکان بهخصوص در مدارس ابتدایی از خود نشان میدهند. گاه بچهها از والدین خشمگین هستند و آنها را سرزنش میکنند. بچههای بزرگتر گاه آشکارا والدینشان را شماتت میکنند.
خشم بچهها گاه با زیر سؤال بردن قوانین خانه و یا وظایفشان جلوهگر میشود. گاه نیز بهشکل فعال فرزندان طلاق با بچههای دیگر به زدوخورد میپردازند
۳- ایجاد زمینه های وسواس در دختران و پسران:
وسواس تکرار بدون اراده و افراطی اعمال و کارهای روزمره است .
۴- بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان:
در این نوع بیماری اجتماعی، فرد فاقد احساس لذت یا درک کمتری از زندگی روزمره است، بی اشتهایی بر او چیره شده و خستگی به طور مداوم در ارگانیسم بدن وی مشاهده می شود.
۵- به وجود آوردن زمینه های اضطراب:
در نوجوانان حالتی شبیه به احساس ترس، نگرانی و تشویش به وجود می آید. در این بیماری علائم بیم از آینده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستی مبانی خانواده از تفکر در مورد برنامه ریزی مدون برای حرکت های دسته جمعی و گروهی وحشت دارد.
۶- ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان:
نتیجه محرومیت های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی یابد و از طرفی سؤال های خود را بی جواب می بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند کاملاً مشهود است.
۷- بی قراری:
این بیماری با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هایی که شاهد جدایی پدر و مادر خود بوده اند مشاهده می شود. حالتی که فرد در مقابل هرگونه عاملی تحریک پذیر است یعنی حتی در مقابل محرک های ضعیف
عکس العمل شدید نشان می دهد.
۸- حسادت، سوءظن و سماجت:
در نوجوانان خانواده هایی که والدین آنها از هم جدا شده اند این حساسیت ها دیده شده است. این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت بیشتر و زیاده از حد نشان می دهند.
۹- قربانی روحی و عاطفی:
کودکان اولین قربانی طلاقند، قربانی روحی، عاطفی و حتی گاهی جسمی. کودک پس از طلاق در خانواده گیج و حسرتزده است و کمتر میتواند تعادل خود را حفظ کند، بویژه کودکی که با پدر و مادر بسیار مانوس است و دائما در دامان آنان و نازپروردهشان بوده است.
۱۰- وحشت از زندگی:
کودکی که والدینش از هم جدا شدهاند، خانه را محل وحشت میداند و بیشتر در جستجوی پناهگاهی دیگر است؛ پناهگاهی که برای او تسلیبخش و محل امن و راحتی باشد.
بسیاری از بیاعتناییهای کودک به دنیا و دیگران هنگام جدایی والدین پیش میآید و این از آن جهت است که روح محدود و کوچک طفل، نمیتواند آن را تحمل کند.
۱۱- یتیمی کودکان:
کودکان پس از طلاق و جدایی والدین، حقیقتا یتیم میشوند. مخصوصا اگر خردسال باشند دردشان عظیمتر است؛ چون طفل در هر سطحی از آسایش و امکانات باشد، باز نیاز به مادر دارد. این درد برای کودکان سنگین است که نمیتوانند خود را به مادر یا پدر برساند و برای دیدار آنان باید منتظر اوقات رسمی باشند.
گاهی طفل نیمهشب برمیخیزد و مادر را طلب میکند. پیداست در آن صورت چه حالی به او دست خواهد داد. این که در اثر اختلاف پدر و مادر، مادرش در خانه نیست و مثلا فردا باید او را ببیند دردی عمیق است.
۱۲- دربهدری و نابسامانی:
حاصل طلاق، دربهدر کردن و نابسامانی فرزندان و به خود واگذاشتن آنان یا سپردن فرزندان به دست نامادری یا ناپدری است که ممکن است آنها را زجر بدهند. پس از طلاق، کودک مجسمهای متحرک و عروسکی است که گاهی نزد مادر، زمانی پیش پدر، هنگامی نزد عمه، خاله، دایی و گاهی هم در پرورشگاه است و پیداست این دست به دست شدنها، عادت یافتن لحظهای به خویها و تربیتها و فرهنگهای متفاوت چه تاثیری نامطلوب در روان کودک و در فرم تربیتی او میگذارد.
۱۳- احساس گناه:
گاهی کودک در جدایی والدین احساس گناه میکند. گمان دارد چون شیطان بوده و پدر و مادر را اذیت کرده، والدین آنان جدا شدهاند. این مساله بیشتر از زبان معصومانه آنان شنیده میشود که: «مامان! بیا دیگه تو را اذیت نمیکنم». یا میگویند: «بابا! بیا قول میدهم دیگر شیطنت نکنم» اینان خود را مسوول احساس میکنند و گمان دارند اشتباهی را مرتکب شدهاند.
۱۴- گیجی و بهتزدگی:
پس از طلاق، کودک مات و مبهوت میشود و حتی انگیزه تحصیل را از دست میدهد و با افت تحصیلی مواجه میشود. گاهی بیمار میشوند و در جستجوی پناهی برای مهرورزی، دلجویی و نوازش هستند، اینان به حقیقت بیمار نیستند، بلکه نقطه اتکای خود را از دست دادهاند، بدینسان با دارو نمیتوان درمانشان کرد، بلکه با نوازش میتوان درد آنان را علاج کرد.
۱۵- تاثیر منفی در رشد:
بررسیها نشان دادهاند کودکانی که از مادر جدا شدهاند، رشدشان کمتر از آنانی است که از مادر خود جدا نیستند؛ اگرچه مادر یک مربی پرورش یافته نباشد و در شرایط بهداشتی روانی مناسب تربیت نیافته باشند، فقدان مادر جلوی شکوفا شدن کودک را در تمام زمینهها میگیرد و در شخصیت عاطفی او اثر منفی میگذارد.
۱۶- بدبینی به پدر و مادر:
کودکان پس از جدایی والدین، معمولا به یکی از والدین، پدر یا مادر بدبین میشوند و به او با نظر کراهت مینگرند. معمولا یا طرفدار پدر میشوند یا طرفدار مادر که در هر دو صورت برای فرزند و حتی والدین نامطلوب است. ضروری است والدین لااقل در برابر کودک، عکسالعمل مناسب داشته باشند و در حضور آنان از هم بدگویی یا شکوه نکنند.
۱۷- کمبودهای عاطفی:
کودکی که از پدر یا مادر جدا شده، از مهر و نوازش دو طرف سیراب نیست و اغلب با تشنگی عاطفی مواجه است و بعید نیست در جستجوی محبت، به دام افراد شیادی بیفتد و عفت و پاکدامنی خود را از دست بدهد، امری که در جوامع مختلف به نمونههای بسیاری از آن برخورد میکنیم.
۱۸- نابهنجاری کودکان:
بالاخره کودکانی که والدین آنان از هم جدا شدهاند، کودکانی عادی و بهنجار نیستند. بررسیهای روانشناسان آلمان نشان داده است اینان اغلب محروم از عاطفه و در بزرگسالی افرادی برای شرارت و جنایت خواهند بود.
طلاق در معنای کلی آن در ذهن بسیاری از افراد فی نفسه امری نامطلوب و ناخوشایند تلقی می شود. بسیاری از زوجین پس از ناکامی و با نهایت درماندگی، طلاق را به عنوان تنها راه حل انتخاب می کنند. روند رو به رشد طلاق در ایران به ویژه در سال های اخیر، نشان می دهد که زشتی و قبح این پدیده در جامعه ما کمرنگ شده است.
جالب است بدانیم بیشتر طلاق ها در سال های اول زندگی و به صورت دقیق تر نیمی از طلاق ها در هفت سال اول زندگی رخ می دهد. یعنی دوره ای که زن و مرد بیشتر بر اساس مسائل احساسی و هیجانی تصمیم گیری می کنند و شاید بتوان گفت که هنوز به شناخت درست و منطقی از انتظارات و مسئولیت های زندگی زناشویی دست نیافته اند.
بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صرف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.
قبل از هر گونه توضیحی در مورد آلزایمر باید روشن نمایم که بیماری آلزایمر یک بماری خاص و نوعی از زوال عقل یا دمانس است. به عبارت دیگر شایعتر این نوع زوال عقل، آلزایمر است. کارکردهای شناختی که در زوال عقل ممکن است آسیب ببینند عبارتند از: هوش کلی، حافظه و یادگیری، زبان قدرت حل مسائل، جهت یابی، ادراک- توجه و تمرکز، قضاوت و توانائیهای اجتماعی و شخصیت
نکته بالینی مهم بر این است که این اختلال ممکن است پیشرونده و یا ثابت و یادائمی باشد ولی آلزایمر یک بیماری پیشرونده است. 50 الی 60 درصدانواع زوال عقل راآلزایمر تشکیل میدهد. شیوع آن در مردان 65 سال به بالا 6/0 درصد و درزنان همین گروه سنی 8/0 درصد است. در سن 90 سالگی میزان شیوع این بیماری 21% است شیوع بیماری در جنس مذکر و مونث در سن 85 سالگی به ترتیب 11 و 14 درصد است (زنان بیشتر)
عوامل خطر ساز آلزایمر عبارتند از: جنس مونث، داشتن بستگان درجه 1 مبتلا به آلزایمر وجود سابقه ضربه به سر سندرم داون، اغلب سن شروع بیمای در دهه هفتم وهشتم و پس از آن است. درموارد نادر این اختلال در دهه پنجم وششم عمر ظاهر میشود. پیشرفت بیماری تدریجی و تخریبی است وبه طور متوسط از زمان شروع علائم تاهنگام مرگ 5 تا 9 سال طول میکشد.
تشخیص نهائی بیماری آلزایمر متکی به معاینه نو روپاتولوژیک خود فرد است (یعنی نمونه برداری از مغز) با این همه تشخیص در عمل پس از رد سایر علل زوال عقل گذاشته میشود. آلزایمر با ژنتیک ارتباط تنگاتنگی دارد تا 40% بیماران سابقة خانوادگی آلزایمر دارند. یک سری رسوبات از جنس مادهای به نام آمیلوئید پلاکهائی را در قشر مخ و دستگاه هیپوکامپ Hypocamp مغز بوجود میآورند که به پلاکهای پیری مشهورند بعضی کرومزومهااز جمله کرومزوم 1و 14و 21 وژن 4E در پیدایش آلزایمر دخالت دارند.
قسمت هائی از مغز در بیماری آلزایمر آسیب دیده اند از جمله هستة مایزت Meynert که باعث میشوند که موادی بنام انتقال دهندههای عصبی استیل کولین و نورا پی نفرین کمتر تولید شوند- مسمومیت با آلومینیوم نیز یک علت ایجادکننده دیگر بیماری است.
بیماریهای دیگری نیز به غی از آلزایمر نیز میتوانند زوال عقل ایجاد کنند ازجمله پارکنسیون- ضربه به سر- HIV بیماریهای عروقی مغز ومصرف مواد و ...
علائم بیماری: همیشه باید در فرد یک سن بالای 40 سال دارد و تغییر شخصیت پیدا کرده، زوال عقل مدنظر باشد.
پسرفت هوشی و فراموشکاری، دلیل تراشی، نظم افراطی- کنارهگیری از اجتماع، شرح رخدادها با جزئیات دقیق ممکن است مشخص کننده زوال عقل باشد. لحن گزنده وحملات ناگهانی خشم نیز دیده میشود. شوخیهای احمقانه، بیثباتی هیچانی ظاهر نامرتب، ادا و اطوار، حالت چهره بیاحساس ، منگ همراه باتخریب حافظه وجود زوال عقل رامطرح میکند.
در اوائل تخریب حافظه خفیف است ومعمولاً برای رویدادهای اخیر بارزتر است (مثلاً شماره تلفن، مکالمات و رویدادهای روزانه) با پیشرفت بیماری اطلاعات حافظه کوتاه مدت بیشتر آسیب میبیند ولی اطلاعات قدیمی حفظ میشودعلامت دیگر آلزایمر زبان پریشی (آفازی) است که به صورت شیوةسخن گفتن مبهم، قالبی، فاقددقت و حاشیه پروازانه بروز پیدا میکند.
علامت دیگر تغییرات روانی و عجی است، صفات شخصیتی قبلی تشدید میشوند، بعضیها پارانوئید میشوند و به اعضای خانواده و مراقب؟؟؟ خود بدبینی میشوند. گاهی درونگرا میشوند.
توهمات و هذیانها: 20-30 درصد بیماران آلزایمر دچار توهم میشوند.
افسردگی و اضطراب: در 40 تا 50% بیماران علامت بارزی است.
سیر و پیش آگهی آلزایمر:
آلزایمر به دو صورت زود رس (سن زیر 65 سالگی) و دیررس (سن بالای 65 سال) بروز میکند.
میانگین طول عمر پس از شروع بیماری و آلزایمر 8 سال است و در صورت وجود سابقه خانوادگی و یا در نوع زودرس با سرعت پیشرفت بیماری اتباط دارد.
در زمان اقدامات پیگیرانه به خصوص در زوال عقل عروقی اهمیت دارد. کنترل فشار خون دربالاترین حد طبیعی مهم است و باعث بهبود کارکرد شناختی در آنها میشود.
در آلزایمر بایستی با کمک به بیمار در شناسائی فعالیتهائی که با عملکرد موفقیتآمیز همراهند، حوزههای عملکرد سالم را دوآنها تقویت کرد. استفاده از تقویم برای حل مشکلات جهت یابی به زمان، تنظیم برنامه برای سازمان دادن به فعالیتها ویادداشت برداری برای مشکلات حافظه به این بیماران کمک میکند.
داروهائی دو نپزیل Aricept- دیواستیگمین Exelon- گالانتامین Reminyl و ممانتینmemantin داروهائی هستند که به طور شایع برای جلوگیری و تا حدی درمان این بیماری استفاده میشوند. درمان عمدتاً داروئی و محافظتی است. متأسفانه سیر بیماری وپیشرونده و غیر قابل پیشگیری است.
نکتة مهمی که هست این است که نباید هر شخصی را که فراموشی دارد فکر کنیم آلزایمر گرفته است. مثلاًشخصی که دچار افسردگی در سنین بالا میشود فراموشی کاذب پیدا میکندکه درخیلی موارد اشتباه میشود. کم کاری تیروئید- هیدروسفالی، تومورهای مغزی، پارکنیسون، عفونتهای خاص مغزی، کمبود ویتامینها سکتههای مغزی و بیماریهای عروقی مغز و خیلی از اختلالات دیگر باعث زوال عقل میشوند و باید با بررسیهای تشخیص و آزمایشگاهی همة این موارد بررسی گردند.
استقلال در کودکان زیر 7 سال
روحیه ی استقلال طلبی را می توان در کودکان از همان ابتدا شکل داد و تقویت کرد. اما باید توجه داشت که فرزندِ شما تا یک سالگی نیاز جدی به شما دارد تا دوران دلبستگی را به خوبی بگذراند؛ اما از آن پس، با راهکارهای ذیل علاوه بر اینکه از محبت های بی دریغ و حمایت شما بهره مند می شود، می توانید از وابستگی او بکاهید و بر استقلالش بیفزایید:
1-جداسازی برای خواب:
12 تا 18 ماهگی مناسب ترین سن جداسازی کودک برای خواب است، اتاق مستقل روحیه ی استقلال را در او ایجاد می کند. البته اگر هم امکان در اختیار قرار دادن اتاق جداگانه را ندارید می توانید قسمتی از اتاق خواب را به کودکتان اختصاص دهید و این کار را می توانید با پارتیشن بندی به صورت زیبایی انجام دهید.
نکته ای که والدین باید در نظر داشته باشند، این است که 3 اتفاق مهمی که می تواند وابستگی کودک به مادر را کم تر کند شامل: جداسازی خواب کودک ، از شیر گرفتن او و از پوشک گرفتن اوست، هر کدام از این مراحل برای کودک و مادر ایجاد فشار خواهد کرد؛ برای اینکه این مراحل را به خوبی پشت سر بگذاریم باید توجه داشته باشیم تا بعضی از رخدادها و رویدادها در مراحل تربیتی نکات مهمی دارد که همزمانی این امور با یکدیگر ممکن است آسیب هایی به کودک بزند و از آنجاییکه فشار بیشتری را به او تحمیل خواهد کرد ممکن است نتیجه ی مطلوب را ندهد و باعث شود تا دیرتر به این امر دست یابیم.
اگر مطالب مربوط به این سه مرحله را قبلا مطالعه نکرده اید در آخر مقاله لینک مربوط به آنها قرار داده شده است.
2- واگذاری امور شخصی :
کودک از 2 سالگی به بعد مایل است کارهای شخصی اش (غذا خوردن، لباس پوشیدن، به پا کردن کفش و...) را خود انجام دهد . حتی این میل گاهی در کودکان 6 ماهه هم دیده می شود که دست مادر را کنار می زند تا خود شیشه ی شیر را بگیرد؛ پس به این میل فطری اش توجه و از آن استفاده کنید.
برای انجام امور شخصی کودک، زمان ویژه ای را در نظر بگیرید تا او را به هنگام رفتن به مهمانی در تنگنا قرار ندهید و دستپاچه نکنید. در صورت ضرورت می توانید از او بخواهید تا برخی کارها (کشیدن زیپ شلوار، بستن دکمه های پیراهن، بستن بند کفش و...) را داخل خودرو انجام دهد.
آخر این مقاله، مطلبی با عنوانِ «لذت اولین گام های زندگی کودک» لینک شده است که هم آن مطلب و هم نظرات مامانای فهیمِ مدرسه ، بسیار قابل تامل و آموزنده خواهد بود.
3- بازی:
بازی هایی از قبیل خاله بازی یا خانه بازی می تواند استقلال او را تقویت کند ، زیرا در قالب بازی، زندگی مستقلانه را تمرین می کند.
چند توصیه:
-از مراقبت شدید کودک خود بپرهیزید.
-در ناسازگاری های او با خواهر و برادرش دخالت نکنید.
-مو، بلوز و یقه ی او را صاف نکنید.
-اگر کسی از فرزند شما مطلبی را می پرسد، به جای او پاسخ ندهید.
این امور استقلال کودک را به خطر می اندازد.
استقلال در کودکان دبستانی
برای ایجاد روحیه ی استقلال در کودکان دبستانی خود ، از راهکارهای زیر استفاده کنید:
1-برنامه ریزی درسی:
با نظر خودش ، برنامه ی درسی را تنظیم کنید تا بر اساس آن ، امور مربوط به مدرسه را انجام دهد و مجبور نباشید دائم در این مساله دخالت کنید و او را متکی به خودتان بار آوردید. در هنگام برنامه ریزی علاقمندی های کودک را در نظر بگیرید. مثلا اگر دوست دارد برنامه کودک ببیند، آن را هم در برنامه ی خود منظور کند و همچنین زمانی را برای بازی ، غذا خوردن و بقیه ی امورِ او در نظر بگیرید و در تمام مراحل با کودک خود مشورت کنید. ساعتی را به او هدیه بدهید که بوسیله ی آن زمان درس خواندن و کارهایش را تنظیم کند، مثلا به او یاد دهید که ساعت را کوک کند و در برنامه های خود آن را به کار ببرد.
2- رفت و آمد به مدرسه:
در صورت امکان (نزدیکی راه، امنیت خیابان، دوستان خوب و...) اجازه دهید خودش به مدرسه برود و از همراهی او بپرهیزید.
3- اردوها:
در صورت اطمینان از مراقبت مربیان در اردوها، او را از رفتن به اردو منع نکنید. با توجه به انجام امور شخصی در اردو، استقلال او تقویت خواهد شد.
4- جمع همسالان:
با فرض داشتن همسالان خوب، اجازه دهید زمانی را با آنان باشد . حتی می تواند گاهی شب را نیز در منزل دوستان خوب و نزدیکان قابل اعتماد بماند. (البته توجه به این امر ضروری به نظر می رسد که اگر از نوعِ تربیت و اعتقادات کسانی که کودک می خواهد بدون حضور شما در کنارشان باشد اطلاعی ندارید و یا آن را مغایر با خود می بینید، این کار نه تنها به سود کودک نخواهد بود بلکه قطعا زیان هایی را نیز به او وارد خواهد کرد.)
5- خرید وسایل شخصی:
فرزند شما در سنی است که می تواند برخی از وسایل مورد نیاز خود (لوازم التحریر، جوراب، وسایل زینتی اتاق خود و...) را خود و بدون حضور شما بخرد. این عمل در استقلال او بسیار موثر است.
6- اعطای حق انتخاب:
به او اجازه دهید انتخابگر باشد. شما می توانید در مسائل گوناگون زندگی، چند گزینه ی خوب را در اختیارش قرار دهید تا یکی را برگزیند. مثلا به جای اینکه به او بگویید: «برو حمام» می توانید بگویید: «الان حمام می روی یا بعد از دیدنِ برنامه کودک؟»
چند توصیه:
-در حضور او درباره اش با دیگران سخن نگویید. این رفتار باعث می شود خود را بنده ی زرخرید شما بداند.
-وقتی از شما درباره ی مساله ای نظر می خواهد، بی درنگ نظر ندهید. ابتدا بگویید: نظر خودت چیه؟ اگر نظر خوبی داشت، بگویید نظرِ من هم همین است و اگر نظر مناسبی نداشت، نظر دهید؛ ولی نظر او را هم به طور کامل رد نکنید.
-وقنی نظری می دهد (به ویژه در جمع) هرگز با جمله هایی از قبیل این که «کسی نظر تو را نخواست» یا «این مطلب به بچه ها مربوط نمی شود» و ... او را خجالت زده نکنید.
-هنگامیکه که از مدرسه، اردو، منزل نزدیکان یا برنامه ای تفریحی برمی گردد، او را سوال پیچ نکنید که آیا خوش گذشت؛ مربیان چه کسانی بودند؛ چه کارهایی انجام دادید و... فقط کافیست به او خسته نباشید بگویید (در صورتیکه خودش مایل بود درباره ی برنامه هایش سخن بگوید، با علاقمندی به سخنانش گوش فرا دهید و این را هم در نظر داشته باشید اگر با کودک خود رابطه ی دوستانه داشته باشید و او احساس نکند که شما به او اعتماد ندارید ، خودش با علاقمندیِ زیاد مایل است تا اتفاقاتی که برایش افتاده است را در تمام مراحل زندگی با شما در میان بگذارد و شما هم با میل و رغبتی که به این امر نشان می دهید، شور و اشتیاق او برای تعریف کردن را بیشتر خواهید کرد. توجه داشته باشید هنگام گوش دادن به سخنانش دست از کار بکشید و اگر تلویزیون روشن است آن را خاموش کنید و به چهره ی او نگاه کنید و احساسات و عواطف او را مهم بشمارید)
فشار خون نیرویی است که توسط جریان خون به دیواره رگ ها وارد شده و یکی از علایم اصلی حیات محسوب می شود.
این فشار توسط عمل پمپ قلب ایجاد می شود، به این صورت که وقتی قلب منقبض می شود فشار خون در رگ ها بالا می رود که آن را فشار سیستولیک (ماکزیمم) می نامند و هنگامی که قلب منبسط شده و دوباره از خون پُر می شود، فشار در رگ ها پایین آمده و آن را فشار دیاستولیک (مینیمم) می نامند. گاهی این نظم به هم خورده و فشار بالا یا پایین می رود.
بنابراین هنگامی که فشار خون را اندازهگیری می کنند، هر دو فشار فوق را در نظر می گیرند.
فشار خون پایین که هیپوتانسیون نیز نامیده می شود، با وجود اینکه در بیماران مبتلا به پرفشاری خون مناسب به نظر می رسد اما در برخی افراد می تواند باعث علایمی مانند سرگیجه و غش شود. در موارد شدید فشار خون پایین می تواند کشنده نیز باشد.
با وجود اینکه فشار خون طبیعی در افراد مختلف می تواند متفاوت باشد، معمولاً فشار خون سیستولیک(عدد بالای فشار) 90 میلی متر جیوه یا کمتر و فشار خون دیاستولیک(عدد پایین فشار) 60 میلی متر جیوه یا کمتر، فشار خون پایین در نظر گرفته می شود.
علل فشار خون پایین می تواند محدوده وسیعی از دهیدراسیون( کم آبی و از دست دادن آب بدن) تا بیماری های خطرناک یا جراحی های مختلف را شامل گردد. فشار خون پایین قابل درمان است اما مهم این است که علت این افت فشار مشخص شده و درمان شود.
فشار خون پایین الزاما به معنای وجود بیماری نیست. با این وجود، اگر شما نشانه هایی از فشار خون پایین دارید، فقط پزشکتان میتواند شرایط را بررسی و علت این موضوع را بیابد.
علائم
بیشتر افرادی که فشارخون پایینی دارند، علائمی نشان نمیدهند. در این افراد، بیماری نهفتهای وجود ندارد که باعث افت فشارخون شود و در نتیجه درمانی لازم نیست. با این حال، زمانی که افت فشارخون مانع رسیدن خون کافی به مغز و دیگر اندامهای حیاتی میشود، بایستی تحت درمان قرار بگیرد. در چنین مواقعی، یک بیماری نهفته منجر به افت فشارخون میشود. علائم رایج افت فشارخون عبارتاند از:
سرگیجه
تاری دید
تپش قلب
خستگی شدید
تشنگی شدید
پوست رنگپریده
ضعف
تنگی نفس
ضربان قلب نامنظم
سبکی سر
حمله
عدم رسیدن خون کافی به مغز در اثر فشارخون پایین منجر به سرگیجه، خستگی شدید و عدم تمرکز میشود. تغییر حالت مانند بلند شدن و ایستادن ممکن است باعث سرگیجه یا سبکی سر شود. زمانی که فردی در حالت ایستاده است، خون به سمت پایین بدن حرکت میکند و این امر باعث کاهش فشارخون میشود. از آنجا که فشارخون افراد مبتلا به فشارخون پایین در حالت عادی پایین است، ایستادن باعث کاهش بیشتر فشار میشود. در نتیجه علائمی همچون سبکی سر و سرگیجه بروز میکند.
دلایل
برخی بیماریها مثل کم آبی بدن ، مشکلات قلب و غدد ، عفونت ها جدی و واکنش های آلرژیک شدید ممکن است باعث افت فشار خون شوند . علاوه بر اینها از دست دادن خون زیاد و مصرف برخی داروها نیز باعث کاهش شدید فشار خون می شوند.
راههای تشخیص افت فشار خون
اندازه گیری فشار خون چه در حالت دراز کشیده و یا ایستاده، اولین قدم برای تشخیص افت فشار خون است. از طریق آزمایشات زیر نیز می توان به افت فشار خون پی برد:
شمارش کامل سلول های خونی : از این طریق می توان به کم خونی و یا افزایش سلول های سفید خون پی برد.
اندازه گیری الکترولیت های خون: از این طریق می توان به کم آبی بدن، دفع املاح بدن، نارسایی کلیه و یا اسیدوز (زیادی اسید در خون) پی برد.
اندازه گیری کورتیزول خون برای تشخیص بیماری غده آدرنال (فوق کلیه) و یا بیماری آدیسون
کشت خون و ادرار برای تشخیص عفونت خون و ادرار
عکسبرداری از قفسه سینه و شکم
سی تی اسکن برای تشخیص ذات الریه، نارسایی قلبی، وجود سنگ کیسه صفرا، پانکراتیت و دیورتیکولیت
الکتروکاردیوگرام برای تشخیص ضربان کند یا تند قلب، پریکاردیت (عفونت پرده قلب) و آسیب عضله قلبی
ثبت هولتر برای تشخیص ضربان غیرطبیعی قلب
اکوکاردیوگرام که ساختار و حرکت قلب را توسط امواج اولتراسوند نشان می دهد
برای جلوگیری از کاهش فشار خون، قبل از بیرون آمدن از رختخواب، برای چند دقیقه نفس عمیق بکشید و سپس به آرامی بنشینید و بعد بایستید
درمان
کسانی که افت فشار خون خفیف دارند اگر در وضعیت ایستاده طولانی قرار بگیرند، میتوانند با تغییر وضعیت از حالت ایستاده به نشسته یا خوابیده و بالا آوردن پاها به طوری که بالاتر از سطح بدن قرار گیرد، سبب بازگشت خون بیشتر به قلب شوند و افت فشار خون را جبران کنند.
نوشیدن آب و جبران مایعات از دست رفته در ورزشکاران و افراد گرمازده یا دچار تب از افت فشار خون جلوگیری میکند. مصرف نمک به مقدار کم نیز همراه مایعات در بالا بردن فشار خون موثر است. همچنین اجتناب از تغییر وضعیت ناگهانی در کسانی که دچار علائم افت فشار میشوند نیز در پیشگیری از این عارضه موثر است.
در کسانی که به طور متوسط یا شدید دچار افت فشار خون شدهاند درمان شامل برطرف کردن یا درمان علت اولیه و سپس جبران مایعات بدن به کمک تزریق سرم یا تزریق خون یا استفاده از داروهایی است که فشار خون را بالا میبرند. فراموش نکنید افرادی که مکرر دچار افت فشار خون میشوند حتما برای پیدا کردن علت آن باید به پزشک خود مراجعه و آن را برطرف کنند.
درمان اورژانسی
زمانی که دچار افت ناگهانی فشار خون شده اید موارد ذیل جهت درمان اورژانسی توصیه می گردد:
مقداری چای دارچین میل نمایید تا به سرعت تاثیر آن را در بالا بردن فشار خونتان مشاهده نمایید برای این کار با توجه به این که تهیه دم نوش از چوب دارچین مقداری زمانبر است و در لحظه اورژانس ممکن است تهیه دم نوش از چوب دارچین موجب صرف زمان گردد، توصیه می شود از پودر دارچین استفاده نمایید و مقداری از پودر آن را داخل آب جوش ریخته، بعد از چند دقیقه که دم کشید با عسل شیرین کنید و میل نمایید.
مصرف نمک دریا باعث تعدیل در فشار خون می گردد، اگر دارچین دم دست نبود و امکان مصرف آن را نداشیتد، مصرف مقدار نمک دریا می تواند برای رفع افت فشار خون نافع باشد.
مصرف شربت زنجبیل و عسل نیز برای بالا بردن فشار خون مفید می باشد
لازم به ذکر است افرادی که دارای مشکل پایین بودن فشار خون می باشند (نه این که به صورت ناگهانی فشارشان افت کرده باشد)، باید مواد غذایی سرد را با مصلحاتشان میل نمایند و همچنین مصرف گوشت گنجشک در دراز مدت در رفع مشل افت فشار خون آنها مفید بوده و فشار خون را بالا می برد.
در بین گوشت ماکیان، گوشت کبوتر فشار را پایین می آورد، لذا برای افراد دارای فشار خون مصرف این گوشت توصیه می شود.
توصیههایی برای افراد مبتلا به فشارخون پایین
برخورداری از یک رژیم غذایی سالم که از تمام گروههای غذایی بهره میبرد، مواد مغذی موردنیاز بدن را تأمین خواهد کرد.
وعدههایی غذایی مکرر اما کوچک به جای دو وعده غذایی بزرگ به پیشگیری از افت فشارخون کمک میکند.
محدودسازی مواد غذایی سرشار از کربوهیدرات مانند سیبزمینی، برنج، نان و پاستا به کنترل فشارخون کمک میکند.
نوشیدنیهای حاوی کافئین به صورت موقت فشارخون را افزایش میدهند.
مصرف غذاهای سرشار از سدیم به بهبود سطح فشارخون کمک میکند. با این حال سدیم اضافی منجر به بروز مشکلات قلبی میشود.
نوشیدن آب کافی حجم خون را افزایش میدهد و از کمبود آب جلوگیری میکند.
مواد غذایی سرشار از پروتئین، ویتامین ب کمپلکس و ویتامین سی را در رژیم غذایی خود بگنجانید.
از ایستادن یا قرار گرفتن در یک موقعیت برای مدت طولانی خودداری کنید.
از تغییر حالت ناگهانی بپرهیزید.
در محیطهای گرم و خشک قرار نگیرید.
اگر دچار افت فشارخون شدید، بنشینید و پاهای خود را بالاتر از سطح قلب قرار دهید.
هنگامی که فشار خون خیلی پایین بیاید، در این صورت اعضای اصلی داخل بدن از قیبل مغز، کلیه ها و قلب نمی توانند کار خود را به درستی انجام دهند و ممکن است به طور موقت و یا دائم از کار بیفتند. فشار خون طبیعی 120 روی 80 میلیمتر جیوه است.
فشار خون پایین، اغلب به عنوان کمتر از ۹۰ میلی متر Hg سیستولیک یا ۶۰ میلی متر Hg دیاستولیک تعریف می شود، یک بیماری شایع پزشکی با عللی مختلف است ، از جمله حاملگی، مشکلات قلبی، برخی از عفونت های شدید و یا آلرژی ها، کم خونی و حتی کم آبی بدن. اگر فشارخون پایین و بدون علائم طولانی مدت دارید، باید کمی نگران باشید. با این حال، اگر در معرض کاهش ناگهانی فشار خون هستید، باید به پزشک خود مراجعه کنید.
رژیم غذایی خود را تغییر دهید
۱- مقدار آب زیادی آب بنوشید
کم بودن فشار خون می تواند با کمبود آب همراه باشد، بنابراین شما می توانید فشار خون خود را با افزایش مصرف آب افزایش دهید. حداقل هشت تا ده لیوان آب ،۸ اونس در روز بنوشید. اگر این کار بر نشانه های شما اثر نداشته باشد یا اگر وقت خود را در خارج از منزل یا با تمرین می گذرانید، باید آب بیشتری بخورید.
