در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
مطالب پیشنهادی
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
همه افراد از دوران نامزدی با عنوان بهترین و شیرین ترین دوران زندگی شان یاد می کنند. روزهایی که هرگز فراموش نمی شوند و یادآوری خاطرات شیرینش پس از سالها و حتی در ایام پیری لبخند و شادی را به فرد هدیه می دهد.
با این اوصاف شاید بسیاری گمان کنند که این دوران از هرگونه تلخی و سختی دور است و تنها و تنها شادی و نشاط در آن جای دارد. اما اگر با نگاهی واقع بینانه به زندگی نگاه کنیم، می بینیم که سختی ها و تلخی ها هم در این دوران زیبا جولان می دهند. سختی ها و تلخی هایی که برخی طبیعی و حاصل تفاوتهاست و برخی دیگر به دلیل اشتباهات کوچک و بزرگ خودمان ایجاد می شوند.
چنانچه اشاره شد مشکلات گروه اول طبیعی و اجتناب ناپذیرند. اما مشکلات گروه دوم مصنوعی و به دلیل برخورد و رفتارهای اشتباه مان است و می توان با کمی توجه و تغییر در آنها از بسیاری از تنش های این دوران جلوگیری کرد.
- چشم و هم چشمی
پایبندی به رسم و رسوم های اشتباه، توقع های زیاد و بی مورد، پرداخت هزینههای سنگین و... همه و همه آفت های بزرگی هستند که در جامعه امروز ما به دلیل چشم و هم چشمی در امر ازدواج ایجاد شده است. بر این اساس است که برخی گمان می کنند هر چه در مراسم و خرید عقد یا عروسی شان، در تهیه جهیزیه و ... بیشتر خرج کنند و تشریفات داشته باشند شخصیت و آبروشان بیشتر حفظ می شود.
همین تفکرات و دیدگاه های اشتباه، به جای ایجاد لذت بردن از شیرینی های دوران نامزدی، دلهره و اضطراب و تلخی را به افراد به خصوص دختر و پسر هدیه می کند. آقا پسر مدام باید در فکر کار و کسب درآمد برای تامین مخارج بالای ازدواج و تهیه مسکن و ... باشد و دختر خانم نیز خود را در پس دغدغه های گرفتن مراسمی باشکوه برای عقد و تهیه جهیزیه ای عالی و ... اسیر می کند. بنابراین ازدواجی که باید باعث آرامش و لذت بخشی طرفین شود، به مراسمی دلهره آور تبدیل شده و همه خاطرات شیرین این دوران را تحت الشعاع قرار می دهد.
به رخ کشیدن اطرافیان و زندگی شان چیزی جز کوچک کردن و تحقیر فرد مقابل و در نهایت ایجاد جر و بحث و اختلاف و درگیری میان نامزدها حاصل دیگری ندارد
-مقایسه
متاسفانه برخی از دختر و پسرها علاوه بر چشم و هم چشمی مدام در حال مقایسه نامزد خود با دیگران هستند.چرا شوهر فلانی از شوهر من خوشگلتر یا خوش تیپتره؟ چرا نامزد فلانی تو هزینه کردن اینقدر هوای جیب شوهرشو داره ولی تو بی خیالی؟ چرا خانواده شوهر خواهرم فلان برخورد را داشتند ولی خانواده شما ندارن؟ و...
در واقع به رخ کشیدن اطرافیان و زندگی شان چیزی جز کوچک کردن و تحقیر فرد مقابل و در نهایت ایجاد جر و بحث و اختلاف و درگیری میان نامزدها حاصل دیگری ندارد. چقدر زیباست که دختر و پسر در این دوران زیبا برای حفظ روابط صمیمانه و مهر آمیز خود و لذت بردن از زندگی دست از مقایسه های ویرانگر خود برداشته و به داشته هایشان قانع باشند.
- بی اعتمادی
گاه افراد به دلایل مختلفی چون علاقه افراطی، دوستی قبل از ازدواج و یا بدبینی به فرد مقابل، نسبت به نامزدشان حساسیت بی مورد پیدا کرده و به وی بی اعتماد می شوند. باید توجه داشت که هیچ یک از موارد ذکر شده نمی تواند دلیل موجهی برای بی اعتمادی به نامزد باشد. پسر و دختر زمانی که با هم عقد می کنند چون یک روح در دو بدن می شوند. آیا کسی را می شناسید که به خودش بی اعتماد و شکاک باشد؟ همیشه با خود مرور کنید که همسر شما پاکترین و بهترین هاست، مگر آنکه خلاف آن به شما ثابت شود. (البته چنین افکاری برای افرادی که دچار بیماری بدبینی هستند، طبیعی بوده و تنها مراجعه به پزشک و سیر طول درمان آنها را درست می کند.)
- سوء تفاهم
بسیاری از روان شناسان معتقدند سوء تفاهم یکی از مهمترین عوامل ایجاد اختلاف و درگیری در دوران نامزدی و حتی زندگی مشترک است. اما سوء تفاهم دقیقا چیست؟ سوء تفاهم یعنی این که طرفین به درستی به مقاصد حقیقی رفتار یا سخن هم پی نمی برند. یعنی چیزی که گفته می شود غیر از چیزی است که فردمقابل از آن می فهمد. برخی افراد به جهت دارا بودن روحیه ای خاص، برای دچار شدن به سوء تفاهم به شدت آماده اند و ذهنشان از هر سخنی، برداشتی نامطلوب دارد. به همین دلیل باید سعی کنند تابه درستی منظور حرف یا برخورد فرد مقابل را از وی نپرسیده اند قضاوت نکنند.
مطالب پیشنهادی
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
ازدواج تنها به دست کردن یک حلقه نیست - ازدواج پیوندی عاطفی میان دو نفر است که باید در طول زمان رشد کند و به ارزش زندگی شما بیفزاید. رابطهای صمیمی و مداوم که شما را به شخص بهتری بدل میکند.
