(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

مواجهه با هیجانات کودکان


معمولاً فشار به اندازة کم می‌تواند امری مثبت باشد. بعضی اوقات ما تحت فشار، وضعیت بهتری داریم. وقتی فشار روز به روز بیشتر شود و به صورت یک الگوی دائمی درآید،‌ می‌تواند باعث ایجاد اختلال در افکار، عقاید و حتی سلامتی ما شود. کودکان فشار روانی را در زمینه‌های بسیار متفاوتی تجربه می‌کنند. اما آنچه والدین می‌خواهند بدانند این است که چطور می‌‌توانند فشار روانی کودکانشان را براساس تجارب روزانه کاهش دهند. با آگاهی از برخی موقعیت‌ها در مقام والدین و معلمان می‌توانیم از فشارهای روانی غیر قابل کنترل پیشگیری کنیم. 
برخی موقعیت‌های پدیدآورنده فشار روانی برای کودکان شامل: 
• تولد کودک جدید در خانواده 
• مورد آزار قرار گرفتن در مدرسه 
• جدایی یا طلاق والدین 
• بیماری جدی «شخصی» در خانواده یا مدرسه 
• به هر دلیل به بیمارستان رفتن 
• مشکلات یادگیری در مدرسه 
• آغاز ترم جدید در مدرسه یا ورود به مدرسه جدید
• از دست دادن بهترین دوست در مدرسه یا در همسایگی
• وجود حادثه یا فرار حیوان خانگی خانواده 
• مرگ پدر‌بزرگ یا مادربزرگ 
• نقل مکان به خانه جدید یا ورود همسایه جدید
• درگیری میان والدین یا برادران و یا خواهران 
• تغییر معلم در وسط سال جدید
• امتحان دسته بندی در مدرسه، اجرای موسیقی گروهی، برگزاری تأتر یا تیم ورزشی

مواجهه با هیجانات کودکان 
کودکان حداقل برای یک بار هم که شده شما را به تجربه هیجانات منفی عصبانیت، ناامیدی، اندوه و ترس وادار می‌کنند. 
به عنوان بزرگسال پاسخ ما، به رفتار کودکان بیشتر در رابطه با سه موضوع نگرش، تفکر و انتخاب است.

تمرکز بررفتار غلط و نامطلوب که آن را نمی‌توانیم تغییر دهیم، منجر به تکرار منفی‌ها و شکست‌ها می‌شود.

بیشتر پاسخ‌های هیجانی ما در برابر رفتار نامناسب کودکان منفعلانه است. 
ما می‌توانیم پیش از آن که منفعل باشیم، با استفاده از زمان و توان خودمان فعال برخورد کنیم تا راه‌حل‌های مثبت پیدا کنیم.

یک راه برخورد با هیجانات منفی طرح پاسخ‌های از پیش تعیین شده است. در طرح، خوب مشخص کنید به رفتار خاص کودک در موقعیت بعدی چگونه می‌توانید پاسخ دهید.

نگرش، بسیار مهم است. هنگام ایجاد تغییر در رفتارهای منفعلانه ضروری است که نگرش امیدوارکننده‌ای به اینکه تغییرات مؤثر خواهد بود، داشته باشید.

یک فاکتور مهم و قابل ملاحظه در برنامه شما برای تغییر، تأثیر قابل توجه گفتگوی شما با خودتان است. 
از برچسب زدن به کودک یا اغراق درباره رفتار نادرستش خودداری کنید.

از یک کلمه یا اصطلاح هشدار دهنده به خودتان همچون «صبر کن و بیندیش» برای به تأخیر انداختن واکنش ناگهانی خود به رفتارهای نامناسب استفاده کنید.