نوشیدنی های بهداشتی با الکترولیت ها نیز می توانند فشار خون را بالا ببرند، اما نباید از نوشیدنی هایی با قند بالا استفاده کنید.
۲- وعده های غذایی کوچکتر و مکرر بخورید
خوردن چند وعده غذایی به جای یک یا دو وعده غذایی بزرگ، می تواند به تنظیم قند خون و فشار خون کمک کند. درست کردن این غذاهای سالم و کم کربوهیدرات را به عنوان هدف خود قرار دهید.
وقتی کربوهیدرات می خورید، از کربوهیدرات های فرعی مانند ماکارونی و نان سفید خودداری کنید. در عوض کربوهیدرات های پیچیده مانند بلغور جو دوسر، ماکارونی کامل، نان کل دانه و جو استفاده کنید.
۳- رژیم غذایی خود را متعادل کنید
یک راه مهم برای تنظیم فشار خون و بهبود سلامت شما این است که یک رژیم سالم و متعادل داشته باشید. یک رژیم متعادل شامل گوشت بدون چربی و ماهی، غلات و بسیاری از میوه ها و سبزیجات است.
از مواد غذایی فراوری شده که قند و چربی بالایی دارند اجتناب کنید. در حالی که اغلب دارای مقادیر زیاد سدیم هستند، آنها منبع سالم مواد مغذی نیستند.
۴- مصرف ویتامین B12 و آهن خود را افزایش دهید
این ویتامین ها به عملکرد درست فشار خون و گردش خون کمک می کنند. غلات حاوی هر دوی این مواد معدنی اند. برخی منابع دیگر B12 شامل ماهی و محصولات لبنی مانند پنیر، شیر و ماست هستند. آهن را می توان در سبزیجات سبز تیره مانند بروکلی و اسفناج نیز یافت.
۵- مصرف الکل را کاهش دهید
الکل باعث کم آبی بدن می شود، حتی اگر با اعتدال مصرف شود. اگر فشار خون پایین دارید، باید از مصرف الکل خودداری کنید.
۶- کافئین بنوشید
کافئین عروق خونی را فشرده کرده که می تواند فشار خون را افزایش دهد. افزایش متعادل مصرف کافئین می تواند به افزایش فشار خون کمک کند.
۷- سعی کنید از داروهای گیاهی استفاده کنید
دستگاه فشار خون
داروهای گیاهی برای کمک به فشار خون اثبات نشده اند، اما شواهد حاکی از آن است که برخی از گیاهان ممکن است اثرات فشار خون پایین را کاهش دهند. برخی از این موارد عبارتند از انیسون و رزماری. اضافه کردن این ها به رژیم غذایی شما مزیت هایی دارد، اما شما باید قبل از مصرف هر مکمل گیاهی، از پزشک خود مشورت بگیرید. با این وجود آشپزی با این گیاهان اثرات قابل رویتی دارد.
در حقیقت زنجبیل ممکن است فشار خون را کاهش دهد، بنابراین اگر فشار خون پایین دارید، از مکمل های غذایی استفاده نکنید.
دارچین نیز ممکن است فشار خون شما را کاهش دهد. اگر فشار خون پایین دارید، از مکمل های حاوی دارچین استفاده نکنید.
فلفل نیز ممکن است فشار خون پایین را پایین بیاورد.
شیوه زندگی خود را تغییر دهید
۱- وضعیت بدن خود را به آرامی تغییر دهید
علایم فشار خون
برای کاهش اثرات سرگیجه مرتبط با فشار خون، ارام باشید و حساب شده حرکت کنید. هنگام تغییر حالت از حالت خوابیده به نشسته یا از نشسته به ایستاده مراقب باشید.
۲- از صاف کردن پاهای خود هنگام نشستن خودداری کنید
صاف کردن پاها می تواند گردش خون شما را محدود کند. به منظور حفظ گردش خون سالم بدن، سعی کنید پاهای خود را در حالت راحت بگذارید و با زانوهای خم بنشینید.
۳- به طور منظم ورزش کنید
ورزش منظم به سلامت شماو تقویت و تنظیم جریان خون سالم نیز کمک می کند. هرچیز ساده ای مانند پیاده روی سریع ۲۰ دقیقه ای روزانه می تواند به سلامت روحی و جسمی شما کمک کند.
اگر فشار خون شما هنوز تنظیم نشده از تمریناتی که شامل بلند کردن اجسام سنگین هستند خودداری کنید. این می تواند منجر به درد یا آسیب دیدگی شود.
۴- جوراب تنگ بپوشید
جوراب های تنگ اغلب برای کمک به کاهش تورم و جمع آوری خون در پایین تنه و بهبود گردش خون استفاده می شوند. همواره در فعالیت های روزمره خود جوراب تنگ بپوشید ، این کار با منظم نگه داشتن جریان خون درون رگ ها به تنظیم فشار خون شما کمک می کند.
۵- از دوش های داغ و طولانی اجتناب کنید
دوش آب داغ می تواند باعث انبساط رگ های خونی شما شود که می تواند منجر به کاهش بیشتر فشار خون شود. این کار می تواند از دلایل سرگیجه و خستگی باشند. شما می توانید دوش آب گرم (به جای داغ) داشته باشید و از حمام و یا حوضچه های داغ اجتناب کنید. شما همچنین میتوانید برای زمان هایی که سرگیجه دارید یک دستگیره یا صندلی زیر دوش در حمام خود داشته باشید.
درمان پزشکی برای درمان فشار خون پایین
۱- در صورت تغییرات ناگهانی فشار خون، به پزشک مراجعه کنید
اگر فشار خون طبیعی یا فشار خون بالا دارید و ناگهان فشار خونتان پایین می رود، باید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید. شروع فشار خون پایین می تواند نشانه مهم هشدار دهنده بیماری های خطرناک مخصوصا برای افراد مبتلا به دیابت باشند،.
حتی اگر کاهش ناگهانی فشار خون تنها علائم شما باشد، با پزشک خود مشورت کنید.
۲- تغییر داروها یا دوزهایتان را درخواست کنید
عوارض جانبی بعضی از داروها باعث کاهش فشار خون شما میشود. با پزشک خود مشورت کنید که آیا داروهای فعلی شما می توانند فشار خون شما را کاهش دهند و تغییر داروهای تجویزی میتواند فشار خون شما را افزایش دهد یا خیر؟
۳- برای بررسی وضعیت پزشکی خود ازمایش دهید
فشار خون پایین می تواند نشانه های بیماری های دیگر مانند دیابت، بیماری های قلبی، کمبود کورتیزون یا مشکل تیروئید باشد. اگر بعد از رژیم غذایی و تغییر شیوه زندگی با مشکل فشار خون پایین مواجه شدید ، از پزشک خود برای ارزیابی وضعیت پزشکی تان درخواست کنید.
۴- در مورد داروهایی که فشار خون را افزایش می دهند، تحقیق کنید
علائم فشار خون
Fludrocortisone .و Midodrine هر دو داروهایی هستند که می توانند به افزایش فشار خون کمک کنند. از پزشک خود درباره یکی از این داروها که برای وضعیت شما مناسب است بپرسید.
معمولا افرادی که فشار خون پایین دارند دارو مصرف نمی کنند،البته دلیلی برای نگرانی نیست، مگر اینکه علائمی داشته باشند
۵- علائم هشدار دهنده را تشخیص دهید
اگر فشار خون پایین شما با علائم دیگر همراه است یا اگر فشار خون طبیعی یا حتی فشار خون بالا دارید و در حال حاضر به طور ناگهانی فشار خونتان پایین میرود ، باید به پزشک مراجعه کنید. اگر علایم زیر را همراه با فشار خون پایین تجربه کرده اید، با پزشک خود تماس بگیرید:
سرگیجه
غش
تمرکز دشوار
تاری دید
حالت تهوع
پوست سرد و رنگ پریده
تنفس سریع و کم عمق
خستگی
افسردگی
تشنگی
سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان
https://www.instagram.com/valentino.cake/
اگر مغزهای ما کامپیوتر بودند، به راحتی یک چیپ به آن اضافه می کردیم و حافظه مان را ارتقا می دادیم، اما مغز انسان از پیشرفته ترین ماشین ها نیز پیچیده تر است پس برای بهبود آن به تلاش بیشتری نیاز است.اگر مغزهای ما کامپیوتر بودند، به راحتی یک چیپ به آن اضافه می کردیم و حافظه مان را ارتقا می دادیم، اما مغز انسان از پیشرفته ترین ماشین ها نیز پیچیده تر است پس برای بهبود آن به تلاش بیشتری نیاز است. درست مانند ماهیچه های بدن، توانایی شما برای به یاد آوردن چیزها با تمرین حافظه و تغذیه آن با یک رژیم مناسب و دیگر عادت های سالم زندگی کردن افزایش می یابد. مراحلی هستند که شما با طی کردن آنها حافظه تان را تقویت کرده و ظرفیت آن را بازیابی می کنید. اول بهتر است بدانیم چگونه به یاد می آوریم؟
حافظه چیست ؟
به بیان ساده، حافظه فعالیتی ذهنی است که طی آن اطلاعاتی که آموخته ایم یا تجربه کرده ایم، فراخوانی می شوند. این تعریف ساده پروسه پیچیده ای را پوشش می دهد که بخشهای مختلفی از مغز را در بر می گیرد و از راههای مختلف به ما خدمت می کند.حافظه می تواند کوتاه مدت و بلندمدت باشد، در حافظه کوتاه مدت ذهن شما اطلاعات را برای چند ثانیه یا چند دقیقه ذخیره می کند. مثل مدت زمانی که شما یک شماره تلفن را می گیرید یا در بین قیمتهای تعداد زیادی کالا جستجو می کنید و انها را با هم مقایسه می کنید. این حافظه ضعیف است و البته به همین منظور ساخته شده است.مغز شما به زودی پیغام "دیسک فول" می دهد اگر هر شماره تلفنی را که می گیرید یا هر موضوعی را که در تلویزیون می بینید به خاطر بسپارید. مغز شما به گونه ای است که بطور متوسط هفت آیتم را به خاطر بسپرد، به همین دلیل است که شما برای چند دقیقه شماره تلفن جدید را بخاطر می آورید اما برای هر بار خرید آنلاین باید کارت اعتباری را جلوی خود نگه دارید.
حافظه بلندمدت شامل اطلاعاتی است که شما برای حفظ کردن آن خودآگاه یا ناخودآگاه تلاش به خرج می دهید. بخاطر اینکه شخصاً برای شما مهم است (برای مثال اطلاعاتی درباره خانواده و دوستان)،شما به آن نیاز دارید(مثل طرز عملکردی شغلی، ماده ای که مشغول مطالعه و آزمایش روی آن هستید) یا تاثیر عاطفی دارد(اولین باری که ماهیگیری کردید، روزی که عموی شما فوت کرد).برخی از اطلاعاتی که در حافظه بلندمدت ذخیره می شوند برای بازخوانی نیاز به تلاشی خودآگاه دارند. خاطرات اتفاقی که خاطراتی شخصی هستند درباره تجربیات شما در زمانهایی خاص. خاطرات معنایی (اطلاعات حقیقی و واقعی که به زمان و مکان مربوط نمی شوند) که می توانند هر چیزی باشند مانند نام سیاره ها و رنگ موی فرزندتان. نوعی از حافظه بلندمدت مربوط به مهارتها و امور روزمره ای است که شما اغلب اجرا می کنید و نیاز به بازخوانی هوشیارانه ندارند.بخشهای اصلی مغز که بویژه در تشکیل و حفاظت حافظه مهم هستند.هیپوکامپوس یک ساختار اولیه در مغز به تنهایی بزرگترین نقش را در پردازش اطلاعات حافظه به عهده دارد.
بادامه، قسمتی بادامی شکل در نزدیکی هیپوکامپوس، پردازش احساسات را به عهده دارد و خاطراتی را که شامل احساسات می شوند در حافظه حک می کند.قشر مخی لایه خارجی مغز بیشترین حافظه بلندمدت را در نواحی مختلف نگهداری می کند (بر اساس اینکه آن اطلاعات شامل چه پردازشی می شوند: زبان ی، ورودی حسی، حل مشکل و...)علاوه بر این حافظه ارتباط بین اجزای شبکه مغز یعنی نورون ها را نیز شامل می شود.
مراحل تشکیل و نگهداری در حافظه
مغز طی سه مرحله عملیات تشکیل و نگهداری خاطرات را انجام می دهد :
▪ اکتساب: اطلاعات جدید از طریق راه های میان نرون ها وارد مغز شده و به منطقه اختصاصی خود می رسد. کلید رمزگذاری اطلاعات برای نشستن در حافظه، تمرکز است. اگر شما با توجه و علاقه روی اطلاعات تمرکز نکنید، آنوقت مثال بارز: از این گوش وارد می شود و از گوش دیگر بیرون می رود، خواهید بود! به همین دلیل است که معلمان همیشه از دانش آموزان می خواهند که به درس توجه کنند.
▪ استحکام: اگر شما به خوبی تمرکز کرده باشید تا اطلاعات جدید در مغز شما رمزگذاری شوند، هیپوکامپوس سیگنالی می فرستد تا این اطلاعات در حافظه بلندمدت شما ذخیره شوند. این اتفاق سریع تر رخ می دهد اگر مورد به چیزی مربوط باشد که شما از قبل می دانید یا باعث برانگیختن عواطف شما شود.
▪ بازیابی: وقتی شما اطلاعات را بازخوانی می کنید، مغزتان باید همان الگو از سلولهای عصبی را فعال کند که برای ذخیره از آن استفاده کرده بود. هر چقدر شما بیشتر به آن اطلاعات نیاز پیدا کنید، نگهداری آن در میان ارتباطات سلولهای عصبی سالم راحت تر خواهد بود.
نکاتی برای تقویت و بهبود حافظه :
آیا احساس می کنید حافظه ضعیفی دارید؟ احتمالا در هنگام پردازش اطلاعات عادتهای غیرمفیدی دارید که باعث این امر می شود. به غیر از بیماری ها، اختلالات یا جراحت ها، شما می توانید حافظه خود را بهبود بخشید.
▪ تمرینات مغزی: حافظه مانند قدرت ماهیچه هاست: "از آن استفاده کن و گرنه از دستش می دهی". تازگی و تحریک حسی مبنای تمرین مغزی است. اگر شما روال روزمره زندگی تان را بشکنید و بتوانید برای انجام کارهای خود چالشی ایجاد کنید، آن زمان از گذرگاه هایی در مغزتان استفاده خواهید کرد که قبلاً استفاده نکرده بودید. مانند اینکه دندان هایتان را با دست دیگرتان که به آن عادت ندارید مسواک بزنید و در اینصورت ارتباطات کوچک در سمت غیرغالب مغز ایجاد می شود.
یا از تمرینات عصبی کمک بگیریدتا مجبور شوید از توانایی ذهنی خود در راه های غیرمعمول استفاده کنید مثلا با چشمان بسته حمام کنید و لباس بپوشید. درباره موضوعی که تابحال به آن توجهی نداشته اید و چیزی نمی دانستید، یک دوره آموزشی بگذرانید، یک بازی استراتژیک یاد بگیرید، روشهای آشپزی نا آشنا و جدیدی را امتحان کنید. این بهترین راه برای فعالیت سیناپس های عصبی است.
غیر از راه های ویژه ای که در بالا گفتیم، راه های معمولی نیز هستند که به شما کمک خواهند کرد :
توجه کافی داشته باشید: بدون توجه چیزی در مغز شما رمزگذاری نمی شود، در نتیجه آن را یاد نخواهید گرفت و متعاقباً چیزی به یاد نخواهید آورد. ۸ ثانیه طول می کشد تا یک نمونه از اطلاعات در هیپوکامپوس شما پردازش شود و وارد بخش اختصاصی اش شود. پس در هنگام تمرکز، همزمان چند کار را انجام ندهید! اگر به سرعت حواستان پرت می شود، اطلاعات را در جایی دریافت کنید که ساکت باشد و چیزی باعث انقطاع تمرکز نشود.بسیاری از مردم از طریق بصری فرا می گیرند. در بهترین حالت آن مطلب را باید بخوانند یا آن موضوع را بصورت تصویری مشاهده کنند. اما بعضی از مردم از طریق شنوایی یاد می گیرند. آنها باید اطلاعات را ضبط کنند و انقدر گوش دهند تا به خاطر بسپارند.
▪ از حواس پنج گانه برای بخاطر سپردن استفاده کنید: حتی اگر از طریق بصری بهتر یاد می گیرید، آنچه را که می خواهید بخاطر بسپرید بلند بخوانید. اگر می توانید آن را موزون و ریتمیک بخوانید، سعی کنید آن را به ویژگی هایی همچون رنگش، بافت، بو یا مزه اش ربط دهید. عمل فیزیکی دوباره نوشتن اطلاعات می تواند کمک بسیاری به شما کند مانند اینکه آن را در مغز شما حک کند.اطلاعات جدید را به آن چیزهایی که از قبل می دانستید ربط دهید مثل اطلاعات جدید که بر پایه شناخت قبلی شما تشکیل می شود یا مثلا آدرسی از شخصی که در خیابانی زندگی می کند و شما آن خیابان را بخاطر شخص دیگری که از قبل می شناختید و آنجا ساکن است، به یاد دارید.
▪ سازماندهی اطلاعات: آدرس ها و قرارهای ملاقات را در دفترچه و تقویم بخصوصی یادداشت کنید، خیلی از مردم این اصل ساده را نادیده می گیرند! درباره مسایل پیچیده یادداشت بردارید سپس آنها را دسته های مختلف تقسیم کنید. از متن و تصویر با هم برای یادگیری استفاده کنید.درباره اطلاعات پیچیده تر، اول روی اصول بنیادی تمرکز کنید و نه بخاطر سپردن تک تک جزییات. تمرین کنید که بتوانید مطلب را به زبان خودتان برای دیگران شرح دهید.وقتی در یک روز چیزی را می آموزید همان روز برای مثال چندین ساعت بعد آن را دوباره مرور کنید و با فواصل زمانی این کار را تکرار کنید. محققان "مرور مطالب با فاصله" را تاثیر گذار تر از یادگیری با شتاب و شب امتحانی می دانند.
▪ انگیزه و نگرش مثبت: به خودتان بگویید که مصممید آنچه را باید حفظ کنید، یاد بگیرید و مطمئن باشیدقادر به انجام آن خواهید بود! اگر مدام مثل برخی از مردم بگویید که حافظه ضعیفی دارید توانایی مغز برای بخاطر سپردن کم می شود. درحالیکه افکار مثبت برای شما امید به موفقیت و بازخورد مفید در پی خواهد داشت.
عادتهای سالم
▪ ورزش منظم: میزان اکسیژن را در مغز افزایش می دهد، ریسک اختلالاتی را که منجر به از دست دادن حافظه می شود کاهش می دهد ماننده دیابت و بیماری های قلبی عروقی. افزایش تاثیر مواد شیمیایی مفید مغز و حفاظت از سلولهای آن نیز از دیگر تاثیرات ورزش است.
▪ مدیریت استرس: کورتیزول ، هورمونی که موجب استرس می شود، اگر کنترل نشود می تواند به هیپوکامپوس آسیب وارد کند. استرس همچنین تمرکز را مشکل می کند.
▪ خوب خوابیدن: خواب برای حفاظت از حافظه ضروری است. اختلالات خواب شما را خسته نگه می دارد و در نتیجه قدرت تمرکز از بین می رود.
▪ اجتناب از سیگار: سیگار ریسک اختلالات عروقی را افزایش می دهد که باعث سکته می شود و انسداد سرخرگ از رسیدن اکسیژن به مغز جلوگیری می کند.
مواد غذایی
ویتامین ب بخصوص ب۶ و ب۱۲ و اسید فولیک، سلولهای عصبی را مغز را محافظت می کند و اسید آمینه را که برای نرون ها سمی است، می شکند. آنها همچنین باعث ساخت گلبولهای قرمز می شوند که با خود اکسیژن حمل می کنند. (بهترین منبع: اسفناج و برگهای سبز، بروکلی، مارچوبه، توت فرنگی، هندوانه، مرکبات، سویا)
آنتی اکسیدان مثل ویتامین سی و ئی و بتا کاروتن رادیکال های آزاد را از بین می برند. همچنین جریان اکسیژن را بهبود می بخشد. بهترین منابع: زغال اخته، سیب زمینی ، گوجه فرنگی، اسفناج، بروکلی، چای سبز، دانه ها مرکبات و جگر)
امگا۳ و اسیدهای چرب در مغز متمرکز می شوند و با فعالیت شناختی در تقابل هستند. آنها چربی های سالم نامیده شده و از کلسترول بالا جلوگیری می کند. (منابع : ماهی های قزل آلا، شاه ماهی، تون، هالیبوت، اسقومری. روغن درخت گردو)
سایت فریا ( www.farya.com )
یکی از راه های از شیر گرفتن کودک، زمانی که محدودیتی برای شیر خوردن کودک وجود ندارد این است که به کودک اجازه دهید خودش درباره زمان قطع شیر مادر تصمیم بگیرد به این ترتیب که نه به او شیر تعارف کنید و نه مانع شیر خوردنش شوید. بدین ترتیب کودک شما تنها زمانهایی که نیاز جسمی و عاطفی زیادی به شیر مادر دارد از آن استفاده خواهد کرد. این روش اگر چه خیلی کند است اما اگر مادر با کودک ارتباط زیادی داشته باشد و کودک را تشویق کند و همچنین او را با غذاهای دیگر سیر کند، کودک خود به خود از راه های دیگر نیاز جسمی و عاطفی خود را برطرف می کند و کم کم بدون هیچ درد سری شیر مادر را رها می کند. با این حال ممکن است مجبور شوید کودک را با روشهای دیگری از شیر بگیرید بنابر این به توصیه ها در ادامه مطلب توجه کنید.
روشهای سنتی از شیر گرفتن
طعم نا خوشایند به جای شیر مادر: یکی از روشهای معمول برای از شیر گرفتن کودک، استفاده از داروهای گیاهی تلخ است. مادر قبل از اقدام به شیر دادن، موضع شیردهی را با داروی تلخ گیاهی نظیر صبرزرد، کلپوره و... آغشته کرده، به محض اینکه کودک شروع به شیر خوردن می کند، به جای طعم شیرین شیر، دهانش تلخ و از شیر خوردن منصرف می شود. از جمله آثار نامطلوب این روش آن است که گیاهان دارویی مصارف درمانی خاص خود را دارند و هر دارو در جهت درمان یک بیماری به کار می رود. به عنوان مثال صبرزرد جزو داروهای مسهل است و در صورت مصرف زیاد ممکن است کودک را دچار اسهال کند. مصرف بیش از اندازه کلپوره نیز به ویژه برای کودکان حالت مسموم کننده دارد.
* در مواقعی نیز مادر با زخمی یا بد نما جلوه دادن سینه، حس ترحم کودک را بر می انگیزد. در نتیجه شیرخوار برای اینکه مادرش احساس ناراحتی نکند شیر نمی خورد. از جمله معایب این روش نیز می توان به آثاری که این کار می تواند بر روح کودک بگذارد، اشاره کرد. در این حالت کودک قلباً برای مادر متأسف می شود. گاهی هم ممکن است کودک از این وضعیت بترسد و مشکلی بر مشکلات بیفزاید.ضمن آنکه بعد از رفع مانع، کودک مجدداً جهت خوردن شیر اقدام می کند و بعد از آن، حرفهای مادر را دروغ می پندارد و برای حرف او ارزش قایل نمی شود.
روش تدریجی اما قاطع :
روش تدریجی اما قاطع ، برای از شیر گرفتن کودک موفق ترین روش است . برای کودک 6 ماهه اجرای برنامه شیردهی هر چهار ساعت یک بار مناسب است . ضمن اینکه می توان به تدریج غذای کمکی را در تغذیه کودک وارد کرد . با اعمال این روش مادر می تواند برنامه ریزی غذایی برای کودک داشته باشد در نتیجه با اعتماد به نفس در پیشرفت و پیش بینی مسایل به پیش برود . شروع به دادن مایعات در لیوان مخصوص کودک و یا با قاشق ، بغل کردن عروسک ، خرس کوچولو یا قطعات پارچه ای دیگر جانشین خوبی برای دلبستگی کودک به شیر مادر شمرده می شود .
وقتی فواصل شیردهی مشخص شد مادر می تواند حذف تدریجی وعده های شیر را شروع کند . حق انتخاب با مادر است . بعضی ها ابتدا حذف شبانه را در نظر می گیرند ، برخی ترجیح می دهند ، شیر دادن وقت ناهار را اول قطع کنند . چون اطمینان دارند کودک به جای شیر ، غذای کافی برای خوردن دارد . اما اغلب بهتر است مادر بعد از خوردن یک غذای سفت ، یعنی زمانی که کودک سیر است به او شیر بدهد .
این مسأله مهم است که وقتی یک نوبت شیر دادن حذف شد مجدداً در لحظه های بی تابی کودک برقرار نشود . ممکن است کودک با صدای بلند اعتراض خود را بیان کند ولی مادر باید هدف نهایی خود را به خاطر داشته باشد چون هر گونه تردید موجب تشدید تقاضاهای کودک می شود . وقتی مادر تصمیم خود را گرفت ، قاطعیت تصمیم او ، به کودک انتقال می یابد . تغذیه قبل از خواب و یا هنگام صبح آخرین نوبتهایی هستند که باید حذف شوند پس مادر می تواند این نوبت را تا زمانی که کودک علاقه خود را از دست بدهد ، حفظ کند .
زمان مناسبی برای این کار انتخاب کنید
اگر کودک بیمار است یا پرستار جدیدی به منزل آوردهاید، اگر تازه اسباب کشی کردهاید و یا مشکلی در محل کارتان دارید که شما را کم طاقت کرده است بهتر است این کار را به زمان دیگری واگذار کنید. همانطور که می دانید کودکان در زمان هایی که بیمار می شوند و یا تغییراتی در شرایط شان ایجاد می شود وابستگی بیشتری به شیر مادر پیدا می کنند و به همین علت از شیر گرفتن آنها سخت تر می شود. زمانی که مادر فرصت بیشتری برای بیرون بردن و سرگرم کردن فرزندش دارد، بهترین زمان از شیرگیری کودک است، زیرا محدودیتهای محیط بیرون، مانعی برای شیر خوردن کودک محسوب می شود و سرگرم بودن او، اشتیاق به شیر خوردن را کم می کند. یادتان باشد از شیر گرفتن کودک نارس باید دیرتر از کودک عادی و سالم انجام شود.
حواس کودک را پرت کنید
برنامه روزانه تان را طوری بچینید که سر کودک حسابی گرم شود و یادش برود از شما شیر طلب کند. بخصوص در ساعت هایی که فرزندتان شیر شما را می خورد فعالیتهای جذاب و بازیهای سرگرم کننده و یا رفتن به پارک و گردش می تواند او را از یاد آوری آنچه از دست داده باز دارد. دادن غذاهای جذاب و رنگارنگ و مورد علاقه کودک هم در ساعاتی که عادت به شیر خوردن داشته می تواند نیاز جسمی او را کمتر کند و باعث شود که او کمتر بهانه بگیرد.
تنوع غذایی را از یاد نبرید
پیش از آن که کودک را از شیر بگیرید، او را به غذا خوردن و نوشیدن مایعات با لیوان عادت دهید. این موضوع باعث می شود که برای ترک خوردن شیر مادر مجبور به تحمل سختی های غذا خوردن با قاشق و چنگال نشود. برای او سرویس غذا خوری جداگانهای، با طرح های کودکانه و رنگ های شاد و تند بخرید.
برای اینکه کودک سیر شود و در ضمن کمتر بهانه بگیرد انواع مختلفی از غذاها را به او تعارف کنید. از غذاهای جامد رنگی با طعم های مختلف گرفته تا انواع نوشیدنی ها و میوه ها که بتواند توجه او را به خوردن جلب کند. البته یادتان باشد برنج و سیب زمینی و نان و انواع گوشت حتما در ترکیب غذاها باشد تا نیاز جسمی کودک به کربوهیدرات و پروتئین را برطرف کند. بهتر است کودک نوشیدنی و شیر خود را با لیوان یا فنجان بنوشد اما اگر کودک شما دوست دارد شیر را با نی بمکد می توانید برای او یک نی زیبا و عروسکی تهیه کنید تا نیاز کودک به مکیدن را هم تامین کرده باشید. دادن شیشه و پستانک توصیه نمی شود چون خود این ها هم وابستگی تازهای برای کودک شما ایجاد می کند که بعدها ترک آن می تواند دردسر جدیدی ایجاد کند، مگر این که کودک شما کوچک باشد و در کمتر از یک سالگی مجبور شده باشید او را از شیر بگیرید که در این صورت لازم است با شیشه شیر خشک به او بدهید. در این حالت سعی کنید شیر خشکی انتخاب کنید که طعم آن به شیر مادر نزدیک باشد تا کودک بهتر آن را بپذیرد.
متخصصان توصیه می کنند که هر هفته یکی از وعده های شیر روزانه را حذف کنید و بهتر است که ابتدا وعده های بعد از غذا را حذف کنید که کودک سیر باشد. وعده های قبل از خواب و شبانه آخرین وعده هایی هستند که باید حذف شوند.
کودک را مجبور به غذا خوردن نکنید
اگر کودک شما از خوردن آنچه برایش تهیه کردهاید امتناع می کند و بهانه می گیرد، او را به زور مجبور به خوردن غذا و شیر گاو نکنید. حتی اگر احساس می کنید گرسنه است و بد اخلاقی او به علت گرسنگی است، اجازه بدهید کمی گرسنه تر بشود و خودش میل به این غذا پیدا کند. در برابر بهانه ها صبور باشید و اگر او غذا را رد کرد آن را از جلویش بردارید و ساعتی بعد دوباره به او تعارف کنید. یادتان باشد اگر در وعده های اصلی غذایی کودک از خوردن امتناع کرد، شکم او را با تنقلات و میان وعده پر نکنید و اجازه دهید که گرسنه شود و همان غذای اصلی را بخورد. در ضمن به کودک بالای یک ساله از غذای سفره بدهید. در ابتدا می توانید غذا را با پشت قاشق له کنید و کم کم او را با خوردن غذای خانواده آشنا کنید. اگراین کار را نکنید علاوه بر کمبود بعضی از ریز مغذی ها کودک ۲ ساله هنگام از شیر گرفتن دچار مشکل خواهد شد چون نمی تواند غذاهای متنوع بخورد. البته بهتر است به غذای خانواده نمک کمتری بزنید تا کودک شما به غذاهای کم نمک عادت کند.
زمان بیشتری با کودک بگذرانید
شیر دادن بهترین بهانه برای گذراندن ساعاتی از روز با کودک بوده است. برای کودک همین کافی است که نخواهد این لحظات با مادر بودن را از دست بدهد. حتی شما دلتان تنگ خواهد شد برای اینکه کودکتان را مانند گذشته در آغوش بگیرید و به خود بچسبانید. بنابر این سعی کنید این لحظات سخت را با گذراندن ساعات بیشتری با کودکتان برای او و خودتان آسانتر کنید. برایش کتاب بخوانید و با او بازی کنید و به گردش و پارک بروید تا از شیر گرفتن کودک برایش چنین تصوری به وجود نیاورد که دیگر از عشق و محبت مادرانه محروم شده است.
اگر به علت بیماری، بارداری و یا مسافرت مادر، کودک به طور ناگهانی از شیر گرفته شود، اضطراب شدیدی در او ایجاد خواهد شد. در مواقعی که مادر شیرده، مجدداً باردار می شود، این بارداری به معنای قطع ناگهانی شیر برای کودک اول است. در این شرایط مادر فرصتی برای مراقبت از کودک ندارد. محروم شدن از گرمای محبت مادری موجب میشود تا کودک با انجام فعالیتها و رفتارهایی نظیر بد اخلاقی و گریه اعتراض خود را اعلام کند که البته چنین رفتاری برای کودکی نگران طبیعی است.
صبور باشید
در هنگام از شیر گرفتن کودکتان باید برنامه های ویژهای تدارک ببینید زیرا بچه ها معمولاً پرخاشگر و بهانهگیر می شوند و مرتب نق می زنند. آرامش خود را حفظ و سعی کنید رفتاری آگاهانه در برابر آن ها داشته باشید. اگر قرار باشد با اولین گریه و فریاد دوباره به او شیر بدهید، هیچ وقت موفق نخواهید شد.
وعده های قبل از خواب و نزدیک صبح را آخر از همه حذف کنید
از شیر گرفتن ناگهانی ممکن است به کودک شما آسیب برساند، بنابراین بهتر است از روش تدریجی و کم کردن وعده های شیر دهی استفاده کنید تا کودک هم به این ترتیب کم کم با این قضیه کنار بیاید و عادت کند. صبح ها وقتی کودک از خواب بیدار شد به او شیر دهید و نوبت بعدی را تا جایی که امکان دارد به تأخیر بیندازید.بعضی متخصصان توصیه می کنند که هر هفته یکی از وعده های شیر روزانه را حذف کنید و بهتر است که ابتدا وعده های بعد از غذا را حذف کنید که کودک سیر باشد. وعده های قبل از خواب و شبانه آخرین وعده هایی هستند که باید حذف شوند. بعضی از کودکان عادت دارند که با شیر خوردن به خواب می روند. برای این کودکان حذف وعده قبل از خواب ممکن است به قیمت بر هم زدن خواب آنها تمام شود. بنابر این بهتر است قبل از حذف وعده قبل از خواب، روشهایی برای آرام کردن و خواباندن کودک قبل از خواب را یاد بگیرید. مثلا خواندن کتاب و بغل کردن یک عروسک نرم و خرس پشمالو یا گوش دادن به آهنگی ملایم و لالایی می توانند روشهای خوبی باشند. با این حال ممکن است بعضی از کودکان با این چیزها هم به خواب نروند و لازم شود از تکانهای ملایم روی پا و گهواره برای خواباندن آنها استفاده کنید.