به تفریح بپردازید. دو جزء اساسی یک ازدواج صمیمی رفاقت و دوستی است. و به تفریح و سرگرمی پرداختن جزء اساسی هر دوی اینهاست. این کار به شما خواهد کرد با گذشت زمان رابطهتان را گسترش دهید، نه اینکه رابطهتان نزول پیدا کند
مطالب پیشنهادی
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
به هر حال زمانی که نوبت به گفتگوی باز میان زوجین می رسد، صحبت کردن در مورد “نامزد قبلی” و یا روابطی که هر یک از طرفین در گذشته تجربه کرده اند، می تواند تاثیرات مهمی بر روی رابطه بگذارد.
. معمولاً خانم ها همیشه در پی آن هستند که همسرشان در مقابل آنها احساساتش را ابراز کند و هر چه در دل دارد را بر زبان بیاورد. این در حالی است که آقایون ترجیح می دهند خانم دست از سرشان بردارد و آنها را تنها بگذارد. به هر حال زمانی که نوبت به گفتگوی باز میان زوجین می رسد، صحبت کردن در مورد “نامزد قبلی” و یا روابطی که هر یک از طرفین در گذشته تجربه کرده اند، می تواند تاثیرات مهمی بر روی رابطه بگذارد.
تردیدی وجود ندارد که خانم ها نسبت به آقایون خیلی بیشتر صحبت می کنند
زمانیکه دو نفر قصد آن را دارند که در کنار هم یک رابطه ی قوی و پویا را ایجاد نمایند، درست نیست که همواره صحبت از یک نفر دیگر در ارتباط آنها به میان کشیده شود؛ اما باز هم باید به این سوال پاسخ داد: “اگر یکی از طرفین مرتباً در مورد رابطه ی قبلی خود صحبت می کند، آیا این بدان معناست که او در حال حاضر از ارتباطی فعلی اش ناراضی است؟”
به هر حال بروز احساساتی نظیر حسادت، سوء ظن، و شک و تردید اجتناب ناپذیر است. طرف دیگر همواره به این مسئله فکر می کند که به چه علت شریک او تا این حد از نامزد قبلی خود برای او تعریف می کند. اما ایا اگر کسی در مورد روابط قبلی خود صحبت کند به راستی بدان معناست که از ارتباط فعلی خود ناراضی است؟ به این سوال نمی توان یک جواب “بله” و یا “خیر” قطعی گفت. هر ارتباطی متفاوت است و از این مهمتر همه ی انسان ها نیز با هم فرق می کنند.
فقط به این خاطر که شریک شما مرتباً در مورد نامزد قبلی اش با شما صحبت می کند نمی توانید مطمئن شوید که تمایل دارد مجدداً رابطه ی خود را با فرد مورد نظر از سر بگیرد.
اما لزوماً صحبت از تجربیات گذشته نمی تواند یک چنین مفهومی در بر داشته باشد. پیش از اینکه هر گونه قضاوتی کنید، باید ببینید که ارتباط قبلی او چه مدت زمانی به طول انجامیده. اگر آنها ارتباط طولانی مدتی با هم داشتند، بنابراین باید این انتظار را داشته باشید که هرزگاهی جملاتی در مورد نامزد قبلی شریک خود بشنوید. دلیلش هم این است که به هر حال برای مدت زمانی با هم بوده اند و در حال حاضر او جزئی از زندگی گذشته ی همسرتان را تشکیل می دهد. البته باید به شدت توجه داشته باشید که صحبت کردن در مورد نفر قبلی، صرفاً به آن معنا نیست که شریک زندگیتان احساس خاصی نسبت به فرد مورد نظر دارد. او فقط حقایق و اتفاقاتی را که برایشان افتاده برای شما تعریف می کند.
شما همچنین باید به این مطلب توجه کنید که شریکتان در چه زمینه ای در مورد نامزد قبلی اش(در صورت داشتن نامزد در گذشته) با شما صحبت می کند. اگر به طور مکرر شما را با نامزد قبلی اش مقایسه می کرد بنابراین باید نتیجه بگیرید که: “بله، با مشکل بزرگی روبرو هستید.” اگر شریک شما عادت به مقایسه کردن داشته باشد و همیشه شما را با نامزد قبلی (و یا هر کسی دیگری) مقایسه کند، پس باید متوجه باشید که مشکل از جانب اوست و این رابطه از سلامت مناسب اجتماعی برخوردار نمی باشد. همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره کردیم، باید بدانید که همه ی انسان ها متفاوت هستند و شما تحت هیچ شرایطی نباید احساس کنید که شریکتان شما را با کسی مقایسه می کند. این مسئله را نیز باید در نظر بگیرید که اگر گاهی اوقات به برخی از رفتارهای متداول شریک قبلی شان اشاره کردند، درست نیست بیش از اندازه حساسیت به خرج دهید، چراکه قصد آنها فقط بازگو کردن شرایط عادی زندگی شان است.
اگر متوجه شدید که نامزد قبلی و شریک فعلی زندگیتان اصرار دارند که به هر طریقی که شده به ارتباط خود با هم ادامه دهند، حتی در حد یک دوست کاملاً عادی، آنوقت باید کمی مراقب باشید. اگر چنین اتفاقی روی داد، نگران شدن شما یک امر کاملاً طبیعی است. اگر نامزد قبلی سعی می کرد که حضور خودش را حفظ کند و نامزدتان نیز مجدداً شروع کرد به صحبت کردن در مورد او، باید احتمال دهید که شاید مجدداً شعله های عشقشان در حال روشن شدن است. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که احساسات واقعی خود را با طرف مقابل در میان بگذارید و به او بگویید که چه مسائلی باعث ایجاد نگرانی در شما شده اند. شاید به شرایطی برخورد کنید که نامزد قبلی و شریک شما بخواهند به رابطه ی دوستانه ی خود ادامه دهند. در این حالت تصمیم گیری با شماست که در این رابطه باقی بمانید و ارتباط آنها را از نزدیک کنترل کنید و یا او را ترک کنید.