تکنیک تمرکز، روش ساده و سریع عکس‌العمل متفاوت در برابر رفتار کودک است. 
می‌توانید استفاده از فن تمرکز را به آنان بیاموزید. اگر کودکان 7 ساله یا بزرگتر باشند، از طریق روش‌ها و مراحل خاص نیز می‌توانید کودکان کوچک‌تر را هدایت کنید. 
تمرکز نیاز به جایگاه کاملاً ساکتی برای نشستن دارد. احساس خود را مشخص و جایی آن را در جسم خود پیدا کنید، جایی بفهمید زیر این احساس چیست؟ و این کار را تا زمانی که عمق هیجان را بیابید ادامه دهید. این هیجان به طریقی بر شما روشن می‌شود.

سرکوب یا انکار ابراز احساسات امری نامطلوب است.

پاسخ‌های هیجانی و منطقی بر رفتار، عقاید و ارزش‌های کودکان با تقویت رفتارهای معین و چشم‌پوشی و انتقاد از دیگر رفتارها اثر می‌گذارد. 
همة ما اطلاعات را در ذهن خود تحریف می‌کنیم، حذف می‌کنیم یا تعمیم می‌دهیم.

استفاده از پیام‌های تربیتی یکی از راه‌های مهم جهت بالا بردن عزت نفس است. 
تلاش‌های کوک را بیش از نقاط ضعف مورد توجه قرار دهید. 
به کودک خود مسئولیت بدهید، او را درگروه خانوادگی درگیر و فعال کنید. 
کودک خود را در حل مشکل خانوادگی دخالت دهید. 
ایده‌های جدید کودک را بپذیرید و تشویق کنید. 
با تحریف، حذف و تعمیم اطلاعات به وسیله‌ کودک خود، درگیر شده و در کنار او قرار گیرید، در انجام چنین کاری به او کمک کنید که باورهای منفی را به باورهای مثبت تغییر دهد. 
اگر به نظر کودک مدام نگران است و برای خوابیدن مشکل دارد، نشانه فقدان انگیزه و انرژی است او ممکن است در حال تجربه یک فشار روانی باشد. 
به وسیلة تغییر باورهای منفی، انجام تمرین بدنی یا فیزیکی منظم و تأمل با قاعده، فشار روانی کاهش می‌یابد.

چطور ارزش‌ها را به فرزندان خود بیاموزیم؟ 
ارزش‌ها موضوعاتی هستند که ما آنها را محترم و عزیز می‌شماریم. آنها سبب ابزار وجود و هیجان و انگیزش در ما می‌شوند. در بسیاری از مواقع ارزش‌ها زندگی ما را پیش می‌برند. فرزندان و والدین، آنها هریک زنجیره‌ای از ارزش‌ها دارند. بنابراین تحمیل کردن ارزش‌های والدین بر فرزندان اصلاً درست نیست.
بنابراین به دنبال راهی که خطر کمتری دارد می‌رویم و سعی می‌کنیم تعادلی به وجود آوریم که هم به فرزندان فرصت دهد ارزش‌های خود را حفظ کنند و هم شرایطی فراهم شود تا بعضی ارزش‌ها را آموزش دهیم. 
وقتی آموزش ارزش‌ها به کودکان شروع می‌شود، مهم نیست که چقدر به آنها آموخته می‌شود بلکه چگونگی یادگیری اهمیت دارد.