از همسرتان کمک بگیرید
از همسرتان بخواهید وقت بیشتری را با فرزندتان بگذراند. در دورانی که قصد دارید او را از شیر بگیرید، از پدر خانواده بخواهید به او غذا بدهد یا وقت هایی که شیر می خواهد، او را در آغوش بگیرد و بیرون از خانه ببرد. پدر می تواند شب ها فرزندتان را بخواباند و در کنار او باشد تا کودک شما طبق عادت نخواهد با مکیدن سینه مادر خود به خواب برود.
رای از شیرگیری کودک تنها تلاش مادر کافی نیست. بلکه همکاری همه اطرافیان، به ویژه پدر، در این زمینه بسیار مهم است.
به عنوان مثال: هنگامی که مادر می کوشد کودکش را از شیر خوردن منع کند و او به شدت مقاومت نشان می دهد، پدر می تواند با تشویق کودک به خوردن غذا و سرگرم کردن او به انواع بازیها، وی را از این کار منصرف کند. این مسأله به خصوص در نیمه های شب که کودک بهانه گیری و گریه بیشتری می کند، حایز اهمیت است.
اغلب پدران خود را از این مسؤولیت بر کنار می دانند و از شیر گرفتن کودک را وظیفه مادر تصور می کنند. در حالی که موفقیت هرچه سریعتر در این امر، به نفع آرامش مادر، کودک و محیط خانواده است.
نکته دیگر آن است که به کودک القا کنیم که او به اندازه کافی بزرگ و مستقل شده است، بنابراین خود می تواند مانند بزرگترها از غذای سفره استفاده کند.
خلاصه آنکه مادر قبل از اقدام به از شیرگیری، باید بیندیشد که چقدر تحمل شنیدن گریه کودک خود را دارد. اگر بچه کاملاً آشفته است و آرام نمی شود، تصور نکند که بازی را باخته است، بلکه بعد از چند ماه که فرزندش بزرگتر و مستقل تر شد دوباره در مورد از شیرگیری او اقدام کند این بار حتماً موفق می شود.
توصیه های کاربردی :
1- از شیر گرفتن کودک نارس باید دیرتر از کودک عادی و سالم انجام شود .
2- مادر باید کاملاً مطمئن باشد که مایل است کودک را از شیر بگیرد .
3- در صورت امکان برای حذف هر وعده شیر خوردن کودک ، یک هفته فاصله زمانی در نظر گرفته شود .
4- زمانی که مادر فرصت بیشتری برای بیرون بردن و سرگرم کردن فرزندش دارد ، بهترین زمان از شیرگیری کودک است ، زیرا محدودیتهای محیط بیرون ، مانعی برای شیر خوردن کودک محسوب می شود و سرگرم بودن او ، اشتیاق به شیر خوردن را کم می کند .
5- زمانی را برای قطع شیردهی انتخاب کنید که حوادث تنشزای دیگری برای کودک در شرف وقوع نباشد . برای نمونه قطع کردن شیر ، قبل از زمان بازگشت مادر به محل کار ، رفتن به مسافرت و یا همزمانی آن با آموزش کنترل ادرار نباشد .
6- بهتر است اطرافیان مادر ، در خلال دوره از شیرگیری کودک پیشرفتهای او را در این کار ، هرچند جزیی باشد ، گوشزد کنند و با این عمل ، به اعتماد به نفس مادر کمک کنند .
7- برای از شیر گرفتن به هنگام شب ، هفته ای را انتخاب کنید که دیگر افراد می توانند کودک را در تخت بخوابانند .
8- پخش کردن نوار مخصوص کودکان که آهنگ ملایم دارد ، خواندن قصه ، عروسک پشمالو و اسباب بازیهای متعدد که کودک بتواند در آغوش بگیرد یا در تخت خود قرار دهد ، از جمله روشهای آرامش بخش هستند .
9- در هنگام از شیر گرفتن کودک و تا مدتها بعد از آن ، بهتر است مادر با لباس کودک را استحمام کند تا کودک دوباره به شیر خوردن تشویق نشود .
منبع: دانشگاه نیوز
مواد لازم :
برگ گشنیز پاک شده ۳۰ گرم ( یک و نیم پیمانه )
سیر ۲ حبه
ماست یک پیمانه
روغن زیتون یک چهارم پیمانه
سرکه سیب ۲ قاشق سوپخوری
آویشن و مرزه از هرکدام نصف قاشق مربا خوری
نمک و فلفل سفید به میزان لازم
طرز تهیه :
*ابتدا گشنیز رو پاک کرده و بشویید و اجازه بدین آبش بره.
*سپس همه مواد رو در غذاساز ریخته و به خوبی میکس کنید .
*این هم سس ساده و خوشمزه گشنیز که سه سوته حاضر شد .
*این سس رو میتونید در شیشه در بسته به مدت طولانی تر هم نگه داری کنید
خستگی انرژی کم
در دنیای زندگی می کنیم که بسیاری با مشکل خستگی و کمبود انرژی روبرو می باشند و به درستی درک صحیحی از علل ایجاد آن ندارند. نکته تاسف بار این است که اگر از کمبود انرژی و خستگیتان با دیگران سخن بگویید آن ها شما را فردی تنبل خطاب می کنند و برای آن ها وضعیت جسمی شما قابل درک نیست.
متاسفانه کمبود انرژی در لیست بیماری های پزشکی قرار ندارد و اگر شما به پزشکی مراجعه و درباره خستگی خود با او مشورت و از او کمک بخواهید، احتمالا به شما خواهد گفت همه ما خسته هستیم و شاید از خودتان بیش از حد انتظار دارید!!
اما در واقع کمبود انرژی خطر جدی است و تاثیر مستقیم بر جسم، روان، زندگی فردی و اجتماعی ما می گذارد. اگر ضعف و کمبود انرژی بدون درمان ادامه یابد بدن توان کافی برای بازسازی اندام های خود را نخواهد داشت و این مسئله سبب پیری زودرس و بروز انواع بیماری ها می گردد. از طرفی شما باید انرژی کافی داشته تا در روابط اجتماعی و حتی عاشقانه موفق باشید، با دیگران معاشرت کنید، بخندید و دیگران را بخندانید.
بسیاری از جنبه های شخصیتی، رفتاری و حتی تفکرات ما ارتباط مستقیم با میزان انرژیمان دارد. تصویر زندگی در دید افراد کم انرژی شکلی اشتباه دارد. بعضی از این افراد از آنجا که علاقه و تمایل خود را به انجام فعالیت های اجتماعی از دست می دهند بر این باورند که چرا دیگران وقت و انرژی خود را صرف امور بیهوده می کنند و حتی خود را معنوی می پندارند، اما در واقع این معنویت نیست و از وضعیت خود اطلاعی ندارند که چقدر بی انرژی و افسرده می باشند.
افراد کم انرژی معمولا بی حوصله و حساسند و از آنجا که انرژی کافی برای حل و بررسی مشکلات را ندارند زود عصبی می شوند و همیشه دیگران را برای مشکلات خود مقصر می دانند. کمبود انرژی می تواند تمام بخش های بدن از سیستم اعصاب مرکزی گرفته تا تمایلات جنسی را تحت تاثیر قرار دهد به عبارتی وقتی انرژی کافی وجود ندارد ممکن است هر یک بخش های بدن فعالیت خود را بدرستی انجام ندهند.
انرژی در بدن چگونه تولید می شود؟
وظیفه تولید انرژی در بدن بر عهده غدد تیروئید و فوق کلیوی می باشد، بیش از 98% درصد انرژی بدن توسط این غدد تولید می شود. غده تیروئید در گردن و به اندازه یک آلو و غدد فوق کلیوی(آدرنال) بروی هر یک از کلیه ها قرار گرفته اند. هر انسان دارای یک غده تیروئید و 2 غدد آدرنال(فوق کلیوی) می باشد.
غدد فوق کلیوی باعث آزاد شدن قند در خون می شوند وسپس غده تیروئید این قند را به انرژی و ATP تبدیل می کند و آنرا در اختیار تمام ارگان های بدن قرار می دهد تا فعالیت خود را انجام دهند. غده تیروئید مانند شمع در موتور ماشین عمل می کند و باعث مشتعل شدن سوخت و تبدیل آن به انرژی می شود.
همچنین فعالیت غدد تیروئید و آدرنال(فوق کلیوی) تعیین کننده سرعت متابولیزم بدن می باشند اگر پرکار باشند سرعت متابولیزم بدن سریع و اگر به اندازه فعالیت کنند سرعت متابولیزم بدن نرمال و اگر کم کار باشند سرعت متابولیزم بدن کند می شود.
در حقیقت افرادی که با خستگی و کمبود انرژی روبر می باشند بدنشان دارای سرعت متابولیزم کند و به عبارت دیگر غدد فوق کلیوی و یا تیروئید آن ها کم کار می باشند، البته در بیشتر موارد مشکل از کم کاری غدد فوق کلیوی است.
غدد فوق کلیوی:
همان طور گفته شد غدد آدرنال(فوق کلیوی) 2 غده گرد به اندازه 3 الی 4 اینچ که هر کدام بالای هر کلیه قرار گرفته اند. این غدد هورمون های مختلفی از جمله آدرنالین، کورتیزون، آلدوسترون، استروژن، تستسترون، پروژسترون ،DHEA و.... تولید کرده که نقش های مختلفی در بدن ایفا می کنند. بعضی از وظایف هورمون های تولید شونده توسط این غدد عبارتند از: فعال کردن سیستم فرار و گریز(سیستم مقابله با استرس)، تولید انرژی، افزایش قند خون، تنظیم قوای جنسی، تنظیم سوخت و ساز بدن و چندین نقش مهم و حیاتی دیگر. هر گاه شما تحت استرس قرار می گیرید غدد آدرنال با تولید هورمون های مختلف به بدنتان کمک می کند تا از حالت فشار و استرس رهایی یابید به همین دلیل ممکن است بارها هنگام فشار های روحی و استرس دردی در بالای کلیه ها احساس کرده باشید.
علائم معمول ضعف غدد آدرنال شامل ضعف بدنی، خستگی و معمولاً همراه با افسردگی، تمایل بیش از حد به خوردن مواد قندی و شیرینی جات(به دلیل اینکه هورمون های مولد انرژی در بدن به اندازه کافی تولید نمی شوند و فرد برای کسب انرژی تمایل به خوردن مواد قندی خواهد داشت)، کاهش فشار خون، قند خون و دمای بدن به خاطر کمبود هورمون کورتیزول و علامت های ثانویه ضعف غدد آدرنال شامل: اختلال در هضم غذا، عدم توانایی در کنترل استرس، تحریک پذیری، آلرژی به خوردن برخی از غذاها، درد و ضعف عضلات، ابتلای مکرر به انواع عفونت ها، ریزش مو، تغییر در رنگ پوست ،ضعف و ناتوانی جنسی می باشند.
اگر شما جزء کسانی هستید که صبح هنگام بیدارشدن از خواب به جای احساس تازگی و سرحالی، حس بی حالی، کرختی و افسردگی دارید و با گذشت روز این حالت بر طرف می شود، احتمالا به ضعف غدد آدرنال مبتلا هستید. در افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال می باشند هنگام صبح این غدد به درستی فعالیت نمی کنند و با گذشت روز و یا استفاده از محرک ها مانند قهوه و چای فعالیت این غدد بیشتر شده و حس خستگی و کرختی از بین می رود.
علائم روانی مرتبط با ضعف غدد فوق کلیوی:
کورتیزول یکی از هورمون هایی است که توسط این غدد ترشح می شود، یک نشاط آور طبیعیست، وقتی غدد آدرنال کم کار شوند این هورمون نیز کمتر ترشح شده و به جای حس نشاط، خستگی، بی حوصلگی و افسردگی جایگزین می شود. به عنوان مثال کسانی که برای درد از مشتقات این هورمون مانند داروی کورتیزون استفاده می کنند معمولاً بعد از تزریق آمپول حس نشاط به آن ها دست می دهد و یا ورزش کردن سبب ترشح بیشتر این هورمون می شود به همین دلیل است که معمولا افراد ورزشکار با نشاط تر از سایرین هستند.
افسردگی، بی تفاوتی، ناامیدی، حس پوچی، آدم های مودی(یک روز با انرژی هستند و روز یا ساعتی دیگر عصبی و بی حوصله)، بی قراری، بی خوابی، اضطراب و تحریک پذیری از علائم روانی ضعف غدد آدرنال می باشند.
در زندگی زناشویی افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال هستند، شریک زندگی آن ها به اشتباه تصور می کند که علاقه و جذابیت خود را برای طرف مقابل از دست داده است، در واقع ضعف غدد آدرنال در تولید هورمون های مولد انرژی و تحریک پذیری جنسی است که موجب می گردد فرد گرایش خود به ارتباط را از دست بدهد، کم انرژی، کم حرف شود و دائماً به فکر فرو رود، شخص ممکن است تمایل به برقراری ارتباط با دوستان و خانواده خود را نیز از دست دهد، معمولاً این افراد کارهای نیمه وقت انتخاب می کنند، ناتوانی جنسی نیز از علائم شایع نارسایی غدد آدرنال می باشد چون بخشی از هورمون های جنسی توسط این غدد ترشح می شوند.
عواملی که سبب تضعیف غدد فوق کلیوی می شوند:
استرس فاکتور بسیار مهمی در تضعیف غدد فوق کلیوی می باشد. استرس به هر شکل از مشکلات عاطفی، اقتصادی، کارهای سنگین گرفته تا زندگی در شهرهای شلوغ و پر سر و صدا، همه می توانند موجب تهی شدن غدد آدرنال شوند، هر گاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد غدد آدرنال(فوق کلیوی) به کمک بدن شتافته و با تولید هورمون های مختلف به بدن کمک می کند تا از حالت فشار و استرس خارج شود، این امر موجب مصرف مقدار زیادی عنصر روی و منیزیم توسط بدن می گردد، استمرار استرس موجب تهی شدن غدد آدرنال و مصرف بیشتر و در نهایت تخلیه ذخایر روی، منیزیم و برخی دیگر از ویتامین ها و مواد معدنی در بدن می گردد.
کم خوابی و بی خوابی: بازیافت انرژی و بازسازی غدد آدرنال در هنگام خواب صورت می گیرد، فرد طی روز از سیستم اعصاب سمپاتیک خود استفاده می کند که باعث مصرف انرژی و خستگی بدن شده این سیستم با سیستم اعصاب پاراسمپاتیک تنظیم و متعادل می شود، که وظیفه آن بازسازی بدن و باز یافت انرژی است، سیستم اعصاب پاراسمپانیک در هنگام خواب و استراحت عمل می کند به همین دلیل خواب را زمان تعمیر و نگهداری بدن می نامند، چنانچه خواب کافی نداشته باشید بازسازی و فعالیت غدد آدرنال دچار مشکل می شود.
ازدیاد مس در بدن: وقتی غدد آدرنال ضعیف شوند مس در بدن تجمع می یابد، با افزایش میزان مس در بدن مشکلات جسمانی و روانی مرتبط با ازدیاد مس در فرد دیده خواهند شد و برعکس ازدیاد مس در بدن رابطه مستقیم با تضعیف غدد آدرنال دارد و یکی از عوامل اصلی در ایجاد آن می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر مقاله ازدیاد مس را مطالعه نمایید.
تغذیه نامناسب: اکثر برنامه های غذایی فاقد مواد معدنی و ویتامین هایی است که غدد آدرنال برای فعالیت خود به آن ها احتیاج دارند، این مواد شامل ویتامین های گروه A ,B ,C ,E و مواد معدنی مانند منگنز، روی، کروم و سلنیوم می باشد.
مردم به علت مشغله و نوع زندگی تمایل بیشتری به خوردن غذاهای فست فود و آماده دارند. معمولاً این غذاها دارای کالری زیاد و فاقد مواد مغذی به اندازه کافی می باشند، همچنین کاهش کیفیت مواد غذایی به دلایلی از قبیل: استفاده از هورمون ها برای پروار کردن دام ها، طیور و پرورش میوه ها و غیره، سبب کاهش مواد معدنی و ویتامین ها در محصولات غذایی شده است.
هرگاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد نیاز بیشتری به مواد مغذی ذکر شده خواهد داشت و متأسفانه امروزه نسبت به گذشته هم زندگی پر استرس تر و هم مواد غذایی بی کیفیت و بی ارزشتر شده اند.
فلزات سمی و مواد شیمیایی: بدن هر فرد در معرض هزاران ماده شیمیایی و سمیست که در هوا، آب و غذاها می باشند و نقش مهمی در تضعیف غدد آدرنال ایفا می کنند، اکثر افراد آگاه نیستند که مصرف خیلی از داروها مانند انواع آنتی بیوتیک ها، مسکن ها و برخی داروهای دیگر چه تأثیر مخرب و جبران ناپذیری بروی کبد و غدد آدرنال می گذارند. به همین دلیل بنده همواره دیگران را به استفاده از سونای خشک جهت کمک به دفع مواد زائد از بدن تشویق می کنم.
انواع عفونت های مزمن: عفونت های مزمن نیز باعث تضعیف این غدد می شوند به عنوان مثال علت اینکه شما در حین ابتلا به سرما خوردگی احساس بی حالی و کمبود انرژی می کنید همین امر است، این غدد با تولید انرژی بیشتر به بدن کمک می نماید تا با عفونت و ویروس ها مقابله کند که موجب تضعیف این غدد شده و شما احساس کمبود انرژی می کنید. همچنین بیماری هایی مانند ایدز، هپاتیت و حتی عفونت های مزمن سینوس ها می توانند سبب تضعیف غذد فوق کلیوی شوند.
انجام فعالیت های ورزشی و بدنی سنگین و یا روابط جنسی بیش از حد: البته ورزش کردن و داشتن روابط جنسی متعادل موجب تقویت موقت غدد فوق کلیوی و ترشح بیشتر بعضی از هورمون ها مانند تستسترون، کورتیزول و افزایش شادی و قدرت بدنی می شوند، اما باید توجه داشت ورزش کردن و روابط جنسی نیاز بدن به برخی از مواد مغذی مانند پروتئین، ویتامین های ب، ث، ای و مواد معدنی مانند روی را افزایش می دهد و چنانچه شخص تغذیه درست و استراحت کافی نداشته باشد به مرور زمان موجب تضعیف غدد فوق کلیوی خود می شود.
نوشیدنی های محرک: محرک ها مانند چای، قهوه و سایر مواد حاوی کافئین، شکر، الکل و غیره باعث تخریب غدد آدرنال می شوند، مصرف این محرک ها انرژی موقت به فرد می دهند اما در نهایت موجب تضعیف غدد آدرنال شده و فرد برای کسب انرژی به مصرف بیشتر قهوه، الکل و.... روی می آورد. این یک نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود بویژه برای کسانی که به مواد محرک قویتر مانند کوکائین و غیره اعتیاد دارند و یکی از علل همیشگی در عدم توانایی فرد برای ترک اعتیاد ضعف غدد آدرنال می باشد که متاسفانه بسیاری از پزشکان از آن اطلاعی ندارند و صرفا تصور می کنند که بعد از آنکه اثرات ماده محرک یا مخدر از بدن فرد معتاد خارج شود، وی درمان شده است!
ضعف مادرزادی و ارثی: خیلی از کودکان با غدد آدرنال ضعیف به دنیا می آیند. این یک مشکل ژنتیکی نمی باشد بلکه به خاطر کمبود یا ازدیاد برخی مواد معدنی در بدن مادران می باشد و این کودکان با سطح مواد معدنی کم و یا ناهماهنگ به دنیا می آیند، به عنوان مثال: اگر مادری دچار کمبود عنصر روی و ازدیاد عنصر مس باشد فرزند به دنیا آمده نیز با همین عدم توازن روبروست. این کودکان وقتی به سن 5 تا 7 سالگی می رسند ضعف غدد آدرنال بیشتر به چشم می خورد آن ها اکثراً مریض، کمی افسرده و اختلال در یادگیری دارند. بعضی از کودکان نیز علائمی از قبیل فعالیت بیش از حد، بی قراری و سایر مشکلات رفتاری از خود بروز می دهند.
چگونگی تشخیص ضعف غدد فوق کلیوی:
متأسفانه وقتی افراد از خستگی و افسردگی و سایر علائم که معمولاً به خاطر ضعف غدد آدرنال است شکایت دارند اکثر پزشکان سوالات درستی از مریض و یا آزمایشات مربوط به غدد آدرنال را انجام نمی دهند، پاسخ ها معمولاً: به یک مسافرت برو یا تجویز قرص های ضد افسردگی است یا به مریض گفته می شود باید پیش مشاور بروی و دیدگاهت را عوض کنی! در مواردی هم که فرد دچار ضعف جنسی می شود با تجویز هورمون ها وضعیت را در نهایت بدتر از آنچه که هست می کنند و یا درمان هایی کاملا اشتباه تجویز می شود.
علائمی مانند خستگی و فشار خون پایین، تمایل به استفاده از محرک ها مانند قهوه، چایی برای شادابی بیشتر، افسردگی، درد مفاصل، تمایل به خوردن شیرینی جات و یا مواد شور، درد در قسمت پشت می تواند علائم بارزی از ضعف غدد آدرنال باشند.
یک آزمایش خیلی ساده جهت تشخیص ضعف غدد آدرنال: پزشک فشار خون فرد را وقتی آرام دراز کشیده اندازه گیری می کند، سپس مریض بلافاصله و ناگهان بلند می شود و دکتر بار دیگر فشار خون او را اندازه گیری می کند. فشار خون باید بالا رود اما در افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال هستند فشار معمولاً پایین می آید و فرد احساس ضعف و کمی سرگیجه می کند، این یک آزمایش ابتدایی و ساده جهت تشخیص ضعف غدد آدرنال است و البته لزوما برای همه افراد صادق نمی باشد.
آزمایش های خونی که می توانند کمک به تشخیص کم کاری این غدد نمایند عبارتند از: Salvia, DHEAs, Testosterone, Cortisol, Na, K، همچنین انجام آنالیز مو در برخی موارد کمک به تشخیص این مشکل و علل ایجاد آن می کند، قابل ذکر است در مراحل اولیه که فرد دچار ضعف غدد فوق کلیوی است آزمایشات خون به درستی این مشکل را نشان نمی دهند.
ضعف غدد فوق کلیوی درجات مختلفی دارد و عبارتند از:
1) پر کاری موقت: در برخی موارد ابتدا فرد دچار پرکاری این غدد می شود این روال ممکن است ماه ها و یا حتی سال ها ادامه یابد و بعد از آنکه بدن از مواد معدنی و ویتامین های مورد نیاز غدد فوق کلیوی تخلیه گردید ورق بر می گردد و فرد به کم کاری این غدد دچار می شود و بیشتر در برخی وزرشکاران و یا افرادی که روابط جنسی فراوانی دارند اما استراحت و تغذیه مناسبی برای جبران نیازهای بدن و بازسازی این غدد ندارند شایع است. این افراد ماه ها و یا سال ها ورزش می کنند و یا فعالیت جنسی زیادی را تجربه می کنند اما ناگهان طی مدت کوتاهی کاملا وضعیت بدن آن ها تغییر می کند و دچار سردی جنسی و یا کمبود انرژی می شوند که در این مرحله می گوییم !They are burn out
2) مرحله ابتدایی: زمان و حالتی است که فرد دچار کم کاری خفیف غدد فوق کلیوی می باشد اما علائم خاصی را تجربه نمی کند و فقط در زمان های که دچار کم خوابی و یا استرس می شود مشکلات و علائم مربوطه را تجربه می کند.
3) نیمه پیشرفته: این مرحله ماه ها و یا سال ها بعد از مرحله ابتدایی به وجود می آید در این حالت فرد نیاز به خواب و استراحت بیشتری دارد تا بتواند امور روزانه خود را انجام دهد، گاهی افسردگی را تجربه می کند و از نظر میزان انرژی بعضی از روزها معمولی و در روزهای دیگر کم انرژی و بی حوصله است و ممکن است برای کسب انرژی تمایل به مصرف بیشتر نوشیدنی های محرک مانند، الکل، چای و قهوه داشته باشد.
4) مرحله پیشرفته: در این مرحله میزان انرژی بدن بسیار کاهش یافته، فرد افسرده، بی انگیزه، بی حوصله و منزوی می شود و اکثر علایمی که در این مقاله توضیح داده ام را تجربه می کند.
5) بیماری آدیسون ADDISON’S DISEASE: در این بیماری میزان ترشح هورمون های کورتیزول و آلدوسترون به پایین ترین سطح می رسند و شخص علائمی جدی و شدیدی از جمله خستگی مفرط، افت شدید فشار خون، سرگیجه، درد عضلات، تغییر در رنگ پوست و غیره را تجربه می کند، بعضی از افراد حتی قدرت راه رفتن برای مدت بیش از چند دقیقه را نخواهند داشت و اگر درمان صحیحی انجام نشود این بیماری می تواند سبب مرگ فرد شود.
بیماری آدیسون در بعضی از افراد به مرور زمان و با تضعیف بیشتر غدد فوق کلیوی به وجود می آید اما در برخی دیگر ممکن است بطور ناگهانی ایجاد شود و از علل آن می توان به وارد شدن شک فیزیکی و یا روانی به فرد و یا وارد شدن بیش از حد سموم و فلزات سمی به بدن اشاره نمود.
ضعف غدد فوق کلیوی می تواند یکی از عوامل مهم در ایجاد بسیاری از بیماری ها از جمله ام اس و برخی از مشکلات مرتبط با سیستم اعصاب مرکزی، مشکلات قلبی و بسیاری از ناهنجاری های رفتاری در تمام سنین باشد.
درمان:
برای درمان ابتدا باید آزمایش های خون مربوطه جهت اندازه گیری هورمون ها، الکترولیت ها، مواد معدنی و ویتامین ها انجام شود و بر اساس نتیجه آزمایشات برنامه درمانی تنظیم گردد. معمولا درمان کامل این ناراحتی با توجه به میزان ضعف غدد فوق کلیوی بین 6 ماه تا 1 سال بطول می انجامد.
خواندن این مقاله می تواند آغازی برای تغییر در کیفیت زندگی شما و درک بیشتر از ارتباط بین جسم و روانتان باشد، اکثر افراد آگاه نیستند که نوع زندگی اعم از تغذیه، روابط اجتماعی و غیره چه تاثیری بر سلامت جسم و روان آن ها می گذارد. من نیز سال ها پیش به ضعف غدد فوق کلیوی مبتلا بودم و متاسفانه هیچ پزشک و حتی خودم نیز درک صحیحی از علل افسردگی، خستگی و سایر مشکلاتم نداشتم که این امر موجب تحقیق و شناخت بیشتر بیوشیمی بدن و بررسی ارتباط بین جسم و روان و درمان خود و هزار بیمار دیگر تا به امروز گردید.
درمان کم کاری غدد آدرنال و حتی سایر بیماری ها علاوه بر تجویز دارو و یا مکمل های غذایی، نیازمند تغییرات مهم در نوع زندگی اعم از تغذیه، میزان استراحت، انجام سونا درمانی برای دفع سموم و فلزات سمی که امروزه بدن همه ما به دلیل آلودگی محیط زیست با آن ها مواجه است، تغییر در روابط اجتماعی و حتی قطع ارتباط با افرادی که سبب تخریب روانتان می گردند و سایر موارد می باشد، به یاد داشته باشید آنچه سبب تضعیف غدد آدرنال گردیده عوامل ذکر شده است و درمان نیز با اصلاح آن ها و البته تجویز دارو و یا مکمل های غذایی مناسب صورت می گیرد.
نویسنده دکتر دانیال نصیرزاده.
صحنه زیر را تصور کنید :
فرزندتان از شما خواسته ای دارد (مثلاً اسباب بازی می خواهد)، اما شما به دلائلی از برآورده کردن خواسته او امتناع می کنید. او بیشتر پافشاری می کند، اما شما هنوز مقاومت می کنید. او شروع به گریه کردن و جیغ زدن می کند، اما شما به خواسته او بی توجه هستید تا اینکه او به شدت رفتار خود میافزاید، با این کار شما یک دفعه از موضع خود عقب نشینی می کنید. شما مجبور می شوید کاری را بکنید که به آن راضی نیستید. به نظر شما با این رفتارتان چه چیزی به کودک خود یاد می دهید؟ کودک شما از رفتارتان یاد می گیرد که هر چیزی را می تواند با پافشاری، گریه و جیغ زدن بدست آورد و حال آنکه چنانچه در همان اولین درخواست کودک بدون هیچ مقاومتی برای او اسباب بازی می خریدید، چنین عادتی در کودک شما شکل نمی گرفت. تکرار این زنجیره رفتاری باعث می شود تا کودک شما عادت کند که هر چیزی را با این روش غلط بدست آورد. آری چنانچه شما در همان مرحله اول خواسته او را بر طرف می کردید، به مراتب آسیب آن کمتر از این بود که بعد از چندین مرتبه اصرار فرزندتان خواسته او را بر آورده کنید. از شما می خواهم اولین باری را که او شروع به جیغ زدن کرد به یاد آورید. اگر آن خاطره در ذهن شما نیست بنده حدس میزنم چه اتفاقی افتاده است. زمانی که کودک شما برای اولین بار اقدام به جیغ زدن کرد، شما در با حساسیت نسبت به رفتار او عکس العمل نشان دادید و همین موضوع موجب نهادینه شدن این رفتار در او شده است. اگر برای چند بار این رفتار را نادیده میگرفتید و با رفتار و توجه خود رفتار او را تقویت نمیکردید، خود به خود رفتار او به سمت خاموشی سوق پیدا میکرد. فراموش نکنید کودکان علیرغم کوچک بودن روان شناسان ماهری هستند و تمام رفتارهای ما را رصد می کنند. در سوال خود مطرح کرده اید من و شوهرم انسان های آرامی هستیم؛ این آرامش برای تربیت کودک به شما کمک می کند، اما باید مراقب باشید که هر چه سن کودک شما افزایش پیدا می کند نیاز به اقتدار و جدیت بیشتری احساس می شود و باید با جدیت با کودک خود رفتار کنید. باید او بداند شما در برابر رفتارهای نادرست او واکنش مناسب نشان می دهید و او نمی تواند با رفتارهای خود به شما جهت دهد.
به نظر شما بهترین راه حل برای حل این مشکل چیست؟ راه های پیشنهادی خود را در این باره بر روی کاغذی بنویسید و با راهکارهای زیر مقایسه کنید :
1. مهم ترین کار در بر طرف کردن مشکلات رفتاری کودکان، بر قرار کردن ارتباط عاطفی با کودک می باشد. ممکن است بگوئید هر مادری فرزند خود را دوست دارد و به او عشق می ورزد، بله این مطلب درست است اما منظور من رعایت کردن نکات ریزی است که ممکن است از دید شما مخفی بماند. برای اینکه بهتر به اهمیت این ارتباط پی ببرید، مثالی برای شما ذکر می کنم، تصور کنید نخی را به یک ماشین اسباب بازی بسته اید و با این نخ قصد دارید این ماشین را جا به جا کنید؛ تا زمانی که اتصال نخ به ماشین بر قرار است، شما به راحتی ماشین را جا به جا می کنید، ناگهان نخ پاره می شود؛ هر چه انرژی وارد می کنید فایده ای ندارد، چرا که اتصال شما با ماشین قطع شده است. دقیقاً ایجاد ارتباط عاطفی با کودک، نقش این نخ را بازی می کند، نقش پلی بین شما و کودکتان را دارد. تا زمانی این پل بین شما و کودک ایجاد نشده است، تلاش های تربیتی شما فایده ای ندارد و به هیچ نتیجه ای نمی رسد. پس در اولین گام باید تلاش کنید که این پل بین شما و کودکتان بر قرار شود. با روش های زیر :
- با کیفیت ترین زمانی را که در آن حوصله ارتباط و بازی با کودک خود را دارید انتخاب کنید.
- با کودک خود گفتگو کنید و همراه او بازی مورد علاقه اش را انتخاب کنید.
- در طول روز در طول زمانی که در بند یک انتخاب کرده اید با کودک خود حداقل یک ساعت بازی کنید (شاید این مطالب به نظر شما ساده بیاید اما در حل مشکلات کودکان این تکنیک کارایی زیادی دارد)
2. زمانی که کودکتان شروع به جیغ زدن می کند، صبور بوده و زود از کوره در نروید. از چنین فرصت هایی برای آموزش کودک خود بهره گیرید. با آرامش با او صحبت کنید و به او بگوئید چگونه برای به دست آوردن خواسته های خود باید عمل کند.
3. کودکان از نوع برخورد اطرافیان، واکنش بعدی را انجام می دهند؛ بنابراین شایسته است گاه در مقابل برخی از رفتارها و واکنش های او بی تفاوت باشید تا آن رفتار در وی خاموش گردد؛ زیرا چه بسا توجّه شما خود به خود باعث تقویت رفتار در کودک گردد؛ به عنوان مثال وقتی کودک می بیند شما در برابر جیغ زدن او برآشفته شدید تازه یاد می گیرد که برای آشفته شدن شما باید چه کند.