در یک چنین شرایطی ممکن است شخص تصور کند که چون شریکش دائماً از رابطه ی قبلی خود تعریف می کند، بنابراین به ارتباط گذشته بیش از ارتباط فعلی علاقمند بوده است.
گاهی نیز همسر شما قصد دارد صداقت نشان دهد و یک بار از رابطه و یا روابط قبلی خود بگوید و دیگر هیچ
مطالب پیشنهادی
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
اگر فردی که با او آشنا شده اید می گوید با آنکه علاقه بسیاری به شما دارد اما حداقل تا پنج سال دیگر شرایطازدواج را ندارد و از شما می خواهد که به خاطرش صبر کنید، باید در صحت گفته های وی شک کنید.
یکی از موارد اصلی که توسط دختران و پسران جوان به عنوان دلیل دوستی ها و آشنایی های پیش از ازدواجشان عنوان می شود آشنایی به قصد ازدواج است. معمولاً در اینگونه روابط یکی از طرفین به دیگری قول ازدواج داده و از وی می خواهد به منظور شناخت بیشتر مدتی با هم در ارتباط باشند.
اما متاسفانه ممکن است برخی به قول و قرارهایشان وفادار نبوده و تنها قصد سوء استفاده از فرد مقابل را داشته باشند. به همین دلیل لازم است که افراد قادر باشند میان راست و دروغ تمایز قائل شده و خود را از عواقب ناگوار چنین مسئله ای محفوظ بدارند.
معمولاً در رفتار و افکار کسانی که با دادن وعده دروغین سعی در اغفال فرد مقابل دارند نکاتی دیده می شود که با کمی دقت در آنها می توان نسبت به نیت فرد مقابل آگاهی حاصل نمود.
مهمترین این مسائل و رفتارها عبارتند از
اصرار بر پنهان ماندن رابطه
معمولاً این افراد اصرار دارند که هیچ یک از اعضای خانواده و حتی دوستان از این ماجرا با خبر نشوند. گرچه ممکن است آنها دلایلی مانند نامساعد بودن شرایط، ترس از مخالفت اطرافیان و ... را دلیل این درخواست معرفی می کنند اما چون در حقیقت قصد ازدواج ندارند از اینکه شما این موضوع را با دیگران در میان گذاشته و آنها شما را راهنمایی کنند و همچنین به منظور اجتناب از جدی شدن رابطه از طریق مطلع شدن خانواده ها، می خواهند این رابطه پنهان بماند.
پیشنهاد ازدواج در آغاز آشنایی
اگر فردی بدون هیچ آشنایی قبلی با شما در همان اولین برخورد پیشنهاد ازدواج داد باید کمی محتاط شوید. چطور ممکن است در اولین برخورد، شخصی چنین پیشنهاد مهمی به شما بدهد بدون آنکه هنوز شما را درست شناخته باشد؟ در چنین مواردی احتمالاً ویژگی های ظاهری مانند زیبایی، وضعیت مالی،تحصیلی و... شما فرد مقابل را تحت تاثیر قرار داده و وی از دادن پیشنهاد ازدواج به شما اهداف دیگری دارد.
پیشنهاد ازدواج پس از رد درخواست های نامعقول
اگر فردی که با او آشنا شده اید پس از اینکه شما به درخواست های نامعقول وی در زمینه های مختلف مثل صمیمیت جسمی یا درخواست کمک مالی پاسخ منفی دادید به شما پیشنهاد ازدواج داد بدانید که او تنها به دنبال راهی برای رسیدن به خواسته های خویش است و به محض اینکه نیازهایش ارضا شود قول و قراهایش را زیر پا خواهد گذاشت.
تمایل نداشتن به صحبت کردن درباره ازدواج
اگر فردی که به شما قول ازدواج داده از صحبت کردن در این باره طفره می رود دقت خود را کمی بیشتر کنید. اگرازدواج برای وی یک هدف باشد مانند هر هدف دیگری بریا رسیدن به آن برنامه ریزی نموده و تلاش می کند. به همین دلیل باید در مورد آن با شما صحبت کند تا به کمک هم تصمیماتی اتخاذ کنید و گام هایی بردارید که شما را به هدفتان نزدیک تر کند. مثلاً ممکن است فردی تصمیم بگیرید که در کلاس های آموزش مهارت های زندگیشرکت کند یا به دنبال پیدا کردن شغلی باشد. به هر حال هنگامی که فرد قصد انجام کاری دارد حتماً در مورد آ ن فکر و اقدام می کند.
موکول کردن ازدواج به سال های بعد
اگر فردی که با او آشنا شده اید می گوید با آنکه علاقه بسیاری به شما دارد اما حداقل تا پنج سال دیگر شرایط ازدواج را ندارد و از شما می خواهد که به خاطرش صبر کنید، باید در صحت گفته های وی شک کنید. بهتر است دلایل وی را بشنوید و به او بگویید که لازم نیست در شروع زندگی همه شرایط ایده آل باشد و شما از اینکه در کنار وی برای ساختن زندگی تان تلاش کنید لذت می برید.
مطالب پیشنهادی
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
بحث اعتیاد در سالهای اخیر در کشورمان یکی از عمدهترین مسایل مطرح شده در جامعه است. با وجود آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده توسط فرد مصرفکننده، باید به فرد معتاد به عنوان یک انسان باهمه آرزوها و آمال فردی نگاه کنیم.
اعتیاد معمولا در سنین نوجوانی شروع میشود. هر چند به ندرت میتواند در سنین بالاتر نیز آغاز شود که در این صورت معمولا علت خاصی برای ابتلا به آن وجود دارد. بسته به سن شروع، مسایل مختلفی مانند اشتغال، ازدواج، بچهدارشدن، ادامه تحصیل و ارتباط اجتماعی در پیش روی فرد قرار دارد که تمام این موارد میتوانند تحتالشعاع مصرف مواد فرد قرار گیرند.