اگر ما به عنوان والدین نتوانیم ارزش‌های مهم زندگی را به فرزندان خود نشان دهیم احتمال این خطر وجود دارد که آنها بدون داشتن استقلال، بلوغ و تمرکز بزرگ شوند. 
باید اجازه دهیم فرزندان ارزش‌های خود را بیابند و در عین حال ارزش‌های خود را به آنها یاد دهیم. 
یک روش آموزش ارزش‌ها، بازی‌های هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده‌ای است که در آن بچه‌ها فعالانه می‌توانند مفهوم هر ارزش را یاد بگیرند.
شیوه دیگر آموزش ارزش‌ها استفاده از نماد‌های کلامی است. بچه‌ها عاشق قصه‌ها و افسانه‌ها هستند و این روش ساده‌ای است تا بتوانند جنبه‌های مثبت و منفی رفتار را بیاموزند و این حسن را هم دارد که کلام خیلی اخلاق‌گرایانه نمی‌شود. 
سیستم پاداش‌دهی در آموزش ارزش‌ها ضروری است. جایزه بر اساس سن داده می‌شود. کودک باید با رفتار خود نشان دهد که ارزش مشخص‌شده و مورد نظر را یاد گرفته و در زندگی خود بکار می‌برد. 
بعضی از ارزش‌هایی که برای بچه‌ها بسیار مفید هستند عبارتند از: صداقت، تعادل و انضباط شخصی، شجاعت، آرامش و بردباری، از خود گذشتگی، تعهد، احترام، مهربانی، اعتماد به نفس، آزادگی، استقلال، عشق و فداکاری. 
سخت نگیرید و چهار یا پنج هفته را به آموزش یک ارزش به فرزندانتان اختصاص دهید ممکن است ترجیح دهید کار را نیمه کاره رها کنید در آن صورت خواهید دید چقدر طول می‌کشد تا این ارزش‌ در آنها رشد کند و بتوانند درک خود را از یک ارزش مشخص بروز دهند.

در تنظیم یک افسانه و داستان، بهتر است از شخصیت‌هایی استفاده کنید که فرزندانتان آنها را دوست دارند، مثلاً ورزشکاران هنرپیشه‌ها، خواننده‌ها یا از شخصیت‌هایی استفاده کنید که از لحاظ سن و موقعیت به فرزند شما شباهت داشته باشند. 
یکی از مهم‌ترین موارد در آموزش ارزش‌ها این است که شما نمی‌توانید بدون پایبندی به یک ارزش، آن را به فرزندان خود یاد دهید. این مطلب مسئولیت سنگینی را بر عهده شما می‌گذارد. 
مهم نیست کدام ارزش را به فرزند خود یاد می‌دهید، به یاد داشته باشید فرزند شما از سنین طفولیت به تقلید رفتار می‌پردازد. پس همیشه سعی کنید نشان دهید زندگی شما بر اساس ارزش‌هایی بنا شده که سعی در آموزش آنها دارید.

مواجهه با هیجانات کودکان
معمولاً فشار به اندازة کم می‌تواند امری مثبت باشد. بعضی اوقات ما تحت فشار، وضعیت بهتری داریم. وقتی فشار روز به روز بیشتر شود و به صورت یک الگوی دائمی درآید،‌ می‌تواند باعث ایجاد اختلال در افکار، عقاید و حتی سلامتی ما شود. کودکان فشار روانی را در زمینه‌های بسیار متفاوتی تجربه می‌کنند. اما آنچه والدین می‌خواهند بدانند این است که چطور می‌‌توانند فشار روانی کودکانشان را براساس تجارب روزانه کاهش دهند. با آگاهی از برخی موقعیت‌ها در مقام والدین و معلمان می‌توانیم از فشارهای روانی غیر قابل کنترل پیشگیری کنیم. 
برخی موقعیت‌های پدیدآورنده فشار روانی برای کودکان شامل: 
• تولد کودک جدید در خانواده 
• مورد آزار قرار گرفتن در مدرسه 
• جدایی یا طلاق والدین 
• بیماری جدی «شخصی» در خانواده یا مدرسه 
• به هر دلیل به بیمارستان رفتن 
• مشکلات یادگیری در مدرسه 
• آغاز ترم جدید در مدرسه یا ورود به مدرسه جدید
• از دست دادن بهترین دوست در مدرسه یا در همسایگی
• وجود حادثه یا فرار حیوان خانگی خانواده 
• مرگ پدر‌بزرگ یا مادربزرگ 
• نقل مکان به خانه جدید یا ورود همسایه جدید
• درگیری میان والدین یا برادران و یا خواهران 
• تغییر معلم در وسط سال جدید
• امتحان دسته بندی در مدرسه، اجرای موسیقی گروهی، برگزاری تأتر یا تیم ورزشی

مواجهه با هیجانات کودکان 
کودکان حداقل برای یک بار هم که شده شما را به تجربه هیجانات منفی عصبانیت، ناامیدی، اندوه و ترس وادار می‌کنند. 
به عنوان بزرگسال پاسخ ما، به رفتار کودکان بیشتر در رابطه با سه موضوع نگرش، تفکر و انتخاب است.