4. زمینه بروز این گونه رفتارها را در فرزند خود کاهش دهید. به عنوان مثال اگر تجربه نشان داده زمانی که با تندی با او برخورد می شود او شروعبه جیغ زدن می کند، سعی کنید خود و دیگران چنین رفتاری با او نداشته باشید.
5. با توجّه به موقعیّتی که او اقدام به جیغ زدن می کند، سعی نمایید در برخی از مواقع از روش محروم سازی به جای تنبیه کلامی و رفتاری برای کاهش رفتار نادرست فرزند خود بهره گیرید. به این صورت که پس از اقدام وی به جیغ زدن، به او اجازه ندهید با اسباب بازی، بازی نماید. به او توضیح دهید که چرا او را از اسباب بازی هایش محروم کردید. او را از اسباب بازی هایش دور کنید تا مهلت یابد که دریابد چرا او را از اسباب بازی هایش، دور نموده اید ( برای مدت زیاد او را از اسباب بازی ها دور نکنید؛ زیرا در این صورت فراموش می کند که چرا چنین رفتاری با او داشته اید). به وی بگویید که اگر به شما قول دهد که دیگر این کار را تکرار نکند او را به محل بازی باز می گردانید.
6. در انتخاب فیلم و کارتون نیز دقت نموده و شرایطی فراهم آورید فیلم و کارتونی که مناسب سن وی نیست را نبیند.
7. یکی از دلایل تکرار رفتار پرخاشگرانه این است که کودک به این نتیجه میرسد که نه تنها رفتار پرخاشگرانهاش منجر به پیامد بدی نمیشود، بلکه تقویت هم میشود. مثلاً والدین گاهی چون حوصله سر و صدا و داد و فریادهای کودک خود را ندارند یا از رفتارهای پرخاشگرانه او میترسند، هنگام بروز رفتار پرخاشگرانه از سوی کودک سریع او را به خواستهاش میرسانند تا او را آرام کنند، در نتیجه کودک یاد میگیرد برای رسیدن به خواستهاش پرخاشگری کند. گاهی هم کودک تنها برای جلب توجه والدین به خود و قراردادن خود در کانون توجه خانواده، پرخاشگری میکند و والدین نیز بدون آنکه متوجه باشند با توجه به او (توجه مثبت مثل دلسوزی کردن) او را به خواستهاش میرسانند و به این ترتیب احتمال اینکه در دفعات بعد برای جلب توجه والدین، پرخاشگری کند را افزایش میدهند. پس باید مراقب باشید که با رفتار خود موجب تقویت رفتار منفی در او نشوید.
8. اگر بد رفتاری کودک نشانه اعتراض وی است؛ به او و اعتراضش گوش دهید؛ زیرا گاه بد رفتاری در بچه ها نشانه اعتراض آنهاست. این نوعی رفتار تلافی جویانه است که برخی از کودکان در پیش می گیرند؛ زیرا احساس می کنند فقط با اینگونه رفتارها است که می توانند نارضایتی خود را نشان دهند.
9. در موارد عدم جیغ زدن ، رفتارهای مثبت کودک مورد تشویق و توجه قرار گیرد. جهت تقویت رفتارهای مثبت می توان از جدول رفتاری و امتیاز دادن بهره برد. البته با توجه به سن او باید بیشتر بصورت دیداری باشد تا بتواند بفهمد. یعنی قرار گرفتن و بالا رفتن امتیازات را ببیند.
10. در مخالفت های خود با کودک ، دقت داشته باشید که پای « نه گفتن » خود بایستید تا کودک تصمیمات را جدی بگیرد. جدیت شما ، آرامش و امنیت را برای کودک به ارمغان می آورد. البته منظور ما از قاطعیت به موقع ، خشونت و دیکتاتوری در برابر فرزند نیست (در تربیت او کم نه بگوئید اما محکم).
11. آنچه می گویید واقعی و درست باشد؛ مثلاْ اگر بچه کار خوبی انجام داد و به او قول هدیه دادید ، باید سر موقع هدیه اش را به او تحویل دهید. این کار باعث می شود که فرزند روی حرف والدینش حساب باز کند و برای تقویت رفتارهای خود و جلب رضایت پدر و مادرش ، تمام تلاش خود را به کار گیرد. اما اگر به او قول دهید و در عمل به قولتان ، سستی به خرج دهید ، کودک به حرفتان اعتماد نمی کند و کم کم نسبت به انجام کارهای مفید و خوب بی رغبت می گردد. در مقابل اگر بچه کار اشتباه و عمدی را انجام داد و او را تنبیه محرومیتی کردید، باید حتماْ تنبیه محرومیتی خود را عملی کنید . اگر این کار را نکنید ، کودکتان این برداشت را می کند که انجام کارهای اشتباه تنبیهی را برایش به همراه ندارد و تنبیه های ذکر شده توسط والدین ، هرگز عملی نخواهد شد.
12. اگر کودک شما عصبانی و خشمناک شد، شما در برابر او عصبانی نشوید.
13. سعی کنید در دعواهای کودکانه فرزندتان با هم سن و سالانش دخالت نکنید و اجازه دهید که خودشان مشکلشان را حل کنند.
14. شاید یکی از علل رفتارهای کودکتان رفت و آمد بیش از حد با خانواده شوهرتان و احتمالاً دخالت های آنان در تربیت کودکتان است. باید به گونه ای با آنان رفت و آمد کنید که ارتباط با آنان به تربیت فرزند شما آسیب نرساند.
ازدواج مساله بسیار مهمی است که بسیاری از جنبههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت تاثیر قرار میدهد. امروزه شمار روز افزون مواد طلاق موجب شده است تا صاحبنظران به فکر پیدا کردن راه حلهایی باشند که یک ازدواج موفق و سالم را فراهم شاخته مانع از شیوع و افزایش آمار طلاق که یقینا عواقب بعدی آن بسیار دشوارتر و سخت تر شود. مشاوره قبل از ازدواج ابتدا در زمینه مسائل پزشکی ، مساله گروههای فوتی و ژنتیکی آغاز گردید و امروزه کم کم در زمینه مسائل شخصیتی و روانی و روابط نیز در حال شکل گیری و کاربرد است. در این مقوله کارکردهای مشاوره قبل از ازدواج بسیار مهم هستند که به آنها میپردازیم.
بررسی ملاکهای ازدواج سالم در مشاوره قبل از ازدواج
مشاوره قبل ازدواج در الویت اول به روشن ساختن ملاکهایی میپردازند که برای داشتن یک انتخاب مناسب در ازدواج ضروری هستند. عدم توجه به تعیین چنین ملاکهایی و ارزش گذاری و اولویت بندی نامناسب آنها اغلب موجب ناکامیهای بعدی میشوند. بر این اساس در مشاوره قبل از ازدواج تلاش میشود ملاکهای افرادی که قصد ازدواج دارند بررسی شده و راهنمایی لازم در مورد نظر داشتن ملاکهای مناسب ارائه گردد.
بررسی آمادگی طرفین برای ازدواج
سن ازدواج عامل مهمی است که میتوانند رضایت از زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار دهد هر چند این عامل به تنهایی نمیتواند تعیین کننده باشد، اما عامل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس لازم به نظر میرسد میزان آمادگی سنی ، روانی و اجتماعی طرفین مورد بررسی قرار گیرد. بطوری که عدم پختگی روانی ، عاطفی ، جسمانی و اجتماعی طرفین مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد و روشن است رسیدن به سن و سالی که از لحاظ اجتماعی مناسب برای ازدواج به نظر میرسد به تنهایی قابل تکیه کردن نخواهد بود چرا که افراد مختلف در سنین متفاوتی به پختگی و آمادگی لازم برای ازدواج میرسند. یک فرد 25 ساله ممکن است از پختگی و رشد و تکامل روانی ، اجتماعی و عاطفی برخوردار باشد در حالیکه فرد دیگری در سن 35 سالگی چنین آمادگی را نداشته باشد.
بررسی تطابق و تناسب شخصیتی طرفین در ازدواج
ویژگیهای شخصیتی بسیار متنوع و متعدد هستند، اما برخی از آنها دخالت بیشتری در رضایت از زندگی مشترک دارند. مطمئنا فردی که بسیار به نظافت و تمیزی اهمیت قائل هست، نخواهد توانست با فردی که چندان در قید و بند این امور نیست زندگی موفقی داشته باشد.
از ویژگیهای مهم شخصیتی که تاثیر قابل توجه در این زمینه دارند میتوان به درون گرایی و برون گرایی اشاره کرد. افراد درون گرا تمایل زیادی به گذراندن اوقات خود به تنهایی دارند در حالیکه برای افراد برون گرا تحمل چنین شرایطی بسیار سخت و آزار دهنده است. افراد درون گرا سرگرمیهایی چون مطالعه و ... دارند در حالیکه افراد برون گرا در شرایط جمعی و سرگرم کننده لذت میبرند مثل بازیهای دسته جمعی.
چنین ویژگیهایی به تعداد زیادی وجود دارند که البته گاه همان بودن ویژگیهای طرفین و گاه ناهمسانی آنها میتواند فاکتوری برای ازدواج موفق باشد. به عنوان مثال ازدواج فرد درون گرا با فرد درون موفق آمیزتر خواهد بود تا ازدواج درون گرا با فردی برون گرا در حالیکه سلطه جوئی یک ویژگی است که حتما باید ناهمسانی آن در طرفین مورد توجه قرار گیرد. دو فرد سلطه جو میزان تسلط بیشتری در زندگی مشترک خواهند داشت تا ازدواج فردی سلطه جو با فردی سلطه پذیر.
برای داشتن قلبی سالم باید به نکاتی که درباره تغذیه صحیح و اصولی گفته میشود توجه کرد.
این نکات عبارتند از:
مصرف چربیها را در برنامه غذایی خود کاهش دهید. برای مثال چربیهای اشباع زیادی در پیه، دنبه و روغنهای نباتی جامد وجود دارد.
بهتر است برای سرخ کردن از روغنهای مخصوص سرخ کردنی استفاده کنید.
از روغنهای غیراشباع (مایع)نظیر روغنهای زیتون،آفتابگردان،ذرت و سویا استفاده کنید.
روغنهای جامد را از برنامه غذایی خود حذف کنید. اسیدهای چرب ترانس موجود در روغنهای نباتی احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی را افزایش میدهد.
حداقل دو بار در در هفته ماهی مصرف کنید. چربی موجود در ماهی از چربیهای مفید است.
مغز دانههای گیاهی مثل گردو، بادام، پسته و فندق را بهدلیل چربیهای مفید موجود در آنها بهمقدار مناسب مصرف کنید.
نمک را به مقدار متعادل مصرف کنید. بهتر است نمک مصرفی از نوع نمک تصفیه شده یددار باشد.
اضافه وزن خود را باکمک فعالیت بدنی منظم و رژیم غذایی مناسب کاهش دهید.
مصرف میوهها، سبزیها و دانه کامل غلات و حبوبات را در برنامه غذایی روزانه افزایش دهید.
تغذیه صحیح یعنی رعایت دو اصل تعادل و تنوع در برنامه غذایی روزانه. تعادل به معنی مصرف مقادیر کافی از مواد غذاییای است که در پنج گروه اصلی غذایی معرفی میشوند.
هرم راهنمای غذایی نشان میدهد که یک برنامه غذایی مناسب باید شامل تمام گروههای غذایی باشد. این هرم بر مصرف بیشتر غلات،سبزیجات و میوهها که بخش وسیعتری را اشغال میکنند در برنامه غذایی روزانه تأکید دارد.
چند ماده غذایی مفید برای کاهش کلسترول:
مصرف چند ماده غذایی ساده اما سالم میتواند کلسترول بد موجود در خون را از بین ببرد.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی ایندین تایمز، فیبر غذایی نقش مهمی در حفظ سلامتی بدن و محافظت بدن در برابر بیماریهایی مثل دیابت و بیماریهای قلبی حفظ داراست. یکی از این مواد خوراکی بلغور جو است. این ماده به دلیل دارا بودن نوع خاصی از فیبر به نام «بتاگلوکن» میتواند در کاهش کلسترول موثر باشد.
بتاگلوکن نوعی فیبر قابل حل است که به کاهش کلسترول بد خون کمک میکند. خاصیت این فیبر این است که کلسترول بد خون را کاهش داده اما تغییری در میزان کلسترول خوب ایجاد نمیکند. بلغور جو همچنین میتواند خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش دهد.
مطالعات نشان میدهد افرادی که از کلسترول بالا رنج میبرند با مصرف سه گرم فیبرغذایی قابل حل در روز می توانند کلسترول خون خود را کاهش دهند.
دومین ماده خوراکی پیشنهادی دانه سویا است. پروتئین سویا بدن را در مقابل بیماریهای قلبی محافظت کرده و مقدار کلسترول بد خون را به طور چشمگیری کاهش داده و کلسترول خوب را بالا میبرد.
در سومین مورد میتوان به چای سبز اشاره کرد. چندین مطالعه انجام شده نشان میدهد مصرف این چای از لخته شدن خون، افزایش فشار خون و افزایش میزان کلسترول جلوگیری میکند. چای به دلیل داشتن اسید فولیک باعث میشود خطر ابتلا به سرطان و بیماریهای قلبی کاهش یابد.
آخرین مورد گیاه اسپرزه است. این گیاه حاوی فیبر قابل حل و غیرقابل حل است. مصرف این گیاه سطح کلسترول خون را پایین آورد که به دلیل فیبر بالای آن است.
بسیاری از کارشناسان بهداشت به مردم توصیه میکنند تا در حمل، نگهداری و آماده کردن مواد غذایی دقت و توجه بیشتری کنند.
خوب است بدانیم که سالمندان، کودکان و افرادی که به علت ابتلا به بعضی بیماریها، سیستم ایمنی ضعیفی دارند و زنان باردار، بیشتر از هر کس دیگر مستعد ابتلا به بیماریهای منتقله از راه مواد غذایی هستند. شرط اول در حمل، آماده کردن، فریز کردن و پختن غذاها احتیاط است.
بهتر است برای کاهش خطر انتقال بیماریها، به این توصیهها توجه کنید:
- رمز اول: تمیزی و پاکیزگی
قبل از تهیه غذا، دست های خود را کاملا بشویید. دقت کنید در صورتی که ماده غذایی مثل گوشت و مرغ و ماهی با سطوحی مانند میز یا تخته محل فروش برخورد داشتهاند، آنها را کاملا بشویید.در آشپزخانه هم این مواد نباید روی سطح کابینت قرار داده شوند. میکروبها در هنگام بریدن و تکه کردن گوشت در چاقوی آشپزی، اسفنج ظرفشویی و دستمالهای آشپزخانه پخش میشوند.
سبزی را هیچگاه مستقیما از سبد خرید خود روی کابینت نگذارید و حتما آن را درون سینی مخصوص قرار دهید.
- رمز دوم: جداسازی
بعد از خرید مواد غذایی مانند گوشت و مرغ و ماهی، میگو و سبزیها و میوهها، حتما آنها را به طور جداگانه در نایلونهای مختلف قرار دهید و هرگز انواع گوشتها را در یک نایلون و کنار هم نگذارید.
این کار مانع از انتشار باکتریهای یک ماده غذایی به ماده غذایی دیگر میشود. غذاهای دریایی، گوشت مرغ، گوشت قرمز و ماهی را در یک زمان و با یک چاقو خرد نکنید و پیش از خرد کردن هر یک، حتما چاقوی خود را بشویید. مراقب باشید که این گوشتها را کنار هم و در یک ظرف قرار ندهید.
هنگام بریدن گوشتها، آنها را روی تخته جداگانه بگذارید یا قبل از خرد کردن گوشت دیگر؛ تخته را کاملا بشویید.
- رمز سوم: پختن صحیح
غذاها را در دمای مطمئن بپزید. غذاها وقتی کاملا میپزند که مدت زمان کافی روی حرارت بالایی باشند. در این صورت است که تمام باکتریهای مضر آن از بین میروند. همیشه به مقداری غذا بپزید که نیازی به نگهداری غذای اضافی نباشد.
سعی کنید حتیالمقدور از یک غذا بیش از دو وعده استفاده نکنید.[از چه ظروفی برای پخت غذا استفاده کنیم]
- رمز چهارم: سرد کردن
فریز کردن مانع از رشد باکتریها روی مواد غذایی میشود. فریز کردن مواد غذایی باید در دمای 4/4 درجه سانتیگراد انجام شود. در صورتی که یخچال شما دماسنج ندارد، میتوانید از یک دماسنج برای کنترل دمای یخچال خود استفاده کنید.
کیکها، چایها، انواع خامه، کرمها و دسرها را در جای کاملا خنک قرار دهید. غذاهای مانند ماکارونی با گوشت، مرغ، غذاهای دریایی و یا محصولات لبنی را در صورتی که نمیخواهید فورا استفاده کنید، برای نگهداری در سرما قرار دهید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com
در این مقاله عناوینی از مهم ترین سوالات مراسم خواستگاری را برایتان بیان می کنیم. امید که بدردتان بخورد و در جاهایی که دارید دست دست می کنید تا سوالی را برای شخص مقابل خود و احیانا همسر آینده تان طرح کنید تا افق روشن تری را نسبت به آینده و زندگی مشترکتان نمایان سازید کارساز باشد. البته نوشتن لیستی که شامل تمام سوالات لازم برای شناسایی شریک آینده تان باشد غیر ممکن است زیرا تفاوت های فردی، شغلی، فرهنگی، اعتقادی و غیره در انسان ها باعث می شود یک نسخه ی واحد کارآمد نباشد. فقط می توان اصولی را بیان کرد که در فرهنگ ما برای داشتن زندگی موفق زناشویی لازم است اما شاید کافی نباشد. به همین دلیل بعد از خواندن سوالات پیشنهادی، خود شما نیز باید تغییراتی در آنها ایجاد کنید
ابتدا زمانی که تصمیم می گیرید که خواستگاری را به خانه بپذیرید یا همراه خانواده به خواستگاری بروید ،بهتر است کمی با خود خلوت کنید . واقع بینانه به خود و شرایط موجودتان نگاه کنید. خود را از نظر زیبایی،تحصیلات،شرایط مالی ، فرهنگ خانواده بسنجید. این کار برای سنجیدن توقعات خوداز زندگی و همسر آینده ،کمک خواهد بود.
بهتر است علاوه بر شناخت بیشتر از شرایط فعلی تان ،آرزوها و انتظاراتتان راجع به زندگی زناشویی را مشخص کنید. در خلوت خود شعار ندهید. اینکه معیار های صحیح چیست با این که معیار های شما چیست متفاوت است .ممکن است شما بر اساس معیار هایی صحیح انتخاب کنید اما در زندگی آینده چون این معیار ها برایتان درونی نشده و فقط جنبه ی شعار داشته ، دچار مشکل شوید.
پس نگاهی واقع بینانه به شرایط موجود و خواسته های آینده بسیار مهم است . وقتی به یک ارزیابی صحیح رسیدید ،دست به کار شوید.لیستی برای خود تعیین کنید و البته باید یاد آور شوم سوالات استاندارد ، با جواب های مشخص وجود ندارد و جوابی متفاوت از آنچه شما فکر می کردید به یک سوال نباید باعث شود نظر شما منفی گردد.خیلی از پاسخ ها خود باعث سوال دیگری می شوند و مهم این است که شما در آن زمان بتوانید به خوبی و البته صادقانه گفتگو کنید.
بیوگرافی خوتان را بگوئید: (سن، تحصیلات، شغل، تعداد فرزندان خانواده، وضعیت پدر و مادر، خواهر و برادر ها، این که چندمین فرزند خانواده است
در زندگی چه هدفی را دنبال می کنید؟ چند تا از سر فصل های مهم در آینده تان چیست؟ (برای مثال گرفتن بورسیه، موفقیت در زمینه ی ورزش و
چه ملاک هایی برای خوشبختی دارید؟
مسائل اقتصادی همسر و خانواده ی او چقدر برایتان مهم است؟
بعد از ازدواج چقدر مایل به ارتباط با خانواده ی همسرتان هستید؟
دوست دارید همسرتان با خانواده ی شما تا چه حد صمیمی باشد؟
در تصمیم گیری ها اهل مشورت هستید؟
آیا خانواده و دوستانتان در تصمیماتتان دخیل هستد؟ در آینده همسرتان چطور؟
اگر اختلاف نظری بین همسر و خانواده تان ایجاد شد، چگونه آنرا رفع می کنید؟
خانواده ی خود را سنتی می دانید یا مدرن؟ می خواهید چطور خانواده ای تشکیل دهید؟
نظرتان راجع به مرد سالاری و زن سالاری چیست؟
تکلیف مدیریت خانه چه می شود؟
در زمان وقوع اختلاف نظر، اگر با گفتگو به نتیجه نرسیدیم، چه کسی نظر آخر را بدهد؟
چه عقیده ای در باره ی مدیریت اقتصادی خانه دارید؟
تعریف تان از صرفه جویی چیست؟
چقدر اهل پس انداز هستید؟
چقدر دوست دارید صاحب فرزند شوید؟
در تربیت فرزندان، چقدر اختیارات را به همسرتان واگذار می کنید؟
تا چه حد به اعتقادات مذهبی پایبند هستید؟
از نظر دیگران فرد مذهبی هستید؟
تعریفتان از حجاب چیست؟ (چادر، مانتوی پوشیده، چادر ملی، بلوز و شلوار و روسری و
در رفتار با نامحرم چه روشی دارید؟
خودتان در محل کار وخانواده، با نامحرم چگونه رفتار می کنید؟
از همسرتان توقع دارید چگونه رفتار کند؟
با کار کردن خانم ها موافقید؟ چه نوع کاری؟ (مخصوص خانم ها
دوست دارید در آینده شاغل باشید؟ (مخصوص آقایان
آیا همسرتان باید برای هر کاری از شما اجازه بگیرد؟
اهل مطالعه هستید یا نه ؟ اگر بله در چه موضوعاتی؟
آیا فیلم دیدن را دوست دارید؟ زیباترین فیلم هایی که تاکنون دیده اید، کدامند؟
رابطه تان با دنیای مجازی و اینترنت چگونه است؟
اگر اهل استفاده از اینترنت هستید، بیشتر به سراغ چه موضوعات و سایت هایی می روید؟
با چت کردن چه میانه ای دارید؟
تا به حال به چه کارهایی اشتغال داشتید؟
از کاری که می کنید، راضی هستید؟
رابطه تان با همکارانتان چطور است؟
حتما راجع به خط مشی سیاسی و اعتقادات خود صراحتا صحبت کنید و از او سوالات کاملی بپرسید چون ممکن است در آینده به مناسبت های مختلف، اختلاف عقیده ی سیاسی دیگر شرایط زندگی تان را تحت تاثیر قرار دهد
با جشن عروسی موافقید؟ تا چه حد موافق خرج کردن برای مراسم هستید؟
آیا در باره ی مهریه نظر خاصی دارید؟
رسم و رسوم خاصی هست که خانواده تان برایشان خیلی مهم باشد؟
چه نوع تفریحاتی را دوست دارید؟
بعد از ازدواج با دوستانتان تا چه حد رفت و آمد می کنید؟
دوست دارید همسرتان اهل معاشرت با دوستان باشد یا نه ؟
معمولا یک موضوع مشترک بین تمام والدین چند فرزندی وجود دارد…… و آن این که دوست دارند بدانند چطور دعواهای خواهر_برادری را متوقف کنند؟
یک روز در حالیکه در حال رانندگی بودم، یکی دیگر از دعواهای خواهر_برادری بچه ها شروع شد. سرعت پیشرفت آنها بسیار جالب بود. در نتیجه به جای این که عصبانی یا تحریک شوم، پاسخ من کاملا روشن بود. در آن زمان به طور تصادفی یک راه فوق العاده برای متوقف کردن دعواهای خواهر_برادری کشف کردم.
در نتیجه به جای آه کشیدن و متاسف شدن، بسیار متعجب شدم…..!!!!
می دانید بسیار جالب است که شما یک دعوای خواهر_برادری را شروع کرده اید و من فقط در مورد شما تعریف و تمجید می کنم!!!
ایناهاش، جمله ای که آنها را از مسیرشان متوقف کرد…..
(( شما دوتا معمولا زمان خیلی زیادی را با هم سپری می کنید، و من خیلی تحت تاثیر قرار گرفته ام که شما چطور این قدر خوب با هم مدارا می کنید؟! ))
همش همین بود! بعد از لحظاتی فرزند بزرگم معذرت خواهی کرد و فرزند کوچکم در مورد این که بعد از رسیدن به منزل چه فعالیت هایی داشته باشند صحبت می کرد.
من این کار را چندین بار بعد از آن هم تکرار کردم و این جمله همیشه مثل یک جادو برای متوقف کردن دعواهای خواهر_برادری عمل کرد.
وقتی بچه ها دعواهای خواهر_برادری را شروع می کنند، ما سریع قضاوت می کنیم که: (آنها همیشه در حال جنگیدن هستند. ) در این شرایط خط ادامه این دعواها از مغز ما می گذرد. اگر یک دقیقه تامل کنیم متوجه می شویم که این واقعیت ندارد. واقعیت این است که زمانهایی که آنها با هم مدارا می کنند بیشتر از زمانهایی است که دعواهای خواهر_برادری به راه می اندازند اما، زمانهایی که آنها با هم کنار نمی آیند صدایشان بلند تر است. کمی ایستادگی کنید.
علت موثر بودن تعریف از ارتباط آنها این است که به آنها یاداوری می کنید که چه قدر خوشحال و خوشبخت هستند. و یاداوری می کنید که آنها معمولا و بیشتر اوقات مانند دیگران رفتار می کنند.
روابط خواهر_برادری جای بسیار مناسبی برای یادگیری ارتباطات هستند.
به فرزندانتان آموزش دهید که چطور سازش و مصالحه کنند، چطور همدلی کنند و چطور معذرت خواهی کنند. با استفاده از نمونه های دعواهای خواهر_برادری شان شما می توانید میزان وقوع این جر و بحث ها را کم کنید.
یک موقعیت ساختگی ایجاد کنید تا هر کار مثبت آنها را اطلاع رسانی کنید، سپس از آن تعریف و تمجید کنید.این کار به شما و فرزندانتان کمک می کند تا نقاط روشن در ارتباطشان را ببینید.
در ارتباط آنها حضور داشته باشید اما بیرون بمانید.رابطه ی آنها را به عنوان یک بیننده حمایت کنید. مثلا اگر موضوع دعوا این است که یکی از بچه ها نمی خواهد بازی کند ، کمک کنید تا این موضوع را با کلمات محبت آمیز بگوید.
آیا تا به حال شده است خواهر و برادری را ببینید که با هم دعوا نکنند؟ به ندرت اتفاق می افتد که خواهر و برادری با هم دعوا نکرده باشند. معمولا خواهر و برادرها، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی، به دلیل خاصی برای شروع دعوا نیاز ندارند؛ کوچکترین و بی اهمیت ترین موضوعات می توانند جنگ بزرگی میان آنها به راه بیندازند اما جالب اینجاست که بیشتر این دعواها به همان سرعت که شروع می شوند، به همان سرعت هم پایان می یابند.
اما گاهی همین دعواهای بی اهمیت کودکانه در روحیه آنها چنان تاثیری می گذارد که تا پایان عمر در خاطر آنها باقی می ماند. گاهی بحث های ساده کودکانه می تواند مشاجرات بزرگ و مهمی را میان پدر و مادر به وجود آورد. بسیار مهم است که والدین مراقب باشند دلیل بروز اختلاف میان فرزندانشان نشوند و ارتباط پاک، صمیمانه و کودکانه آنها را خدشه دار نکنند. یکی از مهمترین وظایف والدین آن است که هر چه سریع تر و با روشی کاملا منطقی و عادلانه، به اختلافتات میان فرزندانشان خاتمه دهند.
در این مطلب به چند مورد از مهمترین دلایل اختلافات خواهر و برادرها و نیز نکات مهمی که والدین در چنین مواردی باید به خاطر داشته باشند، اشاره می کنیم.
تفاوت های شخصیتی
هر کودکی شخصیت منحصر به فردی دارد و با خواهر و برادرهایش متفاوت است. یکی از آنها در درس هایش بسیار قوی است، در حالی که دیگری در فعالیت های ورزشی قوی تر عمل می کند. هیچ دلیلی ندارد که فرزندان یک خانواده، علایق مشترک و مشابهی داشته باشند. یکی از مهمترین دلایل اختلافات و بحث های خواهر و برادرها همین تفاوت در علایق و توانایی هاست.
تفاوت های شخصیتی موجب می شود والدین خواسته یا ناخواسته به مقایسه فرزندانشان بپردازند. این کار بسیاری اوقات مهمترین دلیل بروز حسادت میان فرزندان می شود. اگر حس حسادت در فردی ایجاد شود و در او باقی بماند، آن فرد در تمام طول عمر و در برقراری رابطه با دیگران با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.
چرا خواهر و برادرها با هم دعوا می کنند؟
بسیار مهم است که والدین به تفاوت های میان فرزندانشان واقف باشند و آنها را با تمام ویژگی های شخصیتی شان دوست داشته باشند و آنها را بپذیرند. هرگز سعی نکنید فرزندانتان را مشابه یکدیگر بار بیاورید و از آنها نخواهید مانند خواهر و برادرشان رفتار کنند. هرگز فرزندانتان را با یکدیگر مقایسه نکنید؛ مقایسه والدین مهمترین دلیل دعواهای فرزندان است. به آنها بیاموزید در هر شرایطی به یکدیگر احترام بگذارند و اختلافاتشان را از راهی غیر از خشونت حل کنند.
فرزندانتان از شما الگوبرداری می کنند. اگر آنها ببینند که پدر و مادرشان اختلافات را به شیوه ای منطقی و مسالمت آمیز حل می کنند و هرگز با هم بحث و دعوا نمی کنند یا همواره به هم احترام می گذارند و به هم توهین نمی کنند، می آموزند که باید از همین روش برای حل اختلافاتشان استفاده کنند.
وسایل مشترک
یکی دیگر از موارد دعوای خواهر و برادرها وسایل مشترک آنهاست. وسایلی مانند اسباب بازی، لوازم التحریر و کتاب و ... بسیاری اوقات خواهر و برادرها وسایل مشترکی دارند که هر دو باید از آنها استفاده کنند. دعوا زمانی شروع می شود که هر دو نفر بخواهند در یک زمان از آن وسیله مشترک استفاده کنند یا زمانی که یک نفر وسیله مشترک را خراب کند. در این زمان جنگ بزرگی آغاز می شود، هیچ کدام حاضر نمی شوند وسیله را به دیگری بدهند یا هیچ کدام مسئولیت خراب کردن وسیله را به عهده نمی گیرند.
در چنین مواردی والدین باید بسیار مراقب باشند و از هیچ کدام از فرزندانشان جانبداری بیجا نکنند. همواره در برخورد با فرزندانتان عدالت را در نظر بگیرید و بکوشید آنها را آرام کنید.
نابرابری
اگر والدین نتوانند میان فرزندانشان برابری و مساوات برقرار کنند، مشکلات بسیاری بروز می کند. شاید شما به عنوان پدر یا مادر احساس کنید همواره میان فرزندانتان مساوات را رعایت کرده اید و هرگز فرقی میان آنها نگذاشته اید اما اگر همچنان میان فرزندان شما اختلاف بسیاری وجود دارد و آنها معتقدند که شما بین آنها و خواهر و برادرشان فرق می گذارید، بد نیست کمی دقیق تر شوید و بیطرفانه قضاوت کنید.
کودکان بسیار حساس و دقیق هستند، یک بوسه، در آغوش گرفتن طولانی تر یا کوتاه تر، تنبیه و تشویق، پول، خوراکی و مقدار غذایی که برای هر کدام از فرزندانتان در ظرف می ریزید همه از مواردی هستند که شاید شما خودتان متوجه نباشید اما فرزندان شما به آنها بسیار توجه دارند و در صورتی که کوچکترین تفاوتی در آنها ببینند، بسیار ناراحت می شوند و حس می کنند والدین آنها، خواهر یا برادرشان را بیشتر دوست دارند.
این موارد موجب می شود فرزند شما ناراحت شود و ناراحتی اش را در دلش بریزد و بعد در مورد کوچکترین و بی اهمیت ترین مسئله ممکن با خواهر و برادرش دعوا کند و عقده هایش را بر سر او خالی می کند.
تفاوت سنی
همانطور که می دانید هر سنی شرایط خاص خودش را دارد. همین شرایط در صورتی که فرزندان شما در دو گروه سنی مختلف باشند، می تواند موجب بروز اختلافات و دعواهای متعددی شود؛ برای مثال فرزند بزرگتر شما می تواند به تنهایی به خرید برود؛ در حالی که فرزند کوچکتر شما اجازه ندارد تنها بیرون برود یا خرید کند؛ زیرا به تنهایی بیرون رفتن هنوز برای او بسیار زود است اما او نمی تواند این مسئله را درک کند، بنابراین احساس می کند شما میان او و خواهر یا برادرش فرق می گذارید یا اینکه فرزند کوچکتر شما در مقایسه با خواهر یا برادر بزرگترش به مراقبت و توجه بیشتری نیاز دارد و همین مسئله موجب می شود فرزند بزرگتر شما احساس کند شما او را به اندازه خواهر یا برادر کوچکترش دوست ندارید.