در مورد ازدواج مصرفکننده مواد مخدر سوالهای مختلفی در جامعه ازطرف بستگان، دوستان و سایرین مطرح میشود. برخی اعتقاد دارند که ازدواج به صورت یک فاکتور حمایتی اجتماعی میتواند باعث بالابردن انگیزه فرد برایترک مواد شود، فرد را مسوولیتپذیر کند و استرس او را کاهش دهد و مشغولیت با مسایل خانواده باعث شود زمان کمتری برای گذراندن با دوستان و هزینه کمتری نیز برای خرج کردن برای مواد در اختیار داشته باشد. این باوری است که در کشورما در رابطه با ازدواج و نقش آن در درمان همه دردها و بیماریها وجود دارد که البته این موضوع به طور مطلق صحت ندارد.
ازدواج در ابتدای امر انگیزه خوبی برای ترک اعتیاد است. این انگیزه میتواند کوتاه مدت یعنی برای مخفی ماندن اعتیاد در تست مورفین و بلند مدت برای پاک ماندن در همه زندگی باشد. معمولا در آستانه ازدواج مراجعات زیادی از این دست به مراکز درمان اعتیاد دیده میشود و بیماران در این مرحله ممکن است به طور موقتی پاک شوند.
اما بعد از این ترک اعتیاد موقتی، سرنوشتهای مختلفی در انتظار این افراد است. در ابتدا باید بدانیم که اعتیاد تنها به معنای حضور یک ماده مخدر ویا محرک در خون نیست. با مصرف حتی یک بار از بعضی از مواد مدار پاداش خاصی در مغز تحریک میشود که تقریبا همیشه به طور نیمه خاموش حتی در هنگام عدم مصرف باقی میماند.
عواقب ازدواج با ترک کرده ها
مصارف طولانی مدت میتواند باعث ایجاد تغییرات خاصی در شخصیت فرد شود. این تغییرات میتواند بهصورت انفعال، وابستگی یا پرخاشگری باشد. مهارتهای زندگی(کنترل خشم، استرس، همدلی.....) به خصوص در مصرفکنندگان مواد پرتخریب آموخته نمیشوند و مواد تنها به صورت سرپوشی برای آرامسازی و پرکردن ناکفایتی این افراد به کار میرود.
بعد از ترک فرد با سالهای از دسترفته و ناتواناییهای خود مواجه میشود و در مقابل با مسایل پراسترس راهحلی بلد نیست. ازدواج به عنوان یک مرحله پرمسوولیت و استرسزا نیازمند مهارتهای بین فردی و اجتماعی خاصی است. بعداز گذشتن ماههای اولیه در فردی که تنها به صورت پاکسازی بدن از مواد درمان شده است، فرد در یک موقعیت تنشزایی قرار میگیرد که در حل آن ناتوان است و با توجه به ماهیت بیماری اعتیاد، عود و مصرف مجدد دور از انتظار نیست.
به نظر میرسد ماندگاری این افراد در ترک نمیتواند زیاد باشد. صورت مثبت قضیه این است که در فردی که از حمایت خانوادگی نامناسبی برخوردار بوده است و یا در محیطهای اجتماعی پراز موادمخدر و مصرفکننده زندگی میکرده است، با دوری از این شرایط بتواند روزهای پاک بیشتری را تجربه کند.
در مورد اعتیاد این نکته را باید در نظر داشته باشیم که امکان عود و بازگشت همیشه وجود دارد و هرگز درمورد ترک کامل آن نمیتوان به طور قطعی اظهار نظر کرد. توجه به نکته فوق باعث میشود که در جامعه دلواپسی خاصیدر مورد ازدواج با فرد مصرفکننده وجود داشته باشد.
راهی برای کشف اعتیاد
برای آنکه مطمئن شوید نامزد شما معتاد نیست، تستهای مورفین (به تنهایی و بدون حضور موادمحرک) و آزمایش غربالگری اعتیاد می تواند کمک کننده باشد. البته بد نیست بدانید که دلواپسی در مورد پاسخ منفی کاذب این تستها و اینکه گاهی روشهایی برای مخدوش کردن نتایج این تستها موجود است، بیجا نیست.
در مراکز تخصصی امکان پیگیری حضور انواع مواد به طور صد در صد وجود دارد که با هیچ مادهای قابل پوشش دادن نیست. مشکل در اینجاست که این افراد درست در حوالی انجام آزمایش دست بهترک ماده مصرفی به هر روشی میزنند که در آن زمان جواب آزمایش به طور درست منفی و به معنای عدم حضور ماده گزارش میشود.
اما راههای مشهودتر و دمدستیتری هم برای تشخیص این موضوع وجود دارد. تغییرات خلقوخو، شایعترین علامت مصرف است. در طی روز فرد میتواند تغییرات بارز وبیش از حدی در رفتار و خلق داشته باشد. حتی گاهی این افراد در هنگام مصرف مواد بسیار مهربان و پرتوجه میشوند.
در ساعت نیاز به مصرف مواد تحریکپذیری شایع است. این افراد درساعات خاصی نیاز به تنهایی دارند و از بودن کنار خانواده به هر دلیل امتناع میکنند و از جمعهایی که نیاز به حضور مداوم و طولانی مدت دارند فرار میکنند. که نمونه آن رفتن به سفرهای دسته جمعی است.
مشکلات خواب به صورت کمخوابی، پرخوابی، به هم خوردن ساعات معمول خواب وبیداری، خواب آلودگی روزانه و بیداریهای شبانه میتواند با انواع مواد دیده شود. همچنین تغییرات وزن و اشتها به صورت کاهش و افزایش مشاهده میشود. تغییر در رفتار جنسی اعم از میل یا تحریک جنسی رخ میدهد. مصرف بعضی از مواد بوی خاصی دارد که از لباس ووسایل شخص استشمام میشود. در چهره برخی از مصرفکنندگان نیز میتواند تغییراتی را به صورت کبودی دور چشم، فرو رفتن گونهها، آسیبهای دندانی و تیرگی لبها مشاهده کرد. در معتادان تزریقی آثار تزریق روی دستها و بازوها و نقاط غیرمعمول در کشاله ران یا گردن دیده میشود که میتواند توسط لباس یا خالکوبی پوشانیده شود. گاهی نیز صدای مصرفکنندگان استنشاقی تودماغی میشود.