تمرکز بررفتار غلط و نامطلوب که آن را نمی‌توانیم تغییر دهیم، منجر به تکرار منفی‌ها و شکست‌ها می‌شود.

بیشتر پاسخ‌های هیجانی ما در برابر رفتار نامناسب کودکان منفعلانه است. 
ما می‌توانیم پیش از آن که منفعل باشیم، با استفاده از زمان و توان خودمان فعال برخورد کنیم تا راه‌حل‌های مثبت پیدا کنیم.

یک راه برخورد با هیجانات منفی طرح پاسخ‌های از پیش تعیین شده است. در طرح، خوب مشخص کنید به رفتار خاص کودک در موقعیت بعدی چگونه می‌توانید پاسخ دهید.

نگرش، بسیار مهم است. هنگام ایجاد تغییر در رفتارهای منفعلانه ضروری است که نگرش امیدوارکننده‌ای به اینکه تغییرات مؤثر خواهد بود، داشته باشید.

یک فاکتور مهم و قابل ملاحظه در برنامه شما برای تغییر، تأثیر قابل توجه گفتگوی شما با خودتان است. 
از برچسب زدن به کودک یا اغراق درباره رفتار نادرستش خودداری کنید.

از یک کلمه یا اصطلاح هشدار دهنده به خودتان همچون «صبر کن و بیندیش» برای به تأخیر انداختن واکنش ناگهانی خود به رفتارهای نامناسب استفاده کنید.

تکنیک تمرکز، روش ساده و سریع عکس‌العمل متفاوت در برابر رفتار کودک است. 
می‌توانید استفاده از فن تمرکز را به آنان بیاموزید. اگر کودکان 7 ساله یا بزرگتر باشند، از طریق روش‌ها و مراحل خاص نیز می‌توانید کودکان کوچک‌تر را هدایت کنید. 
تمرکز نیاز به جایگاه کاملاً ساکتی برای نشستن دارد. احساس خود را مشخص و جایی آن را در جسم خود پیدا کنید، جایی بفهمید زیر این احساس چیست؟ و این کار را تا زمانی که عمق هیجان را بیابید ادامه دهید. این هیجان به طریقی بر شما روشن می‌شود.

سرکوب یا انکار ابراز احساسات امری نامطلوب است.

پاسخ‌های هیجانی و منطقی بر رفتار، عقاید و ارزش‌های کودکان با تقویت رفتارهای معین و چشم‌پوشی و انتقاد از دیگر رفتارها اثر می‌گذارد. 
همة ما اطلاعات را در ذهن خود تحریف می‌کنیم، حذف می‌کنیم یا تعمیم می‌دهیم.

استفاده از پیام‌های تربیتی یکی از راه‌های مهم جهت بالا بردن عزت نفس است. 
تلاش‌های کوک را بیش از نقاط ضعف مورد توجه قرار دهید. 
به کودک خود مسئولیت بدهید، او را درگروه خانوادگی درگیر و فعال کنید. 
کودک خود را در حل مشکل خانوادگی دخالت دهید. 
ایده‌های جدید کودک را بپذیرید و تشویق کنید. 
با تحریف، حذف و تعمیم اطلاعات به وسیله‌ کودک خود، درگیر شده و در کنار او قرار گیرید، در انجام چنین کاری به او کمک کنید که باورهای منفی را به باورهای مثبت تغییر دهد. 
اگر به نظر کودک مدام نگران است و برای خوابیدن مشکل دارد، نشانه فقدان انگیزه و انرژی است او ممکن است در حال تجربه یک فشار روانی باشد. 
به وسیلة تغییر باورهای منفی، انجام تمرین بدنی یا فیزیکی منظم و تأمل با قاعده، فشار روانی کاهش می‌یابد.