تنها راهی که والدین در چنین شرایطی دارند این است که با منطق خاص مناسب سن فرزندانشان با آنها صحبت کرده و آنها را توجیه کنند. در چنین مواردی هم می توانید سعی کنید کمی بیشتر مساوات را رعایت کنید. اگر فرزند کوچکترتان را بغل می کنید و به تختخوابش می برید، حتما فرزند بزرگترتان را نیز در آغوش بگیرید و او را ببوسید.
تلویزیون
تفاوت در شخصیت کودکان موجب می شود هر کدام بخواهند برنامه خاصی را از تلویزیون تماشا کنند که دیگری آن را دوست ندارد و همین موضوع موجب بروز اختلاف میان آنها می شود. بسیاری از خانواده ها نمی توانند در خانه دو تلویزیون یا بیشتر داشته باشند؛ هر چند که حتی در این صورت هم فرزندان با هم بر سر مکان تماشای تلویزیون دعوا می کنند.
رقابت
کودکان عاشق تعریف و تمجید شنیدن از والدینشان هستند؛ اما متاسفانه تعریف و تمجیدهای شما هم می تواند موضوع اختلاف فرزندانتان شود. فرزندان شما معمولا بر سر این موضوع که کدام یک باهوش تر، زرنگ تر، سریع تر، مسئول تر و ... هستند، رقابت دارند و همین تلاش برای بهتر و برتر بودن موجب می شود با هم اختلاف پیدا کنند. شما باید همواره مراقب باشید که از فرزندانتان به طور یکسان تعریف کنید و بکوشید تا جو رقابتی میان آنها ایجاد نکنید.
توجه والدین
کودکان عاشق توجه والدین هستند و برای جلب توجه والدین شان هر کاری می کنند. اگر والدین، به عمد یا غیرعمد، به یکی از فرزندان بیش از دیگری توجه کنند، آسیب های جدی به فرزند دیگرشان می زنند. زمانی که یکی از فرزندان بیمار است یا از دیگری ضعیف تر یا کوچکتر است، والدین به او بیشتر توجه می کنند و این موضوع فرزند دیگر را بسیار آزار می دهد. دقت کنید هرگز زمانی که به یکی از فرزندانتان توجه و محبت می کنید، دیگری را نادیده نگیرید تا سلامت روانی فرزندتان به خطر بیفتد.
ناامیدی
هر فردی در طول زندگی با شرایط دشواری مواجه می شود و هر فردی با این شرایط دشوار به شیوه خاص خودش روبرو شده و واکنش های متفاوتی به آن نشان می دهد. این مسائل می تواند روحیه فرد را تحت تاثیر قرار دهد و او را ناامید و افسرده کند و تفاوتی ندارد که این فرد، بزرگسال باشد یا نوجوان یا کودک.
گاهی اوقات دعواهای میان فرزندان شما به دلیل ناامیدی و شرایط روحی نامناسب فرزند شماست که در این موارد باید سعی کنید او را درک کنید و به خواهر و برادرش نیز بیاموزید که در چنین مواقعی چگونه باید رفتار کنند تا خواهر یا برادرشان سریع تر به شرایط عادی بازگردد.
مقدار غذا
مقدار غذای بچه ها نیز یکی دیگر از دلایل دعوای آنها است. یک قاشق بیشتر بستنی یا چند تکه سیب زمینی سرخ شده بیشتر اگرچه به نظر شما ساده و بی اهمیت است، اما گاهی برای فرزند شما چنان مهم و بزرگ می شود که یک جنگ واقعی میان آنها به پا می کند.
به این نکات ساده دقت کنید، از فرزندتان بخواهید خودش مقدار غذا را انتخاب کند، هنگامی که می خواهید برای فرزندانتان غذا بکشید هر بار اول برای یکی از آنها غذا بریزید تا این مورد ساده نیز موجب اختلاف آنها نشود.
مکان
خواهر و برادرها مدت زمان زیادی را در کنار هم می گذرانند، هر کسی به فضای خصوصی نیاز دارد؛ فرقی نمی کند در چه سنی باشد؛ چون همه گاهی نیاز به تنهایی دارند و دوست دارند با خودشان خلوت کنند. اگر فرزندان شما یک اتاق مشترک دارند، این وظیفه شماست که گاهی برای فرزندتان شرایطی را فراهم کنید که هر کدام از آنها گاهی بتوانند با خودشان تنها باشند و به امور شخصی شان بپردازند. حتما به فرزندانتان بیاموزید هرگز به وسایل شخصی یکدیگر دست نزنند و برای استفاده از وسایل خواهر یا برادرشان حتما از او اجازه بگیرند.
به یاد داشته باشید، بسیاری از مسائل و اختلالات کودکان در سن کم قابل درمان هستند و بخشی از آن ها در بزرگسالی غیر قابل درمان. همین الان اقدام کنید.
منبع:مجله موفقیت
http://www.ravanshenasikoodak.com
کار بر روی بدن به روش تای
« ماساژ تای »
مقدمه:
ماساژ تای یکی از هنرهای شفادهنده قدیمی از طب سنتی کشور تایلند می باشد که از دیگر قسمت های طب سنتی می شود به طب گیاهی و مدیتیشن روحی اشاره کرد. کلمه ماساژ تصویری کاملاً متفاوت از ماساژ تای را به ذهن می آورد که حتی در ابتدایی ترین شکل آن هم ترتیب پیچیده ای از فشار بافت های نرم و کشش عضلات و هم چنین پیچاندن و مهارت در ماساژ مفاصل با دست می باشد. به همین دلیل ترجیح میدهم به جای واژه ماساژ از جمله «کار بر روی بدن به روش تای» استفاده کنم. کار بر روی بدن به روش تای بیش از هزار سال است که در فرایند تکامل دائمی می باشد و این عجیب نیست چون تفاوت های بسیار زیاد و دقیق و تخصصی بین سبک های مختلف ماساژ استفاده شده و حتی می توانیم بگوییم تفاوتهای بزرگ تری بین روش های کار بر روی بدن به روش تای بین مناطق شمالی و جنوبی تایلند وجود دارد. این روش برای افراد مبتدی و تازه کار یکی از راحت ترین و هماهنگ ترین روش ها میباشد و بسیار شبیه به تجربه ای است که یک نفر می تواند از یک استاد تای کسب کند ماساژ تای سنتی حداقل هزار سال است که به این صورت وجود دارد و یکی از اعضای خانواده بزرگ ماساژ شرقی میباشد که بر اساس جریان انرژی غریزی و تئوری تعادل انرژی و شفادهی و سلامت بدن می باشد از دیگراعضای این خانواده شرقی ماساژ چینی Tui Na و ماساژ هندی Ayurvedic و ماساژ ژاپنی Shiatsu میشود نام برد. ماساژ هندی و چینی هر دو بر می گردد به چهار هزار سال پیش که ماساژ تای هم ریشه در همین سیستم دارد. تأثیر یوگای هندی بر روی مشاهده کننده و دریافت کننده این مدل بی همتا از ماساژ کاملا آشکار و واضح است. بنابراین این یک روش کاملا منظم می باشد که در آن بر روی کانال های دریافت انرژی کار میشود که ما آن را به عنوان Sen می شناسیم کار بر روی بدن به روش تای خیلی زیاد شبیه ماساژ چینی می باشد که خود تئوری و تمرینی است که در حدود 2300 سال پیش به صورت مدون و مستند وجود داشته است. اولین نظریه غربی در ارتباط با طب تایلندی در سال 1690 توسط Simon delaloubere که یک دیپلمات فرانسوی بود ثبت شده بر اساس مشاهدات او وقتی شخصی مریض می شد به یک ماساژور مراجعه می کرد که به صورت ماهرانه و تخصصی کل بدن را ماساژ می داد.
نقش ماساژ تایلندی:
در اینجا ما می توانیم بگوییم که چه کسی به یک ماساژ سنتی تایلندی و یک ماساژ ماهرانه با دست نیاز دارد؟؟؟
من می گویم شما نیاز دارید زیرا اگر بدن شما فریاد می زند که «مرا لمس کن»، «من را کش بده»،
«مرا نگه دار»، «مرا بچلان»، «به من گوش کن»، «به من آرامش بده» یا مرا درمان کن که معمولا ما به فریادهای بدنمان توجهی نمی کنیم که ما در اینجا در می یابیم که چگونه کار بر روی بدن به روش تای می تواند به نیازها و درخواست های بدن شما پاسخ دهد و همچنین می تواند اولین گام مهمی باشد که شما را به سمت منافع بی نظیر این ماساژ هدایت می کند. سبک جدید زندگی تمایل به حس استقلال و کامیابی از طریق استفاده از تکنولوژی های جدید و ماشینی شدن را رواج داده است هدف ما این است که زندگی خود را راحت و آسان با اوقات فراغت بیشتر و امیدواری به سلامتی و جوانی و لذت بردن از زندگی بدون درد را تجربه کنیم. متأسفانه امروزه یک گرایش افراطی به سمت خودبینی و خودمحوری بین افراد جامعه وجود دارد که باعث شده افراد روز به روز نسبت به یکدیگر احساس همکاری و دلسوزی و مراقبت کمتری داشته باشند کار بر روی بدن به روش تای دارای تعاملی است که شما را قادر می سازد که از لحاظ روحی و احساسی ارتباطی را با دیگران از طریق تای ماساژ برقرار کنید. تعامل از طریق ارتباط فیزیکی در طول هزاران سال به عنوان اصلی ترین ارزش های فرهنگی شرق شناخته شده است، در حالی که این تعاملات و تمرین ها برای فرهنگ غرب ناشناخته و غریب است، در اینجا باید تأکید کنم که ماساژ تای سنتی کاملا متفاوت می باشد ماساژ تای در رابطه با لذت های جنسی نیست، بلکه در رابطه با تمامیت تعادل و سلامت و شادی است. ماساژ تایلندی به معنای همبستگی در سطوح فیزیکی است که کاملا متفاوت از مسائل جنسی است و برای تمامی انسان ها یکی از عناصر ضروری شادی و زندگی متعادل است که در دنیای مدرن امروزه انسان ها فقدان این عناصر را احساس می کنند.
منشاء ماساژ تایلندی:
همانند منشاء و ریشه خود مردم تایلند تاریخچه ماساژ سنتی تای نیز ناشناخته و مخفی می باشد. کشور تایلند در محل تقاطع مسیرهای مهاجرت قدیمی قرار داشته است و موج های متفاوتی از فرهنگ ها و تمدنهای متفاوت را به خود دیده است و از آنجا گذر کرده اند مجاورت و نزدیکی کشور تایلند به کشور چین و موقعیت آن به عنوان یکی از مسیرهای بازرگانی عمده از سمت هند باعث شده که تأثیرات مذهبی و فرهنگی زیادی بر روی آنان داشته باشند. مخصوصا تحمیل آیین بودائیسم به ساکنان اولین این مناطق بر اساس سنت مردمی و فلکوریک هم شناخته می شود که پایه گذار ماساژ تای است.
مراکز انرژی (Sen):
در تئوری طب تای انرژی ضروری حیاتی بدن در کانال هایی به نام Sen جریان می یابد این انرژی تمامی فرایندهای فیزیکی، ذهنی و احساسی را در صورتی که به طور نرمال با منابع ذخیره انرژی تطبیق داده شده باشد را تقویت می کند چینی ها این انرژی را (Chi) و هندی ها آن را Prana می نامند هر گونه عدم تعادل یا مانعی در توزیع این انرژی منجر به درد و بیماری می گردد. هنگامی که این سیستم به خوبی کار می کند که توزیع انرژی به صورت متداوم صورت می گیرد که حس خوشحالی آرامش حس لبریز شدن از انرژی و رهایی از درد و رنج نمایان می شود ماساژ تایلندی بر روی کانال های Sen اصلی متمرکز می شود عملکرد فشار دقیق در طول این کانال ها موجب آزاد شدن موانع انرژی و رکود انرژی می شود فشار و کشش ماهیچه ها سبب گیرندگی بیشتر آنها در این جریان می شود.
یوگای جسم ( بدن ) :
به طور عمومی به عنوان موثرترین شیوه سلامت و انعطاف پذیری بدنی پذیرفته شده است اما دریافت ماساژ تایلندی راحت ترین و آسان ترین شیوه به دست آوردن تمام مزایای یوگای بدن می باشد بدون اینکه مجبور باشید خودتان آن را انجام دهید و هنگامی که نوبت شما می شود شما به عنوان ماساژ دهنده از لذت ماساژ دادن به طرف مقابلتان نیز بهره مند می شوید این روش همچنین به عنوان درمانی شفابخش برای دردهای مزمن به کار می رود سختی و از دست دادن انعطاف پذیری به عنوان نتیجه اجتناب ناپذیر کهولت سن در دنیای غرب شناخته شده است چگونگی احساس فیزیکی ذهنی و حس خیلی مهم تر از سن واقعی می باشد ماساژ تای در توانایی حفظ جوانی بی نظیر است.
رمز و راز ماساژ تایلندی:
راز ماساژ تایلندی در چیست؟
به جرأت می توانم بگویم آن چیزی است که شما را قادر می سازد ماهیچه هایتان را فشرده و سطوح انرژی را متعادل کنید این چیزی است که انعطاف پذیری را موثرتر می کند و ماهیچه های دو سمت بدن را متعادل می کند میزان حرکتی که یک ماهیچه در یک مفصل ایجاد می کند به وسیله تفاوت بین طول آن در حالی که در حالت آرامش است یا فشرده می شود حتی هنگامی که ماهیچه ها سفت می شوند و یا حتی هنگامی که هوشیارانه آن را منقبض می کنیم این مسئله می تواند از طریق کار زیاد یا عدم استفاده کافی از آنها یا به دلیل فشارهای احساسی و یا ... به وجود آید هر دلیلی که داشته باشد نتیجه آن به طور مستمر حرکات محدودتر به همراه سفتی و درد و رنج است که همگی از ویژگیهای کهولت سن می باشند ماهیچه هایی که کوتاه شده و دردناک می شوند می توانند نیروهای نابرابری را بر روی ستون فقرات که مایع نخاع در آن قرار دارد وارد آورند. این قضیه منجر به کمردرد، گردن درد و سردرد می شود که در زندگی روزمره میتواند مشکل ساز گردد. با توجه به توانایی های منحصر به فرد کششی در ماهیچه های مهم بدن ماساژ تای شما را قادر می سازد که به تأثیرات خاصی که متفاوت از دیگر تمرین های بدنی است دست یابید. ماساژ تای نباید به عنوان تمرینات فیزیکی صرفا مورد توجه قرار گیرد اگر این گونه باشد نمی تواند به هدف اصلی و واقعی خود نائل آید. دادن و گرفتن ماساژ تای یک راه حل ا یده آل برای ایجاد تعامل انرژی بین دو نفر می باشد که همیشه به صورت فرایندی دوطر فه و دستیابی به آن بستگی به شیوه های مراقبت و شیوه های مهربانانه و دلسوزانه دارد. حتی امروزه و در حال حاضر ماساژ تای یک ضرورت حیاتی روزمره برای تمامی افراد می باشد به خاطر اینکه سلامتی و بهزیستی را پشتیبانی می کند و به عنوان بهترین وسیله برای دو نفر در کنار هم به منظور دستیابی به یک تعادل دوطرفه انرژی و نیروی زندگی شناخته میشود. ماساژ تای تمامی هماهنگی (هارمونی ها) و ریتم هایی را که ما در زندگی دچار کمبود آن هستیم را دربر می گیرد.
تمرینات کار بر روی بدن به روش تای (ماساژ تای):
تکنیک های بسیاری در ماساژ تایلندی وجود دارد که به منظور تسهیل و تحریک جریان انرژی های غریزی که برای آزاد کردن موانعی است که سبب عدم تعادل می گردند و تمام این تکنیک ها برای نگهداری سلامت و تندرستی و دوری از درد بدنی طراحی شده است در زمینه سلامتی و عدم درد نه تنها به مسایل فیزیکی بلکه ذهنی و احساسی و جنبه های روحی انسان نیز توجه دارد.پاها و کف دست، انگشت شصت، آرنج و زانوها کمکی برای بکارگیری فشار عمیق در طول کانال های Sen مورد استفاده قرار می گیرند. تکنیک های کاملا متفاوت دیگری برای کشش و پیچش به کار می رود که نمونه ای از یوگا به حساب می آیند در تمام اوقات اندازه گام ها اندازه گیری می شود و عدم شتاب آن نیز تعیین می گردد در هنگام تغییر روش از یک سبک حرکتی به سبک دیگر حرکتی حرکات باید ریتمیک و سیال و نظام مند باشد.
لمس کردن و کشش:
لمس کردن یکی از بزرگ ترین و بهترین درمان هاست که آرامش می بخشد هنگامی که به طب سنتی تای نگاه می کنیم در می یابیم که چگونه ماساژ و مهارت دست می تواند جریان خون و لنف را تحریک و بافت ها را گرم و انعطاف پذیری را بهتر و درد را تسکین می دهد که دردها عمدتا فیزیکی است. قدرت لمس که در نهاد و درون ما قرار دارد سبب آزاد شدن مواد شیمیایی در سیستم های عصبی می گردد که به آن اندروفین گفته می شود که درد را آرام کرده و حس شادی و سرخوشی به وجود می آورد.
ماساژ تای شامل انواع لمس کردن ها می باشد:
فشار دادن، کشش و پیچش عضلانی که در طول سالیان سال سبب ایجاد احساس آرامش ذهنی و خوشحالی و انعطاف و جوانی می گردد.
شفادهی:
واژه شفا سلامتی و بهبودی بیماری را نشان می دهد. اما مفهومی که در اینجا دارد معنای خیلی متفاوتی دارد نسبت به آنچه که شناخته شده است سلامتی نه تنها به مفهوم سلامتی فیزیکی یا فقدان بیماری است بلکه بیان تعادل بین عواملی است که منجر به حس تمامیت درونی و بیرونی می گردد. بنابراین تعریف دقیق و همه پسند از اینکه چه چیزی سلامتی را تشکیل مید هد، مشکل است. مشخصه سلامتی انعطاف رهایی از درد و رنج رضایت و حس تمامیت می باشد. علاوه بر تمامی موارد ذکر شده شخص سالم دارای تعادل در زندگی خود می باشد. یکی از مشکل های زندگی عدم تعادل و برهم خوردگی این تعادل می باشد و هنگامی که این اتفاق می افتد، مشخصا باید زمان و فضای لازم برای نگهداری و ذخیره این تعادل از دست رفته را باز یابد با استفاده از ماساژ تای و دریافت آن از یک شخص باتجربه و متخصص یکی از مؤثرترین شیوه های رسیدن به تعادل می باشد.
جوان و سالم بمانید:
درد بزرگ ترین مانع خوشحالی و شادی است و درد در هر نوع و هر سطحی که باشد عکس العملی نسبت به عدم تعادل دارد این عدم تعادل در نتیجه بیش از حد بودن برخی چیزها و کمبود بیش از حد چیزهای دیگری به وجود می آید به طور مثال اگر مقدار زیادی غذای چرب خورده شود یا به مقدار زیاد تمرینات سخت انجام شود بدن دچار درد خواهد شد اما دردهای دیگری هم هستند که کم اهمیت تر از مورد قبلی نیست و به دلیل عدم خوردن غذای کافی و تمرین نکردن زیاد و ناکافی به وجود می آید هم چنین در بدن دردهایی ایجاد خواهد شد که به دلیل ترتیب اثر ندادن و بی توجهی به درخواست های فکر و ذهن به وجود می آید وقتی که درخواست های ذهنی به حدی محدود است که هیچ نیروی محرکه ای برای پیشرفت در کارها به وجود نیاورد دردهای ذهنی مشابهی به وجود خواهد آمد تلاش و کوشش برای به دست آوردن سلامتی باید تلاشی برای به دست آوردن تعادل و توازن در تمام اجزا زندگی باشد استراحت و ریلکس کردن از راه های بی نظیر است که برای کمک به آرامش ذهن و بدن برای کمک به این فرایند می باشد که به تعادل سازی کمک می کند که در حالت عادی ما آن را شفابخشی می نامیم راه های زیادی وجود دارد که ما می توانیم در زندگی عادی انجام می دهیم تا باعث شود این پروسه درون زندگی ما اتفاق بیافتد که ماساژ گرفتن یا همان کار بر روی بدن تای یکی از آنهاست ماساژ تای به صورت همزمان می تواند یک تمرین متوازن و عالی برای بدن باشد که در حالتی بسیار خوب نیازهای بدن برای حرکت و کشش را در حالت متوازن و عالی برای بدن باشد که در حالتی بسیار خوب نیازهای بدن برای حرکت و کشش را در حالت متوازن نگه می دارد و در همان حال یک حالت آرامش را برای بدن به وجود می آورد که نگرانی های مفرط را نیز از بین می برد.
کیفیت هایی که در این چهار حالت تبلور پیدا می کنند، عبارتند از:
Metta (متا): تمایل به خوشحال کردن دیگران و توانایی نشان دادن عشق و مهربانی.
Karuna (کارونا) : مهربانی نسبت به تمام افرادی که سختی می کشند و تمایل به آسان سازی و کاهش درد و سختی آنان است.
Mudita (مودیتا): احساس خوشی و شادی نسبت به افرادی که خوشبخت هستند و هیچ گاه حس حسادت نسبت به این افراد نداشته باشند.
Upekkha (آپیک خا): احترام به افراد بدون تعصب و برتری جویی می باشد.
از دیدگاه بودائیان انگیزه شخصی ماساژ دهنده باید بخشش مهربانی و عشق باشد. با توجه به دردها احساسات و فیزیک شخصی ماساژ گیرنده ماساژی که با این انگیزه انجام شود، در درجه اول یک تجربه شفابخشی است هم برای شخص ماساژدهنده و هم برای ماساژگیرنده و انرژی ذهنی و اصلی زندگی بین این دو شخص جریان پیدا می کند.
طریقه و روش انجام کار بر روی بدن به روش تای (ماساژ تای):
برای ماساژ دادن یا ماساژ گرفتن تای شما به یک نفر دیگر احتیاج دارید. حال می تواند همسرتان یا دوستتان یا یکی از اعضای فامیل یا شریکتان باشد. البته این قضیه بسیار مهم است که شما با شخصی که از شما سنگین وزن تر است کار نکنید. مخصوصا زمانی که تمرینات ممکن است شامل حرکات بلند کردن یا ایستادن روی طرف مقابل باشد ماساژ تای علاوه بر تمامی خصوصیات گفته شده تا الان یک تجربه گرم و صمیمی است و باید در محیطی انجام شود که این حس را تقویت کند یک اتاق گرم با تهویه مطبوع همراه با یک نور لایت که به صورتی متناسب پخش شود و باعث آرامش فکری و ماساژ دهنده و ماساژگیرنده شود. البته این مسئله مهم است که هیچ صدای اضافی و آزاردهنده ای نباید وجود داشته باشد. در حالی که ماساژ را روی زمین انجام می دهید باید از یک زیرانداز نرم استفاده کنید. همراه با یک بالشت که برای راحتی سر فرد مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین ماساژ دهنده باید فضای کافی داشته باشد که بتواند به راحتی در اطراف فرد ماساژ گیرنده حرکت کند. ماساژ تای در حالتی انجام می گیرد که شخص لباس به تن داشته باشد. اما بیشتر معمول است که شخص ماساژگیرنده پابرهنه باشد که مفیدتر است که لباس نازک با الیاف طبیعی و یا لباس های گشاد داشته باشد و این بهترین پوشش برای گیرنده ماساژ است که پاهایش برهنه است قبل از اینکه ماساژ دادن را برای اولین مرتبه برای شخص شروع کنید بسیار مهم است که تاریخچه پزشکی و مشکلات و مسائل پزشکی او را در حال حاضر بررسی کنید. درست قبل از اینکه هر تماس فیزیکی با شخص ماساژ گیرنده داشته باشید باید ذهن خود را از هر فکر اضافه دیگری پاک کنید و ذهن خود را در یک حالت آرامش روحی بر روی نیازهای آن شخص متمرکز کنید. برای رسیدن به این حالت، به آرامی چندین بار نفس عمیق بکشید و آرام بیرون دهید تا به این وسیله راحت تر ریلکس شوید. قبل از شروع ماساژ تای ماساژدهنده شروع به خواندن دعا می کند و از پروردگار هستی درخواست راهنمایی و کمک می کند که دردهای فیزیکی و احساسی در شخص مریض برطرف شود در حین ماساژ شخص ماساژ گیرنده باید به صورت عادی و نرمال نفس بکشد، نفس عمیق کشیدن به داخل (دم عمیق) قبل از اینکه لیفت ها و بلند کردن ها شروع شود و دم و باز دم عمیق وقتی که ماساژ انجام می پذیرد جریان انرژی را تشویق می کند که در ارگانهای داخلی جریان پیدا کند در تمامی انواع ماساژها شیوه و ریتم و فشار باید به صورت دقیقی کنترل شود و علاوه بر تمامی این موارد باید یک جریان متداوم Senوجود داشته باشد که نه تنها از تکنیکی به تکنیک دیگر بلکه به طور مداوم بین دو شخص ماساژ دهنده و ماساژ گیرنده در تعامل باشد.
مدت زمان ماساژ تای:
یک ماساژ تای کامل در حدود2 الی 30/2 ساعت طول می کشد اما زمانی که وقت محدود دارید باعث نمیشود که ماساژ موثری نداشته باشید وقتی زمان شما محدود است، بهتر است که مناطقی از بدن را که میخواهید ماساژ دهید محدود کنید که به صورت کافی در زمان محدود شما ماساژ داده شود به جای اینکه سعی کنید کل بدن را یک ماساژ ناقص و ناکافی دهید.
از کشش های بیش از حد دوری کنید:
کشش بیش از حد باعث ایجاد آسیب و صدمه می شود تنها بعد از مدت کوتاهی تجربه ماساژ دادن به زودی مشخص خواهد شد که هر شخصی آستانه تحمل و حساسیت و انعطاف پذیری متفاوتی دارد. مثلا ممکن است برای برخی از افراد فشارهای عمیق باعث ایجاد حس بیش از حس تعادل می شود در صورتی که برای بقیه افراد فشارهای ملایم و آهسته ممکن است باعث ایجاد درد شود انعطاف پذیری و تحمل کشش ها نشان دهنده تغییرپذیری همسان است و این قضیه بسیار مهم است که یک شخص یاد بگیرد و سریعا تشخیص دهد چه درجه ای از فشار و کشش مناسب است.
فشار اگر قوی و شدید باشد، باعث ایجاد درد می شود. همچنین فشار از درجه یواش و آهسته شروع کرده و به تدریج افزایش دهید. به چهره فردی که ماساژ می دهید نگاه کنید، تا متوجه شوید که ماکزیمم فشاری که باید استفاده کنید چه مقدار است. همیشه این قضیه مهم است که از فرد ماساژگیرنده تصدیق کلامی بگیرد که آیا کشش داده شده بیش از حد نیست؟! سن افراد نشان دهنده انعطاف پذیری و آستانه تحمل درد نیست برخی از افراد بسیار جوان می توانند بدن بسیار سخت داشته باشد در حالی که برخی دیگر در سن هفتاد سالگی که مورد مراقبت قرار می گیرند دارای انعطاف پذیری قابل توجهی باشند.
مراقبت از خود:
حالت و وضعیت و تعادل متناسب از عناصر ضروری برای شخصی است که ماساژ تای می دهد. تمایلاتی وجود دارد که در آن قدرت و وزن کل بدن برای بکارگیری فشار و انجام برخی از کشش های وسیع و حرکات گسترده موثرتر است تا اینکه فقط از قدرت ماهیچه های دست و شانه ها استفاده شود. ماساژدهنده و ماساژگیرنده هر دو باید احساس راحتی و آرامش داشته باشند چون که هر گونه احساس ناراحتی و عذاب باعث برهم خوردن تمرکز می گردد و هارمونی حرکات از بین می برد که یکی از خصوصیات ماساژ خوب تای است.
ریتم و حرکت: یک ترکیب خالص و ناب:
کلمات «سیال» و «ریتمیک» دقیقا ذات و اصل ماساژ تایلندی را توصیف می کند که نتیجه آن کشش، فشار و پیچش های بدون عجله است برای افراد تازه کار تعداد زیاد گوناگونی و ظرافت تکنیک های مورد استفاده ممکن است تا حدودی گیج کننده باشد همیشه شرایط و حرکات بین ماساژدهنده و ماساژگیرنده حتی در کوچک ترین حرکات به همان اندازه تکنیکی که مورد استفاده قرار می گیرند مهم است اختلافات جزئی بین وقت و زمان و فشارها به نظر پایان کار نیست بلکه یک تکنیک با هارمونی و ملاطفت با تکنیک دیگر حل میشود روش ها به اندازه حرکات دارای اهمیت هستند. تقارن و اشکال گسترش پیدا کرده و تقویت شده به اندازه روش هایی که در آن محو شده اند دارای اهمیت هستند هیچ وقت نباید در کار ماساژ عجله کرد و ماساژ تایلندی ترکیبی از تکنیک هایی است که هر کدام تأثیرات خاص خودشان را دارند. برخی از تکنیک ها از فشارها در کانال های Sen استفاده می شود. در حالی که بقیه تکنیک ها کشش ها و پیچش های عجیبی را به کار می برند که اغلب شبیه یوگا کاربردی است فشار به معنای برانگیختن حرکات انرژی در کانال های Sen و دستکاری کشش های ماهیچه است پاها، کف دست ها، انگشت شصت، آرنج و زانوها، ابزارها تایلند تراپی است گام هایی آهسته و روش هایی بدون عجله و جریانی روان و سلیس که از خصوصیات ماساژ تای است که میزان فشار عمیق و کشش های قدرتمندی که مورد استفاده قرار می گیرد می کاهد ماساژ تای همانند قطعه موسیقی و آوازی دو نفره برای یک رقص باله زیباست تم اصلی آن بارها و بارها تکرار می شود اما با تغییرات ماهرانه برای هر قسمت از بدن که کار روی آن انجام می گیرد.
موارد منع استفاده از ماساژ تایلندی:
چندین جمله برای احتیاط در اینجا باید بگویم تمامی اشکال و حرکات باورنکردنی که حرکات ماهرانه ماساژ تایلندی را تشکیل می دهد می تواند به صورت بالقوه باعث ضرر رساندن به ماساژدهنده و ماساژگیرنده شود برای ماساژ دادن حتی در ملایم ترین حالت و سطح شخص نیازمند مهارت قدرت و توازن است که تنها با تمرین صحیح به دست می آید. حتی یک شخص جوان و سالم وقتی که در معرض کشش ها و چرخش های غیرصحیح قرار می گیرد می تواند آسیب ببیند در اینجا اشاراتی آورده شده که نه تنها در ماساژ تایلندی بلکه در تمامی انواع ماساژها کاربرد دارد و به کار گرفته می شود.
زمان هایی که نباید از ماساژ تای استفاده کرد:
1-شخصی را که دارای آسیب جدی، فشار خون بالا یا سرطان است، ماساژ ندهید.
2-ماساژ تای برای افرادی که از پوکی استخوان رنج می برند، مناسب نیست.
3-هرگز شخصی که یک عضو مصنوعی مثل زانو، کفل مصنوعی دارد را ماساژ ندهید.
4-افرادی که دارای مشکلات پوستی همانند اگزما، پسوریازیس هستند در مناطق درگیر شده پوست نباید ماساژ ببینند.
5-بسیاری از تکنیک های تای ماساژ برای زنان حامله مناسب نیستند. ماساژ تای در طول دوران حاملگی توصیه نمی شود.
6-رگ های وریدی نباید عمیقا ماساژ داده شود.
7-اگر ماساژ گیرنده دارای شرایطی باشد که باعث ایجاد شک در ذهن ماساژدهنده شود که آیا این مدل از ماساژ برای این شخص مناسب است یا نه بهتر است که با پزشک ان شخص مشورت شود که تعیین کند آیا ماساژ برای این شخص مناسب است یا نه.
http://www.iranbodywork.com
پسوریازیس یک بیماری مزمن سیستم ایمنی بدن است که می تواند به دفعات عود کرده و موجب اختلال التهابی مشترک شود و در مرحله اول، پوست را درگیر می کند.
گفته می شود بیماری پسوریازیس دارای زمینه ژنتیکی قوی است و اغلب در افراد جوان دیده می شود.
نشانه های این بیماری شامل ضایعات پوستی آریتماتو، علایم التهابی، پوسته پوسته و نقره ای شدن پوست و تکثیر کراتینوسیت است.
در ادامه 9 واقعیت مهم درباره این بیماری را بیان می کنیم.
1- این بیماری واگیردار نیست و از شخصی به شخص دیگر منتقل نمی شود.
2- واژه پسوریازیس ریشه در زبان یونان باستان دارد. واژه پسورا (Psora) به معنی خارش و زیس (Sis) به معنی وضعیت است؛ بنابراین مفهوم لغوی عبارت پسوریازیس Psoriasis ، وضعیت خارش است.
3- در حدود سه درصد مردن جهان اعم از مردان، زنان، کودکان و حتی نوزادان دارای نشانه های پسوریازیس هستند.
4- اولین نشانه های پسوریازیس معمولا بین سنین 10 تا 35 سالگی ظاهر می شود. با وجود این ممکن است علائم این بیماری در هر سنی بروز کند.
5- نشانه های پسوریازیس معمولا در آرنج ها، زانوها و جمجمه بیش از سایر نقاط بدن به چشم می خورد.
6- بر خلاف تصور بسیاری از افراد، عامل بیماری پسوریازیس، عدم رعایت بهداشت فردی نیست.