این را هم بدانید که برای مصرف بعضی از مواد وسایل خاصی مورد نیاز است. برای مثال، دیدن سوزن سوخته یا کاغذهایی که لوله شدهاند و یا دستمال نیمسوخته و ابزار شیشهای خاص میتواند شکبرانگیز باشد. البته در مورد این علایم و نشانهها قطعا نمیشود اظهارنظر کرد. در بعضی از افراد علایم مشابهی وجود دارد که ناشی از مصرف مواد نیست و در مقابل مصرفکنندههایی نیز هستندکه شدت علایم در آنان قابل ملاحظه نیست.
توجه کنید که هیچ فردی حتی پزشک بهرغم وجود نشانههای بالینی و مشکوک، در مورد مصرف یا عدم مصرف مراجع بدون آزمایش نمیتواند اظهار نظر قطعی کند. خوش بینی و بد بینی بیش از حد هردو در فردی که قرار است با وی ازدواج کنید میتواند زندگی آینده شما را تحتالشعاع قرار دهد.
مطالب پیشنهادی
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
دیگر از این بدتر نمیشود. احساس مریضی میکنید، نمیتوانید لب به غذا بزنید و نمیدانید که چه احساسی دارید و به چه فکر میکنید. اما فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی میکنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفتهی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید. اولین چیزی که ممکن است قبل از یک قرار ملاقات اتفاق بیفتد، احساس آشفتگی و وحشت است. ممکن است تا به حال برای یافتن مرد ایده آل خود با افراد زیادی قرار ملاقات داشته باشید، اما هر بار این احساس رخ میدهد. بعد از قرار، با اینکه همه چیز عالی و خوشایند بوده باز ممکن است دچار این احساس شوید، چون اینجاست که مجبور میشوید در مورد این موقعیت و فرد مزبور کمی فکر کنید. باید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید با این فرد ادامه دهید یا اینکه همه ی وعده هایی را که شب گذشته با طرف داشته اید را امروز صبح فراموش کرده اید و نمیخواهید ادامه دهید. این مسئله برای همه ی ما اتفاق میافتد. همه ی ما در چنین موقعیت هایی احساس آشفتگی میکنیم. برای بسیاری از افراد، روز های بعد از قرار روزهای فوق العاده ای هستند. احساس جذابیت و علاقه میکنید و احساس میکنید که کسی هست که دوستتان میدارد و برایش جذابیت دارید. اما ممکن است در قرار دوم به این نتیجه برسید که کاملاً در اشتباه بوده اید و احساستان درست نبوده است. پس از اتمام قرار ملاقات دوم، باز احساس فوق العاده ای به شما دست میدهد چون این بار دیگر آزمایشی واقعی بوده است و یکدیگر را دقیق تر مورد بررسی قرار داده اید. وفاداریها،قوه ی تعقلتان و جنبه های دیگر شخصیتیتان مورد آزمایش قرار میگیرد. تا این مرحله شما نباید هیچگونه رابطه ی فیزیکی با فرد داشته باشید. بعد از قرار ملاقات دوم اگر واقعاً به این فرد علاقه مند شده باشید، احساس اضطراب و نگرانی خواهید داشت، نگرانی برای از دست دادن این فرد. یا ممکن است این نگرانی به خاطر این باشد که فکر میکنید برای علاقه مند شدن عجله کرده اید و دوست دارید که از این مسئله خلاص شوید. اینجاست که ممکن است یک آینده ی ایدآل، دچار فاجعه و مصیبت شود. دست از نگران بودن بردارید و بگذارید که زندگی مسیر همیشگی اش را طی کند. خونسردیتان را حفظ کنید، هیچ جای نگرانی نیست. و در هیچ کار هم عجله نکنید. از طرف دیگر ممکن است هنوز مطمئن نشده باشید که با این فرد صمیمیت برقرار کنید یا خیر، اما باز هم نگران نباشید. جذابیت روزهای اول آشنایی با یک فرد در همین است. در یک رابطه ی طولانی مدت، این روزها دیگر تکرار نمیشوند، پس سعی کنید که تا میتوانید از این جو لذت ببرید. لزومی ندارد که یک رابطه ی جدیدی حتماً بهازدواج ختم شود. دقت داشته باشید که این قرار های ملاقات برای آشنایی شما با این فرد برای این ترتیب داده شده تا شما ضمن آشنایی بیشتر با فرد مورد نظر به این نتیجه برسید که آیا این فرد همسفر خوبی برای آینده شما میتواند باشد یا نه؟ دیگر چنین طرز فکری نداشته باشید و از قرارهایتان نهایت لذت را ببرید. تردیدهای زیادی در روزهای اول آشنایی وجود دارد، مثل اولین برخورد، اینکه سر قرار بروید یا نه، اینکه تلفن کنید یا نه، چه میشود اگر او سر موقع به شما تلفن نکند و...همینطور جلو میرود و هر روز تردیدها و دوراهی های جدیدی برایتان پیش میآید مثل اینکه، او را برای صرف قهوه دعوت کنید یا نه، اینکه با او به سینما بروید یا نه، اگر احساستان نسبت به او بیشتر شد چه کنید و....باز هم چیزی که به شما کمک میکند تغییر طرز فکرتان است، باید بگذارید زندگی روال عادی خود را طی کند، نباید نگرانی در مورد چیزی به خودتان راه دهید. شما زندگی همیشگیتان را داشته باشید، سر موقع همیشگی به باشگاه بروید، کارهایتان را انجام دهید و نگذارید که زندگیتان از مسیرش منحرف شود. وقتی دیر به دیر قرار ملاقات داشته باشید، آن انرژی لازم برای پیشبرد یک رابطه وجود نخواهد داشت. باید از همه فرصت هایتان استفاده کنید و با فرد مورد نظر بگذرانید. اگر فردی را واقعاً دوست داشته باشید، طبیعتاً میخواهید همیشه با او باشید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید و عاشقش شوید. برای این منظور باید قرار ملاقات هایتان را بیشتر کنید تا صمیمیت بین شما بیشتر شود و گرنه فقط وقتتان را تلف کرده اید. اولین چهار هفته زمان مهمی است چون در این دوران است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید، حتماً خواهید توانست رابطه ی محکمی ایجاد کنید. به عقیدهی من از هر گونه رابطه و برخورد خارج از چهر چوب معمول در این دوران و تا قبل از ازدواج خودداری کنید. این دوران فقط دوران آشنایی است و اینکه ببینید از هر لحاظ با هم سازگاری دارید یا خیر. دوران پر خاطره ای خواهد بود، پس سعی کنید بهترین استفاده را ازاین دوران ببرید. ممکن است احساس بی ثباتی و آشفتگی کنید، اما همه ی ما وقتی به گذشته نگاه میکنیم تا ببینیم عاشق شدنمان چه روندی داشته است، یاد چهار هفته ی اول آشنایی میافتیم. سعی کنید این چهار هفته را به قشنگ ترین حالت ممکن بگذرانید .