چطور ارزش‌ها را به فرزندان خود بیاموزیم؟ 
ارزش‌ها موضوعاتی هستند که ما آنها را محترم و عزیز می‌شماریم. آنها سبب ابزار وجود و هیجان و انگیزش در ما می‌شوند. در بسیاری از مواقع ارزش‌ها زندگی ما را پیش می‌برند. فرزندان و والدین، آنها هریک زنجیره‌ای از ارزش‌ها دارند. بنابراین تحمیل کردن ارزش‌های والدین بر فرزندان اصلاً درست نیست.
بنابراین به دنبال راهی که خطر کمتری دارد می‌رویم و سعی می‌کنیم تعادلی به وجود آوریم که هم به فرزندان فرصت دهد ارزش‌های خود را حفظ کنند و هم شرایطی فراهم شود تا بعضی ارزش‌ها را آموزش دهیم. 
وقتی آموزش ارزش‌ها به کودکان شروع می‌شود، مهم نیست که چقدر به آنها آموخته می‌شود بلکه چگونگی یادگیری اهمیت دارد.

اگر ما به عنوان والدین نتوانیم ارزش‌های مهم زندگی را به فرزندان خود نشان دهیم احتمال این خطر وجود دارد که آنها بدون داشتن استقلال، بلوغ و تمرکز بزرگ شوند. 
باید اجازه دهیم فرزندان ارزش‌های خود را بیابند و در عین حال ارزش‌های خود را به آنها یاد دهیم. 
یک روش آموزش ارزش‌ها، بازی‌های هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده‌ای است که در آن بچه‌ها فعالانه می‌توانند مفهوم هر ارزش را یاد بگیرند.
شیوه دیگر آموزش ارزش‌ها استفاده از نماد‌های کلامی است. بچه‌ها عاشق قصه‌ها و افسانه‌ها هستند و این روش ساده‌ای است تا بتوانند جنبه‌های مثبت و منفی رفتار را بیاموزند و این حسن را هم دارد که کلام خیلی اخلاق‌گرایانه نمی‌شود. 
سیستم پاداش‌دهی در آموزش ارزش‌ها ضروری است. جایزه بر اساس سن داده می‌شود. کودک باید با رفتار خود نشان دهد که ارزش مشخص‌شده و مورد نظر را یاد گرفته و در زندگی خود بکار می‌برد. 
بعضی از ارزش‌هایی که برای بچه‌ها بسیار مفید هستند عبارتند از: صداقت، تعادل و انضباط شخصی، شجاعت، آرامش و بردباری، از خود گذشتگی، تعهد، احترام، مهربانی، اعتماد به نفس، آزادگی، استقلال، عشق و فداکاری. 
سخت نگیرید و چهار یا پنج هفته را به آموزش یک ارزش به فرزندانتان اختصاص دهید ممکن است ترجیح دهید کار را نیمه کاره رها کنید در آن صورت خواهید دید چقدر طول می‌کشد تا این ارزش‌ در آنها رشد کند و بتوانند درک خود را از یک ارزش مشخص بروز دهند.

در تنظیم یک افسانه و داستان، بهتر است از شخصیت‌هایی استفاده کنید که فرزندانتان آنها را دوست دارند، مثلاً ورزشکاران هنرپیشه‌ها، خواننده‌ها یا از شخصیت‌هایی استفاده کنید که از لحاظ سن و موقعیت به فرزند شما شباهت داشته باشند. 
یکی از مهم‌ترین موارد در آموزش ارزش‌ها این است که شما نمی‌توانید بدون پایبندی به یک ارزش، آن را به فرزندان خود یاد دهید. این مطلب مسئولیت سنگینی را بر عهده شما می‌گذارد. 
مهم نیست کدام ارزش را به فرزند خود یاد می‌دهید، به یاد داشته باشید فرزند شما از سنین طفولیت به تقلید رفتار می‌پردازد. پس همیشه سعی کنید نشان دهید زندگی شما بر اساس ارزش‌هایی بنا شده که سعی در آموزش آنها دارید.
http://www.ketabekoodak.com/