7- در بسیاری از بیماران، علائم پسوریازیس برای مدت طولانی از بین می رود و مجددا ظاهر می شود. گاهی هم این بیماری، برای همیشه از بین می رود.
8- بیماران مبتلا به پسوریازیس، به آرامی در برابر درمان واکنش نشان می دهند.
9- بیماران مبتلا به پسوریازیس در معرض ابتلا به سایر بیماری های مزمن نیز قرار دارند. نمونه ای از این بیماری ها عبارتند از:
- بیماری های قلبی
- فشار خون بالا
- افسردگی
- دیابت
- سرطان
- چاقی
مطالعات علمی به طور دقیق ارتباط بین استرس و تشدید پسوریازیس را نشان داده اند. از طرف دیگر بیماری پسوریازیس به خودی خود برای فرد، ایجاد استرس می کند
چه عواملی باعث بدتر شدن پسوریازیس می شوند؟
اغلب بیماران مبتلا به پسوریازیس، گاهی بدون ضایعات پوستی یا با ضایعات پوستی کم هستند و گاهی هم با تشدید این بیماری مواجه می شوند.
عواملی که این بیماری را بدتر می کنند، عبارتند از:
1- عفونت
2- واکنش به برخی داروها
3- آسیب پوست
4- استرس
5- آب و هوا
6- عوامل دیگر (هورمون ها ، سیگار و مصرف الکل)
1- عفونت
مطالعات علمی نشان داده است برخی از عفونت ها منجر به تشدید پسوریازیس می شوند.
شایع ترین این عفونت ها، گلودرد چرکی است. حتی خیلی از مواقع، بیماری پسوریازیس بعد از یک عفونت چرکی استرپتوکوکی گلو آغاز می شود.
یا اینکه پسوریازیس نواحی چین دار بدن مثل کشاله ران و زیر بغل، با عفونت قارچی پوست این نواحی تشدید می شود.
عفونت هایی (بیماری های عفونی) که باعث تشدید پسوریازیس می شوند عبارتند از:
- عفونت کاندیدیایی
- عفونت با ویروس ایدز
- عفونت پوستی با استافیلوکوک (کورک، جوش و ...)
- عفونت چرکی گلو با استرپتوکوک (شایع ترین عفونت چرکی گلو)
- عفونت ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی
درمان عفونت های فوق خیلی مواقع باعث بهبودی بیماری پسوریازیس می شود.
2- واکنش به برخی داروها
این داروها شامل موارد زیر است:
- داروهای ضد مالاریا مانند کلروکین و هیدروسی کلروکین (البته این داروها علاوه بر مالاریا، برای درمان برخی بیماری های روماتیسمی و برخی بیماری های پوستی نیز کاربرد دارد).
- پروپرانولول و آتنولول : این دو داروی ضد فشار خون در برخی از بیماران باعث تشدید بیماری پسوریازیس می شوند.
- کورتون خوراکی : این دارو، خطرناک ترین دارو برای بیماران مبتلا به پسوریازیس است. به دنبال مصرف خوراکی این دارو ابتدا بیماری خوب می شود، اما بعدا به شدت تشدید می شود و حتی خطر مرگ نیز وجود دارد.
- ایندومتاسین : در برخی از بیماران باعث تشدید پسوریازیس می شود.
- لیتیوم : یک داروی روانپزشکی است. در پنجاه درصد بیمارانی که این دارو را مصرف می کنند، بیماری پسوریازیس تشدید می شود.
3- آسیب پوستی
معمولا ده تا چهارده روز بعد از یک آسیب پوستی مثل بریدگی، زخمی شدن یا سوختگی پوست، ضایعات پوستی پسوریازیس در محل آسیب ایجاد می شود.
این چیزی است که اغلب بیماران مبتلا به پسوریازیس آن را تجربه کرده اند. به این پدیده فنومن کوبنر می گویند.
بیماری های پوستی هم می توانند منجر به فنومن کوبنر شوند. از جمله عوامل بروز فنومن کوبنر می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- بیماری های پوستی
- آسیب های پوستی
- کورک
- تزریقات و سوزن زدن به پوست
- اگزما و درماتیت
- گزش حشرات
- تبخال
- شیو کردن و تراشیدن موها
- ابتلا به بیماری گال
- تاتو کردن
- ابتلا به ویتیلیگو
- آفتاب سوختگی
- ابتلا به لیکن پلان
- بریدگی و سوختگی پوست
- چسب روی پوست
- واکسیناسیون
فنومن کوبنر در پنجاه درصد از بیماران مبتلا به پسوریازیس دیده می شود. برخی بیماران ممکن است با یک نوع آسیب پوستی دچار فنومن کوبنر شوند و با یک نوع آسیب دیگر، دچار فنومن کوبنر نگردند.
مطالعات مختلف نشان داده است فصل سرما منجر به تشدید و فصل گرما منجر به بهبودی پسوریازیس می شود
4- استرس
اگر از بیماران پسوریازیس بپرسیم چه عاملی باعث تشدید بیماری شما می شود، اکثر آنها پاسخ خواهند داد: استرس.
مطالعات علمی نیز به طور دقیق ارتباط بین استرس و تشدید بیماری پسوریازیس را نشان داده اند.
از طرف دیگر وجود بیماری پسوریازیس به خودی خود برای فرد مبتلا، ایجاد استرس می کند.
وجود لکه های پوستی پسوریازیس، فرد را در مواجهه با اطرافیان حتی همسر و فرزندان دچار استرس می کند.
وقتی بیماری پسوریازیس، کف دست و پا را درگیر می کند، بیماری بسیار سخت و آزار دهنده می شود، زیرا فرد مبتلا از انجام کارهای روزانه خود باز می ماند و این خود سطح استرس را در فرد مبتلا افزایش می دهد.
از طرف دیگر انجام درمان های پسوریازیس نیز استرس زا است. از یک طرف وقت گیر بودن و از طرف دیگر پر هزینه بودن درمان ها، برای بیماران ایجاد استرس می کند.
در این شرایط، پیدا کردن روش هایی برای کم کردن و کنترل استرس از اهمیت بالایی برخوردار است.
باید بدانیم روش های واقعی و موثر برای کسب آرامش و کاهش استرس کدامند. ما می توانیم با استفاده از این روش ها و کم کردن استرس، توانایی خود را برای مواجهه با مشکلات پیش رویمان افزایش دهیم.
از جمله روش های مقابله با استرس می توان به توجه به آموزه های مذهبی، ورزش و مطالعه اشاره کرد.
اما یک روش بسیار موثر و کارآمد در مقابله با استرس، استفاده از دارو است. باید بدانیم هیچ اشکالی ندارد در شرایط سخت با کمک پزشک، برای مدتی کوتاه از داروهای آرامبخش استفاده کنیم.
5- آب و هوا
زمستان بدترین فصل برای بیماران مبتلابه پسوریازیس است.
مطالعات مختلف نشان داده است فصل سرما منجر به تشدید و فصل گرما منجر به بهبودی پسوریازیس می شود.
در زمستان رطوبت هوا کاهش می یابد و این منجر به تشدید خشکی پوست می شود. در این فصل باید از کرم های مرطوب کننده بیشتر استفاده کرد. همچنین در داخل خانه از دستگاه بخور استفاده نمود.
6- عوامل دیگر تشدیدکننده پسوریازیس
از جمله عوامل دیگر تشدیدکننده پسوریازیس می توان به سیگار، هورمون ها و مصرف مشروبات الکلی اشاره کرد.
اثر هورمون ها روی بیماری پسوریازیس به طور دقیق شناخته شده نیست، مثلا گاهی اولین لکه های پوستی پسوریازیس، به دنبال تغییرات هورمونی سن بلوغ ایجاد می شود.
ترک سیگار به طور مشخصی به کاهش ضایعات پسوریازیس کمک می کند.
مصرف مشروبات الکلی به طور مشخصی منجر به تشدید پسوریازیس شود.
اگرچه درمان قطعی برای بیماری پسوریازیس وجود ندارد، اما با درمان های فعلی و با توجه به عوامل تشدیدکننده آن می توانیم نسبت روزهای خوب را به روزهای بد افزایش دهیم.
روزهای خوب روزهایی است که بیمار مبتلا دارای کمترین لکه های پوستی، کمترین خارش و بالاترین میزان بهبودی خلق و خو است.
وجود لکه های قرمز با پوسته هایی روی آن ، که سطح پوست بدن را میپوشاند . معمولا در بعضی از قسمتهای پوست مشاهد میشود اما گاهی تمامی پوست را میپوشاند و خارش شدید دارند ، که پس از خارش زخم میشوند . بهتر هست که دکتر و پزشک معالج این بیماری را برای شما تشخیص دهد چرا که گاهی اوقات با بیماریهای دیگر اشتباه گرفته میشود .
راه های سنتی درمان پسوریازیس :
یکی از راههای درمان پسوریازیس استفاده از آروما تراپی یا رایحه درمانی میباشد . این روش که قدمت آن بیش از 4000 سال میباشد در قرنهای مختلف مورد استفاده رفع انواع بیماریها قرار میگیرد . به زبان خیلی ساده وقتی ما نفس میکشیم و رایحه روغن گیاهی وارد بینی و ششهای ما میگردد ، سنسورهایی که در بدن وجود دارد پیامهایی را به مغز ارسال میکنند ، و هر پیام باعث عکس العمل و ارائه دستورات مغز به ارگانها میشود . مثلا در بیماری پسوریازیس ، سنسورها پس از دریافت بوی روغن گیاهی درخت چای ، به مغز پیغام میفرستند که تعبیر آن در مغز باعث ارسال دستور جلوگیری از تولید سلول اضافی که دلیل اصلی این بیماری میباشد ، میشود .
چند نکته در زمان درمان پسوریازیس :
- سعی کنید از غذاهای گیاهی استفاده نمایید و از خوردن گوشت قرمز پرهیز نمایید .
- از مالیدن وازلین و پارافین خودداری نمایید .
- از نوشیدن الکل و مصرف سیگار خودداری نمایید .
- دوری از استرس فکری و سعی در مدیریت استرسهای روزمره .
- ورزش مداوم روزانه .
- بدن را در معرض سرما قرار ندهید .
روغن های مورد استفاده برای درمان پسوریازیس :
بهترین روغن ، روغن گیاهی درخت چای میباشد . روغن اسطوخودوس هم یکی دیگر از گزینه ها میباشد . وقتی صحبت از روغن گیاهی میشود منظور اسانسهای شیمیایی که به جای روغن به فروش میرسد نمیباشد .
روش استفاده از روغنهای گیاهی برای رایحه درمانی :
به طور کلی 4 روش مختلف برای آروما تراپی وجود دارد که آنها را برای شما به اختصار توضیح میدهم :
1- استفاده از روغن گیاهی توسط ماساژ : در این روش ماساژ درمانی ، با توجه به غلظت روغن گیاهی بین 6 تا 15 قطره روغن درخت چای با روغن پایه مثلا روغن بادام شیرین مخلوط و توسط تکنیکهای آروما ماساژ ، یا ماساژ با روغن روی بدن ماساژ داده میشود . در این روش توسط ماساژ روغن توسط پوست جذب بدن میشود .
2- استفاده از روغن گیاهی در حمام بخار یا روش بخور : در این روش 5 قطره از روغن گیاهی را داخل ظرفی از آب جوش میریزیم و در حالی که سر را زیر یک حوله قرار داده ایم از بخار این آب تنفس میکنیم . توجه مهم : این روش برای استفاده از اسانسهای مصنوعی شیمیایی خطر ناک میباشد .
3- توسط پخش روغن گیاهی در هوای اتاق : در این روش 15 قطره از روغن گیاهی را داخل یک لیوان آب ریخته و روی شعله شمع قرار میدهیم تا به آرامی در هوای اتاق پخش شود .
4- استفاده از روغن گیاهی در وان حمام : در این روش 15 قطره از روغن گیاهی را داخل آب وان حمام ریخته و بدن را به مدت 15 دقیقه داخل وان قرار میدهیم .
بخش سلامت تبیان
http://www.iranbodywork.com
حرکت نرم ماساژ را هر روز یک ربع می توان انجام داد و باید به خاطر داشته باشید که قبل از ماساژ پوست تمیز و با ژل یا کرم آغشته شود زیرا ماساژ روی پوست خشک باعث ایجاد خستگی و چروک می شود. خیلی خوب است که نحوه ماساژ دادن را یک بار توسط افراد مجرب ببینید و سپس آن را اعمال کنید. در اینجا ما به بیان ساده و با استفاده از اشکال مختلف، نحوه ماساژ دادن را آموزش می دهیم.
در آغاز ماساژ را با حرکات نرم آغاز می کنیم و بعد از آن حرکات فشاری.
۱) حرکات نرم که به صورت آرام و نرم انگشت ها را روی صورت قرار داده و به خلاف جاذبه زمین به طرف بالا ماساژ می دهیم.
۲) ابتدا از چانه شروع کرده سپس گونه ها و چشمها، دست را روی گونه گذاشته آرام به طرفین می کشیم و بعد دستها را روی چشمها قرار داده و خیلی آرام به طرف گوشه صورت حرکت می دهیم.
۳) انگشها را درست مثل هنگامی که پیانو می نوازیم آرام روی صورت و چشم ها حرکت می دهیم.
۴) فشارهای پرتابی درست در همان نقاط مشخص شده دو انگشت را قرار داده و پوست را آرام به طرف بالا پرتاب می کنیم مثل وقتی که زیر لپ کودک را می زنید.
۵) در دور لب نیز فشارهای پرتابی را به طرف بالا انجام می دهیم و همین عمل را در نثاط زیگوماتیک کوچک و بزرگ تکرار می کنیم.
● پن سومان ها که شامل
۱) ژاکه ریز
۲) ژاکه درشت
۳) ژاکه ضد چروک
ژاکه در واقع حالتی مثل نیشگون است که به طرف بالا انجام می شود. از دور چانه شروع شده و سپس دو طرف صورت انجام می شود. ژاکه باعث می گردد تا چربی های زیر پوست به سطح پوست آمده و در یک جا تجمع نکنند ژاکه را در گردن و پیشانی نیز آرام انجام دهید. که حرکات ریز و نیشگوهی که به طرف بالا انجام می دهیم موجب آرامش و رفع خستگی می شود. حرکت نیرومند سر درد انگشت ها را تا وسط پیشانی بلغزانید سپس انگشت ها را با فشار کمی به طرف شقیقه کشیده و حرکات چرخشی بدهید.
حرکات ابرو چشم، انگشتان میانی را در پوشه داخلی چشم ها و انگشت های سبابه را روی ابروان بگذارید تا گوشه های خارجی چشم ها زیر چشم ها و باز به گوشه داخلی آنها بلغزانید. حرکت دهان و بینی، حرکت دایره واری از گوشه های دهان تا بالا.
● ماساژ دست:
۱) نرمش عمودی
۲) نرمش مایل
۳) حرکت مخصوص با شست و سبابه
● حرکات ماساژ بر روی دست تا آرنج
۱) نرمش عمودی
۲) نرمش به حالت دست کردن دستکش بدین نحو که یکی یکی انگشتان را ماساژ می دهیم.
۳) چرخاندن آرام مچ دست به طرفین به نحوی که موجب درد نشود.
● ماساژ با دستکاه الکترونیکی:
دستگاه برقی جهنت ماساژ صورت به فرم ها و شکل های گوناگون وجود دارد ولی طرز کار با آنها تقریبا یکسان است که به شرح آن می پردازیم. قبل از ماساژ صورت را با ژل یا کرم پودر ماساژ آغشته کنید.
● ورزش صورت
۱) چشم ها را تا حد امکان باز کرده و بالا و پایین را نگاه کنید این عمل را ده بار تکرار کنید.
۲) دهان خود را به طرف چپ و راست حرکت داده سپس آنها را جمع کنید و سعی نمایید که لب ها را به طرف بالا و پایین متمایل سازید.
۳) لبها را مانند اینکه بخواهید سوت بزنید جمع کرده و به حالت اول برگردانید.
۴) دهانتان را تا حد امکان باز کرده ۵ ثانیه مکث کنید.
۵) مشتتان را به شقیقه بگذارید و حدود ۳۰ ثانیه صبر کنید اما فشار ندهید.
۶) به کندی نفس بکشید و سپس نفس را بیرون بدهید.
۷) گردنتان را به طرفین حرکت دهید.
۸) دندان هایتان را کلید کنید و به هم فشار بدهید البته نه تا حدی که دردآور باشد.
این ورزش برای رفع خستگی عضلات صورت و گردن و تسریع جریان حرکت خون در رگها می گردد و همین طور باعث ایجاد شادابی در صورت شده و به پوست آرامش می دهد.
● ماساژ بدن
۱) حرکات آرام بخش
۲) حرکات ماساژ به طور کلی جهت زیبای اندام و آرامش بخشیدن است و در این موارد روش متخصصین تقریبا مشابه است ولی مواد مصرفی به هنگام ماساژ ممکن است که متفاوت باشد.
● ماساژ دست و بازو
۱) ابتدا ماساژی نرم و نوازش گونه کار را آغاز می کنیم
۲) دست و بازو را به صورت رفت و برگشت ماساژ می دهیم
سال هاست که مردم به نارگیل و روغن نارگیل علاقمند شده اند. روغن نارگیل یک روغن معجزه آسا در سلامت و زیبایی است و استفاده از آن می تواند به یکی از عادت های روزانه شما تبدیل شود. روغنی که عصاره خود نارگیل است یک روغن کاملا طبیعی است که اگر خالص باشد هیچ کدام از اثرات نامطلوب مواد شیمیایی را نخواهد داشت.
برای خلوص بیشتر حتی روغن های نارگیل ارگانیک نیز وجود دارند که خیالتان را از هر نظر درباره اثرات نامطلوب آن راحت می کنند. روغن نارگیل اصلاً ماده گرانقیمتی نیست و یک شیشه از آن تا ماه ها بدون اینکه خراب شود برایتان دوام می آورد و روغن نارگیل را برای ماندگاری بیشتر در جای خنک نگهداری کنید. بسیاری از عطاری ها روغن نارگیل خالص را می فروشند.
پاک کردن آرایش صورت
1- پاک کردن آرایش با روغن نارگیل:
بسیاری از محصولات تجاری پاک کننده آرایش حاوی الکل فراوان، پترولیوم و پارابن و کارسینوژن هستند که این مواد باعث حساسیت و آسیب پوست می شوند. این مواد حتی می توانند اختلالات هورمونی ایجاد کنند. یک پنبه آرایشی را به روغن نارگیل آغشته کنید و روی پوست بکشید و آرام پاک کنید. اگر از محصولات آرایشی ضد آب استفاده کرده اید اجازه بدهید کمی روغن نارگیل روی پوست تان بماند و سپس آن را به راحتی پاک کنید.
2-روغن نارگیل نرم کننده طبیعی پوست:
این روغن یکی از بهترین نرم کننده ها و رطوبت رسان های طبیعی پوست است. بعد از شست وشوی پوست به راحتی کمی از روغن را روی پوست تان ماساژ بدهید. هر بخشی از پوست که خشکی بیشتر دارد زمان بیشتری ماساژ بدهید تا خوب جذب شود. روغن نارگیل راحت تر و بیشتر از هر لوسیون دیگری جذب پوست می شود. اگر استفاده از آن را بیشتر کنید متوجه لطافت و شفافیت پوست تان می شوید.
3- روغن نارگیل یک نرم کننده و حالت دهنده عمیق مو:
خشکی و وز شدن موها را با قدرت روغن نارگیل از بین ببرید. موها را با روغن نارگیل کاملاً بپوشانید و 30 دقیقه صبر کنید. روغن کاملا پوست سر و تارهای مو را رطوبت رسانی می کند و درخشندگی و نرمی و لطافت ویژه ای به موها می دهد و این روغن همچنین مانع از دست رفتن پروتئین مو بر اثر شست وشو می شود. بعد از 30 دقیقه موها را با شامپو بشویید و آب کشی کنید.
4- ماسک لاایه بردار پوست با روغن نارگیل:
با ترکیب روغن نارگیل و نمک دریایی اسکراب مخصوص خودتان را تهیه کنید. نمک لایه های مرده پوست را بر می دارد و روغن نارگیل مانند یک صابون عمل می کند و پوست را نرم می کند. این روغن باعث می شود مدت ها بعد از شست وشو هم پوست تان مرطوب بماند. این اسکراب ساده را یک بار امتحان کنید.
5-درمان لب های خشک با روغن نارگیل:
ویژگی نرم کنندگی و رطوبت رسانی روغن نارگیل از آن یک کرم ساده اما فوق العاده برای درمان خشکی و ترک لب ها می سازد. کمی روغن نارگیل را روی لب ها بمالید و صبر کنید تا در معرض هوای اتاق خشک شود. همیشه می توانید کمی از روغن نارگیل را برای استفاده روی لب ها همراه داشته باشید.
6- التیام پوست بعد از مانیکور با روغن نارگیل:
در مانیکور و پدیکور ممکن است مواد روی ناخن یا اطراف آن استفاده شود که باعث التهاب، حساسیت و قرمزی پوست دور ناخن شود. روغن نارگیل یک عصاره شفا بخش طبیعی برای برطرف کردن این التهاب هاست. این روغن برای ریشه ها و پوسته های اطراف ناخن هم مفید است. بعد از مانیکور یا پدیکور کمی روغن نارگیل به دست هایتان بمالید تا درد و التهاب آن آرام بگیرد.
7- روغن نارگیل حالت دهنده مو و رفع وزی مو:
کمی روغن نارگیل را به جای انواع کرم مو استفاده کنید. این روغن بدون ایجاد زبری، سفتی و احساس سنگینی موها را در هر حالتی که می خواهید نگه می دارد.
8- روغن نارگیل برای سفید کردن دندان در منزل و داشتن دندان های زیبا:
روغن نارگیل یک محصول آنتی باکتریال و ضد عفونی کننده است و برای سلامت دهان و دندان ها هم فوق العاده مفید است. دهان خوشبو می خواهید کمی روغن را روی زبانتان نگه دارید تا همه اسیدها و باکتری ها را از روی زبانتان پاک کند. این روغن برای سفید کردن دندان هم بسیار مفید است.
http://namnak.com
برای داشتن یک پوست فوق العاده زیبا و نرم باید روزی دو بار آن را بشویید. به ویژه کسانی که بیرون از محیط خانه هستند و در معرض آلودگی هوا و انواع باکتری ها. همه ما میدانیم که در فروشگاه های لوازم بهداشتی میتوانیم انواع شوینده های صورت را بیابیم که احتمالا به پوست ما کمک کنند. خیلی از این محصولات مواد شیمیایی و نگهدارنده دارند که برای پوست ما آسیب های جدی به بار میآورند به ویژه اگر در دراز مدت آنها را استفاده کنیم.
روغن نارگیل و جوش شیرین برای پوست صورت یک ترکیب معجزه آسا محسوب می شود که با سه بار در هفته در یک ماه متوجه میشوید
بنابراین قبل از خرید آنها حتما مواد تشکلیل دهنده اش را بخوانید هر چند ممکن است خیلی سر درنیاورید. اما قبل از خرید شوینده های بهداشتی از شما خواهش میکنم این دستور را بخوانید برای دو هفته انجام دهید. اگر نتیجه ای که انتظار داشتید نگرفتید بعد به دنبال شوینده های بهداشتی باشید.
تمام آنچه که احتیاج دارید روغن نارگیل اصل و جوش شیرین است. دقت کنید روغن نارگیل اصل سفید است و کمی سفت اصلا مایع و بی رنگ نیست. تمام روغن نارگیل هایی که به شکل مایع وجود دارند و بی رنگ هستند مطمئن باشید که ناخالصی دارند. بهترین
پیشنهاد این است که یک نارگیل بخرید و خودتان روغنش را بگیرید. هفته ای سه بار صورتتان را به روش زیر بشویید خودتان تاثیرش را به چشم میبینید تنها باید امتحان کنید. بعد از دو هفته پوستی به نرمی و سفیدی ابریشم خواهید داشت.
جوش شیرین: خاصیت و متعادل کننده پی اچ پوس صورت دارد از جوش و آکنه جلوگیری میکند و پوست صورت را شفاف و سفید میکند.
روغن نارگیل: در تمام دنیا روغن نارگیل به عنوان یک درمان معجزه آسا برای پوست و مو شناخته شده است. روغن نارگیل خاصیت آنتی باکتریال دارد و برای مشکلات پوستی بسیار توصیه میشود. بعد از اینکه روغن نارگیل را با جوش شیرین مخلوط کردید خاصیت التهابی جوش شیرین از بین میرود و پوست صورت را بسیار زیبا و نرم و روشن میکند.
ترکیب روغن نارگیل و جوش شیرین برای صورت
دستور آن کاملا ساده است. یک قاشق سر خالی جوش شیرین را با یک قاشق سر خالی روغن نارگیل مخلوط کنید تا حالت خمیری یک دستی به دست بیاید. آرایش صورت خود را پاک کنید تا آلودگی روی آن نباشد. بعد این خمیر را روی صورت خود بمالید به حالت دایره وار به مدت ۳ تا ۵ دقیقه پوست صورت خود را با حرکات دایره وار ماساژ دهید. به خصوص گوشه بینی که معمولا جوشهای سرسیاه دارد. بعد از ۵ دقیقه ماساژ صورت را با آب بشویید لازم نیست ماده شوینده بزنید. اب را به صورت بپاشید و به آرامی بشویید. بعد به آرامی صورت را خشک کنید. مقدار خیلی کم از روغن نارگیل را به صورتتان بمالید تا خشک نشود. نگران نباشید خیلی زودجذب صورتتان میشود.
این کار را هفته ای سه بار انجام دهید و بعد از یک ماه نتیجه اش را به ما نیز بگویید. چقدر در صورت خود تغییر ایجاد شد. تنها یک روز در میان روزی ۵ دقیقه وقت بگذارید. اما نتیجه ای میگیرید که با هیچ کرم و یا محصول آرایشی و بهداشتی گران قیمت قابل مقایسه نیست.
http://www.zanjefil.com
متاسفانه کمبود انرژی در لیست بیماری های پزشکی قرار ندارد و اگر شما به پزشکی مراجعه و درباره خستگی خود با او مشورت و از او کمک بخواهید، احتمالا به شما خواهد گفت همه ما خسته هستیم و شاید از خودتان بیش از حد انتظار دارید!!
در دنیای زندگی می کنیم که بسیاری با مشکل خستگی و کمبود انرژی روبرو می باشند و به درستی درک صحیحی از علل ایجاد آن ندارند. نکته تاسف بار این است که اگر از کمبود انرژی و خستگیتان با دیگران سخن بگویید آن ها شما را فردی تنبل خطاب می کنند و برای آن ها وضعیت جسمی شما قابل درک نیست.
اما در واقع کمبود انرژی خطر جدی است و تاثیر مستقیم بر جسم، روان، زندگی فردی و اجتماعی ما می گذارد. اگر ضعف و کمبود انرژی بدون درمان ادامه یابد بدن توان کافی برای بازسازی اندام های خود را نخواهد داشت و این مسئله سبب پیری زودرس و بروز انواع بیماری ها می گردد. از طرفی شما باید انرژی کافی داشته تا در روابط اجتماعی و حتی عاشقانه موفق باشید، با دیگران معاشرت کنید، بخندید و دیگران را بخندانید.
بسیاری از جنبه های شخصیتی، رفتاری و حتی تفکرات ما ارتباط مستقیم با میزان انرژیمان دارد. تصویر زندگی در دید افراد کم انرژی شکلی اشتباه دارد. بعضی از این افراد از آنجا که علاقه و تمایل خود را به انجام فعالیت های اجتماعی از دست می دهند بر این باورند که چرا دیگران وقت و انرژی خود را صرف امور بیهوده می کنند و حتی خود را معنوی می پندارند، اما در واقع این معنویت نیست و از وضعیت خود اطلاعی ندارند که چقدر بی انرژی و افسرده می باشند.
افراد کم انرژی معمولا بی حوصله و حساسند و از آنجا که انرژی کافی برای حل و بررسی مشکلات را ندارند زود عصبی می شوند و همیشه دیگران را برای مشکلات خود مقصر می دانند. کمبود انرژی می تواند تمام بخش های بدن از سیستم اعصاب مرکزی گرفته تا تمایلات جنسی را تحت تاثیر قرار دهد به عبارتی وقتی انرژی کافی وجود ندارد ممکن است هر یک بخش های بدن فعالیت خود را بدرستی انجام ندهند.
انرژی در بدن چگونه تولید می شود؟
وظیفه تولید انرژی در بدن بر عهده غدد تیروئید و فوق کلیوی می باشد، بیش از 98% درصد انرژی بدن توسط این غدد تولید می شود. غده تیروئید در گردن و به اندازه یک آلو و غدد فوق کلیوی(آدرنال) بروی هر یک از کلیه ها قرار گرفته اند. هر انسان دارای یک غده تیروئید و 2 غدد آدرنال(فوق کلیوی) می باشد.
غدد فوق کلیوی باعث آزاد شدن قند در خون می شوند وسپس غده تیروئید این قند را به انرژی و ATP تبدیل می کند و آنرا در اختیار تمام ارگان های بدن قرار می دهد تا فعالیت خود را انجام دهند. غده تیروئید مانند شمع در موتور ماشین عمل می کند و باعث مشتعل شدن سوخت و تبدیل آن به انرژی می شود.
همچنین فعالیت غدد تیروئید و آدرنال(فوق کلیوی) تعیین کننده سرعت متابولیزم بدن می باشند اگر پرکار باشند سرعت متابولیزم بدن سریع و اگر به اندازه فعالیت کنند سرعت متابولیزم بدن نرمال و اگر کم کار باشند سرعت متابولیزم بدن کند می شود.
در حقیقت افرادی که با خستگی و کمبود انرژی روبر می باشند بدنشان دارای سرعت متابولیزم کند و به عبارت دیگر غدد فوق کلیوی و یا تیروئید آن ها کم کار می باشند، البته در بیشتر موارد مشکل از کم کاری غدد فوق کلیوی است.
غدد فوق کلیوی:
همان طور گفته شد غدد آدرنال(فوق کلیوی) 2 غده گرد به اندازه 3 الی 4 اینچ که هر کدام بالای هر کلیه قرار گرفته اند. این غدد هورمون های مختلفی از جمله آدرنالین، کورتیزون، آلدوسترون، استروژن، تستسترون، پروژسترون ،DHEA و.... تولید کرده که نقش های مختلفی در بدن ایفا می کنند. بعضی از وظایف هورمون های تولید شونده توسط این غدد عبارتند از: فعال کردن سیستم فرار و گریز(سیستم مقابله با استرس)، تولید انرژی، افزایش قند خون، تنظیم قوای جنسی، تنظیم سوخت و ساز بدن و چندین نقش مهم و حیاتی دیگر. هر گاه شما تحت استرس قرار می گیرید غدد آدرنال با تولید هورمون های مختلف به بدنتان کمک می کند تا از حالت فشار و استرس رهایی یابید به همین دلیل ممکن است بارها هنگام فشار های روحی و استرس دردی در بالای کلیه ها احساس کرده باشید.
علائم معمول ضعف غدد آدرنال شامل ضعف بدنی، خستگی و معمولاً همراه با افسردگی، تمایل بیش از حد به خوردن مواد قندی و شیرینی جات(به دلیل اینکه هورمون های مولد انرژی در بدن به اندازه کافی تولید نمی شوند و فرد برای کسب انرژی تمایل به خوردن مواد قندی خواهد داشت)، کاهش فشار خون، قند خون و دمای بدن به خاطر کمبود هورمون کورتیزول و علامت های ثانویه ضعف غدد آدرنال شامل: اختلال در هضم غذا، عدم توانایی در کنترل استرس، تحریک پذیری، آلرژی به خوردن برخی از غذاها، درد و ضعف عضلات، ابتلای مکرر به انواع عفونت ها، ریزش مو، تغییر در رنگ پوست ،ضعف و ناتوانی جنسی می باشند.
اگر شما جزء کسانی هستید که صبح هنگام بیدارشدن از خواب به جای احساس تازگی و سرحالی، حس بی حالی، کرختی و افسردگی دارید و با گذشت روز این حالت بر طرف می شود، احتمالا به ضعف غدد آدرنال مبتلا هستید. در افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال می باشند هنگام صبح این غدد به درستی فعالیت نمی کنند و با گذشت روز و یا استفاده از محرک ها مانند قهوه و چای فعالیت این غدد بیشتر شده و حس خستگی و کرختی از بین می رود.
علائم روانی مرتبط با ضعف غدد فوق کلیوی:
کورتیزول یکی از هورمون هایی است که توسط این غدد ترشح می شود، یک نشاط آور طبیعیست، وقتی غدد آدرنال کم کار شوند این هورمون نیز کمتر ترشح شده و به جای حس نشاط، خستگی، بی حوصلگی و افسردگی جایگزین می شود. به عنوان مثال کسانی که برای درد از مشتقات این هورمون مانند داروی کورتیزون استفاده می کنند معمولاً بعد از تزریق آمپول حس نشاط به آن ها دست می دهد و یا ورزش کردن سبب ترشح بیشتر این هورمون می شود به همین دلیل است که معمولا افراد ورزشکار با نشاط تر از سایرین هستند.
افسردگی، بی تفاوتی، ناامیدی، حس پوچی، آدم های مودی(یک روز با انرژی هستند و روز یا ساعتی دیگر عصبی و بی حوصله)، بی قراری، بی خوابی، اضطراب و تحریک پذیری از علائم روانی ضعف غدد آدرنال می باشند.