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
دوران نامزدی نوعی تمرین و ممارست برای موفقیت و پیروزی فرد در امتحان نهایی (زندگی مشترک) محسوب می شود. به بیان دیگر هرچه در این دوران آموخته و تمرین شود همان در امتحان نهایی پس داده خواهد شد. به همین دلیل است که بسیاری از متخصصان معتقدند افرادی که مهارت های زندگی زناشویی را در دوران عقد می آموزند در زندگی مشترک کمتر دچار نوسانات می شوند.
* پایبندی به اصول دینی و اخلاقی: دین و اخلاق در زندگی مشترک حرف اول را می زنند. پایبندی افراد به اصول ریز و درشت دینی و اخلاقی (مثل انجام فرائض دینی، درستی و صداقت، خوش قولی، صبوری و اجتناب از هرزگی، فساد و دورویی و... ) باعث هموار شدن مسیر زندگی مشترک و کوتاه تر شدن راه های رسیدنشان به موفقیت می شود.
* برقراری ارتباط کلامی خوب و مناسب: یکی از مهمترین ستون های زندگی مشترک بخصوص برای زنان برقراری ارتباط کلامی خوب و مناسب میان طرفین است. گفتن کلمات و جملاتی از سر مهربانی و محبت چون: همسر مهربانم دوستت دارم، تو تنها امید من در این زندگی هستی و... باعث نزدیک شدن دل ها به یکدیگر و قوت زندگی مشترک می شود. *
یک دل و یک رنگ شدن: زن و مرد باید برای رسیدن به موفقیت سعی کنند در همه مراحل زندگی شان (از دوران نامزدی تا پایان عمر) یکدل و یکرنگ باشند. این امر نیز حاصل نمی شود مگر با درک متقابل. در واقع درک متقابل با ایجاد تفاهم میان طرفین باعث شکل گیری یکدلی و یکرنگی در زوجین می شود. *
مسئولیت پذیر بودن: همه افراد باید خود را در قبال کارهایی که برعهده گرفته اند متعهد و مسئول دانسته و از انجام دادن آنها شانه خالی نکنند. این اصل در دوران نامزدی و پس از ازدواج پررنگ تر نیز می شود. زیرا شاید فرد در دوران تجرد کاری را برعهده بگیرد و انجام ندهد و کسی هم جز خود او ضرر نبیند ولی پس از عقد دختر و پسر یکی می شوند و هر آسیبی که به مرد برسد به همسرش نیز می رسد و بالعکس. به همین دلیل هر یک از طرفیم باید وظایف و مسئولیتهایی را که بر عهده می گیرند به نحو احسن انجام بدهند.
درست شنیدن و شنیده شدن نیز یکی از ملزومات زندگی سعادتمندانه است که البته نیاز به صبر و حوصله و مهارت کافی دارد
* برخورد بی طرفانه و منطقی با مشکلات: معمولاً دختر و پسر از همان ابتدا یعنی از دوران نامزدی دچار برخی مشکلات داخلی یا خارجی می شوند. نحوه برخورد با این مشکلات بسیار مهم و در زندگی مشترک تاثیر گذار است. اگر طرفین با این مشکلات به صورت منطقی و بدون هیچ سوء گیری برخورد نمایند و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک آینده شان را در نظر بگیریم یقیناً در هر صورت پیروز میدان خواهند بود.
* کم توقعی و قناعت: همیشه یادمان باشد که از نامزدمان آنقدر انتظار و توقع داشته باشیم که در حد توان او باشد.
* بهترین شنونده صحبت های نامزدمان باشیم: درست شنیدن و شنیده شدن نیز یکی از ملزومات زندگی سعادتمندانه است که البته نیاز به صبر و حوصله و مهارت کافی دارد. برخی از مهارتهای این اصل به شرح ذیل می باشد: - نگاه کردن به صورت و چشم همسر در هنگام سخن گفتن - تایید هر از چند گاهی صحبت های وی با تکان دادن سر، گفتن جملاتی چون واقعاً، چه جالب، بله و... - تکرار برخی از کلمات و جملات وی برای نشان دادن توجه - و...
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
این مشکل خیلی از دخترهای امروزی است. در رابطه ای هستند که طرف مقابلشان تصور میکند باید به هرچه که میگوید، گوش دهند.
و وقتی اینکار را نمیکنند، طرف شکایت میکند که چون او هیچوقت به حرفهای او گوش نمیدهد پس به درد او نمیخورد و باید رابطه شان را تمام کنند. ممکن است حرفهای ناراحت کننده زیادی بزند اما بیشتر وقتها دلیلش فقط عصبانیت پسر است و ممکن است در آخر حتی عذرخواهی هم بکند. این باعث میشود با خودتان فکر کنید که آیا کار اشتباهی مرتکب شده اید که حرفش را گوش نداده اید یا نه.
سوال اینجاست که آیا یک دختر باید به حرف طرف مقابل گوش کند؟ و اگر اینکار را نکرد (مثلاً بعضی اوقات) باعث میشود دختر بدی باشد؟ آیا این مسئله این حق را به پسر میدهد که رابطه را تمام کند؟
پاسخ این است که همیشه روابطی موفق هستند که دو طرف به حرف هم گوش دهند. اما گوش دادن به این معنی نیست که هر کاری که به شما گفتند را انجام دهید.
بعضی از پسرها دوست دارند طرفشان را کنترل کنند تا مطمئن شوند که هرکاری را آنطور که آنها دوست دارند انجام میدهد. کنترل کردن شما باعث میشود احساس کند کنترل بیشتری روی زندگی خودش پیدا میکند. افرادیکه حس مشخصی از خودشان ندارند معمولاً سعی میکنند به دیگران فشار بیاورند که آنطور که آنها دوست دارند رفتار کنند. و بااینکه ممکن است طرفتان اینطور وانمود کند که حرفش به صلاح خودتان است اما واقعیت این است که فقط قصد کنترل شما را دارد و این نقابی برای اعتماد به نفس پایین اوست. آدمهایی که واقعاً به خودشان مطمئن باشند لزومی نمیبینند که دیکران را کنترل کنند.
ممکن هم هست که دلیل این کار پسرها این باشد که میخواهند حرفشان شنیده شود چون احساس میکنند که دختر حرفهای آنها را نمیشنود. به همین دلیل سعی میکنند صادقانه و رک درمورد مسائل مهم رابطه تان صحبت کند تا بفهمد که شما این مسائل را نادیده میگیرید. بین دوست پسری که فقط میخواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند و دوست پسری که قصد مدیریت کردن دارد تفاوت وجود دارد. این شما هستید که باید بفهمید در چه رابطه ای سر میکنید.
میتوانید با گوش دادن به حرفهای طرف مقابلتان شروع کنید. وقتی حرف میزند به حرفهایش به جا پاسخ دهید. به او بفهمانید که نگرانیها و نظراتش را میفهمید و درک میکنید. و اگر چیز متفاوتی میخواهید، به او بگویید. قاطع باشید نه عصبانی. سعی نکنید که از همه تصمیماتتان دفاع کنید. به او بفهمایند که از توجهش سپاسگذارید و برایش توضیح دهید که میخواهید طوری که خودتان دوست دارید رفتار کنید. اگر عصبانی شد، شما آرامشتان را حفظ کنید و دوباره به او اطمینان دهید که بااینکه برای نظراتش احترام زیادی قائل هستید اما میخواهید تصمیم خودتان را عملی کنید. بهترین راهکار این است که او را متوجه کنید که اجرا کردن تصمیمات خودتان و مستقل بودن به این معنی نیست که نمیخواهید با او باشید.
اگر شروع کرد به گفتن اینکه، "بعدها از کارت پشیمان میشوی" و این حرفها، به آرامی به او بگویید که حاضرید مرتکب اشتباه شوید و از آن ها درس بگیرید. اگر آنقدر از نظر احساسی نابالغ است که رابطه اش را با شما برهم بزند، چون فقط میخواهید که خودتان سرنوشتتان را رقم بزنید، دیگر کاری از دست شما برنمی آید. نباید دنبال او بیفتید. اگر اینکار را کنید فریب بازی او را خوردهاید. او بااین رفتارها مثل یک بچه رفتار میکند، وقتی چیزی که میخواهد را به او نمیدهند روی زمین میافتد و دست و پا میزند. با رفتن زیر بار حرفهایش نمیتوانید رفتار بد او را تغییر دهید.
درعوض، باید به او بفهمانید که وقتی آرامتر شدن برای حرف زدن با او آماده اید. ممکن است برای حرف زدن پیشتان بیاید یا نیاید. به همین سادگی. اگر در آخر او تصور کند چون حرفهایش را گوش نمیدهید باید با شما قطع رابطه کند، باید بدانید که با این وضعیت بدون او خیلی راحتتر خواهید بود.
دیروز خیلی منتظرش شدم. قرار بود صبح زود برای برنامه فردا قرار بگذاریم اما تا غروب خبری نشد. فکر کردم قرارمان به هم خورده است. بغض کرده بودم اما جلوی خودم را گرفتم. تلفن که زد از او درباره کارش توضیح خواستم. به او گفتم که اگر برایش اهمیت داشتم، می بایست زودتر اطلاع می داد که باید به تمام کارهایش برسد و از سرسیری، وقتی هیچ کاری نداشت یاد من و قرارمان بیفتد. اولش عذرخواهی کرد اما من قانع نشدم و بحث را ادامه دادم، او هم بی خداحافظی گوشی را گذاشت.
همه چیز خراب شد. من فقط می خواستم با گله کردن محبتم را نشان بدهم و بگویم چقدر دوستش دارم و منتظرش هستم اما مثل اینکه زیاده روی کردم. نمی دانم من حرف زدن بلد نبودم یا او دلیل حرف ها و دلخوری های من را نفهمید. حتما برای همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه یک ساعت که یک دقیقه عقب ببریم و همه چیز را جبران کنیم. گاهی هم خواسته ایم زمان زود تر بگذرد و روز و ساعتی که انتظارش را می کشیم برسد و ما همه حرف هایمان را به هم بگوییم. این دلواپسی ها ویژگی دوران آشنایی(نامزدی) است.
اما اگر هوشیار نباشیم، یک اشتباه به راحتی می تواند همه چیز را نابود کند و مسیر زندگی هر دوی ما را تغییر بدهد. در واقع گاهی تاوان یک خطا یک معذرت خواهی ساده است اما هستند خطاهایی که باید برای جبران آن تاوان سنگینی بپردازیم؛ تاوانی مثل جدایی. اما نکته ظریف اینجاست که گاهی رفتار منطقی، درست همان رفتاری است که باعث گسستن رابطه می شود؛ به انتها رسیدن یک رابطه ناقص.