در زندگی زناشویی افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال هستند، شریک زندگی آن ها به اشتباه تصور می کند که علاقه و جذابیت خود را برای طرف مقابل از دست داده است، در واقع ضعف غدد آدرنال در تولید هورمون های مولد انرژی و تحریک پذیری جنسی است که موجب می گردد فرد گرایش خود به ارتباط را از دست بدهد، کم انرژی، کم حرف شود و دائماً به فکر فرو رود، شخص ممکن است تمایل به برقراری ارتباط با دوستان و خانواده خود را نیز از دست دهد، معمولاً این افراد کارهای نیمه وقت انتخاب می کنند، ناتوانی جنسی نیز از علائم شایع نارسایی غدد آدرنال می باشد چون بخشی از هورمون های جنسی توسط این غدد ترشح می شوند.
عواملی که سبب تضعیف غدد فوق کلیوی می شوند:
استرس فاکتور بسیار مهمی در تضعیف غدد فوق کلیوی می باشد. استرس به هر شکل از مشکلات عاطفی، اقتصادی، کارهای سنگین گرفته تا زندگی در شهرهای شلوغ و پر سر و صدا، همه می توانند موجب تهی شدن غدد آدرنال شوند، هر گاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد غدد آدرنال(فوق کلیوی) به کمک بدن شتافته و با تولید هورمون های مختلف به بدن کمک می کند تا از حالت فشار و استرس خارج شود، این امر موجب مصرف مقدار زیادی عنصر روی و منیزیم توسط بدن می گردد، استمرار استرس موجب تهی شدن غدد آدرنال و مصرف بیشتر و در نهایت تخلیه ذخایر روی، منیزیم و برخی دیگر از ویتامین ها و مواد معدنی در بدن می گردد.
کم خوابی و بی خوابی: بازیافت انرژی و بازسازی غدد آدرنال در هنگام خواب صورت می گیرد، فرد طی روز از سیستم اعصاب سمپاتیک خود استفاده می کند که باعث مصرف انرژی و خستگی بدن شده این سیستم با سیستم اعصاب پاراسمپاتیک تنظیم و متعادل می شود، که وظیفه آن بازسازی بدن و باز یافت انرژی است، سیستم اعصاب پاراسمپانیک در هنگام خواب و استراحت عمل می کند به همین دلیل خواب را زمان تعمیر و نگهداری بدن می نامند، چنانچه خواب کافی نداشته باشید بازسازی و فعالیت غدد آدرنال دچار مشکل می شود.
ازدیاد مس در بدن: وقتی غدد آدرنال ضعیف شوند مس در بدن تجمع می یابد، با افزایش میزان مس در بدن مشکلات جسمانی و روانی مرتبط با ازدیاد مس در فرد دیده خواهند شد و برعکس ازدیاد مس در بدن رابطه مستقیم با تضعیف غدد آدرنال دارد و یکی از عوامل اصلی در ایجاد آن می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر مقاله ازدیاد مس را مطالعه نمایید.
تغذیه نامناسب: اکثر برنامه های غذایی فاقد مواد معدنی و ویتامین هایی است که غدد آدرنال برای فعالیت خود به آن ها احتیاج دارند، این مواد شامل ویتامین های گروه A ,B ,C ,E و مواد معدنی مانند منگنز، روی، کروم و سلنیوم می باشد.
مردم به علت مشغله و نوع زندگی تمایل بیشتری به خوردن غذاهای فست فود و آماده دارند. معمولاً این غذاها دارای کالری زیاد و فاقد مواد مغذی به اندازه کافی می باشند، همچنین کاهش کیفیت مواد غذایی به دلایلی از قبیل: استفاده از هورمون ها برای پروار کردن دام ها، طیور و پرورش میوه ها و غیره، سبب کاهش مواد معدنی و ویتامین ها در محصولات غذایی شده است.
هرگاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد نیاز بیشتری به مواد مغذی ذکر شده خواهد داشت و متأسفانه امروزه نسبت به گذشته هم زندگی پر استرس تر و هم مواد غذایی بی کیفیت و بی ارزشتر شده اند.
فلزات سمی و مواد شیمیایی: بدن هر فرد در معرض هزاران ماده شیمیایی و سمیست که در هوا، آب و غذاها می باشند و نقش مهمی در تضعیف غدد آدرنال ایفا می کنند، اکثر افراد آگاه نیستند که مصرف خیلی از داروها مانند انواع آنتی بیوتیک ها، مسکن ها و برخی داروهای دیگر چه تأثیر مخرب و جبران ناپذیری بروی کبد و غدد آدرنال می گذارند. به همین دلیل بنده همواره دیگران را به استفاده از سونای خشک جهت کمک به دفع مواد زائد از بدن تشویق می کنم.
انواع عفونت های مزمن: عفونت های مزمن نیز باعث تضعیف این غدد می شوند به عنوان مثال علت اینکه شما در حین ابتلا به سرما خوردگی احساس بی حالی و کمبود انرژی می کنید همین امر است، این غدد با تولید انرژی بیشتر به بدن کمک می نماید تا با عفونت و ویروس ها مقابله کند که موجب تضعیف این غدد شده و شما احساس کمبود انرژی می کنید. همچنین بیماری هایی مانند ایدز، هپاتیت و حتی عفونت های مزمن سینوس ها می توانند سبب تضعیف غذد فوق کلیوی شوند.
انجام فعالیت های ورزشی و بدنی سنگین و یا روابط جنسی بیش از حد: البته ورزش کردن و داشتن روابط جنسی متعادل موجب تقویت موقت غدد فوق کلیوی و ترشح بیشتر بعضی از هورمون ها مانند تستسترون، کورتیزول و افزایش شادی و قدرت بدنی می شوند، اما باید توجه داشت ورزش کردن و روابط جنسی نیاز بدن به برخی از مواد مغذی مانند پروتئین، ویتامین های ب، ث، ای و مواد معدنی مانند روی را افزایش می دهد و چنانچه شخص تغذیه درست و استراحت کافی نداشته باشد به مرور زمان موجب تضعیف غدد فوق کلیوی خود می شود.
نوشیدنی های محرک: محرک ها مانند چای، قهوه و سایر مواد حاوی کافئین، شکر، الکل و غیره باعث تخریب غدد آدرنال می شوند، مصرف این محرک ها انرژی موقت به فرد می دهند اما در نهایت موجب تضعیف غدد آدرنال شده و فرد برای کسب انرژی به مصرف بیشتر قهوه، الکل و.... روی می آورد. این یک نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود بویژه برای کسانی که به مواد محرک قویتر مانند کوکائین و غیره اعتیاد دارند و یکی از علل همیشگی در عدم توانایی فرد برای ترک اعتیاد ضعف غدد آدرنال می باشد که متاسفانه بسیاری از پزشکان از آن اطلاعی ندارند و صرفا تصور می کنند که بعد از آنکه اثرات ماده محرک یا مخدر از بدن فرد معتاد خارج شود، وی درمان شده است!
ضعف مادرزادی و ارثی: خیلی از کودکان با غدد آدرنال ضعیف به دنیا می آیند. این یک مشکل ژنتیکی نمی باشد بلکه به خاطر کمبود یا ازدیاد برخی مواد معدنی در بدن مادران می باشد و این کودکان با سطح مواد معدنی کم و یا ناهماهنگ به دنیا می آیند، به عنوان مثال: اگر مادری دچار کمبود عنصر روی و ازدیاد عنصر مس باشد فرزند به دنیا آمده نیز با همین عدم توازن روبروست. این کودکان وقتی به سن 5 تا 7 سالگی می رسند ضعف غدد آدرنال بیشتر به چشم می خورد آن ها اکثراً مریض، کمی افسرده و اختلال در یادگیری دارند. بعضی از کودکان نیز علائمی از قبیل فعالیت بیش از حد، بی قراری و سایر مشکلات رفتاری از خود بروز می دهند.
چگونگی تشخیص ضعف غدد فوق کلیوی:
متأسفانه وقتی افراد از خستگی و افسردگی و سایر علائم که معمولاً به خاطر ضعف غدد آدرنال است شکایت دارند اکثر پزشکان سوالات درستی از مریض و یا آزمایشات مربوط به غدد آدرنال را انجام نمی دهند، پاسخ ها معمولاً: به یک مسافرت برو یا تجویز قرص های ضد افسردگی است یا به مریض گفته می شود باید پیش مشاور بروی و دیدگاهت را عوض کنی! در مواردی هم که فرد دچار ضعف جنسی می شود با تجویز هورمون ها وضعیت را در نهایت بدتر از آنچه که هست می کنند و یا درمان هایی کاملا اشتباه تجویز می شود.
علائمی مانند خستگی و فشار خون پایین، تمایل به استفاده از محرک ها مانند قهوه، چایی برای شادابی بیشتر، افسردگی، درد مفاصل، تمایل به خوردن شیرینی جات و یا مواد شور، درد در قسمت پشت می تواند علائم بارزی از ضعف غدد آدرنال باشند.
یک آزمایش خیلی ساده جهت تشخیص ضعف غدد آدرنال: پزشک فشار خون فرد را وقتی آرام دراز کشیده اندازه گیری می کند، سپس مریض بلافاصله و ناگهان بلند می شود و دکتر بار دیگر فشار خون او را اندازه گیری می کند. فشار خون باید بالا رود اما در افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال هستند فشار معمولاً پایین می آید و فرد احساس ضعف و کمی سرگیجه می کند، این یک آزمایش ابتدایی و ساده جهت تشخیص ضعف غدد آدرنال است و البته لزوما برای همه افراد صادق نمی باشد.
آزمایش های خونی که می توانند کمک به تشخیص کم کاری این غدد نمایند عبارتند از: Salvia, DHEAs, Testosterone, Cortisol, Na, K، همچنین انجام آنالیز مو در برخی موارد کمک به تشخیص این مشکل و علل ایجاد آن می کند، قابل ذکر است در مراحل اولیه که فرد دچار ضعف غدد فوق کلیوی است آزمایشات خون به درستی این مشکل را نشان نمی دهند.
ضعف غدد فوق کلیوی درجات مختلفی دارد و عبارتند از:
1) پر کاری موقت: در برخی موارد ابتدا فرد دچار پرکاری این غدد می شود این روال ممکن است ماه ها و یا حتی سال ها ادامه یابد و بعد از آنکه بدن از مواد معدنی و ویتامین های مورد نیاز غدد فوق کلیوی تخلیه گردید ورق بر می گردد و فرد به کم کاری این غدد دچار می شود و بیشتر در برخی وزرشکاران و یا افرادی که روابط جنسی فراوانی دارند اما استراحت و تغذیه مناسبی برای جبران نیازهای بدن و بازسازی این غدد ندارند شایع است. این افراد ماه ها و یا سال ها ورزش می کنند و یا فعالیت جنسی زیادی را تجربه می کنند اما ناگهان طی مدت کوتاهی کاملا وضعیت بدن آن ها تغییر می کند و دچار سردی جنسی و یا کمبود انرژی می شوند که در این مرحله می گوییم !They are burn out
2) مرحله ابتدایی: زمان و حالتی است که فرد دچار کم کاری خفیف غدد فوق کلیوی می باشد اما علائم خاصی را تجربه نمی کند و فقط در زمان های که دچار کم خوابی و یا استرس می شود مشکلات و علائم مربوطه را تجربه می کند.
3) نیمه پیشرفته: این مرحله ماه ها و یا سال ها بعد از مرحله ابتدایی به وجود می آید در این حالت فرد نیاز به خواب و استراحت بیشتری دارد تا بتواند امور روزانه خود را انجام دهد، گاهی افسردگی را تجربه می کند و از نظر میزان انرژی بعضی از روزها معمولی و در روزهای دیگر کم انرژی و بی حوصله است و ممکن است برای کسب انرژی تمایل به مصرف بیشتر نوشیدنی های محرک مانند، الکل، چای و قهوه داشته باشد.
4) مرحله پیشرفته: در این مرحله میزان انرژی بدن بسیار کاهش یافته، فرد افسرده، بی انگیزه، بی حوصله و منزوی می شود و اکثر علایمی که در این مقاله توضیح داده ام را تجربه می کند.
5) بیماری آدیسون ADDISON’S DISEASE: در این بیماری میزان ترشح هورمون های کورتیزول و آلدوسترون به پایین ترین سطح می رسند و شخص علائمی جدی و شدیدی از جمله خستگی مفرط، افت شدید فشار خون، سرگیجه، درد عضلات، تغییر در رنگ پوست و غیره را تجربه می کند، بعضی از افراد حتی قدرت راه رفتن برای مدت بیش از چند دقیقه را نخواهند داشت و اگر درمان صحیحی انجام نشود این بیماری می تواند سبب مرگ فرد شود.
بیماری آدیسون در بعضی از افراد به مرور زمان و با تضعیف بیشتر غدد فوق کلیوی به وجود می آید اما در برخی دیگر ممکن است بطور ناگهانی ایجاد شود و از علل آن می توان به وارد شدن شک فیزیکی و یا روانی به فرد و یا وارد شدن بیش از حد سموم و فلزات سمی به بدن اشاره نمود.
ضعف غدد فوق کلیوی می تواند یکی از عوامل مهم در ایجاد بسیاری از بیماری ها از جمله ام اس و برخی از مشکلات مرتبط با سیستم اعصاب مرکزی، مشکلات قلبی و بسیاری از ناهنجاری های رفتاری در تمام سنین باشد.
درمان:
برای درمان ابتدا باید آزمایش های خون مربوطه جهت اندازه گیری هورمون ها، الکترولیت ها، مواد معدنی و ویتامین ها انجام شود و بر اساس نتیجه آزمایشات برنامه درمانی تنظیم گردد. معمولا درمان کامل این ناراحتی با توجه به میزان ضعف غدد فوق کلیوی بین 6 ماه تا 1 سال بطول می انجامد.
خواندن این مقاله می تواند آغازی برای تغییر در کیفیت زندگی شما و درک بیشتر از ارتباط بین جسم و روانتان باشد، اکثر افراد آگاه نیستند که نوع زندگی اعم از تغذیه، روابط اجتماعی و غیره چه تاثیری بر سلامت جسم و روان آن ها می گذارد. من نیز سال ها پیش به ضعف غدد فوق کلیوی مبتلا بودم و متاسفانه هیچ پزشک و حتی خودم نیز درک صحیحی از علل افسردگی، خستگی و سایر مشکلاتم نداشتم که این امر موجب تحقیق و شناخت بیشتر بیوشیمی بدن و بررسی ارتباط بین جسم و روان و درمان خود و هزار بیمار دیگر تا به امروز گردید.
درمان کم کاری غدد آدرنال و حتی سایر بیماری ها علاوه بر تجویز دارو و یا مکمل های غذایی، نیازمند تغییرات مهم در نوع زندگی اعم از تغذیه، میزان استراحت، انجام سونا درمانی برای دفع سموم و فلزات سمی که امروزه بدن همه ما به دلیل آلودگی محیط زیست با آن ها مواجه است، تغییر در روابط اجتماعی و حتی قطع ارتباط با افرادی که سبب تخریب روانتان می گردند و سایر موارد می باشد، به یاد داشته باشید آنچه سبب تضعیف غدد آدرنال گردیده عوامل ذکر شده است و درمان نیز با اصلاح آن ها و البته تجویز دارو و یا مکمل های غذایی مناسب صورت می گیرد.
نویسنده دکتر دانیال نصیرزاده.
http://drnasirzadeh.com
چگونه لاغر شویم تناسب اندام و وزن ایده آل علاوه بر افزایش جذابیت ظاهر و اعتماد به نفس در فرد، سبب کاهش شانس ابتلا به برخی از بیماری ها از قبیل مشکلات قلب و عروق، دیابت، مشکلات کبدی و غیره نیز می گردد. اما نکته مهم کاهش وزن و درمان چاقی با تغذیه مناسب و استفاده از روش های صحیح می باشد.
چگونه لاغر شویم و درمان چاقی چیست؟ ؟در دنیای امروز کاهش وزن و درمان چاقی برای بسیاری به یک موضل تبدیل شده است. بسیاری از بیماری ها رابطه مستقیم با ازدیاد وزن دارند از جمله می توان به کبد چرب، دیابت، فشار خون، درد مفاصل، تنگی نفس، برخی از مشکلات گوارش و غیره اشاره نمود، طبق آمار در آمریکا از هر سه نفر یک نفر با مشکل ازدیاد وزن و چاقی روبرو است، در ایران نیز این مشکل تا حدودی زیادی وجود دارد و طبق بررسی برخی از پزشکان و متخصصین تغذیه ازدیاد وزن و چاقی در سال های آینده به یک معضل جهانی تبدیل خواهد شد.
چگونه لاغر شویم درمان چاقی چیست آیا باید از قرص لاغری و چربی سوز استفاده کنیم؟ سوالات مهمی است در ذهن افرادی که قصد کاهش وزن دارند، اما متاسفانه به قدری تبلیغات کذب و غیر علمی بخصوص درباره قرص های لاغری فراوان است که اکثرا روش نامناسبی برای کاهش وزن خود انتخاب می کنند!
پاسخ کوتاه به این سوالات این است که اصولا در یک برنامه کاهش وزن مناسب نه نیازی به استفاده از قرص لاغری است و نه نیازی به کم خوری!
قبل از اینکه به بررسی علل و نحوه درمان چاقی بپردازیم اجازه دهید الگوی ذهنی مردان و زنان را درباره تناسب اندام بررسی کنیم:
چگونه لاغر شویم آیا تا بحال به این مطلب فکر کرده اید که چرا زنان، مردان لاغر اندام و بر عکس مردان زنان چاق را نمی پسندند و معمولا در الگوی ذهنی اکثر افراد مرد جذاب، مردی است که دارای اندامی عضلانی و قوی بوده و زن جذاب، باید دارای اندامی متمایل به لاغر باشد. برای پاسخ این سوال باید به اجدادمان و انسان های نخستین بر گردیم، در آن زمان و از دیدگاه زنان مردی که دارای بدنی تنومند بوده شانس موفقیت بیشتری در شکار و تهیه غذا داشته و همچنین می توانسته آن ها را در برابر خطرات احتمالی مانند حمله حیوانات و غیره محافظت کند، این الگو در ذهن و ضمیر ناخودآگاه آنها شکل گرفته و نسل به نسل تا امروز منتقل شده است. برای مردان این الگو برعکس می باشد، از دید مردان آن زمان، زنان لاغر اندام سهم کمتری از شکار آن ها را خواستار بوده و در نتیجه به دنبال زنان لاغر می بودند تا زنان چاق و این الگو درباره ظاهر زن ایده آل در ذهن مردان شکل گرفته است تا به امروز، به همین دلیل است سوالاتی از قبیل چگونه لاغر شویم فکر بانوان را به خود مشغول کرده و بر عکس چگونه عضلات خود را تقویت و حجیم کنیم فکر مردان را درگیر کرده است!
علل چاقی و نحوه درمان چاقی
عامل اصلی ازدیاد وزن و چاقی سرعت کند متابولیزم(سوخت و ساز) بدن میباشد، آیا تا بحال از خود نپرسیدهاید چرا شخصی بیشتر از شما غذا میخورد اما دچار ازدیاد وزن نمیشود در حالی که شما با کوچکترین ناپرهیزی با افزایش چشمگیر وزن روبرو میشوید؟ زمانی که سرعت متابولیزم کند باشد، بدن به جای تبدیل مواد غذایی به انرژی، آنها را به چربی تبدیل و در خود ذخیره میکند، در این حالت فرد دائما با کمبود انرژی روبروست و برای کسب انرژی تمایل به مصرف نوشیدنی های حاوی کافئین مانند چای و قهوه و یا خوردن مواد غذایی بیشتر بخصوص مواد قندی و شیرین دارد. چرا که مواد شیرین سریعا باعث افزایش قند خون و انرژی میشوند، مواد شیرین علاوه بر داشتن کالری زیاد سبب ترشح بیشتر هورمون انسولین شده که خود باعث ازدیاد وزن میگردد، با ترشح بیشتر هورمون انسولین قند خون دائما افت میکند و فرد با عوارضی مانند بیقراری، ضعف، خستگی و غیره مواجه میشود و به ناچار به خوردن مواد غذایی و تنقلات بیشتر روی میآورد! به همین دلیل است که افراد چاق بیشتر در معرض ابتلا به دیابت نوع دو می باشند، زیرا غده پانکراس با ترشح بیش از حد هورمون انسولین سبب مصرف و تخلیه بدن از عناصر روی، منگنز و کروم می گردد، این عناصر برای تولید انسولین مورد نیاز می باشند و کمبود آن ها در بدن یکی از عوامل مهم در بروز دیابت نوع دو می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر مقاله دیابت را مطالعه کنید.
چه عواملی باعث کاهش یا افزایش سرعت متابولیزم بدن میگردند؟
هورمونهای ترشح شونده توسط غدد فوق کلیوی و تیروئید باعث تولید انرژی و تعیین کننده سرعت متابولیزم بدن میباشند، این هورمون ها وظایف بسیار مهم دیگری از قبیل تنظیم وزن، خواب، سیستم گوارش، قوای جنسی و صدها مورد دیگر ایفا میکنند.
این غدد برای ترشح به اندازه هورمونها و فعالیت خود، احتیاج به برخی از مواد مغذی از قبیل: پروتئین، چربیها و حتی کلسترول، مواد معدنی از قبیل منگنز، ید، روی، سلنیوم، کمی عنصر مس، کروم، سدیم، منیزیم و ویتامینها از قبیل گروه ب، ث، ای و غیره دارند، هرگونه عدم توازن(کمبود یا ازدیاد) در میزان هر یک از مواد ذکر شده در بدن میتواند سبب پرکاری یا کمکاری این غدد گردد که نتیجه آن میشود سرعت کند متابولیزم بدن و چاقی و یا سرعت سریع متابولیزم بدن و لاغری، البته قابل ذکر است لاغری صرفا بدلیل سرعت سریع متابولیزم بدن نمیباشد و عواملی دیگری مانند مشکلات گوارش و غیره نیز در آن دخیل میباشند. جهت کسب اطلاعات بیشر مقاله لاغری و کمبود وزن را مطالعه کنید.
با تنظیم میزان و نسبت مواد معدنی در بدن با برنامه غذایی(رژیم لاغری) و استفاده از مکمل های غذایی مناسب(مکمل های غذایی باید بر اساس نتیجه آزمایشات خون تجویز شوند و برای هر فردی با توجه به نیازهای بدن وی می توانند متفاوت باشند) سرعت متابولیزم تنظیم و بدن به جای تبدیل مواد غذایی به چربی آن ها را به انرژی تبدیل می کند و شخص دیگر با افت قند خون، احساس ضعف و خستگی روبرو نمی گردد و به دنبال آن اشتها و میزان غذایی مصرفی نیز کنترل و به مرور زمان از وزن اضافه بدون نیاز به کم خوری کاسته می شود. جهت کسب اطلاعات بیشتر لطفا مقاله مواد معدنی و نقش آن ها در بدن را مطالعه کنید.
رژیم های کم کالری و یا استفاده از قرص های لاغری هیچکدام تنظیم کننده سوخت و ساز بدن نمی باشند از اینرو کاهش وزن از طریق آن ها معمولا بصورت موقت و همراه با عوارض جانبی مانند ریزش مو، کاهش انرژی بدن و تمایلات جنسی و سایر مشکلات می باشد، به عبارتی فرد با کم خوری و فشار به بدن خود سبب کاهش وزن می گردد و به محض اینکه چند روزی رژیم لاغری را رها کند شاهد افزایش مجدد وزن خود خواهد بود.
همچنین در علم ژنتیک، ژن عامل چاقی تاکنون شناسایی نشده است و این گفته برخی از پزشکان و متخصصین تغذیه که عامل چاقی افراد مادرزادی(ارثی) است کاملا غیر علمی است، به عنوان مثال ممکن است مادری دچار کمبود عنصر روی بوده و فرزند وی نیز با کمبود روی و متقابلا ازدیاد مس متولد شود که موجب کاهش سرعت متابولیزم بدن فرزند به دنیا آمده میشود، این مبحث ارتباطی با ژن و ژنتیک ندارد و صرفا مربوط به مسایل تغذیه بوده و اصلاح آن براحتی صورت میگیرد.(چگونه لاغر شویم و بهترین درمان چاقی چیست؟)
توجه داشته باشید برای درمان چاقی، تناسب اندام و کسب نتیجه مطلوب و برگشت ناپذیر رعایت همزمان چند فاکتور نیاز است:
1. رژیم لاغری: تغذیه و برنامه غذایی صحیح و اصولی و نه کم خوری!
2. انتخاب مکمل های غذایی مناسب و نه مصرف قرص لاغری: برای تنظیم متابولیزم بدن، میزان مواد معدنی و ویتامین ها نیاز است در کنار اصلاح تغذیه تا مدتی از مکمل های غذایی استفاده شود، این مکمل ها باید بر اساس نتیجه آزمایش های خون تجویز و مصرف شوند. زمانی که متابولیزم بدن تنظیم گردد بدون نیاز به کم خوری و یا استفاده از قرص های لاغری به مرور زمان از وزن اضافی کاسته می شود.
برنامه ما برای درمان چاقی و کاهش وزن:
در برنامه درمانی ما با انجام آزمایشات خون ابتدا وضعیت متابولیزم، فعالیت غدد تیروئید و آدرنال(فوق کلیوی) و میزان عناصر معدنی در بدن بررسی می شوند و بر اساس اطلاعات بدست آمده برنامه های غذایی متنوع، مکملهای غذایی و درمان مناسب تجویز میشود که سبب تنظیم متابولیزم و به دنبال آن افزایش انرژی بدن می گردد و فرد در مدت زمان کوتاه به وزن ایده ال دست می یابد، این برنامه درمانی علاوه بر کاهش وزن و درمان چاقی سبب افزایش سلامت بدن نیز می گردد زیرا دقیقا بر اساس نیازهای بدن تنظیم می شود.
تذکر: به طور جدی توصیه می کنیم از مصرف قرص های لاغری که دارای عوارض جانبی فراوان می باشند جدا خوداری نمایید، گزارش های فراوانی از عوارض جانبی مصرف این قرص ها مانند ریزش مو، ضعف و غیره، همواره دریافت می کنیم.
علت و علل
فشار خون بالا، جدا شدگی پرده شبکیه، دیابت، بیماری آب سیاه و مشکلات تیروئید مثل بیماری گرویو و پرکاری غده تیروئیدهمگی از علت گودی زیر چشم می باشند. در صورتی که هر یک از مشکلات و بیماری های فوق را داشته باشید، آنها بینایی شما را تحت تاثیر قرار می دهند، بنابراین قبل از هر گونه درمان زیبایی به چشم پزشک رجوع کنید. از دیگر دلایل گودی و سیاهی دور چشم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
حساسیت غذایی مخصوصا به محصولات لبنی
اختلالات کلیوی
مالش بیش از حد چشمها
کاهش چربی محافظ در زیر چشم با افزایش سن
مشکلات قلبی عروقی
خستگی مزمن
آسیب دیدگی ناشی از خورشید به پوست
مصرف الکل و مواد مخدر
کم خوابی
درمان
ساده ترین روش برای رفع تیرگی و گودی زیر چشم با آرایش کردن به منظور پنهان کردن این ناحیه می باشد. کرم های مرطوب کننده پوست برای درمان سیاهی زیر چشم موثر هستند، مخصوصا برندهایی که حاوی رتینول، ویتامین کی، ویتامین ای و ویتامین سی هستند. درمان های خانگی مخصوص رفع گودی دورچشم و رفع سیاهی دور چشم تا حدود زیادی تجمع خون را برطرف می کنند و به پنهان کردن نواحی تیره کمک می کنند. متخصصین زیبایی و متخصصین پوست اغلب مواد پرکننده پوستی را برای پر کردن نواحی گود افتاده زیر چشم در جایی که خون جمع شده است، توصیه می کنند. تزریق چربی از چربی بدن خود فرد نیز برای پر کردن گودی زیر چشم تزریق می شوند. از راه های درمانی دیگر برای رفع گودی دور چشم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• درمان با لیزر پالسی پر قدرت: در این روش ملانین که مسئول تغییر رنگ پوست است از بین می رود و باعث بهبود سیاهی و تیرگی دور چشم میشود.
• جراحی پلاستیک پلک: در این روش جراحی گودی زیر چشم از بین می رود. پوست سفت شده فضای کمتری را برای تجمع خون فراهم می کند. این نوع جراحی همچنین پلک های پژمرده را ترمیم می کنند و از قرار گرفتن سفیدی چشم در زیر عنبیه جلوگیری می کند و باعث درمان سیاهی دور چشم میشود.
• سفید کردن و تراشیدن پوست: محصولات زیبایی متعددی وجود دارند که با کمک آنها می توانید پوست را لایه برداری کنید این روش در درمان چین و چروک صورت نیز موثر است ، با این روش سلول های مرده ، نقاط تیره و آلودگی های پوستی را از بین ببرید. نتیجه پوست درخشنده تر و سالم تر با گردش خون بهتر است که به رفع گودی زیر چشم کمک می کند.
• لیفتینگ پوست با جراحی: در این روش نواحی که محل تجمع خون در زیر چشم است از بین رفته و گردش خون در این نواحی بهتر صورت می گیرد. در صورتی که در زیر چشم های خود تجمع خون زیادی دارید، جراحی زیبایی پلک، لیفتینگ صورت یا مینی لیفت از بهترین راه حل ها برای رفع و درمان گودی چشم ها است.
• رفع گودی زیر چشم با لیزر: دراین روش تیرگی زیر چشم و پوست کاهش پیدا می کند، چروک دور چشم و جای زخم ها از بین می رود و رشد پوست سالم جدید تحریک می شود و روشی موثری برای رفع گودی دور چشم است.
• لایه برداری شیمیایی: لایه بردارهای شیمیایی به پوست طراوت می دهند، آن را روشن تر می کنند و ملانین را کاهش می دهند.
• مزوتراپی: در این روش درمانی انباشت چربی زیر چشم ها کاهش پیدا می کند وتیرگی رفع و رنگ پوست روشن می شود. این روش درمان گودی دور چشم بین چهار تا شش جلسه طول می کشد.
• هیالورونیک اسید: استفاده از اسید هیالورنیک در نواحی گود افتاده گونه و زیر چشم باعث کاهش ورم و از بین بردن نقاط تیره می شود. این روش برای درمان گودی زیر چشم بسیار موثر است.
• ویتامین کا: این ویتامین پوست شفاف تر و سالم تری را برای شما ارائه می کند، التهاب و پف زیر چشم را کاهش می دهد و باعث گردش خون بهتر می شود و همه این موارد به کنترل گودی دور چشم کمک می کنند. ویتامین کا به صورت قرص یا مکمل، در کرم چشم یا در غذاهایی مثل سبزیجات برگ دار، بامیه، مارچوبه ، اسفناج، آلو و آوکادو قابل مصرف می باشند. ویتامین کا به لخته شدن خون کمک می کند تا عروق پاره شده دور چشم باعث تجمع خون نشوند و به این ترتیب به برطرف کردن گودی زیر چشم کمک می کند.
• روش کولاسر: این روش اختصاصی غیرتهاجمی است و هم برای پوست های تیره و هم پوست های روشن عمل می کند. در رفع گودی زیر چشم با لیزر نواحی تیره تغییر شکل یافته را مورد هدف قرار می دهد و رنگدانه ها را تقسیم می کند و بدن آنها را از بین می برد. در این روش همچنین رشد کلاژن تحریک می شود که به بهبودی سریع تر بدن کمک می کند. این روش در حدود 20 دقیقه طول می کشد و نتایج آن با تزریق مواد پرکننده پوستی در ناحیه به منظور ایجاد پوست صاف و بدون لک بهبود پیدا می کنند.
در ادامه برخی از روش های درمان گودی زیر چشم در کلینیک های زیبایی که در بالا به آن اشاره شد، بررسی شده است:
لیزر درمانی
افرادی که دچار گودی زیر چشم می شوند (که ناشی از تغییر رنگ پوست است) می توانند درمان با لیزر پالسی پر قدرت را امتحان کنند. این روش برای کمک به درمان مشکلات رنگدانه ای به خوبی قابل تنظیم است.
روش لیزر درمانی دیگری که برای درمان گودی زیر چشم مورد استفاده قرار می گیرد لیزر درمانی ورید است. این روش مخصوصا برای افرادی که گودی دور چشم آنها آبی رنگ و ناشی از نمایان شدن وریدها است، مناسب می باشد. این روش لیزر درمانی را با دقت می توان برای کمک به کوچک کردن رویدهای شما در عین ثابت نگه داشتن آنها تنظیم کرد. جوانسازی پوست با لیزر فرکشنال روش محبوب دیگری است که برای درمان گودی زیر چشم مورد استفاده قرار می گیرد. این روش نه تنها برای رفع گودی دور چشم، بلکه برای رفع چین و چروک ها استفاده می شود. این روش همچنین تولید کلاژن را تحریک می کند. افرادی که پوست زیر چشم آنها بسیار نازک یا ضخیم است می توانند از این روش استفاده کنند. با این حال، این روش بیشتر برای درمان چین و چروک های زیر چشم مورد استفاده قرار می گیرد. برای درمان و رفع سریع گودی زیر چشم باید از روش های لیزردرمانی استفاده کنید. فن آوری های لیزر درمانی مخصوص رفع گودی دور چشم متعددی وجود دارند که بسته به نوع مشکلی که شما دارید، مورد استفاده قرار می گیرند.
تزریق ژل
روش درمانی دیگر برای برطرف کردن علت گودی زیر چشم تزریق چربی و ژل است. با افزایش سن، بافت نرم زیر پوست به تدریج از بین می رود. این مساله در اغلب مواقع منجر به بوجود آمدن چین و چروک می شود که گودی دور چشم شما را نمایان نر می کند.
برای درمان می توانید از روش تزریق ژل استفاده کنید، زیرا استفاده از هر روش دیگر بدون پر کردن گودی باعث بدست آمدن نتایج بهینه نمی شوند. تزریق ژل مخصوصا برای درمان گودی چشم که ناشی از نمایان شدن عروق خونی یا نقاط آبی رنگ زیر پوست است، بکار می روند. تزریق ژل باعث نامرئی شدن گودی زیر چشم می شود.
لایه برداری
یک روش درمانی گودی زیر چشم استفاده از لایه بردارهای شیمایی و بالینی است. اگر این لایه بردارها مستقیما گودی دور چشم را برطرف نمی کنند، رنگ، بافت و ورقه ورقه شدن پوست را بهبود می بخشند. با درخشان تر شدن ظاهر پوست، احتمال کمرنگ تر شدن گودی زیر پوست افزایش پیدا می کند. لایه بردارهای شیمایی کل پوست مرده زیر پوست چشم را از بین می برند و به ضخیم تر شدن پوست پلک شما کمک می کنند. این دو اثر باعث کمرنگ تر شدن گودی دور چشم می شود.
جراحی
یکی از روش های رفع گودی زیر چشم جراحی است. اغلب روش های جراحی مخصوص رفع گودی چشم شامل تزریق چربی، حذف یا اصلاح هر گونه ناهنجاری مثل ناهنجاری هایی که باعث بوجود آمدن نقاط آبی رنگ در زیر چشم می شوند، می باشد. روش های جراحی مخصوص برطرف سازی گودی دور چشم بسیار دقیق هستند و تحت نیمه بی هوشی صورت می گیرند. پس از جراحی پلک های شما برای مدت یک هفته یا بیشتر متورم می شوند.
علت گودی زیر چشم هر چه که باشد ظاهر ناخوشایندی را برای فرد به همراه می آورد، این عارضه در مردان نیز ممکن است بروز کند. بعد از مشخص کردن علت و علل گودی دور چشم مانند فشار خون بالا، جدا شدگی پرده شبکیه، دیابت، ناشی از عینک، بیماری آب سیاه، مشکلات تیروئید و… باید نسبت به درمان و رفع آن اقدام کرد. راه ها و روش های درمان و رفع گودی زیر چشم متععدی برای برطرف کردن سریع آن وجود دارد که یکی از سریعترین روش های پنهان سازی با آرایش و درمان با لیزر می باشد. در زمان مراجعه به پزشک متخصص زیبایی و یا جراح پلاستیک حتما علت گودی چشم خود را با وی در میان بگذارید. در بارداری برای انجام درمان های فوق با متخصص زیبایی مشورت کنید.
درمان های خانگی
درمان های خانگی برای رفع پف و تیرگی زیر پوست شامل قرار دادن ماسک خیار قاچ شده بر روی چشم به منظور روشن کردن رنگ پوست و بهبود وضعیت پوست است. سیب زمینی خام نیز اثر روشن کننده مشابهی دارد. برای انجام این کار، سیب زمینی را رنده کرده، آب آ ن را بگیرید و قبل از استفاده آنها در نواحی گودی زیر چشم، آنها را در گلاب خیس کنید. شما همچنین می توانید آن را با روغن بادام یا آب گوجه خیس کنید. ترکیب آب لیمو با رب گوجه فرنگی و زرد چوبه به اثر روشن کننده ای که بر پوست دارند به رفع گودی زیر چشم کمک می کنند. برگ نعنای خرد شده اثر خنک کننده ای دارد که باعث صاف کردن پوست، کاهش پف و روشن کردن نواحی تیره می گردد.
روشهای سادهای برای کاهش گودی و سیاهی دور چشم وجود دارد. این مشکل گاهی جزئی یا موقتی است و به خوبی با درمانهای خانگی ارزان برطرف میشود.
به اندازه کافی بخوابید. کمبود خواب سیاهی دور چشم را مشخصتر میکند.
چای سیاه کیسهای یا کمپرس سرد را به آرامی روی چشم فشار دهید تا گشادی و اتساع عروق کاهش یابد.
برای کاهش پیگمانتاسیون و تغییرات رنگدانهای عینک آفتابی بزرگ بزنید تا از چشمها محافظت کرده باشید.
سر را هنگام خواب اندکی بالا بگذارید تا از کشیده شدن مایعات به طرف چشمها جلوگیری کنید.
از استعمال دخانیات پرهیز کنید. اگر سیگاری هستید، سیگار را ترک کنید.
از ضداحتقانهای بینی مانند محلول یا اسپری آب نمک استفاده کنید تا از گشاد شدن عروق جلوگیری کرده باشید.
اطراف چشم را نمالید؛ مالیدن دور چشم فقط سیاهی دور چشم را تشدید میکند.
چطور از دست حلقه های زیر چشم راحت شویم؟
علت بیرون زدن چربی های زیر چشم یا از دست دادن آن ها باعث گودی چشم است
پرسیدن این سوالات توسط اطرافیان برای کسانی که زیر چشمشان حلقه های تیره دارند بسیار آشنا است. برای رهایی از این پدیده راه های زیادی وجود دارد.
علت را بدانید
اگر علت به وجود آمدن این حلقه ها را بدانید قطعا راحتتر میتوانید آن ها را درمان کنید. متخصصان می گویند علت بیرون زدن چربی های زیر چشم یا از دست دادن آن ها باعث گودی چشم است. این بالشتک های چربی زیر چشم می توانند بیرون بزنند و در نتیجه سایه ای زیر چشم ایجاد کنند.
این را در نظر داشته باشید که داشتن بالشتک های چربی زیر چشم ارثی است.
سن همواره شاخص مهمی است
ظاهر حلقه های دور چشم با افزایش سن بدتر می شود. وقتی پیر می شویم چربی موجود در صورت را از دست می دهیم و این باعث می شود این پد های چربی زیر چشم بیشتر به چشم بیایند.
همین اتفاق زمانی می افتد که شما لاغر می شوید و چربی بدن و در نتیجه چربی صورتتان را از دست می دهید.
روی پیشگیری تمرکز کنید
متخصصین سلامت و زیبایی هر کدام راه حلی برای درمان حلقه های زیر چشم پیشنهاد می کنند، اما همه بر سر این موضوع که پیشگیری کردن از ایجاد این حلقه ها بسیار راحت تر از درمان آن ها است اتفاق نظر دارند.
بهترین روش پیشگیری استفاده ی مرتب از کرم های مراقبت چشم است. یک کرم دور چشم خوب باید مواد مغذی و رطوبت مورد نیاز پوست را تامین کند تا پوست حالت انعطاف پذیری و کشسانی خود را حفظ کند.
خوابیدن مفید است
یکی از دلایلی که ما از حلقه های زیر چشم بدمان می آید این است که ما را خسته تر نشان می دهد. بنابراین با داشتن خواب کافی می شود ظاهری بهتر داشت.
درست مشخص نیست که تیرگی زیر چشم ها دقیقا چه ارتباطی با خوابیدن دارد، اما کم خوابی باعث بی رنگ شدن گوشت و کم شدن جریان خون می شود و این موضوع تیرگی زیر چشم را بیشتر نمایان می کند.
اگر در هنگام خوابیدن از بالشت بزرگتری استفاده کنید که سرتان را کمی بالا نگه دارد، مایعات به سمت پایین حرکت می کند و صورتتان کمتر پف دار به نظر می رسد.
قبل از خواب صورتتان را بشویید
قبل از رفتن به تخت خواب حتما صورت را با یک پاک کننده ی ملایم بشویید. این یکی از راحت ترین کار ها برای داشتن چهره ای جوان است. مطمئن شوید که همواره با صورت کاملا پاک از آرایش به تخت بروید. در غیر این صورت در پیری چهره ای خسته خواهید داشت.
پوست را از آفتاب حفظ کنید
یک کاربرد دیگر از کرم ضد آفتاب! استفاده از کرم ضد آفتاب باعث می شود پف زیر چشم ها کوچکتر شوند و کمتر به نظر بیایند. همیشه کرم ضد آفتاب و عینک آفتابی در کیفتان داشته باشید.
آفتاب حلقه های زیر چشم را تیره تر می کند و همچنین پوست را نازک می کند.
برخی از راه حل های موثر طبیعی وجود دارد که شما می توانید با استفاده از آن ها این علایم را تا حد زیادی کاهش و از عوارض آن در آینده جلوگیری کنید.
- رب گوجه فرنگی: یکی از موثرترین درمان ها برای رفع تیرگی زیر چشم است
شما می توانید در خانه با مخلوط یک یا دو گوجه فرنگی تازه یک قاشق غذاخوری آب لیمو کمی آرد گرم و پودر زرد چوبه یک خمیر ضخیم آماده کنید و پس از 10 یا 20 دقیقه با آب تمیز آن را به آرامی بشوئید.
تکرار این فرآیند 2 یا 3 بار در هفته رنگ پوست اطراف چشم را به طور کامل از بین خواهد برد.
- خیار و سیب زمینی: قرار دادن برشی از خیار تازه و سیب زمینی می تواند محافل تیره چشم را تا حد زیادی کاهش دهد هم چنین شما می توانید آب خیار تاره و سیب زمینی را با کمک یک چوپ پنبه در اطراف چشم خود اعمال کنید.
روغن بادام: روغن بادام یک عنصر طبیعی است که برای پوست های حساس و ظریف اطراف چشم بسیار مفید است.
روغن بادام شب قبل از خواب بر چشم خود بمالید و صبح روز بعد با آب سرد آن را بشویید.
حداقل به مدت یک ماه این کار را تکرار کنید، خواهید دید که حلقه های تیره زیر چشمتان تقریباً ناپدید می شوندنه تنها باعث تسکین چشم می شود بلکه حلقه های تیره دور چشم را نیز کاهش می دهد نعناع تازه خرد شده را به مدت 5 یا 10 دقیقه روی تیرگی قرار دهید و سپس به آرامی آن را با یک پارچه تمیز و سرد پاک کنید.
آب پرتغال و گلیسیرین: این عمل علاوه بر از بین بردن حلقه های تیره چشم، باعث درخشش پوست به طور کلی می شود و پوست اطراف چشم را نیز نرم و صاف تر از قبل خواهد کرد.
@valentinocake
رنگ رژ لب در زیبایی و جذابیت لب ها و آرایش صورت شما تاثیر گذار است و بهتر است که شما برای آرایش لب های خود از رنگ رژ لبی استفاده نمایید که با رنگ پوستتان هماهنگ و همخوانی دارد. اگر پوست شما سبزه است و یا سفید است بهتر است که از رنگ رژ لب هایی که برای پوستتان مناسب است استفاده نمایید. برترین انتخاب رنگ رژ لب برای پوست سبزه را در مطالب این بخش در اختیار خانم ها با پوست سبزه قرار داده ایم.
رژ لب یکی از انواع وسایل آرایش است که ممکن است خانم ها در طی یک روز چند بار متوالی از آن استفاده نمایند. رنگ رژ لب علاوه بر این که بر زیبایی لب های شما تاثیر گذار است می تواند در زیبایی و جذابیت چهره شما نیز تاثیر بگذارد بنابراین به شما توصیه می کنیم که با رنگ رژ لب مناسبی که با پوستتان هماهنگی دارد بهتر است لب هایتان را فرم و حالت دهید. اگر شما پوست سبزه ای دارید و به دنبال مناسب ترین رنگ رژ لب پوست سبزه هستید تا پایان این مطلب همراه ما باشید تا انواع رنگ رژ لب های مناسب برای پوستتان را به شما معرفی نماییم.
- اگر رنگ پوست شما سفید می باشد و هم چنین دارای موهای بلوند هستید، بهتر است از رنگ های گرم مانند: قهوه ای استفاده کنید، تا به صورتتان جذابیت بیشتری ببخشد.
- اگر رنگ پوست گندمی همراه با موهای تیره و قهوه ای دارید، بهترین ترکیب آرایش و رنگ رژ لب عبارت از رنگ های: قرمز، نارنجی و جگری و… که تضاد زیبایی با رنگ موهای تیره ی شما ایجاد می کند.
- اگر شما دارای رنگ پوستی تیره و زیتونی رنگ هستید، می توانید از انواع رنگ های آرایشی استفاده کنید، ولی بهترین رنگ رژ برای این پوست رنگ های ملایم و تیره میباشد.
- و کسانی که دارای رنگ پوست قهوه ای هستند، انتخاب رنگ رژ لب هلویی و پرتقالی و.. بهترین انتخاب آنها محسوب می شود. این رنگ های گرم مطابقت خوبی با رنگ پوست اسپرسو یا قهوه ای دارند.
البته قابل ذکر است، اگر می خواهید در موقعیت های خاص زیباتر و جذاب تر به نظر بیایید، میتوانید از رنگ های جگری ، قرمز، نارنجی، نیز استفاده کنید، در این صورت با این ترکیب رنگ رژ لب جذابیت فوق العاده ای به چهره خود می بخشید.
برق لب
برق لبتان را روی رژ لب یا به تتهایی استفاده کنید. به یاد داشته باشید که برق لب باعث برجستگی و پر جلوه کردن لبانتان میشود. اگر لبان پر و برجسته ای دارید از برق لب کمتر استفاده کنید.
خط لب
برای خوش فرم کردن لبها قبل و بعد از زدن رژ خط لب بزنید. همیشه قبل از استفاده از خط لب نوک مدادتان را تیز کنید و سپس با نوک انگشت آرام روی آن بزنید تا نرم و گرم شود. هرگز از رژ و خط لب با رنگهای متضاد استفاده نکنید. هنگام زدن رژ، ابتدا لبانتان را با خط لب رنگ کنید و به این ترتیب لایه دوم رژی که میزنید دوام بیشتری خواهد داشت.
زدن رژ لب
برای بوجود آوردن لبان زیبا، ابتدا خط لبانتان را با یک خط لب خنثی بکشید. توجه داشته باشید که خط خود لب را بکشید نه خط خارج لب را. سپس خط لب مورد نظرتان را بکشید. بعد از آن سطح لبتان را با رنگ مورد نظرتان پر کنید. حال از برس لبتان استفاده کنید و این دو رنگ را در هم پخش کنید تا خط تفکیک آنها زیاد نمایان نباشد.
_ اگر پوستتان زمینه زرد دارد :
از قرمز گرم با ته زمینه نارنجی استفاده کنید. از قرمزهایی که ته زمینه آبی دارند پرهیز کنید.
_ اگر پوستتان زمینه زیتونی دارد :
از قرمز خالص یا قرمزی که ته زمینه قهوه ای در خود دارد استفاده کنید. از قرمزهایی که صورتی یا نارنجی زیاد دارند بپرهیزید.
-اگر پوست تیره با زمینه صورتی دارید :
از رژ قرمز با ته زمینه آبی یا صورتی استفاده کنید. از استفاده از قرمزی که ته زمینه نارنجی یا هلویی دارد بپرهیزید.
-اگر پوست تیره با زمینه زرد دارید :
از قرمز گرم با ته زمینه نارنجی استفاده کنید. از قرمز با ته زمیه آبی پرهیز کنید.
استفاده از مداد لب
هر آرایشگری به مداد لب نیاز دارد چون این وسیله نقش بسزایی در آرایش دارد.
برای برجسته کردن رنگ لبهایتان :
قبل از زدن رژ، خط لب هماهنگ با رژتان را بر تمام سطح لب بزنید.
برای جلوگیری از ریختن رژ از کنار لب :
قبل از زدن رژ، خط لب هماهنگ با رژتان را به حاشیه لبهایتان بزنید.
نکاتی درباره رژ لب
1 - رژ لب و عطرهایتان را در یخچال نگهدارید تا دوام بیشتری داشته باشند.
2 - هرگز تستر را روی لبتان آزمایش نکنید چون غیربهداشتی است.
3 - رژ لب را روی نوک انگشت تست کنید نه روی پشت دست. چون رنگ و بافت پوست نوک انگشت به پوست لب نزدیکتر است.
4 - برای پاک کردن لکه رژ لب کمی گلیسیرین روی لکه رژ بزنید و بعد آن را مانند باقی لباسهایتان بشورید.
5 - اگر از مداد لب استفاده نکنید فرم لبتان زیاد نمایان نمی شود.
پوست های خیلی روشن
اگر می خواهید در تمام روز زیباترین باشید این رژلب کلاسیک را امتحان کنید. پوست های روشن باید رژلب های پر رنگ و روشن استفاده کنند. به عنوان مثال قرمز یا صورتی روشن. این رژلب ها ترکیب رنگ دراماتیکی به ظاهر پوست های روشن می دهد.
برای پوست های روشن تا متوسط
شاید بیشتر به سمت رنگ های تیره تمایل داشته باشید اما طیف صورتی روشن برای پوست های رنگ روشن مناسب است چون رنگ آن ها طبیعی تر است. این رژلب هم دوام زیادی دارد و هم چشمگیر و خیره کننده است.
برای پوست های متوسط تا زیتونی
رنگ های آلبالویی و فوکسیه (ترکیب بنفش و صورتی) بهترین رنگ ها برای پوست های برنز زیتونی است.این طیف زیبای آلبالویی بهترین انتخاب برای پوست های زیتونی است.
برای پوست های تیره
اگر رنگ پوست شما از پوست های زیتونی تیره تر است کارشناسان زیبایی پیشنهاد کرده اند که از رژلب های طیف قرمز مایل به نارنجی استفاده کنید.پوست های تیره می توانند این رنگ کلاسیک نارنجی را برای همیشه استفاده کنند
آیا پوستی روشن یا رنگ پریده دارید ؟ آیا رژ لب های متفاوتی را امتحان کرده اید و احساس می کنید که شما را زیبا نمی کنند یا مناسب با رنگ پوست شما نیستند؟
مناسب ترین رنگ های منتخب رژ لب را که ویژه ی پوست های روشن و رنگ پریده می باشد را به شما ارائه می دهیم :
۱. رژ لب مرجانی : این رنگ ، علاوه بر طبیعی نگه داشتن چهره باعث رنگ و روح دادن به چهره و صورت می شود.
2. رژ لب مرجانی بژ : رنگی که بسیار مناسب مهمانی ها و مراسم های شبانه می باشد.
3. رژ لب صورتی پامچالی : رنگی که مناسب دختر خانم ها نیز می باشد.
4. رژ لب قرمز آب اناری : رنگی که چهره را بسیار پر انرژی و شاداب نمایان می کند.
5. رژ لب صورتی گرم : رنگی که لب ها را برجسته تر نمایان می کند .
6. رژ لب سرخابی : رنگی که باعث شاداب نمایان شدن چهره می شود و دارای بافتی نرم می باشد.
7. رژ لب هلویی : رنگی که جزو محبوب ترین رنگ های مورد استفاده ی خانم ها می باشد.
8. رژ لب تمشکی : رنگی که چهره های رنگ پریده را سرخ و گلگون نمایان می کند.
9. رژ لب گوشتی مات : رنگی زرق و برق دار که مناسب استفاده در طول کل روز می باشد.
10. رژ لب صورتی روشن : این صورتی جزو زیباترین رنگ های صورتی می باشد و خانم هایی که از این رنگ استفاده می کنند به زیبایی گل زنبق می شوند.
11. رژ لب قرمز مرجانی : رنگی که از ترکیب دو رنگ قرمز و مرجانی تهیه شده است و جزو یکی از رنگ های دوست داشتنی خانم ها می باشد.
12. رژ لب قرمز آلویی : این رنگ که بسیار نزدیک به رنگ آلوی قرمز می باشد چهره های بی روح را پر شور و نشاط نمایان می کند.
13. رژ لب قهوه ای خرمایی : این رنگ از ترکیب دو رنگ قهوه ای و خرمایی تهیه شده است و رژ لبی زرق و برق دار می باشد.
14. رژ لب شاه بلوطی : این رنگ جزو یکی از رنگ های فوق العاده زیبا و مناسب برای صورت های روشن یا بی رنگ و روح می باشد.
15. رژ لب قرمز قهوه ای : این رنگ از ترکیب دو رنگ قرمزو قهوه ای تهیه می شود و رنگی مناسب خانم های میانسال می باشد.
منبع:آرایشیک
کشیدن خط چشم با توجه به مدل و فرم چشم ها انجام می شود و هر چشمی یک نوع آرایش متفاوت با مدل دیگر دارد . در این بخش با مراحل آموزش کشیدن خط چشم آشنا می شوید.
خط چشم تکنیکی است ماهرانه زمانی که می خواهید بالای خط داخل چشم را خط کشیده طوری که مژه ها ضخیم تر و مشخص تر نشان داده شوند. علی رغم اینکه این تکنیک می تواند به دلیل اینکه بالا و داخل چشم کشیده می شود پیچیده و سخت به نظر بیاید اما کاملا ساده بوده و سبب توجه قابل ملاحظه ای می شود. نا گفته نماند که شما می توانید خودتان خط چشم خود را بسازید برای این کار می توانید مقاله چگونه با استفاده از زغال فعال شده خط چشم بسازیم؟ را مطالعه کنید.
قسمت یک از دو:
چشم هایتان برای خط چشم آماده کنید
۱- دست هایتان را بشویید
کشیدن خط چشم
هر زمان که می خواهید به صورت تان دست بزنید (بویژه چشم و نواحی آن) دست هایتان را بشویید. دست ها می توانند آلودگی و چربی را به پوست تان انتقال دهند و چشم های شما به شدت نسبت به عفونت ها و خراش ها حساس هستند.
۲- خط چشم خود را انتخاب کنید
مدل خط چشم
از آنجا که برای یک خط چشم می بایستی دور کره چشم را خط بکشید مطمئن باشید خط چشمی که انتخاب می کنید ضد آب است.
خط چشم کشیدن با مداد چشم آسان تر است. اما شما می توانید از خط چشم های ژله ای و یا کرمی استفاده کنید. خط چشم ها می توانند هر رنگی داشته باشند اما برای طبیعی به نظر رسیدن سعی کنید از خط چشمی که با مژه شما هماهنگ باشد استفاده کنید(قهوه ای، قهوه ای روشن، سیاه).
از خط چشم های مایع برای خط کشیدن خودداری کنید. خط چشم ها به سرعت خشک نمی شود میتواند داخل کره چشم تراوش کند و سبب سوزش و یا خراش و درد شود.
اگر خط چشم مدادی را انتخاب می کنید از نوعی که با پلاستیک دور آن شنیده شده استفاده کنید تا آنهایی که از چوب ساخته شده اند. کناره های چوبی خط چشم ساخته شده از چوب می تواند سبب خراش چشم هایتان شود.
اگر از خط چشم کرمی و یا ژله ای استفاده می کنید که ظاهری شبیه مداد ندارد، آن را با گوشه یک برس پهن به کار ببرید این باعث می شود که از خط چشم درست و صحیح استفاده کنید.
۳- مداد خود را تیز کنید
خط داخل چشم شما نسبت به سایر قسمت ها به آلودگی ها حساس تر است برای حذف کردن باکتری ها از روی ابزار آرایشی خود مداد چشم خود را همیشه قبل از هر استفاده تراشیده و تیز کنید. همچنین استفاده از مداد تیز برای انجام این کار ظریف و تیز راحت تر است.
خط چشم دیگران را قرض نگیرید
۴- پلک بالای خود را بالا نگه دارید
آموزش خط چشم
چانه خود را بالا برده تا سرتان کمی به عقب خم شود و به جلو نگاه کنید وقتی که مژه هایتان به استخوان ابرو برخورد کرد با یک برس آرایش خشک به آرامی مژه ها را به طرف بالا فشار داده و آن ها را روی استخوان ابرو فشار و نگه دارید. حالا می توانید به پایین نگاه کرده و خط داخلی بالای چشم را ببینید.
اگر با زحمت خط بالای چشم خود را می توانید ببینید، به آرامی بالا کشیدن مژه هایتان را بیشتر کنید تا پلک تان کشیده تر شود.
ممکن است شما به جای آن از انگشتتان استفاده کنید اما فشار زیادی می تواند سبب چین خورده مژه شده و سختی کار را بیشتر کند.
قسمت دو از دو:
از مداد چشم استفاده کنید
۱- خط داخلی بالای چشم را مداد چشم بکشید
عکس خط چشم
با گذاشتن مداد چشم تان به صورت عمودی در گوشه خارجی خط بالای چشم شروع کنید. خط های داخلی چشم دارای لبه مرطوب نزدیک مژه های شما هستند که وقتی پلک می زنید با هم در تماس قرار می گیرند. خط داخلی بالای چشم را با مداد چشم خط بکشید و رو به جلو بروید این کار را دو یا سه بار بسته به اینکه چقدر می خواهید رنگ آن پر رنگ باشد، انجام دهید و روی چشم دیگر هم این کار را تکرار کنید.
خط چشم تا گوشه داخلی چشم نکشید. این باعث می شود ظاهرش غیر طبیعی به چشم بیایید. زمانی که به منطقه مجرای اشکی رسیدید بایستید. یا جایی که مژه ها نازک و کوتاه شده اند.
اگر می خواهید فقط پلک بالایی را مداد بکشید ( که باعث می شود چشم هایتان بزرگ تر به نظر بیاید) مراقب باشید که موقع انجام آن پلک نزنید اگر قبل از اینکه خط چشم خشک شود پلک بزنید، مقداری از خط چشم به پلک پایینی می رود و تاثیرش را از دست می دهد. قبل از اینکه کمک بخواهید از قطره چشمی استفاده کنید.
۲- فضای بین مژه ها را پر کنید
آرایش خط چشم
ممکن است برای اینکار نیز از خط چشم شبیه همان و یا از سایه چشم با همان رنگ استفاده کنید. اگر از خط چشم استفاده می کنید به آرامی فضای بین مژه های خود را سایه بزنید. اگر از سایه چشم استفاده می کنید آن را روی پایه ی مژه ها بکشید.
اگر از سایه چشم برای پر کردن فاصله بین مژه ها استفاده می کنید مطمئن باشید که حتما از یک برس با لبه زاویه دار استفاده می کنید. این باعث می شود رنگ با دقت به کار رود.
۳- مژه های پایینی خود را نیز پر رنگ کنید (اختیاری)
آرایش چشم
اگر می خواهید که ظاهرتان را کمی بیشتر تغییر دهید به آرامی خط چشم را تا نزدیک مژه های پایینی بکشید. اغلب افراد آن را درست زیر خط چشم پایینی می کشند نه دقیقا رو و داخل آن. بدانید که خط چشم تیره روی پلک پایین می تواند باعث شود چشم هایتان کوچک تر به نظر بیاید.
سعی کنید که این خط خیلی ضخیم و یا خیلی تیره نباشد چون از ظاهر آرایش طبیعی شما می کاهد. این کار را روی هر دو چشم انجام دهید.
۴- مژه هایتان را فر کنید (اختیاری)
انواع خط چشم
اگر دوست دارید، از یک مژه فر کن برای فر کردن مژه هایتان استفاده کنید. مژه فر کن را باز کنید مژه ها را در قسمت باز شده مژه فر کن قرار دهید. به آرامی مژه فر کن را ببندید. اطمینان حاصل کنید که نوار پلاستیکی مژه فر کن درست روی پایه مژه هایتان است. با یک حالت و ریتم ضربانی به آرامی مژه فر کن را فشار دهید. به این ترتیب هر دو مژه هایتان را فر کنید.
برای فر بیشتر، بعد از فشار دادن مژه فر کن به صورت عمودی، آن را به صورت افقی برگردانده (در جهت انحنای کره چشم) و چند بار بیشتر به آرامی فشار دهید.
همیشه مژه هایتان را با یک فشار ملایم فر کنید. اگر احساس درد و یا ناراحتی کردید مژه فر کن را آزاد کنید و سپس دوباره امتحان کنید
اگر می خواهید چشم های گرد را کشیده تر نشان دهید باید در قسمت لبه خارجی چشم روی خط مژه مداد بکشید و آن را به شکل خط چشم بالدار دربیاورید.
خانم هایی که فاصله چشم های زیادی دارند باید در گوشه داخلی چشم تمرکز کنند تا بتوان فاصله چشم ها را کمتر نشان داد. برای شروع ابتدا باید گوشه داخلی چشم یا همان مجرای اشک را با سایه بپوشانید، داخل چشم ها را مداد بکشید و زیاد در گوشه خارجی چشم مانور ندهید.
اگر چشم های گود دارید سعی کنید روی پلک سایه پهن نکشید و بالای چشم را سایه تیره یا سیاه نزنید زیرا چشم ها گودتر نشان داده می شوند. کاری که باید انجام دهید یک خط چشم بسیار باریک نزدیک خط مژه است. بهتر است فقط گوشه خارجی بالا و پایین پلک خط چشم بکشید.
چشم های تک پلکی هم می توانند خط چشم بزنند. از گوشه داخلی چشم یک خط باریک بکشید و همچنان که به گوشه خارجی نزدیک می شوید خط چشم را پهن تر کنید.
هدف آرایش چشم های پفی این است که با کمک خط چشم پلک ها را بزرگ تر نشان دهیم. ابتدا از قسمت پهن خط چشم شروع می کنیم درست جایی که باید مداد را بین ریشه مژه ها بکشیم. و همچنان که به گوشه خارجی نزدیک می شویم خط چشم را پهن می کشیم.
چشم های بادامی یکی از زیباترین مدل چشم ها می باشد و بیشتر آرایشگران کار کردن روی این مدل چشم ها را دوست دارند. خط چشم های بالدار این مدل چشم ها را زیباتر از قبل نشان می دهد.
هدف بزرگ نشان دادن این نوع چشم هاست. به همین دلیل زیر چشم ها را نباید خط چشم کشید. باید بالای چشم و گوشه پایین چشم را خط چشم باریکی بکشید. استفاده از مداد سفید برای داخل چشم کمک بزرگی در درشت نشان دادن چشم ها می کند.
برای چشم های درشت باید بالا و داخل پلک بالایی را مداد بکشید. خط چشم های گربه ای و بالدار بهترین ها برای چشم های درشت هستند.
خط چشم در گوشه داخلی چشم باید باریک باشد. و در گوشه خارجی پهن شود. خط چشم خیلی نازک یا خیلی پهن چشم ها را ریزتر نشان می دهد.
https://drsalamatx.com
http://namnak.com
امروز با روز آخر برنامه لاغری ۲۱ روزه لاغرشو در خدمت شما کاربران گرامی هستیم، امیدوارم که این برنامه های روزانه برایتان مفید بوده باشه و تونسته باشین یه نتیجه مطلوبی رو تو این ۲۱ روز گرفته باشید. لطفا نتایج خود از این رژیم را با ما در میان بگذارید.
نمونه برنامه غذایی روز بیست و یکم:
ناشتا:
۲ لیوان آب ولرم + ۲ ق غ سرکه سیب در هر لیوان
صبحانه:
نان سنگک ۲ برش (هر برش معادل ۱ کف دست) + پنیر کم چرب ½ قوطی کبریت + گردو ۱ عدد + گوجه فرنگی ۱ عدد + چای بدون قند و شکر ۱ لیوان
میان وعده:
شیر کم چرب ½ لیوان + بیسکویت ساقه طلایی ۱ عدد + لیمو شیرین ۱ عدد + نارنگی ۱ عدد + چای سبز با هل ۱ لیوان + هویج رنده شده آزاد مصرف شود.
ناهار:
نیم ساعت قبل ناهار ۲ لیوان آب ولرم + ۲ ق غ سرکه سیب در هر لیوان و بعد از آن سالاد بدون سس (همراه با سرکه بالزامیک و ۱ ق م روغن زیتون) مصرف کنید.
جگر یا قلوه ۱۰۰ گرم + نان لواش ۲ برش + خیار شور ۱ عدد
یا
شنسیل مرغ ۱۰۰ گرم (به اندازه کف دست) + نان لواش ۲ برش + ماست ۲ ق.غ
میان وعده:
سیب ۱ عدد + دمنوش زنجبیل و دارچین ۱ لیوان + شکلات تلخ ۱ عدد کوچک + هویج رنده شده آزاد مصرف شود.
شام:
سالاد فصل قبل از غذا مصرف شود + ۲ برش پیتزا سبزیجات (بدون سوسیس، کالباس و پنیر پیتزا کم چرب استفاده شود)
قبل از خواب:
شیر کم چرب ½ لیوان
نکته تغذیه ای امروز؛
در زمان آلودگی هوا یکی از اندام هایی که به شدت در معرض آسیب قرار دارد، چشم به ویژه قرنیه آن است. مصرف ویتامین E باعث محافظت از قرنیه در مقابل آسیب های ناشی از آلودگی هوا می شود. این ویتامین در غذاهای دریایی مثل انواع ماهی و میگو، آجیل های خام، انواع سبزیجات پهن برگ با رنگ سبز تیره به ویژه اسفناج، کاهو و کلم وجود دارد.
مصرف مواد غذایی حاوی ویتامین C به دلیل ویژگی آنتی اکسیدانی که دارند، بدن را در مقابل آلودگی هوا بیمه می کنند. این ترکیب خوراکی باعث حفاظت بدن در برابر آسیب رادیکال های آزاد می شود. یکی از دلایل ایجاد رادیکال های آزاد در بدن، ورود هوای آلوده به ریه هاست. منبع اصلی این ویتامین نجات بخش، مرکبات، سبزیجات پهن برگ تیره رنگ مانند: کلم بروکلی، اسفناج و کاهو می باشد.
https://drsalamatx.com