خیلی وقت ها انگار با خودمان لجبازی می کنیم، نشانه های بدی را که از رفتار و گفتار طرف مقابل می فهمیم نادیده می گیریم و آن قدر رمانتیک بازی درمی آوریم و همه چیز را عالی تصور می کنیم که با سر به زمین می خوریم یا برعکس آن قدر تلخ و سیاه به همه چیز نگاه می کنیم که به مرز جنون می رسیم. اما این لجبازی از کجا می آید؟ تجربه های تلخ عاطفی، توجه زیاد به حرف دیگران، بی توجهی به حرف و رفتارهای طرف مقابل به عمد، تفسیر رفتارها به شکلی که دوست داریم (خوب یا بد)، خوش باوری یا ناباوری، مقایسه کردن رابطه خودمان با دیگران و حس انتقام جویی ای که گاهی دلیل آن را هم نمی دانیم، مهم ترین دلایل بی اعتمادی یا اعتماد بیش از حد به طرف مقابل و احساسات اوست که همین باعث به هم خوردن رابطه یا ادامه غیرمنطقی آن است.
وقتی از طرف مقابل بت می سازیم و او را موجودی بی عیب و نقص و مقدس تصور می کنیم، خودمان را فراموش می کنیم و فکر می کنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیت های خوب و بد یک آدم؛ مثل خود ما. بنابراین طرف مقابل را باید آن طور که هست و با همه خوبی ها و بدی هایش ببینیم و بعد هر تصمیمی که خواستیم بگیریم. یادمان باشد ما هم حتما ویژگی هایی داشته ایم که او جذب ما شده است. تصمیم گیری با چشم باز، یکی از مهم ترین نکات برای شروع و تداوم یک رابطه خوب و پایدار است.
اگر احساس کنیم کسی می خواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه می کنیم؟ اولین واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ فرقی هم نمی کند رابطه ما چقدر دور یا نزدیک است؛ مهم این است که از رفتار طرف مقابل احساس خوبی نداریم. بنابراین به جای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتار کنیم؛ نه آن قدر بی اعتنا و نه آن قدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب.
نقطه مقابل بزرگ بینی طرف مقابل، خودبزرگ بینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین ما فاصله می اندازد و نمی گذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگ بینی می شویم، نمی توانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمی خواهیم احساسات مان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» به تدریج باعث دوری و سپس جدایی می شود.
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظی تا دیدار یا تلفن بعدی، چشم مان را روی واقعیت ها ببندیم و رؤیابافی کنیم و حرف ها و رفتارهای طرف مقابل را آن طور که دوست داریم تعبیر و تفسیر کنیم، قافیه را باخته ایم. سرخوشی و شادی هم حدی دارد. با چشم و گوش باز باز باز حرف ها و رفتارهای طرف مقابل را ببینیم و بشنویم و با چشم بسته تصمیم نگیریم. چشم بسته چاه را نمی بیند.
گاهی وقت ها درباره تصمیم هایی که می گیریم یا قرار است بگیریم، دچار دودلی می شویم. دروغ گفتن و تظاهر کردن بی فایده است؛ چون طرف مقابل به راحتی احساس ما را می فهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهم ترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره می شده است.
زندگی، شخصیت، رفتار و گفتار، خانواده و فرهنگ خانوادگی هر کدام از ما با دیگری متفاوت است و درست به همین دلیل «انتخاب» و «ارتباط» ما با طرف موردنظرمان نیز با دیگران فرق می کند. درست به دلیل همین تفاوت ها، «مقایسه کردن»، یکی از رفتارهای اشتباهی است که به شدت به رابطه ۲نفر آسیب می رساند. اگر به این رفتار، حس انتقام جویی هم اضافه شود، پایان ماجرا معلوم است.
خیلی از ما عادت کرده ایم زندگی و روابط شخصی مان را با رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم، یا از طرف مقابل توقع های خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامی های قبلی مان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند.
با کمی دقت و تیزهوشی می توانیم طوری رفتار کنیم که همیشه برای هم حرفی برای گفتن داشته باشیم و از هم خسته نشویم. مطالعه، آگاهی از آنچه در اطراف ما می گذرد، آگاهی از علایق و نیازهای طرف مقابل و... همگی راهکارهایی است که ۲نفر را همیشه برای هم دوست داشتنی و نو نگه می دارد. در یک کلام اگر از همدیگر «عقب بمانیم»، زندگی مان نابود می شود؛ مثل ترازویی که همیشه یک کفه آن سنگین تر از دیگری است. زن و مرد باید هم پای هم حرکت کنند تا همیشه همراه هم باشند.
بچه ها را دیده اید که چطور بی پروا و آزاد ابراز احساسات می کنند. هرچند قرار نیست ما هم مثل کودکان رفتار کنیم اما باید صداقت و آزادی در نشان دادن احساسات را از آنها یاد بگیریم. وقتی احساسات مان را صادقانه بیان می کنیم، همان طور هم جواب می گیریم. بنابراین به جای اینکه با تکلف رفتار کنیم و از ابراز احساسات بترسیم، راحت و آزاد ابراز محبت کنیم. حتی با گفتن دلخوری هایمان، به طرف مقابل فرصت دفاع می دهیم و همین فرصت، کدورت های بین ما را از بین می برد؛ پس از حرف زدن نترسیم.
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آن قدر تکراری و نخ نماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنیم. فقط یادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمی از زندگی و حتی شخصیت او هستند و آزردن آنها مساوی است با آزردن کسی که خیلی دوستش داریم. از طرفی همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بی اعتنایی و کم اعتنایی به عزیزان اش را ندارد. بنابراین اگر تلافی هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدریج از ما متنفر می شود.
و در نهایت اینکه نامزدی می تواند شیرین ترین دوران پیش از شروع زندگی مشترک باشد؛ اگر توقع ها، خواسته ها و محبت ها خالص و دوست داشتنی و همراه با عقل و منطق باشد.
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی